سمیه حسن نیا
-
مقدمه
این پژوهش با هدف تعیین روایی، اعتبار و ساختار عاملی مقیاس فراشناخت اخلاقی مک ماهون و گود (2015) در دانشجویان ایرانی انجام شد.
روشبدین منظور 524 دانشجو دوره کارشناسی دانشگاه یاسوج در سال تحصیلی 96-1395 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش اعتبار و همسانی درونی مقیاس از ضریب همبستگی بین عامل ها با نمره کل عوامل، ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عامل تاییدی مرتبه دوم محاسبه شد.
نتایجیافته ها نشان داد که پرسشنامه از پایایی مطلوبی (90/0) برخوردار است و تحلیل عاملی اکتشافی چهار عامل را کشف کرد و تحلیل عامل تاییدی مرتبه دوم نشان داد ساختار پرسشنامه، برازش قابل قبولی با داده ها داشته و کلیه ی شاخصهای نیکویی برازش برای الگوی چهار عاملی زیربنای پرسشنامه تایید شد. این عوامل مطابق با پژوهش اصلی، عامل تنظیم فراشناختی، دانش شناختی بیانی، دانش شناختی رویه ای و دانش شناختی شرطی نام گرفتند.
نتیجه گیریاین نتایج نشان می دهند که مقیاس فراشناخت اخلاقی مک ماهون و گود (2015) می تواند به عنوان ابزاری مناسب برای سنجش فراشناخت اخلاقی دانشجویان در ایران استفاده شود.
کلید واژگان: فراشناخت اخلاقی, تنظیم فراشناختی, دانش شناختی, روایی, پایاییIntroductionThe purpose of this study was to determine the validity, reliability and factor structure of McMahon and Good's (2015) Moral Metacognition Scale in Iranian students.
MethodFor this purpose, 524 undergraduate students of Yasuj University in the academic year 1395-96 were selected using multistage cluster random sampling. Correlation coefficients between factors with total factor scores, Cronbach's alpha coefficient, exploratory factor analysis, and second-order confirmatory factor analysis were used to assess the internal consistency and validity of the scale.
ResultsThe results showed that the questionnaire had a good reliability (0.90), and exploratory factor analysis confirmed four factors, and second-order confirmatory factor analysis showed that the structure of the questionnaire had a good fit with the data and all goodness of fit indices were confirmed for the four-factor model underlying the questionnaire. According to the main research, these factors were named metacognitive regulating factor, expressive cognitive, procedural cognitive, and conditional cognitive knowledge.
ConclusionThese results suggest that McMahon and Good's (2015) moral metacognition scale can be used as a suitable tool for measuring students' moral metacognition in Iran.
Keywords: moral metacognition, Metacognitive regulating, Cognitive Knowledge -
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی حمایت تحصیلی با درگیری تحصیلی از طریق واسطه گری سرمایه های روان شناختی انجام شد. به این منظور، 230 نفر (108 دختر، 122 پسر) از دانش آموزان پایه ششم مقطع ابتدایی شهر یاسوج با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه شامل مقیاس حمایت تحصیلی ساندز و پلانکت، پرسش نامه سرمایه روان شناختی لوتانز و آولیو، و پرسش نامه درگیری تحصیلی ریو استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار AMOS24 استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های پژوهش برازش مناسبی دارد. با توجه به یافته ها، مسیر مستقیم حمایت تحصیلی به درگیری تحصیلی، سرمایه های روان شناختی به درگیری تحصیلی و حمایت تحصیلی به سرمایه های روان شناختی، معنی دار بود. مسیرغیرمستقیم از حمایت تحصیلی به درگیری تحصیلی به واسطه سرمایه های روان شناختی نیز، معنی دار بود. در مجموع، نتایج این تحقیق نشان می دهد که حمایت تحصیلی با اثرگذاری بر سرمایه های روان شناختی، می تواند منجر به درگیری فعال دانش آموزان در فعالیت های درسی و آموزشی شود.
کلید واژگان: درگیری تحصیلی, حمایت تحصیلی, سرمایه روان شناختیThis study aimed to investigate the causal relationship between academic engagement and academic support with the mediation of psychological capital. For this purpose, 230 elementary school students of Yasuj were selected through multistage cluster sampling method. Three questionnaires were used to collect data, namely Sands and Plunkett’s, Academic Support Scale, Luthans and Avolio’s Psychological Capital Questionnaire, and Reeve’s Academic Engagement questionnaire. Data was analyzed via path analysis using structural equation modeling. The findings corroborated the good fitness of the model with the research data. Besides, the results demonstrated significant and direct paths between academic support and academic engagement, psychological capital and academic engagement, and between academic support and psychological capital. On the other hand, the indirect path from academic support to academic engagement through psychological capital was also significant. In sum, the results of this study show that academic support by affecting psychological capital can lead to effective involvement of students in educational and learning activities.
Keywords: academic engagement, academic support, psychological capital -
-
زمینه
اخلاق و بروز رفتارهای اخلاقی، از جنبه های مهم سلامت فرد و جامعه است. بنابراین شناخت عوامل موثر بر بروز رفتارهای اخلاقی می تواند گامی در جهت افزایش رفتارهای اخلاقی و کاهش رفتارهای غیر اخلاقی باشد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی ابعاد شخصیت با رفتارهای اخلاقی از طریق واسطه گری فراشناخت اخلاقی انجام شد.
روشروش پژوهش حاضر به صورت توصیفی- همبستگی است که به این منظور، 524 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های یاسوج با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات ازسه پرسشنامه شامل پرسشنامه پنج عامل شخصیت، مقیاس فراشناخت اخلاقی و سیاهه رفتار اخلاقی، استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که، روان رنجوری و وظیفه گرایی و گشودگی به تجربه پیش بینی کننده معنادار فراشناخت اخلاقی و برون گرایی، توافق پذیری، روان رنجوری و وظیفه گرایی پیش بینی کننده معنادار رفتار اخلاقی بودند. مسیرهای غیرمستقیم از سه بعد شخصیت شامل گشودگی به تجربه، روان رنجوری و وظیفه گرایی به رفتارهای اخلاقی به واسطه فراشناخت اخلاقی، معنادار بود.
نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان می دهد که ابعاد شخصیت با تاثیر بر فراشناخت اخلاقی می توانند منجر به بروز رفتارهای اخلاقی شوند
کلید واژگان: رفتارهای اخلاقی, شخصیت, فراشناخت اخلاقیBackgroundmorality and moral behavior are important aspects of individual and community health. Therefore, understanding the factors that influence the conduct of moral behaviors can be a step towards increasing moral behaviors and reducing immoral behaviors. Accordingly, the present study aimed to investigate the causal relationship between personality dimensions and moral behaviors through mediating moral metacognition.
MethodThe present research is a descriptive-correlational study. For this purpose, 524 undergraduate students of Yasuj Universities were selected by multi-stage random sampling method. In this study, three questionnaires including Big Five Personality Inventory, Moral Metacognition Scale and Moral Behavior Inventory were used. The data were analyzed using structural equation modeling.
ResultsThe results showed that neuroticism, conscientiousness, and openness to experience were predictors of moral metacognition and extroversion, agreeableness, neuroticism and conscientiousness were predictors of moral behavior. Indirect paths were significant from three dimensions of personality including openness to experience, neuroticism, and conscientiousness to moral behaviors through moral metacognition.
ConclusionThe results of this study indicate that personality dimensions through ethical metacognition can result to moral behaviors.
Keywords: Ethical behaviors, Personality, Ethical metacognition -
پژوهش حاضر قصد دارد به تطبیق فرایندهای یادگیری مشاهده ای بندورا که از نظریه های مهم روانشناسی تربیتی است، در قرآن بپردازد. از این رو مساله اصلی این مطالعه، تطبیق فرایندهای یادگیری مشاهده ای بندورا در قرآن است. به عبارت دیگر، پژوهش در پی آن است تا بداند، کدام آیات و مفاهیم قرآنی به هر کدام از مراحل چهارگانه یادگیری مشاهده ای بندورا (توجه، یادداری، بازآفرینی و انگیزش) مرتبط است. برای بررسی و تطبیق موضوع پژوهش از روش تحلیلی - استنتاجی استفاده شده است.. این مطالعه نشان می دهد که یادگیری مشاهده ای در علم اخلاق و عملی کردن آموزه های دینی مورد استفاده قرار می گیرد. از سوی دیگر این تحقیق نشان می دهد که می توان هر کدام از فرایندهای یادگیری مشاهده ای را به تفکیک با آیات قرآن و مباحث قرآنی مرتبط دانست.کلید واژگان: فرایندهای یادگیری مشاهده ای, بندورا, قرآن کریمRooyesh-e-Ravanshenasi, Volume:8 Issue: 3, 2019, PP 167 -174The present study seeks to adapt Bandura’s theory of visual learning processes in the Quran. This theory is one of the most important theories in educational psychology. The main thrust of the present study, is, thus, to adapt visual learning processes in the Quran. More specifically, an attempt is made to determine which Quranic verses and conceptions correspond to the four visual learning processes suggested by Bandura. In order to accomplish this, an analytical-deductive research design is adopted. Given the objectives, the present study could be considered as a Quranic study. The findings suggest that visual learning is used in ethics and in the implementation of religious teachings. In addition, the findings indicate that it is possible to relate each visual learning process to specific verses and discussions contained in the Quran. Note that in this study, each stage is adapted according to the QuranKeywords: Quran, Bandura’s theory of visual learning processes
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی ابعاد کمال گرایی با اضطراب امتحان از طریق واسطه گری جهت گیری هدف انجام شد. برای انجام این تحقیق 320 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شیراز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شامل پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران(2004)، مقیاس اضطراب امتحان ساراسون (1984) و مقیاس هدف های پیشرفت (AGOS)، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد. در این پژوهش مسیر مستقیم کمال گرایی مثبت با بعد تفکر نامربوط اضطراب امتحان به صورت منفی، معنادار بود و مسیر مستقیم کمال گرایی منفی به همه ابعاد اضطراب امتحان(تنش و نگرانی، تفکر نامربوط و علایم جسمانی) به صورت مثبت معنادار بود. همچنین مسیر مستقیم کمال گرایی مثبت به جهت گیری هدف تبحری و عملکردی به صورت مثبت، معنادار بود اما کمال گرایی منفی هیچ کدام از دو بعد جهت گیری هدف تبحری و عملکردی را پیش بینی ننمود. جهت گیری هدف تبحری همه ابعاد اضطراب امتحان (تنش و نگرانی، تفکر نامربوط و علایم جسمانی) را به صورت منفی پیش بینی نمود. جهت گیری هدف عملکردی هیچ کدام از ابعاد اضطراب امتحان را پیش بینی ننمود. کمال گرایی مثبت به صورت غیر مستقیم و از طریق جهت گیری هدف تبحری با همه ابعاد اضطراب امتحان (تنش و نگرانی، تفکر نامربوط و علایم جسمانی) ارتباط داشت. بنابراین افراد با کمال گرایی مثبت به جهت انتخاب اهداف تبحری، در موقعیت های تنش زا مانند موقعیت امتحان، اضطراب کمتری را تجربه می نمایندکلید واژگان: کمال گرایی مثبت, کمال گرایی منفی, جهت گیری هدف, اضطراب امتحانThis study aimed to investigate the causal relationship dimensions of perfectionism and test anxiety of goal orientationwas through mediation. For this purpose, 320 students were selected from Shiraz high schools using multi-stage random sampling. three authentic questionnaires were used to collect data. These questionnaires included Perfectionism Inventory Hill et al (2004), Sarason Test Anxiety scale (1984) and Scale of achievement goals. Path analysis using structural equation modeling was implemented for data analysis. Findings showed that the model had a good fitness with the research’s data. In this study, direct path positive perfectionism with dimension of thinking irrelevant was significant negatively. The direct path negative perfectionism to test anxiety (Stress and anxiety, and somatic symptoms and thinking irrelevant) was significant. And direct path positive perfectionism with mastery and performance goal orientation was significant. But the direct path negative perfectionism to mastery and performance goal orientation was not significant. Mastery goal orientation all aspects of test anxiety (Stress and anxiety, and somatic symptoms and thinking irrelevant) negatively predicted. But performance goal orientation did not predict any of the dimensions of test anxiety. positive perfectionism, indirectly, through mastery goal orientation with all aspects of test anxiety (Stress and anxiety, and somatic symptoms and thinking irrelevant) was significant. People with positive perfectionism to choose mastery goals, in stressful situations, such as test anxiety experience less anxiety.Keywords: Positive perfectionism, negative perfectionism, goal orientation, test anxiety
-
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه ساختاری ابراز وجود با شادکامی از طریق واسطه گری خودکارآمدی انجام شد. و برای انجام این تحقیق 356 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های تهران با روش نمونه گیری خوشه ایتک مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از 3 ابزار برگرفته از منابع معتبر شامل: «پرسشنامه شادکامی آکسفورد»، «سیاهه خودکار آمدی شرر» و «مقیاس ابراز وجود گمبریل و ریکی» استفاده شد که روایی و اعتبار همه ابرازهای مورداستفاده در پژوهش توسط محقق، بررسی و تائید گردید. تجزیه وتحلیل داده ها در این پژوهش با روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد و تاثیر مستقیم ابراز وجود بر شادکامی تائید گردید. همچنین ابراز وجود باواسطه خودکارآمدی بر شادکامی اثر غیرمستقیم قوی تری دارد. در این میان، اثر مستقیم خودکارآمدی بر شادکامی نیز معنادار بود. این نتایج نشان دهنده آن است که نه تنها ابراز وجود پیش بینی کننده قوی برای شادکامی است بلکه این عامل می تواند از طریق خودکار آمدی نیز به گونه ای قوی تر، بر شادکامی اثرگذار باشند.کلید واژگان: ابراز وجود, خودکارآمدی و شادکامیThe aim of this study was to investigate the structural relationship between assertiveness and happiness with the mediation of self-efficacy. For this purpose 356 undergraduate students were selected from the state universities of Tehran through random sampling. Three authentic questionnaires were used to collect data. These questionnaires included Oxford Happiness Questionnaire¡ Assertiveness Inventory¡ Sherer¡ General Self-Efficacy Scale. The reliability and validity of these instruments were checked and confirmed by the researchers. Path analysis using structural equation modeling was implemented for data analysis. Findings showed that the model had a good fitness with the researchs data and assertiveness and self-efficacy predicted happiness directly. Besides¡ assetiveness could predict happiness indirectly and more strongly than direct path with the mediation of self-efficacy. These findings indicated that assertiveness not only was a predictor of happiness¡ but also could predict it more strongly via self-efficacy.Keywords: assertiveness, self, efficacy, happiness
-
پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه ساختاری ادراک محیط یادگیری بر فرسودگی تحصیلی از طریق نقش واسطه ای ذهن آگاهی انجام شد. 305 دانش آموز دختر مقطع متوسطه دبیرستان های شهر یاسوج در سال تحصیلی93-92 با روش نمونه برداری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ادراک محیط یادگیری سوئینی و دیگران (1994)، مقیاس ذهن آگاهی تورنتو (2006)، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و دیگران (2007) پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری نشان دادند مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد و اثر مستقیم ادراک محیط یادگیری بر فرسودگی تحصیلی، ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و ادراک محیط یادگیری بر ذهن آگاهی تایید شد. همچنین مدل نشان داد ادراک محیط یادگیری با واسطه ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی اثر اندکی دارد. این نتایج بیانگر آن است که ادراک محیط یادگیری به صورت درگیر بودن دانش آموز در امر یادگیری، داشتن حس مالکیت در بحث کلاسی و انجام تکالیف به صورت موثر، می تواند منجر به ارتقای فرایندهای فراشناختی و حضور آگاهانه ذهن دانش آموز شود. امری که به نوبه خود با تجهیز دانش آموز به افزایش ظرفیت توجه و انعطاف پذیری و پذیرش خود، مانع فرسودگی تحصیلی می شود.
کلید واژگان: ادراک محیط یادگیری, ذهن آگاهی, فرسودگی تحصیلیThe aim of this study was to investigate the structural relationship between perception of learning environment and academic burnout through mindfulness. Three hundred and five female students were selected from Yasuj high schools using multi-stage random sampling. The participants completed the Perception of Learning Environment (Sweeney, Sorensen, & Kemis, 1994), the Toronto Mindfulness Scale (2006), the Academic Burnout Questionnaire (Breso, Salanova & Schoufeli, 2007). The results indicated that the model had a good fitness with the data. There were direct effects of perception of learning environment on academic burnout, mindfulness on academic burnout, and perception of learning environment on mindfulness. The perception of learning environment had a slight effect on academic burnout through mindfulness. The findings suggested that perceptions of learning environment enhance meta-cognitive processes and the conscious mind by making students to engage in learning, having a sense of ownership in the classroom and doing homework effectively. Thus, increasing capacity of attention, flexibility and acceptance prevent academic burnout.Keywords: perception of learning environment, mindfulness, academic burnout -
مقدمهپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی سبک دلبستگی با بنیان های اخلاقی از طریق واسطه گری هویت اخلاقی انجام شد.روشبرای انجام این تحقیق 285 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های یاسوج با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از 3 پرسشنامه برگرفته از منابع معتبر شامل سبک دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامه هویت اخلاقی آکینو و رید و پرسشنامه بنیان های اخلاقی هایت و گرام، استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تحلیل مسیر انجام شد.یافته هانتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد. در این پژوهش هیچ یک از سبک های اجتنابی و دوسوگرا، قادر به پیشبینی هویت اخلاقی و بنیان های اخلاقی نبودند. مسیر مستقیم سبک دلبستگی ایمن با ابعاد هویت اخلاقی (درونی سازی و نمادیسازی) معنادار بود. همچنین مسیر مستقیم بعد درون یسازی هویت اخلاقی به ابعاد بنیانهای اخلاقی (مراقبت، انصاف، وفاداری به گروه، احترام به مرجعیت و خلوص) معنادار بود. اما مسیر مستقیم بعد نمادیسازی هویت اخلاقی با بعد انصاف از بنیان های اخلاقی معنادار نبود. سبک دلبستگی ایمن، غیرمستقیم و از طریق هویت اخلاقی با همه ابعاد بنیان های اخلاقی (مراقبت، انصاف، وفاداری به گروه، احترام به مرجعیت و خلوص) ارتباط داشت. این بدان معناست که سبک های دلبستگی با تاثیر بر هویت اخلاقی میتوانند باعث بروز رفتارهای اخلاقی شوند.نتیجه گیریسبک دلبستگی ایمن که در دوران کودکی شکل می گیرد، باعث التزام درونی به اخلاق، به صورت یک هویت اخلاقی، می شود و این التزام می تواند منجر به بروز رفتارهای اخلاقی شود. به عبارت دیگر، افراد با سبک دلبستگی ایمن، به دلیل اعتماد به خود و دیگران، ارزش های اخلاقی را جزئی از هویت خویش می دانند که نتیجه این امر، انجام فعل اخلاقی در همه موقعیت ها است.کلید واژگان: سبک دلبستگی, هویت اخلاقی, بنیان های اخلاقیIntroductionThe aim of this study was to investigate the causal relationship attachment with moral foundations of moral identity through mediation.MethodsFor this purpose 285 undergraduate students were selected from the state universities of Yasuj through multi-stage random sampling. Participants answered three questionnaires including Hazan and Shaver Attachment Scale Questionnaire, Aquino and Reed Moral Identity and Moral Foundations Questionnaire by Haidt and Graham. Structural equation modeling was applied for data analysis.ResultsFindings showed that the model had a good fitness with the researchs data. In this study, none of avoidant, and ambivalent styles were able to predict the moral identity and moral foundations. Direct path secure attachment with dimensions of moral identity was significant. The direct path internalization aspects of moral identity to moral foundations (caring, fairness, loyalty to the group, respect for authority and purity) was significant. But the direct path symbolization of identity to fairness of moral foundations was not significant. Secure attachment style, indirectly, through moral identity with all aspects of moral foundations (caring, fairness, loyalty to the group, respect for authority and purity) was significant.ConclusionsSecure attachment formed in childhood can cause internal commitment to ethics, and moral identity. can lead to moral behavior .In other words, people with secure attachment style, trust to him/herself and others, Then moral values become a part of their identities, and are willing to do moral behavior in all situations.Keywords: Attachment style, moral identity, moral foundations
-
خانواده پایه گذار مهم بخشی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک زندگی آینده، سلامت هیجانی و روانی و عملکرد فرد نقش بزرگی دارد. عواملی چون شخصیت والدین، سلامت روانی و جسمانی آنها، شیوه های تربیتی اعمال شده در داخل خانواده، فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین ابعاد فراهیجانی والدین یعنی آگاهی و هدایت گری، و تاب آوری فرزندان انجام شد. برای این منظور 240 نفر (128 دختر و 112 پسر) از دانشجویان دانشگاه های شهر یاسوج در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد به مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، مقیاس هوش هیجانی شرینگ (EISSH) و پرسشنامه دیدگاه فراهیجانی سوئین بورن (SMEPS) پاسخ دهند. نتایج نشان داد که مدل مفروض با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد. مسیر مستقیم هدایت گری به هوش هیجانی، آگاهی به هوش هیجانی، هوش هیجانی به تاب آوری و هدایت گری به تاب آوری معنادار بودند و هم چنین، مسیر غیرمستقیم هدایت گری به تاب آوری و آگاهی به تاب آوری معنادار بود. مسیر مستقیم آگاهی بر تاب آوری معنادار نبود. مدل مطرح شده در پژوهش حاضر نشان داد که ابعاد فراهیجانی والدین با واسطه هوش هیجانی بر تاب آوری فرزندان اثر دارد. بر این اساس، آگاهی والدین از ماهیت و انواع هیجان های فرزندان و هدایت آنان در موقعیت های تجربه هیجان ها، می تواند منجر به تجهیز آنان به توانمندی های هیجانی و مدیریت هیجان شود و سازگاری فرزندان را در موقعیت های دشوار بالا ببرد و از این طریق به تاب آوری آنان کمک نماید.
کلید واژگان: آگاهی, هدایت گری, تاب آوری, هوش هیجانیAbstract: The family is an important part of human fate and plays a vital role in choosing the style and career of future life, pshychic and emotional health and human performance. Parents'' personality, their psychological and physical health, and also the parenting styles they employ, affect the children’s behaviors. The aim of this study was to test the causal relationship between parental meta-emotion and child resiliency, mediated by the role of emotional intelligence. A total of 240 participants were selected from Yasuj university students in school year 1392-1393.The data were gathered using 3 inventories: Conner-Davidson Resilience Scale(CD-RISC), the Emotional Intelligence Scale Sharing (EISSH) and Swinburne Meta-Emotion Philosophy Scale (SMEPS). The results of data analysis showed that there is a good fit between the model and the gathered data. The direct paths from coaching to emotional intelligence, awareness to emotional intelligence, emotional intelligence to resiliency and coaching to resiliency were significant. The indirect paths from coaching to resiliency and awareness to resiliency were also significant. But the direct path from awareness to resiliency was not significant. The model showed a causal relationship between parental meta-emotion and child resiliency, mediated by the role of emotional intelligence. This shows that parental awareness of different kinds of children’s emotions and guiding them when experiencing these emotions, would be a good help for them to improve their emotional proficiency, emotional management and making a good relationship with others.As a results, it can enhance children’s compatibilities and resiliency in difficult situations.Keywords: awareness, coaching, resiliency, emotional intelligence -
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر شادکامی و خودکار آمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی (پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر یاسوج تشکیل دادند که 30 نفر از این زنان با روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای، انتخاب گردیدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه شادکامی آکسفورد و پرسش نامه خودکارآمدی شرر استفاده شد. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایش و کنترل، آموزش تنظیم هیجان بر روی گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت 2 جلسه در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از داده ها نشان داد، آموزش تنظیم هیجان با کنترل اثر پیش آزمون، می تواند باعث افزایش شادکامی و خودکارآمدی زنان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شود. برخورداری از مهارت تنظیم هیجان می تواند افراد را در موقعیت های هیجانی کنترل و هدایت نموده و منجر به عملکرد بهتر آنها در این موقعیت ها شود. افرادی که مجهز به تنظیم هیجان هستند شادی بیش تری را تجربه می کنند و به دلیل توانایی کنترل موقعیت ها، کارآمدتر می باشند.
کلید واژگان: تنظیم هیجان, شادکامی, خودکارآمدیThis study aimed to investigate the effectiveness of emotional regulation on happiness and self -efficacy of female-headed households. The method of study was Semi- empirical (pretest and posttest) with a control group. The study population included all female-headed households in Yasuj welfare organization and 30 of these women by multi-stage cluster sampling method were selected and assigned to experimental and control groups، respectively. The Oxford Happiness Questionnaire and Scherrer’s self-efficacy questionnaire were used. After randomlyselectingtest and control groups، emotion regulation training on the experimental group for 8 sessions of 90 minutes were performed for 2 sessions per week. After completing the curriculum، both groups were assessed. The data was statistically analyzed by using covariance analysis. The results of the data showed that emotion regulation training with control of pretest effect can increase happiness and self-efficacy among the experimental group in comparison with the control group. Emotion regulation skills can control and help people in emotional situations and Lead them into a better performance in these situations.Keywords: Emotion Regulation, Happiness, Self –Efficacy -
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر شادکامی و خودکار آمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی (پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر یاسوج تشکیل دادند که 30 نفر از این زنان با روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای، انتخاب گردیدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه شادکامی آکسفورد و پرسش نامه خودکارآمدی شرر استفاده شد. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایش و کنترل، آموزش تنظیم هیجان بر روی گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت 2 جلسه در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از داده ها نشان داد، آموزش تنظیم هیجان با کنترل اثر پیش آزمون، می تواند باعث افزایش شادکامی و خودکارآمدی زنان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شود. برخورداری از مهارت تنظیم هیجان می تواند افراد را در موقعیت های هیجانی کنترل و هدایت نموده و منجر به عملکرد بهتر آنها در این موقعیت ها شود. افرادی که مجهز به تنظیم هیجان هستند شادی بیش تری را تجربه می کنند و به دلیل توانایی کنترل موقعیت ها، کارآمدتر می باشند.
کلید واژگان: تنظیم هیجان, شادکامی, خودکارآمدیThis study aimed to investigate the effect of emotional regulation on happiness and self -efficacy of female -headed households. Method of the study was semi- empirical (pretest and posttest) with a control group. The statistical population included all female-headed households supported by the welfare organization of Yasuj and 30 of these women with multi-stage cluster sampling method were selected and assigned to experimental and control groups respectively. The Oxford Happiness Questionnaire and Scherrer''s self-efficacy questionnaire were used to collect data. After randomly selecting test and control groups، emotional regulation training on the experimental group for 8 sessions of 90 minutes in 2 sessions per week was performed. After completing the curriculum، both groups were assessed. The data was statistically analyzed by using covariance analysis. The results showed that emotional regulation training with the control of pretest effect can increase happiness and self-efficacy among the experimental group compared with the control group. Emotional regulation skills contribute to have better performance in emotional situations and they experience more happiness and are more effective because they can control the situations better.Keywords: Emotional Regulation, Happiness, Self, Efficacy -
در این پژوهش رابطه ساختاری هوش هیجانی و شادکامی با واسطه گری خودکار آمدی و خودتنظیمی تحصیلی در قالب یک مدل علی مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام این پژوهش 356 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های تهران با روش نمونه گیری خوشه ایتک مرحله ای انتخاب شدند. چهار مقیاس معتبر شامل: مقیاس شادکامی آکسفورد، مقیاس خودکار آمدی شرر، مقیاس هوش هیجانی شرینگ و مقیاس خودتنظیمی تحصیلی ماگنو، جهت سنجش متغیرهای مدل مورد استفاده قرار گرفت. روایی و پایایی همه ابزارهای مورد استفاده در پژوهش توسط پژوهشگر، بررسی و تائید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و هوش هیجانی، خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی به صورت مستقیم شادکامی را پیش بینی نمودند. همچنین هوش هیجانی با واسطه، خودکار آمدی و خودتنظیمی تحصیلی، شادکامی را به صورت غیر مستقیم و قوی تر از مسیر مستقیم، پیش بینی نمود. در این میان مسیر مستقیم هوش هیجانی به خودکارآمدی و هوش هیجانی به خودتنظیمی تحصیلی نیز معنادار بود. این نتایج نشان دهنده آن است که نه تنها هوش هیجانی پیش بینی کننده شادکامی است بلکه می تواند از طریق خودکار آمدی و خودتنظیمی تحصیلی به میزان بیشتری شادکامی را پیش بینی نماید.
کلید واژگان: هوش هیجانی, خودتنظیمی تحصیلی, خودکارآمدی و شادکامی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.