سنجش پایداری شاخص های فضایی-کالبدی محلات راه آهن و رضاشهر مشهد با رویکرد شهرگرایی جدید
نظریه شهرگرایی جدید در دهه های اخیر و در پاسخ به مشکلات متعدد شهری قرن بیستم و با هدف ایجاد شهرهای سرزنده، جمع و جور، متنوع و مطلوب از نظر کار، پیاده روی، زندگی و گزینه های حمل و نقل شکل گرفت. نظر به اقبال گسترده این نظریه در میان پژوهشگران ایرانی هدف پژوهش حاضر سنجش پایداری محله های ارگانیک و برنامه ریزی شده مشهد بر اساس شاخص های فضایی-کالبدی شهرگرایی جدید می باشد. در این راستا دو محله راه آهن (محله ارگانیگ) و فاز دوم رضاشهر (محله برنامه ریزی شده) برای بررسی و مطالعه انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و جهت ارزیابی پایداری محله های مورد نظر از مدل ترکیبی AHP و نرم افزار GIS استفاده شده است. بر این اساس مدل سنجش پایداری مورد استفاده در قالب 7 شاخص فضایی-کالبدی (نوع معبر، عرض پیاده رو، کاربری، وسعت قطعات، دسترسی به مرکز محله، تعداد طبقات و دسترسی به حمل و نقل عمومی) بصورت سلسله مراتبی ایجاد گردید . نتایج پژوهش نشان می دهد 81/ 67 % از وسعت محله رضاشهر از پایداری متوسط به بالا برخوردار است و 19/ 32% فاقد پایداری می باشد. در محله راه آهن ارقام فوق به ترتیب پایداری و ناپایداری عبارتند از 71/69 % و 29/30%. بنابراین طبق شاخص های فضایی-کالبدی شهرگرایی جدید، اگرچه دو محله مورد بررسی تفاوت اندکی دارند اما در مجموع محله رضاشهر نسبت به محله قدیمی راه آهن ناپایدارتر است. از این رو می توان گفت محله های قدیمی ایران، قرابت بیشتری با اصول شهرگرایی جدید دارند و به بیان دیگر شهرسازی سنتی و ارگانیک بستر مناسب تری برای بکارگیری رویکرد شهرگرایی جدید می باشد که می توان در قالب بازآفرینی شهری رویکرد مذکور را بکارگرفت.
-
شناسایی نیروهای پیشران اثرگذار بر تحقق زیست پذیری شهری (مطالعه موردی : بخش مرکزی شهر بجنورد)
*
مجله مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی، پاییز 1402 -
ارزیابی نقش میانجی هویت در مفهوم زیست پذیری با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر بجنورد)
*، سکینه بیگی، عاطفه وثوقی گلیان
نشریه جغرافیا و توسعه فضای شهری، پاییز و زمستان 1400