پارادایم های دوگانه در گفتمان های رسانه ای برجام
این پژوهش بر اساس نظریه گفتمان لاکلایو و موفه، نظام های معنایی دو گفتمان «رسمی/دولتی» و «محافظه کاری» و پیکارهای گفتمانی آن ها پیرامون برجام و فرآیندهای حاشیه رانی و برجسته سازی گفتمان رسانه ای آن ها را از طریق دو قطبی سازی آشکار ساخته است. محتواهای شش رسانه برای هر گفتمان در دوره ی 1394 لغایت 14 آبان 1397 در دو سطح خرد و کلان بررسی شد. در سطوح کلان، بر مبنای نظریه ی گفتمان و در سطوح خرد تحلیل متن بر اساس دو قطبی ها به مثابه ی سامانه ی نشانگانی مجزا صورت گرفت. تعداد 7 دوگانه (دو قطبی) در دو گفتمان رسانه ای این پژوهش شناسایی شد. مفصل بندی گفتمان ها در متون رسانه ای معطوف به بازنمایی دو قطبی از «برجسته سازی خود» و «حاشیه رانی دیگری» همراه است. گفتمان رسمی/دولتی وقته ی «رفع تحریم ها» و دوگانه های «توافق خوب/توافق بد» و «شفافیت/رانت» را به میدان می آورد. گفتمان محافظه کاری نیز وقته های ایدیولوژیک تعریف کرده و دال های مرکزی خود را معطوف غیریت سازی می کند تا سیطره ی هژمونیک دوگانه های گفتمان رقیب در قالب «تعامل سازنده» و دوگانه ی «تعامل/تقابل» را بشکند. گفتمان رسمی/دولتی از طریق دال های تهی قصد دارد نظام معنایی گفتمان خود را مفصل بندی کند. هر دو گفتمان دال های موجود حوزه ی گفتمان گونگی رقیب را با هدف ایجاد دو قطبی استخدام کرده اند. بعد از تهدید برجام، هر دو گفتمان دال های شناور را به خدمت گرفته اند.