-
بر اساس اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت، واقعیت و هویات خارجی از سنخ وجود هستند، نه از سنخ ماهیت. از نگاه حکمای قبل از صدرالمتالهین، ماهیت که دارای خارجیت است جای خود را به وجود و هستی می دهد و خود به اعتباریت تنزل می یابد. اما در این مساله، تفاسیر مختلفی از مفهوم «اصالت» و مفهوم «اعتباریت» وجود دارد که خود تاثیر خاصی در نوع نگاه به حقایق خارجی می گذارد. از جمله کسانی که دیدگاهش می تواند جایگاه خاصی داشته و حائز اهمیت باشد، دیدگاه شهید مطهری (رضوان الله علیه) است. ایشان در این باره معتقد است که آنچه هویات خارجی را تشکیل می دهد و خارج ساز است «وجود» می باشد. در مقابل، ماهیت امری ذهنی است که در جواب سوال از حقیقت هویت خارجی واقع شده و بر آن صدق حقیقی دارد، اما خود تحققی در خارج ندارد و موطن آن تنها در ذهن است؛ یعنی، وجود خارج ساز است و ماهیت ذهن ساز. به نظر می رسد از بین تفاسیر مختلف، همین نظر درست است که با روش تبیین و تحلیل و توصیف در مقام بررسی آن هستیم.کلید واژگان: اصالت, اعتباریت, وجود, ماهیت, منشا اثر, ذهن, خارجAccording to the primacy of existence and that quiddity is mentally constructed, the reality of what is there in the world is of existence, rather than of quiddity. Philosophers before Mulla Sadra were used to argue that quiddity was of objective reality, but after him it left its place to existence reducing itself to the mentally constructed concepts. Different interpretations of the concepts “Asalat” (primacy) and “I’tibariyyat” (mentally constructed) have a decisive role in our approaches to the objective things. Shahid Mutahari’s interpretation has a real significance for the issue. He argues that it is existence that makes the outside world and comprises the objective things. Contrariwise, quiddity is a mentally constructed concept as an answer to the question “what is it in its essence?” whose location is merely in the mind having no concrete reality in the outside world. That is to say, existence comprises the real outside world but quiddity makes the mental world. It seems from among all those interpretations that Mutahari’s is correct. Here the author has come to examine this interpretation through description analysis and explanation.Keywords: primacy, mentally constructed, existence, quiddity, the origin of effect, Mind, outside world
-
بی شک فلسفه اشراق نامی آشنا در اذهان فرهیختگان فلسفه و عرفان است. ولیکن متاسفانه دانشوران فلسفه، به حکمت اشراق آن طور که شایسته این علم است نپرداخته اند. شاید این بی مهری به جهت قرایتی است که صدرالمتالهین از حکمت اشراق ارایه نموده است که ایشان را اصالت ماهوی معرفی نموده است. اسناد اصالت ماهیت به شیخ اشراق در منظر صدرالمتالهین ازآن جهت است که صدرا، اعتباریت وجود شیخ را به معنای معقول ثانی منطقی تصور کرده است. لذا ایشان را اصالت الماهوی دانسته است و حال آنکه با قراین متعدد در دستگاه فلسفی شیخ اشراق می توان کشف کرد که مراد شیخ اشراق از اعتباریت وجود، معقول ثانی منطقی نیست تا این امر منجر به اصالت ماهوی دانستن ایشان گردد. بلکه مراد ایشان از اعتباریت، معقول ثانی فلسفی است و ایشان همان گونه که وجود را اعتباری و معقول ثانی فلسفی می داند، ماهیت را نیز اعتباری می داند. لذا اسناد اصالت ماهیت به ایشان، خبط عظیمی است که نسبت به فلسفه وی رخ داده است. این مقاله سعی دارد با قراین داخلیه و خارجیه ثابت کند که مراد از اعتباریت در کلام شیخ اشراق، معقول ثانی فلسفی است. لذا نسبت اصالت ماهیت به ایشان، نسبت ناصحیحی می باشد.
کلید واژگان: اشراق, اصالت ماهیت, معقول ثانی, اعتباریت وجود, سهروردیThe Illumination philosophy is an undeniably celebrated name in the minds of the cultivated in philosophy and mysticism. Nonetheless, they have not dealt with this school of philosophy duly. The reason for such negligence might be due to Mulla Sadra’s account of the Illumination philosophy; he has introduced Suhrawardi as one advocate of the primacy of quiddity theory. Such an ascription goes to the fact that Mulla Sadra equated Suhrawardi’s theory of existence as a mentally-constructed concept with logically secondary concept. This is while a closer look into several contexts of the issue in Suhrawardi’s philosophy proves that his meaning of existence as a mentally-constructed concept is different from logically secondary concept and thus he does not believe in the primacy of quiddity. Rather, his meaning of mentally-constructed concept is that it is philosophically secondary concept. Accordingly, as he considers existence a mentally-constructed and philosophically secondary concept, he regards quiddity mentally-constructed, too. As a result, the ascription of primacy of quiddity to Suhrawardi is a great mistake made in his philosophy. In their essay and through both internal and external contexts, the authors have tried to demonstrate that by mentally-construction, Suhrawardi means philosophically secondary concepts. Thus the ascription of primacy of quiddity to him is wrong.
Keywords: Ishraq (Illumination), primacy of existence, secondary intelligible (concept), that existence is mentally-constructed, Suhrawardi -
فصلنامه حکمت اسلامی، پیاپی 19 (زمستان 1397)، صص 128 -145فیلسوفان معتقدند معقولات اولی مفاهیم کلی ای هستند که مصادیق آن ها در خارج موجود است. بر خلاف معقولات ثانیه یا مفاهیم اعتباری که مصادیق آنها را در خارج نمی توان یافت. افرادی همچون شیخ اشراق که معتقد به اصالت ماهیت هستند، به دلیل اینکه وجود را امری غیر خارجی و صرفا ذهنی می دانند، آن را معقول ثانی می شمارند. اما با ظهور ملاصدرا و قول به اصالت وجود، باید وجود و صفات آن را معقول اول دانست؛ زیرا وجود حقیقتا در خارج موجود است. با این حال، هنوز فیلسوفان وجود و صفات آن را معقول ثانی می شمارند. البته وجوهی برای رفع این تناقض گفته شده که دیدگاه صحیح از نظر استاد فیاضی، سخن صدرالمتالهین است که وجود به معنای مصدری را اعتباری و معقول ثانی، و وجود به معنای اسم مصدری را حقیقی و معقول اول معرفی می کند. در وجوه دیگر، مفهوم کلی وجود از آن جهت که وجود با وصف کلیت در خارج موجود نیست، یا مفهوم جعلی وجود با توجه به اینکه حقیقت وجود به ذهن نمی آید معقول ثانی شمرده شده است و یا اینکه اصطلاح معقول ثانی فلسفی تغییر داده شده است به آنچه مابه ازاء مستقل ندارد، یا آنچه در درجه دوم فهمیده می شود و یا آنچه از مقایسه به دست می آید که همه این وجوه مخدوش است.کلید واژگان: وجود, معقول اول, معقول ثانی, اصالت وجود, اصالت ماهیت, استاد فیاضیHikmat - e - Islami, Volume:5 Issue: 19, 2019, PP 128 -145Primary intelligibles, philosophers hold, are general concepts whose referents exist in the external world. On the contrary, secondary intelligibles or mentally constructed concepts do not have referents in the outside world. People like Suhrawardi who believe in the real primacy of quiddity consider existence as a secondary concept because they hold that existence is merely constructed by the mind and thus is not real. On the other hand, after Mulla Sadra who vindicated the real primacy of existence, his followers were to consider existence and its attributes as primary concepts, because according to them it is existence that really exist by itself in the external world, rather than the quiddity. Nevertheless, they still believe that existence and its attributes are secondary intelligibles. A few solutions have been proposed to dispel that contradiction. Ayatullah Fayyazi holds that the correct view is that existence as an infinitive is a secondary intelligible and mentally constructed, but as a verbal noun is a primary one and real. Other views are: 1-the general concept of existence qua its generality is not real; 2- the fake concept of existence -viewing the fact that the reality of existence does not come into the mind- is regarded as a secondary intelligible; 3- the secondary philosophical intelligible is interpreted as a concept lacking any independent referent, or as concept secondarily understood, or as a concept made through comparison. All those solutions are invalid .Keywords: existence, primary intelligible, secondary intelligible, real primacy of existence, real primacy of quiddity, Ayatullah Fayyazi
-
فهم آرای ایمانوئل کانت و تلقی درست از آن ها تنها با توجه به فضای سوبژکتیویستی فلسفه نقادی وی امکان پذیر است. از این رو، در بررسی دیدگاه وی در باب وجود نیز به حتم باید بنیان های فکری او، مانند تفکیک نومن از فنومن و انسداد باب علم به نومن خارجی، لحاظ گردد.
کانت وجود را از ساحت واقعیت عینی خارجی به مقوله ذهنی فروکاسته و در ساحت ذهن نیز با انکار وجود اسمی (محمولی)، تنها وجود حرفی را پذیرفته است. بدین ترتیب، کانت وجود را ساحتی از ساحت های واقعیت به شمار نیاورده، آن را امری کاملا ذهنی می انگارد. در حیطه ذهن نیز، وجود مفهومی در کنار سایر مفاهیم نیست تا با حمل آن بر یک موضوع، مفادی به محتوای موضوع یاد شده افزوده شود بلکه وجود رابطی میان موضوع و محمول (در هلیت مرکب) یا خود موضوع (در هلیت بسیط) را وضع می کند.
کلید واژگان: کانت, نومن, فنومن, وجود معمولی, وجود حرفیImmanuel Kant's ideas and true understanding of them is possible only in the subjectivist context of his critical philosophy. In examining his view of existence therefore one must consider the foundations of his thought like distinction of the noumenal from the phenomenal world and inaccessibility of the former to human reason.Kant reduced existence from external and real domain to mental category in the domain of mind and denied the predicative existence acknowledging only copula existence. He thus regarded existence not as a dimension of reality but only as a mentally constructed matter. in the domain of mind therefore unlike other concepts the concept of existence when attributed does not add anything new to the content of the subject but only acts as a copula (a connective role) in compound propositions and posits the subject itself in simple propositions.Keywords: Kant, noumen, phenomenon, predicative existence, copulative existence -
مسئله اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت، پایه و اساس بسیاری از مسائل فلسفی است. این اصل، آن گونه که امروزه در حوزه های فلسفی وجود دارد، در مکتب اشراقی پرورده نشده است. با این وجود، سهروردی با توجه به قاعده فلسفی «فی عدم زیاده وجود علی الماهیه فی الخارج» در آثارش، و دلایلی که برای اثبات این قاعده، تحت عنوان دلایل اعتباریت وجود آورده، متهم به پذیرش قول اصالت ماهیت است. اما بحث اصالت وجود در آثار ملاصدرا با توجه به دلایلی که وی برای اثبات این اصل آورده و نیز، نقد ادله قائلان به اعتباریت وجود، به طرز روشنی بیان شده است. از آنجایی که آگاهی داشتن از این انتقادات در فهم بهتر و عمیق تر اصل اصالت وجود، مهم و موثر است، در این مقاله سعی بر این است که دلایل سهروردی بر اعتباریت وجود و نقدهای ملاصدرا بر آن بررسی شود.کلید واژگان: اعتباریت, اصالت, سهروردی, ملاصدرا, وجودPrincipality of Existence and the mentally positedness of quiddity is the issue constituting the foundation of many philosophical problems. This principle, as existing today in philosophical fields, has not been nourished in illumination school. Nevertheless, with respect to the principle of non-addition of existence over quiddity in external world in his works, and the arguments he has provided to prove this principle under the rubric of proofs on mentally positedness of existence, Suhrawardi is accused of accepting the notion of principality of essence. However, the discourse of the principality of existence in Mullā Ṣadrās works is clearly stated with respect to the proofs he has provided to prove this principle, and also due to his criticizing the arguments of those believing in mentally positedness of existence. In this article, it is tried to examine Suhrawardis proofs on mentally positedness of existence and Mullā Ṣadrās critiques on it.Keywords: mentally positedness, principality, Suhrawardi, Mullā Ṣadrā existence
-
The doctrine of asalat al-wujud (Principiality of Existence) is perhaps the most important basis of Mulla Sadra's philosophy. Mulla Sadra is mostly considered as the first founder of this doctrine. The doctrine of "principiality of existence and mentally-positedness of quiddity" has been interpreted in three ways" 1- quiddity is "existential limit" of existence; 2- quiddity is "mental limit" of existence"; and 3- quiddity is "the same as existence". The two first interpretations are caused by confusion between subject and object and confusion between epistemology and ontology. The best interpretation of the doctrine of "principiality of existence and mentally-positedness of quiddity" is the third interpretation according to which quiddity is "the same as existence". The author of the present article seeks to show that concerning "existence" and "quiddity" Aristotle is of an opinion which is the same as the third interpretation- "principiality of existence and mentallypositedness of quiddity". Having distinguished "existence" from "quiddity" in the mind, Aristotle claims for "sameness of existence and quiddity" in the external; world; and this is the same as Mulla Sadra's idea of "principiality of existence and mentally-positedness of quiddity".Keywords: existence, quiddity, principiality, mentally, positedness, principiality of existence, principiality of quiddity, existent, substance, form, cause, Aristotle, Mulla Sadra
-
فصلنامه حکمت اسلامی، پیاپی 19 (زمستان 1397)، صص 80 -101وقتی درباره امور رایج زندگی سخن می گوییم، گفتار ما مملو از بیان اموری است که اگر بخواهیم واقعیت فلسفی آنها را نشان دهیم، با پرسش های دقیقی مواجه می شویم که قبلا کمتر به آنها توجه شده است؛ اموری که سرتاسر زندگی انسان را اشغال کرده اند؛ مثل آدرس، خانه، محل کار، پول، سازمان، حساب بانکی، حوزه، دانشگاه، رئیس جمهور، تورم، نهادها و سنت های اجتماعی، قانون و... . البته این امور از قبیل امور فیزیکی یا دیگر واقعیت های عینی ای مثل اوصاف وجودی اشیاء نیست. بلکه از سنخ اموری هستند که اندیشمندان مسلمان آنها را امور اعتباری می نامند. به طور کلی، از مهم ترین و دشوارترین پرسش های فلسفی ای که درباره این امور مطرح است، تحلیل وجودشناختی آنهاست؛ اینکه آیا می توان آنها را واقعیت هایی در عالم وجود قلمداد نمود؟ موطن تحقق این امور کجا است؛ ذهن است یا خارج از ذهن؟ اگر ذهن است، ذهن فاعل معتبر است یا پذیرندگان امر اعتباری؟ ذهنی بودن امور اعتباری به چه معناست؟ چه نسبتی میان این امور ذهنی با دیگر امور ذهنی، طبیعی و فیزیکی برقرار است؟ این مقاله در قالب تحلیل های فلسفی و بر اساس مبانی رایج حکمت متعالیه، این نتیجه را می دهد که امور اعتباری، واقعیت هایی وابسته به فاعل های معتبری هستند که از طریق رابطه علی هستی بخشی موجود می شوند. در این رابطه، میان مصادیق عمل اعتبار و امر اعتباری تعدد خارچی وجود ندارد و واقعیت اعتباری وجودی ظلی نسبت به عمل اعتبار است.کلید واژگان: امور اعتباری, واقعیت های نهاد, واقعیت های اعتباری, ذهنی, ظلیWhen we come to speak about current issues of life, we realize that our speech is littered with many things the philosophical reality of which demands precise examination unprecedented. These issues have occupied our life altogether such as, address, home, place of work, money, organization, bank account, seminary school, university, president, inflation, social traditions and institutes, and law. Such issues are not like concrete or physical realities bearing existential characteristics; rather, they are called mentally constructed entities by the intellectuals. Generally speaking, the most difficult philosophical inquiry about those issues is their ontological analysis; i.e. can we consider them as the concrete entities in the outside world? Where is the residence of such issues? Is it inside or outside the mind? Were it the former, is it the mind of the agent or that of those who have accepted them? What does mentality mean when we say that something is mentally constructed? What is the relation between such things and other mental, natural, or physical things? Having followed up their study in the framework of philosophical analysis and according to the principles of Mulla Sadra’s metaphysics, the authors have arrived at the conclusion that mentally constructed entities are realities dependent on valid agents; they exist through the causa subsistendi, though. In this regard, there is no external plurality between mental act of construction and entities mentally constructed. The reality of mental constructions is no more than a shadowy existence to the mental act of constructionKeywords: mentally constructed entities, posited entities, mentally constructed realities, mental, shadowy
-
از مفاد اصل امکان شناخت و ریالیسم معرفتی، وجود ادراکاتی است که به صورت ذاتی از معلوم حکایت گری می کنند. اما ما در وجدان خود معانی ذهنی ای را می یابیم که نمی توان حکایت گری را ذاتی آنها دانست. هدف اصلی این مقاله، ارایه تبیینی هستی شناسانه از نحوه حکایت گری معانی و ادراکات غیرحقیقی در چهارچوب مبحث ملاک ثبوتی شناخت است. بنابراین پس از مروری بر مسایل و پیشنهادهای مرتبط با مسئله توضیح چیستی معانی ذهنی و نقادی آن ها مانند نظریه شبح، حکایت گری شانی و توضیح نفس شناختی حکایت گری، تلاش می شود برای توضیح «حکایت گری معانی و ادراکات حقیقی و غیرحقیقی»، چهارچوب واحدی ارایه دهد. دیدگاه مختار درباره مسئله حکایت گری معانی و ادراکات این است که معانی غیرحقیقی نه در عرض ادراکات حقیقی، بلکه در طول آن معانی از موضوع مورد مطالعه حکایت می کنند. این حکایت گری با توسعه مجازی و اعتباری مصادیق ادراکات حقیقی از واقعیت هایی صورت می گیرد که شباهت جزیی با معلوم ادراکات حقیقی دارند. در این پیشنهاد، هم «اعتبار» و هم «شباهت جزیی» در حکایت گری غیر ذاتی نقش دارد، ولی شباهت جزیی میان «صورت ذهنی» و «معلوم ادعایی» نیست. بلکه شباهت جزیی میان «محکی حقیقی» و «محکی ادعایی» وجود دارد. صورت ذهنی به صورت ذاتی حاکی از محکی حقیقی است و در قیاس با معلوم ادعایی حکایت گری اش غیر ذاتی دانسته می شود.کلید واژگان: ادراکات غیر حقیقی, معانی ذهنی, حکایت گری ذاتی, حکایت گری غیر ذاتی, اعتباریاتWhat is understood from the very possibility of knowledge and cognitive realism is the perceptions whose essences reveal the objects known. However, by introspection we may find some mental ideas whose essences fail to reveal anything. In their article, the authors mainly try to propose an ontological explanation of how mentally-constructed perceptions and ideas reveal something in the framework of the criterion of there-being [in contrast to the criterion of demonstration] of knowledge. Having reviewed the issues and suggestions related to the nature of mental ideas and their examination such as the theory of apparition, capability of revealing, and the explanation of the essence of revealing, the authors have tried to propose one single framework for the process of revealing of true and mentally-constructed perceptions and ideas. Their answer is that mentally-constructed ideas do not stand in line with true perceptions, but come after them in a hierarchical order. By virtual widening the scope of the referents of true perceptions, we may encounter semi-entities that partially resemble the objects of true perceptions. In this proposal, both “mental-construction” and “partial resemblance” play their role in the process of none-essential revealing; however, there is no partial resemblance between a “mental image” and the “so-called object known”. Rather, there is partial resemblance between “real referent” and “so-called referent”. A mental image reveals by essence the true object to be revealed, but in comparison to the so-called object known its revealing is none-essential.Keywords: unreal perceptions, mental ideas, essential revealing, none-essential revealing, mental constructions
-
فصلنامه حکمت اسلامی، پیاپی 27 (زمستان 1399)، صص 81 -106تحلیل نحوه سازگاری و انتشاء کثرت اسمایی و صفاتی از ذات واحد و بسیط حق تعالی، نخستین بار در حکمت متعالیه تبیین دقیق شده است. اما آیا می توان برداشت متعارف از کلام صدرالمتالهین مبنی بر انتزاع مفاهیم متعدد و متکثر از ذات واحد و نیز حقیقی بودن اسماء و صفات را نظر نهایی وی دانست یا نه؟
با بررسی و تحلیل مبانی حکمت صدرایی، این نتیجه به دست می آید که نه می توان انتزاع مفاهیم متکثر را از ذات حق تعالی در عین پذیرش بسیط الحقیقه بودن و وحدت حقه حقیقیه خداوند پذیرفت و نه می توان اسماء و صفات را به نحو منحاز حقایق عینی دانست و در عین حال قایل به عینیت ذات و صفات و مستجمع جمیع کمالات و کل الاشیاء بودن حضرت حق نیز شد. راه حل رفع این تعارض، ارایه نظریه «کثرت تحلیلی اسماء و صفات» است که بر اساس آن، چون وجود و موجود منحصر در ذات واحدی است که واجد جمیع کمالات نامتناهی وجودی است، این کمالات که از آنها تعبیر به صفات می شود از «تحلیل وجود» به دست می آید و بر وجود حمل می گردد.
در این رویکرد، بر خلاف نظریه انتزاع که در آن منتزع و منتزع منه (هردو) اصیل هستند، منتزع اعتباری و منتزع منه اصیل است و منطق حاکم بر رابطه ذات و صفات، نفی عینیت در عین نفی غیریت می باشد.کلید واژگان: اسماء و صفات الهی, تحلیلی بودن اسماء و صفات, حکمت متعالیهThe analysis of how multiple divine names and attributes issued from One Simple Essence and how they are compatible, for the first time, have been precisely explained in transcendent theosophy. However, is the celebrated interpretation of Mulla Sadra’s word his final view that multiple concepts have been abstracted from One Essence and whether those divine names are real?
The examination of foundations of transcendent theosophy helps draw the conclusion that we cannot embrace the abstraction of multiple concepts from Divine Essence once we have already acknowledged that He is truly One and His Essence is thoroughly simple; nor can we consider divine names separately as real entities once we have already acknowledged that the Essence and attributes are identical and that He encompasses all perfections and the doctrine that equates Allah with all what there is. The solution to this contradiction is the theory of “analytic multiplicity of divine names and attributes”, according to which those perfections -construed as attributes- are obtained from the “analysis of existence” and are thus applicable to existence, because existence and existent are inclusive to One Essence Who encompasses all infinite perfections of existence.
Contrary to the abstraction theory in terms of which both the abstracted and the origin of abstraction are genuine, in this approach the abstracted is mentally-constructed but the origin of abstraction is genuine and real. The logic working at the tie between the Essence and attributes is to negate identity (sameness) once negating alterity (otherness).Keywords: Divine names, attributes, that divine names, attributes are analytic, transcendent theosophy -
سهروردی در آثار برجسته خویش، با صراحت تام، به «اعتباریت وجود» رای داده است. او که بدرستی از آثار فارابی و ابن سینا، «عروض خارجی وجود بر ماهیت» را نتیجه گرفته بود، ضمن نقد برخی عبارات سینوی، دلایل متعددی بر دیدگاه خویش اقامه کرده است؛ اما برخی اساتید معاصر در مقام تحلیل عملکرد سهروردی، از پیشینه های وی در قول به «اعتباریت وجود» غفلت ورزیده و او را نخستین قائل به «اعتباریت وجود» دانسته اند. در پژوهش پیش رو، پس از گزارش اجمالی از دعاوی فارابی و ابن سینا در باب رابطه وجود و ماهیت در اشیاء امکانی، موضع نقادانه سهروردی در قبال آنان تشریح گردیده و آنگاه سه پیشینه برای باور وی به «اعتباریت وجود» بیان شده است. پیشینه های پنهان سهروردی در این مسئله، برخی مطالب بهمنیار و عمر خیام است که بدون ذکر نامی از آن دو، در ضمن دلایل اعتباریت وجود گنجانده شده و پیشینه آشکار او، متنی به نقل از ابن سهلان ساوی در المشارع و المطارحات است. از آنجا که بخش فلسفه کتاب حکیم ساوی در دسترس نیست، بنحو دقیق نمیتوان در باب کم و کیف تاثرات سهروردی از متفکران مذکور قضاوت نمود؛ اما بنابر مستندات موجود، اقتباسهای متعدد سهروردی از آثار بهمنیار در ابطال «عینیت خارجی وجود»، امری تردیدناپذیر است.کلید واژگان: عینیت وجود, بهمنیار, ابن سهلان ساوی, عمر خیام, عروض وجود بر ماهیت, اعتبارات عقلیHistory of Philosophy, Volume:9 Issue: 2, 2018, PP 125 -146Suhrawardi explicitly confirmed the “mentally-positedness of existence” in his most important works. He had correctly concluded the “external occurrence of existence to quiddity” from the works of Farabi and Ibn Sina and, while criticizing some of Ibn Sina’s words, had adduced several arguments for his own view. However, some contemporary scholars, when analyzing his standpoints, have ignored his background regarding the mentally-positedness of existence and introduced him as the first person who advocated this view. In the present paper, after a brief account of Farabi’s and Ibn Sina’s arguments concerning the relationship between existence and quiddity in possible things, the authors have analyzed Suhrawardi’s critical approach to this issue and then referred to three different sources for his belief in the mentally-positedness of existence. His hidden sources in this regard consist of some of the words of Bahmanyar and Omar Khayyam which he has quoted without citing the names of these two scholars in order to support his own arguments for the mentally-positedness of existence. His obvious source is a text written by Ibn Sahlan Sawi in al-Mashari’ wa’l-mutarihat. Since the philosophy section of Hakim Sawi’s book is not available, one cannot correctly judge the quality and quantity of the influence of above-mentioned thinkers on Suhrawardi. Nevertheless, available evidence demonstrates the certainty of his frequent adaptations of Bahmanyar’s works on the rejection of the “external objectivity of existence”.Keywords: objectivity of existence, Bahmanyar, Ibn Sahlan Sawi, Omar Khayyam, occurrence of existence of quiddity, intellectual mentally-posited things
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر