جایگاه نخبه گرایی در توسعه سیاسی با نگاهی به دو گفتمان سازندگی و اصلاحات در جمهوری اسلامی ایران
مقاله حاضر به مطالعه و بررسی دو مقوله ی توسعه ی سیاسی و نخبه گرایی و روابط متقابل بین این دو از خلال تحلیل دو گفتمان رسمی در ایران پس از انقلاب، یعنی گفتمان دولتهای پنجم و ششم (گفتمان سازندگی) و گفتمان دولت های هفتم و هشتم (گفتمان اصلاحات) میپردازد. سیوال اصلی این است: جایگاه توسعه در دو گفتمان مزبور چه بوده است و در این راستا، این دو گفتمان چه رویکردی به نخبه گرایی به مثابه یکی از مهم ترین مولفه های توسعه داشته اند؟ فرضیه ای که بر این مبنا مطرح میشود: شاخصه ی تاثیرگذار در گفتمان سازندگی، توسعه ی اقتصادی بوده و نتیجتا به استفاده از نخبگان اقتصادی و تکنوکرات محدود شده است؛ در حالی که همین متغیر در گفتمان اصلاحات، دچار تحول عمدهای میشود. نتایج تحقیق نشان میدهد که طی گفتمان اصلاحات، توسعه ی سیاسی جای توسعه ی اقتصادی در گفتمان اول را گرفته و در زمینه ی نخبه گرایی نیز، اولویت به نخبگان سیاسی و فرهنگی داده میشود. روش تحقیق در مقاله ی حاضر، گردآوری مستندات تاریخی و اسناد موجود به شیوه ی کتابخانه ای و بعد از آن، تحلیل داده هاست.