سکینه سقاییان نژاد اصفهانی
-
مقدمه
دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی، برای تکمیل تحصیل خود در چارچوب های زمانی تعیین شده، تحت فشار فزاینده ای قرار دارند. هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های مرتبط با تکمیل به موقع دوره ی تحصیلات تکمیلی در دوره های تحصیلات تکمیلی دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از دیدگاه دانشجویان بود.
روش هامطالعه ی حاضر به صورت کیفی در نیمه ی اول سال 1402 انجام شد. مشارکت کنندگان را آن دسته از دانشجویان دوره ی کارشناسی ارشد ورودی سال 1392 به بعد و همچنین دانشجویان دوره ی دکترای ورودی سال 1393 به بعد دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تشکیل دادند که در بازه ی زمانی مصوب موفق به دفاع از پایان نامه و تکمیل تحصیلات خود شده بودند. روش نمونه گیری، در دسترس و شامل 5 نفر از دانشجویان بود. برای جمع آوری داده های پژوهش، از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته به صورت حضوری و یا تلفنی استفاده شد.
یافته هاحاصل پژوهش، 12 کد، 7 تم فرعی و 3 تم اصلی بود. مفاهیم شناسایی شده در قالب 3 تم اصلی «عوامل از پیش موجود»، «حیطه آموزشی» و «ویژگی های فردی» طبقه بندی شدند.
نتیجه گیریتکمیل به موقع تحصیلات در دوره ی تحصیلات تکمیلی، به عوامل مختلفی در سطح فرد و دانشگاه بستگی دارد. نتایج حاصل از پژوهش می تواند درک و شناخت بیشتری از عوامل مذکور فراهم آورده و به برنامه ریزان آموزشی برای برنامه ریزی موثرتر، با توجه به شرایط متفاوت دانشجویان و ناهمگونی رشته های تحصیلات تکمیلی کمک کند.
کلید واژگان: دانشجو, تحصیلات تکمیلی, پیشرفت تحصیلی, تکمیل به موقع تحصیلاتBackgroundPostgraduate students are under increasing pressure to complete their studies within set time frames. This research aims to identify the components related to graduating in-time in the postgraduate courses of the School of Management and Medical Information Sciences of Isfahan University of Medical Sciences from the student's point of view.
MethodsThis qualitative study was conducted in the first half of 2023. Participants were master's degree students entering the year 2013 and later, as well as doctoral students entering the year 2014 and later of the School of Management and Medical Information Sciences of Isfahan University of Medical Sciences, who in the approved period had successfully completed their courses. The sampling method was convenient and included five students. Semi-structured interviews were used to collect research data, either face-to-face or by phone.
FindingsThe result of the research was 12 issues or subthemes, seven themes, and three main themes. Identified concepts were classified into the following three main themes: "pre-existing factors," "educational domain," and "personal characteristics."
ConclusionGraduating in-time postgraduate levels depends on various factors at the individual and university level. The research results can provide more understanding and knowledge of the mentioned factors and help educational planners plan more effectively, considering the different conditions of students and the heterogeneity of postgraduate courses.
Keywords: Academic Success, Graduate, Postgraduate, Students -
هدف
واقعیت افزوده یکی از فناوری های جدید است که امروزه به طور قابل توجهی در حوزه آموزش و به طور خاص آموزش علوم پزشکی مورداستفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف تعیین الزامات تهیه ابزار آموزشی مبتنی بر واقعیت افزوده برای آموزش مباحث کدگذاری بیماری ها انجام شد.
روش هاپژوهش حاضر از نظر نوع، کاربردی و از نظر هدف توصیفی تطبیقی بود و در سال 1401 انجام شد. در این مطالعه الزامات محتوایی، فنی و عملکردی ابزارهای آموزشی مباحث کدگذاری مبتنی بر واقعیت افزوده موردبررسی و شناسایی قرار گرفت. به منظور شناسایی الزامات فنی و عملکردی، ابزارهای مشابه در گوگل پلی و کافه بازار استخراج شدند و به صورت تطبیقی مورداستفاده قرار گرفتند. جهت تعیین الزامات محتوایی نیز پنل خبرگان متشکل از مدرسین مباحث کدگذاری تشکیل شد.
یافته هاالزامات فنی و عملکردی موردنیاز جهت توسعه ابزارهای مبتنی بر واقعیت افزوده برای آموزش مباحث کدگذاری بیماری ها که از 12 نرم افزار مشابه موردبررسی استخراج شد شامل: اسکنر (موجود در 11 نرم افزار)، دسته بندی محتوای آموزشی (موجود در 9 نرم افزار)، راهنمای صوتی/متنی (موجود در 9 نرم افزار)، درباره ما (موجود در 8 نرم افزار) و قابلیت جست وجو (موجود در 3 نرم افزار) بود. الزامات محتوایی نیز با توجه به نظر پنل خبرگان متشکل از اساتید کدگذاری دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شامل دو قسمت حل تمرین و آموزش با استفاده از تصاویر (دوبعدی و سه بعدی) بود.
نتیجه گیریبا توجه به ماهیت نظری عملی درس کدگذاری، حل تمرین در ارتباط با سناریوهای کدگذاری همواره جزئی جدانشدنی در آموزش این درس بوده است و باعث تشویق به یادگیری دانشجویان و به دنبال آن استقلال عمل و کنش متقابل آن ها می شود. همچنین محتوای متنی و تصویری با استفاده از فناوری واقعیت افزوده می تواند تاثیرگذاری عمیق تری در یادگیری دانشجویان داشته باشد.
کلید واژگان: الزامات, ابزار آموزشی, واقعیت افزوده, کدگذاری بالینیObjectiveAugmented reality (AR) is one of the new technologies that is used in education, especially medical education. This study aims to determine the requirements for developing an educational application based on AR for teaching clinical coding.
MethodsIn this descriptive-comparative study conducted in 2022, we first investigated the user interface (UI) and functionality of the AR-based educational applications. The UI features were extracted from 12 similar applications in Persian and English available in Google Play and Cafe Bazaar. To determine the functionality features, the opinions of a panel of experts including professors of clinical coding from Isfahan University of Medical Sciences in Iran were used.
ResultsThe UI features included search (found in 3 applications), scanners (found in 11 applications), educational content classification (found in 9 applications), audio/text guides (found in 9 applications), and about us (found in 8 applications) sections. The functionality features included testing of knowledge and using images (2D, 3D).
ConclusionDue to the theoretical and practical nature of the clinical coding course, a section to solve clinical coding scenarios is an important feature of AR-based educational applications for clinical coding. Also, the use of images (2D, 3D) in these applications can create a deeper impact on students’ learning.
Keywords: Educational Application, Augmented Reality, Clinical Coding -
هدف
زنجیره تامین دارو و تجهیزات مصرفی بیمار یکی از زنجیره های مهم در حوزه سلامت است. پژوهش حاضر به بررسی عوامل تاثیرگذار بر اشتراک و کیفیت اطلاعات در مدیریت زنجیره تامین دارو و تجهیزات مصرفی بیمار می پردازد.
روش هاپژوهش حاضر، کاربردی و یک مطالعه پیمایشی تحلیلی است. جامعه پژوهش 78 نفر از افراد درگیر در زنجیره تامین دارو و تجهیزات مصرفی بیمار در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1396 بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر اساتید گروه فناوری اطلاعات سلامت و مدیریت خدمات بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0/93 موردتایید قرار گرفت. تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی و با استفاده از نرم افزار pls نسخه 23 انجام شد.
یافته هاناپایداری محیطی و تسهیل کنندگان بین سازمانی بر اشتراک و کیفیت اطلاعات موثر نیستند، اما روابط بین بخش های مختلف درگیر در زنجیره تامین بر اشتراک و کیفیت اطلاعات موثر است. در تعریف عامل ناپایداری محیطی، متغیر نامشخص بودن تامین کننده با ضریب 0/905 در تعریف عامل تسهیل کنندگان بین سازمانی، متغیر پشتیبانی مدیریت ارشد با وزن 0/997 در تعریف عامل روابط بین بخش های مختلف درگیر در زنجیره تامین و متغیر تعهد بین شرکای زنجیره تامین با ضریب 0/865 بیشترین تاثیر را دارند.
نتیجه گیریافزایش صداقت، تعهد و دیدگاه مشترک بین شرکای زنجیره تامین باعث بهبود اشتراک اطلاعات باکیفیت در زنجیره تامین دارو و تجهیزات مصرفی می شود. بنابراین مدیریت موثر زنجیره های تامین نیازمند برقراری روابط موثر بین اعضای مختلف درگیر در آن زنجیره است.
کلید واژگان: مدیریت زنجیره تامین دارو و تجهیزات مصرفی, اشتراک اطلاعات, کیفیت اطلاعاتObjectiveMedical consumable supply chain is one of the main supply chains in the health care domain. Accordingly, the present study aims to investigate the factors affecting information sharing and information quality in pharmaceutical and medical consumable supply chain management (SCM) in Iran.
MethodsThis is analytical survey study. Participants were 78 people involved in pharmaceutical and medical consumable supply SCM from the teaching hospitals affiliated to Isfahan University of Medical Sciences (IUMS), Iran, in 2017. The data were collected using a researcher-made questionnaire whose face and content validity were confirmed by some professors from the Department of Health Information Technology of IUMS and the reliability was confirmed using Cronbach’s α coefficient (α=0.93). Finally, data were analyzed using factor analysis in SmartPLS software, version 23.
ResultsEnvironmental uncertainty and inter-organizational facilitators had no significant impact on information sharing and information quality, while the factor of interdepartmental relationships was found to be effective. Among the components of environmental uncertainty, the supplier uncertainty with a weight of 0.905 had the highest impact. Among the components of inter-organizational facilitators, the top management support with a weight of 0.997 had the highest impact. Among the interdepartmental relationships, the commitment of supply chain partners with a weight of 0.865 had the highest impact.
ConclusionFor an effective pharmaceutical and medical consumable SCM, there is need to establish proper relationships between different supply chain partners. Honesty, commitment, and common vision between the supply chain partners can improve the information sharing and information quality in pharmaceutical and medical consumable SCM.
Keywords: Pharmaceutical Supply Chain, Medical Consumable Supply Chain, Supply Chain Management, Information Sharing, Information Quality -
مقدمه
با توجه به جایگاه واحد فن آوری اطلاعات در زمینه حفظ، نگهداشت و ارتقای سیستم های اطلاعاتی و ارائه اطلاعات به هنگام به افراد مختلف، خدماتی که در این واحد ارائه می شود باید دارای کیفیت بالا باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت خدمات واحد فن آوری اطلاعات در سه بیمارستان منتخب شهر اصفهان با استفاده از مدل سروپرف انجام شد.
روشپژوهش حاضر از نوع کمی و کاربردی است. جامعه آماری کلیه کارکنان خدمت گیرنده از واحد فن آوری اطلاعات بیمارستان های دانشگاهی شهر اصفهان بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 351 نفر به دست آمد. کیفیت خدمات واحد فن آوری در بیمارستان های مورد بررسی با استفاده از پرسشنامه استاندارد مدل سروپرف (غیر وزنی) در پنج حیطه مورد بررسی قرار گرفت.
نتایجنتایج نشان داد میانگین به دست آمده برای کیفیت کلی خدمات واحد فن آوری اطلاعات برابر 3/23 بود که از نظر آماری با مقدار متوسط 3 ، تفاوت معنی دار داشت (0/05>p). بالاترین میانگین را ابعاد قابلیت اطمینان با میانگین 3/28 و پاسخگویی با میانگین 3/25 و کمترین میانگین را ابعاد فیزیکی و ملموسات با میانگین 3/14 داشتند.
نتیجه گیریباتوجه به نتایج به دست آمده مبنی بر شکاف منفی موجود در کیفیت خدمات واحد فناوری اطلاعات بیمارستان ها پیشنهاد می گردد به منظور بالا بردن کیفیت خدمات در بعدهای همدلی، پاسخگویی بهتر، جلب رضایت، تواضع و حسن نیت و به روز بودن اطلاعات کلاس های آموزشی به صورت مدون برای کارکنان واحد فناوری اطلاعات برگزار گردد.
کلید واژگان: فن آوری اطلاعات, کیفیت خدمات, بیمارستان, ارزیابی, سروپرفIntroductionConsidering the crucial role of IT unit in maintaining, preserving, and enhancing information systems and providing timely information to various individuals, the services provided by this unit must be of high quality. In this regard, the present study aimed to evaluate the quality of services provided by the Information Technology unit in three selected hospitals in Isfahan city using the SERVPERF model.
MethodThis is a quantitative and applied study. The statistical population consisted of all the employees who received service from the information technology unit in the educational hospitals of Isfahan city. The sample size was 351 people based on the Morgan’s table. The service quality of the information technology unit in the studied hospitals was investigated using the standard questionnaire of the SERVPERF model (non-weighted) in five areas.
ResultsThe average of service quality of the information technology unit was 3.23, which had a statistically significant difference with the average value of 3 (P<0.05). The highest average is related to reliability (3.28) and responsiveness (3.25), respectively. The lowest average is related to the physical and tangible dimensions (3.14).
ConclusionThe results show a negative gap in the service quality of information technology units in hospitals. To improve the quality of services in the dimensions of empathy, responsiveness, satisfaction, humility, goodwill, and information updates, regular training classes should be held for the employees of the information technology unit.
Keywords: Information Technology, Service Quality, Hospital, Evaluation, SERVPERF -
هدف
هدف این مطالعه بررسی میانگین برآورده شدن انتظارات بیماران از سیستم های نوبت دهی تلفن گویا و وب سایت در درمانگاه های منتخب شهر اصفهان بود.
روش هامطالعه از نوع پیمایشی مقطعی می باشد. جامعه آماری بیماران مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان های امین و الزهرا دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1398 بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 بدست آمد. از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انتخاب افراد استفاده شد. ابزار گردآوری داده دو پرسشنامه محقق ساخته بودند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها، با بهره گیری از نظرات صاحب نظران بررسی و تایید شد. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ ارزیابی شد. این میانگین برای کل سوالات 85 درصد محاسبه شد. تحلیل اطلاعات گردآوری شده در سطح آمار توصیفی ازجمله میانگین، فراوانی و درصد فراوانی و با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 18 انجام شد.
نتایجنتایج نشان داد که میانگین برآورده شدن انتظارات بیماران از دریافت نوبت از طریق تلفن گویا در بیمارستان های الزهرا و امین در شش بعد مورد بررسی 65/3 امتیاز (در حد متوسط) بود. این میانگین برای دریافت نوبت از طریق تلفن گویا در این دو بیمارستان 79/3 امتیاز (در حد زیاد) بوده است.
نتیجه گیریبه طور کلی انتظارات بیماران از سیستم های نوبت دهی از طریق تلفن گویا و وب سایت در درمانگاه های بیمارستان های الزهرا و امین در حد متوسط برآورده شده بود. به نظر میرسد با افزایش اطلاع رسانی در مورد سیستم های نوبت دهی نوین به بیماران این مسیله تا حدودی بهبود می یابد.
کلید واژگان: ارزیابی, سیستم نوبت دهی, درمانگاه, رضایتAimIn this study, the average of patientschr('39') expectations of fulfillment from Interactive Voice Response (IVR) and clinicschr('39') websites to make appointments for patients in Isfahan have been investigated.
MethodsThe study is a cross-sectional survey. The research population was all patients referred to the clinic of Amin and Al-Zahra hospitals of Isfahan University of Medical Sciences in 1398. The sample size was obtained based on Cochranchr('39')s formula 384. Simple random sampling method was used to select individuals. Data collection tools were two researcher-made questionnaires. The face and content validity of the questionnaires were reviewed and confirmed using the opinions of experts. The reliability of the questionnaire was assessed by calculating Cronbachchr('39')s alpha. This average was calculated as 85% for all questions. The collected data were analyzed at the level of descriptive statistics, including average, frequency and frequency percentage, using SPSS software version 18.
ResultsThe results showed that the average of patientschr('39') expectations fulfillment through IVR appointments in the clinics of Al-Zahra and Amin hospitals in a total of examined six dimensions was 3.65 points (average). The average of patientschr('39') expectations fulfillment through the website in these hospitals was 3.79 points (maximum).
ConclusionPatientschr('39') expectations fulfillment from the IVR and the website appointment systems in the clinics of Al-Zahra and Amin hospitals were moderately met. This seems to be improving somewhat with the increase in information about new patient appointment systems.
Keywords: Evaluation, Appointment System, Clinic, Satisfaction -
Today, with the development of mobile health (mHealth), it is possible to change the health behavior of patients and there is a potential for positive health outcomes. The inherent features of mHealth equipment lead to numerous competitive health benefits; however, despite that, mHealth development faces many political, safety, security and technical challenges. Lack of proper business model, lack of comprehensive policies for mass investment and non-compliance with legal guidelines are other political challenges to mHealth development. Secure app development requires: safe app development guidelines, knowledge, expertise, and developer motivation; interaction with security experts, stakeholders’ participation, accessing necessary resources, removing limitations and performing security tests. Some apps are technically difficult to install, and some do not have a good interface. Lack of integration of data generated in patients' mobile devices with their electronic health records prevents professionals from easily accessing the data. Continuous measurement of the vital parameters of the mHealth participants leads to a sky rocket increase in data, analysis, communication and workload. Excessive focus on health assessments can negatively affect the mental health of low-motivated users. Accordingly, more motivated patients need to participate in mHealth programs to lead to positive mHealth outcomes.
Conclusiongovernments should recognize mHealth and policymakers should address health inequalities through it. It seems that close collaboration of stakeholders can be effective in solving the challenges of developing mHealth. Proper cooperation requires the existence of appropriate guideline s and regulations, extensive investment and the promotion of a culture of mHealth medicalization.
-
مقدمه
با رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، رویکرد جدیدی در یادگیری به نام "یادگیری الکترونیک" به وجود آمده است. اجرای یادگیری الکترونیکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به عنوان یکی از اهداف عینی برنامه استراتژیک معاونت آموزشی مستلزم انجام مطالعات گسترده جهت حضور فعال و آمادگی فراگیران در محیط یادگیری الکترونیکی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی آمادگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در رابطه با یادگیری الکترونیکی انجام شد.
روش هادر این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 1397 به وسیله فرمول کوکران از میان 6079 نفر دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان 412 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گرداوری داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته پس از تایید روایی و پایایی انجام شد. تحلیل داده ها به وسیله آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون) انجام شد.
نتایجیافته ها نشان داد در بین مقاطع مختلف، اکثر عوامل یادگیری الکترونیکی دارای تفاوت معناداری بودند (05/0>p). از منظر دانشجویان از میان 8 عامل مورد بررسی، عامل تجربیات مشارکت در یادگیری الکترونیکی 86/12±85/79 (میانگین از100) مهم ترین عامل تعیین کننده یادگیری الکترونیکی بود و عامل مدیریت زمان 61/14±39/59 (میانگین از 100) کم اهمیت ترین عامل بود. عواملی همچون مهارت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندی در یادگیری (62/0=r)، عادات یادگیری با توانمندی در یادگیری (65/0=r)، انگیزه با سودمندی یادگیری الکترونیکی (66/0=r) بالاترین همبستگی مثبت را داشت.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج، تصمیم گیرندگان در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می توانند برای عواملی هم چون مدیریت زمان و انگیزه برای یادگیری الکترونیکی که در سطح پایینی قرار دارد، قبل از پیاده سازی دروس به شکل الکترونیک سرمایه گذاری کنند و ابتدا این موانع را حل و فصل نمایند و سپس یادگیری الکترونیکی اجرا شود.
کلید واژگان: یادگیری الکترونیکی, آمادگی دانشجویان, دیدگاه, علوم پزشکی اصفهانIntroductionParallel with the development of information and communication technology, a new approach to learning has emerged, namely. Administering e-learning at Isfahan University of Medical Sciences as one of the objectives of the strategic plan of the educational assistantship requires extensive study for the presence of students in the e-learning contexts. This study endeavored to examine the readiness of students at Isfahan University of Medical Sciences in relation to e-learning.
MethodsThis descriptive cross-sectional study was conducted in the academic year 2018; 412 students were selected from the 6079 students of Isfahan University of Medical Sciences using Cochran formula. Data was gathered through a researcher-made questionnaire as available sampling. The validity of the questionnaire was confirmed by the professors of the Department of Health Information Management and Technology. The reliability of the questionnaire was computed through Cronbach's alpha coefficient r= 0.93. To analyze the data, descriptive and inferential statistics (Pearson correlation) were used.
ResultsResults revealed that most of the e-learning factors had significant differences among the different levels (P≤0.05). Students' experiences of participation in e-learning were important factor; however, time management was the least important factor. Information and communication technology skills factors had the highest positive correlation with learning ability (r=0.623), learning habits with learning ability (r=0.654), and motivation with e-learning usefulness (r=0.660).
ConclusionThis study can be used as a guideline for Isfahan University of Medical Sciences to invest in time management and incentives for low-level e-learning before implementing the courses electronically and to address the barriers and administer e-learning.
Keywords: e-Learning, Student’s Readiness, Isfahan University of Medical Sciences -
مقدمه
اغلب پژوهش های گذشته پیرامون سیستم پرونده الکترونیک سلامت به پیامدهای استفاده از آن اشاره ای نداشته اند. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تحقق پیامدهای استفاده از سامانه یکپارچه بهداشت (سیب) از نظر کاربران در شهر اصفهان انجام شد.
روش ها:
این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و جامعه مورد بررسی شامل کلیه کاربران سیب در مراکز بهداشت شهر اصفهان بود که 320 نفر از آن ها با استفاده از جدول Morgan به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ای بود که در پنج بعد «استفاده از سیب در کمک به حل مشکلات، تصمیم گیری منطقی، یکپارچگی ارتباطات افقی، یکپارچگی ارتباطات عمودی و خدمت رسانی به مراجعان» تنظیم گردید. پس از بررسی روایی صوری و محتوایی پرسش نامه، پایایی آن با استفاده از ضریب Cronbachchr('39')s alpha سنجیده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون t تک نمونه ای در نرم افزار SPSS تحلیل شد.
یافته ها:
اگرچه استفاده از سیب در بهبود یکپارچگی و هماهنگی ارتباطات افقی (050/0 > P،30/2 = t)، بهبود یکپارچگی و هماهنگی ارتباطات عمودی (050/0 > P، 96/1 = t) و ارایه خدمت به مراجعان (001/0 > P،31/8 = t) تاثیر داشته، اما هیچ نقش قابل توجهی در کمک به حل مشکلات (050/0 < P، 68/0 = t) و تصمیم گیری منطقی کاربران (050/0 < P، 05/1 = t) نداشته است.
نتیجه گیری:
کمک به حل مشکلات و تصمیم گیری منطقی از جمله اهداف پیاده سازی سیب می باشد. با این وجود، کاربران نقطه ضعف اصلی این سیستم را در این دو حوزه ارزیابی کردند. بدین ترتیب، توجه به نیازهای کاربران در این دو حوزه مهم، به متولیان سیب توصیه می گردد.
کلید واژگان: سیستم پرونده الکترونیک سلامت, سامانه یکپارچه بهداشت(سیب), پیامد استفادهBackgroundMost previous studies have not referred to the implications of using electronic health record systems. So the purpose of the present study is to investigate the realization of the consequences of using the Integrated Health System (SIB) from userschr('39') point of view in Isfahan, Iran.
MethodsThis was a descriptive cross-sectional study with the statistical population including all users of SIB located in Isfahan primary healthcare centers. The sample consisted of 320 users according to Morgan table. A questionnaire was arranged in five dimensions including problem solving, decision rationalization, horizontal integration, vertical integration, and customer service. After examining the validity and reliability of the questionnaire, the data were analyzed by single sample t-test in SPSS software.
FindingsThe findings showed that although the implementation and use of SIB contributed to improving the integrity and coordination of horizontal (t = 2.30, P < 0.050) and vertical (t = 1.96, P < 0.050) communications as well as customer service (t = 8.31, P < 0.001), it had no significant role in problem solving (t = 0.68, P > 0.050) and decision rationalization (t = 1.05, P > 0.050).
ConclusionProblem solving and decision rationalization have been the main objectives of SIB; nevertheless, users evaluated them as main weaknesses of the system. So paying attention to the needs of different users is recommended to its stakeholders.
Keywords: Electronic health record system (EHRS), Integrated health system (SIB), Consequence of use -
مقدمهوب سایت های بیمارستانی دارای قابلیت های بالایی برای ارایه اطلاعات و خدمات به مشتریان هستند. ارزیابی و مقایسه وب سایت های بیمارستانی، میزان بهره برداری آن ها از این قابلیت ها را مشخص می نماید و به شکل گیری رقابت سازنده بین بیمارستان ها کمک می کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مقایسه ای وب سایت بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر اصفهان انجام شد.روش بررسیاین مطالعه از نوع کاربردی و از دسته تحقیقات توصیفی- تحلیلی بود که در سال 1396 انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل وب سایت های 13 بیمارستان دولتی و
3 بیمارستان خصوصی شهر اصفهان بود. داده ها با استفاده از چک لیستی مشتمل بر 11 معیار اصلی و 69 معیار فرعی جمع آوری گردید و با استفاده از آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاتفاوت معنی داری بین میانگین امتیازات کسب شده وب سایت های بیمارستان های دولتی و خصوصی در رابطه با 4 معیار اصلی «اطلاعات تماس و راه های دسترسی، خدمات پذیرش و نوبت دهی، ویژگی ها، طراحی و روزامدی صفحات و روابط عمومی» وجود داشت، اما بین میانگین امتیازات به دست آمده در 7 معیار دیگر و نیز امتیاز کلی تفاوت معنی داری مشاهده نشد.نتیجه گیریبا استفاده از نتایج مطالعه حاضر، مسوولان این حوزه می توانند گام های جدی تری جهت ارایه اطلاعات و خدمات مطلوب به مشتریان بردارند تا برای جلب مشتریان بیشتر و افزایش رضایتمندی آن ها وارد رقابت سازنده با یکدیگر شوند.کلید واژگان: ارزیابی, وب سایت, بیمارستان های عمومی, بیمارستان های خصوصیIntroductionHospital websites have a high potential for providing information and services to customers. The assessment and comparison of hospital websites determine the extent of their utilization and contributes to the formation of constructive competition between hospitals. Therefore, the present study was conducted with the aim of comparative assessment of the websites of public and private hospitals.MethodsThis applied research is an analytical-descriptive study and was conducted in 2017. The study population included 13 public hospital websites and 3 private hospital websites in Isfahan, Iran. The data were gathered through a checklist based on 11 main and 69 sub-criteria and analyzed by inferential statistics.ResultsThere was a significant difference between the average of scores obtained from public and private hospitals websites in terms of the 4 main criteria including contact information and access methods, admission service and reservation, features, design and updating of pages and public relations. However, there was no significant difference between the average of scores obtained in terms of 7 other criteria and the overall score.ConclusionThe assessed websites did not fully utilize web capabilities and did not have a favorable status. Therefore, according to the results of this research, the authorities in this area must provide the information and services to the customers in a desirable way so that they can compete with other hospitals in order to attract more customers and improve customer satisfaction.Keywords: Assessment, Website, Public Hospitals, Private Hospitals -
زمینه و هدفپایگاه اطلاعات مربوط به مرگ کودکان ایران در سطح ملی، نرم افزار نظام مراقبت مرگ کودک است. در این مطالعه سعی شده است که یکی از مهم ترین ویژگی های کیفیت اطلاعات که همان صحت اطلاعات است، از طریق بررسی میزان همخوانی علت زمینه ای مرگ ثبت شده در نرم افزار در مقایسه با علت زمینه ای مرگ استخراج شده از پرونده پزشکی آنان تعیین شود.روش بررسیاین مطالعه توصیفی- تحلیلی، به صورت سرشماری انجام شد و کلیه 104 پرونده کودکان 59-1 ماهه فوت شده، در 6 بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد از سال 1392 لغایت نیمه اول 1394 بررسی گردید. اطلاعات با استفاده از چک لیست محقق ساخته که زیر نظر پزشک فوق تخصص اطفال تکمیل می شد، جمع آوری گردید. برای بررسی سطح همخوانی علل مرگ ثبت شده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری Chi-Square، Fisher''s Exact و ضریب توافق Kappa استفاده شد.یافته هامیزان توافق بین علت زمینه ای مرگ ثبت شده در نرم افزار مراقبت مرگ کودکان و علت زمینه ای مرگ استخراج شده از پرونده پزشکی و گواهی فوت به ترتیب 60/0 و 57/0 بود که توافق موجود در سطح توافق متوسط طبقه بندی گردید. این میزان بین علت زمینه ای مرگ ثبت شده در گواهی فوت با علت زمینه ای مرگ استخراج شده از پرونده پزشکی 84/0 بود که در سطح توافق عالی قرار گرفت.نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که طراحی مداخلاتی ازقبیل آموزش و التزام کاربران در بذل دقت کافی در ثبت علت زمینه ای مرگ بر مبنای گواهی فوت و پرونده، به کارگیری کاربران آشنا با قوانین بین المللی انتخاب علل مرگ و یا برنامه ریزی جهت استفاده از علت زمینه ای استخراج شده در واحد کدگذاری در نرم افزار، توسعه نرم افزار و افزایش ضریب دقت عناصر اطلاعاتی موجود در آن ضروری است.کلید واژگان: علت مرگ, نظام مراقبت مرگ کودکان, کودکان 59-1 ماهه, همسان بودنBackground And AimsChild mortality Surveillance System is Iranian children mortality database nationwide and internationally. The aim of this study was to investigate one of the the most important features of data quality, i.e. Accuracy, through examining the consistency rate between the underlying mortality causes registered in the software and those extracted from medical records among children.MethodsThis descriptive, analytical study was performed by census and the medical files of all 104 children aged 1-59 months died between March 21, 2013 and September 22, 2015 in six hospitals affiliated with the Shahrekord University of Medical Sciences were studied. The data were gathered by a researcher-developed questionnaire under supervision of a pediatrician. To investigate the consistency rate of mortality causes, chi-square and Fisher's Exact test and Kappa coefficient in SPSS was used.ResultsThe consistency rate between the mortality causes registered in the software and the underlying mortality causes extracted from the medical Records, and death certificate was 0.60 and 0.57, respectively. These consistency rates are considered moderate. The consistency rate between the underlying mortality causes recorded in the death certificates and the medical files was derived 0.84, considered an optimal level of consistency.ConclusionAccording to the findings, it is essential to develop certain interventions such as training and requiring operators to be adequately tactful for recording underlying mortality causes with reference to death certificates and medical files, hiring operators who are knowledgeable about the international protocols of selection of mortality cause or planning for use of the underlying causes registered in the encoding unit of the software, and enhancing the software and accuracy of information elements registered in the software.Keywords: Cause of Death, Child Surveillance System, Children aged 1-59 months, Consistency
-
مقدمهاستفاده بهینه از فناوری اطلاعات در حوزه سلامت، ضرورت توجه به تربیت نیروی انسانی مناسب را می طلبد. هدف این پژوهش تعیین جایگاه های شغلی آینده و صلاحیت حرفه ای شاغلان رشته فناوری اطلاعات سلامت برای تصدی آنها بود.روش هااین مطالعه کمی-کیفی در سال 1395 انجام گردید. با مرور غیرسیستماتیک، مقالات 10 سال اخیر با کلید واژه های مناسب در پایگاه های داده ای و سایت های معتبر جستجو شد. جایگاه های شغلی استخراج و در پانل متخصصان متشکل از 25 نفر از اعضای هیات بورد و هیات علمی دانشگاه های سراسر کشور و با تکنیک دلفی به بحث گذاشته شد. جایگاه های شغلی که به اجماع دست یافت، تایید، شرح شغل و صلاحیت های حرفه ای آن شناسایی و تدوین گردید. برای تعیین فاصله موجود مطالعه توصیفی–مقطعی و کاربردی بر روی کلیه (38 نفر) شاغلان بخش مدیریت اطلاعات سلامت بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد. پرسشنامه ی محقق ساخته بر اساس صلاحیت های حرفه ای مستخرج از پانل تهیه شد و پس از بررسی روایی توزیع گردید. پایایی آن با آلفای کرونباخ 91/0 مورد تایید قرار گرفت. داده ها با آمار توصیفی به صورت فراوانی و درصد ارائه گردید.نتایججایگاه های شغلی آینده، مدیریت اطلاعات سلامت، بیمه و حسابداری، فناوری اطلاعات، برنامه های کاربردی کامپیوتر و مدیریت داده ها بدست آمد. صلاحیت های حرفه ای آمار و اپیدمیولوژی، طبقه بندی بیماری ها، ذخیره و بازیابی اطلاعات، مدیریت داده های سلامت، ملاحظات قانونی و امنیت اطلاعات، فناوری اطلاعات، مفاهیم مهندسی نرم افزار تعیین شد. موثرترین صلاحیت، آشنایی با روش های ذخیره و بازیابی بود. توانمندی شاغلان برای آمار و اپیدمیولوژی در سطح متوسط قرار داشت.نتیجه گیریجایگاه های شغلی جدید فناوری اطلاعات سلامت مرتب در حال معرفی و عرضه هستند. بازنگری های مداوم و توجه به افزایش بیش تر دروس مربوط به بیمه و حسابداری، ذخیره و بازیابی داده ها و آمار و اپیدمیولوژی در برنامه ریزی دروس ضروری است.کلید واژگان: جایگاه های شغلی, صلاحیت های حرفه ای, فناوری اطلاعات سلامت, برنامه ریزی درسیIntroductionThe optimal use of information technology in health sector requires due attention to human resources training. The purpose of this study was to determine the future of health information technology positions and professional qualifications of the employees to achieve them.MethodsThis qualitative-quantitative study was conducted in 2016. A nonsystematic review of the articles published over the last 10 years was performed in well-known databases and websites using relevant keywords. Positions were extracted and then discussed using the Delphi technique in a panel of experts of 25 members including board members and faculty members of medical universities across the country. Agreed-upon positions were confirmed and job descriptions and professional qualifications were identified and compiled. An applied cross-sectional study was conducted on all health information management employees (38 people) of hospitals affiliated with Kashan University of Medical Sciences to determine the existing gap. A researcher-made questionnaire was developed based on the professional qualifications obtained for the expert panel and distributed after being checked for validity. Reliability was approved with Cronbach's alpha (0.91). Data were analyzed using descriptive statistics in terms of frequency and percentage.ResultsThe future health information technology positions were found to be health information management, insurance and accounting, information technology, computer applications, and data management. Professional qualifications of statistics and epidemiology, disease classification, information storage and retrieval, health data management, legal considerations and information security, information technology, and software engineering concepts were determined. The most effective qualification was knowledge of storage and retrieval methods. Employees skills in statistics and epidemiology were at an average level.ConclusionNew positions are constantly being introduced into the field of health information technology. Continuous curriculum revisions and additional courses for insurance and accounting, data storage and retrieval, statistics and epidemiology are essential.Keywords: Job positions, Professional Qualifications, Health Information Technology, Curriculum
-
مقدمهمنابع انسانی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر موفقیت و شکست یک سازمان است و انگیزه خدمت، به عنوان عامل تاثیرگذاری بر کیفیت و کمیت فعالیت سازمان شناخته شده است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین توان بالقوه انگیزش (Motivational potential score یا MPS) در کارکنان مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان در سال های 91-1390 بود.روش بررسیپژوهش کاربردی حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری مطالعه را کلیه کارکنان بخش مدارک پزشکی شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان تشکیل دادند. 127 نفر نمونه پژوهش، با استفاده از روش سرشماری انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه ویژگی های شغلی Hackman و Oldham صورت گرفت که روایی محتوایی آن با نظر کارشناسان و پایایی آن با محاسبه ضریب Cronbach¢s alpha برابر با 84/0 تایید گردید. داده های آماری با استفاده از آمار توصیفی (درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار و...) و استنباطی (آزمون های MANOVA و Fisher''s least significant difference) در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هامیزان شاخص MPS با نمره 665/40، در بین کارکنان بخش مدارک پزشکی متوسط بود. بین میانگین MPS بر حسب واحد خدمت در بخش مدارک پزشکی، بین بیمارستان ها تفاوت معنی داری مشاهده شد.نتیجه گیریدر حرفه مدارک پزشکی، مشاغل به گونه ای طراحی شده که تا حدود متوسط به خودی خود توانسته است برای فرد انگیزه کار کردن فراهم نماید. بهبود میزان MPS، تلاش بالای مدیران همه سطوح بیمارستان ها، دانشگاه علوم پزشکی و به خصوص، منابع انسانی را می طلبد.کلید واژگان: انگیزش, کارکنان, مدارک پزشکی, بیمارستان آموزشیIntroductionHuman resources are one of the factors most effective on the success or failure of an organization and service motivation is a factor which affects the quality and quantity of activity of an organization. The present study aimed to determine the motivating potential score (MPS) of medical record staff of training hospitals in Isfahan, Iran, over the years of 2011-2012.MethodsThis was an applied and descriptive survey. The statistical population of the study included all staff of the medical records departments of training hospitals in Isfahan. The participants consisted of 127 individuals selected by conducting a census. The data collection tool was Hackman and Oldhams Job Characteristics Scale. The content validity of the scale was confirmed by experts and its reliability was approved through calculation of Cronbachs alpha (α = 0.84). The collected data were analyzed using descriptively statistics (frequency percentage, mean, standard deviation, and etc.) and inferential statistics (MANOVA, Fisher's LSD) in SPSS software.ResultsThis study results showed that the MPS index with the score of 40.665 was at a medium level among medical record staff. There was a significant difference among hospitals in terms of mean MPS according to the unit of service in the medical records department.ConclusionFindings showed that occupations related to medical records have been designed in a way that can provide an average degree of working motivation for individuals. Therefore, the improvement of MPS requires a high degree of efforts by managers at all levels of hospitals, universities of medical sciences, and especially, human resources.Keywords: Motivation, Personnel, Medical Records, Training Hospital
-
مقدمهاستفاده از اطلاعات بیماران سرطانی هنگامی میسر است که این اطلاعات به طور صحیح سازماندهی و طبقه بندی گردد که این امر از طریق کدگذاری تشخیص ها و اقدامات درمانی انجام می شود. لذا هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان صحت کدگذاری نئوپلاسم ها در بیمارستان سیدالشهداء اصفهان در سال 1390 بوده است.روشمطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع مقطعی بوده است جامعه پژوهش پرونده های شش ماهه دوم سال 1390 بوده و 308 پرونده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز یک چک لیست محقق ساخته بود که پس از تعیین روایی مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آمار توصیفی انجام گردید.نتایجاز بررسی پرونده های مورد بررسی به این نتیجه رسیدیم که میزان صحت کدگذاری پرونده ها در بیمارستان 68% بوده است. همچنین بیشترین میزان صحت کدگذاری مربوط به نئوپلاسم بافت همبند با 94% صحت بوده است.نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود کدگذاری ریخت شناسی نئوپلاسم ها و Z کدهای مربوطه در دستور کار کدگذارن قرار گیرد. همچنین پیشنهاد می شود برای افزایش سطح صحت کدگذاری نئوپلاسم ها دوره های آموزشی کدگذاری مدونی در دستور کار قرار گیرد.
کلید واژگان: کدگذاری, نئوپلاسم ها, صحت کدگذاریIntroductionThe use of cancer suffering patient's information is possible when this information was organized and categorized properly through encoding the diagnoses and therapeutic procedures. Therefore the aim of this study was to determine the accuracy rate of the neoplasm coding in Seyed Al-Shohada Hospital of Isfahan city in 2011.MethodThis study was a descriptive and cross-sectional study. The population of this study were medical records created during the second half of 2011,308 ones of which were selected as sample. A self-designed checklist was the research tool, which was used after validation. Data analysis was performed using SPSS v16. Software through descriptive statistics.ResultsInvestigating the surveyed records, the researchers found that the accuracy rate of the records in this hospital was 68%. Also the highest accuracy rate of the coding has been associated with neoplasms of the connective tissue (94%).ConclusionRegarding the obtained results, it is recommended that coding of morphology & related Z codes of neoplasms be set in coder's work order. It is also recommended that continuous educational coding courses be held in order to increase the accuracy rate of the neoplasm coding.Keywords: Coding, Neoplasms, Coding accuracy -
مقدمهوجودآمار و اطلاعات صحیح در هر سازمانی نقش تعیین کننده ای داشته و در تجزیه و تحلیل عملکرد آن سازمان بسیار مهم است. مدیران از عمده ترین گروه هایی هستند که از نتایج فعالیتهای آماری استفاده می کنند و مسئولان آمار موظف به جمع آوری و آماده کردن، تحلیل و تفسیر اطلاعات هستند. هدف از این پژوهش، بررسی علل تناقضات آماری از دیدگاه مدیران و مسئولان آمار مراکز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.روش هااین مطالعه، توصیفی- مقطعی با مشارکت 113نفر از مدیران و مسئولان آمار مراکز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که با روش سرشماری نمونه گیری شدند انجام شد. گردآوری داده ها با پرسش نامه ای محقق ساخته، در قالب 6 دسته علل تناقضات آماری انجام گرفت. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون آنالیز واریانس و با نرم افزار SPSS تحلیل گردید.یافته هابیشترین میانگین نمره درکل گروه های مورد بررسی به علل تناقضات آماری مرتبط با قوانین و دستورالعمل ها(63/0±95/3)، هماهنگی (71 /0±90/3)، مدیریت (63/0±89/3) و کنترل و نظارت (72/0±87/3) اختصاص داده شد که مهمترین علل تناقضات آماری بودند. میانگین نمره علل تناقضات آماری مرتبط با قوانین ودستورالعمل ها (003/0P =)، هماهنگی(042/0 P =) و عوامل فرآیندی تولید و ارائه آمار (P <0/001) بین گروه های مورد بررسی تفاوت معنی دار دارد.نتیجه گیریبا توجه به این که مهمترین علل تناقضات آماری در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از دید مسئولان آمار در مقام تولیدکنندگان و مدیران درمقام مصرف کنندگان آمار، علل مرتبط با قوانین و دستورالعمل ها، هماهنگی، مدیریت و کنترل و نظارت می باشد، باید برنامه ریزی های مدونی به منظور به حداقل رساندن و حذف تناقضات نمود.
کلید واژگان: آمارها و داده های عددی, مدیران, دانشگاه علوم پزشکی اصفهانBackgroundCorrect statistical data plays a significant role in evaluating the performance of an organization. Managers are mainly expected to use the results of statistical analysis and statisticians are assumed to collect, analyze and interpret the data. This study is aimed at investigating the causes of statistical inconsistencies from the viewpoint of managers and statisticians in centers affiliated with Isfahan University of Medical Sciences.MethodsThis is a cross-sectional study in which 113 managers and statisticians working in centers affiliated with Isfahan University of Medical Sciences participated. They were selected based on census on researcher-made questionnaire was used to collect data. The items in the questionnaire were designed to reveal the six causes of statistical inconsistencies. Descriptive and inferential statistics were used via SPSS 19.FindingsThe highest means for the causes of statistical inconsistencies were as follows: rules and directions (m=3.95±0.63, P=0.003), coordination (m=3.90±0.71, P=0.042), management (m=3.89±0.63, P=0.285) and control and supervision (m=3.87±0.72, P=0.597).These were among the main causes of statistical inconsistencies. The means associated with rules and directions, coordination and factors involved in the process of producing and presenting statistics (P<0.001) had meaningful statistical difference among the investigated groups.ConclusionRegarding the main causes of statistical inconsistencies in Isfahan University of Medical Sciences from the viewpoint of statisticians as producers and managers as consumers, these causes were associated with rules and directions, coordination, management, control and supervision. Therefore, detailed plans are required to minimize and eliminate these causes.Keywords: Statistical Inconsistencies, viewpoint, Managers, University of Medical Science -
زمینه و هدفاز منافع دسترسی به پرونده برای بیماران این است که به آنها اجازه داده شود تا درک بهتر از شرایط و درمانشان بدست آورند. هدف این پژوهش مقایسه خط مشی ها و قوانین حق دسترسی بیمار به پرونده الکترونیک سلامت در کشورهای استرالیا، کانادا، نیوزلند و مقایسه آن با ایران بود.روش بررسیمطالعه از نوع توصیفی- تطبیقی است که قوانین، خط مشی و رویه های حق دسترسی بیمار به پرونده الکترونیک سلامت خود را در کشورهای استرالیا، کانادا، نیوزلند و مقایسه آنها با ایران بررسی کرده است. ابزار جمع آوری داده ها به شکل فیش برداری بوده است که از طریق مطالعات کتابخانه ای مقالات، کتب، مجلات و پایگاه های اطلاعاتی همچون Pubmed صورت گرفته و مقایسه شده است.یافته هایافته های پژوهش نشان می دهد که هر چهار کشور به طور معمول دارای تعدادی قوانین، خط مشی و رویه در رابطه با حق دسترسی می باشند. اما در هیچ کدام به طور واضح و مشخص میزان حق دسترسی تعیین نشده است.نتیجه گیریدر کشورهای مورد مطالعه در پژوهش حاضر قوانین، خط مشی ها و رویه های کلی وجود دارد که در مجموع به حق بیمار در زمینه دسترسی، محرمانگی، افشا یا واگذاری اطلاعات وی اشاره می کند؛ لذا با توجه به الزام پیاده سازی طرح سپاس، لزوم توجه به ایجاد قانون و یا حداقل خط مشی و رویه های اختصاصی و بیان کننده جزئیات این مورد کاملا مشهود می گردد.کلید واژگان: قوانین, دستورالعمل ها, پرونده الکترونیک سلامت, حق بیمار, دسترسیBackground And AimsOf the advantages of accessing patients records is letting them have a better understanding of their condition and treatment. It can also raise the reliability of consistency and correctness of data in health care system. Therefore, this study was to compare between laws, policies, and procedures concerning patients access to electronic health records (EHR) in Australia, Canada, and New Zealand and those in Iran.MethodThis study was a comparative, descriptive one, investigating the laws, policies, and procedures of patients access right to EHR in selected countries and Iran. The instrument for gathering data was a researcher developed checklist and the data were gathered and compared through relevant websites and reliable electronic resources and articles.ResultsThe findings of research showed that all four countries usually had some laws, policies, and procedures concerning access right, but in none of them the rate of access has been obviously and specifically determined.ConclusionGiven the necessity of EHR implementation, the requirement of paying attention to codifying a law or at least specific policies and procedures and expressing the details on this issue grows completely apparent.Keywords: Law, Procedure, Electronic health record, Patient right, Access
-
زمینه و هدفیکی از مهم ترین معیارهای موفقیت یک سیستم اطلاعاتی، کیفیت سیستم است که به ویژگی های مطلوب خود سیستم اطلاعاتی اشاره دارد. هدف این پژوهش بررسی تحلیلی و مقایسه کیفیت سیستم های اطلاعات بیمارستانی بر اساس مدل دلن و مک لین در بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان بود.روش بررسیاین مطالعه توصیفی- تحلیلی در بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان در سال 90 انجام شد. جامعه پژوهش شامل کاربران، طراحان سیستم و مسئولین فناوری اطلاعات بیمارستان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی82 نفر از گروه کاربران و با استفاده از روش سرشماری 19 نفر از طراحان و مسئولین فناوری اطلاعات بیمارستان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه محقق ساخته بر اساس معیار کیفیت سیستم، منطبق برمدل دلن و مک لین بود.یافته هایافته ها نشان داد که میانگین نمره کیفیت سیستم در انواع سیستم های اطلاعات بیمارستانی و در بین بیمارستان های مختلف تفاوت معنادار داشته است (p<0/05). بطور کلی سیستم رایاوران توسعه (66/90%) و سیستم لوح گستر (57%) بیشترین و کمترین میانگین نمره را در معیار مورد بررسی به خود اختصاص دادند. میانگین کلی معیار کیفیت سیستم در انواع سیستم های اطلاعات بیمارستانی 61/20%، و در بین بیمارستان های مختلف 59/50 % بود.نتیجه گیریطبق مدل استفاده شده، سیستم های مورد بررسی از نظر کیفیت سیستم در حد نسبتا مطلوب بودند؛ لذا برای رسیدن به حالت کاملا مطلوب باید در طراحی سیستم به عوامل موثر در ارتقاء کیفیت سیستم، نوع فعالیت، نوع تخصص و نوع مالکیت بیمارستان توجه گردد.کلید واژگان: سیستم اطلاعات بیمارستانی, کیفیت سیستم, مدل دلن و مک لینBackground And AimsOne of the most dimensions of information iystem success is system quality. It refers to measures of the information processing system itself. The aim of this study was to analysis of the quality of hospital information systems in hospital information systems in private hospitals of Isfahan based on The DeLone and McLean Model.MethodsThis research was an applied and analytical-descriptive study and was performed in private hospitals of Isfahan in 2010. Research population consisted of hospital information system's users, system designers and hospital information technology (IT) authorities which was selected by random sampling method from users group (n=82) and using census method from the system designers and IT authorities, (n=19). Instrument for data collection was two the researcher designed questionnaire based on the criteria system quality which was adjusted to Delone and MClean model.ResultsAccording to the findings there was a significant difference system quality mean score in all kinds of hospital information systems and hospitals, it was not the same in all (pConclusionAccording to the results of the research it is identified that based on the applied model the criteria of hospital information system were implemented in a rather optimum condition. Thus in order to reach a well optimum condition, it is necessary to pay particular attention to the factors improving system quality, type of activity, type of specialty and Property Type.Keywords: Hospital information system, System quality, The DeLone, McLean Model
-
مقدمهسیستم اطلاعات داروخانه با پشتیبانی از یک رویکرد درمانی و مدیریت مراقبت دارویی یکی از ارکان ضروری نظام سلامت است، تا اطمینان حاصل شود که دارودرمانی با همان سطح ایمنی و کیفیت مانند دیگر درمان ها و خدمات، پشتیبانی و ارزیابی می شود. این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد سیستم اطلاعات داروخانه ی بیمارستان های آموزشی، خصوصی وتامین اجتماعی شهراصفهان انجام شد.روش بررسیپژوهش حاضر از نوع کاربردی و یک مطالعه ی تحلیلی است که در بیمارستان های آموزشی، خصوصی و تامین اجتماعی شهر اصفهان درسال 1390 شمسی انجام شد. جامعه ی پژوهش را سیستم اطلاعات داروخانه ی بیمارستان های مورد مطالعه تشکیل دادند. ابزار جمع آوری داده ها سیاهه وارسی (چک لیست) محقق ساخته، منطبق با راهنماهای انجمن جامعه ی داروسازان نظام سلامت آمریکا و استرالیا وآلمان بود که روایی آن با نظر استادان صاحب نظر سنجیده شد و به روش مشاهده و مصاحبه داده ها جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار Spss نسخه ی 18 استفاده شد و براساس آزمون های ناپارامتریک Wilcoxon وMann–Whitney تحلیل انجام شد.یافته هانتایج مطالعه ی سیستم اطلاعات داروخانه ی 19 بیمارستان مورد مطالعه نشان داد که سیستم اطلاعات داروخانه ی 5 بیمارستان نیمه مکانیزه و 14 بیمارستان مکانیزه است. بیشترین میزان رعایت معیارهای درونداد انجمن داروسازان مربوط به بیمارستان های تامین اجتماعی با میانگین 75/32 درصد و بیشترین میزان رعایت معیارهای پردازش انجمن داروسازان مربوط به بیمارستان های آموزشی با میانگین 15/26 درصد و بیشترین میزان رعایت معیارهای برونداد انجمن داروسازان نیز مربوط به بیمارستان های آموزشی با میانگین 95/43 درصد بود. و درحالی که بیمارستان های خصوصی کمترین میانگین نمره را در رعایت معیارهای درونداد، پردازش و برونداد به ترتیب به میزان 32/23، 78/17 و 25/24 درصد داشتند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج این پژوهش می توان اظهار داشت که معیارهای درونداد، پردازش و برونداد سیستم اطلاعات داروخانه در بیمارستان های مورد مطالعه چندان مورد توجه قرار نگرفته است. تشکیل یک تیم طراحی متشکل از مدیران عملیاتی، متخصصان حوزه ی رایانه، مدیران اطلاعات سلامت، داروسازان و تجویزگران می تواند توانمندی های سیستم اطلاعات داروخانه را مبتنی بر نیازهای متخصصین مراقبت سلامت و سایر کاربران ارتقاء دهد.
کلید واژگان: ارزیابی, داروخانه, نظام های اطلاعاتی, ارزیابی عملکردIntroductionSupporting a therapeutic approach and medication therapy management، pharmacy information system acts as one of the central pillars of hospital information system. This ensures that medication therapy is being supported and evaluated with an optimal level of safety and quality similar to other treatments and services.MethodsThe present study was an applied، descriptive and analytical study which was conducted on the pharmacy information system in use in the selected hospitals. The research population included all the users of pharmacy information system. The research sample is the same as the research population. The data collection instrument was self designed checklist developed following the guidelines of the American Society of Health-System Pharmacists، Australia pharmaceutical Society and Therapeutic guidelines of the Drug Commission of the German Medical Association. The checklist validity was assessed by research supervisors and pharmacy information system pharmacists and users.ResultsThe findings of the study on the pharmacy information system revealed that the degree of meeting the standards given in the guidelines issued by the Society of Pharmacists، the highest rank in observing the input standards belonged to Social Services hospitals with a mean score 32. 75. While teachingEducational hospitals gained the highest score both in processing standards with a mean score of 29. 15 and output standards with a mean score 43. 95 and the private hospitals had the lowest mean score of (23. 32،17. 78، 24. 25) in input، process and output standards respectively.ConclusionPharmacy Information System (PIS) is composed of three data banks، namely patient information، medication information (managerial، financial and scientific data) and medication prescriber information. It is expected that this system be effective in three fields of operational management، financial management and scientific support to the medication services in hospitals. In addition، it is also expected that administering and using these data banks entail reduction of errors and increase of the speed of managing the orders and dispensing the medications. Hence، when PIS is to be administered، informational requirements and hardware، software، manpower and educational resources needed for establishing the medications plans، standards، policies and laws must be taken into account. In sum، the findings of the present research showed that among the 8 information systems in question، the Social Services System and Pouya Samaneh gained the highest ranks in observing the input standards، while the highest mean score in meeting the standards related to processing and output standards belonged to Sayan Rayan e Ekbatan System and Modiriat e Amar System respectively. It is worth noting that due to inattention to such system''s capabilities، all of them suffer from some deficiencies that need to be obviated Since one of the most significant and effective elements of PIS، i. e. medication''s scientific data bank has been ignored and the PISs in question have not been equipped with some software suitable for providing the prescriber with scientific backup in his/her making decision process، the prescribers have just contented themselves to their own information making medication errors in health care domain inevitable. Before designing and administering PIS، due attention must be given to the users'' informational requirements as well as their expectations from the system. The availability of informational elements effective on managing and monitoring the medication related complications، reducing medication errors، checking the medication therapy information to ensure the suitability of medication regimen and medication warns to identify drug allergies، system potential relation with other systems supporting physicians in their making decisions and at last، recording the prescribers'' orders are some capabilities that can promote this system so that it can be regarded as a clinical system with a treatment approach.Keywords: Evaluation, Pharmacy, Information Systems, Performance Assessment -
مقدمهبا توجه به نقش کامپیوتر در مدیریت اطلاعات به تدریج انگیزه ی سرمایه گذاری برای نرم افزارهای کاربردی در بخش مدارک پزشکی گسترش یافته است؛ اما آن چه در پذیرش و پیاده سازی موفقیت آمیز نرم افزارها حایز اهمیت است جلب نظر و حمایت کاربران می باشد. هدف کلی پژوهش حاضر، تعیین نظرات کاربران درباره ی نرم افزارهای مورد استفاده در بخش مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان بود.
روش بررسیپژوهش حاضر کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی بود. نمونه ی پژوهش با جامعه ی پژوهش برابر بوده است و شامل کاربران نرم افزارهای بخش مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان مشتمل بر 92 نفر بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه ای خود ساخته مشتمل بر 4 بخش مبنی بر ویژگی های نرم افزارهای واحدهای بخش مدارک پزشکی گردآوری شد. روایی پرسش نامه توسط اساتید متخصص و پایایی آن از طریق آزمون مجدد با Cronbach’s alpha 98 درصد تایید گردید و در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 در سطح آمار توصیفی مورد تحلیل قرار گرفت.یافته هابیشترین رضایت کاربران با میانگین 5/76 درصد از نرم افزارهای واحدهای کدگذاری و کمترین رضایت با میانگین 3/45 درصد از نرم افزارهای واحدهای بایگانی می باشد. بیشترین رضایت کاربران در واحدهای پذیرش مربوط به سهولت استفاده از نرم افزار با میانگین 100 درصد، در واحدهای کدگذاری مربوط به حذف انواع ایندکس به شیوه ی دستی با میانگین 98 درصد، در واحدهای آمار بیشترین رضایت کاربران مربوط به حفظ محرمانگی اطلاعات با میانگین 100 درصد و در واحدهای بایگانی مربوط به سهولت استفاده از نرم افزار با میانگین 5/89 درصد می باشد.نتیجه گیریمیانگین رضایت کاربران از مجموع نرم افزارهای بخش مدارک پزشکی 8/61 درصد می باشد که به طور عمده هم در راستای نقش تخصصی آن ها نیست و این امر بیانگر کاستی هایی در طراحی نرم افزارهای مورد بررسی است. پیامد این کاستی ها خدشه دار شدن رسالت سیستم های کامپیوتری را در گردآوری، پردازش و توزیع داده ها به دنبال دارد و بهترین راهکار برای حل این معضل نیازسنجی از کاربران و متخصصان مدیریت اطلاعات بهداشتی قبل از طراحی و اجرای نرم افزارها در بخش مدارک پزشکی می باشد.
کلید واژگان: نرم افزار, سیستم اطلاعات, بخش مدارک پزشکی, کاربرIntroductionThe role of the computer in information management has gradually increased the motivation for investment in computer systems for medical records. Admission, coding, statistics, and filling unit's software have important roles in health information management. However, their adaption and implementation needs the support of users. The goal of the present research is to determine user's point of view on software used in the medical record department of Isfahan's educational hospitals.MethodsThis is a descriptive study was carried out on all users (n = 92) in educational hospitals affiliated with Isfahan University of Medical Sciences. The data was collected by a researcher-made questionnaire which was validated by experts. The reliability of the questionnaire was confirmed by test retest. The results were analyzed by SPSS version 16.ResultsThe satisfaction of users had a maximum of 76.5% related to coding unit and a minimum of 45.3% related to filing unit. The highest satisfaction in the admission unit was related to ease in use (100%), in the coding unit was related to deletion of indices (98%), in the statistics unit to confidentiality (100%), and in the filing unit to ease in use (89.5%).ConclusionThe average of user's satisfaction of the software programs in the medical record department was 61.8%. This indicates deficiencies in the design of the studied software. These insufficiencies cause alteration in the function of computer systems in data management. Therefore, need assessment of users and health information management professionals (HIMP) before designing and implementation of software is necessary.Keywords: Software, Information Systems, Medical Records Department, User -
مقدمهنظام ثبت، مجموعه ای از داده های مربوط به بیماران است که دارای یک تشخیص ویژه و یا یک اقدام خاص می باشد. طراحی و اجرای سیستم های ثبت می تواند در مدیریت داده های مربوط به روند یا وقوع بیماری موثر باشد. سندروم حاد کرونری اصطلاحی است که شامل سکته ی قلبی یا آنژین ناپایدار بوده و به منظور کاهش بار این بیماری طراحی و اجرای نظام ثبت ضروری است. این مقاله درصدد بوده است کلیات نظام ملی ثبت سندروم حاد کرونری را در کشورهای آمریکا، سوئیس، مالزی و ایران ارایه نموده و به مقایسه ی آن ها، بر پایه ی وجوه افتراق و اشتراک بپردازد.روش بررسیاین پژوهش از نوع توصیفی- تطبیقی و کاربردی بود که در سال های 89- 1388 صورت پذیرفت. جامعه ی پژوهش شامل نظام ثبت سندروم حاد کرونری در کشورهای آمریکا، سوئیس، مالزی و ایران بود. روش جمع آوری داده ها، مطالعه ی کلیه ی مستندات مکتوب و برقراری ارتباط با مراکز ثبت داده ها در کشورهای منتخب از طریق ایمیل بوده است. ابزار جمع آوری چک لیستی بود که بر پایه ی حداقل های نظام ثبت، تهیه و روایی آن به تایید متخصصان رسید. همچنین جداول تطبیقی نیز به کار گرفته شده است. جهت روایی و پایایی تلاش گردیده که از منابع موثق هم چون وب سایت ها و فرهنگ لغات معتبر و... استفاده شود و در ترجمه ی متون ضمن بهره گیری از مشاوره با متخصصان مربوط، رعایت امانت با نظارت اساتید راهنما و مشاور تا حد امکان صورت پذیرفت.یافته هادر هر سه کشور مورد مطالعه، نظام ثبت ملی برای سندروم حاد کرونری وجود دارد که در آن، مراحل جمع آوری و تحلیل داده ها و توزیع اطلاعات انجام می شود. در کشور ایران، نظام ثبت در سطح ملی وجود ندارد؛ اما برای اولین بار، نظام ثبت این سندروم از سال 1378 در شهر اصفهان طراحی شد و اکنون در حال اجرا می باشد، که در این نظام فقط به جمع آوری داده ها پرداخته می شود. در دو کشور آمریکا و سوئیس این نظام تحت نظارت انجمن های تخصصی مرتبط با بیماری های عروق کرونر می باشد، اما در مالزی پایگاه داده زیر نظر وزارت بهداشت این کشور ساختار یافته است. آمریکا از نظر سابقه و از حیث دارا بودن ویژگی ها نسبت به سایر نظام های مورد بررسی در پژوهش ارجحیت دارد.
نتیجه گیریاز آن جا که طراحی و اجرای نظام های ثبت می تواند به تحلیل داده های مربوط به بیماران کمک کند؛ بنابراین اجرای یک نظام ملی ثبت برای سندروم حاد کرونری با توجه به بار کلان آن در ایران ضروری است. در این نظام باید علاوه بر جمع آوری داده ها به تحلیل آن ها نیز پرداخته شود.
کلید واژگان: سندروم حاد کرونری, نظام اطلاعات, ثبتIntroductionAcute coronary syndrome (ACS) includes ST segment elevation myocardial infarction (STEMI), non- ST segment elevation myocardial infarction (NSTEMI), and unstable angina. It is among the leading causes of death. Registry systems are designed and implemented to collect and analyze the data related to a specific disease. Decreasing the burden ACS would need some strategies such as designing and implementing a registry system. This study tried to compare ACS registry systems in selected countries.MethodsThis comparative descriptive research used an applied approach. The data was collected from the national registry of ACS in the USA, Switzerland, and Malaysia and myocardial infarction (MI) registry in Isfahan (as the first MI registry in Iran). Data was mainly collected from articles, journals, websites, and other written documents using a checklist which was designed based on the minimum requirements of a registry system. The validity of the checklist was confirmed by specialists. Since most resources were in English, translations were performed by an expert team to maximize the concordance with the source. Data was analyzed using comparative tables.ResultsIn all three countries, there were national registries for ACS. They registered all stages including gathering and analyzing data and distribution of information. Although there is no national registry in Iran, an MI registry has been implemented in Isfahan which only covers data collection. The registry systems in the USA and Switzerland are supervised by specialty associations relevant to coronary disease. In Malaysia however, the database is under the control of Ministry of Health. The American ACS had the highest level of experience and the best features among the studied registry systems.ConclusionOverall, according to the large burden of heart diseases in Iran, designing and implementing a national registry is essential. It could bring a better management for controlling and preventing diseases.Keywords: Acute Coronary Syndrome, Information Systems, Registry -
مقدمهپرونده ی سلامت اهداف متعددی را برآورده می کند و باید برای برآوردن این اهداف نگهداری شود. این اهداف گوناگون بر مدت زمانی که اطلاعات سلامت باید نگهداری شوند، تاثیر می گذارند. از این رو مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی و مقایسه ی قوانین و رویه های نگهداری مدارک سلامت در کشورهای منتخب و ارایه ی پیشنهادهایی برای ایران، انجام گرفت.روش بررسیاین پژوهش کاربردی و از دسته ی مطالعات توصیفی- تطبیقی بود و قوانین و رویه های مرتبط با نگهداری اطلاعات سلامت در کشورهای آمریکا، انگلستان، استرالیا و ایران در سال 1390 را مورد مطالعه قرار داد. منبع جمع آوری داده ها شامل منابع کتابخانه ای، شبکه های اطلاع رسانی و مشاوره با متخصصان داخل و خارج کشور بود. ابزار جمع آوری داده ها فرم های اطلاعاتی بود که روایی آن با نظر کارشناسان تایید شد. تحلیل یافته ها با استفاده از جداول مقایسه ای صورت گرفت و با توجه به شرایط کشور پیشنهادهایی برای ایران تدوین گردید.یافته هادر کشورهای منتخب، جداول زمان بندی کامل و شفافی وجود دارد که در آن ها وضعیت نگهداری مدارک بیماران بزرگ سال، کودکان، بیماران سرپایی، اورژانس، فوتی و... به وضوح مشخص شده است. در صورتی که در ایران یا قوانین و رویه های مشخصی وجود ندارد و یا دارای ابهام می باشند.نتیجه گیرینداشتن یک جدول زمان بندی نگهداری مدارک سلامت کامل، شفاف و به روز در ایران، مراکز درمانی را با مشکلات جدی و سر در گمی مواجه نموده است، به طوری که در بعضی مراکز باعث کمبود فضای ناشی از انباشت مدارک قابل امحا و در بعضی مراکز نیز به امحای پیش از موعد مدارک بیماران منجر شده است. بنابراین به منظور بهینه سازی وضعیت نگهداری اطلاعات سلامت در کشور، بازنگری، اصلاح و تکمیل جداول زمان بندی نگهداری مدارک سلامت در کشور ضروری است؛ که در این راستا پیشنهادهایی برای نگهداری انواع مدارک پزشکی ارایه گردید.
کلید واژگان: مدارک پزشکی, رویه ها, قوانینBackgroundHealth records serve several purposes and must be retained to meet those purposes. These varied purposes influence how long health records must be kept, or their retention period. The present study aimed to recognize laws and procedures related to retention of health records in selected countries and provide a proposed guideline for Iran.MethodsThis was an applied, descriptive-comparative research on laws and procedures related to retention of medical records in the USA, United Kingdom, Australia and Iran in 2011. The data was collected via library sources, websites, and consultation with specialists in and out of the country. The validity of the data was confirmed by experts. Finally, the recommendations were provided for medical record retention in Iran.ResultsThe study revealed complete and transparent record retention schedules in the selected counties. In fact, retention situations for adults, minors, emergency, outpatients and deaths records are clearly determined. However, in Iran, either no specific laws and procedures exist for medical records or they are unspecified.ConclusionLack of a complete, transparent and updated medical record retention schedule in Iran has led to confusion for hospitals. Some hospitals maintain medical records more than the determined retention period and some destroy them before expiring of the essential retention period. In order to optimize the situation of health records retention in Iran, it is necessary to review, correct and complete medical records retention schedule on the provided recommendations for different kinds of medical records.Keywords: Medical Records, Procedures, Legislation -
مقدمهطی 20 سال گذشته پیشرفتهای زیادی در فناوری اطلاعات و به خصوص در حوزه بهداشت و درمان بوجود آمده و در نتیجه اشکال مختلفی از پرونده الکترونیک نیز مورد بحث قرار گرفته و یا طراحی و پیاده سازی شده اند.
مروری بر مطالعات: هر چند که پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت دارای مزایای فراوانی است ولی متاسفانه در بعضی از موارد ایجاد یک سیستم پرونده الکترونیک سلامت به نظر پیچیده و مشکل می آید. ارزیابی آمادگی سلامت الکترونیک، بخشی از ارزیابی پیش از پیاده سازی است و ضرورتی اساسی است که در اولویت پیاده سازی به شمار می رود. ارزیابی آمادگی روشی است که توسط آن، جنبه های مختلف یک سازمان بررسی شده و آمادگی هر یک از اجزای سازمان سنجیده می گردد و بنابراین بهره گیری از این ارزیابی است که منجر به تصمیم گیری صحیح می گردد، و به دنبال آن شناسایی عوامل موثر و ملزومات چنین ارزیابی بسیار ضروری است.بحث و نتیجه گیریبا استفاده از نتایج این ارزیابی می توان کاستی های موجود در زمینه پذیرش پرونده الکترونیک سلامت را شناسایی نموده و برای رفع آن ها برنامه ریزی و اقدام نمود. هدف از این مطالعه شناسایی جایگاه ارزیابی آمادگی در نقشه پیاده سازی پرونده الکترونیک با نگاهی مفصل به الزامات و حوزه های مرتبط با این ارزیابی و عمدتا از جنبه فنی آن است تا بتواند راهنمای مدیران و مجریان پرونده الکترونیک سلامت در اجرای این قبیل پروژه ها باشد.
کلید واژگان: ارزیابی, آمادگی, پیاده سازی, پرونده سلامت, الکترونیکIntroductionWith huge advances in information technology, in general, and health care services in particular during the past 20 years, various forms of electronic records have been introduced, designed or implemented. This study aimed to review the status of readiness assessment in the implementation process of electronic records with a detailed focus on required and associated areas and to provide a guideline for Electronic Health Records (EHR) directors and executers. Literature review: Although making health records automatically has many advantages, in some cases, the creation of an electronic health records system seems a complicated task. Electronic health readiness assessment, performed prior to implementation, is considered as an essential process.ResultsReadiness assessment is a method used for assessing various aspects of an organization and evaluating the preparedness of each component in the organization. The benefits gained from assessment leads to correct decision making.DiscussionThe outcome can be used to identify deficiencies in the existing electronic health records and to provide solutions. Thus identifying factors and requirements of this assessment seems to be essential. -
مقدمهبا توجه به تاثیرات مثبت سیستم اطلاعات بیمارستانی در فرایند درمان بیماران و عملکرد سازمان، ضرورت دارد کیفیت خدماتی، که به وسیله ی این سیستم ها ارا یه می شود، مورد ارزیابی قرار گیرد. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه ی نرم افزارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان های شهر اصفهان بر ا ساس مدل تعدیل یافته ی Delone and MClean انجام شد.روش بررسیپژوهش حاضر از نوع کاربردی و یک مطالعه ی توصیفی- تحلیلی بود که در بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر اصفهان در سال 1389 انجام شد. جامعه ی پژوهش را کاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی، طراحان سیستم و مسوولین IT بیمارستان، مدیران و مسوولین بخش های اداری و بالینی مجهز به این سیستم تشکیل دادند. نمونه گیری از گروه کاربران (300 نفر) به روش تصادفی و در مورد دو گروه دیگر (212 نفر)، به روش سرشماری انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته بر اساس سه معیار (کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت کاربر) منطبق بر مدل Delone and MClean بود که سه دسته پرسش نامه ی مجزا طراحی گردید. روایی محتوایی پرسش نامه با توجه به نظر استادان گروه و همچنین متخصصان علوم رایانه تایید گردید. جهت برآورد پایایی پرسش نامه ها از ضریب Cronbach''s alpha استفاده گردید و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت.یافته هامیانگین نمره ی کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت مندی در انواع سیستم های اطلاعات بیمارستانی و در بین بیمارستان های مختلف، تفاوت معنی دار داشت (05/0 ≥ P). میانگین کلی معیارهای کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت مندی در انواع سیستم های اطلاعات بیمارستانی 6/58، 8/60، 2/61 بود.نتیجه گیریبا توجه به نتایج این پژوهش، می توان اظهار داشت که معیارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در حد نسبتا مطلوب پیاده شده است. بنابراین برای رسیدن به حالت کاملا مطلوب، باید در طراحی سیستم به عوامل موثر در ارتقای کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، نوع تخصص بیمارستان و همچنین انتظارات و تخصص کاربران توجه خاصی مبذول گردد.
کلید واژگان: ارزیابی تکنولوژی, بیمارستان ها, نرم افزار, سیستم اطلاعات بیمارستانی, مدلDelone and MCleanIntroductionHospital Information Systems (HISs) have positive effects on patient's treatment process and organizational function. Therefore, it is necessary to evaluate the quality of services provided by such systems. The aim of this study was to assess and compare HISs in Isfahan hospitals based on the DeLone and McLean Model adjusted.MethodsThis was an applied, analytical-descriptive study performed in public and private hospitals of Isfahan in 2010. Research population consisted of system users and designers and authorities of hospital information technology, directors and managers of official and clinical departments equipped by such systems. While users were selected by random sampling (n = 300), census method was used for the other two groups (n = 212). Data was collected using a questionnaire designed by the researcher based on three criteria (system quality, information quality and user satisfaction). It was adjusted to DeLone and McLean model. Content validity of the questionnaire was verified by faculty members as well as computer science specialists. The reliability of the questionnaire was estimated by Cronbach's alpha coefficient and data was analyzed by SPPS.ResultsAccording to our findings, mean scores of system quality, information quality and satisfaction were significantly different between various kinds of HISs, as well as between different hospitals (P < 0.05). Total mean scores of system quality, information quality and satisfaction for all HISs were 58.6, 60.8 and 61.2, respectively.ConclusionAccording to the results of this research, the criteria of HISs have been implemented in a rather optimum condition. Thus in order to reach desirable conditions, it is necessary to pay particular attention to factors improving system quality, information quality, type of specialty in a hospital, and user's expectations and specialty when designing HISs. -
مقدمهاطلاعات ثبت شده بر روی گواهی فوت برای مقاصد مهمی مانند تهیه ی آمارهای مرگ و میر برنامه های ارتقای سلامت عمومی و تخصیص منابع مراقبت بهداشتی کاربرد دارد. از این رو صحت داده های گواهی فوت از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین کیفیت گواهی فوت های صادره در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه و میزان صحت ثبت داده های گزارش شده در آن ها بود.روش بررسیاین پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی و جامعه ی پژوهش، بیماران بستری را که در شش ماهه ی اول سال 1386 در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه فوت نموده بودند، شامل می شد. نمونه ی مورد بررسی با توجه به کل موارد مرگ مراکز آموزشی و بیمارستان های شهر کرمانشاه در شش ماهه ی اول سال 1386 (1994 مورد مرگ) و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه (321 نمونه) محاسبه شد. در این پژوهش، نمونه گیری به روش تصادفی و جمع آوری داده ها بر اساس چک لیستی که روایی آن به تایید متخصصان رسیده بود، انجام و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردید.یافته هانتایج نشان داد که 1/51 درصد از گواهی های فوت صادره در مراکز آموزشی درمانی و 24 درصد از گواهی های فوت بیمارستان های غیر آموزشی دارای کیفیت ثبت بودند. اطلاعات دموگرافیک گواهی های فوت صادره ی مراکز آموزشی درمانی و بیمارستان های غیر آموزشی به ترتیب در 6/7 درصد و 8/28 درصد از موارد غیر صحیح بود. فقط 3/3 درصد از گواهی های صادره در مراکز آموزشی درمانی و 2/12 درصد از گواهی های صادره در بیمارستان های غیر آموزشی توسط پزشک معالج متوفی صادر شده بود. در 7/33 درصد از مراکز آموزشی درمانی و در 4/45 درصد بیمارستان های غیر آموزشی، مکانیسم مرگ به عنوان علت مرگ گزارش شده بود. بین علت های مرگ مندرج در 1/64 درصد از گواهی های فوت مراکز آموزشی درمانی و 7/74 درصد بیمارستان های غیر آموزشی، تسلسل علیتی منطقی وجود نداشت.نتیجه گیریوضعیت کنونی صدور گواهی فوت در بیمارستان ها به خصوص بیمارستان های غیر آموزشی از لحاظ کیفی نامناسب و قابل تعمق بود. اهمیت و ارزش داده های مندرج در گواهی فوت و استفاده های متعدد آن، توجه بیشتر به ارتقای سطح آگاهی پزشکان از وجود انواع خطاها در کامل کردن گواهی فوت را می طلبد.
کلید واژگان: کنترل کیفیت, علت مرگ, بیمارستان های آموزشی, آمار حیاتیIntroductionPopulation-based mortality statistics are derived from the information recorded on death certificates. This information is used for many important purposes, such as development of public health programs and allocation of health care resources. Therefore, the accuracy of death certificate data is important. The aim of this study was to evaluate the quality of death certificates records and its recording accuracy in educational and non-educational hospitals in Kermanshah.MethodsIn this descriptive and applied study, 321 death certificates of patients admitted and expired in educational and non-educational hospitals (1994 death)of Kermanshah during first six months in 2007selected randomly and evaluated. Data was collected by a checklist which validity was approved by professionals. Obtained data analyzed using SPSS software and descriptive statistics.Results51.1% and 24% of death certification in educational and non-educational hospitals were qualified respectively. The demographic information of death certification were incomplete in 7.6% and 28.8% of cases in educational and non-educational hospitals, respectively.3.3% and 12.2% of death certificates in educational and non-educational hospitals were filled by attending physician, respectively. In 33.7% and 45.4% of cases in educational and non-educational hospitals the mechanism of death or nonspecific condition listed as the cause of death, respectively. Regarding the cause of death in 64.1% and 74.7% of cases in educational and non-educational hospitals sequence of events dose not make sense, respectively.ConclusionCurrent status of death certificate record quality in the hospitals, specially non-educational ones is inappropriate and needed to contemplate.Considering the importance and value of data contained in the death certificate and its many uses, it is necessary to improve the awareness of physicians about different types of errors in completing death certificates -
مقدمهطراحی و اجرای حداقل مجموعه ی داده ها (Minimum Data Set) در مراکز درمانی مقدمه ی مدیریت اطلاعات بیماری است و ارتقای کیفیت مراقبت و کنترل آن را به دنبال دارد. MDSپیوند به عنوان مجموعه ی گسترده ای از واژه ها و تعاریف پذیرفته شده قلمداد می شود و با فراهم آوردن یکی از مهم ترین ابزار های مدیریتی برای تصمیم گیری در صنعت سلامت متضمن دسترسی به داده های بهداشتی دقیق و بدون ابهام بیماری ها است. از این رو پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی حداقل مجموعه ی داده های نظام مدیریت اطلاعات پیوند اعضا در کشورهای کانادا، مالزی و استرالیا و ارایه ی راهکار مناسب برای ایران انجام شده است.روش بررسیپژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به صورت تطبیقی در سال 1388 انجام شده است. ابتدا MDS پیوند موجود در کشور بررسی شد، سپس MDS پیوند در کشورهای منتخب به عنوان کشورهای پیشرو در سیستم ثبت پیوند از طریق متون و منابع الکترونیکی مورد مطالعه قرار گرفت. مرحله ی تحلیل داده های MDS پیوند در کشورهای منتخب، با استفاده از جداول تطبیقی و تعیین وجوه اشتراک و افتراق مجموعه ی داده ها انجام گردید و در نهایت با توجه به نتایج حاصل، مجموعه ای از فرم های ثبت پیوند اعضا برای کشور طراحی و پیشنهاد گردید.یافته هاحداقل مجموعه ی داده های پیوند اعضا در قالب 23 فرم به صورت سه دسته (فرم های ثبت گیرنده ی پیوند، فرم های ثبت اهدا کننده ی عضو، فرم های پیگیری مراقبت های بعد از پیوند و فرم اهدا کننده ی زنده و مرگ مغزی) طراحی و پیشنهاد گردید و مورد تایید صاحب نظران واقع شد.نتیجه گیریبه منظور ثبت کلیه ی داده ها و بررسی ها و گزارش گیری آتی با مشخصه های متفاوت، باید فرم های مختلفی جهت ثبت داده ها در فرایند اهدای اعضا طراحی شود تا دقیق ترین اطلاعات به واسطه ی تکمیل این فرم ها وارد بانک اطلاعاتی شبکه ی فراهم آوری اعضای پیوندی شود و مورد استفاده قرار گیرد. MDS پیوند در قالب فرم های طراحی شده، منجر به کنترل هزینه ها و ارتقای مدیریت پیوند در کشور می گردد. همچنین مطالعات بقا، میزان اهدا و اطلاعات مورد نیاز برای بررسی های علمی و سیاست گذاری های کشوری بر اساس این اطلاعات ممکن می باشد.
کلید واژگان: داده ها, مدیریت اطلاعات, پیوندها, مطالعه ی تطبیقی -
IntroductionOrganizational justice is a variable that predicts many organizational variables. One of these variables that have an important role in many organizations today is organizational citizenship behavior. So this study aimed to study the relationship between organizational justice and organizational citizenship behavior among medical record staff in selected hospitals of Isfahan in 2008.MethodsIn this descriptive correlation study, medical record stuffs were included. Data collected using two questionnaires: organizational justice, and organizational citizenship behavior questionnaire. The questionnaires reliability was supported based on Cronbach Alfa. and questionnaire validity confirmed by specialist view of point. Data analyzed by SPSS software.ResultsMean score of organizational justice among hospital stuff in Isfahan was 40.9+/-18.1.between hospitals in Isfahan. The highest and lowest score was related to distributive and interactive justice, respectively. There was no significant relationship between organizational justice and conscientiousness, altruism, sportsmanship. There was a significant relationship between organizational justice and civic virtue, courtesy and organizational citizenship behavior (P<0.001).ConclusionSince the score of organizational citizenship behavior and organizational justice among stuff of selected hospitals were moderate and the score of interaction justices was weak. Therefore, hospital managers should provide the backgrounds of creating and improvement of perceived justice among staff.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.