روح الله یوسفی
-
باروری در زنان تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله سن، تعادل هورمونی، رژیم غذایی، ورزش، سطح استرس و شرایط پزشکی مانند سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) و اندومتریوز قرار می گیرد. سن نقش مهمی ایفا می کند، به طور معمول اوج باروری در زنان در دهه 20 و اوایل 30 سالگی رخ می دهد، پس از 35 سالگی به تدریج باروری کاهش می یابد. در مردان، عوامل موثر بر باروری شامل کیفیت و کمیت اسپرم است که با افزایش سن نیز کاهش می یابد. یک رژیم غذایی متعادل برای باروری ضروری است، مواد مغذی کلیدی و الگوهای غذایی نقش مهمی در بهبود نتایج باروری دارند. عوامل سبک زندگی مانند مدیریت استرس، خواب کافی، اجتناب از سیگار و الکل، حفظ وزن سالم و ورزش منظم نیز به باروری کمک می کنند. حفظ تعادل هورمونی برای باروری در مردان و زنان حیاتی است، زیرا عدم تعادل می تواند چرخه باروری را مختل کند و بر نتایج باروری تاثیر بگذارد. عواملی مانند استرس، رژیم غذایی نامناسب، قرار گرفتن در معرض سموم محیطی و کمبود خواب می توانند تعادل هورمونی را مختل کرده و باروری را تحت تاثیر قرار دهند. هورمون های استروژن، پروژسترون، هورمون محرک فولیکول (FSH)، هورمون لوتئینیزه کننده (LH) و تستوسترون نقش مهمی در چرخه تولید مثل و بارداری دارند. درک نقش این هورمون ها و تاثیر آنها بر باروری برای حفظ سطح هورمونی سالم و ارتقای باروری مطلوب ضروری است.
کلید واژگان: باروری, سن, سبک زندگی, تنظیم هورمونی, رژیم غذایی -
برنج به عنوان یکی از گیاهان راهبردی، پس از گندم دومین محصول پرمصرف کشور به شمار می رود. با توجه به رشد جمعیت، افزایش تولید این محصول و کاهش تلفات، اهمیت ویژه ای در جلوگیری از واردات برنج دارد. از مهم ترین مراحل تولید این محصول که تاثیر زیادی در ارتقاء کمی و کیفی تولید محصول دارد، مرحله برداشت است. امروزه در کشور برداشت برنج به دلیل سختی ها و نیز وجود فناوری، از حالت سنتی و غیرمکانیزه با دست، و نیمه مکانیزه به شکل برداشت با دست و خرمن کوبی با ماشین و یا به شکل کاملا مکانیزه تغییر یافته است. مدیریت مناسب برداشت با هدف کاهش تلفات در فصل برداشت از مهم ترین اولویت ها می باشد که علاوه بر کاهش تلفات (ریزش طبیعی و ریزش در هنگام برداشت) مشکلات موجود در جمع آوری محصول نیز کاهش یافته و در نهایت سبب افزایش درآمد کشاورزان خواهد شد. کاهش تلفات در این مرحله ضروری است و این امر مستلزم درو به موقع محصول، شرایط شالیزار در زمان برداشت، انتخاب روش مناسب برداشت، تنظیم و نگهداری ماشین برداشت، مهارت اپراتور، جداسازی دانه از بقایای گیاهی با کمترین تلفات و در نهایت به دست آوردن محصول با کیفیت بالا است. از این رو رعایت دستورالعمل های فنی و توصیه های ترویجی در مرحله برداشت می تواند از هدر رفت محصول جلوگیری نماید.
کلید واژگان: برنج, دروگر, کمباین, برداشت دستی, تلفات -
شناخت و ارزیابی شاخص های مکانیزاسیون برای انتخاب درست و استفاده بهینه از ماشین ها و اجرای به موقع عملیات کشاورزی از ضروریات است. در این تحقیق وضعیت موجود مکانیزاسیون برنج در نواحی شرقی استان گیلان تعیین و راهکارهای لازم برای بهبود آن ارائه شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد درجه مکانیزاسیون عملیات خاک ورزی، نشاکاری، سمپاشی، وجین و برداشت در این نواحی به ترتیب 100، 41/70، 32/37، 85/3 و 12/91 درصد می باشد. سطح مکانیزاسیون برنج در این نواحی 95/3 اسب بخار بر هکتار است. کمترین و بیشترین سطح مکانیزاسیون را شهرستان های رودسر و سیاهکل به ترتیب با 75/2 و 14/5 اسب بخار در هکتار دارا می باشند. متوسط ظرفیت مکانیزاسیون برنج در نواحی شرقی استان گیلان 88/484 اسب بخار-ساعت بر هکتار است. بیشترین مقدار ظرفیت مکانیزاسیون مربوط به شخم اول (بهاره) با گاوآهن برگرداندار تراکتوری و کمترین مربوط به عملیات برداشت با دروگر خودگردان برنج به ترتیب برابر با 09/1323 و 80/30 اسب بخار- ساعت بر هکتار به دست آمده است. کمترین بازده اقتصادی مربوط به شهرستان سیاهکل و بیشترین آن برای شهرستان رودسر به ترتیب برابر با 43/0 و 74/0 تن بر اسب بخار محاسبه شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد تعداد ماشین های خاک ورزی و نشاکار موجود در نواحی شرقی مناسب است و فقط با بهتر کردن مدیریت ماشینی باید سطح اجرای عملیات مکانیزه نشاکاری را افزایش داد. در مورد ماشین های برداشت، نیاز به تقویت و ورود ماشین های بیشتری برای ارتقای درجه مکانیزاسیون است و در مورد عملیات وجین، با توجه به درجه مکانیزاسیون پایین، نیاز مبرم به برنامه ریزی جهت ورود ماشین های مناسب می باشد.
کلید واژگان: بازده اقتصادی, توان اجرایی, درجه مکانیزاسیون, سطح مکانیزاسیون, ظرفیت مکانیزاسیونThe results of this study show that the degree of mechanization of tillage, planting with transplanter, spraying, weeding and harvesting in the eastern areas of Gilan province is 100%, 70.41%, 37.32%, 3.85% and 91.12% respectively. The level of rice mechanization in these regions is 3.95 horsepower per hectare. Roudsar city has the lowest level of mechanization and Siahkal city has the highest level with 2.75 and 5.14 horsepower per hectare, respectively. The average mechanization capacity of rice in the eastern regions of Gilan province is 646.51 horsepower-hour per hectare. The highest amount of mechanization capacity is related to the Primary tillage (Spring) with a tractor-turned plow and the lowest is related to the harvesting operation with rice self-propelled reaper, respectively, equal to 1323.09 and 30.80 horsepower-hour per hectare has been obtained. The lowest economic efficiency for Siahkal city and the highest for Roudsar city were calculated as 0.43 and 0.74 tons per horsepower, respectively. The results of this study show that the number of tillage machines and transplanters available in the eastern regions is suitable, and only by improving the management of machines, the level of implementation of mechanized transplanting operations should be increased. In the case of harvesting machines, there is a need to strengthen and introduce more machines to improve the degree of mechanization, and in the case of weeding operations, due to the low degree of mechanization, there is an urgent need to plan for the introduction of suitable machines.
Keywords: Mechanization Degree, Mechanization Level, Mechanization Capacity, Economic Efficiency, Executive Power -
مطالعه شاخص های مکانیزاسیون برنج هر منطقه برای انتخاب درست ماشین های برنج و استفاده بهینه از آنها و اجرای به موقع عملیات کشاورزی دارای اهمیت و ضروری است. برای تعیین وضعیت موجود مکانیزاسیون برنج و ارائه راهکارهای مکانیزاسیون در مراحل تولید این محصول مطالعه ای در استان گیلان به اجرا درآمد. اطلاعات و داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه و با مراجعه به منابع آماری موجود و بررسی های میدانی جمع آوری شد. از اطلاعات به دست آمده، شاخص های تعیین کننده وضعیت مکانیزاسیون زراعت برنج محاسبه شدند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که درجه مکانیزاسیون عملیات خاک ورزی، کاشت با نشاکار، سمپاشی، وجین و برداشت (دروگر و کمباین) به ترتیب 100، 55/72، 57/23، 62/4 و 83/84 درصد است. بیشترین سطح مکانیزاسیون مربوط به شهرستان رودبار با 12/9 اسب بخار در هکتار و کمترین برای شهرستان شفت با 75/1 اسب بخار در هکتار به دست آمد. کمترین بازده اقتصادی مربوط به شهرستان رودبار با 22/0 و بیشترین آن برای شهرستان شفت با 51/1 تن بر اسب بخار محاسبه شد. بیشترین ضریب بهره وری مربوط به عملیات نشاکاری با نشاکار چهار ردیفه و کمترین آن مربوط به عملیات شخم اول (زمستانه) با گاوآهن برگردان دار تراکتوری است. متوسط ظرفیت مکانیزاسیون برنج در استان گیلان 5/404 اسب بخار-ساعت بر هکتار به دست آمد. به طور متوسط در استان به ازای هر 27 هکتار یک تراکتور، به ازای هر 4 هکتار یک تیلر، به ازای هر 30 هکتار یک نشاکار و به ازای هر 60 هکتار یک کمباین مخصوص برنج موجود است. پایین بودن تعداد ماشین های خودگردان در استان، نسبت به تعداد بهره برداران، باعث شده تا قدرت تصمیم گیری بهره برداران در اجرای عملیات در زمان مناسب پایین باشد.
کلید واژگان: بازده اقتصادی, توان اجرایی, درجه مکانیزاسیون, سطح مکانیزاسیون, ظرفیت مکانیزاسیونInvestigating the indices of mechanization in paddy fields in each area is important and also is necessary to select correct rice machines and to use them properly. A study has been conducted in Guilan province to determine the current status of mechanization in paddy fields and to provide solutions for the problems the farmers are facing with. The indices determining the status of mechanization of rice farming were calculated from information and data in questionnaires, statistical sources, and field surveys. The results showed that the degree of mechanization of tillage, planting with transplanter, spraying, weeding and harvesting (reaper and combine) were 100%, 72.55%, 23.57%, 4.62% and 84.83% respectively. The highest level of mechanization was found in Rudbar with 9.12 hp/ha and the lowest level of mechanization was found in Shaft city with 1.75 hp/ha. The lowest economic efficiency found in Rudbar city with a value of 0.22 ton/hp and the highest economic efficiency found in Shaft city with 1.51 ton/hp. The average of rice mechanization capacity in Guilan province was 404.5 hp.hr/ha. On the average, in the province of Guilan there is one tractor for every 27 hectares of paddy land, one tiller for every 4 hectares of paddy land, one transplanter for every 30 hectares of paddy land, and one harvester for every 60 hectares of paddy land. Low number of self-propelled machines in the province of Guilan comparing to the number of farmers, caused decision-making at the right time for farmers becomes difficult.
Keywords: Economic Efficiency, Executive Power, Mechanization Capacity, Mechanization Degree, Mechanization Level -
بمنظور مقایسه وضعیت مکانیزاسیون هر منطقه با منطقه دیگر، نیاز به شاخص ها و معیارهایی کاملا تعریف شده و معنی داری می باشد. آگاهی از وضعیت موجود و فاصله رسیدن به حد مطلوب در هر منطقه، می تواند به ارائه برنامه مناسب و توسعه مکانیزاسیون برای کمک به رفع نابسامانی ها و نابرابری ها بکار برده شود. در این تحقیق شاخص های مکانیزاسیون برنج در نواحی مرکزی و جنوبی استان گیلان بررسی و با هم مقایسه شدند. از داده ها، وضعیت فعلی مکانیزاسیون مشخص شده و راهکارهای لازم برای بهبود آنها ارائه شده است. جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه و با مراجعه به منابع آماری موجود و بررسی های میدانی به دست آمد. با استفاده از اطلاعات بدست آمده، شاخص های تعیین کننده وضعیت مکانیزاسیون برنج محاسبه شد. نتایج نشان داد، در نواحی مرکزی و جنوبی به ترتیب؛ درجه مکانیزاسیون 1/65 و 9/78 درصد، سطح مکانیزاسیون 71/2 و 12/9 اسب بخار بر هکتار، بازده اقتصادی مکانیزاسیون 89/0 و 83/0 تن بر اسب بخار، متوسط ظرفیت مکانیزاسیون 74/415 و 10/782 اسب بخار-ساعت بر هکتار و سطح بهره وری ماشین 68/50 و 75/72 درصد می باشد. بطور متوسط در نواحی مرکزی و جنوبی به ترتیب به ازای هر 35 و 5 هکتار یک تراکتور، هر 5 و 11 هکتار یک تیلر، هر 46 و 31 هکتار یک نشاکار و هر 88 و 56 هکتار یک کمباین موجود است. در نواحی مرکزی به ازای هر 100 بهره بردار 3 تراکتور، 24 تیلر و 2 نشاکار و در نواحی جنوبی به ازای هر 100 بهره بردار 5 تراکتور، 2 تیلر و 1 نشاکار موجود است.
کلید واژگان: بازده اقتصادی, برنج, شاخص, ضریب بهره وری, مکانیزاسیونIntroductionMechanization is one of the main factors in the development of agriculture and is one of the examples of the application of technology in the agricultural sector, which makes it possible for the agricultural sector to reach the stage of industrial and commercial production. Agricultural mechanization, as a basic approach in the production of agricultural products, provides goals such as timely performance of agricultural operations, reduction of production costs, reduction of labor intensity, better management of agricultural inputs, quantitative and qualitative improvement of production and, in principle, the possibility of economic and mass production of products. There are inequalities in the development of agricultural mechanization, which is partly affected by natural factors, but human factors also play a significant role in its occurrence. Planning for the development of mechanization is one of the most important components in the development plan of the agricultural sector.The requirement for correct planning regarding agricultural mechanization depends on recognition of the existing situation. In order to determine the existing situation and comparing the mechanization status of each region to another, there is a need to have defined and meaningful indicators and criteria. The consciousness of the current situation and the distance between different regions as well as obtaining the optimal level can be used to provide a suitable program and development of mechanization for finding and resolving the disturbances and inequalities. In this research, the indicators of rice mechanization in central and southern regions of Guilan province were investigated and compared. According to the results, the current state of mechanization of rice has been determined and the necessary solutions for their improvement have been provided.
MethodologyGuilan province is one of the northern provinces of Iran, with an area of 14711 square kilometers which stands the second ranking (31% of total) in terms of area harvested. A study was conducted during the years 2020 and 2021 for determination of indicators that govern the mechanization development in the central and southern regions of Guilan province. The studied areas were as rasht and khomam (in the central areas of guilan province) with an area under rice cultivation of 62430 hectares and roudbar (in the southern areas of guilan province) with an area under rice cultivation of 3375 hectares. The field method or field study was employed in terms of broad-based (holistic) and deep-based (depth-based) methods and its subset based on questionnaire for data collection in this research. Due to the lack of access to all villages of each city, one village was randomly selected and after checking their conditions, the relative homogeneity of the area was determined and the obtained information was generalized to other places. Collecting of data was done by completing the questionnaires through available statistical sources, field surveys and interviews with farmers. Data were collected from reliable authorities such as the Guilan agricultural jihad organization, agricultural jihad management of the cities, agricultural jihad centers, and the statistics of the Ministry of Agricultural Jihad. From the obtained data, the mechanization indices including degree of mechanization, mechanization level, mechanization capacity, machine power, machine productivity level, mechanization economic efficiency and machine farm efficiency were calculated.The results revealed that in the central and southern regions of Guilan, the degree of mechanization was 65.1 and 78.9 percent, the level of mechanization was 2.71 and 9.12, horsepower per hectare, the economic efficiency of mechanization was 0.89 and 0.83 tons per horsepower, the average capacity of mechanization was 431.73 and 853.20 horsepower in hour per hectare, respectively. Transplanting by a 4-row rice transplanter in both regions had the highest productivity coefficient. The lowest productivity coefficient assigned to the spraying operation by a motorized backpack sprayer (4.72%) in the central areas and the mouldboard plow in primary tillage by a tractor (1.79%) in the southern region. On average, in the central and southern regions, there was one tractor for every 35 and 5 hectares, a tiller for every 5 and 11 hectares, a transplanter for every 46 and 31 hectares, and a combine harvester for every 88 and 56 hectares, respectively. For every 100 farmers, there were 3 and 5 tractors, 24 and 2 tillers and 2 and 1 transplanters, respectively.
ConclusionThe degree of mechanization for tillage and transplanting operations in the central and southern regions of Guilan province demonstrated a good circumstance based on the sixth state plan of development. According to the expectations, by the end of the sixth plan, the degree of mechanization in harvesting operation was acceptable in the south of Guilan, but in the central, in order to reach the expectations, there is a need to reinforce and import more machines for improving the level of mechanization. The degree of mechanization in plant protection operation for both regions had unfavorable situation. Therefore, measures should be taken for replacing appropriate machines. The level of rice mechanization was higher in the south region than the central. from the above-mentioned reasons, the level of mechanization of rice in the southern region can be attributed to the multiple usage of the driving machines for paddy fields and other crops, the low area under rice cultivation and the large number of tillers and tractors, the lack of companies providing mechanized services, and little time available to farmers to carry out land preparation, transplanting, protection, and harvesting in these regions. The findings also show that tractors and tillers, which are the most important sources of power supply, are not evenly distributed across the central and southern regions. tractors and other self-propelled machines have not been distributed based on the area under cultivation and the economic, climatic, and cultural conditions of the farmers. The smallholder farmers tended to possess a self-propelled machinery while this caused either unused power in rural areas or used only for a short period of time. In some cases, tractors and tillers were used in unrelevant tasks such as transportation and handling. The highest productivity coefficient in the central and southern regions were related to the transplanting by a 4-row rice transplanter. But the lowest productivity coefficient was assigned to the spraying operation by a motorized backpack sprayer (4.72%) in the central areas and the mouldboard plow in primary tillage by a tractor (1.79%) in the southern region. The low productivity coefficient of these machines has represented their lower usage in paddy fields. The highest mechanization capacity in the studied regions was related to the primary tillage by a tractor mounted moldboard plow. The lowest consumed energy in the central and southern regions were related to weeding by a three-row power weeder and spraying by a motorized backpack sprayer which were 18.25 and 8.32 horsepower-hour per hectare. Due to the high cost of purchasing self-propelled machinery and the smallness of the land, the average ratio of self-propelled machinery to operator was not appropriate, which brought the operators a great deal of weakness in performing operations at the proper time.
Keywords: Economic Efficiency, Index, Mechanization, Productivity Coefficient, Rice -
مطالعه شاخص های مکانیزاسیون برنج هر منطقه برای انتخاب درست و استفاده بهینه ماشین های برنج و انجام به موقع عملیات کشاورزی دارای اهمیت و ضروری است. برای تعیین وضعیت موجود مکانیزاسیون برنج و ارائه راهکارهای مکانیزاسیون در مراحل تولید این محصول مطالعه ای در نواحی غربی استان گیلان انجام شد. جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه و با مراجعه به منابع آماری موجود و بررسی های میدانی صورت گرفت. از اطلاعات بدست آمده، شاخص های تعیین کننده وضعیت مکانیزاسیون زراعت برنج محاسبه شدند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که درجه مکانیزاسیون عملیات خاک ورزی، کاشت با نشاکار، سمپاشی، وجین و برداشت (با دروگر و کمباین) به ترتیب 100، 06/75، 43/17، 86/6 و 60/81 درصد است. بیشترین سطح مکانیزاسیون مربوط به شهرستان رضوانشهر با مقدار 68/5 اسب بخار در هکتار و کمترین برای شهرستان شفت با 75/1 اسب بخار در هکتار بدست آمد. کمترین بازده اقتصادی مربوط به شهرستان رضوانشهر با مقدار 51/0 و بیشترین آن برای شهرستان شفت با 51/1 تن بر اسب بخار محاسبه شد. بیشترین ضریب بهره وری مربوط به عملیات نشاکاری با نشاکار 6 ردیفه راه رونده و کمترین آن برای عملیات سمپاشی با سمپاش پشتی موتوری به ترتیب برابر با 70/76 و 10/4 درصد می باشد. متوسط ظرفیت مکانیزاسیون برنج در نواحی غربی استان گیلان 99/154 اسب بخار-ساعت بر هکتار بدست آمد. بطور متوسط در نواحی غربی به ازای هر؛ 33 هکتار یک تراکتور، 5 هکتار یک تیلر، 27 هکتار یک نشاکار و 142 هکتار یک کمباین مخصوص برنج موجود است. بدلیل پایین بودن تعداد ماشین های خودگردان در این نواحی نسبت به تعداد بهره برداران، باعث گردیده قدرت تصمیم گیری بهره برداران در انجام عملیات در زمان مناسب پایین باشد.
کلید واژگان: بازده اقتصادی, توان اجرایی, درجه مکانیزاسیون, سطح مکانیزاسیون, ظرفیت مکانیزاسیونIntroductionThe requirement for correct planning regarding agricultural mechanization is sufficient recognition of the existing situation. In order to determine the existing situation and compare the mechanization status of each region with another region, there is a need for have been to fully defined and meaningful indicators and criteria. The consciousness of the current situation and the distance between each region obtaining the optimal level can be used to provide a suitable program and development of mechanization for finding and resolving the disturbances and inequalities. In this research, the indicators of rice mechanization in West cities of Guilan province were investigated and compared. From the data, the current state of mechanization of rice has been determined and the necessary solutions for their improvement have been provided.
MethodologyGuilan province is one of the northern provinces of Iran, with an area of 14711 square kilometers which stands the second ranking (31% of total) in terms of area harvested. A study was conducted during the years 2020 and 2021 for determination of indicators that govern the mechanization development in the western regions of Guilan province. The studied areas were as Shaft, Fuman, Masal, Astara, Somesara, Talesh, Rezwanshahr and Bandar-e Anzali with an area under rice cultivation of 97103 hectares, about 40.8% of rice cultivation in Guilan province.A study was conducted in 2020 and 2021 to determine the indicators that determine the development of mechanization in the western areas of Guilan province. Collecting the required information and data was done by completing the questionnaire and by referring to the available statistical sources, field surveys and interviews with the users. The statistical population of this research was rice farmers in the western regions of the province. There were more than 75 thousand rice farmers working in these areas. The sample size was determined using Cochran's formula for rice farmers in the western regions of 385 farmers. The questionnaire consists of two parts: personal and professional characteristics of rice farmers and mechanization. The sampling method was multi-stage, after selecting the villages, sample people were randomly selected from each village. In the field of personal and professional characteristics of rice farmers, the variables included gender, age, literacy level, history of rice cultivation, type of cultivated rice, area of cultivated land, amounts of fertilizers and pesticides used, average size of plots, type of land ownership, and number of household members. In the mechanization characteristics section, the variables include the type of operation, the specifications of the machine used in the operation, the type of ownership of the machine, the start and end time of the operation, the number of times, the start and end date of the operation, and the number of manpower required to perform the operation. to collect information about; The cultivated area of rice varieties in the cities, self-driving machines and agricultural machines active in rice cultivation in each city, technical specifications of the agricultural machines used, the calendar of rice cultivation activities and rice yield in each city, from the statistics of reliable centers such as the Provincial Agricultural Jihad Organization (Department of Mechanized Technology Agriculture, Management of Agriculture Affairs and Department of Statistics and Information Technology and Network Equipment), Management of Agricultural Jihad of the cities, Service Centers of Agricultural Jihad and Rice Research Institute of the country were collected and also the statistics of crops of the Ministry of Agricultural Jihad were used.From the obtained information, the mechanization indices including degree of mechanization, mechanization level, mechanization capacity, machine power, machine productivity level, mechanization economic efficiency and machine farm efficiency were calculated.The results of this study showed that the degree of mechanization of tillage operations, planting with transplanter, spraying, weeding and harvesting (with rice reaper and combine) is 100, 75.06, 17.43, 6.86 and 81.60%, respectively. The highest level of mechanization related to Rezwanshahr city was obtained with 5.68 horsepower per hectare and the lowest for Shaft city with 1.75 horsepower per hectare. The lowest economic efficiency was calculated for Razvanshahr city with 0.51 and the highest for Shaft city with 1.51 tons per horsepower. The highest productivity coefficient related to the planting operation with a 6-row walk-behind planter and the lowest for the spraying operation with a motorized back sprayer are 76.70 and 4.10%, respectively. The average rice mechanization capacity in the western areas of Guilan province was 154.99 horsepower-hour per hectare. On average, in the western regions, per There was one tractor for 33 hectares, a tiller for every 5 hectares, a transplanter for every 27 hectares and a combine harvester for every 142 hectares.
ConclusionThe degree of mechanization for tillage and transplanting operations in the western regions of Guilan province demonstrated a good circumstance based on the sixth state plan of development. According to the expectations, by the end of the sixth plan, the degree of mechanization in harvesting operation in order to reach the expectations, there is a need to reinforce and import more machines for improving the level of mechanization. The degree of mechanization in plant protection operation for western regions had unfavorable situation. Therefore, measures should be taken for replacing appropriate machines. The level of rice mechanization was high in the western regions. from the above-mentioned reasons, the level of mechanization of rice in the western region can be attributed to the multiple usage of the driving machines for paddy fields and other crops, the low area under rice cultivation and the large number of tillers and tractors, the lack of companies providing mechanized services, and little time available to farmers to carry out land preparation, transplanting, protection, and harvesting in these regions. The findings also show that tractors and tillers, which are the most important sources of power supply, are not evenly distributed across the western regions. tractors and other self-propelled machines have not been distributed based on the area under cultivation and the economic, climatic, and cultural conditions of the farmers. The smallholder farmers tended to possess a self-propelled machinery while this caused either unused power in rural areas or used only for a short period of time. In some cases, tractors and tillers were used in unrelevant tasks such as transportation and handling. The highest productivity coefficient in the western regions were related to the transplanting by a 6-row walk-behind transplanting and the lowest for the spraying operation with a motorized back sprayer are 76.70 and 4.10%, respectively. The average rice mechanization capacity in the western areas of Guilan province was 154.99 horsepower-hour per hectare. Due to the low number of self-driving cars in these areas compared to the number of operators, the decision-making power of operators in performing operations at the right time is low.
Keywords: Economic Efficiency, Executive Capacity, Degree Of Mechanization, Level Of Mechanization, Capacity Of Mechanization -
از شاخص های مکانیزاسیون برنج، می توان در برآورد صحیح تعداد ماشین و انجام به موقع عملیات کشاورزی استفاده کرد. در این مطالعه، با جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه و با مراجعه به منابع آماری موجود، شاخص های تعیین کننده وضعیت مکانیزاسیون، روزهای کاری و بازده مزرعه ای محاسبه شدند. تعداد ماشین های کشاورزی جهت انجام به موقع عملیات مکانیزه در بازه زمانی مورد نیاز برای مراحل مختلف تولید برنج با استفاده از روش فرصت زمانی برآورد گردید. نتایج نشان داد، در نواحی مرکزی و جنوبی به ترتیب، درجه مکانیزاسیون 1/65 و 9/78 درصد، سطح مکانیزاسیون 71/2 و 12/9 اسب بخار بر هکتار، متوسط ظرفیت مکانیزاسیون 74/415 و 10/782 اسب بخار-ساعت بر هکتار بود. همچنین بطور متوسط در نواحی مرکزی و جنوبی به ترتیب به ازای هر 35 و 5 هکتار یک تراکتور، 5 و 11 هکتار یک تیلر، 46 و 31 هکتار یک نشاکار و هر 88 و 56 هکتار یک کمباین برداشت برنج موجود است. با توجه به نتایج، تعداد ماشین های موجود نواحی مرکزی در خاک ورزی 1/77 و داشت 55 درصد بیشتر و در نشاکاری 6/35 و برداشت 2/41 درصد کمتر و نواحی جنوبی در خاک ورزی 7/79 و برداشت 8/25 درصد بیشتر و در نشاکاری 4/56 و داشت 3/2 درصد کمتر از تعداد برآورد شده است. مقایسه شرایط کنونی این نواحی با برآورد انجام شده، بیانگر ضعف در برنامه ریزی جامع برای تامین و توزیع ماشین های کشاورزی بر اساس نیازهای واقعی، شرایط اقتصادی و اقلیمی بهره برداران و سطوح زیر کشت بوده است.
کلید واژگان: بازده مزرعه ای, برنج, تعداد ماشین, روزهای کاری, شاخص مکانیزاسیون, فرصت زمانIntroductionMechanization is one of the main factors in the development of agriculture. Agricultural mechanization, as a basic approach in the production of agricultural products, provides goals such as timely performance of agricultural operations, reduction of production costs, reduction of labor intensity, quantitative and qualitative improvement of production and, in principle, the possibility of Economic production. There are inequalities in the development of agricultural mechanization, which is partly affected by natural factors, but human factors also play a significant role in its occurrence. Planning for the development of mechanization is one of the most important components in the development plan of the agricultural sector. The requirement for correct planning regarding agricultural mechanization depends on recognition of the existing situation. Knowing and evaluating the development indices of rice mechanization is necessary for the correct selection and optimal use of rice machines and timely and quality agricultural operations to be used as basic information in the calculation of rice mechanization projects and economic analyses. In this research, the indices of rice mechanization in the central and southern regions of Gilan province were studied with the aim of estimating the number of machines needed in rice cultivation.
MethodologyGilan province is one of the northern provinces of Iran, with an area of 14711 square kilometers which stands the second ranking (31% of total) in terms of area harvested. A study was conducted during the years 2020 and 2021 for determination of indices that govern the mechanization development in the central and southern regions of Gilan province. The studied areas were as rasht and khomam (in the central areas of Gilan province) with an area under rice cultivation of 62430 hectares and roudbar (in the southern areas of Gilan province) with an area under rice cultivation of 3375 hectares. The field method or field study was employed in terms of broad-based (holistic) and deep-based (depth-based) methods and its subset based on questionnaire for data collection in this research. Due to the lack of access to all villages of each city, one village was randomly selected and after checking their conditions, the relative homogeneity of the area was determined and the obtained information was generalized to other places. Collecting of data was done by completing the questionnaires through available statistical sources, field surveys and interviews with farmers. Data were collected from reliable authorities such as the Gilan agricultural jihad organization, agricultural jihad management of the cities, agricultural jihad centers, and the statistics of the Ministry of Agricultural Jihad. From the obtained data, the indices determining the state of mechanization, working days and farm productivity were calculated.
Results and DiscussionThe results revealed that in the central and southern regions of Gilan, the degree of mechanization was 65.1 and 78.9 percent, the level of mechanization was 2.71 and 9.12, horsepower per hectare and the average capacity of mechanization was 415.74 and 782.10 horsepower in hour per hectare, respectively. On average, in the central and southern regions, there was one tractor for every 35 and 5 hectares, a tiller for every 5 and 11 hectares, a transplanter for every 46 and 31 hectares, and a combine harvester for every 88 and 56 hectares, respectively. According to the results, the number of machines in the tilling and spraying stages is more than the estimated number of machines in the studied areas. The number of available machines in the central areas was 77.1 and 55% more in tillage and 35.6 and 41.2 percent less in planting and 25.8 percent more in the southern areas in tillage and 79.7 percent and in 56.4 plantings and 2.3 percent less than the estimated number.
ConclusionThe degree of mechanization for tillage and transplanting operations in the central and southern regions of Gilan province demonstrated a good circumstance based on the sixth state plan of development. According to the expectations, by the end of the sixth development plan, the degree of mechanization in plant protection and harvesting operations, there is a need to reinforce and import more machines. The level of rice mechanization was higher in the south region than the central. From the above-mentioned reasons, the level of mechanization of rice in the southern region can be attributed to the multiple usage of the driving machines for paddy fields and other crops, the low area under rice cultivation and the large number of tillers and tractors, the lack of companies providing mechanized services, and little time available to farmers to carry out land preparation, transplanting, protection, and harvesting in these regions. The findings also showed that tractors and tillers, which were the most important sources of power supply, were not evenly distributed across the central and southern regions. In some cases, tractors and tillers were used in irrelevant tasks such as transportation and handling. According to the results, in the stages of tillage and spraying, the number of available machines is more than the estimated ones in the studied regions. According to the results, the number of machines available in the central areas in Tillage (Primary tillage, Secondary tillage, Puddling, Leveling) is 77.1% and Plant Protection (spraying and weeding) 55% more and in planting 35.6 and harvesting (Rice reaper, rice combine harvester, baler) 41.2 percent less than the estimated number. The number of machines available in the southern regions in tillage is 79.7% and harvesting 25.8% percent more and in planting 56.4 and Plant Protection 2.3% percent less than the estimated number. The comparison of the current conditions of these areas with the estimate shows that there is no proper planning in the supply and distribution of agricultural machines according to the cultivated areas. This shows the necessity of planning to establish more balance to create appropriate and homogeneous conditions for the distribution of agricultural machines in the studied regions.
Keywords: Field Efficiency, Mechanization Index, Number of Machines, rice, time opportunity, Working days -
به منظور آگاهی از وضعیت موجود مکانیزاسیون به شاخص ها و معیارهای تعریف شده و معنی داری نیاز است. شناخت و ارزیابی این شاخص ها، می تواند در برآورد صحیح تعداد ماشین و انجام به موقع عملیات کشاورزی استفاده کرد. در این مطالعه، با جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه و با مراجعه به منابع آماری موجود، شاخص های تعیین کننده وضعیت مکانیزاسیون برنج (شامل؛ درجه، سطح و ظرفیت مکانیزاسیون، سطح اجرایی)، روزهای کاری و بازده مزرعه ای محاسبه شد. تعداد ماشین های کشاورزی موردنیاز برای انجام عملیات مکانیزه در مراحل مختلف از تولید برنج با استفاده از روش فرصت زمانی برآورد گردید. نتایج نشان داد، در نواحی شرقی و غربی به ترتیب؛ درجه مکانیزاسیون 8/74 و 9/66 درصد، سطح مکانیزاسیون 95/3 و 54/3 اسب بخار بر هکتار، متوسط ظرفیت مکانیزاسیون 48/390 و 80/391 اسب بخار-ساعت بر هکتار بود. همچنین بطور متوسط در نواحی شرقی و غربی به ترتیب به ازای هر 29 و 27 هکتار یک تراکتور، 3 و 4 هکتار یک تیلر، 29 و 25 هکتار یک نشاکار، 81 و 189 هکتار یک وجین کن و هر 39 و 77 هکتار یک کمباین موجود است. تعداد ماشین های موجود نواحی شرقی در خاک ورزی 5/81، نشاکاری 5/2، سمپاشی 71 و برداشت 5/38 درصد بیشتر و در وجین 9 درصد کمتر و نواحی غربی در خاک ورزی 6/80، نشاکاری 9/15، سمپاشی 8/70، وجین 3/42 و برداشت 5/51 درصد بیشتر از تعداد برآورد شده است.
کلید واژگان: بازده مزرعه ای, روزهای کاری, سطح اجرایی, عملیات, فرصت زمانیTo realize the current state of mechanization, defined and meaningful indices and standards are needed. Evaluation of these indices can be used for correct estimation and optimal use of agricultural machines. In this study, by collecting data through questionnaires and available statistical sources, the indices determining the status of rice mechanization (including the degree, level and capacity of mechanization, executive level), working days and farm productivity were calculated. The number of agricultural machines needed to perform mechanized operations in different stages of rice production were estimated using the time opportunity method. The results showed that in the eastern and western regions the degree of mechanization was 74.8 and 66.9%, the level of mechanization was 3.95 and 3.54 horsepower per hectare, the average mechanization capacity was 390.48 and 391.80 horsepower per hectare, respectively. Also, there were a tractor for every 29 and 27 hectares, a tiller for 3 and 4 hectares, a transplanter for 29 and 25 hectares, a weeder for 81 and 189 hectares, and a combine for every 39 and 77 hectares, on average. The number of machines available in the eastern regions in tillage are 81.5%, Transplanting 2.5%, spraying 71%, and harvesting 38.5% more and in weeding 9% less than the estimated number. the number of machines available in the western regions in tillage are 80.6%, Transplanting 15.9%, spraying 70.8%, weeding 42.3% and harvesting 51.5 % more than the estimated number.
Keywords: Executive Level, Field Efficiency, Operation, Time Opportunity, Working Days -
یکی از اقدامات اساسی در توسعه و افزایش بهره وری در مکانیزاسیون برنج در کشور استفاده از ماشین با اندازه و ظرفیت مناسب می باشد. خیلی از مواقع به دلیل پیچیدگی موضوع انتخاب ماشین و اشتباه در آن ممکن است نتایج نامطلوبی برای واحد تولیدی ایجاد شود. از این رو به منظور افزایش بهره وری ماشین و مجموعه ماشینی، لازم است در مرحله انتخاب ماشین، اندازه مناسب آن ها به طور دقیق تعیین شود. عملیات خاک ورزی بیشترین انرژی مصرفی در بین عملیات مختلف تولید برنج را به خود اختصاص داده و در ایران تقریبا 100 درصد آن به صورت ماشینی انجام می شود. به همین منظور در این مطالعه به موضوع تعیین اندازه مناسب ماشین در مرحله ی خاک ورزی و تهیه زمین در شالیزار پرداخته شده است. اندازه ماشین های کشاورزی با ظرفیت زراعی آن ها بیان می شود، عوامل موثر در انتخاب اندازه مناسب ماشین؛ نوع محصول، عملیات زراعی مورد نیاز، روزهای مناسب کاری، سطح زیر کشت و اندازه قطعات می باشند. با توجه به اینکه معمولا یک منبع توان (تراکتور و تیلر) برای کار با مجموعه ماشین های خاک ورزی استفاده می شود، انطباق اندازه ی تراکتور (یا تیلر) و مجموعه دنباله بندها تاثیر زیادی در بهره وری سیستم مکانیزه دارد. در این مطالعه جهت آشنایی بهره برداران روش محاسبه اندازه ی مناسب مجموعه ماشین های خاک ورزی در تولید برنج بیان شده است.
کلید واژگان: عملیات خاک ورزی, اندازه مناسب ماشین, مکانیزاسیون برنج -
بیماری آلزایمر (AD) یک اختلال عصبی پیشرونده و برگشت ناپذیر است که با از دست دادن حافظه، اختلالات ذهنی، تغییر در شخصیت و رفتار مشخص می شود. افزایش سن بزرگترین عامل خطر برای این بیماری است. کاهش سطح آزاد سازی استیل کولین در پایانه های عصبی، همچنین تشکیل و رسوب پلاک های آمیلوئید (Aβ) در مغز نقش مهمی در پاتوژنز AD دارند. افزایش سطح ناقل عصبی کولینرژیک استیل کولین، همچنین مهار تشکیل پلاک های آمیلوئید به عنوان اهداف درمانی برای بیماری الزایمر پیشنهاد شدند. در مطالعه حاضر روش های درمانی الزایمر بررسی می شوند.
کلید واژگان: درمان الزایمر, استیل کولین, پلاک های امیلوئیدی -
سیاه زخم یک عامل کشنده بیولوژیکی و بیوترور است که می تواند به عنوان یک سلاح در جنگ های بیولوژیکی استفاده شود. یک باکتری تشکیل دهنده هاگ است که در صورت استنشاق، بلع یا تماس با پوست می تواند باعث بیماری جدی و مرگ در انسان و حیوانات شود. هاگ های سیاه زخم در برابر شرایط محیطی بسیار مقاوم هستند و می توانند سال ها در خاک خفته باقی بمانند که آنها را به یک تهدید بالقوه طولانی مدت تبدیل می کند. استفاده از سیاه زخم به عنوان یک سلاح بیولوژیکی در گذشته مستند شده است و پتانسیل آن برای ایجاد تلفات گسترده و ایجاد اختلال در زیرساخت های حیاتی، ان را به یک نگرانی جدی برای امنیت ملی و سلامت عمومی تبدیل می کند. سیاه زخم توسط باکتری Bacillus anthracis ایجاد می شود و یک بیماری کشنده است که در طول جنگ سرد توسط اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده به عنوان یک سلاح بیولوژیکی مورد استفاده قرار گرفته است. هاگ سیاه زخم می تواند به راحتی از طریق هوا پخش شود و آن را به یک سلاح بیولوژیکی بسیار خطرناک تبدیل کند. ادعا می شود که در سال 1979، اتحاد جماهیر شوروی به طور تصادفی هاگ سیاه زخم را در طی یک تمرین نظامی آزاد کرد که منجر به مرگ و میر و بیماری شد. در پاسخ، ایالات متحده نیز سیاه زخم را به عنوان یک سلاح بیولوژیکی توسعه داد و مقادیر زیادی هاگ را ذخیره کرد. گفته می شد که در سال 2001، سیاه زخم به عنوان یک سلاح بیولوژیکی در حملاتی در ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفته است.
کلید واژگان: سیاه زخم, هاگ سیاه زخم, عفونت بیوتروریسمAnthrax is a biological killer and bioterrorist that can be used as a weapon in biological warfare. It is a spore-forming bacterium that can cause severe illness and death in humans and animals when inhaled, ingested or in contact with the skin. Anthrax spores are highly resistant to environmental conditions and can lie dormant in the soil for years, making them a potential long-term threat. The use of anthrax as a biological weapon has been documented in the past, and its potential to cause widespread casualties and disrupt critical infrastructure makes it a serious national security and public health concern. Anthrax is caused by the bacterium Bacillus anthracis and is a deadly disease that was used as a biological weapon by the Soviet Union and the United States during the Cold War. Anthrax spores can easily spread through the air, making it a very dangerous biological weapon. in 1979, the Soviet Union is said to have accidentally released anthrax spores during a military exercise, leading to deaths and illnesses. In response, the United States also developed anthrax as a biological weapon and planted large quantities of spores. In 2001, anthrax was allegedly used as a biological weapon in attacks in the United States. All stockpiles of anthrax spores in the United States are currently stored in secure facilities under tight security. Research continues to develop more effective treatments and vaccines against anthrax infections, but concerns remain about the long-term persistence of anthrax spores in soil.
Keywords: Anthrax, Anthrax Spores, Bioterrorism -
گم شدن، نوسان خلقی، بی انگیزه شدن و اختلال رفتاری در بیماران الزایمری شایع است. بیماری آلزایمر (AD) با رسوب دانه-های بتا آمیلوئیدی (Aβ) و گره های نوروفیبریلاری در مغز مشخص می شود. مصرف مهارکننده های انزیم بتا سکرتاز BACE1 در مراحل اغازی بیماری الزایمر ممکن است شروع بیماری الزایمر AD را به تاخیر بیندازد. ولی در اغلب کارازمایی ها به دلیل عوارض جانبی شدید تجویز این نوع مهارکننده متوقف شده است. در نتیجه نیاز به مهار اختصاصی تر تولید بتا امیلوئیدها است.
کلید واژگان: الزایمر, بتا سکرتاز-1, مهارکننده, عوارض جانبی -
پستانداران از جمله مهم ترین گونه های بوم سازگان های بیابانی بوده و نقش مهمی در پایداری و کارکرد آن ها دارند. ذخیره گاه زیست کره توران یکی از ذخیره گاه های معرف کویرهای زمستان سرد بوده و محل زیست تنوع بالایی از پستانداران است. در مطالعه حاضر که از سال 1397 تا 1400 به طول انجامید تنوع و تهدیدات پستانداران پارک ملی توران که بخشی از ذخیره گاه زیستکره توران است شناسایی شد. بر اساس نتایج حداقل 29 گونه پستاندار در پارک ملی توران زیست می کنند. بر اساس قوانین بین المللی یوز آسیایی در طبقه بحرانی اتحادیه جهانی حفاظت، دو گونه گور آسیایی و پلنگ ایرانی در خطر انقراض، سه گونه آهو، کل و بز و قوچ و میش اوریال آسیب پذیر و گونه کفتار و گربه شنی نزدیک به تهدید هستند. بر اساس کنوانسیون سایتیس چهار گونه گور آسیایی، یوزپلنگ آسیایی، پلنگ ایرانی و کاراکال در ضمیمه یک، چهار گونه قوچ و میش اوریال، گرگ، شاه روباه و گربه شنی در ضمیمه دو سایتیس قرار دارند. بر اساس قوانین سازمان محیط زیست چهار گونه از پستانداران پارک ملی توران در خطر انقراض و پنج گونه حمایت شده هستند. پارک ملی توران از جمله مهم ترین و معدود زیستگاه های باقی مانده یوز آسیایی و گور ایرانی در کشور است که هر دو به دلیل تمایز تکاملی بالا از جمله گونه های با اولویت بالای حفاظتی در کشور هستند، لذا لازم است تلاش های بیش تری برای مطالعه و حفاظت این پارک ملی صورت گیرد.
کلید واژگان: پستانداران, تمایز تکاملی, تهدیدات, جمعیت, حفاظتMammals are as one of the important species of arid environment and play a significant role in their stability and function in the ecosystem. Touran Biosphere Reserve is one of the representative reserves of cold winter deserts that has a high biodiversity of mammals. In this study, which lasted between 2018 and 2021, the mammal diversity and threats of Touran National Park, which is part of the Touran Biosphere Reserve, were investigated. According to the surveys, at least 29 mammal species are inhabiting the national park. Among the identified mammals, Asiatic Cheetah is critically endangered, Persian Wild Ass and Persian Leopard are endangered, Persian Goitered Gazelle, Wild Goat, and Urial Wild Sheep are vulnerable, and Sand Cat and Striped Hyaena are near threatened in the IUCN red list category. Four species of mammals in the national park, Persian Wild Ass, Asiatic Cheetah, Persian Leopard, and Caracal are in the Cites Appendix I, and Urial Wild Sheep, Wolf, Blanford’s Fox and Sand Cat are in the Cites Appendix II. According to the Department of the Environment laws, four mammals of Touran National Park are endangered and five species are protected. Touran National Park is one of the most important and few remaining habitats of Asiatic cheetah and Persian Wild Ass in the country, both of which are among the species with high conservation priority in the country due to their high evolutionary distinction. Therefore, more efforts are needed to study and protect this national park.
Keywords: Conservation, Evolutionary distinction, Mammals, Population, Threats -
حلزون ها و لیسک ها می توانند همه ی محصولات زراعی و باغی را بخورند و بیشترین آسیب را در هنگام استقرار محصول و ابتدای رشد در بهار و پاییز وارد کنند. این آسیب در شرایط خنک و مرطوب شدیدتر است و باعث کندن شدن رشد محصول یا از بین رفتن آن می شوند. شکی نیست که حلزون و لیسک (راب) بدترین دشمن گیاهان در بسیاری از نقاط جهان و از جمله ایران هستند. آن ها به طور معمول در روز در بقایای گیاهی پوسیده یا خاک پنهان می شوند و شب هنگام زیر پوشش گیاهی، زیر سنگ، زیر گلدان های حاوی گیاه و هزار مخفی گاه دیگر ظاهر و در شب تغذیه می کنند. در مناطق شمال ایران همه ساله این جانوران به محصولات کشت دوم پس از برداشت برنج خسارت زیادی را به کشاورزان تحمیل می کنند، به طوری که در بعضی موارد کشاورزان به کشت مجدد محصولات خود اقدام می نمایند و از این لحاظ مجبور به پرداخت هزینه اضافی خواهند شد. از آنجایی که اکثر این جانوران وابستگی زیادی به رطوبت دارند، خسارت این آفات در مناطق و محیط های مرطوب بیشتر و مهم تر است. بهترین راهبرد برای مدیریت این آفات درکشت دوم بعد از برنج یا باغ، تلفیقی از روش های زراعی، مکانیکی، بیولوژیک و شیمیایی می باشد.
کلید واژگان: جانور, حلزون, شالیزار, کلزا, لیسک -
با توجه به سطح زیرکشت زراعت برنج در استان های شمالی کشور (حدود 450 هزار هکتار) لزوم بهره برداری بهینه به منظور تولید محصولات کشاورزی و افزایش تولیدات ملی امری ضروری است. یکی از راهکارهای اساسی برای افزایش تولید و درآمد کشاورزان ضمن حفظ پایداری تولید برنج، توسعه کشت دوم بعد از برداشت برنج است. با وجود اهمیت حیاتی کشت دوم در اراضی شالیزاری، سطح وسیعی از این اراضی به دلایل متعدد زراعی، اقتصادی و اجتماعی به صورت نکاشت باقی می ماند. با توجه به اینکه در شرایط کنونی امکان تامین علوفه مورد نیاز دامداری ها به دلیل هزینه بالای حمل و نقل و واردات تا حد زیادی با مشکلات عدیده ای همراه است، توسعه کشت گیاهان علوفه-ای یک ساله در شالیزارهای برنج می تواند راهکاری مفید باشد. از جمله این محصولات علوفه ای تریتیکاله می باشد. تریتیکاله می تواند به عنوان جایگزینی مناسب جهت استفاده از پتانسیل ها و ظرفیت های موجود در کشور برای تامین کسری بخشی از علوفه مورد نیاز مورد توجه جدی قرار گیرد. ضمن آن که بازاریابی و سودآوری اقتصادی این محصول نیز دارای اهمیت فوق العاده ای در تداوم و گسترش سطح زیر کشت این محصول می باشد. کشت این گیاه علاوه بر تامین علوفه، با تقویم زراعی برنج کمترین تداخل را داشته و می تواند به عنوان کشت دوم در تناوب با برنج توصیه شود. به منظور هدایت و راهبری یکنواخت در جهت مدیریت مزرعه و استفاده اصولی و فنی از ابزارهای تولید، دستورالعمل تولید تریتیکاله به عنوان کشت دوم در اراضی شالیزاری بعد از برنج که حاوی نحوه اجرا در مراحل مختلف تولید می-باشد، تهیه شده است
کلید واژگان: برنج, تریتیکاله, شالیزار, کشت دوم -
فره ایزدی(اهورایی) و عنایت الهی دو مقوله اسطوره ای و عرفانی؛ اما با یک مفهوم، منشا و درون مایه هستند. «فر» حقیقتی آسمانی و کیفیتی معنوی است که در باور ایرانیان باستان آفریده اهورامزداست و نیز «عنایت» توجه حضرت احدیت به سالک و عارف کامل است. برخورداران از فره ایزدی و عنایت ازلی از نوعی حمایت و الهام غیبی بهره دارند که بدان شایستگی سروری و ولایت می یابند. این دو موهبت اهورایی و الهی یک لطیفه معنوی هستند که فطرت پاکان مجذوب آن است. این مقاله مفهوم فره و عنایت را در جهان بینی اساطیری و عرفانی به روش توصیفی و تحلیلی با تکیه بر شاهنامه و مثنوی معنوی بررسی و پیشینه تاریخی، مبانی فکری، ویژگی ها، وجه ارتباط و تاثیرگذاری مشترک آن ها را تحلیل کرده است.کلید واژگان: فره ایزدی, عنایت الهی, جهان بینی اسطوره ای و عرفانی, شاهنامه فردوسی و مثنوی مولویFarrehIzadi and Enayat Elahi are two mythical and fictional categories but have one origins, concept and theme. The God farr is a heavenly fact and spiritual quality which in ancient Iranian's belief is created by Ahuramazda and also "Enayat" is the attention of God to the perfect believer. Those having FarrehIzadi and EnayatAzali are providing with a kind of divine support with be qualified to rule with it. These two divine blessings are one spiritual humor which pure people attract. This article has studied the concept of Farreh and Enayat in mythical world view in a descriptive and analytic way and with emphasis on shahname Ferdousi and masnvi manavi and analyzed their history, thought grounds, characteristics, communication aspect and common effect.Keywords: Farreh Izadi, Enayat Elahi, Mythical, ficitional world view, shahname Ferdousi, Masnavi Molavi
-
مقدمه
توسعه بهداشت و حفاظت از محیطزیست، همواره به تامین آب سالم وابسته است. کدورت آب، ناشی از وجود ذرات معلق و کلوئیدی موجود در آن میباشد. هدف از این پژوهش، مقایسه کارایی کیتوزان با پلی آلومینیم کلراید در حذف کدورت از آب میباشد. کیتوزان، زیستپلی مری کاتیونی با وزن مولکولی بالاست که از پوسته سختپوستان دریایی نظیر میگو و خرچنگ، تهیه میگردد.
مواد و روش هااین پژوهش، در مقیاس آزمایشگاهی، در کدورتهای بالا، متوسط و پایین انجام گردید. مرحله اول آزمایشها، به منظور تعیین غلظت بهینه منعقدکننده های کیتوزان و پلی آلومینیم کلراید و راندمان حذف کدورت و مرحله دوم آزمایشها، به منظور تعیین pHبهینه و بررسی تاثیر منعقدکننده ها بر روی pH آب انجام گردید.
یافته های پژوهش: در کدورتهای 1000، 500، 50 و 10 نفلومتری، غلظت بهینه کیتوزان، به ترتیب 10، 5/6، 5/1 و 1 میلیگرم بر لیتر و مقادیر بهینه pH نیز به ترتیب 8، 8، 5/7 و 8 میباشد. در حالی که غلظت بهینه پلی آلومینیم کلراید، در کدورتهای مورد نظر، به ترتیب 28، 18، 15 و 12 میلیگرم بر لیتر، و مقادیر بهینه pH نیز به ترتیب 8، 5/7، 7 و 5/7 میباشد.بحث و نتیجه گیریمقایسه نتایج آزمایشها، نشان میدهد که فقط در کدورت 10 نفلومتری، کارایی پلی آلومینیم کلراید، بهتر از کیتوزان است. در سایر کدورتها، کیتوزان کارایی بهتری از خود نشان میدهد. در مقادیر مختلف کدورت، غلظت بهینه کیتوزان، نسبت به پلی آلومینیم کلراید، تا اندازه قابل ملاحظهای کمتر است. کاهش مقدار مصرف ماده منعقدکننده، منجر به کاهش هزینه های تصفیه آب میگردد. این موضوع، یکی از برتری های بیو پلی مر آلی کیتوزان، بر منعقدکننده معدنی پلی آلومینیم کلراید در تصفیه آب، از جنبه اقتصادی، میباشد. کیتوزان، بر خلاف پلی آلومینیم کلراید، تاثیر اندکی بر pH آب دارد.
کلید واژگان: پلی آلومینیم کلراید, کدورت, انعقاد شیمیایی و تصفیه آبIntroductionThe development of health and protection of environment is depended on the provision of safe and clean water. The turbidity of water comes from the suspended and colloidal matters contained in it. The purpose of the present investigation was to compare the efficiency of natural coagulant chitosan with poly aluminum chloride (PACl) in the removal of water turbidity. Chitosan is a cationic biopolymer with high molecular weight that is produced from the crust of crustaceans like shrimp and crab.
Materials and MethodsThis investigation was performed، in the laboratory scale، on water samples containing synthetic water turbidity by applying kaolin in high، middle، and low turbidities. The first phase of tests aimed to determine the optimum concentration of the coagulants chitosan and poly aluminum chloride and the efficiency of turbidity removing. The second stage of experiments aimed to determine the optimum pH and the effect of coagulant on the water pH.
FindingsOptimum dosages of chitosan for removing the turbidities 1000، 500، 50 and 10 NTU were 10، 6. 5، 1. 5 and 1 mg/L، respectively and the optimum PH values were also 8، 8، 7. 5، and 8، respectively. Optimum dosages of PACl in the respected turbidities were 28، 18، 15 and 12 mg/L، respectively and the optimum PH values were also 8، 7. 5، 7. 5، and 8، correspondingly. Discussion &
ConclusionThe results showed that only in the turbidity 10 NTU، the efficiency of poly aluminum chloride was better than the efficiency of chitosan. In other turbidities، chitosan showed better performance. Chitosan had a lower effect on the water PH، while PACl had a noticeable effect on the water PH. The optimum dosage of chitosan was less than that of PACl in all turbidities. At different levels of turbidity، the optimum concentration of chitosan was significantly lower in comparison with poly aluminum chloride. Coagulant dose reduction decreases the cost of water treatment. This subject is one of the advantages of the bioorganic polymer، chitosan، to the inorganic coagulant، poly aluminum chloride، in the refinement of water with considering the economic aspects. Chitosan، in contrast to poly aluminum chloride، had little effect on the water pH.
Keywords: Chitosan, PolyAluminum Chloride (PACl), Turbidity, Coagulation, water treatment -
انعقاد، لخته سازی و ته نشین سازی، از مهم ترین فرآیندها در تصفیه خانه های آب هستند. حدود یک سوم از هزینه سرمایه گذاری برای یک تصفیه خانه آب، به عملیات ته نشینی اختصاص می یابد. فرآیند تصفیه آب، بدون استفاده از مواد منعقدکننده غیرممکن به نظر می رسد. هدف از این پژوهش، بررسی کارایی پلی الکترولیت طبیعی کیتوزان به عنوان ماده منعقدکننده در حذف کدورت از آب است. کیتوزان، زیست پلیمری کاتیونی با وزن مولکولی بالا است که از پوسته سخت پوستان دریایی نظیر میگو و خرچنگ، تهیه می شود. این پژوهش، در مقیاس آزمایشگاهی، بر روی نمونه های آب، حاوی کدورت ساختگی با استفاده از کائولین، در کدورت های بالا، متوسط و پایین انجام شد. غلظت بهینه کیتوزان، در حذف کدورت های1000، 500، 100 50 و NTU10 به ترتیب 10، 5/6، 2، 5/1 و 1 میلی گرم بر لیتر، راندمان حذف کدورت، به ترتیب 77/99، 25/99، 84/94 96/90 و50/57 درصد و مقادیر بهینه pH نیز به ترتیب 8، 8، 5/7، 5/7 و 8 است. کیتوزان، تاثیر اندکی بر pH آب دارد و کارایی آن در حذف کدورت های بالا، نسبت به کدورت های پایین بیشتر است.
کلید واژگان: تصفیه آب, منعقدکننده, کیتوزان, حذف کدورتCoagulation, Flocculation and Sedimentation are essential processes in water treatment plants. The purpose of this study was to consider the efficiency of natural polyelectrolyte chitosan as a coagulant in water turbidity removal. Chitosan is a cationic biopolymer with high molecular weight that is produced from the crust of crustaceans like shrimp and crab. This investigationwas performed on water samples containing synthetic water turbidity by applying caoline in high, middle, and low turbidities in the laboratory scale. Optimum dosage of Chitosan in turbidity removal of 1000, 500, 100, 50 and 10 NTU were 10, 6.5, 2, 1.5 and 1 mg/L respectively. Efficiency of turbidity removal were 99.77, 99.25, 94.84, 90.96 and 57.50 and optimum pH values were 8, 8, 7.5, 7.5 and 8 respectively. Chitosan has insignificant effect on water pH and its efficiency in high turbiditie's removal is more than its efficiency in lower turbiditie's levels.
Keywords: water treatment., Coagulation, Chitosan, Flocculation, Sedimentation, coagulant, turbidity removal -
در این مقاله روش ارزیابی و مقایسه ی رهیافت های مختلف میانیابی در تخمین مقادیر نمونه برداری نشده ی ماده ی آلی و بافت خاک ارائه شده است. هدف از این پژوهش توسعه ی روشی دقیق برای تهیه ی نقشه های رقومی مدیریتی اعمال علف کش ها به صورت موضعی است که در نهایت منجر به کاهش میزان مصرف علف کش ها و نیز کاهش خطرات زیست محیطی خواهد شد. بدین منظور پس از نمونه برداری 42 نقطه در مزرعه و تشکیل شبکه محلی و جهانی نقاط نمونه برداری شده در رایانه، به منظور تعیین مقادیر ماده ی آلی و بافت خاک در نقاط نمونه برداری نشده از روش های مختلف میانیابی در محیط نرم افزار Surfer استفاده شد. به منظور بسط مقادیر به سایر نقاط شبکه از پنج روش میانیابی فاصله ی معکوس توانی6، کریجینگ7، کمینه خمیدگی8، میانگین متحرک وزن دار9 و تابع شعاع-مبنا10 استفاده شد. به منظور ارزیابی روش های مختلف میانیابی در برآورد مقادیر نامعلوم رهیافت ارزیابی متقاطع11 و دو پارامتر آماری «خطای میانگین مطلق12 MAE» و «خطای میانگین اریب13 MBE» بکار گرفته شد. نتایج ارزیابی روش ها نشان داد که روش کمینه خمیدگی با خطای 31/1 درصد نسبت به سایر روش های میانیابی کمترین خطا را در برآورد میزان ماده ی آلی خاک داشت. در مورد درصد ذرات شن، سیلت و رس، مقادیر خطا در روش کمینه خمیدگی به ترتیب برابر با 60/1، 18/1 و 59/0 بود که در مقایسه با سایر روش ها کمترین خطا را دارا می باشد. بر این اساس روش میانیابی کمینه خمیدگی به عنوان مناسب ترین روش برای برآورد درصد ماده ی آلی و بافت خاک در نقاط نمونه برداری نشده انتخاب شد. در گام بعدی، پس از انتخاب مدل مناسب در برآورد داده های ماده ی آلی و بافت خاک و نیز با استفاده از جدول تجویز علف کش سیانازین، نقشه ی مدیریتی کاربرد علف کش بر اساس مقادیر توصیه شده توسط شرکت تولید کننده ی علف کش سیانازین در محصول ذرت به دست آمد. بر اساس این نقشه و با در نظر گرفتن میزان کاربرد یکنواخت برای کل مزرعه به اندازه 7/1 و 9/2 و 4 لیتر ماده ی موثر در هکتار، مصرف علف کش در مقایسه با میزان 8/1 لیتر به ترتیب به میزان 39 درصد کاهش، 4 و 50 درصد افزایش می یابد. این بدان معنا است که اگر کل مزرعه به میزان یکنواخت 7/1 لیتر ماده ی موثر در هکتار سمپاشی شود در مقایسه با مقدار 8/1 لیتر که با استفاده از نقشه ی مدیریتی به دست آمده است به میزان 39 درصد در مصرف علف کش صرفه جویی خواهد شد. به همین ترتیب در صورت اعمال یکنواخت 9/2 و 4 لیتر ماده ی موثر در هکتار در مقایسه با مقدار 8/1 لیتر به ترتیب به میزان 4 و 50 درصد مصرف علف کش افزایش خواهد یافت.
کلید واژگان: نقشه ی رقومی, روش های زمین آماری, میانیابی, بافت خاک, درصد ماده ی آلی, علف کش پیش رویشیIn this study evaluation and comparison of various interpolation approaches for estimation un-sampled values of soil Organic Matter Content (OMC) and soil texture is presented. The main objective is to develop a precision method for generation of management maps for variable rate application of herbicide that eventuate to save herbicide application and to reduce adverse impact on the environment. For this purpose after sampling of 42 points on the test field and generation of local and global grid of sample points on a PC, various interpolation methods were applied to estimate soil OMC and texture on un-sampled points by Surfer software. Inverse distance to a power, Kriging, minimum curvature, weighed moving average and radial basis function were used as interpolators. To evaluate the mentioned methods, cross-validation approach and two statistical parameters MAE and MBE were used. The results showed that minimum curvature method with MAE equal to 1.31 has the minimum error than other methods. In this method MAE value for sand, silt and clay was equal to 1.6, 1.18 and 0.59, respectively. In comparison with other methods, this approach had the minimum error. It was demonstrated that minimum curvature method was the best approach to estimate grid point values at un-sampled points. Finally after selection of appropriate method and using considered manufacturer recommendations of herbicide application based on OMC and soil texture, a digital management map of Cyanazine variable rate application in a corn field was generated. Based on this map and considering the herbicide uniform application in the farm as 1.7, 2.9 and 4 Lha-1, herbicide application rate compared with 1.8 Lha-1, decreases 39% and increases 4 and 50% respectively. This means that if the entire field is sprayed with the uniform rate of 1.7 Lha-1, Compared with1.8 Lha-1 which is obtained using management map, herbicide application will be saved 39 %. Similarly, if herbicide is applied 2.9 and 4 Lha-1 uniformly, compared to the amount 1.8 Lha-1, 4 and 50% of herbicide application will increase respectively.Keywords: Digital map, Geostatistical methods, interpolation, Soil texture, Organic Matter Content (OMC), Pre, emergence herbicide -
یکی از مثنوی های کوتاه سنایی غزنوی، که کمتر مورد توجه قرار گرفته و صحت انتساب آن به وی نیز مسلم است، «تحریمه القلم» است که شاعر در آن به ستایش قلم می پردازد. قلم در ادبیات فارسی همواره از جایگاه والایی برخوردار بوده است و شاعران و نویسندگان به ستایش آن پرداخته اند. در ادبیات عرفانی ما از قلم با تعابیر گوناگونی چون نخستین آفریده، جوهر، عقل، ملک، نور و... یاد شده است. به نظر عرفا نخستین آفریده همان انسان کامل است که باید پس از قوس نزولی در مراتب آفرینش، قوس صعودی را تا رسیدن به مرحله کمال بپیماید. در این مقاله با تبیین این مسئله با استناد به برخی متون عرفانی و به ویژه کتاب انسان کامل عزیزالدین نسفی، بیان شده است که قلم در مثنوی تحریمه القلم، با تاویلی می تواند انسان کامل باشد و در واقع سنایی به نوعی کامل ترین آفریده را ستایش کرده است. گویا هدف سنایی از ستایش قلم (انسان کامل) توسل به آن برای مبارزه با ظاهر سازی و سالوس ورزی زمانه و یافتن راهی برای رسیدن به کمال است. بر این اساس، قلم به بیان مراحلی از سلوک می پردازد و از این جهت این مثنوی، رساله ای کوچک در سیر و سلوک به شمار می آید. ما در این مقاله، نصایح قلم را در چهار عنوان: دعوت به پشیمانی، دعوت به پرهیز از ظاهر سازی و سالوس ورزی، دعوت به تلاش و مجاهدت و دعوت به صداقت دسته بندی کرده ایم.
کلید واژگان: سنایی, تحریمه القلم, قلم, عقل, انسان کاملOne of the short poems of Sanaei Qaznawi- who is a religious a religious poet of 6 th A.H- is Tahrimat-ol-Qalam. It is clear that this work refers to himself and is also less noted. Qalam in Persian literature has got a sublime nature and poets/writers have adored it. In mystic literature the Qalam has been referred to as the first creature, essence, wisdom, territory, light and etc. Mystics believe that the first creature is the perfect man who must, after his fall, return back to the holy state & regain his perfection. In this essay, this issue has been worked upon in regard to some of the mystic texts especially the prefect man by Aziz-ol-din Nasafi. This essay attempts to expresses the point that Qalam in Tahrimat-ol-Qalam is the same as prefect man indeed Sanaei tried to praise it as the prefect creature. The aim of Sanaei is to resist the hypocrisy of his day & finding a his way in order to transcend our essence. In this way, Qalam expresses some stages of mystic path (Selouk) and thus it can be regarded as a pamphlet of mystic path. This assay has categorized the advises of Qalam in the four field: invitation to regret, invitation to avoid hypocrisy encouraging honesty& fight against the ego.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.