-
در این مطالعه، هفت برنامه اصلاحنژادی به منظور بررسی استفاده از نشانگرهای ژنتیکی در اصلاح نژاد مرغان بومی، شبیه سازی شد. در برنامه اصلاح نژادی اول) برنامه پایه(، تنها از فنوتیپ صفات استفاده شد. در این برنامه،صفات موجود در معادلهی ارزش ژنوتیپی کل شامل وزن بدن در سن 8 هفتگی، وزن و تعداد تخممرغ و صفات موجود در شاخص انتخاب مشابه صفات موجود در ارزش ژنوتیپی کل به اضافه وزن بدن در سن 21 هفتگی و سن بلوغ جنسی بود. در برنامه های اصلاح نژادی دوم تا هفتم)انتخاب به کمک نشانگرها(، در کنار فنوتیپ صفات مذکور، از اطلاعاتQTL صفت تعداد تخممرغ نیز در شاخص انتخاب استفاده شد. در این برنامه ها فرض شد که QTL مورد نظر به ترتیب 01 و 51 درصد واریانس ژنتیکی صفت تعداد تخممرغ را بیان نماید. برای شبیه سازی برنامه های اصلاح، 01، 11، 21، 5 نژادی از نرم افزار SelAction استفاده شد. بر اساس نتایج این مطالعه، پاسخ اقتصادی در برنامه اصلاح نژادی دوم)تنها 5 درصد واریانس ژنتیکی صفت تعداد تخم مرغ توسط QTL فرضی بیان میشود(، نسبت به برنامه اصلاح نژادی 0 درصد افزایش یافت. روند افزایش پاسخ اقتصادی در سایر برنامه ها نیز مشاهده شد تا جایی که در برنامه / پایه، 03هفتم) 51 درصد واریانس ژنتیکی صفت تعداد تخم مرغ توسط QTL فرضی بیان میشود(، پاسخ اقتصادی نسبت به1 درصد / 1 درصد در برنامه پایه به 51 / 20 درصد افزایش یافت. ضریب هم خونی در هر نسل نیز از 96 / برنامه پایه 18در برنامه هفتم کاهش یافت. نتایج این تحقیق نشان میدهد که اطلاعات QTL، حتی زمانی که تنها 5 درصد واریانسژنتیکی صفت را بیان نماید، میتواند به طور موثری در برنامه های اصلاح نژادی مرغان بومی مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: برنامه اصلاح نژادی, مرغان بومی, انتخاب بوسیله نشانگرها, QTLIn order to investigate the effect of genetic markers in genetic improvement of domestic fowl, seven breeding programs were simulated. In first breeding program called base program, phenotypic information of traits was only used. In this program, aggregative genotype equation consisted of body weight at 8 weeks of age, egg weight and egg number and selection index consisted of traits in aggregative genotype together with two other tarits including body weight at 12 weeks of age and age at sexual maturity. In other programs called marker assisted programs, QTL information that described 5, 10, 20, 30, 40 and 50% of genetic variation of egg number were also included in selection index. Based on obtained results, in program that QTL described 5% of genetic variance, economic response was improved by 3.37% compared to base program. Economic response in program that QTL described 50% of genetic variance was also improved by 14.28% compared to base program. Rate of Inbreeding was decreased from 0.69% in base program to 0.50% in program that QTL described 50% of genetic variance in each generation. The result of present study showed that QTL information, even with 5% description of genetic variance, can effectively improve economic traits in native fowl.Keywords: Breeding programs, Native fowl, Marker assisted selection, QTL -
اثربخشی مدارس به میزان بالایی به رفتارهای داوطلبانه معلمان تحت عنوان «رفتارهای شهروندی سازمانی» وابسته است. اگر این رفتارها داوطلبانه نباشند و معلمان مجبور به انجام آنها باشند «رفتارهای شهروندی سازمانی اجباری» نامیده می شوند. دانش موجود در مورد این رفتارها در معلمان بسیار ضعیف است. این پژوهش با درک این شکاف، به روش آمیخته نشانگرها و ابعاد بومی این متغیر نوپا را شناسایی کرده است. ابتدا در بخش کیفی خبرگان به صورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبه قرار گرفتند. نتایج کدگذاری مصاحبه ها 32 نشانگر را شناسایی نمود. نشانگرها در قالب 5 بعد شامل رفتارهای اجباری تحمیلی از جانب 1) مدیران فرادست، 2) مدیر و معاونان، 3) سازمان ها و نهادهای بیرونی، 4) معلمان همکار و 5) دانش آموزان و والدین طبقه بندی شد. در بخش کمی براساس نشانگرها و ابعاد شناسایی شده، پرسشنامه ای طراحی و بوسیله 357 معلم مدارس شهرستان های بابل و بابلسر تکمیل شد. داده های بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون t تک نمونه ای تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که الگوی اندازه گیری متغیر رفتارهای شهروندی سازمانی اجباری برازش خوبی با داده ها دارد. هم چنین نتایج آزمون t نشان داد که وضع موجود رفتارهای شهروندی سازمانی اجباری در میان معلمان مورد مطالعه چندان نگران کننده نیست. این پژوهش متغیر و پرسشنامه «رفتارهای شهروندی سازمانی اجباری» را به پژوهشگران علاقه مند پیشنهاد می کند. در پایان در مورد یافته ها بحث شده است.کلید واژگان: رفتار شهروندی سازمانی, رفتار شهروندی سازمانی اجباری٬ معلمانThe effectiveness of schools is considerably depends on the teachers voluntary behaviors which are named as "Organizational Citizenship Behaviors (OCB)". If teachers are forced to show these behaviors, they are called as "Compulsory Organizational Citizenship Behaviors (COCB)". The present knowledge about these behaviors is very scarce. Through acknowledging this gap, this mixed study has identified the contextual indicators and dimensions of this newly emerged variable. First, at qualitative stage, educational experts were selected through purposeful and snowball sampling and then the sample was interviewed. The results of interview coding identified 32 indicators. These indicators were classified into 5 dimensions: 1) top- level managers, 2) principals and assistants, 3) external organizations and institutions, 4) colleague teachers, and 5) students and parents. At quantitative stage, according to the identified indicators and dimensions, a questionnaire was provided and then filled out by 357 teachers in Babol and Babolsar. Data of the quantitative stage were analyzed using Confirmatory Factor Analysis (CFA) and one-sample t-test. The results of CFA showed that the measurement model of COCB fits well with the data. Also, the results of the t-test showed that the present situation of COCBs among the studied teachers, are not so worrying. This study, finally discusses its findings, suggests the variable and the questionnaire of COCB to the interested researchers.Keywords: Organizational Citizenship Behaviors (OCB), Compulsory Organizational Citizenship Behaviors (COCB), teachers
-
پژوهش حاضر با هدف آینده پژوهی تربیت اجتماعی حوزه تربیت زیست محیطی در نظام آموزشی دوره ابتدایی ایران در افق 1404و اولویت بندی آن ، با استفاده از پژوهش کیفی جهت تدوین ، ملاک ها و نشانگر ها و پژوهش کمی جهت اولویت بندی ملاک و نشانگرها با جامعه آماری در بخش تحلیل اسنادی شامل محتواهای حوزه زیست محیطی ، تربیت زیستی، ابلاغیه مقام معظم رهبری در خصوص سیاست های کلی محیط زیست کشور، اصل 50 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران 1404، سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش (اهداف و راهبردهای کلان)، سند ملی برنامه درسی که بر اساس قاعده اشباع نظری انتخاب گردیدند و کلیه اساتید و متخصصین حوزه تعلیم و تربیت و متخصصین حوزه محیط زیست که با استفاده از قاعده اشباع نمونه تعداد 30 نفر به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و روش تحلیل در مطالعه اسناد، روش تحلیل محتوا و در مصاحبه با اساتید و متخصصان، بوسیله ی روش تحلیل تم انجام پذیرفت . براساس نتایج بدست آمده؛ فلسفه زیر بنایی تربیت زیستی در آموزش و پرورش ایران در قالب 9 محور ، اهداف کلان تربیت زیستی در قالب 14 هدف کلان ، ملاک ها و نشانگرهای ضروری تربیت زیستی در حوزه های دانشی (21 ملاک)، درک و فهم (5 ملاک)، مسیولیت های فردی و مدنی (5 ملاک) و پرسشگری، تجزیه - تحلیل و تفسیر (7 ملاک)در دوره ابتدایی تدوین گردید .کلید واژگان: دوره ابتدایی, تربیت زیستی- محیطی, آینده پژوهی و تربیت اجتماعیin the primary education system of Iran in 2025 and prioritize it, using qualitative research to develop criteria and indicators and quantitative research to prioritize criteria and indicators with the statistical population in Document analysis section includes contents in the field of environment, bio-education, Supreme Leader communiqué on general environmental policies, Article 50 of the Constitution of the Islamic Republic of Iran, 20-year vision document of the Islamic Republic of Iran 2025, National Document on Fundamental Transformation of Education (Objectives And macro strategies), the national curriculum document that was selected based on the theoretical saturation rule and all professors and specialists in the field of education and environmental experts who were selected using the saturation rule of 30 people by snowball sampling method and method Analysis in the study of documents, the method of content analysis and in interviews with professors and experts, was done by the method of theme analysis. Based on the results obtained; Underlying philosophy of bioeducation in Iranian education in the form of 9 axes, macro goals of bioeducation in the form of 14 macro goals, essential criteria and indicators of bioeducation in the fields of knowledge (21 criteria), understanding (5 criteria), individual responsibilities and Civil (5 criteria) and questioning, analysis and interpretation (7 criteria) were developed in the elementary courseKeywords: chool, bio-environmental education, futures studies, social education
-
افزایش تعداد نشانگرها (p) به تعداد مشاهدات (n)، نخستین چالش انتخاب ژنومی است (مزاحمت ابعاد؛ p >> n). لذا پژوهش حاضر با هدف امکان کاهش مزاحمت ابعاد، به بررسی تاثیر کاهش تعداد نشانگرها بر صحت پیش بینی ارزش های اصلاحی ژنومیک روش های پارامتری پرداخته است. بدین منظور، برای هر فرد ژنومی متشکل از 10000 نشانگر تک نوکلئوتیدی دو آللی (SNP) با فواصل یکسان روی 10 کروموزوم (هریک به طول 100 سانتی مورگان) شبیه سازی شد. در این پژوهش توزیع های متفاوت تاثیرات ژنی (یکنواخت، نرمال یا گاما)، سطوح مختلف وراثت پذیری صفت (05/0، 25/0، 45/0 یا 65/0) و تعداد متفاوت جایگاه های ژنی (QTL؛ 100 یا 500) به عنوان فرضیات شبیه سازی در نظر گرفته شد. سپس در یک سناریوی انتخاب 10 یا 20 درصد نشانگرها به طور تصادفی انتخاب شدند؛ به طوریکه برای هر یک از جمعیت های موجود سه ماتریس نشانگری با ابعاد مختلف (همه نشانگرها، 10 یا 20 درصد نشانگرها) تعریف گردید. مطابق یافته های پژوهش حاضر، به طورکلی صحت ارزش های اصلاحی ژنومیک به ترتیب تحت اثر میزان وراثت پذیری صفت، فاصله نسل از جمعیت مرجع، تراکم نشانگرها، توزیع و تعداد QTLها و مدل آماری قرار داشت (p < 0.001). به طوریکه در هر سه توزیع آثار ژنی و با هر فرم ساختار نشانگری (کاهش یا عدم کاهش تراکم نشانگرها) مشاهده شد که در نتیجه کاهش وراثت پذیری صفت و یا افزایش فاصله از جمعیت مرجع میزان صحت پیش بینی ها به طور چشم گیری تقلیل یافت (p < 0.05). بررسی اثر کاهش تراکم نشانگرها بر صحت پیش بینی ژنومی صفات با معماری ژنتیکی متفاوت نشان داد که جز در مورد صفات با وراثت پذیری پائین (05/0) و تعداد زیاد QTL (500) با توزیع ژنی گاما، به طورکلی کاهش تراکم نشانگری به طور معنی داری منجر به افت صحت پیش بینی های ژنومیک روش های پارامتری خواهد شد (p < 0.05).کلید واژگان: چالش ابعاد, کاهش نشانگرها, صحت ارزیابی های ژنومیک, معماری ژنتیک صفتThe higher number of markers (p) to the number of observations (n) is the first challenge (i.e., course of dimensionality; p>>n) in genomic selection. Therefore with aim to reduce the course of dimensionality, the effect of reduce markers density on the accuracy of genomic prediction breeding values of parametric methods investigated. In this order a genome consisted of 10000 bi-allelic single nucleotide polymorphism (SNP) over 10 chromosomes, with 100 cM length each, was simulated. In this research, the different gene distributions (i.e., uniform, Gaussian and gamma), different levels of heritability (0.05, 0.25, 0.45 or 0.65) and number of quantitative trait loci (QTL; 100 or 500) were considered as assumption of simulation. Then in a selection scenario only 10% of the markers and in the other scenario 20% of the markers were selected (randomly), so that for each of the population three different marker matrices with different dimension (all, 10% and 20% of markers) were defined. According to the finding of this research, in order of preference the accuracy of genomic breeding values is influenced by the trait inheritance, the distance with the reference population, the marker density, the distribution and the number of QTLs and statistical models (p <0.001). So that in all three genetic effects distribution and with each form of the marker structure (selection or without selection of markers) it was observed that the accuracy of predictions declined significantly (p <0.05) as a result of reduction of heritability or with increasing distance from the reference population. The effect of reduce markers density on the genomic prediction accuracy of traits with different genetic architecture showed that except for traits with low heritability (0.05) and high number of QTL (500) and allele effects drown from a gamma distribution, in general reduction of marker density resulted to decrease accuracy of genomic predictions (p <0.05).Keywords: dimensionality problem, marker selection, accuracy of genomic evaluations, genetic architecture
-
در دهه های اخیر همزمان با پیشرفت ژنتیک ملکولی تحقیقات زیادی برای شناسایی ژنها و یا قطعات کروموزومی موثر بر صفات مهم اقتصادی در حیوانات اهلی انجام شده است. علیرغم پژوهش های متعددی که در ارتباط با انتخاب به کمک نشانگر (MAS) انجام شد، به دلیل محدودیت های این روش کاربرد های آن محدود و افزایش پیشرفت ژنتیکی کم بوده است. با تکمیل موفقیت آمیز توالی یابی ژنوم انسان و پیشرفت های عظیم در تکنولوژی ژنوتیپ کردن چندشکلی های تک نوکلئوتیدی (SNP) سطح ژنوم با هزینه کم و سرعت و دقت بالا، این امکان فراهم شده است که بتوان انتخاب بر پایه نشانگر را در یک مقیاس ژنومی استفاده نمود که به این روش، اصطلاحا انتخاب ژنومی گفته می شود. انتخاب ژنومی با استفاده از نقشه های نشانگری با تراکم زیاد، بخصوص SNPهایی که کل ژنوم را شامل می شوند و اغلب در عدم تعادل پیوستگی با QTL های مجاور خود هستند، ارزش ژنتیکی کل را پیش بینی می کند. محاسبه ارزشهای اصلاحی ژنومی نیازمند برآورد اثرات نشانگرها در شماری از حیوانات یک جمعیت بوده که هم دارای اطلاعات فنوتیپی و هم دارای ژنوتیپ نشانگرها هستند و به آنها جمعیت مرجع گفته می شود. سپس اثرات برآوردی نشانگرها در جمعیت مرجع برای محاسبه ارزش اصلاحی ژنومی حیوانات کاندید انتخاب در جمعیت تایید که فقط دارای اطلاعات نشانگری هستند، استفاده می شوند. بر اساس مطالعات انجام شده عوامل موثر بر صحت ارزیابی های ژنومی توارث پذیری صفت، اندازه جمعیت مرجع، درجه خویشاوندی کاندیداهای انتخاب با جمعیت مرجع، عدم تعادل بین نشانگرها و QTL ها، روش مورد استفاده در برآورد اثرات نشانگرها و توزیع اثرات QTL ها هستند. به طور خلاصه از مزایای انتخاب ژنومی نسبت به انتخاب سنتی می توان به کاهش فاصله نسل و افزایش صحت ارزیابی ها اشاره کرد که علاوه بر کاهش هزینه ها سبب افزایش پیشرفت ژنتیکی می شوند. از طرفی روش انتخاب ژنومی از نشانگرها برای برآورد دقیق واریانس نمونه گیری مندلی استفاده کرده و از این طریق باعث کاهش نرخ همخونی نسبت به روش های سنتی انتخاب می شود.
کلید واژگان: ژنوم, نشانگرهای ژنتیکی, انتخاب ژنتیکیIn recent decades، along with the developments of the molecular approaches، many researches were done to detect genes or chromosome segments that affect the economical traits of domestic animals. Notwithstanding extensive researches towards marker assisted selection (MAS) method، there has been limited implementation of MAS and minor increases in genetic gain due to its several limitations. The successful completion of the human genome sequence and huge developments regarding high-throughput assays for genotyping single nucleotide polymorphisms (SNP) across the genome has made the possibility to apply MAS in genomic scale which is called genomic selection. Genomic selection predicts the total genetic values using genome-wide dense marker maps so that all QTLs are in linkage disequilibrium with at least one marker. Calculation of genomic breeding values requires estimating SNP effects from a subset of animals in the population with information on both phenotypes and markers genotype called the reference population. Estimated markers effects in the reference population is then used to calculate genomic breeding values of selection candidate individuals in evaluation population which has only markers information. According to the literature، factors affecting accuracy of genomic evaluations was the heritability of the trait، the size of the reference population، extent of relationships between selection candidates and the reference population، the method used to estimate marker effects، linkage disequilibrium among markers and QTLs and the distribution of QTLs effects. In a nutshell، genomic selection have many advantages over traditional methods including an increase in accuracies of breeding value prediction، shortening the generation interval for many traits and thus improving the rate of genetic gain and decrease evaluation costs. Furthermore، genomic selection by using genetic markers better predict Mendelian sampling term of breeding values and decrease inbreeding rate compared to traditional selection.Keywords: Genome, Genetic markers, Genetics Selection -
شناسایی نشانگرهای مولکولی مرتبط با صفات کمی، انتخاب این صفات را در برنامه های اصلاحی آسان می کند. به منظور شناسایی رابطه نشانگرهای مولکولی AFLP با صفات زراعی وکیفی الیاف در گیاه پنبه از جمعیت نسل F4 حاصل از تلاقی دو گونه G. barbadense × G. hirusutum استفاده گردید. گیاهان در شرایط مرزعه کشت و 11 صفت زراعی و کیفی الیاف اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از تجزیه همبستگی نشانگرهای AFLP و این صفات نشان داد، 19 نشانگر با صفات کیفی الیاف و 14 نشانگر با صفات زراعی دارای رابطه معنی دار مثبت و منفی می باشند. نشانگرهایی که به طور معنی دار با یک صفت خاص مرتبط بودند در تجزیه رگرسیون مورد استفاده قرار گرفتند. بیشترین تغییرات تبیین شده توسط نشانگرها، مربوط به طول الیاف 5/2 درصد (43%) وکمترین میزان تغییرات تبیین شده توسط نشانگرها (2/6%) و مربوط به وزن الیاف، وزن بذر و ضریب میکرونر بود که دارای یک نشانگر با رابطه معنی دار در مدل مربوطه بودند. با توجه به ضرایب رگرسیون معنی داری که این نشانگرها با صفات مورد نظر در این تحقیق داشتند می توان از این نشانگرها در پیش بینی و انتخاب گیاه در برنامه های اصلاحی پنبه استفاده نمود.
کلید واژگان: AFLP, پنبه, صفات زراعی و کیفی الیاف, نشانگر مولکولیIdentification of molecular markers associated with quantitative and qualitative traits can facilitate selection for these traits in breeding programs. This study was designed to identify AFLP markers associated with agronomic and fiber traits using an F4 population derived from interspecific cross between Gossypium hirsutum and G. barbadense. Seeds were grown in the field and plants were scored for eleven agronomic and fiber quality traits. Correlation analysis between AFLP markers and traits indicated that 19 and 14 markers were significantly associated positively or negatively with fiber and agronomic traits. Only markers which have been correlated with a specific traits significantly were used for stepwise multiple regression analysis. Associated markers explained from 6. 2% (for lint weight، seed weight and micronaire) to 43% (for 2. 5% span length) of the total variation available for different individual traits. Results suggest that these AFLP markers could be used for predicting and selecting desirable cotton germplasm to improve these traits.Keywords: AFLP, Cotton, Agronomic, Fiber traits, Molecular markers -
انتخاب ژنومی، روشی برای پیش بینی ارزش های اصلاحی، با استفاده از شمار زیادی نشانگر است. هزینه فراوان ژنوتیپ کردن تعداد زیادی حیوان برای تعداد زیادی نشانگر، کاربرد گسترده انتخاب ژنومی را محدود می کند. هدف این مطالعه، بررسی اثر استفاده از تراکم کم تا متوسط نشانگرها بر صحت ارزیابی ژنومی با استفاده از مدل rrBLUP بود. صفات با وراثت پذیری 10، 20 و 40 درصد شبیه سازی شد. ژنوم شبیه سازی شده دارای25 جفت کروموزوم بدنی، هرکدام با طول یک مورگان بود. شمار نشانگرها روی 25 کروموزوم،12500، 27500 و 50000 نشانگر بود که 125، 250، 500 و 1000 QTL در طول کروموزوم ها توزیع تصادفی شدند. میانگین حداقل مربعات صحت برآوردهای ژنومی، بین سطوح متفاوت وراثت پذیری و بین تراکم های متفاوت نشانگرها، متفاوت بود (P< 0.05). در صفات با وراثت پذیری کم (10 درصد)، افزایش تعداد نشانگرها در تراکم های کم (250) یا زیاد (1000)QTL بر صحت ارزیابی ژنومی تاثیر نداشت، اما در تراکم های متوسط (QTL (250 و 500QTL صحت ارزیابی ژنومی را افزایش داد. در صفات با وراثت پذیری متوسط (20 درصد) افزایش تعداد نشانگرها بر صحت ارزیابی ژنومی تاثیر نداشت. در صفات با وراثت پذیری بالا (40 درصد) افزایش تعداد نشانگرها در تراکم های کم QTL (125) صحت ارزیابی ژنومی را افزایش داد، اما در تراکم های متوسط یا زیاد QTL (250، 500 و 1000) بر صحت ارزیابی ژنومی تاثیر نداشت.
کلید واژگان: تراکم نشانگر, صحت برآورد ارزش های اصلاحی ژنومی, وراثت پذیریStudy of the effect of increasing markers density on the accuracy of genomic evaluation using rrBLUPGenomic selection is a method to predict the breeding values of individuals using a large number of single nucleotide polymorphism markers. The cost of the high-density marker panel genotyping is very high, which prevents the widely application of genomic selection. The present simulation study was carried out to evaluate the use of low to medium marker density panels to predict direct genomic values. In this study, a trait with heritability of 0.10, 0.20, and 0.40 was simulated. The simulated genome was consisted of 25 outosomes with the same distance (1morgan). Different marker density (12.5, 27.5 and 50 k) and 125, 250, 500 and 1000 random distributed QTL were simulated. The least square means of genomic accuracy varied between the different levels of heritability and the different marker density (P<0.05). For low heritable trait (10℅), increasing the markers density had no effect on genomic accuracy with low (125) or high (1000) number of QTL, but did with the moderate number of QTLs (250 and 500 QTLs). The results showed that along with increasing in the number of markers, genomic accuracy was not changed in traits with medium heritability (20℅). For high heritable trait (40℅), increasing the marker density had no effect on genomic accuracy whit the moderate to high QTL density (250, 500 or 1000 QTLs), but but it increased the accuracy with low number of QTLs (125 QTLs).Keywords: marker density, heritability, accuracy of genomic estimated breeding value -
در ردیابی هدف با دوربین ساختار هدف بر دقت ردیابی بسیار تاثیر دارد. در این مقاله روشی جدید برای بهینه سازی محل قرار گرفتن پنج نشانگر بر روی یک هدف قابل رویت برای دوربین ارایه می گردد. تابع هدف پیشنهادی برای جایابی نشانگرها برابر با مجموع فاصله هر نشانگر از کلیه صفحاتی است که از ترکیب سه تایی های بوجود آمده از سایر نشانگرها تشکیل می گردد. برای جلوگیری از متقارن شدن ساختار هدف که برچسب زنی نشانگرها را در تصویر ناممکن می سازد، از یک قید که تضمین می کند اختلاف فاصله بین زوج نشانگرها از یک حداقل بیشتر شود، استفاده می نماییم. برای حداکثر کردن تابع هدف پیشنهادی با قید اشاره شده از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. نتایج تجربی حاصل از جایابی نشانگرها در هدف با استفاده از روش پیشنهادی (با اعمال و بدون اعمال قید) و سایر روش ها ارزیابی گردیدند. این روش ها به لحاظ خطای تخمین وضعیت سه بعدی و سرعت ردیابی در حضور نویز مورد مقایسه قرار گرفتند. این نتایج کارایی روش پیشنهادی برای جایابی نشانگرها را تایید می نماید.کلید واژگان: ردیابی هدف مبتنی بر مدل, طراحی ساختار هدف, ردیابی مبتنی بر دوربین, ردیابی وضعیت سه بعدیIn camera-based motion tracking, the target structure has a significant impact on the tracking accuracy. In the present research, a new method is proposed for the optimization of the location of five markers on a visible target for the camera. The proposed objective function for positioning of markers is equal to the total distance of each marker from all of the planes formed from the combination of triads made of other markers. To avoid the symmetry of the target structure, which makes the labeling of markers on the image impossible, a constraint is applied that guarantees a minimum difference in the distance between the pairs of markers. The genetic algorithm is exploited for maximizing the proposed objective function with the mentioned constraint. The experimental results obtained from the positioning of markers on the target using the proposed method (with or without the application of the constraint) and other methods are evaluated. These methods are compared in terms of error in estimating 3D pose and tracking speed in the presence of noise. It is notable that the results confirm the applicability of the proposed method in the positioning of markers.Keywords: Model-based Target Tracking, Target Structure Design, Camera-based Tracking, 3D Pose Tracking
-
رهبری فناوری یکی از حوزه های نوظهور در ادبیات رهبری مدرسه است و تاکید می کند که مدیر مدرسه باید نقش فعالی در کاربست فناوری در مدرسه داشته باشد. دانش داخلی در این خصوص بسیار ضعیف است. این تحقیق، به روش ترکیبی اکتشافی (کیفی- کمی) و با هدف بررسی نقش مدیران در کاربست فناوری در مدرسه انجام شده است. ابتدا در بخش کیفی خبرگان حوزه فناوری آموزشی بصورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبه قرار گرفتند. نتایج تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها 58 نشانگر را شناسایی نمود. نشانگرها در قالب 9 بعد شامل «دانش، باور و اقدام مدیر به استفاده از فناوری»، «ترسیم اهداف و انتظارات فناوری»، «برنامه ریزی فناوری»، «ایجاد و تقویت فرهنگ استفاده از فناوری»، «توانمندسازی معلمان برای استفاده از فناوری»، «تشویق و تحریک معلمان به استفاده از فناوری»، «ارزیابی عملکرد فناوری معلمان»، «تقویت تسهیم دانش فناوری» و «پشتیبانی فناوری» طبقه بندی شد. در بخش کمی بر اساس نشانگرها و ابعاد شناسایی شده، پرسشنامه رهبری فناوری طراحی و بوسیله ی 335 معلم مدارس هوشمند شهر تهران تکمیل شد. داده های بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که الگوی اندازه گیری متغیر رهبری فناوری برازش خوبی با داده ها دارد. این پژوهش به نقش مدیران در کاربست فناوری توسط معلمان تاکید می کند و متغیر و پرسشنامه رهبری فناوری را به پژوهشگران علاقه مند پیشنهاد می کند. در پایان در مورد یافته ها بحث شده است.کلید واژگان: فناوری آموزشی, رهبری فناوری, معلم, مدیر, مدارس هوشمندTechnology leadership is an emergent field in school leadership literature and suggests that school principals play a proactive role in implementing technology in their schools. Current Iranian knowledge about this role is very scarce. The aim of current exploratory mixed research (qualitative-quantitative) was to investigate principals role in integrating technology at schools. Initially in qualitative phase of the study, educational technology experts were interviewed. The participants were selected using purposive and snow-ball sampling. The results of content analysis and coding of interviews revealed 58 indicators and 9 dimensions including: principals'''' belief to employ technology, illustrating technology objectives and expectations, technology planning, establishing and reinforcing the culture of utilizing technology, teachers'''' empowerment for utilizing technology; encouraging and stimulating teachers to employ technology; appraisal of teachers'''' technology performance, strengthening the sharing of technology knowledge, and technology support. Using the identified indicators and dimensions, a Technology Leadership (TL) questionnaire was designed and developed by the researcher to gather quantitative data. 335 teachers were, then, selected from smart schools of Tehran and were requested to complete the questionnaires. The collected data were analyzed using Confirmatory Factor Analysis (CFA). The result of CFA revealed that the measurement model of TL has fit suitably to the observed data. This study highlights the role of principals in technology integration by teachers and recommends TL variable and questionnaire to researchers. The results are discussed in the final section of the paper.Keywords: educational technology, technology Leadership, teachers, principals, smart schools
-
مطالعه حاضر به منظور انتخاب نشانگرهای موثر در جداسازی نژاد و مقایسه عملکرد روش های انتخاب نشانگر با داده های 304 حیوان از 14 نژاد مختلف که با استفاده از پنل نشانگر Illumina SNP50K ژنوتیپ شده بودند، انجام شد. دانش و فهم ساختار ژنتیکی برای درک بهتر تغییرات ژنتیکی در مطالعات پویش ژنومی بسیار مهم است. محتوای اطلاعاتی هر نشانگر زیستی به عنوان شاخصی برای انتخاب نشانگرها در کاهش اندازه پنل های نشانگری کاربرد دارد. برای تخمین محتوای اطلاعاتی هر نشانگر، از آماره Fst رایت، آماره θ، آماره دلتا، آماره D، آماره Gst، آماره G'st، آماره G"st و آنالیز مولفه های اصلی استفاده گردید. در این مطالعه، از آماره لگاریتم نسبت درستنمایی برای انتخاب نشانگرها استفاده شد. با توجه به نتایج، همه روش های انتخاب برای شناسایی نشانگرها دارای رفتار و عملکرد مشابهی بودند. تعداد نشانگرهای مشترک بین روش ها حداقل 42 نشانگر و حداکثر 499 نشانگر SNP بود. به طور کلی، روش آماره Fst نیازمند تعداد کمتری از نشانگرها برای رسیدن به انتساب موفق بود. آماره های G'st و G"st با بیش از 350 نشانگر برای دستیابی به 95% انتساب صحیح، عملکرد ضعیفی را نشان دادند. لازم به ذکر است که تنها با 60 نشانگر برتر، دستیابی به موفقیت بیش از 70 درصد امکان پذیر است. با توجه به نتایج، Fst جفتی رایت از سایر روش های انتخاب SNP دارای عملکرد بهتری بود. نتایج حاصله منجر به ایجاد پنل های انحصاری جهت شناسایی نژادهای متنوع می گردد که دارای اهمیت اقتصادی زیادی است.
کلید واژگان: تفکیک افراد, چند شکلی تک نوکلئوتیدی, ژنوم, ساختار ژنتیکی, مقایسهThe present study was conducted in order to select effective markers in breed discrimination and compare the performance of SNP marker selection methods with the data of 304 animals from 14 different breeds that were genotyped using the Illumina SNP50K marker panel. Knowledge of genetic structure are very important for better understanding of genetic changes in genomic studies. The information content of each marker is used as an index for selecting markers in reducing the size of marker panels. To estimate the information content of each marker, the following selection methods were used: Fst (pairwise & global), Theta, Delta, D, Gst, G'st, G"st and Principal Component Analysis. In this study, the logarithm of the likelihood ratio was used to select markers. According to the results, all selection methods for identifying markers had similar performance. The number of common markers between the methods was at least 42 markers and at most 499 SNP markers. In general, the F_ST statistical method required a smaller number of markers to achieve a successful assignment. G'st and G"st statistics showed poor performance with more than 350 markers to achieve 95% correct assignment. It should be noted that with only the top 60 selected markers, it is possible to achieve a success rate of more than 70%. According to the results, Wright's paired Fst had better performance than other SNP selection methods. The obtained results lead to the creation of exclusive panels to identify various breeds, which have great economic importance.
Keywords: comparison, Discrimination, genetic structure, Genome, Single nucleotide polymorphism
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر