به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

احمد حسنی رنجبر

  • فرح صفری نیا، ناهیده گندمی کال *، احمد حسنی رنجبر

    دیوان عطار نیشابوری عارف و شاعر بزرگ ایرانی، همواره موردتوجه دوستداران شعر و ادب بوده و بسیاری از ناقدان و پژوهشگران به بررسی و تحقیق پیرامون این اثر پرداخته اند و مترجمانی از کشورهای اروپایی و عرب نیز به آن روی آورده اند. ظرافت هایی در معنی و مفهوم اشعار این شاعر فارسی زبان نهفته است که در برخی موارد، زمینه ساز ارائه دیدگاه هایی شده است؛ بنابراین تاثیر شعر او به ایران و ادب فارسی محدودنمی شود. دیرزمانی است که اشعار وی، توجه دانشمندان و صاحب نظران آن سوی مرزها، از جمله، جهان عرب را به خود جلب نموده و به دنبال آن، آثار ایشان چندین بار به زبان های مختلف از جمله زبان عربی برگردانده شده است و بررسی و نقد این ترجمه ها ضروری به نظرمی رسد. پژوهش حاضر در پی آن است تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی، ترجمه غزلیات عرفانی دیوان عطار را به زبان عربی مورد بررسی و واکاوی قرارداده و با مقایسه متن اصلی با ترجمه علی عباس زلیخه به بیان مسائلی چون اشتباه در فهم، حذف و معادل گزینی نامناسب بپردازد تا از این رهگذر برای مخاطب روشن شود که بار معنایی واژگان و تعابیر به زبان مقصد چگونه منتقل شده و برگردان مترجم از عهده انتقال مفاهیم به خواننده برآمده یا با نارسایی همراه است؟

    کلید واژگان: عطار, ترجمه, غزل, عرفان, علی عباس زلیخه, عشق
    Farah Safarinia, Nahideh Gandomikal*, Ahmad Hasani Ranjbar

    Divan of Attar Nishabouri, a mystic and a great Iranian poet, has always been of interest to lovers of poetry and literature, and many critics and researchers have studied and researched this work, and translators from European and Arab countries have also turned to it. There are subtleties in the meaning and meaning of this Persian poet's poems, which in some cases have become the basis for presenting views; Therefore, the influence of his poetry is not limited to Iran and Persian literature. For a long time, his poems have attracted the attention of scholars and experts across the borders, including the Arab world, and following that, his works have been translated several times into different languages, including Arabic, and the review and criticism of these translations is necessary to It seems The present study seeks to analyze and analyze the translation of Attar's mystical lyrics in Arabic based on the descriptive-analytical method, and by comparing the original text with the translation of Ali Abbas Zelikheh, to express issues such as mistakes in understanding, omissions and The equivalent should be chosen inappropriately so that it becomes clear to the audience that the meaning of the words and expressions is transferred to the target language, and is the translation of the translator responsible for conveying concepts to the reader or not

    Keywords: Attar, Translation, Sonnet, Mysticism, Ali Abbas Zelikheh, Love
  • غلامحسین خدایار، احمد حسنی رنجبر *، اشرف شیبانی اقدم
    زمینه و هدف

     خواجوی کرمانی یکی از چهره های شاخص ادب فارسی در قرن هشتم، با پیروی از نظامی گنجوی به سرودن منظومه هایی از قبیل «روضه الانوار»، «گوهرنامه» و «کمال نامه» پرداخته تا از این طریق به شیوه پیشینیان خود آموزه های اخلاقی را با بیانی منظوم و دلنشین به مخاطب انتقال دهد. وی در این زمینه به دو شیوه متفاوت عمل کرده است؛ به این معنا که گاهی این آموزه ها بصورت مستقیم و از زبان خود شاعر و گاه نیز بصورت غیرمستقیم و از زبان شخصیتهای داستانی مطرح شده است. «روضه الانوار» منظومه ای عرفانی، اخلاقی و اجتماعی در بحر سریع، بر وزن مخزن الاسرار نظامی و در بیست مقاله تدوین شده که هریک از آنها در موضوع خاصی است و با حکایتی تبیین و تایید میشود.

    روش مطالعه

     پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام شده است.

    یافته ها

     خواجوی کرمانی در منظومه «روضه الانوار» به آرایش لفظ و آوردن کنایات و استعارات تازه و نو در مقدمه و سرآغاز مقالات بیست گانه اهتمام کرده و میل به هنرورزی با هر شیوه و شگرد ممکن، در اثرش مشهود است. خواجو در این منظومه با توصیف احوال و روحیات شخصیتها، حکایات را، که غالبا از حد پرسش و پاسخی نمیگذرد، بسط میدهد و گفتگو را گاهی تا 49 بیت روایت میکند. دلبستگی به موسیقی کلمات و هم آوایی واژه ها و تناسب واجها، صفت شاخص و محسوس در این اثر خواجو است؛ تا آنجا که گویی اندیشه شاعر حرکت خود را از موسیقی واژ ه ها آغاز میکند. اهتمام به ایراد سخنان حکمت آمیز و مثل گونه و کاربرد مثل را هم باید از ویژگیهای اصلی این منظومه برشمرد. یافته های پژوهش نشان میدهد که نخلبند شاعران در میان آرایه های ادبی در حوزه بدیع بیش از هر چیز بر انواع جناس، واج آرایی، انواع تکرار، تاکید و تضاد تمایل دارد و در سطح آرایه های بیانی نیز تشبیه و استعاره مصرحه در کلام وی بیشترین بسامد را دارند.

    نتیجه گیری

     خواجوی کرمانی در منظومه «روضه الانوار» از طریق آمیختن مضامین اجتماعی و اخلاقی با مفاهیم و آموزه های عرفانی، رنگ وبویی «صوفیانه» به منظومه خود بخشیده و شخصیتهای وی در این حکایات، که اغلب از صوفیان شناخته شده هستند، بعنوان ابزاری برای ترغیب مخاطب و تاثیر این آموزه ها بر روح و جان وی به کار رفته اند. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که خواجو در این منظومه نیز از شیوه خود در شخصیت پردازی منظومه های غنایی غفلت نکرده و شخصیتهایی مانند «لیلی و مجنون» نیز در برخی حکایات این منظومه در ردیف شخصیتهای اصلی نقش آفرینی میکنند.

    کلید واژگان: خواجوی کرمانی, منظومه های تعلیمی, روضه الانوار, آموزه های اخلاقی. سبک-شناسی
    Gh. Khodayar, A. Hasani Ranjbar*, A. Shibani Aghdam
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Khajo-ye Kermani, one of the leading figures of Persian literature in the 8th century, followed Ganjavi's method to compose poems such as "Rouzeh al-Anwar", "Goharnameh" and "Kamalnameh" in order to express his style in this way. His predecessors should convey their moral teachings to the audience with an orderly and pleasant expression. He has acted in two different ways in this field; In the sense that sometimes these teachings are presented directly from the poet's own language and sometimes indirectly from the language of fictional characters. "Rouzeh al-Anwar" mystical, moral and social systems in the fast sea, based on the weight of military secrets and compiled in twenty articles, each of them is on a specific topic and is explained and confirmed with an anecdote.

    METHODOLOGY

    The present research was carried out in a descriptive-analytical manner using library resources.

    FINDINGS

    Khajo-ye Kermani, in the "Rouzeh al-Anwar" system, paid attention to the arrangement of words and bringing in new and new allusions and metaphors in the introduction and beginning of twenty articles, and the desire to be artistic in any possible way is evident in his work. In this poem, Khajo expands the stories that often do not exceed the limit of questions and answers by describing the states and moods of the characters, and narrates the conversation sometimes up to 49 verses. The attachment to the music of words and the harmony of words and the appropriateness of expressions is a significant and noticeable feature in this work of Khajo. As if the poet's thought starts its movement from the music of words. Paying attention to the use of wise words and similes and the use of similes should be considered as one of the main features of this system. The findings of the research show that Nakhleband poets among the literary arrays in the domain of innovation tend more than anything to all kinds of puns, phonemes, repetitions, emphasis and contrast, and at the level of expressive arrays, simile and the metaphor of the expression have the highest frequency in his words.

    CONCLUSION

    The results of this research indicate that Khajo-ye Kermani in the "Rouzeh al-Anwar" system, by mixing social and moral themes with mystical concepts and teachings, gave a "mystical" color to his system and his characters. In these anecdotes, which are mostly from well-known Sufis such as Bayazid Bastami, Junaid Baghdadi and Abu Bakr Shebli, they are used as a tool to persuade the audience and the effect of these teachings on his soul and soul. Of course, it is also necessary to mention that in this poem, Khajo did not neglect his style of characterization of lyrical poems and characters like "Laili and Majnoon" also play a role in some of the stories of this poem among the main characters.

    Keywords: stylistics, Khajo-ye Kermani, didactic systems, Rouzeh al-Anwar, moral teachings
  • غلامحسین خدایار، احمد حسنی رنجبر*، اشرف شیبانی اقدم

    هر یک از انواع ادبی به اقتضای درون مایه خود شاخص های «صوری» و «محتوایی» خاصی را دارند که آن ها را از سایر انواع ادبی متمایز می سازد. خواجوی کرمانی از جمله شعرایی است که در ساختار منظومه های غنایی به جنبه حماسی و تعلیمی کلام نیز توجه داشته؛ اما شاخص ها و مولفه های «ادبیات غنایی» در این منظومه ها آشکارتر است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که ساختار روایی منظومه «گل و نوروز» تا چه اندازه با مولفه های ادب غنایی از دیدگاه رویکردهای زبان شناختی و ادبی قابل انطباق است؟ یافته ها حاکی از آن است که در بافت متنی این منظومه «کارکرد شعری و ادبی» متن نشان از غلبه نقش «عاطفی زبان» بر نقش «ارجاعی» آن دارد. عوامل بسیاری در این منظومه قابل برشمردن هستند که در جهت تقویت «عنصر غنایی» متن مطرح شده اند و «بعد روایی» آن را در وهله بعد قرار داده اند. عواملی مانند «ترکیبات و تعبیرات غنایی» ، «توصیفات نرم و لطیف»، «فضای غم آلود و انزواطلبی» ، «کنشگری عاشق و معشوق» ، «نداشتن ارجاع برون متنی پیچیده» ، «ساختار نحوی ساده جملات» ، «تک گویی های درونی شخصیت اصلی» ، «کاربرد متعدد عناصر بیانی از جمله استعاره و تشبیه» ، «توصیف صحنه های رزم و بزم» مهم ترین نمودهای تبلور این نقش در منظومه «گل و نوروز» هستند. علاوه بر این نوع پردازش شخصیت ها مانند شخصیت «قهرمان» ، «شرور» ، «یاریگر» ، «شاهزاده خانم» ، «خیرخواه و ناصح» و درون مایه روایت مانند «خواب دیدن»، «سفر»، «وجود موانع بسیار در مسیر وصال» ، «درگیری با اژدها و...»، نیز با هدف تقویت عنصر غنایی متن به کار رفته اند.

    کلید واژگان: نقش شعری و عاطفی زبان, مولفه های ادب غنایی, عناصر صوری و محتوایی, منظومه گل و نوروز
    GholamHossain Khodayar, Ahmad Hasani Ranjbar *, Ashraf Sheibani Aqdam

    Each literary convention has some thematic as well as stylistic features that differentiates it from other conventions. Khajavi Kermani is one of the poet who pays particular attention to the epic as well as didactic aspects in his lyric poems. This descriptive-analytical study seeks to answer the question to what extent the narrative structure of Khaji Kermani's poem "Flowers and Nowruz" is compatible with the components of lyrical literature from the point of view of linguistic and literary approaches? Findings indicate that in the textual context of this system, the "poetic and literary function" of the text shows the dominance of the role of "emotional language" over its "referential" role. There are many factors that can be enumerated in this collection that have been proposed in order to strengthen the "lyrical element" of the text and have put its "narrative dimension" in the next place. Factors such as "lyrical compositions and interpretations", "soft and delicate descriptions", "sad and isolationist atmosphere", "loving and beloved action", "lack of complex extra-textual reference", "simple syntactic structure of sentences", and "fragment" The main expressions of the main character","multiple uses of expressive elements such as metaphor and simile","description of battle scenes and feasts" are the most important manifestations of the crystallization of this role in the poem" Flower and Nowruz". In addition to this type of processing of characters such as "hero", "villain", "helper", "princess", "benevolent and advisor" and the theme of the narrative such as "dreaming", "journey", "existence of obstacles" "In the path of carpentry", "conflict with the dragon, etc.", have also been used with the aim of strengthening the lyrical element of the text.

    Keywords: Poetic, emotional role of language, Features of lyrical literature, formal, content elements, Poetry collection Flower, Nowruz
  • پروین جعفریان، علی اصغر حلبی، احمد حسنی رنجبر
    هدف و زمینه

    فیاض لاهیجی از متکلمان و فیلسوفان برجسته شیعه در قرن یازده هجری و از شاگردان ملاصدرا و میرداماد است که آثار متعددی درزمینه فلسفه و کلام اسلامی دارد. همچنین وی از شاعران سبک هندی است که حدود دوازده هزار بیت در قالبهای گوناگون دارد. براساس جستجوی نگارندگان تا کنون درمورد اشعار او بررسی سبک شناسانه انجام نشده است. هدف این جستار، بررسی سبک شعر او در سه سطح زبانی، ادبی و فکری است.

    روش مطالعه

    این پژوهش براساس شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است.

    یافته ها

    براساس یافته های این پژوهش، شعر فیاض در مقایسه با دیگر شاعران سبک هندی، دارای نازک خیالیها و مضمونسازیهای پیچیده و دیرفهم نیست. زبان شعری او ساده و روان است و اصطلاحات و تعبیرات عامیانه چشمگیری در آن مشاهده نمیشود. فیاض همچنین بشدت متاثر از عرفا و تعالیم آنهاست و تاثیر معارف عرفانی و صوفیانه، بر تحلیلها و تقریرهای وی از مسایل کلامی، در مواضع متعددی مشاهده میشود.

    نتیجه گیری

    ردیف در شعر فیاض تنوع بسیاری دارد و جناس، پارادوکس و اسلوب معادله در میان صنایع بدیعی در شعر او فراوانی بیشتری دارد. تشبیه و انواع آن نیز در میان صنایع بیانی، در صدر قرار دارد. مضمون عمده قصاید او مدح و منقبت ایمه اطهار بوده و بنمایه غزلیاتش عشق است. مشخصات عشق، عاشق و معشوق در این اشعار تقریبا متناسب با مکتب عراقی است و عاشق چهره ای نگونبخت، ناکام، و قانع دارد. معشوق نیز در اوج بی اعتنایی و بیرحمی به سر میبرد. همچنین عرفان قلندرانه و نکوهش ظاهرپرستی در دینداری و ریا و تزویر نیز در میان اشعار او به چشم میخورد. او در انواع قالبهای شعری مانند قصیده، غزل، مثنوی، رباعی، ترجیع بند، و ترکیب بند شعر سروده است.

    کلید واژگان: فیاض لاهیجی, سبک هندی, شعر دوره صفویه
    P. Jafarian, A.A. Halabi*, A. Hasani Ranjbar
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Fayyaz Lahiji is one of the prominent Shia theologians and philosophers in the eleventh century of Hijri and one of the students of Mulla Sadra and Mir Damad, who has many works in the field of Islamic philosophy and theology. Also, he is one of the poets of the Indian style in the 11th century of Hijri, who has about eleven thousand verses in various styles. According to the authors' search, no stylistic analysis has been done on his poems. The purpose of this essay is to examine his poetry style in three levels: linguistic, literary and intellectual.

    METHODOLOGY

    This research is based on descriptive-analytical method.

    FINDINGS

    Based on the findings of this research, compared to other poets of Indian style, Fayyaz's poetry does not have subtle imaginations and complex and slow-to-understand themes. His poetic language is simple and fluent, and there are no significant idioms and slang expressions in it. Fayyaz is also heavily influenced by mystics and their teachings, and the influence of mystical and Sufi teachings on his analyzes and interpretations of theological issues can be seen in several positions

    CONCLUSION

    The row in Fayyaz's poetry is very diverse, and puns, paradoxes, and the style of equation are more abundant among the creative arts in his poetry. Simile and its types are also at the top among expressive industries. The main theme of his poems is the praise and praise of the imams of Athar, and the theme of his lyrics is love. The characteristics of love, lover, and beloved in these poems are almost in accordance with the Iraqi school, and the lover has an unfortunate, unsuccessful, and satisfied face. Beloved is also at the peak of indifference and cruelty. Also, the mysticism of Qalandariye and the condemnation of appearances in religiosity and hypocrisy can also be seen in his poems. He has written poetry in all kinds of poetry formats, such as qasida, ghazal, masnavi, quartet, tarjieband, and composition.

    Keywords: Fayyaz Lahiji, Indian style, Safavid period poetry
  • غلامحسین خدایار، احمد حسنی رنجبر*، اشرف شیبانی اقدم

    منظومه های عاشقانه شعر فارسی از بسترهای مناسبی هستند که می توان از طریق مطالعه آن ها به شناخت و درک «ساختار روایی متون غنایی» دست یافت. از همان آغاز شعر فارسی بزرگانی مانند فخرالدین اسعد گرگانی به طبع آزمایی در این عرصه پرداخته و آثاری را خلق کرده اند که از نظر ساختار روایی با الگوهای قصه های عامیانه انطباق دارند. خواجوی کرمانی نیز به تبعیت از افرادی مانند نظامی گنجوی، مثنوی هایی آفریده که با الگوهای روایی نظریه پردازان امروزی قابل مطالعه و موشکافی است. مثنوی های «همای و همایون» و «گل و نوروز»  از آثار خواجوی کرمانی در قرن هشتم هستند که به شرح عشق و سوز و گداز دو شاهزاده ایرانی و شامی نسبت به دختران «قیصر روم» و «پادشاه چین» می پردازند. با توجه به طبقه بندی انواع ادبی، این دو منظومه را می توان در گروه «رمانس» جای داد. این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی به یافتن شواهد و مثال هایی از دیدگاه های ژرار ژنت در آثار غنایی خواجوی کرمانی پرداخته و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که در ساختار روایات مثنوی های عاشقانه خواجوی کرمانی، کدام یک از مولفه های مورد نظر ژرار ژنت قابل بررسی هستند؟ روایت شناسی یا دستور زبان روایت، با بررسی فرم یک اثر ادبی می کوشد به نظام معنایی ای فراتر از متن دست یابد و گفتار روایی یا متن را فهم پذیر کند. روایت شناسی مجموعه ای از احکام کلی درباره سبک های روایی، نظام های حاکم بر روایت یا داستان گویی و ساختار پیرنگ است. ژنت برای توصیف و تحلیل ساختارهای متون ادبی پنج مبحث را مهم می داند: نظم، تداوم، بسامد، وجه و لحن. این پنج عامل در چارچوب نظریه «زمان در روایت» جای می گیرند. پژوهش حاضر این پنج مبحث را در ساختار روایی دو مثنوی «همای و همایون» و «گل و نوروز» شرح و واکاوی می کند. یافته ها حاکی از آن است که منظومه های مورد تحلیل، ساختار داستانی و روایی استواری دارند و این پنج مبحث به وضوح در آن ها نمود یافته است. شکل لحظه ای و خطی روایت بدون ارجاع به گذشته، شتاب مثبت و ثابت، وجود تکرار و بسامد، پرداختن به جزییات و... از جمله این مولفه ها هستند.

    کلید واژگان: ساختار روایت, دیدگاه ژرار ژنت, همای و همایون, گل و نوروز
    Gholamhossain Khodayar, Ahmad Ranjbar *, Ashraf Sheibaniaghdam

    Masnavis "Homay and Homayun" and "Gol and Nowruz" are among the works of Khajoo –e-  Kermani in the 8th century, which describe the love and passion of two Iranian and Shami princes for the daughters of "Caesar of Rome" and "King of China". . According to the classification of literary types, these two poems can be placed in the "romance" group. In a descriptive-analytical way, this research deals with finding evidence and examples of Gerard Genet's views in the lyrical works of Khajovi Kermani and tries to answer the question that in the structure of the love stories of Khajovi Kermani, which of the components Can Gerard Genet's opinion be checked? Narratology or narrative grammar, by examining the form of a literary work, tries to achieve a semantic system beyond the text and make the narrative speech or text understandable. Narratology is a set of general rules about narrative styles, systems governing narration or storytelling, and plot structure. Genet considers five topics important for describing and analyzing the structures of literary texts: order, continuity, frequency, aspect and tone. These five factors are included in the framework of the "time in narrative" theory. The present research describes and analyzes these five topics in the narrative structure of two masnavis "Homay and Homayun" and "Gol and Nowruz". The findings indicate that the analyzed systems have a stable story and narrative structure and these five topics are clearly expressed in them. Among these components are The instantaneous and linear form of the narrative without reference to the Past, Psitive and Fixed acceleration, Existence of repetition and Frequency, addressing the details,…

    Keywords: narrative structure, Gerard Genet, Homay, Homayun, Golaud Nowruz
  • خدیجه مرتضایی، احمد حسنی رنجبر*، مهدیه صالحی
    نقد کهن الگویی متون ادبی، از منظر انسان شناسی و معرفت شناسی از آن رو که عمق و ژرفای اندیشه شاعر یا نویسنده را نشان می دهد، نقدی ارزشمند به شمار می آید. نظامی، شاعر بزرگ ایرانی، جزو معدود داستان پردازانی است که بر ویژگی های روانی شخصیت های داستانش تامل می کند و ایستایی و پویایی آنان را در پیوند با «آنیما و آنیموس»، توضیح می دهد. در این مقاله شخصیت های اصلی دو داستان، خسرو و شیرین و لیلی و مجنون، با بهره گیری از نظریه کهن الگویی یونگ، که خود بخشی از نظریه فردانیت اوست. برای بازنمود تاثیر طبیعت زنانه مردان و طبیعت مردانه زنان بر روان آنان، بررسی شده است. اطلاعات مربوط به موضوع با استفاده از روش کتاب خانه ای به دست آمده و سپس با بهره گیری از روش تحلیلی توصیف شده است. این دو داستان نشان می دهند که نظامی، بی آن که از نظریه های یونگ آگاهی داشته باشد، همسو با او، بر نقش زنان در ایجاد تحول در شخصیت مردان، تاکید ورزیده است. این پژوهش نشان می دهد که زنان داستان، شیرین و لیلی، البته با تفاوت های چشم گیری که در آن ها دیده می شود، توانسته اند، مردان خود را چنان متحول نمایند که در انتهای داستان، به انسان هایی متفاوت با آن چه در آغاز بوده اند، تبدیل یابند.
    کلید واژگان: آنیما و آنیموس, نظامی, خسرو و شیرین, لیلی و مجنون
    Khadigeh Mortezaie, Ahmad Hasani Ranjbar *, Mahdiyeh Salahi
    The critique of the archetype of literary texts is a valuable critique from an anthropological and epistemological point of view because it shows the depth of the poet or writer's thought. Nezami, the great Iranian poet, is one of the few storytellers who reflects on the psychological characteristics of the characters in his story and explains their stagnation and dynamism in connection with "Anima and Animos". In this article, the main characters of the two stories, Khosrow and Shirin and Lily and Majnoon, using Jung's archetypal theory, which is part of his theory of individuality, to examine the influence of men's feminine nature and women's masculine nature on their psyche has been. The relevant information is obtained using the library method and then described using the analytical method. These two stories show that Nezami, without being aware of Jung's theories, simultaneously emphasized the role of women in transforming men's personalities. This study shows that the women of the story, Shirin and Lily, of course, with the significant differences that can be seen in them, have been able to transform their men in such a way that at the end of the story, they become different human beings than at the beginning, have been become.
    Keywords: Anima, Animos, Nezami, Khosrow, Shirin, lily, majnoon
  • خدیجه مرتضایی*، احمد حسنی رنجبر
    این مقاله به بررسی و مقایسه سیمای زن در اشعار دو شاعر بزرگ، نظامی و سعدی، از دیدگاه نقد سیمای زن می پردازد. این دیدگاه ها در مورد مدح و ذم ها درباره زن جایگاه بارزی پیدا می کند. در جستار حاضر تلاش بر آن است تا با بررسی صفات زن در اشعار این دو شاعر به سیمای حقیقی زن در آن دوران پی ببریم و با اشاره به پاره ای از اشعار به دیدگاه حقیقی آن ها درباره زن عینیت بخشیم و نشان دهیم که در بسیاری از اوقات تنها تاثیر اوضاع اجتماعی نیست که موجب نگاه مردسالاری در نویسنده یا شاعر می شود، بلکه خصلت های فردی، خانوادگی، محیط و باورهای سنتی بسیار موثر است. در این مقاله ابتدا نکات مثبت سپس جنبه های منفی زنان مورد بررسی قرار گرفته است. در نقد شخصیت زنان در آثار نظامی و سعدی می توان گفت که شخصیت های اصلی زنان شامل مهین بانو، شیرین، مریم، شکر، نوشابه بردعی و ماریه قبطی می باشند و در آثار سعدی از زن خاصی نام برده نشده است.
    کلید واژگان: ادبیات عامیانه و نیمه عامیانه, کلاسیک, غنایی, پارسایی, زیبایی
    Khadijeh Mortezaei *, Ahmad Hassani Ranjbar
    The present article studies and compares the image of woman in two great poets - Nezami and Saadi – poetries from the critiqual perspective of woman image. These views are prominent on praise and guilt about women. The research tries to find the true image of women in that period by studying the attributes of women in the poems of the abovementioned poets and to objectify their true views about women by referring to some of the poems,  and show that in many cases not only the influence of social conditions makes the writer or poet look patriarchal, but rather the individuals, family, environment and traditional beliefs. The article initially studies the positive points and then the negative aspects of women. Criticizing the character of women in Nezami and Sa’adi's works, it can be claimed that the main characters of women include Mahin Banu, Shirin, Maryam, Shekar, Noshabeh Bardei and Maria Al-Qibtiyya, no specific woman is mentioned in Saadi's works.
    Keywords: folk, semi-folk literature, classical, lyrical, righteousness, Beauty
  • حجت رشیدی، احمد حسنی رنجبر*، شروین خمسه
    راحه الصدور و آیه السرور (تالیف حدود 603 قمری)، کتابی تاریخی از محمدبن علی بن سلیمان راوندی است در تاریخ آل سلجوق. این کتاب علاوه بر فواید تاریخی، از باب سلاست انشا و اشتمال بر اطلاعات فراوان اجتماعی در شمار معتبرترین و سودمندترین کتاب های فارسی پیش از حمله مغول است. می توان موضوع فر در این اثر را با آثار دیگر زبان فارسی مقایسه و تطبیق داد. یکی دیگر از آثار معروف زبان فارسی، تاریخ بیهقی اثر ابوالفضل بیهقی است که کتابی تاریخی - ادبی بوده، و موضوع اصلی آن تاریخ سلطنت مسعود اول پسر محمود غزنوی است. از این رو می توان موضوع فر را در تطبیق دو اثر مورد نظر جست. این موضوع در دو اثر جلوه خاصی دارد. مهم ترین پرسش مطرح در این جستار این است که نگاه دو نویسنده به اسطوره فر چگونه است؟ بدین نتایج رسیده ایم که هر چند در راحه الصدور و تاریخ بیهقی موضوع اسطوره فر قابل مشاهده و ردیابی است، اما نگاه نویسندگان آن دو به این موضوع در مصادیق و مفاهیم متفاوت است. اسطوره فر در راحه الصدور در قالب خویشکاری، نمودهای بصری، تایید الهی و تصریح به واژه فر ارایه شده است و در تاریخ بیهقی بیشتر در قالب و پوشش تقدیرگرایی، نمود آیین هایی چون جشن مهرگان، قدرت شیرگیری مسعود و...این تحقیق به شیوه تحلیل محتوایی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.
    کلید واژگان: فره ایزدی, راحه الصدور و آیه السرور, تاریخ بیهقی, راوندی, بیهقی
    Hojat Rashidi, Ahmad Hasani Ranjbar *, Shervin Khamse
    Rahat-Al-Sodour and Ayat-Al-Sorour (603Ah.) is a historic book by Mohammad-Ibn-Ali-Ibn-Soleiman Raavandi in Seljuk dynasty. In addition to its historic advantages, from its perspicuity of composition and intricacy of the abundant social information, this book is considered as one of the most authentic and beneficial Persian books before the Mongol attack.  The topic of charisma could be compared in this work with the other Persian-language works. One of the other famous Persian-language works is Beihaghi’s History, which had been authorized by Abolfazl Beihaghi, as a historic-literary book, and its main topic is the history of the first Masoud monarchy as the son of Mahmoud Ghaznavi. Therefore, charisma topic could be investigated in comparing these two given works. This topic has a particular glitter in both works. The most significant question mentioned in this query is that how are both authors’ viewpoints to the charismatic myth? It is concluded that although in Rahat-Al-Sodour and Beihaghi’sHistory, the topic of charismatic myth is obvious and traceable, their both viewpoints to this topic is different in concepts and application. The charismatic myth in Rahat-Al-Sodouris presented in the form of function, visual manifestation, celestial endorsement, and stipulation to the charismatic lexicon and in Beihaghi’s History is more conducted in the form and vesture of celestial fatalism, some ceremonial manifestation such as Mehregan festival, the power of hunting the Lion by Masoud, and etc. This research is conducted by the content analysis and using the library-based sources.
    Keywords: Charisma, Rahat-Al-Sodour, Ayat-Al-Sorour, Beihaghi’s History, Raavandi, Beihaghi
  • حجت رشیدی*، احمد حسنی رنجبر، شروین خمسه
    هدف مقاله ی حاضر، تحلیل و تبیین جلوه های فر در دو کتاب عتبه الکتبه و تاریخ جهانگشای جوینی است. این دوکتاب، از جمله آثار مهم و ارزشمند زبان فارسی می باشند که علاوه بر فواید تاریخی، از باب اطلاعات فراوان ادبی و اجتماعی در شمار معتبرترین و سودمندترین کتاب های فارسی به شمار می روند. اسطوره ی فر یا فره، از مهم ترین ارکان اندیشه ی سیاسی ایران باستان و یکی از مولفه های اصلی مفهوم شاه آرمانی است. فر، نشان تایید الهی است و فروغی است که بر دل هرکس بتابد از همگنان برتری می یابد. به سبب تابش این فروغ است که شخص می تواند به پادشاهی برسد و شایسته ی تاج و تخت گردد. اسطوره فر از دوران باستان به بعد، دچار تغییرات و دگرگونی هایی در کیفیت و کارکرد خود شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، فره باوری در دو کتاب مورد نظر، در جریان رویدادهای کلان مربوط به شاهان و بعضی خصوصیات و رفتارهای آنان، جلوه می کند. در این تحقیق، پژوهشگر جلوه های فر را در چهار زمینه ی استعمال صریح واژه ی فر، نمودهای بصری فر، خویشکاری فر و نمود فر به شکل تایید الهی به شیوه ی تحلیل محتوایی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نشان داده است.
    کلید واژگان: عتبه الکتبه, تاریخ جهانگشا, شاه آرمانی, فره
    Hojat Rashidi *, Ahmad Hasani Ranjbar, Shervin Khamseh
    The present article aims to analyse Charisma in Atab-al-Katabeh book as well as in Joveini’s Jahangosha History. Besides their historical efficacies, these two books are among the most valuable Persian books which are considered, from the abundant literary and social information, as the most authentic and most worthwhile Persian books. Charismatic myth is of the most basic skeletons of political thought in ancient Iran and as one of the main component of the Utopian king, as well. Charisma is the donation of celestial authentication and the shine which beams on everyone’s heart, outmanoeuvres of all. Due to beam this shine, oneself could become king and of crown meritorious. Since the ancient time afterwards, Charismatic myth had involved numerous alterations and divergences both in quality and function. The research findings have indicated that belief-in-Charisma in two given books have perked in kings related macro-incidents and some of their features and behaviours. In the present research, the researcher has shown charismatic glitters in four obvious usages of Charisma word of which the charismatic visual appearances, self-working charisma, and charismatic appearance are demonstrated as celestial authentication through content-analysis method as well as the library-based resources.
    Keywords: Atab-al-Katabeh, Jahangosha History, Utopian King, Charisma
  • عبدالرضا شریفی، احمد حسنی رنجبر*، علی اصغر حلبی

    این مقاله به اخلاق دینی- عرفانی امام محمد غزالی و فیض کاشانی در احیاء علوم الدین و المحجه البیضاء به صورت تحلیلی و تطبیقی و به روش کتابخانه ای و اسنادی پرداخته، ضمن روشن نمودن مفهوم «دین» و «اخلاق» نزد فیض و غزالی، چهار نوع وابستگی دین و اخلاق را که عبارت انداز: وابستگی «معرف شناسانه»، «زبان شناسانه»، «وجودشناسانه» و «روان شناسانه» در این دو اثر استنباط و استخراج و تبیین کرده است و سرانجام رویکردهای اخلاقی حاکم بر این دو متن را ذیل سه عنوان «اخلاق فلسفی»، «اخلاق نقلی» و «اخلاق عرفانی» به بحث گذاشته و اشتراک و تمایز فیض و غزالی در اخلاق فضیلت گرای عرفانی و نیز شیوه تهذیب احیاء علوم الدین را روشن ساخته است. آخرت اندیشی و باطن بینی افعال انسانی از آموزه های مهم فیض و غزالی در اخلاق عرفانی است.

    کلید واژگان: احیاء علوم الدین غزالی, المحجه البیضاء, اخلاق فلسفی, اخلاق نقلی, اخلاق دینی-عرفانی
    Abdurreza Sharifi, Ahmad Hassani Ranjbar, Ali Asghar Halabi

    This paper deals with the religious mystical ethics by Imam Mohammad Qazali and Fayz Kashani in Ehya Olumuddin and Almuhajjatulbayza in an analytical and comparative way through library and reference studies, and while clarifying the concept of “religion” and “ethics” by Fayz and Qazali, the four types of ethical and religious dependencies, i.e. conventional, linguistic, ontological, and psychological are comprehended, extracted, and explained. And finally the overruling ethical approach against these two contexts are discussed and the comparisons and contracts of Fayz and Qazali in superiority of mystical ethics as well as the means of refinement in Ehya Olumuddin are clarified. Foresight over afterlife and core action of human being are the significant teachings of Fayz and Qazali in mystical ethics.

    Keywords: Qazali’s Ehya Olumuddin, Fayz Kashani’s Almuhajjatulbayza, Ethics, narrative Ethics, mystical ethics, religious ethics
  • فاطمه مشایخی*، احمد حسنی رنجبر، علی اصغر حلبی
    پایه و اساس سخن " کلمه " است و بررسی ساختار کلمه یکی از ابزارهای زیبایی شناسی متن است."ترکیب سازی"همواره مورد توجه شاعران بوده است و بسیاری از آنان برای بیان نگرشهای خلاقانه خود ، ترکیبهای بدیعی به واژه های زبان افزوده اند." بیدل دهلوی" شاعری است که توانایی بی نظیری در "رستاخیز کلمات" دارد.وی ترکیبهای خاصی  در شعر خود آفریده است که خصیصه زبانی او به شمار می آید . این ترکیبات از مهمترین عوامل "غموض" در شعر اوست و به همین دلیل ،کمتر مورد بررسی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر به بررسی ژرف ساخت ، روابط نحوی و هسته معنایی کلمات مرکب در غزلیات بیدل می پردازد.ترکیبات از نظر هسته معنایی به دو گروه "ترکیبات برون مرکز"و " درون مرکز" طبقه بندی شده، سپس با توجه به جمله های ژرف ساخت روابط نحوی اجزای ترکیب نشان داده شده است.اجزای ترکیب ،روابط نحوی گوناگونی مانند:" روابط مسندی،متممی،فاعلی،مفعولی و قیدی دارند. تشخیص این روابط نحوی و معنایی در تبیین مفهوم مورد نظر شاعر و شناخت سبک هندی سودمند خواهد بود.
    کلید واژگان: بیدل, ترکیبات خاص, روابط نحوی, هسته معنای
    Fateme Mashayekhi *, Ahmad Hassaniranjbar, Ali Asghar Halabi
    Introduction
    The fundamental basis of speech is the “word” and studying the structure of words is a window into the thought sphere and intellectual premises of eloquent speakers. One of the ways to reveal the latent meanings and observations is to create compound phrases. Compared to other languages in the world, with regards to compound creation, Persian is one of the most powerful languages with a very high level of potential. Producing specific compound phrases is one of the crafts many poets have tried their hands on and in the “Indian style” of poetry, the high frequency of compound phrases is a stylistic characteristic (Shafiei Kadkani, 2005: 64). In grammatical textbooks of Persian language, the result of the process of combination, i.e. the creation of a compound word, is discussed in detail. A compound word consists of at least two independent words, which creates an independent lexical unit with a separate record on lexical textbooks and dictionaries (Tabatabaei, 2016: 9). In order to describe compound words, the latent relations in the deep structure of these compounds must be considered. Chomsky believes that if grammar is to be able to describe the linguistic facts and explain the relations between sentences, it is not sufficient to only deal with explicit symbols and relations; rather, it should try to uncover implicit relations present at the deep structure of concrete sentences (Bateni, 1987: 114). Bidel Dehlavi is a poet with an extraordinary talent in reviving words. He has created exceptional compounds in his poetry, and this is one of the most important factors of implicit meaning in his sonnets. Investigating these specific compounds can be a great tool for understanding the aesthetic value of his poetry and thought.
    Research methodology
    This study is a descriptive analytic study which relies on scientific resources of linguistics and grammar. The statistical population of the study is the book of sonnets by Bidel Dehlavi, edited by Akbar Behdarvand in two volumes. First, we will identify the specific compounds in Bidel’s sonnets which are structured as compound words and then, based on their semantic core, they will be divided into endocentric and exocentric compound words. Finally, the grammatical relations among the constituent parts of individual compounds are discussed.
    Discussion
    More than anything, poetry is a play with words. The eccentricity and peculiarity of poetic language causes each poem to become a unique creation and in this process, various linguistic tools such as the order and connotation of words and lexical innovation will help the poet (Ahmadi, 2016: 59). Bidel Dehlavi is the perfect epitome and embodiment of the Indian style of poetry. His sonnets are reflections of ambitious thoughts and eccentric fantasies. In order to voice new thoughts and dabble in intellectual creativities, he would create novel compounds, emphasizing the verbal significance of meaning. In order to appreciate the latent thoughts in the deep structure of these compounds and to discover his colorful fantasy world and poetic depictions, the first step is to evaluate these exceptional compound lexicons. On the concrete and surface level, these compounds are built by putting those words together that for those unfamiliar with Bidel’s style are not related to each other at all; however, this mysterious and enigmatic combination indicates the deep structure, processing and appreciating it will pave the way for understanding the message the poet intended. In fact, the deep structure will determine the semantic and logical relationships among the parts of the sentence and through transformational rules, such as deletion, replacement, insertion, or reordering, deep structure relations are converted into surface structure relations (Bateni, 1987: 114). For instance, we will discuss the compound phrase, “parishan jelveh” (disheveled /face) and its deep structure sentence. The deep structure sentence for this compound can be as follows:“Ou (An) jelveh-ash parishan ast) (His [Its] face is disheveled)
    First transformation: the elimination of the subject of the deep structure sentence: “Jelveh-ash parishan ast”
    Second transformation: eliminating the verb of the deep structure sentence: “Jelveh-ash parishan”
    Third transformation: elimination of attached pronoun: “Jelveh parishan”
    Fourth transformation: repordering the remaining parts: “Parishan Jelveh”
    In Bidel’s poetry, there is this compound phrase “Hosn Parishan Jelveh” (disheveled face of a beauty), where the compound “Parishan Jelveh” is in fact an adjective describing the noun:  a beauty and magnificence whose face is disheveled.
    Describing and explaining exceptional compounds requires much more effort in cases where the compound has a metaphorical or virtual meaning since besides discovering the deep structure sentence and its grammatical relations, understanding the semantic network of the words and their literary and artistic functions is also of utmost importance. With regards to compound words, it is worth mentioning that the meaning of the compound phrase is not always a sum of the individual meanings of its constituent parts. Accordingly, from a semantic standpoint, compound words are divided into the two groups of endocentric and exocentric compound words.
    Conclusion
    With regards to the surface structure, compound words or exceptional combinations in Bidel’s sonnets have been created based on compound word creation patterns in Persian language and they are applied in terms of “nouns, adjectives, and adverbs”. Generally, these words are divided into two categories, the verb-based words (containing the infinitive) and non-verb-based words (lacking the infinitive). The current study investigates the grammatical relations and the semantic cores of these compound words and phrases and it aims to study deep structure sentences in order to discover latent relations in these compounds. With regards to semantic core, these compounds are divided into endocentric and exocentric types. In their deep structures, exocentric compound words contain complete sentences with various grammatical relations such as predicate, complement, subjective, objective, and adverbial relations. Endocentric compounds are divided into adjective compounds and genitive compounds with grammatical relations of description and possession. These relations are illuminated using a number of examples from the sonnets of Bidel Dehlavi.
  • معصومه سامانی، احمد حسنی رنجبر*
    کشف المحجوب یکی از متون مهم عرفانی است. این کتاب و نیز سایر متون عرفانی به دلیل مطرح نمودن مفهوم انسان کامل، قابلیت بررسی از دیدگاه روان شناسی کمال و به طور ویژه، نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو را دارند. مزلو در نظریه خود، ملاک هایی برای افراد خود شکوفا برمی شمارد. این ملاک ها کمابیش در حالات و کردار عارفان قابل مشاهده است. به همین منظور در این پژوهش، پس از ذکر توضیحات لازم در مورد کتاب، مفاهیم و اصطلاحات مربوط به نظریه مزلو بیان شده و شواهدی از متن ذکر شده است. می توان گفت دیدگاه نویسنده کشف المحجوب با نظریه خودشکوفایی مزلو شباهت هایی دارد، اما هنوز تا تطبیق کامل با آن فاصله دارد. توزیع فراوانی عوامل فردی خودشکوفایی نسبت به عوامل اجتماعی آن نشان می دهد که شیوه تربیت عرفانی هجویری در کتاب کشف المحجوب، بیشتر یک شیوه خودسازی فردی است تا اجتماعی. بنابراین اگر چه هر دو نفر، ملاک های کمال یا خودشکوفایی را بیان می کنند، اما نوع نگاه هجویری نسبت به مساله خودشکوفایی با نگاه مزلو متفاوت است.
    کلید واژگان: کشف المحجوب, آبراهام مزلو, خودشکوفایی
    Masoumeh Samani, Ahmad Hassani Ranjbar*
    Kashf ul Mahjoub is one of the most important mystical texts¡ This book and other mystical texts introduced the concept of a perfect man, able to study psychology from the perspective of perfection and, in particular , Abraham Maslow’s theory of self-actualization. Maslow’s theory takes into account the basis for actual people. This criterion is visible almost in mystic moods and actions. Therefore, in this paper, after mentioning some details about Maslow’s theory, the concept and terminology related to the expression and evidence of the text are listed. It can be said that the views of the author of Kashf ul Mahjoub are similar to the theory of self-actualization by Maslow, but are away from fully implementing it. The frequency of distribution of individual self-actualization than social factors shows that Hojviri’s mystical way of training in Kashf ul Mahjoub is more away from what the individual self is social. Thus, although both cases express the criterion of perfection or self-actualization but Hojviri’s looking at the issue of self-actualization is different with Maslow’s. Maslow knows self-actualization as a combination of individual and social but Hojviri sees individual self as more important.
    Keywords: Kashf ul Mahjoub, Abraham Maslow, self, actualization
  • احمد حسنی رنجبر، منصوره هوشی سادات
    غزلیات شمس، دارای نظام فکری و عاطفی قدرتمندی است که در مقایسه با مثنوی کمتر به آن پرداخته شده است. جایگاه خاص انسان در نظام هستی، یکی از جلوه های برجسته اندیشه مولوی در غزلیات است؛ او موجودی دوسویه است: از یک سو تعالی و شکوه محض؛ به عنوان یکی از ساکنان عالم بالا و از سوی دیگر غریب و گم گشته در طبیعت مادی که به تنهایی و بدون کمکی از «ماوراء» قادر به نجات خود نیست. این نوع انسان نگری، قرابت زیادی با روند هبوط، گم گشتگی و نجات بخشی انسان دراسطوره های مندایی، شاخه ای مهم از ادبیات گنوسی، دارد. در آثار متنوع بازمانده از این گروه، مکررا به نمادها و تصاویری خاص بر می خوریم که عمدتا اسطوره ای است ولی به نوعی تجربه شهودی حقیقت را می نمایانند و بیانگر اندیشه ای عرفانی است. در مقاله حاضر، روند گم گشتگی و نجات یافتگی انسان، از منظر غزلیات شمس و اسطوره های مندایی تبیین و در هر بخش، تصاویر متناظر با یکدیگر مقایسه شده اند. وجوه تشابه و تمایز، درذیل هر مبحث ذکر و تحلیل های مقاله بیشتر در نتیجه گیری منعکس گردیده است.
    کلید واژگان: غزلیات شمس, مولانا, منداییان, گنوسیان, انسان, معرفت
    Ahmad Hasani Ranjbar, Mansooreh Hooshi Al Sadat
    Lyrics of Shams have a powerful system of thought and emotion that has been noticed less than Rumi's Masnavi. Man's special situation in the cosmos, one of the prominent aspects of Rumi's thought. He is a dual, on the one hand the pure glory and excellence, one of the inhabitants of the heaven and on the other hand is the strange and mislaid being in the nature that is not able to rescue himself without the help of beyond. This kind of anthropology is high affinity with the process of man’s mislaid and salvation in the Mandaean myths, the important branch of Gnosticism. In many various and expended works of this groups that remained, we encounter repeatedly to special symbols and image that are largely myth, but represent the kind of intuitive experience of truth and express mystical ideas. . In the present article, mislaid and salvation of human, are explained from both Lyrics of Shams and myths of Mandaean point of view and in each section, the corresponding images compared with each other. Similarities and differences, listed below each topic and analysis are mentioned in the conclusion.
    Keywords: Lyrics 0f Shams, Rumi, Mandaeans, Gnosis, Recognition
  • احمد حسنی رنجبر، مهین خطیب نیا

    میرنجات شاعر قرن دوازدهم و از شاگردان طراز اول صایب تبریزی و از منشیان شاه سلیمان صفوی است که آثار بسیاری از او به جا مانده از جمله نسخه خطی ترکیب بندی در هجو صدر به شماره 4313 موجود در کتابخانه دانشگاه تهران، که در استقبال ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی شاعر قرن دهم سروده شده است؛لذا در این پژوهش با توجه به اهمیت کمی و کیفی استقبال در ادب منظوم فارسی ضمن بیان علل استقبال میرنجات از محتشم، به مقایسه ساختار سبکی هردو ترکیب بند از نظر سطح زبانی ، سطح آوایی (موسیقی بیرونی و درونی) سطح لغوی، نحوی، فکری و سطح ادبی پرداخته تا به میزان تاثیر و تاثر اشعار این دوشاعر بر یکدیگر پی ببریم. در پایان مقایسه سبکی این دو شاعر می بینیم، میرنجات خلاقانه و در کمال نوآوری، مرثیه بی نظیر محتشم را در مضمونی متضاد با بسامد بالایی از واژگان هجو آمیز در مسیر فکری خاصی چنان به خوبی استفاده نموده که می توان او را از شاعران مبدع و مضمون آفرین سبک هندی قرار داد.

    کلید واژگان: میرنجات, محتشم کاشانی, نسخه خطی, سبک شناسی
  • احمد حسنی رنجبر *، ملاحت نجفی عرب

    زبان از عناصر بنیادین در داستان نویسی به شمار می رود. بسیاری از صاحب نظران معتقدند میان زبان و نوشتار زنان و زبان و نوشتار مردان تفاوت وجود دارد. در عصر حاضر که در سایه تفکرات فمنیستی، زنان مجال حضور و ورود به قلمرو زبان و ادبیات را پیدا کردند، قلم را ابزار انتقال مردانگی، و بیگانه با خود یافتند؛ لذا در بیان مقصود دچار مشکل شدند. از سوی دیگر تحولات ادبی و ظهور رمان و داستان اعم از کوتاه و بلند در زبان فارسی، مردان را مجبور به پذیرش حضور زنان در رمان نمود. عدم آشنایی مردان با زبان و روح و روان زنان، و همچنین نگاه سنتی آنان به زن در جوامع سنتی مثل ایران، مردان را در بیان خواسته ها زنان و انتخاب زبان مناسب برای آنان با چالش جدی مواجه کرد. با توجه به مشکلات موجود، و اینکه هنوز معیارها و موازین علمی برای تحلیل رمان در زبان فارسی از منظر زبان و جنسیت وضع نشده، در این مقاله بر پایه نظریه های زبانشناسی جنسیت به مطالعه رمان شوهر آهو خانم، یکی از رمانهای برگزیده زبان فارسی، پرداخته شد تا میزان موفقیت نویسنده در استفاده از زبان متناسب با شخصیت های هم جنس و غیرهم جنس با نویسنده، بررسی شود. حاصل تحقیق گویای آن است که نویسنده در بسیاری از موارد به دلیل ریال بودن رمان، از عهده انتخاب زبان مناسب برای شخصیت ها برآمده است. برخی انحراف از معیارهای موجود را می توان به طبقه ی اجتماعی کاراکترها مربوط دانست.

    کلید واژگان: علی محمد افغانی, شوهر آهو خانم, زبان شناسی جنسیت
  • احمد حسنی رنجبر

    از نکات ارزشمند شاهنامه فردوسی استفاده به جا و مناسب از دو واژه مهر و کین است، کاربرد این دو واژه به قدری زیبا در لابلای داستان های شاهنامه جلوه گر شده که شاید بتوان گفت فردوسی تحت تاثیر دو واژه قهر و لطف از صفات الهی بوده و گویا با توجه به ماهیت داستان ها، قهر و لطف به کین و مهر در شاهنامه تبدیل گردیده و تقابل آن دو، مورد عنایت این شخصیت بزرگ حماسه سرا قرار گرفته است. در این مقاله تلاش می شود همبری و برابری مهر و کین و تناسب بین آن دو در شاهنامه مطالعه و تجزیه و تحلیل گردد، و درصورت لزوم تاثر فردوسی از آیات قرآن مجید و روایات و احادیث در کار برد این دو واژه بیان شود.

    کلید واژگان: مهر, کین, فردوسی, شاهنامه, قهر, لطف
  • احمد حسنی رنجبر
    شاهنامه فردوسی به شکل گسترده و منسجم مسایل گوناگون اجتماعی را در بردارد که برخی از این مسایل در وصیت نامه شاهان مشهود است . فردوسی با سرودن وصیت نامه های فرمان روایان به دو مساله مهم اشاره دارد : 1 - فضایل اخلاق 2 - رذایل اخلاق در اکثر وصیت نامه ها، پادشاهان به جانشینان خود توصیه می کنند که هنگام فرمان روایی فضایل اخلاقی را مورد توجه قرار دهند و از رذایل بپرهیزند .
    کلید واژگان: وصیت نامه, شاهنامه, فردوسی, رذایل و فضایل اخلاق
  • احمد حسنی رنجبر، علی آزادمنش
    میرزا محمد ابراهیم ساغر اصفهانی (وفات 1302 ه.ق) از شاعران فاضل و بنام عصر ناصر الدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار بوده است. ساغر صاحب تالیفات بسیاری در مدح و مرثیه رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار (ع) می باشد که در سرلوحه تالیفات او، سبعه ابحر یا سبع المثانی چشم نوازی می کند. سبعه ابحر، مثنوی دینی در شرح حال و بیان معجزات و کرامات پیامبر (ص) و دوازده معصوم (ع) است. با توجه به این که ساغر از شاعران دوره دوم بازگشت ادبی به شمار می آید، در این مجموعه کوشش شده است تا صور خیال در چهار چوب دانش بیان سنتی (تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه) مورد بررسی قرار گیرد؛ هر چندکه هدف و تصمیم بر این نیست که ساغر اصفهانی را به عنوان شاعری مبتکر معرفی نماییم.
    کلید واژگان: تاریخ ادبیات, سبک بازگشت, ساغر اصفهانی, سبعه ابحر, صور خیال
  • احمد حسنی رنجبر
    داستان اسکندر استاد توس یکی از داستان های پر جاذبه شاهنامه است که فردوسی در لباس داستان، بسیاری از نکات اجتماعی و اخلاقی و سیاسی و دینی را در آن مطرح می کند و بخشی از سفرهای اسکندر را با سفرهای سه گانه ذوالقرنین در قرآن مجید (بدون ذکر نام قرآن) هم آهنگ می نماید، اگر چه همه داستان های شاهنامه در اوج زیبایی است، اما داستان اسکندر حال و هوای ویژه خود را دارد، در این مقاله کوشش می شود، این داستان به اجمال و با عنایت به مطالب اخلاقی و اجتماعی آن بررسی شود و با داستان ذوالقرنین در سوره کهف قرآن مجید مقایسه گردد.
    کلید واژگان: قرآن مجید, ذوالقرنین, اسکندر, شاهنامه, فردوسی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال