-
امروزه، سازمانها برای حاکمیت موثر معماری سرویس گرای خود نیازمند یک مدل بلوغ حاکمیت مناسب هستند، به گونه ای که بتوانند با استفاده از این مدل وضعیت جاری حاکمیت خود را ارزیابی، نیازمندی های حاکمیت خود را تعیین و سپس یک چارچوب مناسب برای حاکمیت خود ارائه کنند. تاکنون مدل های بلوغ حاکمیت معماری سرویس گرای مختلفی به منظور ارزیابی حاکمیت بر معماری سرویس گرا ارائه شده است، اما با توجه به حرکت فرایندگرایی سازمان ها در سال های اخیر، به یک مدل بلوغ حاکمیت بر معماری سرویس گرایی نیاز است که بتواند در گام های مختلف به ارزیابی بلوغ سازمان از منظر فرایندهای حاکمیت بپردازد. در این مقاله، با بهره گیری از مدل بلوغ فرایندی حاکمیت COBIT که یکی از مدل های مطرح در حوزه فناوری اطلاعات است و اغلب از آن برای ارزیابی بلوغ حاکمیت در حوزه فناوری اطلاعات استفاده شده، مدلی جدید برای بلوغ حاکمیت بر معماری سرویس گرا، به منظور ارزیابی سطح بلوغ فرایندها در سازمان، ارائه گردیده است. در پایان نیز به منظور ارزیابی مدل پیشنهادی از کارشناسان حوزه معماری سرویس گرا و فناوری اطلاعات نظرسنجی به عمل آمده که نتایج تحقیق بیانگر تایید مدل پیشنهادی است.کلید واژگان: معماری سرویس گرا, بلوغ معماری سرویس گرا, پذیرش معماری سرویس گرا, حاکمیت معماری سرویس گرا, COBITToday, Organizations require a suitable and effective governance maturity model of their Service-Oriented Architecture (SOA). This is required to assess current state and needs of their governance and then to provide a suitable framework for their governance. So far, the different SOA governance maturity models have been proposed to assess governance of SOA; however, considering the movement of organizations to process-oriented method in recent years, the governance maturity model based on SOA is needed to assess the maturity of the organization in terms of their governance processes. In this paper, we used the COBIT process maturity model to propose a new model for the SOA governance maturity. The new model can evaluate an organization's process maturity level. COBIT is one of the information technology governance models. Finally to evaluate the proposed model, we contrast our results against the results obtained from reviews of IT experts.Keywords: SOA maturity, SOA adoption, SOA governance, COBIT
-
سوال اصلی مقاله این است که مفهوم حاکمیت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چگونه صورتبندی شده است؟ فرضیه مطرح این است که حاکمیت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران فرماسیونی متفاوت، منحصربه فرد و نوین دارد و دارای صورتبندی دوگانه و طولی است؛ به طوری که از یک سو حاکمیت الهی و موازین اسلام را به عنوان اساس و زیرساخت حاکمیت و حکومتداری پذیرفته است و از سوی دیگر در طول این حاکمیت الهی، به مبانی جمهوریت و حاکمیت ملت ارزش نهاده و آن را در قالب موازین اسلام صورتبندی کرده است و حاکمیت دوگانه الهی مردمی را موجودیت بخشیده است.
کلید واژگان: حاکمیت, حاکمیت الهی, حاکمیت مردمی, جمهوریت, قانون اساسیThe main question of this article is how authority has been configured in the Constitution of Islamic Republic of Iran. The proposed hypothesis is that authority has a different, one of a kind and novel formation in the Constitution of Islamic Republic of Iran. It has a dual and linear configuration; it has recognized divine authority and Islam's regulations as the base and foundation of authority and government on one hand and along with this divine authority it has valued the foundations of republic and people's authority on the other hand and has configured it in the frameworks of Islamic regulations and has brought about divine-republic dual authority.
Keywords: Authority, divine authority, people's authority, republic, the constitution -
بررسی علت شکست سیاست های محیط زیستی حکومت ها، مستلزم شناخت روند تکاملی حاکمیت محیط زیستی است. Ioris (2014) با تمرکز بر رویکردی فلسفی- سیاسی نشان می دهد که در طول سده ی گذشته سه مدل حاکمیت محیط زیستی در کشورهای غربی به اجرا گذاشته شده است که تحت تاثیر نظریه های سیاسی هابز، کانت و هگل قرار دارند و نماینده ی سه تغییر و واکنش متفاوت به مسائل و مشکلات محیط زیستی هستند. روند اضمحلال محیط زیست، اصلاحات قانونی و نهادی در ایران آشکار می کند که حاکمیت محیط زیستی در ایران نیز روند تکاملی دارد. لذا این سوال مطرح می شود که آیا روند تکاملی حاکمیت محیط زیستی کشورهای غربی قابلیت تطبیق با شرایط ایران را دارد؟ بنابراین این پژوهش با تمرکز بر نظریه ی Ioris (2014) و استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی روند تکاملی حاکمیت محیط زیستی ایران را بررسی می کند. بررسی ادبیات اجبار و غیراجبار در قوانین و مقررات محیط زیستی نشان می دهد که نهادهای قانون گذار برای حفاظت از محیط زیست بر اعمال سیاست اجبار تمرکز دارند. علی رغم این که غالبیت ادبیات اجبار در قانون راجع به جنگل ها (1321) تا قانون حفاظت از خاک (1398) نشان از حاکمیت اندیشه ی هابز در حقوق محیط زیستی ایران دارد اما ظرفیت سازی های نهادی برای حل مشکلات محیط زیستی و منابع آب نشان می دهد که آن چه که در عمل در مدل حاکمیت محیط زیستی ایران رخ داده است برای تشکیل نوع خاصی از حاکمیت محیط زیستی است. در واقع، بارزترین ویژگی های مدل حاکمیت محیط زیستی قرارداد محور (ارزیابی اثرات محیط زیستی) و دوران گذر (توسعه ی پایدار) به طور همزمان در دولت سازندگی (سال 1373) وارد حقوق محیط زیستی ایران شدند. علاوه بر این، حکومت در ایران بدون بسترسازی برای ورود به مدل حاکمیت محیط زیستی هگلی، رویکردهای منعطف تری را وارد قوانین و مقررات منابع آب کرده است. مانند افزایش سهم مشارکت بخش خصوصی در سطوح سه گانه ی حکم رانی، تقویت ظرفیت های قانونی شکل گیری ابزارهای بازار مبنا مانند بانک آب در پیش نویس لایحه ی قانون آب، معرفی ابزارهای سیاستی خدمات اکوسیستم و پرداخت بهای خدمات برای حل مشکلات منابع آب در مقیاس حوزه های آبخیز. بنابراین می توان بیان کرد که چارچوب های مدل حاکمیت محیط زیستی منعطف در کشور ایران نیز ظاهر شده است اما با این تفاوت که روند تکاملی مدل حاکمیت محیط زیستی کشور ایران مطابق با کشورهای غربی نیست. به عبارتی حکومت در ایران به دنبال پیاده سازی حاکمیت محیط زیستی است که حاصل ترکیب جریمه های حاکمیت قرارداد محور با مشوق های اقتصادی مبتنی بر تعاملات بازاری مدل حاکمیت محیط زیستی هگلی است. لذا اقدام به ترکیب عناصر مدل حاکمیت محیط زیستی قرارداد محور با عناصر حاکمیت محیط زیست دوران گذر و مدل حاکمیت محیط زیستی هگلی کرده است. به عبارتی در زمانی که قواعد حاکمیت محیط زیستی قرارداد محور (به ویژه سیاست اجبار) مبنای کار حکومت در مدیریت محیط زیست و منابع طبیعی کشور ایران است، ادبیات سبز و توسعه ی پایدار نیز وارد سیاست ها و قوانین محیط زیستی می شوند. باید توجه داشت که تمرکز بر چارچوب های مدل حاکمیت محیط زیستی قرارداد محور و مدل حاکمیت محیط زیستی منعطف توان حل مسائل و مشکلات محیط زیستی ایران را ندارد، بنابراین لازم است اقدام به طراحی چارچوب های یک مدل حاکمیت محیط زیستی بومی برای کشور ایران کرد که بر مشارکت گروه های محلی تمرکز دارد. استفاده از چارچوب های این مدل حاکمیت محیط زیستی پیشنهاد شده باعث کاهش نابرابری های اجتماعی در حوزه های آبخیز و ایجاد توازن و نظم بین منافع مردم در مقیاس حوزه های آبخیز کوچک و سیاست های کلان در مقیاس حوزه های آبخیز اصلی می شود.کلید واژگان: مدیریت محیط زیست, اندیشه های سیاسی-فلسفی هابز, کانت و هگل, ایرانThe investigation of the causes of the failure of the environmental policies of the state requires first cognition from the evolution of environmental statehood. Ioris (2014) by focusing on the politico-philosophical approaches shows that during the last century, three different environmental statehoods were put in place, encapsulating three characteristic interpretations and reactions to environmental problems, which were under the influence of the political theories of Hobbes, Kant and Hegel. The trend of environmental disruption and institutional reforms shows environmental statehood has the evolution of trend in Iran too. Therefore, the central question here is the evolution trend of environmental statehood of Western countries compatible with Iran's conditions? The answer to this question requires investigation of state reactions to environmental problems. In this regard, the environmental statehood model of Iran was investigated with the use of the methods of qualitative content analysis. It also focuses on the political theory of Ioris (2014). The investigation of the coercive and non-coercive policy in the environmental regulation and legislation show Legislative institutions focus on the coercive policy for environmental protection. Despite the fact that the dominance of coercion policy from in the Iran's Forests act (1942) to Soil Conservation act (2019) shows that the political ideas of Hobbes are dominant in Iran's environmental law. But, legal reforms to solve environmental and water resource problems are associated with the upholding of a specific model of environmental statehood in Iran. In fact, the most obvious features of the conventional model of environmental statehood (environmental impact assessment) and the transition period from conventional to flexible environmental statehood (sustainable development) were introduced to Iran's environmental statehood in the Sazandegi government. In addition, the results show that the state in Iran introduced more flexible approaches into the regulations of water resources without creating a prepared the ground for the transition to a more flexible environmental statehood. Such as increasing the participation of the private sector in the three levels of governance of water resources and development of legal capacity for the acceptance of market-based approaches such as the water bank into the draft of the water law. Also, introducing policy tools of the payment for ecosystem services (PES) and ecosystem services to solve the problems of water resources in watersheds. Therefore, frameworks of the flexible model of environmental statehood exist also in Iran. But, the evolution trend of environmental statehood of Iran is not according to Western countries. The environmental statehood in Iran involves the application of specific forms of market-based interaction of Hegelian state model and command-and-control approaches of conventional model of environmental statehood to the control of water resources. It should be noted that focusing on the frameworks of the features of the conventional model of environmental statehood and flexible environmental statehood cannot solve Iran's environmental problems. Therefore, it is necessary that framework of local environmental statehood be designed for Iran, which focuses on the participation of local groups. By focusing on frameworks of this model can be achieved 1) reducing social inequalities on the scale of watersheds and 2) creating a balance between people's interests in the scale of small watersheds and macro policies in the scale of large watersheds.Keywords: Environmental Management, Politico-Philosophical Ideas Of Hobbes, Kant, Hegel, Iran
-
فضای سایبر، جامعه ای است که در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات شکل گرفته است. این فضا دارای مرزهای سرزمینی نیست و در ظاهر توسط قدرت واحدی اداره نمی شود. در این فضا میلیاردها نفر در سراسر جهان به هم مرتبط می شوند و این امر حکمرانی سلسله مراتبی دولت ها-ملت ها را تهدید می کند. توانایی شبکه های رایانه ای برای فراتر رفتن از مفهوم مدرن زمان و مکان، عواقب قابل توجهی برای حکومت داری بر اساس روابط دولت -ملت دارد. به دلیل کمبود فزاینده کنترل ارتباطات در فضای سایبر، روش های سنتی حکومت کردن در حال سست شدن هستند. از این رو مسایلی مانند الگوی حکمرانی فضای سایبر و اعمال حاکمیت، مرزبانی سایبری، نظارت، کنترل، حفظ حریم خصوصی، معماری ساختار جامعه مجازی متناسب با جامعه بومی و... مطرح می گردد. به این ترتیب، حاکمیت فضای سایبر به منظور واکاوی ماهیت تغییراتی که توسط فناوری های اطلاعات و ارتباطات جدید مطرح شده است.همچنین با توجه به نیاز روز افزون انسانها به فضای مجازی، حاکمیت فضای سایبر به بخش مهمی از حاکمیت فضای واقعی ملی تبدیل گردیده است. بنابراین وجود حاکمیت در فضای سایبری امری ضروری و حایز اهمیت است. براین اساس پژوهش فوق با هدف ارایه الگوی آنتولوژی حاکمیت فضای سایبر انجام گرفته است، تا براین اساس تعریفی جامع تر وکامل تر از حاکمیت فضای سایبر تبیین نماید.در این پژوهش که یک پژوهش کیفی است، با توجه به تعاریف و دیدگاه های مختلف در حیطه حاکمیت فضای سایبر، تلاش گردید ضمن بررسی مبانی نظری حاکمیت فضای سایبر از طریق منابع و اسناد به روز و معتبر و تحلیل آنها از طریق روش تحلیل مضمون، مولفه ها و مضامین حایز اهمیت از حاکمیت فضای سایبر شناسایی گردید. براساس مولفه ها و مضامین به دست آمده، آنتولوژی حاکمیت فضای سایبری استخراج شد. در نهایت با سازماندهی موجودیت های مرتبط با حاکمیت فضای سایبر از طریق استخراج آنتولوژی آن، تعریفی جامع تر از حاکمیت فضای سایبر ارایه گردید. در این تعریف 17 مولفه مرتبط با حاکمیت فضای سایبر معرفی گردیده که موجودیت های الگوی اصلی آنتولوژی حاکمیت فضای سایبر را تشکیل می دهند ،همچنین هر کدام از این 17 مولفه ها خود دارای زیر مولفه هایی می باشند. آنتولوژی استخراج شده روابط و اعضا حاکمیت فضای سایبر به صورت دقیق نشان می دهد. می توان اذعان داشت تعریف بیان شده از کاملترین تعاریفی است که تاکنون در مورد حاکمیت فضای سایبر ارایه شده است.کلید واژگان: آنتولوژی, حاکمیت, فضای سایبرAlso, considering the increasing need of people for virtual space, the governance of the site space has become an important part of the governance of the national real space. Therefore, the existence of sovereignty in cyber space is important. Therefore, this research, which is a qualitative research, has been done with the aim of providing an ontology model of cyberspace sovereignty, so that it is the basis of a more comprehensive and complete definition of spatial explanation cyberspace sovereignty,. The domain of cyberspace sovereignty,, searching along with the theoretical foundations of cyberspace sovereignty, through up-to-date and reliable sources and documents and their analysis through thematic analysis method, important components and themes of cyberspace sovereignty, were identified. Based on the obtained components and themes, an ontology of cyberspace sovereignty was extracted. Finally, by organizing entities related to cyberspace sovereignty through the use of its ontology, a more comprehensive definition of cyberspace sovereignty has been provided. In this definition, 17 components related to cyberspace sovereignty were introduced, which constitute the core model of the cyberspace sovereignty ontology, and each of these 17 components has its own sub-components. The reviewed ontology shows the relationships and governing members of the cyberspace in detail. It can be acknowledged that the definition is one of the most complete definitions that have been presented regarding the cyberspace sovereignty.Keywords: Anthology, Sovereignty, Cyberspace
-
نشریه مدیریت بهره وری، پیاپی 15 (زمستان 1389)، صص 187 -210هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین ابعاد حاکمیت شرکتی و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1386-1381 می باشد. با روش نمونه گیری حذفی و با اعمال شرایط انتخاب نمونه، تعداد 40 شرکت بعنوان نمونه آماری انتخاب گردید. نتایج آزمون تفاوت میانگین نشان داد که: 1- شرکتهایی که دارای حاکمیت شرکتی کافی بوده اند (خواه اینکه دارای حاکمیت شرکتی قوی یا ضعیف باشند) اقلام تعهدی اختیاری کمتری دارند یعنی در اینگونه شرکتها، مدیریت سود کمتر اتفاق می افتد. 2- شرکتهایی که دارای حاکمیت شرکتی کافی می باشند، در سطوح یکسان توانایی حاکمیت شرکتی نیز دارای اقلام تعهدی اختیاری کمتری هستند. 3- شرکتهای با حاکمیت شرکتی ضعیف نسبت به شرکتهای با حاکمیت شرکتی قوی، لزوما اقلام تعهدی اختیاری بیشتری ندارند. بطور کلی، نتایج بیانگر آنست که کفایت حاکمیت شرکتی، نسبت به توانایی حاکمیت شرکتی با مدیریت سود ارتباط معناداری دارد. بدین ترتیب نتایج گویای این مطلب است که کفایت حاکمیت شرکتی یکی از عوامل تعیین کننده موثر بر مدیریت سود است.کلید واژگان: توانایی حاکمیت شرکتی, کفایت حاکمیت شرکت, مدیریت سودThis study aims to investigate the relationship between corporate governance dimensions and earnings management in Tehran Stock Eechange over 2002-2007. We have selected 40 companies as the research sample after applying samplying techniques and deleting some companies. The results of the mean difference test showed that discretionary accruals are lower for the firms that had good performance in the past regardless of whether the corporate governance levels were strong or weak .We also found that discretionary accruals are lower for such firms after controlling the strength of corporate governance. Furthermore, we found that firms with weak governance may not necessarily have low discretionary accruals compared to the firms with strong governance. On the whole, the results support the conclusion that it is the adequacy rather than the strength of corporate governance that is associated with discretionary accruals. Thus, the results show that the adequacy of corporcete governance has a significant correlation with earnings management.Keywords: Strength of corporate governance, Adequacy of corporate govermance, Earings management
-
ابعاد حاکمیت مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرانطرح مسئله حاکمیت در اندیشه بشری با تشکیل نخستین سازمان های حکومتی در تاریخ بشر همزاد بوده است. در این راستا یکی از پرسش های بنیادین که در اندیشه سیاسی و حقوقی مطرح گردیده، جستجو در مبنا و منشا قدرت و حاکمیت دولت می باشد. در این خصوص دو دسته دیدگاه قابل ذکر است، یکی نظریه حاکمیت الهی و دیگری حاکمیت مردمی. این نوشتار بر آن است تا ضمن تبیین مفهوم حاکمیت سیاسی و نظریه های مربوط به آن، نظریه حاکمیت در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران را همراه با نمودهای آن مورد بررسی قرار دهد.کلید واژگان: حاکمیت, قانون اساسی, جمهوری اسلامی ایران, مردم سالاری, مشروعیت
-
بی شک حاکمیت خوب دیدمان جدیدی است که در سالهای اخیر مورد توجه فراوان قرار گرفته است. ویژگی های ذکر شده برای حاکمیت خوب حکایت از آن دارند که پیاده سازی آن مستلزم طراحی مدل بومی در کشور است. این مقاله سعی دارد ضمن تبیین مفهوم و ویژگی های حاکمیت خوب، در خصوص پیاده سازی آن مدلی را ارائه دهد که با رویکرد معماری تدوین شده است. معماری حاکمیت معرف فرآیندی است که سعی دارد حاکمیت سنتی را به حاکمیت مطلوب انتقال دهد.کلید واژگان: حاکمیت خوب, پاسخگویی, شفافیت, عدالت جویی, مشارکت گراییWithout doubt good governance is a new paradigm which is considered more and more in recent years. Characteristics mentioned for good governance necessitate a native model in developing countries such as Iran. By describing the concept of good governance and its major principles, this article tries to offer a model of implementation. Addressing Iranian political context, it offers an architectural approach to develop such a native model.
-
فصلنامه اقتصاد اسلامی، پیاپی 81 (بهار 1400)، صص 191 -226حاکمیت شرعی، سیستم حاکمیت شرکتی اسلامی است که جهت حصول اطمینان از انطباق فعالیت های موسسات مالی اسلامی با قوانین شرعی طراحی شده است. نظارت شرعی یکی از مهم ترین اجزای سیستم حاکمیت شرعی است که توسط کمیته فقهی انجام می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی ادراکات دانشگاهیان و شاغلان بازارهای مالی درباره رویه های حاکمیت شرعی در شش بخش چارچوب عمومی حاکمیت شرعی، چارچوب قانونی، نقش کمیته فقهی، سازوکارهای سیستم حاکمیت شرعی، رویه های اجرایی و کارکردهای کمیته فقهی است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است که داده های آن از طریق ارسال پرسش نامه ها جمع آوری و سپس با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شده است. یافته های حاصل از 171 پرسش نامه دریافت شده در سال 1399 نشان می دهد که اکثریت پاسخگویان رویه های حاکمیت شرعی را در بازارهای مالی کشور بااهمیت قلمداد کرده اند و در این زمینه اختلاف معناداری بین دیدگاه های دانشگاهیان و شاغلان بازارهای مالی وجود ندارد؛ همچنین نتایج حاکی از آن است که پاسخگویان اولویت بندی متفاوتی را برای رویه های حاکمیت شرعی در نظر گرفته اند و از نظر آنها کارکردهای کمیته فقهی، صلاحیت کمیته فقهی و چارچوب عمومی حاکمیت شرعی از اهمیت بیشتری برخوردارند.کلید واژگان: حاکمیت شرکتی, تامین مالی اسلامی, حاکمیت شرعی, نظارت شرعی, کمیته فقهیIslamic Economy, Volume:21 Issue: 81, 2021, PP 191 -226Shariah governance is an Islamic corporate governance system that is designed to ensure that Islamic financial institutions (IFIs) activities comply with Shariah rules. Shariah supervision is one of the most important components of the Shariah governance system that is carried out by the Shariah board. The purpose of this paper is to examine the perceptions of academicians and financial markets practitioners on Shariah governance practices in six areas, namely, general framework of Shariah governance, regulatory framework, the role of Shariah board, mechanisms of Shariah governance system, operational procedures and functions of the Shariah board. This study is a survey in which data is collected by sending questionnaires and then analyzed using descriptive and inferential statistics. The findings of 171 collected questionnaires in 2020 indicate that the large majority of the respondents considered the Shariah governance practices in the Iranian financial markets as important and in this regard, there is no significant difference between the views of academicians and financial markets practitioners. The results also indicate that the respondents have considered different priorities for the Shariah governance practices and in their view the functions of the Shariah board, the competence of the Shariah board and the general framework of the Shariah governance are more important.Keywords: Corporate Governance, Islamic Finance, Shariah governance, shariah supervision, Shariah Board
-
از آنجایی که حفظ و برقراری امنیت در کشور از لازمه های نظام یک کشور است بنابراین جهت حمایت از فرآیند حفظ امنیت نیز حاکمیت قانون حایز اهمیت است. این پژوهش باهدف بررسی حمایت کیفری از حاکمیت قانون در قلمرو جرایم امنیتی صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر با روش تحقیق توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته است که با ابزار و با استناد با قوانین حاکم، کتب، مقالات و پایان نامه های موجود به تحقیق حاضر پرداخته شده است. باید افزود که در این پژوهش به بررسی حاکمیت قانون حاکمیت قانون، برداشت ها از حاکمیت قانون، جایگاه حاکمیت شرع و حاکمیت قانون در نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که بدون شک هر جامعه و هر نظام قضایی قوانین مشخص و حاکمیتی را دارد که در سایه حمایت کیفری از این قوانین امنیت شهروندان و جامعه را حفظ کند. حاکمیت، قانون، حمایت کیفری، قانون اساسی، قلمرو.کلیدواژه ها: حاکمیت، قانون، حمایت کیفری، قانون اساسی، قلمرو.
کلید واژگان: حاکمیت, قانون, حمایت کیفری, قانون اساسیSince maintaining and establishing security in the country is one of the requirements of a country's system, therefore, the rule of law is also important to support the process of maintaining security. This study was conducted to investigate the criminal protection of the rule of law in the field of security crimes. The present research has been done by descriptive-analytical research method, which has been done with the tools and with reference to the existing laws, books, articles and dissertations of the present research. It should be added that in this study, the rule of law, perceptions of the rule of law, the position of the rule of law and the rule of law in the Islamic Republic of Iran have been studied. From this research, it can be concluded that without a doubt, every society and every judicial system has specific laws and governance that maintain the security of citizens and society in the shadow of criminal protection of these laws.Keywords: Sovereignty, Law, Criminal Protection, Constitution
Keywords: Sovereignty, Law, Criminal Protection, Constitution -
جریان فکری پر نفوذ در اندیشه سیاسی به دنبال حذف مفهوم حاکمیت بوده و چند حاکمی را به عنوان جایگزین آن معرفی می نمایند تا این مفهوم به جای آن در حوزه حقوق عمومی به کار گرفته شود. در این مقاله ضمن تبیین حاکمیت ، احساس مرتفع نمودن کاستی های موجود نسبت به معنای این واژه پرکاربرد و نیازمندی آن بیش از هر زمان دیگر به اهمیت و ضرورت این تحقیق می افزاید. در این پژوهش به این پرسش ها پاسخ داده می شود که آیا در اندیشه حقوق عمومی مدرن مفهوم حاکمیت رو به زوال و حذف است؟ آیا حاکمیت در جایگاه نمایندگی از استقلال امر سیاسی برخوردار و تبیین کننده مفهوم بنیادین در اندیشه حقوق عمومی مدرن است؟ هرچند تحولات رخ داده در عرصه حقوق عمومی، لزوم مفهوم حاکمیت را به چالش هایی نو، روبرو ساخته و برخی از پژوهشگران سیاسی، مفهوم حاکمیت را بی نیاز و چه بسا حذف آن را به سود حقوق عمومی می دانند و معتقدند قدرت سیاسی، خلاء برآمده از حاکمیت را پر و جبران می نماید. اما با وجود جریان فکری پیش گفته ، به نظر می رسد چنین برداشتی از حاکمیت ناشی از عدم درک صحیح از وجه های ربطی مفهوم حاکمیت (برداشت سیاسی و حقوقی) و بدفهمی از خود واژه حقوق عمومی مدرن می باشد.
کلید واژگان: حاکمیت, مفهوم بنیادین, حقوق عمومی مدرنThe influential current of thought in political thought seeks to remove the concept of sovereignty and introduces several rulers as its replacement, so that this concept can be used instead in the field of public law. In this article, while explaining the sovereignty, the feeling of eliminating the existing shortcomings regarding the meaning of this widely used word and its necessity adds to the importance and necessity of this research more than ever. In this research, these questions are answered, whether the concept of sovereignty is declining and eliminated in the thought of modern public law? Does the sovereignty in the position of representation enjoy the independence of the political thing and explain the fundamental concept in the thought of modern public rights? However, the developments in the field of public law have made the necessity of the concept of sovereignty face new challenges, and some political researchers consider the concept of sovereignty to be unnecessary and perhaps eliminate it for the benefit of public law, and they believe that political power is a vacuum arising from It fills and compensates for the sovereignty. However, despite the aforementioned thought process, it seems that such a perception of sovereignty is caused by a lack of correct understanding of the relevant aspects of the concept of sovereignty (political and legal perception) and a misunderstanding of the term modern public law itself.
Keywords: Sovereignty, fundamental concept, Modern Public Law
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 8099
- 193
-
علمی8292
- 8216
- 76
- 175
- 98
- 85
- 69
- 68
- 66
- 66
- 65
- 65
- 61
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.