زهرا امام جمعه
-
در این پژوهش با بهره گیری از واکنش میلارد، یک سیستم تحویل برگرفته از منابع گیاهی(ایزوله پروتئین ماش و مالتودکسترین) برای ریزپوشانی و رهایش کنترل شده کورکومین طراحی و ساخته شد. واکنش میلارد به دو روش استفاده از امواج فراصوت (150 وات، 80 درجه سلسیوس، 10 دقیقه) و روش مرطوب(80 درجه سلسیوس، 60 دقیقه) برای سه نسبت مختلف ایزوله پروتئین ماش به مالتودکسترین انجام شد. درصد مزدوج سازی به روش OPA و تخمین محصولات نهایی میلارد توسط اسپکتروفوتومتر انجام شد و تیمار بهینه برای بارگذاری کورکومین انتخاب گردید. غلظت های مختلف کورکومین (mg mL-1 6/0، 4/0، 2/0، 0) به دو روش متداول(انحلال در اتانول) و روش تغییر pH (روشی بدون نیاز به حلال های آلی) بارگذاری شدند. پس از تعیین کارایی درونپوشانی و میزان بارگذاری کورکومین، تیمار مزدوج ایزوله پروتئین ماش- مالتودکسترین تهیه شده به روش تغییر pH و غلظت 4/0 میلی گرم بر میلی لیتر کورکومین به عنوان تیمار بهینه انتخاب و برای مقایسه بهتر نتایج و بررسی تاثیر مزدوج سازی، از تیمار ایزوله پروتئین ماش و کورکومین نیز به عنوان کنترل استفاده شد. نتایج تعیین اندازه ذرات(DLS) نشان داد که ذرات در ابعاد نانو بوده و نتایج FTIR نشان داد که کورکومین توانسته از طریق برهمکنش های آبگریز، جاذبه الکترواستاتیکی و پیوندهای هیدروژنی در ساختار نانو ذرات کپسوله شود. بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی نشان داد که بیشترین قدرت مهارکنندگی رادیکال DPPH مربوط به ترکیب مزدوج- کورکومین تهیه شده به روش تغییر پی اچ بوده است. این امر می تواند به دلیل بالاتر بودن کارایی درونپوشانی باشد. رفتار رهایش کورکومین در شرایط هضم متوالی شبیه سازی شده گوارشی(معده و روده) نشان داد که درون پوشانی کورکومین با روش انجام گرفته در این پژوهش باعث رهایش آهسته تر کورکومین شده و در تیمار تهیه شده با مزدوج ایزوله پروتئین ماش- مالتودکسترین رهایش کورکومین آهسته تر از تیمار ایزوله پروتئین ماش بود.
کلید واژگان: مزدوج سازی, مایلارد, پروتئین ماش, مالتودکسترینA delivery system was developed according to maillard reaction using mung bean protein and maltodextrin for encapsulation and sustain release of curcumin. The ultrasound assisted (150 W, 80 °C, 10 min) and classic wet heating (80 °C, 60 min), were used to prepare conjugates at three different ratios of Mung bean protein isolate to maltodextrin. Degree of conjugation was measured using OPA method Uv-visible spectroscopy was used to estimate the final products of maillard reaction. Different amounts of curcumin (0, 0.2, 0.4 and 0.6 mg.mL-1 was loaded using ethanol and change in pH. Primary analysis showed that the optimized samples were obtained when 0.4mg.mL-1 of curcumin was encapsulated using pH change method. FTIR spectra confirmed the conjugation of the MPI and MD and showed the electrostatic and hydrophobic interactions as well as hydrogen bonding are the main reasons of conjugates stability and curcumin encapsulation. The prepared curcumin containing conjugates under optimized method showed the higher DPPH radical scavenging activity. Our results showed that the release rate of encapsulated curcumin under simulated condition of gastrointestinal tract (GIT) was controlled and lower than that which encapsulated in mung bean protein
Keywords: Conjugation, Maillard, Mung Bean Protein, Maltodextrin -
تولید و ارزیابی ویژگی های بافت، رنگ، حسی و پخت در پاستای فرمی بدون گلوتن بر پایه آردهای جایگزین گندم
بیماری سلیاک، نوعی بیماری گوارشی است که به علت عدم تحمل دائمی به بعضی پرولامین های غلات با توالی الیگوپپتیدی ویژه است و به صورت عدم تحمل گلوتن بروز می کند. از این رو هدف این تحقیق، فرمولاسیون، تولید و ارزیابی ویژگی های کیفی پاستای فرمی فاقد گلوتن بر پایه آرد برنج و ترکیب آردهای بدون گلوتن است. نمونه های مختلف پاستای بدون گلوتن با استفاده از مخلوط آرد برنج و آردهای بدون گلوتن با نسبت برابر (چیا، تف، کینوا، آمارانت و باکویت) با نسبت های وزنی مختلف تولید شدند. همچنین نمونه شاهد، پاستای تجاری موجود در بازار بود. ویژگی های رنگی، بافتی، پخت و حسی نمونه ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که با افزایش ترکیب آردهای بدون گلوتن شاخص روشنایی رنگ (*L) کاهش و شاخص های *b و *a افزایش می یابد که به تبع آن شاخص سفیدی کاهش و شاخص زردی و تغییرات کلی رنگ افزایش یافت. همچنین ترکیب آردهای بدون گلوتن اثر مثبت بر افزایش سفتی بافت و عدد پخت و کاهش عدد لعاب محصول نهایی داشتند. نمونه پاستای حاوی 75 درصد ترکیب آردهای بدون گلوتن و 25 درصد آرد برنج به عنوان نمونه پاستای فرمی بدون گلوتن از نظر مطلوبیت کلی در ارزیابی حسی انتخاب شد. نتایج نشان می دهد که استفاده از ترکیب آردهای بدون گلوتن می تواند بهبودی قابل توجهی در ویژگی های کیفی پاستای بدون گلوتن ایجاد کند.
کلید واژگان: بیماری سلیاک, پاستا, فاقد گلوتن, ویژگی های حسی, ویژگی های بافتیCeliac disease is a digestive disorder caused by a permanent intolerance to certain cereal prolamines with a specific oligopeptide sequence and manifests as gluten intolerance. The aim of this study is therefore to formulate and produce gluten-free pasta based on rice flour and wheat alternative flours and to evaluate their qualitative properties. Different samples of gluten-free pasta were produced from a mixture of rice flour and wheat alternative flours (chia, teff, quinoa, amaranth and buckwheat) with different weight ratios. A commercial pasta was used as the control sample. The color, texture, cooking properties and sensory characteristics of the samples were then investigated. The results showed that as the proportion of alternative flours increased, the color lightness index (L*) decreased and the b* and a* values increased, resulting in a decrease in the whiteness index and an increase in the yellowness index and overall color changes. In addition, the wheat alternative flours had a positive effect on the texture firmness and reduced the baking index, and reduced the glaze index of the final product. The pasta sample with 75% wheat alternative flours and 25% rice flour was selected as the ideal gluten-free pasta sample in terms of overall sensory evaluation. The results show that the use of alternative flours can significantly improve the quality characteristics of gluten-free pasta.
Keywords: Pasta, Celiac Disease, Gluten-Free, Sensory Characteristics, Textural Properties -
سابقه و هدف
افزایش تقاضا برای محصولات بدون گلوتن به دلیل افزایش تعداد مبتلایان به بیماری سلیاک و تمایل مصرف کنندگان برای حذف پروتئین های آلرژی زا از رژیم های غذایی افزایش یافته است. از این رو هدف این تحقیق، فرمولاسیون، تولید و ارزیابی ویژگی های کیفی پاستای فرمی فاقد گلوتن اصلاح شده آنزیمی بر پایه آرد برنج و شبه غلات است.
مواد و روش هانمونه پاستای بدون گلوتن اصلاح شده آنزیمی با استفاده از مخلوط 25 درصد آرد برنج و 75 درصد آرد شبه غلات با نسبت برابر (چیا، تف، کینوا، آمارانت و باکویت) با نسبت های وزنی مختلف آنزیم ترانس گلوتامیناز (0، 500، 1000، 2000 و 4000 پی-پی ام) و 0.5 درصد وزنی صمغ زانتان تولید شد. نمونه شاهد تجاری با استفاده از آرد گندم تولید شد. ویژگی های رنگی در سیستم CIELab، بافتی بر حسب میانگین سفتی، شکستگی و نسبت شکستگی به سفتی در آزمون فشار تک محوری، عملکردی با سنجش میانگین عدد لعاب و عدد پخت و ویژگی های حسی شامل شکل ظاهری، رنگ، عطر، طعم، بافت در آزمون هدونیک 5 امتیازی بررسی شد.
یافته هانتایج نشان دادند که با افزایش غلظت آنزیم شاخص روشنایی رنگ (*L) در نمونه پخته شده افزایش و شاخص های b* و a* بدون تغییر معنی دار (0.05 >p) بودند که به تبع آن سفیدی محصول افزایش و زردی نهایی کاهش یافت. با افزایش میزان آنزیم، سفتی و شکستگی نمونه ها به ترتیب افزایش و کاهش معنی داری (0.05>P) یافت. بیشترین میزان سفتی و شکستگی پاستاهای بدون گلوتن اصلاح شده آنزیمی به ترتیب مربوط به تیمار حاوی 4000 پی پی ام و فاقد آنزیم (صفر پی پی ام) بود. با افزایش میزان آنزیم، عدد لعاب کاهش و عدد پخت نمونه ها افزایش معنی داری (p<0.05) یافت. بیشترین میزان عدد لعاب و عدد پخت پاستاهای بدون گلوتن اصلاح شده آنزیمی پخته شده به ترتیب مربوط به تیمار فاقد آنزیم (صفر پی پی ام) و 2000 پی پی ام آنزیم بود. بالاترین مطلوبیت کلی پاستاهای بدون گلوتن اصلاح شده آنزیمی مربوط به تیمار حاوی 2000 پی پی ام آنزیم بود.
نتیجه گیریپاستای بدون گلوتن اصلاح شده آنزیمی بر پایه مقادیر بهینه آرد شبه غلات محصولی با خصوصیات نزدیک به پاستای تجاری است. افزایش آنزیم ترانس گلوتامیناز در فرمولاسیون تاثیر مثبتی بر خواص شیمیایی-عملکردی، پخت و ویژگی های بافتی دارد گرچه موجب افت شاخص های رنگ سنجی و سفیدی بیشتر محصول می شود. با توجه به این که هیچ یک از تیمارها دربرگیرنده تمامی آثار مثبت مطلوب و مورد نظر نبود، در مجموع پاستای حاوی 2000 پی پی ام آنزیم ترانس گلوتامیناز به عنوان نمونه مطلوب انتخاب شد.
کلید واژگان: آنزیم ترانس گلوتامیناز, بیماری سلیاک, پاستا, شبه غلات, فاقد گلوتنBackgroundThe demand for gluten-free products has increased as the number of people with celiac disease rises and consumers tend to eliminate allergenic proteins from their diet. Therefore, the aim of this study is to formulate, produce and evaluate the quality characteristics of enzyme-modified gluten-free Fermi pasta based on rice flour and pseudo-cereals.
Materials and methodsEnzyme-modified gluten-free pasta sample using a mixture of 25 % rice flour and 75 % semi-cereal flour in equal proportions (chia, teff, quinoa, amaranth and buckwheat) with different weight percentages of the enzyme transglutaminase (0, 500, 1000, 2000 and 4000 ppm) and 0.5 % by weight of xanthan gum. The commercial control sample was made from wheat flour. Color properties were examined in the CIELab system, texture based on average hardness, breakage and the ratio of breakage to hardness in the uniaxial compression test, performance by measuring average glaze count and bake count, and sensory properties including appearance, color, aroma, taste and texture in a 5-point hedonic test.
ResultsThe results showed that as the enzyme concentration increased, the color brightness index (L*) in the cooked sample increased and the b* and a* indices remained unchanged (p<0.05), resulting in an increase in the whiteness of the product and final yellowness. With the increase of the amount of enzyme, the hardness and breakage of the samples increased and decreased significantly (P<0.05). The highest level of hardness and breakage of enzyme-modified gluten-free pasta was related to the treatment containing 4000 ppm and without enzyme (zero ppm), respectively. By increasing the amount of enzyme, the glaze number decreased and the baking number of the samples increased significantly (P<0.05). The highest level of stiffness and breakage of gluten-free pasta modified with enzyme was related to the treatment containing 4000 ppm and without enzyme (zero ppm), respectively. By increasing the amount of enzyme, the number of glazes decreased and the number of baking samples increased significantly (P<0.05). The highest number of glazing and cooking number of gluten-free pasta modified with enzyme was related to the treatment without enzyme (zero ppm) and 2000 ppm of enzyme, respectively. The highest level of overall desirability of gluten-free pasta modified with enzyme was related to the treatment containing 2000 ppm of enzyme.
ConclusionEnzyme-modified gluten-free pasta based on optimal amounts of pseudo cereal flour is a product with properties similar to commercial pasta. The increase of transglutaminase enzyme in the formulation has a positive effect on the chemical-functional properties, baking and texture characteristics, although it causes a drop in the colorimetric indices and whiteness of the product. Considering that none of the treatments included all the desired positive effects, pasta containing 2000 ppm transglutaminase enzyme was chosen as the ideal sample.
Keywords: Transglutaminase Enzyme, Celiac Disease, Pasta, Pseudocereals, Gluten-Free -
نانو کیبوزوم ها مجموعه ای از ذرات لیپیدی هستند که می توان از آنها در فرایند تهیه نانو داروها استفاده کرد. در این پژوهش، ما به دنبال امکان سنجی تولید نانو کیبوزوم های کورکومین با پوشش روده ای و بررسی تاثیر درون پوشانی بر پروفایل رهایش و همچنین سمیت سلولی آن در شرایط آزمایشگاهی هستیم. در این مطالعه، فعالیت آنتی اکسیدانی کورکومین محصورشده و پروفایل رهایش آن در شرایط شبیه سازی شده گوارشی از طریق نانوحامل های پوشش داده شده ارزیابی شد. دو شکل آزاد و محصورشده در نانوحامل های پوشش داده شده روده برای تعیین اثر درون پوشانی بر پایداری آنتی اکسیدان ها مطالعه و اثر آنها بر زنده ماندن سلولی سلول های سرطانی روده بزرگ بررسی شد. تجزیه و تحلیل ویژگی ها، میانگین اندازه ذرات و اندازه پتانسیل زتا نانوکیبوزوم ها برابر با 9.17±53.54 نانومتر و 4.54±7.46- میلی ولت گزارش شده است. نتایج تحقیق نشان داد که نانوکیببوزوم های حامل کورکومین می توانند میزان IC50 سمیت سلولی را 1.55 برابر بیشتر از کورکومین آزاد پس از 48 ساعت انکوباسیون بهبود بخشند.کلید واژگان: کورکومین, نانو کپسول, نانو کیبوزوم, دارورسانی خوراکی, سرطان روده بزرگNanocubosomes are a collection of lipid particles that can be used in the preparation of nanoparticles. In this study, we seek to investigate the feasibility of producing curcumin nanocubosomes by intestinal lining and to investigate the effect of encapsulation on release profile and in vitro cell cytotoxicity. In this study, the antioxidant activity of encapsulated curcumin and its release profile in simulated gastrointestinal conditions through coated nanocarriers were evaluated. Two free and encapsulated forms in coated intestinal nanocarriers were studied to determine the effect of encapsulation on antioxidant stability. Then their effects on the cell viability of colon cancer cells were investigated. Character analysis reported that the mean particle size and zeta potential value of the nanocubosomes were 53.54± 9.17 nm and -7.46 ±4.54 mV. The results showed that nanocubosomes carrying curcumin could improve IC50 cytotoxicity by 1.55 times higher than free curcumin after 48 hours of incubation.Keywords: Curcumin, nanocapsules, Nanocubosomes, Oral drug delivery, colon cancer
-
افزودن ترکیبات ضدمیکروبی طبیعی به بسته بندی مواد غذایی یکی از روش های مرسوم تولید بسته بندی های فعال است. عصاره گیاه گزنه دارای خاصیت ضد باکتریایی در برابر هر دو نوع باکتری گرم مثبت و گرم منفی می باشد. در این پژوهش، فیلم-های خوراکی کازیینات سدیم حاوی عصاره گزنه (در سه سطح 1، 3 و 5 درصد وزنی/ وزنی) تولید و خواص فیزیکی، مکانیکی، ریخت شناسی و ضدمیکروبی آنها ارزیابی گردید. نتایج نشان داد اثر بازدارندگی فیلم های حاوی عصاره گزنه بر باکتری های گرم مثبت بیشتر از باکتری های گرم منفی بود. افزودن عصاره گزنه به فیلم های بر پایه کازیینات سدیم سبب افزایش درصد حلالیت در آب، نفوذپذیری به بخار آب و ضخامت شده و مقاومت کششی فیلم، درصد افزایش طول در زمان پاره شدن و همچنین شفافیت را کاهش داد. تصاویر بدست آمده از میکروسکوپ الکترونی روبشی نیز تاییدی بر نتایج بدست آمده بود. با استنباط به نتایج حاصله می توان نتیجه گیری کرد عصاره گزنه می تواند یک ماده ضدمیکروبی مناسب برای تولید فیلم های خوراکی بر پایه کازیینات سدیم باشد که با حفظ خواص فیزیکی و مکانیکی آنها، برای بسته بندی مواد غذایی مختلف بویژه مواد غذایی حساس به گونه های باکتری گرم مثبت به کار رود.کلید واژگان: بیو پلیمر, زیست تخریب پذیر, فیلم خوراکی, کازئینات سدیم, گزنه, میکروسکوسکوپ الکترونی روبشیAdding natural antimicrobial compounds to food packaging is a common method of producing active packaging. Nettle extract has antibacterial properties against both gram-positive and gram-negative bacteria. In this study, sodium caseinate films containing nettle extract (at three levels of 1, 3 and 5 w / w) were produced and their physical, mechanical, morphological, and antimicrobial properties were evaluated. The results showed that the inhibitory effect of films containing nettle extract on gram-positive bacteria was greater than on gram-negative bacteria. The addition of nettle extract to sodium caseinate-based films increased water solubility, water vapor permeability and thickness, and reduced film tensile strength, percentage of elongation at rupture, and transparency.Scanning electron microscopy images also confirmed the results. Based on the results, it can be concluded that nettle extract can be a suitable antimicrobial agent for the production of food films based on sodium caseinate, which retains their physical and mechanical properties, for packaging various foods, especially food. Sensitive to gram-positive bacterial species.Keywords: Biopolymer, Biodegradable, food film, Sodium caseinate, nettle, Scanning electron microscope
-
هدف از این پژوهش، تولید الیاف نانو الکتروریسی شده از پلیمرهای پلی اتیلن اکساید (PEO) / استات سلولز (CA) با استفاده از محلول اسید استیک غلیظ به عنوان یک حلال غیر سمی می باشد. در این محلول، PEO/CA با نسبتهای 2-5/1-1 (٪wt)، اگزالات آمونیوم 3٪ (w/w) و سورفکتانت سدیم دودسیل سولفات (SDS) 3- 5/0-1 (w/w٪) بکاررفته است. غلظت نهایی پلیمرها در محلول 7٪ (w/v) می باشد. تاثیر نسبتهای مختلف پلیمرو سورفکتانت بر روی قطر، استحکام کششی، طول درنقطه تسلیم و پاره گی و تخلخل توسط روش سطح پاسخ طرح مرکب مرکزی (RSM-CCRD) به منظور بهینه سازی الیاف نانو الکتروریسی شده (ENFs) بررسی گردیده.نتایج تحلیل رگرسیون مرکب نشان دادند که خصوصیات محلول و مورفولوژی ENFs به شدت تحت تاثیرنسبتهای CA/PEO و SDS قرارگرفته اند. افزایش مقدارکمک پلیمرPEO باعث افزایش ویسکوزیته می شود، که تابعی از وزن مولکولی است و در نتیجه با درهم آمیختگی محلول پلیمر، قطر الیاف افزایش می یابد. افزایش میزان SDS با کاهش کشش سطحی باعث کاهش اندازه قطر الیاف نانو و افزودن اگزالات آمونیوم باعث بهبود هدایت الکتریکی (EC) می گردد. قطر ENFs تشکیل شده 163-96 نانومتر می باشد. بهینه کلی در سطح ترکیبی CA/PEO 2٪ و SDS 5/1٪ می باشد. مدلهای چند جمله ای مرتبه دوم با 97/0-86/0= R2 با استفاده از تجزیه و تحلیل مکعبی توسعه داده شدند. قطر و مورفولوژی ENFs به طور قابل توجهی تحت تاثیر قطر، تخلخل، استحکام کششی و طول درنقطه تسلیم و پاره گی (0001/0>P) قرار دارد و به ترتیب در نقطه بهینه nm99، 17/54، N/mm2017/0 و mm 5 می باشند. بیشتر ENFs یکنواخت و بدون مهره با مکان های فعال و مقاومت مکانیکی بالا قادرند در زمینه های مختلف بکارروند.
کلید واژگان: الکتروریسی, نانوالیاف, استات سلولز, پلی اتیلن اکساید, سورفکتانتThe mixture of cellulose acetate (CA), and poly (ethylene oxide) was electrospun into Nanofibrous webs using an acetic acid solution. The impact of cellulose acetate (CA)/ polyethylene oxide (PEO) ratio (1, 1.5, 2 wt %), sodium dodecyl sulfate (SDS) (0, 1.5, 3%, w/w) and ammonium oxalate (3%, w/w) on the diameter, tensile strength, elongation and porosity (PO) of the Electrospun Nano-fibers (ENFs) were enhanced applying response surface methodology-central composite rotatable design (RSM-CCRD). The ENFs were formed of non-woven fibers with a maximum diameter of 163 nm. Second-order polynomial models with high R2 values (0.86–0.97) were developed using Cubic analysis. The outcome revealed that the ENFs morphology and diameter were noticeably affected by CA, PEO, and SDS. The overall optimum condition was identified to be at the compounded level of CA to PEO ratio of 2 wt % and SDS content of 3% (w/v). At the best point, diameter, surface tension, elongation, and porosity of the fabricated electrospun nanofibers (ENFs) were 99 nm, 0.017 N/mm2, 5 mm and 17.54 respectively. The most fabricated ENFs were uniform and bead-free with high active sites and mechanical strength, which could be used in different fields.
Keywords: Electrospinning, Cellulose acetate, Fiber diameter, morphology -
تولید محصولات بدون گلوتن به علت نقش آن ها در بیماری های مرتبط با گلوتن و سلامت دارای اهمیت است. در این پژوهش اثر پروتیین و پپتیدهای زیست فعال کینوا (چنوپودیوم کینوا) در افزایش کیفیت نان بدون گلوتن مورد ارزیابی قرار گرفت. پپتیدهای زیست فعال طی هیدرولیز آنزیمی با آلکالاز تولید و حضور آن ها با آزمون های الکتروسکوپی OPA و الکتروفورز ژل پلی اکریل آمید تایید شد. بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی پپتیدهای زیست فعال تولیدشده 80/42% قدرت مهار رادیکال ABTS و 56/02% مهار رادیکال DPPH را نشان داد و بیشترین قدرت احیا پس از 4 ساعت هیدرولیز مشاهده شد. پروتیین و پپتیدهای زیست فعال کینوا با بیشینه ی فعالیت آنتی اکسیدانی به فرمولاسیون نان بدون گلوتن افزوده شدند. حضور ایزوله ی پروتیین کینوا فاکتورهای سفتی، صمغیت و قابلیت جویدن را نسبت به نمونه ی کنترل کاهش داد. علاوه بر این، افزودن پروتیین و پپتید کینوا و مخلوط آن ها کاهش فاکتور روشنایی و افزایش اندیس قهوه ای شدن نان را به دنبال داشت. هم چنین، نتایج ریولوژی خمیر بدون گلوتن تاییدکننده ی رفتار جامد-مایع نمونه های تیمارشده با پروتیین و پپتید کینوا بود. بر اساس نتایج حاصل، افزودن پروتیین و پپتید زیست فعال کینوا بر ویژگی های فیزیکی و حسی نان بدون گلوتن اثر منفی داشته ولی می تواند موجب تولید محصولی با خواص آنتی اکسیدانی بالاتر شود.
کلید واژگان: هیدرولیز آنزیمی, خواص آنتی اکسیدانی, نان بدون گلوتن, کینواDevelopment of the gluten-free products is important due to their role in gluten related disorders and health improvement. This study aimed to investigate the effect of quinoa (Chenopodium quinoa Willd) protein isolates and bioactive peptides on the quality of gluten-free bread. For production of the bioactive peptides, the quinoa protein isolate was hydrolyzed with alcalase for 1, 2, 3, 4 and 24 h. Production of the bioactive peptides were confirmed by OPA analysis and SDS-PAGE. The maximum antioxidant activity of the hydrolysates was found after 4 h of hydrolysis which possessed 80.42% and 56.02% ABTS and DPPH radical scavenging, respectively. Presence of the quinoa protein isolate reduced the hardness, chewiness and gumminess of the bread and bioactive peptides and its combination with quinoa protein increased these factors. The rheological measurement showed solid-elastic behavior in batters. Based on the results of this study, addition of the quinoa protein and bioactive peptides resulted in a production of antioxidant gluten-free bread and reduced the quality of bread.
Keywords: Enzyme Hydrolysis, Antioxidant Activity, Gluten-Free Bread, Quinoa -
شواهد علمی نشانگر ارتباط بین دریافت زیاد چربی با چاقی مفرط، سخت شدگی دیواره رگ ها، بیماری های قلبی و عروقی، افزایش فشار خون، صدمه های بافتی و انواع مشخصی از سرطان هستند رشد تولید و مصرف پنیر پیتزا در تهیه بسیاری از غذاها از یک طرف و از طرف دیگر رشد فزاینده بیماری های قلبی و عروقی و نیز چاقی مفرط در بسیاری از کشورهای پیشرفته غربی موجب شده در حال حاضر پنیر موزارلای کم چرب یکی از موضوعات مورد مطالعه و تحقیق در سراسر جهان باشد. در این مطالعه اثرات استفاده از نشاسته برنج به عنوان هیدروکلویید جانشین چربی بر روی خواص ریولوژیک پنیر موزارلای کم چرب مورد بررسی قرار گرفت. بدین ترتیب که در دو غلظت 05/0% و 025/0% هیدروکلویید فوق مورد بررسی قرار گرفت و پنیر موزارلای کم چرب بدون جایگزین چربی به عنوان نمونه شاهد در نظر گرفته شد. کلیه آزمایشات در سه مقطع زمانی بدو تولید، 3 ماه پس از تولید و 6 ماه پس از تولید که تاریخ مصرف پنیر می باشد مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که استفاده از این هیدروکلویید منجر به ایجاد تفاوت های مشهودی در خصوصیات ریولوژیکی پنیر موزارلای کم چرب شد. به طوری که سبب افزایش محتوای رطوبتی پنیر کم چرب گردید و درنتیجه ذوب پذیری این پنیر افزایش یافت و باعث کاهش قابل توجه درصد سطح روغنی شده و به جهت افزایش محتوای رطوبت و درصد پروتیین قابلیت کشسانی پنیر نیز افزایش چشمگیری داشت و بافت پنیر نیز از نظر میزان سختی بهبود یافت و سختی آن کمتر شد و درنتیجه احساس دهانی پنیر مطلوب تر گردید.
کلید واژگان: پنیر موزارلای کم چرب, هیدروکلوئید, نشاسته برنج, جایگزین چربیScientific evidence suggests an association between high fat intake and obesity, hardening of the arteries, cardiovascular disease, high blood pressure, tissue damage and certain types of cancer. The growth of pizza cheese production and consumption in the preparation of many foods from one On the other hand, the increasing growth of cardiovascular diseases as well as obesity in many developed western countries has made low-fat mozzarella cheese one of the topics studied and researched all over the world. In this study, the effects of using rice starch as a fat substitute hydrocolloid on the rheological properties of low-fat mozzarella cheese were investigated. Thus, in two concentrations of 0.05% and 0.025%, the above hydrocolloids were examined and low-fat mozzarella cheese without fat substitute was considered as a control sample. All experiments were performed in three time periods: production, 3 months after production and 6 months after production, which is the date of consumption of cheese. The results showed that the use of this hydrocolloid led to obvious differences in the rheological properties of low-fat mozzarella cheese. So that it increased the moisture content of low-fat cheese and as a result the melting of this cheese increased and caused a significant decrease in the percentage of oil level and due to the increase in moisture content and protein percentage the elasticity of the cheese increased significantly and the cheese texture. The hardness improved and the hardness decreased, resulting in a more desirable cheese-like mouthfeel.
Keywords: Low fat mozzarella cheese, Hydrocolloid, Rice starch, Fat substitute -
در این تحقیق چهار آتمسفر CO2(100%)، CO2- N2 (30-70%)، CO2- N2 (70-30%) و آتمسفر معمولی و شرایط نگهداری در سفره به عنوان شاهد جهت بررسی روند بیاتی و رتروگرادسیون نشاسته، ماندگاری و رشد کپک ها در نان تافتون استفاده شدند. نتایج نشان داد که زمان ماندگاری نان ها تا حداقل هفده روز با استفاده از بسته بندی آتمسفر اصلاح شده با غلظت های بالای دی اکسید کربن و بسته های با نفوذ ناپذیری بالا به دست آمد. اختلاف معنی داری در سفتی نان های نگهداری شده در سفره با سایر تیمارها به دست آمد. به علاوه افزایش سفتی نان های بسته بندی شده در آتمسفر معمولی در مقایسه با نان های بسته بندی شده در آتمسفر اصلاح شده بیشتر بود. اختلاف معنی داری بین نمونه های بسته بندی شده تحت تیمارهای اول، دوم و سوم وجود نداشت. آتمسفر اصلاح شده ماندگاری نان تافتون را بالا برد و از رشد کپک ها جلوگیری نمود.
کلید واژگان: بسته بندی آتمسفر اصلاح شده, نان های مسطح, نان تافتون, بیاتیIn this study investigated the use of modified atmosphere packaging ( MAP ) to extend the shelf life of Iranian flat bread (Taftoon). Four treatments of atmospheres including 100% CO2, 70% CO2 – 30% N2, 30% CO2 – 70% N2 , normal air and a coveraged samples as a control were used .The bread samples were packaged in pouches of polyamid / polyethilen (PA/PE). Results showed that it is possible to prolong the shelf life of breads to about 17 days by using modified atmosphere packaging with high carbon dioxide concentration and high-barrier laminated . However, significant differences (P<0.05) were obtained in the firmness of control bread compared to another treatment. In addition, firmness rate of breads packaged in normal air during storage was more than that compared to the samples stored in MAP , but there were not significant differences between samples packaged under atmospheres 100% CO2, 70% CO2 – 30% N2 and 30% CO2 – 70% N2. Modified atmosphere packaging extends shelf life of Taftoon as a flat bread and avoids mold growth in it.
Keywords: Modified Atmosphere Packaging, flat bread, Taftoon bread, staling -
امروزه محصولات متنوعی از شیر، مانند نوشیدنی های طعم دار تهیه می شود، زیرا بسیاری از افراد به خصوص کودکان تمایلی به مصرف شیر بدون طعم و ساده ندارند. از سویی دیگر، تخم مرغ در جایگاه بالاتری نسبت به سایر منابع پروتئینی قرار دارد که به اغلب محصولات غذایی افزوده می شود تا ارزش تغذیه ای را افزایش و همچنین خواص عملکردی آنها را بهبود بخشد. بنابراین در این تحقیق از پروتئین سفیده تخم مرغ و شیر شکلاتی برای ساخت نوشیدنی پروتئینی استفاده شد. خصوصیات میکروبیولوژیکی و تغییرات pH، طی 10 روز ذخیره سازی در یخچال، مورد بررسی قرار گرفت. در روز دهم، تعداد کل باکتری ها بین 05/4 تا 50/4 (Log10 CFU/ ml) بود،که نشان داد با افزایش درصد سفیده تخم مرغ، تعداد باکتری ها به طور قابل توجهی کاهش یافت. همچنین کلیفرم، اشرشیاکلی، سالمونلا و کپک و مخمر مشاهده نشد. از سویی دیگر، افزودن سفیده تخم مرغ باعث افزایش سطح pH به 3/8-7/8 شده و موجب کاهش فساد اسیدی گردید. همچنین رابطه مستقیمی بین افزایش درصد سفیده تخم مرغ و کاهش میزان کاکایو و شکر با افزایش ویسکوزیته وجود داشت و مقادیر ویسکوزیته نمونه هایی که دارای درصد بالاتری سفیده بودند، در طول زمان ذخیره سازی، کاهش و نمونه هایی با درصد پایین تر سفیده تخم مرغ و نمونه های شاهد افزایش یافت.
کلید واژگان: پروتئین سفیده تخم مرغ, نوشیدنی شیر شکلاتی, خواص میکروبی, ویسکوزیتهToday, a variety of milk-based products are made with flavored beverages, because many people, especially children, are reluctant to consume unpasteurized milk. On the other hand, eggs are placed in higher degree than other sources of protein nutritionally, that they are added to most food products to increase their nutritional value as well as improve their functional properties. Therefore, in this study, Egg white protein and chocolate milk were used for making protein beverage. Microbiological count, sensory attributes and pH changes were investigated during 10 days of refrigerated storage. At the tenth day, the total numbers of bacteria were between 4.05- 5.77 (Log10 CFU/ml). It was concluded that when egg white amount increased, the number of bacteria significantly decreased. No coliforms, E-coli, salmonella, mold and yeast were observed. Also, pH levels increased to 8.3-8.7 and reduced acidic spoilage. Also, there was a direct relationship between increasing egg white amount and decreasing the amount of cocoa and sugar in increasing the viscosity and the viscosity values of the samples with higher egg white content decreased during storage time and samples with lower percentages of egg white increased.
Keywords: Egg white protein, Chocolate milk drink, Microbiological properties, Viscosity -
نشریه پژوهش های علوم و صنایع غذایی ایران، سال شانزدهم شماره 1 (پیاپی 61، فروردین و اردیبهشت 1399)، صص 131 -143
در این تحقیق تاثیر دو صمغ زانتان و لوبیای خرنوب بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی ماست فراسودمند سین بیوتیک از شیر شتر به همراه β-گلوکان استخراج شده از جو دوسر مورد مطالعه قرار گرفت. متغیرهای مورد بررسی شامل: صمغ لوبیای خرنوب (LBG) و صمغ زانتان (به نسبت 1:1) هر کدام در سه سطح 1/0، 2/0 و 3/0 % و β-گلوکان در سه سطح 5/1، 2 و 5/2% به شیر با درصد چربی مشخص (9/1%) و باکتری های پروبیوتیک تلقیح شده به میزان (5/0%) افزوده شد. نتایج طبق روش آماری سطح پاسخ در روزهای اول، هفتم و چهاردهم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مطابق با نتایج این بررسی ظرفیت نگهداری آب، با افزایش میزان صمغ ها (2/0%) و β-گلوکان (73/1%) افزایش یافته ولی گذشت زمان موجب کاهش آن می گردد. در صورتی که از درصدهای بالای β-گلوکان (6/1%) در تولید ماست فراسودمند سین بیوتیک استفاده شود، در روزهای اولیه تولید (از اولین روز تولید تا روز هفتم)، ماست حاوی تعداد مطلوبی از باکتری های زنده پروبیوتیک (cfu/mL 107× 2/8 تا 107 × 6) است. ماست فراسودمند سین بیوتیک تولید شده از شیر شتر دارای ویژگی های فیزیکی مطلوب و بافت بسیار مناسبی است و بر اساس مواد مصرفی، دارای اثرات مطلوبی بر سلامتی مصرف کنندگان می باشد.
کلید واژگان: صمغ زانتان, صمغ لوبیای خرنوب, β-گلوکان, شیر شتر, ماستIntroductionIn recent decays, consumers have more information about foods. Vegetables, crops and other natural food with high nutritional value replace hazardous substances. In this study, the effects of locust bean gum and xanthan gum with β-glucan were investigated in camel synbiotic yogurt functional. Locust bean gum (LBG) has about 88% of galactose and mannose, 4% other polysaccharides, 6% protein, 1% cellulose and 1% the ashes (Nasirpour, 2013; Hansen, 1993). Xanthan gum is an extracellular polysaccharide produced by Compestris Xanthomonas in aerobic fermentation process. Xanthan reactions synergies with guar and LBG, so the low concentrations in the presence of LBG viscosity increase (Ramirez-Figueroa et al., 2002).In this study, the oats β-glucan inoculated with probiotic bacteria to camel milk for production of functional synbiotic yogurt was employed. The camel milk has high nutritional value such as insulin-like substance, less lactose, immuno-globulins and lactoferrin, antioxidants and antimicrobial agents and other nutrients (ladjevardi et al., 2015; Niasari Naslaji et al., 2011). Synbiotic dairy product made from combinations of probiotic bacteria with prebiotics agent (β-glucan). About 108- 107 cfu/mL of live bacteria should be in the final products (Faraj et al., 2012). β-glucan is an indigestible carbohydrate complicated (Theuwissen & Mensink, 2008) with very high nutritional properties, including improved intestinal activity (fibers), lowering uric acid blood, stimulating the immune system (Xue et al., 2013; Chao et al., 2013).
Materials and MethodsAt first, camel milk (from Department of Clinical Sciences, Faculty of Veterinary Medicine, University of Tehran, Iran) was standardized by centrifugation (Universal 320, Hettich, Tuttlingen, Germany) to 1.9% fat content. Then xanthan gum and locust bean gum (1:1) were added in three level 0.1, 0.2 and 0.3%. β-glucan (extracted from oats as described by Moura et al. (2011() in 1.5, 2 and 2.5% levels was added to milk. Camel milk was homogenized with ultra-turrax blender (T25, IKA, Staufen, Germany) in speed 9000 r.p.m. Then, the milk sample was pasteurized for 15 min at 75±1 °C. Samples were prepared by adding yogurt starter culture (1.5%) containing probiotic microorganisms (ABY1, Cristian Hansen, Hørsholm, Denmark) at 42 °C. The mixtures were redistributed into 50 mL sterile plastic cups, incubated at 42 °C until their pH decreased to 4.6, they cooled and stored at 4±1 °C ( Mazloomi et al. 2011).
Determination of water-holding Capacity (WHC)5 g of yogurt was centrifuged (Mikro 220R, Hettich, Tuttlingen, Germany) at 4500 r.p.m. for 30 min at 10°C. After centrifugation, the supernatant was removed and the pellet was collected and weighed.
Microbial Analyses:
1 g of yogurt with 9 mL of normal saline (a solution of 0.9 % (w/v) NaCl ( Merck, Darmstadt, Germany)) was mixed and diluted to a concentration of 106 and 107, and then 1 mL of each dilution was repeated in 2 plate containing the MRS-Agar (Merck, Darmstadt, Germany) with 0.15% Bovin-Bile (Sigma-Aldrich, Louis, MO, USA). Bacteria were counted by the pour plate technique. The plates in duplicates were incubated anaerobically at 37 °C for 72 h, after this period, colonies were counted (Mishra and Mishra 2012).
Statistical Analysis:
The response surface methodology (RSM) and ANOVA (p<0.05) were used for data analysis using Design Expert 8 (Version 8.0.7.1, Minneapolis, MN, U.S.A) software. The experiment was designed according to central composite design (CCD). All experiments and measurements were conducted in triplicate, mean value ±sd are reported.
Result and discussionWater-Holding Capacity (WHC)Changes of xanthan gum, LBG, β-glucan and time storage have a significant effect on the WHC. Increasing the percentage of LBG, xanthan gum and the percentage of β-glucan significantly increased the WHC. Time storage reduced the WHC similar results of Ladjevardi et al. (2015) and Sahan et al. (2008).According ANOVA table, the products had maximum water holding capacity at the highest percentage of LBG and xanthan gum. The percentage of xanthan gum and β-glucan increased water holding capacity. These factors (LBG and xanthan gum, xanthagum and β-glucan) have a synergistic effect on each other mutually.Xanthan gum and LBG showed interaction effect with time storage on changes in WHC including maximum water retention in the sample tissue, the high percentage of gums and the early days of production.
Viability of probiotic bacteria:
Viability of probiotic bacteria significantly increased when used from high percentage of β-glucan (as a prebiotic agent) in synbiotic yogurt. This change was related to increasing food for probiotic bacteria (Kearney et al., 2011). According to the results mentioned a good environment for the growth and activity of the microorganisms (ladjevardi et al., 2015). The unfavorable conditions in production of synbiotic yogurt, was time duration. During storage, the number of probiotic bacteria that are present in the product is reduced Xanthan gum and LBG have no significant effect on viability of probiotic bacteriaXanthan gum and time storage have interaction effect on the viability of probiotics bacteria. As expected, the best conditions for probiotic bacteria to maintain a high percentage of xanthan gum was at the early days of the sample production ((Norton and Lacroix, 1990; Sanderson, 1990).According to the results, it was found that gums such as xanthan gum and LBG showed similar results to those of El-Salamt et al. (1996) and Hematyar et al. (2012) and had adverse influence on the growth and activity of beneficial bacteria.Keywords: xanthan gum, locust bean gum, β-glucan, camel milk, yogurt -
Background and objective
The objective of this study was to produce functional low-fat camel milk ice creams enriched with native camel milk casein or its antioxidant hydrolysates produced by chymotrypsin.
Material and methodsNative or hydrolyzed camel milk caseins (0, 2 and 4%) were added to camel milk low-fat ice creams. Hydrolysates were characterized for molecular weights and antioxidant activities. Physical (hardness, overrun and melting resistance) and sensorial attributes of the final products were assessed.Results and
conclusionResults showed that the chymotrypsin-mediated hydrolysis significantly (P<0.05) increased 2,2′-azinobis (3-ethylbenzthiazoline-6-sulfonic acid) radical scavenging activity of the native camel milk casein. Apparent viscosity and consistency coefficient of the ice creams were increased by addition of proteins and hydrolysates due to their water holding capacity. Protein/hydrolysates-fortified samples showed higher melting resistances but lower overruns and softer textures, compared to control ice creams with no added native or hydrolyzed camel milk casein. Sensory analysis showed that only samples enriched with 2% of casein hydrolysate included sensory properties similar to those of control camel milk low-fat ice creams and other samples received lower sensory scores. Generally, this study has suggested that camel milk can be used to produce low-fat ice creams. Properties of these ice creams can be modified by adding various concentrations of native and hydrolyzed camel milk caseins.Conflict of interest: The authors declare no conflict of interest.
Keywords: ▪ Camel milk ▪ Casein hydrolysate ▪ Low-fat ice cream ▪ Physical properties ▪ Sensory attributes -
در مطالعه اخیر، خصوصیات فیزیکوشیمیایی ایزوله پروتئین آب پنیر و ترکیبات حاصله از آن شامل پروتئین آب پنیر واسرشت، پروتئین آب پنیر درهم تنیده، آبکافت پروتئین آب پنیر و آبکافت پروتئین آب پنیر درهم تنیده مورد بررسی قرار گرفت. آبکافت آنزیمی و فرآیند در هم تنیدن به ترتیب توسط آنزیم پپسین (30 دقیقه در دمای 37 درجه سلسیوس) و آنزیم ترانس گلوتامیناز (20 ساعت در دمای 50 درجه سلسیوس) انجام پذیرفت. نتایج بدست آمده نشان داد پروتئین آب پنیر واسرشته شده توسط حرارت متوسط اندازه کمتر (44 نانومتر) و پتانسیل زتا (19‒) بیشتری نسبت به پروتئین بکر داشته است. ایجاد اتصالات عرضی توسط ترانس گلوتامیناز نیز شدت جمعیت مولکول های با متوسط اندازه بیشتر را در هر دو نمونه پروتئین واسرشت و آبکافت شده کاهش داده است. همچنین قدرت پاداکسیدانی آبکافت پروتئین آب پنیر در طی در هم تنیدن و افزایش طول زنجیره پپتیدی از 398/0 به 519/0 افزایش پیدا کرده بود. نتایج طیف سنجی فروسرخ تبدیل فوریه نشان داد که درهم تنیدن آنزیمی به دلیل تشکیل باندهای جدید C‒N بین کربن آلفا لیزین و گروه آمین نوع اول گلوتامین، محل پیک مربوطه را در هر دو نمونه پروتئین آب پنیر درهم تنیده و آبکافت پروتئینی درهم تنیده جابه جا کرده است.کلید واژگان: ترانس گلوتامیناز, پپسین, توان پاداکسیدانی, اندازه ذرهIn the current research, physico-chemical properties of whey protein isolate (WPI) and its resulting compounds including denatured whey protein isolate (DWPI), cross-linked whey protein isolate (CWPI), whey protein hydrolysate (WPH) and cross-linked whey protein hydrolysate (CWPH) were analyzed. Enzymatic hydrolysis and cross-linking were performed by pepsin (at 37°C for 30 min) and transglutaminase (at 50°C for 20 h), respectively. The obtained results stated that, by moderate heat, DWPI had smaller average size (44 nm) and more zeta-potential rather than native WPI. Intensity of the number of molecules with higher average particle size has been reduced by cross-linking of both DWPI and WPH using transglutaminase. Also, the antioxidant activity of WPH was increased from 0.398 to 0.519 through cross-linking and making larger peptide chain. The result of fourier-transform infrared spectroscopy (FTIR) indicated the enzymatic cross-linking owing to the formation of new C−N bonds between the α-carbon of lysine and the primary amine group of glutamine displaced the corresponding band at both CWPI and CWPH samples.Keywords: Antioxidant activity, Particle size, pepsin, transglutaminase
-
هدف از تحقیق حاضر، مدل سازی و بهینه سازی پارامترهای دستگاه الکتروریسی برای تولید غشاء نانوالیافی با کاربرد در سیستم های غشایی از پلیمر پلی سولفون (PSF) با استفاده از روش سطح پاسخ می باشد. برای این منظور، تاثیر ولتاژ (18-12 کیلو ولت)، سرعت جریان محلول پلیمری (6/0-3/0 میلی لیتر در ساعت) و فاصله بین سوزن و جمع کننده (5/17-5/10 سانتی متر) و اثر سورفکتانت غیر یونی Triton x-100 (TR-100) بر مورفولوژی و ساختار غشاء نانوالیافی مورد بررسی قرار گرفت. شرایط بهینه برای تولید نانوالیاف به این صورت می باشد: ولتاژ اعمال شده 31/16 کیلوولت، سرعت جریان محلول پلیمری 39/0 میلی لیتر در ساعت و فاصله الکتروریسی 45/15 سانتی متر. تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) نشان داد با افزودن سورفکتانت، قطر نانوالیاف حدود 20 درصد کاهش یافته و خواص مورفولوژیکی نانوالیاف بهبود یافته و نانوالیاف یکدست و همگن تولید گردیده است. زاویه تماس غشاءهای نانوالیافی مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج بیانگر آبگریز بودن هر دو غشاء (PSF و PSF/TR-100) می باشد.کلید واژگان: الکتروریسی, غشاء نانوالیافی, سورفکتانت, پلی سولفونThe scope of this research was to model and optimize the electrospun parameters for the production of nanofiber membrane from polysulfone (PSF) polymer using the response surface methodology (RSM) with application in membrane systems. For this purpose, the influence of applied voltage (12-18 KV), flow rate (0.3-0.6 mL/h), the distance between needle and collector (10.5-17.5 cm) and effect of non-ionic surfactant Triton x-100 (TR-100) on the morphology and structure of nanofibers membrane was investigated. The optimal conditions for the fabrication of nanofibers were found to be as follow: the voltage 16.31 kV, the flow rate 0.39 mL/h, and the spinning distance 15.45 cm. The results of SEM demonstrated that with the addition of the surfactant, the fiber diameter reduced about 20% and the morphological properties of PSF nanofiber improved and homogeneous nanofibers have been produced. The contact angle of the developed nanofibers demonstrated that their surfaces were hydrophobic (PSF and PSF/TR-100).Keywords: : Electrospinning, Nanofiber Membrane, Surfactant, Polysulfone
-
بیماری سلیاک (CD)، نوعی بیماری خودایمنی گوارشی است که به صورت ناتوا نی در هضم گلوتن بروز می کند. تنها راه درمان این بیماری استفاده از یک رژیم غذایی فاقد گلوتن در تمام طول عمر فرد است. بنابراین، توجه به تولید مواد غذایی بدون گلوتن با کیفیت برای مصرف این بیماران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین منظور هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر جایگزینی شکر با استویا در سه سطح (0، 5/0 و 1 %) و افزودن آرد دانه چیا در دو سطح (0 و 8 %) و ایزوله پروتئین نخود در دو سطح (0 و 3 %) بر میزان وزن مخصوص، رفتار جریانی خمیر، رطوبت، حجم مخصوص، تخلخل، سفتی بافت، شاخص قهوه ای شدن، فعالیت آبی و ویژگی های حسی مافین بدون گلوتن بر پایه آرد برنج بود. نتایج آزمایشات نشان داد که وجود استویا-شکر- آرد دانه چیا به خصوص در حالت ترکیبی علاوه بر افزایش میزان رطوبت و فعالیت آبی قادر به افزایش حجم مخصوص، تخلخل، شاخص قهوه ای شدن و کاهش وزن مخصوص بودند. همچنین نمونه شکر- آرد دانه چیا از سفتی بافت کمتر و ویژگی های حسی بهتری برخوردار بود، نتایج ارزیابی حسی نشان داد نمونه شکر - آرد دانه چیا بالاترین میزان پذیرش (نمره 5) را دارا بود.کلید واژگان: سلیاک, مافین بدون گلوتن, آرد برنج, استویا, آرد دانه چیاCeliac Disease (CD) is a type of autoimmune gastrointestinal disorder that develops as a patient's inability to digest gluten in food. The only treatment of this disease is a gluten-free diet throughout one's life. Therefore, considering the production of high quality gluten-free food production for these patients is important. The aim of this study was to investigate the effect of sugar replacement with stevia at (0, 0.5 and 1 levels) and Chia Seed Flour (CSF) (0 and 8 % levels) and Chickpea Protein Isolated (CPI) (0 and 3 % levels) on specific gravity, batter flow properties, moisture content, specific volume, porosity, hardness, browning index, water activity and sensory properties of gluten-free muffin prepared from rice flour. The results indicated stevia, sugar and CSF especially combination of them are able to increase moisture content, water activity, specific volume, porosity and browning index (BI) and decrease specific gravity. Also sugar-CSF sample had lower hardness, higher sensory properties and got highest acceptance rate (score5) in sensory assessment comparison with other samples.Keywords: Coeliac, gluten-free rice muffin, Stevia, CSF
-
امروزه مصرف کنندگان به شدت نگران استفاده از نگهدارنده های شیمیایی درغذاها هستند و گرایش به سمت مصرف محصولات غذایی طبیعی ایمن و با فواید سلامتی زا دارند. انار می تواند چنین نقشی را ایفا کند. در این مطالعه خاصیت ضدمیکروبی عصاره های استخراج شده از بخش های مختلف میوه انار (پوست، آب و هسته) از جمله عصاره های آلی، آبی و آنتوسیانین ها ارزیابی و کمترین غلظت بازدارنده (MIC) و کمترین غلظت کشنده (MBC) بر روی باکتری های گرم منفی سالمونلا تیفی و اشرشیاکلی و همچنین باکتری های گرم مثبت استافیلوکوکوس اورئوس و باسیلوس سرئوس با استفاده از روش آزمون حساسیت رقت مایع تعیین گردید. به این ترتیب حداقل غلظت بازدارندگی مربوط به عصاره های آلی و آنتوسیانین پوست بود که در غلظت ppm 125 بر روی باکتری سالمونلا تیفی و باسیلوس سرئوس موثر و در غلظتppm 5/62 بر روی استافیلوکوکوس اورئوس و اشرشیاکلی تاثیر بازدارندگی داشتند و همچنین عصاره های آلی و آنتوسیانین پوست در غلظت ppm125 بر روی باکتری استافیلوکوکوس اورئوس و اشرشیاکلی و در غلظت ppm250 بر روی سالمونلا تیفی و باسیلوس سرئوس تاثیر کشندگی داشتند. سپس عصاره آبی پوست بیشترین تاثیر بازدارندگی و کشندگی را داشت که میزان MIC و MBCآن به ترتیب ppm250 و ppm500 برای سالمونلا و باسیلوس سرئوس تعیین گردید، همچنین برای اشرشیاکلی هردو ppm125 و برای استافیلوکوکوس هر دو ppm250 تعیین گردید. عصاره های آب انار نیز در غلظت ppm 500 بر روی باکتری های سالمونلا تیفی و باسیلوس سرئوس تاثیر بازدارندگی و در غلظت ppm1000 تاثیر کشندگی داشتند و برروی باکتری های استافیلوکوکوس اورئوس و اشرشیاکلی این مقادیر به ترتیب ppm250 و ppm500 تعیین گردید. اما عصاره های هسته در غلظت های مورد آزمون تاثیر بازدارندگی و کشندگی کمتری داشتند. که می توان گفت عصاره های پوستو آب انار به علت ترکیبات فنولیک وفعالیت آنتی اکسیدانی بالا، تاثیرات ضدباکتریایی بالایی دارند.
کلید واژگان: MIC, MBC, انارNowadays, the consumers are extremely concerned about using chemical preservatives in foods and tend to use safe natural food products with healthful benefits. Pomegranate can have such a role. In this study, the antimicrobial properties of the extracts (peel, juice and nucleus) such as organic, aqueous and anthocyanin extracts extracted from different parts of pomegranate were examined and the minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC) on Staphylococcus aureus, Escherichia coli, Bacillus cerous and Salmonella tiphy were determined using liquid dilution susceptibility test. According to results, the most inhibitory effect was related to peel extractions. Minimum inhibitory concentration (MIC) was related to organic extractions and Anthocyanin of peels which were effective in concentration of 62.5 ppm on Staphylococcus aureus and Escherichia coli and had inhibitory effect on Bacillus cereus and Salmonella tiphy and also, organic & Anthocyanin extractions of peel had bactericidal effect in concentration of 125 ppm on Staphylococcus aureus and Escherichia coli and in concentration of 250 ppm on Bacillus cereus and Salmonella. After, peel extractions, the most antimicrobial was dependent on pomegranate juice extractions which aqueous, organic and Anthocyanin extractions in concentration of 250 ppm had inhibitory effect on Staphylococcus aureus and Escherichia coli bacteria and in concentration of 500 ppm had bactericidal effect on bacteria. Also, on Bacillus cereus and Salmonella tiphy bacteria in concentration of 500 ppm had inhibitory effect and in concentration of 1000 ppm had bactericidal effect, of course except aqueous extractions of pomegranate juice which showed inhibitory and bactericidal effects respectively in concentrations 250 and 500 ppm on Bacillus cereus bacterium. It can be mentioned that peel and pomegranate juice extractions have high antibacterial effects for high phenolic compounds and high antioxidant activity and it is concluded that phenolic compounds and antioxidant activity approximately have direct proportion with antimicrobial activity.
Keywords: MIC, MBC, Pomegranate -
در این تحقیق، تاثیر پارامترهای دما، غلظت مالتودکسترین و فشار اتمایزر بر مقدار رطوبت، راندمان (بر مبنای وزن خشک)، فعالیت آبی، انحلال پذیری، زاویه استقرار ریپوز و مقدار آنتوسیانین کل پودر عصاره ترکیبی چای ترش و گل راعی در یک خشک کن پاششی نیمه صنعتی بررسی گردید. در این فرآیند از مالتودکسترین به عنوان ماده حامل استفاده شد. طرح آزمایشی، طرح بهینه و روش آماری سطح پاسخ بود. متغیرهای مستقل شامل دمای هوای ورودی (120، 180 و 240 درجه سلسیوس)، غلظت ماده حامل (25، 35 و 45 درصد) و فشار اتمایزر (0.5، 1، 1.5 کیلوگرم بر سانتی متر مربع) بودند. تولید پودر عصاره ترکیبی چای ترش و گل راعی، با هدف کمینه کردن مقدار رطوبت و فعالیت آبی و بیشینه کردن راندمان، میزان انحلال پذیری و میزان آنتوسیانین کل با استفاده از روش سطح پاسخ بهینه یابی شد. روش سطح پاسخ نشان داد که در شرایط بهینه دمای هوای ورودی 219 درجه سلسیوس، غلظت مالتودکسترین 42 درصد و فشار اتمایزر 0.5 کیلوگرم بر سانتی متر مربع می توان پودری با راندمان (بر مبنای وزن خشک) 52.68 درصد، مقدار رطوبت 1.38 درصد، فعالیت آبی 0.12، میزان انحلال پذیری 95.92 درصد، زاویه استقرار ریپوز 20 درجه و میزان آنتوسیانین کل 52.22 میلی گرم بر لیتر تولید کرد. با توجه به اهمیت هایپرسین، حضور و پایداری این ماده در پودر تولید شده در شرایط بهینه با استفاده از طیف سنجی اسپکتروفتومتری فوریه تایید شد.
کلید واژگان: آنتوسیانین, خشک کن پاششی نیمه صنعتی, رئولوژی پودر, زاویه ریپوز, هایپرسینIn this study, the effects of temperature, maltodextrin concentration and atomizer pressure on moisture content, yield (on dry weight basis), water activity, solubility, angle of repose and total anthocyanin (TAC) of Hibiscus sabdariffa L. and St' John's wort (Hypericum perforatum L.) blend extract powder on quality and quantity properties of the powder were investigated. In this process, Maltodextrin was used as carrier agent. Experimental design involved the use of optimal design and response surface statistical method. Independent variables were inlet air temperature (120, 180 and 240 degrees celsius), concentration of drying aids (25, 35 and 45 percent) and atomizer pressure (0.5, 1, 1.5 kilograms per square centimeter). Optimization of production of Hibiscus sabdariffa L. - Hypericum perforatum L. blend extract powder with the aim of minimizing the amount of moisture content and water activity and maximizing the yield, solubility and total anthocyanin (TAC) were carried out using response surface methodology (RSM). RSM described that upon optimum conditions of 219 (degrees Celsius) inlet temperature, 42 (percent) maltodextrin concentration and 0.5 (kilograms per square centimeter) atomizer pressure, it was possible to produce powder with yield (on dry weight basis) of 52.68 (percent), moisture content of 1.38 (percent), water activity of 0.12, solubility of 95.92 (percent), angle of repose of 20 (degrees) and total anthocyanin (TAC) of 52.22 (milligrams per liter). Then, due to the importance of hypericin, the presence and stability of this material in produced powder in optimum conditions was confirmed by IR spectrometry analysis (FTIR)
Keywords: Angle of ripose, Anthocyanin, Hypericin, Pilot plant spray dryer, Powder rheology -
ژلاتین یکی از فراوان ترین ماکرومولکول های طبیعی است که به طور گسترده برای تهیه انواع نانو ذرات مورد استفاده قرار می گیرد. در این مطالعه نانو ذرات از ژلاتین تیپ B با روش ضد حلال دو مرحله ای تهیه شد و جهت بهینه سازی نانو ذرات عوامل مختلفی مانند غلظت ژلاتین، استون مصرفی، دما و سرعت همزنی مورد بررسی قرار گرفت. سپس ویتامین D3 در نانو ذره بهینه سازی شده درون پوشانی شد. نتایج پژوهش نشان داد که مطلوب ترین شرایط برای تولید نانو ذرات با غلظت ژلاتین 20 میلی گرم بر میلی لیتر، حجم مصرفی استون 15 میلی لیتر، دمای C ৹40 و سرعت همزنی rpm1000 تعیین شد. اندازه ذره تولیدی با این شرایط 88.6 نانومتر گزارش شد. همچنین مورفولوژی نانو ذره حاصل به شکل کروی با سطحی صاف می باشد که با میکروسکوپ الکترونی روبشی به وضوح قابل مشاهده است. اندازه ذره با افزودن ویتامین D3 به 177.2 نانومتر افزایش یافت که نشان دهنده درون پوشانی نانو ذره می باشد.کلید واژگان: اندازه ذره, ویتامین D3, ژلاتین, روش ضدحلال دو مرحله ایGelatin is one of the most common natural macromolecules which is extensively used for preparing the nanoparticles. In the present study, type B gelatin-based nanoparticles were prepared using a two-step desolvation method and to optimize the nanoparticles, gelatin concentration, consumed acetone, temperature, and stirring speed were examined. Subsequently, vitamin D3 was encapsulated in obtained nanoparticles. Findings of the study indicated that the most optimum conditions for producing the Nanoparticles with 20 mg/ml gelatin concentration were 15 ml acetone consumed volume, 40 temperature and 1000 rpm stirring speed. The size of a produced particle under these conditions was reported as 88.6 nanometers. Also, the morphology of the obtained Nanoparticle was spherical with a smooth surface which was observable through the scanning electron microscope. The size of the afore-mentioned particle increased to 177.2 nanometers followed by the addition of vitamin D3 to the produced nanoparticle which represents the encapsulation of the nanoparticle.Keywords: Vitamin D3, Gelatin, Two-Step Desolvation Method, Droplet diameter
-
زمینه و هدفنفروپاتی دیابتی، از عوارض خطرناک دیابت بوده که شیوع نسبتا بالایی در بیماران دیابتی دارد و سبب نارسایی کلیه می شود. هدف از این مطالعه تاثیر مصرف عسل پروبیوتیک بر شاخص های التهابی و استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به نفروپاتی دیابتی بود.روش بررسیاین مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور بر روی 60 بیمار مبتلا به نفروپاتی دیابتی انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه شامل: گروه مصرف کننده عسل پروبیوتیک حاوی CFU/g108 باکتری باسیلوس کواگلانس 11T و گروه مصرف کننده عسل کنترل (هرگروه 30 نفر) به میزان روزانه 25 گرم به مدت سه ماه، تقسیم شدند. در شروع مطالعه و پس از سه ماه مصرف عسل ها (جهت تعیین شاخص گلیسمی، فاکتورهای لیپیدی، شاخص های التهابی و استرس اکسیداتیو)، نمونه های خون ناشتا از بیماران گرفته شد.یافته هادر این مطالعه پس از سه ماه مداخله، در بیماران مصرف کننده عسل پروبیوتیک در مقایسه با بیماران گروه کنترل، سطح انسولین سرمی (8/1±2/1- در برابر 3/1±1/0- میکرو واحد برمیلی لیتر، 004/0p=) و HOMA-IR (6/0±5/0- در برابر 4/0±003/0، 002/0p=)، پروتئین واکنشگر با حساسیت بالای C (4/2±9/1- در برابر 7/2±2/0 میلی گرم برلیتر، 01/0p=) و سطوح مالون دی آلدئید (6/0±1/0- در برابر 0/1±6/0 میکرومول برلیتر، 002/0p=)، به طور معنی داری کاهش یافت. شاخص QUICKI (009/0±005/0+ در برابر 005/0±0007/0، 004/0p=) نیز به طور معنی داری بهبود پیدا کرد.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد مصرف عسل پروبیوتیک به مدت سه ماه در بیماران مبتلابه نفروپاتی دیابتی سبب بهبود متابولیسم انسولین، میزان hs-CRP سرمی و MDA پلاسما می شود، اما بر سایر پروفایل های متابولیکی تاثیری ندارد.کلید واژگان: باسیلوس کواگلانس, پروبیوتیک, عسل, نفروپاتی دیابتی, استرس اکسیداتیوBackground and ObjectivesDiabetic nephropathy is one of the dangerous complications of diabetes, which has a relatively high incidence in diabetic patients and causes kidney failure. The aim of this study was to investigate the effect of probiotic honey consumption on inflammatory and oxidative stress indices in patients with diabetic nephropathy.MethodsThis randomized, double-blind, controlled clinical trial was conducted on 60 patients with diabetic nephropathy. Patients were randomly divided into two groups including: group consuming probiotic honey containing 108 CFU/g of Bacillus coagulans T11 and group consuming control honey (n=30 each group) 25g/day for 3 months. At baseline and 3 months after consumption of honey samples, fasting blood samples were taken from the patients to determine glycemic index, lipid factors, and inflammatory and oxidative stress indices.ResultsIn this study, after 3 months of intervention, serum insulin levels (1.2±1.8 vs.-0.1±1.3µIU/ml, p=0.004), HOMA-IR (0.5±0.6 vs. 0.003±0.4, p=0.002), serum high-sensitivity C-reactive protein (hs-CRP) (1.9±2.4 vs.-0.2±2.7mg/l, p=0.01) and malondialdehyde (MDA) levels (-0.1±0.6vs.+0.6±1.0µmol/l, p=0.002) significantly decreased in patients consumed probiotic honey compared to the patients in the control group. Also, quantitative insulin sensitivity check index (QUICKI) score significantly improved (+0.005±0.009 vs.-0.0007±0.005, p=0.004).ConclusionThe results of this study showed that probiotic honey consumption for 3 months in patients with diabetic nephropathy causes improvement in insulin metabolism, serum hs-CRP level, and plasma MDA, but does not affect other metabolic indices.Keywords: Bacillus coagulans, honey, Diabetic nephropathies, oxidative stress
-
روغن هسته انار روغن خوراکی استخراج شده از ضایعات فراوری میوه انار است که به دلیل دارا بودن مقادیر زیاد پونیسیک اسید و ترکیبات پلی فنولی طیف وسیعی از فعالیت های بیولوژیکی و سلامت افزایی را نشان می دهد. به دلیل حلالیت کم و حساسیت زیاد به اکسیداسیون، به منظور استفاده از این روغن در صنایع غذایی و نوشیدنی، سامانه های انتقال برپایه نانوامولسیون پیشنهاد مناسبی می باشند. نانوامولسیون ها می توانند با استفاده از روش های پر انرژی یا کم انرژی ساخته شوند که هر کدام دارای مزایا و محدودیت هایی می باشند. در این پژوهش تشکیل نانوامولسیون های روغن هسته انار حاوی سورفکتانت های غیر یونی (اسپن 80 و توئین 80) با استفاده از روش پرانرژی (سونیکاسیون) و روش کم انرژی (امولسیون سازی خود به خودی) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. اثر غلظت سورفکتانت بر میانگین اندازه قطرات نانوامولسیون ها نشان داد هر دو روش قادر به تشکیل نانوامولسیون ها با اندازه قطرات ریز (کمتر از 150 نانومتر) هستند اما روش خود به خودی نیاز به سورفکتانت بیشتری برای تشکیل قطرات ریز دارد. اثر دمای نگهداری (4، 25 و 55 درجه سلسیوس) بر پایداری فیزیکی نانوامولسیون های منتخب نشان داد نانوامولسیون های تهیه شده در هر دو روش در دمای پایین (4 درجه سلسیوس) به خوبی پایدار بودند اما در دمای بالا (55 درجه سلسیوس) به دلیل رشد قطرات دچار ناپایداری شدند. همچنین مطالعات اکسیداتیو نانوامولسیون های منتخب در طول 30 روز نگهداری نشان داد روغن امولسیون شده به روش کم انرژی نسبت به روغن امولسیون شده به روش پرانرژی پایداری اکسیداتیو بیشتری داشت.کلید واژگان: نانوامولسیون, روغن هسته انار, امولسیون سازی خود به خودی, فراصوت, پایداری امولسیونPomegranate seed oil (PSO) is an edible oil extracted from industrial wastes of pomegranate processing presented a wide range of biological effects because of its high punicic acid and polyphenolic compounds. Due to its low solubility and high oxidation sensitivity, nanoemulsion (NE)-based delivery systems are recommended to use this oil in the food and beverage industries. NEs can be fabricated from high-energy or low-energy methods, which each have advantages and limitations. In this study, we compared a high-energy method (sonication) with a low-energy method (spontaneous emulsification) to form PSO NEs based on mixed non-ionic surfactants (Span 80, Tween 80). The effect of surfactant concentration on NE droplet size showed that both methods were able to produce emulsions with ultrafine droplets (d < 150 nm), but the low energy required higher surfactant. Moreover, the effect of various storage temperatures (4, 25 and 55 ºC) on the physical stability of the selected NEs highlighted the stimulated droplets coalescences at higher temperature (55 ºC) leading to relatively unstable NEs in contrast to complete stable ones achieved at mild condition (4 ºC). Furthermore, the oxidative studying (30 days) showed that NE produced by high energy method was significantly (p<0.05) more sensitive compared to similar counterparts formed by low energy method.Keywords: Nanoemulsion, Pomegranate seed oil, Spontaneous Emulsification, Sonication, Emulsion Stability
-
در این پژوهش فرمولاسیون مایونز کم چرب با استفاده از نشاسته سدیم اکتینیل و صمغ فارسی بررسی شد. اثر غلظت صمغ فارسی (6/3، 8/3 و 4%)، ترکیب (75 به 25) صمغ های گوار و زانتان (0/0، 2/0 و 4/0 %) و نشاسته (5/0، 1 و 5/1%) بر روی پایداری، ویژگی های بافتی و ظاهری و اندازه قطرات مایونز کم چرب بدون تخم مرغ مطالعه شد. ویژگی های بافتی فرمولاسیون های کم چرب مشابه محصول تجاری پرچرب بود، اما از نظر رنگ و اندازه ذره بین آنها تفاوت معنی داری وجود داشت. غلظت صمغ فارسی و نشاسته که منجر به تولید محصولی با بالاترین پایداری شد به ترتیب 6/3 و 1% بود. در مقایسه با نمونه های پرچرب، نمونه کم چرب پایدارتر بوده و کالری کمتری داشت و به طور کلی فاقد کلسترول بود. با توجه به ارزیابی ها، نتایج نشان داد که از این محصول می توان به عنوان سس مایونز تجاری استفاده نمود.کلید واژگان: مایونز, صمغ فارسی, نشاسته سدیم اکتینیل, کم کالری, ویژگی های بافتیFabrication of reduced fat mayonnaise using Persian gum (PG) and sodium octenyl succinate starch (SOS) investigated. Effects of concentration of the PG (4, 3.8 and 3.6%), a mixture of xanthan and guar gum (XG ratio 75:25) at (0.0, 0.2 and 0.4%) and the SOS (0.5%, 1.0% and 1.5) on the stability, textural properties, droplet size and optical properties of low fat - free cholesterol mayonnaise examined. Results showed that all of the low fat mayonnaise samples have similar textural properties to full fat (FF) sample. There was a significant difference in color and droplet size of low fat (LF) and FF samples. The best levels of SOS and PG to provide the most stable formulation were 1 and 3.6%, respectively. In comparison with FF sample, LF samples were more stable and free from cholesterol and had lower calories. According to the evaluations, the results showed that this product can be used as commercial mayonnaise.Keywords: mayonnaise, low fat, Persian gum, sodium octenyl succinate starch, textural properties
-
در این پژوهش اثرات شرایط خشک کردن پاششی بر روی خصوصیات پودر پوشینه دار شده ی روغن تخمه ی کدو حلوایی بررسی گردید. شرایطی که لحاظ گردید، از طریق تغییرات سه عامل دمای هوای ورودی خشک کن، سرعت آسپیراتور و درصد ظرفیت پمپ اعمال شد. جهت پوشینه دار کردن روغن تخمه ی کدو از یک خشک کن پاششی آزمایشگاهی استفاده شد و از صمغ عربی، مالتودکسترین با معادل دکستروز 6 و پروتئین تغلیظ شده ی آب پنیر به عنوان مواد دیواره ای میکروکپسول ها استفاده شد. دامنه ی تغییرات دمای هوای خشک کن پاششی بینC 140 تا C 180، سرعت آسپیراتور 55 % تا 75% و درصد ظرفیت پمپ تغذیه بین 5 % تا 15 % بود که اثر آن ها بر روی متغیرهای وابسته محتوای رطوبت، اندازه ذرات، دانسیته ی توده، کارایی پوشینه دار شدن و شاخص پراکساید مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین نقطه ی بهینه فرآیند خشک کردن پاششی برای تولید پودر پوشینه دار شده از روش سطح پاسخ استفاده شد. آنالیز واریانس و تحلیل دیاگرام های رویه سطوح پاسخ متغیرهای وابسته نسبت به متغیرهای مستقل، برای هر پاسخ انجام گرفت. در نتیجه شرایط بهینه ی خشک کردن پاششی جهت پوشینه دار کردن روغن تخمه کدو بر اساس بیشترین مقدار کارایی پوشینه دار شدن و کمترین میزان شاخص پراکساید ، معادل: دمای هوای ورودی C 141، سرعت آسپیراتور 75 %و درصد ظرفیت پمپ 15% بدست آمد که براساس آن پودر بهینه تولید گردید و ساختار و ترکیب شیمیایی آن مورد بررسی قرار گرفت.کلید واژگان: روغن تخمه ی کدو حلوایی, پوشینه دار شدن, خشک کن پاششی, کارایی پوشینه دار شدن, بهینه یابیThe aim of the present study was to investigating the effects of some process conditions on the microencapsulation of pumpkin seed oil (PSO). The laboratory spray dryer wasused for microencapsulating of PSO. Gum Arabic, maltodextrin DE-6, and whey protein concentrate (WPC) were used as wall materials of the microcapsules. Independent variables examined in this study were inlet drying air temperature (140-180 ͦC), aspirator rate (55-75%), and pump feed rate percent (5-15%), and dependent variables were moisture content (%W.b.), average particle size (μm), bulk density (kg/m3), microencapsulation efficiency (%), and peroxide value (meq of peroxide 1000-1 sample). The RSM method was applied to establish the relationship between theindependent and dependent variables. Consequently, the optimum drying conditions for microencapsulation of PSO with maximum MEE and minimum POV was found to be inlet air temperature 141 ͦC, aspirator rate 75 %, and pump feed rate percent 15%. The optimized powder produced according to this conditions and its chemical properties studied.Keywords: Pumpkin seed oil, Microencapsulation, Spray dryer, Efficiency, Optimization
-
هدف از این تحقیق، تولید نان حجیم بدون گلوتن با کیفیت مطلوب و ارزش تغذی های بالا با استفاده از مخلوطی از آرد سورگوم و نشاسته سیبزمینی و هیدروکلوئید زانتان میباشد.
از مخلوط آردهای سورگوم و نشاسته سیب زمینی با نسبت های 1:3، 1:2 و 1:1 و صمغ زانتان با مقادیر 0، 5/1 و 3 درصد برای تهیه نان باگت استفاده شد. آنگاه ویژگی های رئولوژیکی خمیر و ویژگی های ارگانولپتیکی، رنگ، حجم، بافت و بیاتی نان در زمان های 1، 36 و 72 ساعت پس از پخت تعیین گردید. پس از آن نتایج با استفاده از روش آماری سطح پاسخ با طرح فاکتوریل کامل و توسط نرم افزار Design Expert در سطح معنا داری 95 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج نشان دادند که با افزایش نسبت آرد سورگوم و نشاسته سیب زمینی و درصد زانتان، میزان جذب آب آرد، زمان عمل آوری خمیر، پایداری خمیر، عدد کیفیت فارینوگراف افزایش مییابد. اما با افزایش نسبت آرد سورگوم و نشاسته سیب زمینی، انرژی اکستنسوگراف و قابلیت کشش خمیر، کاهش ولی با افزایش صمغ زانتان، افزایش مییابند. درحالیکه عدد نسبت اکستنسوگراف، با افزایش نسبت آرد سورگوم و نشاسته سیب زمینی افزایش و با افزایش صمغ زانتان، کاهش مییابد. ویژگی های حسی و بافتی نان حجیم تولید شده نیز با افزایش نسبت آرد سورگوم و نشاسته سیب زمینی و همچنین افزایش صمغ زانتان، بهبود مییابند. ضمن اینکه افزایش نسبت آرد سورگوم و نشاسته سیب زمینی و صمغ زانتان موجب افزایش مدت ماندگاری نان حجیم حاصل میشود.کلید واژگان: نان بدون گلوتن, آرد سورگوم, صمغ زانتان و نشاسته سیب زمینیThe major factor to improve wheat flour and bread is gluten that causes improvement of texture and bread volume. But, this protein is dangerous for coeliac disease. With regard to, bread is staple food in majority of people, so, the aim of this research is to produce gluten free baguette with high nutrition values and favorable quality, by using a mixture of sorghum flour and potato starch and xanthan gum. So a blend of sorghum flour and potato starch with ratios of 3:1, 2:1, 1:1, and xanthan gum with percentages of : 0, 1.5, 3 % were used. Then the specifications of dough and bread were evaluated. Then rheological properties of dough, were determined by farinograph and extensograph in triplicate. Baguette was baked from treatments and were evaluated sensory, organoleptic characteristics, colour, volume, texture and staling of bread in 1, 36 and 72h after baking. Results were analysed by factoriel method and Minitab in 95% confidence level. The results showed that by increasing the ratio of sorghum flour and percentage of xanthan, water absorption percent of flour, dough development time, stability and farinograph quality number will increase. By increasing the ratio of sorghum flour, energy of extensograph and resistance to extension of dough will decrease. While by increasing percent of xanthan gum, these parameters will increase. But by increasing the ratio of sorghum flour, ratio number of extensograph will increase and by increasing xanthan, it will decrease. Also by increasing the ratio of the sorghum flour and potato starch and xanthan gum, The sensory and the texture specifications of baguette will improve. whereas increasing the ratio of sorghum flour, potato starch and xanthan gum will lead to increase the shelf life of the produced bread.Keywords: Gluten Free Bread, Sorghum flour, Xanthan gum, Potato starch -
هدف این پژوهش، بررسی اثر دو ترکیب بیوپلیمری صمغ عربی (GA) و پروتئین آب پنیر غلیظ شده (WPC) و مدت زمان اولتراسوند بر پایداری اکسیداتیو روغن خاکشیر در قالب یک امولسیون روغن در آب (O/W) است. تولید امولسیون بر این اساس بوده است: بهینه سازی سطح پاسخبرای 3 فاکتور مستقل، در 3 سطح شامل غلظت صمغ عربی و پروتئین آب پنیر 10، 15 و 20 درصد وزنی/وزنی و برای اولتراسوند، مدت زمان 0، 15 و 30 ثانیه و اندازه گیری مقادیر پراکسید (میلی اکی والان بر کیلوگرم روغن) به عنوان پاسخ. نقطه بهینه بر اساس انتخاب کمترین مقدار پراکسید، به این صورت به دست آمد: 19.87 درصد (وزنی/وزنی) پروتئین، 11.08 درصد (وزنی/وزنی) صمغ عربی و 0.1 ثانیه مدت زمان اولتراسوند؛ در این نقطه مقدار اندیس پراکسید، 0.59 میلی اکی والان بر کیلوگرم روغن پیش بینی شد. اندازه قطره های امولسیون و پتانسیل زتای نمونه بهینه به ترتیب 916 نانومتر و 48- میلی ولت بود. طبق نتایج به دست آمده، هر دو ترکیب پروتئین و صمغ اثر بازدارندگی نسبت به اکسیداسیون نشان دادند اما اعمال تیمار اولتراسوند، باعث افزایش آن شده است. به علاوه، تاثیر پروتئین در کنترل اکسیداسیون، به صورت قابل توجهی معنی دار است که می تواند به خاصیت آنتی اکسیدانی اجزای آن (بتالاکتوگلوبولین) مربوط باشد. پایداری اکسیداتیو در 28 روز ماندگاری در شرایط تشدید کننده (دمای 50 درجه سلسیوس)، مشخص کرد که استفاده از ترکیب دو بیوپلیمر اشاره شده می تواند جلو اکسیداسیون روغن با غیراشباعی بالا را به صورتی چشمگیر بگیرد.کلید واژگان: آنتی اکسیدان, امولسیون روغن در آب, بهینه سازی سطح پاسخ, پتانسیل زتاThis studywas aimed to fabricate O/W emulsions of Descurainia Sophia seeds oil in order to be stabilized against oxidation.Response surface methodology (RSM) was used to optimizing theprocess in which the gum Arabic (GA), whey protein concentrate (WPC), and sonication time were selected as independent variableswhere the peroxidevalue (meq/kg oil) was considered as a responsefactor. The optimum point was obtained when the WPC, and GA, and ultrasound treatmenttime were as 19.78%, 11.08%, and 0.1 s, respectively. In the associatedoptimum point, peroxide value was determined as 0.59 meq/kg oil. The emulsion oil droplets varied dependently to ultrasound time and WPCconcentrationwhich both decreased the oil droplets sizeswith more exposing and high concentration inclusion.Conversely, ultrasound applying resulted in higher peroxide values at the instantaneous determinations.The optimum emulsion indicated 916 nm with the -48 mV Zeta potential. The respective sample exhibited shear thinning behavior which more effectively attributed to WPC existence. Oxidation stability of the emulsion samples compared with crude oil and the oil treated with 30 s ultrasound. The results indicated that the GA and WPC effectively preserved the oil during 28 d at the intensifying circumstances (50 °C)and the free oils were oxidized more intensively. GA due to steric repulsion structure forming in the vicinity of oil droplets and WPC due to electrostatic repulsion, produced a complexbiopolymer structure which had potentially antioxidant and coating attributes.Keywords: Antioxidant, O-W emulsion, RSM, Zeta potential
-
با توجه به آمار مبتلایان به سلیاک و مشکلات گوارشی-تغذیه ای که این افراد با آن مواجه هستند، لزوم انجام پژوهش های گوناگون برروی محصولات بدون گلوتن به منظور بهبود خصوصیات بافتی آن ها نمایان می گردد. بنا به نقش کلیدی گلوتن در انسجام بافت محصولات آردی و اثرات سوئی که در اثر حذف آن در بافت محصولات بدون گلوتن به وجود می آید سعی شده است تا با انجام تحقیقات، گامی در جهت بهبود آن برداشت. در این تحقیق سعی گردید اثرات صمغ گوار در غلظت های 0، 0. 5 و 1 درصد بر اساس وزن خشک مافین مورد بررسی قرار گیرد و حدود بهینه این ترکیب به منظور تولید محصولی غیر مسطح با خصوصیات حسی و بافتی مطلوب مورد آزمایش قرار گیرد. طبق نتایج حاصله، صمغ گوار به دلیل توانایی جذب آب و اثرگذاری در بهبود بافت و نرمی آن می تواند به طور معناداری باعث افزایش کیفیت محصول نهایی گردد. . (P <0. 05) با تجزیه و تحلیل نمودار اثرات صمغ گوار بر خصوصیات حسی و بافتی محصول می توان دریافت نقطه حاوی 1 درصد صمغ گوار بیشترین پذیرش را از سوی ارزیابان حسی داشت. این تیمار در مقایسه با دو نمونه دیگر از سفتی بافت کمتری برخوردار بود و امتیازات مطلوب تری را در ارزیابی حسی و آزمایشات بافت و رنگ سنجی کسب نمود.کلید واژگان: مافین, بدون گلوتن, صمغ گوار, خصوصیات بافتی, خصوصیات حسیRegarding the number of people with celiac disease and digestive-nutritional problems that theyconfront, the need of different researches on Gluten-free products and improvement on their sensory and textural properties seems to be important. According to thekey role of gluten in forming a firm structure in flour-based products and adverse effects that caused in textural properties of products by removal of Gluten, it has been tried to improve this property. The aim of this research is to study the effects of Guar gum in theconcentration of 0, 0.5 and 1 % based on dry weight to find anoptimumrange of this components to produce a non-flat product with proper textural and sensory properties. According to results of previous researches, guar gum can improve textural properties by absorbing moisture significantly. (P < 0.05). By analyzing the results of guar gum on sensory and textural properties of thefinalproduct, it can be inferred that the use of guar gum in theconcentration of 1% could receive the most score in sensory evaluation. This treatment had the least texture firmness and got appropriate scores in sensory, textural and colorimetric tests.Keywords: Muffin, Gluten-free, Guar Gum, Textural properties, Sensory properties
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.