-
نشریه مدیریت شهری، پیاپی 32 (پاییز 1392)، صص 81 -100
تحقیق حاضر که در قالب یک مطالعه موردی و مقایسه تطبیقی انجام گرفته است، یک تحقیق میدانی از نوع پیمایشی می باشد و تکنیک تحقیق نیز پرسشنامه می باشد. در این راستا، پژوهشگر با مبنا قراردادن رویکرد رابرت پاتنام به مقوله سرمایه اجتماعی، آنرا در محلات منتخب مورد سنجش قرار داد. محله گیشا (کوی نصر) در منطقه 2، محله های یافت آباد و صادقیه و صاحب الزمان در منطقه 18 و شهرک فرهنگیان در منطقه 21 شهرداری تهران و همچنین میزان تمایل به برنامه ریزی توسعه محله مبنا را بر اساس مبانی نظری آن در همان محلات،کمی نمود. محور تحقیق حاضر، بررسی رابطه سرمایه های اجتماعی و تمایل به برنامه ریزی توسعه محله مبنا بوده است و همبستگی مستقیم و قوی میان این دو متغیر اثبات گردید. مشاهده شد هرچه سرمایه اجتماعی در محله ای بالاتر بوده، تمایل به برنامه ریزی توسعه محله مبنا در آن بیشتر بوده است.این موضوع اهمیت وجود سطح بالایی از سرمایه اجتماعی را به عنوان پیش نیاز اساسی در جهت توسعه محله مبنا اثبات می نماید. همچنین بر اساس مدل ارائه شده در این پژوهش، سرمایه اجتماعی یک پیش بینی کننده خوب برای تبیین تمایل به برنامه ریزی توسعه محله مبنا از سوی مردم است.
کلید واژگان: توسعه محله ای, برنامه ریزی توسعه محله مبنا, رویکرد دارایی مبنا, سرمایه اجتماعی, محلهUrban Management, Volume:11 Issue: 32, 2013, PP 81 -100At community-based development planning، vision of planning and management from below to up and based on empowerment and approach of asset – based with emphasis on human source، social capital and social participation of habitants of sections. On this direction، researcher considered Robert Putnam approach to social asset and measured it in selected sections in Tehran (five community: Gisha، Yaft abad، Saheb zaman، Farhangian، Sadeghiye) and amount tendency to community-based development on basis Review literature had quantitative. The axis of this research is survey social capital and tendency to community based development planning and direct and strong correlation between these variations had confirmed. On basis of results this research، when social capital of one community rises، tendency to community based development rises. On basis presented model of this research، social capital is good predictor for explanation tendency of people to community-based development planning. With consider to this results، could been resulted: If community based development planning policy as essential strategy in direction sustainable development of city and restructure joy to city society، had been emphasized by authorities of city، If authorities will consider to community-based development planning (on new standard city development)، in first Authorities must consider to social capital and influence factors on forming it in city and section and with good fundamental، provided backgrounds for improvement it.
Keywords: asset based approach, community development, community, based development planning, social capital -
نگاه اجتماع مبنا در امر توسعه نواحی ناکارآمد، یکی از موضوعات با اهمیت در رویکرد نوسازی پایدار شهری می باشد. در این نگاه به امر توسعه علاوه بر توسعه فضای فیزیکی- کالبدی، توسعه جماعت انسانی که در آن فضا زندگی می کنند، مورد توجه است. در سال های 92-1388 سازمان نوسازی شهر تهران تلاش بر آن داشته تا مبتنی بر رویکرد تسهیل گری و از طریق استقرار دفاتر خدمات نوسازی در محلات ناکارآمد، نوسازی را در تعامل با ساکنان و در راستای اجتماع مبنایی پیگیری کند. هدف این مقاله آن است تا ضمن تبیین مولفه های اجتماع مبنایی در نوسازی شهری، به بررسی جایگاه آن ها در اقدامات سال های مذکور در محله تختی به عنوان یکی از نمونه محلات ناکارآمد این شهر بپردازد. این تحقیق از موضع روش شناسی ارزیابی در حین اجراء می باشد. در بخش اول با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی و تحلیل مفاهیم، مولفه های مرتبط با توسعه اجتماع مبنا در نوسازی شهری تبیین شده و سپس در ادامه مبتنی بر روش های آماری توصیفی و قیاسی در نمونه مورد پژوهش، مولفه های فوق بررسی و با اطلاعات مشابه که مربوط به قبل از اقدامات تسهیلگری در این محله است، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته اند. به منظور بررسی تحولات مولفه های اجتماعی در دوره اقدامات نوسازی سال های فوق، 100 عدد پرسشنامه مبتنی بر فرمول کوکران در محله پر شد و سپس با کمک روش های تحلیل آمار توصیفی در نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از مقایسه مولفه های اجتماع مبنایی در دوره اقدامات نوسازی سال های 92-1388 محله تختی نشانگر بهبود نسبی در آن ها است.کلید واژگان: نوسازی پایدار شهری, توسعه اجتماع مبنا, دارایی مبنایی, سرمایه اجتماعی, محله تختی, تهرانUntil the 1990s, renewal actions in deteriorated urban areas often are done based on physical-economic and market-oriented look in the world. But in 1990s, emergence of social problems from this renewal perspective, caused to attended social topics based on community-based approach and sustainable renewal. During 1388-92 Renewal organization of Tehran attempt to renewal with participate of residents by facilitation approach.
The aims of this article are determining the factors of community-based development in sustainable renewal and review these factors in renewal actions of Takhti neighborhood in 1388-92. Research Methodology of this article is evaluation during implementation. In the first part factors of community-based development explained by descriptive and analysis method. Then based on descriptive statistics and deductive analysis, these components Descriptive statistics and deductive research based on a sample, the above components were compared and evaluated study in Takhti. In order to investigate the views of the residents from renewal outcomes based on community-based development factors, 100 questionnaires were filled and analysis with SPSS software.
The results showed that renewal actions have many gaps compared to the components of community-based development. Also check out some of the components of community-based development in this neighborhood showed that their situation has improved after renewal actions. As the resident's trust to renewal authorities, participation in the renewal process and social capital improved. Result of regression analysis showed that correlation between participation and social capital is high, so we can strengthen this and increase social capital and obtained community-based development in renewal actions.Keywords: urban sustainable renewal, community-based development, asset-based, social capital, takhti neighborhood -
مسئله توسعه همواره از موضوعات قابل توجه برای محققان حوزه های مختلف علوم اجتماعی بوده است. در این چارچوب، «نگرشی انتقادی به توسعه جماعت محور» از جمله آثار برجسته در حوزه «جامعه شناسی توسعه» محسوب می شود که توسط مارگارت لدویت نگارش شده است. لدویت از محققان برجسته حوزه اندیشه جماعت گرایی و عدالت اجتماعی، در این اثر به بازاندیشی توسعه جماعت محور پرداخته است. لدویت هم بر تحولات عینی در جوامع غربی مانند انگلستان در بستر جهانی سازی توجه کرده و هم بر دو نقطه عطف فلسفی قرن بیستم یعنی پایولو فریره فیلسوف برزیلی و آنتونیو گرامشی فیلسوف ایتالیایی تمرکز نموده است. به نظر لدویت، توسعه جماعت محور مستلزم پویشی میان نظریه و روش است و مجموعه دانشی بنا می نهد که بر مبنای عدالت، برابری و دموکراسی استوار می شود. هدف لدویت تنها شناختن جهان نیست، بلکه به کارگیری آن شناخت برای به بار نشاندن تحول است. به نظر می رسد پیوند نظریه و عمل جهت تحول از نوآوری های لدویت در این اثر است. هدف مقاله حاضر این است تا ضمن معرفی اثر مذکور، نقد و ارزیابی آن به دو صورت شکلی و محتوایی و معطوف به جامعه ایرانی مورد بررسی قرار گیرد.کلید واژگان: توسعه, توسعه اجتماعی, جماعت محوری, فقر, عدالت اجتماعیThe Problem of Development has always been a topic of discussion for researchers and thinkers in various fields of social sciences. In this framework, “Critical Approach to Community-Based Development” is one of the leading works in the field of sociology of development, written by Margaret Ledwith. Ledwith is a researcher in the field of communitarianism and social justice, which in this work examines the development of community-based. She has focused both on objective developments in Western societies such as England in the context of globalization and on two philosophical turning points of the twentieth century: the Brazilian philosopher Paolo Freire and the Italian philosopher Antonio Gramsci. According to Ledwith, community-based development requires a search between theory and method. According to him, community-based development forms the knowledge that is based on justice, equality, and democracy. It seems that the connection between theory and practice for change is one of the innovations of Ledwith in this work. The purpose of this article is to introduce the mentioned work, critique and evaluate it in both form and content and focus on Iranian society.Keywords: Development, Social Development, communitarianism, dominance, poverty, Social justice
-
هدف بررسی جامعه شناختی مدیریت محله محور در شکوفایی خدمات به شهروندان و پیامدهای این گونه مدیریت است .برای فراهم شدن زمینه های همکاری و مشارکت اجتماعی مردم رویکرد محله محور لازم است. مفاهیمی چون برنامه ریزی از پایین، مشارکت جمعی، توزیع عادلانه امکانات تنها در سایه مفهوم «توسعه محله ای» و برنامه ریزی محلات شهری عینیت می یابد. در این پژوهش به بررسی جامعه شناختی پیامدهای محله محوری در اداره کلان شهر تهران(موردمطالعه : محله های ازگل،جنت آباد،حکیمیه ،خانی آباد تهران) پرداخته شده است. روش تحقیق با ترکیب دو روش کمی و کیفی بوده است. حجم نمونه کیفی (44 واحد مشاهداتی) است-4 تن از مدیران محلات موردمطالعه و 20 نفر از اعضای شورایاری محلات و 20 تن از اعضایی که مداوم از خدمات سرای محله استفاده می کنند- حجم نمونه درروش کمی با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر است. پژوهش دارای 6 فرضیه است که 4 فرضیه اول با روش کمی و دو فرضیه آخر با روش کیفی بررسی شده اند.در قسمت کیفی پژوهش با اجرای کدگذاری های مختلف به پدیده های اصلی (تغییرات اجتماعی، نابهنجاری های اجتماعی، توسعه محله محوری و عدم توسعه محله محوری) دست یافته و به بررسی جامعه شناختی شرایط علی، شرایط زمینه ای و مداخله گر و استراتژی های مختلف تاثیرگذار بر پدیده و درنهایت پیامدهای متاثر از پدیده پرداخته شده است.و درروش کمی با پیمایش به نتایجی دست پیداکرده که ازجمله آن ها همکاری در حد متوسط مردم در اجرای این طرح بوده است. محله محوری که از زمینه های تغییرات اجتماعی در ایران بوده خود توانسته تغییرات ارزشمندی در محلات مسکونی شهر تهران ایجاد کند.با نشات گیری این طرح-محله محوری – از اخلاق مدنی ،در اداره کلان شهر تهران موثر بوده و با کنترل گرایش به رفتار نابهنجار در هویت محله تاثیرگذار بوده است.احساس مسئولیت شهروندان بر محله محوری و پیامدهای آن تاثیر داشته و با القا حس تعلق و هویت محله ای موفق عمل نموده است و رضایتمندی اجتماعی مردم رابطه محکمی با پیامدهای محله محوری نشان داده است.کلید واژگان: پیامدهای محله محوری, مدیریت محله محور, مشارکت اجتماعیGeographical Research, Volume:32 Issue: 3, 2017, PP 100 -113The goal of this article is sociological exploration of communitybased management in prosperity of social services to citizens and the consequences of this method of management. Taking community-based management into account is necessary in order to achieve collaboration and social participation opportunities for people. Principles such as down-up planning, collective participation and fair distribution of facilities are possible through community-based development and urban community planning. In this research, sociological exploration of community-based consequences have been studied in Tehran management (Case study: Ozgol, Janat Abad, Hakimieh, and Khani Abad communities, Tehran) Research method is a mixture of qualitative and quantitative approaches. Sample size includes 44 observer units, four managers in studied communities, 20 members of community councils, and 20 individuals who use community services. Sample size in qualitative method is 400 individuals using Cochran formula. The research has six hypotheses where first four hypotheses were studied by quantitative method while the last two hypotheses were measured by qualitative method. In qualitative section of the research, major phenomena (social changes, social anamolies, community-based development, and lack of community-based development) were obtained using various coding systems and sociological exploration of effective cause conditions, contextual and intervening conditions, and various strategies on the phenomenon and finally phenomenon consequences were studied. In quantitative section, some results were obtained using surveys, such as medium level of collaboration of residents for implementing this project. Community based policy making, as one of social change contexts, has itself been able to create valuable changes in residential districts of Tehran .Taking advantage of civil moralities for this plan, it has been effective on management of megacity of Tehran and it has been effective on community identity by controlling the tendency to behave abnormaly. Citizens` sense of responsibility has been effective on community based policy making and its consequences, and it has been effective by conveying sense of belonging and community identity .Social satisfaction of people shows a strong link with community-based consequences.Keywords: community –based consequences, community –based management, community involvement
-
هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه جامعه شناختی طرح های توسعه اجتماع محور به منظور درک ویژگی ها و الزامات آن هاست. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای است که فرایند آن در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده است. دراین راستا با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با 25 نفر شامل: افراد اجتماع محلی پالنگان، پرورش دهندگان ماهی، مطلعین محلی و کارمندان نهادهای دولتی مرتبط با طرح پرورش ماهی، صورت گرفت. نتایج تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری، حاکی از شناسایی 305 مفهوم است که با پالایش بیشتر و حذف مواردتکراری، درنهایت، 276 مفهوم ساخته شد و در مرحله کدگذاری محوری، در 43 مقوله دسته بندی شد. این مقولات در پژوهش حاضر در قالب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی(پتانسیل های طبیعی و فرهنگی)، پدیده محوری (شکل گیری توسعه اجتماع محور)، شرایط زمینه ای (اجتماع محلی پالنگان، میزان، شدت و دوره زمانی)، عوامل مداخله گر(عوامل آموزشی، عوامل دولتی، عوامل نهادی، عوامل اقتصادی و عوامل جغرافیایی)، راهبردها(اقتصادی، سیاستی، تحقیقاتی، آموزشی، ترویجی، نظارتی، مدیریتی، حمایتی، بهداشتی، اجتماعی و فرهنگی)، و پیامدها(رونق گردشگری، افزایش روحیه مدارا، الگوگیری از رفتار گردشگران، مشاغل جدید، افزایش قیمت مسکن، افزایش آلودگی، تغییر سبک زندگی، تغییر سبک مصرف، پویایی اجتماعی، احیای برخی سنت ها، کاهش رغبت نسبت به مشاغل سنتی، آسیب های اجتماعی، بهبود نسبی درآمد، توسعه باغداری و شکل گیری تضاد منافع)، ارایه شد و در مرحله کدگذاری گزینشی، با داستان روایتی ، مقوله محوری به سایر مقوله ها ارتباط داده شد و الگوی توسعه اجتماع محور، پدیدار شد.
کلید واژگان: توسعه اجتماع محور, توسعه محلی, پرورش ماهی, گردشگری روستایی, پالنگانThe main purpose of this research is sociological study of community-based development plans in order to understand their attributes and requirements. The methodology is qualitative and based on grounded theory that its process has been done in three stages of coding including: open, axial and selective coding. In this regard, using purposive sampling and applying the theoretical saturation criterion, semi-structured interviews were conducted with 25 people, including: Palangan local community members, fish breeders, local informants and employees of institutions related to the fish farming project. The results of data analysis during the three stages of coding indicate the identification of 305 concepts, which with further refinement and elimination of duplicates, finally 276 concepts were created and in the axial coding stage, were classified into 43 categories. These categories in the present study in the form of a paradigm model include: causal conditions(natural and cultural potentials), central category(formation of community-based development), underlying conditions(local community of Palangan, extent, intensity and time period), intervening factors (Educational factors, government factors, institutional factors, economic factors and geographical factors), strategies(economic, policy, research, educational, extension, regulatory, managerial, supportive, health, social and cultural), and consequences(tourism boom, increase the spirit of tolerance, modeling the behavior of tourists, new jobs, rising housing prices, increasing pollution, lifestyle changes, changing consumption styles, social dynamism, reviving some traditions, reducing the desire for traditional jobs, social harms, relative income improvement, Horticulture development and the formation of conflicts of interest) was presented, and in the selective coding stage, with the narrative story, the central category was linked to other categories and the pattern of community-based development emerged.
Keywords: community-based development, local development, Fish farming, Rural Tourism, Palangan -
توسعه محلی در ایران اکثرا به نام توسعه محله محور یا مبتنی بر اجتماع محلی ترجمه شده است. در الگوی توسعه محلی، اجتماع محلی خیلی کلی و عام در نظر گرفته شده است، درحالی که در الگوی توسعه مبتنی بر اجتماع محلی، اجتماع محلی بر بافت ها و ساختارهای محلی معطوف و متمرکز است که دارای مسایل و مشکلات اجتماعی باتوجه به ظرفیت های توسعه مبتنی بر اجتماع محلی است. مدیریت شهری در شهر تهران در یک دهه اخیر با مجموعه ای از اقدامات مختلف (تعیین مرز محلات، برگزاری انتخابات شورایاری ها، احداث سراهای محلات، برگزاری برنامه های اجتماعی و فرهنگی و برنامه های حوزه سلامت در سطح محلات شهری و...) به دنبال نهادینه کردن این نوع توسعه بوده است. مقاله حاضر با تمرکز و اتکا به مباحث نظری و تجربی در حوزه توسعه مبتنی بر اجتماع محلی و الزامات این نوع توسعه، به بررسی چالش های آن در شهر تهران و مجموعه اقداماتی که در این راستا صورت گرفته است، می پردازد. مقاله با اتکا به داده های دو پژوهش «آسیب شناسی مدیریت محله» و «گونه شناسی اجتماعی و فرهنگی محلات تهران» که در سطح شهر تهران و به روش کمی و کیفی انجام شده است، به چالش های این نوع توسعه در شهر تهران می پردازد. یافته های مقاله نشان می دهد که توسعه مبتنی بر اجتماع محلی، مبتنی بر بسترها و الزاماتی است و معطوف به اهداف خاص و بافت های خاصی از شهرها است، نه همه بافت های آن. درحالی که راهبردهای توسعه مبتنی بر اجتماع محلی در تهران (انتخابات شورایاران، دایر کردن سرای محله و مدیریت محله، برنامه های اجتماعی و فرهنگی و حوزه سلامت و...) بدون توجه به بسترها و الزامات این توسعه صورت گرفته است و همین امر به عدم موفقیت این راهبردها و دستیابی به پیامدهای این نوع توسعه منجر شده است. عدم توجه به بسترها و الزامات این نوع توسعه در شهر تهران، منجر به صرف هزینه های زیادی تاکنون شده است که به نظر می رسد نتایج قابل توجهی را مبتنی بر این نوع توسعه به بار نیاورده است. در پایان مقاله چند پیشنهاد خاص برای حل چالش های این نوع توسعه ارایه شده است که تاکید اصلی آن ها بر تغییر برداشت از اجتماعات محلی است که باید هدف و محور توسعه قرار گیرند.
کلید واژگان: توسعه اجتماع محلی, توسعه شهری, سرای محله, شورایاری, مدیریت محله, تهرانCommunity-based development in Iran has often been translated as neighborhood-based development. In the local development model, the local community is considered very general, whereas in the Community-based development model, the local community is focused on local contexts and structures that have social issues and problems according to the development capacities based on the local community. Urban management in Tehran in the last decade with a series of different measures (Distinguish neighborhood boundaries, The construction of community center (Saraye Mahale), implementation of social, cultural and health programs, at the level of urban neighborhoods, etc) have sought to institutionalize this type of development. The present article focuses on theoretical and experimental issues in the field of local community development and the requirements of this type of development to examine its challenges in Tehran and the set of measures that have been taken in this regard. Relying on the data of two studies in Tehran (pathology of neighborhood management and social and cultural typology of Tehran neighborhoods), which has been done quantitatively and qualitatively, the article addresses the challenges of this type of development in Tehran. The findings of the paper show that development is based on a local community based on contexts and requirements, and focuses on specific goals and specific contexts of cities, not all contexts. While the strategies of development based on local community (Council elections, establishing Community center (Saraye Mahale) and neighborhood management, etc.) without considering these contexts and requirements of this development based on local community in Tehran This has led to the failure of these strategies in the development of the local community and the achievement of the consequences of this type of development after the implementation of these strategies. Lack of attention to the contexts and requirements based on the development of the local community in Tehran, the activities carried out have led to spending a lot of money so far, which seems to have not yielded significant results in this area. At the end, several specific suggestions are presented to address the challenges of this type of development, with the main emphasis on changing the perception of local communities that should be the focus of development.
Keywords: urban development, Local Community Development, Councils, Community Center (Saraye Majhale), Neighborhood Management -
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیروهای پیشران تاثیرگذار بر توسعه اجتماع محور در محلات کم برخوردار شهری تدوین شده است. بدین منظور محله التیمور در کلانشهر مشهد به عنوان نمونه انتخاب شده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای-اسنادی، روش میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. برای تشریح وضع موجود از نتایج تمام شماری محله التیمور در سال 1398 استفاده گردیده که دارای جمعیتی بالغ بر 15417 نفر می باشد. به منظور نظرسنجی در رابطه با شناسایی پیشران های تاثیرگذار بر تحقق توسعه اجتماع محور در محله مذکور، 30 نفر از خبرگان شهری به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. شاخص های پژوهش در چهار حوزه (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی) و در قالب 36 متغیر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تاثیر متقابل در نرم افزار Micmac استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، 12 متغیر به عنوان پیشران با بیشترین تاثیرگذاری و کمترین وابستگی شناسایی شدند که عبارتند از «ساختار سنی و جنسی جمعیت»، «ابعاد خانوار»، «تراکم جمعیتی»، «سواد»، «نرخ اشتغال» و «دارایی های مالی و اقتصادی»، «دانه بندی قطعات»، «سرانه» و «تنوع کاربری»، «تراکم ساختمانی»، «برخورداری از زیرساخت های شهری» و »شبکه ارتباطی درون بافتی و برون بافتی». مورد توجه قرار دادن این پیشران ها با رویکرد مشارکتی و از طریق برنامه ریزی، تدوین و اجرای پروژه های اجتماع محور گام موثری در راستای دستیابی به توسعه خواهند بود.
کلید واژگان: توانمندسازی, توسعه اجتماع محور محلی, محله التیمور, محلات کم برخوردار شهریThe present study aims to identify the driving forces affecting community-based development in low-income urban areas. For this purpose, Al-Teimour neighborhood in Mashhad metropolis has been selected as a sample. The research is "applied" in terms of purpose and "quantitative" according to its nature. Library-documentary and field methods (questionnaire) were used to collect information. To explain the current situation, the results of the census of, Al-Teimour neighborhood in 2019, which has a population of 15,417 people, have been used. In order to conduct a survey to identify the drivers that affect the realization of community-based development in the neighborhood, 30 urban experts were selected as a sample. Research indicators were examined in four areas (physical, social, economic and legal) and in the form of 36 variables. Cross-Impact Analysis method was used in Micmac software to analyze the data. Based on the research results, 12 variables were identified as the most influential and the least dependent drivers, which are "age and sex structure of the population", "household dimensions", "population density", and "literacy", "employment rate" and "financial and economic assets", "granulation of parcels", "land use per capita" and "diversity of land use", "building density", "urban infrastructure" and " "Intra-contextual and extra-contextual communication networks". Considering these drivers through a participatory approach and through the planning, development and implementation of community-based projects will be an effective step towards achieving development.
Keywords: Empowerment, local community-based development, Al-Teimour neighborhood, urban low-income neighborhoods -
در سال های اخیر، در مقابل جریان های رایج توسعه عمرانی و اقتصادی در ایران، توجه به جنبه های اجتماعی و انسانی توسعه ذیل گفتمان عمومی توسعه مردمی یا اجتماع محور قوت گرفته است. در این گفتمان، توجه به تقویت سرمایه اجتماعی با هدف توانمندسازی تشکل های مردمی و قرار گرفتن آن ها در محور توسعه مد نظر قرار می گیرد. در این مطالعه کیفی، پنج نمونه موردی از مداخلات توسعه اجتماع محور در ایران از طریق مصاحبه عمیق با دست اندرکاران اصلی آن ها بررسی شد. پس از کدگذاری متن مصاحبه ها و گزارش های مرتبط، با استفاده از روش تحلیل تم، ابتدا ابعاد این مداخلات استخراج و نمونه ها در هر بعد مقایسه می شوند. سپس نشان داده می شود که مسایل مشترک توسعه اجتماع محور در ایران از چه جنسی است و چه تفاوتی با رویکردهای رایج در برنامه های توسعه در کشور دارد. در نهایت به این مهم پرداخته می شود که هر یک از پنج نمونه، با وجود شباهت ها، دارای مسئله و نظریه تغییر خاص خود هستند که پیش از این در پیشینه توسعه اجتماع محور به این تنوع در نظریات تغییر اشاره نشده است.
کلید واژگان: توسعه اجتماع محور, توسعه محلی, توسعه مردمی, سرمایه اجتماعی, مداخلات توسعهIn recent years, social and human aspects of development are more taken into considerations in Iran as a result of the people-oriented and community-based discourse in the country, confronting the mainstream economic and top-down approaches. In this discourse, the stress is put on strengthening social capital to empower the civic associations to become the main agent of development. In this qualitative research, five cases in community-based interventions in Iran are studied by deep interviews with their main practitioners. After coding the interviews and other related reports using Thematic Analysis, the 'intervention dimensions' emerge and the cases are compared in each dimension. Then, the similar issues in community-based development in Iran are identified and compared to the usual approaches in development programs in the country. Finally, it is shown that despite the similarities, each case has adopted its own specific issues and theory of change that has not been mentioned explicitly in the existing literature.
Keywords: community-based development, local development, development interventions, people-oriented development, Social capital -
رویکرد توسعه اجتماعی به برنامه های فقرزدایی در ایرانفصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 18 (پاییز 1384)، صص 223 -262مقاله حاضر رویکرد توسعه اجتماعی به برنامه های فقرزدایی و رفاه اجتماعی را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. در سال های پایانی دهه بیستم برخی از فرایندهای عینی از قبیل جهانی شدن، رشد اقتصاد نوین جهانی، تضعیف دولت رفاه در کنار فرایندهای فکری و فرهنگی همچون نقد نظام های سیاسی و اقتصادی، و الگوهای رایج توسعه اقتصادی، فقرزدایی و رفاه اجتماعی را به چالش کشیدند. نتیجه این چالش طرح رویکرد توسعه اجتماعی یا توسعه جامعه محور بود. رویکرد توسعه اجتماعی به فقرزدایی و رفاه اجتماعی از حیث شاخص ها، تمایزپذیری، اهداف، تمرکز، روش، مقاصد، سنجه های موفقیت و عاملین اجرا با رویکردهای رایج رفاه و تامین اجتماعی متفاوت بودند. اولین بخش این مقاله به طرح زمینه های تاریخی و مفهومی رویکرد توسعه اجتماعی می پردازد و بخش دوم مقاله مفهوم فقرزدایی و رفاه اجتماعی با بنیان های محله ای را مطرح می کند که گسترش رویکرد توسعه اجتماعی به سطوح ملی و به ویژه در مناطق شهری می باشد. در این بخش مقولات توسعه اجتماع محور، کاربرد توانمندی ها و دارایی های محلی برای فقرزدایی و تامین رفاه، به قامت سازی خدمات رفاهی، کار داوطلبانه در اجتماع محلی و مراکز رفاهی اجتماع محور مورد بحث قرار می گیرند. بخش سوم مقاله با ارزیابی قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تاثیرپذیری این قانون از رویکرد توسعه اجتماعی در سیاست ها و مواد قانونی مربوط به فقرزدایی و رفاه اجتماعی را آشکار می کند. آخرین بخش مقاله ضمن نتیجه گیری از مباحث مطرح شده، بر ضرورت های گسترش رویکرد توسعه اجتماعی در فقرزدایی و ساماندهی نظام رفاه اجتماعی در ایران تاکید می کند.کلید واژگان: ایران, اجتماعات محلی, توسعه اجتماع محور, توسعه اجتماعی, فقرزداییSocial Development Approach to Poverty Reduction Programs (With a Glance to Forth Development Plan)This paper discusses Social Development Approach (SDA) to poverty reduction programs and social welfare. Some objective and subjective (cultural) processes, at the late decades of 21th century, have challenged the prevalent patterns of poverty reduction and social welfare, which has led to the proposal of social development or community-based development approach. This new approach is different from traditional welfare approach, in terms of its indexes, aims, concentrations, methods, measures and agents. The first section of this paper deals with historical and conceptual background of SDA and the second section proposes the concept of "community-based poverty reduction and social welfare". This concept extends SDA to local levels specially at urban areas. The third section of this article traces the SDA approach in the fourth development plan and The last section of the paper sums up proposed arguments and insights, and emphasizes the necessity of implementing SDA in to welfare and poverty reduction activities and plans in the country.Keywords: Community, based Development, Empowerment, Participation, Poverty, Social Development
-
ایده توسعه مبتنی بر جامعه مدت زیادی است که مورد تاکید صاحب نظران قرار دارد اما پذیرش آن در گردشگری نسبتا جدید است. به دلیل ماهیت پراکنده بخش گردشگری، تصور می شود دستیابی به مشارکت تمامی ذینفعان از جمله جامعه مقصد، بسیار دشوار و یا غیرممکن است. لذا شناسایی و دسته بندی موانع می تواند بستر لازم برای تعامل و مشارکت هر چه مطلوب تر ذینفعان را فراهم کند. ابتدا با بررسی مبانی نظری موانع مشارکت جامعه ذینفع در برنامه های گردشگری استخراج گردید. سپس با مشارکت 10 نفر خبره بومی سازی انجام و میزان اهمیت موانع تعیین شد. به کمک رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری روابط ساختاری و با روش دیمتل میزان تاثیر گذاری و تاثیرپذیری موانع بدست آمد. پراکندگی و عدم تعامل ذینفعان، تحلیل نامناسب ذینفعان، چشم انداز ها و اولویت های واگرا، تفاوت در سیاست ها و رویه های عملیاتی، عدم هماهنگی بین ذینفعان، محدودیت منابع، عدم پیشرفت برنامه های توسعه پایدار، عدم توان مشارکتی جامعه، عدم اجماع در برنامه ها و وقفه و تاخیر در برنامه ها موانع اصلی مشارکت جامعه ذینفع در برنامه های گردشگری هستند که پراکندگی و عدم تعامل ذینفعان دارای بیشترین تاثیر و محدودیت منابع دارای بیشترین تعامل بوده است.کلید واژگان: گردشگری جامعه محور, موانع عملیاتی مشارکت ذینفعان, مدلسازی ساختاری تفسیریThe idea of community-based development has long been emphasized by experts, but its acceptance in tourism is relatively new. Due to the fragmented nature of the tourism sector, it is thought that achieving the participation of stakeholders of target community, is very difficult or impossible. Therefore, identifying and classifying barriers can provide the necessary basis for interaction and participation of stakeholders as much as possible. First, by examining the theoretical foundations, barriers to stakeholder participation in tourism programs were extracted. Then, with the participation of 10 experts, localization was performed and the importance of the obstacles was determined. With the help of interpretive structural modeling approach, the relationship between structural relations and the DEMATEL method was obtained. Scattering and lack of stakeholder interaction, inadequate stakeholder analysis, divergent perspectives and priorities, differences in stakeholder policies and procedures, lack of coordination among stakeholders, limited resources, lack of sustainable development plans, lack of community participation, lack of consensus on plans and delays In the programs, the main obstacles are the participation of the stakeholder community in tourism programs, in which the dispersion and lack of interaction of the stakeholders has had the greatest impact and the limited resources have had the most interaction.Keywords: community-based tourism, Operational barriers to stakeholder participation, Interpretive structural modeling
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر