بررسی اثربخشی تعامل انسان-رباتیک بر کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم
اختلال طیف اوتیسم با نارسایی های شناختی مرتبط است؛ ازاین رو تدوین و اجرای مداخلات نوین با تمرکز بر عملکردهای شناختی می تواند مفید باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تعامل انسان-ربات بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری، توجه پایدار، بازداری پاسخ) کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم انجام گرفت.
روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کودکان سنین 6تا10ساله مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روان شناسی شهر مشهد با تشخیص اختلال طیف اوتیسم در سال 1397 تشکیل دادند. نمونه آماری 32 شرکت کننده واجد شرایط داوطلب بودند که ازطریق نمونهگیری دردسترس وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و گواه (هر گروه شانزده نفر) قرار گرفتند. به منظور انتخاب افراد گروه نمونه، از مصاحبه بالینی ساختاریافته (فیرست، 2015) و مقیاس ارزیابی اوتیسم در دوران کودکی (اسچوپلر و همکاران، 1980) استفاده شد. در گروه مداخله، آموزش گروهی تعامل انسان-رباتیک طی دوازده جلسه شصت دقیقه ای، هفته ای سه بار انجام گرفت؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. دادهها با آزمون کامپیوتری تکلیف N تعداد به عقب (جگی و همکاران، 2010) و آزمون جامع سنجش دیداری و شنیداری (اربل و همکاران، 2014) جمع آوری شد. تحلیل داده ها با آزمون های تحلیل کوواریانس و تی مستقل در سطح معناداری 0٫05 توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 صورت گرفت.
بعد از حذف اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه گواه در متغیرهای سرعت اجرا (0٫001>p) و توجه پایدار دیداری (0٫001>p) و بازداری پاسخ دیداری (0٫001>p) تفاوت معناداری وجود داشت؛ همچنین براساس شاخص اندازه اثر، به ترتیب 68درصد و 50درصد و 31درصد از تغییرات نمره متغیرها در اثر اعمال مداخله تعامل انسان-رباتیک بود.
براساس نتایج مطالعه، استفاده از مداخله تعامل انسان-رباتیک در بهبود کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم اثربخش است؛ بنابراین به کارگیری این روش در کنار سایر مداخلات موجود، مفید و موثر است.