به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

بابک میربهاء

  • بابک میربهاء*، محمود صفارزاده، محمد پورتیموری

    در این مطالعه به منظور شناسایی کمان های آسیب پذیر، عملکرد شبکه در نتیجه انسداد هر کمان با در نظر داشتن اثرات توامان عرضه و تقاضا و با فرض اطلاع رانندگان از وضعیت انسداد آن در حین سفر مورد ارزیابی قرار می​گیرد. بر این اساس با در نظر گرفتن یک الگوی مسیریابی مشخص از سوی کاربران، نسبت به ارزیابی عملکرد شبکه در حالت انسداد آن کمان اقدام شده و کمان هایی که حذف آنها، شبکه را با تغییرات غیرقابل قبول نسبت به شرایط عدم انسداد و محدودیت در دسترسی ها روبرو ننماید، کمان های مطمین در نظر گرفته می شود. در ادامه به منظور بررسی کارایی روش پیشنهادی، نسبت به پیاده​سازی آن در شبکه شهر تهران بر مبنای مقدار 0.35 درصد به عنوان حد قابل قبول تغییرات عملکردشبکه اقدام گردید. این مقدار برابر با حداقل مقدار قابل قبول این تغییرات در حالت امکانپذیری ساخت یک شبکه درختی از کلیه نقاط شبکه به مقاصد تخلیه با استفاده از کمان های مطمین حاصله می​باشد. بر اساس ارزیابی عملکرد شبکه در نتیجه انسداد کمان ها در نرم افزار EMME2 و مقایسه آن با حد قابل قبول، 17.3 درصد از کمان​های شبکه شهر تهران در نتیجه وقوع زلزله احتمالی ، به عنوان کمان​های غیر مطمین در نظر گرفته می​شود که بیشتر این کمان ها در معابر با رده عملکردی شریانی به ویژه در مناطق مرکزی شهر تهران مشاهده می​گردد. از این رو حذف کمان های آسیب پذیر با رده عملکردی شریانی اگرچه  قابلیت اطمینان شبکه تخلیه ساخته شده بر بستر کمان های باقی مانده را از حیث حفظ پیوستگی و زمان سفر افزایش می​دهد اما با توجه به نقش و اهمیت این رده از معابر در عملکرد یکپارچه و کارای شبکه و در نتیجه تامین ظرفیت مناسب، قابلیت تخلیه شبکه ساخته شده را دچار اختلال جدی خواهد نمود. این مساله توسعه بخش هایی از شبکه در قالب تعریض یا اضافه نمودن معابری به شبکه که در وضعیت موجود، نیاز چندانی به حضور آنها احساس نمی گردد، را به منظور تامین ظرفیت مورد نیاز شبکه تخلیه اجتناب ناپذیر می نماید بدیهی است در صورت عدم امکان تحقق چنین امری و یا پر هزینه بودن آن به ویژه در مناطق با بافت متراکم، می توان راهکارهایی نظیر مقاوم سازی هرچه بیشتر ساختمان ها و... را به منظور کاهش تقاضای تخلیه در دستور کار قرار داد.

    کلید واژگان: شبکه معابر, تخلیه, اطمینان پذیری, دسترسی, زلزله
    Babak Mirbaha *, Mahmoud Saffarzadeh, Mohammad Poorteimoori

    In this study, in order to identify vulnerable links, the performance of the network due to the obstruction of each link is evaluated by considering the simultaneous effects of supply and demand and assuming that drivers are aware of the obstruction status during the trip. Accordingly, by considering a specific routing pattern by users, the performance of the network is evaluated in the case of blockage of that link, and links whose removal does not lead to unacceptable changes in the network versus non-blocking, are considered as reliable links. In the following, it was implemented in the Tehran network based on 0.35 percent as acceptable changes. This value is equal to the minimum value of acceptable performance changes which makes it possible to access all points to evacuation destinations using the remaining reliable links. The basis for access will also be the possibility of creating an access tree. According to the evaluation of network performance due to the blocking of each link in EMME2 software and its comparison with the acceptable limit, 17.3% of the links of Tehran network will be unreliable links as a result of a possible earthquake. The most unreliable links of the network are observed in arterial roads, especially in the CBD. Therefore, although the removal of vulnerable links with arterial type can increase the reliability of the evacuation network by other existing links in terms of continuity and travel time, but this is due to the role and importance of this road type in network integrity and network efficiency, will lead to disruption of the network evacuation capacity. It makes necessary to development of parts of the network in the form of widening or adding links to the network in order to provide the required evacuation capacity. Obviously, if this is not possible or it is costly, especially in areas with dense texture, solutions such as retrofitting buildings as much as possible can be put on the agenda to reduce the demand for evacuation.

    Keywords: Road Network, Evacuation, Reliability, Access, earthquake
  • فاطمه مهاجری، بابک میربهاء*
    مطالعه رفتار انتخاب افراد در شبکه حمل و نقل در شرایط وقوع بحران زلزله، به منظور ایجاد شناخت و داشتن پیش بینی های لازم، ضروری است. در این پژوهش الگوی رفتار انتخاب افراد در شبکه حمل و نقل شهر قزوین، با درنظر گرفتن همزمان عوامل فیزیکی و رفتاری مورد مطالعه قرار گرفته است. در این راستا، با استفاده از پرسشگری به روش رجحان آشکار شده برای زلزله رخ داده در 29 آذر ماه سال 1396 و پرسشگری به روش رجحان بیان شده برای سناریوهای طراحی شده ، الگوی انتخاب پاسخ به بحران زلزله و همچنین شناسایی متغیرهای پنهان رفتاری مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد نیاز پژوهش شامل متغیر های اجتماعی- اقتصادی به عنوان متغیر های آشکار و ویژگی های شخصیتی افراد به عنوان متغیرهای پنهان می باشند. ویژگی های شخصیتی افراد با استفاده از "پرسشنامه شخصیتی 5 عاملی نیو" بررسی شده است. نتایج این مطالعه، بر اساس تحلیل آماری پرسشنامه ها و ساخت معادلات ساختاری به منظور بررسی اثرات متغیرهای آشکار و پنهان بر رفتار انتخاب افراد به دست آمده است. در این روش با ساخت معادلات اندازه گیری به کمک داده های حاصل از پرسشنامه نیو  به عنوان شاخص های اندازه گیری، متغیرهای پنهان شناسایی و برآورد شده اند.  نتایج معادله ساختاری نشان می دهد فرضیه تاثیر متغیرهای اجتماعی- اقتصادی و شاخص های اندازه گیری آن ها مانند سن، جنسیت و .. بر رفتار انتخاب افراد در پاسخ به بحران زلزله معنادار است. همچنین نتایج نشان می دهد افرادی که دارای شخصیتی با برون گرایی بالا (ضریب در معادله ساختاری=108/0)، بازبودن و گشودگی بالا (ضریب در معادله ساختاری=221/0)  هستند، تمایل بیشتری به تخلیه و افراد با روان رنجوری بالا (ضریب در معادله ساختاری=058/0)  تمایل بیشتری به رفتن به نواحی خارج از شهر در زمان وقوع زلزله دارند.
    کلید واژگان: بحران زلزله, شبکه حمل و نقل, متغیرهای پنهان, مطالعه رفتار انتخاب, معادلات ساختاری
    Fatemeh Mohajeri, Babak Mirbaha *
    It is necessary to study the behavior of people in the transport network in the event of an earthquake crisis in order to predict the situation. In this research, it is attempted to study the pattern of choice behavior in Qazvin transport network by considering physical and behavioral factors simultaneously. In this regard, using the revealed preference survey method for earthquake occurred on December 20, 2017 and the stated preference survey method for scenarios designed for earthquake occurrence, earthquake crisis response pattern, factors affecting traffic behavior and latent behavioral variables affecting a person's response to earthquake crisis have been investigated under 6 earthquake scenarios at the desired times and intensities. The required data for the study include socioeconomic variables and characteristics of daily trips as observed variables and personality traits as latent variables. Individuals' personality characteristics were assessed using the “NEO-FFI Personality Inventory”. The results of this study, based on the statistical analysis of filled questionnaires were obtained by 546 people living in Qazvin and constructing structural equations in order to investigate the effects of observed and latent variables on individuals' choice behavior. In this method, latent variables have been identified and estimated by measurement equations with the help of data obtained from the neo questionnaire as measurement indicators. The results of the structural equation show that the hypothesis of the impact of socioeconomic variables and their measurement indices such as age, gender and …on the behavior of people selection in response to earthquake crisis is significant. Also, the results show that people with high extroversion factor (coefficient in SEM model= 0.108) and high openness factor (coefficient in SEM model= 0.221), are more likely to evacuate. People with high neuroticism factor (coefficient in SEM model= 0.058), are more likely to move out of town at the time of the earthquake.
    Keywords: Earthquake Crisis, Transportation network, Latent variables, Choice Behavior, Structural Equation Models
  • امید محمدحسنی، بابک میربهاء*، امیرعباس رصافی، مازیار لایق

    احداث خطوط پر سرنشین یکی از راه کارهای مدیریت ترافیک شهری است که تمایل به احداث این خطوط در چند سال اخیر موردتوجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه قرارگرفته است. در این پژوهش هدف اصلی، تعیین عوامل تاثیرگذار در انتخاب شیوه سفر افراد در حضور این تسهیلات است. در همین راستا داده ها به علت عدم وجود این تسهیلات در ایران، با استفاده از روش رجحان بیان شده و براساس مفهوم ارزش زمان صرفه جویی شده ی افراد در اثر استفاده از این خطوط محاسبه شد.  برای برداشت نمونه ها  1000 مشاهده انجام شد و از مدل لوجیت دوتایی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. متغیرهایی که برای اولین بار در این مطالعه از آن ها استفاده شد، متغیرهایی مربوط به ورودی و خروجی به بزرگراه و همچنین برای عوارض، با محاسبه ارزش زمان سفر مبداء- مقصدهای گوناگون در طول مسیر مورد مطالعه، عوارض در نظر گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که با افزایش قیمت (ناشی از افزایش زمان صرفه جویی افراد) تمایل افراد به استفاده از خط پر سرنشین نیز کاهش می یابد. در همین راستا در قیمت رایگان، نزدیک به 26 درصد رانندگان حاضر به استفاده از خطوط پر سرنشین هستند در صورتی که در قیمت های زیاد، درصد انتخاب خطوط پرسرنشین با عوارض تقریبا به سمت صفر میل می کند. در قیمت 180000 ریال درصد انتخاب به زیر 5 % می رسد همچنین براساس مکان ورود/ خروج به/از بزرگراه چمران تمایل افراد به استفاده از خط پرسرنشین تغییر می کند. علاوه برآن، زمانیکه محل سکونت افراد در کمترین فاصله از محدوده مورد مطالعه قرارداشته باشد 31% تمایل برای استفاده از خطوط پرسرنشین وجود دارد و با افزایش فاصله تا 25 کیلومتر تمایل افراد تقریبا به صفر درصد می رسد. همچنین قابل ذکر است که خانم ها تمایل بیشتری به استفاده از خطوط پرسرنشین دارند.

    کلید واژگان: خطوط پر سرنشین با عوارض, رجحان بیان شده, مدل لوجیت دوتایی, انتخاب شیوه
    Omid Mohammadhasani, Babak Mirbaha*, Amir Abbas Rassafi, Maziyar Layegh

    The high-occupancy lanes are one of the urban traffic management strategies which attract many developing countries in recent years. High-occupancy Toll (HOT) lanes have been implemented in the United States and Europe, but never in developing countries. Thus, such a study is necessary in Iran. In general, the most trips are single-occupancy vehicle (SOV), which increases the number of vehicles in the streets. In this regard, for reducing SOV, especially in high-occupancy lanes, and increasing the capacity, HOT was used in developing countries. The main purpose of the present study was modeling and evaluating the factors influencing the mode choice in the presence of HOT lanes. Many studies evaluated the use of high-occupancy lanes, while in the present study the factor of entrance and departure to / from the field of study and calculating the saved time in different routes and converting it to monetary value to pay tolls were used for the first time. Due to the lack of these facilities in Iran, the data were collected using the stated preference method. Therefore, 1000 observations were investigated and a binary logit model was used to analyze the data. The results indicate that by increasing price (due to increasing saved time), individual willingness decreased for using high occupancy lanes. In addition, nearly 26% of drivers were willing to use HOT lanes when was free of charge, while the percentage of selecting HOT is almost zero when the price is high. Furthermore, in 180000 Rials, the selection percentage reached below 5%. Additionally, the results of the model showed that based on the entrance and departure to / from Chamran Highway, individuals desire to use HOT lanes. In addition, when individuals live in the shortest distance from the field of study, there is a 31% desire to use HOT lanes, while increasing to 25 km, tendency reaches almost zero percent. It is also worth noting that women were more inclined to use HOT lanes.

    Keywords: HOT lane, stated preference, Binary logit, mode choice
  • محمدرضا بختیاری، حمیدرضا بهنود*، بابک میر بها

    اکثر بررسی ها و مدل های پیش بینی ایمنی در راه های دوخطه برون شهری در رابطه با مشخصات هندسی جاده ارایه شده است. در این مطالعه نقش کاربری ها در ریسک تصادفات و سطح ایمنی راه بررسی می شود. به ویژه در راه های دوخطه برون شهری کشور با توجه به وجود کاربری های ناهمگون و بدون برنامه، می تواند تاثیر قابل توجهی در رخداد تصادفات داشته باشد. در این مطالعه با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها، 74 کیلومتر از محور دوخطه برون شهری کرج-چالوس مورد بررسی قرار گرفته است. در هریک از این قطعات وضعیت کاربری ها در قالب سه معیار چگالی کاربری ها، چگالی دسترسی ها و وضعیت خطرات ناشی از کاربری ها، با استفاده از نقشه ها و برداشت های میدانی به دست آمده و به عنوان ورودی های تکنیک تحلیل پوششی داده ها در نظر گرفته شده است. ستانده های مدل DEA فراوانی تصادفات مورد انتظار هستند که از ترکیب فراوانی تصادفات پیش بینی شده و فراوانی تصادفات مشاهده شده با استفاده از روش بیزین تجربی تخمین زده شده است. در این مطالعه کارآیی ایمنی قطعات مشخص شده و قطعاتی که دارای بالاترین کارآیی هستند به عنوان الگو برای هدف گذاری قطعات دیگر معرفی شده اند. همچنین قطعاتی که دارای کمترین کارآیی هستند به عنوان قطعات بحرانی در اولویت اقدامات اصلاحی ایمنی قرارگرفته اند. بر این اساس قطعات 51، 54 و 70 دارای بیشترین کارآیی (بیشترین شاخص ایمنی تحت تاثیر کاربری ها) نسبت به قطعات دیگر و قطعات 8، 16، 40 و 41 دارای کمترین کارآیی هستند. در این مطالعه نتایج تکنیک تحلیل پوششی داده ها نشان داد که معیار خطرات کناره ناشی از کاربری ها تاثیر بیشتری نسبت به چگالی دسترسی ها و چگالی کاربری ها در کاهش سطح ایمنی راه های دوخطه برون شهری دارند.مقدار تاثیرگذاری برای معیار خطرات کناره ناشی از کاربری برابر 0.75، معیار چگالی دسترسی برابر 0.15 و برای معیار چگالی کاربری برابر 0.1 است. همچنین در نهایت برای هر یک از معیارهای وضعیت کاربری قطعات مقادیر هدفی تعیین گردید که این مقادیر هدف در وضعیت بهتری نسبت به وضع موجود اند.

    کلید واژگان: فراوانی تصادف مورد انتظار, راه های دوخطه برون شهری, کاربری های کناره راه, تحلیل پوششی داده ها
    Mohammadreza Bakhtiari, HamidReza Behnood *, Babak Mirbaha

    Most crash prediction models in two-way two-lane roads describe the geometric characteristics. This study measures the role of abutting land uses in declining the road safety conditions. The objectives of this study are: (1) Developing a composite index that explains the road safety condition in the road segments running through various land uses; (2) Identifying the land use related roadside hazards that influence the road safety; (3) Determining the share of each land use related factor; and (4) Developing applied methods to enhance roadside safety abutted by land uses. In this study, 74 kilometers of Karaj-Chaloos Road were analyzed using the Data Envelopment Analysis. This method was used to define the resulted efficiency score as a composite index which can best define the safety status in terms of quantitative and qualitative measures. In each segment, the land uses were analyzed in terms of three criteria including the land use density, driveway density, and the roadside hazards utilizing the existing plans and field studies. The measures of these criteria were considered as the imput values of the DEA model. The outputs in the Data Envelopment Analysis model were inversed values of expected crash frequencies which were estimated by compounding the predicted and observed crash frequencies through the Empirical Bayesian methodology. The results by the Data Envelopment Analysis show that the roadside hazards due to abutting land uses would strongly affect the safety indx after which the driveway density and land use density would stand as the second and third factors respectively.

    Keywords: Expected Crash Frequency, Rural Two-Way Two-Lane Roads, Abutting Land Uses, Data Envelopment Analysis
  • بابک میربها*، فاطمه مهاجری

    زمان توقف اتوبوس در ایستگاه یک فاکتور مهم در سیستم های حمل و نقل همگانی می باشد که تاثیر قابل توجهی روی ظرفیت ، تاخیر ، سطح سرویس و کارایی عملکردی خط دارد. نحوه پرداخت کرایه یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار روی زمان توقف در ایستگاه در سیستم های حمل و نقل همگانی است. استفاده از تکنولوژی کارت هوشمند به عنوان یکی از روش های پرداخت الکترونیکی کرایه توسط مسافرین در کنار مزایای دیگری که دارد سبب کاهش زمان توقف در ایستگاه در سیستم های حمل و نقل همگانی می گردد. هدف اصلی در این مطالعه تعیین تاثیر روش پرداخت کرایه در زمان توقف اتوبوس در ایستگاه است که تاثیر این متغیر در مدل ارایه شده در آیین نامه ظرفیت راه ها (HCM)  دیده نشده است. از این رو، در چند خط اتوبوس های تندرو در شهر تهران برداشت اطلاعات انجام شده است. سپس با مدل سازی آماری داده های جمع آوری شده ، مدل های رگرسیونی برای محاسبه زمان توقف اتوبوس در ایستگاه براساس تعداد مسافران پیاده و سوار شده در هر ایستگاه ، جنسیت مسافران و نحوه پرداخت کرایه ارایه شده است. از بین مدل های ساخته شده و مدل ارایه شده توسط HCM ، مدلی که بیشترین همبستگی با مقادیر مشاهده شده را دارا می باشد به عنوان مدل پیشنهادی ارایه شده است. این مدل دارای ضریب همبستگی 0/549 با مقادیر مشاهده شده می باشد. این در حالی است که مدل ارایه شده توسط HCM ، ضریب همبستگی 0/487 با مقادیر مشاهده شده دارد.

    کلید واژگان: زمان توقف اتوبوس در ایستگاه, نحوه ی پرداخت کرایه, سیستم های حمل و نقل همگانی, کارت هوشمند
    fatemeh mohajeri, Babak mirbaha *

    Dwell time is one of the most important parameters in analyzing urban transit systems which has a major effect on capacity, delay, level of service and performance of transit line. One of the most effective factors on dwell time in transit stops, is the fare collection method. The technology of smart card as one of the fare collection methods causes the reduction in dwell time in transit system stops, in addition to other advantages. The main objective of this study is the study of the impact of fare collection method on dwell time. Therefore the datas are gathered in several lines of BRTs in Tehran, Then the Statistical models of collected datas are represented to show the impact of fare collection method and the gender of passengers on dwell with observed data while the correlation 0.549 time. The sugested model has the correlation of of the HCM model with observed data is

    Keywords: Dwell time, fare collection method, transit systems, smart card
  • حمیدرضا بهنود*، اردشیر برهوم، بابک میربهاء
    چراغ های راهنمایی به عنوان روشی برای بهبود ایمنی ترافیک و عملکرد در تقاطع ها در نظر گرفته می شوند. تعداد زیادی از تصادفات در تقاطع ها رخ می دهند و این تصادفات باعث خسارت های مالی، آسیب دیدگی، و حتی در بعضی موارد منجر به مرگ می شوند. این تحقیق به منظور پیش بینی شدت تصادف در تقاطع های چراغ دار شهر قزوین انجام شده و متغیرهای موثر بر وقوع تصادفات شدید را بررسی می کند. داده های تصادف براساس گزارش های پلیس شهر قزوین و داده های ارائه شده توسط معاونت حمل ونقل ترافیک شهرداری قزوین مورد استفاده قرار گرفته که شامل 288 تصادف در سال های 93 تا 95 در 38 تقاطع چراغ دار شهر قزوین است. گزارش تصادفات شامل توصیف شرایطی است که تصادف در آن رخ داده است. این تصادفات بر اساس شدت آنها به ترتیب در سه دسته خسارتی، جرحی و فوتی که بر اساس آمارها (128 تصادف خسارتی، 156 تصادف جرحی، 4 تصادف فوتی) دسته بندی شده اند. در این تحقیق مدل لوجیت ترتیبی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که حضور بعضی از متغیرها مانند زمان تصادف در روز، نرخ حجم تقاطع و وجود جزیره، در واقع احتمال وقوع یک تصادف با شدت زیاد را کاهش می دهند و بر عکس حضور بعضی از متغیرها مانند تصادفات در فصل تابستان، نوع برخورد، نحوه برخورد، تردد عابرین پیاده و تعداد خطوط در احتمال وقوع یک تصادف با شدت زیاد را افزایش می دهند.
    کلید واژگان: تقاطع های چراغ دار, مدل لوجیت ترتیبی, شدت تصادف, تقاطع های درون شهری
    Hamid Reza Behnood *, Ardeshir Barhoom, Babak Mir Baha
    Traffic lights are considered as a way to improve traffic safety andperformance at intersections. Lots of crashes occur at intersections. There aremany accidents at intersections and these accidents cause financial losses,injuries, and even death. This research was carried out to predict the crashseverity of lighted intersections in Qazvin city, and examines the variables thataffect the incidence of severe accidents. Accident data were used base onQazvin police reports and data provided by Qazvin municipality traffictransportation department that includes 288 accidents at the 38 lightedintersections of the Qazvin city in the years 2014 to 2016. The accidents reportdescribes the circumstances in which an accident occurred. The accidents wereranked in three categories according to their severity including damage, injuryand fatal accidents that based on statistics (128 damages, 156 injury and 4fatalities). Sequential logit model was used in this research. The results showthat the presence of some variables such as accident time in the day, rate ofintersection volume and the existence of an island actually reduces thelikelihood of occurrence of a accident with a high severity. In contrast, thepresence of some variables such as accidents in summer, type of collision, howto collide, pedestrian traffic and the number of lanes, actually increases thelikelihood of accidents with a high severity.
    Keywords: lighted intersections, sequential logit model, Accident Severity, Urban Intersections
  • علیرضا عبدالرزاقی، بابک میربهاء*، امیرعباس رصافی
    رانندگان درپایان زمان سبزهرفازحرکتی ودرشرایط تغییربه زمان قرمزباتردیددرخصوص توقف یاادامه مسیرروبرومی شوندواین امکان وجودداردکه درزمان زردفازیاحتی ثانیه های ابتدایی زمان قرمزاقدام به عبورنمایندکه این امرمی تواندهمواره باریسک بالای برخورد درتقاطع همراه گردد. در این مطالعه پس از برداشت داده های واقعی ازچهار تقاطع چراغدار شهرقزوین، با استفاده از دوربین های نظارت تصویری و نرم افزار چراغ های هوشمند مرکزی در دو زمان اوج و غیر اوج ترافیک و شرایط جوی بارانی و آفتابی و همچنین باتوجه به مفهوم عدم اطمینان تصمیم گیری رانندگان در توقف و عبور از چراغ زرد و چراغ قرمز(2 ثانیه ابتدایی) نسبت به تحلیل ریسک پذیری رانندگان از تقاطع در فاز زرد و قرمز با استفاده از مدل لوجیت دوتایی و ترکیبی اقدام شد. نتایج مدل ها نشان داد که مدل لوجیت ترکیبی نسبت به مدل لوجیت باینری دقت بالاتری جهت پیش بینی رفتار رانندگان را دارد. همچنین نتایج بدست آمده از مدل ها حاکی از آن است که وجودعابرپیاده در سواره رو و فاصله خودرو از خط ایست در ابتدای فاز زرد و افزایش سرفاصله مکانی خودروهامهم ترین عوامل تاثیرگذار برتوقف رانندگان در فاز زردویاقرمزاست، همین طور افزایش سرعت خودرو و زمان انتظار راننده(مدت زمان قرمز رویکرد) مهمترین عوامل تاثیرگذار برعبور رانندگان در فاز زرد و یا قرمز هستند. یکی از نوآوری های این تحقیق بررسی تاثیر سلیقه رانندگان در عبور ویا توقف از چراغ با استفاده از مدل لوجیت ترکیبی است. پارامتر تصادفی در این مدل فاصله از تقاطع در ابتدای چراغ زرد است. همچنین نتایج این مدل ناحیه تردید را تصریح می کند و همینطور می توان دریافت که فاصله بلاتکلیفی برای رانندگان دارای یک ضریب تصادفی متناسب با سلیقه فرد است و ضریب متغیر فاصله از چراغ زرد دارای یک توزیع نرمال است و بین رانندگان این ضریب تغییر می کند.
    کلید واژگان: تخلف, رفتار رانندگان, لوجیت ترکیبی
    Alireza Abdolrazaghi, Babak Mirbaha *, Amirabbas Rassafi
    At the onset of the yellow phase, drivers often come across a dilemma situation where they are unable to stop comfortably before the stop line or clear the intersection (without excessive acceleration) prior to the onset of the red signal phase. yellow time is designed to inform drivers about passing time and preventing extreme changes in cars' speed in timing of intersections with traffic lights. However, studies have confirmed that drivers face high level of uncertainty during yellow time. drivers visually sample their surroundings while driving so they are able to change their behavior based on other vehicles’ movements, the roadway environment and traffic signal data. This implies that drivers’ behaviors are affected by surrounding factors such as other vehicles’ headway or intersection conditions. In the dilemma zone, drivers’ decisions are influenced not only by their own condition (e.g., distance to the stop line, speed, red time)but also by the surrounding environment at an intersection. The primary goal of  the research described here was to develop a comprehensive knowledge of the stopping characteristics of dilemma zone drivers at signalized intersections. Physical, traffic, timing and phasing of intersections and weather conditions are assessed factors. The research performed here involved macroscopic evaluation of driver behavior; thus, characteristics of individual drivers were not investigated as it was not feasible to determine information such as age, experience, route familiarity, and sex of each driver. This study investigates actual data of traffic cameras and central smart program in four intersections in Qazvin in which traffic lights are set up. Peak, normal sunny and rainy conditions and drivers' behavior in yellow and red times are studied using binary and mixed logit model. A field study was performed using a video-based data collection system to record several attributes related to the behavior of the last vehicle to go through and the first vehicle to stop in each lane during each yellow interval. The researchers concluded that a driver’s decision to stop or go through when presented with a yellow indication is complex but can be predicted reasonably well based on several factors. Pedestrians in streets and headway are the most effective factors on drivers' pauses in yellow or red phase. High speed of cars and also waiting time (red phaseare the most influential factors on drivers motion in yellow or red phases. The results of model show binary logit model has a higher accuracy than the combined logit model for assessing driver behavior.
    Keywords: violation, driver behavior, mixed logit model
  • بابک میربهاء، علیرضا عبدالرزاقی
    عبور از چراغ قرمز یک عمل بسیار خطرناک رانندگی است.که کاهش این رفتار مخاطره آمیز بستگی به درک شیوع آن و همچنین عوامل تاثیرگذار بر این رفتار دارد. با این هدف در این مطالعه پس از برداشت داده های واقعی ازچهار تقاطع چراغدار شهرقزوین با استفاده از دوربین های نظارت تصویری و نرم افزار چراغ های هوشمند مرکزی در دو زمان اوج و غیر اوج ترافیک و شرایط جوی بارانی و آفتابی نسبت به تحلیل ریسک پذیری رانندگان از تقاطع در فاز قرمز با استفاده از مدل لوجیت باینری اقدام شد. معمولا عبور از چراغ قرمز امری تعمدی نمی باشد، به طور کلی طبق مشاهدات انجام گرفته 96 درصد متخلفان در 2 ثانیه ابتدایی از فاز قرمز چراغ اقدام به عبور کردند. همچنین نتایج بدست آمده از مدل ، حاکی از آن است که وجودعابرپیاده در سواره رو، فاصله خودرو از خط ایست در ابتدای فاز زرد و مدت زمان سپری شده از فاز قرمز مهم ترین عوامل تاثیرگذار برتوقف رانندگان در فاز قرمزاست. همین طور افزایش سرعت خودرو مهمترین عامل تاثیرگذار برعبور رانندگان در فاز قرمز است. همچنین اگر فاصله خودرو در هنگام زرد شدن چراغ راهنمایی بیش از 20 متر باشد احتمال عبور از چراغ برای خودرو صفر می گردد و اگر خودرو در فاصله9 متری از تقاطع قرار داشته باشد ومتغیر های دیگر در متوسط میزان خود باشند به احتمال 51 درصد خودور تخلف می کند.      
    کلید واژگان: تقاطع چراغدار, فاز قرمز, رفتاررانندگان, لوجیت باینری
    B. Mirbaha, A. R. Abdolrazaghi
    Red-light running (RLR) is considered as a highly dangerous driving act. Reducing this risky behavior depends on understanding its prevalence, as well as the drivers which are involved. This study investigates the video images of traffic cameras and central smart program in four intersections of Qazvin. Peak and off-peak conditions were assessed in either sunny or rainy weather and drivers' behavior in red times was studied using binary logit model. It has been considered that red light running is often occurred unintentionally. Generally, according to the observations, 96 percent of red phase violations are happened during the first two seconds. Recent studies have concluded that drivers’ decision to stop or cross the red light is complex but can be reasonably predicted based on numerous factors (e.g. number of pedestrians in streets and time passed in red phase, etc). Vehicle’s speed is another significant factor which highly effects the crossing probability during red phase. Moreover, in situations where vehicles` distance from the intersection is more than 20 m at the onset of a yellow-phase, the passing probabilities are zero percent and if vehicles’ distance from the intersection is more than 9 m, red light running probability will be 51 percent (Other variables considered as their average).  
    Keywords: Signalized Intersections, Drivers' Behavior, Red Phase, Binary Logit Model
  • توحید رستمی، حمیدرضا بهنود *، بابک میربهاء

    یکی از مهم ترین جنبه های حضور انسان در فضاهای شهری که سبب سرزندگی و پویایی این فضاها و نیز افزایش نقش اجتماعی آنها می شود، حرکت پیاده است. عابرین پیاده جزو اصلی کاربران آسیب پذیر راه محسوب می شوند و آسیب های وارد شده به آنها اغلب غیرقابل جبران و بازگشت است و باعث جرح یا فوت آنها می شود. هدف از این مطالعه بررسی درصد استفاده از
    پل های عابر پیاده موجود در شهر تهران و عوامل محیطی و انسانی اثرگذار بر استفاده یا عدم استفاده عابرین پیاده ای که در حوزه نفوذ آن پل در حال عبور بوده اند، بوده است. در این تحقیق تصمیم گیری در محیط فازی که یک محیط چندارزشی است، انجام شده است. خروجی این تحقیق درصد استفاده عابرین پیاده از هر پل با ویژگی های محیطی و انسانی متفاوت بوده است. پایگاه دانش قابل استفاده در یک سیستم خبره با استفاده از استدلال فازی تشکیل شده و می تواند به عنوان سیستم پشتیبانی از تصمیم فازی در مدیریت و برنامه ریزی برای احداث پل های عابر پیاده جدید یا اصلاح پل های موجود مورد استفاده قرار گیرد. نتایج گرفته شده از این تحقیق می تواند به منظور مشخص شدن پل هایی با حجم عبور زیاد و تجهیز پلهای دیگر، مکان یابی احداث پل های جدید، ارزیابی وضع موجود هر پل و میزان استفاده از آن مورد استفاده قرار گیرد. نتایج نشان داده است از بین عوامل محیطی، تسهیلات پل عابر پیاده و از بین عوامل انسانی، هویت درک شده در درصد استفاده عابرین پیاده از پل های عابر پیاده بسیار تاثیرگذار بوده است. مقایسه بین تمامی نتایج واقعی و نتایج براورد شده فازی در این تحلیل، ضریب همبستگی 98/0و درصد خطای 20 درصد را نشان داده، که نزدیکی بسیار زیاد دو دسته نتایج را نشان داده است.  

    کلید واژگان: گذرگاه عابر پیاده, عوامل انسانی, عوامل محیطی, سیستم خبره, استدلال فازی
    T. Rostami, H. R. Behnood, B. Mirbaha

    One of the most important aspects of human presence in urban spaces, which causes the vitality and dynamism of these spaces, as well as their social role, is the pedestrian movement. Pedestrians are vulnerable road users and damages to them are often irreparable and irreversible and cause injury or death. The purpose of this study was to determine the percentage of using pedestrian bridges in Tehran as well as environmental and human factors affecting the use or non-use of pedestrians crossing at the bridge's influence. Several environmental factors such as the median pedestrian barriers as well as human factors such as the age and the personal characteristics were considered in this study. In this research, decision was made in a fuzzy environment, which is a multi-value environment. The knowledge base used in an expert system is formed using fuzzy logic and could be used as a fuzzy decision support system for managing and planning for the construction of new pedestrian bridges or for modifying existing bridges. The results of this research can be used to identify high-capacity bridges for equipping other bridges, locating for the construction of new bridges, assessing the status of each bridge and its use. The results show that the most effective factors for using the overpasses by pedestrians were the bridge facilities among the environmental factors and the perceived identity among the human factors. Having compared the results of this study using the fuzzy reasoning model with the real outputs show a 98 percent correlation and the 20 percent error in estimating the probability for using the pedestrian overpass to cross the street.  

    Keywords: Pedestrian Crossing, Human Factors, Environmental Factors, Expert Systems, Fuzzy Reasoning
  • حامد عمرانی *، بابک میربها، زهرا جهاندیده
    عابرین پیاده آسیب پذیرترین دسته کاربران راه در تصادفات ترافیکی هستند. عدم رعایت قوانین از جانب عابرین پیاده هم از نظر ایمنی و هم از نظر ترافیکی مشکلاتی را در راه ها و تقاطع های شهری بوجود می آورد. یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در بروز تخلفات عابر پیاده ، رفتار و ویژگی های شخصیتی عابر است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین مولفه های روانشناسی و ویژگی های جمعیتی عابرین در بروز تخلفات توسط آنها در تقاطع های کنترل شده (چراغ دار) است. بدین منظور، اطلاعات روانشناسی و جمعیتی از 400 نمونه با استفاده از پرسشنامه خوداظهاری در یکی از تقاطعات شهر قزوین (تقاطع ولیعصر)جمع آوری شد. همچنین جهت استخراج پارامترهای ترافیکی از روش فیلم برداری بصورت همزمان استفاده شد. داده های بدست آمده از پرسشنامه به روش PCA 1 به شش مولفه اصلی طبقه بندی شد و امتیازات هر پاسخگو از این مولفه ها محاسبه شد. در مجموع 21 متغیر گسسته و پیوسته برداشت شد و مدل لوجیت دوگانه به منظور بررسی تاثیر پارامترها ساخته شد. تحلیل داده ها نشان داد که از 77 نفر از عابرین پیاده که مرتکب تخلف شدند، مردان با 83/68 درصد سهم بیشتری نسبت به زنان در تخلفات عابرین پیاده دارند و بیشتر مرتکب تخلف می شوند. همچنین توزیع فراوانی سن افراد متخلف نشان می دهد که افراد با بازه سنی کمتر از 18 سال با 52/56 درصد بیشترین سهم را در تخلفات صورت گرفته در این تقاطع دارا هستند. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش سن احتمال تخلفات نیز کاهش می یابد. نتایج مطالعه نشان داد که پارامترهای روانشناسی افراد (افراد قانون گریز و افراد علاقه مند به پیاده روی) نقش موثری را در تخلفات عابرین پیاده ایفا می کنند. به طوریکه افرادی که تعهدی نسبت به قوانین احساس نمی کنند و همچینن افرادی که روزانه کمتر پیاده روی می کنند و علاقه چندانی به پیاده روی ندارند، احتمال تخطی از چراغ قرمز عابر پیاده را بیشتر از خود نشان می دهند.
    کلید واژگان: عابرپیاده, تخلف, رفتار عابرین پیاده, ویژگی روانشناسی, تحلیل مولفه های اصلی
  • بابک میربهاء *، علیرضا عبدالرزاقی، امیرعباس رصافی
    در این مطالعه پس از برداشت داده های واقعی ازچهار تقاطع چراغدار شهرقزوین با استفاده از دوربین های نظارت تصویری و نرم افزار چراغ های هوشمند مرکزی در دو زمان اوج و غیر اوج ترافیک و شرایط جوی بارانی و آفتابی نسبت به تحلیل رفتار عبور رانندگان از تقاطع در فاز زرد و قرمز با استفاده از مدل لوجیت دوتایی اقدام شد. متغیرهای بررسی شده در این مدل شامل ویژگی-های فیزیکی ،ترافیکی، زمان بندی و فازبندی تقاطع و شرایط جوی می شود. نتایج بدست آمده از مدل حاکی از آن است که وجودعابرپیاده در سواره رو، افزایش مدت زمان سپری شده از فاز قرمز و افزایش سرفاصله مکانی خودروها مهم ترین عوامل تاثیرگذار برتوقف رانندگان در فاز زردویاقرمز می باشند و همین طور افزایش سرعت خودرو و زمان انتظار راننده(مدت زمان قرمز رویکرد) مهم ترین عوامل تاثیرگذار برعبور رانندگان در فاز زرد و یا قرمز می باشند. همچنین درصورتی که راننده درابتدای چراغ زرد کمتر از یک متر از تقاطع فاصله داشته باشدو خودرو در زمان زرد چراغ سرعت متوسطی بیش از 20 متر برثانیه داراباشد احتمال عبور از تقاطع به ترتیب بیش از 74 و 90درصد است. یکی از نوآوری های این پژوهش بررسی تاثیرگذاری میزان بارش باران بر رفتارانندگان در عبورویاتوقف است که نتایج مدل نشان می دهد که با افزایش میزان بارش باران احتمال عبور رانندگان از فاز زردویاقرمز افزایش می یابد. نتایج این مقاله می تواند مسئولان مربوط را در شناخت بیشتر ماهیت رفتار رانندگان در تقاطع های چراغدار و ارائه برنامه های کنترلی و نظارتی بیشتر یاری کند.
    کلید واژگان: تقاطع چراغدار, رفتار رانندگان, لوجیت دوتایی
    Alireza Abdolrazaghi, Babak Mirbaha *, Amir Abbas Rassafi
    In signalized intersections and at the onset of the yellow phase, drivers often come across a dilemma situation where they are unable to stop comfortably before the stop line or clear the intersection (without excessive acceleration) prior to the onset of the red signal phase. yellow time is designed to inform drivers about passing time and preventing extreme changes in car's speed in timing of intersections with traffic lights. However, studies have confirmed that drivers face high level of uncertainty during yellow time. drivers visually sample their surroundings while driving so they are able to change their behavior based on other vehicles’ movements, the roadway environment and traffic signal data. This implies that drivers’ behaviors are affected by surrounding factors such as other vehicles’ headway or intersection conditions. In the dilemma zone, drivers’ decisions are influenced not only by their own condition (e.g., distance to the stop line, speed, red time)but also by the surrounding environment at an intersection. The primary goal of the research described here was to develop a comprehensive knowledge of the stopping characteristics of dilemma zone drivers at signalized intersections. Physical, traffic, timing and phasing of intersections and weather conditions are assessed factors. The research performed here involved macroscopic evaluation of driver behavior; thus, characteristics of individual drivers were not investigated as it was not feasible to determine information such as age, experience, route familiarity, and sex of each driver. This study investigates actual data of traffic cameras and central smart program in four intersections in Qazvin in which traffic lights are set up. Peak, normal sunny and rainy conditions and driver's behavior in yellow and red times are studied using binary logit model. A field study was performed using a video-based data collection system to record several attributes related to the behavior of the last vehicle to go through and the first vehicle to stop in each lane during each yellow interval. The researchers concluded that a driver’s decision to stop or go through when presented with a yellow indication is complex but can be predicted reasonably well based on several factors. Pedestrians in streets(Coef.=-0,61241; p-value=0,0177), time passed in red phase(Coef.=-0.53836; p-value=0,0177), and headway(Coef.=-1,89062; p-value=0,0854) are the most effective factors on driver's pauses in yellow or red phase. High speed of cars(Coef.=,172; p-value=0,0087) and also waiting time (red phase) (Coef.=,864; p-value=0,0095) are the most influential factors on drivers motion in yellow or red phases. I addition, in the situations in which drivers distance to intersection is less than one meter at the beginning of yellow phase and speed is higher than 20 m/s, passing probabilities are 74 and 90%, respectively. One of the innovations of this study is evaluating the effect of rain on the behavior of drivers. The results of model show the possibility that the drivers pass the traffic light in yellow or red phase will be increased by rising the amount of rainfall. Our results are able to inform officials about driver's behavior at intersections with traffic lights and facilitate their control and surveillance.
    Keywords: signalized intersections, driver behavior, binary logit model
  • بابک میربهاء *، آرین کاظمی، علی عبدی کردانی
    یکی از رایج ترین روش های مدیریت تقاضا در مهندسی حمل و نقل قیمت گذاری است که این روش برای پارکینگ های نواحی مرکزی شهر با توجه به مشکلات فراوانی که ایجاد می کنند بسیار کارآمد است. پژوهش پیش رو با هدف ارزیابی و پیش بینی اثرات افزایش یا کاهش هزینه ساعتی پارک حاشیه ای بر رفتار کاربران در انتخاب شیوه حمل و نقلی صورت گرفته است. به این منظور برای به دست آوردن اطلاعات جهت پرداخت مدل از روش رجحان بیان شده در محدوده مرکزی شهر قزوین استفاده و رفتار ترجیحی کاربران در قبال سناریوهای قیمت گذاری گوناگون بررسی شد. برای بررسی این داده ها با توجه به شکل مطالعه، مدل لوجیت دوتایی بکار گرفته شد. متغیرهایی از جمله ارزش مالی خودروی کاربران، تعداد خودروی تحت مالکیت آن ها، هزینه ساعتی پارک در مرکز شهر در ساعات اوج، بیشینه مبلغی که کاربران حاضرند برای پارک بپردازند، هدف سفر آن ها و بعد خانوار تاثیر زیادی بر رفتار کاربران داشتند. نتایج نشان می دهند که با افزایش 1 درصدی قیمت استفاده از پارکینگ حدود 004/0 درصد از احتمال انتخاب سواری شخصی کاسته شده و همچنین هر 1 درصد افزایش بیشینه پرداخت کاربر منجر به افزایش 016/0 درصدی استفاده از سواری شخصی و پرداخت هزینه پارکینگ می شود.
    کلید واژگان: قیمت گذاری پارکینگ, مدل لوجیت دوتایی, مدیریت تقاضای حمل و نقل, پارکینگ حاشیه ای
    Babak Mirbaha *, Arian Kazemi, Ali Abdi Kordani
    Pricing is one of the most common methods for demand management in transportation engineering. This method can also be efficient for curb parking demands in down town areas and central business districts. The aim of this study is to assess and predict the effects of curb parking cost elasticity on mode choice behavior of motorists. The stated preference method is used for data collection in central business district (CBD) of Qazvin city and the mode choice behavior of motorists was modeled due to different pricing scenarios. Using a Binary Logit, it can be concluded that the price value of motorists’ car, car ownership per household, hourly parking rate in CBD, maximum hourly parking rate which users are willing to pay, trip purpose and household size of users are significant in users’ mode choice utility due to pricing. The results indicated that by increasing the parking hourly rate by 1%, the probability of choosing private car decreases by 0.004% and also by increasing the user's maximum payment for parking by 1%, the probability of choosing private car increases by 0.016%.
    Keywords: Parking Pricing, Binary Logit, Transportation demand management, On- street Parking
  • سعید شرافتی پور*، وجیهه امینی، بابک میربها

    امروزه ، با افزایش سریع نرخ مالکیت خودرو، کمبود پارکینگ یکی از مشکلات جدی کلان شهرها شده و سیاست گذاری کارآمد در زمینه پارکینگ یکی از مولفه های مهم در برنامه ریزی حمل و نقل است. هدف اصلی این سیاست ، تاثیر بر فرآیند انتخاب کاربران در پارک خودرو است. یکی از روش های مدیریت پارک خودرو، قیمت گذاری پارکینگ می باشد. مطالعات پیشین نشان می دهد ، قیمت گذاری پارکینگ در اکثر مواقع موجب کاهش سهم استفاده از خودرو شخصی و درنتیجه کاهش تقاضا برای پارک خودرو می گردد ، اما به تغییر شیوه ی سفر رانندگان و انحراف تقاضا در این شرایط اشاره ای نشده است ، در حالی که این موضوع برای سیاست گذاری و برنامه ریزی به منظور ایجاد تسهیلات مناسب برای این گروه ، اهمیت ویژه ای دارد. براین اساس ، مطالعه جاری با استفاده از نتایج پرسشگری به صورت مصاحبه حضوری از 287 شهروند قزوینی در محدوده مرکزی شهر، مدل انتخاب گسسته از نوع لوجیت چندگانه ، جهت بررسی تغییر شیوه ی سفر رانندگان در مواجه با سناریوهای مختلف قیمت گذاری پارک در خیابان اصلی برای ساعات اوج و غیر اوج ، پرداخت نموده ، همچنین به تحلیل حساسیت رفتار رانندگان نسبت به تغییر قیمت پارک حاشیه ای پرداخته است.نتایج نشان می دهد ، افزایش هزینه هر ساعت پارک در ساعت اوج ، موجب کاهش تمایل برای پرداخت هزینه و پارک در خیابان اصلی می شود. همچنین کاربرانی که برای سفرهای کاری از خودروی شخصی استفاده می کنند ، تمایل کمتری به استفاده از خودرو با پرداخت هزینه ، استفاده از خودرو بدون پرداخت هزینه و همچنین تاکسی دارند. نتایج تحلیل حساسیت مدل پرداخت شده نیز نشان داد ، با افزایش قیمت پارکینگ ، سهم گزینه ی پرداخت هزینه و پارک در خیابان اصلی کاهش یافته و تقاضا به ترتیب به گزینه های استفاده از خودرو شخصی و عدم پرداخت هزینه (پارک در کوچه ، سفرتا یک خیابان خلوت ،پارک و ادامه مسیر با تاکسی یا اتوبوس ، تغییر زمان سفر) ، تاکسی ، اتوبوس و سایر شیوه ها منحرف می شود.

    کلید واژگان: قیمت گذاری پارکینگ, تغییر شیوه ی سفر, تحلیل حساسیت
    V.Amini, S.Sherafatipour*, B.Mirbaha

    Today, excessive increase in car ownership has caused problems such as lack of park in metropolises, so an efficient parking policy is an important component of urban transport planning. As the aim of parking policy measures is to influence decisions made during the parking process. Parking pricing is one method for parking management. Previous international studies have shown that in most cases parking pricing decrease share of private car use and reduce demand of car park, but do not surveyed changing mode choice that is so important for planning and policy- making. This study, based on a field survey of 287 Gazvin citizens and calibrating multinomial logit models has analyzed travellers’ changing mode choice in face of different scenarios of park pricing on the main street for peak and off-peak hours, also has surveyed travellers’ sensitivity analysis by increasing price of parking. Results shows, by increasing price of parking of peak hours, share of pay and park in main streets decrease, and demand respectively deviate to use of private car and non- payment (park in alley, travel to a deserted street then park and continue by taxi or bus, travel in off- peak hours), taxi, bus and other modes (walking, motorcycle, bicycle).

  • بابک میربها*، حسین پورخانی، سید رضا سیدعلیزاده گنجی

    روابط بین اجزای اصلی ترافیک به جهت اینکه ابزاری برای تحلیل های دقیق تر ارایه می دهند همواره از اهمیت زیادی نزد محققان برخوردار بوده اند. با لحاظ نمودن این امر که در اکثر مطالعات مشابه و از جمله منابع اصلی دانشگاهی سعی بر این بوده که روابط ، عمدتا برای شرایط آفتابی و مساعد هوایی ارایه گردد ؛ این مقاله با تاثیر دادن شرایط بارش ساعتی برای یک راه اصلی با جدا کننده وسط واقع در منطقه پر بارش ، مدلی برای پیش بینی سرعت جریان ترافیک مبتنی بر شبکه های عصبی ارایه نمود. به این منظور شبکه پرسپترون با سه ورودی حجم ترافیک ساعتی ، درصد ساعتی وسایل نقلیه سنگین و وضعیت بارش (1 برای بارش و 0 برای عدم بارش) و خروجی سرعت متوسط ، تعریف شده و آموزش دید. مدل موصوف دارای ضریب برازش  0/86 و بر اساس اطلاعات محور خمام - انزلی واقع در استان گیلان بوده است.

    کلید واژگان: سرعت, جریان ترافیک, شبکه های عصبی
    Babak Mirbaha*, Seyedreza Seyedalizadeh Ganji, Houssein Pourkhani

    Toanalyze more accurately traffic behavior, identifying relationships between major components of traffic characteristics is usually predominant. Although many research studies have been conducted based on the assumption that the weather would be sunny,the present study aims to propose a new model for predicting free flow speed utilizing neural network algorithm considering hourly rainy condition for a divided two-lane highway located in the Iranian province of Guilan. In this regard, a neural network algorithm was constructed using three input traffic data including hourly volume, heavy vehicle percent, and weather condition (1: rainy and 0: sunny). Theindependent variable of model is average travel speed. The results illustrate high accuracy according to the obtained correlation coefficient of 0.86.

    Keywords: Speed, Traffic Flow, Neural Network
  • زهرا جهاندیده، بابک میربهاء *، امیرعباس رصافی
    هنگامی که یک عابرپیاده قصد عبور از خیابان را دارد، تعامل او با وسایل نقلیه موتوری اجتناب ناپذیر است. عابرین پیاده ممکن است با قضاوت نادرست درمورد زمان تا تصادف انتخاب شده و سرعت وسیله نقلیه نزدیک شونده در معرض حوادث قرار بگیرند. از این رو هدف در این پژوهش شناسایی پارامترهای موثر بر شدت ریسک عابرین پیاده بر اساس رتبه بندی شاخص ترکیبی زمان تا تصادف انتخاب شده و سرعت وسیله نقلیه نزدیک شونده در خط هنگام عبور از گذرگاه های عرضی در معابر شهری است. بدین منظور، زمان تا تصادف و سرعت وسیله نقلیه انتخاب شده برای 800 عابرپیاده با استفاده از روش فیلم برداری در هر خط عبور در شهر قزوین برداشت شد و ترکیب بحرانی این دو پارامتر به عنوان شاخص خطر در نظر گرفته شد. پس از رتبه بندی شدت خطر عابرین پیاده از مدل لوجیترتبه ای برای مدل سازی استفاده شد. جمع بندی نتایج این پژوهش نشان می دهد که متوسط زمان تا تصادف انتخاب شده توسط عابران پیاده مرد (9/5 ثانیه) کمتر از عابران پیاده زن (6/6 ثانیه) است اما متوسط سرعت وسیله نقلیه نزدیک شونده انتخاب شده توسط آنها (25 کیلومتر بر ساعت) برای هر دو جنسیت یکسان است. همچنین سرعت وسایل نقلیه نزدیک شونده به عنوان مهم ترین معیار در اولویت بندی شدت ریسک عابرین شناسایی شد. بیش از 70 درصد از عابرین در زمان نزدیک شدن وسایل نقلیه با سرعت 40 کیلومتر بر ساعت، اقدام به عبور پرخطر کردند. پارامترهایی مانند جنسیت، همراه داشتن، سرعت عابرپیاده، استفاده از تلفن همراه یا موسیقی، سرعت وسیله نقلیه نزدیک شونده و زمان تا تصادف بر خطر پذیری عابرین پیاده نقش به سزایی دارد. تجزیه و تحلیل الاستیسیته نشان داد که متغیر سرعت وسیله نقلیه نزدیک شونده در خط تاثیرگذارترین متغیر در خطرپذیری عابرین پیاده است.
    کلید واژگان: زمان تا تصادف, سرعت وسیله نقلیه نزدیک شونده, شدت خطر, مدل لوجیت رتبه ای
    Zahra Ahandideh, Babak Mirbaha *, Amir Abbas Rassafi
    Once pedestrians decide to cross the streets, it is inevitable that they will conflict with motor vehicles. While crossing the streets, pedestrians may get into collisions by inaccurate judgments about the selected time to collision and speed of approaching vehicle. Thus, the aim of the current study is to investigate and identify factors affecting on pedestrians’ risk intensity based on mixed index ranking selected time to collision and speed of approaching vehicle when crossing intersections in urban streets. For this purpose, time to collision and speed of approaching vehicle for 800 pedestrians were collected by using an observational survey of six signalized and un-signalized intersections located in Qazvin city. The critical combination of these two parameters were considered as an indicator of risk. After rating the risk intensity, the ordered logit model was used for modeling. Results of this study showed that the average time to collision selected by male pedestrians (9.5 seconds) is less than women pedestrians (6.6 seconds), but the average speed of approaching vehicle selected by their (25 k/h) is similar for every two gender. The speed of approaching vehicle as the most important criteria in prioritizing pedestrians risk intensity were identified. More than 70 percent of the pedestrians while speed of approaching vehicle was 40 km/h, they taking risk. It is also indicated that factors such as gender, age, pedestrian speed, using mobile, time to collision and speed of approaching vehicles have significantly affect pedestrians risk taking behaviors. Elasticity analysis showed that the speed of approaching vehicle is the most effective variables in risk taking of pedestrians.
    Keywords: Risk intensity, time to collision, speed of approaching vehicle, ordered logit model
  • علیرضا ماهپور*، بابک میربها

    حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی نتایج بسیار زیان باری در زمینه های گوناگون اقتصادی و اجتماعی در پی خواهند داشت. عملکرد زیرساخت های مهمی چون شبکه های حمل و نقل ، انرژی (آب، برق و گاز) و ارتباطات نیز می تواند در اثر وقوع این بحران ها و حوادث تحت تاثیر قرار گرفته و باعث تشدید خسارات وارده گردد. با وجود عدم توانایی انسان برای پیش بینی (به طور دقیق) و جلوگیری از وقوع حوادث و بلایایی مانند زلزله (حداقل در زمان حاضر)، می توان با اتخاذ تصمیم های مناسب پیش از وقوع بحران باعث کاهش خسارات وارده گردید. در همین راستا ، در مطالعه ی پیش رو، بررسی عملکرد شبکه جاده ای با تاکید بر ظرفیت کمان ها از طریق سناریو سازی برای حالات محتمل وقوع بحران (با در نظر گرفتن بحران احتمالی وقوع زلزله) صورت می پذیرد. در این خصوص کمان های موجود در استان تهران در هر مرحله و به صورت تک تک قطع شده و ماتریس مبدا - مقصد به شبکه تخصیص داده می شود. خروجی های همفزون شبکه ، که شامل وسیله - ساعت طی شده در شبکه است ، بدست آمده و ملاک اولویت بندی قرار می گیرد. کمان های شبکه بر پایه میزان تاثیر منفی بر وسیله - ساعت شبکه ، به چهار اولویت خیلی زیاد بحرانی ، خیلی بحرانی ، بحرانی و متوسط بحرانی تقسیم شدند.

    کلید واژگان: تخصیص شبکه, بحران, اولویت بندی
    Babak Mirbaha, Alireza Mahpour*

    Natural and Non- Natural disasters have harmful results in various fields of society such as socio- economic. Infrastructure performance have a huge impact in disaster situation and can increase or decrease effects of damage. Considering the unpredictable feature of intensity of disaster, appropriate decisions can reduce failure. In this regards, this paper for the case of Tehran Province Transportation network roads, investigate the important links based on Network Robustness Index (NRI). For that, Tehran intercity networks links, are disconnected in each iteration and OD matrix assigned. Aggregate results on network such as Vehicle hour (VHT) are calculated and used for prioritization. Based on reduced VHT, links are categorized in 4 classes.

    Keywords: Prioritization, Disaster Management, Assignment
  • بابک میربهاء، سیدمهرداد حسینی
    اعمال روش های گوناگون مدیریت سرعت در راه ها و کنترل کردن سرعت حرکت وسایل نقلیه در محدوده سرعت ایمن، یکی از روش های مطرح در پیشگیری از وقوع بسیاری از تصادفات رانندگی در جاده ها است. یکی از مهمترین و کارآمد ترین روش های جلوگیری از افزایش سرعت غیر مجاز در جاده ها و در پی آن پایین آمدن میزان تصادفات، بکارگیری ابزار های کنترل سرعت در جاده ها می باشد. با توجه به هزینه بالای بکارگیری سیستم های هوشمند کنترل سرعت و محدودیت در بودجه مالی پروژه ها و مجموعه محدودیت های دیگر که براساس شرایط هر پروژه در نظر گرفته می شود، پوشش دادن تمام طول یک مسیر توسط سیستم کنترل سرعت طرحی غیر اقتصادی و نامناسب تلقی شده و نیاز است تجهیزات کنترل سرعت تنها در نقاطی استفاده شوند که با توجه به محدودیت منابع موجب بیشترین پوشش و کارایی گردند. در این مقاله سعی بر آن بوده تا با توجه به محدودیتهای نصب و بکارگیری دوربینهای کنترل سرعت نسبت به ارائه یک مدل بهینه سازی با هدف بیشینه سازی پوشش آنها در یک مسیر اقدام شود. محدودیتهای مدل بهینه سازی ارائه شده بنابر مشخصات فیزیکی مسیر، محدودیت های دوربین ها، سوابق تصادفات در مقطع و سایر موارد است. اعتبار مدل ارائه شده بر روی مقطعی از جاده کرج - چالوس حد فاصل میدان امیر کبیر تا شهرستان گچسر به طول 60 کیلومتر انجام شد و نتایج حاصل از مکانیابی در حالات مختلف به ازای میزان بودجه مالی در دسترس مورد تحلیل قرار گرفت.
    کلید واژگان: مدل مکانیابی, دوربین کنترل سرعت, تصادفات, سیستمهای هوشمند
    B. Mirbaha, S.M. Hoseini
    Speed management is one of the most effective methods for controlling vehicle speeds. Using speed control devices is one of the most important and effective method for preventing speed violations on road. Considering the high cost of intelligent speed control systems, limits on financial budget projects and other restrictions, covering all the road segments by speed control system is uneconomical and almost impossible. Therefore, speed control systems required to be used only where it can have significant effect. In this paper, it is tried to develop a optimization model for maximizing the speed enforcement coverage on road. Various restrictions for locating speed cameras like physical characteristics of the road segment, accident statistics, and traffic volume were considered in optimization process. The Case Study is a part of Karaj-Chalus road from Amir-Kabir square to Gachsar with 60km length. The results were analyzed for different levels of budget.
    Keywords: location model, Speed Camera, Accident, Intelligent Systems
  • بابک میربهاء، مجتبی محبی
    زمینه و هدف
    مدارس حاشیه راه ها همواره به عنوان مناطقی شناسایی می شوند که احتمال تصادف عابران پیاده خردسال در مجاورت آن ها زیاد است؛ لذا پیش بینی وضعیت تصادفات این مدارس می تواند در جهت شناسایی و اولویت بندی آن ها به منظور انجام اقدامات ایمن سازی فیزیکی از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. در این مطالعه، سعی بر آن است تا روشی برای پیش بینی تصادفات مدارس حاشیه راه ها ارائه شود.
    روش
    برای پیش بینی تصادفات از روش شبکه های عصبی مصنوعی، به منظور پیش بینی شاخص شدت تصادفات (P) در حوزه نفوذ مدارس حاشیه راه ها اقدام شد. برای آموزش شبکه از اطلاعات مربوط به مدارس حاشیه راه های استان زنجان استفاده شده است و مدل پیشنهادی بر اساس بخش دیگری از همین اطلاعات موردآزمایش قرار گرفته است.
    نتایج
    نتایج این مطالعه نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی فیت نت از بین سه شبکه عصبی منتخب به منظور تخمین خروجی، بهترین نتایج را در ارتباط با پیش بینی شاخص تصادفات برای مدارس حاشیه راه ها انجام می دهد. درنهایت، اعتبارسنجی مدل با مقایسه اختلاف مقادیر پیش بینی شده توسط مدل و مقادیر موجود انجام پذیرفته است که نتایج نشان داد اختلاف مقادیر پیش بینی شده با مقادیر موجود در اکثر نقاط در حد صدم و در تعدادی کمتر از 0.2 و در موارد معدودی غیرقابل اغماض می باشند. درنتیجه، نوع شبکه و ساختار آن نیز بر دقت پیش بینی نتایج تاثیر بسزایی دارد که در این پژوهش، شبکه عصبی فیت نت نسبت به دو شبکه دیگر، خروجی های مناسبی داشته و افزایش تعداد نورون نیز در بهبود نتایج آن موثر بوده است.
    پیشنهادها: به منظور کاهش تصادفات و سوانح ترافیکی مناطق نزدیک مدارس پیشنهاد می شود که پس از انتخاب روش اولویت بندی و تعیین مدارس برای ایمن سازی، اقداماتی از قبیل استفاده و بهبود علایم افقی و عمودی در محدوده مدارس، اعمال محدودیت سرعت در مناطق نزدیک مدارس، اعمال جرایم با مبالغ بیشتر در این محدوده، اختصاص محل های ویژه برای توقف اتوبوس مدارس در صورت وجود، ایجاد محل های ویژه به منظور پیاده روی دانش آموزان در کناره راه ها، حضور پلیس در محدوده مدارس، بهره گیری از افراد آموزش دیده به عنوان گذربان مدارس در ساعات اتمام زمان مدارس، استفاده از کیف و لباس های دارای شبرنگ برای دانش آموزان، تامین نور کافی در مناطق نزدیک مدارس و استفاده از نوارهای لرزاننده جهت آگاهی رانندگان مدنظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: شبکه های عصبی مصنوعی, پیش بینی تصادفات, مدارس حاشیه راه ها, شاخص شدت تصادفات, اولویت بندی
  • بابک میربهاء، محمود صفارزاده، عماد ایرانشاهی
    مطالعات گذشته سهم قابل توجهی در فهم تاثیر ثانیه شمار معکوس در ایمنی ، شرایط ترافیکی و رفتار رانندگان در تقاطعات دارند. این مطالعات نشان داده اند که شرایط رانندگی و فرهنگ عمومی ترافیک از کشوری به کشور دیگر می تواند بسیار متفاوت باشد. بنابراین در جهت تعیین تاثیر این تجهیزات لازم است تا رفتار رانندگان در ارتباط با عبور از تقاطع مورد مطالعه قرار گیرد و سپس با استفاده از نتایج حاصله در مورد استفاده یا عدم استفاده از این ابزارهای کنترل چراغ تصمیم گیری شود. مطالعات گذشته نشان داده که رفتارهای رانندگان ناشی از عوامل گوناگونی در فاز زرد است که روند خطی و قابل پیش بینی را دنبال نمی کند. در این پژوهش پس از برداشت داده های واقعی از برخی تقاطعهای چراغدار شهر تهران نسبت به تحلیل رفتار عبور رانندگان از تقاطع با توجه به حضور یا عدم حضور ثانیه شمار اقدام شد. بیش از 962 نمونه مشاهده شد و مدل رگرسیون لجستیک برای مدلسازی رفتار عبوری رانندگان بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که احتمال توقف در تقاطع بدون ثانیه شمار معکوس بیشتر از تقاطعاتی است که دارای ثانیه شمار معکوس هستند. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر میرسد که نبود ثانیه شمار معکوس در زمان فاز زرد سبب کاهش عبور پر خطر از تقاطع می گردد. بنابراین نبود این شمارشگرها در فاز زرد توصیه می گردد.
    کلید واژگان: ثانیه شمار معکوس, رگرسیون لجستیک, رفتار رانن
  • بابک میربهاء

    از مهمترین مشکلات شبکه معابر با مسیرهای جایگزین، عدم استفاده مناسب از ظرفیت برخی از مسیرها و در نتیجه تمرکز تقاضا بر کوتاهترین مسیر می باشد. این شرایط که منجر به بروز وضعیت تعادل کاربر در شبکه است، در نهایت منجر به عدم استفاده بهینه از ظرفیت کلیه مسیرها می شود که این امر در نهایت منجر به افزایش هزینه و زمان سفر کلی شبکه از دیدگاه اپراتور آن می-گردد. از این رو، استفاده از سیستمهای اطلاع رسانی مسیر می تواند در جهت کاهش اختلاف هزینه معابر در این دو شرایط بکارگرفته شود. در این پژوهش نسبت به معرفی پارامتر جدیدی برای ارزیابی نیاز معابر به سیستم اطلاع رسانی مسیر اقدام شده است. این پارامتر موید تفاوت بین زمان سفر مسیر در شرایط بهینگی سیستم با شرایط تعادل کاربر می باشد. مسیرهایی که پارامتر محاسبه شده برای آنها از کمیت بیشتری برخوردار باشد، نیاز بیشتری برای پیاده سازی سیستمهای اطلاعاتی خواهند داشت. در ادامه روش پیشنهادی بر روی یک نمونه واقعی از شبکه راه های بین شهر تهران و کرج مورد آزمایش قرار گرفت و نتایح آن ارایه شد.

    کلید واژگان: بهینه سازی سیستم, سرعت, تعادل کاربر, سیستمهای اطلاعاتی مسیر
    Babak Mirbaha

    One of the main difficulties in networks with alternative routes is not using the optimum capacity of some routes and focusing the demand on the shortest path. This condition is equal to user equilibrium condition in the network and finally would cause the lack of optimality in the network. Due to these facts, road information systems can be applied to mitigate the difference between route costs in these conditions. In this research, a new parameter was introduced for evaluating the needs of informative systems for routes. This parameter defines the difference between travel time in system optimality condition and user equilibrium. Routes with higher quantity are in more need of informative systems. The proposed method has been used for a real sample and the results were defined.

    Keywords: system optimality, user equilibrium, Information Systems
  • بابک میربهاء *، سعید شرافتی پور، علیرضا ماهپور
    در سالهای اخیر قیمتگذاری تراکم به عنوان یکی از مهمترین روش های مدیریت تقاضا در معابر شهری بکار میرود. علیرغم مطالعات متعدد انجام شده در خصوص قیمتگذاری تراکم در محدوده های شهری، قیمتگذاری برای کمانهای متراکم شهری به صورت منفرد از سابقه چندانی برخوردار نیست. پل طبقاتی صدر که اخیرا بهرهبرداری شده، به عنوان مطالعه موردی انتخاب گردیده است. این پل که دارای مسیرهای جایگزینی مانند بزرگراه صدر (در همسطح) است، به عنوان یک مسیر بالقوه برای قیمتگذاری مطرح است. با توجه به اینکه هنوز در این معبر قیمتگذاری انجام نشده است، جهت تعیین واکنش افراد به قیمتگذاری از روش رجحان بیانشده استفاده شد. پس از طراحی سناریوهای قیمتگذاری، نسبت به جمعآوری اطلاعات در قالب بیش از 1100نمونه اقدام گردید. پس از جمعآوری داده ها و تشکیل بانک اطلاعاتی، نسبت به مدلسازی رفتار انتخاب کاربران با توجه به قیمتگذاری طراحی شده با استفاده از یک مدل لوجیت دوتایی انجام شد. نتایج نشان داد تردد در ساعات اوج باعث افزایش تمایل به پرداخت کاربران میشود. همچنین، افزایش میانگین قیمت خودرو که میتواند به عنوان معیاری برای تمول افراد درنظر گرفته شود، موجب افزایش تمایل به پرداخت افراد می گردد. افرادی که غالبا به سفرهای با هدف اجباری مبادرت میورزند، تمایل به پرداخت بیشتری برای استفاده از معبر غیرهمسطح دارند. علاوه بر این، میزان تحصیلات در تمایل به پرداخت افراد برای استفاده از معبر غیرهمسطح تاثیرگذار است. افراد با تحصیلات بالاتر دارای ارزش زمانی و تمایل به پرداخت بیشتری هستند. آنالیز حساسیت انجام شده در ارتباط با تاثیر قیمت بر تقاضای استفاده از معبر غیرهمسطح نشان داد با اعمال عوارض به میزان 2000 تومان، حدود 42 درصد از تقاضا تمایل به پرداخت برای استفاده از پل دارند. پس از آن تمایل به پرداخت با شیب منفی کاهش می یابد، به نحوی که در سطح قیمتی 5000 تومان 67 درصد تقاضا به گزینه های دیگر منحرف شده و تنها 33درصد تمایل به پرداخت عوارض خواهند داشت.
    کلید واژگان: هدایت مسیر, تعادل سیستم, تعادل استفاده کننده, انتخاب مسیر قطعی
    Babak Mirbaha *, Saeid Sherafatipour, Alireza Mahpour
    In recent years, congestion pricing is applied as one of the main demand management methods in urban areas. Although, numerous studies had been performed in urban road networks, but only few of them is about link pricing in urban areas. Sadr elevated highway, recently built in Tehran, is the case study of this paper. This route which has many alternative routes (for example Sadr highway in level 0 elevation) has the potential for link pricing in Tehran. Due to this fact that currently there is no any pricing mechanism in this route, a stated preference method had been applied for defining the reaction of users to route pricing. Over 1100 samples were gathered and coded in a database. A binary logit model was applied for modeling the route choice behavior of users due to pricing. Results showed that using the route in peak hour cause to increase the willingness to pay. Users with mandatory trip goals, have more will to use faster routes. Also, results showed that users with more expensive cars and higher education level pay more for priced routes. Sensitivity analysis showed that if the pricing toll is going to be set on 2000 tomans, about 42 % of demand have the willingness to pay. With raising the cost, the willingness to pay tends to reduce significantly. For example, if the toll is set to 5000 tomans, 67 percents of total demand would tend to other alternatives.
    Keywords: Congestion pricing, route choice, stated preference method
  • سینا صاحبی، بابک میربها*، علیرضا ماهپور، محمدحسین نوروزعلیایی
    مطالعه حاضر با هدف پیش بینی و ارزیابی عوامل موثر بر شدت تصادفات عابران پیاده در راه های برو نشهری انجام شده است. به این سبب، عوامل موثر بر جرحی یا فوتی بودن تصادفات عابران پیاده در راه های برو نشهری استان تهران، طی سا لهای 1388 الی 1390، با استفاده از مدل لوجیت دوتایی مورد تحلیل قرار گرفت. متغیرهای بررسی شده در این مدل شامل ویژگی هایی نظیر مشخصات راننده، زمان وقوع تصادف، وسیله نقلیه درگیر در تصادف، مقصر بودن عابر پیاده، فاصله از نزدیک ترین پاسگاه، علت تامه ثبت شده در صحنه تصادف و تعداد وسایل درگیر در تصادف می شوند. نتایج نشان می دهند که تخطی عابر پیاده، وقوع تصادف در هنگام عصر، وقوع تصادف در مناطق دشتی، وزن خودرو مواجه شده با عابر پیاده و تعداد خودروهای درگیر در تصادف مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر شدت جراحت عابران پیاده در راه های برو نشهری هستند. بررسی های پس از ساخت مدل نشان داد، تخطی عابر پیاده، دارای بیشترین اثر حاشیه درمیان متغیرهای معنادار است. ماتریس ب ینظمی مدل پیشنهادی نشان می دهد مدل ارائه شده، از قابلیت مناسبی در تخمین شدت تصادفات برخوردار است. مدل ساخته شده، 100 درصد تصادفات جرحی، 6 درصد تصادفات فوتی و 65 درصد کل تصادفات را به درستی پی شبینی کرده است. با توجه به اینکه ضرایب مدل ساخته شده معنادار هستند و بر اساس ماتریس ب ینظمی دقت پی شبینی مدل)% 65 (نیز مناسب است، نتیج هگیری های حاصل از تفسیر مدل می تواند قابل قبول و قابل استناد باشد. نتایج این مقاله می تواند مسئولان مربوط را در شناخت بیشتر ماهیت تصادفات و ارائ ه برنام ه های کنترلی و نظارتی بیشتر یاری کند..
    کلید واژگان: مدل پی شبینی, شدت تصادفات, راه های برو نشهری, لوجیت
    Sina Sahebi, Babak Mirbaha*, Alireza Mahpour, Mohammadhossein Norouz Oliaee
    This study aims to predict the pedestrian accident severities and affecting factors in rural roads. An ordered logit model was applied for analyzing the factors affecting the death or injury of pedestrianaccidents in Tehran province rural roads during years 1388 to 1390. More than 50 variables were selected for describing the dependent variable. Further analysis on these variables showed that variables such as driver characteristics; time of accident; the vehicle involved in the accident; pedestrian role in accident; distance from the nearest police station; the cause of the accident scene; and the number of vehicles involved in the accident are significant in model and should be considered for predicting model. The results indicated that the type of vehicles involved in the accident, location of accident, time of accident and pedestrian guilt have a significant role in the severity of pedestrian accidents. Finally, with respect to nature of the studied variables, recommendations were proposed for enhancing the safety of pedestrians crossing thepedestrians crossing the road in Tehran province rural road.
    Keywords: Pedestrians, accidents, rural roads, Ordered Logit Model
  • رضا اکبری غیبی، بابک میربهاء

    سرعت به عنوان یکی از عوامل اصلی تشکیل تصادفات مطرح است. برای کاهش تصادفات منتج از سرعت، استفاده از روش های مدیریت سرعت و اعمال قانون توسط پلیس میتواند در جهت کاهش این نوع تصادفها اثربخش باشد؛ اما میزان تاثیر این روشها تاکنون در کمتر پژوهشی مورد بررسی قرار گرفته است؛ لذا هدف اصلی این مطالعه، بررسی تاثیر اعمال قانون سرعت بر کاهش تعداد تصادفات با توجه به تاریخچه اطلاعاتی موجود است. در این تحقیق، محور تبریز- قزوین به عنوان محور مطالعه جهت تاثیر به کارگیری دوربین های کنترل سرعت متحرک(لیزرگان) برای SPSS بر روی تصادفات ناشی از سرعت موردبررسی قرار گرفت و از نر مافزار تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. اطلاعات مربوط به تعداد تخلفات، تصادفات و تعداد دوربین های کنترل سرعت در سال های متوالی جمع آوری و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که 33 درصد علت تصادفات مربوط به تخلفات، مربوط به سرعت است؛ همچنین دلیل کاهش 38 درصدی تخلفات، افزایش تعداد دوربین های کنترل سرعت است.

    کلید واژگان: تصادف, کنترل سرعت, دوربین لیزرگان و تخلفات
    Reza Akbari Gheybi, Babak Mirbaha

    Speed is considered as one of the most important factors in accidents. Using speed management methods and law enforcement by police can be effective in decreasing accidents caused by speed, but a few studies have been done about the effectiveness of these methods. By considering the previous studies information, the main purpose of this study was evaluating the effect of speed law enforcement on decreasing accidents. In this study the highway of Tabriz-Qazvin was examined in order to evaluating the effectiveness of using mobile speed control cameras on accidents caused by speed and SPSS software had been used for analyzing data. Information related to violations, accidents and the number of speed control cameras were collected and evaluated in consecutive years. After calculation it was realized that 33 percent of accidents depended on the number of violations and also 38 percent of decreasing accidents were for the number of speed control cameras.

    Keywords: Accident, Speed control, Mobile speed cameras, Traffic violations
  • بابک میربها*، شهاب حسن پور، مرتضی اسدامرجی
    به کارگیری روش های سنتی تحلیل ظرفیت آزادراهی سال هاست از کاربرد زیادی برای ارزیابی و تصمیم گیری در ارتباط با روش-های مدیریت عرضه و تقاضا برخوردار هستند. در نگاه سنتی ظرفیت آزادراه ها به عنوان بیشترین تعداد خودرویی که در واحد زمان از مقطع مسیر عبور می کند، تعریف می شود. با استفاده از این تعریف و در قالب دستورالعمل ظرفیت راه های سال 2000 برای شرایط تعریف شده موردنظر، ظرفیت به عنوان مقداری ثابت فرض می شود. این در حالی است که این روش ظرفیت مشخص شده، عملکرد واقعی تسهیلات را با دقت زیادی نشان نمی دهد. بلکه تنها یک تخمین کلی از حداکثر جریان واقعی را تشکیل می دهد. هدف این مطالعه شناسایی و نیازسنجی به کارگیری معیارها در مقایسه با روش های سنتی ارزیابی عملکردی معابر است. در این ارتباط، نسبت به انجام یک مطالعه موردی براساس اطلاعات برداشت شده از یکی از مقاطع بزرگراه حکیم اقدام شد. نتایج دو ساعت متوالی 6 تا 8 صبح نشان دهنده این بود که میزان حجم به ظرفیت در ساعت ابتدایی بیشتر است. هم چنین میزان قابلیت اتکای سفر در ساعت ابتدایی بیشتر است.
    کلید واژگان: ظرفیت آزادراهی, HCM, قابلیت اتکای سفر, تراکم
    B. Mirbaha*, S. Hasanpour, M. Asadamraji
    Traditional methods for analyzing freeway capacity are a common tool for decision making about demand and supply management for roads. Freeway capacity in traditional point of view can be defined as the highest number of vehicles which pass a road section in particular time. According to this definition, and Highway Capacity Manual 2000, for the defined situation, Capacity is defined as a constant measure. But on the other hand, this method can not reveal the actual performance of facility. Indeed, it shows an overall estimation of real flow. For detailed analysis of traffic flow, it is necessary to consider the variations of maximum flow of expected values. Freeway capacity in traditional view can be defined as the highest number of vehicles which pass a road section in particular time. According to this definition, and Highway Capacity Manual 2000, for the defined situation, Capacity is defined as a constant measure. But on the other hand, this method can not reveal the actual performance of facility. Indeed, it shows an overall estimation of real flow. For detailed analysis of traffic flow, it is necessary to consider the variations of maximum flow of expected values. In this research, a case study was performed in one of highways in city of Tehran. The results in two consecutive hours (6 to 8 Am) showed that the V/C ratio in preliminary hours increase but more detailed analysis confirmed that reliability in preliminary hours is more. Also, the basics for selecting performance measures for freeways was discussed and estimated for the case study.
    Keywords: Freeway Capacity, HCM, Trip Reliability, Congestion
  • بابک میربها، محمود صفارزاده*، سید احسان سید ابریشمی، سعید شرافتی
    قیمت گذاری تراکم به عنوان یکی از مهمترین رویکردهای مدیریت تقاضا در معابر شهری مطرح می باشد. یکی از سوالات اصلی تصمیم گیران در ارتباط با بکارگیری این سیاست، میزان تاثیر قیمت گذاری بر نحوه انتخاب وسیله افراد و مقدار تغییر از وسیله نقلیه شخصی به سایر شیوه های جابجایی می باشد. در این پژوهش نیز سعی بر آن بوده است تا نسبت به اثرسنجی قیمت گذاری تراکم بر انتخاب وسیله افراد پرداخته شود. با توجه به عدم امکان مشاهده مستقیم اثرات قیمت گذاری از روش رجحان بیان شده برای ایجاد بانک اطلاعاتی استفاده شد. سناریوهای مختلف قیمت گذاری مبتنی بر روش های طراحی تجربی تهیه و در قالب پرسشنامه هایی که حاوی سوالاتی در ارتباط با مشخصات اقتصادی – اجتماعی و ویژگی های سفر افراد بود، از کاربران مورد پرسش قرار گرفت. با توجه به سناریوهای قیمت گذاری، 4 انتخاب شامل وسیله نقلیه شخصی، حمل و نقل همگانی همگانی، تاکسی و عدم انجام سفر به کاربران ارائه شد. بیش از 3500 پرسشنامه جمع آوری و پس از اعتبارسنجی اولیه وارد بانک اطلاعاتی شد. برای مدلسازی، با توجه به ماهیت گسسته داده ها، از مدل لوجیت چندگانه استفاده شد و برای هر یک از انتخابها نسبت به پرداخت مدل اقدام شد. نتایج نشان داد قیمت گذاری می تواند به عنوان یک ابزار مناسب برای مدیریت تقاضای وسایل نقلیه شخصی بکار رود. به طوری که با تعیین عوارضی معادل 3000 تومان برای ورود به محدوده تنها 35 درصد از وسایل نقلیه شخصی استفاده می نمایند و مابقی نسبت به تغییر وسیله یا برنامه سفر خود اقدام می نمایند. نتایج نشان داد که 30 درصد از افراد نسبت به انتخاب گزینه حمل و نقل همگانی و 24 درصد نسبت به انتخاب گزینه تاکسی مبادرت می ورزند. در نهایت وضعیت انتخاب وسیله افراد در قیمتهای مختلف بررسی و مورد بحث قرار گرفت.
    کلید واژگان: مدل انتخاب وسیله, قیمت گذاری تراکم, روش رجحان بیان شده
    Congestion pricing is one of the main strategies for demand management in urban areas. One of the main questions for decision makers, for implementing this strategy, is the effect of congestion pricing on user's mode split. For defining this, the willingness to pay of users should be estimated. In another word, we should know that how much users still will to pay for using their personal cars and how they intend to perform their mobility according to various prices. Previous studies had pay less attention to paratransit mode according to pricing. In this research, the effect of congestion pricing on user's mode choice has been investigated. The restricted traffic zone of Tehran has been selected for case study. Due to impossibility of direct observation, the stated preference method was applied for data gathering. Various pricing scenarios, based on experimental design concept, were defined and several types of questionnaires were designed. In these questionnaires, 3 types of data were asked from interviewees including trip chain of the users, socio economic characteristics and pricing scenarios. According to pricing scenarios, 4 choices including using personal car, public transportation, taxi and cancelling the trip were presented to users which they should choose only one option due to every pricing scenario. The reliability of questionnaires have been investigated with cronbach's alpha which results showed the proper reliability of questionnaires. More than 3500 interviews were performed and after preliminary validation, were entered in the database. Based on this data, more than 70 variables were defined which their correlation was estimated and proper variables were chosen. For modeling, due to discrete nature of data, multinomial logit model was applied and calibrated for every choice. In this regard, the feasibility of applying nested logit model was also tested which results showed the invalidity of this model. More than 200 models have been calibrated and finally best validated models have been chosen for describing the mode choice of every alternative. Results of modeling showed that having more expansive cars will increase the utility of using personal cars and reduce the public transport utilization. Also the residence location of the users is effective in their mode choice. Living in restricted zone, increase the willingness of users to use transit and paratransit mode. User's education is also important in their choice. People with higher education level have more willingness to pay. The sensitivity analysis showed that pricing can be a proper tool for managing personal vehicles demand. When entrance toll is equal to 3000 tomans, only 35 percents use their personal vehicles. In this condition, 30 percents of users choose transit mode. Results also showed that choosing transit and paratransit mode is similar. When the toll is more than 17000 tomans, the rate of using taxi have higher growth comparing to transit utilization. Also, results showed that the demand for entering to restricted zone can be assumed inelastic. In highest toll, only 10 percents of users cancelled their trip. Finally, the sensitivity analysis for every mode has been accomplished and multiple future researches have been proposed.
    Keywords: Mode Split models, Congestion pricing, stated preference method
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال