-
فضل الرحمان (د 1988) را می توان یکی از اصیل ترین و تاثیرگذارترین نواندیشان دینی مسلمان در قرن بیستم دانست. سنگ بنای اندیشه اصلاح گرایانه فضل الرحمان رویکرد نوگرایانه او به قرآن است و تاریخ در قرآن شناسی او جایگاهی ویژه دارد. رویکرد تاریخی فضل الرحمان به قرآن هم در دریافت او از ماهیت وحی قرآنی، هم در نگرش او به فرایند فهم و تفسیر قرآن، و هم در نگاه او به روش شناسی مطالعه قرآن بازتاب یافته است. در مقاله حاضر اهمیت نگاه تاریخی در این سه حوزه از نگاه فضل الرحمان و نتایج آن نشان داده شده است. فضل الرحمان در بحث از ماهیت وحی بر اوضاع و احوال زمانه پیامبر(ص) تاکید کرده که برای تفسیر قرآن در دوره جدید «نظریه دوحرکتی» را مطرح ساخته و در مطالعات قرآنی از رویکرد نقد تاریخی در برابر تحلیل ادبی دفاع کرده است.کلید واژگان: فضل الرحمان, رویکرد تاریخی به قرآن, ماهیت وحی, روش تفسیر قرآن, مطالعات قرآنی در غربFazlur Rahman (d. 1988) can be regarded as one of the most influential thinkers in the twentieth century. Rahman's modern approach to the Quran is the base of his reform thoughts and in his Quranic studies, history has a particular place. Rahman's approach to the Quran, based on the history and has reflected in his understanding of the nature of Quranic revelation, his view on the method of Quranic interpretation as well as his perspective on the methodology of Quranic studies. In this article, the significance of Rahman historical view on those three fields and its results have been illustrated. In his exposition on the nature of revelation, Rahman has emphasized on the circumstances of Prophet's era, proposing the double movement theory for Quranic exegesis in modern time and has defended of historical critic approach against literary analysis in Quranic studies.Keywords: Fazlur Rahman, Historical Approach to the Quran, Nature of revelation, Methodology of Quranic exegesis, Western scholarship on the Quran
-
فضل الرحمان یکی از نواندیشان مسلمان بود که سعی داشت با نقد و تحلیل روش شناسی مطالعات اسلامی، بر کارایی دین در جهان امروز بیافزاید و مسیر تحقق جامعه دینی را هموارتر نماید.
در این مقاله پس از طرح ماهیت فکری وی و بیان جایگاه قرآن در اندیشه او، روش تفسیری فضل الرحمان و برخی از پیش فرض های هرمنوتیکی او و همسانی آن با مبانی هرمنوتیک کلاسیک و نئوکلاسیک بیان شده است.
کلید واژگان: فضل الرحمان, تفسیر قرآن, هرمنوتیکFazl al-Rahmän was a Muslim modernist who attempted to criticize and analyze the methodology of Islamic studies، to make religion more efficient in modern world and to pave the way for the establishment of a religious society. Following a short discussion on the nature of his beliefs، this article introduces Fazl al-Rahmän’s interpretation method and some of his hermeneutic assumptions and their correspondence with classic and neoclassic hermeneutic principles.Keywords: Fazl al Rahmän, interpretation of the Quran, hermeneutic. -
سخن از جاودانگی پیام قرآن در عین تطبیق با شرایط تاریخی عصر نزول برای قرآن پژوهان معاصر، جایگاه ویژه ای دارد. بر همین اساس، آراء و رویکردهای نواندیشان، محل منازعه بین اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان شده است. در این میان، فضلالرحمان فیلسوف و نواندیشی است که با اتکا به علوم فلسفه، فقه و کلام اسلامی در پی رفع تقابل اسلام و کارآمدی قرآن با دنیای مدرن بوده است. مضامین اصلی قرآن که به گزارش مضامین قرآن با رویکرد کل نگرانه با نگاهی نو اختصاص دارد، بی آن که سخنی از تفاسیر کلاسیک به میان آورد، از خود قرآن برای فهم قرآن بهره برده و از این رهگذر، روح اصلی قرآن «اخلاق قرآنی» را نشان داده است. لذا می توان گفت روش فضل الرحمان در فهم آیات، توجه به زمینه ی تاریخی نزول آیه و پیام منسجم آن است. پژوهش حاضر به دنبال این است که از طریق توصیفی - تحلیلی به این سوال پاسخ دهد که مبانی فضل الرحمان در بیان برخی دیدگاه های اعتقادی و فقهی او در این کتاب چیست؟ در راستای پاسخ به این سوال، دستاوردهای این پژوهش در چهار مبنای: تاریخ گرایی، اخلاق گرایی، تجددگرایی و عینی گرایی مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است.
کلید واژگان: فضل الرحمان, مضامین اصلی قرآن, تاریخ گرایی, اخلاق گرایی, تجددگرایی, عینی گراییTalking about the immortality of the message of the Qur'an, while adapting to the historical conditions of the age of revelation, has a special place for contemporary scholars. Accordingly, the views and approaches of modern thinkers have become a point of contention between Muslim and non-Muslim thinkers. In the meantime, Fazl-ur-Rehman is a philosopher and modernist who, relying on the sciences of Islamic philosophy, jurisprudence and theology, has sought to resolve the conflict between Islam and the effectiveness of the Qur'an with the modern world. The main themes of the Qur'an, which is devoted to the report of the themes of the Qur'an with a holistic approach with a new look, without mentioning the classical interpretations, used the Qur'an itself to understand the Qur'an and thus showed the main spirit of the Qur'an "Qur'anic ethics". Is. Therefore, it can be said that Fadl al-Rahman's method in understanding the verses is to pay attention to the historical context of the revelation of the verse and its coherent message. The present study seeks to answer the question through descriptive-analytical that what are the principles of Fazl-ur-Rehman in expressing some of his doctrinal and jurisprudential views in this book? In order to answer this question, the achievements of this research have been studied and explained in four bases: historicalism, ethicism, modernism and objectivism.
Keywords: Fazl-AL-Rahman, The Main Themes of the Qur'an, Historiography, ethics, modernism, objectivism -
پژوهشنامه معارف قرآنی، پیاپی 36 (بهار 1398)، صص 159 -184
در مکاتب و نظریه های ادبی معاصر، معنا را اغلب مولود قدرت قرائت تفسیری خواننده می دانند که این رویکرد بیشتر برگرفته از آرای اندیشمندان غربی به نسبت متون مقدس است. متفکران اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. امینه ودود فیمینیسم نو مسلمانی است که می کوشد رویکردی بر مبنای بازتفسیر قرآن بر اساس روشی هرمنوتیکی برگرفته از آرای «هرمنوتیک توحیدی» و نظریه ی «دوحرکتی» فضل الرحمن داشته باشد. از ویژگی های مهم این روش، التفات به زمینه های تاریخی ظهور متن، قابلیت های زبانی زبان وحی و توجه به ذهنیت خواننده متن و نقش دادن به متن و خواننده بصورت همزمان است. ودود می کوشد شیوه هرمنوتیکی فضل الرحمن را به صورت مصداقی درباره برخی آیات قرآن که مربوط به حوزه ی زنان است اجرا کند و با دیدی کاملا زنانه آیات قرآن را مورد بررسی قرار دهد. ودود در واقع به دنبال تفسیر زنانه از قرآن است اما تفاسیر او هیچ فرقی با تفاسیر فضل الرحمان ندارد. مساله آنجاست که رویکرد جنسیتی ودود به تفسیر آیات قرآن، تا چه حد توانسته تولید محتوای تفسیری کند و به تبع آن محققان طراز اول علوم قرآنی را با خود همسو سازد. پژوهشگران در این مقاله بر اساس شیوه ی توصیفی- تحلیلی به نقد وبررسی تاثیر هرمنوتیک توحیدی فضل الرحمان و بویژه نظریه ی دو حرکتی وی بر آراء امینه ودود در کتاب معروف وی تحت عنوان «قرآن وزن» پرداخته اند دستاورد کلی پژوهش مبین ان است که امی
کلید واژگان: فیمینیسم اسلامی, هرمنوتیک توحیدی, نظریه ی دوحرکتی, فضل الرحمان, امینه ودودAmineh Vadud is a new Muslim feminism who tries to have an approach of reinterpretationing the Qur'an based on a hermeneutical method adapted from the "monotheistic hermeneutics" and the "dual movement" theory of "Fazl al-Rahman" Of the important feature of this method is attending to the historical background of text appearance, the language capabilities of the revelation language and considering the reader’s mentality and simultaneous rolling of the text and reader. Vadud tries to run the hermeneutical style of the Fazl al-Rahman as an example of some of the verses of the Quran that relate to the women's field and survey the verses of the Quran with a complete feminine view. Vadud is actually seeking a feminine commentary from the Quran but her commentary does not differ much from Fazl al-Rahman interpretations.Researchers in this article, on the basis of a descriptive-analytical method, critiques and examines the influence of the monotheistic hermeneutics of Fazel al-Ramahan, and in particular his dual movement theory have been based on Amineh Vadud's views in his famous book entitled "The Qur'an and woman". The general achievement of this study , express that Amine Vadud, contrary to her claim, did not have any interpretive and feminine inventions in relation to Fazl al-Arhoman.In fact, she has become more and more in the form of a high-ranking embroidery and, in analyzing and verbalizing the Qur'anic verses,does not have enough precision.
Keywords: : Islamic feminism, monotheistic hermeneutics, dual movement theory, Fazl al-Rahman, Amineh Vadud -
تحولات گسترده علمی، سیاسی و اجتماعی که از چند سده گذشته در جوامع مختلف و خصوصا کشورهای غربی آغاز شده است و تاکنون ادامه دارد، پرسش های گوناگونی را در عرصه های مختلف، پیش روی متفکران قرار داده است. در این میان، فضل الرحمان یکی از متفکران مسلمان به دنبال یافتن پاسخ برای این سؤالات، بر اساس کتاب و سنت برآمد که شاید مهمترین آن چگونگی تلائم عقاید، ارزش ها و احکام دینی با تحولات مورد اشاره باشد. بنابراین بحث های مربوط به بازسازی اندیشه دینی و چگونگی کارآمد کردن دین در شرایط متفاوت با روزگار گذشته یکی از بحث های محوری وی بوده و نقش موثری در شکل گیری جریان هایی که با عنوان «نوگرایی دینی» شناخته می شوند داشته است. در این مقاله به بررسی و نقد اصول نظریه وی در زمینه بازسازی اجتهاد در دین پرداخته شده است.
کلید واژگان: اجتهاد, مدرنیته, سنت, دینThe widespread scientific, political and social developments that started in various societies especially in the Western societies a few centuries ago and are still continuing have confronted intellectuals with different questions in different fields. In such circumstances, Fazl-al-Rahman, a Muslim intellectual, tried to answer, on the basis of the holy Qur’an and the traditions, these questions the most important of which may be how beliefs, values, and religious precepts can cope with the changes. Thus, discussions over the reconstruction of religious thought and how religion can be made effective in situations different from the past are very axial and have had an influential role in forming trends known as “religious revivalism”. This paper evaluates the principles of his theory about the reconstruction of Ijtihad [jurisprudence] in religion. -
مهم ترین جریان های فکری اسلامی در اندونزی، جریان اسلام سنتی، اصلاح طلبی دینی و جریان روشنفکری یا الهیات لیبرال است. جریان اسلام سنتی میراث دار فرهنگ اسلامی، جریان اصلاح طلبی دینی تحت تاثیر مراکز اسلامی در خاورمیانه مانند مکه، مدینه و قاهره و جریان روشنفکری دینی یا الهیات لیبرال تحت تاثیر اندیشمندان نواندیش مسلمان مانند فضل الرحمان است. پرسش اصلی پژوهش حاضر بررسی جریانهای فکری اسلامگرایی در جهان مالایی خصوصا در مجمع الجزایر اندونزی است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع اصلی، ضمن بررسی مهم ترین ویژگی جریانهای اسلام سنتی، اصلاح طلبی و روشنفکری دینی در جهان مالایی خصوصا در مجمع الجزایر اندونزی، نشان داده است که جریان اصلاح طلبی دینی پیش از دوران مدرن، چگونه شکل گرفت و جریان سنتی چه واکنشی در برابر آن داشت. در نهایت دورنمایی از وضع این سه جریان در اندونزی ارائه شده است.
کلید واژگان: اسلام سنتی, اصلاح طلبی دینی, الهیات لیبرال, روشنفکری دینی, اندونزیThe most important Islamic intellectual movements in Indonesia are called: Traditional Islam, Religious Reform, and the Intellectualism or Liberal Theology. The Traditional Islam trend is a kind of heritage from Islamic culture; Religious Reformism trend is affected by the major Islamic centers in the Middle East such as Mecca, Medina and Cairo; the Religious Intellectualism or Liberal Theology is influenced by modern Muslim scholars such as Fazl-ur- Rahman. The main quest of this research is to study the intellectual currents of Islamism in the Malaya world, especially in the Indonesian archipelago. Using main sources and adopting descriptive-analytical approach, this study presents the process of the reformist trend at pre-modernism time and the reaction of the Traditional current against it. A perspective of these three currents in Indonesia is also presented in the end.
Keywords: Traditional Islam, Religious Reformation, Liberal theology, Religious Intellectuals, Indonesia -
نشریه قرآن پژوهی خاورشناسان (قرآن و مستشرقان)، سال شانزدهم شماره 2 (پیاپی 31، پاییز و زمستان 1400)، صص 104 -127مستشرق مداران که افق اندیشه خویش را بر مدار مستشرقان گره می زنند و مبانی، روش ها و گرایش های آنان را جهت استنباط به کار می بندند، هرمنوتیک فلسفی را نیز به جهت خوانش و فهم متون ارج نهاده و چشم انداز متن را به مثابه دیالوگ ابژه (متن) و سوژه (مفسر) و آمیزش آن ها با پیش فرض های سلسله وار تاریخ مند و از جهتی گشوده می نهند، ازاین رو در این مقاله به روش توصیفی -تحلیلی سعی شده است، نسبت آراء مستشرق مدارانی چون سروش، شبستری، ابوزید و فضل الرحمان در نسبت با هرمنوتیک فلسفی بیان گردد، کثرت معنایی متن و سیالیت آن و به عبارتی نسبی گرایی شناختی آن را به نقد کشانیده و کاربست آن را توسط مستشرق مداران با سنت تفسیری اسلامی در فهم متون وحی ناسازگار دانسته است.کلید واژگان: قرآن, مستشرق مداران, هرمنوتیک فلسفی, نسبی گرایی, کثرت گراییThe Qur’an from Orientalists Point of View Qur’an and Orientalists, Volume:16 Issue: 2, 2022, PP 104 -127Orientalists’ followers who tie their horizons of thought to the Orientalists and use their foundations, methods and tendencies to deduce, give value to philosophical hermeneutics for reading and understanding texts and view the text as the dialogue of the object (text) and subject (interpreter), combine them with historical hypotheses historical presupposes. So, we have tried with descriptive – analytical method to explain the viewpoints of Orientalists’ followers like Soroush, Shabistani, Abu Zayd, and Fazlur Rahman in accordance the philosophical hermeneutics, to criticize the plurality in meaning and its fluidity in other words, its cognitive relativism and its usage by the Orientalists is regarded incompatible with the Islamic interpretive tradition in understanding the texts of revelationKeywords: Quran, Orientalists, Philosophical Hermeneutics, Relativism, Pluralism
-
نظریه تفسیر سه لایه ای از سوی جعفر نکونام مطرح شده و آن به این مضمون است که تفسیر روزآمد از قرآن در گرو به دست دادن سه لایه تفسیری تاریخی، فراتاریخی و عصری است. تفسیر تاریخی ذکر معنایی است که میان عرب حجاز عصر پیامبر$ متعارف بود. تفسیر فراتاریخی نیز عبارت از بیان معنایی کلی و خالی از مختصات قومی و تاریخی از آیات است؛ طوری که آن معنا میان همه اقوام بشری مقبول باشد. تفسیر عصری عبارت از معنایی است که با موارد و مصادیق عصر حاضر قابل انطباق باشد. برخی از مهم ترین مبانی نظریه تفسیر سه لایه ای عبارت اند از: تاریخمندی قرآن، عرفی بودن زبان قرآن، حاشیه بر متن بودن قرآن. به نظر برخی از ناقدان مبنای تاریخمندی قرآن ناقض عمومیت و جاودانگی قرآن دانسته شده است؛ منتها این نظریه مدعی است که تفسیر سه لایه ای منافی عمومیت و جاودانگی قرآن نیست و تاریخمندی قرآن فقط ناظر به لایه تاریخی است. اما مبنای حاشیه بر متن بودن، معارض تبیان کل شیء بودن قرآن به شمار رفته است؛ اما در این نظریه آیه مورد اشاره فقط ناظر به مسایلی دانسته شده که در دوره رسالت پیامبر$ مطرح بوده است که از آن به حاشیه تعبیر شده است؛ نه تمام حاجات بشر تا ابد. در نقد دیگر مبنای عرفی بودن قرآن منافی حقانیت آموزه های قرآن شمرده شده است؛ اما صاحب نظریه این مبنا را مخل به حقانیت قرآن نمی داند؛ چرا که قرآن با باورها و سنت های باطل مقابله کرده و وجود برخی از گزاره های باطل در قرآن از قبیل جدل و مماشات شمرده می شود. ضمنا این نظریه در برخی موارد با نظریات ابوزید و فضل الرحمان مشابهت هایی دارد که نو بودن آن را نفی می کند. منتها نکونام بر این نظر است که نو بودن یک نظریه به تمایزات آن نظریه است و از جمله تمایزات این نظریه این است که این نظریه بر خلاف نظریه فضل الله که فقط ناظر به آیات احکام بود، تمام آیات قرآن را اعم از آیات احکام و غیر احکام در برمی گیرد. و بالاخره از دیگر اشکالات این نظریه مناسب نبودن تعبیر لایه در عنوان نظریه و رجحان تعبیر مرحله به جای آن و نیز مناسب نبودن تعبیر تفسیر بر مرحله عصری و رجحان تعبیر تطبیق به جای آن است. منتها صاحب نظریه کاربرد این تعابیر را تسامحی دانسته و با تعریفی که به دست می دهد، مشکل را قابل رفع می شمارد.
کلید واژگان: تفسیر سه لایه, مبانی تفسیر, روش تفسیر, نکونام, آرمین, درزی -
از مسایل بحثبرانگیز چند دهه اخیر مسئله و جایگاه زن در اسلام است. جریان های فکری مختلف از منظر خاص خود به این حوزه ورود کرده اند. در این میان، جریان موسوم به «فمینیسم اسلامی» که در طی چند دهه اخیر رشد روزافزونی داشته اند، با رویکردهای مختلف قرآنی، فقهی، تاریخی و عرفانی به این موضوع پرداخته اند. در مطالعه کنونی می خواهیم به روش توصیفی تحلیلی، سیر تاریخی دیدگاه های سعدیه شیخ هم چون یکی از شخصیت های جریان فمینیسم اسلامی را استخراج کنیم. خواهیم کوشید نشان دهیم وی پیش از آشنایی با عرفان و تصوف اسلامی، با الهام از نگرش فضل الرحمان و با کاربرد قابلیت های زبانی زبان وحیو توجه به زمینه های تاریخی ظهور متن و با رویکرد هرمنوتیک فمینیستی درباره زنان آثاری را نوشته؛ اما پس از آشنایی با عرفان اسلامی و بخصوص ابن عربی، نگرش های سعدیه شیخ برپایه پردازشی فمینیستی از آراء ابن عربی تغییر یافته است. وی با هدف فراهم کردن مباحث انسان شناختی لازم برای بازبینی اساسی فقه و کمک به شکل گیری فقه نوظهور فمینیستی به مفاهیمی هم چون «انسان کامل» یا «صفات جلال و جمال» با خوانشی فمینستی توجه کرده است. این توجهات وی در تحلیل برخی مسایل چالش برانگیز هم چون برتری مرد بر زن، شهادت زنان و آفرینش حوا از دنده چپ آدم تجلی یافته است.
کلید واژگان: زن, فمینیسم اسلامی, فمینیست, سعدیه شیخ, عرفان, ابن عربیOne of the most controversial issues in recent decades is the issue and position of women in Islam. Different currents of thought have discussed about this field from their own perspective. In the meantime, the so-called "Islamic feminism", which has been growing in recent decades, has addressed this issue with various Qur'anic, jurisprudential, historical and mystical approaches. In this descriptive‑analytical article, the historical course of Sa’diyeh Sheikh's views as one of the figures of the Islamic feminist movement is extracted and it is shown that she became acquainted with Islamic mysticism and Sufism, inspired by Faḍlu al‑Rahmān's attitude. Using the linguistic features of the language of revelation and paying attention to the historical contexts of the emergence of the text and methods such as feminist hermeneutic, she started writing about women, but after familiarity with Islamic mysticism and especially Ibn ‘Arabi, Sa’diyeh Sheikh's research changed with a feminist processing of Ibn ‘Arabi's views. In order to provide the anthropological issues necessary for a fundamental review of jurisprudence and to help the emergence of feminist jurisprudence, she has considered concepts such as "perfect man" and "Jalal and Jamal attributes " with a feminist reading that in some challenging issues such as "degree" (The superiority of man over woman), "the testimony of women" and "the creation of Eve from Adam's left rib" are manifested.
Keywords: Women, Islamic feminism, Feminism, Sa’diyeh Sheikh, mysticism, Ibn Arabi -
یکی از دیدگاه های شیخ محی الدین بن عربی در «فصوص الحکم و فتوحات المکیه»، نحوه تطبیق نفس الرحمان با نفس الانسان است. بنابراین لازم است اوصاف و ویژگی ها و مشابهات و مناسبات بین نفس الانسان با نفس الرحمان بررسی شود. به دنبال این بررسی، معنای عمیق این سخن که «انسان بر صورت رحمان خلق شده» معلوم خواهد شد. یکی از مسائل مهم در اندیشه ابن عربی رابطه میان حق و خلق است، که ابن عربی ترجیح می دهد این مسئله پیچیده را از راه تشبیه و تمثیل و با استفاده از کلمات دشوار مجازی، مانند تجلی در آینه و تخلل و سریان در عالم، و تاثیر و تصرف و از این قبیل توضیح دهد. حق، وجودی حقیقی داردکه فی ذاته است؛ و اعیان ممکنات وجودی اضافی دارند که در اصل سریان وجود حق است و این وجود نسبت به خداوند به مثابه سایه ای است که بر موجودات می افتد و او با اسم «ظاهر» به آنان هستی اعطا می کند. پس عالم، سایه است اگر از حیث عینش و باطنش و جوهر مقومش لحاظ شود؛ جوهر مقوم عالم همان نفس الرحمان است که صورت های هستی از اوج تا فرود، در آن شکفته می شود؛ زیرا نفس الرحمان، بالقوه، صور همه موجودات است، همان گونه که نفس انسان بالقوه همه حروف و کلماتی است که از آن برمی آید. خدا به واسطه نفس الرحمان است که اسماء را از حالت غیب آنها توسع می بخشد. او با این حرکت، اسماء را به حال رهایی آورده و تسکین می دهد که حال ایجاد و رحمان است. حرکتی که برانگیخته از عشق ایجادی است. مفهوم عشق و محبت، وابسته به مفهوم تجلی الهی است و این مفهوم به نوبه خود (گذرگاهی از غیب به شهود)، رهایی و خلاصی اسماء از کرب است که در «نفس رحمان» متجلی می شود.
کلید واژگان: نفس, کرب, نفس انسانی و نفس رحمانی, فیض اقدس و فیض مقدس, حرکت حبی, عماءOne of the perspectives found in Fosoosol Hekam and Fotoohatol Makkiah by Sheikh Mohyeddin Ibn Arabi is compatibility of Nafsorrahman with Nafsol Ensan (spirit of human with that of God). Therefore, it is needed to examine the attributes and similarities of human spirit with that of God. Following the study would reveal the profound meaning of this statement that "human is created as the creator". One of the significant issues in the mind of Ibn Arabi is the relation between the Almighty and Creatures, in which Ibn Arabi prefers to explain such an intricate problem via simile and parody and through figurative language such as manifestation in mirror and penetrability and flowing in cosmos, and effect and occupation, and the like. The Almighty has a real entity which is in His nature and possible properties have additional existence that are within the original entity of the Almighty that as compared with God is just like a shadow over the creatures and He bestows their existence by the name of 'visible'. Then, the whole universe is a shadow whose visibility and nature and its natural position should be considered. The nature of position of the universe is the spirit of God out of whom the features of existence form top to bottom gets blossomed in it because the spirit of God is the image of every creatures just as the spirit of human being is the whole letters and words that arise from. It is through the spirit of God that develops the names from their invisibility. Such an action makes the names released and sedated, which is the mood for creation and mercifulness. It is a movement derived from love making. The concept of love and affection is dependent on the concept of divine manifestation which per se (a passage from invisible to intuition) is releasing from Kerb being manifested in Nafsarrahman (spirit of God).
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 2257
- 102
-
علمی2359
- 2323
- 36
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.