به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۹۳۸۶۹ عنوان مطلب
|
  • سید محمد میرتقیان رودسری*، سعید صالحی

    طرح های اسکان و گذار از نظام های عشایری به نظام های نوین، به عنوان یکی از روش های رسیدن به توسعه، به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. ولی دیدگاه نظری، بازیگران و بازی گردان ها و روش عملیاتی مشخص و واحدی برای آن تعریف نشده است و در هر فضای عشایری با یک روش، درک و اجرا می شود. مبتنی بر این مسیله، هدف پژوهش حاضر استخراج و الگوسازی رویه و فرایند وضع موجود طرح های اسکان هدایتی و شناسایی آسیب های موجود در این رویه است. با توجه به وجود طیف گسترده ای از عشایر و نیز اجرای اولین طرح اسکان هدایتی در استان فارس، طرح های اسکان هدایتی عشایر کوچنده استان فارس مورد بررسی قرار گرفت. جامعه و نمونه آماری پژوهش شامل اسناد و مدارک (48 پرونده اسکان هدایتی) و خبرگان حوزه اسکان عشایری (7 نفر) بود. داده ها به صورت آرشیوی و میدانی جمع آوری و از طریق تحلیل محتوای اسناد و مصاحبه تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که در رویه موجود، برای گفتمان سازی و اجرای طرح اسکان هدایتی 12 مرحله وجود دارد که در قالب 4 مقوله «تصمیم سازی، تصمیم گیری، زمینه سازی و عملیاتی سازی» انتزاع شدند. به علاوه با کنکاش در هر مرحله، آسیب های آن شناسایی و گزارش گردید. با توجه به هدف پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای رویه های موجود اسکان هدایتی بررسی شده، نظریه مورد توافق اسکان در بین صاحب نظران، رویه منسجم سازمانی، سیاست های پس از اسکان و توجه به بهبود شاخص های برخورداری و شاخص های توسعه انسانی و نیز بررسی مسیله دوران گذار از کوچ نشینی به اسکان به لحاظ مدت و متولی، وجود ندارد. مبتنی بر این نتیجه، بازنگری در مبنای نظری و تعریف اسکان، تعیین نوع و نحوه نقش آفرینی بازی گردانان اسکان، مواجهه میان رشته ای با اسکان و اتخاذ برنامه ریزی مشارکتی و جامعه بنیاد در سیاست گذاری و اجرای سیاست پیشنهاد گردید.

    کلید واژگان: عشایر کوچنده, ساماندهی عشایر, اسکان هدایتی (برنامه ریزی شده), فرایندیابی اسکان, آسیب شناسی اسکان
    Seyyed Mohammad Mirtaghian Rudsari *, Saeid Salehi

    Settlement and transition plans from nomadic systems to modern systems have become an inevitable necessity as one of the ways to achieve development. However, the theoretical point of view, actors and acting coach and Specific unique operational method are not defined for it and it is understood and implemented in the same way in every nomadic space. Based on this issue, the aim of the current research is to extract and model the procedure and process of the current status of guided settlement plans and to identify the damages in this procedure. Considering the existence of a wide range of nomads and the implementation of the first guided settlement plan in Fars province, these were investigated. The population and the statistical sample of the research included documents (cases of 48 guided settlement) and experts in the field of nomadic settlement (7 people). Data were collected archaically and field study then analyzed through content analysis of documents and interviews. The findings showed that in the existing procedure, there are 12 steps for the discussion and implementation of the guided settlement plan, which were abstracted in the form of 4 categories of "decision-making, decision-taking, contextualization and operationalization". In addition, by examining each step, its damages were identified and reported. According to the purpose of the research, it can be concluded that for the existing guided accommodation procedures, do not exist the agreed theory of accommodation in the eyes of experts, coherent organizational procedure, post-settlement policies and paying attention to improving indicators of human welfare and development and also examining the issue of the transition period from migration to settlement in terms of duration and guardian. Based on this result, it was proposed to review the theoretical basis and definition of settlement, determine the type and manner of role-playing of settlement actors and acting coach, interdisciplinary encounter with settlement and adopt participatory planning and community foundation in policy making and policy implementation.

    Keywords: nomads, organizing the nomads, guided (planned) settlement, settlement process identification, settlement pathology
  • مسعود مهدوی، پژمان رضایی، فضیله خانی
    بررسی سابقه اسکان عشایر نشان می دهد که در چند دهه گذشته، همواره سیاست اسکان عشایر از دیدگاه های مختلف مانند تغییرات اجتماعی، نوسازی، تامین نیازهای اساسی و سرانجام نیز از توسعه پایدار تاثیر پذیرفته که به شکل گیری کانون های متعدد عشایری در کشور انجامیده است. اما در همین زمینه، این نکته تامل برانگیز است که تا چه میزان کانون های شکل-گرفته توانسته اند نسبت به زمان کوچ، به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی زندگی عشایر منجر شوند. برای بررسی این موضوع، کانون های اسکان در استان چهارمحال و بختیاری به عنوان نمونه انتخاب شده و با نظرسنجی از طریق تکمیل پرسشنامه خانوار، وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای عشایری در کانون های خودجوش و هدایتی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که در زمینه های اجتماعی و اقتصادی، اسکان عشایر چندان موفقیت آمیز نبوده و وضعیت عشایر با از دست دادن اشتغال پایدار و وابستگی به مشاغل ناپایدار بدتر شده است. البته مقایسه وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای اسکان یافته در کانون های خودجوش و هدایتی نشان می دهد که وضعیت کانون های هدایتی چه در زمینه اقتصادی و چه در زمینه اجتماعی از کانون های خودجوش بهتر است. بر این اساس، پایدار ماندن این کانون ها در گرو ایجاد برنامه های کارآمد و رفع چالش های آنهاست.
    کلید واژگان: عشایر, عشایر اسکان یافته, کوچ, اسکان, چهار محال و بختیاری (استان)
    Massoud Mahdavi, Pejman Rezaee, Fazileh Khani
    An examination of the history of nomad settlement indicated that in the past decades the nomad settlement policy inspired by different views such as social change, modernization, basic needs approach, and sustainable development. This issue would lead to the formation of numerous nomad settlement centers. One thing which needs our attention is that how much these formed centers have led to the improvement in the socio economic life of nomads in comparison to the time of migration. To this end, the nomad settlement centers were selected as sample and a questionnaire was used to assess the opinion of the settled people about their socioeconomic situation in these centers, some of which were formed spontaneously and some by government. The results indicated that these were not very successful socially and particularly their economic situations have worsened such that they lost their sustainable employment and have become dependent upon unsustainable employment. A comparison of government formed and spontaneously formed centers indicated that the socioeconomic situation is better in the former. On this basis, the sustainability of these centers calls for efficient planning and removal of the challenges.
  • سیاوش مولایی پارده، عباس سعیدی*، بیژن رحمانی

    زندگی عشایری  و شیوه کوچ نشینی به عنوان اولین نظام اجتماعی جامعه بشری به مراتب، نسبت به دو نظام روستانشینی و شهرنشینی با دشواری بیشتری همراه  است. بنابراین از سوی برنامهریزان و  متخصصان مربوطه، راهبردهای گوناگونی به منظور ارتقای کیفیت این شیوه از زندگی ارایه شده که یکی از مهم ترین این راهبردها، اسکان عشایر است. در راستای این راهبرد، کانون های عشایری (هدایتی و حمایتی) متعددی با روندهای متفاوتی جهت اسکان عشایر داوطلب در سراسر نقاط عشایری ایجاد شده است. باتوجه به روند شکل گیری کانون های عشایری، میزان استقبال و رضایتمندی کوچندگان از این کانون ها متفاوت است. از این رو هدف از پژوهش حاضر مطالعه تطبیقی روند شکل گیری کانون های عشایری و سنجش میزان استقبال و رضایتمندی کوچندگان ناحیه کوهرنگ (چهارمحال و بختیاری) است. روش شناسی تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی با رویکرد پیمایشی است و جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای اسکان یافته عشایری در کانون های اسکان عشایر ناحیه کوهرنگ است. نتایج نشان می دهد که میزان مشارکت کوچندگان در اجرای طرح اسکان عشایر، در کانون های حمایتی بیشتر از کانون های هدایتی بوده و در بحث رضایتمندی نیز با توجه به نتایج آزمون تی-تک نمونه ای، میزان رضایتمندی و استقبال کوچندگان از کانون های حمایتی (95/3) بیشتر از کانون های هدایتی (26/3) ارزیابی شده است.

    کلید واژگان: اسکان عشایر, کانون های هدایتی, کانون های حمایتی, ناحیه کوهرنگ
    Siavash Molaei, Abbas Saidi *, Bijan Rahmani

    The nomadic lifestyle as the first social system of human society is accompanied by more difficulties than the rural and urban systems. Various strategies have been proposed by related planners and specialists in order to improve the quality of this way of life. One of the most important strategies is settlement of nomads. For this purpose, numerous nomadic centers (guidance and supportive) with different processes have been established for the settlement of volunteer nomads. According to the formation process of nomadic centers, the degree of acceptance and satisfaction of nomads from these centers is different. The purpose of the current research is to compare the formation process of nomadic centers and measure the acceptance and satisfaction of nomads in Kohrang area (Chaharmahal and Bakhtiari). This research is descriptive-analytical and the data collection method is documentary and field with a survey approach. The statistical population of the research includes settled nomadic households in the nomadic settlement centers of Kohrang district. The results show that the participation of the nomads in the implementation of the nomad settlement plan was more in the supportive centers than in the guidance centers. In terms of satisfaction, according to the results of one-sample T test, the level of satisfaction and acceptance of the nomads from the supportive centers (3.95) has been evaluated more than the guidance centers (3.26).

    Keywords: Settlement of Nomads, Guidance Centers, Support Centers, Kohrang Area
  • حمیدرضا کرمی *، فیروز دریکوندی
    طی دو دهه گذشته، روند اسکان خودجوش عشایر در استان لرستان نسبت به کل کشور از سرعت بالاتری برخوردار بوده است. از آنجا که موفقیت و پایداری طرح های اسکان در گرو توجه به شاخص های اقتصادی- اجتماعی جامعه عشایری و ارتقای سطح آنهاست، هدف تحقیق حاضر بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی اسکان عشایر در وضعیت خانوارهای اسکان یافته استان لرستان بود. نوع تحقیق، ارزشیابی تاثیر به روش پیمایشی بوده، جامعه آماری آن 2925 خانوار عشایری اسکان یافته (هدایتی و خودجوش) و 14638 خانوار عشایر کوچنده لرستان را دربرمی‏گرفت. حجم نمونه برای عشایر اسکان یافته و عشایر کوچنده (گروه شاهد) هر کدام 180 خانوار تعیین و نمونه‏گیری به روش تصادفی طبقه بندی شده منظم در سال 1391 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که اسکان عشایر بر نرخ باسوادی، میزان زمین زراعی، تعداد واحد دامی، نوع شغل، سطح برخورداری از امکانات فرهنگی- اجتماعی، سطح برخورداری از امکانات بهداشتی– درمانی، سطح برخورداری از امکانات رفاهی و خدمات بیمه‏ای خانوارهای عشایر اسکان یافته تاثیر مثبت و بر وضعیت اشتغال و میزان درآمد آنها تاثیر منفی داشته است.
    کلید واژگان: اسکان عشایر, ارزیابی اثرات, لرستان (استان)
    Hamid Reza Karami *, Firooz Derikvandi
    During the past two decades, spontaneous settlement of nomads has more rapidly taken place in Lorestan province of Iran, compared to other parts of the country. Since the success and sustainability of settlement projects depend on the attention to socio-economic indexes for nomadic community and their enhancement, this study aimed at investigating the socio-economic effects of nomadic settlement on the status of settled families in the Lorestan province. It was an impact assessment conducted in a survey method. The statistical population included 2925 settled households (both directed and spontaneous) and 14,638 unsettled nomadic households in the province. The sample size for the settled households and the unsettled nomadic ones (control group) was determined 180 households through regular stratified random sampling method for each group, in 2012. The findings showed that the settlement of nomads had a positive impact on literacy rates, the amount of arable land, number of livestock, type of job, access level of socio-cultural facilities, access level of health care facilities, access level of the amenities insurance services for the settled households, but it had a negative impact on their employment and income.
    Keywords: Impact Assessment, Nomadic Settlement, Lorestan (Province)
  • علی شکور، حمیدرضا طبیبی، محمدصادق باقرزاده، غلامعباس واحدپور
    مقوله ی اسکان جامعه عشایری، مهم ترین بحثی است که در مورد این جامعه در کشور مطرح می باشد. عشایر ایران در اوایل سده ی اخیر، یک بار طعم تلخ اسکان اجباری را که توسط حکومت پهلوی اول بر آنان تحمیل گردید، تجربه نمودند. اما امروزه مقوله ی اسکان در قالب جدیدی جدای از اسکان اجباری و بر اساس دیدگاه گروهی از متولیان و برنامه ریزان امور عشایر کشور مطرح شده است. در این راستا استان فارس به دلیل پیشینه زندگی عشایری محل اجرای یکی از مهم ترین طرح های اسکان در کشور بوده است. هدف از این تحقیق بررسی عوامل اقتصادی- اجتماعی موثر بر اسکان عشایر در استان فارس می باشد. برای بررسی این موضوع کانون های اسکان در استان را به عنوان نمونه انتخاب نموده و با نظرسنجی از طریق پرسشنامه، عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر بر اسکان خانوارهای عشایری در کانون های خودجوش و هدایتی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که: در بین تاثیرات شاخص های اجتماعی و اسکان عشایر در استان فارس رابطه معناداری وجود دارد. ولی بین تاثیرات عوامل اقتصادی و اسکان عشایر در استان رابطه معناداری وجود ندارد. بنحوی که بین عوامل اجتماعی موثر بر اسکان عشایر در فارس با توجه به وضعیت تاهل جامعه آماری رابطه معنادار وجود ندارد، ولی بین عوامل اقتصادی موثر بر اسکان با توجه به وضعیت تاهل رابطه مستقیمی وجود دارد. همچنین بین عامل های اقتصادی و اجتماعی موثر بر اسکان عشایر در استان با توجه به جنسیت افراد تفاوت معناداری وجود دارد.
    کلید واژگان: عشایر, اسکان عشایر, عوامل اجتماعی, عوامل اقتصادی, استان فارس
    Nowadays the settlement of tribal society is the most important issue which is brought up in country. In the beginning of recent century، Iran’s tribes are experienced bitter taste of compulsory settlement by the government of Pahlavi Ι. But nowadays settlement issue are debated in a new form different from compulsory settlement. It is based on general outlook of administrators tribes problems. They believe becamped period finish and now it is the time of settlement. Fars province had been performance place of one the most important plans of tribes settlement in country. The purpose of this research is the study of effective social_economic factors on tribes settlement. settlement centers in Fars province are chosen as a sample. The questioners are completed by breadwinners، then effective social_economic factors on tribes settlement are considered in self_sufficient and guideline centers. Result show that there are significant connection between social effects and tribes settlement in Fars، But there are not significant connection between economic effects and tribes settlement. there are not significant connection between social factors on tribes settlement in Fars base on marital status. There are significant connection between economic factors on tribes settlement in Fars base on marital status. There are significant differences between effective social_economic factors on tribes settlement base on sociology.
    Keywords: Nomad, Settled Nomad, Decamped, Settlement, Social, Economic Factors, Fars
  • یاسر ابراهیمیان قاجاری

    برنامه ریزی اسکان موقت زلزله باهدف کاهش آسیب  های ثانویه زمین  لرزه همواره یکی ازدغدغه های اصلی برنامه  ریزان و مدیران شهری بوده است. در گذشته برنامه  ریزی اسکان موقت صرفا با توجه به اصولی مانند خالی بودن زمین یا بدون مالک بودن آن صورت می گرفته، اما امروزه این کار با استفاده از فناوری  های نوین مانند GIS و با در نظر گرفتن معیارهای متعدد مکانی و توصیفی انجام می شود. با توجه به اینکه تاب آوری شهری از مهمترین شاخه  های مدیریت بحران شهری می باشد، لذا ارزیابی خطرپذیری و برنامه  ریزی برای کاهش آن ازجمله مکانیابی اسکان موقت (به عنوان یکی از اصول تاب آوری شهری) بسیار ضروری است. با بررسی های صورت گرفته شهر بابل وضعیت مناسبی از نظر اسکان موقت زلزله زدگان ندارد که آن هم، به دلیل عدم توجه به لحاظ  نمودن این مراکز مهم در برنامه  ریزی شهری می باشد. در تحقیق حاضر، نظرات کارشناسان خبره با تخصص های مهندسی سازه، زلزله، شهرسازی، مدیریت بحران، پدافندغیرعامل، ترافیک و حمل و نقل مورد استفاده قرار گرفته و معیارهای موثر در مکانیابی مراکز اسکان موقت استخراج و وزن  دهی شدند. سپس با استفاده از توابع تحلیلی GIS، نقشه های معیار تولید و با ترکیب آن ها بهترین مناطق برای اسکان موقت (پس از زلزله احتمالی) در شهر بابل مشخص شد. با تحلیل نتایج مشخص شد که تنها 7 درصد از محدوده شهر بابل برای اسکان موقت مناسب است. این مناطق با توجه به سایر استانداردهای اسکان موقت مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت شش محل و در مجموع 107 هکتار (کمتر از 4درصد) برای اسکان موقت مناسب تشخیص داده شد. اگرچه این 107 هکتار در حال حاضر می تواند پاسخگوی نیاز شهر بابل با توجه به جمعیت کنونی آن باشد، اما اگر نرخ رشد جمعیت شهر بابل و از طرفی افزایش ساخت و ساز و در نتیجه آن کاهش فضای مناسب برای اسکان موقت در نظر گرفته شود، قطعا در آینده ای نزدیک شهر بابل با کمبود فضای مناسب جهت اختصاص به اسکان موقت زلزله  زدگان مواجه خواهد بود.

    کلید واژگان: مدیریت بحران, زلزله, برنامه ریزی اسکان موقت, GIS, تصمیم گیری چندمعیاره, تئوری مجموعه های فازی, بابل
    Yasser Ebrahimian Ghajari
    Introduction

    Natural hazards have always been a part of our surrounding environment and human life would be unimaginable without considering these hazards. With the development of social life, and particularly with urbanization and increasing expansion of cities, the dimensions of such incidents have become more complicated. Earthquake is one of the most important natural hazards that takes the lives of many people every year. Although definite prediction of earthquake is not still possible, high-risk areas can be identified by zoning earthquake hazard using new technologies such as GIS, and measures can be taken to deal with the critical situation of identified regions during an earthquake. Planning of temporary accommodation with the aim of crisis management and reduction of secondary damages caused by the earthquake have always been amongmajor concerns of urban planners and managers. In the past, the policy of creating temporary accommodation centers and disaster relief sites lacked a specific program, so that locating a vacant land, with no owner was the most important principle for the creation of these centers in urban areas. It is now proved that these methods lack efficiency. However, recent advances in modern technologies such as GIS have improved planning process. This kind of planning procedure takes effective parameters and criteriainto account, many of which have spatial nature. Urban resiliency is one of the most important branches of urban crisis management, thus risk assessment and risk reduction planning, including site selection for temporary accommodation (as a principle of urban resiliency),are highly essential.

    Materials and methods

    The study area of the present research is Babol, one of the major and central cities of Mazandaran Province. Babol is located in BabolCounty, 14 km from the Caspian Sea and 10 km from the Alborz Mountains. With a total area of approximately 32 km2 and a population of250,217 (at the2016 census), it is the second most populous city in Mazandaran province.The 600 km long Caspian faults and 680 km long Alborz faults are among the effective faults of the study area. In the present study, effective measures for selectionof temporary accommodation siteswere extracted and weighted using expert opinions specialized in structural engineering, earthquake, urban planning, crisis management, passive defense, traffic and transportation. Identified criteria included distance from the river, distance from the fault, land use, distance from installations network, access to the transit network, distance from fire stations, population density, distance from tall buildings, distance from police stations and distance from health centers. Then, using GIS analytic functions, standard maps were produced and combined to identify the best areas for temporary accommodation (after a possible earthquake) in Babol. Criteria were weighted using fuzzy analytic hierarchy process and weighted overlay method was also used to combine them.

    Results and discussion

    Analyzing the results indicated that only 7% of the total study area (Babol City) is appropriate for temporary accommodation. Identified areas were examined according to other temporary accommodation standards. Finally, six sites and a total of 107 hectares (less than 4% of the study area) were identified as suitable sitesfor temporary accommodation. With a very large area (37 hectares) and full access to water, electricity and gas facilities,the first site is locatednear eastern beltway of Baboland Lotus PondRecreational Complex. The second proposed site is a 11-hectarevacant arealocated in the northeastern part of Babol City, between Ramenet and Pari Kola Villages. With a total area of 22 hectares,the third proposed site is located in the south-east of Babol City and near Babol-Qa’emShahr Road. Unlike the previous three sites, the fourth proposed site is located almost inside the city. It is a vacant 5-hectarearea in the northern side of the Motamedi Martyrs’ Cemetery. The next site, also located inside the city, is Aminian Dormitory (Noushirovani University of Technology) with a total area of 4 hectares. Although the last proposed site was ranked lower than the other five sites in the final analysis, it has the highest score among available sites inwestern side of Babol river. With a total area of 28 hectares, this site is located within a short distance of Imam Khamenei Highway.

    Conclusion

    According to the international standards, per capita area for temporary accommodation is approximately 4 m2. Therefore,with a population of about 250,217,Babol needs an average space of 100 hectares for temporary accommodation. Although, the proposed space for temporary accommodation (107 hectares) in Babol almost equals the required space (100 hectares), with the present rate of population growth inBabol, increasedconstructions, and consequently, reduction of appropriate space for temporary accommodation, Babol will definitely face a shortage of suitable space for temporary accommodation of earthquake victimsin near future. Moreover, the spatial distribution of suitable sites for temporary accommodation is not reasonable, as most of the suitable sites are located in the eastern part and within the boundaries of the city. While, these sites are expected to be scattered throughout the city with an equal access for all residents.Finally, it can be concluded that temporary accommodation of earthquake victimswas not considered in urban planning of Babol, and as a result, the city does not have a suitable status regarding temporary accommodation of earthquake victims.

    Keywords: crisis management, Earthquake, Temporary accommodation planning, GIS, multi criteria decision making, Fuzzy Set Theory, Babol
  • فرخ مشیری
    در طرح مکان یابی برای تجدید اسکان رانده شدگان به دلیل ایجاد سد کارون3، نوعی برنامه ریزی مشارکتی به کار گرفته شد، و مرحله نخست از فرآیند کلی طرح نیز انجام پذیرفت، اما ادامه نیافت. این مقاله ضمن مستندسازی تجربه مشارکت، با دو پرسش دیگر نیز رو به روست، یکی جایگاه مشارکت در فرآیند برنامه ریزی برای تجدید اسکان، و دیگر نقش احتمالی آن در ادامه نیافتن طرح. در پاسخ به پرسش های مقاله: اولا، در طرح تجدید اسکان، دیدگاه نوین – و بی سابقه در ایران –«فقیر شدگی» مطرح گردید، که به شکل بومی شده آن با عنوان«تجدید اسکان و اشتغال» به کار گرفته شد. در ابتدا لازم بود که امکان کارایی این دیدگاه در محل گمانه زنی شود. فهم نویی- شاید برای اولین بار- از مشارکت به دست آمد، بدین گونه که، کار مشارکتی انجام شده، یک گام ویژه در فرآیند برنامه ریزی، برای گمانه زنی آن است که: آیا دیدگاه انتخاب شده برای برنامه ریزی (در این طرح: دیدگاه «فقیر شدگی»)، در منطقه هدف، یک گزینه درست و تحقق پذیر می باشد، یا خیر. ثانیا، مشارکت عمومی، دخالت مستقیم شهروندان در فرآیند تدوین برنامه های توسعه - در سطح تاثیرگذار بر زندگی آنان است. کارایی مشارکت به دو جنبه، روش ها و فنون به کار گرفته شده برای هدف معین، و شرایط سیاسی نقش داشتن مردم در نظام برنامه ریزی و تصمیم سازی بستگی دارد. ضرورت مشارکت در طرح تجدید اسکان، همانا درک پیچیدگی ها در تدوین راهبردهای همزیستی تیره ها با یکدیگر در یک قلمروی جدید بود. مشارکت با هدف آگاهی دادن به، و گرفتن از مردم، در زمینه های تعیین شیوه های اسکان مورد قبول مردم، یافتن مکان برای تجدید اسکان، شرایط مطلوب همجواری، و یافتن زمینه های اشتغال راند هشدگان در محل، انجام پذیرفت. مشارکت جویان از دو گروه تشکیل شده بودند: در گروه بهره وران، ارتباط ها با روش های نشس تهای عمومی، جلسات رسمی، ذهن کاوی، گفتگو، مصاحبه با مسئولین، مطلعین و دست اندرکاران صورت گرفت؛ در گروه رانده شدگان، برنامه مشارکت مردمی در سه مرحله، و هر مرحله با هدف های مشخص، روش ها و فنون پاسخگو، به صورت پرسشنامه اول و دوم، و اظهارنامه، انجام گرفت و جمع بندی نهایی آن زمینه ساز تشکیل دو پیش‐ برنامه برای تجدید اسکان و تجدید اشتغال گردید، که – اگر طرح ادامه می یافت- این پیش برنام ه ها، شرح خدمات درو نزا برای مرحله اجرایی می شدند. جمعبندی مشارکت در مورد تجدید اسکان، نخست، به دست هبندی گروه های هم زیست و شیوه و مکان پیشنهادی جابه جایی هر گروه، دوم، به برنامه فضایی تجدید اسکان، و سوم، به شیوه های تجدید اسکان و برنامه فضایی پیشنهادی برای هر شیوه، و در مورد تجدید اشتغال، به شناسایی زمینه های بومی جدید و سنتی اشتغال زایی رانده شدگان انجامید. ثالثا، مشارکت مردم هنگامی به طور کامل بر قرار می گردد و به اجرا در می آید که اراده ای از«بالا» برای انجام امور از«پایین» وجود داشته باشد و نهادینه شود. در نبود چنین نهاد قانونی، نمی توان انتظار کارایی حداکثری از مشارکتی را داشت که تنها به ابتکار اتفاقی برنامه ریزان در مدار فرآیند تولید برنامه قرار می گیرد، و یارای رویارویی با موانع سیاسی- اجتماعی شناخته شده مشارکت را ندارد.
    کلید واژگان: برنامه ریزی, فقیر شدن, مشارکت مردمی, مکان یابی, بیرون رانده شدن, رانده شدگان
    Farrokh Moshiri
    In the settlement plan، which was designed for the people who were displaced as the result of the Karoon3 Dam Project، participatory planning was used. The first phase of the overall plan was implemented. However، it did not last long. This paper aimed to; in the first place، document the experience of the applied participation، and in the second place، to answer the two following questions: what role does participation play in the phenomena of relocation? And، what possible role could participation have played in the discontinuation of the relocation plan? To this end، the article: First، considered the impoverishment، a new and and unprecedented approach in Iran –، due to relocation. It was made indigenous and was given the title of “the relocation and reemployment”. At first، it was necessary to make assumptions on the feasibility of this approach on the location. New understanding - perhaps for the first time - of participation was reached. Thus، the participatory work was done as a particular step in the planning process. This was done for the purpose of speculating the fact that whether the selected approach for planning، in the target area is a feasible and proper one or not. Second، public participation، direct involvement of the citizens in the preparing process of the development programs، has an impact on their lives. The effectiveness of participation depends on two aspects. The first aspect is the methods and the techniques used for the specified purpose. The second aspect is the political conditions of the people`s involvement in the planning and decision-making system. Required participation in relocation schemes meant understanding the complexities in formulation of coexistence strategies of the tribal families in a new location. In other words، figuring out how to situate all the displaced families who came from different backgrounds properly in the new settlement location so that the existing sense of community would survive in them. Furthermore، finding a job، which was the same or at least compatible with their occupation in the old location، was another dilemma. Therefore، participation was carried out aiming to inform the public and get information from them in the fields of ascertaining settling styles in the manner acceptable to the people، finding places for resettlement، recognition of the desired conditions for living harmoniously side by side، and finding employment in the local area for the displaced. The participants consisted of two groups: a group of stakeholders on which the methods of public and formal meetings، brainstorming، talks، and interviews with officials were implementing. The next group was the group of displaced persons. On this group، public participation was implemented in three stages. Each stage had specific aims، responsive methods and techniques. These were carried out using two questionnaires and a declaration. The final summary of the process paved the way for the relocation and reemployment pre programs، that - if continued، these pre programs would have become the procedure for the executive phase. Conclusions on participation for relocation resulted in، first، the classification of the coexisting groups and how and where to place each group. The second result was the spatial planning of the relocation، and third was the resettlement methods and the proposed spatial planning for each method. In the case of the re-employment، to identify the new and the traditional local employment possibilities for the displaced، it led to their reemployment. In other words، those who had become unemployed due to the relocation، all became employed in the new settlement. The third point is that public participation would fully take place and be implemented، if an institutionalized mandate comes from the top brass and is executed by the people in the lower echelon. In the absence of such a legal institution، maximum performance of a participatory movement، which would hold in the process of the plan preparation، will not be possible، because it only will be planner’s initiative، and thus، will not be able to withstand the challenges of the known socio-political barriers face by such movements.
    Keywords: Planning, Impoverished, Public Participation, Location, Displaced, Displacement, Relocation, Resettlement
  • عماد ذاکری، مهدی قربانی، علی بزرگمهر، حجت الله ربانی نسب
    امروزه طرح های اسکان عشایر کشور، بهبود کیفیت زندگی خانوارهای عشایری را به عنوان هدف نهایی خود دنبال می کند. در برخی مناطق این نوع از طرح ها به دلایلی نظیر عدم مطالعات اولیه مناسب قبل از اسکان و مشکلات اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده پس از اسکان با موفقیت همراه نبوده است. اسکان عشایر در استان خراسان شمالی نیز از آن جمله است، لذا شناسایی و اولویت بندی مشکلات طرح های اسکان عشایر خراسان شمالی به منظور ارائه برنامه ریزی های اصولی در اجرای صحیح این نوع از طرح ها ضروری است. داده های موردنیاز مطالعه شناسایی و اولویت بندی مشکلات طرح های اسکان عشایر، از طریق تکمیل پرسشنامه ای دو قسمتی شامل معیارها و زیر معیارها و همچنین گزینه های مناسب جهت رفع چالش های موجود به صورت مقایسات زوجی توسط کارشناسان مربوطه جمع آوری و سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی با به کارگیری نرم افزار 2000 Expert Choice مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که دو معیار مدیریتی و برنامه ریزی و فرهنگی و اجتماعی به ترتیب با ضرایب (433/0) و (314/0) بیشترین تاثیرگذاری را بر عدم موفقیت اجرای طرح های اسکان عشایر در استان خراسان شمالی داشته اند. لذا، اصلاح ساختار موجود در نظام اجرایی و برنامه ریزی کشور به عنوان مهم ترین راهکار جهت رفع مشکلات مربوط به معیار مدیریتی و برنامه ریزی و افزایش مشارکت عشایر در مدیریت و برنامه ریزی به عنوان مهم ترین راهکار جهت رفع مشکلات مربوط به معیار فرهنگی و اجتماعی، پیشنهاد گردید.
    کلید واژگان: تحلیل سلسله مراتبی, طرح اسکان, عشایر خراسان شمالی
    Emad Zakeri, Mahdi Ghorbani, Ali Bozorgmehr, Hojatollah Rabani Nasab
    Today’s, the nomads Sedentarization programs in Country, will follow improving in the quality of nomads life as their ultimate goal. However it seems some of these types of programs because of the multiplicity of problems, such as socio- economic problems after sedentarization or the lack of a proper preliminary studies before the implementation, have not been successful. Sedentarization Nomads in Northern Khorasan is one of them, therefore, identification and prioritization of problems the implementation of sedentarization nomads in northern Khorasan in order to provide principled planning for the proper implementation of these types of projects is essential. The required data to identify and prioritize problems and plan for Sedentarization of nomads, includes, the criteria and sub-criteria and options to solve the challenges, were collected through paired comparisons questionnaires completed by experts and then analyzed by using the analytic hierarchy process in Expert Choice2000. The results showed that both criteria management and planning, cultural and social, respectively, with coefficients (0.433) and (0.314) greatest influence on the failure of projects in North Khorasan province were nomads. Therefore, the reform of the administrative system and planning as an important solution to problems related to the management and planning criteria and increase nomads participation in planning and management as an important solution to problems related to social and cultural criteria were assessed.
    Keywords: Sedentarization, Nomads, North Khorasan, Analytical Hierarchy Process
  • احمد دانایی نیا*، محمدعلی زاغیان
    تجارب زلزله های پیشین در ایران حاکی از نبود برنامه اسکان مبتنی بر ظرفیت های مکانی جامعه آسیب دیده است. به دلیل آسیب پذیری زیاد بافت های تاریخی و به منظور کاهش هزینه های اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن، مکان یابی اسکان موقت زلزله زدگان، یکی از مهم ترین چالش های برنامه ریزان به شمار می آید و نیازمند برنامه ریزی و بازطراحی است. با عنایت به نقاط کانونی بالقوه موجود ازجمله ابنیه متروکه و زمین های بایر، برنامه ریزی برای اسکان موقت زلزله زدگان در این گونه بافت ها ظرفیت هایی دارد که در صورت بهره مندی درست از آنها، آسیب های اجتماعی و ابعاد روحی - روانی ناشی از وقوع بحران به کمترین حد ممکن کاهش خواهد یافت. انتظار می رود با مکان گزینی درست محل های اسکان موقت، ضمن تمرکز برنامه ریزی های مبتنی بر ظرفیت های محلی، زمینه های کاهش مخاطرات اجتماعی و ابعاد اقتصادی نیز فراهم شود. پژوهش حاضر، کمی و مبتنی بر تحلیل داده هاست. در حوزه روش شناسی، ضمن انجام مطالعات کتابخانه ای و واکاوی موضوع زلزله در بافت های تاریخی و مطالعات میدانی مبتنی بر نرم افزار GIS و روش سلسله مراتبی(AHP)، مکان های مناسب اسکان موقت اولویت بندی و تعیین شده اند. یافته های پژوهش مبین آن است که فاصله از سکونتگاه های پیشین، کاربری های منتخب برای اسکان، فاصله از شریان های دسترسی، فاصله از مراکز امدادی و مراکز بحران زا، مهم ترین مولفه های اثرگذار در مکان گزینی اسکان موقت به شمار می رود. در محله محتشم فضاهای باز، بایر و مخروبه و نیز آب انبارها ظرفیت های بالقوه ای هستند که غالبا در منطقه امن قرار گرفته اند و قابلیت تغییر کاربری را به فضاهای اسکان موقت دارند؛ به گونه ای که با طراحی یا باززنده سازی آنها، ساکنان در نزدیکی محل زندگی خود اسکان داده و از سرانه مطلوب شانزده مترمربعی به ازای هر نفر بهره مند خواهند شد.
    کلید واژگان: اسکان موقت, مکان یابی, بافت تاریخی, روش سلسله مراتبی
    Ahmad Danaeinia *, Mohammadali Zaghiyan
    Problem definition
    Previous earthquake experiences in Iran, indicate the lack of a any housing program, based on the spatial capacity of the affected community. Due to the high vulnerability of historical tissues and in order to reduce the aroused social and economic costs, locating the temporary housing for earthquake victims, is of the most important challenges for planners, therefore requiring the planning and redesigning. Considering the existing potential focal points, including abandoned buildings and arid lands, temporary placing of earthquake victims in these tissues, enjoys the capacities which, in the case of being benefited correctly, social psychological damages caused by the crisis, will be reduced to a minimum.
    Goal
    It is expected that with the proper placement of temporary settlements, rather than focusing our planning, based on local capacities, some areas be also provided for reducing social threats and economic dimensions.
    Methodology
    The current study is quantitative and based on data analysis. In the field of methodology, while conducting library studies and exploring the earthquake issue in historical contexts and field surveys -based on GIS software and hierarchical method (AHP)- proper places for temporary settlement, have been prioritized and determined.
    Results
    research findings indicate that the distance from previous settlements, selected places for settlement (Available capacities), distance from access pathways, distance from the relief centers and the crisis centers; were considered as the most important factors influencing on locating temporary settlements. In Mohtasham's neighborhood, there are open spaces, deserted and ruined spaces as well as water reservoirs, considered as the potential capacities, located in a safe area, having the ability to switch to temporary settlements; In such a way that by designing or rehabilitation them, all the residents can be placed near their residence site; while providing 16 square meters of living space for each person.
    Keywords: Temporary settlement, locationing, Historical context, Hierarchical method
  • کرامت الله زیاری
    شهرهای جدید، براساس مبانی نظری باغشهرها و روند تکاملی آن برنامه ریزی و احداث شده اند و طی نیم قرن اخیر دگرگونی هایی در اهداف و نقش آنها به وجود آمده است.
    در ایران شهرهای جدید در دو دوره قبل و بعد از انقلاب قابل تقسیم بندی است. برنامه ریزی شهر های جدید قبل از انقلاب مبتنی بر اهداف سیاسی، نظامی، ارایه مسکن، اسکان شاغلان بخش صنعت به خصوص صنعت نفت قرار داشت. به جز دو شهر فولاد شهر و شاهین شهر هیچکدام از شهرهای جدید احداث شده منطبق بر مبانی نظری شهرهای جدید نیست. بعد از انقلاب براساس اهداف ساماندهی فضایی مادر شهرها، جذب سرریزهای جمعیتی شهرهای بزرگ، ارایه مسکن و اسکان جمعیت، شهرهای جدیدی در حال احداث هستند. در این دوره برنامه ریزی 18 شهر جدید در یک فرآیند سیستمی مکان یابی و دارای مطالعات آماده سازی اراضی، طرح جامع و طرح تفصیلی گردید. اما نحوه پیشرفت کار و اسکان در شهرهای مذکور با اهداف و برنامه زمان بندی پیشرفت کار آنها منطبق نیست. از نظر کارکرد هم شهرهای جدید با یک شهر واقعی فاصله بسیار دارند.
    کلید واژگان: برنامه ریزی, کارکرد, شهرهای جدید, ایران
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال