جلال رضائی
-
زمینه و هدف
بسیاری از بیماران در طول مدت بستری در بیمارستان ممکن است دچار وخامت بالینی غیرمنتظره شوند و شدت این وخامت بالینی با مرگ ومیر داخل بیمارستانی همراه است. بنابراین ابزار تریاژ موثر برای شناسایی سریع عوامل خطر و مرگ ومیر داخل بیمارستانی، یک نیاز اساسی می باشد. در حال حاضر، چندین سیستم امتیازدهی برای پیش بینی وخامت بالینی و مرگ ومیر داخل بیمارستانی استفاده می شود. این مطالعه با هدف بررسی دقت انواع ابزارهای نمره هشدار زودرس در پیش بینی میزان مرگ ومیر داخل بیمارستانی انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه، مقالات مرتبط با استفاده از کلیدواژه های Early warning score و Triage early warning score و Inhospital mortality و نمره هشدار زودرس و نمره هشدار زودرس تریاژ و مرگ ومیر داخل بیمارستانی در پایگاه علمی جهاد دانشگاهی، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، بانک اطلاعاتی نشریات کشور،Science direct ، Medline, Springer، PubMed و Scholar Google جستجو شد.
یافته هابراساس دیاگرام پریزما تعداد 95 مقاله یافت شد. و با توجه به هدف مطالعه 32 مقاله مرتبط انتخاب گردید. نتایج نشان داد ابزار نمره هشدار زودرس تریاژ در پیش بینی مرگ ومیر داخل بیمارستانی دقیق تر است.
نتیجه گیریسیستم های نمره هشدار زودرس ابزار مفید در مدیریت خطر بیماران هستند. در این بین نمره هشدار زودرس تریاژ با توجه به اینکه سن یکی از پارامترهای آن می باشد قدرت بیشتری در پیش بینی وخامت بالینی و مرگ ومیر داخل بیمارستانی دارد
کلید واژگان: امتیاز هشدار زودرس, امتیاز هشدار زودرس تریاژ, مرگ و میر داخل بیمارستانTriage early warning score as the best predictor of in-hospital mortality: a systematic review studyScientific Journal of Nursing, Midwifery and Paramedical Faculty, Volume:10 Issue: 1, 2024, PP 53 -66Background & AimMany patients may experience unexpected clinical deterioration during hospitalization, and the severity of this clinical deterioration is associated with in-hospital mortality. Therefore, an effective triage tool for quick identification of risk factors and in-hospital mortality is essential. Currently, several scoring systems are used to predict clinical deterioration and in-hospital mortality. This study was conducted with the aim of investigating the accuracy of early warning score tools in predicting in-hospital mortality.
Materials & MethodsIn this review study, the related articles searched by using the keywords Early warning score, Triage early warning score, and Inhospital mortality and their persian equivalents in Jahad Daneshgahi Database, Iran Scientific Research Institute, Database of Iranian Journals, Springer, Medline, PubMed, and Google Scholar.
ResultsBased on the prisma diagram, 95 articles were found. And according to the aim of the study, 32 related articles were selected. The results showed that the triage early warning score tool is more accurate in predicting in-hospital mortality.
ConclusionEarly warning score systems are useful tools in patient risk management. Meanwhile, triage early warning score has more power in predicting clinical deterioration and in-hospital mortality, considering that age is one of its parameters.
Keywords: Early Warning Score-Triage Early Warning Score - Inhospital Mortality -
مناطق شهری با جمعیت زیاد بیشتر در مقابل مخاطرات سیل و زلزله آسیب پذیر هستند.بدین صورت که تغییرات آب و هوایی تکنیک های مختلف ساخت و ساز شهرنشینی و توسعه شهری باعث شده افزایش سهم بیشتری از ناحیه های غیر قابل نفوذ مثل آسفالت و بتن شده است.افزایش سطوح غیر قابل نفوذ به علت شهرنشینی، فراوانی سیلاب ها را به دلیل نفوذ ضعیف و کاهش مقاومت جریان افزایش می دهد. حمل و نقل شهری یکی از مهمترین و بنیادی ترین مسایل در برنامه ریزی و طراحی شهرهاست که در این میان امروزه مترو شهری یکی از پرکاربردترین سامانه های حمل و نقل عمومی در کلان شهرها محسوب می شود. هدف از انجام تحقیق احداث شهرهای طولی در مسیر کلان شهرها می باشد. روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی و تحلیلی و از طریق تحلیل کیفی که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای از جمله کتب,پایان نامه,مقالات و غیره گرفته شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد که یکی از اهرم های اصلی در موفقیت اداره شهرها، هماهنگی میان سازمان های ذی ربط است به عبارت دیگر تعدد سازمان ها و نهادهای اداره کننده شهر کنشگران شهری و اداره بخشی شهر بدون وجود هماهنگی موجب سردرگمی و اتلاف منابع شهر و ناموفق بودن اداره آن است.
کلید واژگان: شهرهای طولی, کلان شهرها, شهر تهران -
زمینه و هدف
آموزش خود مراقبتی از ارکان اصلی جهت پیشگیری از عوارض در بیماران تحت سلول های پیوندی است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیرآموزش خود مراقبتی با ابزار هوشمند همراه بر میزان اضطراب و افسردگی پس از پیوند سلول های بنیادی در بیماران لوسمی طراحی شد.
مواد و روش هادر این مطالعه کارآزمایی بالینی، 104 بیمار لوسمی تحت پیوند سلول های بنیادی با روش تخصیص تصادفی بلوکی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. در بیماران گروه کنترل مراقبت های روتین و در گروه مداخله علاوه بر مراقبت های روتین، آموزش خود مراقبتی با ابزار هوشمند تلفن همراه به بیمار داده شد. دو هفته، یک ماه و سه ماه پس از شروع مداخله مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی (HADS) توسط دو گروه کنترل و مداخله تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های کای دو و آزمون تی تحت نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد.
یافته هادو گروه از نظر میانگین نمرات اضطراب دو هفته، یک ماه و سه ماه بعد از پیوند تفاوت معناداری داشتند(0/05p<) اما از نظر میانگین نمرات افسردگی فقط یک ماه بعد از پیوند تفاوت معناداری داشتند(0/038p=).
نتیجه گیریآموزش خود مراقبتی با ابزار هوشمند همراه میزان اضطراب و افسردگی پس از پیوند سلول های بنیادی را کاهش می دهد.
کلید واژگان: خود مراقبتی, ابزارک هوشمند, افسردگی, اضطرابScientific Journal of Nursing, Midwifery and Paramedical Faculty, Volume:9 Issue: 1, 2023, PP 85 -97Background &
AimSelf-care education is one of the main pillars to prevent complications in patients undergoing transplanted cells. This study was designed with the aim of determining the effect of self-care education with smart phone applications on the severity of anxiety and depression after stem cell transplantation in leukemia patients: a clinical trial study.
Materials &MethodsIn this clinical trial study, 104 leukemia patients were subjected to stem cell transplantation with random block allocation in two intervention and control groups. In the patients of the control group of routine care and in the intervention group, in addition to routine care, self-care training was given to the patient with a smart mobile phone gadget. Two weeks, one month and three months after the start of the intervention, the hospital anxiety and depression scale (HADS) were completed by the control and intervention groups. Data analysis was done with chi-square and t-test under SPSS version 25 software.
ResultThe two groups had a significant difference in terms of average anxiety scores two weeks, one month and three months after transplantation (P<0.05), but in terms of average depression scores only one month after transplantation (P=0.038).
Conclusionself-care training with smart gadgets reduces anxiety and depression after stem cell transplantation.
Keywords: self-care, smart gadget, depression, anxiety -
زمینه و هدف
برای اجرای مراقبت خانواده محور در بخش های مراقبت ویژه کودکان و نوزادان از سوی پرستاران موانعی وجود دارد. مطالعه حاضر با هدف طراحی و روان سنجی پرسشنامه موانع اجرای مراقبت خانواده محور در بخش های مراقبت ویژه کودکان و نوزادان از دیدگاه پرستاران شهر همدان سال 1401 انجام شد.
مواد و روش هاپس از مطالعه میدانی، روایی صوری پرسشنامه 36 گویه ای با دو روش کمی و کیفی انجام شد. روایی کمی صوری توسط10 نفر از پرستاران، روایی کیفی صوری توسط 5 نفر از اعضای هییت علمی پرستاری و روایی محتوا توسط 10 نفر از اعضای هییت علمی صورت گرفت. پایایی در دو مرحله به فاصله دو هفته توسط20 نفر از پرستاران بخشهای کودکان انجام شد.جهت ثبات درونی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. تحلیل عاملی پرسشنامه توسط 95 نفر از پرستاران مراقبت ویژه انجام شد.
یافته هاشاخص روایی محتوا و نسبت روایی محتوا پرسشنامه 25 سوالی به ترتیب 0/90 و 0/95 محاسبه شد و 11 سوال حذف شد. آلفای کرونباخ پرسشنامه 0/95و همبستگی درون خوشه ای 0/955 به دست آمد. KMO معادل 0859 و آزمون کرویت بارتلت نشان داد ماتریس همبستگی به منظور تحلیل عاملی مناسب است. تحلیل عاملی پنج عامل دست و پا گیر بودن والدین، حجم کاری بالا، سیاست اجرایی نامناسب، اعتماد به نفس کم والدین و ارایه مراقبت کافی توسط پرستار را با میزان تبیین 75/69 درصد واریانس کل استخراج کرد.
نتیجه گیریپرسشنامه موانع اجرای مراقبت خانواده محور از دیدگاه پرستاران ابزاری پایا و روا برای بررسی موانع اجرای مراقبت خانواده محور در بخش های کودکان و نوزادان است.
کلید واژگان: مراقبت خانواده محور, کودکان, موانع, مراقبت ویژه, پرستارScientific Journal of Nursing, Midwifery and Paramedical Faculty, Volume:8 Issue: 4, 2023, PP 64 -75Background & AimThere are obstacles for the implementation of family-centered care in special care departments for children and infants by nurses. The present study was conducted with the aim of designing and psychometrically evaluating the obstacles to the implementation of family-centered care from the perspective of Nurse of Hamadan, 2023.
Materials & MethodsAfter the field study, the face validity of the 36-item questionnaire was conducted with both quantitative and qualitative methods. Quantitative face validity was done by 10 nurses, qualitative face validity by 5 nursing faculty members, and content validity by 10 faculty members. Reliability was carried out in two stages, two weeks apart, by 20 nurses of children's departments. Cronbach's alpha coefficient was calculated for internal consistency. Factor analysis of the questionnaire was done by 95 special care nurses.
ResultsThe content validity index and content validity ratio of the 25-question questionnaire were calculated as 0.90 and 0.95, respectively, and 11 questions were removed. Cronbach's alpha of the questionnaire was 0.95and intra-cluster correlation was 0.955. KMO equal to 0.859 and Bartlett's sphericity test showed that the correlation matrix is suitable for factor analysis. Factor analysis extracted five factors of parental burdensomeness, high workload, inappropriate executive policy, low self-confidence of parents and provision of adequate care by the nurse with an explanation rate of 75.69% of the total variance.
ConclusionThe questionnaire of obstacles to the implementation of family-centered care from the nurse point of view is a reliable and valid tool to investigate the obstacles to the implementation of family-centered care in Pediatric and neonate intensive care units.
Keywords: Family-centered care, children, barriers, Nurse -
با وجود انجام مطالعات فراوان بر تاثیرات انواع تروکار بر التیام زخم در جراحی های لاپاروسکوپی, تا به حال تاثیر بدنه ی کانولا در هیچ مطالعهای مورد بررسی قرار نگرفته است. این مطالعه انجام شد تا مشخص شود که زخم حاصل از کدام نوع کانولا با التیام بهتری همراه است و اینکه آیا اندازهی برش محل پرت تاثیری بر پروسه التیام آن دارد؟ دراین مطالعه از 5 سگ مادهی نژاد مخلوط استفاده شد. 6 تروکار به دیواره شکم هر سگ وارد شد و گروههای مطالعه به این صورت تشکیل شدند: 10 ورود کانولای رزوه دار در برش 7 میلی متری (گروه A) , 10ورود کانولای زروه دار در برش 10 میلی متری (گروه B) و 10 ورود کانولای صاف و برش 10 میلی متری (گروهC). مقایسهی ماکروسکوپیک و هیسوپاتولوژیک گروه A و B نشان دهنده وسعت بالاتری از آسیب به لایهی پوستی و عضلانی شامل تغییرات دژنراتیو و نکروز و همچنین از دست رفتن بیشتر لایهی صفاتی در گروه A در مقایسهی B بود. مقایسهی هیستوپاتولوژیک دو گروه B و C نشان دهندهی خونریزی شدیدتری در لایه های درمان و تغییرات التهابی بیشتر در گروه B نسبت به C بود. این مطالعه نشان داد که برشهایی با طولی کمتر از قطر بدنهی خارجی کانولا تاثیری آسیب زننده بر بافت اطراف محل برش دارند. علاوه بر این مشخص شد کانولاهای زروه دار می توانند اثراتی منفی برای بافت اطراف خود داشته و نسبت به کانولاهای صاف آسیب زننده تر هستند.
کلید واژگان: لاپاروسکوپی, کانولا, سگObjectiveWhile many of studies have evaluated effects of trocar on incision characteristics non has taken the design of the cannula into consideration. This study was conducted to figure out the type of cannula design which is associated with a better healing at the insertion site, and to investigate if the size of incision in the port site has an effect on the healing process.
Procedure6 trocars were inserted in each dog. five animals were used, allowing the total number of 10 insertions for 7 mm incisions and threaded cannula (group A), 10 insertions for 10 mm incision and threaded cannula (group B) and 10 for 10 mm incision and smooth cannula (Group C), which constituted 3 groups of study.
ResultsMacroscopic and Histopathology comparison between group A and group B revealed significantly higher degenerative changes and necrosis in the dermal and muscle layer and a higher loss of the peritoneal lining in group A than B. Hemorrhage in the dermal layer of the skin and acute inflammatory reaction was significantly higher in group B compared with C .
ConclusionsThis study showed that a smaller incision than the trocar’s external diameter has destructive effects on the tissues. Moreover, using a trocar with a threaded cannula can have harmful effects on the surrounding tissues and it is considered more destructive than a smooth cannula.
Keywords: Laparascopy, Cannula, Dog -
زمینه مطالعه
پایلوروپلاستی Y-U یک روش جراحی است که از آن به جای سایر روش های پایلوروپلاستی برای درمان اختلالاتی مثل تنگی مجرای معدی استفاده می شود. پایلوروپلاستی با استفاده از روش لاپاروسکوپی یک روش موثر و جایگزین مناسب برای روش های پایلوروپلاستی باز محسوب می شود. هدف. در مطالعه حاضر پایلوروپلاستی Y-U با استفاده از روش لاپاروسکوپی در سگ های سالم ارزیابی شد و با پایلوروپلاستی به روش باز مقایسه گردید. این مطالعه برای اولین بار روش جدید پایلوروپلاستی Y-U با استفاده از روش لاپاروسکوپی بررسی شده است.
روش کارهشت قلاده سگ نر نژاد مخلوط بالغ به طور تصادفی به دو گروه شامل گروه پایلوروپلاستی Y-U با استفاده از روش باز (تعداد 4 قلاده) و گروه پایلوروپلاستی Y-U با استفاده از روش لاپاروسکوپی (تعداد 4 قلاده) تقسیم شدند. غلظت گلوکز خون، میزان کورتیزول پلاسما، زمان تخلیه معده، اندازه مجرای معده، اندازه قطر معده، اندازه حلقه پیلور و شاخص UMPS در هر دو گروه ارزیابی شدند.
نتایجمیانگین زمان جراحی در گروه پایلوروپلاستی Y-U با استفاده از روش باز به طور معنی داری کمتر از زمان جراحی در گروه پایلوروپلاستی Y-U با استفاده از روش لاپاروسکوپی بود (به ترتیب 15/0 ± 55 و 34/14 ± 25/116 دقیقه 008/ 0 P=). میزان غلظت گلوکز خون در هر دو گروه مطالعه و میزان کورتیزول پلاسما در گروه پایلوروپلاستی Y-U با استفاده از روش باز به سرعت تا سه ساعت پس از جراحی افزایش پیدا کرد و 24 ساعت پس از جراحی کاهش یافت. اما میزان کورتیزول پلاسما در گروه پایلوروپلاستی Y-U با استفاده از روش لاپاروسکوپی به سرعت تا پنج ساعت پس از جراحی افزایش پیدا کرد. مقدار UMPS در سگ هایی که تحت جراحی پایلوروپلاستی Y-U با استفاده از روش باز قرار گرفته بودند به طور معنی داری بیشتر از مقدار آن در سگ هایی بود که تحت جراحی پایلوروپلاستی Y-U با استفاده از روش لاپاروسکوپی قرار گرفته بودند (001/0 <p). در هر دو روش جراحی پایلوروپلاستی Y-U زمان تخلیه معده کاهش پیدا کرد و اندازه قطر معده و حلقه پیلور افزایش یافت.
نتیجه گیری نهایی:
با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که روش پایلوروپلاستی Y-U می تواند یک روش موثر در درمان تنگی پیلور در سگ ها باشد. همچنین به نظر می رسد پایلوروپلاستی Y-U با استفاده از روش لاپاروسکوپی درد کمتری به نسبت جراحی پایلوروپلاستی Y-U به روش باز ایجاد می کند و می تواند به عنوان یک جایگزین مناسب با جراحی های باز مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: جراحی, پایلوروپلاستی Y-U, لاپاروسکوپی, سگ, کورتیزولBACKGROUNDY-U pyloroplasty is a surgical approach that is used to relieve pyloric stenosis. The study of different aspects of laparoscopic Y-U pyloroplasty instead of conventional approaches seems to be an appropriate alternative for the development of such surgeries in animals, as pyloric stenosis is an uncommon but important disease.
OBJECTIVESThe present study aimed to describe the laparoscopic Y-U pyloroplasty in small animals as a new surgical technique, and to compare the duration of surgery, level of surgical stress, and postoperative pain of this method with the conventional Y-U pyloroplasty. It is important to note that this is the first time that laparoscopic Y-U pyloroplasty was performed in dogs.
METHODSA total of eight intact male and female mixed breed dogs were randomly divided into two groups of conventional (n=4) and laparoscopic (n=4) pyloroplasty. Operation time, blood glucose concentration, plasma cor-tisol levels, gastric emptying time, pyloric lumen, and diameter and width of pyloric ring, as well as the University of Melbourne Pain Scale (UMPS) were measured in both groups during pre and postoperative intervals.
RESULTSAs a result, the mean operation time for conventional group was significantly lower than that for lapa-roscopic group (38.75±3.15 min vs. 116.25±14.34 min, p <0.05). Blood glucose concentrations in both groups elevated rapidly until 3 hours after surgery and then decreased until 24 hours. Plasma cortisol level in laparoscopic group, however, elevated rapidly until 5 hours after surgery. On the other hand, pyloric diameter and width of pyloric ring significantly increased in both groups. The UMPS in dogs undergoing conventional Y-U pyloroplasty was significantly higher than that in those undergoing laparoscopic Y-U pyloroplasty (p <0.001). Furthermore, pain and gastric emptying time decreased in all dogs.
CONCLUSIONSThis study suggests that laparoscopic Y-U pyloroplasty is an applicable minimal invasive sur-gery that is performed through small incisions for the treatment of pyloric stenosis in dogs.
Keywords: Cortisol, Dog, surgery, laparoscopy, Y-U pyloroplasty -
به منظور بررسی گوناگونی ریخت شناسی و فیتوشیمیایی 17 جمعیت از گونه های دارویی جنس پیازسا از مناطق مختلف ایران، 13 ویژگی ریخت شناسی، میزان فنول کل و درصد مهار رادیکال آزاد مورد ارزیابی قرار گرفتند. بالاترین ضریب تغییرها به ویژگی ارتفاع ساقه گل دهنده (04/59 میلی متر) و کمترین آن به ضخامت برگ (4/15 میلی متر) تعلق داشت. بیشترین شمار برگ، طول برگ و ارتفاع ساقه گل دهنده، به جمعیت دهدشت و بیشترین عرض برگ، شمار گل در چتر، عرض ساقه و وزن و قطر سوخ به جمعیت پیر بابا علی تعلق داشت. در این بررسی بین ویژگی هایی مانند وزن سوخ و شمار گل در چتر (85/0)، عرض برگ و قطر ساقه گل دهنده (86/0) و قطر ساقه و قطر سوخ (82/0) همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده شد. پس از تجزیه متغیر ها به مولفه های اصلی، سه مولفه اول در مجموع 72% از کل تغییرها را توجیه کردند. پس از تجزیه خوشه ای، جمعیت های مورد مطالعه در چهار گروه مجزا قرار گرفتند. بیشترین میزان فنول کل (mg GAE/g FW 76/6) و بالاترین درصد مهارکنندگی رادیکال آزاد (36/85 درصد) به ترتیب به جمعیت های دره اوسون دربند و آبنیک فشم تعلق داشت. نتیجه های این پژوهش نشان دهنده وجود گوناگونی میان جمعیت های بررسی شده می باشد که می توان از آن در انجام برنامه های بهنژادی بهره گیری کرد.
کلید واژگان: پیازسا, گوناگونی فیتوشیمیایی, گوناگونی ریخت شناسی, ژرم پلاسم, MelanocrommyumIn order to investigate the morphological and phytochemical variations of 17 populations of the genus Allium, a medicinal plant, from different regions of Iran, 13 morphological traits, as well as total phenolic content and DPPH free radical scavenging activity were evaluated. The highest and the lowest coefficient of variation belonged to scape length (59.04 mm) and leaf thickness (15.4 mm), respectively. The highest leaf number, leaf length, and scape length belonged to Dehdasht population and Pir baba ali had the highest leaf width, flower number in umbel, bulb weight, bulb diameter, and stem width. Results of simple correlation analysis showed the existence of significant positive correlations among some traits such as bulb weight with flower number in umbel (0.85), leaf width with scape diameter (0.86) and stem width with bulb diameter (0.82). Principal component analysis showed the cumulative proportion of the first three components explained 72 percent of total variation. According to the cluster analysis the studied populations were separated into four groups. Among the studied plants, the highest antioxidant activity (85.36%) and total phenolic content (6.76 mg GAE/g fresh weight) were observed in Abnik and Dareh Oson populations, respectively. The results showed that there was a suitable diversity in morphological and biochemical traits in studied populations which have the potential to be used in breeding programs.
Keywords: Allium, Germplasm, Melanocrommyum, Morphological diversity, Phytochemical diversity -
برای محیط همیشه در حال تغییر این دوران و تغییر در شیوه تعاملات شرکت ها با تامین کنندگان و مشتریان و پیچیدگی بازارها، کاهش دوره عمر محصولات و اهمیت یافتن زمان پاسخگویی به مشتریان، پیش بینی تقاضای محصول عامل حیاتی برای رقابت پذیری سازمان ها می باشد. با پیش بینی دقیق الگوهای تقاضا، دولت و تولیدکنندگان می توانند براساس میزان و جهت جریان آتی تولید، برنامه ریزی ها را سازماندهی کنند و زیرساخت بهتری در رشد صنعت مهیا سازند. با هدف ارائه یک ابزار دقیق پیش بینی در صنعت فولاد، این مطالعه، به بهینه سازی شبکه عصبی ELM به کمک الگوریتم ژنتیک می پردازد. که در آن پارامترهای شبکه، از قبیل تعداد و توابع فعالسازی نورون ها در لایه مخفی، وزن های اتصالی بین ورودی ها و نورون های لایه مخفی، بایاس نورون های لایه مخفی و (پارامتر تنظیم سازی)، به کمک الگوریتم ژنتیک تعیین می شود. برای پیش بینی تقاضا فولاد خام کشور، داده های مرتبط با تولید و مصرف فولاد خام و محصولات فولادی کشور، بصورت ماهیانه و در بازه زمانی دی ماه 88 تا مرداد ماه 92 (جمعا 44 نمونه و 22 مشخصه) جمع آوری گردید. داده های دی ماه 88تا بهمن91 در آموزش شبکه و داده های مربوط به اسفند91 تا مرداد 92 در آزمون شبکه استفاده شد. برای نشان دادن کارایی مدل پیش بینی کننده،مقایسه ی عملکرد از لحاظ دقت پیش بینی و سرعت یادگیری بین الگوریتم ELM بهینه شده باالگوریتم ELM و سایر شبکه های عصبی صورت گرفته است. معیارهای پیش بینی نشان دهنده ی عملکرد خوب ELM بهینه شده نسبت به سایر شبکه های عصبی می باشد. براساس آزمون های آماری و خطاهای RMSE و MAPE نتایج نشان می دهد که دقت ELM به مراتب بهتر از سایر روش های شبکه عصبی است. به علاوه، مدل ELM دو بار سریعتر از شبکه های عصبی کلاسیک است. براساس یافته ها می توان به یقین گفت که بین الگوریتم های مورد بررسی، ELM ابزار دقیق تر و قوی تری در مسئله تقاضای فولاداست.البته نوع بهینه یافته شبکه عصبی ELM دقت بهتری در مدل سازی تابع تقاضا داشته است ، ولی روش ELM از نظرزمانی بهینه تر بوده است.
کلید واژگان: شبکه های عصبی مصنوعی, الگوریتم ژنتیک, پیش بینی, تقاضای فولاد خامPrediction of supply and demand, is a crucial issue for supply chain partners. With the accurate forecasted supply and patterns that indicate the sizes and directions of future production flow, the government and suppliers can have a well-organized strategy and provide a better infrastructure for improving industrial sector.With the aim of developing accurate forecasting tool in steel industry, this study present a new optimized neural network, by combination of Extreme Learning Machine and genetic algorithm. We employed our model on a dataset for steel supply - demand in Iran from jul-2009 to jan2013 to estimating the performance. The results show that prediction accuracy and performance relatively better than other classical approaches, according to RMSE and MAPE evaluations. In our model. Based on statistical tests, our new model is better than other model in accuracy, so can be used in as a suitable forecasting tool in steel supply forecasting problems.
Keywords: Artificial Neural Network_Genetic Algorithm_Extreme learning machine_Supply & demand steel Prediction -
کیفیت زندگی شهری یکی از مهمترین حوزه های مطالعات شهری در کشورهای مختلف به شمار می رود که مفهومی پویا و چندبعدی است و ناظر بر همه جنبه های عینی و غیر عینی زندگی است. از این رو، هدف از این تحقیق پاسخ به پرسش اصلی تحقیق مبنی بر وضعیت شاخص کیفیت زندگی و تعیین نقاط قوت و ضعف هر یک از معیارها در مناطق شهرقم بوده است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و در آن گردآوری داده ها ابتدا به صورت کتابخانهای و اسنادی و کمک از افراد خبره بوده و سپس پرسش نامه طراحی شده و به صورت میدانی تکمیل شده است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته میشود، شناخت دقیق مفهوم کیفیت زندگی و سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از این مقوله در مناطق شهری قم است. تحلیل داده ها با استفاده از به کارگیری روش ISM،FAHP وWASPAS صورت پذیرفته است و نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که منطقه یک و منطقه چهار با داشتن ، ، به عنوان برترین مناطق انتخاب شدند. بدیهی است در انتخاب این مناطق، عواملی همچون امنیت بالای منطقه، دسترسی راحتتر به حمل و نقل عمومی، مراکز اداری بیشتر، وضعیت شغلی، ارتباط همسایگی بهتر و وجود امکانات فرهنگی مناسب دخیل بوده اند. همچنین، منطقه دو ومنطقه شش به دلایل وضعیت شغلی بدتر، اسکان خانوار کم درآمد و وضعیت نامناسب دردسترسی به خدمات و فروشگاهها و دفع فاضلاب به ترتیب دارای بدترین وضعیت از نظر کیفیت زندگی نسبت به سایر مناطق می باشند.کلید واژگان: کیفیت زندگی شهری, ISM, FAHP, WASPAS, شهر قمUrban life quality as a dynamic and multidimensional concept is one of the most important areas of urban studies in different countries focusing on all objective and non-objective aspects of life. The purpose of the present study is to determine the status of life quality index and the weaknesses and strengnesses of its criteria in the areas of Qom city. The research method was descriptive-analytic and the data gathering method was a combination of documentary and expert assistance. Then a questionnaire was designed to be completed on the field. What is being discussed in this paper is the accurate understanding of the concept of life quality and measuring citizen’s satisfaction of it in urban areas of Qom. Data analysis was performed using the ISM, FAHP and WASPAS methods. The results show that regions 1 and 4 with , were selected as the best regions. The selection, of course, was based on some factors such as high levels of regional security; easier access to public transportation; having more administrative centers, job status, better neighborhoods and the availability of appropriate cultural facilities. Also, regions 2 and 6 were selected as the worst regions due to their worse job conditions, accommodation of low-income households, inadequate access to services and stores, and disposal of sewage.Keywords: quality of life in city, ISM, FAHP, WASPAS, Qom
-
زمینه و هدفتشخیص زودرس بیماری های پیش از تولد و درمان به موقع ناهنجاری های مادرزادی، جزء دغدغه های اصلی سیستم بهداشت و درمان بوده است. هدف از این مطالعه، ارائه روش های مدل بندی چند متغیره منحنی راک در تشخیص ناهنجاری های جنین با کمک مارکر های مورد سنجش غربال گری سندرم داون در سه ماهه اول و دوم بارداری بود.مواد و روش هااین مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است که از اطلاعات مربوط به دو مجموعه داده استفاده شده است: مجموعه اول شامل تعداد 152 فرد که نتایج تست های غربالگری سه ماهه اول ودوم بارداری آن ها پر خطر بود و مجموعه دوم شامل تعداد 75 فرد که نتایج نرمالی را نشان دادند. متغیرهای مطالعه شامل مارکرهای سرم مادر در غربال گری سه ماهه اول و دوم و متغیرهای کمکی(شامل اطلاعات جمعیت شناختی) بوده است. آنالیزهای آماری به کمک تحلیل های رگرسیون راک، ارزش افزایشی و با استفاده از نرم افزار Stata نسخه 12 نجام گرفته است.یافته هادر بررسی ارزش هر کدام از تست های تشخیصی در حضور متغیرهای کمکی با استفاده از رگرسیون لجستیک و منحنی راک در غربال گری سه ماهه اول PAPP-A و در غربال گری سه ماهه دوم نیز Inhibin-A می تواند به تنهایی به عنوان آزمون تشخیصی استفاده شود.نتیجه گیریبهترین آزمون تشخیصی در سه ماهه اول به ترتیبA PAPP-، NT و Free B-HCG و در سه ماهه دوم غربال گری به ترتیب Inhibin-A، HCG، UE3 و AFP براساس سطح زیر منحنی راک شناخته شدند. علاوه بر آن، بیشترین تاثیر متغیر پیشگو بر روی نتیجه تست تشخیصی مربوط به سابقه خانوادگی بود.کلید واژگان: آمنیوسنتز, آنوپلوئیدی, غربال گری سه ماهه اول بارداری, غربال گری سه ماهه دوم بارداری, منحنی راکBackgroundEarly diagnosis of prenatal illnesses and timely treatment of congenital anomalies has been the mainstay of the health system. In this study, our aim is to provide Roc curve multivariate modeling in detection of fetal abnormalities using associated markers in screening Down syndrome in the first and second periods of pregnancy.Materials And MethodsThis is a descriptive-analytical study that uses information from two sets of data. In the first set, 152 individuals, who had the results of the first- trimester and second screening tests at risk and in the second group, 75 individuals with normal results. The studied variables included the serum markers in the first- trimester and the second- trimester screening, auxiliary variables (includes demographic information). Statistical analysis was performed by using ROC regression, incremental value analysis and Stata 12 software.ResultsIn evaluating the value of each diagnostic test in the presence of auxiliary variables using logistic regression and rock curves, the results generally showed that in screening the first- trimester of PAPP-A and in the screening the second-trimester,Inhibin-A can be used alone as a diagnostic test.ConclusionBest diagnostic test in the first- trimester, respectively, PPAP-A, NT, FREE B-HCG and in the second- trimester of screening, respectively, Inhibin-A, HGG, UE3 and AFP were based on the area under the ROC curve. In addition, the most significant effect of the predictor variable on the outcome of the diagnostic test was family history.Keywords: Amniocentesis, Aneuploidy, Screening of the first trimester of pregnancy, Second trimester screening, ROC curve
-
هدف: این مطالعه با هدف بررسی آخرین رویکردها و روش های درمانی در پیشگیری و درمان ترومبوآمبولی وریدی در جراحی های ارتوپدی انجام شد. زمینه: ترومبوآمبولی وریدی از جمله عوارض رایج پس از جراحی های بزرگ از جمله جراحی های ارتوپدی است که می توان از طریق درمان های پیشگیرانه از بروز آن پیشگیری نمود. یافته ها: خطر ترومبوآمبولی وریدی در طول جراحی، به ویژه جراحی های ارتوپدی، که با عوارض و موارد مرگ قابل ملاحظه ای همراه است افزایش زیادی داشته است. بدون پیشگیری، خطر ترومبوز وریدی و آمبولی ریوی افزایش چشمگیری خواهد داشت. ویژگی های یک روش پیشگیری اولیه آن است که به آسانی مدیریت شود و بدون محدودیت و نیاز به مشاهدات آزمایشگاهی، ایمن و موثر واقع شود و مقرون به صرفه باشد. نتیجه گیری: از معیارهای انتخاب یک عامل دارویی، علاوه بر عوارض جانبی آن و ترجیح بیمار، کارایی و ایمن بودن آن نیز است. استفاده از داروهای ضد انعقاد پروفیلاکسی در بیمارانی که تحت اعمال جراحی بزگ ارتوپدی قرار می گیرند خطر ترومبوآمبولی وریدی را به طور چشمگیری کاهش می دهد، ولی به طور کامل برطرف نمیکند.کلید واژگان: ترومبوآمبولی, جراحی ارتوپدی, داروهای ضد انعقادAim: The purpose of this study is to review new achievements in prevention and treatment of venous thromboembolism (VTE) in orthopedic surgeries. Background. Method: This is a comprehensive review of literature published between 1998-2017 about prevention and treatment of VTE in orthopedic surgeries that was conducted through searching scientific databases and search engines Ovid, Science Direct, Medline, Google Scholar, and PubMed using the English and Persian forms of the words Apixaban, Dabigatran, Heparin, orthopedic procedures, venous thromboembolism, and Fondaparinux. In total, 35 English papers and 10 Persian papers were found, out of which 25 papers were included in the review. Findings: The risk of VTE is increased considerably during orthopedic surgeries. It is associated with important morbidities and also can increase mortality rate. Without prophylaxis, there is a noticeably increased risk of both venous and pulmonary embolism. Choosing a prophylactic pharmacologic agent depends on its efficacy and safety and also, on the presence of comorbidities and patient preferences. Conclusion: The features of primary preferred primary prophylactic method is easy management safety, effectiveness with limited or no need for laboratory observation, and cost effectiveness. The use of prophylactic anticoagulation in patient undergoing major orthopedic surgeries considerably reduces the risk of VTE, but does not completely exclude it.Keywords: Venous Thromboembolism, Orthopedic surgeries, Prophylactic anticoagulation
-
زمینه و هدف
حمل بار به طرق مختلف از زندگی روزمره انسان ها جدا نیست و در این میان، حمل کوله پشتی یکی از مصادیق شایع آن است. حمل کوله پشتی در وضعیت های نامطلوب و با وزن زیاد عامل موثری در ایجاد دردهای اسکلتی – عضلانی است. تحقیق حاضر با هدف مطالعه اثر حمل بار کوله پشتی بر روی پاسچر و الگوی راه رفتن دانش آموزان روستایی به شیوه حمل یک طرفه در مقایسه با حمل دوطرفه انجام شده است.
مواد و روش هابدین منظور، 20 دانش آموز سالم پسر با میانگین سنی 12 سال به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها کوله پشتی هایی را با اوزان 0 ،10 ،15 و 20% وزن بدن، در دو شیوه حمل و با سرعت (m/s)1/1 روی نوار گردان به مدت 30 دقیقه حمل کردند. از آزمودنی ها در حال راه رفتن فیلم برداری شد. تجزیه و تحلیل سینماتوگرافی فیلم های گرفته شده با نرم افزار دارت فیش انجام گرفت.
یافته هاسرانجام تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد حمل یک طرفه کوله پشتی- در مقایسه با دوطرفه - باعث کاهش ارتفاع قد (p<0/05)، افزایش خم شدن زاویه بالاتنه (p<0/05) و افزایش زاویه خم شدن زانو (p<0/05) می شود. شیوه حمل یک طرفه در مقایسه با دوطرفه تاثیر معناداری در زاویه دورسی فلکشن و پلنتارفلکشن مچ پا ایجاد نمی کند. بعلاوه، شیوه حمل یک طرفه باعث کاهش فاصله یک طول گام و افزایش تواتر گام در دقیقه در مقایسه با حمل دوطرفه می شود (p<0/05).
بحث و نتیجه گیریبراساس نتایج تحقیق حاضر، حمل کوله پشتی به شیوه نامطلوب باعث تغییرات معناداری درکاهش ارتفاع قد، خم شدن زاویه بالاتنه به سمت جلو و خم شدن بیشتر زانو می شود. همچنین، حمل نامطلوب تغییرات معناداری را در الگوهای راه رفتن به وجود می آورد؛ لذا توصیه می شود که دانش آموزان حتی الامکان از هر دوبند کوله پشتی به شیوه ای صحیح استفاده کنند.
کلید واژگان: کوله پشتی, پاسچر, الگوی راه رفتنBackground and purposeLoad carrying with different methods not separated from human life and among this backpack carrying is one of methods. Incorrect backpack carrying with overload causes musculoskeletal pain in adolescents. The aim at this study was investigate effect of the unilateral carriage backpack to compare bilateral carriage with load condition on posture and gait pattern in rural children.
MethodologyFor this purpose 20 healthy children (mean age 12 years) were selected randomly. Each of the subjects carried backpacks with 0%, 10%, 15% and 20% body weight in two modes of carrying with speed of 1/1(m/s) on treadmill for 30 minutes. We videotaped children while walking on treadmill. Analyzing cinematography of movies was done with Dartfish Software (version 7.7).
ResultAnalyzing data using MANOVA showed that carriage backpack with load condition results that unilateral carriage to compare bilateral carriage backpack causes in decrease in height, increase in trunk forward lean and increase in knee lean angle. No significant differences found in dorsiflexion and plantar flexion angles between to modes of carrying. Furthermore, unilateral carriage − to compare bilateral carriage − showed a significant decrease in step length and increase in step frequency.
ConclusionBased on the results of this study, incorrect backpack carrying causes significant changes in decrease in height, trunk forward lean and more knee lean angle. Also incorrect backpack carriage causes significant changes in gait patterns. Therefore bilateral carriage backpack with correct carrying is suggested for adolescent children.
Keywords: Backpack, posture, gait position -
زمینه و هدفحمل کوله پشتی در وضعیت های نامطلوب و با وزن زیاد عامل موثری در ایجاد دردهای اسکلتی – عضلانی است. تحقیق حاضر با هدف مطالعه اثر حمل بار کوله پشتی به شیوه حمل یک طرفه و با اوزان مختلف، بر روی ارتفاع قد، زوایای پاسچرال و الگوی راه رفتن دانش آموزان پسر روستایی انجام شده است.روش بررسیبدین منظور، 20 دانش آموز سالم پسر (میانگین سنی 5/1 ± 3/12 سال) به صورت تصادفی انتخاب شدند. هر یک از آزمودنی ها کوله پشتی هایی به شیوه حمل یک طرفه و اوزان 0، 10، 15 و 20 درصد وزن بدن، با سرعت 1/1 متر بر ثانیه بر روی تردمیل به مدت 30 دقیقه راه رفتن حمل کردند. از آزمودنی ها در حال راه رفتن فیلم برداری شد. تجزیه و تحلیل سینماتوگرافی فیلم های گرفته شده با نرم افزار دارت فیش انجام گرفت.یافته هاحمل کوله پشتی به شیوه یک طرفه، در شاخص ارتفاع قد و زاویه خم شدن بالاتنه بین اوزان 0تا10 و 15تا 20 درصد وزن بدن تغییرات معناداری مشاهده شد اما بین 10تا 15درصد تفاوت معنادار نبود. تغییرات زاویه خم شدن زانو بین اوزان مختلف معنادار نبود اما تغییرات در شاخص های فاصله یک طول گام بین 0تا 10 درصد وزن بدن و در تواتر گام در دقیقه بین اوزان 0تا10 و 10تا 15 درصد معنادار بودند.نتیجه گیریسرانجام، تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد حمل کوله پشتی به شیوه حمل یک طرفه در شرایط حمل بار سبب کاهش معنادار ارتفاع قد (05/0P<)، افزایش معنادار زاویه خم شدن بالاتنه (05/0P<) و افزایش زاویه خم شدن زانو (05/0P<) می شود. علاوه براین، حمل بار کوله پشتی به شیوه یک طرفه باعث افزایش معنادار فاصله یک طول قدم و تواتر گام در دقیقه نیز می شود (05/0P<)).کلید واژگان: دانش آموزان روستایی, حمل کوله پشتی به شیوه یک طرفه, پاسچر, الگوی راه رفتنBackground And AimIncorrect backpack carrying with overload causes musculoskeletal pain in adolescents. The aim of this study was to investigate the effect of unilateral carriage backpack with load condition on height, postural angels and gait pattern in rural children.Materials And MethodsFor this purpose, 20 healthy boys children (mean age 12.3±1.5 year) were selected randomly. Each of the subjects carried backpacks with 0%, 10%, 15% and 20% body weight with speed of 1.1(m/s) on treadmill for 30 minutes. We recorded with a videotape while children were walking on treadmill. Analyzing of cinematography of movies was done with Dartfish Software (version 7.7).ResultsBased on the results of this study, unilateral backpack carrying caused significant changes in height and trunk forward lean between 0%, 10%, 15% and 20% load conditions(P0.05). Changes in knee lean angle were not significant between different weights (P>0.05). But in step length between 0%, 10%, body weights were significant. Step frequency between 0%, 10%, and 10%, 15% load conditions were significant (PConclusionAnalyzing of data showed that carriage backpack with load conditions resulted in decrease in height and increase in trunk forward lean. Also the load conditions increased knee lean angle significantly. Furthermore, the carriage of backpack with load conditions showed a significant increase in step length and step frequency.Keywords: Rural student, Unilateral backpack carrying, Posture, gait pattern
-
زمینهسندروم درد پاتلوفمورال (PFPS) از رایج ترین مشکلات زانو در ورزشکاران است. هدف از مطالعه حاضر مقایسه تاثیر دو روش تمرین در آب و خشکی بر میزان درد و عملکرد حرکتی وزنه برداران مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال است.روش هادر این تحقیق که به روش نیمه تجربی انجام شد، 20 وزنه بردار مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین در آب و تمرین در خشکی تقسیم شدند. از پرسشنامه های درد VAS (visual analog scale) و عملکرد حرکتی کوجالا قبل و بعد از اجرای دوره تمرینی به ترتیب برای ارزیابی میزان درد و عملکرد حرکتی استفاده شد. برای مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه های شرکت کننده ازآزمون t وابسته و برای مقایسه تفاوت های بین گروه ها از آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد.یافته هاپس از هشت هفته تمرین قدرتی میزان درد و عملکرد حرکتی هر دو گروه در پس آزمون تفاوت معناداری نسبت به پیش آزمون داشت. اما مقایسه داده های مقیاس درد و عملکرد حرکتی در پس آزمون بین دو گروه مقیاس درد و عملکرد حرکتی تفاوت معناداری نشان نداد.نتیجه گیریبر اساس یافته های این پژوهش، انجام تمرین در هر دو محیط آب و خشکی موجب کاهش میزان درد و بهبود عملکرد در مبتلایان به سندروم درد پتلوفمورال می شود.
کلید واژگان: سندروم درد پاتلوفمورال, تمرین قدرتی, عملکرد حرکتی, ورزش آبی و ورزش خشکیBackgroundPatellofemoral Syndrome (PFPS) is one of the most common knee joint problems among the athletes. The present study was aimed to compare the effect of aquatic and land-based exercise methods on the pain level and motor function of the weight lifters with patellofemoral syndrome.MethodsA total of twenty weight lifters with patellofemoral syndrome participated in this quasi-experimental study. They were randomly divided to two groups of aquatic exercise and land-based exercise. Visual Analog Scale (VAS) and Kujala Scale were used before and after the exercise period to measure the pain and motor function، respectively. To compare the pre-test and post-test scores of the participating groups، dependent t-test was used and to compare the differences between groups، ANOVA was applied.ResultsThe results of post-test showed a significant difference in both groups in terms of pain level and motor function compared to pre-test after eight weeks of strength exercise. However، the comparison of data indicated no significant difference between groups with regard to pain level and motor function.ConclusionAccording to the findings of this study، exercise in water and on land can reduce the pain and improve the performance of the patients with patellofemoral syndrome.Keywords: Patellofemoral pain syndrome, strength exercise, pain, motor function, water sports, land sports -
فصلنامه مدیریت نظامی، پیاپی 49 (بهار 1392)، صص 153 -172برای هر مدیری در سازمان، آگاهی از مسئله انگیزش کارکنان، که در واقع پی جویی علت، سبب حرکت و رفتارهای اعضای سازمان است، ضرورت تام دارد. در این راستا مقاله حاضر در صدد است تا عوامل پیش بینی کننده انگیزش شغلی را در افسران ارشد دانشگاه افسری امام علی(ع) مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور نمونه ای با حجم 47 نفر از افسران ارشد دانشگاه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسش نامه محقق ساخته مشتمل بر (22 گویه) پاسخ دادند و داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق بیانگر آن است که متغیرهای حقوق و دستمزد، فرصت های ارتقاء و ترفیعات، نظارت و سرپرستی و همکاران شغلی با انگیزه شغلی افسران ارشد دانشگاه رابطه مثبت و معنی دار داشته و در کل می توان 46 درصد از واریانس انگیزه شغلی افسران ارشد دانشگاه را به وسیله عوامل همکاران شغلی و حقوق و دستمزد تبیین نمود.
کلید واژگان: انگیزه شغلی, حقوق و دستمزد, فرصت های ارتقاء و ترفیعات, نظارت و سرپرستی, همکاران شغلیAwareness of staff motivation which is in fact seeking for cause, causing mobility and exploring the behaviors of organization members, is of crucial importance for any manager. In line with this notion, this study attempted to investigate the job motivation predictors among the senior officers of Imam Ali University. To this end, 47 senior officers were selected based on simple-random sampling attempted a researcher-made questionnaire. Analyzed based on correlational and regression analyses, the data revealed that variables such as salary, wage, promotion opportunities, supervision and colleagues positively correlate with job motivation such that 46 percent of the respective variance is predictable by colleagues, salary and wage.Keywords: Job motivation, salary, wage, promotion opportunities, supervision, colleague -
Background And Objective
Gastroesophageal reflux, by exposing the pharynx to Helicobacter pylori (H. pylori), is a potential risk factor for laryngohypopharyngeal carcinoma. Its possible association has been inconsistent. In this case–control study, we investigated the relationship between H. pylori seropositivity and laryngohypopharyngeal carcinoma in Iran.
Materials And MethodsWe had 105 healthy controls (group A), 70 cases of laryngeal carcinoma (group B), and 28 cases of hypopharyngeal carcinoma group (group C). Age, sex, smoking habit alcohol use, and H. pylori serology were determined for all subjects.
ResultsGroups were matched in age and alcohol use. Smoking and H. pylori seropositivity were more common in groups B and C, and male sex was more common in group B (compared with group A). In multivariate regression, the effect of smoking (p <.01, odds ratio [OR] 5 2.92) and H. pylori seropositivity (p <.01, OR 5 11.49) remained highly significant.
ConclusionH. pylori is an independent risk factor for laryngohypopharyngealcarcinoma. VVC 2008 Wiley Periodicals, Inc.Head Neck 30: 1624–1627, 2008
-
سابقه و هدفهدف از انجام این مطالعه، بررسی رابطه کلاس بیمار در طبقه بندی های ASA و گلدمن و میزان بروز عوارض و یا مرگ و میر به دنبال عمل جراحی کله سیستکتومی و شناسایی بهترین سیستم نمره -دهی در پیش بینی نتیجه عمل در این گروه از بیماران است.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی به صورت گذشته نگر برروی پرونده تمامی بیمارانی که با تشخیص کله سیستیت حاد در سال های 85-78 در یکی از بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه تهران بستری شده و کاندید عمل کله سیستکتومی باز بودند، انجام گرفت. برای بررسی ریسک عمل جراحی، با استفاده از مندرجات پرونده ها، کلاس بیماران براساس طبقه بندی ASA و گلدمن مشخص گردید.یافته ها141 بیمار در این مطالعه وارد شدند که 86 نفر از آنها (61%) مونث بودند. رابطه معنی داری میان نمره ASA و گلدمن و همچنین بین نمره ASA و گلدمن با عوارض کشنده بیماری وجود داشت (001/0p-value<). رابطه مزبور برای نمره ASA کمتر از 2 در درجه بالایی از معنی داری قرار داشت (001/0p-value<). هفت مورد مرگ در 4 هفته اول بعد از عمل جراحی در بیماران مورد مطالعه گزارش گردید که نمره ASA و گلدمن آنان بالاتر از 2 بود.نتیجه گیریسیستم نمره دهی گلدمن برای پیشگویی موربیدیتی های مهم قلبی عروقی و مورتالیتی های ناشی از آن طراحی شده است، این در حالی است که ASA در کل پروگنوز بیمار را بعد از عمل پیشگویی می کند.
کلید واژگان: سیستم نمره دهی ASA, سیستم نمره دهی گلدمن, کله سیستکتومی باز, مرگ و میر, موربیدیتیBackgroundThe purpose of this study was to assess the relation between the patient's physical status in regard with ASA and Goldman scoring with the incidence of complication and mortality following open cholecystectomy surgery in order to identify the best scoring system in predicting the outcome of the surgery in this group of patients.Materials And MethodsThe records of all the patients undergoing open surgery in a tertiary teaching hospital during the years 1997 and 2006 were enrolled in this retrospective, cross sectional study. The patient's records were reviewed to calculate the patient's physical status in ASA and Goldman scoring system.ResultsHundred forty one patients were enrolled in this study, 86 (61%) of which were female. There was a significant relation between ASA and Goldman scores and also between ASA and Goldman score, and the fetal complications. This correlation was highly significant for ASA scores less than 2. Seven deaths were reported in the first 4 weeks after the surgery; all of them had ASA and Goldman scores of higher than 2.ConclusionGoldman can predict the possibility of developing cardiovascular related mortality and morbidity following the operation; ASA, however, is the best predictor of the patient's postoperative prognosis.Keywords: ASA scoring system, Goldman scoring system, Open cholecystectomy, Mortality, Morbidity -
رابطه بین زمان شروع تغذیه از راه ژژنوستومی با عوارض ناشی از آن پس از جراحی بدخیمی های دستگاه گوارش فوقانی در بیمارستان امیراعلم تهرانمجله سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران، سال بیست و هفتم شماره 2 (پیاپی 106، تابستان 1388)، ص 179زمینهژژنوستومی یک راه اصلی برای تغذیه بیمارانی که تحت عمل جراحی دستگاه گوارش فوقانی (هایپوفارینکس و مری) قرار می گیرند، می باشد. در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی در بیمارستان امیراعلم، بیمارانی که دچار بدخیمی های دستگاه گوارش فوقانی بودند و تحت عمل جراحی ژژنوستومی قرار گرفته بودند برای یک دوره سه ساله مورد مطالعه قرار گرفتند.روش کار90 بیمار (41 مرد با میانگین سنی 55 سال و محدوده سنی 90-20 سال) که مبتلا به بدخیمی های دستگاه گوارش فوقانی (هایپوفارینکس و مری) بوده، بررسی شدند. بیماران به دو گروه تقسیم شده و میزان عوارض و نتایج در گروهی که شروع تغذیه از راه ژژنوستومی 6 ساعت بعد از جراحی اصلی (گروه (A انجام شد با گروه دیگر که شروع تغذیه از راه ژژنوستومی 3 روز بعد از عمل جراحی اصلی (گروه (B انجام شد، مقایسه گردید.یافته هادر هر گروه 27 بیمار (%30) هیچ عارضه جانبی ای را در حین تغذیه از راه روده ای نشان ندادند. عوارض جانبی شروع تغذیه از راه ژژنوستومی گروه B در 13.53 نفر (%24) و در گروه A در 12.37 (%32) از بیماران دیده شد. به طور مشخص عوارضی چون اتساع شکمی (p=0.001) و تب (p=0.005) از درصد بروز بالایی در گروه A نسبت به گروه B برخوردار بود. بین دو گروه مورد مطالعه اختلاف معنی داری از لحاظ بروز عوارض دیگر دیده نشده است. به عنوان یک یافته جانبی درصد بروز جابه جایی نامناسب لوله ژژنوستومی در بیماران با اتساع شکمی (P=0.006) و درد شکمی (P<0.001) در ساعات اولیه پس از شروع تغذیه ژژونال نیز بالاتر بود.نتیجه گیریشروع تغذیه از راه ژژنوستومی 3 روز بعد از عمل جراحی اصلی به دلیل عوارض جانبی کمتر و تحمل بهتر آن در بیماران مبتلا به کانسر مجاری گوارشی فوقانی و هایپوفارنکس به عنوان روشی برای برقراری تغذیه روده ای توصیه می شود.
کلید واژگان: ژژنوستومی, جراحی, عوارض, تغذیه روده ای -
امروزه کاربرد کاتترهای ورید مرکزیCentral Venous Catheter در مراقبت های پزشکی بیماران اهمیت خاصی پیدا کرده است. از کاتترهای ورید مرکزی نه تنها به عنوان وسیله دسترسی به وریدهای مرکزی، بلکه جهت مانیتورینگ همودینامیک، تغذیه وریدی، شیمی درمانی، همودیالیز و غیره نیز استفاده می شود. گرچه استفاده از کاتترهای ورید مرکزی در پزشکی مدرن امروزی نقش به سزایی داشته و باعث کاهش زمان بستری بیماران می شود لیکن از طرف دیگر به عنوان یکی از عوامل مهم ایجاد عوارض و مرگ و میر بیماران در بیمارستان نیز به شمار می رود. کاتترهای ورید مرکزی با انواعی از عوارض عفونی همراه هستند که از عفونت موضعی محل کاتتر و ترومبوفلبیت های عفونی گرفته تا عفونت های جریان خون ناشی از کاتتر Catheter Related Blood stream Infections، آندوکاردیت و سایر عفونت های متاستاتیک را شامل می شود.
Central venous catheter (CVC) related infections are important complications of cathter application. This study assessed the usefulness of mupirocin in prevention and control of these infections. In this randomized clinical trial, consecutive surgical patients requiring central venous catheter (for more than 2 days) in Amir-Alam Hospital from 2006-2008 were enrolled. Patients were divided in two groups; in “case group” patients received topical mupirocin 2% every 48 hours at the time of insertion of catheter and dressing change and for “control group” mupirocin was not used
-
مقدمهآتش بازی مراسم چهارشنبه سوری سالیانه تعداد زیادی از افراد را بدلیل آسیبهای جبران ناپذیری همچون سوختگی، قطع عضو و معلولیتهای جسمی روانه بیمارستانها می گرداند. تعداد از انجام مطالعه اخیر بررسی جمعیت آسیب دیده، انواع و شدت آسیبها، علت ایجاد و ناتوانی های ناشی از آنها می باشد.روش کاراین مطالعه مقطعی بر روی افرادی که در حوالی مراسم چهارشنبه سوری سال 85 دچار آسیب ناشی از مواد محترقه شده و توسط اورژانس تهران به مراکز درمانی ارجاع شده بودند، انجام گرفته است. با استفاده از فرمهای این مرکز و پرونده بایگانی بیمارستانی که بیماران به آنها ارجاع شده بودند، اطلاعات لازم شامل مشخصات دموگرافیک بیماران، علت بروز حادثه، نوع ماده محترقه، شدت و محل آسیب، اقدامات درمانی صورت گرفته در اورژانس و بیمارستان و وضعیت بیمار در زمان ترخیص از بیمارستان جمع آوری شد. سپس میزان و شدت ناتوانی باقیمانده در 8 ماه بعد از وقوع آسیب با تماس یا مراجعه حضوری و به آسیب دیده مورد ارزیابی قرار گرفته و در پرسشنامه وارد گردید.یافته هاتعداد 197 بیمار در فاصله 6 اسفندماه 85 لغایت 3 فروردین ماه 86 بعلت آسیب ناشی از مواد محترقه در این مطالعه وارد شدند. میانگین سنی آسیب دیدگان 20.94±11.31 سال بود. اکثریت این آسیب دیدگان مصرف کنندگان مواد محترقه بودند. شایعترین ماده محترقه ای که باعث ایجاد آسیب شده بود به ترتیب شامل ترقه و نارنجک می باشد. آسیبهای گزارش شده به ترتیب شیوع شامل سوختگی، پارگی و له شدگی زخم، آسیب بافت نرم و آسیب استخوانی بوده است.نتیجه گیریتولید و پخش مواد محترقه بر اساس اصول استاندارد، دادن آگاهی های لازم به دانش آموزان و خانواده ها و یا شاید برپایی این مراسم در مکانهای عمومی با نظارت خانواده ها و رعایت مسایل امنیتی در کاهش این قبیل آسیبها بسیار کمک کننده می باشد.
کلید واژگان: چهارشنبه سوری, آتش بازی, سوختگی, مواد محترقه -
زمینه و هدف
جراحی رادیکال و به دنبال آن رادیوتراپی نقش مهمی در درمان کانسر هیپوفارنکس دارد. هر چند که در مورد روش بازسازی پس از رزکسیون جراحی اتفاق نظر وجود ندارد. هدف این مطالعه مقایسه عوارض دو تکنیک Gastric Pull-Up و Pectoralis Major Myocutaneous Flap در بازسازی ناحیه درگیر پس از انجام لارنگوفارنگوازوفاژکتومی می باشد.
روش بررسیپرونده 64 بیماری که به دنبال جراحی رادیکال تحت بازسازی ناحیه درگیر با یکی از دو روش GPU یا PMMF قرارگرفته بودند، مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک، محل ضایعه، درگیری proximal margin، سابقه رادیوتراپی، وجود لنفادنوپاتی، دیسکسیون گردنی و عوارضی مثل فیستول گوارشی، تنگی محل آناستوموز، اختلال عملکرد بلع و تنگی استوما از پرونده های مربوطه استخراج و بین دو گروه با یکدیگر مقایسه گردید.
یافته هادر مجموع 64 بیمار (43 نفر در گروه GPU و 21 نفر در گروه PMMF) مورد ارزیابی قرار گرفتند. بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری از لحاظ مشخصات دموگرافیک وجود نداشت. محل درگیری ضایعه تومورال در هفت نفر لارنکس، پنج نفر پروگزیمال مری، پنج نفر خلف کریکوئید، چهار نفر سینوس پیریفورم، دو نفر دیواره خلفی و 41 نفر ترکیبی از نواحی مختلف بود. تفاوت آماری معنی داری بین دو تکنیک جراحی از نظر ایجاد تنگی محل آناستوموز، اختلال عملکرد بلع یا تنگی استوما وجود نداشت در حالی که ایجاد عارضه فیستول به دنبال عمل جراحی در روش GPU به لحاظ آماری کمتر از روش PMMF بود (001/0<p).
نتیجه گیریپیدایش تنگی های عملکردی یا اختلال عملکرد بلع در دو روش مشابه ولی تکنیک GPU با بروز فیستول کمتری همراه است.
کلید واژگان: کانسر هیپوفارنکس, لارنگوفارنگوازوفاژکتومی, بازسازی, عوارضHypopharyngeal cancer usually presents with cervical mass, hoarseness, radiated otalgia, and dysphagea in the advanced stages. Radical surgery followed by radiotherapy plays an important role in the treatment of patients with hypopharyngeal cancer. However, there is no general consensus as to which is the best method of reconstruction after surgical resection. The aim of this study was to evaluate the complications of pectoralis major myocutaneous flap (PMMF) and gastric pull-up (GPU) techniques to reconstruct a circumferential defect after laryngopharyngoeso-phagectomy.
-
با پیشرفت جراحی لاپاراسکوپیک، تکنیک های مختلف لاپاراسکوپیک جهت جایگذاری کاتتر دیالیز صفاقی مطرح شده که بیانگر برتری این روش بر دو روش جراحی باز و زیر جلدی بوده است. هدف از این مطالعه، معرفی و ارزیابی یک روش ساده لاپاراسکوپیک در جایگذاری کاتتر دیالیز صفاقی در بیماران تحت دیالیز صفاقی مداوم می باشد.
روش بررسی79 بیمار مبتلا به نارسایی کلیوی مرحله نهایی (46 مرد و 33 زن) با میانگین سنی 50 سال (83-19 سال) بررسی شدند. در این روش یک تروکار پنج میلی متری جهت ورود دوربین و یک تروکار پنج میلی متری در سمت چپ ناف وارد حفره شکم گردید. از طریق تروکار دوم، یک تونل در سمت چپ به فاصله دو سانتی متر از ناف جهت ورود کاتتر تنکهوف تعبیه و کاتتر زیر دید مستقیم در حفره شکم جایگذاری شد. کارایی تونل زیر جلدی و کاتتر به عنوان آخرین مرحله ارزیابی شد.
یافته هاعارضه ای حین جراحی و مرگ ناشی از جراحی در بیماران رخ نداد. عوارض زودرس جراحی در 12 بیمار (1/15%) مشاهده شد. شایع ترین عارضه مدیکال و مکانیکال دیررس جراحی به ترتیب، پریتونیت (3/6%) و هرنی (7/3%) بود. در پی گیری چهارساله بیماران، کاتتر دو بیمار به علت پریتونیت خارج گردید.
نتیجه گیریجایگذاری لاپاراسکوپیک کاتتر تنکهوف، یک روش ساده، سریع و ایمن می باشد. به اعتقاد ما تجربیات آینده، روش لاپاراسکوپیک را به عنوان روش انتخابی در این زمینه مطرح خواهد کرد.
کلید واژگان: لاپاراسکوپی, دیالیز صفاقی, کاتتر تنکهوفLaparoscopic placement of peritoneal dialysis catheters in CAPD patients: complications and survivalLaparoscopic techniques for the placement of peritoneal dialysis catheters are becoming increasingly popular. Recently, with the improvements in laparoscopic surgery, various methods for the insertion of peritoneal dialysis catheters have been reported, indicating that the laparoscopic insertion is preferred over the open and percutaneous techniques. The aim of this study was to introduce and assess a simplified laparoscopic method for the insertion of peritoneal dialysis catheters in continuous ambulatory peritoneal dialysis (CAPD) patients. We enrolled 79 consecutive end-stage renal patients (46 men and 33 women) with a mean age of 50 years (range: 19-83 years) in this study.
-
شیوع، عوارض و عوامل مستعدکننده پنومونی وابسته به ونتیلاتور در بیمارستان سینا، تهران 1382
-
مقدمههدف این مطالعه مقایسه دو داروی لیدوکایین و دیازپام به عنوان پیشدارو برای جلوگیری یا تخفیف فاسیکولاسیون و میالژی ناشی از تجویز شل کننده دپلاریزان ساکسینیل کولین است.مواد و روش هابدین منظور 60 بیمار کلاس 1 و ASA 2 که قرار بود تحت عمل جراحی انتخابی کوچک و متوسط قرار گیرند برای انجام این مطالعه آینده نگر دو سویه کور تصادفی با کنترل دارونما به سه گروه بیست نفری تقسیم شدند. به گروه اول دیازپام 0.1 میلی گرم / کیلوگرم 5 دقیقه قبل از القای بیهوشی، به گروه دوم لیدوکائین 1.5 میلی گرم / کیلوگرم، 90 ثانیه قبل از القای بیهوشی و به گروه سوم نرمال سالین 3 میلی لیتر سه دقیقه قبل از القای بیهوشی از طریق ورید محیطی تزریق شد. 120 ثانیه قبل از لوله گذاری و پس از تجویز آلفنتانیل 15 میکروگرم / کیلوگرم، القای بیهوشی با 3 میلی گرم / کیلوگرم تیوپنتال سدیم و 1.5 میلی گرم / کیلوگرم ساکسینیل کولین انجام گرفت. وجود و شدت فاسیکولاسیون ناشی از ساکسینیل کولین، توسط آنستزیولوژیستی که نسبت به نوع و زمان تجویز داروهای تجویزی بی اطلاع بود و بلافاصله پس از القا به داخل اتاق فرا خوانده می شد، بررسی و ثبت گردید. همین فرد میالژی پس از جراحی را نیز بررسی و طبقه بندی می کرد.یافته هامیزان دفاسیکولاسیون در گروه های اصلی نسبت به گروه کنترل معنی دار بود ولی گروه های دیازپام و لیدوکایین تفاوتی از لحاظ دفاسیکولاسیون به طور کلی نداشتند (p- value= 0.018) و از نظر تخفیف فاسیکولاسیون هم تفاوت عمده ای بین دو گروه فوق مشاهده نشد (p- value= 0.935).
از نظر میالژی پس از عمل هم گرچه لیدوکایین از نظر بالینی سبب تخفیف موثر میالژی نسبت به دیازپام و گروه کنترل شده بود ولی از نظر آماری تفاوت عمده ای بین گروه های مورد مطالعه وجود نداشت.نتیجه گیریهر دو داروی دیازپام و لیدوکائین میزان دفاسیکولاسیون مشابهی داشتند ولی به نظر می رسد که لیدوکایین به طور موثرتری باعث جلوگیری از میالژی می شود.
کلید واژگان: ساکسینیل کولین, لیدوکایین, دیازپام, فاسیکولاسیون, میالژی -
سابقه و هدفترمیم هرنی اینگوینال از اعمال جراحی شایع است که تحت بیهوشی عمومی، رژیونال و یا بی حسی موضعی انجام پذیر است. شدت درد بعد از عمل جراحی در این بیماران اغلب متوسط تا شدید است که می تواند منجر به تاخیر در ترخیص این بیماران گردد. هدف این مطالعه بررسی اثر تزریق انسیزیونال مارکائین بعد از ترمیم هرنی و مقایسه درد بعد از عمل با گروه شاهد است.مواد و روش هامطالعه به صورت کارآزمایی بالینی سه سوکور در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امیراعلم طی دوره زمانی اول مرداد ماه 1382 لغایت اول مرداد 1383 انجام شد که به علت هرنی اینگوینال ساده تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند. پس از پایان عمل جراحی در بیماران گروه مورد، تزریق زیر جلدی مارکائین %0.25 در محل انسیزیون جراحی به میزان 1 میلی گرم / کیلوگرم و در بیماران گروه شاهد تزریق آب مقطر به همان میزان صورت گرفت. شدت درد بعد از عمل بر اساس دفعات تزریق پتیدین با پمپ تزریق PCA و زمان شروع تزریق بعد از پایان عمل جراحی تعیین شد.یافته هادر مجموع 67 بیمار (22 نفر در گروه مورد و 35 نفر در گروه شاهد) مورد ارزیابی قرار گرفتند. میانگین سنی بیماران 42.3±17.2 سال بود و بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری از لحاظ مشخصات دموگرافیک وجود نداشت. میانگین طول مدت عمل جراحی در گروه مورد 48.8±23.8 دقیقه و در گروه شاهد 44.5±26.6 دقیقه بود. میانگین دفعات تزریق پتیدین در گروه مورد 2 بار و در گروه شاهد 1.71 بار بود. میانگین زمان سپری شده بین اتمام عمل جراحی و اولین تزریق پتیدین در گروه مورد 3.07±2.24 ساعت و در گروه شاهد 3.1±3.7 ساعت بود. در مجموع در کلیه موارد مزبور تفاوت معنی داری بین گروه مورد و شاهد وجود نداشت.نتیجه گیریتزریق مارکائین زیر جلدی در محل انسیزیون ترمیم هرنی اینگوینال موجب کاهش درد بعد از عمل و نیاز به مخدر نشد. این امر در بعضی مطالعات مشابه مورد تایید قرار گرفته است در حالی که در اکثر مطالعات مشابه، در گروه تزریق مارکائین کاهش درد بعد از عمل دیده شده است. به نظر می رسد علت این تفاوت، محل تزریق مارکائین (زیر جلدی در مقابل ساب فاسیال) و نیز با احتمال کمتر، گروه سنی بیماران باشد. مطالعات تکمیلی در آینده برای شناسایی عوامل موثر بر شدت درد بیماران، توصیه می گردد.
کلید واژگان: هرنی اینگوینال, درد بعد از عمل, مارکائین, تزریق زیر جلدی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.