افشین آخوندزاده بستی
-
یکی از چالش های اصلی در استفاده از پروبیوتیک ها زنده و فعال نگه داشتن آن ها در حین فرآیند تولید و نگهداری مواد غذایی است. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر استرس کمتر از حداقل غلظت بازدارندگی بر زنده مانی لاکتوباسیلوس کازیی و برخی از خصوصیات فیزیکوشیمیایی ماست پروبیوتیک در طی دوره نگهداری در یخچال انجام شد. اسانس گیاه زیره سبز به روش تقطیر با بخار آب استخراج و ترکیب آن با دستگاه گاز کروماتوگرافی طیف سنج جرمی GC/MS تعیین شد. سپس اثر استرس اسانس زیره سبز به میزان 50 درصد MIC، به عنوان تیمار استرس در مقایسه با شاهد روی جمعیت باکتری های لاکتوباسیلوس کازیی، pH، اسیدیته و درصد آب اندازی در ماست های پروبیوتیک طی 28 روز نگهداری در یخچال مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به روش آنالیز واریانس Tukey در نر م افزار SPSS نسخه 18 صورت گرفت. مطابق نتایج مربوط به ترکیبات تشکیل دهنده اسانس، بیشترین ترکیب را پروپانال- 2متیل-3- فنیل با 2/24 درصد تشکیل داده بود. همچنین نتایج مربوط به ماست نشان داد، تعداد باکتری لاکتوباسیلوس کازیی و pH در هر دو تیمار طی دوره نگهداری کاهش یافته بود به طوری که شدت کاهش pH در تیمار تحت استرس در مقایسه با تیمار شاهد بیشتر بود (05/0 <)p. اما تغییرات باکتری لاکتوباسیلوس کازیی در دو تیمار اختلاف معنی داری باهم نداشتند (05/0P >). مقدار اسیدیته و درصد آب اندازی طی دوره نگهداری برای هر دو تیمار افزایش یافته بود و شدت افزایش در تیمار تحت استرس بیشتر از شاهد بود (05/0>P) در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد اعمال استرس های کمتر از حداقل غلظت بازدارندگی باعث زنده مانی باکتری لاکتوباسیلوس کازیی به مقدار توصیه شده (CFU/ ml107 -106) در ماست پروبیوتیک تا پایان دوره نگهداری شده بود.
کلید واژگان: استرس, لاکتوباسیلوس کازئی, ماست پروبیوتیک, زیره سبزOne of the main challenges in using probiotics is keeping them alive and active during the food production and storage process. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of stress less than the minimum inhibitory concentration on the survival of Lactobacillus casei and some physicochemical properties of probiotic yogurt during refrigeration. Cumin essential oil was extracted by steam distillation and its composition was determined by gas chromatography-mass spectrometry GC/ MS. Then, the effect of 50% MIC cumin essential oil stress were examined by comparing the stress treatment with the control in terms of the L. casei population, pH, acidity, and syneresis percentage in probiotic yogurt during storage in the refrigerator for 28 days. Data were analyzed by Tukey in SPSS software version 18. According to the results related to the constituents of the essential oil, the most compound was propanal-2-methyl-3-phenyl with 24.2%. Also, the results related to yogurt showed that the number of Lactobacillus casei bacteria and pH in both treatments decreased during the storage period so that the intensity of pH reduction in stress treatments was higher than the control treatment (P <0.05). But bacterial changes of Lactobacillus casei in the two treatments were not significantly different (P> 0.05). The percentage of syneresis and acidity increased during the maintenance period for all treatments and the intensity of increase in stress treatment was higher than the control (P <0.05). All in all applying stresses below the MIC resulted in the survival of L. casei in the recommended amount (106 -107 CFU ml-1) in the probiotic yogurt until the end of 28 days.
Keywords: Stress, Lactobacillus casei, Probiotic yogurt, Cumin -
نشریه پژوهش های علوم و صنایع غذایی ایران، سال نوزدهم شماره 2 (پیاپی 80، خرداد و تیر 1402)، صص 231 -245درون پوشانی اسانس ها درون لیپوزوم ها روشی نوظهور جهت افزایش فعالیت بیولوژیکی اسانس ها، حفاظت از آن ها در برابر عوامل مخرب محیطی و افزایش زیست دسترسی آن ها است. اسانس های گیاهی ترکیبات زیست فعال ناپایدار با کاربرد های تکنولوژیکی مختلف و با خواص سلامت بخش متنوع برای مصارف انسانی هستند. در پژوهش حاضر نانولیپوزوم های با دیواره از جنس فسفاتیدیل کولین سویا و کلسترول و حاوی اسانس کاکوتی با روش هیدراته کردن فیلم لایه نازک لیپیدی تهیه شد. اندازه ذرات نانولیپوزوم ها و پتانسیل زتا با استفاده از روش پراش نور لیزر بررسی شد. به منظور تعیین حداقل غلظت مهارکننده رشد و حداقل غلظت کشنده اسانس در برابر باکتری ها، از روش رقت سازی در لوله آزمایش استفاده شد. همچنین، آزمایش فعالیت آنتی اکسیدانی با روش مهار رادیکال آزاد 2،2- دی فنیل-1-پیکریل هیدرازیل انجام شد. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان داد که بالاترین راندمان درون پوشانی اسانس (82/1±41/54 درصد) درون نانولیپوزوم ها و حامل های بهینه با استفاده از نسبت 80:20 فسفاتیدیل کولین سویا به کلسترول حاصل شد. پتانسیل زتای اندازه گیری شده نانولیپوزوم برابر با 3/5- میلی ولت و میانگین اندازه نانولیپوزوم ها در دامنه 9/119-7/94 نانومتر با شاخص پراکندگی 2/0 تعیین شد که تایید کننده یکنواختی توزیع اندازه ذرات و پایداری مطلوب آن ها در طول زمان است. همچنین تصاویر بدست آمده از میکروسکوپ الکترونی نشانگر توزیع یکنواخت اندازه ذرات بود. رهایش تدریجی اسانس از درون نانولیپوزوم ها با زمان رابطه مستقیم داشت و پس از گذشت 72 ساعت همچنان درصد بالایی از اسانس به صورت محصور شده در نانولیپوزوم ها باقی ماند. درون پوشانی لیپوزومی اسانس کاکوتی ویژگی های ضد میکروبی آن را علیه دو باکتری بیماری زای استافیلوکوکوس اوریوس و اشرشیاکلی افزایش داد. همچنین بررسی ویژگی های آنتی اکسیدانی اسانس آزاد و نانولیپوزوم ها، نشان دهنده افزایش ویژگی های آنتی اکسیدانی نانولیپوزوم ها در برابر اسانس آزاد است. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده بهبود ویژگی های سلامت بخش آنتی اکسیدانی و عملکردی اسانس کاکوتی در برابر باکتری های بیماری زای مورد آزمون است.کلید واژگان: اسانس کاکوتی, درون پوشانی, فعالیت ضدمیکروبی, نانولیپوزوم, ویژگی های آنتی اکسیدانیBackground and ObjectivesNatural preservatives extracted from herbs are important sources for bioactive compounds that can be used in protection of food products. Essential oils are aromatic oily liquids, obtained from plant material like flowers, buds, seeds, leaves, and roots. Unfortunately, most natural compounds are biologically instable, poorly soluble in water and they distribute poorly to target sites. Currently, some novel methods have been introduced in order to improve their stability and their bioavailability, among which is the use of liposomal encapsulation. Microencapsulation reduces reactivity with the environment (water, oxygen, light), decreases the evaporation or the transfer rate to the outside environment, promotes handling ability, masks taste and enhances dilution to achieve a uniform distribution in the final product when used in very small amounts. Essential oils, as natural extracted compounds extracted from plants, are unstable compounds with low water solubility and unable to achieve target cells. Essential oils encapsulation by nanoliposomes is a novel method for increasing their biological activity and protecting them from destructive factors. The aim of this study was production and optimization of nanoliposomes containing Z. teniur essential oil and investigating their antibacterial effects against pathogens (Staphylococcus aureus and Escherichia coli).
Materials and MethodsLipid film hydration method was used to produce nanoliposomes containing Z. teniur essential oil. Soy phosphatidylcholine and cholesterol were the main wall materials and chloroform was used as the mixing solvent . The particle size of nanoliposomes and their zeta-potential were investigated using laser diffraction method. In order to determine the minimum inhibitory concentration and the minimum bactericidal concentration of Z. teniur essential oil against examined bacteria, serial dilution method was used. Also, antioxidant activity of free and nano-encapsulated essential oil of Z. teniur was determined by DPPH method.
ResultsAccording to the results, highest encapsulation efficiency achieved by using 80:20 ratio of soy phosphatidylcholine to cholesterol in nanoliposomes’ wall structures. In general, by increasing the ratio of phosphatidylcholine to cholesterol, encapsulation efficiency was improved. Zeta-potential of nanoliposomes was equal to -5.3 mv and mean particle sizes were in the range of 94.7-119.9 nm. Results indicated that essential oil ejection from nanoliposomes has direct relation to the time of storage and after 30 hours, ejection rate will increase considerably. Ejection rate was higher in phosphate buffer pH=7.4 in comparison with phosphate buffer pH=5.4. Minimum inhibitory concentration and minimum bactericidal concentration of free essential oil against Escherichia coli was 100 and 175 (µl/ml) respectively. Although, Minimum inhibitory concentration and minimum bactericidal concentration of nanoliposomes containing Z. teniur essential oil were equal to 75 and 150 (µl/ml) respectively. Also, results shown that , minimum inhibitory concentration and minimum bactericidal concentration of encapsulated Z. teniur essential oil against Staphylococcus aureus were lower in comparison with free form of Z. teniur essential oil. Staphylococcus aureus (as Gram-positive bacteria) was more susceptible than Escherichia coli (as Gram-negative bacteria).
ConclusionEncapsulation of Z. teniur essential oil by nanoliposomes led to improve antibacterial effects of essential oil against Staphylococcus aureus and Escherichia coli. Also, investigating of antioxidant activity showed that encapsulated Z. teniur essential oil in nanoliposomes was more effective than free form of Z. teniur essential oil in scavenging of DPPH free radicals. Using nanoliposome encapsulation technology can be an effective way for increasing the efficiency of natural antibacterial compounds and essential oils encapsulated in nanoliposomes are suitable alternatives for synthetic preservatives used in food industry nowadays. The use of liposomes containing Z. teniur essential oil can provide the necessary protection against growth of spoilage and pathogenic microorganisms such as Staphylococcus aureus and Escherichia coli in food products.Keywords: antibacterial activities, antioxidant properties, Encapsulation, Nanoliposome, Z. teniur essential oil -
زمینه و اهداف
استافیلوکوکوس اوریوس یکی از شایع ترین پاتوژن های قابل انتقال از موادغذایی به انسان است که به مراتب از غذاهای بیمارستانی بیشتر جداسازی شده است و در بروز مسمومیت های غذایی نقش بسیار مهمی دارد. این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع سوش های استافیلوکوکوس اوریوس جداسازی شده از نمونه های گاواژ بیماران و تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی آنها در یکی از بیمارستان های نظامی شهر تهران انجام شد.
روش بررسیتعداد 122 نمونه گاواژ مورد استفاده در این مطالعه، در اتاق مخصوص تهیه این نوع غذا و تحت نظارت کارشناسان تغذیه و رژیم درمانی بیمارستان در فاصله زمانی سه ساعت یکبار، فرموله و جمع آوری شد. نمونه های گاواژ به آزمایشگاه پاتوبیولوژی بیمارستان منتقل شد و با استفاده از روش های کشت میکروبی و آزمون های بیوشیمیایی، جهت تعیین میزان شیوع باکتری استافیلوکوکوس اوریوس مورد ارزیابی قرار گرفتند. در ادامه جهت تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی جدایه ها از روش (دیسک دیفیوژن) دیسک گذاری در محیط مولر هینتون آگار استفاده شد.
یافته ها:
از بین 122 نمونه مورد مطالعه تعداد 20 نمونه (39/16%) به باکتری استافیلوکوکوس اوریوس آلوده بودند. جدایه های موردمطالعه به ترتیب نسبت به آنتی بیوتیک های باسیتراسین (100%)، کوآموکسی کلاو (60%)، سفوکسیتین (45%)، آمپی سیلین (35%)، اریترومایسین (20%)، آمیکاسین (20%) و تتراسیکلین (15%) مقاوم بودند.
نتیجه گیری:
آلودگی گاواژ تولید شده در این مرکز درمانی را به سوش های استافیلوکوکوس اوریوس و همچنین وجود مقاومت آنتی بیوتیکی درجدایه ها را تایید می نماید که می توانند به عنوان تهدیدی برای سلامت بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان مورد مطالعه، تلقی گردد.
کلید واژگان: تغذیه با لوله, استافیلوکوکوس اورئوس, مقاومت آنتی بیوتیکی, مسمومیت غذاییEBNESINA, Volume:24 Issue: 4, 2023, PP 20 -30Background and aimsStaphylococcus aureus is one of the most common foodborne pathogens, which is far more isolated from hospital foods and plays a key role in food poisoning. This study was conducted to investigate the prevalence of Staphylococcus aureus strain isolated from the foods of patients’ gavage samples and to determine their antibiotic resistance patterns in a military hospital in Tehran.
MethodsTotally, 122 samples of gavage used in this study were formulated and collected in the special room under the supervision of nutrition and diet experts every three hours. To determine the prevalence of Staphylococcus aureus, the gavage samples were evaluated in the pathobiology laboratory of the hospital using microbial culture and biochemical tests. Then, the method of disk placement in Müller-Hinton agar medium was used to evaluate antibiotic resistance pattern of the isolated microorganisms.
ResultsAmong the 122 samples, 20 (16.39%.) were infected by Staphylococcus aureus. The isolated microorganisms were resistant to bacitracin (100%), coamoxiclav (60%), cefoxitin (45%), ampicillin (35%), erythromycin (20%), amikacin (20%), and tetracycline (15%), respectively.
ConclusionThe results of this study represent the contamination of the gavage samples in this medical center with Staphylococcus aureus strains as well as the presence of antibiotic resistance in the isolated microorganisms, which can be considered as a threat to the health of patients admitted to the special care department.
Keywords: Tube Feeding, Staphylococcus aureus, Antibiotic Resistance, Food Poisoning -
افزایش سلامت و زمان نگهداری مواد غذایی از مهمترین دغدغه های صنایع غذایی است. برای بهبود این امر می توان به استفاده از فیلم زیست تخریب پذیر روشی نوین در صنعت بسته بندی و ترکیب آن با تکنولوژی هایی همچون فناوری نانو و در کنار آنها به کارگیری مواد گیاهی طبیعی با ویژگی های ضد میکروبی اشاره کرد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر ضد میکروبی فیلم های ژلاتین - نانوسلولز حاوی اسانس گاوزیره (0.9، 0.6، 0.3 و صفر درصد حجمی-حجمی)، اسانس کاکوتی کوهی (0.9، 0.6، 0.3 و صفر درصد حجمی-حجمی) و کتیرا (غلظت صفر و 1 درصد وزنی- حجمی)، تنها یا توام، است. به منظور اندازه گیری میزان فعالیت ضدباکتریایی این فیلم ها، روش انتشار دیسک به کار گرفته شد. در زمینه اثر ضد میکروبی فیلم ها مشخص گردید فیلم ژلاتین-نانوسلولز به تنهایی یا به همراه کتیرا یا به همراه 0.3 درصد اسانس کاکوتی کوهی بر هیچ یک از میکروارگانیسم های مورد مطالعه اثری ندارد. همچنین بیشترین میزان هاله عدم رشد در موضوع فیلم های ژلاتین حاوی 0.9 درصد اسانس کاکوتی کوهی و 0.9 درصد اسانس گاوزیره مرتبط با لیستریا مونوسیتوژنز به میزان 22.22 میلی متر مشاهده گردید. بنابر یافته های این مطالعه، فیلم ژلاتین-نانوسلولز حاوی اسانس کاکوتی کوهی، اسانس گاوزیره و کتیرا با توجه به ویژگی های ضد میکروبی مطلوبشان می توانند در مواد غذایی مصرف شوند.
کلید واژگان: اسانس, نانوسلولز, فیلم ضد میکروبی, ژلاتین, کتیراFood safety and shelf life are the most important concerns of the food industry. Using biodegradable materials as a new method in the packaging industry and combining it with technologies such as nanotechnology and the use of natural herbal materials with antimicrobial properties can improve these terms. The present study was carried out to evaluate the antimicrobial properties of gelatin-Nano cellulose films containing different concentrations of Polylophium involucratum essential oil (PIE) (0, 0.3, 0.6, and 0.9% v/v), Ziziphora clinopodioides essential oil (ZME) (0, 0.3, 0.6, and 0.9% v/v), and tragacanth gum (0 and 1% w/v). The antimicrobial activity of films was evaluated by the disk diffusion method. Antimicrobial results of films revealed that pure gelatin or gelatin/tragacanth films or gelatin/tragacanth films containing 0.3%v/v of ZME did not show any inhibitory effects on tested microorganisms. The maximum inhibition zone was observed for gelatin films containing a combination of 0.9% of both essential oils that created a 22.22 mm inhibition zone for listeria monocytogenes. In this study, the inhibition zone was increased with an increasing concentration of EO, but this was not significant for all concentrations of the four tested microorganisms. According to the findings of this study, gelatin-nanocelulose film containing the ZME, PIE, and Tragacanth can be used in food because of its desired antimicrobial properties.
Keywords: essential oil, Nano cellulose, Antimicrobial film, gelatin, Tragacanth -
زمینه مطالعه
پنیر به عنوان منبع شیوع بیماری های ناشی از غذا در سراسر جهان شناخته شده است.
هدفدر مطالعه حاضر میزان مهار رشد کپک آسپرژیلوس فلاووس تلقیح شده بر پنیر سفید ایرانی با استفاده از پلاسمای سرد اتمسفری و اسانس آویشن شیرازی به صورت منفرد و ترکیبی و تاثیر آن ها بر ویژگی های حسی پنیر بررسی شده است.روشکار: در مطالعه حاضر نمونه های پنیر برش داده شده در حضور و غیاب100 پی پی ام اسانس آویشن شیرازی به مدت 2 و 5 دقیقه تحت شارش پلاسمای سرد اتمسفری قرار گرفتند و به مدت 60 روز در دمای یخچالی نگهداری شدند. سپس در 5 فاصله زمانی (روزهای 0، 15، 30، 45 و 60) و هر کدام در بازه زمانی 10 روز در دمای 25 درجه سانتی گراد گرمخانه گذاری شدند و میزان رشد شعاعی، مهار رشد و خصوصیات حسی نمونه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند.
نتایجاثر بازدارندگی پلاسما دارای الگوی وابسته به مدت زمان شارش پلاسما بوده و با افزایش زمان شارش کاهش بیشتری در میزان رشد شعاعی کپک دیده می شود. در تمام زمان های شارش پلاسما اثر بازدارندگی معنی داری بر رشد کپک نسبت به گروه کنترل دیده شد (05/0P<). از نظر درصد مهار رشد نیز کمترین میزان مهار در حضور اسانس به تنهایی است و بیشترین خاصیت مهارکنندگی در اثر شارش 5 دقیقه پلاسما همراه با اسانس می باشد. تفاوتی بین ویژگی های حسی پنیر تحت تیمار با پلاسما و اسانس به صورت ترکیبی در مقایسه با نمونه های تحت شارش پلاسما به تنهایی وجود ندارد. همچنین نتایج مطالعه حاضر بیانگر این بود که افزودن اسانس اثری بر ویژگی های حسی پنیر ندارد.
نتیجه گیری نهایی:
نتایج نشان می دهد که پلاسمای گلایدینگ آرک دارای اثرات بازدارندگی بر رشد کپک آسپرژیلوس فلاووس در پنیر بدون ایجاد تغییرات نامطلوب حسی می باشد، اما شرایط باید برای کاربردهای صنعتی بهینه شود.
کلید واژگان: اسانس آویشن شیرازی, پلاسمای گلایدینگ آرک, پنیر سفید, کپک آسپرژیلوس فلاووس, ویژگی های حسیBACKGROUNDCheese is recognized as a source of foodborne illness worldwide.
OBJECTIVESIn this study, the growth inhibition of Aspergillus flavus inoculated on Iranian white cheese was investigated using cold atmospheric plasma and Zataria multiflora essential oil individually and in combination along with their effect on the sensory properties of cheese .
METHODSSlices of cheese cut in the presence and absence of 100 ppm of Zataria multiflora essential oil were exposed to cold atmospheric plasma for 2 and 5 minutes and stored in a refrigerator for 60 days. Afterwards, they were incubated in 5 time intervals (days 0, 15, 30, 45 and 60) and each was evaluated over a period of 10 days at 25 °C.
RESULTSBased on the results, the plasma inhibitory effect had a pattern dependent on the plasma flow time and the increase in the flow time reduced the radial growth rate of mold. At all times of plasma flow, a significant inhibitory effect was observed on the mold growth compared to the control group (P<0.05). In terms of growth inhibition percentage, the lowest inhibition was detected in the presence of essential oil alone and the highest inhibitory property resulted from 5 minutes of plasma flow with essential oil. There was no difference between the sensory properties of plasma-treated cheese and the essential oil in combination with those of plasma-treated samples alone. The findings also showed that the addition of essential oil had no effect on the sensory properties of cheese.
CONCLUSIONSGliding arc plasma has inhibitory effects on the growth of Aspergillus flavus mold in cheese without adverse sensory changes, but the conditions must be optimized for industrial applications.
Keywords: Aspergillus flavus, Gliding Arc, Sensory properties, White cheese, Zataria multiflora essential oil -
با توجه به مصرف شیر در برنامه غذایی روزانه انسان به عنوان یکی از گروه های اصلی غذایی، بهداشت و سلامت این محصول از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه از مادون قرمر نزدیک (FTNIR) و مادون قرمز دور (FTMID) برای بررسی میزان تتراسایکلین در شیر خام و مقایسه با روش مرجع HPLC استفاده شد. تعداد 40 نمونه شیر (هر غلظت با 10 نمونه تکرار) با غلظت های مختلف تتراسایکلین 0، 50، 100 و 150 ppb آماده گردیدند. همچنین با مقایسه نمونه شاهد با نمونه های حاوی تتراسایکلین، بیشترین تغییرات طیف مادون قرمز نزدیک در محدوده عدد موجی5200 تا 5000 cm-1 و 7000 تا 6800 cm-1 و تغییرات طیف مادون قرمز میانه در محدوده عدد موجی 700 تا 600، 1700 تا 1500 و 3400 تا 3200 cm-1 رخ می دهد. با استفاده از این پیشگویی ها میزان تتراسایکلین به کمک روش NIR و MIR به ترتیب با ضریب همبستگی 99/0 و 90/0 و میزان خطای RMSEP 60/18 و 06/20 پیشگویی شد. با اینکه ضریب همبستگی هر دو روش بالا می باشد، اما میزان خطای روش پیشگویی برای هر دو روش مخصوصا روش MIR بالا می باشد. اما نتایج طیف NIR به روش مرجع (HPLC) نزدیک تر است و می تواند جایگزین این روش شود. با توجه به میزان خطای کمتر NIR و مزایای این روش شناسایی نسبت به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا، می توان این روش را جایگزین مناسبی برای روش های زمانبر و پرهزینه اندازه گیری تتراسایکلین در شیر معرفی نمود.کلید واژگان: تبدیل فوریه مادون قرمز, تتراسایکلین, شیر خامDue to the consumption of milk in the daily diet of humans as one of the main food groups, the health of this product is of particular importance. In this study, FTNIR and FTMID were used to evaluate the amount of tetracycline in raw milk and compared with the reference HPLC method. Forty milk samples were prepared with different concentrations of tetracycline 0, 50, 100 and 150 ppb. Also, by comparing the control sample with the samples containing tetracycline, the most changes in the near-infrared spectrum occur in the wavelength range of 5200 to 5000 and 7000 to 6800 and the changes of the middle infrared spectrum occur in the wavelength range of 700 to 600, 1700 to 1500 and 3400 to 3200 cm-1. Using these predictions, the amount of tetracycline was predicted by NIR and MIR methods with correlation coefficients of 0.99 and 0.90 and RMSEP error rates of 18.60 and 20.06, respectively. Although the correlation coefficient of both methods is high, but the error rate of the prediction method is high for both methods, especially the MIR method. But the results of the NIR spectrum are closer to the reference method (HPLC) and can replace this method. Due to the lower error rate of NIR and the advantages of this identification method compared to High Performance Liquid Chromatography, this method can be introduced as a suitable alternative to destructive methods of measuring tetracycline in milk.Keywords: Fourier transform infrared spectrum, Tetracycline, raw milk
-
زمینه مطالعه
سوسیس های تازه بدلیل عدم استفاده از نگهدارنده های شیمیایی جزء فسادپذیرترین فراورده های گوشتی طبقه بندی می شود.
هدفافزایش زمان نگهداری یخچالی سوسیس تازه بوقلمون با استفاده از اسانس آویشن شیرازی با بسته بندی معمولی بود.
روش کاردر مطالعه حاضر نمونه های سوسیس تازه تهیه شده از گوشت بوقلمون حاوی درصدهای مختلف اسانس آویشن شیرازی (0، 05/0، 1/0 و 2/0 درصد) تهیه شد و به مدت 17 روز در دمای یخچالی نگهداری شدند. سپس در 6 فاصله زمانی (روزهای 0 ،2 ،4 ،6 ،10 و 17) از نظر ویژگی های میکروبی، شیمیایی و حسی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
نتایجبر اساس نتایج مطالعه با افزودن اسانس آویشن شیرازی به سوسیس های تازه بوقلمون میزان شمارش میکروبی در تیمارهای حاوی غلظت های بالای اسانس (1/0 و 2/0 درصد) به صورت معنی داری با گروه کنترل تفاوت داشت. میزان بازهای ازته فرار در ابتدای مطالعه 14 میلی گرم /100 گرم بود و بعد از 6 روز در گروه کنترل به 10/32 میلی گرم/100 گرم رسید در حالی که در نمونه های تیمار شده تا روز 10 کمتر از 25 میلی گرم / 100 گرم بود. همچنین در پایان مطالعه میزان تیوباربیتوریک اسید (TBARS) در گروه کنترل به 48/1 میلی گرم مالون دی آلدهید / کیلوگرم رسید، در حالی که این میزان برای گروه های تیمار شده با اسانس آویشن شیرازی کمتر از 78/0 میلی گرم مالون دی آلدهید/ کیلوگرم بود. نتایج مطالعه حاضر بیانگر این بود که افزودن اسانس اثر غیر معنی داری (05/0<P) بر روی ویژگی های حسی دارد.
نتیجه گیری نهاییاسانس آویشن شیرازی پتانسیل افزایش زمان نگهداری سوسیس تازه را بدون اثرات حسی نامطلوب دارد.
کلید واژگان: اسانس, آویشن شیرازی, بسته بندی معمولی, زمان نگهداری, سوسیس تازهBACKGROUNDFresh sausages are classified as one of the most perishable meat products due to the lack of using chemical preservatives.
OBJECTIVESThe present study aimed to increase the refrigeration time of fresh sausages using Zataria multiflora Boiss. essential oil.
METHODSIn this study, samples of fresh sausages, containing different concentrations of Zataria multiflora Boiss. essential oil (0, 0.05, 0.1, and 0.2 %), were prepared and stored under the refrigerated condition for 17 days. Subsequently, they were evaluated for microbial, chemical, and sensory properties at six time intervals (days 0, 2, 4, 6, 10, and 17).
RESULTSBased on the results of the study, by adding Zataria multiflora Boiss. essential oil to fresh sausages, the microbial count in the treatments containing high concentrations of essential oil (0.1 and 0.2 %) was significantly different from that in the control group (P<0.05). The amount of volatile nitrogen bases at the beginning of the study was 14 mg/ 100 g and after six days, in the control group, it reached 32.1 mg/ 100 g. Meanwhile, in the treated samples, it was less than 25 mg/ 100 g up to day 10. Moreover, at the end of the study, the level of TBARS in the control group reached 1.48 mg malondialdehyde /kg while this level was less than 0.78 mg malondialdehyde / kg for the groups treated with Zataria multiflora Boiss. essential oil. The results of this study also showed that the addition of essential oil has a non-significant effect (P>0.05) on sensory properties.
CONCLUSIONSZataria multiflora Boiss. essential oil was found to have the potential to increase the shelf life of fresh sausages without adverse sensory effects.
Keywords: Essential oil, Zataria multiflora Boiss, Aerobic packaging, Shelf life, Fresh sausage -
در این مطالعه تاثیر افزودن میکرولیپوزوم های حاوی ترکیبات فنلی و توکوفرولی روغن مغز بنه (ppm400) به همراه غلظت های مختلف روغن مغز بنه (در سطوح 5 و 10%) بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی و حسی خامه بررسی شد. بدین منظور 4 تیمار شامل، T1: خامه 30% چربی، T2: خامه 20% درصد چربی+ میکرولیپوزوم، T3: خامه 20% درصد چربی+میکرولیپوزوم+ 5% روغن مغز بنه، T4: خامه 20% درصد چربی+ میکرولیپوزوم+ 10% روغن مغز بنه تهیه شد، مقادیر pH، آب اندازی در طی دوره نگهداری و مقادیر ویسکوزیته، بافت، شاخص رنگی و ارزیابی حسی در ابتدای دوره نگهداری اندازگیری شد. با توجه به نتایج در تمامی نمونه ها با افزایش زمان نگهداری، میزان آب اندازی افزایش و میزان pH کاهش یافت (P<0.05). با اضافه کردن روغن مغز بنه آب اندازی کاهش و ویسکوزیته نمونه ها افزایش یافت(P<0.05). افزودن روغن بنه در سطح 10% سبب کاهش روشنایی و افزایش نرمی بافت شد و همچنین این تیمار از لحاظ ارزیابی حسی مورد تایید نبود، اما تا سطح 5% مورد تایید ارزیاب ها بود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد، با ریزپوشانی روغن بنه حاوی ترکیبات فنلی و توکوفرولی به صورت میکروکپسول و همچنین استفاده از روغن آن می توان از ویژگی های فراسودمند آن بهره برد و گام مثبتی در جهت تولید خامه کم چرب (مغز بنه 5%) و ارتقاء سلامتی مصرف کنندگان برداشت.
کلید واژگان: میکرولیپوزوم, ترکیبات فنولی, توکوفرول ها, روغن مغز بنه, پایداری, خامهIn this study, the effect of adding different concentrations of Bene kernel (5 and 10%) and its microliposomes (400 ppm) on the physicochemical and sensory properties of cream was investigated. The treatments of this research were as follow: T1 (cream with 30% fat), T2 (cream with 20% fat and microliposome), T3 (cream with 20% fat+ microliposome and 5% Bene kernel oil), T4 (cream with 20% fat+ microliposome and 10% Bene kernel oil). PH and syneresis during storage and the parameters of viscosity, texture, color index and sensory evaluation were measured. Results showed that in all samples, during the storage, syneresis increased and the amount of pH decreased (P <0.05). By adding Bene kernel oil, the viscosity of the samples increased (P <0.05). The addition of 10% Bene kernel oil reduced the brightness and increase softness of the texture, and it was not approved in terms of sensory evaluation. T3 was chosen as optimal treatment. The results of this study showed that encapsulating Bene kernel oil as source of phenolic and tocopherol compounds and also applying its oil, help us using beneficial properties of Bene and also provides a positive step towards the production of low-fat cream and promoting consumer health.
Keywords: Microliposomes, Phenolic compounds, Tocopherols, Stability, Cream -
امروزه مطالعات به منظور بهره گیری از خواص ضد میکروبی گیاهان به جای استفاده از نگهدارنده های سنتتیک در حال گسترش است. گیاه عناب با نام علمی Ziziphus jujube Mill. از خانواده رامناسه و بومی نواحی مرکزی فلات ایران است. میوه، برگ و ریشه این گیاه دارای خواص دارویی و سلامتی بخش می باشند. در این پژوهش عصاره گیری از میوه عناب خشک، به روش خیساندن به وسیله حلال هیدرواتانلی انجام گرفت و سپس عصاره به روش انجمادی، خشک شده و راندمان عصاره گیری از پودر میوه عناب، اندازه گیری شد. ترکیبات شیمیایی تشکیل دهنده عصاره با روش GC-MS تعیین شدند و پس از اندازه گیری راندمان استخراج وبرخی پارامتر های فیزیکیوشیمیایی عصاره شامل رطوبت ، فعالیت آبی، چربی، خاکستر، بریکس، در ادامه حداقل غلظت بازدارنده و حداقل غلظت کشنده عصاره اتانولی میوه عناب در برابر کپک Aspergillus fulvous (PTCC 5004)، به روش رقیق کردن در محیط مایع عصاره ارزیابی شد. هم چنین غلظت های مختلف عصاره بر نمونه های ذرت اسپری شده و پس از قرار دادن یک دیسک حاوی سوسپانسیون کپکی در مرکز هر پتری دیش، خاصیت ضد کپکی عصاره بر روی دانه های ذرت در طی مدت 7 روز ارزیابی گردید. نتایج نشان دادند که عصاره اتانولی میوه عناب دارای خاصیت ضد کپکی بوده و حداقل غلظت بازدارنده عصاره در محیط کشت آزمایشگاهی 350 میکروگرم بر میلی لیتر تعیین شد. در غلظت های کم تر 1000 میکروگرم بر میلی لیتر خاصیت کشندگی از عصاره مشاهده نشد. هم چنین بازدارندگی عصاره در محیط دانه های ذرت آنزیم بری شده، در غظتهای 5000 -2000 میکروگرم بر میلی لیتر ارزیابی شد. نتایج به دست آمده نشان داد که عصاره اتانولی میوه عناب دارای خاصیت ممانعت کنندگی در برابر کپک آسپرژیلوس فلاووس بوده اما فاقد خاصیت غیر فعال سازی اسپور کپک مذکور است.
کلید واژگان: آسپرژیلوس فلاووس, ذرت, عصاره هیدروالکلی, عناب, فعالیت ضدکپکیNowadays, studies have been developing in order to use antimicrobial properties of plants instead of using synthetic preservatives. Jujube is one of the famous herbs. Jujube (Ziziphus jujube. Mill) belongs to family of Ramnaseh and native to the central areas of the Iran plateau. The fruit, leaves and root of this plant have medicinal and wellness properties. In this study, evaluated some physico-chemical of jujube extract (Extraction yield, Moisture, water activity, Fat content, Ash, Brix) and its effect on the mold of Aspergillus flavus. Extraction of dried and Ground jujube fruit was done by soaking with Hydroethanol solvent. Chemical composition of the extract was determined by GC-MS method. So the evaluated minimum inhibitory concentration (MIC) and the minimum fungal concentration (MFC) of extract against Aspergillus fulvous (PTCC 5004) by the dilution method in a liquid medium. In the next step, different concentrations of the extract were sprayed on corn grains and after placing a disk containing suspension of Mold spores in each petri dish. Growth of mold on corn grains was measured during 7 days. The results showed that the hydroethanolic extract of jujube fruit has an anti-mold effect against Aspergillus fulvous and the minimum inhibitory concentration of extract in the culture medium was determined 350 μg / ml and there was not observed any lethality at concentrations less than 1000 μg / ml. The minimum inhibitory concentration of the extract in the blanched corn grain medium was 5000 μg / ml. Therefore, the hydroethanolic extract of jujube fruit has an inhibitory effect on Aspergillus flavus but does not have the inactivation effect on this mold and its spores.
Keywords: Aspergillus flavous, Ziziphus jujuba, Hydroethanolic extract, Anti fungal| Maize -
زمینه مطالعه
به علت ارزش اقتصادی گوشت تقلبات در فرآورده های گوشتی محتمل است.
هدفاین مطالعه برای ارزیابی روش بافت شناسی جهت تعیین کمی گوشت بکار رفته در کباب لقمه و کالباس مدل انجام شده است. روش کار: پنج نمونه کباب لقمه (حاوی 70 درصد گوشت) و کالباس (حاوی 30، 50، 70 و 90 درصد گوشت) تهیه شدند. سپس هر نمونه به سه قسمت مساوی تقسیم و از هر قسمت یک قطعه اخذ و در فرمالین بافر 10 درصد ثبوت بافتی صورت گرفت. نمونه ها با روش معمول برای مطالعه میکروسکوپ نوری آماده سازی شده و در پارافین غوطه ور شدند. قالب های پارافینی به ضخامت 6 میکرو متر برش داده شده و با هماتوکسیلین و ایوزین برای مطالعه بافتی رنگ آمیزی شدند.
نتایجآنالیز هیستومتری نشان داد که درصد محاسبه شده برای گوشت بکاررفته در کباب لقمه با درصد واقعی اختلاف معنی داری نداشته است. از طرف دیگر تخمین مقدار گوشت بکاررفته در کالباس مشکل بوده است.
نتیجه گیری نهایی:
براساس نتایج این مطالعه استفاده از تکنیک بافت شناسی بهعنوان روش تکمیلی برای ارزیابی کمی گوشت در فرآورده های خام پیشنهاد می شود. به هر حال باید درنظر داشت که ارزیابی کمی گوشت در فرآورده های گوشتی خام نسبت به فرآورده های گوشتی حرارت دیده راحت تر بوده است.
کلید واژگان: بافت شناسی, گوشت, کباب لقمه, کالباس, تقلبBACKGROUNDRegarding the economic values of meat, adulteration in meat products is probable.
OBJECTIVESThis study was carried out to evaluate the histological method for the quantitative detection of meat in Kabab Loghme and cooked sausage model.
METHODSFive Kabab samples (containing 70 % meat) and cooked sausage (30, 50, 70 and 90% meat), were prepared. Then, each sample was divided into three parts and one piece was taken from each part and fixed in 10% neutral-buffered formalin. The samples were routinely processed for light microscopy and embedded in paraffin. The paraffin-embedded blocks were cut into 6 μm sections and stained using hematoxylin and eosin (H & E) for histological study.
RESULTSThe histometrical analysis indicated that the estimated percentages for the added meat in kabab did not show significant difference with the real related percentages. On the other hand, the amount of meat was difficult to estimate especially in cooked sausage.
CONCLUSIONSThe findings of the present research suggest the histological technique as a complementary method for quantitative evaluations of meat in raw meat products. However, the quantitative evaluation of meat in raw meat products was more convenient than in processed ones.
Keywords: Histology, Meat, Kabab, Cooked sausage, Adulteration -
زمینه مطالعه
توانایی میکروارگانیسم در زنده ماندن در طول قسمت فوقانی لوله گوارش و کولونیزه شدن در روده بزرگ، نکته ی کلیدی در عملکرد آن به عنوان باکتری پروبیوتیک می باشد. استرس اسید و نمک صفراوی از مهمترین چالش هایی هستند که میکروارگانیسم در این مسیر با آن ها مواجه می شود و مقاومت به آن ها از ویژگی های مطلوب سویه های پروبیوتیکی می باشد. از سوی دیگر، استفاده از نگهدارنده های طبیعی مانند اسانس و عصاره های گیاهی به صورت ترکیبی با سایر فاکتورهای حفاظت کننده بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ در حالی که پاسخ میکروارگانیسم به سطوح تحت کشنده ی استرس اسانس ممکن است باعث تغییر حساسیت به سایر استرس ها شود.
هدفهدف این مطالعه بررسی رشد و مقاومت به اسید و نمک های صفراوی در سویه پروبیوتیک لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی در پاسخ به استرس اسانس کاکوتی می باشد.
روش کار:
لوله های حاوی MRS broth با غلظت های مختلف اسانس کاکوتی، نمک صفراوی و pH های مختلف با دوز مشخصی از سویه لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی تلقیح و گرمخانه گذاری شدند. نمونه ها در زمان های t0و t1جمع آوری شده و تعداد واحد های تشکیل دهنده ی کلنی در هر میلی لیتر تعیین شد. غلظتی که در آن حداقل 2 لوگ کاهش زنده مانی مشاهده شد به عنوان دوز کشنده و غلظت های قبل از آن به عنوان تحت کشنده شناسایی شدند. پس از آن تاثیر مواجهه با دوز تحت کشنده اسانس کاکوتی بر مقاومت به دوز کشنده ی استرس ها و منحنی رشد لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایجدوز کشنده اسانس کاکوتی 1500 پی پی ام و دوز تحت کشنده آن 1000 پی پی ام تعیین شد. دوز کشنده نمک صفراوی 2/0 درصد و pH کشنده نیز 5/2 گزارش شدند. مواجهه قبلی با دوز تحت کشنده اسانس کاکوتی (1000 پی پی ام) موجب افزایش معنادار زنده مانی در مواجهه با سطح کشنده استرس ها شد و بر منحنی رشد میکروارگانیسم در حضور نمک های صفراوی و pH اسیدی تاثیرگذار بود.
نتیجه گیری نهایی:
مواجهه با سطح تحت کشنده اسانس کاکوتی موجب تقویت حفاظت متقاطع در برابر شرایط اسیدی و نمک های صفراوی شد.
کلید واژگان: پاسخ به استرس, لاکتوباسیلوس رامنوسوس, کاکوتی کوهی, نمک صفراوی, شرایط اسیدیBACKGROUNDThe probiotic must survive in sufficient numbers after gastric and duodenal transit to be able to colonize the large intestine. The viability of a probiotic in the human upper GI tract is mainly influenced by low acidity of the stomach and bile salt in the small intestine. Currently, consumers are more interested in natural antibacterial compounds as food preservatives, like herbal essential oils and extracts. To provide a balance between sensory acceptability and antimicrobial efficacy, the use of sublethal concentrations of EOs in combination with other preservation methods has been proposed. However, it should be considered that bacterial cell exposure to sublethal stresses may result in decreased sensitivity to the same stress and even to other stresses.
OBJECTIVESThe aim of this study was to evaluate the stress response of probiotic strain Lactobacillus rhamnosus GG, pre-exposed to sublethal level of Ziziphora clinopodioides EO.
METHODSThe sublethal and lethal levels of Ziziphora clinopodioides EO, bile salt and pH stresses were determined for Lactobacillus rhamnosus GG. Then stress response of Lactobacillus rhamnosus GG pre-exposed to the sublethal level of Ziziphora clinopodioides EO were compared to cultures which were challenged directly with the lethal level of each stress (control). The growth of Lactobacillus rhamnosus GG was also assessed under bile salt and acid pH stress condition.
RESULTSThe sublethal and lethal levels of Ziziphora clinopodioides EO and the lethal level for bile salt and pH were 1000 ppm, 1500 ppm, 0.2% and 2.5 respectively. In the test tubes, the number of cells that survived increased significantly and the growth curve of Lactobacillus rhamnosus GG has been affected in pre-exposed cultures.
CONCLUSIONSExposure to sublethal concentration of Ziziphora clinopodioides EO can induce cross-protection against bile salt and pH stresses.
Keywords: Stress response, Lactobacillus rhamnosus GG, Ziziphora clinopodioides, Bile salt, Acid pH -
زمینه مطالعه
توانایی میکروارگانیسم در زنده ماندن در طول قسمت فوقانی لوله گوارش و کولونیزه شدن در روده بزرگ، نکته ی کلیدی در عملکرد آن به عنوان باکتری پروبیوتیک می باشد. استرس اسید و نمک صفراوی از مهمترین چالش هایی هستند که میکروارگانیسم در این مسیر با آن ها مواجه می شود و مقاومت به آن ها از ویژگی های مطلوب سویه های پروبیوتیکی می باشد. از سوی دیگر، استفاده از نگهدارنده های طبیعی مانند اسانس و عصاره های گیاهی به صورت ترکیبی با سایر فاکتورهای حفاظت کننده بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ در حالی که پاسخ میکروارگانیسم به سطوح تحت کشنده ی استرس اسانس ممکن است باعث تغییر حساسیت به سایر استرس ها شود.
هدفهدف این مطالعه بررسی رشد و مقاومت به اسید و نمک های صفراوی در سویه پروبیوتیک لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی در پاسخ به استرس اسانس کاکوتی می باشد.
روش کارلوله های حاوی MRS broth با غلظت های مختلف اسانس کاکوتی، نمک صفراوی و pH های مختلف با دوز مشخصی از سویه لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی تلقیح و گرمخانه گذاری شدند. نمونه ها در زمان های t0و t1جمع آوری شده و تعداد واحد های تشکیل دهنده ی کلنی در هر میلی لیتر تعیین شد. غلظتی که در آن حداقل 2 لوگ کاهش زنده مانی مشاهده شد به عنوان دوز کشنده و غلظت های قبل از آن به عنوان تحت کشنده شناسایی شدند. پس از آن تاثیر مواجهه با دوز تحت کشنده اسانس کاکوتی بر مقاومت به دوز کشنده ی استرس ها و منحنی رشد لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایجدوز کشنده اسانس کاکوتی 1500 پی پی ام و دوز تحت کشنده آن 1000 پی پی ام تعیین شد. دوز کشنده نمک صفراوی 2/0 درصد و pH کشنده نیز 5/2 گزارش شدند. مواجهه قبلی با دوز تحت کشنده اسانس کاکوتی (1000 پی پی ام) موجب افزایش معنادار زنده مانی در مواجهه با سطح کشنده استرس ها شد و بر منحنی رشد میکروارگانیسم در حضور نمک های صفراوی و pH اسیدی تاثیرگذار بود.
نتیجه گیری نهاییمواجهه با سطح تحت کشنده اسانس کاکوتی موجب تقویت حفاظت متقاطع در برابر شرایط اسیدی و نمک های صفراوی شد.
کلید واژگان: پاسخ به استرس, لاکتوباسیلوس رامنوسوس, کاکوتی کوهی, نمک صفراوی, شرایط اسیدیBACKGROUNDThe probiotic must survive in sufficient numbers after gastric and duodenal transit to be able to colonize the large intestine. The viability of a probiotic in the human upper GI tract is mainly influenced by low acidity of the stomach and bile salt in the small intestine. Currently, consumers are more interested in natural antibacterial compounds as food preservatives, like herbal essential oils and extracts. To provide a balance between sensory acceptability and antimicrobial efficacy, the use of sublethal concentrations of EOs in combination with other preservation methods has been proposed. However, it should be considered that bacterial cell exposure to sublethal stresses may result in decreased sensitivity to the same stress and even to other stresses.
OBJECTIVESThe aim of this study was to evaluate the stress response of probiotic strain Lactobacillus rhamnosus GG, pre-exposed to sublethal level of Ziziphora clinopodioides EO.
METHODSThe sublethal and lethal levels of Ziziphora clinopodioides EO, bile salt and pH stresses were determined for Lactobacillus rhamnosus GG. Then stress response of Lactobacillus rhamnosus GG pre-exposed to the sublethal level of Ziziphora clinopodioides EO were compared to cultures which were challenged directly with the lethal level of each stress (control). The growth of Lactobacillus rhamnosus GG was also assessed under bile salt and acid pH stress condition.
RESULTSThe sublethal and lethal levels of Ziziphora clinopodioides EO and the lethal level for bile salt and pH were 1000 ppm, 1500 ppm, 0.2% and 2.5 respectively. In the test tubes, the number of cells that survived increased significantly and the growth curve of Lactobacillus rhamnosus GG has been affected in pre-exposed cultures.
CONCLUSIONSExposure to sublethal concentration of Ziziphora clinopodioides EO can induce cross-protection against bile salt and pH stresses.
Keywords: Stress response, Lactobacillus rhamnosus GG, Ziziphora clinopodioides, Bile salt, Acid pH -
مقدمهامروزه استفاده از گوشت و محصولات گوشتی در اکثر کشورها در حال افزایش است. با توجه به ارزش اقتصادی گوشت استفاده از بافت های غیرمجاز در فرآورده های گوشتی محتمل است. بنابراین این مطالعه به منظور تشخیص کمی بافت های غیرمجاز در فرآورده های گوشتی خام و حرارت دیده طراحی شده است.
روش بررسینمونه های کباب لقمه (حاوی 70 درصد گوشت) و کالباس (حاوی 30 و 90 درصد گوشت) که هر کدام دارای بافت های پوست و استخوان مرغ به میزان 5،10، 15 و 20 درصد بوده اند تهیه شده اند. سپس هر نمونه به سه قسمت تقسیم و از هر قسمت یک قطعه اخذ و جهت ثبوت در فرمالین ده درصد بافر خنثی قرار داده شد. نمونه ها برای مطالعه میکروسکوپ نوری با روش های معمول بافتی آماده سازی شده و در پارافین قالب گیری شده و مقاطع 6 میکرومتری تهیه و با استفاده از هماتوکسیلین-ائوزین رنگامیزی شد.یافته هابررسی بافت شناسی نشان داد که بافت های پوست و استخوان مرغ بطور واضح در همه نمونه ها قابل تشخیص بوده است. مطالعه هیستومتری مشخص کرد که درصدهای تعیین شده استخوان اضاف شده خصوصا در کباب لقمه دارای اختلاف معنی داری با ددرصدهای واقعی مربوطه نبوده است. از طرف دیگر تعیین کمی بافت پوست خصوصا در کالباس مشکل بوده است.نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان می دهد که تکنیک بافت شناسی به عنوان یک روش موثر برای ارزیابی کمی محصولات گوشتی خام و حرارت دیده است. با این حال ارزیابی کمی بافت های افزودنی در فرآورده های خام راحت تر از فرآورده های حرارت دیده گوشتی بوده است. علاوه برآن تخمین کمی استخوان هم در مقایسه بافت پوستی به دلیل مقاومت آن نسبت به مراحل اماده سازی بافتی بیشتر امکان پذیر بوده است.کلید واژگان: بافت شناسی, کباب لقمه, کالباس, پوست, استخوانIntroductionNowadays, consumption of meat and meat products have increased throughout the world. Regarding the economic values of meat, unauthorized tissues can be used in producing meat products. This study was conducted to detect unauthorized tissues in raw and processed meat products.MethodsSamples of Kabab loghme (70% meat) and kielbasa (30% and 90 % meat), each containing 5, 10, 15, and 20% of chicken skin and bone were prepared. Then, each sample was divided into three parts. One piece was taken from each part and fixed in 10% neutral-buffered formalin. The samples were routinely processed for light microscopy and embedded in paraffin. The paraffin-embedded blocks were cut into 6 μm sections and stained using hematoxylin and eosin (H&E) for histological study.ResultsThe histological examination revealed the chicken skin and bone tissues clearly in all the samples. The histometrical analysis indicated that the estimated percentages of the additive bone, especially in kabab loghme, were not significantly different from the real percentages. However, the skin tissue was difficult to estimate, especially in Kielbasa.ConclusionThe findings of the present research suggest the histological technique as an effective method for quantitative evaluations of raw and processed meat products. However, the quantitative evaluation of additive tissues in raw meat products was more convenience than the processed products. In addition, estimation of bone additive was more applicable in comparison with skin tissue due to its resistance to histological processing preparations.Keywords: Histology, Kabab loghme, Kielbasa, Adulteration, Skin, Bone -
مقدمهدر وضعیت های اضطراری، مانند سیل، زلزله و جنگ، سوء تغذیه ممکن است به بزرگترین مشکل بهداشت عمومی تبدیل شود و خود، عاملی برای مرگ و میر بیشتر بازماندگان باشد. هدف از این مطالعه، ارایه فرمولاسیون و نمونه سازی جیره اضطراری مقوی و مغذی با قابلیت نگهداری طولانی برای شرایط اضطراری به منظور کاهش نرخ مرگ و میر در بین بازماندگان یا رزمندگان است.روش بررسیدر این مطالعه 4 نوع جیره اضطراری جدید بر پایه آرد گندم و برنج (به عنوان منبع کربوهیدرات)، شیر خشک و آرد سویا (به عنوان منبع پروتئین) و روغن قنادی (به عنوان منبع چربی) به روش «آزمون و خطا» و با در نظر گرفتن مسائلی مانند کام پذیری، قیمت تمام شده، فرهنگ بومی غذایی کشور، وزن مناسب فرموله شده و ویژگی های حسی و کیفیت میکروبی آنها پس از شش ماه نگهداری در انکوباتور مورد بررسی قرار گرفت. تمامی اطلاعات سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هادر مجموع یکی از نمونه ها حاوی آرد گندم و شیرخشک، در چهار ویژگی رنگ و ظاهر، طعم، بو و پذیرش کلی بیشترین مقبولیت را در مقایسه با سایر جیره ها به خود اختصاص داد. این جیره از نظر مقبولیت بافت نیزبا کسب 37/6 امتیاز، رتبه دوم را کسب نمود (بیشترین امتیاز 5/6 از 9 بود). از سوی دیگر، به جز شمارش کلی باکتری های مزوفیل - که آن هم در محدوده استاندارد قرار داشت - در باقی موارد هیچ باکتریی رشد نکرد.بحث و نتیجه گیریدر مجموع به نظر می رسد نمونه حاوی آرد گندم و شیر برای معرفی به عنوان یک جیره اضطراری ویژگی های لازم را هم از نظر حسی و هم از نظر کیفیت میکروبی (سلامت و ایمنی برای مصرف کنندگان) دارا باشد.کلید واژگان: فرمولاسیون غذایی, نمونه سازی, ویژگی حسی, میکروبیولوژی غذاEBNESINA, Volume:21 Issue: 1, 2019, PP 13 -19BackgroundMalnutrition may be one of the greatest public health problems in emergency situations such as flood, earthquake, and war that results in higher mortality among survivors. The aim of this study was formulation and prototype development of an emergency, energetic, and nutrient ration with long shelf life to minimize the mortality rate among civilians or soldiers.Materials and methodsIn this study, four new rations based on wheat and rice flour (carbohydrate source), milk powder and soy flour (protein source), shortening (fat source) were formulated by trial and error method with regard to appetizing characteristics, economical concerns, cultural affairs and reasonable weight. The qualities of sensory and microbial characteristics of samples were evaluated after six months incubation and collected data were statistically analyzed.ResultsBy comparison of rations, one sample containing wheat flour and milk powder yielded the best scores in the most evaluations. Such ration also scored 6.37 in texture acceptance and achieved second rank (the first rank scored 6.5 in a 9 point scale). No microbial growth was seen except mesophilic bacteria that were in standard range.ConclusionIt seems that the sample ration containing wheat flour and milk powder is appropriate to be introduced as an emergency ration with desired sensory and microbial characteristics that provides a healthy and safe diet for consumers.Keywords: Dietary Formulations, Prototype, Organoleptic, Food Microbiology
-
در سال های اخیر، تحقیقات زیادی روی تولید و به کارگیری پلیمرهای زیست تخریب پذیر به منظور بسته بندی مواد غذایی صورت گرفته است که علل آن افزایش نگرانی به کارگیری بی رویه بسته بندی های پلاستیکی و افزایش علاقه مردم برای بهبود کیفیت و ظاهر بسته بندی های محصولات غذایی است. اهداف مطالعه حاضر بررسی ویژگی های فیزیکی و مکانیکی فیلم پلی لاکتیک اسید حاوی عصاره اتانولی بره موم جمع آوری شده از استان کرمانشاه (غلظت 1 و 2درصد)، اسانس کاکوتی کوهی (غلظت 1 و 2 درصد)، و نانوذرات سلولز (غلظت 1 درصد) به صورت جداگانه و ترکیبی است. ترکیبات تشکیل دهنده اسانس کاکوتی کوهی با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی (GC-MS) شناسایی گردید. ویژگی های فیزیکی و مکانیکی فیلم های طراحی شده طبق پروتکل مصوب استاندارد ASTM بررسی شد. کارواکرول (65.22 درصد)، تیمول (19.51 درصد)، گاما-ترپینن (4.63 درصد) و پاراسیمن (4.86 درصد) بیشترین ترکیبات شناسایی شده در اسانس مورد مطالعه بودند. بر اساس نتایج این مطالعه، اضافه کردن اسانس، عصاره و نانوذرات سلولز موجب بهبود تنش کششی و خاصیت نفوذپذیری بخار آب می شود. به دلیل رنگ زرد عصاره بره موم تمامی فیلم های حاوی عصاره دارای شفافیت (*L) پایین و قرمزی (*a) بالا بودند. بنابریافته های این مطالعه، فیلم پلی لاکتیک اسید حاوی اسانس کاکوتی کوهی، نانوذرات سلولز و عصاره بره موم دارای خواص فیزیکی و مکانیکی مطلوبی است که می تواند در بسته بندی مواد غذایی استفاده شود.کلید واژگان: اسانس گیاهی, بسته بندی, پلیمرهای زیست تخریب پذیر, فیلم خوراکیIn the recent years, numerous studies have been focused on the production and applicationof biodegradable polymers due to increasing concernsaboutenvironmental pollution ofplastic packaging materials, and also increasing consumer’s interest for improvement of quality and appearance of food products. The aims of the present study wereto evaluate the physicomechanical properties of polylactic acid film(PLA) incorporated with propolis ethanolic extractcollected from Kermanshah province(PE; 1 and 2%), cellulose nanoparticle (1%) and Ziziphora clinopodioidesessential oil.The chemical compositions of the Ziziphora clinopodioidesessential oil were identified by gas chromatography coupled with mass spectrometer detector (GC-MS). The physicomechanical properties of designated films were evaluated using ASTM method.Carvacrol (65.22%), thymol (19.51%), ɣ-terpinene (4.63%) and p-cymene (4.86%) were the most representative components of the essential oil. Based on the results of the present study, incorporation of PE, ZEO and cellulose nanoparticle improved the water vapour permeability coefficient (WVPC) and tensile stressof investigated films. The lower lightness (L*) and higher redness (a*) and consequently a darker color was found in the film incorporated with PPE. The PLA film incorporated with ZEO, PPE and cellulose nanoparticle have shown good physical and mechanical properties which can be used in food products.Keywords: Biodegradable polymers, Edible film, Essential oil, Packaging
-
مقدمهماهیان به دلیل بالابودن میزان اسیدهای چرب چند غیراشباعی در چربی ماهی و pH خنثی از جمله غذاهای فسادپذیر به شمار می آیند. به این منظور از نگهدارنده های طبیعی برای به تاخیر افتادن فساد استفاده می شود. هدف از این تحقیق مطالعه اثرات ضد باکتریایی و ضد اکسیداسیونی عصاره جلبک Chlorella vulgaris بر کیفیت ماهی Ranibow Trout در دمای 4 درجه سلسیوس بود.مواد و روش هافیله های ماهی قزل آلا توسط 4 غلظت عصاره جلبک ) 1 ، 0 / 0 ، 2 / 0 و 3 / 0 درصد( تیمار و طی 9 روز نگهداری در دمای 4 درجه سلسیوس با فاصله زمانی صفر، 3 ، 6 و 9 روز مورد آزمایش های شیمیایی )تعیین میزان پراکسید، TBA ، TVB-N ، pH (، آزمایش های میکروبی )شمارش کلی میکروبی و شمارش سرمادوست ها( و ارزیابی حسی قرار گرفتند.یافته هابراساس نتایج، میزان اکسیداسیون لیپیدها و فساد میکروبی، در ماهیان تیمار شده با عصاره جلبک بطور معنی داری کمتر از نمونه شاهد بود. در خصوص ارزیابی حسی بهترین کیفیت در انتهای دوره نگهداری مربوط به تیمارهای حاوی عصاره بود که اختلاف معنی داری با دیگر تیمارها در روز آخر داشت.نتیجه گیریطبق نتایج تحقیق حاضر عصاره جلبک کلرلا ولگاریس باعث کاهش روند فساد میکروبی و اکسیداسیون در فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان نگهداری شده در دمای 4 درجه سلسیوس شد.کلید واژگان: Chlorella vulgaris, آنتی اکسیدان, ضد میکروب, عصاره, ماهی قزل آلای رنگین کمانIntroductionFish is known as a perishable food because of its high amounts of polyunsaturated fatty acids and neutral pH. Accordingly, natural preservatives are employed to delay the spoilage and increase the shelf life of fish. The aim of this research is to study the antibacterial and antioxidative effects of Chlorella vulgaris algae extract on the quality of rainbow trout during storage at 4 °C.Materials And MethodsIn this study, trout fillets were treated with 4 concentrations of algae extract (0, 0.1, 0.2 and 0.3 %), then they were subjected to chemical (PV, TBA, TVB-N, pH), microbial tests (total count, psychrotrophs count) and sensory evaluation during 9 days of storage at 4 °C at 0, 3, 6 and 9 day intervals.ResultsBased on the results obtained, the levels of lipid oxidation and microbial degradation were significantly lower in the fish treated with algae extract than the control sample. According to sensory analysis results, treatments with algae extract had better quality as compared to other treatments at the last day of storage.ConclusionThe findings indicated that Chlorella vulgaris extract exerted antioxidant and antibacterial effects on rainbow trout during storage and increased the shelf life.Keywords: Antioxidative, Antibacterial, Chlorella vulgaris, Extract, Rainbow Trout
-
باکتری های بیماری زای انسانی عامل شمار زیادی از مسمومیت های غذایی در انسان طی مصرف گوشت ماکیان آلوده می باشند. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر شستشو (چیلر دوم) در کشتارگاه و حمل لاشه ها در دماهای متفاوت تا محل عرضه بر میزان بار میکروبی استافیلوکوکوس اورئوس، سالمونلا و اشریشیا کلی در لاشه مرغ می باشد. نمونه برداری از تعداد 180 لاشه مرغ به طور تصادفی از کشتارگاهی در جنوب تهران بعد از مرحله شستشوی نهایی (چیلر دوم) در کشتارگاه، تا محل عرضه توسط خودروی معمولی (دمای محیط)، خودرو با سردخانه خاموش و سردخانه دار انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که میزان آلودگی اشرشیا کلی و شمارش کلی باکتریایی در مرحله بعد از لاشه پذیری به طور معناداری بیشتراز مرحله قبل از لاشه پذیری بود. میانگین مقادیر باکتریایی شمارش شده در نمونه های کشتارگاه (گروه قبل)، به جز سالمونلا در نمونه ساق ران در خودروی سردخانه دار، به طور قابل توجهی کمتر از نمونه های حمل شده پس از 4 ساعت (گروه بعد) بودند، همچنین میانگین شمارش کلی میکروبی و استافیلوکوکوس اورئوس لاشه های حمل شده توسط خودروی معمولی به حداکثر رسید(106×82/2 ±106×63/18) که میانگین شمارش کلی میکروبی نسبت به مقدار استاندارد بالاتر بود(106×5)(05/0≥ p)، در حالی که در خودروی سردخانه خاموش این مقدار به حداقل رسید که نسبت به مقدار استاندارد کمتر بود(106×048/0±106×65/0). به طور کلی نتایج به دست آمده نشان داد که حمل لاشه های مرغ توسط خودروهای معمولی و سردخانه خاموش شرایط محیطی نامناسبی را برای رشد لگاریتمی باکتری های پاتوژن غذایی فراهم می کند و موجب انتقال آن ها به انسان می گردد.کلید واژگان: سالمونلا, ایکلای, مسمومیت استافیلوکوکوس ارئوس, سیستم حمل و نقل مرغLes bactéries pathogènes sont responsables dun nombre important dempoisonnements alimentaire dorigine alimentaire chez lhomme après la consommation des volailles infectées. Lobjectif principal de cette étude était d'évaluer leffet de 4 h de transport des carcasses de poulet à 18-24 oc, 4-5 oC et 10-14 oC sur la charge bactérienne de S. aureus , Salmonella spp. et Escherichia coli. Cent quatre-vingts carcasses de poulet frais (1197,0 ± 19,88 g) ont été recueillies au hasard dans une usine de transformation de volailles commerciales dans le sud de Téhéran, durant la saison chaude en 2015. Deux prélèvements ont été effectués après un lavage réfrigéré et post-abattage, après 4 heures de transport des carcasses à trois temperatures ambiantes par trois types de véhicules normaux et frigorifiques. La valeur moyenne du nombre total de colonies bactériennes dans lescarcasses entières transportées à température ambient atteint le maximum de 18,63 × 106 ± 2,82 × 106 cfu.ml-1et montre une valeur supérieure (pKeywords: Salmonella, E. coli, empoisonnement par Staphylococcus aureus, transport du poulet
-
زیست تخریب پذیری و فعالیت ضد میکروبی مواد بسته بندی مواد غذایی از مهم ترین پارامتر های صنایع مدرن بسته بندی مواد غذایی به شمار می آیند. برای توسعه و ارتقاء فیلم های پلی لاکتیک اسید به کامپوزیت های ضد باکتریایی، غلظت های مختلف اسانس آویشن شیرازی و یا عصاره اتانولی بره موم به کمک روش قالب ریزی به پلی مر اضافه گردید. فعالیت ضد میکروبی کامپوزیت های حاصل با کمک روش انتشار دیسک علیه چهار پاتوژن رایج غذازاد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که فیلم های طراحی شده به طور موثر علیه همه باکتری های مورد آزمایش عمل کردند و کامپوزیت های حاوی اسانس آویشن شیرازی ظرفیت مناسبی برای محدود کردن رشد باکتری های بیماری زای مواد غذایی از خود به نمایش گذاشتند. همچنین اضافه شدن عصاره بره موم به فیلم های حاوی اسانس آویشن ویژگی های ضد باکتریایی فیلم ها را کمتر از انتظار افزایش داد که احتمالا طبیعت آبگریزی با آبدوستی اجزاء تشکیل دهنده فیلم های فعال تولید شده نقش مهمی در بروز این نتایج داشته است. بر اساس نتایج این مطالعه و سایر مطالعات مشابه، پلی مر زیست تخریب پذیر پلی لاکتیک اسید می تواند به عنوان یک پلی مر پایه مطلوب برای طراحی و توسعه فیلم های ضد میکروبی نوین مخصوصا در ترکیب با اسانس های ضدمیکروبی گیاهی مطرح باشد.کلید واژگان: پلی لاکتیک اسید, فیلم بسته بندی, ضد میکروبی, مواد غذایی, ترکیب زیست فعالBiodegradability and antimicrobial activity food packaging materials are among the most important parameters of the modern food packaging industry. For development of poly-lactic acid films to antibacterial compositions, different concentrations of essential oil of Zataria Multiflora or propolis ethanolic extract were added to the polymer using the solvent casting method. The antimicrobial activity of the composites was evaluated using disc diffusion method against the four common foodborne pathogens. Our findings showed that the resulting films were effective against all the tested bacteria and the composites containing the essential oil had a good capacity to limit the growth of foodborne pathogenic bacteria. Moreover, the addition of propolis ethanolic extract to films containing the essential oil increased the anti-bacterial properties of the films less than expected, which hydrophilic and hydrophobic nature of films constituents were likely the probable reasons of the results. Based on the results of this study and other similar studies, the biodegradable poly-lactic acid polymer can be considered as a desirable base polymer for development of novel antimicrobial films, especially in combination with herbal antimicrobial agents.Keywords: poly-lactic acid, packaging film, Antimicrobial, food, bioactive agent
-
سابقه و هدفبا افزایش میزان تولید مواد غذایی، نیاز به نگهداری جهت رساندن مواد غذایی سالم و با کیفیت به دست مصرف کنندگان احساس می شود. یکی از مهمترین دلایل بسته بندی پیشگیری از رشد میکروارگانیسم های عامل فساد و بیماریزا در مواد غذایی می باشد. این تحقیق با هدف مطالعه تاثیر فیلم های پلی لاکتیک اسید (PLA) حاوی غلظت های مختلف اسانس زیره سبز بر برخی خصوصیات میکروبی و شیمیایی گوشت چرخ کرده گوساله انجام شد.مواد و روش هاجهت مطالعه اثر ضدمیکروبی PLA حاوی غلظت های مختلف اسانس زیره سبز، کشت میکروبی نمونه ها برای موارد شمارش کلی باکتری های هوازی، سایکروتروف ها، کلیفرم ها و استافیلوکوکوس اورئوس در 7 زمان مختلف یعنی روزهای 0، 1، 2، 3، 4، 6 و 8 صورت گرفت. همچنین جهت مطالعه اثر فیلم ها بر میزان ازت فرار کل گوشت چرخ کرده گوساله، آزمایشات مورد نظر، در روزهای مشابه آزمون میکروبی صورت گرفت.یافته هانتایج این مطالعه نشان داد که شمارش کلی باکتری های هوازی، سایکروتروف ها، کلیفرم ها و استافیلوکوکوس ارئوس در نمونه های بسته بندی شده با فیلم PLA حاوی غلظت 8/0% اسانس زیره سبز به صورت معنی داری نسبت به گروه شاهد کمتر بود (05/0>P). همچنین، با افزایش غلظت اسانس در فیلم PLA، اثر ضدمیکروبی بصورت معنی داری افزایش یافت (05/0>P). همچنین نمونه های بسته بندی شده با فیلم های PLAحاوی غلظت های مختلف اسانس در طول مطالعه نسبت به نمونه های شاهد مقادیر پایین تری از ازت فرار کل نشان دادند (05/0>P) و بطور کلی روند وابسته به غلظت در اثر افزودن اسانس مشاهده شد.نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه میتوان چنین نتیجه گرفت که استفاده از فیلم PLA حاوی غلظت 8/0 درصد اسانس زیره سبز، روشی مناسب برای افزایش مدت زمان ماندگاری گوشت چرخ کرده گوساله حداقل به مدت 8 روز در دمای یخچال میباشد بدون آنکه فساد میکروبی و شیمیایی در آن مشاهده شود.کلید واژگان: فیلم, PLA, اسانس زیره سبز, خصوصیات میکروبی و شیمیایی, گوشت چرخ کرده گوسالهBackground And ObjectivesDue to increasing food production, it seems necessary a healthy and appropriate food delivered to consumers. One of the most important reasons for packaging is to prevent the growth of spoilage and pathogenic microorganisms in food. The aim of this study was to investigate the effect of polylactic acid (PLA) films containing different concentrations of cumin essential oil on some microbial and chemical characteristics of minced beef meat.Materials and MethodsIn order to study the antimicrobial effect of PLA films containing different concentrations of cumin essential oil, samples were examined for total aerobic bacterial count, psychotropic bacteria, coliform and Staphylococcus aureus at different times, day 0, 1, 2, 3, 4, 6 and 8. In order to study the effect of films on total volatile nitrogen (TVB-N) of minced beef, the intended tests, were conducted on the same days of the microbial tests.ResultsThe results of the present study indicated that total aerobic bacterial count, psychotropic, coliforms and S. aureus in samples packed with PLA films containing 0.8% cumin essential oil were significantly lower than control group (PConclusionBased on our findings, the use of PLA films containing 0.8 % concentration of cumin essential oil could be a good method to keep minced meat during cold storage at least 8 days without any significant microbial and chemical spoilage.Keywords: Film, PLA, Cumin essential oil, Chemical, microbial properties, Minced beef
-
نشریه گیاهان دارویی، پیاپی 64 (پاییز 1396)، صص 147 -161مقدمهمحصولات کشاورزی و بخصوص گیاهان دارویی می بایست بعد از برداشت مورد فرآوری های مختلفی از جمله جداسازی اجسام خارجی، شستشو و تمیز کردن، خشک کردن، بسته بندی و غیره قرار می گیرند. یکی از مهم ترین مراحل پس از برداشت گیاهان دارویی بخصوص نعناع فلفلی، فرآیند خشک کردن است.هدفهدف از این مطالعه طراحی یک خشک کن خورشیدی مجهز به کلکتور چند گذر جهت فرآیند آبزدایی از نعناع فلفلی و مقایسه نتایج آن با روش های سنتی خشک کردن (سایه و آفتاب) می باشد.روش بررسیدر این مطالعه فرآیند خشک کردن نعناع فلفلی با روش های مختلف خشک کردن خورشیدی (توسط خشک کن خورشیدی طراحی شده در این مطالعه) و نیز خشک کردن سنتی (سایه و آفتابی) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.نتایجمدت زمان لازم برای خشک کردن نعناع فلفلی در روش خشک کردن خورشیدی 150 دقیقه به دست آمد که نسبت به روش های خشک کردن سنتی در سایه و آفتاب حدودا 82 درصد و 55 درصد کوتاه تر بود. همچنین نرخ آبزدایی در روش های آبزدایی خورشیدی، سنتی در آفتاب و سایه به ترتیب 77/26، 48/12 و 48/4 (کیلوگرم آب/کیلوگرم مواد جامد در ساعت) است. نتایج مدلسازی ریاضی نشان داد که مدل های میدلی و کوکوک (در روش های آبزدایی خورشیدی و سایه) و آغباشلو و همکاران (در روش آبزدایی آفتابی) می تواند با دقت بالایی منحنی های خشک کردن این گیاه دارویی را برازش نماید. همچنین روش خشک کردن خورشیدی می توان اسانس متشکله این گیاه را به بهترین حالت حفظ نماید. نتایج نشان داد که مهم ترین ترکیبات تشکیل دهنده اسانس نعناع فلفلی شامل: 1،8- سینئول، سیس- سابین هیدرات، منتون، منتوفوران، ایزو- منتون، منتول و ایزو- منتول می باشد.نتیجه گیریبه طور کلی روش خشک کردن خورشیدی نعناع فلفلی به عنوان بهترین روش برای فرآوری پس از برداشت این گیاه دارویی پیشنهاد می شود.کلید واژگان: نعناع فلفلی, خشک کردن, عملیات پس از برداشت, مدلسازی تک لایه ایBackgroundAgriculture products, especially medical plants after harvest should be processed by different processes such as removal of foreign bodies, washing and cleaning, drying, packaging and so forth. One of main postharvest stages of medical plant especially peppermint is drying process.ObjectiveThe aim of this study is design a solar dryer equipped with double pass collector to drying process of peppermint and comparison their results with traditional drying methods (sun and shade).MethodsIn this study drying process of peppermint with different methods of solar drying (by solar dryer designed in this study) and also traditional drying (shade and sun drying) were investigated and compared.ResultsThe drying time required for dehydration of peppermint in solar drying method was 150 min, which it was approximately 82% and 55% shorter than to traditional methods of shade and sun. Furthermore, dehydration rate in drying methods of solar drying, sun drying and shade drying were 26.77, 12.48 and 4.48 (kg H2O/kg D.M h), respectively. The results of mathematical modelling indicated that Midli and kucuk (in drying methods of solar and shade) and Aghbashlo et al (in drying method of sun) can be fitted drying curve of this medical plant with high accuracy. Also, solar drying by dryer could be protecting the essential oil of this plant in the best form. The results show that the main components of peppermint essential oil was included: 1,8-Cineole, cis-Sabinene hydrate, Menthone, Menthofuran, iso-Menthone, Menthol and iso-MentholConclusionGenerally, solar drying method of peppermint was recommended as the best method for postharvest processing of this medical plant.Keywords: Drying, Monolayer modelling, Peppermint, Postharvest operation
-
زمینه مطالعهیکی از جنبه های اصلی ردیابی مواد غذایی در جهت آزمایشات اعتبار سنجی آنها شناسایی و تعریف روش های عملی جهت شناسایی منشا ماده غذای می باشد.هدفهدف از مطالعه حاضر، پیدا کردن یک روش مبتنی بر DNA برای احراز هویت و قابلیت ردیابی از مواد غذایی است که از اهمیت زیادی در مدیریت بهداشت و درمان برخوردار می باشند.روش کاردر این مطالعه 4 روش مختلف جهت استخراج DNA خالص از تعدادی روغن خوراکی شامل روغن زیتون ،آفتابگردان، کانولا، و سویا برای بهبود ردیابی این روغن ها بررسی گردید. DNA استخراج شده به روش PCR با استفاده از پرایمر عمومی واقع شده در ناحیه ژن 18S rRNA/5.8S rRNA انجام شد. روش استخراج بر اساس اتصال DNA به لایه ی سیلیکایی موجود در ستون ها و یا اتصال به رزین بنا شده بود.نتایجنتایج به دست آمده از روش اول نشان داد فقظ DNA استخراج شده از روغن زیتون توانایی تکثیر را داشت. در روش دوم با استفاده از محلول PBS و بدنبال آن ایجاد رسوب با ایزو پروپانول تکثیر DNA از روغن های آفتابگردان، کانولا خام و روغن زیتون با موفقیت انجام شد. برای حذف موثر تر ناخالصی ها روش دو با کلروفرم و رزین و رسوب دهی با ایزوپروپانول بعنوان روش سوم مورد استفاده قرار گرفت. خوشبختانه با این روش DNA های استخراج شده ازتمامی نمونه های روغن با موفقیت تکثیر شدند. برای حذف اثرات سوء کلرفرم روش چهارم با استفاده ی مستقیم از بافر لیز کننده و بافر اتصال طراحی شد. با این روش DNA های استخراج شده ازتمامی نمونه های روغن با موفقیت تکثیر شدند.
نتیجه گیری نهایی: بر اساس یافته های ما، مشکل عمده DNA استخراج شده از روغن ها، باقی ماندن مهار کننده های آنزیم های مختلف از قبیل DNA پلیمراز می باشدکه این مشکل با استفاده از روش های ارائه شده 3 و 4 قابل حل می باشد. است.کلید واژگان: تقلبات مواد غذایی, ماده وراثتی ژنومی, واکنش زنجیره ای پلیمراز, سویا, روغن های گیاهیBackgroundOne of the major aspects of traceability in food authenticity assessment is to explore practical methods to find the origin of food.ObjectiveThe aim of the present study was to find a DNA based method for authentication and traceability of food, which are of great importance in health management.MethodsFour different DNA extraction methods were applied to obtain high pure DNA in some oil samples including olive oil, sunflower, canola and soybean oil to improve the traceability. The isolated DNA was analyzed by PCR using common primer pair, derived from the region harboring 18S rRNA/5.8S rRNA genes. Extraction methods were developed based on specific binding of DNA molecules to the silica membrane (column) or resin.ResultsOur results showed that amplifiable DNA could only be extracted from olive oil in method 1, whereas the isolated DNA from other samples needed to be purified. In method 2, by pre-treating of oil with PBS and subsequent precipitation with Isopropanol, the amplification of isolated DNA was observed in sunflower, crude canola and olive oil. To remove more effectively the contaminants, method 2 was combined with chloroform and resin/Isoporopanol precipitation as method 3. Interestingly, the extracted DNA from all examined oil samples could be amplified with mentioned primers. For elimination the disadvantages of chloroform, method 4 was set up by direct usage of lysis and binding buffer. The extracted DNA from all refined oil samples could be amplified successfully.ConclusionBased on our findings, the major problem in DNA extraction from oils is the PCR inhibitors in extracted DNA, which can be resolved by the presented methods 3 and 4.Keywords: adulteration, genomic DNA, PCR, Soya, vegetable oils -
زمینه مطالعهمقاومت باکتریایی در برابر آنتی بیوتیک ها یکی از مشکلات اساسی در حوزه بهداشت عمومی به شمار می رود. اسانس های گیاهی واجد تاثیرات ضدمیکربی بوده و در زمره ترکیبات طبیعی ضدمیکربی بالقوه قرار گرفته اند.هدفاین مطالعه به منظور مقایسه تاثیر اسانس های میخک و پونه کوهی بر رشد استافیلوکوکوس اورئوس و بیان ژنی انتروتوکسین های A، C و E آن انجام شد.روش کارکمینه غلظت بازدارندگی(MIC) اسانس ها و میزان رشد باکتری در غلظت های تحت بازدارتده اسانس ها تعیین گردید. جستجوی انترواتوکسین ها با استفاده از یک کیت تجاری ایمنواسی ویژه انتروتوکسین های استافیلوکوکی، پس از 18، 24، 48 و 72 ساعت، انجام شد. بیان ژن های کد کننده انتروتوکسین ها از طریق استخراج RNA، سنتزDNA و انجام واکنش زنجیره ای پلیمراز زمان واقعی با استفاده از توالی های آغازگر اختصاصی برای هر ژن کد کننده انتروتوکسین ارزیابی شد.نتایجکمینه غلظت بازدارندگی اسانس های میخک و پونه کوهی، به ترتیب، برابر با 2 و 1 میکرولیتر در میلی لیتر بود. شمارش کلنی در محیط کشت حاوی 75 درصد MIC اسانس میخک، پس از 48 و 72 ساعت، نشان داد که میزان رشد باکتری 67/1 و log10 cfu/ml 83/1 نسبت به کنترل کاهش یافته است و در خصوص پونه کوهی، میزان کاهش رشد در 75 درصد MIC، به ترتیب، معادل 25/2 و log10 cfu/ml 68/2 بود. کشت باکتری هدف در غلظت 75 درصد MIC اسانس ها، موجب کاهش سطح نسخه برداری ژن های sea، sec، see و ژن تنظیم کننده (agrA) به میزان 81/8، 13/9، 08/9 و 32/8 برابر در مورد اسانس میخک و 56/11، 96/9، 07/11 و 15/11 برابر در خصوص اسانس پونه کوهی، در مقایسه با کنترل، گردید.
نتیجه گیری نهایی: میزان رشد، بیان ژنی و در نتیجه تولید و ترشح انتروتوکسین های A، C و E استافیلوکوکوس اورئوس به میزان قابل ملاحظه ای در سطوح تحت بازدارنده اسانس ها، به ویژه در غلظت75 درصد MIC کاهش می یابد.کلید واژگان: انتروتوکسین, میخک, بیان ژنی, پونه کوهی, استافیلوکوکوس اورئوسBackgroundBacterial resistance to antibiotics is a crucial public health problem. Essential oils (EOs) possess antimicrobial effects and have been screened as potential natural antimicrobial compounds.ObjectivesThis study was conducted to compare the effects of Eugenia caryophyllus (clove) and Origanum compactum (oregano) EOs on the growth of Staphylococcus aureus and the expression of the SEA, SEC and SEE genes.MethodsThe minimum inhibitory concentrations (MIC) of EOs and growth of bacterium at subMIC levels of EOs was determined. Enterotoxin detection was done using a commercial SE visual immunoassay kit after 18, 24, 48 and 72 h. Gene expression of enterotoxins was evaluated through RNA extraction, DNA synthesis and performing real time-PCR using specific primers for each SE.ResultsMIC of clove and oregano were 2 µl/ml and 1µ l/ml, respectively. Colony counts at 48 and 72h of cultures grown at 75% MIC of clove oil showed the growth rate was reduced 1.67 and 1.83 log10 cfu/ml compared to the control, and in the case of oregano at 75% MIC the decreases in growth rate were 2.25 and 2.68 log10 cfu/ml, respectively. When the target bacterium is cultured in the presence 75% subMIC of EOs, the transcript levels of sea, sec, see and the regulatory gene (agrA) were decreased 8.81, 9.13, 9.08 and 8.32 fold in the case of clove, and 11.56, 9.96, 11.07 and 11.15 fold in the case of oregano, compared to the control.ConclusionsThe growth, gene expression and as a result secretion of enterotoxins A, C and E by S. aureus were decreased significantly at subMIC levels of EOs, especially at 75% MIC.Keywords: enterotoxin, Eugenia caryophyllus, gene expression, Origanum compactum, Staphylococcus -
در این تحقیق پوشش کیتوزان به همراه لیزوزیم و روغن زیره سبز برای افزایش ویژگی انتی باکتریال پوشش کیتوزان به کار برده شد .پس از تهیه پوشش کیتوزان 2 درصد حاوی غلظت های مختلف لیزوزیم و غلظت یک درصد اسانس زیره سبز ، ویژگی های ضدمیکروبی این پوشش ها در فیله مرغ نگهداری شده در دمای یخچالی مدت 12 روز ازلحاظ ویژگی های میکروبی (شمارش کلی باکتری های هوازی، شمارش باکتری های سرمادوست، شمارش باکتری سودوموناس و شمارش کلی فرم ها) موردمطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روز 12 تعداد باکتری های مزوفیل 3 لگاریتم درهر گرم و تعداد باکتری های سرما دوست 3 و کلی فرم1.1 و سودوموناس 3 لگاریتم در هر گرم کاهش نشان دادند. نتایج نشان می دهند لیزوزیم 10 درصد به کاررفته در پوشش کیتوزان حاوی اسانس زیره سبز اثر هم افزایی داشته و می تواند نقش مهمی ررا در افزایش کیفیت محصولات بسته بندی شده داشته باشد و میزان ماندگاری را درمحصولات گوشتی افزایش دهد.کلید واژگان: پوشش, لیزوزیم, زیره سبز, ضد میکروبی, هم افزاییLysozyme- chitosan-cumin oil films were develop for enhancing the antimicrobial properties of chitosan films. A different concentration lysozyme solution was incorporated in to chitosan 2% film forming solution and 1% oil cumin .The film used for microbial properties of chicken fillets stored at refrigerator. Lysozme and cumin oil releases from the matrix of chitosan film and effect on antibacterial properties such as total mesophilic bacteria, microbial Total bacterial count, Psychrophiles, Coliforms and Pseudomonas . Results showed that 10% lysozyme and 1% cumin oil enhance the efficiency of chitosan film against bacteria in chicken fillet. Statistical results showed that 3 log cfu/g reduced in mesophilic bacteria in 12 days and 3 log cfu/g , 1.1 log cfu/g , 3 log cfu/g in Psychrophiles, Coliforms and Pseudomonas bacteria respectively .So the results showed the synergistic effect of oil cumin and lysozyme in to chitosan based films . Thus brooding their application enhancing food quality and saftely .Keywords: Cuminum cyminum, Essential oil, Lysozyme, Synergistic, Antimicrobial properties
-
سابقه و هدفباکتری لیستریامونوسایتوژنز به عنوان یک عامل بیماریزای قابل انتقال از طریق مواد غذایی و مسئول ایجاد بیماری در انسان شناخته شده است. این باکتری عامل مننژیت، سقط جنین و مسمومیت غذایی در انسان است. سس های صنعتی به عنوان یک ماده غذایی پرطرفدار روز به روز مصرف بیشتری در بین عامه مردم پیدا کرده اند. این ماده غذایی، بستر مناسبی برای ایجاد مسمومیت های غذایی می باشد. بنابراین آلودگی با لیستریامونوسیتوژنز تهدیدی برای سلامتی به ویژه افراد با سرکوب سیستم ایمنی محسوب میگردد. هدف از این مطالعه تشخیص سریع ملکولی لیستریامونوسایتوژنز در سس های صنعتی سرد ایران است.مواد و روش هاتعداد 25 نمونه از سس های صنعتی از بازار ایران جمع آوری گردید. DNA نمونه ها به روش استاندارد فنل/ کلروفرم استخراج شد. تست PCR تشخیص لیستریامونوسایتوژنز با استفاده از پرایمرهای اختصاصی بهینه و از جهت ویژگی و حد تشخیص (LOD) بررسی شد. همه نمونه ها از جهت حضور لیستریامونوسایتوژنز با استفاده از تست بهینه PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته هاتست PCR بهینه و محصول 226 bp در ژل آگاروز 2% مشاهده شد. LOD تست در حد 10 genome/reaction بدست آمد و در آزمون ویژگی به غیر از لیستریا مونوسایتوژنز با هیچ نمونه ای آمپلیکون مشاهده نگردید. از 25 نمونه سس، 4 عدد از نظر لیستریامونوسایتوژنز مثبت گردید.نتیجه گیریتکنیک PCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی، بسیار دقیق و سریعترنسبت به متدهای سنتی برای تشخیص لیستریا مونوسایتوژنز عمل می نماید. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تکنیک PCR روشی مناسب جهت پایش میکروارگانیسم ها در مواد غذایی همچون سس ها می باشد.کلید واژگان: سس, مسمومیت, لیستریامونوسایتوژنز, تشخیصAim andBackgroundListeria monocytogenes is known as a food-borne pathogen responsible for causing disease in humans. This bacterium that cause meningitis, abortion and food poisoning in humans. Industrial sauce as a matter of day-to-day offer food consumption among the general population have found. This food, suitable for food poisoning. Therefore contamination with Listeria monocytogenes is a threat to health, especially those with suppressed immune systems. The aim of this study is molecular detection of listeria monocytogenes in industrial sauce in Iran.Materials And Methods25 Industrial sauces were collected from Iran markets. DNA samples extracted by standard phenol-chloroform method . PCR test optimized and detection of limits (LOD) and specificity evaluated. All of the samples tested with optimized PCR test.ResultsPCR test Optimized and 226 bp amplicon was observed in 2% agarose gel electrophoresis. LOD test was obtained 10 genome/reaction and in specificity test, amplicon was not observed with none of microorganism DNA was tested. After PCR testing on 25 sauce samples,4 were positive for Listeria monocytogenes.ConclusionPCR technique using specific primers very carefully and faster than traditional methods is for the identification of Listeria monocytogenes. The results show that the PCR technique is a good way to monitor microorganisms in food products such as sauces.Keywords: sauces, detection, Poisoning, Listeria monocytogenes
-
زمینه مطالعهعلیرغم فواید بسیار ترکیبات طبیعی از جمله عصاره چای سبز، استفاده از آن ها در تولید مواد غذایی و دارویی کاربرد محدودی دارد. امروزه کپسولاسیون ترکیبات طبیعی در نانولیپوزوم ها به عنوان یک روش مناسب و کارامد جهت محافظت این مواد طی فرایند تولید و نگهداری، مورد استفاده قرار می گیرد.هدفدر این مطالعه، خصوصیات فیزیکوشیمیایی نانولیپوزوم های عصاره چای سبز و فعالیت پری بیوتیکی آن بر روی دو پروبیوتیک لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیسدر محیط کشت و بستنی بررسی شد.روش کارابتدا عصاره آبی چای سبز به روش فیلم نازک کپسوله شده و توسط امواج مافوق صوت به اندازه های نانو در آمدند. به منظور بررسی خواص پری بیوتیکی نانولیپوزوم های عصاره چای سبز، 1 % از این عصاره در حضور دو پروبیوتیک لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیس به محیط کشت و بستنی اضافه شدند.نتایجمیانگین قطر نانولیپوزوم های بدست آمده، حدود nm 9/1 ±7/44 با شاخص پراکندگی 014/0 ± 203/0، و میزان محصور سازی عصاره چای سبز نانولیپوزومی تحت شرایط بهینه 97% بود. علاوه بر این، افزودن 1% عصاره چای سبز نانولیپوزومی در محیط کشت، رشد لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیس را به طور معنی داری افزایش داد. در بین گروه های مورد مطالعه، کمترین کاهش در میانگین لگاریتم تعداد لاکتوباسیلوس کازئی در طول مدت زمان نگهداری در بستنی های حاوی 1% عصاره چای سبز نانولیپوزومی معادل log 59/1 و بیشترین کاهش در بستنی های گروه کنترل برابر با log 16/4 مشاهده شده است. همچنین کمترین اختلاف در میانگین لگاریتم تعداد بیفیدوباکتریوم لاکتیس در بستنی های حاوی 1% عصاره چای سبز نانولیپوزومی معادل log 84/0 و بیشترین اختلاف در بستنی های گروه کنترل برابر با log 4/4 بدست آمده است.
نتیجه گیری نهایی: نانو کپسولاسیون عصاره چای سبز اثر معنی داری در رشد و زنده مانی پروبیوتیک ها در محیط کشت و بستنی دارد و می توان از این روش به منظور افزایش بقای پروبیوتیک ها طی فرایند تولید و نگهداری مواد غذایی استفاده کرد.کلید واژگان: عصاره چای سبز, کپسولاسیون نانولیپوزومی, خواص پری بیوتیکی, بستنیBackgroundThe application of natural compounds including green tea extract (GTE) in food preparation and pharmaceutical industries is limited. Nowadays, encapsulation in nanoliposomes could be used as a delivery system to protect compounds during processing and storage.ObjectivesIn this study, physicochemical characterization of green tea extract encapsulated in nanoliposomes and its prebiotic activities on two probiotic bacteria Lactobacillus casei and Bifidobacterium lactis were evaluated in media and ice cream.MethodsAt first, GTE encapsulated in liposomes by thin film layer method and with sonication liposomes reached to nanoscale. For evaluation of the prebiotic activity of nanoliposomal GTE on probiotics, 1% of nanoliposomal GTE in the presence of Lactobacillus casei and Bifidobacterium lactis was added to MRS broth and ice cream.ResultsThe mean diameter of nanoliposomes was about 44/7± 1/9 nm and had 0/203 ±0/014 polydispersity index. Entrapment eficiency of nanoliposomal GTE under the optimum conditions was 97%. Moreover, addition of 1% nanoliposomal GTE significantly increased the growth rate of Lactobacillus casei and Bifidobacterium lactis in culture media (pKeywords: green tea extract, nanoliposome encapsulation, prebiotic properties, ice cream
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.