به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

بهرام دلیر نقده

  • سعید بخشی، بهرام دلیر نقده *، محمدجواد رودگر

    پژوهش های فراوانی پیرامون اسفار اربعه عرفانی انجام شده است اما ماهیت سفر عرفانی به درستی تبیین نشده است. طرح اسفار اربعه شامل سفرهایی است که سالک پس از پایان یکی وارد دیگری می-شود. سالک در این طرح در پایان سفر اول و ابتدای سفر دوم به مقام ولایت واردمی شود چنین تعبیری از سفر معنوی با اصول عرفان نظری مبنی بر تشکیکی بودن مظاهر وجود سازگاری ندارد. قائل بودن به سفر نزولی با توجیه سفر برای تکمیل یا سفر از باب خضوع، پس از آنکه سالک به مقام احدیت جمعی رسید و دارای تمام کمالات مادون شد؛ ایراد دیگر طرح اسفار اربعه به لحاظ مغایرت با اصول عرفان نظری است. مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای ابتدا مبانی نظری مورد نیاز بحث، بررسی شده سپس نظریه اسفار اربعه عرفانی بنا به اقوال مشهور بیان شده است. در پایان با بهره گیری از اصول علمی و اثبات شده عرفان نظری و استفاده از نتایج حاصل از بسط و تعمیم آن ها ضمن نقد اسفار اربعه، تبیین صحیحی از ماهیت سفر و نسبت آن با سالک ارائه شده است. 

    کلید واژگان: اسفار اربعه, مقام ولایت, فنا, بقا, مقام احدیت جمعی, انسان کامل
    Saeid Bakhshi, Bahram Dalir Naghadeh*, Mohammadjavad Rudgar

    Much research has been done on the four mystical journeys, but the nature of the mystical journey has not been properly explained. The plan of the four journeys includes the journeys that the seeker enters after the end of one. Such an interpretation of the spiritual journey is incompatible with the principles of theoretical mysticism that the manifestations of existence are skeptical. In this plan, the seeker enters the station of saintship at the end of the first journey and the beginning of the second journey. Believing in a descending journey with the justification of a journey to complete or a journey to reach the position of humility, after the seeker has attained the position of collective oneness and has attained all inferior perfections; another objection to the plan of the four journeys is in terms of contradiction with the principles of theoretical mysticism. The present article is descriptive-analytical and using the library method, first the theoretical foundations required for discussion are examined, then, the theory of the four mystical journeys is expressed according to Celebrity comment. In the end, using the scientific and proven principles of theoretical mysticism and using the results of their expansion and generalization, while criticizing the four journeys, a correct explanation of the essence of mystical journey and its relationship with the seeker is provided.

    Keywords: Four Mystical Journeys, Station Of Saintship, Station Of Annihilation, Station Of Permanence, State Of Union, The Perfect Man
  • مرتضی صرفی، بهرام دلیر نقده*، محمدجواد رودگر
    امام خمینی (ره) در حوزه های مختلف علومی چون فقه، فلسفه، عرفان، تفسیر و سیاست به اذعان و اقرار اهالی فن و تخصص صاحب نظر و اندیشه بوده اند و به تبع آن آثار گرانبهایی اعم از گفتاری و نوشتاری از ایشان برای اهالی فکر و اندیشه به یادگار مانده است. امام خمینی(ره)، فقیهی جامع الشرایط و مجتهدی آگاه به مقتضیات زمانه بودند. تسلط کم مانند بر مباحث فقهی از یک سو و توانایی تحلیل درست مسایل روز، از سوی دیگر، آثار نوشتاری ایشان را در زمره بهترین و تاثیرگذارترین آثار قرارداده است. در مقاله حاضر به بررسی نقش عرفان در ادبیات امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی پرداخته شده است. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. نتایج تحقیق بیانگر این امر است که عرفان در ادبیات امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی نقش تاثیرگذاری داشته است. بر این اساس امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی در تعامل با روحانیون، حجاب اکبر، اجتهاد پویا و سنتی، دانشجویان داخل و خارج از کشور، عموم  مردم، ارتش و در جریان کاپیتولاسیون و قیام 15 خرداد از ادبیات عرفانی بهره گرفته اند.
    کلید واژگان: عرفان, امام خمینی (ره), مبارزه سیاسی, انقلاب اسلامی
    Morteza Sarfi, Bahram Dalir Naghadeh *, Mohammad Javad Rudgar
    Imam Khomeini in various fields of science such as jurisprudence, philosophy, mysticism, interpretation and politics has been acknowledged and acknowledged by the people of art and expertise, and consequently valuable works, both spoken and written by him for the people of thought and thought. Imam Khomeini, the jurist of the Society of Conditions, and a mujtahid were aware of the requirements of the time. Minor mastery of jurisprudential issues on the one hand and the ability to properly analyze current issues, on the other hand, has made his writings among the best and most influential works. The present article examines the role of mysticism in the literature of Imam Khomeini (ra) during the political struggle before the Islamic Revolution. The present article is a descriptive-analytical and the mentioned subject has been studied using the library method. The results of the research indicate that mysticism has played an influential role in the literature of Imam Khomeini during the political struggle before the Islamic Revolution. Accordingly, Imam Khomeini during the political struggle before the Islamic Revolution in interaction with the clergy, the Great Hijab, dynamic and traditional ijtihad, students at home and abroad, the general public, the army and during the capitulation and uprising of June 6 (15th of  Khordad) of literature he has used mysticism.
    Keywords: mysticism, Imam Khomeini Literature, Political Struggle, Islamic Revolution
  • یاسر نوظهور، مسعود مهام*، بهرام دلیر نقده

    اختلالات حرکتی دستگاه گوارش در نشخوارکنندگان با اهمیت است. پولگون یک کتون مونوترپن طبیعی است که از اسانس گیاهان مختلف به دست می آید. گزارش شده که پولگون دارای اثرات ضد باکتریایی، ضد قارچی و ضد هیستامین است. مطالعه حاضر اثرات پولگون را بر انقباضات عضله صاف ایلیوم گاوی بررسی کرده است. این آزمایش بر روی عضله صاف بافت ایلیوم تهیه شده از کشتارگاه در حمام بافتی انجام شد. هفت غلظت تجمعی پولگون از 1 تا 1000 میکروگرم در میلی لیتر به نمونه های بافت اضافه شد. محلول مورد استفاده محلول تیرود بود که با مخلوطی از 95٪ اکسیژن و 5٪ دی اکسید کربن هوادهی می شد و دما در 37 درجه سانتی گراد تنظیم شد. اثر پولگون بر انقباضات پایه و سه انقباض ایجاد شده ناشی از باریم کلراید، پتاسیم کلراید و کارباکول بررسی شده است. نتایج نشان داد که پولگون به طور قابل توجهی انقباضات خود به خودی و همچنین انقباضات ناشی از اسپاسموژن ها مهار می کند. پولگون انقباضات ناشی از کارباکول، باریم کلراید و پتاسیم کلراید را در غلظت 30 میکروگرم بر میلی لیتر شل کرد. پولگون دارای اثر اسپاسمولیتیک می باشد و این می تواند اساس فارماکولوژیکی برای استفاده ی دارویی در درمان اسپاسم روده یا افزایش حرکات باشد.

    کلید واژگان: اسپاسمولیتیک, پولگون, ایلئوم, گاو
    Yaser Nozohour, Masoud Maham *, Bahram Dalir Naghadeh

    Gastrointestinal dysmotility is important in ruminants. Pulegone is a natural monoterpene ketone obtained from the essential oil of different plants. It has been reported that pulegone has an antibacterial, antifungal, and anti-histamine effect. The present study investigated the effects of pulegone on bovine ileum smooth muscle contractions. The experiment was performed on the circular smooth muscle of ileum samples taken from slaughtered bovine in the organ bath. Seven cumulative concentrations of pulegone from 1 to 1000 µg ml-1 were added to tissue samples. The solution used was Tyrode’s solution aerated with a mixture of 95% oxygen and 5% carbon dioxide, and the temperature was set at 37 °C. The effect of pulegone on baseline contractions and three induced contractions with barium chloride (BaCl2), potassium chloride (KCl), and carbachol (Cch) was investigated. The results revealed that pulegone significantly inhibits spontaneous, as well as all spasmogen-induced contractions. Pulegone was able to relax the contractions caused by Cch, BaCl2, and KCl (20) at 30 µg ml-1. The anti-spasmodic properties of pulegone can be employed for the treatment of intestinal spasms or hypermotility.

    Keywords: spasmolytic, pulegone, Ileum, Bovine
  • سیامک عصری رضایی، بهرام دلیر نقده، زهرا نوری سبزیکار
    پیش
    زمینه وهدف
    روییک عنصر ضروری و آنتی اکسیدانت بوده و نقش مهمی در متابولیسم گلوکز و انسولین ایفا می نماید و تغییر مقادیر آن می تواندیکی از فاکتورهای دخیل در پاتوژنز دیابت ملیتوس باشد. تغییر در مقادیر سرمی روی در بیماران دیابتیمشاهده شده و در این رابطه گزارش شده است که سطوح پائین روییکی از فاکتورهای اصلی در القایبیماری های قلبی و عروقی در مبتلایان به دیابت ملیتوس می باشد. هدف از این مطالعه بررسیتاثیرات تجویز خوراکی نانوذرات اکسید روی جایگزین مکمل های سولفات روی بر شاخص های اختلالات قلبی (تروپونین I و فعالیت آنزیم CK-MB) در رت های مبتلا به دیابت ملیتوس می باشد.
    مواد و روش کار
    تعداد 120 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار انتخابو در دو گروه اصلی دیابت و سالم تقسیم شدند. با تجویز استرپتوزوتوسین (45 mg/kg) به صورت داخل پریتوئنبیماری دیابت ملیتوس تیپ I القا گردید. نانوذرات ZnOبا دزهای 1، 3 و 10 میلی گرم و سولفات روی با دز 30 میلی گرم برای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت 56 روز به صورت گاواژ تجویز گردیدند. نمونه های خون در زمان های 7، 28 و 56 روز مستقیما از قلب اخذ و مقادیر گلوکز، انسولین، روی، تروپونین I و فعالیت آنزیم CK-MB در سرم اندازه گیری شدند.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد در رت های دیابتیک به دنبال القای دیابت، به طورمعنی داری مقادیر گلوکز افزایش و از مقادیر روی و انسولین کاسته شد (P<0.001). در رت های مبتلا به دیابت ملیتوس تیپ I سطوح سرمی تروپونین I و فعالیت آنزیم CK-MB افزایش معنی داری داشت (P<0.001). تجویز نانوذرات ZnOدر دز 3 میلی گرم سطح گلوکز خون را به طورمعنی دار کاهش داده و در مقابل مقادیر روی و انسولین را افزایش داد (P<0.001). همچنین تجویز نانوذرهZnO اثرات محافظتی بر قلب را با کاهش معنی دار تروپونین I و فعالیت آنزیمCK-MB نشان داد (P<0.01). در مقابل تجویز نانو ذرات در دز 10 میلی گرمآسیب های قلبی را القا و مقادیر سرمی تروپونین I و فعالیت آنزیم CK-MB را به طورمعنی داری افزایش داد (P<0.01). سولفات روی در دز 30 میلی گرم اثرات مشابه با نانو ذرات ZnO (دز 3 میلی گرم) را نشان داد هرچند این اثرات به اندازه تغییرات مشاهده شده در نانو ذرات ZnO نبودند.
    بحث و نتیجه گیری
    تجویز خوراکی حاوی نانو ذرات ZnO مقادیر سرمی تروپونین I و فعالیت CK-MBالقاشده در رت های مبتلا به دیابت ملیتوس را کاهش دهد. این یافته بیانگر اثرات محافظتی نانوذرات ZnO بر عملکرد قلب می باشد.
    کلید واژگان: روی, نانو ذرات اکسید روی, دیابت ملیتوس تیپ I, بیماری قلبی و عروقی, تروپونین I, CK, MB, رت
    Siamak Asri, Rezaei, Bahram Dalir, Naghadeh, Zahra Nori, Sabzikar
    Background and Aims
    Zinc, as an essential trace element and antioxidant, plays a significant role in the glucose and insulin metabolism and altered zinc content seems to be one of the contributing factors in the pathogenesis of diabetes mellitus (DM). The altered levels of serum zinc content has been observed in diabetic patients and it was reported that low serum Zinc concentration is one of the major factors in inducing cardiovascular diseases in patients with DM. The purpose of this study was to investigate the effects of oral administration of zinc oxide nanoparticles instead of zinc sulfate supplementation on cardiomyopathy indexes (Troponin I and CK-MB activity) in rats with T1DM.
    Materials and Methods
    In this study, 120 male Wistar rats were divided into two major intact and diabetic groups. DM was induced by single dose of STZ (45 mg/kg as i.p.). Oral administration of ZnO nanoparticles and zinc sulfate were gavaged respectively at doses 1, 3 and 10 and 30 mg/kg for 56 days. Blood samples were taken from heart at 7, 28, and 56 days and concentration of serum glucose, Insulin, zinc, troponin I and the activity of the CK-MB were determined.
    Results
    The results of this study revealed that in diabetic rats, serum glucose concentration significantly increased (P<0.001) and insulin and zinc levels significantly decreased (P<0.001). Rats with DM showed increased level of troponin I and induced activity of CK-MB (P<0.001). Oral administration of ZnO nanoparticles at dose 3 mg/kg significantly lowered serum glucose level and induced zinc and insulin concentration (P<0.001). It also showed cardioprotective properties by reducing troponin I and CK-MB activity significantly (P<0.01). In contrast, ZnO nanoparticles at dose 10 mg/kg induced cardiomyopathy and revealed high concentration of troponin I and CK-MB (P<0.01). Zinc sulfate administration at dose 30 mg/kg has similar effects as ZnO nanoparticles (3 mg/kg) but not as exactly as seen on the ZnO nanoparticles.
    Conclusion
    Oral administration of ZnO reduced troponin I content and CK-MB activity in serum of diabetic rats, though this findings revealed cardioprotective effects of ZnO nanoparticles.
    Keywords: Zinc_ZnO nanoparticles_Type 1 diabetes mellitus_Cardiovascular disease_troponin I_CK_MB_rat
  • رحیم حب نقی، بهرام دلیرنقده، علی نظری زاده *

    یک راس گوساله نر یک روزه، نژاد هلشتاین با یک توده زیر جلدی قابل ملامسه در سمت راست صورت که از ناحیه بناگوشی تا حدقه چشم گسترده شده بود و نیز یک توده بزرگ با قوام نرم بر روی زبان که هیچ نشانی از ادم و یا التهاب نداشت، به کلینیک ارجاع داده شد. از لحاظ بزرگ بینی، سطح مقطع توده زبانی، لوبوله، با ظاهری موکوئیدی و صورتی رنگ و قوام ژلاتینی به نظر می رسید. ارزیابی هیستوپاتولوژیکی، لیپوم منتشر زیر جلدی و میکسوم منتشر زیر زبانی را با ویژگی سلولاریته اندک و ماده زمینه فراوان بازوفیلیک موسینی تایید کرد. در این گزارش یافته های بالینی و جزئیات هیستوپاتولوژیکی میکسوم مادرزادی منتشر در یک گوساله تازه متولد شده توصیف شده است و رخداد همزمان آن با لیپوم منتشر صورت گزارش می شود.

    کلید واژگان: گوساله, آسیب شناسی, لیپوم منتشر, میکسوم منتشر
    R. Hobbenaghi, B. Dalir, Naghadeh, A. Nazarizadeh

    A one-day-old male Holstein calf was presented with a palpable subcutaneous mass، extending from the parotid to the orbital region، involving the entire right side of the face and a large flabby mass without any evidence of inflammation or edema on the tongue. Macroscopically، the cut surface of the lingual mass appeared slightly lobulated، pink، with a mucoid appearance and gelatinous consistency. Histopathological examination confirmed the infiltrative subcutaneous lipoma and lingual myxoma evidenced by low cellularity and abundant basophilic، mucinous stroma. In this report، clinical and detailed histhopathological findings of congenital infiltrative myxoma and its coincidence with infiltrative facial lipoma is reported in a newborn calf.

    Keywords: Calf, Histopathology, Infiltrative lipoma, Infiltrative myxoma
  • پریسا خاکزاد، بهرام دلیرنقده، سیامک عصری رضایی
    زمینه مطالعه
    کمبود ویتامین A و روی اختلالات متنوعی را ایجاد می کنند. روی ابعاد متعددی از متابولیسم ویتامین A از جمله جا به جایی آن از کبد به سایر بافت ها را مواجه با مشکل می کند.
    هدف
    بررسی وضعیت ویتامین A و روی و ارزیابی ارتباط متقابل بین آنها.
    روش کار
    غلظت ویتامین A و روی در پلاسمای خون و کبد گاوهای نر زیر 5/1 سال (114 تا130 راCس) سنجش و چگونگی ارتباط بین آنها در اطراف ارومیه مورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    در 6/15%، 4/25%، 4/5% و 8/3% از موارد به ترتیب مقادیر ویتامین A و روی پلاسما و کبد کمتر از کمینه توصیه شده بود. در 8/24% از موارد، میزان ویتامین A در کبد بیش از بیشینه محدوده مورد انتظار بود. میانگین (خطای معیار) غلظت ویتامین A و روی به ترتیب g/dLμ (5/4) 7/59 و g/dLμ (7/4) 1/99 در پلاسما و g/g WWμ (2/6) 3/161 و WW g/gμ (7/4) 2/103 در کبد بود. در دام های با مقادیر پایین تر روی در پلاسما، غلظت ویتامین A پلاسما و روی کبد به شکل معنی داری (0005/0)p<کمتر از آن در مقایسه با دام های با دامنه مطلوب روی بود. در دام های با غلظت روی کمتر از محدوده مطلوب، ارتباط معنی دار مستقیمی (481/0= r، 01/0)p< بین روی پلاسما و کبد مشاهده شد. در دام های با وضعیت طبیعی روی، غلظت این عنصر ارتباط مثبت معنی داری با ویتامین A پلاسما (466/0= r، 01/0)p< و ویتامین A (411/0= r، 01/0)p< و روی کبد (372/0= r، 01/0)p< نشان داد.
    نتیجه گیری نهایی: کمبود ویتامین A و روی نسبتا شایع بوده و بروز اختلالات تحت بالینی و بالینی حاصل از کمبود و کاملا محتمل است. به علاوه، روی اثر چشمگیری بر وضعیت ویتامین A در پلاسما و کبد داشته و کمبود روی با مختل کردن فراخوانی ویتامین A از کبد به کاهش عیار پلاسمایی ویتامین A دامن می زند.
    کلید واژگان: ویتامین A, روی, کبد
    Parisa Khakzad, Bahram Dalir, Naghadeh, Siamak Asri, Rezaei
    Background
    Numerous abnormalities and clinical syndromes have been associated with vitamin A and zinc deficiency in large animals. In addition, zinc status influences several aspects of vitamin A metabolism including its mobilization from liver to other tissues.
    Objectives
    The purpose of the present study is to determine the vitamin A and zinc status and their relationship in cattle.
    Methods
    Vitamin A and zinc concentrations in blood plasma and liver samples of 114 to 130 male slaughtered cattle (under 18 months old) in Urmia were assessed and their status and correlations were analyzed.
    Results
    In 15.6, 25.4, 5.4 and 3.8% of samples, the concentrations of vitamin A and zinc in plasma and liver were less than minimum recommended concentration, respectively. In 24.8% of samples vitamin A in liver was more than maximum recommended concentration. The mean concentrations (±standard error) of vitamin A and zinc in plasma and vitamin A and zinc in liver were 59.7±4.5 µg/dL, 99.1±4.7 µg/dL, 161.9±6.2 µg/g wet weight and 103.2±4.7 µg/g wet weight, respectively. In cattle with zinc levels lower than minimum reference value, vitamin A in plasma and zinc concentration in liver were significantly (p<0.0005) less than those of cattle with normal plasma zinc levels. In cattle with inadequate zinc status a direct significant correlation (p<0.01, r=0.481) between plasma and liver vitamin A levels was observed. However, in cattle with adequate zinc status, the plasma zinc had a positive significant correlation with plasma vitamin A (p<0.01, r=0.466), liver vitamin A (p<0.01, r=0.411) and liver zinc (p<0.01, r=372).
    Conclusions
    Deficiency of vitamin A and zinc are relatively common in Urmia and the deficiency probably leads to subclinical and clinical abnormalities. Furthermore, zinc had significant effects on plasma and liver vitamin A status.
    Keywords: liver, vitamin A, Zinc
  • المیرا سلیمان زاده، بهرام دلیرنقده*، سیامک عصری رضایی
    چگونگی ارتباط متقابل بین شاخص های وضعیت مس در 136 راس گاو کشتار شده مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیر مس پلاسما (μmol/L 5/14-5/5) و کبد (mg/kgDM 1/189-7/19)، سطح سرولوپلاسمین پلاسما (mg/L 2/178-4/58) و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز گلبول های قرمز (EOSD) (U/mgHb 4/11-5/2) به ترتیب در 4/57، 6/34، 6/31 و 2/28 درصد از گاوهای تحت مطالعه کمتر از حد طبیعی بود. در تمامی موارد، غلظت مولیبدن پلاسما (μg/mL 5/14-10/0) و در 8/33 درصد از موارد، میزان مولیبدن کبد (mg/kgDM 4/11-0/5) بیش از حد طبیعی بود. از بین گاوهای با غلظت پایین مس پلاسما، در 7/57 درصد از موارد همزمان فعالیت (U/mgHb) (EOSD 8/9-5/2) نیز کمتر از حد طبیعی بود. در 3/38 و 0/50 درصد از گاوهای با مس کمتر از میزان طبیعی در کبد، هم زمان سطح سرولوپلاسمین پلاسما (mg/L 3/140-4/85) و فعالیت (U/mgHb) (EOSD 2/9-5/2) نیز در محدوده کمبود بود. در تمام دام های با غلظت پایین مس و سرولوپلاسمین پلاسما و کبد و فعالیت پایین EOSD، غلظت مولیبدن پلاسما به طور معنی داری (0005/0>P) بیش از آن در مقایسه با گاوهای با عیار طبیعی پارامترهای مذکور بود. تنها در 7/15 درصد از گاوهای با فعالیت پایین EOSD، سطوح سرلوپلاسمین در پلاسمای کمتر از طبیعی بود و فقط در 1 درصد از کل موارد تمام شاخص ها همزمان دچار کاستی بودند. در 5/38 درصد از گاوهای با غلظت پایین مس پلاسما و 2/36 درصد از گاوهای با مس پایین کبد، غلظت مولیبدن کبد (mg/kgDM 4/11-7/2) بیش محدوده طبیعی بود. تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از تداخل عمل پیچیده ای بین شاخص های وضعیت مس بوده و نشانگر این است تنها با اتکاء به یک یافته آزمایشگاهی نمی توان تخمین قابل اعتمادی از وضعیت مس در گاو به عمل آورد. با این وجود، به نظر می رسد که ارزیابی همزمان غلظت مس پلاسما و فعالیت EOSD ممکن است راهکار عملی و مفیدی در برآورد وضعیت مس در گاو باشد.
    کلید واژگان: مس, مولیبدن, سرولوپلاسمین, سوپراکسید دیسموتاز
    Soleimanzadeh E., Dalir, Naghadeh B.*, Asri Rezaei S
    The relationship between different indices of the copper deficiency was studied in 136 slaughtered male cattle (< 2 years). Copper status has been detected as marginally deficient in 57. 4، 36. 4، 34. 6، and 28. 2% of cattle based on the copper concentrations in plasma (5. 5-14. 5 µmol/L) and liver (19. 7-189. 1 mg/kgDM)، plasma ceruloplasmin levels (85. 4 - 178. 2 mg/L) and erythrocyte superoxide dismutase (ESOD) activity (2. 5-11. 4 U/mgHb)، respectively. In all cattle، the range of the molybdenum concentrations in plasma (0. 1-1. 45 µg/mL) was higher than the normal levels; however، in 33. 8% of samples the liver molybdenum content (5. 0-11. 4 mg/kgDM) was higher than the normal range. In 57. 7% of cattle with low level of plasma copper concentrations، a low level of ESOD activities (2. 5-9. 8 U/mgHb) was detected. In 38. 3 and 50. 0% of cattle with low levels of liver copper (19. 7-50. 0 mg/kgDM)، the plasma ceruloplasmin (85. 4-140. 3 mg/L) and ESOD (2. 5-9. 2 U/mgHb) was lower than the normal ranges. In all cattle with low levels of liver and plasma copper and lower levels of plasma ceruloplasmin and EOSD activity، plasma molybdenum concentrations were significantly (P<0. 0005) higher than to those with normal copper indices. Concurrent low levels of both EOSD activity and plasma cerlupasmin was only observed in 15. 7% of cattle. Strikingly، only in 1% of the animals all indices were، simultaneously، lower than normal levels. In 38. 5% of cattle with low level of plasma copper and 36. 2% with low levels of liver copper، liver molybdenum (2. 7-11. 4 mg/kgDM) were higher than the normal ranges. In conclusion، complex relationship was observed between biomarkers of copper deficiency and it proved to be difficult to rely on only one index to interpret the copper status. Comparing various indices، it appears that assessment of plasma copper concentration accompanied by ESOD activity could provide a more practical and useful approach in evaluation of copper status in cattle.
    Keywords: Copper, Molybdenum, Ceruloplasmin, Superoxide dismutase
  • بیژن اسمعیل نژاد، موسی توسلی، سیامک عصری رضایی، بهرام دلیر نقده، کریم مردانی، فرهاد فرهنگ پژوه، سید میثم ابطحی
    مطالعه حاضر جهت تعیین الگوی الکتروفورتیک پروتئین های سرم در بزهای آلوده به با بزیا اویس انجام شد. محاسبه مقدار پروتئین کل سرم و الکتروفورز پروتئین های سرم 15 بز آلوده و سالم انجام شد. آلودگی به با بزیا اویس با استفاده از آزمایش میکروسکوپی مشخص گردید. تایید تشخیص آلودگی با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز و یک جفت پرایمر اختصاصی با بزیا اویس انجام شد. مقدار متوسط پروتئین کل و قطعات آلفا و گاما گلوبولین در گروه آلوده نسبت به گروه سالم به طور معنی داری بالاتر بود (P<0.05).
    کلید واژگان: پروتئین های سرم, الکتروفورز, با بزیا اویس, بز, واکنش زنجیره ای پلیمراز
    B. Esmaeilnejad, M. Tavassoli, S. Asri, Rezaei, B. Dalir, Naghadeh, K. Mardani, F. Farhaghpajouh, S. M. Abtahi
    This study was conducted to determine the electrophoretic pattern of serum protein in goats infected with Babesia ovis. Serum total protein was calculated and serum electrophoresis from 15 goats naturally infected with B. ovis as well as same number of healthy goats was performed. Microscopic examination of Giemsastained peripheral blood smears revealed B. ovis infection. The parasitological diagnosis was confirmed using polymerase chain reaction (PCR) assay by using a pair of B. ovis-specific primers. Mean values total protein and α and γ globulin fractions in infected goats were significantly higher (P<0.05) than those observed in the healthy group.
    Keywords: Serum protein, Electrophoresis, Babesia ovis, Goats, PCR
  • Sarah Javanmardi, Dvm, Farshid Sarrafzadeh, Rezaei, Dvsc, Nouroz Delirezh, Rahim Hobbenaghi, Bahram Dalir, Naghadeh
    Objective- To investigate the effect of intratendinous injection of bMSCs on the rate and extent of tendon healing after primary repair in a rabbit model. Design- Experimental study.Animals- Twenty seven skeletally mature New Zealand white rabbits weighing 1.8- 2.5 kg were used. Twenty rabbits were used as the experimental animals, and seven others were used as a source of bone marrow-derived mesenchymal stem cells.Procedures- Under general anesthesia an experimental tenotomy was made through the midsubstance of the DDF tendon. The transected tendon was immediately repaired with use of a locking loop suture. No treatment was given to control group (n = 10). Rabbits in treatment group (n = 10) were subjected to receive bone marrow-derived mesenchymal stem cells. Operated limbs were immobilized for two weeks post operatively. Samples from operated tendons were harvested at weeks of three and eight of operationfor histopathlogicalevaluation, which included evaluation of quantitative and qualitative assessment (twenty specimens). Results- Histological findings revealed that there were significant improvements in structural characteristics of granulation tissue.Neovascularization and cellular proliferation also increased at the synovial layer of the epitenon (increased thickness)in the bone marrow-derived mesenchymal stem cells intreatment group compared to the control group at the week three (P<0.05). At the week eight there were no differences between the groups with regard to histologic characteristics (P>0.05).Conclusion and Clinical Relevance- Intratendinous application of bone marrow-derived mesenchymal stem cells following primary tendon repair can significantly improve the histologicalparameters in the early stage of tendon healing. Early timeperiod during tendonhealing is crucial in the treatment of tendon injuries.
    Keywords: Bone Marrow, Derived Mesenchymal Stem Cell, DDF Tendon, Rabbit Histological
  • موسی توسلی، بهرام دلیر نقده، عزیز سهندی
    آلودگی های انگلی علاوه بر به خطر انداختن سلامت بزها، خسارات اقتصادی فراوانی را در نشخوارکنندگان کوچک در سراسر دنیا بوجود می آورند. با توجه به اهمیت پرورش بز در این منطقه مطالعه جامعی در ارتباط با موضوع در شمال غرب ایران انجام نشده است. پژوهش حاضر به با هدف بررسی آلودگی به انگل های داخلی و خارجی در بز در استان آذربایجان غربی انجام گرفت. در مجموع از 403 راس بز نمونه گیری انجام پذیرفت. در بررسی آلودگی نتایج حاکی از آلودگی بزها به تخم استرونژیلید فرم در 206 راس (11/51درصد)، مارشالاجیا در37 راس (18/9درصد)، نماتودیروس در 12 راس (97/2درصد)، تریشیوریس در 58 راس (39/14درصد)، سیستوکولوس در 3 راس (75/0درصد)، مونیزیا در 23 راس (7/5درصد)، فاسیولا در 4 راس (1درصد) و اووسیست گونه های ایمریا در 112 راس (79/27درصد) بود. دامنه تخم در هر گرم مدفوع در آلودگی با انگلهای دستگاه گوارش 172-3 عدد و در آلودگی با اووسیست 390-1 عدد بود. دوازده راس (3درصد) از بزهای تحت بررسی آلوده به جرب سارکوپتس اسکابئی و203 راس (4/50درصد) آلوده به شپش بودند. دامالینیا کاپره تنها شپش آلوده کننده در بزهای تحت بررسی بود. همچنین 131 راس از بزها (5/32 درصد) آلوده به کنه بودند و حداقل و حداکثر کنه های جدا شده به ترتیب 1 و 5 عدد بود که قسمت های مختلف بدن را مورد تهاجم قرار داده بودند. رپی سفالوس بورسا تنها کنه جمع آوری شده از بزهای آلوده در طول دوره بررسی بود. تعداد تخم در هر گرم مدفوع بیانگر آلودگی مختصر بزها به انگل های کرمی است.. .
    کلید واژگان: انگل های دستگاه گوارش, انگل های خارجی, بز, آذربایجان غربی
    Parasitism is one of the major problems affecting goat''s health. It causes a considerable economic loss in small ruminants of worldwide. The main objective of the present study was to determine the prevalence and intensity of gastrointestinal and external parasite infections in goats of North-West of Iran. In spite of the importance of goats in this region، there is no detailed quantitative study on prevalence of goat parasites. Fecal samples were collected from 403 goat for identification of gastrointestinal parasites and presence of external parasites. Seven different species of gastrointestinal parasites including Strongylida، Marshalagia، Nematodirus، Trichuris، Cystocoulus، Monizia and Fasciola، were identified in fecal samples. The number and percentage of infected goats for these parasites were 206 (51. 11%) for Strongylida، 37 (9. 18%) for Marshalagia، 12 (2. 97%) for Nematodirus، 58 (14. 39%) for Trichuris، 3 (0. 7%) for Cystocoulus، 23 (5. 7%) for Monizia and 4 (1%) for Fasciola. The number of eggs ranged from 3 to 172 eggs per gram of feces. A number of 112 samples (27. 79%) were positive for Eimeria with oocysts number of 1-390 per gram of feces. It was also found that 12 (3%)، 203 (50. 4%) and 131 (32. 5%) of goats were infested by Sarcoptes scabeii، Damalinia caprae and Ripicephalus bursa، respectively. On each goat 1 to 5 hard ticks were found at different sites of their body. Results showed that intensity of gastrointestinal parasite infection of goats were low in the region…
  • تقی تقی پوربازرگانی، بهرام دلیرنقده، صادق رهبری
    به منظور تعیین وضعیت آلودگی به گونه های هیپودرما مطالعه ای در چهار فصل سال در کشتارگاه صنعتی ارومیه بر روی نشخوارکنندگان صورت گرفت. در گاو و گاومیش پس از مشاهده اولیه دام قبل از کشتار آن، سطح داخلی مری از ابتدا تا انتهای آن، کانال نخاعی از شروع مهره های گردنی تا انتهای استخوان خاجی و زیر پوست و سطح لاشه پس از کشتار آن مورد بررسی دقیق قرار گرفتند. در گوسفند و بز تنها زیرپوست و سطح لاشه مورد بررسی قرار گرفت. طبق این بررسی هیپودرما بوویس گونه غالب در گاوهای منطقه بود. آذر ماه، اولین زمانی بود که لاروهای مرحله اول این انگل در کانال نخاعی یافت شدند و تا اسفند ماه این لاروها همچنان در کانال نخاعی قابل جستجو بودند. حداکثر آلودگی حاصل از این انگل در بهمن ماه بود، بطوریکه 47% از گاوهای کشتاری در این ماه در کانال نخاعی خود لارو مرحله اول هیپودرما بوویس را داشتند. لاروها برای اولین بار در اسفند ماه در بافت زیرجلدی ناحیه پشتی گاو یافت شدند و تا تیر ماه حضور لاروها در زیرپوست محرز بود. اوج ابتلا بافت زیرجلدی در فروردین ماه بود، در این ماه 36% از گاوهای کشتاری واجد لارو در پوست و بافت زیرپوستی خود بودند. مقایسه شدت ابتلا و فراوانی نسبی آلودگی و ابتلا در دو رده سنی تا 5/1 ساله و بالاتر از 5/1 ساله نشان داد که در دام های جوان شدت ابتلا و فراوانی نسبی آلودگی و ابتلا بطور معنی داری (P<0.001) بیش از آن در دام های مسن است. در بز، تنها گونه مسبب هیپودرموزیس، پرژوالسکیانا سایلنوس بود. در این نوع دام، برای اولین بار لاروها در مهر ماه در بافت زیرپوستی یافت شدند و حضور آنها تا اسفند ماه در بافت زیرپوستی پشت دام قابل جستجو بود. حداکثر ابتلا در بهمن ماه بود، در این ماه در 44% از بزهای کشتاری وجود لاروهای هیپودرما محرز شد. در گاومیش و گوسفند موارد مثبت بسیار نادر بود و بترتیب معادل 8/0% و 36/0% برآورد گردید. بر اساس یافته های این مطالعه، آلودگی به هیپودرما بوویس و پرژوالسکیانا سایلنوس به ترتیب در گاو و بز در منطقه کاملا شایع است. با توجه به زمان ورود و خروج لاروها به مناطق استراحت زمستانه (کانال نخاعی) و بهاره (بافت زیرپوستی) می توان گفت که جهت کنترل آلودگی، بهترین زمان استفاده از حشره کش های سیستمیک یا داروهای لاروکش در گاو اوایل پاییز است. همچنین، با توجه به اوج آلودگی کانال نخاعی گاو در بهمن ماه، درمان دام های آلوده در چنین زمانی توصیه نمی شود، زیرا مرگ لاروهای مقیم در کانال نخاعی ممکن است عواقبی همچون فلجی را در پی داشته باشد.
    کلید واژگان: هیپودرما, هیپودرموزیس, دام های کشتارگاهی, ارومیه
  • فرشید صراف زاده رضایی، بهرام دلیر نقده، حسین حسن پور
    تکنیک تزریق داخل استخوانی به عنوان یک روش جایگزین برای تجویز داخل وریدی مایعات و برخی داروها مورد استفاده قرار می گیرد. مشکلات و پیامدهای تزریق داخل استخوانی به ندرت روی می دهند. متعاقب استفاده طولانی مدت از این روش بروز شکستگی استخوان و استئومیلیت گزارش شده است. هدف از این مطالعه مقایسه میزان کارایی تزریق داروی بیهوشی به دو طریق داخل وریدی استاندارد و روش تزریق داخل استخوانی در القای بیهوشی می باشد. ده قطعه خرگوش به یکی از دو شیوه تجویز داخل وریدی تیوپنتال mg/kg 20 از طریق ورید مارجینال گوش، یا تیوپنتال mg/kg 20 به صورت داخل استخوانی در ناحیه پروکسیمال استخوان درشت نی بیهوش شدند. در هر خرگوش تعداد تنفس و ضربان قلب، رفلکس های پلکی، قرنیه، نیشگون و عقب کشیدن اندام حرکتی قبل از تزریق داروی بیهوشی و به فاصله هر دو دقیقه بعد از القای بیهوشی به مدت 34 دقیقه مورد ارزیابی قرار گرفتند. پارامترهای بالینی و رفلکس های مورد مطالعه در طی بیهوشی عمومی در هر دو گروه اختلاف آماری معنی داری را نشان ندادند. هیچ عارضه موضعی یا واکنش ناخواسته ای در خرگوش های بیهوش شده به شیوه داخل استخوانی مشاهده نشد. نتایج این مطالعه نشان داد که تزریق داخل استخوانی تیوپنتال یک روش انتخابی سریع، ساده، بی خطر و موثر برای القای بیهوشی عمومی در خرگوش می باشد.
    کلید واژگان: داخل استخوانی, داخل وریدی, تیوپنتال, خرگوش
    Sarrafzadeh-Rezaeif., Dalir-Naghadehb., Hassanpour, H
    The technique of intraosseous (IO) infusion has been reemerged as an alternative route of intravascular access for the delivery of fluids and some medications. Complications of IO infusion occur rarely and include fractures and osteomyelitis after long-term use of IO access. The purpose of this study was to compare the efficiency of induction of anaesthesia by a standard intravenous route and an intraosseous route. Ten healthy rabbits were assigned to one of two treatments: thiopental 20 mg/kg administered intravenously via marginal vein of ear and thiopental 20 mg/kg administered intraosseously into the bone marrow of proximal tibia. In each rabbit, the heart and respiratory rates and palpebral, corneal, pinch and withdrawal reflexes were recorded before and every 2 min, for 34 min after induction of anaesthesia. Neither the clinical parameters nor the reflexes showed any significant difference (P>0.05) between the treatment groups. In addition, no adverse reaction was seen in rabbits anaesthetized by intraosseous access. The results of this study showed that the intraosseous injection of thiopental is a rapid, simple, safe and effective alternative option for induction of general anaesthesia in rabbits.
    Keywords: Intraosseous, Intravenous, Anaesthesia, Thiopental, Rabbit
  • موسی توسلی، بهرام دلیرنقده، علیرضا هاتف نیا
    به منظور بررسی ارتباط آلودگی به ژیاردیا و ابتلا به سندروم اسهال، از مدفوع 246 راس گوساله (34 راس مبتلا به سندروم اسهال و 212 راس غیراسهالی) در اطراف ارومیه نمونه برداری شد. نمونه ها از نظر حضور کیست ژیاردیا با روش شناورسازی با محلول سولفات روی بررسی شدند. آنالیز داده ها نشان داد که فراوانی آلودگی به ژیاردیا در گوساله های مبتلا به سندروم اسهال (35.3 درصد) به طور معنی داری (P<0.001) بیش از آن در گوساله های غیرمبتلا به این سندروم (8 درصد) است. معیارهای اپیدمیولوژیک ارتباط یعنی شانس خطر، شانس خطر در جمعیت، خطر قابل انتساب، کسر قابل انتساب، خطر قابل انتساب در جمعیت و کسر قابل انتساب به ترتیب 6.26، 1.42، 31.2 درصد، 0.76، 3.7 و 0.27 محاسبه گردیدند. نتایج بررسی حکایت از آن دارند که تک یاخته ژیاردیا می تواند از علل مولد اسهال گوساله ها در منطقه باشد و لازم است که با مطالعات بیشتر، عوامل خطر آلودگی به آن به نحو دقیق تری جهت برقراری رابطه علیتی مورد شناسایی قرار گیرند.
    کلید واژگان: ژیاردیا, اسهال گوساله ها, شانس خطر
  • موسی توسلی، حسین تاجیک، بهرام دلیر نقده، حسین لطفی
    به منظور بررسی آلودگی عقده های لنفاوی بز به نوچه انگل لینگوآتولا سراتا، از شهریور ماه سال 1379 لغایت خرداد ماه 1380 نمونه های عقده های لنفاوی مزانتریک بز از کشتارگاه ارومیه جمع آوری شد. در این بررسی جمعا 604 عقده لنفاوی مزانتریک از 100 راس بز (حداقل 1 و حداکثر 10 عقده) جمع آوری شد. نتایج نشان دهنده آن است که (68%)68 راس بز آلودگی را حداقل در یک عقده لنفاوی داشته اند. از 604 عقده لنفاوی بررسی شده 222 نمونه (75/36%) آلوده به نوچه لینگوآتولا سراتا بودند. حداقل و حداکثر انگل در هر عقده لنفاوی 313-1 عدد و میانگین انگل به عقده لنفاوی 98/6 عدد بود. تعداد کل انگل جدا شده 4221 عدد بود. در این بررسی عقده های لنفاوی شل و وارفته نسبت به عقده های لنفاوی با قوام طبیعی آلودگی بیشتری به نوچه انگل داشتند (P<0.05). هم چنین آلودگی به انگل و تعداد آن در عقده های تیره رنگ و عقده های هموراژیک به ترتیب بیشتر از عقده های با رنگ طبیعی بود (P<0.05).
    کلید واژگان: لینگوآتولا سراتا, عقده های لنفاوی مزانتریک, بز, ارومیه
  • دکترحسین تاجیک، موسی توسلی، بهرام دلیر نقده، مسعود دانه لویی پور
    هشتصد و هفتاد و یک عقده لنفاوی مزانتریک متعلق به 110 گاو بومی با سنین مختلف از گاوان کشتار شده در کشتارگاه صنعتی شهرستان ارومیه به منظور بررسی آلودگی به نوچه لینگوآتولا سراتا اخذ گردید. مطالعه عقده های لنفاوی بر اساس رنگ و قوام آن ها انجام گرفت. نتایج حاکی از آلودگی 44% نمونه ها به لینگوآتولا سراتا است. تعداد انگل در عقده های لنفاوی آلوده 1 تا 69 عدد و میانگین انگل در عقده های لنفاوی آلوده 48/5 عدد بود. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معنی داری بین تعداد انگل و عقده های لنفاوی آلوده به ویژه عقده های سیاه و شل وجود دارد (P<0.05). با توجه به نتایج توجه زیادی در امر بازرسی عقده های لنفاوی گاو در این منطقه باید انجام پذیرد...
    کلید واژگان: عقده های لنفاوی مزانتریک, گاو, لینگوآتولاسراتا, پنتاستومیدا
    Tajikh., Tavassolim., Dalirnaghadehb., Danehloipour, M.
    871 mesenteric lymph nodes taken from 110 native cattle from Urmia slaughter-house with different ages were examined for Linguatula serrata infection. The lymph nodes were studied based on their colour and consistency. 44% of the cattle were found positive for L. serrata infection. The number of parasites isolated from each infected lymph node varied from 1 to 69 with a mean of 5.48. There were no significant differences in the number of parasites in different age groups. The study underlined the need for a more thorough investigation of mesenteric lymph nodes inspection in the cattle of this region.
    Keywords: Mesenteric lymph nodes, Cattle, Linguatula serrata, Pentastomida
  • علیرضا کافی احمدی، بهرام دلیر نقده، موسی توسلی
    هدف
    مقایسه واکنش پوستی گوسفندان آلوده و غیرآلوده به نوچه لینگوآتولاسراتا در گوسفند.
    طرح: مطالعه طولی.
    حیوانات: 30 راس گوسفند بومی.
    روش
    نوچه لینگوآتولا از عقده های لنفاوی مزانتریک دام های کشتارشده جمع آوری و پروتئین آن استخراج شد. ضخامت پوست پلک پایین با استفاده از کولیس اندازه گیری و سپس مقدار 0.2 سانتی متر مکعب از عصاره استخراج شده به شکل داخل جلدی در پوست پلک پایین تزریق شد. در پوست پلک چشم مقابل، محلولی که فاقد پروتئین نوچه لینگوآتولا بود، به عنوان شاهد تزریق شد. یک ساعت پس از تزریق، واکنش پوستی در محل تزریق ارزیابی و قطر پوست پلک مجدد اندازه گیری شد. گوسفندان تحت تزریق قرار گرفته، پس از ذبح، برای تعیین وضعیت واقعی آلودگی در عقده های لنفاوی مزانتریک آن ها اقدام به جستجوی نوچه انگل شد.
    تجزیه و تحلیل آماری: تعیین حساسیت، ویژگی، صحت، ارزش پیشگویی مثبت، ارزش پیشگویی منفی، Likelihood ratio تست جلدی آلرژیک.
    نتایج
    نتایج مطالعه نشان داد که کارایی آزمون داخل پوستی در تشخیص آلودگی به نوچه لینگوآتولاسراتا کمتر از حد مورد انتظار و کمتر از میزان گزارش شده در مطالعات قبلی است.
    نتیجه گیری
    با وجودی که از ارزیابی آزمون داخل جلدی در تشخیص آلودگی به نوچه لینگوآتولاسراتا رضایت مورد انتظار حاصل نشد، ولی با توجه به ویژگی بالای آن، می توان از آن حداقل برای شناسایی دام های غیرآلوده، استفاده کرد.
    کلید واژگان: لینگوآتولاسراتا, گوسفند, تست جلدی
  • سعید عزیزی محمود جیق، کامبیز احمدیان، بهرام دلیرنقده
    هدف
    تعیین میزان شیوع لنگش با منشا انگشتی. طرح: 8 واحد صنعتی و 30 واحد نیمه صنعتی گاو شیری.
    روش
    با بازدید گله توام با انجام مشاهده و معاینه، گاوهای لنگ شناسایی شده و بر اساس معیار مشخص درجه بندی لنگش صورت گرفت. اندام (های) حرکتی مبتلا در جایگاه مناسب به طور دقیق معاینه گردید. نوع ضایعه با توجه به یافته های بالینی و ظاهر مامروسکوپیک تایید گردیدو نتایج در پرسشنامه مخصوص مطالعه ثبت گردید.
    تجزیه و تحلیل آماری: جهت مقایسه فراوانی نسبی انواع ضایعات در اندامهای حرکتی قدامی با خلفی از آزمون مربع کای استفاده گردید.
    نتایج
    در مجموع تعداد 195 مورد لنگش از میان 1871 گاو مورد معاینه، شناسایی و تشخیص داده شدو درصد شیوع لنگش با منشا موضعی در واحدهای نیمه صنعتی در مقایسه با واحدهای صتعتی به طور معنی دار بالاتر بود. افزایش رشد بافت شاخی به عنوان مهمترین عارضه منجر به لنگش در گاو شیری در منطقه مطرح بود. بیماری گندیدگی سم (Footrat) عمداتا به شکل انفرادی سبب لنگش بود فراوانی نسبی وقوع لنگش در اندامهای حرکتی خلفی نسبت به اندامهای حرکتی قدامی به طور معنی داری بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که بیماری های انگشتی در واحدهای گاو شیری شهرستان ارومیه چندان شایع نبوده و عمداتا به طور انفرادی دیده می شوند. شیوع بیشتر لنگش در واحدهای نیمه صنعتی ناشی از مدیریت ضعیف این واحدها در اجرای مرتب سم چینی می باشد. مجله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، 1384، دوره 60، شماره 3، 246-241.
    کلید واژگان: لنگش, انگشت, گاو شیری
  • احمد مرشدی، علیرضا محمودیان، بهرام دلیرنقده، جواد حاجی زاده
    هدف
    تعیین میزان شیوع آلودگی گاوها به ویروس BVD و یافتن گله های سرم مثبت با الایزای غیرمستقیم با استفاده از نمونه های شیر و سرم، و ارزیابی استفاده از نمونه شیر به جای سرم خون.
    طرح: مطالعه شیوع سرمی BVDV با استفاده از الایزای شیر و سرم خون به روش ارزیابی گذشته نگر.
    حیوانات: صد و هشتاد و هشت راس گاو شیری و 45 راس گوساله 6 ماهه تا 2 ساله از نژاد بومی و دو رگ از 24 گله در حومه ارومیه.
    روش
    فراهم کردن سرم خون و شیر به منظور جستجوی آنتی بادی ضد BVDV در شیر و سرم با آزمون الایزای غیرمستقیم، سرمها به نسبت 25: 1 در بافر رقیق شدند، ولی نمونه های شیر پس از سانتریفوژ در 2500 دور و جداسازی چربی آنها، بدون رقیق کردن در الایزا به کار رفتند. آن دسته از نمونه های سرم و شیر که OD آنها مساوی یا بزرگتر از 2.5 برابر OD مربوط به سرم و شیر کنترل منفی (شاهد منفی) بود به عنوان الایزا - مثبت در نظر گرفته شدند. داده های به دست آمده از 188 جفت نمونه شیر و سرم به منظور تعیین درصد همخوانی بین آنها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    تجزیه و تحلیل آماری: آزمون استودنت تی و مربع کای.
    نتایج
    از 188 جفت نمونه شیر و سرم مربوط به گاوهای ماده شیری، 59 مورد (31.38 درصد) الایزا - مثبت از سرم و 52 مورد (27.65 درصد) الایزا - مثبت از نمونه های شیر به دست آمد. همچنین از 45 نمونه سرم گوساله 0.5 تا 2 ساله 20 درصد سرم مثبت در برابر BVDV مشاهده گردید. درصد فراوانی حیوانات سرم مثبت در گروه های سنی بزرگتر از 2 تا 5 سال 27.61 درصد و در بزرگتر از 5 سال 36.14 درصد به دست آمد. در این مطالعه فراوانی گله های آلوده 80 درصد برآورد شد. نتایج همچنین نشان داد که بین داده های الایزای شیر و سرم 96 درصد همخوانی وجود دارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های آزمون الایزای شیر و سرم خون، میانگین آلودگی به BVDV در سه گروه سنی مختلف 29.18 درصد به دست آمد. با توجه به اینکه 80 درصد از گله ها دارای حیوان سرم مثبت بودند، می توان به گسترش چشمگیر آلودگی در ارومیه پی برد. هر چند بازده الایزای شیر در کشف حیوانات سرم مثبت 3.72 درصد کمتر از الایزای سرم بود. لکن اختلاف معنی دار آماری با سطح اطمینان 95 درصد بین نتایج به دست آمده از الایزای شیر (27.65 درصد) و الایزای سرم 31.28) درصد) مشاهده نگردید. از این رو می توان از شیر به جای سرم خون برای یافتن گله های آلوده و تعیین درصد آلودگی گاوها به BVDV در آزمون الایزا به عنوان یک تست غربالی استفاده نمود.
    کلید واژگان: الایزای شیر, آلودگی به BVDV, گاو
  • بررسی سرم شناسی عفونت ناشی از...
    احمد مرشدی، محمدرضا حریدالهی، موسی توسلی، بهرام دلیرنقده
  • منوچهر عالی مهر، دکتربهرام دلیر نقده
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف دسترسی به اطلاعات در مورد پارامترهای مختلف الکتروکاردیوگرام در طیور گوشتی طبیعی و ارزیابی تغییرات آن در جوجه های مبتلا به آسیت به انجام رسید.
    طرح: مطالعه مشاهده ای حیوانات: 100 قطعه جوجه گوشتی نژاد آرین.
    روش
    در این مطالعه الکتروکاردیوگرام جوجه های گوشتی آرین در طی 8 هفته پرورشی در دو گروه طبیعی، گروهی که در شرایط استاندارد پرورش یافتند؛ و گروه تیمار، گروهی که در شرایط سرد با دمای 13 تا 16 درجه سانتیگراد پرورش یافتند، مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفت.
    تجزیه و تحلیل آماری: آزمون تجزیه واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون Duncan’s multiple multiple range، آزمونStudent “t”.
    نتایج
    مطالعه تعداد ضربان قلب نشان داد که در هر دو گروه با افزایش سن از تعداد آن به طور معنی داری کاسته می شود (P<0.01) ولی سرعت این کاهش در گروه تیمار به طور معنی داری (P<0.01) بیش از آن در گروه طبیعی بود. مطالعه اشکال مختلف مجموعه QRS نشان داد که می توان این اشکال را در 4 نمود QS,RS,rS و rs نمود غالب بود و در بیش از 50 درصد موارد دیده شد، نمود rs نمود غالب بود و در بیش از50 درصد موارد دیده شد، نمود rs بندرت و تنها در برخی از سنین مشاهده شد. موج R با فراوانی نسبی قابل توجهی در تمام اشتقاقهای مورد مطالعه دیده شد و مقایسه ارتفاع آن نشان داد که با افزایش سن تغییر معنی داری در آن روی نمی دهد.
    موج S در تمام سنین تحت مطالعه و با فراوانی نسبی 100 درصد در تمام اشتقاقهای مورد مطالعه دیده شد. در گروه طبیعی با افزایش سن ارتفاع این موج متحمل تغییرات معنی دار نشد ولی در گروه تیمار با افزایش سن به طور معنی داری (P<0.05) بر ارتفاع آن افزوده گشت. همچین آزمون آماری نشان داد که ارتفاع این موج در گروه تیمار به طور معنی داری (P<0.05) بیش از آن در گروه طبیعی است فاصله زمانی مجموعه QRS با افزایش سن متحمل تغییرات معنی داری در هیچ یک از دو گروه نشد. میانگین محور الکتریکی مجموعه QRS در سطح جلویی نشان داد که در هر دو گروه با وجود دامنه نوسان قابل توجه، میانگین این محور منفی است و تفاوت معنی داری بین دو گروه به چشم نخورد.
    نتیجه گیری
    در کل مطالعه مزبور نشان داده که برآیند امواج دپولاریزاسیون بطنی در جوجه های گوشتی آرین در امتداد محور طولی بدن از عقب به جلو و نزدیک به خط میانی بدن اندکی متمایل به سمت چپ گسترش می یابد. با توجه به نتایج مطالعه می توان اظهار داشت که تغییرات قابل توجهی در الکتروکاردیوم جوجه های مبتلا به آسیت پیش می آید و الکترکاردیوگرافی می تواند به عنوان وسیله غیر تهاجمی مفیدی در ارزیابی سندروم هیپرتانسیون رویوی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: آسیت, الکتروکاردیوگرام, جوجه گوشتی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال