به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ربابه معماریان

  • فاطمه قربانی، حسن ناوی پور*، ربابه معماریان
    مقدمه

    امروزه یکی از شایع ترین مسایل بهداشتی در جهان، آنمی فقر آهن می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای برنامه مراقبت خانواده محور بر خستگی و افسردگی دختران نوجوان مبتلا به آنمی فقر آهن انجام شد. مراقبت خانواده محور روشی است که از طریق مشارکت های مفید دو طرفه بین مراقبت کنندگان، بیماران و خانواده ها کنترل میشوند . مراقبت خانواده محور به طور سیستماتیک سازمان دهی شده است به طوری که پویایی و پیچیدگی های گوناگون ابعاد مختلف افراد و خانواده ها را مدنظر قرار داده است.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر به صورت مطالعه نیمه تجربی کاربردی در سال 1399 با انتخاب 70 دختر نوجوان مبتلا به آنمی فقر آهن محصل در مقطع دبیرستان شهرستان محمودآباد از طریق نمونه گیری هدفمند و در دسترس انجام شد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه خستگی استمس و افسردگی بک می باشد. بعد از گردآوری اطلاعات حاصل از مرحله قبل از مداخله، برنامه مراقبت خانواده محور برای دختران نوجوان نمونه پژوهش در گروه آزمون اجرا و آزمون ثانویه 3 ماه بعد از مداخله انجام شد. در گروه کنترل نیز پرسشنامه ها در ابتدا و سپس 3 ماه بعد از آموزش که در 6 جلسه برگزار گردیده ، سنجیده و اطلاعات دو گروه با استفاده از روش های آزمون t زوجی و آزمون t وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها:

     مقایسه نمره کل خستگی و افسردگی دختران نوجوان مبتلا به آنمی فقر آهن قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون اختلاف معناداری را در جهت کاهش نمرات نشان داد (001/0>P)، ولی در گروه کنترل، اختلاف معناداری وجود نداشت (05/0P>). مقایسه نمره کل خستگی  دختران نوجوان مبتلا به آنمی فقر آهن قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون اختلاف معناداری را در جهت کاهش نمرات نشان داد (001/0>P)، ولی در گروه کنترل، اختلاف معناداری وجود نداشت (182/0=P). همچنین، مقایسه نمره کل افسردگی دختران نوجوان مبتلا به آنمی فقر آهن قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون اختلاف معناداری را در جهت کاهش نمرات نشان داد (001/0>P)، ولی در گروه کنترل، اختلاف معناداری وجود نداشت (667/0=P).

    نتیجه گیری:

     میزان خستگی و افسردگی در دختران نوجوان مبتلا به آنمی فقر آهن که برنامه مراقبت خانواده محور را دریافت می کنند، نسبت به گروه کنترل کاهش یافت.

    کلید واژگان: برنامه مراقبت خانواده محور, خستگی, افسردگی, آنمی فقر آهن, دختران نوجوان
    Fatemeh Ghorbani, Hassan Navipour*, Robabeh Memarian
    Introduction

    Today, one of the most common health problems in the world is iron deficiency anemia. The present study was conducted with the aim of determining the effect of the family-centered care program on fatigue and depression of teenage girls suffering from iron deficiency anemia. Family-centered care is a method which is controlled through mutually beneficial partnerships between caregivers, patients, and families. Family-centered care is systematically organized in such a way that the dynamics and complexities of different aspects of individuals and families are taken into consideration.

    Methods

    This was a quasi-experimental and practical study conducted in 2020 in which 70 adolescent girls with iron deficiency anemia studying in high school in Mahmudabad were selected through purposive and convenience sampling. The research tools were the stem fatigue and Beck depression questionnaire. After collecting the information obtained from the pre-intervention stage, the family care program for adolescent girls was conducted in the test group, and the secondary test was performed 3 months after the intervention. In the control group, the questionnaires were evaluated at the beginning, and then 3 months after the training- held in 6 sessions- and the data of the two groups were analyzed using paired t-test and dependent t-test.

    Results

    The comparison of the total score of fatigue and depression for adolescent girls with iron deficiency anemia before and after the intervention in the test group showed a significant difference regarding decreasing scores (P<0.001); however, there was no significant difference in the control group (P> 0.05). Furthermore, the comparison of the total fatigue scores of adolescent girls with iron deficiency anemia before and after the intervention in the experimental group showed a significant difference in reducing scores (P < 0.001), but in the control group, there was no significant difference (P = 0.182).The comparison of total depression scores of adolescent girls with iron deficiency anemia before and after the intervention in the test group showed a significant difference in reducing scores (P < 0.001), but in the control group, no significant difference was observed (P=0.667).

    Conclusions

    The results showed that the rate of fatigue and depression in adolescent girls with iron deficiency anemia who receive the family-centered care program has decreased compared to the control group.

    Keywords: Family-Centered Care Program, Fatigue, Depression, Iron Deficiency Anemia, Adolescent Girls
  • ناهید برخورداری، حسن ناوی پور*، ربابه معماریان
    مقدمه

    مراقبت های پرستاری پس از عمل در بیماران جراحی قلب باز از اهمیت بالایی برخوردار است و می تواند در میزان رضایتمندی بیماران موثر باشد. لذا، فقدان برنامه مدون مدیریت مراقبت پرستاری در بخش مراقبت های ویژه پس از اعمال جراحی قلب باز مهم است.

    هدف

    مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای برنامه طراحی شده مدیریت مراقبت پرستاری بر رضایتمندی بیماران جراحی قلب باز در بخش ویژه انجام شده است.

    مواد و روش ها:

     در این مطالعه، 53 بیمار در قالب گروه کنترل و آزمون به صورت تخصیص تصادفی وارد مطالعه شدند. در گروه آزمون مراقبت های پرستاری به صورت مدیریت شده طراحی و به مدت 2/5 ماه اجرا شد، در گروه کنترل مراقبت های پرستاری بعد از عمل جراحی قلب باز به صورت روتین انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه رضایتمندی بیماران قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه استفاده شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22  و آمار توصیفی و استنباطی آزمون آنالیز واریانس، تی مستقل، من ویتنی و کای اسکویر انجام شد.

    یافته ها

    در گروه آزمون اکثریت بیماران در همه ابعاد مراقبتی راضی بودند در حالی که در گروه کنترل، اکثر بیماران رضایت کم داشتند. نمره رضایت در گروه آزمون به (013/02±180/07) رسید که این رقم در گروه کنترل (11/54±117/60) بود که تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده شد (0/05>P).
     

    نتیجه گیری

    برنامه مدیریت مراقبت پرستاری منجر به افزایش رضایتمندی بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه جراحی قلب باز شد. پیشنهاد می گردد آموزش برنامه فوق در دوره های آموزش ضمن خدمت پرستاران گنجانده شود.

    کلید واژگان: جراحی قلب, رضایت بیمار, مدیریت مراقبت, مراقبت های پرستاری
    Nahid Barkhordari, Hasan Navipour*, Robabeh Memarian
    Introduction

    Postoperative nursing care is critical in open heart surgery patients and can be effective in patient satisfaction. Therefore, it is of utmost importance to have a codified nursing care management program in the intensive care unit (ICU) after open heart surgery.

    Objective

    The aim of this study was to determine the effect of the implementation of the designed nursing care management program on patients' satisfaction in open heart surgery ICU.

    Materials and Methods

    In this study, 53 patients were randomly assigned to two groups: control and experimental. In the experimental group, nursing care was designed as managed and performed for two and a half months. In the control group, nursing care was performed routinely after open heart surgery. To collect information, a patient satisfaction questionnaire was used before and after the intervention in both groups. Data were analyzed in SPSS software (version 22) using descriptive and inferential statistics of analysis of variance, independent t-test, Mann-Whitney, and Chi-square.

    Results

    In the experimental group, the majority of patients were satisfied with all aspects of care, while in the control group, most patients had low levels of satisfaction. Satisfaction scores were obtained at 180.07±13.02 and 117.60±11.54 in experimental and control groups, respectively, demonstrating a significant difference between the two groups (P<0.05).

    Conclusion

    The nursing care management program led to an increase in the satisfaction of patients admitted to open heart surgery ICU. It is suggested that the training of the above program be included in in-service training courses for nurses.

    Keywords: Cardiac surgery, Care management, Nursing care, Patient satisfaction
  • پریسا اسدالهی، حسن ناویپور*، ربابه معماریان
    مقدمه

    هدف از پژوهش تعیین  تاثیر برنامه استراتژی ارتقا فرآیند مراقبت قبل از عمل بر وضعیت همودینامیک زنان  سزارین میباشد.

    روش کار

    این مطالعه از نوع نیمه تجربی است که در سال 1395 در  بیمارستان شهرستان دورود انجام شد. نمونهگیری به صورت تصادفی بود. تعداد نمونه 70 نفر که به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. ابزار جمعآوری داده ها شامل فشار سنج و ساعت مچی بود .ابتدا در گروه کنترل تعداد نبض و فشار خون در سه مرحله زمانی سنجیده شد. بعد از اتمام نمونه گیری گروه کنترل، برنامه استراتژی ارتقاء فرآیند  اجرا شد. سپس گروه آزمون انتخاب شد و نبض و فشارخون  سنجیده شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط SPSS نسخه 17 انجام شد.

    یافته ها

    میانگین فشارخون سیستولیک در گروه کنترل قبل از عمل 17/113 و بعد از عمل 14/91 بود و در گروه آزمون قبل از عمل 14/115 و بعد از عمل 71/107 بود. همچنین میانگین فشارخون دیاستولیک در گروه کنترل قبل از عمل 43/69 و بعد از عمل 43/59 بود و در گروه آزمون قبل از عمل 43/65 و بعد از عمل به 14/62 تغییر یافت. آزمون آنالیز واریانس نشان داد بین میانگین فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در دو گروه آزمون و کنترل تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. در گروه کنترل کاهش فشارخون قابل ملاحظه ای نسبت به گروه آزمون دیده شد .همچنین  آزمون آنالیز واریانس نشان داد بین میانگین ضربان قلب در دو گروه آزمون و کنترل تفاوت آماری معنیداری وجود دارد (001/0P<). ضربان قلب در گروه آزمون کاهش یافته بود.

    نتیجه گیری

    طبق نتایج وضعیت همودینامیک گروه آزمون نسبت به کنترل بهبود پیدا کرده بود. بنابراین پیشنهاد می شود این برنامه در بیمارستان اجرا شود.

    کلید واژگان: استراتژی ارتقا فرآیند, وضعیت همودینامیک, مراقبت قبل از عمل, سزارین
    Parisa Asadolahi, Hassan Navipour*, Robabe Memarian
    Introduction

    The aim of this research is to determine the effect of applying FOCUSPDCA strategic program of the pre-operative care process on hemodynamic status of caesarean women.

    Methods

    this is a quasi-experimental study conducted in 2016, in one of  Dorud-Iran hospitals. Samples were selected using objective-based random method. Samples (n=70) were divided into the test and control groups. Data collection instruments was pressure gauge and a watch. Validity and reliability of the questionnaire was assessed and confirmed. At first, hemodynamic parameters including pulse rate, systolic and diastolic blood pressure were measured in control group three times: the night before surgery, the moment of entering the operation room, and after surgery in recovery room. After sampling in control group, the FOCUSPDCA strategic program was implemented. The program consisted of nine steps. They were implemented one after another. Then, the test group was selected and the memberschr(chr('39')39chr('39')) hemodynamic parameters were measured. The SPSS-17 was used for data analysis.

    Findings

    The mean systolic blood pressures were 113.17 and 91.14 before and after operation in control group, respectively; while they were 115.14 and 107.71 in the test group. Moreover, the mean diastolic pressures were 69.43 and 59.43 before and after operation in the control group, respectively, while they were 65.43 and 62.14 in the test group. The variance analysis test revealed a meaningful statistical difference between the mean systolic and diastolic blood pressures among the two groups. The control group experiences drop in blood pressure, while the test group faces no considerable drop in blood pressure. The average of heart rates in the control group were 13.91 and 104.71 before and after operation; while they were 80.26 and 79.1 in the test group. The variance analysis test revealed a significant statistical difference between the two groupschr(chr('39')39chr('39')) heart rate (p<0.001). Heart rate reduced in test group.

    Conclusion

    According to the result of the study hemodynamic situatin has been improve in the test group. Therfore, it is suggested that the program to be implement .in order to improve the health care process in the hospital.

    Keywords: FOCUS PDCA, Hemodynamic, Preoperation Care, Cesarean
  • ناهید برخورداری، حسن ناوی پور*، ربابه معماریان
    مقدمه

    مراقبتهای پرستاری پس ازعمل جراحی قلب از اهمیت بالایی برخوردار است و  بر وضعیت همودینامیک بیماران تحت عمل جراحی قلب بازموثر می باشد. مشکل اصلی فقدان برنامه مدون مدیریت مراقبت پرستاری در جراحی قلب است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر برنامه طراحی شده مدیریت مراقبت پرستاری بر همودینامیک بیماران بخش مراقبت های ویژه جراحی قلب بود.

    روش کار

    این مطالعه نیمه تجربی(سال 1395) دارای دو گروه کنترل وآزمون بود. بیماران در گروه کنترل طبق مراقبت های روتین بعدازعمل، مراقبت شدند، اطلاعات گروه کنترل با استفاده از چک لیست ارزیابی همودینامیک جمع آوری وثبت شد. در گروه آزمون برنامه مراقبت پرستاری  که بر اساس نیاز بیماران طبق اصول مدیریت مراقبت از بیمار، بعد از عمل جراحی قلب طراحی شده بود به مدت 5/2 ماه به اجرادرآمد. تعداد 53 بیماردر هرگروه با توجه به مشخصات نمونه شامل انجام عمل جراحی قلب موفقیت آمیز وسن 20-75 سال وثبات وضعیت همودینامیکی نسبی انتخاب شده اند. سپس وضعیت همودینامیک بیماران  با استفاده از چک لیست ارزیابی وضعیت همودینامیک در دو گروه کنترل و آزمون سنجیده شد . جهت آنالیز داده ها ازنرم افزار SPSS22 و آزمون آنالیز واریانس مکرر، Tمستقل و من ویتنی و کای دو استفاده شد.

    یافته ها

    بیماران گروه کنترل وآزمون ازنظر متغیر های جمعیت شناختی سن ،جنس ونوع عمل جراحی کاملا یکسان انتخاب شدند و بر اساس آزمون های آماری اختلاف معناداری نداشتند و شرایط مطالعه یکسانی داشتند(05/0<p). پس از مداخله از نظر متغیرهای همودینامیک (فشار خون سیستولیک ودیاستولیک، نبض، تعداد تنفس و اشباع اکسیژن شریانی) بین گروه کنترل و گروه آزمون، اختلاف معناداری مشاهده شد (001/0<p).

    نتیجه گیری

    برنامه مدیریت مراقبت پرستاری در بخش مراقبتهای ویژه جراحی قلب بروضعیت همودینامیک بیماران بعداز عمل جراحی قلب اثر داشت، این برنامه مدون به مدیران پرستاری پیشنهاد می شود که در برنامه آموزش ضمن خدمت پرستاران ‏معرفی شود‏.

    کلید واژگان: وضعیت همودینامیک, مدیریت مراقبت, مراقبتهای پرستاری ویژه جراحی قلب باز
    Nahid Barkhordari, Hasan Navipour*, Robabeh Memarian
    Introduction

    Postoperative nursing care is very important in open heart surgery patients and is affective on hemodynamic status of these patients. The main problem is the lack t to investigate the effect of nursing care management program on hemodynamic of patients in the cardiac intensive care unit.

    Methods

    This quasi-experimental study (2016) had two groups of control and experimental. Patients in the control group were cared for according to routine postoperative care. Information in the control group was collected and recorded using a hemodynamic evaluation checklist. In the experimental group, nursing care program based on patientschr('39') needs according to the principles of patient care management, after Cardiac surgery was designed and performed for 2.5 months. A total of 53 patients in each group were selected according to the sample characteristics including successful heart surgery and age of 20-75 years and stabilization of relative hemodynamic status. Then, the hemodynamic status of patients was measured using a hemodynamic status assessment checklist in both control and experimental groups. For data analysis, SPSS22 software and repeated measures analysis of variance, independent t-test, Mann-Whitney and Chi-square was used.

    Results

    The patients in the control and experimental groups were selected in terms of age, sex and type of surgery in terms of demographic variables and there was no significant difference based on statistical tests and had the same study conditions (p>0.05). There was a significant difference after intervention between hemodynamic variables (systolic and diastolic blood pressure, pulse, respiration rate and arterial oxygen saturation) in the control group compared to the experimental group (p <0.001).

    Conclusion

    Nursing care management program in the intensive care unit of cardiac surgery had an effect on the hemodynamic status of patients after heart surgery. This program is recommended to nursing managers to be introduced in the in-service training program for nurses.

    Keywords: Hemodynamic status, Care management, Cardiac surgery nursing care
  • حمیدرضا زنده طلب، زهره ونکی*، ربابه معماریان
    اهداف

     مراکز سلامت به لحاظ مراقبتی و آموزشی از سالمندان سالم خود در مراقبت های سالمندی غافل می شوند. این مطالعه کیفی با هدف استانداردسازی مراقبت سالمندی سالم به انجام رسید.

    مواد و روش ها

     این تحقیق عملکردی مشارکتی از 1395 تا 1397 با مشارکت یازده مراقب سلامت، 54 سالمند و 54 عضو خانواده در مرکز بهداشت مطهری مشهد انجام شد. میانگین سنی مراقبین سلامت 2/7± 32/4 سال و میانگین سابقه کاری 8/3 سال بود. میانگین سنی سالمندان نیز 3/9± 64/3 سال بود. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه سروکووال، مصاحبه، بحث گروهی متمرکز و یادداشت برداری عرصه بود. پس از شناسایی مشکلات از طریق مصاحبه با هشت نفر از پرسنل و نوزده سالمند، جلسات بحث های گروهی برای طراحی برنامه برگزار شد. پس از اجرای برنامه های تغییر مجددا سی مصاحبه با مشارکت کنندگان انجام گرفت و مقایسه قبل و بعد از برنامه های تغییر انجام و ارزشیابی شد. برای تحلیل محتوای کیفی از روش توصیف واقعیت و برای تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آزمون آماری تی زوجی استفاده شد.

    یافته ها

     برایند مطالعه حاضر مدل مراقبتی پویا بود که توانست با اصلاح نگرش و مهارت ها و توانمندسازی پرسنل سبب بهبود مراقبت های سالمندی سالم در محیط مرکز بهداشت شود. میانگین نمره کلی کیفیت خدمات از نظر سالمندان و خانواده ها در مرحله قبل از مداخله به ترتیب 9/46±63/02 و 9/05± 61/83 بود. این مقادیر در مرحله بعد از مداخله به 14/75± 130/09 و 13/56± 122/56 رسید که از نظر آماری تفاوت معنی دار بود (0/001=P).

    نتیجه گیری

    مدل پویا با ویژگی هایی همچون مراقبت فعال، مشارکتی، مستمر، جامع و حمایتی سبب ارتقای کیفیت خدمات سالمندی شد؛ بنابراین این مدل می تواند در سایر مراکز خدمات سلامت به کار رود.

    کلید واژگان: سالمندی سالم, تحقیق عملکردی مشارکتی, کیفیت خدمات
    Hamid Reza Zendehtalab, Zohreh Vanaki*, Robabeh Memarian
    Objectives

     In the geriatric care provided in health centers, the healthy elderly are neglected. This qualitative study aims to improve the quality of geriatric care for the healthy elderly.

    Methods & Materials

    This community-based participatory study was conducted from 2016 to 2018 with the participation of 11 healthcare providers, 54 older people and 54 family members in Shahid Motahari Comprehensive Health Center in Mashhad, Iran. The mean age of healthcare providers was 32.4±2.7 years with a work experience 8.3 years. The mean age of the elderly was 64.3±3.9 years. Data were collected using the SERVQUAL questionnaire and interviews, focus group discussions, and field note taking. After identifying the problems through interviews with 8 personnel and 19 older people, group discussion sessions were held to design the change programs. After implementing the change programs, 30 interviews were conducted with the participants and comparisons were made before and after the programs. Descriptive statistics was used to analyze the qualitative data, and descriptive statistics and paired t-test were used to analyze the quantitative data.

    Results

     The mean total score of service quality according to the elderly and their families in the pre-intervention stage was 63.02±9.46 and 61.83±9.05, respectively. These values reached 130.09±14.75 and 122.65±13.56 in the post-intervention stage, and this difference was statistically significant (P=0.001). The presented dynamic care model was able to improve geriatric care for the healthy elderly in the comprehensive health center by modifying the attitude, skills and empowerment of staff.

    Conclusion

     The dynamic care model can improve the quality of geriatric services for the healthy elderly with features such as active, participatory, continuous, comprehensive and supportive care. It can be used in other health centers.

    Keywords: Healthy aging, Participatory research, Service quality
  • نرگس نصیری نیا، ربابه معماریان*، علی اکبر راسخی
    مقدمه

    عزت نفس قطعی ترین عامل در روند رشد روانی افراد و یکی از معیارهای سلامت روان می باشد. در دوره نوجوانی نقش والدین و مهارت آنان در برقراری ارتباط مثبت و سازنده با فرزند نوجوانشان بسیار حساس و حیاتی است .هدف این مطالعه تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی والدین بر میزان عزت نفس دانش آموزان دختر نوجوان است.

    مواد و روش کار

    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که در سال 1397 در یکی از دبیرستان های دولتی شهرستان دماوند انجام شد. نمونه ها 77 نوجوان دختر و والدینشان بودند که به صورت غیر تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت بود. ابتدا درگروه کنترل و آزمون عزت نفس دانش آموزان دختر سنجیده شد. در گروه آزمون با توجه به نیازهای آموزشی والدین 16 جلسه آموزشی طراحی و در قالب آموزش گروهی در گروه های 10 نفره اجرا گردید. بعد از یک ترم تحصیلی دوباره عزت نفس در دو گروه سنجیده شد. داده ها با آزمون های ویلکاکسون، من ویتنی وآنالیز کوواریانس توسط نرم افزار spss22 تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها

    آزمون من ویتنی قبل از مداخله در دو گروه آزمون و کنترل از نظر میانگین نمره عزت نفس تفاوت معنی دار نشان نداد. بعد از مداخله در دو گروه آزمون و کنترل با توجه به آنالیز کوواریانس تفاوت معنی دار نشان داد.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های مطالعه حاضر که نشان دهنده تاثیر برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر نوجوان بوده است، پیشنهاد می گردد جهت ارتقای سلامت دختران نوجوان توجه ویژه ای به آموزش والدین بر اساس نیاز و خصوصیات دوران نوجوانی شود.

    کلید واژگان: دختر نوجوان, دبیرستان, عزت نفس, مهارت های ارتباطی, والدین
    Narges Nasirinia, Robabeh Memarian*, Aliakbar Rasekhi

    Objective (s):

     The association between self-esteem and the process of mental development of individuals and mental health is well established. In adolescence, the role of parents and their skills in communicating is very sensitive and vital. The purpose of this study was to assess the effect of parentschr('39') communication skills training on the self-esteem of adolescent female students.

    Methods

    This was a quasi-experimental study that conducted in one of the state high schools in Damavand, Iran in 2019. The sample consisted of 77 adolescent girls and their parents who were assigned to two groups: intervention and control. Parents in the intervention group received 16 training sessions in a group pf 10 participants. The control group received nothing. In both groups students completed a self-esteem questionnaire (Cooper-Smith questionnaire) at two points in time: before intervention and three months after the intervention. The data were analyzed by Wilcoxon, Mann-Whitney and analysis of covariance using SPSS22 software.

    Results

    Both groups were similar in most characteristics and at baseline self-esteem score did not differ significantly between two groups (p=0.49). However, after the intervention, there was a significant difference between the experimental and control groups according to analysis of covariance (p=0.001).

    Conclusion :

    The findings suggest parentschr('39') communication skills training could be effective in improving adolescents’ self-esteem.

    Keywords: Adolescent girl, Communication skills, High school, Parents, Self-esteem
  • سعیده خلیلی، ربابه معماریان *، فضل الله احمدی
    مقدمه
    بالا رفتن سن، تحلیل ساختار و کاهش عملکرد فیزیولوژیکی بدن باعث تغییرات فیزیولوژیک وسیعی در بافت ها، ارگان ها و عملکردشان می گردد که می توانند بر فعالیت های زندگی روزمره و استقلال فیزیکی سالمندی تاثیر بگذارند. یکی از بیماری های مزمن دوران سالمندی پرفشاری خون است، لذا هدف از انجام این مطالعه تاثیر اجرای برنامه خودمراقبتی مبتنی بر فعالیت - سلامت معنوی بر میزان پرفشاری خون سالمندان کهریزک استان البرز بوده است.
    روش
    پژوهش حاضر، مطالعه ای نیمه تجربی است، که در شهر کرج، سال 1396 انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و دستگاه فشارسنج کالیبره بود. فشارخون به روش استاندارد و توسط محقق کنترل شد. سایر ابزارهای پژوهش، پرسشنامه فعالیت روزمره زندگی و پرسشنامه سلامت معنوی بودند. 90 سالمند به روش غیرتصادفی و دردسترس از مرکز نگهداری سالمندان کهریزک استان البرز انتخاب شدند. گروه کنترل از برنامه های روتین در مرکز استفاده می کردند. برای گروه فعالیت برنامه فعالیت روزمره زندگی و پیاده روی سه بار در هفته به میزان 20 دقیقه طراحی و اجرا شد و برای گروه برنامه خود مراقبتی علاوه بر برنامه گروه فعالیت، برنامه معنوی شامل دعای آیه الکرسی وذکر صلوات طراحی و اجرا شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS 16 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    براساس نتایج آزمون کای اسکوئر سالمندان از نظر متغیرهای سن، جنس و طول مدت بیماری یکسان بودند (05/0p) ، همچنین میانگین فشارخون در دو گروه فعالیت و برنامه خودمراقبتی براساس نتایج آزمون من ویتنی یکسان بود (05/0
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد که به کارگیری برنامه خودمراقبتی مبتنی بر فعالیت و سلامت معنوی بر میزان فشارخون سالمندان مبتلا به پرفشاری خون موثر است. پیشنهاد می شود مدل خودمراقبتی مبتنی بر فعالیت و سلامت معنوی در مورد سایر بیماری ها به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: برنامه خودمراقبتی, فعالیت, سلامت معنوی, پرفشاری خون, سالمند
    Khalili S*_Memarian R _Ahmadi F
    Introduction
    Aging, body breakdown and physiological function decline were resulted in massive physiological changes in tissues, organs and their function, which can affect the daily living activities and the physical independence of in elderly. One of the chronic diseases of the elderly is hypertension. Therefore, the purpose of this study was to the effect of activity and spiritual health based self-care program on hypertension among the Kahrizak elderly people in the Alborz province.
    Method
    The present study is a quasi-experimental research that is conducted in Karaj in 2017. The data collection was done using a barometer that is calibered. The blood pressure was controlled by researcher. Also, daily living-related questionnaire and spiritual well-being questionnaire were completed. Ninty elderly were selected through non-randomly and available sampling method from Kahrizak elderly residence center in the Alborz province. The control group used routine center programs. For the test group, the program included activity of daily living and walking three times a week for 20 minutes were designed and implemented. For the self-care program group, a spiritual program (including the prayers of the verse Ayat-Alkorsi and Salavat) was designed and implemented, in addition to the program of the test group. Then, SPSS 16 software were used for data analysis.
    Results
    According to the Chi-square test, the elderly did not show significant differences concerning age, sex, and disease duration (p> 0.05). Based on Kruskal-Wallis test, the mean blood pressures in three groups the control, was significantly different (p <0.05). The Mann-Whitney test revealed no significant difference between the mean systolic and diastolic blood pressures between the two groups of test and self-care group (p> 0.05).
    Conclusion
    The results show that the application of activity and spiritual health based self care program is efficient on the elderly affected by hypertension. It is suggested that self-care Model with a focus on activity and spiritual health usage, to be considered for other diseases.
    Keywords: Self-care program, Activity, Spiritual well-being, Hypertension, Elderly
  • زهرا هوری، سیما محمد خان کرمانشاهی *، ربابه معماریان
    مقدمه و هدف

    امروزه در بیشتر جوامع بین سالخوردگی جمعیت شهرها و روستاها تفاوت زیادی وجود دارد و معمولا روستاها دارای ساخت سنی سالخورده تری هستند. با بالا رفتن سن، رضایت از زندگی به آهستگی کاهش می یابد. یکی از عوامل موثر بر رضایت از زندگی فعالیت فیزیکی است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر ارتقاء فعالیت فیزیکی بر رضایت از زندگی سالمندان روستایی است.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی است که در دو گروه آزمون (30 نفر) و کنترل (32 نفر) با انتخاب غیر تصادفی از سالمندان دو روستای چالاب و چنگوله در شهرستان مهران استان ایلام در سال 95-96 انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل: پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک و پرسش نامه رضایت از زندگی LSI-Z بود، روایی و پایایی ابزار سنجیده شد. برنامه ارتقاء فعالیت فیزیکی در چهار مرحله بررسی و شناخت، برنامه ریزی، اجرا و ارزش یابی اجرا شد. برنامه طراحی شده ارتقاء فعالیت فیزیکی در گروه آزمون اجرا شد. داده ها قبل از مداخله و 3 ماه بعد جمع آوری و سپس توسط نرم افزار SPSS 16 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    براساس نتایج آزمون کای اسکوئر نمونه های دو گروه آزمون و کنترل از نظر متغیرهای دموگرافیک یکسان بودند (05/0 <P). میانگین نمره رضایت از زندگی در گروه آزمون قبل از مداخله (90/11)و پس از 3 ماه (33/15) بود و آزمون تی زوجی اختلاف معناداری را نشان داد (05/0 >P). در گروه کنترل نیز میانگین نمره رضایت از زندگی قبل از مداخله (33/15) و پس از 3ماه (91/14) بود . آزمون تی زوجی اختلاف معناداری را نشان نداد (05/0 <P).

    نتیجه گیری

    میزان رضایت از زندگی سالمندانی که برنامه فعالیت فیزیکی را انجام دادند (گروه آزمون) نسبت به افرادی که برنامه فعالیت فیزیکی برای آنها انجام نشد (گروه کنترل) افزایش یافته است. پیشنهاد می شود برنامه طراحی شده ارتقاء فعالیت فیزیکی بومی برای سالمندان در مناطق مختلف کشور به کار گرفته شود.

    کلید واژگان: سالمندان روستایی, فعالیت فیزیکی, رضایت از زندگی
    Zahra Hori, Sima Mohammad Khan Kermanshahi *, Robabe Memarian
    Background And Objective

    Today, there is great difference between the population aging of cities and villages in most societies. Villages have more aged population. As the age increases, the life satisfaction decreases slowly. Physical activities are one of the factors that influence on improving life satisfaction. The purpose of this study is to address the effect of promoting physical activity on the life satisfaction in rural elderly.
    Material and

    Methods

    This quasi-experimental study was done in 2017. in this paper 64 rural elderly in Chalab and Changuleh villages in Ilam province were selected by non-randomized method and divided to case (n = 32) and control (n = 30) groups. Data collection tools were demographic information and LSI-Z life satisfaction questionnaires. The validity and reliability of questionnaire were measured. The promotion of physical activity program was carried out in four stages including assessment, planning, implementation and evaluation. Data were collected before intervention and 3 months later and then analyzed by SPSS 16 software.

    Results

    Before intervention, there were no significant differences between case and control groups in terms of demographic characteristics (according to chi-square test results). In the case group, the results of paired t-test showed a significant difference (p 0.05) between the average of elderly’s life satisfaction before intervention (15.33) and after it (14.91).

    Conclusion

    Life satisfaction of elderlies who did the physical activity program (case group) has been increased than others who didn’t perform the physical activity program (control group). It is suggested that the native designed physical activity promotion program are used to improve the elderly’s life satisfaction in different regions of country.

    Keywords: rural elderly, physical activity, life satisfaction
  • مهربان کشمیری، زهره ونکی*، ربابه معماریان، خدایار کشمیری
    مقدمه
    تحقیقات تاثیر آموزش مداوم را در تغییر عملکرد پرستاری تایید نکرده اند. یکی از رویکرد های مدیریتی دراین مورد پردازش عمیق و دقیق به فرایند آموزش مداوم است.
    هدف
    این مطالعه تعیین میزان تاثیر اجرای «الگوی آموزش مداوم مشارکتی مبتنی بر صلاحیت» بر کیفیت مراقبت های پرستاری ویژه جراحی قلب باز بزرگسالان است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع نیمه تجربی است و نمونه های پژوهش، پرستاران بخش های مراقبت ویژه جراحی قلب باز بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی تهران در سال (1395) هستند که به صورت غیرتصادفی و در دو گروه آزمون (از طریق تمام شماری) و کنترل متناظر (با استفاده از روش آماری پیشرفته «تطبیق نمره گرایش» SMD) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، شامل چک لیست مشاهده ای عملکرد پرستاران و برگه ثبت علایم، و قایع و گزارش پرستاری در بخش مراقبت های ویژه جراحی قلب باز بود که توسط پژوهشگر ساخته شد و روایی آن از طریق روایی محتوی و پایایی، از طریق پایایی هم ارز (85/0=r) مورد بررسی قرار گرفت. برنامه طراحی شده براساس «الگوی آموزش مداوم مشارکتی مبتنی بر صلاحیت» شامل (9) مرحله: تشکیل هسته آموزش، آماده سازی محیط، آماده سازی منابع، ایجاد توانمندی آموزشی مجریان آموزش، نیازسنجی آموزشی مشارکتی، طراحی آموزشی، اجرا، نظارت آموزشی و دادن بازخورد مناسب و ارزشیابی بوده که به صورت کاملا عملیاتی به مدت (9) ماه انجام شد. چک لیست ها قبل و بعد از مداخله در دو گروه آزمون و شاهد در سه نوبت توسط همکار پژوهشگر تکمیل شد و داده ها از طریق برنامه آماری SPSS22، با آزمون های من ویتنی و یلکاکسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    مقایسه ی میانگین کیفیت مراقبت پرستاران در دو گروه آزمون و شاهد با توجه به آزمون آماری من ویتنی قبل از مداخله، تفاوت معنادار نشان نداد (05/0P).
    نتیجه گیری
    پیشنهاد می شود که برنامه های آموزش مداوم براساس «الگوی آموزش مداوم مشارکتی مبتنی بر صلاحیت» در بخش های جراحی قلب باز اجرا شود تا به بهبود صلاحیت علمی و مهارتی پرستاران بیانجامد.
    کلید واژگان: الگوی آموزش مشارکتی مبتنی بر صلاحیت, جراحی قلب باز, کیفیت مراقبت پرستاری
    Mehraban Keshmiri, Zohreh Vanaki *, Robabeh Memarian, Khodayar Keshmiri
    Introduction
    Studies did not confirm the effect of continuing education on nurses’ performances change. One of the managerial approach in this issues review again this process carefully.
    Aim
    This study was done to determine the effect of applying “The Participative Continuing Education Based on Competency Model” on quality of ICU in the open heart surgery.
    Method
    This was a quasi-experimental study and nurses who were employed through open heart surgery of adult in the Shahid Rajaii hospital in (2016) participated. They were selected by non-randomized method in case (all the numbers) and correspondence controlled group by using of propensity score (using SMD index, this entry confirmed: SMD˂0.15). Data collection tools inclue; the observational checklist of performance, nursing note and ICU charting sheet. It`s validity and reliability was evaluated with content validity and inter-rater reliability (r= 0.85). The designed plan by “The Participative Continuing Education Based on Competency Model” including nine steps: formed the core of education, preparing the environment, preparation resources, capacity building training education administrators, participatory training needs assessment, instructional design, implementation, educational supervision, giving feedback and final evaluation which it plans implemented for 9 months. Checklists before and after in two groups were completed by co-researcher and data analyzed by Wilcoxon, Man Whitney and step by step regression tests with SPSS22.
    Results
    The Man-Whitney test showed that the before intervention between two groups there was no significant difference(P˃0.05). But after intervention there was significant difference (P˂0.05) between two groups by The Man-Whitney test.  
    Conclusion
    It is suggested that designed plan by “The Participative Continuing Education Based on Competency Model” use in to continving education specially in the open heart surgery units for improving nurses’ competencies improved.
    Keywords: open heart surgery, Participative Continuing Education Based on Competency Model, quality of nursing care
  • مهربان کشمیری، زهره ونکی، ربابه معماریان
    مقدمه
    تحقیقات تاثیر آموزش مداوم را در تغییر عملکرد پرستاری تایید نکرده اند. یکی از رویکرد های مدیریتی دراین مورد پردازش عمیق و دقیق به فرایند آموزش مداوم است.
    هدف
    این مطالعه تعیین میزان تاثیر اجرای «الگوی آموزش مداوم مشارکتی مبتنی بر صلاحیت» بر کیفیت مراقبت های پرستاری ویژه جراحی قلب باز بزرگسالان است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع نیمه تجربی است و نمونه های پژوهش، پرستاران بخش های مراقبت ویژه جراحی قلب باز بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی تهران در سال (1395) هستند که به صورت غیرتصادفی و در دو گروه آزمون (از طریق تمام شماری) و کنترل متناظر (با استفاده از روش آماری پیشرفته «تطبیق نمره گرایش» SMD) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، شامل چک لیست مشاهده ای عملکرد پرستاران و برگه ثبت علایم، و قایع و گزارش پرستاری در بخش مراقبت های ویژه جراحی قلب باز بود که توسط پژوهشگر ساخته شد و روایی آن از طریق روایی محتوی و پایایی، از طریق پایایی هم ارز (85/0=r) مورد بررسی قرار گرفت. برنامه طراحی شده براساس «الگوی آموزش مداوم مشارکتی مبتنی بر صلاحیت» شامل (9) مرحله: تشکیل هسته آموزش، آماده سازی محیط، آماده سازی منابع، ایجاد توانمندی آموزشی مجریان آموزش، نیازسنجی آموزشی مشارکتی، طراحی آموزشی، اجرا، نظارت آموزشی و دادن بازخورد مناسب و ارزشیابی بوده که به صورت کاملا عملیاتی به مدت (9) ماه انجام شد. چک لیست ها قبل و بعد از مداخله در دو گروه آزمون و شاهد در سه نوبت توسط همکار پژوهشگر تکمیل شد و داده ها از طریق برنامه آماری SPSS22، با آزمون های من ویتنی و یلکاکسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    مقایسه ی میانگین کیفیت مراقبت پرستاران در دو گروه آزمون و شاهد با توجه به آزمون آماری من ویتنی قبل از مداخله، تفاوت معنادار نشان نداد (05/0P).
    نتیجه گیری
    پیشنهاد می شود که برنامه های آموزش مداوم براساس «الگوی آموزش مداوم مشارکتی مبتنی بر صلاحیت» در بخش های جراحی قلب باز اجرا شود تا به بهبود صلاحیت علمی و مهارتی پرستاران بیانجامد.
    کلید واژگان: الگوی آموزش مشارکتی مبتنی بر صلاحیت, جراحی قلب باز, کیفیت مراقبت پرستاری
    Mehraban Keshmiri, Zohreh Vanaki, Robabeh Memarian
    Introduction
    Studies did not confirm the effect of continuing education on nurses’ performances change. One of the managerial approach in this issues review again this process carefully.
    Aim: This study was done to determine the effect of applying “The Participative Continuing Education Based on Competency Model” on quality of ICU in the open heart surgery.
    Method
    This was a quasi-experimental study and nurses who were employed through open heart surgery of adult in the Shahid Rajaii hospital in (2016) participated. They were selected by non-randomized method in case (all the numbers) and correspondence controlled group by using of propensity score (using SMD index, this entry confirmed: SMD˂0.15). Data collection tools inclue; the observational checklist of performance, nursing note and ICU charting sheet. It`s validity and reliability was evaluated with content validity and inter-rater reliability (r= 0.85). The designed plan by “The Participative Continuing Education Based on Competency Model” including nine steps: formed the core of education, preparing the environment, preparation resources, capacity building training education administrators, participatory training needs assessment, instructional design, implementation, educational supervision, giving feedback and final evaluation which it plans implemented for 9 months. Checklists before and after in two groups were completed by co-researcher and data analyzed by Wilcoxon, Man Whitney and step by step regression tests with SPSS22.
    Results
    The Man-Whitney test showed that the before intervention between two groups there was no significant difference(P˃0.05). But after intervention there was significant difference (P˂0.05) between two groups by The Man-Whitney test.
    Conclusion
    It is suggested that designed plan by “The Participative Continuing Education Based on Competency Model” use in to continving education specially in the open heart surgery units for improving nurses’ competencies improved.
    Keywords: open heart surgery, Participative Continuing Education Based on Competency Model, quality of nursing care
  • سمیرا فتاحی، سیما محمدخان کرمانشاهی*، ربابه معماریان، کیوان عباسی
    زمینه
    پرستاران بزرگترین گروه در میان کارکنان بهداشتی بوده و از دیدگاه قانونی و اخلاقی باید پاسخگوی کیفیت مراقبت های ارائه شده باشند و رعایت استانداردها یکی از جنبه های مهم کیفیت مراقبت می باشد. هدف از این مطالعه تعیین موانع رعایت استانداردهای پرستاری در مراقبت از بیماران بعد از عمل جراحی شکم می باشد.
    روش ها
    این مطالعه یک پژوهش توصیفی مقطعی می باشد که جامعه آن کلیه پرستاران شاغل در بخش های جراحی شکم بیمارستان های آموزشی درمانی شهر کرمانشاه می باشند که به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سه بخشی موانع فردی، مدیریتی و محیطی رعایت استانداردها در مراقبت از بیماران بعد از جراحی شکم استفاده شده است که این ابزار یک پرسشنامه محقق ساخته می باشد و روایی آن به روش روایی محتوا و پایایی آن به روش آزمون مجدد و آلفای81/0 تایید گردید و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و نرم افزار SPSS ویرایش 16 استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های به دست آمده از 30 نمونه که 43% آنها مونث بودند و میانگین سنی آنها 5/31 سال بود، نشان داد که جهت اجرای استانداردها، مهمترین مانع در بعد فردی نداشتن انگیزه (7/46%)، در بعد مدیریتی ارزشیابی نشدن بر اساس استانداردها (73 %) و در بعد محیطی روتین گرایی در مراقبت از بیمار (7/76 %) می باشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه مهمترین موانع نداشتن انگیزه، ارزشیابی نشدن و روتین گرایی است توصیه می شود راهکارهایی جهت اصلاح آنها در نظر گرفته شود. و پیشنهاد می شود جهت تایید نتایج این پژوهش، مطالعاتی مشابه با حجم نمونه بیشتر انجام شود
    کلید واژگان: موانع, ارائه مراقبت, مراقبت پرستاری, مراقبت استاندارد, مراقبت بعد از عمل, بخش جراحی, پرستاری
    Samira Fatahi, Sima Mohammad Khan Kermanshahi *, Robabeh Memarian, Kayvan Abbasi
    Introduction
    : Nurses are the largest group among the health professionals and both legally and ethically they must be responsible for the quality of the cares provided. And, one of the major aspects of the quality of care is the standard. This study aims at investigating the barriers in implementing the nursing standards in caring for the patients after an abdominal surgery is done.
    Methods
    This is a descriptive cross-sectional study. The target population of the study, that were selected through the simple sampling method, are all the nurses working at the abdominal surgery wards of training-clinical hospitals of Kermanshah. To gather the required data, a self-made questionnaire on individual, administrative, and environmental barriers to fulfilling standards in caring for the patients after abdominal surgery. Its validity through content validity and its reliability via test-retest method and the alpha 0.80 were confirmed. SPSS software version 16 was used for the analysis of data.
    Results
    The findings from 30 participants, whom 43% of which were female, showed that the greatest barriers to the implementation of standards were: 46.7% for the lack of motivation (as an individual barrier), 73% for the lack of standardized evaluation (as an administrative barrier), and 76.7% for routine-orientedness (as an environmental barrier)
    Conclusion
    The findings from 30 participants, whom 43% of which were female, showed that the greatest barriers to the implementation of standards were: 46.7% for the lack of motivation (as an individual barrier), 73% for the lack of standardized evaluation (as an administrative barrier), and 76.7% for routine-orientedness (as an environmental barrier)
    Keywords: Barriers, providing care, nursing care, standard care, post, surgery nursing care, surgery ward, nurses
  • مریم واحدی، زهره ونکی*، ربابه معماریان
    مقدمه
    در سطح دنیا عمل جراحی آب مروارید و مراقبت های پرستاری آن به صورت سرپایی و مقطعی است که دستیابی به راه هایی برای تضمین کیفیت مراقبت های آن همواره مورد توجه سیستم درمانی بوده است.
    هدف
    این مطالعه برای تعیین تاثیر برنامه تضمین کیفیت مراقبت پرستاری در مرکز سرپایی چشم بر میزان رضایت مندی بیماران تحت عمل جراحی آب مروارید و خانواده هایشان بود که در سال 1395 در دی کلینیک تخصصی و فوق تخصصی هلال احمر ایران انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه نیمه تجربی بر روی 100 بیمار و 108 همراه انجام شده که به صورت غیرتصادفی در دو گروه انتخاب شده بودند و هنگام ترخیص پرسشنامه رضایتمندی ساخته محقق را تکمیل نمودند. اعتبار پرسشنامه ها با اعتبار محتوا و پایایی از طریق همگنی درونی با آزمون آلفا کرونباخ سنجیده شد (0/94=α). ابتدا رضایت مندی بیماران و همراهان درگروه کنترل سنجیده شد و سپس مداخله اجرای برنامه تضمین کیفیت مراقبت پرستاری (تشکیل کمیته تضمین کیفیت در مرکز، تهیه استانداردهای مراقبتی، تدوین شرح وظایف پرستاران در این راستا، بهسازی پرستاران و نظارت بر اجرای استانداردهای مراقبتی) حدود 1 ماه اجرا شد و رضایت مندی نمونه ها در این گروه آزمون سنجیده شد. نتایج با نرم افزار SPSS نسخه 23 و با آزمون های توصیفی و استنباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد میانگین نمره رضایت مندی کل بیماران از مراقبت های پرستاری و ابعاد آن در گروه کنترل (2/4) و در گروه آزمون (3/2) بود و آزمون آماری تی مستقل تفاوت معنی داری با (0/001< P) نشان داد. میانگین نمره کل رضایت مندی خانواده ها از مراقبت های پرستاری و ابعاد آن در گروه کنترل(2/4) و در گروه آزمون(3/3) بود که آزمون آماری تی مستقل با (0/001< P) تفاوت معنی داری را نشان داد.
    نتیجه گیری
    پیشنهاد می شود که مدیران پرستاری از این برنامه اجرایی برای تضمین کیفیت مراقبت های پرستاری در مراکز سرپایی دیگر استفاده نمایند.
    کلید واژگان: تضمین کیفیت مراقبت پرستاری, مرکز جراحی سرپایی چشم, آب مروارید, رضایت مندی بیماران و همراهان
    Maryam Vahedi, Zohreh Vanaki *, Robabeh Memarian
    Introduction
    worldwide, cataract surgery and its nursing care are outpatient and ambulatory which has always been a focus of the treatment center on achieving ways to ensure its quality assurance.
    Aim: This study was to determine the effect of nursing care quality assurance program in the eye outpatient center on satisfaction rate of patients undergoing cataract surgery and their families which was conducted at Day Clinic Specialty and Subspecialty of Helal Iran in 2016.
    Method
    This study was a semi-expetimental study for 100 patients and 108 patients’ families which have been selected non – randomly and during discharge, they completed the author-made satisfaction questionnaire. Validity of the questionnaires was determined by content validity and reliability through internal consistency with alpha Cronbach’s (α = 0.49). At first, satisfaction of patients and patients’ families in the control group was measured and then the intervention of the nursing quality assurance program by establishing a Quality Assurance Committee at the Center, providing care standards, writing nurses’ job descriptions in this regard, improving nurses and monitoring the implementation of care standards; was executed about 1 month and then satisfaction of samples was measured in case group. The data were analyzed by SPSS software version 23 using descriptive and inferential tests.
    Results
    Results showed that overall mean satisfaction score of patients from nursing care and its dimension in control group and case group was 2.4 and 3.2 respectively. Statistical test (T-test) showed that there was significantly difference with P
    Conclusion
    It is suggested that nursing managers use this program to ensure the quality of nursing care in other outpatient centers.
    Keywords: ambulatory care, cataract, eye outpatient center, nursing care quality assurance, satisfaction of patients, families
  • مانا حدادی بارفروش، منیره انوشه*، ربابه معماریان
    زمینه وهدف

    میگرن اصلی ترین علت سردرد ناتوان کننده است.اختلالات خواب از عوامل مهم محرک میگرن میباشند. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر برنامه مدیریت خواب بر شاخصهای سردرد مبتلایان به میگرن انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه نیمه تجربی، 60 بیمار مبتلا به میگرن مراجعه کننده به درمانگاه تخصصی مرکز آموزشی درمانی رازی قائم شهر در سال 1392 در دو گروه 30 نفری آزمون و کنترل (با تخصیص تصادفی) مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه شاخصهای سردرد و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ بود.برای گروه آزمون برنامه مدیریت خواب به صورت 4 جلسه آموزشی یک ساعته اجرا شد.شاخصهای سردرد و کیفیت خواب قبل و یک ماه پس از اجرای برنامه سنجیده و در دو گروه مقایسه گردید.تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار spss نسخه16 انجام شد.

    یافته ها

    تعداد دفعات سردرد در گروه آزمون در مرحلهبعد از مداخله نسبت به قبل کاهش معناداری پیدا کرد و کیفیت خواب آنان نیز بهبود معناداری داشت(0/05<p). اما در مدت و شدت سردرد تفات معناداری مشاهده نشد(0/05<p).آزمون تی مستقل تفاوت معناداری در تعداد دفعات سردرد و نمرهکیفیت خواب در گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل در مرحلهبعد از مداخله نشان داد. اما در شدت و طول مدت سردرد تفاوت معناداری نشان نداد.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که برنامهمدیریت خواب به عنوان روشی موثر در کاهش تعداد حملات میگرن به کار گرفته شود.

    کلید واژگان: سردرد میگرنی, شاخص های سردرد, مدیریت خواب
    Monireh Anoosheh*, Robabeh Memarian, Mana Hadadi Barforoosh
    Background And Objective

    Migraine is the main cause of disabilitating headaches.Sleep disorders are important stimulating factors of migraine. This study performed to determine the influence of sleep management program on headache indexes in migraine patients.
    Subjects and

    Methods

    In this quasi-experimental study in 2013, 60 patients with migraine who referred to professional clinic of Razi hospital of Ghaemshahr, were examined in two experimental and control groups (with randomly allocation). Research tools included demographic data questionnaire, headache indexes questionnaire and the Pittsburgh sleep quality questionnaire. Four one-hour sessions of sleep management educational plan was performed for experimental group. Headache indexes and sleep quality measured before and one month after program performance and compared with control untrained? group. Statistical evaluation was done using paired-test and compared by independent t-test.

    Results

    The means of headache frequency in experimental group significantly decreased and sleep quality improved after intervention (P0.05).

    Conclusion

    The presentfindings suggest that sleep management program is an effective way to reduce the frequency of migraine attacks. ►Please cite this paper as: Hadadi Barforush M, Anoosheh M, Memarian R. Effect of Sleep Management Program on Headache Indexes of Patients Suffering from Migraine Referred to Ghaemshahr Razi Hospital.

    Keywords: Migraine Headache, Headache Indexes, Sleep Management
  • مهربان کشمیری، زهره ونکی، ربابه معماریان، خداداد کشمیری
    مقدمه
    در حال حاضر بالا بردن توانمندی های پرسنل پرستاری، در راس برنامه های مدیران پرستاری قرار گرفته است. آموزش مداوم هم روش رایجی است که دانش و مهارت ها و توانایی عملکرد پرستاران را افزایش می دهد.
    هدف
    تعیین عوامل موثر بر عدم به کارگیری آموزش های ضمن خدمت در انجام مراقبت های پرستاری جراحی قلب باز بزرگسالان بوده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه ی توصیفی- مقطعی در سال 1395 انجام گرفته که (62) پرستاران بالینی بخش های مراقبت های ویژه جراحی قلب بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی تهران در آن شرکت داشتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگر ساخته؛ شامل 30 گویه در 4 بعد ویژگی های فردی و حرفهای پرستاران، ویژگی های محیطی، فرآیند آموزش و بعد سازمانی و مدیریتی بود. به منظور روایی ابزار از روش روایی محتوی و روایی صوری استفاده شد. پایایی ابزار، از طریق همگنی درونی با آزمون آلفاکرونباخ 0/80 تایید شد. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی با نرم افزار SPSS 16 تحلیل شدند.
    یافته ها
    (93/5) درصد پرستاران به تاثیر (زیاد) نبود انگیزه برای یادگیری، ( 84 ) درصد پرستاران، در دسترس نبودن مطالب آموزشی و با تاثیر زیاد ذکر کرده اند. (95) درصد پرستاران هم ارزشیابی بالینی مرتبط با آموزش و صلاحیت مدرسان را به میزان زیاد موثر دانستند. در بعد مدیریتی و سازمانی هم، (98/5) درصد، تاثیر زیاد نظارت و پیگیری موارد آموزشی و نداشتن معیار مناسب ارزشیابی را ذکر کردند.
    نتیجه گیری
    برخورداری از مدیریت پرستاری اثر بخش و استفاده از شیوه های انگیزش دهی موثر، مشارکت پرستاران در تصمیم گیری ها و نظارت و کنترل بر عملکرد مراقبتی برای ارزشیابی های منصفانه آنها می تواند در افزایش کارایی آموزش های ضمن خدمت و کیفیت مراقبت پرستاری در بخش های ویژه بخصوص جراحی قلب باز موثر باشد.
    کلید واژگان: آموزش ضمن خدمت, مراقبت پرستاری ویژه, جراحی قلب باز, کیفیت مراقبت پرستاری
  • محمد افشار *، ربابه معماریان، عیسی محمدی، محبوبه کفایی
    مقدمه و هدف
    دیابت قندی یکی از بیماری های شایع و خطرناک است که مطالعات زیادی جهت ارتقای کنترل آن انجام ولی با توجه به ناکافی بودن روش های معمول جهت ارتقای کنترل دیابت، این مطالعه کیفی به منظور بهینه سازی آموزش نوجوانان جهت ارتقای کنترل دیابت آنها انجام گردید.
    مواد و روش ها
    تحقیق حاضر یک تحقیق عملکردی مشارکتی بود که در آن 10 نفر از پرسنل مرکز دیابت و 74 نفر از نوجوانان دیابتی و خانواده های آنان شرکت داشتند که با 7 نفر از پرسنل و 14 نفر از نوجوانان وخانواده آنان مصاحبه های عمیق 65 الی 120 دقیقه ای انجام تا مشکلات شناسایی شوند، پس از شناسایی مشکلات توسط مشارکت کنندگان، جلسات بحث های گروهی جهت طراحی برنامه برگزار شد و با تشکیل جلسات هدایت کننده تصمیمات اجرایی برای برنامه های آموزشی که توسط مشارکت کنندگان در اولویت قرار گرفته بودند انجام شد، پس از اجرای برنامه های تغییر مجددا 21 مصاحبه با مشارکت کنندگان اجرا و مقایسه قبل و بعد از برنامه های تغییر انجام وارزشیابی شدند، علاوه بر این در بخش کمی میزان قند خون و HbA1c اندازه گیری شدند که با آزمون آماری تی زوجی واطلاعات کیفی بامقایسه مداوم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    با بهینه سازی آموزشی، تزریق ناصحیح انسولین به تزریق صحیح، عدم شناخت نسبت به رژیم غذایی به شناخت نسبت به رژیم غذایی، مراجعه ضعیف به مرکز برای دریافت مشاوره به مراجعه مرتب برای دریافت مشاوره، بی توجهی نسبت به کنترل قند خون و HbA1c به کنترل مرتب قند خون و HbA1c تغییر یافت؛ علاوه بر تغییرات کیفی تغییرات کمی اندازه گیری قند خون ناشتا از 65/69 ± 189 به 42/59 ± 08/141 (HbA1C (PV=0/002 از 35/1 ± 45/8 به89/ ± 98/6 (PV=0/0001) مشاهده شد.
    بحث و نتیجه گیری
    با بهینه سازی آموزشی، باتوجه به نتایج بدست آمده ناشی از تغییرات نشانگر ان است که کنترل دیابت در نوجوانان ارتقاء یافته است.
    کلید واژگان: دیابت, آموزش, ارتقای کنترل, تحقیق عملکردی مشارکتی
    M. Afshar *, R. Memarian, E. Mohammadi, M. Kefaei
    Introduction
    Diabetes mellitus is one of the most common and critical diseases, worldwide. Various studies have been conducted to improve diabetes management. However, given the inadequacy of common methods for improving diabetes control, this qualitative study was performed to determine the effects of training optimization in adolescents for promoting diabetes control.
    Materials And Methods
    In this cooperative, action study, 10 personnel from the diabetes clinic and 74 adolescents with diabetes mellitus and their families were enrolled. Overall, in-depth interviews (65-120 min) were conducted with seven personnel and 14 adolescents (and their families) in order to determine the prevalent problems. After identifying the problems, discussion meetings were held to design programs and decisions regarding educational programs, prioritized by the participants, were implemented in guided meetings. After the implementation of the program, 21 interviews were conducted and the differences before and after program implementation were evaluated. Furthermore, blood glucose and HbA1c levels were measured by paired t-test and qualitative analysis.
    Results
    By optimizing the training program, incorrect insulin injection, lack of knowledge about dietary habits, infrequent referral to hospital and lack of attention to blood sugar and HbA1c were corrected. Furthermore, changes in fasting blood glucose were measured in this study. In addition to qualitative changes, fasting glucose and HbA1C levels changed from 189±65.69 to 141.08±59.42 (P=0.002) and from 8.45±1.35 to 6.98±0.89 (P=0.0001), respectively.
    Conclusion
    According to the obtained findings, training program optimization resulted in improvements in diabetes management in adolescents.
    Keywords: Diabetes, Control promotion, Cooperative action study, Education
  • علی کاوسی، زهره ونکی، ربابه معماریان *
    مقدمه
    با توجه به پیشرفت های روزافزون تکنولوژی و رشد بی سابقه درعلوم پزشکی درزمینه احیاء قلبی ریوی نیازبه آموزش و بهسازی نیروی انسانی بخصوص پرستاران دربخش های اورژانس یک ضرورت است.
    هدف
    بررسی تاثیر برنامه بازآموزی صلاحیت محور برمیزان موفقیت احیاء قلبی ریوی دربخش اورژانس بوده است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش ازنوع نیمه تجربی با نمونه گیری غیرتصادفی (تعداد نمونه 30)، دارای دو گروه آزمون(15نفر) و شاهد(15نفر) دربخش اورژانس در دو بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گلستان درسال1390 انجام شد. ابزارگردآوری اطلاعات شامل فرم مشاهده، ثبت و گزارش عملکرد پرستاران در احیاء قلبی ریوی بود. ضریب پایائی با روش پایایی همزمان (8/0 r =) به دست آمد. برنامه بازآموزی صلاحیت محور براساس اصول برنامه های بازآموزی و گام های اصلی آموزش براساس صلاحیت(C.B.T) درزمینه احیاء قلبی ریوی طراحی و درگروه آزمون اجرا شد. داده هادر دو مرحله قبل و 6 ماه بعد در دو گروه آزمون و شاهد بصورت دو سو کورجمع آوری و توسط نرم افزار SPSS 16، و ازمونهای من ویتنی، کای دو و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    آزمون آماری کای دو نشان داد دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک مثل سن، جنس و سابقه کار و... یکسان هستند (05/0P>). آزمون آماری من ویتنی تفاوت معنی داری بین میزان موفقیت احیاء قلبی ریوی در دو گروه آزمون و شاهد بعد از 4ماه نشان داد(05/0P<). همچنین آزمون آماری ویلکاکسون تفاوت معنی داری بین میزان موفقیت احیاء قلبی ریوی قبل و بعد از برنامه بازآموزی صلاحیت محور بین دو گروه آزمون و شاهد نشان داد(05/0 P<).
    نتیجه گیری
    پیشنهاد می گردد برنامه بازآموزی صلاحیت محور جهت بهسازی نیروی انسانی پرستاران در بخش های اورژانس بکاررود.
    کلید واژگان: بازآموزی, احیاء قلبی ریوی, اورژانس, صلاحیت محور
    Ali Kavosi, Robabeh Memarian *, Zohreh Vanak
    Background
    Technology growth and development in medical sciences on cardio-pulmonary resuscitation (CPR), staff development in nursing and educational nurse's needs in emergency department is necessary.
    Aim
    Assessing the effects of continuing education competency-based program for emergency nurses on rate CPR successful was the aim of this study. Methods& materials: This semi-experimental study was carried out on (3
    Background
    Technology growth and development in medical sciences on cardio-pulmonary resuscitation (CPR), staff development in nursing and educational nurse's needs in emergency department is necessary.
    Aim
    Assessing the effects of continuing education competency-based program for emergency nurses on rate CPR successful was the aim of this study. Methods& materials: This semi-experimental study was carried out on (30) nurses (15 nurses in each groups control and case) who selected non- randomly in emergency departments in two hospitals in Golestan University of Medical Sciences in 2011. Data gathered were observational form, record, and report nurse's sheet for CPR. Their reliabilities were (0.89) by inter-rater coefficient. Continuing education competency-based program in regarding adult learning principles and steps of competency training (CBT) planned and implemented in case group for six months Data were gathered before and six months after implementation in two groups in double blind. Data were analyzed by SPSS16 and Wilcoxon, Mann-Whitney and Chi-square statistical tests.
    Results
    findings showed that two groups were same in demographic variables and no differences significantly Chi-square test showed with (p>0.05). Mann-Whitney test was revealed that between two groups, rate successful cardio-pulmonary resuscitation were different significantly (p<0.05). Also, Wilcoxon test was revealed that between rate successful cardio-pulmonary resuscitation before and after continuing education competency-based program found to be different between two groups (p<0.05).
    Conclusion
    it is suggested to nurse managers that continuing education competency-based program applied in staff development in emergency department for promotion rate of CPR.0) nurses (15 nurses in each groups control and case) who selected non- randomly in emergency departments in two hospitals in Golestan University of Medical Sciences in 2011. Data gathered were observational form, record, and report nurse's sheet for CPR. Their reliabilities were (0.89) by inter-rater coefficient. Continuing education competency-based program in regarding adult learning principles and steps of competency training (CBT) planned and implemented in case group for six months Data were gathered before and six months after implementation in two groups in double blind. Data were analyzed by SPSS16 and Wilcoxon, Mann-Whitney and Chi-square statistical tests.
    Results
    findings showed that two groups were same in demographic variables and no differences significantly Chi-square test showed with (p>0.05). Mann-Whitney test was revealed that between two groups, rate successful cardio-pulmonary resuscitation were different significantly (p<0.05). Also, Wilcoxon test was revealed that between rate successful cardio-pulmonary resuscitation before and after continuing education competency-based program found to be different between two groups (p<0.05).
    Conclusion
    it is suggested to nurse managers that continuing education competency-based program applied in staff development in emergency department for promotion rate of CPR.
    Keywords: CPR, competency based training (CBT), competency, based education, emergency
  • مریم زرگرزاده*، ربابه معماریان، احمدرضا رفیعی
    زمینه و هدف
    عمده ترین علت کمردرد، فتق دیسک بین مهره ای است. شایع ترین علامت این بیماری درد است که باعث کاهش فعالیت های روزمره زندگی در بیماران مبتلا می گردد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر برنامه آرامسازی پیشرونده عضلانی بر میزان درد مزمن کمر و فعالیت های روزمره زندگی بیماران مبتلا به دیسک بین مهره ای انجام شده است.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی که به صورت موازی انجام شد، 56 بیمار مبتلا به فتق دیسک بین مهره ای کمر به صورت تصادفی در گروه 28 نفره آزمون و کنترل تقسیم شدند. به بیماران گروه آزمون طی 7 جلسه تئوری و عملی با تاکید بر 14 گروه عضلانی، برنامه آرامسازی پیشرونده عضلانی آموزش داده شد. پرسشنامه مقیاس شدت درد و فعالیت های روزمره زندگی، قبل از مداخله، بعد از یک ماه مداخله و بعد از سه ماه مداخله در دو گروه تکمیل گردید.
    یافته ها
    در مجموع 56 بیمار مطالعه را به پایان رساندند. برنامه آرامسازی پیشرونده عضلانی باعث کاهش میانگین شدت درد و افزایش ابعاد فعالیت های روزمره زندگی در گروه آزمون بعد از سه ماه مداخله نسبت به قبل از مداخله شده است (0/001>P). همچنین آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر، تفاوت معنی داری را در سه بار اندازه گیری میزان درد و امتیاز کل و امتیاز ابعاد فعالیت های روزمره زندگی در گروه آزمون نشان می دهد (0/001>P). در گروه کنترل این تفاوت ها معنی دار نبود(P>0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این پژوهش، برنامه آرامسازی پیشرونده عضلانی تاثیر به سزایی در کاهش درد مزمن کمر و افزایش فعالیت های روزمره زندگی بیماران مبتلا به دیسک بین مهره ای دارد. به کارگیری این برنامه برای کاهش درد مزمن کمر و افزایش فعالیت های روزمره زندگی بیماران مبتلا به دیسک بین مهره ای پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: آرامسازی پیشرونده عضلانی, دیسک بین مهره ای, درد کمر, فعالیت های روزمره زندگی
    Maryam Zargarzadeh*, Robabeh Memarian, Ahmadreza Rafiee
    Background And Aims
    The most important cause of low back pain is intervertebral disc. The most common symptom of this disease is pain, which causes decrease in living daily activities. Today, many non-pharmacologic methods of pain relief have been offered. This study has been done to study the effect of progressive muscle relaxation (PMR) on pain level and living daily activities in patients with intervertebral discs.
    Methods
    In this randomized clinical trial, 56 patients with lumbar intervertebral discs were enrolled by convenient sampling and randomized to two groups of test (n=28) and control (n=28). The PMR program was trained to patients in test group within seven theoretical and practical sessions with emphasis on 14 muscle groups. The questionnaire of pain intensity scale and living daily activities was completed prior to, and one month and three months after intervention in two groups.
    Results
    All 56 patients cooperated to the end of study. PMR program caused decrease in mean pain intensity and increase in domains of living daily activities in test group after three months of intervention compared with prior to intervention (P<0.001). Also, statistical test of repeated measures ANOVA indicates a significant difference in three times of pain level measurement and total score and score of domains of living daily activities in test group (P<0.001). In control group, these differences were not significant (P>0.05).
    Conclusion
    In view of the findings of this study, PMR program is considerably effective on reducing chronic low back pain and increasing living daily activities in patients with intervertebral disc. Applying this program is recommended for decreasing chronic low back pain and increasing living daily activities in patients with intervertebral disc.
    Keywords: Progressive muscle relaxation, Low back pain, Living daily activities, Intervertebral disc
  • ربابه معماریان، علی کاوسی *، زهره ونکی، حسین نصیری، مسلم حسام، لیلا جویباری، اکرم ثناگو
    زمینه و هدف

    با توجه به پیشرفت های روزافزون تکنولوژی و رشد بی سابقه درعلوم پزشکی در زمینه احیای قلبی- ریوی، متاسفانه میزان زنده ماندن افراد و پیامدهای ناشی از احیا هم چنان ضعیف است، براین اساس نیاز به آموزش و بهسازی نیروی انسانی پرستاری درزمینه احیای قلبی- ریوی یک ضرورت می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف تاثیر برنامه آموزشی مبتنی برصلاحیتCompetencey Based Training (C.B.T) بر پیامدهای ناشی از احیای قلبی- ریوی انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش از نوع نیمه تجربی، نمونه گیری غیرتصادفی، دارای دو گروه آزمون(15پرستار) و کنترل(15پرستار) درمراکز آموزشی- درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گلستان (1390) انجام شد. ابزارگردآوری اطلاعات، شامل فرم ثبت و گزارش احیای قلبی- ریوی بود. برنامه آموزشی مبتنی بر صلاحیت در زمینه احیای قلبی- ریوی طراحی و درگروه آزمون اجرا شد. داده ها در دو مرحله قبل و 4 ماه بعد در دو گروه، جمع آوری و با نرم افزار SPSS-16، آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(کای دو، من ویتنی و ویلکاکسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    در گروه آزمون پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت احیای قلبی- ریوی به ترتیب از 8/8 و 6/4 درصد به 20 و 6/15 درصد بعد از برنامه آموزشی ارتقا یافت که آزمون آماری ویلکاکسون تفاوت معنی داری را نشان داد (001/0P<). همچنین آزمون آماری من ویتنی تفاوت معنی داری بین پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت در دو گروه بعد از 4 ماه نشان داد (03/0P<).

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش نشان داد که برگزاری برنامه آموزشی مبتنی بر صلاحیت بر پیامدهای کوتاه و بلند مدت احیای قلبی- ریوی موثر می باشد، لذا پیشنهاد می گردد برنامه آموزشی مبتنی بر صلاحیت به منظور بهسازی نیروی انسانی پرستاران بکار رود.

    کلید واژگان: برنامه آموزشی مبتنی برصلاحیت, پرستاران, پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت احیا
    Dr Robabeh Memarian, Ali Kavosi, Dr Zohreh Vanaki, Hossein Nasiri, Moslem Hesam, Dr Leila Jouybari, Dr Akram Sanagu
    Background And Objective

    Emphasizing on technology progress and growth in medical sciences on cardio-pulmonary resuscitation, unfortunately, the survival rate of patients and the resuscitation outcomes are still poor. Accordingly, it seems that education for nursing promotion in emergency department is paramount importance. Thus, the present study was conducted on evaluating the effect of competency-based-Training program on resuscitation outcomes.

    Material And Methods

    This pre-experimental study was carried out in medical-training hospitals of Golestan University of Medical Sciences, 2011. The nurses selected via convenience sampling were allocated to case (n=15) and control group (n=15). The instruments were the forms of registration and report of cardio-pulmonary resuscitation. Competency-based-Training program was conducted for case group. The data recorded in before program and after four months was analyzed by SPSS16 software, using descriptive (Frequency, mean, standard deviation) and inferential statistics (Wilcoxon, Mann-Whitney, Chi-square).

    Results

    The short and long term resuscitation outcomes in case group were increased from 8.8% and 4.6% to 20% and 15.6%, respectively. wilcoxon test showed that the difference was significant (p=0.001).Also, Mann-Whitney test revealed that the difference between short and long term resuscitation outcomes was significant between two groups following 4-months (P=0.03).

    Conclusion

    Based on the results, competency-based-Training program can be effective in short and long term resuscitation outcomes. Hence, it is recommended that this program be performed to upgrade nursing level.

    Keywords: Competency Based Training Program, Nurses, Short, Long Term Resuscitation Outcomes
  • شهرام براز پردنجانی، ربابه معماریان*، زهره ونکی
    زمینه و هدف
    هویت حرفه ای خدشه دار باعث نارضایتی دانشجویان پرستاری از محیط یادگیری می شود و پیامدهای رفتاری آن عملکرد مراقبتی ضعیف در بالین، کاهش انگیزه، تلاش کمتر برای یادگیری مراقبت پرستاری و شادمانی کم در محیط یادگیری را در پی دارد و بر کیفیت مراقبت از بیمار و اثربخشی نظام آموزشی تاثیرگذار است. این مطالعه با هدف تبیین اثرات هویت حرفه ای بر یادگیری مراقبت های پرستاری در دانشجویان انجام شده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع کیفی، 25 دانشجوی پرستاری در مقطع لیسانس به صورت نمونه گیری مبتنی بر هدف از دانشکده های پرستاری مامایی تهران و شهید بهشتی انتخاب شدند. از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. روش آنالیز محتوی قراردادی، برای تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین الگوهای مرتبط مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    از تحلیل مصاحبه ها یک الگو با عنوان هویت حرفه ای خدشه دار به دست آمد. این الگو شامل دو طبقه پایمال شدن شان و منزلت فردی- اجتماعی و بی صدایی پرستاران بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از الگوی هویت حرفه ای خدشه دار طراحی شده در این مطالعه در فرآیند یادگیری می تواند به مربیان و مدیران آموزشی کمک کند تا استراتژی هایی را برای تقویت هویت حرفه ای مثبت در دانشجویان پرستاری و به دنبال آن ارتقاء یادگیری آن ها به کار گیرند.
    کلید واژگان: هویت اجتماعی, عملکرد مراقبتی, دانشجویان پرستاری, یادگیری, منزلت فردی اجتماعی
    Shahram Baraz-Pordanjani, Robabeh Memarian *, Zohreh Vanaki
    Background And Aims
    Damaged nurses’ professional identity is caused dissatisfaction for nursing students in learning environment. Then، their behavioral disorders will be weak clinic care function، motivation decrease، a little attempting for learning in nursing care and a low pleasure in learning environment. The aim of this study was to explore the effects of professional identity on nursing students’ clinical learning.
    Methods
    In this analytic-discriptive study، a purposive sample of 25 nursing students was selected from the Faculty of Nursing and Midwifery of Tehran and Shahid Beheshti Universities. Data were collected using the semi- structured interview method. Study data were analyzed by employing the conventional qualitative content analysis approach.
    Results
    The current findings fell into one main theme entitled damaged professional identity. This theme consisted of two categories: ‘trampled individual and social status’ and ‘nurses’ inability to make their voices heard’.
    Conclusion
    Nursing educators and managers can use the study findings to develop strategies for promoting students professional identity and clinical learning using damaged professional identity model.
    Keywords: Social Identity, Care function, Nursing students, Learning, Individual, social status
  • محمد افشار، ربابه معماریان *، عیسی محمدی
    مقدمه و هدف
    بیماری دیابت شایعترین بیماری غدد درون ریز با ایجاد عوارضی خطرناک است لذا تجربه آن برای نوجوان دیابتی وارد شدن به مرحله تازه ای از زندگیشان می باشد که مستلزم شرکت فعال نوجوان در امر خود مراقبتی است. پرسنل بهداشتی و درمانی نیازمند اطلاعات بیشتری در مورد تجربیات نوجوانان دیابتی در زندگی روزمره شان با این بیماری هستند. لذا تحقیق کیفی حاضر با هدف تبیین تجارب نوجوانان دیابتی انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک بررسی کیفی از نوع پدیدار شناسی است که در آن 14 نوجوان دیابتی در سن 12 الی 18 سال با تجربه بیش از یکسال ابتلا به دیابت شرکت داشتند. بیماران در این مطالعه با انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختار مند طی 45 الی 90 دقیقه مورد بررسی قرار گرفتند. متن مصاحبه های ضبط شده پس از پیاده سازی به روش تحلیل محتوایی قراردادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    طی فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها هفت درون مایه اصلی شامل: تغییر در سبک زندگی، مشکلات مربوط به دریافت انسولین، مشکلات ناشی ازتغییرات قندخون، ترس از آینده، شخصیت بیمار و خصوصیات فردی، مشکلات اقتصادی و وابستگی به خانواده، سازگاری با بیماری استخراج گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    نوجوانان دیابتی مهمترین اشخاص در نحوه عملکرد خود مراقبتی اند که توجه به آنها و درک نکات ظریف بیانات آنان می تواند اعضا تیم درمانی و مراقبتی را در ارائه خدمت مطلوبتر کمک نماید. تعامل این افراد با یکدیگر در بستر اجتماعی نتایج را ممکن می سازد.
    کلید واژگان: بیماری دیابت, تجارب نوجوانان, مراقبت از خود, مراقبت پرستاری, تحقیق کیفی, پدیدارشناسی
    Mohammad Afshar, Robabe Memarian *, Eisa Mohammadi
    Introduction
    Diabetes is among the most prevalent ingressive glands with severe side effects. So، experiencing it is a new phase in teenager''s life، which requires the active involment of them in self care the Clinical and medical personnel need more information about diabetic teenager’s experience of their routine life. Therefore، the present qualitative study deals with the demonstration of diabetic teenager’s experiences.
    Methodology
    This is a qualitative study with 14 diabetic teenager participants، ranging in age from 12 to 18، experiencing more than an year of diabetes. The study was conducted using a deep half-structural interview in a 45-90 minute period. The transcribed interviews were analyzed in a content analytic method.
    Results
    Analyzing the data، seven main themes were extracted، including change in life –style، Insulin receiving problems، blood sugar change، fear of future، personal characterization، economical problems and dependency on family، and disease adaptation.
    Conclusion
    The diabetic teenagers are the most important bodies in self- care to which، attention and understanding can be helpful to the optimized services of medical staff; the interaction between these people is fruitful in a social context.
    Keywords: Diabetes, Diabetic teenagers, Self, care, Nursing cares, Qualitative studies, Visibility
  • ایمانه باقری، ربابه معماریان*، ابراهیم حاجی زاده، بهروز پاک چشم
    زمینه و هدف
    سکته قلبی از شایع ترین بیماری های عروق کرونر است. یکی از نیازهای آموزشی بیماران بعد از سکته قلبی چگونگی انجام فعالیت جنسی است. متاسفانه این امر مهم به بیماران آموزش داده نمی شود و منجر به ایجاد مشکلاتی چون کاهش میل جنسی،کناره گیری جنسی و در نهایت کاهش رضایت جنسی بیماران و همسرانشان می شود. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش جنسی بر رضایتمندی بیماران و همسران بعد از سکته قلبی انجام شد.
    روش بررسی
    مطالعه به صورت نیمه تجربی بر روی 120 بیمار سکته قلبی و همسرانشان، در 2 گروه آزمون وکنترل (30 بیمار و 30 همسر) به روش غیر تصادفی در سال 1392 در شهرستان یزد انجام شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد رضایت جنسی لارسون بود. روش کار در این مطالعه به صورت آموزش و آماده سازی پرستاران و سپس آموزش به بیماران توسط پرستاران آموزش دیده و ارزیابی رضایت جنسی براساس پرسشنامه استاندارد لارسون بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 و آزمون های آماری t زوجی و t مستقل تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    اکثر بیماران و همسران در محدوده سنی 60-51 سال بودند و تحصیلات زیر دیپلم داشتند. میانگین رضایت جنسی بیماران درگروه آزمون قبل از مداخله 12.47± 81.38 و بعد از مداخله 12.57± 82.50 و در گروه کنترل، قبل از مداخله17.36± 83.10 و بعد از گذشت 6 هفته 15.42± 75.30 بود. همچنین میانگین رضایت جنسی همسران در گروه آزمون قبل از مداخله 12.47± 81.30و بعد از مداخله 12.28± 82.70 و در گروه کنترل قبل از مداخله 17.21± 82.50 و بعد از مداخله 15.30± 74.57 بود. آزمون آماری تی مستقل، اختلاف معنی داری بین اختلاف میانگین امتیاز رضایت جنسی بیماران و همسران در گروه آزمون و کنترل، قبل و بعد از مداخله نشان داد (0.001 =P).
    نتیجه گیری
    در مطالعه حاضر آموزش جنسی موجب افزایش رضایت جنسی گروه آزمون شد. لذا پیشنهاد می شود برنامه آماده سازی پرستاران در زمینه آموزش جنسی به بیماران و همسرانشان در بخش های ویژه قلبی به کارگرفته شود تا در برنامه آموزش به بیماران قلبی، آموزش مراقبت در انجام فعالیت جنسی نیز اضافه شود و باعث افزایش رضایت جنسی بیماران قلبی گردد.
    کلید واژگان: سکته قلبی, رضایت مندی, آموزش جنسی
    Imaneh Bagheri, Robabeh Memarian *, Ebrahim Hajizadeh, Behrooz Pakcheshm
    Background and Objective
    Myocardial infarction is one of the most common coronary artery diseases. One of the educational needs of patients، is how to perform sexual activities. Unfortunately، this issue is not being taught to patients، leading to problems in patients and their partners. This study was aimed to determine the effect of sex education on patients and their spouses› satisfaction after myocardial infarction.
    Method
    This Quasi-experimental، non-randomized study was performed on 60 patients with myocardial infarction and their spouses in the city of Yazd whom were divided into two groups of experimental and control (60 in each group)، in the year 1392. The main method of this study was the education and preparation of nurses and then educating patients by trained nurses and to assess sexual satisfaction based on the standard Larson›s questionnaire. The data were then statistically analyzed using SPSS version 16 using paired، independent t-test.
    Results
    The average sexual satisfaction of patients in the experimental group before the intervention was 81. 93 ± 12. 47 and after the intervention 82. 50 ± 12. 57 While in the control group before the intervention the average satisfaction was 83. 10 ± 17. 36 and after 6 weeks 75. 30 ± 15. 42. Also the mean sexual satisfaction of partners in the test group before and after the intervention was 81. 30 ± 12. 47 and 82. 07 ± 12. 28 respectively. In the control group before the intervention، the average score was 82. 50 ± 17. 21 and after intervention it was 74. 57 ± 15. 30. There was significant difference between patients and spouses› sexual satisfaction scores in the experimental and control groups before and after the intervention (P=0. 001).
    Conclusion
    Sex education increased the sexual satisfaction among the tested group. Therefore، it is suggested to include programs in order to prepare nurses in terms of sex education of patients and their spouses in cardiac intensive wards.
    Keywords: Myocardial Infarction, Satisfaction, Sex Education
  • محمد افشار، ربابه معماریان*، عیسی محمدی
    سابقه و هدف
    دیابت نوع یک، شایع ترین اختلال غدد متابولیکی دوران کودکی و نوجوانی است. با توجه به اهمیت کنترل بیماری و تاثیر آن بر زندگی نوجوانان، هدف این مطالعه بررسی توانمندی مراقبت از خود و کیفیت زندگی نوجوانان دیابتی می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی به صورت نمونه گیری در دسترس، بر روی 74 نوجوان دیابتی پرونده دار در مرکز دیابت کاشان انجام پذیرفت. در این تحقیق پرسشنامه های استاندارد شده کیفیت زندگی با 41 سوال در بخش های عمومی و اختصاصی با پاسخ های لیکرتی 1 الی 4 و توانمندی مراقبت از خود با 37 سوال در بخش های نگرشی، عملکردی و همکاری خانواده که دارای 35 پاسخ لیکرتی 1 الی 4 و 2 پاسخ بلی، خیر بود مورد استفاده قرار گرفت. میزان HbA1C اندازه گیری شد و مشخصات دموگرافیک شامل جنس، سن، مدت زمان ابتلا به دیابت و میزان تزریق انسولین نیز ثبت گردید.
    نتایج
    افراد حاضر در مطالعه دارای میانگین سنی 81/1 ± 44/14 سال و میانگین ابتلای به دیابت 94/1±12/4 سال بودند و به طور میانگین روزانه 45/12 ± 7/33 واحد انسولین دریافت می نمودند. نتایج به دست آمده نشان دادند که بین کیفیت زندگی و میزان HbA1C ارتباط معنی دار (58/0=P) وجود ندارد. هم چنین، بین توانمندی مراقبت از خود و HbA1C ارتباط معنی دار وجود نداشت (79/0=P). با این همه، بین توانمندی مراقبت از خود و کیفیت زندگی ارتباط معنی دار مشاهده شد (001/0=P).
    نتیجه گیری
    نتایج حاصله نشان می دهد توانمندی مراقبت از خود و کیفیت زندگی نوجوانان دیابتی مراجعه کننده به مرکز دیابت کاشان با توجه به سطح HbA1c آنها در حد مطلوب نمی باشد.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی, توانمندی مراقبت از خود, دیابت نوجوانی
    Afshar, Memarian *, Mohammadi
    Background
    Type 1 diabetes is the most common metabolic and endocrine disorders in infants and adolescents. Regarding the importance of the disease control and its effect on adolescents'' life، this study aimed to evaluate the relationship between quality of life and self-care capability among the diabetic adolescents.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study، 74 diabetic adolescents were selected from Kashan diabetes center using convenience sampling. The adolescents filled out standardized quality of life questionnaire including 41 general and special questions with Likert answers (1-4) and self-care capability questionnaire including 37 questions on attitude، function and family sections with 35 Likert answers (1-4) and two answers yes/no. HbA1c measurement was performed and the demographic data including sex، age، diabetes duration and insulin injections were registered.
    Results
    The mean age of patients and diabetes onset were 14. 44±1. 8 and 4. 12±1. 94، respectively and the patients received 33. 7±12. 45 (IU/day) insulin. Results showed no significant relationship between the quality of life and HbA1c level (P=0. 58). Moreover، no significant relationship was found between the self-care capability and HbA1c level (P=0. 79). However، a significant relationship was found between the quality of life and self-care capability (P=0. 001).
    Conclusion
    Considering the low HbA1c level، the quality of life and self-care capability in diabetic adolescents were not desirable in this city.
    Keywords: Quality of life, Self, care capability, Adolescent diabetes
  • علی کاوسی، ربابه معماریان، زهره ونکی
    مقدمه

    همواره نیاز به برنامه های بازآموزی و بهسازی نیروی انسانی یک ضرورت است. اما برای اثربخشی بیشتر این برنامه ها بررسی دیدگاه و نظرات پرستاران مهم است زیرا تغییر رفتار مراقبتی آنان را بعد از بازآموزی تسهیل می کند.

    هدف

    این پژوهش «دیدگاه پرستاران بخش اورژانس را در راستای اجرای برنامه بازآموزی طراحی شده صلاحیت محور» بررسی می کند.

    مواد و روش ها

    این پژوهش توصیفی مقطعی است که دیدگاه های 45 پرستاربخش اورژانس یکی از بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گلستان(سال1390) را مطالعه نموده که به صورت غیرتصادفی و مبتنی برهدف انتخاب شده بودند. بدین صورت که بعد از 6 ماه اجرای برنامه بازآموزی صلاحیت محور درزمینه احیاء قلبی ریوی که بر اساس اصول برنامه های بازآموزی و گام های اصلی آموزش براساس «صلاحیت» طراحی و اجراشده بود. داده ها توسط پرسشنامه ساخته شده با اعتبار (91/0) که از محاسبه الفای کرونباخ بدست آمده بود و حاوی دو بخش؛ اطلاعات دموگرافیگ و سوالات اصلی (27سوال) در سه حیطه عملکرد، آموزش و نحوه خدمات پشتیبانی در دوره آموزش بود جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS 16 و آمارتوصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    بررسی دیدگاه های پرستاران نشان می دهد که به ترتیب 52/58 درصد پرستاران نظر خیلی خوب و 48/41 درصد آن ها نظر خوب درباره بعد آموزشی برنامه بازآموزی صلاحیت محورداشته اند. در بعد عملکرد به ترتیب 36/56 درصد پرستاران نظر خیلی خوب و 79/38 درصد نظر خوب ودرنهایت در بعد خدمات پشتیبانی در دوره آموزش به ترتیب 53/29 درصد نظر خیلی خوب و 95/40 درصد نظر خوب داشته اند.

    نتیجه گیری

    باتوجه به نتایج میتوان پیشنهاد دادکه این برنامه بازآموزی صلاحیت محور جهت بهسازی پرستاران در بخش های اورژانس با این روش اجرا شود تا رضایتمندی آنان را به همراه داشته باشد.

    کلید واژگان: بازآموزی صلاحیت محور, دیدگاه پرستاران, اورژانس
    Ali Kavosi, Robabeh Memarian, Zohreh Vanaki
    Introduction

    Always need to staff development programs are necessary. Assessing nurses’ viewpoint is important for more effectives these programs; because nurses’ care behaviors change after that simply.

    Aim

    This study was done for evaluation of “competency based” in -service education program” from nurses’ viewpoint in emergency department in one of the teaching hospital in Golestan city.

    Method

    This was descriptive cross- sectional study that it was assessed (45) nurses’ emergency department viewpoints in hospitals affiliated to Golestan University of Medical Sciences in 2011.They were selected purposively and non-randomly. After the competency based in -service education program on cardio-pulmonary resuscitation was implemented for 6 months. Data by reliable questionnaire (Alpha- Chronbach =0.91) gathered that it contains two parts; demographic data and questions in three dimensions of performance, training and supportive services (27 questions) and analyzed by SPSS16 software and descriptive statistics.

    Results

    Evaluation of “competency based in -service education program” from nurses’ viewpoint in emergency department showed that in dimension of training; respectively had 58/52% nurses very good and 41/48% had good viewpoint. At dimension of performance respectively had 56/36% nurses very good and 38/79% good viewpoint, and at dimension of supportive services had 29/53% nurses very good and 40/95% good viewpoint.

    Conclusion

    Based on finding it would be suggested that competency based in-service education program applied with its’ method for emergency staff development; it will result to staff satisfaction.

    Keywords: competency based in, service education program, emergency, nurse's viewpoint
  • فرشته صادقی، سیما کرمانشاهی*، ربابه معماریان
    زمینه
    توجه به ابعاد کیفیت زندگی کودک از دیدگاه کودک و والدین جهت شناسایی نیازهای اختصاصی و اتخاذ روش های درمانی- مراقبتی مناسب و موثر از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین کیفیت زندگی کودکان مبتلا به بیماری مادرزادی قلبی از دیدگاه خود و والدین آنها انجام شد.
    روش کار
    در یک مطالعه توصیفی- تحلیلی، کیفیت زندگی 60 کودک سن مدرسه مبتلا به بیماری مادرزادی قلبی بستری در بخش های اطفال بیمارستان شهید رجایی شهر تهران با نمونه گیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه اطلاعات فردی-اجتماعی و پرسشنامه کیفیت زندگی کودک مبتلا به بیماری قلبی (PedsQl Cardiac Module) از دیدگاه کودکان و والدین بود. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیلی به کمک نرم افزار SPSS v.16 مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین نمره کل کیفیت زندگی این کودکان از دیدگاه خودشان 09/0± 5/0 و از دیدگاه والدینشان 08/0±61/0 بود (00/0 =p). میانگین نمرات کیفیت زندگی در تمامی ابعاد (به جز بعد مشکلات بیماری) و نیز در کل بین دو دیدگاه کودکان و والدین تفاوت معنی داری داشت (05/0>p).
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش نشان داد که دیدگاه کودکان مبتلا به بیماری مادرزادی قلبی و والدین ایشان نسبت به ابعاد مختلف کیفیت زندگی متفاوت می باشد. بنابراین توصیه می شود پرستاران و مراقبین بهداشتی در کنار مراقبت های درمانی، برنامه هایی پیگیر را به منظور ارتقا سطح کیفیت زندگی این بیماران همراه با خانواده آنها ارائه دهند تا بتوانند گام موثری در راستای توانمند کردن کودک و خانواده در جهت کنترل بیماری، پیشگیری از عوارض، اضطراب و نگرانی و در نتیجه افزایش سطح خودمراقبتی و ارتقای کیفیت زندگی کودک بردارند.
    کلید واژگان: بیماری مادرزادی قلبی, کیفیت زندگی, کودکان, والدین
    Fereshteh Sadeghi, Sima Kermanshahi *, Robabeh Memariyan
    Background
    Attention to the quality of life of the children from view of child and their parents to identify a child's specific needs and adopting appropriate and effective care has special importance. This study aimed to determine the quality of life of children with congenital heart disease as perceived by children and their Parents.
    Methods
    In a descriptive-analytical study, quality of life of 60 school-age children with congenital heart disease hospitalized in Shahid Rajaei Hospital in Tehran by a convenient sampling were examined. Data collection tools included demographic information and quality of life questionnaire for children with heart disease (PedsQl Cardiac Module) from both the children and parents view point. Data were analyzed using SPSS version 16.
    Results
    The average score of quality of life from children’s point of view was 0.5 ±0.09, and from their Parents view point was 0.61± 0.08 (p=00/0). There were significant differences between quality of life scores in all domains (except for disease problems), and totally between both the children and parents point of view) P >0.05(.
    Conclusion
    Our findings indicated that the vision of children with congenital heart disease and their parents on dimensions of quality of life were different. Therefore, it is recommended that nurses along with health care, pursue follow up programming for these patients and their family to improve the quality of life of these children, to have an effective step towards empowering children and families for disease control, prevention of complications, anxiety, and thus increasing the level of self-care and quality childs of life of child.
    Keywords: congenital heart disease, quality of life, children, parents
  • محسن تقدسی، ربابه معماریان*، فضل الله احمدی
    اهداف
    بیماران تعویض دریچه قلب در تمام طول زندگی برای کم کردن خطر ترومبوز دریچه نیاز به مصرف وارفارین دارند. مشکلات متنوعی بدنبال مصرف ان با توجه به شرایط مراقبت گزارش شده است ولی مطالعه جامعی با توجه به تجربیات بیماران ارایه نشده است. مطالعه فوق با هدف «تبیین تجارب بیماران تعویض دریچه قلب درمورد مصرف وارفارین» انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه با رویکرد تحقیق کیفی و با روش تحلیل محتوای قراردادی در سال 1392 انجام شد. مشارکت کنندگان ده نفر بیمار تعویض دریچه قلب شده با تجارب زمانی متفاوت در مراکز درمانی تهران و کاشان و بیماران سرپایی که تجربه زندگی با دریچه فلزی قلب را داشتند داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار و با نمونه گیری هدفمند جمع آوری و تا اشباع داده ها ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها به طور مستمر و هم زمان با جمع آوری داده ها و به صورت مقایسه ای انجام شد.
    یافته ها
    از توصیف های غنی و عمیق مشارکت کنندگان، 479 کد اولیه استخراج شد. طی فرایند تحلیل داده ها، دو درون مایه اصلی عبارت بودند از: ترس و نگرانی از نوسان INR (International Normalized Ratio) و تلاش برای استفاده درست وارفارین و تنظیم آی ان آر. درون مایه اول، ترس ونگرانی از مصرف درست وارفارین که خود پنج زیر طبقه داشت: نگرانی از مصرف صحیح وارفارین، نگرانی از مراقبت های درمانی، عوارض وارفارین، نگرانی از بارداری و نگرانی از خدمات دندان پزشکی بود. درون مایه دوم تلاش برای استفاده درست و تنظیم مصرف وارفارین از پنج زیر طبقه شامل: درک ضرورت مصرف وارفارین، تکیه به پزشک، خود مرافبتی، توصیه ها و مراقبت بهداشتی درمانی پزشکان و نیازهای آموزشی مصرف وارفارین بود.
    نتیجه گیری
    بیماران تعویض دریچه قلب یک ترس و نگرانی دایمی در طول مصرف وار فارین دارند و تلاش می کنند با مصرف درست وارفارین و تنظیم INR آن را کم کنند. لازم است با شناخت واقعی بیماران وارائه مراقبت بعد از ترخیص و با تشکیل انجمن بیماران دریچه ای و نهاد خانواده برای کم کردن نگرانی ها به انها کمک کرد.
    کلید واژگان: تعویض دریچه قلب, بیمار, وارفارین, نگرانی, ترس, تحلیل محتوا
    Mohsen Taghadosi, Robabeh Memarian *, Fazlolah Ahmadi
    Aims
    One of the most common cardiac surgeries is valve replacement. All cardiac valve-replaced patients need to use warfarin during their life in order to reduce the risk of valvular thrombosis. There were some reports about various problems of using warfarin by considering care conditions، but there was no comprehensive study based on patients’ experiences. The present study was carried out with the aim of explaining the experiences of cardiac valve-replaced patients about using warfarin.
    Methods
    This study was conducted with a qualitativeresearch approachand conventional content analysis in 2013. The Participants were 10 cardiac valve-replaced patients who had experiences of different time periods in Tehran and Kashan therapeutic centers and outpatients who had the experience of living with metal cardiac valves. Data collection was performed through semi-structured interview and purposive sampling and it continued until data saturation. Data analysis had been done continually and concurrently with data collection and it was performed through a comparative method.
    Results
    479 codes were extracted from deep and rich descriptions of the participants. There were two main themes during data analysis process including: concern and fear of changes in the International Normalized Ratio (INR) and the struggle for the correct use of warfarin and adjustment of INR، the first theme was fear and concern about warfarin use which was consisted of five subcategories; concern on the correct use of warfarin; concern on health cares، warfarin side effects; concern on pregnancy and dental care، the second theme was effort for correct use of warfarin and regulating its use which was consisted of five subcategories: perceiving the necessity of warfarin use، adherence to the physician، self-care، physicians’ recommendations and health care and educational requirements for warfarin use.
    Conclusion
    Cardiac valve-replaced patients have a permanent fear and concern during thetime of warfarin use and they try to reduce it with the correct use of warfarin and the adjustment of INR. It is necessary to help them to reduce such concerns through actual knowledge of the patients، providing post-discharge care and establishing the society for cardiac valve-replaced patients and the family.
    Keywords: Heart valve replacement, Patient, Warfarin, Concern, Fear, Content analysis
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال