به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "نخبه‏ گرایی" در نشریات گروه "علوم سیاسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «نخبه‏ گرایی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدرضا حسینی، بهروز سراقی، نرگس خوش کلام

    تاریخ اندیشه پیرامون جایگاه، عمل کرد و وظایف نخبگان در جامعه به قدمت تاریخ فلسفه سیاسی است. این تفکر که جوامع بشری از نیروها و طبقات اجتماعی گوناگون تشکیل شده و حکومت می بایست در اختیار گروه های اجتماعی برتر قرار گیرد، حتی در اندیشه‌های فلاسفه باستان و قرون وسطی مطرح شده است. نظریات و روی کردهای بسیاری در زمینه نخبه‎گرایی وجود دارد که در مقاله حاضر با هدف بررسی اندیشه ‎های متفکرین مسلمان در این زمینه، با روش کیفی مقایسه تطبیقی، این روی‎کردها با دیدگاه امام علی درباره نخبه‎گرایی در خطبه شقشقیه مقایسه شده‎اند. نتیجه آن که در روی‎کردهای نخبه‎گرایی، بر مشروعیت سیاسی نخبگان تاکید شده است، اما مبنای دیدگاه امام علی بر پایه مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی است. هم‎چنین روی‎کردهای نخبه‎گرایی معتقدند که نخبگان در راستای تامین منافع خود عمل می‎کنند، اما امام علی برقراری عدالت، مبارزه با ظلم و حفاظت از توده را مسوولیت اجتماعی نخبگان می‎داند. هم‎چنین ایشان حقوق و وظایف متقابل نخبگان و توده را مورد نظر داشته‎اند، اما در روی‎کردهای دیگر بیش‎تر بر وظایف توده در برابر نخبگان و در جهت منافع آنان تاکید شده است.    

    کلید واژگان: نخبه گرایی, امام علی, خطبه شقشقیه, مشروعیت سیاسی, مشروعیت الهی
    Mohammad Riḍā Husseini*, behrooz soraghi, Nargess khoshkalam

    The history of ideas about the position, function and duties of the elite is as long as the history of political philosophy. The idea that human societies have composed of various social forces and classes and the government should be in the hands of superior social groups can be found in the thoughts and ideas of the ancient philosophers of the Middle Ages. There are many theories and approaches in the field of elitism which have been studied qualitatively in this article in comparison with the ideas and thoughts of Muslim thinkers drawing upon the Imam Ali’s ideas and his approaches to elitism in one of his sermons called Shiqshiqiyyah. The study concludes that in the existing non-Islamic approaches to elitism emphasis is laid on the political legitimacy of the elite but Imam Ali’s view in this regard is based on the divine legitimacy and popular acceptance. The former approaches maintain that the elite function to secure their own interests but Imam Ali considers the elite as a social group which has the social responsibity of administering justice, fighting against oppression, and protecting national security. Imam Ali (‘a) has also taken into account the rights and duties of the elite and the masses towards each other, but other approaches have laid much emphasis on the duties of masses towards the elite and their interests.

    Keywords: elitism, Imam Ali (‘a), Sermon of Shiqshiqiyyah, political legitimacy, divine legitimacy
  • دموکراسی مدرن در کشاکش میان الیگارشی و عوام گرایی
    محسن عباس زاده مرزبالی، محمدحسن حبیب زاده شیرازی

    دموکراسی مدرن در تاریخ خود با بحران های مختلفی رو به رو شده است. بحران کنونی تباری دوگانه دارد؛ از یک سو، گرایش به تشکیل دولت پنهان شبه الیگارشیک و از سوی دیگر، شبح همیشگی عوام گرایی. سوال اصلی مقاله این است که منشا این معضل دو چهره چیست و هر یک چه پیامدهایی برای نظم دموکراتیک به دنبال دارند؟ فرضیه مقاله این است که معضل پیش گفته ریشه در مواجهه ی برداشت های تقلیل گرایانه از دو بعد دموکراسی مدرن دارد. از یک سو، نخبه گرایی نهفته در بطن ساختارهای لیبرال – سرمایه دارانه (و در شکل افراطی آن، نو لیبرال) که نظام سیاستگذاری دموکراسی مدرن را بازتابی از نیازهای «سرمایه» می سازد و از سوی دیگر، عوام گرایی نهفته در بطن ساختارهای دموکراتیک که مطالبه «مردم عادی» را دستاویز تضعیف حکومت قانون قرار می دهد. به منظور توجیه این فرضیه، از مقایسه میان دو رویکرد در توضیح مشروعیت بهره گرفته می شود: رویکرد فلسفی (برداشت هنجاری) و رویکرد جامعه شناسانه (برداشت توصیفی). روش تحقیق مقاله توصیفی- تحلیلی، و گردآوری مطالب به شیوه مطالعه کتابخانه ای است. نتیجه آن که، رفع معضل دموکراسی مدرن ضرورت تقویت کیفیت مشارکتی برای تعادل بخشی میان حقوق اقلیت و اکثریت را برجسته می سازد؛ در چارچوب دموکراسی مشارکتی می توان دو برداشت هنجاری و توصیفی از مشروعیت دموکراتیک را همپوشان دید.

    کلید واژگان: دموکراسی نمایندگی, لیبرالیسم, سرمایه داری, نخبه گرایی, پوپولیسم, دموکراسی مشارکتی
    Modern Democracy under the Struggle between Oligarchy and Populism
    Mohsen Abbaszadeh Marzbali, MohammadHasan Habibzadeh Shirazi

    Modern Democracy has been facing various crises historically. The current crisis is rooted in a dual origin. On the one hand, orientation to shape a hidden quasi-oligarchic state and, on the other hand, the eternal specter of populism. Where this dilemma originates from and what effects do both have on democratic order? to respond to this central question, the paper hypothesizes that the origin of the dilemma traces back to reductionist conceptions on two dimensions of modern democracy; that is, on the one side, an elitism inherent to liberal-capitalist (more especially, neo-liberal) structures that makes democratic policy-making dependent on the requirements of the capitalist system. On the other side, an implicit populist potentiality of democratic structure weakens the rule of law due to resorting to ‘ordinary people’. To justify the hypothesis, the paper takes advantage of comparative analysis, as a theoretical framework, of approaches to defining democratic legitimacy; i.e. philosophical (normative) and sociological (descriptive). The research is conducted in an analytical–descriptive method and library-based data gathering. In conclusion, overcoming the crisis of modern democracy entails strengthening the participatory quality of democracy to make an equilibrium between the majority and the minority. Participatory democracy seems the structure in which normative and descriptive conceptions of legitimacy can overlap.

    Keywords: Representative democracy, Liberalism, Capitalism, Elitism, Populism, Participatory democracy
  • سوسن طلوعی، حسین تفضلی*

     مقاله‏ حاضر به مطالعه و بررسی دو مقوله‏ ی توسعه‏ ی سیاسی و نخبه‏ گرایی و روابط متقابل بین این دو از خلال تحلیل دو گفتمان رسمی در ایران پس از انقلاب، یعنی گفتمان دولت‏های پنجم و ششم (گفتمان سازندگی) و گفتمان دولت‏ های هفتم و هشتم (گفتمان اصلاحات) می‏پردازد. سیوال اصلی این است: جایگاه توسعه در دو گفتمان مزبور چه بوده است و در این راستا، این دو گفتمان چه رویکردی به نخبه‏ گرایی به مثابه یکی از مهم ترین مولفه ‏های توسعه داشته‏ اند؟ فرضیه‏ ای که بر این مبنا مطرح می‏شود: شاخصه‏ ی تاثیرگذار در گفتمان سازندگی، توسعه‏ ی اقتصادی بوده و نتیجتا به استفاده از نخبگان اقتصادی و تکنوکرات محدود شده است؛ در حالی که همین متغیر در گفتمان اصلاحات، دچار تحول عمده‏ای می‏شود. نتایج تحقیق نشان می‏دهد که طی گفتمان اصلاحات، توسعه ‏ی سیاسی جای توسعه ‏ی اقتصادی در گفتمان اول را گرفته و در زمینه‏ ی نخبه‏ گرایی نیز، اولویت به نخبگان سیاسی و فرهنگی داده می‏شود. روش تحقیق در مقاله‏ ی حاضر، گردآوری مستندات تاریخی و اسناد موجود به شیوه‏ ی کتابخانه ‏ای و بعد از آن، تحلیل داده ‏هاست.

    کلید واژگان: توسعه ‏سیاسی, نخبه‏ گرایی, گفتمان, دولت سازندگی, دولت اصلاحات
    Sosan Toloei, Hossein Tafazoli *

    The present article studies the two categories of political development and elitism and the interrelationships between the two through the analysis of two official discourses in post-revolutionary Iran, namely the discourse of the fifth and sixth governments (Constructive Discourse) and deals with the discourse of the seventh and eighth governments (Reform Discourse). The main question: what has been the place of development in these two discourses and in this regard, what approach have these two discourses taken to elitism as one of the most important components of development? The hypothesis that is put forward on this basis: the influential feature in the Construction Discourse is economic development and as a result is limited to the use of economic elites and technocrats; while the same variable in the Reform Discourse undergoes a major change. The results of the research show that during the Reform Discourse, political development replaces economic development in the first discourse and in the field of elitism, priority is given to political and cultural elites. The research method in this article is to collect historical documents and existing documents in a library method and then to analyze the data.

    Keywords: Political Development, Elitism, Discourse, Constructive Government, reform government
  • حسین قاسمی*، محمدصادق نصرت پناه

    هدف:

     نظریات نخبه گرایی بر پایه مبانی و اصول فلسفی خاص خود سامان می یابند و متناسب با همان مبانی، کنش های سیاسی ویژه ای را تجویز می کنند. این نظریات می توانند به عنوان الگوی تحلیلی برای توصیف و تبیین وضع موجود یا تجویز برای وضع مطلوب مورد استفاده قرار گیرند. هدف این مقاله، تبیین چارچوب نظریه نخبه گرایی بر مبنای سنت اسلامی در اندیشه سیاسی شهید مطهری است.

    روش شناسی پژوهش:

     این مقاله داده های خود را با استفاده از روش مطالعه اسنادی گرداوری نموده و با روش تفسیری اشتراوس، متون مرتبط مورد تحلیل قرار گرفته است.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان می دهد که مبانی فلسفه اجتماعی شهید مطهری از قبیل اصالت توامان فرد و جامعه، تکامل اجتماعی جوامع و رابطه فرد و جامعه مبانی اصلی نظریه نخبه گرایی ایشان را سامان می دهد که با تمرکز بر آن ها چارچوب نظریه نخبه گرایی در اندیشه سیاسی شهید مطهری طراحی شده و برخی ثمرات تحلیلی آن از جمله الگو اثرگذاری نخبگان سیاسی در تغییر و تحولات اجتماعی بیان می شود.

    نتیجه گیری

    در دیدگاه شهید مطهری، نخبگان به عنوان اقلیت اثرگذار اجتماعی و سیاسی، زمانی در ایجاد تغییرات سیاسی موفق ظاهر می شوند که علاوه بر داشتن یک دسته ویژگی های ذاتی و اکتسابی، کنش خود را بر پایه یک بینش و عقبه هوشمندانه سامان دهند. آنان باید علاوه بر شناخت بستر اجتماعی و فرهنگ جامعه خود، نیاز حقیقی جامعه را شناخته و در چارچوب فلسفه تاریخ و مسیر کلی تکامل اجتماعی، جریان ها و جنبش های سیاسی را رهبری و راهبری کنند.

    کلید واژگان: نخبه گرایی, الیتیسم, شهید مطهری, اندیشه سیاسی, اصالت توامان فرد و جامعه
    Hossein Ghasemi *, MohammadSadiq Nosratpanah
    Objective

    Elitist theories are organized on the basis of their own philosophical principles and prescribe specific political actions in accordance with the same principles. These theories can be used as an analytical model to describe and explain the current situation or prescribe the desired situation. The purpose of this article is to explain the framework of the theory of Elitism based on Islamic tradition in the political thought of Shahid Motahari.

    Research Methodology

    This article has collected its data using Documentary Study Method and related texts have been analyzed by Strauss Interpretive Method.

    Findings

    The research findings show that the foundations of Shahid Motahari's social philosophy such as the originality of the individual and society, the social development of societies and the relationship between the individual and society are the main foundations of his Elitist theory. And some of its analytical fruits are expressed, including the pattern of the influence of political elites in social change and transformation.

    Conclusion

    In Shahid Motahari's view, elites, as an influential social and political minority, appear successful in creating political change when, in addition to having a set of inherent and acquired characteristics, they organize their actions on the basis of an intelligent vision and obstacle. In addition to understanding the social context and culture of their society, they must recognize the real needs of society and lead and direct political currents and movements within the framework of the philosophy of history and the general path of social development.

    Keywords: Elitism, Shahid Motahhari, political thought, Simultaneous Originality of individual, Society
  • محمدصالح حسین زاده*
    نخبگان سیاسی از دیرباز تاکنون نقش مهمی در تحولات جوامع در ابعاد مختلف (به ویژه مسئله امنیت) داشته و دارند. تجربه های تاریخی نشان داده است که ترقی و تعالی یا سقوط و فروپاشی هر مملکتی تاحدودزیادی  به نقش نخبگان سیاسی وابسته است و اندیشه و تفکر آنها در اجرای برنامه های سیاسی و اجتماعی و چگونگی تحقق خواسته های مردم، تعیین کننده و سرنوشت ساز است. تامین امنیت ملی از اولویت های نظام اسلامی در سیاست گذاری ملی و منطقه ای محسوب می شود. ازجمله شاخص های تامین امنیت ملی، می توان به استقلال سیاسی، حفظ تمامیت ارضی، ثبات سیاسی، انسجام اجتماعی و رفاه اقتصادی اشاره کرد. سوال اصلی ما در این تحقیق ناظر به نقش و کارکرد فرهنگی نخبگان سیاسی در ارتقای امنیت ملی ج.ا.ا است. چارچوب نظری موردتوجه این تحقیق، دیدگاه های امنیتی مکتب کپنهاک وخاصه باری بوزان درخصوص امنیت ملی (توجه به ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، زیست محیطی) است. روش این تحقیق، تلفیقی از روش کمی و کیفی متوالی می باشد. روایی پرسشنامه ازطریق تحلیل عاملی  مورد تایید قرار گرفت و پایایی گویه ها نیز ازطریق آلفای کرونباخ (0.995) مورد بررسی و تایید قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل مسیولان، اساتید وکارشناسان مرتبط با حوزه های امنیت ملی است و نمونه موردمطالعه که به صورت هدف مند انتخاب شده است، شامل 81 نفر از اساتید، مسیولان و کارشناسان مرتبط با حوزه های امنیت ملی  بوده که هم اطلاعات کافی درخصوص این تحقیق داشته اند و هم حاضر به همکاری و پرنمودن پرسشنامه بوده اند.یافته های تحقیق حاکی از این است که بین وضعیت موجود عملکرد نخبگان با انتظارات جامعه از آنها (وضعیت مطلوب) تفاوت معنی داری در حوزه های مورداشاره وجود دارد.
    کلید واژگان: نخبه, نخبه گرایی, نخبگان سیاسی, نخبگان قدرت, امنیت, امنیت ملی
    Mohammadsaleh Hosseinzadeh *
    Political elites have long played an important role in the development of societies in various dimensions (especially the security issue). Historical experience has shown that the advancement or uplift, or the collapse and collapse of each country, is largely dependent on the role of political elites. National security is considered as one of the priorities of the Islamic system in national and regional policy, including security indicators The national focus is on political independence, territorial integrity, political stability, social cohesion, economic well-being. Our main focus in this study is on the role and function of the political elite in enhancing the national security of the Islamic Republic of Iran. The theoretical framework The focus of this study is on the security implications of the Copenhagen school and, in particular, on the security of the Bowen State. Case study B RA in this study is a combination of qualitative and quantitative consecutively. Validity of the questionnaire was verified by factor analysis and the lower points were verified by Cronbach's alpha (0.995). The statistical population of this study includes officials, professors, and experts related to national security areas. The sample included targeted 81 students, officials, and experts in the field of national security. Research findings indicate that There is a significant difference between the current status of elite performance and the desired situation.
    Keywords: Elite, elitism, political elite, security, National Security
  • وحید سینایی*، ابوالقاسم شهریاری

    وقوع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران به بهانه حضور نیروهای آلمانی، پیامدهای ناگواری داشت. پایان دولت رضاشاهی به معنای شروع دوره جدیدی بود که در آن دیگر از اقتدار مطلق خبری نبود. وخیم تر شدن شرایط کشور، متفکران ایرانی را به تامل درباره ایران برای دوران پسارضاشاه برانگیخت. یکی از آن ها احمد کسروی بود. او باتوجه به حضور چندین ساله اش در عرصه سیاست ایران و تجربه های زیسته اش، به بازسازی نظریه دولت در دوران پس از رضاشاه دست یازید. از این رو پرسش این مقاله، چیستی مختصات دولت پسارضاشاهی در اندیشه کسروی است. برای پاسخ به این پرسش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، نوشته های کسروی در بازه زمانی 1321 تا 1324 مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که کسروی با در نظر گرفتن شرایط موجود با رویکردی واقع گرایانه، دولتی نخبه گرا را بر گزیده و با یادآوری آنچه در مشروطه و دوره رضاشاه روی داده بود بی طرفی در روابط خارجی، شکل دهی به ارتشی مستقل، تلاش برای آگاه سازی مردم و در نظر گرفتن شرایط فرهنگی ایران در قانونگذاری را از وظایف این دولت نخبه گرا می داند.

    کلید واژگان: احمد کسروی, دولت, نخبه گرایی, رضاشاه, ایران
    Vahid Sinaee *, Abol Ghasem Shahriari

    The outbreak of World War II and the occupation of Iran on the pretext of the presence of German troops in this country had unfortunate consequences. The end of Reza Shah Administration meant the beginning of a new era in which absolute authority did not exist anymore. The deterioration of conditions in the country prompted Iranian thinkers to speculate about Iran for the post-Shah era. One of these thinkers was Ahmad Kasravi. According to his many years of experience in the Iranian politics and his life experiences, Kasravi achieved to reconstruct the theory of government in post-Reza Shah Period. Hence; this article will examine the nature and specifics of post-Reza Shah Administration in Ahmad Kasravi’ thought. In order to answer this question using qualitative content analysis method, Kasravi's writings have been investigated from 1942 to 1945. The findings indicate that Kasravi, considering the existing conditions and pursuing a realistic approach, selected an elitist government and recalling what occurred during Iran’s Constitutional period and Reza Shah reign, he believes that neutrality in foreign relations, formation of an independent army, trying to inform people and considering Iran’s cultural conditions in legislation are this elitist government’ duties.

    Keywords: Ahmad Kasravi, Government, Elitism, Post- Reza Shah, Iran
  • محمدصالح حسین زاده، بهرام بیات *، مهرداد نوابخش
    نخبگان از دیرباز تاکنون نقش مهمی در تحولات جوامع در ابعاد مختلف داشته و دارند. تجربه های تاریخی نشان داده است که ترقی و تعالی یا سقوط و فروپاشی هر مملکتی تا حدود زیادی به نقش نخبگان سیاسی وابسته است و اندیشه و تفکر آن ها در اجرای برنامه های سیاسی و اجتماعی و چگونگی تحقق خواسته های مردم به میزان تعیین کننده و سرنوشت ساز موثر است. بدین منظور تحقیق حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی نقش و کارکرد اجتماعی نخبگان سیاسی (قدرت) در ارتقاء امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به رشته تحریر درآمده است. چارچوب نظری مورد توجه این تحقیق، دیدگاه های امنیتی مکتب کپنهاک و به طور خاص باری بوزان در خصوص امنیت ملی (توجه به ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و زیست محیطی) می باشد. روش مورد استفاده در این تحقیق تلفیقی از روش کمی و کیفی متوالی می باشد که روش کمی در خدمت روش کیفی جهت غنا بخشیدن به تحقیق می باشد. یافته های تحقیق حاکی از این است که بین وضعیت موجود عملکرد نخبگان با انتظارات جامعه از آن ها (وضعیت مطلوب) تفاوت معنی داری در حوزه های مورد اشاره وجود دارد؛ به عبارتی دیگر کارکرد نخبگان در جامعه مورد رضایت نمی باشد.
    کلید واژگان: نخبه, نخبه گرایی, نخبگان سیاسی, نخبگان قدرت, امنیت, امنیت ملی
  • علیرضا ازغندی، علی جان مرادی جو

    فهم ساختار قدرت سیاسی یکی از اساسی ترین مسایلی است که یک جامعه شناس سیاسی بدان نیازمند است. به طوری که بدون درک دقیق ویژگی های ساختار قدرت سیاسی و نحوه اعمال آن در هر دوره تاریخی، به تحلیل صحیح و کاملی از جوهر و رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نمی توان دست یافت. حکومت پهلوی دوم و پیامدهای آن ازجمله رویدادهای مهمی است که درک درست آن درگرو فهم علمی از ویژگی ها، ماهیت ساختار سیاسی، وضعیت نخبگان سیاسی و گروه های اعمال کننده قدرت در آن است. روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و بر اساس نگرش تاریخی- جامعه شناختی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که محمدرضا شاه ساخت قدرت را شدیدا به خود و حلقه درونی محفل دربار وابسته کرد، به طوری که در سال های 57-1342 روند روابط غیررسمی محفل درونی شاه جایگزین نهادهای رسمی شد.

    کلید واژگان: محمدرضا شاه, ساختار قدرت, نخبه گرایی, پهلوی دوم

    Understanding structure of the political power is one of the major issues whom a political sociologist need; So that without an exact understanding of the political power structure and method of applying it in every historical period, a correct and complete analysis of the substance and political, social and economic events cannot be achieved. Pahlavi II and its aftermaths are major events that correct understanding of them depend on scientific understanding of the characteristics, the nature of the political structure, status of political elites as well as powerful groups. This method of research is analytical and based on historical-sociological attitude. The results showed that Shah made the structure of power  dependent on himself and inner circle of court strongly; So that in the years between 1342-57 unofficial relations of inner circle of the king was established instead of formal institutions.

    Keywords: Mohammad Reza Shah, Structure of Power, Elitism, The Second Pahlavi
  • علی اردستانی
    از حیث معرفت شناسی، شاید مهم ترین دغدغه ی دانشمندان علاقه مند به حیات دموکراتیک در چند سده ی اخیر یافتن مبنا و پایه ای تزلزل ناپذیر برای دموکراسی بوده است. تقریبا ویژگی اصلی تمام نظریه های توسعه را همین امر تشکیل می دهد. در این میان، یکی از برجسته ترین این تلاش ها از آن آنارشیسم نظری است. این مکتب فکری می کوشد با طرد انواع دستگاه های سلطه و سرکوب به ویژه علم سالاری و تکنوکراسی مبنایی واقعی برای یک جامعه ی آزاد و دموکراتیک به وجود آورد. مقاله ی حاضر می کوشد با تمرکز بر این تلاش فکری، به بررسی این موضوع و امکان-پذیری آن بپردازد.
    کلید واژگان: آنارشیسم, نخبه گرایی, جامعه ی آزاد, دموکراسی, ایدئولوژی, پیشرفت علمی, روش شناسی, علم گرایی
    Ali Ardestani
    Epistemologically, It seems the most important of preoccupation of scientists interesting to democratic life is related to finding a firm and steady base for democracy in recent centuries. This is almost the feature of all developmental theories. Meanwhile, one of the most prominent these attempts is of theoretical anarchism. This school attempts to reject all kinds of machines of dominants and repressions – especially scientism and technocracy – and to show a factual and true for a free society. This theoretical attempt and the study of its possibilities is on the center of the article.
  • محمدحسین حافظیان
    این مقاله وضعیت کنونی توسعه یافتگی در منطقه خاورمیانه بررسی می کند به ویژه چالش هایی را که این منطقه برای دستیابی به توسعه پایدار و توسعه انسانی در آینده نزدیک با آن روبروست. در این پژوهش چارچوب تحلیلی نخبه گرایی برای درک علل توسعه نیافتگی منطقه خاورمیانه برگزیده شده است، بدین دلیل که در منطقه خاورمیانه رویکردها و رفتار افراد قدرتمند، در وضعیت عدم نهادینگی، راهنماهایی معتبر برای تحول سیاسی محسوب می شود. سپس به جایگاه منطقه خاورمیانه در میان دیگر مناطق در حال توسعه جهان و دلایل استثناء بودن این منطقه نسبت به دیگر مناطق جهان سوم و به نوعی عقب ماندگی این منطقه از روندهای مسلط جهانی هم در زمینه اقتصادی و همه به ویژه سیاسی می پردازد. در دیگر بخش های مقاله به چالش های سیاسی و اقتصادی ناشی از تسلط دولت رانتیه در منطقه و نیز معضلات برخاسته از مشارکت نابسنده زنان در فرایند توسعه در این منطقه اشاره می شود.
    کلید واژگان: خاورمیانه, توسعه انسانی, نخبه گرایی, دولت رانتیه, اقتدارگرایی, مشارکت زنان
    This paper seeks to examine the current situation of development in the Middle East and particularly the challenges ahead of the region in attaining sustainable development and human development in the near future. The elitist theory is adopted as the conceptual framework for the research, since in the absence of institutionalization, the attitudes and behavior of power-holders serve as valid guides for political change. Then the author addresses the place of the Middle East among the other developing regions of the world and studies the reasons why this region is exceptional due to its backwardness from the world dominant trends in the economic and political fields. The other parts of the paper deal with the political and economic challenges arising from the dominance of the rentier state in the region as well as problems resulting from women's insufficient participation in the region's development process.
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال