جمال سلیمی
-
مقدمه و هدف
یکی از اساسی ترین راهبردهای تقویت یادگیری دانش آموزان، حمایت از آن ها در محیط خانه و مدرسه است. هدف این پژوهش عرضه پارادامی جدید برای موفقیت مدارس از طریق توسعه مشارکت خانواده-مدرسه است.
روش شناسی پژوهش:
رویکرد پژوهش تفسیری و کیفی است که با راهبرد روایت توصیفی پیشنهاد شده توسط (2017) Edmonds & Kennedy انجام گرفت. میدان تحقیق استان کردستان و مشارکت کنندگان بالقوه شامل مدیران مدارس ابتدایی،متوسطه اول و دوم شهر سنندج بودند. در نهایت 15 نفر از آنان به صورت هدفمند (ناهمگن) انتخاب و با استفاده از یک پروتکل مصاحبه اپیزودیک دعوت به مشارکت شدند. داده ها به دست آمده با استفاده از روش شبکه مضامین کدگذاری و در نهایت تحلیل گردیدند..
یافته هایافته ها در باب سئوال نخست نشان داد که به ترتیب جنبه فرزند پروری (کنش نظارتی و حمایتی و..،) بیشترین تجربه و مولفه همکاری با جامعه (سفیر مدرسه) کمترین تجربه را میان مدیران داشته است. مدیران در پی پاسخ به پرسش دوم از یک ساختار سلسه مراتبی پیروی کردند، آنها نخست باور داشتند که اندیشه باز برای مدیر مدرسه جهت شنیدن دیدگاه دیگران و خودانتقادی حیاتی است، در گام های بعدی فرهنگ فراگیر برای تمامی دانش آموزان جهت ایجاد مراقبت جمعی و فضای مسالمت آمیز، رهبری جامعه محور جهت اعتماد متقابل با والدین و اعضای جامعه، و در نهایت ساخت اجتماع علمی جهت تبدیل اعضای جامعه به سائق یادگیری از شیوه های توسعه مشارکت خانواده-مدرسه محسوب می شود.
بحث و نتیجه گیریتوجه به شیوه های مختلف تعامل میان مدرسه و سایر نهادها به ویژه خانواده می تواند زمینه های مختلفی را برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان فراهم آورد.
کلید واژگان: رهبری, خانواده, مدرسه, جامعه, تحلیل کیفیBackground and ObjectiveThe purpose of this research is to present a new paradigm for the success of schools through the development of family-school partnership.
Research MethodologyThe research approach is interpretive and qualitative, following the framework proposed by Edmonds & Kennedy (2017), utilizing a descriptive narrative strategy. The research was conducted in Kurdistan province, with potential participants including principals from primary, middle, and high schools in Sanandaj. Ultimately, 15 principals were purposefully selected (heterogeneous sampling) and invited to participate using an episodic interview protocol. The collected data were coded and analyzed using the thematic network method.
FindingsThe findings regarding the first question revealed that the aspect of parenting (such as supervisory and supportive actions) represented the most common experience among principals, while community cooperation (acting as school ambassadors) was the least experienced. In addressing the second question, principals followed a hierarchical approach. They first believed that open-mindedness is crucial for school principals to listen to others' perspectives and engage in self-criticism. Subsequent steps included fostering an inclusive culture for all students to promote collective care and a peaceful environment, community-centered leadership to build mutual trust with parents and community members, and ultimately, creating a scholarly community to transform community members into drivers of learning, which are key strategies for enhancing family-school participation.
ConclusionPaying attention to the different methods of interaction between the school and other institutions, especially the family, can provide different fields for the academic progress of students.
Keywords: Leadership, Family, School, Community, Qualitative Research -
هدف پژوهش حاضر، مطالعه مفهوم، ابعاد و مصادیق بهره وری پژوهشی در نظام آموزش عالی ایران از منظر استادان دانشگاهی است. پژوهش از راهبرد کیفی بهره گرفته و با روش پدیدارنگاری انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 21 نفر از استادان دارای مرتبه علمی دانشیار و استاد و بیشترین ارجاعات علمی در دانشگاه های کردستان، رازی کرمانشاه، ایلام و بوعلی سینا همدان بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و فرایند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و داده ها با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شدند. با استفاده از روش همسوسازی، اعتبار داده ها تایید شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بهره وری پژوهشی شامل چهار مضمون: پاسخ پذیربودن پژوهش (روزآمدی، مرجعیت و جامعیت تخصصی)، اصالت مسئله پژوهش (اصالت علمی، حرفه ای و اصالت کاربردی) و راهگشابودن پژوهش (افزایش سرمایه دانش، علم مند کردن ادراک و شفافیت ماهیت و قلمرو پژوهش) می باشد. ابعاد و مولفه های بهره وری پژوهشی نیز در سه بعد اصلی فنی و تکنیکی، محتوایی و ارتباطی شناسایی شد. بعد فنی و تکنیکی شامل: انسحام درونی، اعتبار استناد و پایایی و روایی ابزار. بعد محتوایی نشان دهنده ماهیت و هستی پژوهش است که با روش مناسب انجام گردد. بعد کارکردی هم نشانگر برایندهایی هستند که به واسطه انجام یک کار پژوهشی و علمی حاصل می شوند.کلید واژگان: بهره وری, پدیدارنگاری, ماهیت, مولفه, پژوهشKarafan, Volume:21 Issue: 67, 2024, PP 13 -35The current research aimed to study the concept, dimensions and examples of research productivity in Iran's higher education system from the perspective of university professors. The research used a qualitative strategy and was carried out with the phenomenological method. The participants of the research included 21 professors with the scientific rank of associate professor and professor with the most scientific references in the universities of Kurdistan, Razi Kermanshah, Ilam, and Buali Sina Hamedan, purposefully selected and data collection continued until reaching theoretical saturation. Data was collected using the semi-structured interview tool. Using the alignment method, the validity of the data was confirmed. The thematic analysis method was employed using MAXQDA qualitative analysis software to analyse the data. The results of the research showed that research productivity included four themes: the responsiveness of the research (modernity, reference and comprehensiveness of expertise), the originality of the research problem (scientific, professional and applied originality), the pioneering aspect of the research (increasing the knowledge capital), and scientific understanding and transparency are the nature and scope of research. The dimensions and components of research productivity were also identified in three main dimensions: technical, content and communication. The technical dimension included internal consistency, citation validity, reliability and validity of the tool. The content dimension showed the nature and existence of the research undertaken with the appropriate method. The functional dimension indicated the results obtained by undertaking research and scientific workKeywords: Research, Productivity, Phenomenology, Nature, Component
-
هدف
مدل ساختاری میزان سواد والدین با اشتیاق تحصیلی و ملال تحصیلی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری است.
روشتحقیق حاضر از لحاظ هدف (کاربردی) و از نظر ماهیت و روش (توصیفی - پیمایشی) است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه (هفتم تا نهم) 260 نفر (92 دختر و 63 پسر) بودند که در سال تحصیلی 1400 تا 1401 در مدارس استثنایی شهر سنندج مشغول به تحصیل بودند. جهت تعیین حجم نمونه از جدول فرمول کوکران نمونه ای با تعداد 155 نفر را به عنوان مشارکت کننده در پژوهش انتخاب نموده اند. جهت گردآوری داد ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته سواد والدین (PLQ)، اشتیاق تحصیلی فردریکز و بلوندفیل (QAE)، ملال تحصیلی پکران همکاران (QAB) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 26 و جهت برازش مدل اندازه گیری از مدل معادلات ساختاری SmartPLS3 استفاده گردید.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که در میان مولفه های میزان سواد والدین سواد اجتماعی با ضریب t-value (396/60) قوی ترین رابطه را در میان مولفه های متغیر مستقل نشان می دهد. همچنین نتایج حاصل از ضریب بتا نشان داد که بیشترین تاثیر مشاهده شده در میان متغیر مستقل مربوط به سواد اجتماعی "789/0" و بیشترین تاثیرپذیری در میان متغیر وابسته مربوط به ملال تحصیلی در مولفه ملال تحصیلی یادگیری با ضریب بتای (0/877) است.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده میزان سواد والدین هم بر اشتیاق تحصیلی و هم بر ملال تحصیلی تاثیر دارد وانگهی این تاثیر در اشتیاق رو به فزونی و در ملال تحصیلی رو به کاهش است. بدین معنا که هر چه میزان سواد والدین بالا باشد ملال تحصیلی رفتاری، عاطفی و کلاسی کاهش می یابد.
کلید واژگان: اشتیاق تحصیلی, ملال تحصیلی, ناتوانی یادگیری, سواد والدینObjectiveThe aim of this research is to explore how parental literacy is related to academic enthusiasm and academic boredom among secondary school students with learning disabilities.
MethodsThe study is classified as "applied" due to its purpose and "descriptive-survey" due to its method. The population consisted of all 250(92 girls and 63 boys) secondary school students (7th to 9th graders) who have learning disabilities and attend special education schools in the Kurdistan Province during 2022 and 2023.To determine the sample size, the Krejcie & Morgan table was used to select 155 students. Data was collected using a parent literacy questionnaire developed by the researchers (PLQ), an academic enthusiasm questionnaire by Fredricks, Blumenfeld & Paris (QAE), and an academic boredom questionnaire by Pekrun, Götz, Titz, and Perry (QAB). Data analysis was performed using SPSS26, and the structural equation model fit was performed using the Smart PLS3 package.
ResultsThe findings indicated a significant association between parental literacy and academic enthusiasm and academic boredom in secondary school students with learning disabilities, where parental literacy is capable of explaining 89% of the variance in academic enthusiasm and academic boredom.
ConclusionsThese results suggest that parental literacy can enhance students' enthusiasm and lessen academic boredom.
Keywords: Academic Enthusiasm, Boredom, Learning Disabilities -
پژوهش حاضر یک بررسی جامع از تجارب دانشجویان خارجی در دانشگاه کردستان را ارائه می دهد. هدف اصلی این پژوهش، درک چگونگی معنابخشی به رویدادهای تحصیل و نحوه بیان آن توسط دانشجویان خارجی است. این پژوهش با رویکردی تفسیری و راهبرد روایت پژوهی به بررسی روایت های 14 نفر از مشارکت کنندگان که با استفاده از فن نمونه گیری هدفمند و ملاکی از میان دانشجویان خارجی انتخاب شده بودند، می پردازد. برای گردآوری داده ها، از یک منشور مصاحبه روایتی استفاده شد. تحلیل و کدگذاری متن گفتارهای مصاحبه با استفاده از روش کدگذاری نظری سه مرحله ای (باز، محوری و گزینشی) انجام شد. تحلیل مصاحبه ها به 208 کد باز، 34 کد محوری و 10 کد گزینشی منتج شد که متضمن مواردی چون رشد فردی، توسعه مهارت های شخصی، تقویت فرصت های شغلی، سفر و اکتشاف، خوش بینی نسبت به تحصیل در خارج، کالایی شدن فرایند تحصیل، موانع ارتباطی، مشکلات رفاهی، شوک فرهنگی و تصویر دانشگاهی است. با توجه به تجارب مشارکت کنندگان، آشکار شد که دانشجویان خارجی تمایل دارند تجارب خود را به دو دسته خوشایند و ناخوشایند دسته بندی کنند. ضمن اینکه جمعیت دانشجویان بین المللی به سرعت در حال افزایش است، نظام آموزش عالی در ایران باید به مشکلات و نیازهای این دسته از دانشجویان توجه جدی مبذول نماید. از این رو، راهبردهایی مانند ارائه مشوق های مادی و معنوی، ارتقاء تسهیلات فرهنگی، رفاهی و کنسولی توصیه می شود. همچنین بهره گیری از آموزه های تجارب کشورهای موفق در زمینه جذب و نگهداشت دانشجویان بین المللی بسیار ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: تحصیل در خارج, دانشجویان خارجی, روایت پژوهی, آموزش عالی, مهاجرت تحصیلیThe narrative experiences of international students from foreign universities have addressed a vital aspect of their studies in international environments. These experiences play an important role in cultural exchange and the promotion of higher education. In addition to raising awareness about the challenges and opportunities presented by a new culture, the academic experiences of international students at foreign universities have been proposed as a crucial step toward internationalizing education. Studying at foreign universities exposes students to a variety of educational environments and provides them with diverse learning approaches, ideologies, and perspectives. This experience not only helps promote individuals' educational and research skills but also has a deeper and broader impact on the cultural and social development of students. The present study provides a comprehensive review of the experiences of foreign students at Kurdistan University. According to the latest 2021-22 results from the USA News Institute, Kurdistan University achieved a ranking of 13th among the country's comprehensive universities and 1434th among the world's leading scientific institutions. The main objective of this study is to understand the meaning of studying and the application methods used by foreign students at the university. As sub-stories, this survey examines in detail the life and educational experiences of students and attempts to understand the different dimensions of education at Kurdistan University from the perspective of students' daily personal lives. Using a narratology approach, this study examined the life experiences of 14 participants selected through Malachi's sampling technique from the foreign student population. To select individuals for this study, criteria such as at least two years of prior study at Kurdistan University were considered, along with experiences and memories to express during their periods studying abroad. To collect data, a narrative interview charter was used in an episodic manner. This type of interview is designed to evoke and retrieve participants' past experiences in the form of short narratives, presented during dialogue. Then, analysis and coding of the interview transcripts were done using the three-step theoretical coding method (open, axial, and selective). The present study also examined the experiences of 14 foreign students at Kurdistan University. Text analysis of the interviews was carried out, resulting in 208 open codes, 34 axial codes, and 10 selective codes. These codes included personal growth, personal skills development, job opportunities, travel and discovery, optimism about studying abroad, collectivization of the academic process, communication barriers, cultural shocks, and challenges to academic reputation. From the participants' experiences, it became clear that foreign students tend to categorize their experiences as either pleasant or unpleasant. Some believe that studying abroad is an unparalleled experience that, in addition to benefiting society and their home country, allows students to foster individual development, explore the new world, develop personal skills, and improve job opportunities. This experience plays an important role in personal growth, improving social and economic conditions, and transforming worldviews across different student societies. The positive economic and social impacts of this experience indicate an investment in the future of students. Promoting individual skills and increasing the knowledge level of these students will not only have personal effects but will also help improve social and economic conditions. Considering the increasing importance of international student recruitment, it is essential to give special attention to the issue of sociocultural integration. In interviews with international students, there are clearly some problems in their connections with Iranian students, faculty, and staff. These relationships are influenced by various cultural factors such as values, traditions, habits, and beliefs. Cultural shock is a fundamental element in this process, arising from differences in values and traditions between the societies of origin and destination. This shock plays an important role in people's interactions with a variety of factors such as climate, language, social roles, behavioral rules, and communicative tensions. In the face of the challenges of cultural adaptation, it is important for the academic community to provide support and facilitation. Positive actions and support from Iranians and the people of Kurdistan toward international students can lead to the creation of dialogue and discussion panels among university community members. These panels not only help to improve the integration process but also help to address issues associated with cultural shock. Another finding indicated that the majority of the international students interviewed expressed considerable dissatisfaction with the attitudes and administrative procedures of the organization. With the increasing importance of attracting foreign students as a national priority and the potential negative effects of any administrative barriers on the future of higher education in the country, it seems necessary for the authorities to provide justification on various aspects of this sensitive subject. It is also recommended to conduct special training courses to improve the communication and cognitive skills of officers. On the other hand, if foreign students' academic institutions are introduced to social regulations, civil laws, and civil rights laws in Iran, these should be seriously considered by the relevant organizations and institutions, including municipalities, immigration police, passport administration offices, and ministries of foreign affairs. In some cases, sufficient information about the details of amenities such as dormitories, hostels, student buses, etc. was not provided to international students before they entered the university. This has led to discontent among some students. These students, on the other hand, face considerable challenges and barriers in accessing information and communication technology, all of which relate to the externally-organized problems of Kurdistan University. It should be noted that from the viewpoint of the interviewees, the educational activities of the Persian Language Teaching Center, the abilities of non-Persian speaking faculty, play an important role in conveying a positive image of the university before international students' admission. Additionally, the warm reception of foreign students by people in the region has increased their satisfaction with being present in Kurdistan province. On the other hand, the professional and friendly behavior of many professors and employees at the University of Kurdistan has created a positive impression of the university. Cultural similarities between the people of Sanandaj and a number of neighboring countries have also led to a sense of rapport among the students. Given the increasing population of international students and the growing competition among countries to attract these students, the authorities of higher education in Iran must pay special attention to providing adequate conditions for the sociocultural integration and residency of international students. This is because international students can serve as sources of future skilled labor.
Keywords: Studying Abroad, International Students, Narrative Inquiry, Higher education, Educational Migration -
هدف
ساختار رویکرد پیوندیافته افزون بر تقویت توان دانشجویان بر پایه تبیین ماهیت دانش، اهداف و ارزش های بنیادین رسالت آموزش و پژوهش استوار گشته است. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه وضعیت برنامه های درسی دوره کارشناسی «حوزه های علوم پایه، مهندسی و انسانی و اجتماعی» بر مبنای مولفه های برنامه درسی پیوند.یافته از دیدگاه استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود.
روش شناسی:
روش پژوهش توصیفی پیمایشی انجام میباشد. جامعه آماری شامل کلیه استادان «483» و دانشجویان «6612» سه دانشکده منتخب بودند که نمونه گیری از آن ها با تعداد 112 استاد و 323 دانشجو به صورت تصادفی طبقه ای انجام گرفت. برای گردآوری داده ها از هر دو گروه از پرسش نامه استاندارد رویکر برنامه درسی پیوندیافته در آموزشی عالی (دیلی فانگ،2017) استفاده شد.
یافته ها:
نتایج مطالعه نشان داد که از دیدگاه دانشجویان و استادان هر سه دانشکده اکثر مولفه های رویکرد پیوندیافته کم تر از حد متوسط است. در برخی از مولفه ها نیز بین نظرات استادان با دانشجویان به تفکیک دانشکده، تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری و پیشنهادات:
با توجه به یافته های به دست آمده می توان استدلال کرد که سیاست گذاران آموزشی باید بار دیگر در مقابل کاستی های موجود در آموزش عالی ایران به بازنگری تمامی جنبه های موجود بپردازند و بستر مناسب تری را برای تلفیق میان آموزش و پژوهش فراهم سازند.
کلید واژگان: برنامه درسی پیوندیافته, آموزش عالی, اساتید, دانشجویان, آموزش و پژوهشPurposeThe connected approach structure aims to enhance students' abilities and elucidate the nature of knowledge, the goals, and the fundamental values of the mission of education and research. The purpose of this study was to assess the status of undergraduate educational programs in the fields of "basic sciences, engineering, humanities, and social sciences" based on connected approach dimensions, as perceived by professors and students at the University of Kurdistan.
MethodologyThis survey study followed a descriptive research approach. The statistical population included a total of 483 professors and 6,612 students from three selected faculties. A sample of 112 professors and 323 students was randomly selected. Data were collected using the standard approach Connected Curriculum in Higher Education questionnaire by Dilly Fung (2017).
FindingsThe results indicated that most of the connected curriculum approach dimensions were rated below average from the perspective of both students and professors across all three faculties. There were significant differences in opinions between professors and students within certain dimensions and across faculties.
Conclusion and Suggestions:
Based on the findings, it is recommended that educational policymakers re-evaluate the existing aspects of Iran's higher education system, address its shortcomings, and create a more conducive environment for integrating education and research
Keywords: Connected Curriculum Framework, Higher Education, Education, Research, Student, Professor -
در این پژوهش به مطالعه و بررسی چالش ها، فرصت ها و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی آموزش عالی با توجه به تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران در حوزه آموزش عالی پرداخته شد. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی تفسیری بود. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 38 نفر از کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران آموزش عالی در دانشگاه ها و نیز ستاد مرکزی وزارت علوم و تحقیقات بودند که به صورت هدفمند انتخاب و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد و با استفاده از روش همسوسازی مورد اعتبار یابی قرار گرفت. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مضمون در محیط نرم افزار MAXQDA انجام شد. نتایج پژوهش شامل سه مضمون چالش های آموزش عالی در دوران کرونا (در حوزه های آموزش، پژوهش و مدیریت منابع انسانی و مالی)، فرصت های وقوع بحران کرونا برای نظام آموزش عالی (عدالت آموزشی، تحول ماهیتی، بازاندیشی انتقادی کارکردهای آموزش عالی، فرصتی دوباره برای مواجهه با واقعیت آموزش مجازی، فرصتی نوین برای پرداختن به سوالات بنیادین و چالش های مربوط به آن ها) و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی نظام آموزش عالی ایران (پیامدهای سیاست گذاری در بخش اداری آموزش، پیامدهای حوزه پژوهش، پیامدهای انسانی- اجتماعی) شد.
کلید واژگان: پاندمی کرونا, آموزش عالی, مدیریت و برنامه ریزی اضطراری, تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتیResearch in Teaching, Volume:11 Issue: 3, 2024, PP 176 -212Considering the experiences of agents and university and ministerial managers as well as experts in the field of higher education, the present research is an attempt to study and examine the challenges, opportunities and consequences of Corona on the main functions of higher education. The approach of qualitative research and its method was interpretive phenomenology. The participants of the research, who were purposefully selected, included 38 agents and university and ministerial managers, as well as experts in the field of higher education in universities and the central headquarters of the Ministry of Science and Research. The data collection process continued until theoretical saturation was reached and the data was collected through a semi-structured interview. The data was collected through semi-structured interviews and validated using the alignment method. Data analysis was done using thematic analysis method in the MAXQDA software environment. The results of the research included three themes of the challenges of higher education in the Corona era (in the fields of education, research and management of human and financial resources), the opportunities of the Corona crisis for the higher education system (educational justice, fundamental transformation, critical rethinking of the functions of higher education, a new opportunity to face with the reality of virtual education, a new opportunity to address the fundamental questions and challenges related to them) and the consequences of Corona on the main functions of Iran's higher education system (consequences of policy making in the administrative-education sector, consequences of the research field, and human-social consequences).
Corona is one of the examples of the tragic but real crisis that the world and mankind faced in almost three years. This phenomenon was so widespread that made the pillars of the educational systems face a doubt and forced the educational systems to multiple and sometimes contradictory reactions. In the meantime, strategies such as temporary closure of school and university centers, fifty percent attendance, emphasis on the development of virtual and electronic education, etc., were adopted. What was very important in the meantime was the effort to observe educational justice and equality so that the weakness of the infrastructure and facilities does not prevent maximum access to education. This has had short, medium and long-term effects on higher education structures, the lives of students, families, researchers and university administrators. In the policy-making dimension, it has induced the necessity of reviewing the structures, types of policies, decision-making, research, financial resources, and interactions outside the university. Considering the structure of the higher education and the dynamism and uncertainty of this large scientific community, the policies and programs considered for it must have a special dynamism and innovation, and a university manager should regard Chaos theory and be ready for unforeseen crises like the Corona virus era.
Policymakers play a very important role in the education system; because each component in the system is implemented based on their decisions. The constructive role of the policy maker includes monitoring the size and organizational scope of higher education, designing policies for the development of universities, planning for recruiting, maintaining and improving human resources, improving teaching methods, organizing and compiling curriculum content based on the needs of the learners, and attention to the development of original researches based on the development of science. This role of the policymakers in higher education, which is experiencing its peak of uncertainty during the Corona epidemic, has become doubly important, while higher education was forced to change its policy, from face-to-face to online education. Therefore, according to the changes, the policymakers should plan and make decisions in such a way that the quality of education is improved, educational justice is established, and the learner and the teacher feel safe and effective in the new learning environment.
The policies of Iran's higher education during the Corona epidemic to prevent its damage were mostly temporary and based on case-by-case problem solving, and its only purpose was to prevent the closure of education. The policies used for higher education suffered from the lack of strategic planning for the crisis period and the lack of future research by innovative managers, and its effect on the quality of education was noticeable. In this situation, universities need appropriate models and tools in order to fulfill their important and dynamic tasks. In other words, the country's higher education system should strive to increase the efficiency and optimal use of the funds available in the country with detailed planning in education, research and human resources.
Many believe that the only condition for the successful implementation of virtual education programs is to be based on the results of educational, and psychological research. Universities face the challenges of online courses such as the low digital capabilities of professors and students, inappropriate Internet infrastructure and network problems, the lack of learning platforms and user-friendly educational content, the challenge of motivation and retention. In order to pass electronic courses, students need to compile and accept the regulations and pedagogy of electronic education and face challenges in the field of accepting electronic education charters and electronic evaluation. Today, education is faced with new communication tools and environments and new technology which is a constructive and transformative challenge for professors, for which there is no textbook. The management of higher education during the Corona indicated that although the focus was on immediate issues, the university needs a way of considering critical situations as an opportunity to rethink and re-evaluate elements of the student experience, admission, graduation needs, and exams. Artificial borders in education can be removed so that all people in all regions have access to the same educational resources and information. Educational and social justice can be established and expanded by using all human capacities. The necessity of making university and academic education smart and the use of new educational technologies such as augmented reality, virtual reality, and virtual education in smart environments, along with face-to-face education, was fully felt, and learning communities and new forms of learning emerged. The university realized that in order to succeed in regaining its power and position, it must revise its communication policies and the output of its activities must be something that will ultimately leave an impact on the society.Keywords: Corona Pandemic, Higher Education, Emergency Management, Planning, Experiences of Agents, University, Ministerial Managers -
فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، سال بیست و نهم شماره 2 (پیاپی 108، تابستان 1402)، صص 133 -152چند صباحی است که هویت دانشگاهی پیوسته مورد انتقاد بوده و برخی پژوهش ها نیز هویت دانشگاهی را بربادرفته می دانند. اما برخی این انتقاد را درباره همه ی رشته ها روا نمی دانند و بیشتر، رشته های علوم انسانی و اجتماعی را نارسا و غیراثربخش می دانند. یکی از راه های پی بردن به این هویت، کندوکاو گفتمان حاکم بر جلسه های دفاع از پایان نامه است. پژوهش حاضر بر آن بود تا با استفاده از روش قوم نگاری به بررسی این مساله در یک دانشگاه در حاشیه بپردازد. بدینسان، 31 مشاهده از جلسه های دفاع ارشد و دکتری در رشته های مختلف و همچنین 35 مصاحبه با دانشجویان، داوران و تیم راهنمایی انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که تنها در دو رشته، شیمی و فیزیک، بر هویتی حرفه ای تکیه می شود و در جلسه های دفاع، محتوای پایان نامه مورد بررسی موشکافانه قرار می گیرد اما در دیگر رشته های دانشگاهی، گفتمان حاکم بر جلسه های دفاعی، گفتمانی فرمالیستی است که تیم داوری و راهنمایی، هم و غم خود را بر فرم پایان نامه و نهایتا روش می گذارند و محتوای تولیدشده به دست فراموشی سپرده می شود. پیامد سیاستی این مساله در دانشگاه این است که ملاک موفقیت رشته ها بر پایه ی ملاک های رشته های تجربی تعیین می شود و چنین ملاک هایی تنها باعث بیشتر دیده شدن رشته های تجربی و نادیده انگاشتن دیگر رشته ها در سازوکارهای آموزشی، پژوهشی و مدیریتی است. بر پایه ی آموزه های نظریه نهادی نمی توان رشته هایی که گرفتار فرمالیسم شده اند را غیراثربخش دانست. چراکه محیط بیرونی دانشگاه گفتمان رشته های تجربی را پذیرفته و مشروع می داند و بدان دلیل، فرصتی برای گفتمان حرفه ای نیز وجود دارد اما این مساله درباره دیگر رشته ها صادق نیست و کنشگران آن برای پاسداری از خود چاره ای جز پرداختن به فرم و روش ندارند.کلید واژگان: هویت دانشگاهی, فرهنگ دانشگاهی, قوم نگاریTodays, academic identity has been constantly criticized by some researches. They claim academic identity has lost. But some academics do not accept this criticism to all disciplines and they consider the humanities and social sciences to be ineffective. One way to find out this identity is to explore the discourse that governs dissertation defense sessions. The present research aimed to investigate the issue in a marginal university through ethnographic method. Due to achieve the aim, 31 observations of senior and doctoral defense sessions in various fields as well as 35 interviews with students, referee and guidance team were conducted. The results showed that only chemistry and physics disciplines rely on professional identity in defense sessions and accordingly the content of the dissertation is scrutinized. But in other academic disciplines, the dominant discourse of defense sessions is a formalist discourse in which the refereeing and supervisory teams devote all their time to the dissertation form and ultimately the method, and forget the content produced. Based on the institutional theory, the disciplines that have been formalized cannot be considered ineffective. Because the external environment of the university accepts and legitimizes the discourse of experimental disciplines, and because of this, there is an opportunity for professional discourse. This issue is not true to other disciplines, and its actors have no choice except to resort to form and method to protect their identity.Keywords: Academic Identity, university culture, Ethnography
-
فصلنامه فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، سال چهاردهم شماره 1 (پیاپی 53، پاییز 1402)، صص 5 -23
پژوهش حاضر باهدف شناسایی شایستگی های مدیران رویکرد آموزش الکترونیک (مجازی) در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوزستان انجام شده است، این پژوهش ترکیبی از فراتحلیل از نوع تحقیقات کیفی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در بخش کیفی پژوهش بر اساس نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. روش پژوهش به لحاظ نوع پژوهش، داده بنیاد می باشد. جامعه آماری خبرگان (حداقل 5 سال سابقه مدیریتی) به روش گلوله برفی 30 نفر انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها مصاحبه تا اشباع نظری بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود. حاصل تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مولفه های شایسته گرایی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی استان خوزستان منجر به شناسایی 186 گویه، 12 مولفه و 4 بعد بود. در بخش کمی از آزمون فریدمن استفاده شده بوده اولویت ها بر اساس وزن دهی میانگین استفاده شد. شایسته گرایی تخصصی - دانشی (شایستگی های آموزشی، شایستگی های پژوهشی، شایستگی های علمی، شایستگی های مهارتی)،شایسته گرایی ارتباطی (شایستگی های فردی، شایستگی های سازمانی، شایستگی های اجتماعی)، شایسته گرایی ساختاری - حرفه ای (شایستگی های فناوری و تکنولوژی، شایستگی های عقلانی، شایستگی های شخصیتی) شایسته گرایی اخلاقی - ارزشی (شایستگی های اعتقادی، شایستگی های معنوی «دینی و فرهنگی») شکل گرفت.
کلید واژگان: شایستگی مدیران, آموزش مجازی, یادگیری الکترونیک, آموزش الکترونیکInformation and Communication Technology in Educational Sciences, Volume:14 Issue: 1, 2023, PP 5 -23The present study was conducted to identify the competencies of managers of e-learning (virtual) approach in the Islamic Azad University, Khuzestan Branch. This study is a combination of meta-analysis of qualitative research. The studied statistical population in the qualitative part of the research is based on the data theory of the foundation. The research method is data based on the type of research. The statistical population of experts (at least 5 years of management experience) 30 people were selected by snowball method. The method of data collection was interview to theoretical saturation. The methods of data analysis were open coding, axial coding and selective coding. The results of the analysis of the interviews showed that the meritocracy components of the managers of the Islamic Azad University of Khuzestan Province led to the identification of 186 items, 12 components and 4 dimensions. In a small part, Friedman test was used and priorities were used based on mean weighting. Specialized - knowledge competencies (educational competencies, research competencies, scientific competencies, skill competencies), communicative competencies (individual competencies, organizational competencies, social competencies), competencies Structural-professional orientation (technological and technological competencies, intellectual competencies, personality competencies) Moral-value competencies (doctrinal competencies, spiritual "religious and cultural" competencies) were formed.
Keywords: Competence of Managers, virtual education, E-Learning -
مقدمه و هدف
پژوهش حاضر با هدف آگاهی از تجارب و برداشت اعضای هیات علمی از مفهوم پژوهش صورت گرفت.
روش شناسی:
رویکرد پژوهش تفسیری و راهبرد آن پدیدارنگاری و میدان تحقیق دانشگاه های کردستان، همدان، کرمانشاه و ایلام بود. حجم نمونه با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و با رعایت حداکثر تنوع با توجه به ملاک رسیدن به اشباع نظری به 15 نفر رسید که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها جمع آوری شدند و به کمک روش همسوسازی اعتبار داده ها مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده ها با رویکرد توصیفی- تحلیلی با استفاده از کدگذاری در دو سطح باز و محوری به کمک نرم افزار MAXQDA صورت گرفت.
یافته هانتایج شامل چهار مفهوم و مقوله اساسی پژوهش به مثابه یک عمل فنی و تکنیکال، پژوهش به مثابه یک کنش فردی، پژوهش به مثابه یک عمل اجتماعی و پژوهش به مثابه یک ارزش می باشد. که هر مقوله دارای زیرمولفه هایی می باشد.
بحث و نتیجه گیریدست یابی به توسعه و پیشرفت همه جانبه بدون بهره گیری مناسب از یافته های پژوهشی میسر نیست، بنابراین تصمیم سازی و تصمیم گیری در نظام های آموزشی ایجاب می کند، زمینه مناسب برای رشد و پرورش پژوهشگران از اولویت برخوردار باشد.
کلید واژگان: پژوهش, بهره وری, تولید علم, پژوهشگرThe aim of this study was to identify the experiences and perceptions of faculty members about the concept of research. The approach of interpretive research and its strategy was phenomenology and the field of research of Kurdistan, Hamedan, Kermanshah and Ilam universities. The sample size reached 15 people using semi-structured interview tools and with maximum diversity according to the criterion of theoretical saturation, which were selected by purposive sampling method and data were collected and by means of harmonization method. Data validation verified. Data analysis was performed with a descriptive-analytical approach using coding at both open and axial levels with the help of MAXQDA software. The results include four basic concepts and categories of research as a technical act, research as an individual action, research as a social action and research as a value. Each category has sub-components. Achieving all-round development and progress is not possible without proper use of research findings, so decision-making in decision-making systems requires that a suitable environment for the growth and development of researchers is a priority
Keywords: Research, Science Production, Researcher -
هدف
یکی از شاخص های بسیار مهم در سیاستگذاری و برنامه ریزی آموزشی، مطالعه ذینفعان آموزشی (اعم از تجربه، دانش، رضایت و یا نیازها و علایق آنان) است. هدف این پژوهش، ارزیابی تجربه دانشجویان بین الملل از تحصیل در دانشگاه کردستان است.
روش شناسی:
این پژوهش با رویکرد کمی و به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 536 دانشجوی بین الملل دانشگاه کردستان است که از میان آنها 112 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و در دو مرحله تحلیل شدند: ابتدا اطلاعات جمعیت شناختی نمونه با استفاده از آمار توصیفی گزارش شد، سپس برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنف و برای مقایسه میانگین ها، بسته به تعداد گروه ها، از آزمون های تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده گردید.
یافته هاتحصیل در دانشگاه کردستان، تجربه ای مثبت و سودمند برای دانشجویان بین الملل به شمار می رود. یافته ها نشان می دهد که عملکرد تحصیلی این دانشجویان طی دوران تحصیل بهبود قابل توجهی یافته است که دلالت بر کیفیت مطلوب آموزش در این دانشگاه دارد. همچنین، تحصیل در این دانشگاه موجب گسترش دیدگاه دانشجویان نسبت به تفاوت های فرهنگی و ارتقای مهارت زبانی آنان شده است. با این حال، توجه اندکی به توسعه مهارت های تفکر انتقادی و حل مسئله شده است که نیازمند توجه بیشتر است. در مجموع، فرصت هایی برای ارتقای کیفیت آموزش و پاسخگویی به نیازهای آموزشی ویژه این دسته از دانشجویان وجود دارد که مسئولین دانشگاه باید مدنظر قرار دهند.
نتیجه گیری و پیشنهادات:
نتایج حاکی از کیفیت بالای آموزش در دانشگاه کردستان و توانایی این دانشگاه در پاسخگویی به نیازهای آموزشی دانشجویان بین الملل دارد. در این راستا، برای بهبود تجربه این دسته از دانشجویان، تقویت برنامه های آموزشی بین المللی، ترویج تعاملات فرهنگی، و افزایش حمایت های مالی توصیه می شود. ایجاد فضاهای تعاملی و توجه به توسعه مهارت های زبانی نیز می تواند به بهبود عملکرد تحصیلی و فرهنگی دانشجویان خارجی در دانشگاه کردستان کمک نماید.
نوآوری و اصالت:
پژوهش حاضر با تمرکز بر شناسایی و رفع چالش های پیش روی دانشجویان بین الملل و تحلیل اثرات آن بر برنامه ریزی آموزشی انجام شده است. یافته های این تحقیق می توانند در بهبود استراتژی های برنامه ریزی آموزشی و سیاست گذاری های مرتبط با پذیرش و حمایت از دانشجویان بین الملل موثر واقع شوند.
کلید واژگان: تجربه تحصیل, دانشجوی بین الملل, رویکرد کمی, دانشگاه کردستانAimOne of the most important indicators in educational policy making and planning is the study of educational stakeholders (whether their experience, knowledge, satisfaction, or their needs and interests). The purpose of this research is to evaluate the experience of international students studying in the University of Kurdistan
MethodologyThis study was conducted with a quantitative and survey approach. The statistical population of this research includes 536 international students of Kurdistan University, among whom 112 people were selected as samples. The data were collected using a researcher-made questionnaire and analyzed in two stages: first, the demographic information of the sample was reported using descriptive statistics, then to check the normality of the data distribution, the Kolmogorov-Smirnov test was used to compare the averages, depending on the number of groups, from the tests Independent t test and one-way analysis of variance are used.
FindingsStudying at the University of Kurdistan is a positive and beneficial experience for international students. The findings show that the academic performance of these students has improved significantly during their studies, indicating the good quality of education at this university. Additionally, studying at this university has broadened students' perspectives on cultural differences and improved their language skills. However, insufficient attention has been paid to the development of critical thinking and problem-solving skills, which require further attention. Overall, there are opportunities to enhance the quality of education and respond to specific educational needs of this group of students, which the university authorities should consider.
ConclusionsThe results indicate the high quality of education at the University of Kurdistan and the ability of this university to respond to the educational needs of international students. In this regard, to improve the experience of this category of students, it is recommended to strengthen international educational programs, promote cultural interactions, and increase financial support. Creating interactive spaces and paying attention to the development of language skills can also help to improve the academic and cultural performance of foreign students in Kurdistan University.
Innovation and originality:
The current research was conducted with the aim of identifying and solving the challenges faced by the international students of Kurdistan University and it can play an key role in increasing the ability of this university to attract international students. Also, the findings of this research can be used in higher education policies related to accepting and supporting international students.
Keywords: Education Experience, International Student, Quantitative Approach, University Of Kurdistan -
یکی از مولفه های سنجش بهروری، کیفیت و اثربخشی نظام آموزش عالی، پرورش روحیه کارآفرینی دانشجویان در هر دانشگاهی است. از مهمترین متغیرهای تاثیر گذار دراین مولفه، تفکر و تمایلات انتقادی و سبک های تفکر می باشد. این مطالعه از نوع تحقیق توصیفی- همبستگی، و با هدف بررسی و واکاوی رابطه بین تمایلات انتقادی در پرورش روحیه کارآفرینی دانشجویان انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه کردستان بودکه با استفاده از روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای 224 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تمایلات انتقادی کالیفرنیا (CCTDI) و پرسشنامه روحیه کارآفرینی بهره گرفته شد. نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین مولفه های کارآفرینیدر میان دانشجویان دانشگاه کردستان بالاتر از حد متوسط است و همچنین بین تمایلات انتقادی و روحیه کارآفرینی همبستگی بالایی (85%) وجود دارد. نتایج این مطالعه موید آن است که کسانی که دارای تمایلات انتقادی سطح بالایی هستند و حقیقت جویی، آزاداندیشی (روشنفکری)، تحلیل گری، نظام یافتگی فکری (نظام مندی)، اعتماد به نفس، کنجکاوی و بلوغ شناختی در آنها در سطح بالایی قرار دارد، از روحیه کارآفرینی بالاتری نیز برخوردار بوده و بیشتر به کارهای جدید ، بکر، خلق و توسعه ایده های نوینی که زمینه های رشد و بالندگی است، دست می زنند.
کلید واژگان: تمایلات انتقادی, پرورش روحیه کارآفرینی, آموزش عالی, عوامل روانشناختیOne of the components of measuring the productivity, quality and effectiveness of the higher education system is to cultivate the entrepreneurial spirit of students in any university. One of the most important influential variables in this component is critical thinking and tendencies and thinking styles. This descriptive-correlational study was conducted to investigate the relationship between critical tendencies in cultivating students' entrepreneurial spirit. The statistical population of the study included students of Kurdistan University who were selected as a sample using stratified random sampling method. The California Critical Attitudes Questionnaire (CCTDI) and the Entrepreneurial Mood Questionnaire were used to collect data. The results of this study showed that the average of entrepreneurship components among students of Kurdistan University is above average and also there is a high correlation (85%) between critical tendencies and entrepreneurial spirit. The results of this study confirm that those who have a high level of critical tendencies and truth-seeking, open-mindedness (intellectual), analytical, intellectual systematization, selfconfidence, curiosity and cognitive maturity in them. They are at a high level, have a higher entrepreneurial spirit, and are more likely to do new and original work.
Keywords: Critical tendencies, cultivating entrepreneurial spirit, Higher education, psychological factors -
ارزیابی میزان گرایش مدیران به مهارت های خودتنظیمی و خودبهسازی (مطالعه مدیران اجرایی دانشگاه کردستان)هدف این پژوهش بررسی میزان گرایش مدیران اجرایی دانشگاه کردستان به ویژگی های خود- بهسازی رهبر است، این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ روش؛ توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران اجرایی دانشگاه کردستان (به تعداد 85 نفر) بود. که از این تعداد 63 نفر با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه 60 گویه ای متشکل از مولفه های درگیری شغلی، منبع کنترل، تعهد سازمانی، خودکارآمدی و فراشناخت که ضریب پایایی آن با روش آلفای کرونباخ تایید گردید، جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS23 و SMART PLS2 صورت گرفت. در تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون کای دو، آزمون کندال، آزمون تی تک نمونه ای، آزمون فریدمن و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان داد پیرامون ارزیابی وضعیت متغیرهای تعیین کننده گرایش به خود- بهسازی رهبر شامل منبع کنترل، درگیری شغلی، تعهد سازمانی، فراشناخت، خودکارآمدی، انگیزش و خود- تنظیمی مدیران و نیز بررسی روابط بین این متغیرها رابطه معنی داری وجود دارد و در نهایت مدل به کار گرفته شده در پژوهش با آزمون تحلیل مسیر تایید شد.کلید واژگان: خود- بهسازی, خود- تنظیمی, مدیران اجرایی, انگیزشKarafan, Volume:19 Issue: 58, 2023, PP 157 -180The purpose of this study was to investigate the tendency of executive managers of University of Kurdistan towards self-improvement skills of a leader. This research methods were purposeful, applied, and descriptive correlation. The statistical population of the study included all executive managers of University of Kurdistan (85 people). Of these, 63 people were selected using simple random sampling. Data were collected using a 60-item questionnaire consisting of components of job involvement, control source, organizational commitment, self-efficacy and metacognition whose reliability coefficient was confirmed by Cronbach's alpha method. The obtained data were analyzed using SPSS23 and SMART PLS2 statistical software. Pearson correlation test, Chi-square test, Kendall test, one-sample t-test, Friedman test and path analysis were used in data analysis. The results showed that there was a significant relationship regarding the evaluation of the variables that determine the leader's tendency towards self-improvement including the source of control, job involvement, organizational commitment, metacognition, self-efficacy, motivation and self-regulation of managers. In addition, in examining the relationships between these variables, there was a significant relationship. Finally, the model used in the research was confirmed by the path analysis test.Keywords: Self-Improvement, self-regulation, executives, Motivation
-
شفاف نمودن انتصاب و آماده سازی مدیران مناطق آموزش و پرورش امری مهم است که بایستی مورد توجه قرار گیرد لذا این پژوهش با هدف بررسی چگونگی انتصاب و آماده سازی مدیران مناطق آموزش و پرورش و با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری در سال تحصیلی 1400/1399 انجام گرفت. مشارکت کننده گان پژوهش شامل بیست و چهار نفر بودند که شش نفر از آنان مدیران مناطق آموزشی در اورامانات کرمانشاه بودند و به سوال های اول و سوم پژوهش پاسخ دادند و هیجده نفر دیگر معلم بودند که صرفا به سوال دوم پژوهش پاسخ دادند. برای گردآوری داده از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. متن مصاحبه مشارکت کننده گان با لحاظ کردن رویه کد گزاری پیاده سازی شد،برای بررسی روایی داد ه ها از شیوه های ارزیابی مشارکت کننده گان در پژوهش و برای بررسی پایایی داده ها از راهبرد خبره گان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. یافته های نهایی این پژوهش نشان دادند که روندهای انتصاب مدیران مناطق شفافیت لازم را نداشت، سیاست زده بود و نابرابری هایی در امکان مدیر شدن برای افراد وجود داشت به نحوی که داشتن پشتوانه سیاسی به تنهایی و یا در تعامل با پشتوانه های اجتماعی و خانوادگی در انتصاب مدیران مناطق تاثیرگذار بود، مدیران انتصاب داده شده مرجعیت و کفایت لازم را برای رهبری آموزشی در سطح منطقه نداشتند.
کلید واژگان: انتصاب های سیاسی, مدیران سیاسی, مدیریت مناطق آموزش و پرورش, آماده سازی مدیرانThe aim of this study was to investigate the adequacy of preparation and appointment of school district superintendents using a qualitative analytical approach and the interpretive phenomenology method. The statistical population of the study consisted of six superintendents and 18 professional teachers from the Uramanat school districts. Participants were selected purposively using the snowball sampling method. Data collection continued using in-depth semi-structured interviews until reaching theoretical data saturation. A three-step coding method was used for data analysis. The results of the data analysis show that superintendents perceive political, social, and family backing as affective factors in the appointment of superintendents. Teachers perceive political and family backing, acknowledging supporters, and political investment as affective factors in the appointment of superintendents.
Keywords: Political appointments, political superintendent, superintendent of school districts, preparation of superintendents -
آموزش محیط زیستی یکی از مهم ترین عوامل ارتقاء سطح آگاهی و نگرش جامعه در مورد محیط زیست است. به طور ویژه، آموزش کودکان به مراتب تاثیراتی عمیق تری را در پی خواهد داشت. هدف اساسی پژوهش حاضر، معرفی مدلی برای سنجش باورها و نگرش های محیط زیستی دانش آموزان و عوامل موثر بر آن است. پژوهش از طریق موردبررسی قرار دادن تحقیقات پیشین، سازمان ها و صاحب نظران آموزش محیط زیست، ضمن معرفی مقیاس های سنجش نگرش های محیط زیستی دانش آموزان و عوامل موثر بر آن، به معرفی جامع ترین و مهم ترین مدل اندازه گیری های باورها و نگرش های محیط زیستی دانش آموزان پرداخته است. بناتر همه ملاحظات فوق الذکر، روش پژوهش حاضر توصیفی- مروری است. نتایج حاکی از این که برای سنجش نگرش ها و باورهای محیط زیستی دانش آموزان، سه بعد مدلManley, Johnson and Dunlop (2007) تحت عنوان حقوق طبیعت، معافیت گرایی انسان و اقتصادی و بحرانی را باید در نظر گرفت. در مرحله بعدی برای سنجش هرکدام از ابعاد مذکور لازم است از مقیاس های رویکرد جدید محیط زیستی تاییدشده برای کودکان Manley, Johnson and Dunlop (2007) و مقیاس های رویکرد ارتباط بین انسان و طبیعت Lee and Long (2012)، استفاده نمود.
کلید واژگان: مدل, سنجش, باور, نگرش های محیط زیستی, دانش آموزانEnvironmental education is one of the most important factors in promotion of public awareness about the environment. In particular, educating children will have a deeper impact. This study aims to present a model for evaluating environmental beliefs and attitudes of students and the factors influencing them. The proposed model has three scales. We studied past research, organizational experiences and viewpoints of experts on environmental education. In addition to offering a scale to measure environmental attitudes of students and the factors influencing them, we introduce a comprehensive and important model for such task. This research falls in the descriptive-review category. The results indicate the usefulness of taking three dimensions of the Manly, Johnson and Donloob model (2007) comprising the rights of nature, human liberty, and economic and critical aspects. To measure any of these dimensions it is necessary to use the approved environmental approach for children of Manley, Johnson and Dunlop (2007) and those concerning the relationship between man and nature offered by Lee and Long (2012).
Keywords: model, Measuring, beliefs, Attitudes of environmental, Students, Primary School -
نشریه مطالعات مدیریت و رهبری در سازمان های آموزشی، سال دوم شماره 2 (پیاپی 6، تابستان 1401)، صص 31 -45این پژوهش باهدف طراحی و ارایه الگوی شایسته گرایی برای مدیران دانشگاه آزاد اسلامی استان خوزستان با رویکرد آموزش های مجازی انجام شد. روش تحقیق پژوهش حاضر ترکیبی از نوع تحقیقات کیفی است. جامعه آماری موردمطالعه در بخش کیفی پژوهش بر اساس نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. جامعه آماری کلیه خبرگان که دارای شرایط حداقل 5 سال سابقه مدیریتی، صاحب نظر در حوزه شایسته گرایی و دارای تجربه و تالیفاتی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمهساختارمند گردآوری گردید و در سی و مین مصاحبه، داده ها به اشباع نظری منتج و مصاحبه ها متوقف گردید. یافته را حاصل تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مولفه های شایسته گرایی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی استان خوزستان منجر به شناسایی 186 گویه، 12 مولفه و 4 بعد بود. شایسته گرایی تخصصی - دانشی (شایستگی های آموزشی، شایستگی های پژوهشی، شایستگی های علمی، شایستگی های مهارتی)، شایسته گرایی ارتباطی (شایستگی های فردی، شایستگی های سازمانی، شایستگی های اجتماعی)، شایسته گرایی ساختاری - حرفه ای (شایستگی های فناوری و تکنولوژی، شایستگی های عقلانی، شایستگی های شخصیتی) شایسته گرایی اخلاقی - ارزشی (شایستگی های اعتقادی، شایستگی های معنوی «دینی و فرهنگی») گردید.کلید واژگان: انتخاب مدیران, سبک رهبری, آموزش, میزان شایستگیJournal of Management and Leadership Studies in Educational Organizations, Volume:2 Issue: 2, 2022, PP 31 -45This research was conducted with the aim of designing and presenting a model of competency for managers of the Islamic Azad University of Khuzestan province with the approach of virtual education. The research method of this study is a mixed research. The statistical population studied in the qualitative part of the research was based on grounded theory. The statistical population of all the experts who have at least 5 years of managerial experience, experts in the field of meritocracy, and have experience and publications, 30 people were selected as a sample using the purposeful snowball sampling method. Data were collected using semi-structured interviews and in the 30th interview, the data reached theoretical saturation and the interviews were stopped.The results of the analysis of the interviews showed that the competency components of the Islamic Azad University of Khuzestan led to the identification of 186 items, 12 components and 4 dimensions. Expert-knowledge competencies (educational competencies, research competencies, scientific competencies, skill competencies), communicative competencies (individual competencies, organizational competencies, social competencies), Structural-professional competency (technological competencies, intellectual competencies, personality competencies) moral-value competencies (doctrinal competencies, spiritual competencies "religious and cultural").Keywords: manager’s selection, Leadership Style, Training, competency level
-
مفاهیم معنویت و توسعه معنوی از هر دو دیدگاه مذهبی و سکولار مورد مداقه پژوهشگران حوزه علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. آنچه در این میان از اهمیت ویژه برخوردار است، نوع نگاه انسان به مقوله معنویت است و اینکه معنویت در چه کنش و رفتاری نمود پیدا می کند. جوانان در جوامع قرن 21 به شدت از طرف نهادهای دینی و همچنین در برخی از موارد، از طرف حکومت ها و ساختارهای سیاسی مبتنی بر دین، رصد می شوند تا معلوم شود که معنویت در زندگی آنان تا چه اندازه رسوخ کرده و چه نوع معنویتی و با چه تعریفی مد نظر آنهاست. پژوهش کنونی به دنبال مطالعه پدیدارنگارانه تجربیات و دیدگاه های دانشجویان از مفهوم معنویت (چیستی و چگونگی، امکان آموزش پذیری آن و همچنین ابعاد رفتاری یک فرد معنوی) است. میدان پژوهش، دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان است و مشارکت کنندگان 10 نفر از دانشجویان اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر ملاک انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز مصاحبه نیمه ساختارمند و عمیق است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج، داده ها در چهار طبقه توصیفی ابعاد معنویت، آموزش پذیری معنویت، عوامل تاثیرگذار بر آموزش معنویت و همچنین ویژگی های افراد معنوی دسته بندی شده اند. براساس انگاره ها و تجارب دانشجویان، آمیخته بودن با انسانیت، هم مسیری با عقل و منطق، فطری بودن و فرامادی بودن از جمله ابعاد معنویت است. همچنین خانواده، فرد، سیستم آموزشی و گروه دوستان نقش زیادی در شکل دادن به ابعاد معنویت در نزد افراد دارد.
کلید واژگان: معنویت, پدیدارنگاری, تجربیات معنوی, دانشجو, ابعاد معنویتStrategy for Culture, Volume:14 Issue: 56, 2022, PP 183 -213Concepts of spirituality and spiritual development in both religious and secular views have been studied by Humanities researchers. A significant amount of research relevant to both adults and teenagers, but recently spirituality and spiritual development of young children have been studying. What is important in this context, looking at the audience (people) to the subject of spirituality and that is what he sees in spirituality. In the 21st century, young people greatly monitored from religious institutions, as well as some of the government and religion-based political structures. Current research is the phenomenography study to survey the experiences and a perspective of students about the concept of spirituality (what, and how, it is possible education and spiritual aspects of a person's behavior). The populations of this research are graduate students the University of Kurdistan. Researchers selected some of this student by Criterion Sampling and try to explore the spirituality from their point of views based on their experience. Semi-structured interviews have been used to collecting of data. Based on the results four categories have given in: aspects of spirituality, the ability of spiritual education, factors affecting education, spirituality and spiritual characteristics of individuals classified.
Keywords: Spirituality, phenomenography, spiritual experiences, postgraduate students -
چند صباحی است که بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران مدیریت استراتژیک دریافته اند که حدود 70 تا 90 درصد استراتژی های تدوین شده، عملا یا اجرا نمی شوند و یا اجرای آن ها به کلی با برنامه تدوین شده تفاوت دارد. از یک سو، این مسیله در نظام آموزشی که با سازوکاری حساس روبه رو است از اهمیت بیشتری برخوردار است. درنتیجه، پرداختن به موانع اجرای استراتژی ها به موجی فکری تبدیل شده است. از دیگر سو، با توجه به وابستگی طبقه های اجتماعی ایران به نهادهای دولتی، تنها با شناسایی موانع اجرای استراتژی در سازمان های دولتی است که می توان، درکی از شیوه اجرای استراتژی در نظام آموزشی ایران به دست آورد. پژوهش حاضر بر آن بود تا با تکیه بر سنتزپژوهی همه پژوهش های انجام شده در ایران، موانع اجرای استراتژی ها در سازمان های دولتی را شناسایی کند. برای دست یافتن به این هدف، با مراجعه به مهم ترین پایگاه های داده ای فارسی، 40 مقاله دریافت و با تکیه بر روش کاسپ، اعتباریابی شدند. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل محتوای قیاسی و استقرایی به صورت هم زمان استفاده شد. درمجموع، 291 مانع از پژوهش های مختلف استخراج شدند که به 12 مانع فرعی، 4 مانع اصلی و 2 مضمون نهایی تقسیم شدند. یافته ها نشان داد که نه تنها بیشتر موانع به اجرای استراتژی برمی گردند، بلکه محتوای موانع نیز گوناگون و متنوع بوده اند. چنین یافته ای نشان از آن دارد چرخه استراتژیک در سازمان های دولتی ره به سوی چرخه شوم روزمرگی برده اند.کلید واژگان: موانع اجرای استراتژی, موانع مدیریت استراتژیک, مشکلات اجرای راهبردها, موانع اجرای مدیریت استراتژیکIt has been a long time which many experts of strategic management have found that about 50 to 90 percent of the formulated strategies either not implemented at all, or their implementation have poor results. As a result, a wave of researches has examined the obstacles to strategy implementation. The present research aimed to integrate the obstacles of the strategic implementation in Iranian government organizations into cohesive set. The research strategy was research synthesis. By referring to the most important databases in Iran, 40 articles were received and validated through CASP method. To analyze the data, inductive and deductive content analysis were conducted simultaneously. A total of 291 different obstacles were identified which were divided into 12 sub-obstacles, 4 main obstacles, and 2 themes. The results showed that although the obstacles were numerous and diverse but most of them are related to the implementation of strategies. In addition, over the years of the study and research on the strategic implementation obstacles, the obstacles have not diminished in terms of quantity and diversity. This phenomenon indicated that there has not been long-term orientation to address and solve the obstacles. As a result, the theory of short-term society, which is used to describe Iranian society, represents the phenomenon.Keywords: Strategy implementation barriers, Strategic management obstacles, Strategy implementation problems
-
مقدمه
در سال های اخیر، آموزش عالی با سه تغییر عمده پارادایمی "توسعه یادگیری مادام العمر"، "دموکراتیز کردن دانش" و "توسعه جامعه جهانی دانش" مواجه شده است. هدف از انجام این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی ابزار ارزیابی عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایندهای یاددهی- یادگیری پایدار در موسسات دانشگاهی دولتی و غیردولتی است.
روش هاروش پژوهش، آمیخته اکتشافی است که به شیوه پیاپی در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 17 نفر از اساتید صاحب نظر و متخصصین آموزش عالی استفاده شد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوای استقرایی بود. در راستای اعتباربخشی یافته ها از دو راهبرد تحلیل و بازبینی توسط مشارکت کنندگان و توسط همکاران استفاده شد. روش پژوهش در بخش کمی توصیفی- پیمایشی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته و شامل 3 خرده مقیاس و محتوای آن برگرفته از داده های بخش کیفی بود. جامعه آماری 322 نفر از اعضای هییت علمی دانشگاه های دولتی و غیردولتی بودند که براساس فرمول کوکران انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هانتایج تحلیل داده ها در فرایند کدگذاری، به شناسایی 75 کد باز منجر شد که در نهایت در قالب 22 مقوله محوری و 3 کد انتخابی (دانشجویان، برنامه درسی و آموزشی، اساتید) دسته بندی شد. در بخش کمی، نتایج نشان داد که الگوی مورد نظر از اعتبار کافی و مناسبی جهت شناسایی مولفه های پداگوژی پایدار برخوردار می باشد. همچنین نتایج بخش کمی بیانگر آن بود که به طورکلی وضعیت موجود شاخص ها در دانشگاه های دولتی (2/99) به طور معنی داری بالاتر از دانشگاه های غیردولتی (2/88) است (0/05>t=4/11, P).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصل از مطالعه، می توان بیان کرد که دانشگاه ها برای حفظ و ثبات خود در شرایط کنونی بایست به سمت پایداری پیش روند. بر این اساس یکی از شاخص های اصلی دانشگاهی پایدار، پداگوژی پایداری است که دارای راهبرد و استراتژی پایدار، دید فراکنشی نسبت به برنامه درسی، پرورش دانشجویانی خلاق و هوشمند و اساتیدی به روز و دارای هویت آکادمیک بوده که همواره در صدد تقویت هویت شهروندان حرفه ای درکمک به جامعه پایدار و پیشگام است. بنابراین یافته های این پژوهش می تواند در راستای غنای هرچه بیشتر فرایندهای یاد دهی- یادگیری پایدار مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: آموزش عالی, یاددهی- یادگیری, پایداری, پداگوژیIntroductionIn recent years, higher education has faced three major paradigm shifts: "Development of lifelong learning", "Democratization of knowledge" and "Development of the global knowledge community". This study aims to design and validate a evaluating mechanism for the pedagogical elements and dimensions in sustainable teaching-learning processes in both public and private academic institutions.
MethodsThis is an explanatory mixed method research design that has been done sequentially in two parts, qualitative and quantitative. In the qualitative section, data was collected via semi-structured interviews. Participants including 17 experts and higher education specialists who were selected by purposive sampling method. In this section, inductive content analysis method was applied for data analysis and findings was validated by participants and colleagues. The model of the quantitative section was descriptive-survey. For this 322 faculty members in public and private universities were selected based on the Cochran's estimation for formulating sample size. A researcher- made questionnaire including 3 subscales was used for data collection respectively. Data was analyzed using SPSS and AMOS software.
ResultThe results of data analysis in the coding process led to the identification of 75 open codes, which were finally classified into 22 core categories and 3 selected codes (students, curriculum, professors). In quantitative part, findings showed that it is sufficiently and appropriately could identify the components of sustainable pedagogy. The findings also showed that the current status of relevant indicators in public universities (2.99) is significantly higher than private universities (2.88) (p <0.05: t = 4.11).
ConclusionAccording to the results of the study, it can be expressed, universities should move towards sustainability in order to maintain their stability in the current situation. Accordingly, one of the main indicators of a sustainable university is sustainable pedagogy, which has a sustainable strategy and a multifaceted view of the curriculum and emphasizes on nurturing creative and intelligent students and up-to-date professors, and an academic identity that always seeks to strengthen the identity of professional citizens who could help a stable and pioneering society. Therefore, the findings of this study can be used in order to enrich the teaching-learning processes as much as possible.
Keywords: Higher Education, Teaching-learning, Sustainability, Pedagogy -
هدف
پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین هوش اجتماعی و کمک خواهی تحصیلی با فرسودگی تحصیلی با میانجگری ویژگی شخصیت برونگرایی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سنندج است.
روشبدین سان، از روش توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سنندج دانشکده پرستاری و مامایی (اتاق عمل، پرستاری، مامایی) به تعداد 400 نفر بودند که با استفاده از روش برآورد حجم نمونه ی کوکران، تعداد 198 نفر از آن ها تعیین و با تکیه بر روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از چهار پرسشنامه استاندارد که شامل پرسشنامه هوش اجتماعی (سیلورا و همکاران، 2001)، کمک خواهی تحصیلی (قدم پور و سرمد، 1385)، فرسودگی تحصیلی (برسو و همکاران، 1997) و پرسشنامه ویژگی های شخصیت برونگرایی (مک کرا و کاستا،1987) بود، استفاده شد. داده های پژوهش نیز با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند.
یافته هایافته های این پژوهش نشان داد که هوش اجتماعی با ضریب 0.38 و کمک خواهی تحصیلی با ضریب 0.83، هم به صورت مستقیم و هم با نقش میانجی گری شخصیت برون گرایی می توانند فرسودگی تحصیلی را تبیین کنند.
نتیجه گیریدر مجموع، باید اذعان داشت که اگرچه، پژوهش ها اغلب، فرسودگی تحصیلی را به عنوان آسیبی تحصیلی و روانشناختی ارزیابی می کنند اما یافته های این پژوهش نشان داد که با استفاده از تدابیری ازجمله بهبود وضعیت هوش اجتماعی و یا ارتقای کمک خواهی تحصیلی می توان فرسودگی تحصیلی را کاهش داد.
کلید واژگان: هوش اجتماعی, کمک خواهی, فرسودگی تحصیلیObjectiveThe purpose of the present study is survey of relationship between student’s social intelligence and academic help seeking with academic burnout by use of extraversion character as mediator variable in students of Sanandaj University of Medical Sciences.
MethodThe research methode is descriptive-survey and correlation method. Statistical population of this research included all of the students of Nursing and Midwife Faculty (Surgery room, Nursing, Midwife) in 94-95 that the participants were four hundred. About 198 of the participants were selected by determining the sample size with Cochrane method, also the sampling method was used in this research proportional sampling. The instruments in this study including: four social intelligence’s questionnaire, help seeking, academic burnout, and Neo’s extraversion property. For analyzing the data, the structural equation modeling approach was used by using Amos software 18 editions, SPSS, and LISREL (version8/54).
ResultsThe most findings of the research were social intelligence with %38 coefficient and help seeking with %83 coefficient. They can directly explain academic burnout and indirectly the mediator of extraversion property.
Conclusiongenerally, previous studies have evaluated scientific research as academic and psychological harms, but this study showed that it can be used to improve or improve the status of social intelligence. academic help seeking can reduce academic burnout.
Keywords: Social intelligence, academic help seeking, academic burnout -
یکی از زمینه های سیاست گذاری و برنامه ریزی در نظام آموزش عالی، توسعه دیپلماسی دانش در بستر بین المللی شدن نظام دانشگاهی است. هدف این پژوهش ارایه الگویی بر پایه دیدگاه ها و تجربیات اساتید درباره زمینه های به کارگیری دیپلماسی دانش در مطالعات آموزشی به عنوان دانشی بین رشته ای برای برقراری ارتباط و تبادل علمی در دانشگاه ها است تا روشن شود مفهوم دیپلماسی دانش با بهره گیری از ظرفیت دانش بین رشته ای در برنامه های آموزشی دانشگاهی چگونه می تواند به توسعه علمی نظام آموزش عالی ایران کمک کند. رویکرد این پژوهش از نوع کیفی و بر اساس راهبرد نظریه داده بنیاد نظام مند است. میدان پژوهش دربرگیرنده اساتید حوزه مطالعات آموزشی در دانشگاه های استان کردستان بود که 14 مشارکت کننده با نمونه گیری نظری انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق ساختارمند قرار گرفتند. داده های مصاحبه ها از طریق نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا 2020 کدگذاری و مدل سازی شدند. بر اساس یافته ها، پدیده مرکزی دیپلماسی دانش بین رشته ای مطالعات آموزشی در بین المللی شدن دانشگاه ایرانی بر اساس علل اثرگذار (مسایل زبانی در آموزش و پژوهش بین المللی؛ و دانش محتوای درسی و آموزشی دانشگاه های کشور)؛ عوامل مداخله گر (تصمیم گیری در نظام سیاست گذاری دانشگاهی؛ توسعه ارتباطات و آموزش های مجازی؛ و ساختار قدرت علمی اجرایی و اختیارات دانشگاهی)؛ زمینه ها (رویکرد تولید علم و پژوهش دانشگاهی؛ توسعه کیفی، رقابت پذیری و اعتبار دانشگاهی؛ و تنوع بخشی به نیازهای فرهنگی و اجتماعی)؛ راهبردها (توسعه دیپلماسی دانش میان رشته ای؛ مبادلات علمی انفرادی و دانشگاهی؛ و مطالعات آموزشی تطبیقی با سایر کشورها)؛ و پیامدها (دستیابی به مرجعیت علم دانشگاهی، بازسازی دانش محتوای میان رشته ای؛ و آشنایی با تجربیات روابط منطقه ای و بین المللی)؛ قابل تفسیر است.
کلید واژگان: آموزش عالی, الگوی توسعه, بین المللی شدن, دیپلماسی دانش, مطالعات آموزشیThe aim of this study is to provide a model based on the views and experiences of Faculty members on the fields of Knowledge Diplomacy application in educational studies as an interdisciplinary knowledge for communication and scientific exchange in universities to help the Scientific development of Iranian higher education system by using the capacity of interdisciplinary knowledge in the university educational programs. The approach of this research is qualitative and based on the strategy of Systematic Grounded Theory. The research scope included Faculty members in the field of educational studies at the universities of Kurdistan province, and 14 participants were selected through theoretical sampling and they interviewed by in depth and semi-structured interviews. The interview data were coded and modeled through the Maxqda 2020 qualitative data analysis software. Based on the findings, the central phenomenon of Interdisciplinary Knowledge Diplomacy in the internationalization of an Iranian University is based on causal conditions (linguistic issues in international education and research; and weakness of knowledge of educational and curriculum content of Iranian universities); Intervening conditions (decision-making in the academic policy-making system; promoting the development of communication and virtual education; and the structure of scientific-executive power and academic authorities); contexts (science production and research approach; qualitative development, competitiveness and academic prestige; and diversify cultural and social needs); strategies (development of Interdisciplinary diplomacy; Individual and academic science exchanges; and comparative educational studies with other countries) and consequences (achieving academic science authority, reconstruction of Interdisciplinary content knowledge, and familiarity with regional and International relations experiences).
Keywords: Higher Education, Development Model, internationalization, Knowledge Diplomacy, Educational Studies -
هدف این پژوهش مطالعه و شناسایی ابعاد و مولفه های فساد آکادمیک در آموزش عالی ایران است. رویکرد پژوهش از نوع آمیخته است که از طرح اکتشافی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی از روش تحقیق نظریه داده بنیاد بهره گرفته شد. میدان تحقیق در این بخش شامل اساتید حوزه آموزش عالی در دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، صنعتی امیرکبیر، کردستان و دانشگاه سمنان بودند که از این میان با استفاده از روش نمونه گیری نظری، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب و داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و منتخب و با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مضامین و مقوله های مربوط ابعاد مفهومی فساد آکادمیک عبارت از ابعاد ساختاری؛ ابعاد غیرساختاری- علمی می باشند. همچنین مقوله های اصلی فساد آکادمیک در بعد شرایط علی؛ شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر ترسیم و در نهایت، پیامدهای حاصله هم استخراج گردید. بخش کمی با استفاده از روش توصیفی و با بهره گیری از پیمایش انجام شد. جامعه آماری شامل اساتید و صاحبنظران در دانشگاه ه های مذکور بودند که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای،انتخاب و پرسشنامه ها به صورت کاملا تصادفی در بین خوشه های منتخب اجرا شد. نتایج نشان می دهد که در بعد ساختاری- اداری، عامل توسعه کمی آموزش عالی با میانگین (4.0489) بیشترین اهمیت را دارند و در بعد غیرساختاری- علمی، سرقت ادبی با میانگین (4.0326)؛ بیشترین نوع فساد علمی و جعل با میانگین (3.6304) کمترین نوع از این گونه است. همچنین در بین عوامل علی، مکانیسم های تولید علم با میانگین (15.7011) ؛ در عوامل زمینه ای، آموزش عالی توده ای و مدرک گرایی با میانگین (15.7880) و در بین عوامل مداخله گر، ساختارهای معیوب و فساد اداری در بخشی ازبدنه اجرایی با میانگین (11.6739) بیشترین اهمیت را دارند.
کلید واژگان: نظام آموزش عالی, فساد آکادمیک, ابعاد و مولفه ها, تحقیق آمیختهThe purpose of study is survey to identify the dimensions and components of academic corruption in Iranian higher education. The research approach is heuristic mixed method. In the qualitative part, the Grounded Theory(GT) method was used. The participants in this section consisted of 20 professors of higher education in Tehran, Allameh Tabataba'i, Amirkabir University of Technology, Kurdistan and Semnan Universities of which selected through theoretical sampling method and data were collected using the Semi-structured interviews. Data were analyzed using open, axial and selective coding methods using MAXQDA qualitative analysis software. The results show that the concepts and categories related to the conceptual dimensions of academic corruption are structural, non-structural, and scientific. Also, the main categories of academic corruption were drawn in terms of causal, contextual, and confounding conditions, and finally, the resulting outcomes. The quantitative part was done by descriptive method and using survey. In the quantitative part, after designing the questionnaire tool based on the findings of the first part, data were tested for normality and confirmatory factor analysis was used for validity of the questionnaire, which was done for the concept of corruption; factors affecting academic corruption and its consequences. Then, using the Chi-square method and Friedman analysis, the dimensions, factors, and consequences of academic corruption were examined. The results show that in the structural-administrative dimension, the most important factor is the quantitative development of higher education with a mean (4.0489), and in the non-structural dimension, literacy with a mean (4.0326) is the most important; Is the least common of these species. Also among the causal factors are the mechanisms of production of science with a mean (15.7011); in the underlying factors, the mass higher education and the Credentialism with a mean (15.7880); Average (11.6739) is the most important.
Keywords: Higher Education System, Academic Corruption, Dimensions, Components, Mixed method Research -
مقدمه
امروزه، مسله فساد به یک مسیله کاملا جدی در سیستم آموزش عالی تبدیل شده است و بنابراین، تحقیقات مختلف این موضوع را بررسی کرده اند. اما آنچه در این مطالعات مشاهده می شود این است که تعریف مشخص و قابل قبولی از شاخص ها و مولفه های فساد آکادمیک در بین محققان وجود ندارد. این مسئله تا آنجا پیش رفته است که حتی تعریف فساد به بستر اجتماعی و فرهنگی خاصی بستگی دارد. بنابراین ، تهیه پرسشنامه برای اندازه گیری فساد دانشگاهی در ایران با توجه به زمینه آن ضروری به نظر می رسید .
هدفهدف از انجام این پژوهش، تعیین عامل های پرسشنامه فساد اکادمیک در آموزش عالی در میان صاحب نظران و اساتید بود. این پژوهش در میان اعضای هییت علمی دانشگاه تهران (تهران دانشکده علوم تربیتی و علوم پایه)، دانشگاه علامه (دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی- علوم اجتماعی)، دانشگاه صنعتی امیر کبیر(مهندسی برق و مهندسی پزشکی)، دانشگاه سمنان (دانشکده علوم انسانی و روانشناسی تربیتی)، دانشگاه کردستان (دانشکده علوم انسانی و علوم پایه)، انجام گرفت. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر حاضر، همبستگی از نوع تحلیل عاملی بود، جامعه تحقیق 420 عضو هییت علمی بودند که برای انجام پژوهش تعداد 200 نفر استاد، از میان اساتید هیات علمی دانشکده ها با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پرسشنامه فساد آکادمیک را تکمیل نمودند روش جمع آوری اطلاعات در تحقیق ، مطالعه میدانی بود. یعنی ، پرسشنامه های مورد استفاده بین اعضای هییت علمی توزیع شده و پس از تکمیل و برگرداندن پرسشنامه ها ، اطلاعات لازم از آن استخراج شده است. ابزار اندازه گیری در مطالعه حاضر پرسشنامه محقق ساخته فساد آکادمیک بود. سوالات پرسشنامه در پنج دامنه 1 (کاملا مخالف) تا 5 (کاملا موافق) طراحی شده اند. پرسشنامه به 5 استاد و کارشناس آموزش عالی داده شد و آنها روایی محتوای پرسشنامه و مناسب بودن موارد پرسشنامه را تایید کردند. سپس پرسشنامه روی 30 نفر نمونه آزمایش شد و مشکلات مربوط به پرسشنامه حل شد.
یافته هاتحلیل عاملی به روش تحلیل مولفه های اصلی و چرخش متعامد(واریماکس) 4 عامل آموزشی، پژوهشی، ارتباطی، اداری - مدیریتی را نشان داد. ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس 90/0. و برای عامل های 4 گانه به ترتیب 82/0 و 79/0، 89/0، 72/0 محاسبه شد. به علاه، تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از شاخص های برازش در 4 عامل مورد تایید قرار داده است.
نتیجه گیرییافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مولفه های فساد آکادمیک را در چهار عامل، فساد آموزشی، فساد پژوهشی، فساد ارتباطی و فساد اداری - مدیریتی می توان نشان داد در نهایت این مقیاس فساد آکادمیک را می توان به عنوان یک ابزار روا و پایا در اندازه گیری فساد آگادمیک جامعه آموزش عالی استفاده کرد.
کلید واژگان: ساختار عاملی, فساد آکادمیک, آموزش عالیIntroductionToday, corruption has become a serious issue in the higher education system, and thus different researches have studied the issue. But what can be seen in these studies is that there is a lack of clear and acceptable definition of indicators and components of academic corruption among researchers. This issue has gone so far that even the definition of corruption depends on the social and cultural context. Thus, it seemed necessary to design a questionnaire to measure university corruption in Iran according to its context.
ObjectiveThe purpose of this study was to determine the components of the Academic Corruption Questionnaire in the faculty members of Iranian higher education. In addition, the current research sought to assess the validity and reliability of the university corruption scale.
MethodThe method of the present study was correlation research based on factor analysis. The population of the study included faculty members of the University of Tehran (Faculties of Educational Sciences and Basic Sciences), Allameh Tabataba’i University (Faculties of Psychology and Educational Sciences and Social Sciences), Amirkabir University of Technology (Electrical Engineering and Medical Engineering), Semnan University (Faculty of Humanities and Psychology Educational) and University of Kurdistan (Faculties of Humanities and Basic Sciences). In total, the research population was 420 faculty members. By using stratified random sampling method, a total of 200 faculty members were selected as the sample based on the Cochran's formula. The method of data collection in the research was field study. Namely, the questionnaires used were distributed among the faculty members and after completing and returning the questionnaires, the necessary data were extracted from them. The measurement tool in the present study was a researcher-made academic corruption questionnaire. The questions were designed in five ranges 1 (strongly disagree) to 5 (strongly agree). The questionnaire was given to 5 professors and experts of higher education, and they confirmed the content validity of the questionnaire and the appropriateness of the questionnaire items. Then the questionnaire was tested on 30 sample people and the problems related to translation were solved. In this study, Cronbach's alpha coefficient in the initial implementation was 0.90.
FindingsFactor analysis by principal component analysis and orthogonal rotation (varimax) was conducted and the analysis showed 4 dimensions included educational, research, communication and administrative-managerial factors. A total Cronbach's alpha coefficient was 0.88. And for other factors were calculated 0.82, 0.79, 0.89 and 0.72, respectively. In addition, confirmatory factor analysis using fit indices in 4 factors has been confirmed. Finally, this scale of academic corruption can be used as a valid and reliable tool in measuring the academic corruption of the higher education community.
ResultsFindings from exploratory factor analysis showed that all items of academic corruption are loaded in four components: academic corruption, educational corruption, research corruption, communication corruption and managerial-administrative corruption. The analysis of the materials showed that this scale has appropriate psychometric properties and all its materials effectively participate in the academic corruption scale.
Keywords: Factor analysis, Academic corruption, Higher Education -
زمینه و هدف
تفکر انتقادی به عنوان یکی از برترین مهارت های که دانش آموزان برای زندگی در خارج از مدرسه به آن نیاز دارند شناخته می شود. هدف از این پژوهش، تدوین استراتژی های آموزشی برای توسعه تفکر انتقادی در برنامه درسی دوره اول متوسطه در کرمانشاه است.
روشروش انجام این مطالعه به صورت آمیخته اکتشافی و در دو فاز کیفی و کمی انجام شد. در مرحله کیفی پژوهش، از روش زمینه ای به جمع آوری داده ها پرداخته شد. در مرحله کمی، بر مبنای یافته های حاصل از مرحله کیفی، پرسش نامه ای حاوی 80 سوال طراحی شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل12 نفر از خبرگان و متخصصان برنامه ریزی درسی دانشگاه کرمانشاه (دولتی، آزاد، فرهنگیان) که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی نیز جامعه آماری عبارت بود از دبیران و معلمان شهر کرمانشاه در مقعط اول متوسطه که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 320 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار مطالعه در بخش کیفی تکنیک مصاحبه نیمه ساختارمند بود و در بخش کمی نیز پرسش نامه محقق ساخته بود. روایی صوریی و محتوایی این ابزار به وسیله 4 نفر از متخصصان مربوطه تایید شد، پایایی ابزار به وسیله یک پری تست روی نمونه 30 نفری 93/0 محاسبه گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل محتوا و در بخش کمی نیز روش های آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل عاملی تاییدی به کمک نرم افزار SPSS 18 و لیزرل بود.
یافته ها:
در بخش کیفی14 کد، 3 ملاک شناسایی شد. در بخش کمی مقدار CMIN/DF محاسبه شده برابر 143/2 همچنین، مقدار RMSEA برابر 026/0 شد. میزان شاخص های (GFI)، (AGFI)، (CFI)، (NNFI)، (TLI)، (IFI) و (RFI) نیز در مدل حاضر بالاتر از 90/0 هستند. داده های این پژوهش با ساختار عاملی این مقیاس، برازش مناسبی دارد.
نتیجه گیری:
پرورش مهارت های تفکر انتقادی به عنوان یکی از اهداف اصلی و غایی نظام آموزشی است و جز از طریق استراتژی و برنامه راهبردی برنامه های درسی در تفکر انتقادی امکان پذیر نیست. مهم ترین استراتژی های اثرگذار جهت پرورش مهارت های تفکر نقادانه شامل؛ پرسش و پاسخ، روش مشارکتی، آموزش نحوه و تفکر و اندیشیدن، داستان پردازی، ایفای نقش و راهبردهای فراشناختی بودند.
کلید واژگان: تفکر انتقادی, استراتژی, برنامه درسی دوره اول متوسطهBackground and AimsCritical thinking is recognized as one of the best skills that students need to live outside of school. The purpose of this study is to develop educational strategies for the development of critical thinking in the curriculum of the first secondary school in Kermanshah.
MethodThe method of this study was exploratory in two phases: qualitative and quantitative. In the qualitative stage of the research, data collection method was used. In the quantitative stage, a questionnaire containing 80 questions was designed based on the findings of the qualitative stage. The statistical population in the qualitative part includes 12 experts and specialists in curriculum planning of Kermanshah University (government, free, cultural) who were selected by purposive sampling method and in the quantitative part was the statistical population of teachers in Kermanshah in the first year of high school Using available sampling method, 320 people were selected as the sample size. The study tool was a semi-structured interview technique in the qualitative part and a researcher-made questionnaire in the quantitative part. The face and content validity of this tool was confirmed by 4 relevant experts. The reliability of the tool was calculated by a pre-test on a sample of 30 people to be 0.93. The data analysis method in the qualitative part was content analysis and in the quantitative part were descriptive and inferential statistics and confirmatory factor analysis using SPSS 18 and LISREL software.
FindingsIn the qualitative section of 14 codes, 3 criteria were identified. In the quantitative part, the calculated CMIN / DF value was 2.143. Also, the RMSEA value was 0.026. Indicators (GFI), (AGFI), (CFI), (NNFI), (TLI), (IFI) and (RFI) are also higher than 0.90 in the present model. The data of this study have a good fit with the factor structure of this scale.
ConclusionTherefore, developing critical thinking skills is one of the main and ultimate goals of the educational system and is not possible except through the strategy and strategic plan of curricula in critical thinking. The most important effective strategies for developing critical thinking skills include; Questions and answers were participatory methods, teaching how to think and reason, storytelling, role-playing and metacognitive strategies.
Keywords: Critical thinking, strategy, junior high school curriculum -
هدف
پژوهش حاضر باهدف اعتبار یابی شاخص های سنجش ادراک نابرابری شغلی در بین معلمان تهیه شده است.
روش پژوهشپژوهش حاضر یک پژوهش بنیادی با رویکرد کمی است، برای اعتبار شناسایی شده کلیه ی معلمان شاغل به تحصیلی در منطقه2شهر سنندج در سال تحصیلی 97-96 با جمعیت 2000 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. در ادامه با تحلیل محتوای مبانی نظری و پیشینه پژوهش و دیدگاه متخصصان، شاخص ها و نشانگرهای ادراک نابرابری شغلی معلمان پس از تحلیل عاملی اکتشافی، روایی سنجی و حذف گویه های ضعیف تر (CVR) شناسایی شدند. مشارکت کنندگان در پژوهش به کمک جدول مورگان شامل 338 نفر از معلمان با روش تصادفی ساده تعیین شده و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. پایایی سوالات با آزمون آلفای کرونباخ برای کل مولفه ها مقدار 84/0 به دست آمد. آزمون مقدار مقادیر داده ها با تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد شاخص های ادراک نابرابری شغلی در بین معلمان عبارت اند از وضعیت حقوق و مزایای شغلی با 8 گویه ، وضعیت ارتقاء شغلی با 9 گویه، محدودیت های جنسیتی-سنی-جسمی با 11 گویه ، و نهایتا مسئولیت و نقش سازمانی با 13 گویه.
نتیجه گیریاین نتایج نشان می دهد که جهت سنجش ادراک مبنی بر نابرابری شغلی می توان از مولفه های تایید شده در این پژوهش بهره گرفت.
کلید واژگان: شاخص ها, اعتبار یابی, ادراک نابرابری, معلمان شاغلObjectiveThe current study was carried out to validate the indexes for measuring the perception of job inequality among teachers.
MethodsThe present study is a basic research with a quantitative approach. For the identified validity, all teachers working in education in District 2 of Sanandaj city in the academic year of 1996-97 with a population of 2000 people were selected as the statistical population. Then, by analyzing the content of the theoretical foundations and research background and the experts’ views, the indexes and indicators of teachers' perceptions of job inequality after exploratory factor analysis, validation and elimination of weaker items (CVR) were identified. Participants in the study were selected using a Morgan table consisting of 338 teachers using a simple random method and responded to the research tool. The reliability of the questions was 0.84 with Cronbach’s alpha test for all components. Data value test was performed by exploratory and confirmatory factor analysis
ResultsThe results showed that the indexes of perception of job inequality among teachers are the status of salaries and job benefits with 8 items, job promotion status with 9 items, gender-age-physical limitations with 11 items, and finally organizational accountability and role with 13 items.
ConclusionThese results show that the components approved in this study can be used to measure the perception of job inequality
Keywords: Indicators, Validation, perception of inequality, employed teachers -
اعضای هییت علمی دانشگاه نقشی اساسی در ارتقای کیفیت آموزش عالی و تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد موردنیاز جامعه و ایجاد بینش در آنان دارند؛ ازاین رو توجه به هویت حرفه ای آنان و تلاش برای شناخت عوامل توسعه هویت حرفه ای، از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل مهم در فرایند تشکیل و توسعه هویت حرفه ای آنان بود. روش تحقیق کیفی و راهبرد پدیدارشناسی و جامعه پژوهش استادان دانشگاه کردستان بود. روش نمونه گیری هدفمند بود و حجم نمونه با توجه به اشباع نظرات به 14 نفر رسید. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. نتیجه تحلیل استخراج پنج مضمون اصلی: 1- خلق و تاثیرگذاری، 2- تدریس اثربخش، 3- توجه به محیط، 4- مخاطب طبقه بندی شده و 5- هماهنگی سازمانی، از تجارب استادان بود. این مضامین بیانگر عمق تجارب استادان دانشگاه در ارتباط با موارد مهم در تشکیل هویت حرفه ای بودند و میزان توسعه این موارد معیار موفقیت کاری و حرفه ای آنان بود، توجه به یافته های این پژوهش می تواند به موسسات آموزش عالی بینشی ارایه دهد تا با شناخت بیشتر هویت حرفه ای استادان و ایجاد زمینه برای تقویت موارد بااهمیت در تشکیل و توسعه آن و درنتیجه در تربیت نیروی انسانی کیفی و کارآمد، اثربخش تر عمل کنند.
کلید واژگان: اعضای هیئت علمی, پدیدارشناسی, توسعه هویت حرفه ای, هویت حرفه ای, هویت حرفه ای استادانKarafan, Volume:17 Issue: 51, 2021, PP 13 -25The faculty members of the universities have a key role in training the professional and efficient human resources needed by the society and creating insight in them, so it is very important to pay attention to their professional identity. The present study sought to identify important factors in the process of formation and development of their professional identity by studying the lived experience of faculty members and used qualitative research method and phenomenological strategy. Study population was faculties of Kurdistan University who were selected by purposive sampling method and the sample size reached 14 people due to saturation of opinions. The data collection tool was a semi-structured interview and using the data coding, the relevant findings were categorized and placed in the main and sub-categories and themes. Data were analyzed by using the seven-step Colizzi method. The result of the analysis was the extraction of semantic units embedded in the experiences of faculty members that were important in the formation and development of their professional identity and included five main themes "creation and effectiveness", "effective teaching", "Attention to environment", "classified audience" and "organizational coordination". These topics expressed the depth of experiences of university professors in relation to the phenomenon of professional identity and the extent of development of these cases was a measure of their work success. Attention to the findings of this study can provide insights to higher education institutions to better understand professional identity of faculties and create the ground to strengthen the important issues in its formation and development and thus in training quality and efficient human resources to be more effective.
Keywords: Faculty Members, Phenomenology, Professional identity Professional identity of faculties
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.