-
در نوشتار پیش رو ارتباط بین نمود دستوری و واژگانی برپایه رویکرد انباشتی در زبان فارسی معاصر با توجه به نمونه های گفتاری و نوشتاری بررسی شده است. داده ها موید آن است که در رویدادهای کنشی ارتباط یک به یک بین نمود دستوری و معنایی برقرار نیست. رویدادهای کنشی نامقید، غیر غایی هستند؛ حال آنکه رویدادهای مقید به لحاظ واژگانی مشخصه های غایی/ غیر غایی دارند. عدم مطابقت نمود دستوری و واژگانی رویدادهای ایستا ازراه خوانش کامل یا ناقص نمود دستوری و غیر غاییبودن نمود واژگانی آنها رقم می خورد. رویدادهای ایستای عادی، نمود دستوری کامل/ ناقص و نمود واژگانی غیر غایی دارند، حال آنکه رخدادهای ایستای تحققی دارای نمود واژگانی غایی هستند. در رویدادهای غایتمند نیز ارتباط یک به یک بین نمود کامل و غایی و نمود ناقص و نمود واژگانی غیر غایی برقرار نیست. نمود دستوری کامل رویدادهای تحققی، نمود واژگانی غایی دارند؛ همچنین صورت تداومی رویدادهای تحققی نشان دهنده نزدیکشدن به نقطه پایان و تحقق عمل است. در رویدادهای تحققی استمراری نمود دستوری بر واژگانی تاثیر دارد و رویدادهای تحققی درجه پذیر نمود دستوری کامل، نمود واژگانی غایی/ غیر غایی دارند. نمود واژگانی رویدادها قابل پیش بینی نیست و ازراه مشخصه های ذاتی فعل رقم نمی خورد، بلکه همه سازه های جمله در تعیین آن مشارکت دارند.کلید واژگان: نمود دستوری, نمود واژگانی, انباشتی, تحققی, غائیThis article studies the relationship between grammatical and lexical aspects based on the compositional theory. The data of this study was collected from written and spoken contemporary Persian. The data indicates no one-to-one correspondence between grammatical and lexical aspects. The unbound action events are atelic while the bound ones have telic/ atelic features. The mismatch between grammatical and lexical aspects of state propositions is based on perfect or progressive interpretation of grammatical aspect and atelic feature of lexical aspect. The normal stative happenings have perfect/ progressive grammatical and atelic lexical aspects while the achievement state sentences have telic aspects. There is no one-to-one correspondence between perfect and telic aspects as well as progressive and atelic aspects in accomplishment propositions. The perfect grammatical aspects of accomplishment propositions have telic features. The durative accomplishment events show approaching to the endpoint. The grammatical aspects have an influence on lexical aspects in these events. Perfect grammatical aspects of scalar accomplishment events possess telic/ atelic lexical aspects. The lexical aspect of events is not predictable and it is not determined through inherent features of verbs, but all constituents have an effect on specifying it.Keywords: lexical aspect, grammatical aspect, composition, achievement, telic
-
نمود مقوله ای دستوری است که پا به پای زمان دستوری و وجه در ساختار جمله واره ظهور یافته و در کل معنای آن تاثیرگذار است. آثاری که تاکنون در زمینه نمود ارائه شده اند، عمدتا فاقد چارچوب نظری و تقسیم بندی صحیح از این مقوله هستند. در این مقاله، ضمن ارائه چارچوب های نظری مناسب، به مفهوم سازی نمود دستوری و واژگانی می پردازیم. در قسمت نمود دستوری، در چارچوب نظریه شناختی دستوری شدگی، با بهره گیری از رویکرد بسط استعاری هاینه و دیگران و با استناد به مطالعات تاریخی و ذکر مثال هایی از فارسی باستان و میانه، نمودهای دستوری زبان فارسی را مفهوم سازی می کنیم. در قسمت نمود واژگانی، ضمن به کارگیری مولفه های نمودی برگرفته از وندلر(1967) و با رویکرد جدید ذیل به صدر، این مولفه ها را با هم ترکیب نموده و به پنج نمود موقعیتی در زبان فارسی دست می یابیم. از لحاظ نظری نیز پیش بینی وجود سه نمود دیگر را می نماییم ودر انتها، در مورد تاثیر بافت بر نمود نیز مطالبی را ذکر می کنیم. یافتن یک نمود واژگانی جدید، پیش بینی وجود سه نمود دیگر و مفهوم سازی نمودهای دستوری و واژگانی در زبان فارسی بر اساس الگوهای شناختی، از جمله نتایج این پژوهش می باشد.کلید واژگان: نمود, نظریه دستوری شدگی, رویکرد بسط استعاری, مولفه های نمودی, زبان فارسیAspect is a grammatical category which along tense and mood, appears in grammatical structure of the clause and affects its whole meaning. The available works conducted on Persian aspect have mainly no theoretical frame work and proper classification for this category. In this paper, attempts are made to conceptualize grammatical and lexical aspect on the basis of appropriate frame works. At first, by utilizing the metaphorical extension approach as a branch of grammaticalization theory and by introducing diachronic studies conducted on old and middle Persian, grammatical aspect is conceptualized within a cognitive framework. Then, in terms of aspectual features derived from Vendler (1967) and by a bottom-up approach, five lexical aspects are introduced and three others are predicted to be found in Persian. Finally, the effect of context on the type of aspect is brought under consideration. Finding a new lexical aspect, predicting to have three other lexical aspects, and conceptualizing the grammatical and lexical aspect in Persian are among findings of this investigation.Keywords: aspect, metaphorical extension approach, aspectual features, Persian language
-
به طور کلی گزاره و به خصوص فعل حامل اطلاعات بسیاری هستند. این دو مقوله می توانند بیانگر زمان (گذشته، حال و آینده)، وجه و تجلی فرآیند در زمان باشند که به آن نمود گفته می شود. نمود در حالت کلی به خصوص نمود لحظه ای- تداومی در زبان فارسی همواره نادیده گرفته شده است. از این رو، مقاله حاضر به بررسی تطبیقی نمود لحظه ای- تداومی در دو زبان فرانسه و فارسی می پردازد. افعالی که ذاتا دارای یک نقطه پایانی هستند و رسیدن به آن نقطه و انجام کامل عمل مورد نظر به بروز وضعیت پایداری منجر می گردد که قابل رویت است، مبین این نمود هستند.به نظر می رسد که در زبان فرانسه، گروه فعلی و نیز گروه اسمی می توانند نشانگر این نمود باشند. اما در زبان فارسی، این نمود از طریق عناصری مانند افعال مرکب، صفت مفعولی، شکل مجهول فعل و نیز فعل ربطی+ صفت مفعولی بیان می شود.
با وجود واژگانی بودن این نمود، بافت جمله که این عنصر فعلی یا اسمی در آن به کار می رود، مهمترین فاکتور در تعیین این نمود استکلید واژگان: نمود لحظه ای, تداومی, نقطه پایانی ذاتی فعل, نمود واژگانی, وضعیت ثابتLe verbe en particulier et le prédicat en général, véhiculent plusieurs informations. Ils peuvent exprimer le temps (passé, présent, futur), le mode, etc. et la manifestation du procès dans le temps. Cette dernière information est appelée l’aspect. L’aspect en général et l’aspect télique en particulier, sont quelque peu ignorés en persan. C’est la raison pour laquelle ce présent article est consacré à l’analyse contrastive de l’aspect télique /nemud-e lahze-i tadâvomi/ en français et en persan. Les verbes possédant un point terminal intrinsèque appelé télos et qui donnent lieu à un état résultant stable et percevable sont des verbes à aspect télique. Il s’ensuit qu’en français, la télicité s’exprime par le syntagme verbal aussi bien que par le syntagme nominal alors qu’en persan, cet aspect est exprimé par certains éléments comme le verbe support, le participe passé du verbe employé comme adjectif et servant d’élément substantival dans un verbe composé, la tournure passive et enfin la formule «copule + adj pp». Bien que cet aspect se classe dans la catégorie des aspects lexicaux, le contexte dans lequel il a été employé, est un facteur de grande importance pour la distinction de cet aspect.Keywords: Aspect télique, télicité, point télos, aspect lexical, état résultant -
هدفهدف پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری و اختلالات برون نمود و درون نمود است.روشپژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 15 نفر از دانش آموزان دارای اختلال یادگیری و اختلالات برون نمود و تعداد 15 نفر از دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دارای مشکلات درون نمود از طریق آزمون آخنباخ تشخیص و انتخاب شدند و سپس برای مقایسه عملکرد عصب روان شناختی آن ها از آزمون های بندر- گشتالت و چهارمین ویرایش مقیاس وکسلر کودکان استفاده شد.یافته هابین گروه برون نمود و درون نمود در نمره بالیدگی رشدی (z)، تفاوت معنی داری وجود ندارد، درحالی که بررسی فراوانی خطاهای آسیب مغزی آزمون بندر – گشتالت نشان داد که بیش ترین فراوانی خطاهای گروه برون نمود مربوط به خطای عدم یکپارچگی و گروه درون نمود مربوط به خطای چرخش است.نتیجه گیریتوجه به عملکرد متفاوت آزمودنی ها به منظور تسهیل فرایند تشخیص و مداخله ویژه برای هر دانش آموز حائز اهمیت است.
کلید واژگان: اختلال یادگیری, عملکرد عصب روان شناختی, اختلالات برون نمود, مشکلات درون نمودObjectiveThe purpose of present study is to compare the neuropsychological performance of students with learning disorder, comorbid with internalizing and externalizing problems.MethodThis study was a descriptive-analytic research. Fifteen students with learning disorder and externalizing problems and 15 students with learning disorder and internalizing problems diagnosed and selected by Achenbach test using a convenience sampling. For comparison of their neuropsychological performance, Visual-Motor Bender-gestalt Test, and Fourth Edition of Wechsler Scale for Children were used.ResultsThere was no significant difference between internalizing and externalizing groups in the growth Mature Scores (z), while the study of the brain injury errors frequency of Bender-Gestalt test showed that the most errors of the externalizing group was the Lack of integrity error, and internalizing group errors was the rotation error.ConclusionsThe findings could be utilized in the process of diagnosis and intervention for these students.Keywords: Learning disorder, neuropsychological performance, externalizing, internalizing -
در این مقاله، نمود واژگانی افعال مرکب مشتق از صفت در زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور، پس از مروری کوتاه بر نمود و انواع آن، به سه دیدگاه رایج در خصوص نمود واژگانی افعال مرکب در زبان فارسی پرداخته می شود. در دیدگاه اول، همکرد، عامل تعیین کننده نمود واژگانی افعال مرکب تلقی شده است. دیدگاه دوم، عنصر پیش فعل را تعیین کننده نمود واژگانی در افعال مرکب قلمداد کرده، تمامی افعال مرکب مشتق از صفت را دارای نمود یکسان انگاشته است؛ و در دیدگاه سوم، به تفاوت نمود افعال مذکور اشاره شده، اما دلیل آن تبیین نشده است. در این مقاله، پس از بررسی افعال مرکب مشتق از صفت در زبان فارسی و قرار دادن آنها در معرض آزمون های کرانمندی، نشان می دهیم که دیدگاه مبتنی بر ساخت مدرج که در آن ویژگی های معنایی صفت پایه فعل لحاظ شده باشد، از مبنای نظری محکم تری در تبیین نمود واژگانی افعال مرکب مشتق از صفت برخوردار خواهد بود.کلید واژگان: فعل مرکب مشتق, نمود واژگانی, کرانمندی, ساخت مدرج, عنصر پیش فعلIn this paper, we will study the lexical aspect in Persian deadjectival complex predicates. Hence, we firstly review different kinds of aspect. Then, we will succinctly review three common viewpoints in the study of aspect in Persian complex predicates. According to the first viewpoint, light verbs play the major role in the telicity of the complex verbs; the second considers preverb to be determinant and regards all of the deadjectival complex predicates to be telic; and finally, the third viewpoint, although pointing out to the non-homogeneity of Persian complex predicates, does not provide us with an explanation behind such inconsistency. It is argued in this paper that approaches based on the scalar structure of the verb, in which the lexical properties of the base adjective is considered to be of great importance, stand in a better position in accounting for the aspectual properties of Persian deadjectival complex predicates.Keywords: complex predicate, lexical aspect, telicity, scalar structure, Passive element
-
یکی از مقوله های معنا شناختی که در کنار سایر مقوله های دستوری متبلور شده در فعل (از قبیل وجه و زمان دستوری) دارای اهمیت بسزایی است، نمود فعل است. مقوله نمود را می توان نحوه نگریستن به فعل از لحاظ آغاز شدن، چگونگی تحقق، تداوم و یا پایان یافتن رویداد فعل دانست، در حالی که نمود دستوری معمولا با عناصر تصریفی و غیرتصریفی در جمله بیان می شود، افعال حاوی نمود واژگانی بدون اخذ نشانه دستوری خاصی و با توجه به معنا و ویژگی های ذاتی فعل، چارچوب زمانی خاصی را به لحاظ شروع، چگونگی تحقق، ادامه و پایان رویداد نشان می دهند. این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و با درنظر گرفتن رویکردهای نمودی و مدل های موجود در خصوص نمود، به بررسی و طبقه بندی انواع نمود واژگانی فعل در گویش لکی می پردازد و نشان می دهد که در چارچوب مدل کرافت (2012) گویش لکی دارای چهار گروه اصلی نمود واژگانی شامل ایستا، فعالیتی، غایتمند و حصولی و ده زیر گروه نمود واژگانی شامل ایستای گذرا، ایستای پایدار اکتسابی، ایستای پایدار ذاتی، فعالیتی مستقیم (جهت دار)، فعالیتی غیر مستقیم (چرخه ای)، غایتمند مستقیم (جهت دار)، غایتمند غیر مستقیم، حصولی بازگشتنی، حصولی غیربازگشتنی و حصولی دوره ای (چرخه ای) است.
کلید واژگان: نمود فعل, نمود دستوری, نمود واژگانی, گویش لکی, کرافتOne essential semantic category, along with other categories formulated in the verb (such as mood and tense), is aspect. Aspect can be considered as the way of looking at the events in terms of their inception, realization, unfolding or completion. While grammatical aspect is usually expressed with a definite inflectional or periphrastic element in VP, aspectual verbs, inherently without any specific grammatical sign, unfold the intrinsic aspectual properties indicating the beginning, continuation or completion of the events. Reviewing the current approaches to lexical aspect, the present research attempts to study and classify the aspectual verbs in Laki (one of the Northwestern Iranian languages) to show that based on Croft’s model (2012), the Laki dialect has four major lexical aspectual types (including static, activity, accomplishment and achievement) and 10 subcategories including transitory states, acquired permanent states, inherent permanent states, directed activities, undirected (cyclic) activities, directed accomplishments, undirected accomplishments, reversible achievements, irreversible achievements, cyclic achievements.
Keywords: Aspect, Grammatical aspect, Lexical aspect, Laki dialect, Croft -
نمود بیانگر ساختار زمانی درون یک رویداد است که در قالب نمود دستوری به تکمیل، درجریان بودن یا احتمال وقوع و در قالب نمود واژگانی به ایستایی/پویایی، تداوم/لحظه ای یا غیر/کرانمندی محمول اشاره می کند. محمول های دال بر آینده، از افعالی که به حال و گذشته ارجاع می دهند، متفاوت هستند؛ رویدادهای مربوط به زمان گذشته، معمولا تحقق یافته اند، رویدادهای مربوط به زمان حال، در جریان هستند، ولی رویدادهای مربوط به آینده، در زمان گفتار نه درست هستند و نه نادرست، بلکه امکان وقوع دارند و به همین دلیل، سخنگویان، آن ها را با درجات مختلفی از قطعیت بیان می کنند. بیان رویدادهای مربوط به آینده یا زمان پس از گفتار، به شیوه های مختلف صرفی و نحوی صورت می گیرد و درباره نوع عمل نیز می تواند صورت های مختلفی داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی تجلی نمود پیش نگر در نوع عمل و در چارچوب رویکرد نقشگراست، با این پرسش که نمود پیش نگر در طبقات نمود واژگانی به چه صورت هایی تجلی پیدا می کند. داده های پژوهش از جملات نوشتاری و گفتاری مورد استفاده در وب گاه ها و مکالمات روزانه گرد آوری شده است. بررسی داده ها نشان می دهد افعال ایستا، به دلیل عدم کنشگری فاعل، معمولا در نمود پیش نگر به کار نمی روند و در اغلب موارد، بافت جمله در دلالت به این نمود تعیین کننده است. در افعال کنشی، تمایز استمرار عمل و پیش نگری فعل، باتوجه به بافت تعیین می شود. استمرار در افعال لحظه ای معمولا به مفهوم قریب الوقوع بودن رویداد است و در افعال پایا نیز باتوجه به افزوده (های) قیدی جمله، امکان وقوع رویداد در آینده ای نزدیک یا دور می تواند مدنظر باشد. به این ترتیب، ساخت هایی که برای اشاره به نمود پیش نگر در نوع عمل استفاده می شوند، ساخت گذشته ساده در نمود تام، ساخت های بیانگر نمود ناقص و گذشته نقلی در نمود کامل است.
کلید واژگان: نمود پیش نگر, نوع عمل, نمود دستوری, رویکرد نقش گرا, زبان فارسیAspect refers to different ways of viewing the internal temporal constituency of a situation. It is divided into grammatical and lexical aspects. The focus of “grammatical aspect” is on the event being completed, in progress, or prospective, while in “lexical aspect”, such characteristics as dynamicity, duration, and telicity are considered based on the inherent meaning of the verb. Predicates referring to future are usually different from those denoting past or present; the events related to the past have happened, those related to the present are in progress, and a prospective event refers to the possibility of its occurrence in future, thus being neither true nor false at the moment of speaking. Speakers talk about the events related to future in various syntactic and morphological forms with different degrees of certainty. The objective of this paper was to analyze the prospective aspect of Aktionsart in Persian based on a functional approach so as to determine which aspectual classes could be used in prospective aspect. The data were collected from the spoken and written sentences used in the websites, mass media, and daily conversations. Considering data showed that most state verbs, due to the non-agentivity of their subject, cannot denote prospective aspect, but in some cases context is determinative in representing prospectivity. The distinction between progression and prospective aspect in activity verbs is mostly context-dependent. Progression in achievement verbs usually refers to the events that will happen imminently, while the possibility of the event to happen imminently or distantly from the present moment can be represented in accomplishments with regard to the context. Therefore, perfective, imperfective, and perfect aspects could represent prospective aspect of Aktionsart in Persian regarding some contextual characteristics.
Keywords: Prospective Aspect, Aktionsart, Grammatical Aspect, Functional Approach, Persian -
نشریه علوم آب و خاک (علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی)، سال چهاردهم شماره 3 (پیاپی 53، پاییز 1389)، ص 41
روش کلارک یکی از روش های کاربردی تهیه آب نمود واحد لحظه ای در حوزه های آبخیز می-باشد که کارآیی آن به دقت تخمین پارامتر ضریب ذخیره آن بستگی دارد. از این رو تحقیق حاضر به منظور تعیین میزان کارآیی آب نمود به دست آمده بر اساس روش کلارک و مقایسه پارامتر ضریب ذخیره در معادله ماسکینگام از روش های ترسیمی، کلارک، لینزلی، میشل، جانستن- کراس و ایتن در حوزه آبخیز کسیلیان در استان مازندران انجام پذیرفت. در این تحقیق، ابتدا نمودار زمان- مساحت منطقه تهیه و اطلاعات مربوط به ایستگاه های هواشناسی سنگده و هیدرومتری ولیک بن برای تهیه آب نمود واحد 3 ساعته متوسط حوزه آبخیز استفاده شد. سپس کارآیی آب نمودهای واحد لحظه ای حاصل از روش کلارک با توجه به ضریب ذخیره معادله ماسکینگام و حاصل از شش روش مذکور، از طریق تبدیل آن به آب نمود واحد 3 ساعته و مقایسه آنها با آب نمود واحد 3 ساعته متوسط حوزه آبخیز بر اساس شاخص های آماری ارزیابی گردید. نتایج تحقیق نشان داد که روش ترسیمی مورد استفاده در تهیه آب نمود واحد لحظه ای کلارک با خطای تخمین و ضریب کارآیی به ترتیب 33/33 و 83 درصد از دقت مناسب برای شبیه سازی مولفه های آب نمود سیلاب واحد مشاهده ای حوزه آبخیز مورد مطالعه برخوردار بوده است.
کلید واژگان: آب نمود واحد لحظه ای, ضریب ذخیره, کسیلیان, کلارک, نمودار زمان, مساحتThe Clark method is one of the most applicable techniques for development of instantaneous unit hydrograph whose efficacy depends upon the accuracy in estimating storage coefficient. The present study was conducted in Kasilian watershed in Mazandaran Province to determine the efficiency of developed hydrograph using Clark's method and to compare the Muskingum storage coefficients obtained through graphical, Clark, Linsley, Mitchell, Johnstone-Cross and Eaton methods. To this aim, the time-area histogram of the study watershed was initially developed. The 3h-unit hydrograph was then derived using the data collected in Sangedeh climatological and Valikbon hydrometric stations. The efficiency of Clark’s instantaneous unit hydrograph developed based on 6 methods for calculation of Muskingum storage coefficient was ultimately compared with the observed average 3h-unit hydrograph of the study area. The results of the study revealed that the Clark’s instantaneous unit hydrograph obtained from graphical method for estimation of storage coefficient with estimation error of less than 33.33% and efficiency coefficient of 83% could suitably simulate different components of the observed average unit hydrograph for the study watershed.
-
مقاله حاضر به گزارش پژوهشی می پردازد که در چارچوب انگاره نمود (اندرسن و شیرای 1996؛ باردووی-هارلیگ 2000؛ سالابری و هاوزن 2013) سامان یافته است. انگاره ای که کاربست و یادگیری ساخت زمان-نمود فعل ها را در حین فراگیری زبان دوم، تابع معنای سرشتی نمود واژگانی بن واژهای فعل می داند. عامل مهم دیگری که در کاربست و فراگیری ساخت زمان-نمود فعل ها در زبان دوم موثر است عبارت است از جابه جایی بار معنایی واژگان در زبان اول زبان آموز به بن واژهای فعل در زبان دوم. انگاره انتقال معنایی نمودی، تاکید دارد که فراگیران زبان دوم، تحت تاثیر معنای نمودی گزاره های فعلی در زبان اول خود به فراگیری زبان دوم می پردازند. در این پژوهش نشان داده ایم که بر پایه انگاره انتقال معنایی نمودی، نمود سرشتی برخی فعل ها، بسته به اینکه زبان اول زبان آموز و تحلیلگر چه باشد، در بررسی های گوناگون، متفاوت طبقه بندی شده اند. سپس با مقایسه دو شیوه شناسه گذاری نمود سرشتی فعل ها در داده های نوشتاری و گفتاری زبان آموزان به بررسی اعتبار پیش بینی های انگاره نمود پرداخته شده است.کلید واژگان: نمود سرشتی, بن واژ فعل, انگاره نمود سرشتی, زبان میانی, جابجاییThis paper reports on a study conducted in the framework of the Aspect Hypothesis (Andersen & Shirai, 1996; Bardovi-Harlig, 2000; Salaberry& Comajoan, 2013), which holds that the use and development of tense-aspect morphology in second language acquisition is steered by the inherent lexical aspectual semantics of verbs . After a survey of interacting factors and methodological challenges in research on the Aspect Hypothesis, we present another factor that impinges on the acquisition and use of tense-aspect morphology in L2, namely the projection of the lexical semantics of the learners L1 on to the verb lexemes in the L2. The Aspectual Semantics Transfer Hypothesis holds that L2 learners are also guided by the specific aspectual semantics of verb predicates in their L1. We will show that different studies on the Aspect Hypothesis have different accounts of the inherent aspects of specific predicates depending on the L1 of both the L2 Learners and the analyst. Finally, we compare two procedures of coding for the inherent aspect against the predictions of Aspect Hypothesis.Keywords: Inherent aspect, verb morphology, Inherent Aspect Hypothesis, Interlanguage, transfer
-
در این مقاله، ابتدا با تعیین دقیق مفهوم نمود تکرار و متمایز ساختن آن از سایر نمودهای موقعیتی و با بررسی دوگان ساخت های فعلی در زبان فارسی، به فعل های دوگان ساخته نسبتا جدیدی مانند «قیمه قیمه کردن» ، «میومیو کردن» ، «بپربپر کردن» و… برخوردیم که دقیقا مفهوم نمود تکرار را به ذهن متبادر می سازند. سپس به بررسی مولفه های نمودی این گونه فعل ها پرداختیم و دیدیم اگرچه آنها دارای ساختار داخلی و الگوی درونی متغیرند و ادامه یافتن آنها محتاج صرف انرژی است و از این نظر شبیه نمود فعالیت اند اما به دلیل داشتن ویژگی های غایی و تکراری بودن نمی توان آنها را زیرمجموعه نمود فعالیت قرار داد. بنابراین با افزودن مولفه جدید «تکریری/ غیرتکریری» بودن به مجموعه مولفه های نمودی، نمود تکرار از نمودهای موقعیتی دیگر، نظیر نمود حالت، فعالیت و عادت متمایز شد و با مولفه های پویا، تداومی، غایی و تکریری بودن مفهوم سازی گردید. ارائه تعریفی دقیق از نمود تکرار و متمایز ساختن آن از سایر نمودهای موقعیتی، یافتن نمونه هایی از فعل های دوگان ساخته در زبان فارسی که مصداق کامل این نمودند و تعیین مولفه های آن، از دستاوردهای این مقاله است.
کلید واژگان: نمود, نمود تکرار, دوگان سازی, دوگان ساخت های فعلی, زبان فارسی
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر