به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حجت عنبرا

  • سید احسان رحمانی، حسن مروتی*، حجت عنبرا
    مقاله پژوهشی
    مقدمه
    آسپارتام از خانواده شیرین کننده های مصنوعی می باشد که به طور فزاینده ای در محصولات رژیمی، کم کالری،انواع غذاها، داروها و محصولات بهداشتی استفاده می شود. مطالعه ی حاضر به منظور ارزیابی اثرات آسپارتام بر روده ی کوچک موش انجام پذیرفت.
    روش ها
    در این مطالعه ی تجربی، 36 سر موش سفید کوچک آزمایشگاهی نر بالغ به صورت تصادفی به چهار گروه نه سری تقسیم شدند. سه گروه از گروه های فوق به ترتیب آسپارتام را به میزان 40، 80 و 160 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی از طریق گاواژ به مدت 90 روز دریافت نموده و همچنین گروه شاهد نیز در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های سرمی و بافتی جمع آوری و جهت بررسی های بیوشیمیایی، هیستومورفولوژی، هیستومورفومتری، هیستوشیمی و بیان ژن استفاده گردید.
    یافته ها
    در مطالعات هیستوشیمیایی، تغییر محسوسی در رابطه با میزان ترکیبات کربوهیدراتی مابین گروه ها دیده نشد ولی میزان بافت فیبروزی در گروه های دریافت کننده ی آسپارتام افزایش یافته بود. در بررسی های هیستومورفومتری روده کوچک، آسپارتام به میزان 80 و 160 میلی گرم بر کیلوگرم موجب کاهش معنی داری در پارامترهای هیستومورفومتریک نسبت به گروه شاهد شده بود. دریافت آسپارتام به صورت وابسته به دوز موجب تغییرات معنی داری در پارامترهای اکسیدانی نسبت به گروه شاهد گردید. همچنین بیان ژن Caspase-3 در گروه دریافت کننده ی آسپارتام به میزان 160 میلی گرم بر کیلوگرم، افزایش معنی داری را در مقایسه با گروه شاهد نشان داد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد آسپارتام به صورت وابسته به دوز می تواند موجب اثرات منفی بر هیستومورفولوژی، هیستومورفومتری، هیستوشیمی و پارامترهای اکسیدانی شده و بیان ژن Caspase-3 را در روده ی کوچک افزایش دهد.
    کلید واژگان: آسپارتام, روده ی کوچک, بافت شناسی, کاسپاز 3
    Seyed Ehsan Rahmani, Hassan Morovvati *, Hojat Anbara
    Background
    Aspartame is a member of the artificial sweetener family, which is increasingly used in diet products, low-calorie foods, and various types of foods, medications, and hygiene products. The present study was conducted to evaluate the effects of aspartame on the small intestine of mice.
    Methods
    In this experimental study, 36 adult male mice were randomly divided into four groups of nine each. Three groups received aspartame orally via gavage at doses of 40, 80, and 160 mg/kg.BW, respectively, for 90 days. Additionally, a control group was included. 24 hours after the last treatment, serum, and tissue samples were collected for biochemical, histomorphological, histomorphometrical, histochemical, and gene expression analyses.
    Findings
    Significant changes in carbohydrate compositions were not observed in the histochemical studies between the groups, but the amount of fibrous tissue increased in the groups receiving aspartame. In histomorphometric evaluations of the small intestine, aspartame at doses of 80 and 160 mg/kg. BW caused a significant reduction in histomorphometrical parameters compared to the control group. Aspartame administration dose-dependently led to significant changes in oxidative parameters compared to the control group. Additionally, the expression of the Caspase-3 gene showed a significant increase in the group receiving aspartame at a dose of 160 mg/kg. BW compared to the control group.
    Conclusion
    It seems that aspartame can cause negative effects on histomorphology, histomorphometry, histochemistry, and oxidative parameters in a dose-dependent manner and increases the expression of the Caspase-3 gene in the small intestine.
    Keywords: Aspartame, Small intestine, Histology, Caspase-3
  • حسن مروتی*، حجت عنبرا، فرشته مرشدی
    زمینه و هدف

    سرترالین ازجمله داروهای ضدافسردگی است که گزارش های بحث برانگیزی در رابطه با عوارض این دارو بر روی دستگاه تولید مثل وجود دارد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات محافظتی ویتامین E در برابر آسیب های ناشی از سرترالین بر دستگاه تناسلی موش نر انجام پذیرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، 40 سر موش نر بالغ به هشت گروه پنج تایی تقسیم شدند. چهار گروه از موش ها ویتامین E را به میزان 100 واحد بین المللی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی به مدت 42 روز دریافت نمودند. به سه گروه از گروه های فوق بعد از دریافت ویتامین E، سرترالین به میزان 5، 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی تجویز گردید. یک گروه به عنوان کنترل در نظر گرفته شده و سه گروه دیگر تنها سرترالین را به میزان 5، 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی دریافت نمودند. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های خونی و بافتی بیضه جمع آوری و جهت بررسی های بیوشیمیایی، هیستوشیمیایی، شاخص های اسپرماتوژنز و همچنین بیان ژن های Bcl-2، Caspase-3 و Hsp70-2 مورد استفاده قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان دهنده افزایش معنی دار سطح مالون دی آلدیید، نیتریک اکساید، بیان ژن های Caspase-3 و Hsp70-2 و کاهش معنی داری در شاخص های اسپرماتوژنز، سطح ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، تستوسترون و بیان ژن Bcl-2 در گروه دریافت کننده سرترالین به میزان 20 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن بود (0/05>P). پارامترهای ذکر شده در گروه هایی که همراه سرترالین ویتامین E را نیز دریافت کرده بودند، بهبود یافته بود.

    نتیجه گیری

    ویتامین E می تواند اثرات منفی بر پارامترهای بیوشیمیایی، هیستوشیمیایی، شاخص های اسپرماتوژنز و همچنین بیان ژن های Bcl-2، Caspase-3 و Hsp70-2 در بافت بیضه موش های دریافت کننده سرترالین را بهبود بخشد.

    کلید واژگان: سرترالین, ویتامین E, آپوپتوز, Bcl-2, Caspase-3, Hsp70-2
    Hassan Morovvati*, Hojat Anbara, Fereshteh Morshedi
    Background and Aim

    Sertraline is an antidepressant drug and many controversial reports have been presented on the complications of sertraline on the reproductive system. In this study we evaluated the protective effects of vitamin E against sertraline-induced damage to the reproductive system of male mice.

    Materials and Methods

    In this experimental study, 40 adult male mice were divided into 8 groups of 5. Four groups received 100 IU/kg.bw vitamin E by gavage for 42 days. One group was considered as control and three groups received just sertraline with doses of 5, 10 and 20 mg/kg.bw orally. 24 hours after the last treatment, testes tissue and blood samples were collected and sent for histochemical and biochemical studies, spermatogenic indices as well as measurement of the expressions of Bcl-2, Caspase-3 and Hsp70-2 genes.

    Results

    The results showed a significant increase in the level of malondialdehyde, nitric oxide and expression of Caspase-3 and Hsp70-2 genes. We also found a significant decrease in spermatogenesis indices, total antioxidant capacity, testosterone and Bcl-2 gene expression in the group receiving 20 mg/kg.bw sertraline (P<0.05). The above mentioned parameters were improved in the groups that received vitamin E along with sertraline.

    Conclusion

    Vitamin E can decrease the adverse effects of sertraline on biochemical and histochemical parameters, spermatogenic indices and can increase the expression of Bcl-2, Caspase-3 and Hsp70-2 genes in the testicular tissue of mice.

    Keywords: Sertraline, Vitamin E, Apoptosis, Bcl-2, Caspase-3, Hsp70-2
  • حسن مروتی*، فرشته مرشدی، حجت عنبرا، ملیکا سابقی

    سرترالین ازجمله داروهای ضدافسردگی می باشد که در رابطه با عوارض این دارو بر غدد فوق کلیوی اطلاعات زیادی در دسترس نیست.  مطالعه ی حاضر به منظور ارزیابی اثرات محافظتی ویتامین E در برابر آسیب های ناشی از سرترالین بر سرم و ساختار بافتی غدد فوق کلیوی در موش انجام پذیرفت.  40 سر موش نر بالغ به صورت تصادفی به هشت گروه پنج سری تقسیم شدند.  چهار گروه از موش ها ویتامین E را به میزان 100 واحد بین المللی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی به مدت 42 روز دریافت نمودند.  به سه گروه از گروه های فوق بعد از دریافت ویتامین E به ترتیب داروی سرترالین به میزان 5، 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی تجویز گردید.  سه گروه باقی مانده سرترالین را به میزان 5، 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن دریافت نمودند و یک گروه نیز به عنوان کنترل در نظر گرفته شد.  24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های خونی به منظور سنجش میزان MDA و TAC از طریق قلب جمع آوری گردیدند.  غدد فوق کلیوی از محوطه ی شکمی خارج و تغییرات هیستولوژی و هیستومورفومتری به وسیله ی میکروسکوپ نوری و دوربین دیجیتال مورد بررسی قرار گرفتند.  رنگ آمیزی های اختصاصی شامل تولوییدین بلو، پریودیک اسید شیف و تری کروم ماسون جهت مشخص کردن ماست سل ها، کربوهیدرات ها و میزان فیبروزی شدن در بافت غدد فوق کلیه انجام پذیرفت.  سرترالین به میزان 20 میلی گرم بر کیلوگرم باعث کاهش معنی داری در میزان TAC و افزایش معنی داری در قطر سلول های اسفنجی، میزان MDA و نیز ضخامت لایه های فاسیکولاتا و رتیکولاریس نسبت به گروه کنترل گردید.  در حالی که در ضخامت کپسول و لایه گلومرولوزا تغییرات معنی داری مشاهده نگردید.  در رنگ آمیزی های اختصاصی سرترالین باعث افزایش بافت فیبروزی شده ولی تغییر محسوسی در رابطه با میزان کربوهیدرات ها در بین گروه ها ایجاد نکرد.  تجویز ویتامین E به شکل قابل ملاحظه ای تغییرات مشاهده شده در فراسنجه های مذکور را بهبود بخشید.  چنین به نظر می رسد که ویتامین E با بهبود شاخص های بافتی و سرمی موجب کاهش سمیت سرترالین در غدد فوق کلیوی موش می گردد.

    کلید واژگان: ویتامین E, سرترالین, هیستوپاتولوژی, فوق کلیه, موش
    Hassan Morovvati *, Fereshte Morshedi, Hojat Anbara, Melika Sabeghi

    Sertraline is one of the antidepressants that little information about the side effects of this medication on the adrenal glands is available. The present study was conducted in order to evaluate the protective effects of vitamin E against sertraline-induced injuries on serum and tissue structure of adrenal glands in mice. 40 adult male mice were randomly divided into eight groups, each five. Four groups of mice received vitamin E at the dose of 100 IU/kg body weight orally for 42 days. Three groups of these, following the vitamin E administration, received sertraline at 5, 10 and 20 mg/kg body weight, respectively. The remaining three groups, received sertraline at 5, 10 and 20 mg/kg body weight. And one group was considered as the control. 24 hours after the last treatment, blood samples were collected to measure MDA and TAC levels from the heart. The adrenal glands were removed from the abdominal cavity and histological and histomorphometric changes were examined by light microscope and digital camera. Specific staining methods including toluidine blue for identifying mast cells, periodic acid-Schif to determine carbohydrates and masson's trichrome for determining fibrosis in adrenal tissue were performed. Sertraline at 20 mg/kg, significantly decreased in TAC level and significantly increased the sponge cell diameter, MDA level and thickness of fasciculata and reticularis zones compared to the control group. Although, no significant changes in the thickness of capsule and glomerulosa zone were observed. Specific staining showed that sertraline induced an increase in the fibrosis tissue, but did not change significantly the amount of carbohydrates between the groups. The administration of vitamin E markedly improved the changes observed in these parameters. It could be deduced that Vitamin E reduces the toxicity of sertraline in mice adrenal glands by improving tissue and serum indices.

    Keywords: Vitamin E, Sertraline, histopathology, Adrenal gland, Mice
  • حسن مروتی*، فرشته مرشدی، حجت عنبرا
    زمینه

    سرترالین از پرمصرف ترین داروهای ضدافسردگی در جهان می باشد که در ارتباط با عوارض این دارو بر دستگاه تولیدمثل اطلاعات زیادی در دسترس نیست. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات محافظتی ویتامین E در برابر آسیب های ناشی از سرترالین بر بافت بیضه موش سوری انجام پذیرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، 40 سر موش نر بالغ به هشت گروه پنج تایی تقسیم شدند. گروه اول کنترل که سرم فیزیولوژی را به مقدار 3/0 میلی لیتر به صورت خوراکی و روزانه دریافت کرد. گروه های دوم، سوم و چهارم سرترالین را به ترتیب به میزان 5، 10 و 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی و روزانه دریافت کردند. گروه پنجم، ویتامین E را به میزان 100 واحد بین المللی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی و روزانه دریافت نمود. گروه های ششم، هفتم و هشتم، سرترالین را به ترتیب به میزان 5، 10 و 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به همراه ویتامین E به میزان 100 واحد بین المللی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی و روزانه دریافت کردند. پس از 42 روز، نمونه های بافتی بیضه جمع آوری و جهت بررسی های هیستومورفولوژی، هیستومورفومتری و هیستوشیمیایی استفاده گردید. داده ها با نرم افزار SPSS ویرایش 19 به روش آنالیز واریانس یک طرفه و تست توکی و در سطح معنی داری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

     سرترالین موجب تغییرات مخرب هیستومورفولوژی و هیستوشیمیایی بافت بیضه و همچنین کاهش معنی دار قطر لوله های منی ساز، ارتفاع اپی تلیوم زایگر، تعداد اسپرماتوسیت ها، تعداد سلول های لیدیگ و سرتولی و نیز شاخص جانسن نسبت به گروه کنترل گردید (05/0>p). تجویز ویتامین E موجب بهبود وضعیت هیستومورفولوژی، هیستوشیمیایی و افزایش معنی دار مقادیر پارامترهای هیستومورفومتری نسبت به گروه های دریافت کننده سرترالین در بافت بیضه گردید (05/0>p).

    نتیجه گیری

    ویتامین E می تواند اثرات منفی بر پارامترهای هیستومورفولوژی، هیستومورفومتری و هیستوشیمیایی در بافت بیضه موش های دریافت کننده سرترالین را بهبود بخشد.

    کلید واژگان: سرترالین, ویتامین E, بافت بیضه, هیستومورفولوژی, هیستومورفومتری, هیستوشیمی
    Hassan Morovvati*, Fereshteh Morshedi, Hojat Anbara
    Background

    Sertraline is one of the most widely used antidepressants in the world. The present study was performed to evaluate the protective effects of vitamin E against sertraline-induced damage on testicular tissue in adult NMRI mice.

    Materials and Methods

    In this experimental study, 40 adult male NMRI mice were divided into eight groups of five. The first control group, received 0.3 ml of normal saline per day by gavage. The second, third and fourth groups received sertraline at 5, 10 and 20 mg/kg body weight per day by gavage,respectively. The fifth group received vitamin E at 100 international units per kg body weight per day by gavage. The sixth, seventh, and eighth groups received sertraline at 5, 10, and 20 mg/kg body weight, along with vitamin E at 100 international units per kg body weight per day by gavage, respectively. After 42 days of treatment, testicular specimens were collected and used for histomorphological, histomorphometrical and histochemical studies. The obtained data were analyzed in SPSS v. 19 using one-way Analysis of Variance (ANOVA) and Tukey’s test at the significance level of (p<0.05).

    Results

    Sertraline caused destructive histomorphological and histochemical changes in testicular tissue and also significantly decreased the diameter of the seminiferous tubules, the height of the germinal epithelium, the number of spermatocytes, the number of Leydig and Sertoli cells and the Johnsen’s score compared to the control group (p<0.05). Vitamin E administration improved the histomorphological, histochemical condition and significantly increased the histomorphometric parameters in testicular tissue (p<0.05).

    Conclusion

    Vitamin E can improve the adverse effects on histomorphological, histomorphometrical and histochemical parameters in the testicular tissue of mice receiving sertraline.

    Keywords: Sertraline, Vitamin E, Testicular tissue, Histomorphology, Histomorphometry, Histochemistry
  • محسن حسینی، حسن مروتی*، حجت عنبرا
    زمینه و هدف

    آسپارتام یک شیرین کننده مصنوعی و غیرمغذی است که به طور گسترده ای در محصولات رژیمی، کم کالری و همچنین در انواع غذاها، داروها و محصولات بهداشتی استفاده می شود. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات آسپارتام بر تخمدان موش ماده انجام پذیرفت.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی، 36 سر موش سفید کوچک آزمایشگاهی ماده بالغ به صورت تصادفی به چهار گروه 9 سری تقسیم شدند. سه گروه از گروه های فوق به ترتیب آسپارتام را به میزان 40، 80 و 160 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن و یک گروه نیز به عنوان گروه کنترل سرم فیزیولوژی را به صورت خوراکی از طریق گاواژ به مدت 91 روز دریافت کردند. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های خونی و بافتی تخمدان جمع آوری و جهت بررسی های بیوشیمیایی، هیستومورفولوژی، هیستومورفومتری، هیستوشیمی و بیان ژن استفاده شد. داده ها با روش آنالیز واریانس یک طرفه و تست توکی و در سطح معنی داری 05/0>P تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها: 

    در بررسی های هیستومورفومتری تخمدان، آسپارتام به میزان 160 میلی گرم بر کیلوگرم موجب کاهش معنی دار میانگین فولیکول های در حال رشد و افزایش معنی دار میانگین فولیکول های آترزی شده و همچنین در مطالعات بیوشیمیایی موجب کاهش معنی دار ظرفیت آنتی اکسیدانت تام سرم و افزایش معنی دار مالون دی آلدیید نسبت به گروه کنترل شد. در ارتباط با میزان بیان ژن های بررسی شده، آسپارتام به میزان 160 میلی گرم بر کیلوگرم موجب کاهش معنی داری در بیان ژن Bcl-2 و نیز افزایش معنی داری در بیان ژن های P53 و Caspase-3 در مقایسه با گروه کنترل شد.

    نتیجه گیری: 

    به نظر می رسد آسپارتام در دوز بالا می تواند موجب اثرات منفی بر هیستومورفولوژی، هیستومورفومتری و بیان ژن های P53 ،Bcl-2 و Caspase-3 در تخمدان موش شود.

    کلید واژگان: آسپارتام, تخمدان, P53, Bcl-2, Caspase-3
    Mohsan Hosseini, Hassan Morovvati*, Hojat Anbara
    Background and Objectives

    Aspartame is a non-nutritive and artificial sweetener which is widely used in diet and low calorie products and also in a variety of foods, drugs and hygiene products. The present study has been conducted in order to evaluation of the effects of aspartame on ovaries in female mice.

    Methods

    In this experimental study, 36 adult female mice were randomly divided into four groups of nine each. For three groups aspartame was administered orally with the doses of 40, 80 and 160 mg/kg.BW respectively, and one group as the control group received normal saline for 91 days by gavage. Also a control group was considered. 24 hours after the last treatment, ovarian tissue and blood samples were collected and used for biochemical, histomorphological, histomorphometric, histochemical and gene expression studies. The obtained data were analyzed using One-Way Analysis of Variance (ANOVA) and Tukey’s test at the significance level of P<0.05.

    Results

    In ovarian histomorphometric studies, aspartame at a dose of 160 mg/kg significantly reduced growing follicles and significantly increased atresia follicles. Also in biochemical studies caused a significant decrease in TAC and a significant increase in MDA compared to control group. In connection with the studied genes, aspartame at a dose of 160 mg/kg caused a significant decrease in the expression of Bcl-2 gene and also a significant increase in the expression of P53 and Caspase-3 genes compared to the control group.

    Conclusion

    It seems that high dose aspartame can cause adverse effects on histomorphology, histomorphometry and expression of P53, Bcl-2 and Caspase-3 genes in rat ovaries

    Keywords: Aspartame, Ovary, Genes, p53, bcl-2, Caspase-3
  • نرگس زادسر، حسن مروتی*، زهرا طوطیان، محمدتقی شیبانی، محمد طاهری، حجت عنبرا
    زمینه و هدف

    آسپارتام نوعی شیرین کننده مصنوعی و غیرقندی است که به عنوان جایگزین قند در برخی از غذاها و نوشابه ها مورد استفاده قرار می گیرد. این مطالعه به منظور تعیین اثر آسپارتام بر تغییرات هیستومورفومتریک، عملکرد کلیه و بیان ژن های Bcl2 ، Bax ، Caspase 3 و P53 در موش سوری انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی تعداد 36 سر موش نر بالغ نژاد NMRI در 4 گروه 9 تایی، یک گروه کنترل و سه گروه آزمایشی قرار گرفتند. موش ها در گروه کنترل به مدت 90 روز 0.3 ml آب مقطر به روش گاواژ و به صورت خوراکی دریافت نمودند و گروه های تجربی به ترتیب 40، 80 و 160 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن آسپارتام را به روش گاواژ و خوراکی دریافت کردند. یک روز پس از دوره تیمار، نمونه های خون و هیستولوژی برای ارزیابی پارامترهای بیوشیمیایی، هیستومورفومتری و بیان ژن اخذ گردید.

    یافته ها: 

    قطر جسمک کلیوی، قطر کلافه مویرگی و ارتفاع لایه اپیتلیوم لوله های پیچیده دور و نزدیک با افزایش دوز مصرفی آسپارتام در مقایسه با گروه کنترل به صورت چشمگیری کاهش داشت (P<0.05)؛ اما اندازه فضای ادراری و قطر دهانه داخلی لوله های پیچیده دور و نزدیک در مقایسه با گروه کنترل به صورت معنی دار افزایش یافت (P<0.05). با افزایش دوز مصرفی آسپارتام، میزان نیتروژن اوره و کراتینین خون در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری داشت (P<0.05). با افزایش دوز مصرفی آسپارتام میزان بیان ژن Bcl2 در مقایسه با گروه کنترل به صورت چشمگیری کاهش یافت (P<0.05). درحالی که میزان بیان ژن هایBax ، Caspase 3 و P53 در مقایسه با گروه کنترل به صورت معنی دار افزایش یافتند (P<0.05).

    نتیجه گیری:

     آسپارتام می تواند سبب تغییرات بیوشیمیایی، تغییرات هیستومورفومتریک کلیه و بیان ژن های Bcl2 ، Bax ، Caspase 3 و P53 در موش سوری گردد.

    کلید واژگان: آسپارتام, کلیه, Bcl2, Bax, ژن Caspase 3, ژن P53, موش سوری
    Narges Zadsar, Hassan Morovvati*, Zahra Tootian, Mohammadtaghi Sheybani, Mohammad Taheri, Hojat Anbara
    Background and Objective

    Aspartame is a kind of artifical and non-sugar sweetener that is used as a sugar substitute in some foods and beverages. This study was done to determine effect of Aspartam on histomorphometric alterations, kidney function and expression of Bcl2, Bax, Caspase 3, P53 Genes in Mice.

    Methods

    In this experimental study, 36 adult male NMRI mice were allocated into four groups including control group and three experimental groups. The mice in the control group received 0.3 ml of distilled water by oral gavage for 90 days and the experimental groups received 40, 80 and 160 mg/kg aspartame, respectively orally and daily. One day after treatment, blood and kidney tissue samples were taken to evaluate biochemical, histomorphometric alterations and gene expression.

    Results

    Renal capsule diameter, glomerulus diameter and height of the epithelial layer of distal and proximal tubules were significantly reduced in treated groups compared to control group with increasing dosage of aspartame (P<0.05). However, the size of the urinary space and the diameter of the lumen of distal and proximal tubules were significantly increased in treated groups in compared to control group (P<0.05). The level of blood nitrogen urea (BUN) and creatinine significantly increased treated groups in compared to the control group with increasing dosage of aspartame (P<0.05). Also, with increasing dosage of aspartame, Bcl2 gene expression significantly reduced in treated groups in compared to the control group (P<0.05) however expression of Bax, Caspase 3 and p53 genes were significantly increased in treated groups compared to the control group (P<0.05).

    Conclusion

    Aspartame can cause changes in biochemical, histomorphometric indices, expression of Bcl2, Bax, Caspase 3 and P53 genes in mice kidney.

    Keywords: Aspartame, Kidney, Bcl2 Gene, Bax, Caspase 3, P53 Gene, Mice
  • فرشته مرشدی، حسن مروتی*، جواد صادقی نژاد، محمد طاهری، حجت عنبرا
    سابقه و هدف

    سرترالین از جمله داروهای ضد افسردگی می باشد که گزارش های بحث برانگیزی در رابطه با عوارض این دارو بر روی دستگاه تولید مثل وجود دارد. این مطالعه به منظور ارزیابی کارایی ویتامین E در برابر آسیب های ناشی از سرترالین بر پارامترهای اسپرمی و سرمی انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش نر بالغ به 8 گروه 5 تایی تقسیم شدند. چهار گروه از موش ها ویتامینE  را به میزان 100 واحد بین المللی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن از طریق گاواژ به مدت 42 روز دریافت نمودند. به سه گروه از گروه های فوق چهار ساعت بعد از دریافت ویتامینE ، سرترالین به میزان 5، 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی تجویز گردید. یک گروه به عنوان کنترل در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های خونی از طریق قلب جمع آوری و پارامترهای کیفیت اسپرم شامل شمارش، تحرک، قابلیت زنده مانی، تراکم کروماتین، اشکال غیرطبیعی و آسیب DNA اسپرم مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    سرترالین موجب افزایش معنی دار اسپرم های غیرطبیعی (2/04±25/8) و کاهش معنی دار تعداد (2/77±30/2)، تحرک (2/94±68/30)، زنده مانی (3/20±75/4) و بلوغ اسپرم (1/58±84) نسبت به گروه کنترل (به ترتیب 1/14±10/4، 2/07±39/6، 1/87±89/37، 3/71±92/6، 1/14±97/4) گردید (0/05>P). تجویز ویتامین E به طور قابل ملاحظه ای میزان اسپرم های غیر طبیعی (2/28±17/8)، تعداد (1/92±37/2)، تحرک (2/10±78/27)، زنده مانی (2/38±83/2) و بلوغ اسپرم (1/81±83/4) را بهبود بخشید (0/05>p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که ویتامینE  با بهبودپارامترهای اسپرمی و سرمی موجب کاهش سمیت های تولید مثلی سرترالین در موش می گردد.

    کلید واژگان: ویتامین E, سرترالین, اسپرم, تستوسترون, موش
    F. Morshedi, H. Morovvati*, J .Sadeghinezhad, M. Taheri, H. Anbara
    BACKGROUND AND OBJECTIVE

    Sertraline is one of the antidepressants whose effects on the reproductive system has faced controversial reports. This study was performed to evaluate the efficacy of vitamin E against sertraline-induced injuries on serum and sperm parameters.

    METHODS

    In this experimental study, 40 adult male mice were divided into eight groups of 5. Four groups of mice received vitamin E at 100 international units per kg body weight via gavage for 42 days. In three of the above groups, sertraline was administered orally at 5, 10 and 20 mg/kg body weight four hours after receiving vitamin E. One group was considered as the control group. Twenty-four hours after the final treatment, blood samples were collected from the heart and sperm quality parameters including count, motility, viability, chromatin density, abnormal forms, and sperm DNA damage were measured.

    FINDINGS

    Sertraline significantly increased abnormal sperm (25.8±2.04) and significantly decreased the count (30.2±2.77), motility (68.30±2.94), viability (75.4±3.20) and maturation (84.0±1.58) of sperm compared to control group (10.4±1.14, 39.6±2.07, 89.37±1.87, 92.6±3.71, and 97.4±1.14, respectively) (P<0.05). Vitamin E administration significantly improved abnormal sperm (17.8±2.28), count (37.2±1.92), motility (78.27±2.10), viability (83.2±2.38) and maturation (83.4±1.81) of sperm (p<0.05).

    CONCLUSION

    The results of this study showed that vitamin E decreases the reproductive toxicity of sertraline in mice by improving serum and sperm parameters.

    Keywords: Vitamin E, Sertraline, Sperm, Testosterone, Mice
  • حسن مروتی، محمدکاظم کوهی، ذبیح الله خاکسار، فرشته مرشدی، حجت عنبرا، فاطمه پارسایی، مهدی هادی جعفری، حمیدرضا مرادی*
    زمینه

    سرترالین در کنار اثرات سودمند ضدافسردگی ممکن است دارای اثرات جانبی سوء بر روی سیستم تناسلی و باروری باشد. در سال های اخیر، برخی عوارض جانبی سرترالین روی بافت های بدن تا حدودی نشان داده شده است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر سرترالین در دوزهای مختلف بر ساختار هیستولوژی و هیستومتری لوب های شکمی و قدامی غده پروستات موش سوری بالغ انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، 20 سر موش سوری نر بالغ در چهار گروه شامل: گروه کنترل (بدون درمان) و گروه های دریافت کننده سرترالین با دوزهای 5، 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم وزن حیوان به طور تصادفی و برابر تقسیم شدند. بعد از 42 روز، ابتدا موش ها آسان کشی شده، سپس نمونه های خون و بافت لوب های غده پروستات برای مطالعات هیستومورفومتری و هیستوشیمی جمع آوری شدند.

    یافته ها

    نتایج حاکی از کاهش معنی دار تعداد سلول های واحد های ترشحی لوب های شکمی و قدامی پروستات در گروه های سرترالین در مقایسه با گروه کنترل بود (05/0>p). ضخامت بافت پوششی واحد های ترشحی لوب های شکمی و قدامی پروستات در گروه سرترالین با دوز 20 میلی گرم برکیلوگرم در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی دار نشان داد (05/0>p). تستوسترون سرم در گروه های سرترالین وابسته به دوز در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معنی داری نشان داد (05/0>p).

    نتیجه گیری

    سرترالین دارای تاثیر منفی بر روی ساختار هیستوپاتولوژی و هیستومتری لوب های غده پروستات (شکمی و قدامی) می باشد. با این حال، انجام مطالعات بالینی بیشتری برای ارزیابی اثرات منفی سرترالین بر روی سیستم تناسلی در انسان ضروری است.

    کلید واژگان: سرترالین, پروستات, بافت شناسی, موش
    Hassan Morovvati, Mohammadkazem Koohi, Zabihollah Khaksar, Freshteh Morshedi, Hojat Anbara, Fatemeh Parsaei, Mehdi Hadijafari, Hamidreza Moradi*
    Background

    Sertraline, along with its beneficial antidepressant effects, may have adverse effects on the fertility and reproductive system. In recent years, the negative effects of sertraline on body tissues have been shown to some extent. This study aimed to investigate the effects of sertraline at different doses on the histological and histometrical structure of ventral and anterior lobes of prostate in adult mice.

    Materials and Methods

    In this experimental study, twenty adult male mice were randomly divided into four groups: control (no treatment) and three groups receiving sertraline at doses of 5, 10 and 20 mg/kg by gavage for 42 days. First, the mice were sacrificed, then, blood samples and prostate lobes tissue were collected for histomorphological and histochemical studies.

    Results

    Results showed a significant decrease in cell count of secretory units in ventral and anterior lobes in the sertraline groups, compared to that in control group (p<0.05). Epithelial thickness showed a significant decrease in ventral and anterior lobes of prostate following the administration of sertraline (20 mg/kg), compared to the control group (p<0.05). A significant dose-dependent decrease was seen in serum testosterone in sertraline groups, compared to the control group (p<0.05).

    Conclusion

    Sertraline has a negative effect on the histopathological and histometrical structure of prostate. However, further clinical studies are required to assess the negative effects of sertraline in human beings.

    Keywords: Sertraline, Prostate, Histology, Mouse
  • محمد تقی شیبانی*، حجت عنبرا، حسن مروتی، مزدک رازی، جمیله سالار آملی
    مقدمه

    آسپارتام معروف ترین و پرمصرف ترین شیرین کننده مصنوعی می باشد که در مواد غذایی مختلف به طور گسترده ای استفاده می گردد. گزارش های بحث برانگیز زیادی در مورد سمیت آسپارتام بر روی بافت های مختلف بدن وجود دارد، با این حال در رابطه با عوارض آسپارتام بر روی دستگاه تولید مثل اطلاعات زیادی در دسترس نیست. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات آسپارتام بر کیفیت اسپرم و پارامترهای اکسیدانی در موش صورت گرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تعداد 36 سر موش نر بالغ نژاد NMRI به صورت تصادفی به چهار گروه نه سری تقسیم شدند. سه گروه از گروه های فوق به ترتیب آسپارتام را به میزان 40، 80 و 160 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی از طریق گاواژ به مدت 90 روز دریافت نموده و هم چنین گروه کنترل نیز در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های خونی از طریق قلب جمع آوری و پارامترهای کیفیت اسپرم شامل شمارش، تحرک، قابلیت زنده مانی، تراکم کروماتین، اشکال غیرطبیعی و آسیب DNA اسپرم مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته های پژوهش

    نتایج نشان دهنده کاهش معنی دار ظرفیت آنتی اکسیدانی تام(TAC)، تستوسترون و نیز افزایش معنی دار سطح مالون دی آلدئید(MDA) در گروه های 80 و 160 میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به گروه کنترل بود(P<0.01). دریافت آسپارتام باعث کاهش تعداد، تحرک، زنده مانی و بلوغ اسپرم(P<0.001) و هم چنین افزایش میزان اشکال غیرطبیعی و آسیب به DNA اسپرم در گروه های 80 و 160 میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به گروه کنترل گردید(P<0.001).

    بحث و نتیجه گیری

    یافته های مطالعه حاضر آشکار ساخت که مصرف آسپارتام در موش می تواند به کاهش کیفیت اسپرم و تغییرات منفی در پارامترهای اکسیدانی منجر شود.

    کلید واژگان: آسپارتام, تستوسترون, اسپرم, موش
    Mohammad Taghi Sheibani*, Hojat Anbara, Hassan Morovvati, Mazdak Razi, Jamileh Salaramoli
    Introduction

    Aspartame is the most famous and widely used artificial sweetener which is extensively used in food stuffs. Many controversial reports are presented on the toxisity of aspartame on different body tissues; nonetheles, little data is available about the the side effects of Aspartame on the reproductive system. The present study was conducted in order to evaluate the effects of aspartame on sperm quality and oxidant parameters in mice.
     

    Materials & Methods

    This study wsa carried out on 36 adult male NMRI which were randomly assigned into four groups of nine mice. The three experimental groups received Aspartam with the doses of 40, 80 and 160 mg/kg, by oral gavage for 90 days. The control group was considered as well. The blood samples were collected from the heart 24 hours after the last treatment and sperm quality parameters including, count, motility, viability, chromatin condensation, abnormality, and DNA damage were evaluated.
     

    Findings

    The results indicated a significant decrease in total antioxidant capacity (TAC) and testosterone, as well as a significant increase in malondialdehyde (MDA) in 80 and 160 mg/kg groups, compared to the control group (P<0.01). Aspartame reception decreased the number, motility, viability and maturation of the sperms (P<0.001) and increased abnormality and DNA damage to sperm in 80 and 160 mg/kg groups, compared to the control group (P<0.001).
     

    Discussion & Conclusions

    The findings of the present study revealed that aspartame consumption could lead to decreased sperm quality and negative changes in oxidant parameters.

    Keywords: Aspartame, Testosterone, Sperm, Mice
  • حسن مروتی*، حجت عنبرا، محمد تقی شیبانی، محمد کاظم کوهی، آلا حسن زاده
    زمینه و هدف
    آسپارتام یک شیرین کننده مصنوعی است که بالغ بر 200 میلیون نفر در بیش از 90 کشور جهان در فرآورده ی غذایی و دارویی مختلف به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می دهند. گزارش های بحث برانگیز زیادی در مورد سمیت آسپارتام برروی بافت های مختلف بدن وجود دارد. با این حال در رابطه با عوارض آسپارتام روی غده فوق کلیوی اطلاعات اندکی در دسترس است لذا مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات آسپارتام بر غده فوق کلیوی موش انجام پذیرفت.
    روش بررسی
    تعداد 36 سر موش سوری نر بالغ نژاد NMRI با وزن 25-20 گرم به صورت تصادفی به چهار گروه نه سری تقسیم شدند. سه گروه از گروه های فوق به ترتیب آسپارتام را به میزان 40 (دوز پایین آسپارتام)، 80 (دوز متوسط آسپارتام) و 160 (دوز بالای آسپارتام) میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی از طریق گاواژ به مدت 90 روز دریافت نموده و همچنین گروه کنترل نیز در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار تغییرات هیستولوژی و هیستومورفومتری توسط میکروسکوپ دیجیتال مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین رنگ آمیزی های اختصاصی پریودیک اسیدشیف، تریکروم ماسون و تولوئیدن بلو به ترتیب جهت مشخص کردن مواد کربوهیدرات، میزان فیبروزی شدن و تعداد ماست سل ها در بافت غده فوق کلیه انجام پذیرفت.
    یافته ها
    آسپارتام در گروه دوز بالا، موجب به هم ریختگی نظم سلولی در بین سلول های ناحیه گلومرولوزا و رتیکولاریس شده بود. همچنین آسپارتام در ناحیه فاسیکولاتا در گروه های دوز متوسط و دوز بالا موجب به هم ریختگی سلولی و ازهم پاشیدگی ستون های سلولی شده وکانون های التهابی و نکروزی نیز در ناحیه فاسیکولاتا قابل مشاهده بودند. در بخش مرکزی غده فوق کلیه در گروه های دوز متوسط و بالا نقاط نکروزی وجود داشتند. تغییرات هیستومتریک افزایش معنی داری را در اندازه سلول های اسفنجی، تعداد ماست سل ها و ضخامت لایه های فاسیکولاتا و رتیکولاریس نشان داد. همچنین موجب کاهش معنی داری در قطر بزرگ ناحیه مرکزی غده فوق کلیه در گروه های دوز متوسط و بالا شده بود. در پارامترهای ضخامت لایه گلومرولوزا و کپسول غده فوق کلیه تغییرات معنی داری مشاهده نگردید. در مطالعات هیستوشیمی در رنگ آمیزی تری کروم ماسون مشخص گردید که آسپارتام باعث افزایش بافت فیبروزی در گروه دوز بالا گردیده بود. همچنین در رنگ آمیزی پریودیک اسید شیف تغییر محسوسی در رابطه با میزان ترکیبات کربوهیدراتی در گروه ها وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد که آسپارتام به عنوان یک اکسیدان، در گروه های دوز متوسط و بالا با تولید گونه های فعال اکسیژن موجب اثرات منفی در پارامترهای هیستوموفومتری شده و آسیب بافتی در غده فوق کلیوی را سبب گردید. همچنین باعث افزایش تعداد ماست سل ها و فیبروزی شدن بافت غده فوق کلیه گردید.
    کلید واژگان: آسپارتام, غده فوق کلیه, هیستومورفومتری, موش نژاد NMRI
    Hassan Morovvati*, Hojat Anbara, Mohammad Taghi Sheibani, Mohammad Kazem Koohi, Ala Hasanzadeh
    Background & Aim
    Aspartame is an artificial sweetener which is being consumed by over 200 million people in the world and also is widely used in foodstuffs and medicines in more than 90 countries. On the other hand, there are a great number of contradictory reports about its toxic effect on variety of tissues. However, there is a few of information about the adverse effects of aspartame on adrenal glands, so the present study has been conducted to evaluate the effects of aspartame on the adrenal glands in male mice.
    Methods
    A total of 36 adult male NMRI mice weighing between 20 to 25 g were randomly divided into four groups of nine each. For three groups, aspartame was administered orally with the doses of 40 (low dose), 80 (medium dose) and 160 (high dose) mg/kg.BW respectively for 90 days by gavage. Also a control group was considered. 24 hours after the last treatment, histological and histomorphometrical alterations were evaluated by digital microscope. Also, specific stains of periodic acid schiff, trichrome masson and toluidine blue were used to determine carbohydrate compounds, amount of fibrosis and the number of mast cells in adrenocortical tissue.
    Results
    In the high dose group, aspartame led to disorganization of cellular orders in zona glomerulosa, and zona reticularis. Besides, aspartame could induce cellular disorganization and disintegration in cellular columns of zona fasciculata in medium and high dose groups, and also inflammatory and necrotizing centers of zona fasciculata were observable. There were some necrotizing centers in central region of adrenal gland, in medium and high dose groups. Histometric changes revealed a significant increase in the number of mast cells, the size of spongiocytes, and the thickness of zona fasciculate and zona reticularis. Also it caused a significant decrease in the larger diameter of medulla of the adrenal gland in medium and high dose groups. There were no significant changes in the thickness of zona glomerulosa and adrenal capsule. Histochemical study with masson's trichrome revealed that aspartame could induce increase in fibrose tissue in the high dose group. Also with periodic acid schiff staining, there were no sensible changes in relation with carbohydrate compounds in all groups.
    Conclusion
    The findings of this study showed that aspartame as an oxidant, in medium and high dose groups, could induce negative effects on histomofometric parameters and caused tissue damage in the adrenal gland. It also increased the number of mast cells and fibrosis of the adrenocortical tissue.
    Keywords: Aspartame, Adrenal gland, Histomorphometry, NMRI Mice
  • سید رشید هاشمی*، فرهاد سلطانعلی نژاد، غلامرضا نجفی، رسول شهروز، حجت عنبرا
    گاومیش در اقتصاد بیش از 40 کشور جهان از جایگاه ویژه ای برخوردار است و تعداد و پراکندگی جغرافیایی آن همه ساله در حال افزایش است. حباب صماخی محتوی گوش میانی می باشد. در رابطه با آناتومی و بافت شناسی این عضو در گاومیش تاکنون مطالعه ای انجام نشده بود. بدین منظور 16 سر گاومیش نر و ماده بالغ از کشتارگاه تهیه و حباب صماخی آن مورد مطالعه مقایسه ای آناتومی و بافت شناسی قرار گرفت. سپس نمونه بافتی اخذ گردید. نمونه ها به روش هماتوکسیلین- ایوزین رنگ آمیزی شدند. نتایج آناتومیکی نشان داد حباب صماخی در دو جنس گاومیش مشابه یکدیگر و بزرگ، توسعه یافته و بیضی شکل می باشد. دیواره استخوانی نازک و شکننده بود. زایده عضلانی در حباب صماخی تک قسمتی و غیر نوک تیز مشاهده شد. استخوانچه ها و پرده صماخ در عمق حباب صماخی مشاهده گردید. نتایج بافت شناسی نیز در دو جنس مشابه بوده و استخوانهای تشکیل دهنده حباب صماخی از نوع متراکم می باشد. اپیتلیوم پوششی سطح داخلی حباب صماخی در اکثر نقاط از نوع اپیتلیوم سنگفرشی ساده دیده شد. در قسمت انتهایی حباب صماخی نیز در محل نزدیک گوش میانی اپیتلیوم از نوع استوانه ای شبه مطبق مژه دار مشاهده گردید. نتایج میانگین اندازه ها نشان داد اندازه حباب صماخی در جنس ماده از جنس نر بزرگتر بوده و سمت راست نیز اندازه بزرگتری از سمت چپ داشت. آنالیز آماری Tukey در سطح 05/0≥p نشان داد این نتایج به صورت معنی دار نمی باشد.
    کلید واژگان: بافت شناسی, آناتومی, حباب صماخی, گاومیش
    Sayyed Rashid Hashemi *, Farhad Soltanalinejad, Gholamreza Najafi, Rasoul Shahrooz, Hojat Anbara
    Buffalo has a special role in the economy of more than forty countries and theirs numbers and distributions is growing every year. Tympanic bulla content middle ear. There is no anatomical and histological research performed on this organ in buffalo. For this study 16 adult male and female buffalo's head were provided from slaughter house and their tympanic bulla were studied comparative anatomical and histologically, then tissue samples were obtained and paraffin sections were prepared for using of staining method Haematoxylin and eosin. Anatomical results showed tympanic bulla in male and female buffalo’s was similar large, extended and elliptical . Bone wall was thin and fragile. Muscular process in tympanic bulla was unique and non- sharp. Ossicles and tympanic membrane tympanic were observed in depth of tympanic bulla. Histological results showed bones of tympanic bulla in male and female buffalo’s was trabecular bone. Epithelium of tympanic bulla was simple squamous epithelium in most parts. In the terminal part of tympanic bulla ( near to middle ear) epithelium was pseudostratified ciliated columnar. The average measurement of parameters showed the size of tympanic bulla ossicles in female is larger than male, and right side also was larger than left side. Statistical analysis Tuckey showed these differences were not significant (p≤0/05).
    Keywords: Histology, Anatomy, Tympanic bulla, Buffalo
  • حسن مروتی *، کاوه اسفندیاری، حجت عنبرا
    زمینه مطالعه: پوست اولین سد دفاعی در مقابل محیط خارجی بوده و اعمال فیزیولوژیکی طبیعی داخل بدن را امکان پذیر می کند. لایه موکوس روی سطح بدن ماهی حاوی ترکیبات ضد میکروبی است که اولین لایه دفاعی بر علیه پاتوژن ها را فراهم می کند. موکوس به وسیله برخی از سلول های اپیدرم به نام سلول های جامی شکل ترشح می شود و عمدتا شامل موسین و دیگر گلیکوپروتئین ها می باشد.
    هدف
    مطالعه هیستومرفومتریک، هیستوشیمی و الکترون میکروسکوپی سلول های جامی نواحی مختلف اپیدرم میش ماهی.
    روش کار
    در این پژوهش تعداد 6 عدد میش ماهی مورد استفاده قرار گرفت و برای انجام مطالعات میکروسکوپی از ناحیه پشتی برش هایی به ضخامت μ 5/0 تهیه و مورد رنگ آمیزیH&E ، PAS ، AB (PH=2. 5) و AB (PH=2. 5) -PAS قرار گرفتند. برای مطالعات میکروسکوپ الکترونی پس از ثبوت اولیه و ثانویه و آبگیری در داخل رزین آغشته گردیده و پس از تهیه برش های فوق نازک nm50 در داخل یورانیل استات رنگ آمیزی گردیدند.
    نتایج
    میش ماهی در نواحی شکمی و پشتی دارای بیشترین و در نواحی دم دارای کمترین تعداد سلول موکوسی جامی شکل در mμ100 از طول اپیدرم است. سلول های موکوسی جامی شکل در تمام نواحی وجود داشته و تعداد آنها در نواحی مختلف متفاوت است اما ماهیت موکوسی این سلول ها در نواحی مختلف یکسان است و به رنگ های PAS و AB با PH=2. 5 واکنش مثبت نشان می دهند. نتایج الکترون میکروسکوپی نشان داد که سلول های جامی ترشح کننده موکوس در ضخامت اپیدرم مهاجرت می کنند و حاوی قطرات موکوس می باشند. نتیجه گیری نهایی: سلول های موکوسی جامی شکل در اپیدرم تمام نواحی میش ماهی جود داشته و دارای ماهیت موکوسی یکسانی است.
    کلید واژگان: هیستوشیمی, پوست, میش ماهی, اپیدرم, سلول موکوسی جامی شکل
    Hassan Morovvati *, Kaveh Esfandiyari, Hojat Anbara
    BACKGROUND
    Skin is the first line of defense against the external environment and and it is possible to maintain the natural physiological functions in the body. The mucus layer on the surface of the fish body contains anti-microbial combination that provides the first layer of defense against pathogens. The mucus is released by some of the epidermis cells which are called goblet cells and it mostly contains the mucin and other glycoproteins.
    OBJECTIVES
    Histomorphometrical, Histochemical and Electron Microscopic Studies of Goblet Mucous Cells in Different Regions of Argyrosomus Hololepidotus Epidermis.
    METHODS
    In this study, six Argyrosomus hololepidotus are used and the structure of the fish’s skin was studied. For doing this microscopic study, the sampling was done on dorsal Regions of fish with a thickness of 0.5µ then they were stained with H & E, PAS, AB (PH = 2.5) and AB (PH = 2.5)-PAS. For electron microscopic study, the samples after primary and post-fixation were dehydrated and were embedded in resin. Then, thin sections 50 μm were prepared and stained with uranyl acetate.
    RESULTS
    Argyrosomus hololepidotus fish has maximum goblet cells in ventral and dorsal skin and minimum numbers of goblet cells were seen in tail skin in 100 µm length of epidermis. There were goblet mucous cells containing mucous in the Argyrosomus Hololepidotus epidermal that thier numbers were different in difference areas but mucus components were similar in different areas and they reacted positively to PAS and AB dyes with PH = 2.5.The electron microscopic results of this study were showed that goblet cells immigrate in thickness of epidermis and they include mucosal drops.
    CONCLUSIONS
    There are goblet mucus cells in all parts of Argyrosomus Hololepidotus Epidermis and they have similar mucus nature.
    Keywords: Histochemistry, Skin, Argyrosomus hololepidotus, Epidermis, Goblet Mucous Cell
  • حسن مروتی*، محمد بابایی، زهرا طوطیان، سیمین فاضلی پور، حجت عنبرا، عظیم اکبرزاده
    سابقه و هدف
    داروهای استروئید آنابولیک به ویژه دیانابول در بین ورزشکاران به عنوان داروی نیروزا مصرف می شود که موجب اسیب به کبد و تغییرات ساختاری آن می شود. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات ویتامین E در برابر سمیت کبدی و کلیوی ناشی از دیانابول می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، 72 موش نر بالغ به صورت تصادفی به 8 گروه 9 تایی تقسیم شدند. چهار گروه از موش ها ویتامین E را به میزان 100 واحد بین المللی بر کیلوگرم به صورت خوراکی از طریق گاواژ به مدت 42 روز دریافت نمودند. به سه گروه از گروه های فوق چهار ساعت بعد از دریافت ویتامین E به ترتیب دیانابول به میزان 5، 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت خوراکی تجویز گردید. گروه کنترل و گروه هایی که تنها دیانابول به میزان 5، 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت خوراکی دریافت می کردند، نیز در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های سرمی جهت ارزیابی های بیوشیمیایی و نمونه های بافتی جهت ارزیابی های هیستولوژی، هیستومورفومتریک و هیستوشیمیایی جمع آوری و بررسی گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که داروی دیانابول باعث افزایش معنی دار در سطح (9/76±158/52) AST، (11/02±113/7) ALT، (5/94±141/30) ALP و نیز کاهش معنی دار آلبومین (0/74±1/04) نسبت به گروه کنترل (به ترتیب 7/54±72/61، 7/03±41/47، 4/3±112/8، 0/25±3/14) گردید (0/05>p). تجویز ویتامین E به شکل قابل ملاحظه ای سطح (9/86±110/56) AST، (4/02±80/19) ALT، (4/94±120/52) ALP و نیز میزان آلبومین (0/28±2/1) را بهبود بخشید (0/05>p).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که ویتامین E قادر به کاهش آسیب های اکسیداتیو ناشی از دیانابول در کبد و کلیه موش می باشد.
    کلید واژگان: ویتامین E, دیانابول, کبد, کلیه, موش
    H Morovvati *, M Babaie, Z TooTian, S Fazelipour, H Anbara, A Akbarzadeh
    BACKGROUND AND OBJECTIVE
    Anabolic steroids, especially dianabol, are used by athletes as a performance-enhancing drugs that damage the liver and cause structural changes. The aim of this study was to evaluate the effects of vitamin E on liver and kidney toxicity caused by dianabol.
    METHODS
    In this experimental study, 72 adult male mice were randomly divided into 8 groups of 9. Four groups of mice received 100 IU / kg vitamin E orally for 42 days through gavage. Three groups of the above groups received 5, 10 and 20 mg / kg oral dianabol four hours after receiving vitamin E, respectively. The control group and the groups receiving only 5, 10 and 20 mg / kg oral dianabol were also considered. 24 hours after the final treatment, serum samples were collected for biochemical evaluations and tissue samples were collected for histological, histomorphometric and histochemical evaluations. FINDINGS: The results showed that dianabol significantly increased the level of AST (158.52±9.76), ALT (113.70±11.02), and ALP (141.30±5.94), and significantly decreased albumin (1.04±0.47) compared to the control group (72.61±7.54, 41.47±7.03, 112.80±4.30, 3.14±0.25, respectively) (p<0.05). Administration of vitamin E significantly increased the level of AST (110.56±9.86), ALT (80.19±4.02) and ALP (120.52±4.94) and improved albumin (2.1±0.28) (p<0.05).
    CONCLUSION
    The results of the study showed that vitamin E can reduce the oxidative damage caused by dianabol in the liver and kidney of the mouse.
    Keywords: Vitamin E, Dianabol, Liver, Kidney, Mouse
  • حسن مروتی*، لیلا عینی، مسعود ادیب مرادی، حجت عنبرا
    هدف
    در تحقیق حاضر، تاثیر بافت شناسی تجویز کافئین در دوران بارداری بر روی شبکیه چشم و بیان ژن PAX6 در نوزادان موش بزرگ آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    تعداد 24 سر موش بزرگ آزمایشگاهی باردار به سه گروه مساوی تقسیم شدند. گروه کنترل سرم فیزیولوژی و دو گروه دیگر کافئین را با دوزهای 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی از روز نهم تا بیستم آبستنی دریافت نمودند. نوزادان متولد شده در روزهای اول و پنجم آسان کشی و ناحیه سر آن‏ها جداسازی و داخل فیکساتیو ثابت شد. همچنین نوزادان از نظر ناهنجاری های ظاهری نیز بررسی شدند. ارزیابی های هیستولوژی و مورفومتری شبکیه، تغییرات فلورسنت بافت چشم و بیان ژن PAX6 با روش رونویسی معکوس واکنش زنجیره ای پلیمراز (Real-time PCR) بررسی شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که دریافت کافئین مادری بر شبکیه چشم نوزادان متولد شده با تغییرات آتروفیک همراه بوده و موجب کاهش معنی دار (05/0>p) در تراکم سلول‏های لایه گانگلیونی، ضخامت شبکیه و ضخامت لایه شبکه داخلی شد. همچنین کافئین باعث تغییرات رفتاری در مادران و فلوروسنت بافتی شده و باعث افزایش معنی دار (05/0>p) الگوی بیان ژن PAX6 در گروه های دریافت کننده کافئین شد.
    نتیجه گیری
    دریافت کافئین در دوره بارداری تغییرات مشخص هیستولوژی و مورفومتری را در ارگانوژنز و اختلال بیان PAX6 در تنظیم تکوین چشم را سبب می ‫شود.
    کلید واژگان: کافئین, شبکیه, آنالیز مورفومتری, موش صحرایی
    H Morovvati *, L Eini, M Adibmoradi, H Anbara
    Aim
    In this study, the histology effect of caffeine administration was evaluated on retina and PAX6 expression in rat neonates. Material and Methods: A total of 24 pregnant rats were divided into three groups. Intraperitoneal injection of saline in the control group and also 50 mg/kg and 100 mg/kg caffeine injection from the ninth day of gestation was done. At 20 or 21 embryonic day, neonates on the first and fifth days were euthanized anesthetized and the eyes were isolated and fixed. The neonates were examined for abnormalities. The Retina Histological and morphometric evaluations, eye tissue fluorescence changes, and PAX6 gene expression were investigated by Real time PCR.
    Results
    The results showed that the effects of maternal caffeine treatment on the retina in neonates are associated with atrophic changes and cell counts of ganglion cell layer, retinal thickness and thickness of the inner plexiform layer, in the animals were treated with caffeine, were significantly reduced (P<0.05). Also caffeine induced behavioral changes in mothers and tissue fluorescence and significantly increased (P <0.05) the PAX6 gene expression in the groups receiving caffeine.
    Conclusion
    Administration of caffeine during pregnancy can induce histopathological changes in organogenesis and developing in rat neonate’s retina.
    Keywords: Caffeine, Retina, Morphometric analysis, Rat
  • حجت عنبرا*، رسول شهروز، علی اکبر مظفری، حسن ملکی نژاد، حسن مروتی، محمد تقی شیبانی، صادق سعادتی
    مقدمه
    فنیل هیدرازین به عنوان یک ترکیب همولیتیک موجب سمیت در بافت های متعدد می گردد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات محافظتی احتمالی اتیل پیروات و ویتامین E در برابر آسیب های کلیوی ناشی از فنیل هیدرازین در موش انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    موش های نر بالغ به صورت تصادفی به هشت گروه هشت سری تقسیم شدند. گروه کنترل سرم فیزیولوژی (ml، IP 1/0) به طور روزانه دریافت نمودند. گروه دوم فنیل هیدرازین با دوز h48 mg/kg/60 به صورت داخل صفاقی دریافت نمودند. گروه سوم به همراه فنیل هیدرازین، ویتامین E با دوز mg/kg/day 100 به صورت داخل صفاقی دریافت نمودند. گروه چهارم به همراه فنیل هیدرازین، اتیل پیروات با دوز mg/kg/day 40 به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. گروه پنجم به همراه فنیل هیدرازین، ویتامین E و اتیل پیروات با دوز مشابه گروه های قبلی، دریافت کردند. گروه ششم ویتامین E، گروه هفتم اتیل پیروات و گروه هشتم اتیل پیروات و ویتامین E با دوزهای مشابه گروه های قبلی بدون تزریق فنیل هیدرازین دریافت نمودند. پس از 35 روز نمونه های سرمی و بافتی تهیه شده و جهت ارزیابی های بیوشیمیایی، بافت شناسی و هیستومورفومتری مورد استفاده قرار گرفتند.
    یافته ها
    فنیل هیدرازینبه شکل معنی داری موجب افزایش سطحسرمی مالون دی آلدئید، کراتینین، اوره و نیز کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانت تام سرم و آلبومین گردید (05/0P<). به علاوه، فنیل هیدرازین افزایش معنی داری (05/0P<) در قطر حفره میانی لوله های پیچیده نزدیک و نیز کاهش معنی داری (05/0P<) در ارتفاع سلول های پوششی این لوله ها ایجاد کرد. تجویز ویتامین E و اتیل پیروات به شکل قابل توجهی تغییرات مشاهده شده در فراسنجه های مذکور را بهبود بخشید.
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد اتیل پیروات و ویتامین E به عنوان یک مهار کننده رادیکال آزاد می تواند سمیت کلیوی ناشی از فنیل هیدرازین در موش را کاهش دهد.
    کلید واژگان: اتیل پیروات, ویتامین E, فنیل هیدرازین, کلیه, موش
    Hojat Anbara *, Rasoul Shahrooz, Ali Akbar Mozafari, Hasan Malekinejad, Hasan Morovvati, Mohammad Taghi Sheybani, Sadegh Saadati
    Background
    Phenylhydrazine (PHZ) as a well-known hemolytic compound causes toxicity in different tissues. The present study aimed to evaluate the probable protective effects of ethyl pyruvate (EP) and vitamin E (vit E) against the damage caused by PHZ in mice kidney.
    Materials And Methods
    The adult male mice were divided into eight groups, with 8 mice in each group. The control group received normal saline (0.1ml/day, IP). The second group received PHZ (60mg/kg/48h, IP). The third group received PHZ along with vitamin E (100mg/kg/day, IP). The fourth group received ethyl pyruvate (40mg/kg/day, orally) along with PHZ, and the fifth group received vitamin E and ethyl pyruvate at the same dose as the previous groups, along with PHZ. The sixth group received vitamin E, the seventh group received ethyl pyruvate and the eighth group received vitamin E and ethyl pyruvate, with the same doses as previous groups, without the PHZ. After 35 days of treatment, serum and kidney tissue were sampled for serological, histological and histomorphometrical study.
    Results
    PHZ treatment caused a significant elevation (P
    Conclusion
    It seems that EP and vit E, as free radical inhibitors, decreased the kidney toxicity induced by PHZ in mice.
    Keywords: Ethyl pyruvate_Vitamin E Phenylhydrazine_Kidney_Mice
  • حجت عنبرا*، حسن مروتی، مسعود ادیب مرادی، رسول شهروز
    زمینه و هدف
    فنیل هیدرازین اکسیدانتی قوی است که اثرات سمی بسیاری نظیر تغییرات بیوشیمیایی و بافتی قلب را موجب می گردد. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی اثرات ژل رویال و ویتامین C در برابر سمیت قلبی ناشی از فنیل هیدرازین در موش بود.
    مواد و روش ها
    موش های نر بالغ به صورت تصادفی به هشت گروه هشت تایی تقسیم شدند. چهار گروه از موش ها فنیل هیدرازین را به میزان 60 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت داخل صفاقی هر 48 ساعت به مدت 35 روز دریافت نمودند. به سه گروه از گروه های فوق چهار ساعت قبل از تزریق فنیل هیدرازین به ترتیب ویتامین C به میزان 250 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی، ژل رویال به میزان 100 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت خوراکی و نیز ژل رویال و ویتامین C به صورت همزمان با دوزهای مشابه تجویز گردید. گروه شاهد و گروه هایی که تنها ویتامین C، ژل رویال و ویتامین C و ژل رویال را به صورت همزمان دریافت می نمودند نیز در نظر گرفته شدند.
    یافته ها
    ژل رویال و ویتامین C سطح سرمی مالون دی آلدئید و کراتین کیناز-MB را که در اثر فنیل هیدرازین افزایش یافته بود به شکل معنی داری (05/0p<) کاهش داد. هم چنین، ویتامین C و ژل رویال، ظرفیت آنتی اکسیدانت تام و سوپراکسید دیسموتاز سرمی را که در اثر مصرف فنیل هیدرازین کاهش یافته بود افزایش داد. ژل رویال و ویتامین C آسیب های بافتی مانند ادم منتشر، خون ریزی، احتقان گلبول های قرمز، اگزودای هیالینی، نکروز و فیبروزی شدن بافتی ناشی از فنیل هیدرازین را در بافت قلب تعدیل نمود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد ژل رویال و ویتامین C می توانند سمیت قلبی ناشی از فنیل هیدرازین در موش را به واسطه مهار واکنش های اکسیداتیو کاهش دهند.
    کلید واژگان: ژل رویال, ویتامینC, فنیل هیدرازین, سمیت قلبی, استرس اکسیداتیو
    Hojat Anbara *, Hassan Morovvati, Masoud Adib Moradi, Rasoul Shahrooz
    Background
    Phenylhydrazine (PHZ) as a strong oxidant agent causes variety of toxic effects including alterations in the biochemical and cardiac tissue. The aim of the present study was to investigate the effects of royal jelly (RJ) and vitamin C (vit C) against PHZ-induced cardiotoxicity in mice.
    Materials And Methods
    Adult male mice were randomly assigned to eight groups of eight mice each. PHZ was administered to four groups of mice at a dose of 60 mg/kg per 48 hours intraperitoneally for 35 days. Three of these groups received vit C (250 mg/kg per day) intraperitoneally, RJ (100 mg/kg per day) orally and vit C with same doses four hours before PHZ administration, respectively. A vehicle-treated control group and vit C, RJ and vit C control groups were also included.
    Results
    RJ and vit C significantly decreased (p
    Conclusion
    It seems that Vit C and RJ can minimize PHZ-induced cardiotoxicity in mouse through oxidative reactions inhibition.
    Keywords: Royal Jelly, Vitamin C, Phenylhydrazine, Cardiotoxicity, Oxidative stress
  • حجت عنبرا، رسول شهروز، علی شالیزار جلالی، سید رشید تونی
    هدف
    . هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثرات ژل رویال و ویتامین C در برابر آسیب کلیوی ناشی از فنیل هیدرازین در موش بود.
    مواد و روش ها
    موش های نر بالغ به‏صورت تصادفی به هشت گروه هشت تایی تقسیم شدند. چهار گروه از موش ها فنیل هیدرازین را به‏میزان 60 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت داخل صفاقی هر 48 ساعت به مدت 35 روز دریافت نمودند. به سه گروه از گروه های فوق چهار ساعت قبل از تزریق فنیل هیدرازین به‏ترتیب ویتامین C به‏میزان 250 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی، ژل رویال به‏میزان 100 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت خوراکی و نیز ژل رویال و ویتامین C به‏صورت هم‏زمان با دزهای مشابه تجویز شد. گروه شاهد دریافت کننده حلال و گروه هایی که تنها ویتامین C، ژل رویال و ویتامین C و ژل رویال را به‏صورت هم‏زمان دریافت می‏نمودند، نیز در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های سرم و بافت کلیه جمع آوری شدند و به‏ترتیب جهت ارزیابی های بیوشیمیایی و بافت شناسی مورد استفاده قرار گرفتند. داده های این مطالعه با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست تعقیبی دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    فنیل هیدرازین به‏شکل معنی داری موجب افزایش سطح سرمی مالون دی آلدئید و نیز کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانت تام سرم شد (05/0p<). به‏علاوه، فنیل هیدرازین افزایش معنی داری (05/0p<) در قطر حفره میانی لوله های پیچیده نزدیک و نیز کاهش معنی داری (05/0p<) در ارتفاع سلول های پوششی این لوله ها ایجاد کرد. تجویز هم‏زمان ویتامین C و ژل رویال به‏طور قابل توجه ای تغییرات مشاهده شده در نتایج مذکور را بهبود بخشید.
    نتیجه گیری
    به‏نظر می رسد ژل رویال و ویتامین C به‏واسطه مهار واکنش های اکسیداتیو می‏تواند آسیب کلیوی ناشی از فنیل هیدرازین در موش را کاهش دهند.
    کلید واژگان: ژل رویال, ویتامینC, فنیل هیدرازین, کلیه, موش
    H. Anbara, R. Shahrooz, A. Shalizar Jalali, Sr Touni
    Aim: The aim of the present study was to investigate the effects of royal jelly (RJ) and vitamin C (vit C) against PHZ-induced nephropathy in mice.
    Material and
    Methods
    Adult male mice were randomly divided into eight eight-membered groups. The PHZ was administered to four groups of mice at a dose of 60 mg/kg per 48 hours intraperitoneally for 35 days. Three of these groups received vit C (250 mg/kg per day) intraperitoneally, RJ (100 mg/kg per day) orally and vit C with same doses, four hours before PHZ administration, respectively. A vehicle-treated control group and vit C, RJ and vit C control groups were also included. Serum and renal tissue samples were collected 24 hours after the last treatment and subjected to biochemical and histological examinations, respectively. The data were analyzed by one-way analysis of variance followed by Duncan test for post hoc comparisons.
    Results
    The PHZ treatment caused a significant (P
    Conclusion
    The Vit C and RJ can minimize PHZ-induced nephropathy in mouse through oxidative reactions inhibition.
    Keywords: Royal jelly, Vitamin C, Phenylhydrazine, Kidney, Mouse
  • حجت عنبرا، رسول شهروز*، حسن ملکی نژاد، صادق سعادتی
    زمینه و هدف
    آنمی همولیتیک ناشی از فنیل هیدرازین که یک ترکیب همولیتیک می باشد، می تواند موجب تغییر در عملکرد و ساختار بافتی در کبد گردد. بنابراین، در این مطالعه نقش محافظتی ویتامین C همراه با ژل رویال در برابر آسیب های اکسیداتیو و آپوپتوز کبدی ناشی از کم خونی همولیتیک مورد مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    تعداد 32 موش نر بالغ به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول سرم فیزیولوژی با دوز ml 1/0 دریافت کردند، گروه دوم ویتامین C با دوز mg/kg 250 به صورت داخل صفاقی همراه با ژل رویال با دوز mg/kg 100 از طریق دهانی روزانه دریافت کردند، گروه سوم فنیل هیدرازین با دوز gr100/ mg6 به صورت داخل صفاقی هر 48 ساعت دریافت نمودند، گروه چهارم به همراه فنیل هیدرازین، ویتامین C و ژل رویال را با دوزهای مشابه گروه های قبل دریافت کردند. پس از 35 روز نمونه های سرمی و بافتی تهیه و برای آزمایشات سرمی و نیز مطالعات هیستوشیمیایی و هیستومورفومتری مورد استفاده قرار گرفتند.
    نتایج
    فنیل هیدرازین باعث افزایش آلکالین فسفاتاز، آسپارتات ترنس آمیناز، آلانین ترنس آمیناز، مالون دی آلدئید و لاکتات دهیدروژناز و کاهش سوپر اکسید دیسموتاز، ظرفیت آنتی اکسیدانت تام و آلبومین سرم گردید. همچنین، فنیل هیدرازین موجب افزایش در آپوپتوز، قطر سلول هپاتوسیت و قطر هسته آن ها و تعداد سلول های کوپفر گردید. تجویز ژل رویال همراه با ویتامین C تغییرات مشاهده شده در فراسنجه های مذکور را بهبود بخشید.
    نتیجه گیری
    ژل رویال و ویتامین C به عنوان یک مهار کننده رادیکال آزاد قادر به کاهش آسیب های اکسیداتیو و آپوپتوز ناشی از کم خونی همولیتیک ایجاد شده توسط فنیل هیدرازین در کبد موش می باشد.
    کلید واژگان: کم خونی, فنیل هیدرازین, آپوپتوز, کبد
    Hojat Anbara, Rasoul Shahrooz*, Hasan Malekinejad, Sadeq Saadati
    Background and Objective
    Hemolytic anemia induced by phenylhydrazine (PHZ) as a hemolytic composition can change the function and structure of liver. Therefore, the present study attempts to evaluate the protective effects of vitamin C and royal jelly co-administration against the oxidative damages and liver apoptosis induced by hemolytic anemia in adult mice.
    Materials and Methods
    32 adult male mice were divided equally and randomly into four groups. The first group received normal saline with a dose of 0.1 ml, IP. The second group received a dose of vitamin C (250 kg/mg, IP) along with 100 kg/mg dose of royal jelly administered orally. The third group was administered with 6 mg/100 gr, IP phenylhydrazine in 48 hour intervals. Finally, the fourth group received vitamin C and royal jelly in the doses similar to the first three groups along with phenylhydrazine with the same doses of previous groups. After 35 days, the serum and testis samples were taken and were used for serum analysis and histochemical and histomorphometric studies.
    Results
    Phenylhydrazine increased the level of serum concentration of aspartate transaminase, alkaline phosphatase, alanine transaminase, malondialdehyde and lactate dehydrogenase and decreased the superoxide dismutase along with the total antioxidant capacity and serum albumin. Moreover, phenylhydrazine increased the apoptosis, the number of kupffer cells and the diameter of hepatocytes. Prescribing the royal jelly with vitamin C improved the changes of abovementioned parameters significantly.
    Conclusion
    Royal jelly with vitamin C is an antioxidant with the potential properties in preventing the oxidative damages and apoptosis induced by phenylhydrazine-induced hemolytic anemia in mouse liver.
    Keywords: Anemia, Phenylhydrazine, Apoptosis, Liver
  • حجت عنبرا، رسول شهروز، علی شالیزار جلالی *، مزدک رازی
    زمینه و هدف
    فنیل هیدرازین به عنوان یک ترکیب همولیتیک شناخته شده می تواند عوارض جانبی متعددی نظیر سمیت کبدی را سبب شود. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی کارایی احتمالی ویتامین C در برابر آسیب های اکسیداتیو و آپوپتوز ناشی از فنیل هیدرازین در کبد موش انجام پذیرفت.
    روش بررسی
    به منظور انجام این مطالعه تجربی تصادفی شده شاهد دار، تعداد 32 موش نر بالغ به 4 گروه هرکدام شامل 8 موش تقسیم شدند. دو گروه از موش ها فنیل هیدرازین را به میزان 60 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت داخل صفاقی هر 48 ساعت به مدت 35 روز دریافت نمودند. ویتامین C به میزان 250 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی به یک گروه از گروه های فوق چهار ساعت قبل از تزریق فنیل هیدرازین تجویز گردید. گروه شاهد و گروهی که تنها ویتامین C را دریافت می نمود نیز در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های سرم و کبد جمع آوری شدند و به ترتیب جهت ارزیابی های بیوشیمیایی و هیستومورفومتریک و هیستوشیمیایی مورد استفاده قرار گرفتند. داده های این مطالعه با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست تعقیبی دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    فنیل هیدرازین به شکل معنی داری (05/0P<) موجب افزایش مقادیر سرمی آسپارتات ترنس آمیناز، آلانین ترنس-آمیناز، آلکالین فسفاتاز، لاکتات دهیدروژناز و مالون دی آلدئید و نیز کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانت تام، سوپر اکسید دیسموتاز و آلبومین سرم گردید. به علاوه، فنیل هیدرازین افزایش معنی داری (05/0P<) را در آپوپتوز، قطر و قطر هسته هپاتوسیت ها و تعداد سلول های کوپفر موجب گشت. تجویز ویتامین C به شکل قابل ملاحظه ای تغییرات مشاهده شده در فراسنجه های مذکور را بهبود بخشید.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد ویتامین C به سبب دارا بودن فعالیت های آنتی اکسیدانت قادر به کاهش آسیب های اکسیداتیو و آپوپتوز ناشی از فنیل هیدرازین در کبد موش می باشد.
    کلید واژگان: فنیل هیدرازین, ویتامین C, آپوپتوز, کبد, موش
    Hojat Anbara, Rasoul Shahrooz, Ali Shalizar Jalali *, Mazdak Razi
    Background And Aims
    Phenylhydrazine (PHZ) as a well-known hemolytic agent can induce a variety of adverse effects including hepatotoxicity. The main goal of the present study was to examine the possible efficacy of vitamin C against PHZ-induced oxidative damages and apoptosis in mouse liver.
    Methods
    In this randomized controlled experimental study, adult male mice were assigned to four groups of eight mice each. Two groups of mice received PHZ at a dose of 60 mg/kg per 48 hours intraperitoneally for 35 days. Vitamin C was administered to one of these groups at a dose of 250 mg/kg per day intraperitoneally four hours before PHZ injection. A vehicle-treated control group and a vitamin C-only treated group were also included. Serum and hepatic samples were collected 24 hours after the last treatment and subjected to biochemical and histomorphometric and histochemical examinations, respectively. The data were analyzed by one-way analysis of variance followed by Duncan test for post hoc comparisons.
    Results
    PHZ treatment caused a significant elevation (P < 0.05) in serum concentrations of aspartate transaminase, alanine transaminase, alkaline phosphatase, lactate dehydrogenase and malondealdehyde and decreased serum level of total antioxidant capacity, superoxide dismutase and albumin. Moreover, PHZ significantly increased apoptosis and diameters of hepatocytes and their nuclei as well as number of Kupffer cells. Remarkably, vitamin C pretreatment improved all changes in the above-mentioned parameters.
    Conclusion
    Vitamin C can modulate PHZ-induced oxidative injuries and apoptosis in mouse liver due to its antioxidant activities.
    Keywords: Phenylhydrazine, Vitamin C, Apoptosis, Liver, Mouse
  • حجت عنبرا، رسول شهروز *، حسن ملکی نژاد، صادق سعادتی
    مقدمه
    فنیل هیدرازین یک ترکیب همولیتیک شناخته شده است که باعث ایجاد سمیت در گلبول های قرمز می گردد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات محافظتی احتمالی ژل رویال و ویتامین C در برابر آسیب های بافتی ناشی از فنیل هیدرازین در بیضه موش انجام شد.
    روش بررسی
    تعداد 64 موش نر بالغ به صورت تصادفی و به تعداد مساوی به هشت گروه تقسیم شدند. گروه اول سرم فیزیولوژی با دوز ml 1/0 به صورت داخل صفاقی دریافت کردند، گروه دوم فنیل هیدرازین با دوز gr100 mg/6 به صورت داخل صفاقی هر 48 ساعت دریافت نمودند، گروه سوم به همراه فنیل هیدرازین، ویتامین C با دوز mg/kg 250 به صورت روزانه و داخل صفاقی دریافت کردند. گروه چهارم به همراه فنیل هیدرازین، ژل رویال با دوز mg/kg 100 به صورت گاواژ روزانه دریافت کردند. گروه پنجم به همراه فنیل هیدرازین، ویتامین C و ژل رویال را با دوزهای مشابه گروه قبل دریافت کردند. گروه ششم ویتامین C، گروه هفتم ژل رویال و گروه هشتم ژل رویال و ویتامین C را با دوزهای مشابه گروه های قبل و بدون تزریق فنیل هیدرازین دریافت نمودند. پس از 35 روز نمونه های سرمی و بافتی تهیه و برای آزمایشات سرمی(تستوسترون، LH، FSH) و مطالعات هیستوشیمیایی(مالوری آزان، آلکالین فسفاتاز، Oil-Red-O ، PAS) مورد استفاده قرار گرفتند.
    نتایج
    نتایج نشان دهنده تغییرات هیستو شیمیایی بافت بیضه درگروه فنیل هیدرازین بود، که ژل رویال و ویتامین C توانستند تا حدودی این تغییرات را بهبود بخشند. همچنین آزمایشات سرمی نیز نشان دهنده کاهش معنی دار تستوسترون، FSH و LH بود که ژل رویال و ویتامین C توانستند از این کاهش جلوگیری کنند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد ژل رویال و ویتامین C از طریق مهار رادیکال آزاد می توانند آسیب های بافتی و سرمی ناشی از فنیل هیدرازین را کاهش دهد.
    کلید واژگان: ژل رویال, ویتامینC, فنیل هیدرازین, هیستوشیمی, هورمون های جنسی
    H. Anbara, R. Shahrooz *, H. Malekinejad, S. Saadati
    Introduction
    Phenylhydrazine (PHZ) is a well-known hemolytic compound inducing intoxication in erythrocytes. Therefore, the present study aimed to evaluate the protective effects of royal jelly and vitamin C against phenylhydrazine-induced damages in mouse testicles.
    Methods
    In this study, 64 adult male mice were randomly and equally assigned to eight groups. The first group received normal saline (0.1ml) intraperitoneally. The second group received PHZ (6 mg/100 gr) intraperitoneally in 48-hour intervals. The third group received vitamin C (250 mg/kg/day) intraperitoneally perday a long with PHZ. The fourth group received royal jelly (100 mg/kg/day) through gavage. The fifth group received PHZ along with vitamin C and royal jelly in similar doses to the previous groups. The sixth group received only vitamin C, the seventh group recieved only royal jelly, and finally the eighth group received similar doses of vitamin C and royal jelly. After 35 days, serum and tissue samples were taken and used for histochemical (Mallory-Azan, Alkaline phosphatase, Oil red-O and PAS), and serum analyses (Testosterone, LH, FSH).
    Results
    The study results revealed the histochemical changes in testicular tissue of the phenylhydrazine group, in which vitamin C and royal jelly partly improved the changes. Furthermore, serum analyses demonstrated a significant decrease in testosterone, FSH and LH levels, which this decrease was diminished by royal jelly and vitamin C.
    Conclusions
    Royal jelly and vitamin C seem to have the potential to decrease serum and tissue damages induced by phenylhydrazine via restraining free radicals.
    Keywords: Histochemistry, Phenylhydrazine, Royal jelly, Sex hormones, Vitamin C
  • حجت عنبرا، رسول شهروز، مزدک رازی، حسن ملکی نژاد، غلامرضا نجفی، سید رشید تونی
    مقدمه
    آنمی همولیتیک ناشی از فنیل هیدرازین، که یک ترکیب همولیتیک است، می تواند موجب اختلال در توان باروری و اسپرماتوژنز گردد. این مطالعه، به منظور ارزیابی کارایی ویتامین C و ژل رویال، که آنتی اکسیدان های کارآمدی می باشند، به عنوان ترکیباتی محافظ در برابر آنمی همولیتیک ناشی از فنیل هیدرازین صورت پذیرفت.
    روش ها
    موش های نر بالغ به صورت تصادفی به چهار گروه هشت سری تقسیم شدند. گروه اول از موش ها روزانه سرم فیزیولوژی با دز 1/0 میلی لیتر به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. گروه دوم فنیل هیدرازین با دز 60 میلی گرم/کیلوگرم به صورت داخل صفاقی هر 48 ساعت دریافت نمودند. گروه سوم به همراه فنیل هیدرازین با دز 60 میلی گرم/کیلوگرم در هر 48 ساعت، ویتامین C با دز 250 میلی گرم/کیلوگرم به صورت داخل صفاقی همراه با ژل رویال با دز 100 میلی گرم/کیلوگرم از طریق دهانی به صورت روزانه دریافت کردند. گروه چهارم ویتامین C و ژل رویال را با دزهای مشابه گروه های قبل دریافت کردند. پس از 35 روز، نمونه های سرمی تهیه شد؛ اسپرم ها از اپیدیدیم جمع آوری گردید و توان باروری آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    آنمی همولیتیک ناشی از فنیل هیدرازین، کاهش معنی داری در غلظت تستوسترون سرمی و در عین حال افزایش معنی داری در میزان اسپرم های با آسیب DNA و هسته ی نابالغ به دنبال داشت. همچنین، فنیل هیدرازین به شکل معنی داری موجب کاهش تعداد اووسیت های لقاح یافته، جنین های دو سلولی، چهار سلولی، مورولا، بلاستوسیست ها و همچنین، موجب افزایش جنین های متوقف شده گردید. حال آن که، تجویز ژل رویال همراه با ویتامین C به طور قابل توجهی موارد پیش گفته را بهبود بخشید.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد، ژل رویال و ویتامین C به عنوان مهار کننده های رادیکال آزاد، قادر به کاهش آسیب های اکسیداتیو بر اعضای تولید مثل در کم خونی همولیتیک ایجاد شده توسط فنیل هیدرازین می باشند.
    کلید واژگان: کم خونی, فنیل هیدرازین, ژل رویال, ویتامین C, توان باروری آزمایشگاهی
    Hojat Anbara, Rasoul Shahrooz, Mazdak Razi, Hasan Malekinejad, Gholamreza Najafi, Seyed Rashid Touni
    Background
    Hemolytic anemia induced by phenylhydrazine (PHZ), as a hemolytic compound, can cause disorders in spermatogenesis and fertility. The present study aimed to evaluate the effect of vitamin C (Vit C) and royal jelly (RJ) as effective antioxidant compounds against phenylhydrazine-induced hemolytic anemia.
    Methods
    Adult male mice were randomly diveded into four groups of eight. The first group received 0.1 ml of normal saline intraperitonealy (IP). The second group received 60 mg/kg of phenylhydrazine in 48-hour intervals intraperitonealy. The third group received 60 mg/kg of phenylhydrazine along with 250 mg/kg of vitamin C intraperitonealy and100 mg/kg of royal jelly orally. The fourth group received the same doses of vitamin C and royal jelly as the third group. After 35 days, serum samples were taken, the sperms were collected from epididymis and in-vitro fertilization (IVF) was evaluated.
    Findings
    Phenylhydrazine-induced hemolytic anemia significantly decreased serum testosterone concentration and increased damaged DNA and immature nuclear sperm. Moreover, phenylhydrazine decreased the number of fertilized oocytes, two-cell and four-cell embryos, morula and blastocyst and increased arrested embryos. However, administrating of royal jelly and vitamin C improved these parameters significantly.
    Conclusion
    It seems that royal jelly and vitamin C, as free radicals scavengers, have the potential to decrease oxidative damages on reproductive organ in phenylhydrazine-induced hemolytic anemia.
    Keywords: Anemia, Phenylhydrazine, Royal jelly, Vitamin C, In, vitro fertilization
  • حجت عنبرا، علی شالیزار جلالی *، رسول شهروز، مزدک رازی
    زمینه و هدف

    فنیل هیدرازین به عنوان یک ترکیب همولیتیک شناخته شده، موجب سمیت در سطوح مختلف در بافت های متعدد می گردد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات محافظتی احتمالی ژل رویال در برابر آسیب های بافتی ناشی از فنیل هیدرازین در روده کوچک موش انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی، موش های نر بالغ به صورت تصادفی به چهار گروه هشت سری تقسیم شدند. دو گروه از موش ها فنیل هیدرازین را (به میزان 60 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) به صورت داخل صفاقی هر 48 ساعت به مدت 35 روز دریافت کردند. به یک گروه، ژل رویال (به میزان 100 میلی گرم بر کیلوگرم) به صورت خوراکی 4 ساعت قبل از فنیل هیدرازین داده شد. گروه سوم تنها ژل رویال را دریافت کردند و گروه چهارم نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، قسمت های مختلف روده کوچک جدا گردید، سپس مقاطع بافتی تهیه و بررسی های کمی مورفومتریک انجام گرفت. جهت مقایسه بین گروه ها از آنالیز واریانس یک طرفه و تست های مقایسه ای چندگانه توکی استفاده شد. سطح معنی داری، 05/0>p در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در این مطالعه فنیل هیدرازین باعث کاهش معنی داری در عمق کریپت های دوازدهه، میزان پراکندگی سلول های جامی شکل پرز های ایلئوم، عرض پرز های دوازدهه و ژژنوم و طول پرز های هر سه قسمت روده کوچک شد. تجویز همزمان ژل رویال تا حدودی تغییرات مشاهده شده در فراسنجه های فوق را بهبود بخشید.

    نتیجه گیری

    باتوجه به نتایج این مطالعه، به نظر می رسد ژل رویال به عنوان یک مهار کننده رادیکال آزاد می تواند سمیت روده ای ناشی از فنیل هیدرازین را در موش کاهش دهد.

    کلید واژگان: ژل رویال, فنیل هیدرازین, روده, موش ها
    Hojat Anbara, Ali Shalizar Jalali, Rasoul Shahrooz, Mazdak Razi
    Background And Objectives

    Phenylhydrazine (PHZ), as a known hemolytic agent, causes toxicity in different tissues at various levels. The aim of the current study was to examine the possible protective effects of royal jelly (RJ) against PHZ-induced histological injuries of small intestine in mice.

    Methods

    In this experimental study, adult male mice were randomly divided into four groups of 8 mice each. PHZ was administered intraperitoneally to two groups of mice (at a dose of 60mg/kg) every 48 hours for 35 days. One of the groups received RJ (100mg/kg) orally 4 hours before PHZ administration. The third group only received RJ, and the forth group was considered as control. Twenty-four hours after the last treatment, different segments of small intestine were dissected out, then histological sections were prepared and quantitative morphometric assessments were performed. To compare the groups, one-way ANOVA and multiple comparative Tukey tests were used. The significance level was considered to be p<0.05.

    Results

    In this study, PHZ caused significant decreases in depth of duodenal crypts, distribution rate of the goblet cells in ileal villi, width of duodenal and jejunal villi, and height of villi in all three segments of small intestine. Co-administration of RJ partially improved the changes in the above parameters.

    Conclusion

    From results of this study, it seems that RJ as a free radical scavenger could reduce PHZ-induced intestinal toxicity in mouse.

    Keywords: Royal Jelly, Phenylhydrazine, Intestine, Small, Mice
  • حجت عنبرا، رسول شهروز *، مزدک رازی، حسن ملکی نژاد
    زمینه و هدف
    کاهش جریان خون موجب تغییرات آسیب شناسی در عملکرد طبیعی بیضه و اسپرماتوژنز می شود، همچنین یون های آهن آزاد شده ناشی از لیزه شدن گلبول های قرمز و به دنبال آن افزایش یون های آهن در بافت بیضه ممکن است موجب استرس اکسیداتیو و اختلال در عملکرد دستگاه تولید مثل گردد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، تعداد 32 سر موش بالغ 20 تا 25 گرمی به 4 گروه تقسیم شدندکه شامل گروه کنترل دریافت کننده سرم فیزیولوژی با دز ml، IP) 2 /0)، گروه کنترل شم دریافت کننده فنیل هیدرازین (PHZ) با دزIP) g،100 mg/6)، گروه فنیل هیدرازین همراه با ویتامین C با دز mg/kg، IP) 250) و ژل رویال با دز mg/kg) 100) از طریق دهانی، و گروه دریافت کننده ژل رویال همراه با ویتامین C بودند. پس از 35 روز نمونه های خونی از طریق قلب جمع آوری شده و سطوح سرمی ظرفیت آنتی اکسیدانتی تام (TAC) و مالون دی آلدئید (MDA) مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین پارامترهای اسپرم شامل شمارش، تحرک، قابلیت زنده مانی، تراکم کروماتین و آسیب DNA اسپرم مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان دهنده کاهش معنی دار TAC بود که تجویز آنتی اکسیدانت ها توانسته بود از این کاهش جلوگیری کند. علاوه براین فنیل هیدرازین باعث افزایش سطح MDA در سرم شده بود. با این وجود تجویز آنتی اکسیدانت ها موجب کاهش آن در حیوانات گردید. در نهایت ویتامین C به همراه ژل رویال باعث افزایش معنی دار در کیفیت پارامترهای اسپرم گردید (P<0.05).
    نتیجه گیری
    بطور کلی، نتایج نشان داد که PHZ با القای استرس اکسیداتیو، موجب اختلال در پارامترهای اسپرم گردیده و ترکیب ویتامین C و ژل رویال به طور معنی دار باعث افزایش سطح TAC سرم شده و باعث بهبود پارامترهای اسپرم می شود.
    کلید واژگان: آنمی همولیتیک, فنیل هیدرازین, ویتامین C, ژل رویال, کیفیت اسپرم
    Hojat Anbara, Rasoul Shahrooz *, Mazdak Razi, Hasan Malekinejad
    Background And Aims
    Reduction in blood circulation results in pathological alterations in testicular physiologic function and spermatogenesis. Moreover, free iron ions from RBC lyses and consequently enhancement of iron ions in testicles leads to oxidative stress and affects the functions of reproductive system.
    Methods
    In this experimental study, Thirty two mature mice weighting 20-25gr were assigned into 4 groups including control received saline normal (0.2mL, IP), control-sham received phenylhydrazine (PHZ) (6 mg/100g, IP), PHZ+vitamin(Vit) C (250mg/kg, IP)+royal jelly(RJ) (100mg/kg, orally) and group that received RJ+VitC. Following 35 days, the blood samples were obtained from hearth and the serum levels of total antioxidant capacity (TAC) and malondialdehyde (MDA) were evaluated. The sperm parameters including; count, motility, viability, chromatin condensation and DNA damage were assessed as well.
    Results
    Observations demonstrated a significant reduction in TAC level in PHZ gruop, which was remarkably up-regulated by administrating antioxidants. Moreover, the PHZ increased the serum level of MDA. Meanwhile, it was diminished in antioxidants-administrated animals. Finally, co-administrating the Vitamin C and royal jelly resulted in remarkable (P<0.05) enhancement in sperm parameters.
    Conclusion
    In conclusion, our data showed that PHZ by inducing oxidative stress impacted the sperm parameters and co-administrating of Vitamin C and royal jelly significantly up-regulated the serum TAC level and promoted the sperm parameters.
    Keywords: Hemolytic anemia, Phenylhydrazine, Vitamin C, Royal Jelly, Sperm quality
  • حجت عنبرا، رسول شهروز، علی شالیزار جلالی *، مزدک رازی، علی کلانتری
    زمینه و هدف
    هیپوکسی ناشی از کم خونی همولیتیک می تواند منجر به اختلال در عملکرد اندامهای متعددی گردد. مطالعه حاضر جهت ارزیابی کارایی ویتامین C که دارای خاصیت آنتی اکسیدانت می باشد، در برابر تغییرات ناشی از کم خونی همولیتیک در ساختار بافتی روده کوچک موشهای تحت درمان با فنیل هیدرازین صورت پذیرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، موشهای نر بالغ به صورت تصادفی به چهار گروه هشت سری تقسیم شدند. دو گروه از موش ها فنیل هیدرازین را به میزان 60 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت داخل صفاقی هر 48 ساعت به مدت 35 روز دریافت کردند. یک گروه از گروه های فوق، ویتامین C را به میزان250 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی چهار ساعت قبل از فنیل هیدرازین دریافت می نمود. گروه شاهد و گروهی که تنها ویتامین C را دریافت می کرد نیز در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، قسمتهای مختلف روده کوچک جدا، مقاطع بافتی تهیه و فراسنجه های مورفومتریک ارزیابی گردید.
    یافته ها
    فنیل هیدرازین کاهش معنی داری را در عرض پرز های دئودنوم و ژژنوم، عمق کریپت های دئودنوم، میزان پراکندگی سلولهای جامی شکل پرز های ایلئوم و طول پرز های هر سه قسمت روده کوچک موجب گشت. ویتامین C بهبود قابل ملاحظه ای را فراسنجه های فوق سبب گردید.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد ویتامین C می تواند عوارض بافتی ناشی از کم خونی همولیتیک در روده کوچک موش را بهبود بخشد.
    کلید واژگان: کم خونی همولیتیک, فنیل هیدرازین, ویتامین C, روده کوچک, موش
    Hojjat Anbara, Rasuol Shahrooz, Ali Shalizar Jalali *, Mazdak Razi, Ali Kalantari Hesari
    Background And Aims
    Hemolytic anemia-induced hypoxia can lead to multi-organ dysfunctions. The aim of the present study was to explore the efficacy of vitamin C as an antioxidant agent against hemolytic anemia-induced changes in small intestine histoarchitecture of phenylhydrazine (PHZ)-treated mice.
    Methods
    In this experimental study, adult male mice were randomly assigned to four groups of eight mice each. PHZ was administered to two groups of mice at a dose of 60 mg/kg per 48 hours intraperitoneally for 35 days. One of these groups received vitamin C (250 mg/kg per day) intraperitoneally four hours before PHZ administration. A vehicle-treated control group and a vitamin C control group were also included. 24 hours after the last treatment, desired segments of small intestines were dissected out and subjected to histological processing and morphometric parameters were evaluated.
    Results
    PHZ caused significant decreases in villi width of duodenum and jejunum, crypts depth of duodenum, distribution rate of the goblet cells in ileal villi and height of villi in all segments of small intestine. Vitamin C markedly improved all changes in the aforementioned parameters.
    Conclusion
    Vitamin C could ameliorate hemolytic anemia-induced histological injuries in mouse small intestine.
    Keywords: Hemolytic anemia, Phenylhydrazine, Vitamin C, Small intestine, Mouse
  • حجت عنبرا، علی شالیزار جلالی *، رسول شهروز، مزدک رازی
    زمینه و هدف
    فنیل هیدرازین به عنوان یک ترکیب اکسیدانت شناخته شده می تواند عوارض جانبی متعددی نظیر اختلالات کبدی را موجب گردد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات محافظتی احتمالی ژل رویال با خواص آنتی اکسیدانت و ضد التهابی بر روی سمیت کبدی ناشی از فنیل هیدرازین در موش صورت پذیرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی تصادفی شده شاهد دار، موش های نر بالغ به چهار گروه هشت تایی تقسیم شدند. دو گروه از موش ها، فنیل هیدرازین را به میزان 60 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت داخل صفاقی هر 48 ساعت به مدت 35 روز دریافت نمودند. ژل رویال به میزان 100 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت خوراکی به یک گروه از گروه های فوق چهار ساعت قبل از تزریق فنیل هیدرازین تجویز گردید. گروه شاهد و گروهی که تنها ژل رویال را دریافت می نمود نیز در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های سرم و کبد جمع آوری و به ترتیب جهت ارزیابی های بیوشیمیایی و هیستومورفومتریک مورد استفاده قرار گرفتند. داده های این مطالعه با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست تعقیبی دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    فنیل هیدرازین به شکل معنی داری (P < 0.05) موجب افزایش مقادیر سرمی آسپارتات ترنس آمیناز، آلانین ترنس آمیناز، آلکالین فسفاتاز، لاکتات دهیدروژناز و مالون دی آلدئید و نیز کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانت تام، سوپراکسید دیسموتاز و آلبومین سرم گردید. به علاوه، فنیل هیدرازین افزایش معنی داری (P < 0.05) را در قطر و قطر هسته هپاتوسیت ها و تعداد سلول های کوپفر سبب شد. تجویز ژل رویال به شکل قابل توجهی تغییرات مشاهده شده در فراسنجه های مذکور را بهبود بخشید.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد ژل رویال به سبب دارا بودن ویژگی های آنتی اکسیدانت قادر به کاهش آسیب های کبدی ناشی از فنیل هیدرازین در موش می باشد. با این وجود، آشکار شدن مکانیسم دقیق اثرات محافظتی ژل رویال نیازمند مطالعات گسترده تری می باشد.
    کلید واژگان: ژل رویال, فنیل هیدرازین, کبد, موش
    Hojjat Anbara, Ali Shalizar Jalali *, Rasuol Shahrooz, Mazdak Razi
    Background and Aim
    Phenylhydrazine (PHZ), a recognized oxidant agent, can cause a variety of side effects including hepatic disorders. The present study aimed to explore the possible hepatoprotective effects of royal jelly (RJ) with antioxidant and anti-inflammatory activities on PHZ-induced hepatotoxicity in mice.
    Methods
    In this randomized controlled experimental study, adult male mice were categorized into four groups of eight mice each. Two groups of mice received PHZ at a dose of 60 mg/kg per 48 hours intraperitoneally for 35 days. RJ was administered to one of these groups at a dose of 100 mg/kg per day orally four hours before PHZ injection. A vehicle-treated control group and a RJ-only treated group were also included. Serum and hepatic samples were collected 24 hours after the last treatment and subjected to biochemical and histomorphometric examinations, respectively. The data were analyzed by one-way analysis of variance followed by Duncan test for post hoc comparisons.
    Results
    PHZ treatment caused a significant elevation (P < 0.05) in serum concentrations of aspartate transaminase, alanine transaminase, alkaline phosphatase, lactate dehydrogenase and malondealdehyde and decreased serum level of total antioxidant capacity, superoxide dismutase and albumin. Moreover, PHZ significantly increased diameters of hepatocytes and their nuclei as well as number of Kupffer cells. Notably, RJ pretreatment improved all changes in the above-mentioned parameters.
    Conclusion
    RJ by virtue of its antioxidant properties can reduce PHZ-induced hepatic damages in mice. However, the exact mechanism by which RJ cause these effects merits further studies.
    Keywords: Royal jelly, Phenylhydrazine, Liver, Mouse
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال