به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سودابه مفاخری

  • سیده زهرا موسوی قیداری، راحله خادمیان، سودابه مفاخری *

    به منظور بررسی تاثیر میکروارگانیسم های همزیست در تعدیل و یا کاهش اثرات منفی تنش شوری روی گیاه آویشن، آزمایشی گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با سه تکرار در دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) اجرا شد. در این پژوهش، اثر همزیستی قارچ Trichoderma harzianum و باکتری Rhizobium lantis و مخلوط قارچ و باکتری در سه سطح شوری (صفر، 50 و 100 میلی مولار) روی صفات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمایی گیاه آویشن باغی، ارزیابی گردید. صفات مورفورلوژیکی مورد ارزیابی شامل طول ریشه، طول ساقه و وزن تر و خشک ریشه و ساقه بود. همچنین، صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی از جمله میزان مالون دی آلدئید، نشت الکترولیت، آنتی اکسیدانت های آنزیمی مانند کاتالاز و پراکسیداز و آنتی اکسیدانت های غیر آنزیمی مانند پرولین، محتوای فنل و فلاونوئید کل و نیز قدرت مهار رادیکال های آزاد DPPH مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد، تنش شوری باعث کاهش معنی دار صفات طول ریشه و ساقه، وزن تر و خشک ریشه و وزن تر و خشک ساقه در گیاه آویشن شد. همچنین تنش اکسیداتیو ناشی از شوری باعث افزایش فعالعیت آنزیم های آنتی اکسیدانتی (کاتالاز و پراکسیداز) و محتوای فنول و فلاونوئید کل گردید. از سوی دیگر، تیمار قارچ T. harzianum و باکتری R. lantis اثرات منفی ناشی از افزایش غلظت شوری را با بهبود صفات اندازه گیری شده، از جمله افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانتی، کاهش پراکسیداسیون لیپیدی غشا (MDA)، و افزایش متابولیت های ثانویه کاهش داده و با کاهش آسیب سلول، باعث افزایش رشد رویشی گیاه شد. در اکثر موارد، تاثیر کاربرد همزمان قارچ و باکتری روی صفات مورد مطالعه بیش از استفاده انفرادی از این میکروارگانیسم های همزیست بوده است.

    کلید واژگان: ازتوباکتر, آویشن, تنش شوری, قارچ همزیست, گیاه دارویی
    Sayedeh Zahra Mousavi Gheidari, Raheleh Khademian, Sudabeh Mafakheri *

    To examine the role of symbiotic microorganisms in mitigating or reducing the negative effects of salinity stress on garden thyme, a greenhouse experiment was conducted in a factorial design with three replications at the International Imam Khomeini University. In this study, the effects of coexistence of Trichoderma harzianum fungus, Rhizobium lantis bacteria, and a mixture of fungus and bacteria at three salinity levels (0, 50, and 100 mM) on morphophysiological and biochemical traits of garden thyme were evaluated. Morphological traits assessed included root length, stem length, and wet and dry weights of roots and stems. Additionally, physiological and biochemical traits such as malondialdehyde content, electrolyte leakage, enzymatic antioxidants such as catalase and peroxidase, non-enzymatic antioxidants such as proline, total phenol and flavonoid content, as well as DPPH free radical scavenging activity, were evaluated. The results showed that salinity stress significantly reduced root and stem length, wet and dry weights of roots and stems in garden thyme. Furthermore, oxidative stress induced by salinity increased the activity of antioxidant enzymes (catalase and peroxidase) and total phenol and flavonoid content. On the other hand, treatment with T. harzianum fungus and R. lantis bacteria alleviated the negative effects of increased salinity concentration by improving the measured traits, including increased activity of antioxidant enzymes, decreased lipid peroxidation (MDA), and reduction in secondary metabolites, thereby reducing cell damage and promoting plant growth. In most cases, the simultaneous application of fungus and bacteria had a greater effect on the studied traits compared to the individual use of these symbiotic microorganisms.

    Keywords: Azotobacter, Medicinal Plant, Salinity Stress, Symbiotic Fungus, Thyme
  • سودابه مفاخری*، بهور اصغری
    کمبود آب یکی از اساسی ترین مشکلات سیستم های کشاورزی در سراسر جهان است که بر عملکرد و کیفیت محصول تاثیر می گذارد. استفاده از ترکیباتی مانند اسید سالیسیلیک می تواند مقاومت گیاه را در برابر تنش های محیطی بهبود بخشد. آزمایش حاضر به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف آبیاری و کاربرد اسید سالیسیلیک بر صفات کمی و کیفی ریحان مقدس (Ocimm sanctum) ، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل تنش خشکی در سه سطح (100، 70 و 50 درصد ظرفیت زراعی) و محلول پاشی با اسید سالیسیلیک در سه سطح (0، 75/0 و 5/1 میلی مولار) بود. نتایج نشان داد که کمبود آب سبب کاهش معنی دار شاخص های رشدی گیاه، محتوای نسبی آب برگ و مقدار رنگدانه های فتوسنتزی گردید، در حالی که محلول پاشی با اسید سالیسیلیک باعث افزایش پارامترهای مذکور شد. تنش خشکی و محلول پاشی با اسید سالیسیلیک، باعث افزایش محتوای پرولین، محتوای تام ترکیبات فنولی و فلاونوییدی، و مهار رادیکالهای آزاد DPPH شد. علاوه بر این، درصد اسانس تحت تنش خشکی افزایش یافت. همچنین، در گیاهانی که با اسید سالیسیلیک محلول پاشی شده بودند ، درصد اسانس افزایش معنی داری را نسبت به تیمار شاهد نشان داد. با کاهش آب آبیاری، از درصد اوژنول اسانس کاسته شد، اما محلول پاشی با غلظت بالای اسید سالیسیلیک سبب افزایش این ترکیب گردید. تیمارهای آزمایشی بر درصد 1و 8-سینیول و استراگول نیز تاثیر داشتند. بنابراین، استفاده از مقدار مناسب اسید سالیسیلیک را می توان به عنوان یک راهکار عملی و ساده برای افزایش کیفیت و کمیت پیکر رویشی ریحان مقدس، در مناطق خشک و نیمه خشک در نظر گرفت.
    کلید واژگان: اسانس, تنش خشکی, گیاه دارویی, هورمون گیاهی
    Sudabeh Mafakheri *, Behvar Asghari
    Water deficit is one of the most fundamental problems of agricultural systems throughout the world, which influences both yield and quality of the products. Applying compounds such as salicylic acid (SA) can improve plant resistance against environmental stresses. The present study was conducted to evaluate the impact of drought stress and SA application on quantitative and qualitative traits of holy basil (Ocimum sanctum), based on a factorial experiment in the form of a completely randomized design in three replications. The experimental treatments included drought stress at three levels (100, 70, and 50% FC) and foliar application of salicylic acid at three levels (0, 0.75, and 1.5 mM). Obtained results showed that water deficit caused a decrease in plant growth factors, RWC, and the amount of photosynthetic pigments, while foliar application of salicylic acid increased the above-mentioned parameters. Drought stress and foliar application of salicylic acid increased proline content, total content of phenolic compounds, flavonoid compounds and DPPH free radicals inhibition. In addition, the percentage of essential oils increased under drought stress. Also, plants that were sprayed with salicylic acid, showed a significant increase in essential oil percentage compared to the control. By reducing irrigation water, the percentage of eugenol in essential oil was decreased, but foliar spraying with a high concentration of salicylic acid increased the percentage of this compound. The experimental treatments also had a significant effect on the percentage of 1, 8-cineole and estragole compounds. Therefore, the application of a proper amount of SA can be considered a practical and simple strategy for increasing the quality and quantity of holy basil in arid and semi-arid areas.
    Keywords: Drought stress, Essential oil, Medicinal plant, Phytohormone
  • بهور اصغری*، سودابه مفاخری، محمدمهدی ضرابی
    سابقه و هدف

    چای ترش با نام علمی Hibiscus sabdariffa L. گیاهی است که در بسیاری از مناطق دنیا کاشته می شود. چای ترش به عنوان یک گیاه دارویی در طب سنتی نقاط مختلف دنیا برای کنترل و درمان بیماری ها و مشکلات جسمی استفاده شده است. این اثرهای درمانی به وجود مواد موثره ای مانند کارتنوییدها، اسیدهای چرب و ترکیبات فنولی مانند فنولیک اسیدها و فلاونوییدها مرتبط می باشد. یکی از مرسوم ترین روش ها برای تحریک کردن گیاهان مختلف برای تولید مواد موثره بیشتر، قرار دادن آنها در معرض یکی از انواع تنش ها، مانند خشکی یا شوری، به همراه استفاده از محرک های رشد گیاهیست. در این مطالعه تاثیر سالیسیلیک اسید بر میزان محتوای فیتوشیمیایی و انواع خواص بیولوژیکی گیاه چای ترش در شرایط کم آبی، بررسی شد.

    مواد و روش ها

    این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی، شامل دور آبیاری در سه سطح 3 روز (D1)، 5 روز (D2) و 7 روز (D3) و محلول پاشی با سالیسیلیک اسید در سه سطح (صفر (SA0)، 0.75(SA1) و 1.5 (SA2) میلی مولار، در 3 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) انجام شد. بذرهای مورد نیاز برای کشت، از شرکت پاکان بذر اصفهان تهیه شد. اعمال تنش خشکی با آبیاری در فواصل زمانی 3، 5 و 7 روز در مرحله 4 برگی گیاهان شروع شد و محلول پاشی گیاهان با سالیسیلیک اسید در مرحله شش برگی و 3 روز قبل از شروع تیمارهای آبیاری انجام گردید. برای تعیین سطح پایداری و پراکسیداسیون لیپیدی غشاء، به ترتیب اندازه گیری مقدار نشت الکترولیت و سطح مالون دی آلدیید انجام شد. همچنین اندازه گیری مقدار پرولین و فعالیت سه آنزیم آنتی اکسیدانی پراکسیداز، کاتالاز و آسکوربیت پراکسیداز نیز در نمونه های مختلف انجام شد. همچنین مقدار تام ترکیبات فنولی، فلاونوییدی و آنتوسیانینی به عنوان اصلی ترین متابولیت های ثانویه گیاه چای ترش نیز اندازه گیری شد. به عنوان خاصیت بیولوژیکی و دارویی نیز خاصیت مهارکنندگی رادیکال های آزاد DPPH و آنزیم آلفا-گلوکوزیداز ارزیابی گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های بدست آمده از نرم افزار آماری SAS نسخه 9.4 استفاده شد. مقایسه میانگین های بدست آمده به وسیله روش آزمون چند دامنه ای دانکن و در سطح 5% انجام گردید.

    نتایج

    نتایج نشان داد که هر دو پارامتر میزان نشت الکترولیت و مقدار مالون دی آلدیید با افزایش سطح خشکی اعمالی بر روی گیاه چای ترش، به شکل معنی داری افزایش یافت و اعمال تیمار سالیسیلیک اسید به طور کلی منجر به کاهش سطح هر دو شاخص شد. همچنین بیشترین مقدار پرولین در گیاهان رشد کرده تحت تیمارهای بالاترین سطح خشکی و محلول پاشی سالیسیلیک اسید بود. فعالیت هر سه آنزیم آنتی اکسیدان با شدت گرفتن سطح خشکی اعمال شده و بالا رفتن غلظت محلول های سالیسیلیک اسید افزایش یافت. همچنین بالاترین مقدار محتوای فنولی و آنتوسیانینی چای ترش، در نمونه های اسپری شده با محلول 1.5 میلی مولار سالسیلیک اسید مشاهده شد. براساس روند تغییرات ایجاد شده در مقدار آنتوسیانین گیاه چای ترش می توان دید که افزایش شدت سطح کم آبی اعمالی نیز باعث بیشتر شدن مقدار این ترکیب در گیاه می گردد. بالاترین قدرت ضدرادیکالی DPPH در نمونه های چای ترش رشد کرده تحت بالاترین شدت خشکی و غلیظ ترین سالیسیلیک اسید (61.93%) مشاهده شد. در تمامی رژیم های آبیاری نیز بالاترین قدرت آنتی اکسیدانی در نمونه های تیمار شده با غلیظ ترین محلول سالیسیلیک اسید دیده شد. براساس نتایج بدست آمده بالاترین قدرت مهار آنزیم آلفا-گلوکوزیداز با 69.2% و 67.7% به نمونه های گیاهی رشد کرده در بالاترین سطح خشکی اعمالی که به ترتیب محلول های 1.5 و 0.75 میلی مولار سالیسیلیک اسید بر روی آنها اسپری شده است، مربوط می باشد.

    نتیجه گیری

    نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که استفاده از سالیسیلیک اسید به عنوان یک تنظیم کننده رشد می تواند با تاثیر بر محتوای متابولیتی به ویژه متابولیت های ثانویه مانند ترکیبات فنولی و فلاونوییدی و آنتوسیانینی و بالا بردن پارامترهای دفاعی مانند فعال کردن آنزیم های آنتی اکسیدانی و افزایش مقدار ترکیبات اسمولیتی مانند پرولین، به گیاه چای ترش کمک می کند که مقاومت بیشتری در برابر تنش خشکی داشته باشد و اثرهای منفی این نوع تنش را بر روی این گیاه تقلیل دهد.

    کلید واژگان: تنش کم آبی, سالیسیلیک اسید, آنزیم های آنتی اکسیدان, متابولیت های ثانویه
    B. Asghari *, S. Mafakheri, M. M. Zarrabi
    Background and Objectives

    Hibiscus sabdariffa L., commonly known as Roselle, is a plant cultivated in many regions of the world regions. Roselle has been used as a medicinal herb in traditional medicine for controlling and treating different diseases and physical ailments. These therapeutic effects are attributed to active compounds such as carotenoids, fatty acids, and phenolic compounds, including phenolic acids and flavonoids. One common method to stimulate plants for increased production of active compounds is subjecting them to various types of stresses, such as drought or salinity, along with plant growth regulators. This study investigated salicylic acid's effect on the phytochemical content and various biological properties of Roselle plants under water scarcity conditions.

    Methodology

    The experiment was conducted as a factorial experiment in a completely randomized design, including irrigation intervals at three levels: three days (D1), five days (D2), and seven days (D3), and foliar application of salicylic acid at three levels: 0 (SA0), 0.75 mM (SA1), and 1.25 mM (SA2), with three replicates in a research greenhouse at the International Imam Khomeini University. The required seeds for cultivation were obtained from Pakanbazr Company in Isfahan. The imposition of drought stress through irrigation intervals of 3, 5, and 7 days started at the 4-leaf stage of the plants, and the plant spraying with salicylic acid was performed at the 6-leaf stage, three days before the start of irrigation treatments. The measurement of electrolyte leakage and malondialdehyde content was carried out to determine membrane stability and lipid peroxidation level. Additionally, the measurement of proline content and the activity of three antioxidant enzymes, including peroxidase, catalase, and ascorbate peroxidase, was performed in different samples. Furthermore, the total phenolic, flavonoid, and anthocyanin contents, as the main secondary metabolites of Roselle plants, were measured. The biological and medicinal properties, including the free radical scavenging activity (DPPH) and α-glucosidase inhibitory activity, were also evaluated. The obtained data were analyzed using SAS statistical software version 9.4. Mean comparisons were conducted using Duncan's multiple range test at a significance level of 5%.

    Results

    The results showed both electrolyte leakage and malondialdehyde content increased significantly with increasing levels of applied drought stress on Roselle plants. However, overall, applying salicylic acid treatments led to a decrease in both indicators. The measurement of proline content in Roselle samples showed that the highest amount of proline was observed in plants subjected to the highest drought stress and treated with the 1.5 mM salicylic acid solution. The activity of all three antioxidant enzymes increased with the intensity of the applied drought stress and the concentration of salicylic acid solutions. Roselle's highest levels of phenolic and anthocyanin content were observed in samples sprayed with 1.5 mM salicylic acid solution. The change in anthocyanin content of Roselle plants also demonstrated that increasing the severity of water scarcity resulted in higher levels of this compound. The highest DPPH free radical scavenging activity was observed in Roselle samples grown under the highest drought severity and sprayed with the highest concentration of salicylic acid (61.93%). The highest antioxidant activity was also observed in samples treated with the highest concentration of salicylic acid solution in all irrigation regimes. The highest α-glucosidase inhibitory activity (69.2% and 67.7%) was associated with Roselle samples grown under the highest applied drought severity, sprayed with 1.5 mM and 0.75 mM salicylic acid solutions, respectively.

    Conclusion

    It can be concluded that the use of salicylic acid as a growth regulator can contribute to the enhancement of phytochemical content, especially secondary metabolites such as phenolic and flavonoid compounds, anthocyanins, and the elevation of defensive parameters such as the activation of antioxidant enzymes, as well as an increase in osmolyte content like proline in Roselle plants. These effects assist the plants in exhibiting greater resistance to drought stress and mitigating the negative impacts of this type of stress on the plant.

    Keywords: Water shortage stress, salicylic acid, Antioxidant enzymes, Secondary metabolites
  • محمدمهدی ضرابی*، سودابه مفاخری، محیا احمدیان، ندا زرکش
    زمینه و هدف

    آموزش محیط زیست بنیادی ترین شیوه در حفاظت از محیط زیست بوده که هدف از آن یافتن مناسبترین و بهترین نظام و شیوه ارایه مطالب و اجرای ساختاری است که زمینه ساز ارتقاء آگاهی های محیط زیستی در سطح جامعه می باشد. در پژوهش حاضر، تاثیر آموزش در ارتقاء آگاهی دانش آموزان درباره اهمیت مسایل محیط زیستی بررسی شده است.

    روش بررسی

    تحقیق حاضر از نوع کاربردی و به روش توصیفی، همبستگی، ارتباطی می باشد و شیوه اجرای آن به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه و تجزیه و تحلیل داده به وسیله نرم افزار SPSS صورت می گیرد. جهت بررسی، تعداد 150 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان دانش آموزان مقطع پیش از یازده شهر کرج و 150 نفر از دانش آموزان مقطع یازده جمع آوری شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن به این شرح است: دانش آموزان مقطع یازده که کتاب انسان و محیط زیست را جز دروس خود داشته اند، آگاهی آنان نسبت به محیط زیست افزایش یافته است.

    بحث و نتیجه گیری

    هر چه سطح تحصیلات پدر دانش آموزان بیشتر بوده است، آگاهی دانش آموزان نسبت به محیط زیست افزایش پیدا کرده است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی بین دو متغیر تحصیلات مادر دانش آموزان و میزان آگاهی دانش آموزان نسبت به محیط زیست حاکی از آن است که بین دو متغیر مذکور در سطح 5% خطا رابطه معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر هر چه سطح تحصیلات مادر دانش آموزان بیشتر بوده است، آگاهی دانش آموزان نیز نسبت به محیط زیست بیشتر می باشد.

    کلید واژگان: آموزش محیط زیست, آگاهی محیط زیستی, اهمیت محیط زیستی, انسان و محیط زیست
    MohammadMehdi Zarrabi *, Soodabeh Mafkheri, Mahya Ahmadian, Neda Zarkesh
    Background and Objective

    Environmental education is the most basic method in protecting the environment, the purpose of which is to find the most appropriate and best system and method of presenting materials and implementing a structure that is the basis for improving environmental awareness at the community level. In the current research, the effect of education in improving students' awareness about the importance of environmental issues has been investigated.

    Material and Methodology

    The current research is applied in a descriptive, correlational and relational manner and its implementation method is carried out in the field using a questionnaire and data analysis using SPSS software. For the purpose of investigation, 150 questionnaires were collected by random cluster sampling among the students of the pre-eleventh grade in Karaj city and 150 of the eleventh grade students.

    Findings

    The results of the Spearman correlation coefficient are as follows: Students of the 11th grade who have had a human and Environmental book as part of their courses, their awareness about the environment has increased.

    Discussion and Conclusions

    Also, the higher the education level of the students' fathers, the more the students' awareness of the environment has increased. The results of the correlation coefficient between two variables of mother's education and students' awareness about the environment indicate that there is a significant relationship between the two variables at the 5% error rate. In other words, the higher the level of mother's education, the more students' awareness is about the environment.

    Keywords: Environmental education, Environmental awareness, Environmental Importance, human, environment
  • پروانه یاری، رقیه امینیان*، امیرحسین کشتکار، هدایت باقری، سودابه مفاخری
    گیاه شنگ علاوه بر مصرف خوراکی به دلیل داشتن بسیاری از ترکیب های مفید دارای خواص دارویی متعدد می باشد. یکی از این ترکیب های شناسایی شده اینولین می باشد که در ریشه این گیاه وجود دارد. برای بررسی تاثیر تنش کم آبی و اثر رایزوباکتری تقویت کننده رشد (Bacillus subtilis) بر میزان اینولین و صفات مورفولوژیک ریشه در برخی ژنوتیپ های گیاه شنگ (Tragopogon spp.)، آزمایشی به صورت فاکتوریل با سه عامل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا در سال 1399 انجام شد. عامل اول، آبیاری در دو سطح بدون تنش (100% ظرفیت زراعی) و تنش کم آبیاری (50% ظرفیت زراعی)، عامل دوم، ژنوتیپ در 15 سطح (ژنوتیپ های مختلف شنگ) و عامل سوم، رایزو باکتری تقویت کننده رشد در دو سطح تلقیح با باکتری B. subtilis و عدم تلقیح با باکتری در نظر گرفته شد. صفات طول، سطح، حجم، قطر، وزن و میزان اینولین در ریشه های گیاه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که اثر برهمکنش آبیاری، ژنوتیپ و باکتری بر تمام صفات مورد بررسی معنی دار شد. تنش کم آبی در بیشتر ژنوتیپ ها باعث افزایش طول، سطح و حجم ریشه شد ولی وزن ریشه و میزان اینولین در اثر تنش کم آبیاری کاهش یافت. اثر تلقیح با باکتری در ژنوتیپ ها متفاوت بود. ژنوتیپ ایرانی شماره 11 (کبودر آهنگ) بیشترین میزان اینولین را در سطوح مختلف تنش و B. subtilis به خود اختصاص داد و پس از آن ژنوتیپ ایتالیایی شماره 4 در شرایط بدون تنش در هر دو سطح باکتری بیشترین مقدار را داشت. به طور کلی، تنش باعث کاهش میزان اینولین در ریشه گیاه شد، ولی اثر تلقیح با B. subtilis به نوع ژنوتیپ بستگی داشت.
    کلید واژگان: تنش کم آبیاری, شنگ (Tragopogon spp.), رایزوباکتری های تقویت کننده رشد گیاه, اینولین
    P. Yari, R. Aminian *, A.H. Keshtkar, H. Bagheri, S. Mafakheri
    Tragopogon spp. has many medicinal properties in addition to its edible consumption due to its many useful compounds. One of these identified compounds is inulin, which is present in the roots of this plant. To investigate the effects of low irrigation stress and growth-promoting rhizobacteria (Bacillus subtilis) on inulin content and root morphological traits in some genotypes of Tragopogon spp., a factorial experiment with three factors in a completely randomized design with three replications was conducted in the research greenhouse of Bu Ali Sina University in 2020. The factors included irrigation at two levels of without stress (100% of field capacity) and low irrigation stress (50% of field capacity) as the first factor, genotype at 15 levels (different genotypes of Tragopogon spp) as the second factor, and plant growth-enhancing rhizobacteria (PGPR) at two levels of inoculation with B. subtilis and without inoculation as the third factor. Length, area, volume, diameter, weight, and inulin content of the plant roots were measured. The results showed that the irrigation × genotype × bacteria interaction effect was significant on all studied traits. Low irrigation stress increased length, area, and volume of the plant roots in most genotypes, but decreased root weight and inulin content. Inoculation with B. subtilis affected genotypes differently. Iranian genotype No. 11 (Kaboudar Ahang) had the highest inulin content at different stress and B. subtilis levels, followed by Italian genotype No. 4 at both B. subtilis levels under non-stress conditions. Overall, stress reduced inulin content of the plant roots, but the effect of inoculation with B. subtilis depended on the genotype.
    Keywords: low irrigation stress, Tragopogon spp, Plant growth-promoting rhizobacteria, Inulin
  • عبدالامیر حاتمی، رقیه امینیان، سودابه مفاخری*، مرتضی سلیمانی اقدم

    به منظور مطالعه اثر گاما آمینو بوتیریک اسید (گابا) بر کاهش اثرات ناشی از تنش شوری و بهبود ویژگی های کمی و کیفی گیاه کینوا رقم تی تی کاکا، آزمایشی به صورت فاکتوریل 2 عاملی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین در سال 1397 اجرا شد. عوامل این آزمایش شامل شوری آب آبیاری در سه سطح (صفر، 8 و 16 دسی زیمنس بر متر کلرید سدیم) و گابا در پنج سطح (صفر، 5/2، 5، 5/7 و 10 میلی مولار) بود. نتایج نشان داد که شوری اثر کاهنده و معنی داری بر شاخص های رشد و نموی کینوا داشت. اثر متقابل شوری و گابا برای همه صفات به جز آب نسبی از دست رفته، شاخص سبزینگی، ارتفاع بوته و تعداد سنبله در بوته معنی دار بود. در شوری 16 دسی زیمنس بر متر، برترین تیمار گابا منجر به افزایش محتوای نسبی آب برگ (10 درصد)، شاخص پایداری غشا (29 درصد)، قطر ساقه (11 درصد)، وزن هزار دانه (37 درصد)، عملکرد دانه (36 درصد)، وزن خشک گیاه (70 درصد)، مقدار پتاسیم (58 درصد) ، نسبت پتاسیم به سدیم (168درصد) و کاهش مقدار سدیم (117 درصد) نسبت به شرایط عدم استفاده از گابا شد. بیشترین شاخص سبزینگی برگ به مقدار 88/39 واحد SPAD، بالاترین ارتفاع بوته (15/55 سانتی متر) و بیشترین تعداد سنبله در بوته (03/15 عدد) در گیاهان تیمار شده با 10 میلی مولار گابا حاصل گردید.

    کلید واژگان: شاخص سبزینگی, شاخص برداشت, عملکرد, گابا
    Abdol-Amir Hatami, Roghaye Aminian, Sudabeh Mafakheri *, Morteza Soleimani Aghdam
    Background and objective

    Salinity and accumulation of salts in the soil are one of the most important non-biological stresses that limiting agricultural production in arid and semi-arid regions of Iran. to minimize the effects of stress we can use the foliar application of gamma-aminobutyric acid (GABA). Therefore, due to the adverse effects of salinity stress on the growth and yield of many plants, including quinoa, it is necessary to use methods to increase plant resistance to improve growth, production, and crop yield. Therefore, the present study was conducted to study the effect of gamma-aminobutyric acid on reducing the effects of salinity stress and improving the quantitative and qualitative characteristics of quinoa

    Material and methods

    Two-factor factorial experiment in a randomized complete block design with three replications, was conducted during 2018-2019 in the research greenhouse of Imam Khomeini International University in Qazvin, Iran. The experimental factors included salinity of irrigation water at three levels (0, 8 and 16 dS / m sodium chloride) and GABA at five levels (0, 2.5, 5, 7.5 and 10 mM). Quinoa seeds were obtained from the Seed and Plant Breeding Research Institute. After seedling establishment in the four-leaf stage, salinity was applied by adding sodium chloride to irrigation water. Some morphological and physiological traits such as main stem diameter, number of spikes per plant, grain yield, 1000-seed weight, harvest index; SPAD, leaf relative water content, leaf water loss and membrane stability percentage were also measured.

    Results

    The results showed that salinity had a reducing and significant effect on plant growth and development indices. Application of gamma-amino butyric acid improved the traits of SPAD, plant height, stem length, number of spikes, and harvest index. Therefore, foliar application of GABA under salinity stress conditions is recommended as a compatible osmolyte that reduces salinity damage in quinoa. The salinity × GABA interaction was significant for all traits except relative water loss, SPAD index, plant height and number of spikes per plant. At salinity of 16 dS / m, the best GABA treatment increased the leaf relative water content (10%), membrane stability index (29%), stem diameter (11%), 1000-seed weight (37%), grain yield (36 %), plant dry weight (70%), potassium content (58%), potassium to sodium ratio (168%) and decrease in sodium content (117%) compared to non-use of GABA conditions. The maximum leaf SPAD index (39.88), the highest plant height (55.15 cm), and the highest number of spikes per plant (15.03) were obtained in plants treated with 10 mM GABA.

    Conclusion

    Quinoa is a plant with very high nutritional value that can be an important part of our diet shortly. The results of this study showed that although this plant has a high resistance to salinity, but increasing the salinity of irrigation water caused a significant reduction in its growth and development, on the other hand, the use of GABA as a natural factor that improves plant resistance to biotic and abiotic stresses, was able to greatly compensate for the damage caused by saline water and significantly increase the resistance of quinoa to salinity.

    Keywords: GABA, Harvest index, SPAD index, Yield
  • سودابه مفاخری*، رحمان حلاج، بهور اصغری

    بادرشبی، با نام علمی Dracocephalum moldavica L. یک گیاه دارویی و  معطر علفی و یک ساله از خانواده نعناعیان (Lamiaceae) است. در این تحقیق، روغن و عصاره های آبی و اتانولی بذر بادرشبی (Dracocephalum moldavica L.) تهیه شد و صفاتی مانند کمیت و کیفیت اسیدهای چرب، میزان فیتوسترول ها، مقدار ترکیب های فنلی و فلاونوییدی و درصد مهار رادیکال های آزاد DPPH اندازه گیری و مقایسه شدند. روغن بذر به روش پرس سرد استخراج شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار پالمتیک اسید و استیاریک اسید (به ترتیب 9.4% و 3.55%) در عصاره اتانولی وجود داشت. این در حالیست که بالاترین درصد اولییک اسید (9.7%)، لینولییک اسید (19.53%) و آلفا-لینولنیک اسید (59.01%) از روغن حاصل از پرس سرد، استخراج شد. بالاترین مقدار فیتوسترول کل (833.86 میلی گرم بر 100 گرم وزن خشک) از بذرهایی که با اتانول عصاره گیری شده بودند بدست آمد. عصاره اتانولی حاوی بیشترین مقدار گاما-توکوفرول (38.72 میلی گرم بر 100 گرم وزن خشک) و توکوفرول کل (39.21 میلی گرم بر 100 گرم وزن خشک) بود. بیشترین محتوای تام فنلی (17.4 میلی گرم معادل اسید گالیک بر گرم خشک نمونه) و فلاونوییدی (112.12 میلی گرم معادل کویرستین بر گرم خشک نمونه) در عصاره اتانولی بذر بادرشبی و کمترین مقدار آنها (نزدیک به صفر) در روغن دیده شد. بالاترین درصد مهار رادیکال های آزاد DPPH نیز در عصاره اتانولی دیده شد. به طورکلی، اتانول به عنوان بهترین حلال برای استخراج عصاره بذر بادرشبی جهت حفظ بیشتر صفات کیفی پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: اتانول, امگا 3, پرس سرد, توکوفرول
    S. Mafakheri *, R. Hallaj, B. Asghari

    Dragonhead with the scientific name of Dracocephalum moldavica L., is an annual medicinal and aromatic herbaceous plant from Lamiaceae family. In this research, D. moldavica seed oil, aqueous, and ethanol extracts were prepared and quantity and quality of fatty acids, phytosterols amount, phenolic and flavonoid compounds contents, and DPPH radicals scavenging activity were measured. The seed oil was extracted by cold press method. The results showed that the highest amount of palmitic and stearic acids (9.4 and 3.55%, respectively) was obtained in the ethanol extract. While, the highest amount of oleic (9.7%), linoleic (19.53%), and α-linolenic (59.01%) acids were found in the oil. The ethanol extract exhibited the highest amount of total phytosterol (833.86 mg.100 g-1 DW), γ-tocopherol (38.72 mg.100 g-1 DW), and total tocopherol (39.21 mg.100 g-1 DW). The highest total phenolic (17.4 mg GAE.g-1 DW) and flavonoid (112.12 mg QE.g-1 DW) contents were found in the ethanol extract of seeds and lowest of them (near to zero) was found in the seed oil. Also, the ethanol extract showed the highest DPPH radicals scavenging activity. Overall, ethanol is recommended as the best solvent for extracting dragonhead seed extract to maintain more qualitative properties.

    Keywords: Ethanol, omega 3, Cold press, Tocopherol
  • بهور اصغری*، سودابه مفاخری، مجید قربانی نهوجی
    گونه های مختلف جنس مریم گلی (Salvia)، گیاهانی هستند که از اسانس ها و عصاره های آنها در صنایع مختلف دارویی، غذایی و آرایشی به شکل گسترده ای استفاده می شود. Salvia hypoleuca Benth. یک گونه بومی این جنس در ایران است که اندام هوایی آن در مرحله گلدهی در تابستان 1399 از اطراف شهرستان الموت استان قزوین جمع آوری شد. در مطالعه حاضر محتوای فنل کل، فلاونویید، ساپونین و تانن، چهار عصاره هگزانی، اتیل استاتی، متانولی و آبی که با استفاده از روش ماسراسیون تهیه شده بودند، مورد بررسی قرار گرفته است. خواص آنتی اکسیدانتی این عصاره ها نیز با استفاده از روش های DPPH، ABTS، فسفومولیبدنیوم و کیلیت کنندگی آهن و قدرت مهارکنندگی آنزیم های آلفا-آمیلاز، آلفا-گلوکوزیداز و تیروزیناز با استفاده از روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. بر اساس نتایج به دست آمده عصاره اتیل استاتی به ترتیب با مقادیر 07/87 و 84/163 میلی گرم معادل گالیک اسید و ساپونین کوییلاجا بر گرم عصاره دارای بالاترین مقدار محتوای فنلی و ساپونینی بود. عصاره آبی این گیاه نیز با دارا بودن به ترتیب 97/33 و 34/5 میلی گرم معادل کویرستین و کتچین برگرم عصاره دارای بالاترین محتوای فلاونوییدی و تاننی متراکم بود. عصاره اتیل استاتی بالاترین قدرت به دام اندازی رادیکال های آزاد ABTS، فعالیت آنتی اکسیدانتی تام، قدرت کلیت کنندگی یون فروس و قدرت بازدارندگی فعالیت آنزیم های آلفا-آمیلاز، آلفا-گلوکوزیداز و تیروزیناز را از خود نشان داد. پتانسیل بالای عصاره اتیل استاتی در خواص بیولوژیکی نظیر آنتی اکسیدانتی و ضدرادیکالی، می تواند به محتوای بالای متابولیتی آن به ویژه، ترکیبات فنولی و ساپونینی مربوط باشد. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که این گیاه منبعی غنی از متابولیت های ثانویه فعال است که بهترین حلال استخراجی برای این ترکیبات اتیل استات می باشد. نتایج این تحقیق پتانسیل احتمالی گیاه S. hypoleuca را برای استفاده های دارویی، به ویژه برای مقابله با دیابت و بیماری های پوستی تایید کرد.
    کلید واژگان: مریم گلی, عصاره, محتوای متابولیتی, مهار آنزیمی
    Behvar Asghari *, Sudabeh Mafakheri, Majid Ghorbani Nohooji
    Various species of Salvia has been used in the pharmaceutical, food and cosmetic industries.In this study, aerial parts of Salvia hypoleuca L. which is an endemic plant to Iran were collected during the flowering stage in the summer of 2020 from Alamut city of Qazvin province. In the present study, the total content of phenolic, flavonoid, saponin and tannins, four hexane, ethyl acetate, methanolic and aqueous extracts prepared by maceration method were investigated. The antioxidant properties of these extracts were measured by DPPH, ABTS, phosphomolybdenum and iron chelating methods. In addition, α-amylase, α-glucosidase and tyrosinase enzyme inhibitory effects of the plant were measured by spectrophotometry. Based on the results, ethyl acetate extract of the plant had the highest phenolic and saponin content with values ​​of 87.07 mg gallic acid g-1 and 163.84 mg quillaja saponin g-1, respectively. The aqueous extract of the plant exhibited the highest amounts of flavonoids and condensed tannins content with 33.97 and 5.34 mg quercetin and catechin g-1 in the extract, respectively. Ethyl acetate extract indicated the highest ABTS radical scavenging, total antioxidant, ferrous ion chelating activities, as well as inhibitory effects of α-amylase, α-glucosidase and tyrosinase inhibition properties. The high potential of ethyl acetate extract in biological properties, like antioxidant and antiradical activities could be attributed to its high metabolite contents especially, phenolic and saponin compounds. Thus, it could be concluded that this plant is a rich source of functional secondary metabolites and ethyl acetate is the best extractant solvent. The results of this study confirmed the potential of Salvia hypoleuca for medicinal uses, especially for diabetes and skin diseases.
    Keywords: Antioxidant, Extract, Enzyme inhibition, Metabolite content, Salvia hypoleuca Benth
  • رقیه امینیان*، علی مهرآبادی آرانی، سودابه مفاخری

    به منظور بررسی تاثیر تراکم، کودهای زیستی و شیمیایی بر عملکرد کمی و کیفی کاسنی، آزمایشی به صورت کرت های دو بار خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه قمصر شهرستان کاشان، انجام شد. کود نیتروژن در سه سطح صفر، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص در کرت های اصلی، تراکم در سه سطح 6، 9 و 12 گیاه در مترمربع در کرت های فرعی و کود زیستی در سه سطح عدم تلقیح، تلقیح با میکوریزا و تلقیح با ازتوباکتر در کرت های فرعی فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که اثرات کود نیتروژن، تراکم و کود زیستی بر تعداد برگ، وزن تر و خشک، طول ریشه، میزان فلاونویید، نیتروژن، فسفر و پتاسیم گیاه معنی دار بودند. مصرف کود نیتروژن باعث افزایش تمام صفات شد. اثرکودهای زیستی نسبت به شاهد بدون کود بر صفات بررسی شده معنی دار و مثبت بود. تاثیر مثبت میکوریزا بر صفات فلاونویید، فسفر و پتاسیم بیشتر از ازتوباکتر بود. در بین اثرات متقابل دو گانه، تراکم در کود زیستی و تراکم در کود نیتروژن برای صفات تعداد برگ و طول ریشه معنی دار بودند. مقایسه میانگین اثر متقابل تراکم در کود زیستی نشان داد که بیشترین تعداد برگ در تراکم 6 بوته در مترمربع و تلقیح ازتو باکتر و بیشترین طول ریشه در تراکم 12 بوته در مترمربع و تلقیح ازتو باکتر بدست آمد. مقایسه میانگین اثر متقابل تراکم در کود نیتروژن نیز نشان داد که بیشترین تعداد برگ در تراکم 6 بوته در مترمربع و مصرف 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص و بیشترین طول ریشه در تراکم 12 بوته در مترمربع و مصرف 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص مشاهده شد. اثر متقابل کود نیتروژن، تراکم و کود زیستی فقط در صفت وزن تر معنی دار گردید. بیشترین وزن تر(8/1848 گرم در مترمربع) در تیمار 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن، تراکم 12 بوته در مترمربع و کاربرد ازتوباکتر حاصل گردید که افزایش 168 درصدی وزن تر نسبت به شرایط عدم مصرف نیتروژن و کود زیستی در تراکم شش بوته در مترمربع (با 5/688 گرم در مترمربع) را سبب شد.

    کلید واژگان: ازتو باکتر, عناصر پر مصرف, میکوریزا, نیتروژن, وزن بوته و ریشه
    Roghayeh Aminian *, Ali Mehrabadi Arani, Sudabeh Mafakheri
    Background and Objectives

    Medicinal plants have been one of the main natural resources of Iran from ancient times. Nutritional management has a significant impact on the quantity and quality of plants. The fastest way to supply nutrients for plant is the use of mineral fertilizers. In spite of significant and positive effect of chemical fertilizer on crops production, excessive use of them can reduce crop yield due to loss of soil biological activity, loss of soil physical properties, soil acidification, and soil nutrient imbalance. In addition, the use of chemical fertilizers can cause environmental pollutions. The use of organic manures as alternative sources of chemical fertilizer increased the yield of many plants and reduced the adverse effect of chemical fertilizers. Organic fertilizers also increased soil moisture, reduced soil pH and increased the electrical conductivity and the ability of absorbing soil nutrients. Therefore to study the effects of biological and chemical fertilizers on quantitative and qualitative yield of Cichorium intybus in different densities, this experiment was conducted.

    Materials and methods

    This experiment was conducted as split split plots in a randomized complete block design with three replications. The treatments comprised of nitrogen at three levels (0, 50, 100 kg/ha) as the main plot, density at three levels (6, 9 and 12 plants/m2) as sub plot and bio-fertilizer in three levels (non- inoculation, inoculation with Mycorrhiza and inoculation with Azotobacter) as sub-sub plot. Several quantitative and qualitative traits were measured including leaf number, root length, fresh and dry weight, flavonoid content, nitrogen, phosphorous and potassium.

    Results

    Analysis of variance showed the significant effects of treatments on leaves, fresh and dry weight, root length and the amount of plant flavonoids, nitrogen, phosphorus and potassium. Nitrogen consumption based on 100% fertilizer recommendations increased all traits, while the effects of density and bio-fertilizer were different on quantitative and qualitative traits. Seed inoculated with mycorrhiza showed a better result for flavonoid, phosphorus and potassium than seed inoculated with Azotobacter. Among the two-way interaction effects, the density × bio fertilizer and density × the nitrogen fertilizer were significant for plant leaf number and root length.  Mean comparison of density × bio fertilizer showed that the highest number of leaves per plant was obtained at density of 6 plant/m2 and Azotobacter inoculation and the highest root length was observed at density of 12 plant/m2 and Azotobacter inoculation. Mean comparison of density × the nitrogen fertilizer showed that the highest leaf number was observed at density of 6 plant. m-2 and 100 kg ha-1 nitrogen fertilizer and the highest root length was obtained at density of 12 plant m-2 and 100 kg ha-1 nitrogen fertilizer. The interaction effect of nitrogen fertilizer, density and bio-fertilizer was significant only for fresh weight. The maximum value of fresh weight (1848.8 g/m2) is related to the application of 100 kg/ha nitrogen fertilizer, the density of 12 plants/m2 and using Azotobacter. These conditions increased fresh weight to168 percent than conditions of lack of nitrogen and bio-fertilizers under the density of 6 plants/m2 (with 688.5 g/m2 fresh weight).

    Discussion

    The results showed that the application of biological fertilizer had a significant effect on improving quantitative and qualitative yield of Cichorium intybus. Furthermore, the combined application of biological fertilizer and chemical fertilizer (based on 100% fertilizer recommendations) in the density of 12 plant/m2 significantly increased root length and weight of the plant. Therefore, biological fertilizers through the improvement of soil structure, and along with chemical fertilizers, increase greatly the quantitative and qualitative yield of plants.

    Keywords: Azotobacter, Macro elements, Mycorrhiza, Nitrogen, Root, plant weight
  • شکوفه قیدرلویی، راحله خادمیان، سودابه مفاخری*
    به منظور بررسی تاثیر تلقیح مایکوریزا بر افزایش مقاومت گیاه دارویی شوید (Anethum graveolens L.) به تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) انجام شد. فاکتور اول اکوتیپ در دو سطح (اصفهان و ورامین) فاکتور دوم شوری در سه سطح (0، 5 و 10 دسی زیمنس بر متر) و فاکتور سوم قارچ مایکوریزا در سه سطح (0، 75 و 150 گرم قارچ) بود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تلقیح میکوریزایی کلیه صفات کمی مورد مطالعه را در تحقیق بهبود داد. به طوری که گیاهان تلقیح شده با میکوریزا در شرایط شوری، رشد بهتری نسبت به گیاهان تلقیح نشده داشتند. بیشترین وزن خشک، ارتفاع بوته، تعداد دانه در بوته، وزن هزاردانه از گیاهان اکوتیپ اصفهان، سطح شوری 5 دسی زیمنس و 150 گرم مایکوریزا حاصل گردید. یازده ترکیب در اسانس شوید شناسایی شد. بیشترین درصد لیمونن (7.5%) از گیاهان اکوتیپ ورامین، شوری 5 دسی زیمنس و 150 گرم مایکوریزا استخراج گردید. بیشترین درصد کاروون (36.31%) در گیاهان تیمار شده با 150 گرم مایکوریزا، شوری صفر و اکوتیپ اصفهان بدست آمد.
    کلید واژگان: تنش, کود زیستی, ماده موثره, مایکوریزا
    Sh. Gheidarlouei, R. Khademian, S. Mafakheri *
    To investigate the effect of mycorrhiza inoculation on increasing the resistance of medicinal plant dill (Anethum graveolens L.) to salinity stress, a factorial experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications at the research greenhouse of Imam Khomeini International University, Qazvin province, Iran. The first factor was ecotype at two levels (Isfahan and Varamin), the second factor was salinity at three levels (0, 5 and 10 dS/m), and the third factor was mycorrhiza at three levels (0, 75 and 150 g fungi). The results showed that mycorrhizal inoculation improved all the quantitative traits studied so that under salinity conditions, the plants inoculated with mycorrhiza showed better growth than non-inoculated plants. The highest dry weight, plant height, number of seeds plant-1, and 1000-seed weight were obtained in ecotype Isfahan, salinity level 5 dS/m and 150 g of mycorrhiza. Eleven compounds were identified in dill essential oil. The highest percentage of limonene (7.5%) was obtained from ecotype Varamin plants treated with 5 dS/m salinity and 150 g mycorrhiza. The highest percentage of carvone (86.3%) was obtained in ecotype Isfahan treated with 150 g mycorrhiza and non-salinity.
    Keywords: Stress, Biofertilizer, secondary metabolite, mycorrhiza
  • سودابه مفاخری*، رقیه امینیان

    شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.834.97.5.1662.1610 اگرچه استفاده از کودهای شیمیایی تولید محصول را افزایش می دهند، اما مصرف طولانی مدت آنها سبب فشردگی و کاهش حاصلخیزی خاک، افزایش آلودگی هوا و آب و همچنین افزایش انتشار گازهای گلخانه ای شده که در نهایت منجر به وارد آمدن آسیب جدی به سلامت انسان و محیط زیست می شوند. این پژوهش با هدف مطالعه و مقایسه تاثیر تغذیه با کود شیمیایی و کودهای زیستی بر کمیت و کیفیت گیاه دارویی گشنیز (Coriandrum sativum L.) در سال زراعی 96-97 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تیمار شامل: کاربرد عصاره جلبک دریایی، هیومیک اسید، کود شیمیایی ماکرو (NPK) و شاهد (بدون استفاده از کود) و 5 تکرار انجام شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی داری بر اغلب صفات مورد اندازه گیری داشتند، به طوری که بیشترین ارتفاع بوته، وزن خشک بوته، تعداد چتر در بوته، تعداد بذر در بوته، وزن هزاردانه، تعداد شاخه فرعی درجه اول، مقدار کلروفیل، مقدار کاروتنوئید برگ و درصد اسانس بذر از گیاهان تیمار شده با کود شیمیایی و عصاره جلبک بدست آمد. از سوی دیگر بالاترین وزن تر بوته از تیمار کاربرد کود شیمیایی حاصل گردید، اما بیشترین تعداد شاخه فرعی درجه دوم (9.08 عدد) و بالاترین درصد لینالول (61.32%) در اسانس، از گیاهانی حاصل شد که عصاره جلبک دریافت کرده بودند. نتایج حکایت از آن داشت که استفاده از عصاره جلبک در بسیاری از صفات کمی و کیفی توانست به خوبی جایگزین کاربرد کود شیمیایی گردد.

    کلید واژگان: عصاره جلبک, کود شیمیایی, گشنیز (Coriandrum sativum L, ), هیومیک اسید
    S. Mafakheri *, R. Aminian

    Though chemical fertilizers increase crop production, their long-term use causes soil compaction and decreased fertility, increased air and water pollution, as well as increased greenhouse gases emission, ultimately leading to serious damage to human health and the environment. A greenhouse experiment was conducted during 2018 to evaluate the effects of chemical and bio-fertilizers on the quality and quantity of Coriander (Coriandrum sativum L.) in a randomized complete block design with four treatments. The experimental treatments included chemical fertilizer (NPK), seaweed extract, humic acid, and control (without fertilizer) with five replications. The results showed that the treatments had a significant effect on most of the traits. The highest plant height, plant dry weight, number of umbels per plant, number of seeds per plant, 1000 seed weight, number of primary branches, chlorophyll content, leaf carotenoid content, and essential oil content were obtained in the plants treated with chemical fertilizer as well as seaweed extract. The highest plant fresh weight was obtained from chemical fertilizer treatment, and the highest number of secondary branches (9.08) and linalool percentage (61.32%) were obtained from the seaweed extract treatment. The results indicated that the seaweed extract could be a good replacement for chemical fertilizers in coriander.

    Keywords: Seaweed extract, chemical fertilizer, coriander (Coriandrum sativum L.), humic acid
  • سودابه مفاخری*، محمد مهدی ضرابی

    آزمایشی به منظور ارزیابی تاثیر کاربرد کودهای زیستی در کاهش مصرف کود شیمیایی اوره مطالعه گردید و اثر تیمارهای تغذیه ای بر کمیت و کیفیت محصول گیاه دارویی شوید بررسی شد. این آزمایش در سال زراعی 98-1397 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، واقع در شهر قزوین انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل 4 سویه باکتری محرک رشد (Azotobacter، Azospirillum،Pseudomonas stutzeri و Pseudomonas putida) بود که با نسبت مساوی با هم ترکیب شده و به عنوان کود زیستی به کار گرفته شد. کود زیستی تهیه شده در ترکیب با سطوح مختلف اوره (صفر، 25، 50 و 100 درصد مقدار توصیه شده اوره برای گیاه شوید) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که کود اوره به صورت جدا و ترکیب با کود زیستی ویژگی های رشد رویشی، مقدار محصول بذر (4/964 کیلوگرم در هکتار)، درصد اسانس (70/2 درصد) و مقدار کلروفیل برگ (74/1 میلی گرم در گرم وزن تر) را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. آنالیز اسانس حاصل از بذر شوید نشان داد که مهمترین ترکیبات اسانس کارون (23/56 درصد)، لیمونن (7/26 درصد) و آپیول (08/18 درصد) بود که به طور معنی داری تحت تاثیر کودهای زیستی و شیمیایی قرار گرفتند. استفاده از نصف مقدار توصیه شده کود اوره به همراه کود زیستی، علاوه بر افزایش مقدار محصول سبب بالا رفتن کیفیت شوید می گردد. در واقع به منظور کاهش مقدار کود شیمیایی، استفاده از کوددهی تلفیقی پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: اسانس, تغذیه, کود زیستی, لیمونن
    Sudabeh Mafakheri *, MohammadMahdi Zarrabi
    Introduction

    Dill (Anethum graveolens L.) commonly known as Shebet in Farsi is an annual, glabrous and aromatic herb belonging to the Apiaceae family. Dill is one of the first known multipurpose plants which have been used as a spice and medicine. Dill seeds used as a carminative, antispasmodic, sedative, lactagogue, diuretic, stimulant and to treat hemorrhoids, bronchial asthma, neuralgia, dysuria, genital, ulcers and dysmenorrhea. Using organic manures and Bio-Fertilizers such as nitrogen fixing bacteria and phosphate solubilizing bacteria has led to a decrease in the application of chemical fertilizers and has provided high quality agricultural products by using correct nutritional sources through organic manures and bio-fertilizers, yield and active substances of medicinal plants can be maximized. Therefore, the main objective of the present field experiment was to investigate the possibility of replacing urea fertilizer with bio-fertilizers in the production of Dill

    Material and methods

    Field experiment was conducted at Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran. The experiment consisting of 8 treatments was conducted as factorial based on Randomized Complete Block Design (RCBD) with three replications. The treatments included: The treatments consisted of four growthpromoting bacterial strains (Azotobacter, Azospirillum, Pseudomonas stutzeri and Pseudomonas putida) that were combined in equal proportions and used as bio fertilizer. Bio-fertilizers prepared separately or in combination with different levels of urea (100, 50 and 25% recommended amount of urea for Dill).

    Results and discussion

    The results showed that biological fertilizers, individually or in combination with nitrogen fertilizer, increased growth, seed production, essential oil content, essential oil composition and leaf chlorophyll content; compared to control. Essential oil analysis of coriander seeds showed that the most important compounds are Carvone, limonene and Apiol that were significantly affected by biological and chemical fertilizers. Using 50% of the recommended amount of urea fertilizer with bio fertilizer, increased the quality and quantity of Dill yield. In fact, the use of combined fertilizers is suggested to reduce the using of chemical fertilizer

    Keywords: Bio-fertilizer, Essential oil, Limonene, Nutrition
  • شیوا رضازاده روغنی، رقیه امینیان*، سودابه مفاخری، بهور اصغری

    به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی در کاهش اثر تنش کم آبیاری در شنبلیله، آزمایشی به صورت فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه ای اجرا شد. عامل اول آبیاری در دو سطح بدون تنش (آبیاری بر-اساس 100 درصد ظرفیت خاک) و تنش کم آبیاری (آبیاری بر اساس 40 درصد ظرفیت خاک) و عامل دوم کود زیستی در سه سطح بدون کود زیستی، استفاده از قارچ میکوریزا و استفاده از عصاره جلبک در نظر گرفته شدند. صفات مورد بررسی شامل میزان سبزینگی، میزان آب نسبی برگ، شاخص پایداری غشاء، وزن تر بوته، عملکرد دانه، تعداد و عرض روزنه های برگ، تعداد غلاف و تعداد دانه در غلاف بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر آبیاری برای تمام صفات مورد بررسی به جز تعداد روزنه معنی دار بود. همچنین اثر کود زیستی نیز برای تمام صفات و اثر متقابل آبیاری و کود زیستی برای اکثر صفات به جز میزان آب نسبی برگ معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه و وزن تر بوته به ترتیب به میزان 55/4 گرم در بوته و 06/18 گرم، در شرایط بدون تنش و با استفاده از کود میکوریزا حاصل شد. استفاده از کود میکوریزا در شرایط تنش سبب بهبود اکثر صفات در مقایسه با عدم استفاده از کود زیستی شد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که تعداد دانه در غلاف در شرایط تنش و بدون تنش بیشترین اثر را بر عملکرد دانه داشت درحالی که تعداد روزنه ها در شرایط بدون تنش و تعداد و عرض روزنه ها در شرایط تنش بیشترین اثر را بر وزن تر بوته داشتند.

    کلید واژگان: تنش, رگرسیون گام به گام, عصاره جلبک, میکوریزا
    Behvar Asghari, Sudabeh Mafakheri, Roghayeh Aminian*, Shiva Rezazadeh Roghani
    Introduction

    Fenugreek (Trigonella foenum-graecum L.) that belongs to the Fabacecae family, has been commonly used as a traditional food and medicine (Mehrafarin et al., 2011). Several experimental and clinical studies support beneficial effects of fenugreek in the management of metabolic diseases and inflammatory disorders. Water shortage is one of the most important limiting factors which reduces the growth of fenugreek and other plants around the world and the most common environmental stress (Abedi and Pakniyat, 2010). In recent years, the excessive use of fertilizers and chemicals in agricultural production systems has increased the risk of environmental pollution and agricultural products. Bio-fertilizers as an alternatives or supplementary for chemical fertilizers, can guarantee the sustainability of agricultural production systems (Han et al., 2006).Therefore, considering the importance of bio fertilizers and water shortage, this experiment was conducted to study the effect of mycorrhizal and green algae bio fertilizers on morpho-physiological traits and the relationships between these traits under low and conventional irrigation regimes.

    Materials and Methods

    In order to study the effect of bio fertilizers on reducing the impact of drought stress in fenugreek, an experiment was conducted in two-factor factorial format in a randomized complete block design with three replications in greenhouse conditions. The first factor was irrigation at two levels comprising without stress (irrigation based on 100% soil capacity) and low irrigation stress (irrigation based on 40% soil capacity), and the second factor was biological fertilizer at three levels (without bio fertilizer, use of mycorrhiza fungi and use of green algae). The studied traits included chlorophyll, leaf relative water content, membrane stability index, plant fresh weight, grain yield, number and width of leaf stomata, number of pods and number of seeds per pod.

    Results and Discussion

    The results of variance analysis showed that irrigation effect was significant for all traits except for the number of stomata. The effect of bio fertilizer on all traits was significant, and interaction between irrigation and bio fertilizer was significant for most of the traits except for the relative water content of the leaves. The highest grain yield (4.55 g. plant-1) and the highest plant fresh weight (18.06 g. plant-1) respectively, were obtained under non-stress conditions and using mycorrhiza. Using mycorrhizal bio fertilizer under stress conditions improved the majority of traits compared to non-use of bio fertilizer. Under stress conditions, plant fresh weight had positive and significant correlation with the membrane stability index, grain yield, stomata number, stomata width and number of seeds per pods (Table 6 above the diameter of the table). Under non- stress conditions, the correlation of plant fresh weight with grain yield, stomata number, stomata width, number of pods and number of seeds per pod was positive and significant (Table 6 below the diameter of the table). Under stress conditions, positive and significant correlation was observed between grain yield with membrane stability index, plant fresh weight, stomata number, stomata width and number of seeds per pod (Table 6 above table diameter). Under non- stress conditions, there was a positive and significant correlation between grain yield with fresh weight of plant, stomata number, stomata width, number of pods and number of seeds per pod (Table 6 below the diameter of the table). The stepwise regression showed that the number of seed per pod in stress and non-stress condition had the highest effect on grain yield, while the number of stomata in non-stress conditions and the number and width of stomata in stress conditions had the highest effect on plant fresh weight.

    Conclusions

    A significant increase in quantity and quality of yield is achieved by paying attention to the relationships between yield and yield components and their effect on each other. The number of seed per pod; and the number of stomata and stomata width can be respectively used to improve grain yield and fresh weight of fenugreek under stress conditions.

    Keywords: Algae extract, Mycorrhiza, Stepwise Regression, Stress
  • سودابه مفاخری *، بهور اصغری، محمد جواد نیکجویان
    به منظور بررسی اثر محلول پاشی با نانو کلات، بر روی مقاومت به تنش خشکی و همچنین صفات کمی و کیفی زرین گیاه یا بادرنجبویه دنایی تحت تنش خشکی، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی، با 3 تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل تنش خشکی در سه سطح (آبیاری در حد ظرفیت زراعی و آبیاری به میزان 30 و 60 درصد ظرفیت زراعی) و محلول پاشی با نانو کلات روی در دو سطح (محلول پاشی و عدم محلول پاشی) بود. نتایج نشان دادند که با افزایش شدت تنش خشکی، ارتفاع بوته و وزن تر و خشک بوته به صورت معنی داری کاهش پیدا کرد، و محلول پاشی با روی، سبب افزایش این صفات گردید. کاربرد روی، توانسته میزان کلروفیل a را افزایش دهد و بیشترین مقدار کلروفیل کل (85/0 میلی گرم در گرم برگ تازه) از گیاهان رشدکرده در شرایط بدون تنش به دست آمد. بیشترین درصد اسانس (53/1 درصد) نیز از گیاهان تحت تیمار تنش 60 درصد ظرفیت زراعی + محلول پاشی با روی استحصال گردید. چهار ترکیب اصلی اسانس؛ لیمونن، وربنون، نرال و سیترال بود که بیشترین مقدار لیمونن (72/30 درصد)، وربنون (72/33 درصد) و نرال (37/7 درصد) از گیاهان تحت تاثیر تنش 60 درصد ظرفیت مزرعه حاصل شد، مقدار سه ترکیب لیمونن، وربنون و نرال، در شرایط کاربرد روی، نسبت به حالت بدون محلول پاشی با روی، افزایش معنی داری یافتند.
    کلید واژگان: اسانس, کلروفیل, لیمونن, Dracocephalum kotschyi Bioss
    Sudabeh Mafakheri *, Behvar Asghari, Mohammad Javad Nikjuyan
    For the investigation of effects of nano Zinc chelate foliar application on drought stress resistance of Dracocephalum kotschyi, and it's qualitative and quantitative characteristics, a field experiment, was conducted during 2016 growing season at research field of Imam Khomeini International University of Qazvin, Iran. The experiment was laid out in Factorial experiment based on randomized complete block design with 6 treatments and 3 replications. The experimental factors were; drought stress at three levels (100, 60 and 30% of field capacity) and nano zinc chelate at two levels (with and without foliar application). Results showed that with increasing of drought stress intensity, fresh and dry weight of plants as well as plant height were significantly decreased, but foliar application of zinc caused increasing in these traits. The maximum essential oil percentage (1.53%) was observed in plants treated with moderate drought stress and Zn foliar application. Zinc application could increase the amount of chlorophyll a, however the highest chlorophyll content (0.85 mg/gFW) was obtained by 100% FC irrigation. Main constituents of D.kotschyi essential oil are limonene, verbenone, neral and citral. The maximum percentage of limonene (30.72%), verbenone (33.72%) and neral (7.37%) were found in plants that treated with medium drought stress (60% FC). However the amounts of limonene, neral and verbenone were increased in presence of zinc foliar application.
    Keywords: Chlorophyll content, Dracocephalum kotschyi Bioss, essential oil, Limonene
  • طیبه شمسینی غیاثوند، صدیقه فابریکی اورنگ *، سودابه مفاخری
    بخش های مختلف گیاه دارویی مامیران کبیر (Chelidonium majus L.) حاوی ترکیبات متعدد آلکالوئیدی مهم مانند چلیدونین، کلریترین، سنگوئینارین- بربرین است. سنگوئینارین یک بنزوفنانتریدین چهار عضوی می باشد که به طور گسترده در گیاهان خانواده خشخاش، فوماریاسه و سدابیان وجود دارد. این آلکالوئید بیولوژیک فعال دارای طیف گسترده ای از خواص دارویی بالقوه مفید مانند ضد میکروبی، ضد التهابی و خاصیت ضدتوموری می باشد. اولین مرحله در مسیر بیوسنتز آلکالوئید سنگوئینارین مستلزم تبدیل اس- رتیکولین به اس- اسکولرین می باشد که این واکنش مهم به وسیله آنزیم کلیدی بربرین بریج که توسط ژن BBE کد می شود، صورت می گیرد. به منظور تهیه مواد گیاهی برای جداسازی ژن و نیز بررسی میزان بیان ژن BBE (Berberine Beridge Enzyme) در چهار سطح تنش خشکی شدید، متوسط، ضعیف و عدم تنش (به ترتیب با 40، 55، 70 و 100 درصد ظرفیت زراعی) در سه اندام ریشه، ساقه و برگ، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. جهت جداسازی cDNA کدکننده آنزیم BBE استخراج RNA از بافت ریشه و برای بررسی بیان ژن مذکور، استخراج RNA از ریشه، ساقه و برگ انجام شد. cDNA کدکننده آنزیم BBE از بافت ریشه با طول تقریبی 1500 جفت باز جداسازی و با موفقیت در پلاسمید PTG19-T درج و در سلول های مستعد شده E. Coli همسانه سازی شد. نتایج توالی یابی نشان داد که ژن جداسازی شده با طول 1441 جفت باز، زنجیر پپتیدی به طول 483 اسیدآمینه را کد می کند. زنجیر پپتیدی BBE حاصل، دارای موتیف NX (S/T) به عنوان جایگاه های گلیکوزیلاسیون،flavin binding domain (برای اتصال هیستیدین فلاوینه شده) ، موتیف اسید آمینه ای SGGH و دنباله Glu که نقش کاتالیتیکی مهمی در تشکیل پل بربرین در آنزیم های فلاووپروتئینی دارد، بود. بر اساس نتایج مقایسه میانگین، بیشترین و کمترین میزان بیان این ژن به ترتیب در بافت ریشه تحت خشکی ضعیف (FC=70%) و در برگ و ساقه در شرایط عدم تنش (FC=100%) حاصل شد. در جمع بندی کلی می-توان نتیجه گرفت که اعمال تنش خشکی ضعیف، سبب افزایش بیان ژن BBE می شود و شاید از این طریق بتوان به تولید سنگوئینارین بیشتری در این گیاه دست یافت.
    کلید واژگان: تنش خشکی, ژن BBE, سنگوئینارین, مامیران کبیر
    t Shamsini Ghiasvand, s Fabriki, Ourang *, s Mafakheri
    Different parts of the greater celandine herb contain important alkaloids such as chelodonin, chloritin, sanguinarine, and berberine. Sanguinarine is a four-member benzofenanthridine that is widely found in Papaveraceae, Fumariaceae and Rutaceae. This biologically active alkaloid, singuainarin, has a wide range of potentially useful pharmacological properties, such as anti-microbial, anti-inflammatory, and anti-tumor. The first step in biosynthesis pathway of sanguinarine alkaloid requires the transformation of S-reticulin to S-skolorine, which catalyzes by berberine beridge enzyme encoded by the BBE gene. In order to prepare plant materials for gene isolation, and the expression of BBE gene in four drought levels including severe, moderate, weak stress and non stress (40, 55, 70 and 100% field capacity, respectively) in three organs, root, stem and leaf, an factorial experiment was carried based on completely randomized design with three replications. RNA was extracted from root, stem and leaf to isolate the cDNA encoding BBE enzyme and study the gene expression. The cDNA encoding BBE enzyme with approximate length of 1500 bp was isolated from root and successfully integrated into PTG19-T plasmid and cloned at E. coli. The sequencing results showed that the isolated gene with a length of 1441 bp could translate to a peptide chain with 483 amino acids. The predicted BBE peptide chain had NX(S/T) motif as glycosylation sites, the flavin binding domain for the binding of flavinated histidine, SGGH motif, and the Glu sequence which plays an important catalytic role in the formation of berberine bridge in flavoprotein enzymes. Based on the mean comparison results, the highest and lowest expressions of this gene were obtained on root under weak drought stress (FC 70%) and on leaf and shoot under non-stress condition (100% FC), respectively. In general, it can be concluded that the weak drought stress can increase the BBE gene expression, and possibly this could result in higher production of sanguinarine in celandine.
  • زهرا سلیمانی، صدیقه فابریکی اورنگ*، سودابه مفاخری
    مامیران کبیر (Chelidonium majus L.) حاوی ترکیبات آلکالوئیدی مهم از جمله سنگوئینارین است. سنگوئینارین یک آلکالوئید فعال دارای خواص دارویی بالقوه ضدمیکروبی، ضدالتهابی و ضدتوموری می باشد که به طور گسترده در گیاهان خانواده خشخاش وجود دارد. در این تحقیق جداسازی و تعیین توالی cDNA کد کننده آنزیم (s) -cis-N-methylstylopine 14-hydroxylas (MSH) در مامیران کبیر به عنوان یکی از آنزیم های کلیدی مسیر تولید سنگوئینارین انجام شد. سپس تغییرات بیان ژن cmMSH در سه اندام‏ ریشه، برگ و ساقه در چهار سطح شوری (صفر، 25، 50 و100 میلی مولار) به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی بررسی شد. در پژوهش حاضر cDNA کد کننده آنزیم cmMSH از بافت ریشه جداسازی، با موفقیت در ناقل پلاسمیدیPTG19-T درج و سپس در باکتری E. coli همسانه سازی شد. پس از تایید همسانه های نوترکیب با روش PCR، پلاسمید باکتری های نوترکیب استخراج و قطعه ژنی توالی یابی شد. قطعه توالی یابی شده دارای 784 نوکلئوتید با یک چارچوب قرائت باز 261 اسیدآمینه ای بود و مشخص گردید پروتئین حاصل با داشتن دامین های کارکردی helix K region، heme-binding region و aromatic region متعلق به خانواده پروتئینی Cytochrome-P450 می باشد. در درخت فیلوژنی، توالی پروتئینی ژن cmMSH جداسازی شده بیشترین شباهت را با آنزیم methylstylopine 14-hydroxylase گیاه خشخاش داشته است. مقایسه میانگین بیان نسبی ژن نشان داد که شوری50 میلی مولار بیشترین تاثیر را بر افزایش بیان ژن cmMSH در بافت ریشه دارد. همچنین بررسی الگوی تغییرات بیان ژن نشان داد که با افزایش سطح شوری تا 50 میلی مولار، بیان ژن cmMSH در دو اندام برگ و ریشه زیاد شده و با افزایش شدت شوری به 100 میلی مولار میزان بیان ژن به مقدار 35 درصد در هر دو اندام کاهش یافت.
    کلید واژگان: آنزیمcmMSH, بنزیل ایزوکوئینولین ها, سنگوئینارین, شوری, مامیران
    Zahra Soleimani, Sedigheh Fabriki*, Soodabeh Mafakheri
    The greater celandine (Chelidonium majus L.) contains important alkaloids such as Sanguinarine. Sanguinarine is an active alkaloid with potentially antimicrobial, anti-inflammatory and anti-tumor properties that is widely found in plants of Papaveraceae family. In this research, the isolation and sequencing of (s)-cis-N-methyl stylopine 14-hydroxylas (MSH) coding gene was performed as one of the key enzymes in Sanguinarine pathway from celandine. Then, the changes in cmMSH gene expression were investigated in roots, leave and stems at four salinity levels (0, 25, 50, and 100 mM) in a factorial experiment based on completely randomized design. In the present study, the cDNA encoding MSH enzyme was isolated from root and successfully integrated into PTG19-T plasmid and cloned at E. coli. After confirmation of recombinant clones by PCR, plasmids of recombinant bacteria were extracted and the gene segment sequenced. The sequenced segment had 784 nucleotides with an open reading frame of 261 amino acids which the derived protein with functional domains including helix K region, heme-binding region and aromatic region belonged to the Cytochrome-P450 protein family. In the phylogeny tree, the protein sequence of isolated cmMSH gene had the most similarity with methylstylopine 14-hydroxylase enzyme of poppy species. Mean comparison of gene relative expression showed that 50 mM salinity had maximal effect on increasing of cmMSH gene expression in root tissue. Also, the expression pattern showed that with increment the salinity up to 50 mM, the expression of cmMSH gene increased in leaves and roots, but with increment the salinity to 100 mM the gene expression decreased 35% in both tissues.
    Keywords: Benzylisoquinoline, Celandine, cmMSH, Salinity, Sanguinarine
  • فاطمه دهقان نیری *، مریم میرحسینی، سودابه مفاخری، محمد مهدی ضرابی
    علم و فناوری نانو تولید ماده در ابعاد نانومتری و بهره برداری از خواص و پدیده های آن در ابزارها و سامانه های نوین است. نانوذرات تولید شده به روش زیستی در علوم مختلف پزشکی، اپتیک، الکترونیک و مکانیک مورد استفاده قرار می گیرد. در این مطالعه اثر ضد باکتری و ضد قارچی نانوذرات نقره تولید شده با استفاده از عصاره آبی اندام های هوایی کنجد به دو روش دیسک و چاهک بررسی شد. جهت تایید تولید نانوذرات نقره از دستگاه اسپکتروفتومتری با طول موج 300 تا 600 نانومتر و جهت اندازه گیری ابعاد و شکل نانوذرات از دستگاه میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) استفاده شد. ذرات حاصل کروی بوده و در محدوده 18 تا 70 نانومتر قرار داشتند. به منظور بررسی ترکیبات آلی احتمالی که در سنتز نانوذرات دخالت دارند آنالیز FTIR انجام شد. آبراساس نتایج حاصل از این تحقیق، نانوذرات تولید شده بوسیله عصاره آبی گیاه کنجد فعالیت ضد میکروبی موثری علیه باکتری های Bacillus subtilis، Escherichia coli، Staphylococcus aureus، مخمر Saccharomyces cerevisiae و قارچ بیماریزای Candida albicans نشان دادند. بدین وسیله می توان از اندام های بدون استفاده کنجد بعنوان یک منبع زیستی مفید برای سنتز نانوذرات نقره در مقیاس صنعتی با هزینه بسیار کم استفاده نمود.
    کلید واژگان: نانوذرات نقره, کنجد, عصاره آبی, اثر ضد باکتری, اثر ضد قارچی
    Fatemeh Dehghan *, Maryam Mirhosseini, Soudabe Mafakheri, Mohammad Mehdi Zarabi
    Nanoscale science and technology is production of structures with nanoscale dimensions and utilization of their properties in modern tools and systems. The nanoparticles produced by biomedical sciences are used in medicine, optics, electronics and mechanics. In this study the antimicrobial and antifungal effects of silver nanoparticles from aerial parts of sesame were studied by diffusion disc and well methods. Spectrophotometer with a wavelength of 300 to 600 nm and scanning electron microscope (SEM) were used to verify the production of silver nanoparticles and to measure size and shape of the nanoparticles, respectively. Produced silver nanoparticles were spherical in the range of 18 to 70 nm. FTIR was done to indicate the potential role of different functional groups in the synthetic process. Based on the results of this study, nanoparticles produced by aqueous extract of sesame showed effective antimicrobial activity against Bacillus subtilis, Escherichia coli, Staphylococcus aureus, Saccharomyces cerevisiae and pathogenic fungi, Candida albicans. Therefore useless organs of sesame can be used as a biological source for the synthesis of nanoparticles in an industrial scale with a very low cost.
    Keywords: Silver nanoparticles, Sesame, aqueous extract, antibacterial effect, antifungal effect
  • سودابه مفاخری *، رحمان حلاج، رقیه امینیان
    به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی و تلفیقی بر برخی فاکتورهای کمی و کیفی گیاه دارویی زرین گیاه (Dracocephalum kotschyi Boiss.)، آزمایشی به صورت فاکتوریل سه عاملی با استفاده از عامل های ورمی کمپوست (صفر، 10 و 20 درصدحجم گلدان)، بیوفسفات (کاربرد و عدم کاربرد) و کود شیمیایی ماکرو (صفر، 50 و 100درصد مقدار توصیه شده به ترتیب به میزان 0، 48/0 و 96/0 گرم در گلدان) در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با هجده تیمار و چهار تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) به اجرا درآمد. اسانس نمونه های گیاهی به روش تقطیر با آب (طرح کلونجر) استخراج و با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (GC/MS)، آنالیز گردید. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع، تعداد شاخه فرعی، تعدا گل آذین، وزن تر و وزن خشک بوته و درصد اسانس، از گیاهان تیمار شده با 20 درصد ورمی کمپوست حاصل گردید. بیشترین مقدار فتوسنتز و تعرق در گیاهان تحت تیمار 50 درصد مقدار توصیه شده کود شیمیایی +20 درصد ورمی کمپوست به دست آمد. بیشترین مقدار نیتروژن، از کاربرد توام 100 درصد مقدار توصیه شده کود شیمیایی و بیوفسفات، بالاترین درصد فسفر از تیمارهای 100 درصد مقدار توصیه شده کود شیمیایی و 20 درصد ورمی کمپوست و بیشترین مقدار پتاسیم از گیاهان تیمار شده با 20 درصد ورمی کمپوست، استخراج گردید. 26 ترکیب در اسانس زرین گیاه شناسایی شد که بالاترین درصد ترکیبات را وربنون و لیمونن تشکیل دادند. بیشترین مقدار این دو ترکیب از گیاهان تیمار شده با 20 درصد ورمی کمپوست، استخراج شد. از این رو به نظر می رسد، ورمی کمپوست می تواند به عنوان جایگزین مناسبی برای کود شیمیایی، در تولید زرین گیاه استفاده شود.
    کلید واژگان: اسانس, بیوفسفات, تیمار تغذیه ای, زرین گیاه, لیمونن, ورمی کمپوست
    Sudabeh Mafakheri *, Rahman Hallaj, Roghayeh Aminian
    In order to study the effects of applying chemical and biofertilizers on some quantitative and qualitative characteristics of Dracocephalum kotschyi Bioss., a factorial CRD experiment including 18 treatments with 4 replications, was conducted at Imam Khomeini International University research greenhouse. The treatments were: vermicompost (0, 10 and 20 V/V), phosphate biofertilizer (application and no-application) and chemical fertilizer (0, 50 and 100% of the recommended amount equal to 0, 0.48 and 0.96 gr/pot respectively).The essential oil was extracted by hydro distilation method by using a clevenger apparatus and were analyzed by GC and GC/MS. Results were showed that the maximum plant height, number of branches per plant, number of inflorescences per plant, fresh and dry weight and the highest percentage of essential oil were obtained as a result of using 20% vermicompost. Plants treated by 50% of recommended NPK% vermicompost showed the highest rate of photosynthesis and transpiration. The maximum nitrogen concentration in leaf tissue was obtained from applying 100% of the recommended amount of NPK渪⦆謩薫. Applying 100% recommended NPK% vermicompost, resulted in higher phosphorus concentration in leaves. The highest concentration of potassium in leaves was obtained from plants treated with 20% vermicompost. 26 different compounds were identified in the essential oil among them limonene and verbenone were the main components. The highest amounts of these two compounds were obtained under 20% vermicompost treatment. According to the results vermicompost is an efficient substitute for chemical fertilizers in production of D.kotschyi.
    Keywords: Biophosphate, Dracocephalum kotschyi Bioss, essential oil, Limonene, Nutritional treatments, Vermicompost
  • سودابه مفاخری*، فاطمه دهقان نیری، مریم میرحسینی
    نانوتکنولوژی به علت تولید نانوذرات در اندازه، شکل، ترکیب شیمیایی و پراکنش متفاوت و کاربردهای بسیار آنها، برای بشر، حوزه تحقیقاتی جذابی به حساب می آید. روش های تولید زیستی نانوذرات نسبت به روش های فیزیکی و شیمیایی؛ به دلیل کاهش مصرف انرژی و زمان؛ اولویت دارند. در این مطالعه امکان سنتز نانوذرات نقره با استفاده از عصاره متانولی جوانه های گل میخک هندی بررسی گردید و سپس اثر ضد باکتری و ضد قارچی نانوذرات نقره تولید شده، به دو روش دیسک و چاهک مورد آزمایش قرار گرفت. جهت تایید تولید نانوذرات نقره از دستگاه اسپکتروفتومتری با طول موج 300 تا 600 نانومتر و جهت اندازه گیری ابعاد و شکل نانوذرات از دستگاه میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) استفاده شد. همچنین به منظور بررسی ترکیبات آلی احتمالی که در سنتز نانوذرات دخالت دارند آنالیز FTIR انجام گردید. براساس نتایج حاصل از این تحقیق، نانو ذرات تولید شده به وسیله عصاره متانولی میخک هندی؛ کروی بوده و در محدوده 27 تا 69 نانومتر قرار داشتند. همچنین نانو ذرات تولید شده، فعالیت ضد میکروبی موثری علیه باکتری های Bacillus subtilis، Escherichia coli، Staphylococcus aureus، و مخمر Saccharomyces cerevisiae نشان دادند. بنابراین می توان گفت که گیاه میخک هندی غیر از نقش دارویی ویژه ای که دارد، می تواند برای تولید نانوذرات نقره جهت مصارف پزشکی و داروسازی استفاده شود.
    کلید واژگان: اثر ضد باکتری, اثر ضد قارچی, عصاره متانولی, میخک هندی, نانوذرات نقره
    Sodabe Mafakheri *
    Nanotechnology is a principally attractive area of research related with production of nanoparticles of variable sizes, shapes, chemical compositions and their possible application for human being benefits. Creation, manipulation and utilization of metallic nanoparticles, because of reduction of materials dimensions, affect the physical properties and results in displaying extraordinary thermal, optical and electronic properties of nonmaterial. The biological approaches to synthesis of nanoparticles are better than chemical and physical procedures because of low energy and time expenditure.
    In this study the possibility of production of nano-silver particles from dried flower buds of Clove was investigated and antibacterial and anti-fungal activities of produced nanoparticles were studied by diffusion disc and well methods. The displayed UV-visible spectra, with a wavelength of 300 to 600 nm, identifies formation of silver nanoparticles, whenever the colorless initial acclimated mixture turned to brown. The centrifuged powder samples were examined using scanning electron microscopy (SEM) and Fourier transform infrared spectroscopy (FTIR) methods. Based on the results of this study, produced silver nanoparticles were spherical in the range of 27 to 69 nm and showed effective antimicrobial activity against Bacillus subtilis, Escherichia coli, Staphylococcus aureus and Saccharomyces cerevisiae. Therefore clove can be used as a biological source for the synthesis of nanoparticles in an industrial scale with a very low cost.
  • محمد مهدی ضرابی، سودابه مفاخری *، عباس کاویانی
    افزایش بهره وری و کیفیت آب آبیاری، عاملی کلیدی برای رفع بزرگ ترین چالش بخش کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک است. در این تحقیق اثر آبیاری با آب مغناطیسی شده و آب معمولی در سطوح مختلف تنش خشکی، بر خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه ذرت (KSC703) ، بررسی شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین در سال 1395 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل آبیاری با آب معمولی و آب مغناطیسی به مقدار 75، 50 و 25 درصد از ظرفیت زراعی خاک به همراه شاهد (بدون تنش) بود. نتایج نشان داد که صفات اندازه گیری شده به طور معنی داری تحت اثر تیمار آبیاری قرار گرفتند، به طوری که بیش ترین قطر ساقه (87/1 سانتی متر) ، بالاترین عرض برگ (92/5 سانتی متر) ، بالاترین ارتفاع بوته (126 سانتی متر) ، بیش ترین مقدار شاخص سبزینه برگ (97/45) ، بالا ترین درصد نیتروژن (05/4 درصد) ، فسفر (39/0 درصد) و پتاسیم (78/3 درصد) برگ ذرت، در گیاهان تیمار شده با آب مغناطیسی و در شرایط بدون تنش دیده شد. بیش ترین مقدار پروتئین کل (63/0 میلی گرم بر گرم برگ خشک) از تیمار آب مغناطیسی و آبیاری به میزان 75 درصد ظرفیت زراعی حاصل گردید. در مجموع، آب مغناطیسی اثر مثبت و معنی داری بر بیش تر صفات اندازه گیری شده داشت و تا حدودی توانست اثر منفی کم آبی را در گیاه ذرت کاهش دهد.
    کلید واژگان: آب مغناطیسی, پروتئین برگ و تنش خشکی
    Increasing the productivity and quality of irrigation water is a key factor in solving the greatest challenge of agriculture in arid and semi-arid regions. In this research, the effect of irrigation with magnetic water and ordinary water on different levels of drought stress was investigated on morphological, physiological and biochemical properties of corn (KSC703). The present experiment was conducted in the form of factorial experiment based on completely randomized design with four replications at the research greenhouse of Imam Khomeini (RAH) International University, Qazvin in 2016. The experimental treatments were consisted of irrigation with ordinary water and magnetic water by the amount of 75, 50 and 25 percent of field capacity with control (without tension). The results showed that the measured traits were significantly affected by irrigation treatment, so that, the highest stem diameter (1.87cm), the maximum leaf width (5.92cm), the highest plant height (126cm), the highest amount of chlorophyll (45.97), the highest percentage of nitrogen (4.05 percent), phosphorus (0.39 percent) and potassium (3.78 percent) of corn leaf, was observed in the treated plants by magnetic water and without tension conditions. The highest amount of total protein (0.63 milligram per gram dry leaf) was obtained from magnetic water treatment and irrigation by the amount of 75 percent of the agricultural capacity. In general, magnetic water had a positive and significant effect on the most measured traits and could somewhat reduce the negative effect of low water in corn.
    Keywords: Magnetic water, Leaf protein, Drought tension
  • سودابه مفاخری
    به منظور بررسی تاثیر کاربرد کودهای آلی و شیمیایی بر خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه دارویی شنبلیله، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار؛ کاربرد عصاره جلبک دریایی (محلول پاشی با غلظت یک میلی گرم در لیتر)، هیومیک اسید (محلول در آب آبیاری با غلظت 500 میلی گرم در لیتر) ، کود شیمیایی پرمصرف (نیتروژن، فسفر و پتاس به ترتیب به مقدار 08/0 ، 06/0 و 1/0 گرم در کیلوگرم خاک گلدان) و شاهد (بدون استفاده از کود) و 7 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در سال 1395 انجام گرفت. نتایج نشان داد که بالاترین ارتفاع بوته (93/24 سانتی متر)، بیشترین وزن تر بوته (66/14 گرم)، بیشترین وزن خشک بوته (73/9 گرم)، بیشترین تعداد نیام در بوته (12/12 عدد) و بالاترین وزن هزار دانه (22/10 گرم)، در حضور کاربرد عصاره جلبک حاصل گردید. در رابطه با صفت تعداد بذر در نیام، تیمارهای عصاره جلبک، هیومیک اسید و کود شیمیایی به لحاظ آماری در یک سطح قرار گرفته و تفاوت معنی داری بین آن ها مشاهده نشد. هم چنین تیمار عصاره جلبک، بیشترین مقدار کلروفیل کل (98/1 میلی گرم در گرم برگ تازه)، بالاترین مقدار کلروفیل های a و b (به ترتیب 3/1 و 68/0 میلی گرم در گرم برگ تازه)، بیشترین مقدار اسکوربیک اسید (4/0 میلی گرم در 100 گرم برگ تازه)، بالاترین مقدار کارتنوئید (27/0 میلی گرم در گرم برگ تازه) و بیشترین درصد اسانس (97/0 درصد) را باعث گردید. به لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین درصد اسانس تحت تاثیر رژیم های کودی مختلف دیده نشد و هر سه کود عصاره جلبک، هیومیک اسید و کود شیمیایی سبب افزایش مقدار اسانس در مقایسه با تیمار شاهد شدند. مصرف هیومیک اسید نیز تاثیر معنی داری بر افزایش کلروفیل a و اسید اسکوربیک نشان داد.
    کلید واژگان: اسانس, عصاره جلبک دریایی, کارتنوئید, کلروفیل, هیومیک اسید
    S. Mafakheri
    Background And Objectives
    Any improvement in agricultural system that results in higher production should reduce the negative environmental impact of agriculture and enhance the sustainability of the system. Seaweed extracts (SWE) are known to cause many beneficial effects on plants as they contain growth promoting hormones, trace elements, vitamins and amino acids. Humic acid plays a vital role in soil fertility and its application increases the plant growth and nutrient uptake. The present study was undertaken to investigate the effect of SWE, humic acid and chemical fertilizers on the morphological and biochemical characteristics of Trigonella foenum-graecum L.
    Material and
    Methods
    The experiment was carried out in 2016 at the Agricultural Research Greenhouse at Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran. The experiment was based on a completely randomized design with four treatments including: SWE, humic acid, chemical fertilizers and control and 7 replications. The pots were filled with 5kg of farm soil, which was evenly mixed with recommended level of chemical fertilizers (N; 0.08, P; 0.06 and K; 0.1 g/kg soil) for chemical fertilizer treatment. Seeds were sown at a depth of 1.5 cm in each pot. Seedlings were thinned to five plants per pot 10 days after emergence. In 4 leaves, appearance stage, SWE and humic acid treatments were applied as a foliar spray every 14 days, for three times before harvesting. Growth parameters were measured in correct time. The biochemical constituent pigments such as chlorophylls and carotenoids and also total ascorbic acid in leaf were estimated in control and treated plants using standard methods. Dried seeds of Fenugreekwere subjected to hydro distillation for 3h using a Clevenger-type apparatus to produce oil and essential oil percentage was measured.
    Results
    In relation to the mean comparisons, the maximum shoot length and the highest number of pods per plant was obtained in plants receiving SWE and NPK. Maximum plant fresh and dry weights were observed in plants received SWE. All fertilizer treatments increased the number of seeds per pod but there were no significant differences between the treatments. The highest chlorophyll b, total chlorophyll contents, total carotenoids, ascorbic aicd and essential oil percent were obtained in plants that received SWE.
    Discussion
    Foliar application of seaweed extract fertilizer on fenugreek plants significantly increased all the examined growth parameters of the plants compared to the control. These results agree with previous studies where growth and plant vigor of dill, coriander and fenugreek plants were enhanced by seaweed extracted treatment. Seaweed extracts create equilibrium in growth as a result of the present auxins which will increase vitamins and hormones produced in the treated plants. Results showed that treatments had a significant effect on total chlorophyll, chlorophyll 'a' and 'b', total carotenoids and essential oil content of fenugreek. Seaweed extracts contain cytokinins as well which induce the physiological activities and increase the total chlorophyll, carotenoids and ascorbic acid in the plant.
    Keywords: Carotenoid, Chlorophyll, Essential oil, Humic Acid, Seaweed extract
  • محمد مهدی ضرابی، سودابه مفاخری *، شکرالله حاجی وند، امنه اروانه
    بادرنجبویه با نام علمی Melissa officinalis یکی از گیاهان دارویی باارزش متعلق به خانواده نعنائیان است. به منظور بررسی تاثیر کودهای ورمی کمپوست، بیو فسفات و کود شیمایی ماکرو، بر خصوصیات مورفولوژیکی و عملکرد کمی و کیفی این گیاه دارویی و امکان سنجی جایگزینی کودهای شیمیایی با کودهای زیستی، آزمایشی با 18 تیمار شامل فاکتورهای کود شیمیایی در سه سطح (صفر، 50 و 100 درصد مقدار مصرف رایج) ؛ ورمی کمپوست در سه سطح (صفر، 15، 30 درصد حجم گلدان) و بیوفسفات در دو سطح (کاربرد و عدم کاربرد) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با 3 تکرار در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی قزوین انجام شد. نتایج نشان داد که ورمی کمپوست تاثیر معنی داری بر فاکتورهای مورفولوژیکی و درصد اسانس بادرنجبویه داشت، به طوری که بیش ترین ارتفاع بوته، بالاترین تعداد شاخه فرعی، بالاترین وزن هزاردانه، و بیش ترین درصد اسانس، در حالت کاربرد 30 درصد حجم گلدان ورمی کمپوست حاصل گردید. هم چنین بیش ترین وزن تر بوته با کاربرد هم زمان بیوفسفات و 30 درصد حجم گلدان ورمی کمپوست تولید شد، با این وجود بالاترین وزن خشک بوته با کاربرد هم زمان سطح بالای کودشیمیایی و ورمی کمپوست به دست آمد. بیش ترین مقدار سیترونلال در تیمار 30 درصد حجم گلدان ورمی کمپوست و بالاترین مقدار ژرانیال در حضور کود شیمیایی حاصل گردید، به طوری که در حالت استفاده از سطح بالای کود شیمیایی مقدار ژرانیال موجود در اسانس در مقایسه با عدم کاربرد این کود، حدود 23 درصد بیشتر بود.
    کلید واژگان: خصوصیات مرفولوژیکی, اسانس, بیوفسفات, ورمی کمپوست
    Mohammad Mehdi Zarrabi, Sudabeh Mafakheri *, Shokrollah Hajivand, Ameneh Arvane
    To study the effect of bio and chemical fertilizers on quantitative and qualitative characteristics of Melissa officinalis, a greenhouse experiment was conducted during 2013 growing season at research greenhouse of Agricultural Research Organization of Qazvin, Iran. A Factorial experiment was conducted based on randomized complete block design with 18 treatments and 3 replications. Factors included: chemical fertilizer at three levels (0, 50 and 100% of current consumption); vermicompost at three levels (0, 15, 30 percent of the pot) and Biophosphate at two levels (with and without application). The results showed that vermicompost had a significant effect on morphological characteristic and essential oil content in lemon balm, so that the maximum plant height, number of branches per plant, seed weight and percentage of essential oil, were obtained by 30 % pot volume vermicompost. The maximum fresh weight (183.33 gr) was obtained by applying 30% vermicompost per pot plus biophosphate. However, the highest plant dry weight (75 gr) was occurred with the vermicompost plus chemical fertilizer. The highest amount of citronellal (47.78%) in the plant essential oil was observed in applying 30% vermicompost per pot. Chemical fertilizers also had a significant effect on the citronellal percentage, so that the use of chemical fertilizer significantly reduced the amount of citronellal. The highest percentage of geranial (19.818%) was obtained by applying 100% of current consumption of NPK. In addition, our results indicated that the combination of vermicompost and biophosphate fertilizers, improved the growth and quality of lemon balm plants.
    Keywords: Morphological characterictics, Biophosphate, Essential oil, Vermicompost
  • سودابه مفاخری*، بهور اصغری، ملیحه شلتوکی
    به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی، شیمیایی و نانو کود، بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی بالنگو شهری (Lallemantia iberica (M.B.) Fischer & Meyer)، این تحقیق بر پایه طرح کامل تصادفی با 9 تیمار و 5 تکرار در سال زراعی 94-93 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل شاهد (بدون استفاده از کود)، بیوفسفات، نیتروکسین، نانو کود کامل، کود شیمیایی ماکرو، بیوفسفات × نیتروکسین، نیتروکسین × نانو کود، بیوفسفات × نانو کود و بیوفسفات × نیتروکسین × نانو کود بود. نتایج نشان داد که صفت های ارتفاع گیاه، وزن تر و خشک پیکر رویشی، درصد اسانس و ترکیب های تشکیل دهنده اسانس بالنگو، به طور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. به طوری که بالاترین ارتفاع گیاه در تیمار کاربرد کود شیمیایی (35 سانتی متر)، بیشترین وزن تر و خشک پیکر رویشی در تیمار کاربرد همزمان نانو کود و نیتروکسین (به ترتیب 05/36 و 09/5 گرم) و بالاترین درصد اسانس در تیمار کاربرد همزمان نانو کود و بیوفسفات به میزان 57/0% حاصل شد. 24 ترکیب در اسانس این گیاه شناسایی شد که مهمترین آنها، لیمونن، لینالول، وربنون، بتا-کاریوفیلن، جرماکرن D و بتا-کوببن بود. بیشترین مقدار لیمونن (7%)، در تیمار کاربرد همزمان بیوفسفات و نیتروکسین؛ بالاترین مقدار لینالول (9/17%) در حضور تیمار نیتروکسین× نانو کود؛ بیشترین مقدار وربنون (8/8%) در تیمار کاربرد همزمان بیوفسفات، نیتروکسین و نانو کود؛ بالاترین درصد بتا-کاریوفیلن (12%) در تیمار کاربرد بیوفسفات× نانو کود و بیشترین درصد جرماکرن D و بتا-کوببن (به ترتیب 15% و 5/11%) نیز تحت تاثیر تیمار نانو کود حاصل شدند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کاربرد همزمان نانو کود و کودهای زیستی تاثیر هم افزایی بر کمیت و کیفیت محصول و بازده اسانس بالنگو دارند.
    کلید واژگان: بیو فسفات, اسانس, نیتروکسین, ارگانیک
    S. Mafakheri *, B. Asghari, M. Shaltooki
    In order to investigate the effects of biological, chemical and nano-fertilizers on qualitative and quantitative factors of Lallemantia iberica (M.B.) Fischer & Meyer, an experiment was conducted under greenhouse conditions in 2016, at the research greenhouse of Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran. The experiment was conducted in a randomized complete block design with 9 treatments and 5 replications. Treatments included control (no fertilizer), biophosphat, nitroxin, nano fertilizer, chemical fertilizer, biophosphat×nitroxin, nitroxin×nano fertilizer, biophosphate×nano fertilizer, and biophosphat×nitroxin×nano fertilizer. Analysis of variance revealed that treatments significantly affected the plant height, fresh and dry weight, essential oil content, and essential oil constituents of dragon’s head. The maximum plant height (35gr) was obtained by applying chemical fertilizer, the highest fresh and dry weight (36.05 gr and 5.09 gr respectively) were found in the treatment with nitroxin×nano fertilizer, and the highest essential oil percentage with an average of 0.57% belonged to the biophosphate×nano fertilizer treatment. Twenty-four compounds were identified in the essential oils of L. iberica, of which the main constituents were limonene, linalool, verbenone, ß-caryophyllene, germacrene-D and β-cubeben. The highest limonene (7%) occurred with the nitroxin×biophosphate; the maximum amount of linalool (17.9%) was obtained by nitroxin×nano fertilizer; maximum percentage of verbenone (8.8%) was found in the treatment with biophosphate×nitroxin×nano fertilizer; the highest percentage of β-caryophyllene (12%) was observed with biophosphate×nano fertilizer; the highest amount of germacrene-D and β-cubeben (15% and 11.5%, respectively) in the essential oil were obtained by application of nano fertilizer. In addition, our results indicated that the combination of nano, nitroxin and biophosphate fertilizers could improve the growth and quality of dragon’s head plants.
    Keywords: Biophophate, essential oil, nitroxin, organic
  • سودابه مفاخری*، محمد مهدی ضرابی، شکرالله حاجی وند
    تاثیر کاربرد کلرید سدیم و اسید جیبرلیک بر جوانه زنی بذرها و رشد گیاهچه پنج گیاه دارویی مختلف (شوید، نعناع فلفلی، گشنیز، آویشن و بادرشبی)، در شرایط آزمایشگاهی، موردبررسی قرار گرفت. به این منظور غلظت های مختلفی از کلرید سدیم (05/0، 5/0 و 1 مول در لیتر) و اسید جیبرلیک (100، 200 و 300 قسمت در میلیون) به صورت تیمارهای جدا یا ترکیبی مورداستفاده قرار گرفت. دو تیمار 5/0 و 1 مول در لیتر محلول کلرید سدیم، به تنهایی و یا در ترکیب با تیمار اسید جیبرلیک، جوانه زنی همه گیاهان مورد بررسی را متوقف نمودند. بذر هر پنج گونه گیاهی در تیمارهای کاربرد محلول 05/0 مول در لیتر کلرید سدیم به تنهایی و یا در ترکیب با سطوح مختلف اسید جیبرلیک، به طور طبیعی جوانه زنی داشتند. محلول 05/0 مول در لیتر کلرید سدیم، درصد و سرعت جوانه زنی بذرهای شوید، نعناع فلفلی، گشنیز و آویشن را کاهش داد اما در گیاه بادرشبی سبب افزایش درصد و سرعت جوانه زنی گردید. محلول کلرید سدیم، کاهش اندازه ساقه چه و ریشه چه را در هر پنج گیاه سبب شد. با کاربرد اسید جیبرلیک درصد و سرعت جوانه زنی و همچنین طول ساقه چه و ریشه چه در همه گیاهان آزمایشی جز آویشن به طور معنی داری افزایش داشت. همچنین کاربرد همزمان اسید جیبرلیک با محلول کلرید سدیم، در بسیاری از تیمارهای مورد بررسی تاثیر بازدارنده کلرید سدیم بر جوانه زنی را کاهش داد.
    کلید واژگان: اسید جیبرلیک, درصد جوانه زنی, سرعت جوانه زنی, کلرید سدیم, گیاهان دارویی
    Sudabeh Mafakheri *, Mohammad Mehdi Zarabi, Shokrolah Hajivand
    In order to examine the effect of sodium chloride (NaCl) and gibberillic acid (GA3) on seed germination and seedling growth of five medicinal plants, a study was conducted under controlled conditions. Medicinal plants seeds were exposed to different concentrations of NaCl (0.05, 0.5 and 1.5 mol/l) and GA3 (100, 200 and 300 ppm) aqueous solutions, solely or combined under in vitro culture conditions. the NaCl solutions at 0.5 and 1.5 mol/l concentrations showed negative effects on seed germination in the five tested species even when combined with GA3. However, all tested seeds germinated regularly when NaCl solution with the concentration of 0.05 mol/l was used alone or with various levels of GA3. The NaCl solution with 0.5 mol/l concentration impeded germination of dill, peppermint, coriander and thyme seeds; whereas it increases germination percentage and germination speed of dragonhead. GA3 solution significantly increased seed germination percentage, seed germination speed, and seedling length in all plants except thyme. Simultaneously use of GA3 and NaCl reduced the negative effects of NaCl on the most of measured factors.
    Keywords: Germination percentage, Germination speed, Gibberillic acid, Medicinal plants, Salinity
  • محمد مهدی ضرابی، سودابه مفاخری، بهور اصغری، سحر عابدی
    تنش های محیطی مختلف از جمله عوامل کاهش دهنده عملکرد محصولات کشاورزی می باشند. اما اعمال این تنش ها روی گیاهان دارویی بر میزان مواد موثره آن ها اثر گذار است.در این تحقیق تاثیر مقادیر مختلف آبیاری بر برخی فاکتورهای کمی و کیفی در گیاه دارویی اسطوخدوس (L. angustifolia L.) مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور قلمه های ریشه دار اسطوخدوس در بهار 1392 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) کشت شد و اثرات سطوح مختلف آبیاری (20، 40، 60 و 80 درصد ظرفیت مزرعه یا FC) بر برخی فاکتورهای مورفولوژیکی و عملکرد اسانس گیاه در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار بررسی گردید. اسانس گیری به روش تقطیر با آب )طرح کلونجر) انجام و مواد موثره اسانس به وسیله دستگاه کروماتوگرافی گازی (GC/MS) شناسایی گردید. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که در تمام اندازه گیری ها، سطوح مختلف آبیاری تاثیر معنی داری بر تعداد شاخه فرعی در بوته داشت اما در ارتفاع گیاه، قطر ساقه و طول و عرض برگ تفاوت معنی دار ایجاد نگردید. همچنین تجزیه واریانس داده های مربوط به درصد اسانس، میزان کلروفیل و مقاومت روزنه ای نیز نشان دهنده وجود تفاوت معنی دار در این صفت ها بود. بیشترین درصد اسانس (6/2 درصد)، بیشترین میزان کلروفیل (73/54)، بالاترین مقدار مقاومت روزنه ای (2/12) و بیشترین مقدار آلفا-پینن، بتا-پینن و آلفا-کادینول، در تیمار آبیاری 40% FC حاصل گردید.
    کلید واژگان: آبیاری, اسانس, اسطوخدوس, ظرفیت مزرعه, گیاه دارویی
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال