سید کمیل طیبی
-
با توجه به اهمیت سرمایه گذاری مستقیم خارجی و نقش آن در تامین سرمایه و فناوری برای کشورهای در حال توسعه، و با نظر به اینکه این متغیر تابعی از متغیرهای اقتصادی (مانند بازبودن اقتصادی، فراهم بودن زیرساخت ها، وجود بازارهای مالی توسعه یافته و...) و سیاسی است؛ ضروری است اثرگذاری این دو دسته متغیر با یکدیگر مقایسه شوند. این موضوع با توجه به وضع تحریم های اقتصادی علیه کشورها طی سال های گذشته اهمیت می یابد. این موضوع در پژوهش حاضر با استفاده از متغیر اشتراک نظر در مسائل بین المللی و تشابه تصمیم های اقتصادی (تقاضا) مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا و به منظور محاسبه شباهت در سیاست خارجی از شاخص اشتراک در آراء ابراز شده در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و برای ارزیابی شباهت تصمیم گیری اقتصادی از شاخص لیندر استفاده شده است. برای انجام این مقایسه، از مدل جاذبه و روش Panel ARDL برای توضیح میزان انباشت سرمایه گذاری مستقیم خارجی کشورهای گروه 7 در برخی کشورهای منتخب در حال توسعه در بین سال های 2006 تا 2019، استفاده شده است. برآورد مدل نشان از آن دارد این دو متغیر در بلند مدت تاثیری معنادار بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارند. همچنین ضریب برآورد شده برای متغیر شباهت آراء بزرگ تر از ضریب برآورد شده برای شاخص لیندر است، لذا می توان دریافت که شباهت در سیاست خارجی نقش مهم تری در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی ایفا می کند. لذا ایجاد و ارتقاء پیوندهای اقتصادی با کشورهای همسو می تواند اثرات مثبتی بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی داشته باشد.
کلید واژگان: سرمایه گذاری مستقیم خارجی, مجمع عمومی سازمان ملل, ترجیحات, روابط بین الملل, تحریمThis statement that "capital is the most important driving force for growth and subsequent economic development in countries" can be considered universally accepted by all economists (regardless of economic school of thought). As a result, all models of growth and economic development have been developed based on the accumulation of capital. Therefore, this question arises: How is it possible to strengthen the production structure and apply advanced technologies in countries that are facing a lack of capital? In this regard, researchers have shown great interest in foreign direct investment as a cover for the lack of capital in countries. Foreign direct investment is a type of investment that includes long-term relationships in which an economic unit in one country controls and benefits from a business unit in another country. Various studies indicate that successful countries in attracting FDI can provide the necessary conditions for positive future for multinational companies (as the most important players in the field of foreign direct investment). Furthermore, one of the main motivations for developing countries to attract foreign direct investment is mentioned as transferring and acquiring the necessary technologies to improve the productivity of domestic enterprises. However, what leads to the attraction of this type of investment in developing countries (as the main applicants for capital and technological inputs) has always been a challenging issue. Some thinkers mainly focus on economic variables (such as economic openness, infrastructure availability, developed financial markets, etc.), while others do not find them sufficient and rely on non-economic factors, mainly derived from political science and international relations. According to them, the economic actions of individuals and companies are influenced by international political alignments, and therefore achieving economic development is only possible within this framework. This issue has become important in recent years with the popularization of the use of sanctions (meaning the use of economic tools to change the political behavior of a country) among the great economic powers.
Keywords: Foreign Direct Investment, United Nations General Assembly, Preferences, International Relations, Sanctions -
نوسان و بی ثباتی در متغیرهای اقتصادی مانند رشد اقتصادی، بهره وری، تجارت خارجی، قیمت ها و مخارج دولتی باعث انحراف نرخ ارز واقعی از میزان تعادلی می شود، علاوه بر آن که عوامل بیرونی مثل نظام چند نرخی ارز و تحریم های مالی بر ایجاد انحراف نرخ ارز بدون تاثیر نیست. انحراف نرخ ارز سرمایه گذاری، رشد و توسعه اقتصادی، جریان تجارت، تعادل ترازپرداخت ها، تخصیص بهینه منابع و سایر متغیرها و شاخص های مهم اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد. از آنجایی که اقتصاد ایران نوسان های نرخ ارز را به صورت دوره ای در دهه های مختلف تجربه کرده است و با توجه به اهمیت انحراف های به وقوع پیوسته در نرخ ارز و آثار آن بر اقتصاد کشور در این مطالعه ابتدا به تعیین کننده های نرخ ارز واقعی و چگونگی انحراف از آن پرداخته می شود و در ادامه نحوه اثرگذاری سیاست های ارزی مانند یکسان سازی نرخ ارز در تعدیل انحراف از نرخ تعادلی بررسی می شود. بدین منظور با اشاره به مبانی نظری موضوع و با استفاده از داده های سری های زمانی متغیرهای اقتصاد کلان کشور در دوره 2020-1975 (1399-1374) الگوی تجربی انحراف نرخ ارز واقعی به روش بردار خودرگرسیونی (VAR) برآورد شده است. نتایج تجربی حاکی از واکنش معنی دار انحراف نرخ ارز به اتخاذ سیاست ارزی از طریق یکسان سازی نرخ ارز یا بهبود کیفیت نهادها در طول دوره زمانی مورد اشاره بوده است. در مجموع، یک سیاست ارزی مطلوب ناشی از یکسان سازی نرخ ارز موجب میرایی انحراف نرخ ارز واقعی می شود و به متعادل سازی آن کمک می کند.کلید واژگان: نرخ ارز واقعی, متعادل سازی انحراف نرخ ارز, سیاست ارزیFluctuations and instability in key economic variables, including economic growth, productivity, international trade, prices, and government expenditure, can lead to deviations of the real exchange rate from its equilibrium level. Furthermore, external factors such as multi-rate currency systems and financial sanctions can exacerbate these deviations. These exchange rate misalignments exert significant impacts on investment, economic growth and development, trade flows, balance of payments equilibrium, optimal resource allocation, and other crucial economic variables and indicators. Given the historical prevalence of exchange rate fluctuations within the Iranian economy and the profound impact of these deviations on the country's economic performance, this study investigates the determinants of the real exchange rate and the mechanisms through which deviations arise. Subsequently, it examines the potential impact of exchange rate policies, specifically exchange rate unification, on mitigating these deviations from the equilibrium level. To this end, utilizing time series data on key macroeconomic variables spanning the period from 1975 to 2020, an empirical model of real exchange rate deviation is estimated employing the Vector Autoregression (VAR) method. The empirical findings demonstrate a significant response of exchange rate deviations to the implementation of exchange rate policies, particularly through exchange rate unification or improvements in institutional quality within the specified timeframe. The overall results suggest that an optimal exchange rate policy, achieved through exchange rate unification, contributes to dampening real exchange rate deviations and fostering greater exchange rate stability.Keywords: Real Exchange Rate, Stabilizing Exchange Rate Misalignment, Exchange Rate Policy
-
برآورد انحراف نرخ ارز حقیقی از مقدار تعادلی و شناسایی عوامل موثر بر تغییرات آن هم برای سیاست گذاران اقتصادی و هم برای عاملین اقتصادی حایز اهمیت است. از بین عوامل مختلف اثرگذار بر انحراف نرخ ارز، نظام ارزی با وجود اهمیتی که دارد در مطالعات تجربی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخ این سوال بوده که چگونه انحراف نرخ ارز حقیقی تحت تاثیر نظام های مختلف ارزی قرار گرفته است؛ به عبارت دیگر، انحراف نرخ ارز حقیقی در کدام یک از نظام های ارزی کمتر و در کدام یک بیشتر است؟ برای پاسخ به این سوال از رهیافت جورسازی امتیاز تمایل استفاده شده است. بدین منظور از داده های مربوط به 116 کشور در حال توسعه با نظام های ارزی مختلف در سال 2019 استفاده شده و برای خالص کردن اثر نظام ارزی بر انحراف نرخ ارز و جدا کردن اثر بقیه متغیرها، سایر عوامل موثر نظیر انحراف نرخ ارز حقیقی در دوره قبل، تورم، کیفیت نهادها و توسعه مالی به عنوان متغیرهای مچ درنظرگرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که انحراف نرخ ارز حقیقی از سطح تعادلی آن نسبت به نوع نظام ارزی اتخاذ شده واکنش نشان داده، به طوری که اتخاذ نظام ارزی شناور به دلیل نوسان های زیاد نرخ ارز، تعدیل شدیدتر در سطح قیمت ها، اثرات انتقال پذیری و یا حباب های سفته بازی منجر به افزایش این انحراف ها شده است.
کلید واژگان: نظام ارزی, انحراف نرخ ارز, کشورهای درحال توسعه, جورسازی امتیاز تمایلEstimating the real exchange rate misalignment from the equilibrium value and exploring the factors affecting its changes is crucial for both economic policymakers and economic agents. Among the various factors affecting exchange rate misalignment, the exchange rate regime, has received less attention in experimental studies. Accordingly, the present paper seeks to find out the answer to the question of how real exchange rate misalignment is affected by different exchange rate regimes. In other words, in which of the exchange rate regimes is the exchange rate misalignment less and in which one it is higher? To answer the question, the propensity score matching approach has been used. For this purpose, we have used data from 116 developing countries with different exchange rate regimes in 2019. Other factors such as real exchange rate misalignment in the previous period, inflation, the quality of institutions and financial development have been considered as match variables to net the effect of the exchange rate regime on real exchange rate misalignment and to separate the effects of other variables. The results showed that the real exchange rate misalignment from its equilibrium level has responded significantly to the type of exchange rate regime adopted by the countries, so that the floating exchange rate regime increases the real exchange rate misalignment in the selected developing countries wherever implemented. It can be argued that factors such as high exchange rate fluctuations, a more drastic adjustment in the price level, and speculative bubbles or contagion effects in the floating exchange rate regime have led to an increase in these misalignments.
Keywords: EXCHANGE RATE REGIME, Exchange Rate Misalignment, Developing Countries, Propensity Score Matchin -
باتوجه به رشد روزافزون تقاضای برق و مسایل مربوط به عرضه آن از قبیل افزایش هزینه های اجتماعی سوخت های فسیلی و همچنین عدم توانایی دولت ها در تامین منابع مالی لازم برای ایجاد و افزایش واحدهای تولیدی، مباحث مربوط به اقتصاد سیستم های قدرت بیش از پیش مورد توجه دولت ها و کارشناسان اقتصاد انرژی قرار گرفته است، تا تخصیص منابع کاراتری را اعمال نمایند. بنابراین در مقاله حاضر هدف این است که ادغام منطقه ای بازارهای برق در بین کشورهای منتخب عضو اکو (ایران، ترکیه، آذربایجان، پاکستان و افغانستان) با رویکرد پویایی شناسی سیستم و با استفاده از داده های سال های 2019-1980 به منظور بیشینه سازی پایایی عرضه برق، مدل سازی شود. برای این منظور دو سناریو شامل سناریوی بازار ملی برق (سناریو خودکفایی) و سناریوی بازار ادغام منطقه ای (سناریو آزاد) از طریق تصریح و برآورد یک الگوی سری های زمانی ساختاری تا سال 2030 شبیه سازی شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی دو سناریو حاکی از آن است که کشور ایران با ذخیره نهایی بیشتر از یک و کم ترین قیمت در بین کشورهای منطقه بیشترین صادرات برق را دارد، و در مقابل افغانستان با ذخیره نهایی کمتر از یک در بین کشورهای منطقه، بیشترین واردات برق را به خود اختصاص می دهد. از دیگر نتایج حاصل از این شبیه سازی می توان به کاهش قیمت برق به دلیل کاهش هزینه های تولید اشاره کرد. از مهم ترین یافته های این مقاله نیز می توان به ایجاد بازار منطقه ای برق میان کشورهای عضو اکو اشاره نمود که در آن نااطمینانی در تامین و پایایی عرضه برق مورد نیاز در بین کشورهای عضو اکو کاهش یابد.
کلید واژگان: بازار برق, ادغام منطقه ای, کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی (اکو), پویایی سیستم, الگوی سری های زمانی ساختاریDue to the increasing growth rate of electricity demand as well as relevant supply challenges, the economic issues of power systems have been considered by governments and energy experts to achieve further efficient resources allocation. Based on an approach of a dynamic system, the aim of this study has been to modelling the regional integration of electricity markets among the selected ECO member countries (including Iran, Turkey, Azerbaijan, Pakistan and Afghanistan) in order to maximize the stability of electricity supply. Accordingly, the required data have been applied during the period of 1980-2019. In this respect, two scenarios, namely a scenario of self-sufficiency of electricity (implying national electricity market) and a scenario of free regional market (implying regional integration market) have been conducted respectively, by specifying and estimating a Structural time series model, to simulate the trade flows of electricity in the selected ECO country members by 2030. The simulated results have indicated that Iran has had the marginal storage of more than one and the lowest price among the countries, while it has the largest volumes of electricity exports. Afghanistan with the marginal storage of less than one among the regional countries has had the lowest volumes of electricity Imports. In addition, the empirical results have revealed the fact that the electricity price has been decreasing as a result of a decrease in the electricity production costs. Consequently, the paper findings imply that uncertainty in the electricity supply can be reduced through implementing an integrated regional electricity market among the ECO members.
Keywords: Electricity Market, Regional Integration, ECO Country Members Countries, dynamic system, structural time series model -
هدف این مقاله طراحی یک سیستم هشدار زودهنگام بحران ارزی و بررسی نقش شاخص کنترل سرمایه در کنار سایر شاخص های هشداردهنده است. افزایش روزافزون تحرک سرمایه و آزادسازی جریان های مالی بین المللی از ابعاد مهم جهانی شدن است و منافع قابل توجهی را برای بسیاری از کشورها در پی داشته است. با این وجود تاثیرگذاری آزادسازی های مالی در دهه پایانی قرن بیستم بر بسیاری از متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان از جمله نرخ ارز و ایجاد بحران های ارزی در برخی کشورهای آمریکای لاتین و جنوب شرق آسیا نگرانی هایی را مانند بحران ارزی به وجود آورده است. بنابراین، این پرسش قابل طرح است که آیا کنترل سرمایه می تواند نقشی در تعدیل یا تشدید بحران ارزی ایفا کند؟ همچنین با توجه به اینکه پیش بینی نوسان ها و بحران های ارزی گامی مهم در سیاست گذاری ارزی کشورها محسوب می شود، این پژوهش در تلاش است تا علاوه بر ارزیابی ارتباط بین شاخص کنترل سرمایه و بحران ارزی به بررسی نقش این متغیر به عنوان یک هشداردهنده در کنار سایر هشداردهنده های بحران ارزی با رویکرد متوسط گیری بیزین بپردازد. به همین منظور داده های سالانه انواع شاخص های کنترل سرمایه در کنار طیف وسیعی از متغیرهای اقتصاد کلان و متغیرهای مالی که وضعیت اقتصاد را در بخش های حقیقی، پولی، سیاسی، مالیه عمومی، خارجی، نهادی و ساختاری نشان می دهند برای 60 کشور تجربه کننده بحران ارزی در طول دوره زمانی 2019-1975 مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که کنترل سرمایه اثر معنی داری در کاهش وقوع بحران ارزی در کشورهای تحت بررسی داشته است. همچنین شاخص های متفاوت کنترل سرمایه دارای قدرت هشداردهندگی یکسانی نیستند. علاوه بر آن، نظام های ارزی متفاوت در تغییر قدرت و رتبه متغیرهای هشداردهنده به خصوص شاخص کنترل سرمایه موثر است.
کلید واژگان: کنترل سرمایه, بحران ارزی, هشداردهنده زودهنگام بحران ارزی, مدل متوسط گیری بیزینThe purpose of this paper is to specify an early warning system for currency crisis and to investigate the role of capital control together with other warning indicators in the crisis. Increasing mobility of capital and liberalization in international financial flows is one of important dimensions of globalization, which has significant benefits to many countries worldwide. However, due to negative impacts on exchange rates as well as currency crises, financial liberalizations followed by some Latin American and Southeast Asian countries raised concerns in the last decade of the twentieth century. Hence the question: can capital control play a role in preventing or exacerbating the currency crisis? This study evaluates the relationship between capital control index and currency crisis and also examines the role of this variable as a warning indicator. Since the main application of the early warning systems is crisis forecasting, the purpose is to model the early warning indicators of currency crisis using Bayesian averaging method. To achieve this, 70 variables were examined for 60 countries during the period 1975-2019, both in floating and non-floating exchange rate systems. The results showed that capital control has a significant effect on reducing the occurrence of currency crisis, also different capital control indicators do not have the same warning power. In addition, different currency systems are effective in changing the power and rank of warning variables, especially for the use of capital control index.
Keywords: Capital Control, Currency Crisis, Early Warning Systems, Bayesian Averaging Model -
تنوع صادراتی، مزایا و همچنین چالش های پیشروی آن همواره در ادبیات اقتصادی مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است. بنابراین، بهبود زیرساخت ها و کاهش هزینه های تجاری از مهم ترین عوامل موثر بر متنوع سازی صادرات است. هدف این مقاله شناسایی عوامل موثر بر تنوع صادراتی ایران و شرکای تجاری با تاکید بر اثر هزینه های ورود به بازار داخلی و خارجی است. بدین منظور پس از محاسبه شاخص تنوع پذیری صادرات براساس شاخص تایل برای 10 کد کالای منتخب دو رقمی در نظام هماهنگ کدگذاری HS به معرفی الگوی مورد مطالعه این پژوهش و برآورد آن با استفاده از روش داده های تابلویی و تخمین مدل به صورت حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) در نرم افزار Stata برای تحلیل اثر هزینه های ورود به بازارهای داخلی و خارجی بر تنوع پذیری صادرات پرداخته می شود. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای هزینه ورود به بازار داخلی و هزینه ورود به بازار خارجی هر دو دارای اثر منفی و معنی دار بر شاخص تنوع پذیری صادرات ایران بوده اند. بنابراین، کاهش مقررات راه اندازی بنگاه ها و مقررات گمرکی و ایجاد تسهیلات حمل ونقلی و مالی می تواند به ارتقا شاخص تنوع صادراتی ایران کمک کند.کلید واژگان: متنوع سازی صادرات, هزینه های ورود به بازار خارجی, هزینه های ورود به بازار داخلی, نرخ ارز موثر حقیقی, نرخ تعرفه موثرThis paper investigates the factors affecting export diversification in Iran. As deducted from heterogeneous trade theory, the main variables of interest in this paper's baseline specification are entry and trade costs. For this purpose, Theil index is calculated for export diversification. This index is obtained for ten selected two-digit commodity codes in the HS coordinate system. Then the basic model is introduced and estimated by the generalized least squares (GLS) method. Estimated results show that diversification depends negatively on domestic and foreign market entry costs. Therefore, reducing the unnecessary rules for setting up enterprises, customs regulations, creating transportation and financial facilities can help to improve the Iran's export diversification.Keywords: Export Diversification, Foreign market entry costs, Domestic market entry costs, Real effective exchange rate, Effective tariff rate
-
عبور نرخ ارز و شناسایی عوامل موثر بر تغییرات آن برای اتخاذ سیاست های مختلف اقتصادی از جمله سیاست های ارزی و تجاری، حایز اهمیت است. نظام ارزی حاکم بر کشورها منشا تحولات نرخ ارز و قیمت ها و تاثیرگذار در تدوین سیاست های ارزی می باشد. از بین عوامل مختلف اثرگذار بر عبور نرخ ارز، نظام ارزی علی رغم اهمیتی که دارد، در مطالعات تجربی کمتر موردتوجه قرار گرفته است؛ بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که چگونه عبور نرخ ارز به قیمت های وارداتی تحت تاثیر نظام های مختلف ارزی قرار می گیرد. به عبارت دیگر، درجه عبور نرخ ارز در کدام یک از نظام های ارزی کمتر و در کدام یک بیشتر است؟ برای پاسخ به این سوال از رهیافت جورسازی امتیاز تمایل که به نوعی روشی ناپارامتریک محسوب می شود، استفاده شده است و چگونگی اثر نظام ارزی بر عبور نرخ ارز در شرایطی که سایر عوامل اثرگذار کنترل می شوند، مورد ارزیابی قرارگرفته است. بدین منظور از داده های مقطعی مربوط به 118 کشور درحال توسعه با نظام های ارزی مختلف در سال 2019 استفاده شده است. براساس این رهیافت، برای بررسی اثر نهایی نظام ارزی بر عبور نرخ ارز و جداکردن اثر بقیه متغیرها، سایر عوامل موثر نظیر نرخ ارز اسمی، هزینه نهایی صادرکنندگان، رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی، باز بودن تجاری، رشد نقدینگی و تورم به عنوان متغیرهای جورشده در نظر گرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که عبور نرخ ارز نسبت به نوع نظام ارزی اتخاذ شده واکنش نشان داده، به طوری که اتخاذ نظام ارزی شناور منجر به کاهش عبور نرخ ارز شده است.
کلید واژگان: نظام ارزی, عبور نرخ ارز, کشورهای درحال توسعه, جورسازی امتیاز تمایلExploring effects of the main determinants of exchange rate pass through is crucial for the adoption of various economic policies, including currency and trade policies. The exchange rate regime of countries is the source of exchange rate and price changes and is substantial in the implementation of foreign exchange policies. Among the various factors affecting exchange rate pass through, an exchange rate regime has received less attention in empirical studies. Accordingly, the present paper seeks to find out how the exchange rate pass through, which is proxied as the import price, is affected by different exchange rate regimes. To answer the question, we have used the propensity score matching approach, which is considered as a non-parametric method, to investigate the effect of an exchange rate regime on the exchange rate pass through, while other effective factors are controlled. To this purpose, we have used data of 118 developing countries with different exchange rate regimes in 2019. To evaluate the marginal effect of the exchange rate regime on exchange rate pass through, we have modeled the exchange rate pass through by including other match variables such as the nominal exchange rate, marginal cost of exporters, real GDP growth, trade openness, liquidity growth and inflation. The empirical results showed that the exchange rate pass through has responded significantly to the selection of an appropriate exchange rate regime, so that the adoption of the floating exchange rate regime reduces the degree of exchange rate pass among the counties wherever implemented.
Keywords: Exchange Rate Regime, Exchange Rate Pass Through, Developing Countries, Propensity Score Matching -
از آنجا که اولین گام در کنترل انحراف نرخ ارز حقیقی شناخت صحیح مقادیر تعادلی آن است، در پژوهش حاضر اثر برخی از متغیرهای بنیادی بر نرخ ارز حقیقی در چارچوب یک الگوی غیرخطی و با استفاده از داده های 120 کشور درحال توسعه مربوط به دوره زمانی 2019-2000 مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس، الگوی تصریح شده نرخ ارز حقیقی شامل متغیرهای توضیحی مانند بهره وری، نسبت سرمایه گذاری به تولید، نسبت مخارج دولت به تولید، بازبودن تجاری، رابطه مبادله و خالص دارایی های خارجی بوده است، که به روش الگوی رگرسیون انتقال ملایم داده های ترکیبی برآورد شد. نتایج حاصل از برآورد الگو نشان داد که تمامی این متغیرها اثرات معناداری بر نرخ ارز داشته است. همچنین نتایج نشان دهنده وجود انواع مختلف انحراف نرخ ارز (ارزش گذاری بیشتر یا کمتر از حد) در تمامی کشورها و تقریبا در همه سال های مورد بررسی بود. در بین کشورهای مورد بررسی، ایران نوسان های زیادی را در بازار ارز خود تجربه کرده است، به طوری که شاهد نوسان های گسترده در نرخ ارز حقیقی تا سال 2002 بود و پس از آن تا حدودی از میزان انحراف از مقدار تعادلی کاسته شد. دلیل این انحراف مبتنی بر هر دو پدیده ارزش گذاری بیش از حد و کمتر از حد پول داخلی بوده است.کلید واژگان: انحراف نرخ ارز, ایران, رگرسیون انتقال ملایم داده های ترکیبی, کشورهای درحال توسعهReal exchange rate misalignment from its equilibrium level can have negative effect on economies worldwide, especially on developing countries. For this reason, it is important to economic policymakers to make attempts in order to control for any misalignment. As detection of the real exchange rate is a first step to control for its misalignments, this study has explored the effects of the main determinants on real exchange rate within a framework of a non-linear model using data of 120 developing countries over the period 2000-2019. The model, which was specified as a panel smooth transition regression, contained a set of explanatory variables such as productivity index, the ratio of investment to GDP, the ratio of government spending to GDP, trade openness, term of trade and net foreign assets. The empirical results indicated that changes in all aforementioned explanatory variables affected significantly the countries` exchange rates. In addition, the results revealed that existence of various types of exchange rate misalignments, like over/under- valuation of exchange rate, in most countries during the period, even those the intensity of misalignments were different in the countries under consideration. Among them, Iran experienced the vast fluctuations in the real exchange rate by 2002, while the less deviation from the equilibrium rate happened in the rest of the period. The reason for such misalignment has been typically based on the overvaluation and undervaluation of the domestic currency.Keywords: Exchange rate misalignment, Developing countries, Iran, Panel Smooth Transition Regression
-
نشریه اقتصاد مالی، پیاپی 54 (بهار 1400)، صص 23 -52
رابطه مبادله یکی از مهم ترین ابزارها برای تجزیه و تحلیل مسایل اقتصاد کلان محسوب می شود، زیرا شاخصی است که بررسی رفتار آن در طی زمان، معیاری برای بررسی میزان برخورداری از منافع تجارت بین الملل در هر کشور است و تغییرات آن اثرات مستقیمی بر رفاه کشورها دارد. از طرفی یکی از مهم ترین سیاست های اقتصادی، سیاست یکسان سازی نرخ ارز است که از مهم ترین موضوعات اقتصادی بوده و توجه مردم، مسیولان اقتصادی و پژوهش گران را به خود جلب کرده است. با توجه به تاثیرپذیری رابطه مبادله از تغییرات نرخ ارز و همچنین نظر به اهمیت سیاست یکسان سازی نرخ ارز، هدف پژوهش حاضر تحلیل اثر یکسان سازی نرخ ارز بر رابطه مبادله در ایران طی سال های 1394-1370 است.برای این منظور از الگوی خودتوضیح برداری ساختاری (SVAR) استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد الگوی خودتوضیح برداری ساختاری برای اقتصاد ایران طی دوره مورد بررسی حاکی ازآن است که یکسان سازی نرخ ارز، رابطه ی مبادله ی تجاری را در کوتاه مدت تخریب اما در بلندمدت بهبود می بخشد. اگر سرعت یکسان سازی نرخ ارز بیشتر باشد، اثر بیشتری بر رابطه ی مبادله ی تجاری می گذارد.
کلید واژگان: یکسان سازی نرخ ارز, رابطه مبادله تجاری, الگوی خودتوضیح برداری ساختاریTerms of trade is one of the most important tools using for analyzing macroeconomic problems because, during time, it is a good criteria for assessing a country’s profit from international trade and its changes have direct effects on countries’ welfare.Besides, unification of exchange rate is an important issue in economical policies Considering the impact of exchange rate changes on terms of trade as well as to the terms of the importance of exchange rate unification policy,the purpose of this study is to analyze the effect of exchange rate unification on the terms of trade in Iran during the years 1991-2015. For this purpose, the structural vector autoregression (SVAR) model is used. Results of structural vector auto regressive model for Iran’s economy during the period under reviewsuggest that exchange rate unification destroys the trade relationship in the short run but improves in the long run. If the rate of exchange rate unification is higher, it will have a greater effect on the trade relationship.
-
بر اساس نظریه هکشر- اوهلین- ونک (HOV)، علاوه بر متغیرهای نیروی کار و سرمایه عوامل دیگری مانند انرژی و شاخص کیفیت محیط زیست نیز می تواند بر ایجاد پتانسیل صادراتی محصولات در یک کشور اثرگذار باشد. در این ارتباط، هدف این مطالعه ارزیابی اثرات عوامل تعیین کننده به ویژه شدت انتشار دی اکسیدکربن به عنوان یکی از شاخص های کیفیت محیط زیست بر خالص صادرات محصولات منتخب بخش صنعت شامل قطعات خودرو و محصولات پتروشیمی بوده است. بر این اساس، الگوی اقتصادسنجی خالص صادرات ایران با 21 شریک تجاری شامل دو رگرسیونی برای گروه کالاهای اشاره شده در دوره زمانی 2019-2000 به روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) و در محیط داده های تابلویی برآورد شد. نتایج این مطالعه نشان می دهدکه با توجه به معنی داری ضریب متغیر محیط زیست در معادله خالص صادرات قطعات خودرو، زمانی که شدت دی اکسیدکربن ایران نسبت به شرکای تجاری افزایش یافته و کشور سیاست های محیط زیستی سهل گیرانه به کار گرفته است، کسری تجاری ایران در گروه کالایی قطعات خودرو کاهش یافته است. برعکس زمانی که کشور سیاست محیط زیستی مشابهی (فراوانی نهاده محیط زیست) را به کار گرفته است، خالص صادرات محصولات پتروشیمی ایران کاهش یافته است. بنابراین، وفور نهاده محیط زیست (به کارگیری سیاست های محیط زیستی سهل گیرانه) سبب کاهش خالص صادرات محصولات پتروشیمی می شود. در صورت اعمال سیاست سخت گیرانه محیط زیستی و بهبود کیفیت محیط زیست از طریق کاهش شدت دی اکسیدکربن مزیت نسبی در قطعات خودرو و محصولات پتروشیمی ایران حاصل می شود.کلید واژگان: بازار الگوی تجارت خارجی, سیاست محیط زیستی, نظریه هکشر- اوهلین- ونک (HOV), خالص صادراتAccording to the Heckscher-Ohlin-Vanek (HOV) theory, besides labor force and capital other production factors such as energy and indicators of environment quality may affect exporting potentials of goods and services in an economy. Accordingly, the objective of this paper is to explore the effects of the main determinants, particularly carbon dioxide emission intensity, which is a proxy for environment quality, on the net exports of the selected manufacturing products (auto parts and petrochemical products) between Iran and its major trading partners. Basically, an econometric model for Iran’s net exports is applied to these trading products specifying two panel regression equations using the data of 21 Iran’s partners over 2000-2019. Empirical results have been obtained by estimating two regression equations of auto parts and petrochemical products net exports using panel GLS method. Based on the empirical results, there is a significant and negative effect of the ratio of Iran’s carbon dioxide intensity to that of its trading partner on net exports of auto parts, which implies a decrease in the trade deficit of these products. In contrast, the results show that the environmental quality significantly and negatively affects the net exports of the petrochemical products implying a rise in the ratio of Iran’s carbon dioxide intensity to that of its trading partner, which decreases Iran’s net exports of the petrochemical products.Keywords: Foreign Trade Model, Environment Policy, Heckscher-Ohlin-Vanek (HOV) Theory, Net Exports
-
مچینگ ضریب تمایل به وفور برای تخمین اثر برنامه و مداخلات سیاستی برای داده های مشاهده ای استفاده شده است. این روش با مقایسه ی میان دوگروه درمان و کنترل به استنتاج آماری درباره معنی داری تاثیر این سیاستها بر متغیرهای هدف می پردازد و به همین دلیل یکی از موضوعات مهم در هنگام استفاده از مچینگ ضریب تمایل، برآورد انحراف معیار برای تخمین اثر درمان است. برآورد دقیق واریانس و انحراف معیار،آزمون آماری کاراتر و فاصله اطمینان دقیق تر را ممکن می سازد. با این حال اختلافات بسیاری در ادبیات چگونگی تخمین انحراف معیار وجود دارد. برخی از این روش ها مبتنی بر بازنمونه گیری و برخی مستقل از آن است. در این پژوهش با به کارگیری شبیه سازی مونت کارلو و محاسبه ی میانگین حداقل مربعات خطای این برآوردگرها (MSE) به مقایسه این روش ها پرداخته شده است. نتایج شبیه سازی در این مطالعه دلالت بر مزیت روش های جکنایف و استاندارد نسبت به روش های آبادی-ایمبنز ، بوت استرپ و زیرنمونه داشته است. در پایان نیز با بررسی مقاله طیبی و همکاران نشان داده شد که روش های مختلف برآورد واریانس در برآوردگر مچینگ منجر به استنتاج آماری متفاوت از لحاظ معنی داری آماره ها می شد.
کلید واژگان: مچینگ, ضریب تمایل, مونت کارلو, بازنمونه گیریPropensity score matching is extensively utilized in estimating the effects of policy interventions and programs for data observations. This method compares two treatment and control groups to make statistical inferences about the significance of the effects of these policies on target variables. Therefore, when using propensity score matching, it is significant to obtain the standard error to estimate the treatment effect. The precise estimations of variance and standard deviation facilitate more efficient statistical testing and more accurate confidence intervals. However, there is no agreement in the literature on the estimation method of standard error; some methods rely on resampling, while others do not. This study compares these methods using Monte Carlo simulation and calculating the Mean Squared Errors (MSE) of these estimators. Our results indicate that Jackknife and standard methods are superior to Abadie and Imbens (2006) bootstrap, and subsampling ones in terms of accuracy. Finally, reviewing Tayyebi et al. (2019) indicated that different methods of estimating variance in the matching estimator led to different statistical inferences in terms of statistical significance.
Keywords: matching, Propensity Score, Monte Carlo, Resampling -
فصلنامه تحقیقات اقتصادی، پیاپی 132 (پاییز 1399)، صص 609 -634
در این پژوهش با استفاده از تلفیق روش اقتصادسنجی و پویاییشناسی سیستمی، به شبیه سازی اثر تجارت بر رشد اقتصادی ایران پرداخته شده است. بر این اساس، از طریق طراحی چهارچوبی مفهومی، تلاش شده است تا الگوی رشد درون زای اوزاوا (1965) - لوکاس (1988) از طریق بسط اونیکی - اوزاوا (2015) گسترش داده شود. نقش تجارت از دو طریق، صادرات و واردات و نیز سرمایهگذاری خارجی وارد الگو شده تا اثر این دو عامل بر روند بخش تولید کالا و تولید دانش، شاخص سرمایه انسانی و شاخص تکنولوژی برای سال های 1359 تا 1409 شبیهسازی و پیشبینی شود. هم چنین از دادههای تجارت کشور مالزی و کشور ترکیه جهت اعمال شوک و تحلیل مقایسهای آن با روند پیشبینی شده ایران استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که اثر تکنیک منتج شده از تجارت (در مفهوم سرمایهگذاری خارجی) تنها روی تابع تکنولوژی اثر گذار بوده و رشد آن بر تابع تولید دانش، اثری مثبت داشته باشد. هم چنین تجارت (در مفهوم داد و ستد کالا و سرمایهگذاری خارجی) نتوانسته است اثری مثبت بر تابع تولید کالا داشته باشد. اعمال سناریو شوک تجارت نشان می دهد که پیروی از روند سرمایهگذاری خارجی کشور مالزی برای الگو شبیه سازی شده ایران، بهتر از الگوی ترکیه و بهتر از الگوی ایران بوده است. در انتها نتایج پیشبینی شبیه سازی، حاکی از رشد اقتصادی رکودی برای سال های 1399 تا 1409 میدهد. این شرایط در صورت ادامه دار بودن و وجود شرایط تحریمی میتواند بسیار وخیم تر از پیشبینیها باشد.
کلید واژگان: رشد درون زا اوزاوا - لوکاس, رشد درون زا اونیکی - اوزاوا, اثر تکنیک, سرمایه انسانی, پویایی شناسی سیستمیIn this study, we simulated the effect of trade on Iran's economic growth by using a combination of econometric methods and system dynamics. Through the design of a conceptual framework, an attempt has been made to expand the Ozawa (1965) -Lucas (1988) growth pattern by expanding the Oniki-Ozawa (2015) model. Entering the role of trade through trade volume and foreign investment inthe model, we simulated and predicted the effect of these two factors on the trend of production of goods and knowledge production, human capital index, and innovation indexfor the period of 1359 to 1409 (Solar Year). We used business data from Malaysia and Turkey to analyze a shock and compare the result with Iran's data. The results show that the effect of technology resulting from trade (in the sense of foreign investment) only affecte the technology function, and the growth of technology has a positive effect on the knowledge production function. In addition, trade has not a positive effect on the commodity production function.. Besides, following Malaysia’s trend of foreign investment to simulate Iran’s situation is beteer working than the model of Turkey and current Iran’s model. Finally, the result of forecast for economic growth for the period of 1399 to 1409 indicates a situation of economic recession. With countinuing this situation and sanction, a worst situation is expected.
Keywords: Ozawa- Lucas’s endogeneous growth, Oniki-Ozawa’s model, Technical effect, Human capital, System Dynamics -
به دلیل تفاوت های ماهوی از جنبه های تکنولوژیکی، برخورداری سرمایه، بهره وری نیروی انسانی و ظرفیت های اقتصادی، کشورهای در حال توسعه برای نیل به اهداف توسعه پایدار، نیازمند بهره مندی از مهمترین عوامل تاثیرگذار از جمله جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی هستند؛ زیرا این نوع سرمایه گذاری حامل اثرات سرریزی متعدد و متنوع در ابعاد مختلف پیشرفت فناوری، مالکیت، مدیریت مدرن و سرمایه مولد است؛ عواملی که به درستی به حفظ محیط زیست و ارتقای آن کمک می کند. در حقیقت، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، ظرفیت اقتصادی کشورهای در حال توسعه را برای گسترش بازارهای صادراتی و مشارکت در اقتصاد جهانی ارتقا می بخشد؛ واقعیتی که امروز کمیت را به کیفیت قابل رقابت تبدیل کرده است. حال این سوال پیش می آید که جذب هر نوع سرمایه گذاری مستقیم خارجی توسط اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه، به فرصت های شغلی با ارزش افزوده بالا، منجر می شود، و به محیط زیست آسیب نمی رساند؟ و اینکه سرمایه گذاری مستقیم خارجی پایدار متضمن تامین شرایط برای دستیابی به توسعه پایدار در کشورهای در حال توسعه خواهد بود؟ فرضیه اساسی این مطالعه نیز بر صحت این ادعا استوار است، منوط به اینکه از طریق الگوسازی توسعه پایدار و برآورد آن، مورد آزمون تجربی قرار گیرد. در این مطالعه، به کمک تصریح یک الگوی اقتصادسنجی در محیط داده های تابلویی- تجربی اثر سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر فرایند توسعه پایدار در اقتصادهای در حال توسعه منتخب در دوره 2018-2000 مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تجربی به دست آمده، حاکی از اثرات معنادار سرمایه گذاری مستقیم خارجی و سرریزهای آن بر شاخص توسعه پایدار کشورهای منتخب بوده، در حالی که آلودگی های محیط زیستی، اثر منفی و به لحاظ آماری، معناداری را بر توسعه پایدار این گروه کشورها داشته است. همچنین منفی بودن اثر متقاطع ناشی از ضرب متغیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی در متغیر انتشار گاز دی اکسید کربن بر شاخص توسعه پایدار، حاکی از آن است که اگر سرمایه گذاری مستقیم خارجی با افزایش آلودگی ها و کاهش کیفیت محیط زیستی همراه باشد، مسیر دستیابی به توسعه پایدار را در این اقتصادها با مشکل مواجه می سازد.
کلید واژگان: سرمایه گذاری مستقیم خارجی, توسعه پایدار, کشورهای درحال توسعه, کشورهای دارای بازارهای نوظهورDue to the fundamental differences in technology, factor abundance, labor productivity and economic capacities, developing countries need to attract FDI in order to achieve sustainable development goals. FDI transfers a variety of spillover effects including advanced technology, modern management and productive capital which properly help saving and promoting the environment. Indeed, FDI develops economic potentials of developing countries to expand export markets and to participate in the global economy, a fact that quantitative values lead to qualitative ones. Now, the question arises whether attracting any kind of FDI by emerging and developing economies leads to high-value employment opportunities, or preserves the environment. Do sustainable FDI flows secure sustainable development goals in developing countries? The basic hypothesis of this study is based on assessing the validity of this claim, subject to being empirically tested. This study investigates the effect of FDI on the sustainable development process in selected developing economies by using a panel data model over the period 2000-2018. The results indicate the significant effect of FDI and its spillover on sustainable development of selected countries. However, environmental pollution has statistically a negative and significant effect on sustainable development in these countries. The negative interaction effect of FDI and carbon dioxide emission on sustainable development indicates that if FDI triggers environmental pollution in host countries, it will hinders the path to sustainable development.
Keywords: Foreign Direct Investment (FDI), Sustainable Development, Spillovers, Developing Countries, Emerging Countries -
تجارت درون صنعت، صادرات و واردات همزمان کالاها و خدماتی است که در یک یا چند گروه صنعتی مشابه دسته بندی شده اند. تجارت درون صنعت به دو بخش تجارت درون صنعت افقی و عمودی تفکیک می شود که به ترتیب با تجارت محصولات در یک کیفیت مشابه و دیگری با کیفیتهای متفاوت تعریف می شوند. این نوع تجارت در کالاهای تمام شده که بستگی به هزینه های حمل و نقل، تجارت فصلی و حتی تنوع محصول دارد، نسبت به تجارت بین صنعت بهدلیل رقابت در کیفیت و ارزش افزوده بالاتر، بیشتر تحت فشارهای کمتری از ناحیه کنترل تجاری، سیاسی و تهدیدهای زیست محیطی قرار می گیرد. بر این اساس سهم کشورهای توسعه یافته در تجارت درون صنعت در محصولات نهایی و صنایع کارخانه ای بالاتر است که عامل کنترل کننده ای برای محیطزیست محسوب می شود. هدف از این مقاله، بررسی اندازه و تعیین نوع تجارت متقابل میان ایران و شرکای تجاری منتخب همسایه، شرق آسیا و تعدادی از اعضای اتحادیه اروپا و شناسایی رابطه زیست محیطی آن براساس اندازه گیریشاخص های مهم گروبل- لوید، فونتان و فردنبرگ و شاخص اظهر و الیوت برای دوره زمانی (2015-2001) میباشد. براساس نتایج به دست آمده، سهم قابل ملاحظه ای از تجارت درون صنعت متقابل ایران و کشورهای منتخب به تجارت درون صنعت عمودی اختصاص دارد، که نشان میدهد فشار رقابتی بر کالاهای ایرانی اندک بوده و با توجه به شاخص اظهر و الیوت، سهم عمده تجارت درون صنعت از کالاهای با کیفیت پایین تشکیل شده است. در نتیجه، با توجه به یافته های بهدست آمده، ماهیت روابط تجاری ایران با شرکای تجاری منتخب بیانگر همراه نبودن بخش تجارت خارجی ایران با حفظ و بهبود کیفیت محیطزیست کشور بوده است. در مقابل تکیه بر استراتژی گسترش تجارت درون صنعتی به بهبود کیفیت محیطزیست کمک می کند.
کلید واژگان: تجارت درون صنعت عمودی, تجارت درون صنعت افقی, شاخص گروبل - لوید, شاخص فونتان-فردنبرگ- پریدی, شاخص اظهر - الیوت, کیفیت محیطزیستIntra-industry trade (IIT) in final goods, which depends on transport costs, seasonal trade and even product diversification, is often subject to lower pressures from commercial, political and control levels due to competition in industry for higher quality and higher value added, which is a controlling factor for the environment. The purpose of this article is to determine the type of cross-trade between Iran and selected trading partners and to identify its environmental impact. For this purpose, the different types of Iran’s IIT with its selected trading partners were calculated based on the Globel-Lloyd (GL), Fontan, Friedenberg and Peridy (FFP) and the Azhar and Eliot (AE) indexes over the period (2001-2015). Emprical Results show that a significant share of intra-industry trade between Iran and selected countries (including neighbours, countries from East Asia and Europe) relies on vertical intra-industry trade, indicating that there is little competitive pressure on Iranian tradable goods. According to Azhar and Eliot's index, the major share of intra-industry trade is made from low quality goods. Hence, choosing such a trade strategy has not led to improvement of Iran's environmental quality. The implication of the empirical findings figures out the policy of IIT flows expansion in order to preserve the quality of the country’s environment.
Keywords: Vertical Intra-Industry Trade, Horizontal Intra-Industry Trade, Globel-Lloyd Index, Fontagn-Friedenberg-Peridy Index, Azhar-Elliott Index, Environmental quality -
فصلنامه تحقیقات اقتصادی، پیاپی 130 (بهار 1399)، صص 233 -268
امروزسازمان همکاری شانگهای بهعنوان یک سازمان مهم منطقه ای در پیشبرد یکپارچه سازی تجاری در بین اعضای خود مطرح است. از آنجا که اکنون ایران بهعنوان عضو ناظر در پیمان شانگهای محسوب می شود و در مرحله الحاق به این پیمان قرار دارد، این پژوهش به پیش بینی و ارزیابی اثرات اقتصادی بالقوه ناشی از عضویت ایران در این سازمان با استفاده از رهیافت شبیه سازی جهانی (GSIM) که یک روش ارزیابی پیشینی است، پرداخته و بر این اساس، چهار سناریو شامل کاهش 25، 50 و 75 درصدی نرخ های تعرفه (آزادسازی ناقص) و حذف 100 درصدی (آزادسازی کامل) نرخ های تعرفه بر روی 13 کالای عمده صادراتی که به طور متوسط 70 درصد از حجم صادرات ایران به کشورهای عضو سازمان شانگهای را تشکیل می دهند را مورد مطالعه قرار داده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که پیوستن ایران به سازمان شانگهای و اجرای آزادسازی موجب خلق تجارت و افزایش رفاه برای ایران و سایر کشورهای عضو خواهد شد. این در حالی است که اثرات رفاهی و میزان خلق تجارت در حالت آزادسازی کامل بیشتر از آزادسازی ناقص است.
کلید واژگان: موافقتنامه تجارت منطقه ای, سازمان همکاری شانگهای, الگوی تعادل جزئی, الگوی شبیه سازی جهانیToday, the Shanghai Cooperation Organization is considered as a major regional organization in order to pursue trade liberalization among it’s members. Since Iran is now an observer state in the Shanghai Convention and is at the stage of its accession to the treaty, the purpose of this study is to assess the potential economic impacts of Iran's membership in the SCO using the Global Simulation model (GSIM). Accordingly, four scenarios including 25%, 50% and 75% reduction in tariff rates (incomplete liberalization) and 100% eliminatiom (full liberalization) in tariff rates are considered. The effects of tariff liberalization are estimated at 13 major export commodities in both scenarios. Research findings suggest that joining Iran into the Shanghai organization and eliminating tariff rates will increase the net welfare and cause trade creation in the Iran and Shanghai bloc. However, the welfare effects and the degree of trade creation in full liberalization are more than incomplete liberalization.Therefore, it is possible to consider Iran’s membership in the Shanghai agreement as a useful convergence.
Keywords: Regional trade agreement, Shanghai Cooperation Organization, Partial equilibrium model, Global simulation model -
قیمت ارز توسط عرضه و تقاضای آن تعیین می شود؛ اما دولت ها می توانند از راه های مختلف بر نرخ ارز تاثیرگذار باشند. میزان و ماهیت دخالت دولت ها در بازارهای ارز، نظام های نرخ ارز را تعریف می کند. درواقع نظام های نرخ ارز، چارچوبی برای تعیین قیمت هستند. این تحقیق به انتخاب نظام ارزی مطلوب برای کشورهای عضو اوپک در دوره زمانی 2015-1990 پرداخته است. انتخاب نظام ارزی مناسب برای یک کشور بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا نوسان های نرخ ارز در یک کشور نشان دهنده نظام نامطلوب ارزی تعیین شده برای این کشور بوده و عملکرد سایر متغیرهای اقتصادی آن کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. برای بررسی مطلوب بودن نظام های ارزی انتخابی توسط یک کشور، لازم است که اثرات این نوع نظام ها بر نرخ ارز و درنتیجه بر سایر متغیرهای اقتصادی ارزیابی شود. ازجمله مهم ترین متغیرهای اقتصادی یک کشور تولید ملی و نرخ تورم است. در این تحقیق برای انتخاب نظام ارزی مطلوب، از دو مدل آرجی (Argy) و معیار تصمیم گیری شاخص های چندگانه (MADM) استفاده شده است. مدل آرجی بر اساس رویکرد حفاظتی طراحی و با کمک روش داده های تابلویی تخمین زده شده است. مدل دوم با به کارگیری معیارهای کیفی و استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تخمین مدل آرجی نشان می دهند که نظام ارزی شناور مدیریت شده برای کشورهای عضو اوپک از دو نظام ارزی ثابت و شناور مناسب تر است. در روش تحلیل سلسله مراتبی نیز همین نتیجه به دست آمده است. همچنین در این روش، معیارهای صادرات، قیمت و کارایی اقتصادی به عنوان مهم ترین معیارها برای نظام ارزی شناور مدیریت شده شناخته شده اند.
کلید واژگان: نظام ارزی, کشورهای عضو اوپک, داده های تابلویی, تحلیل سلسله مراتبیBased on the list released by the international organization for standardization (ISO) on January 1st, 2014, there are almost 250 types of currencies in the world for product/service trade and financial flows. The most obvious types of currency are the US dollar, Canadian dollar, Euro, British pound , Japanese Yen, Switzerland Frank, Chinese Yuan, etc. (Evans, 2014).Exchange rate is determined by its supply and demand while the governments can affect it through different ways. The amount and nature of government involvement in the exchange rate markets define the exchange rate systems. In fact, the exchange rate systems are a framework for determination of the price. There are generally three groups of exchange rate systems including floating, fixed, and managed system. In the floating exchange rate system, the exchange rate is only determined by the market forces without the involvement of the government. The exchanges change continuously because the exchange supply and demand have volatility. In the managed exchange rate system, the exchange rate can be changed while the governments participate in the exchange markets to affect the exchange rates. In the fixed exchange rate system, the governments demand for stabilizing the exchange rates through participation in the market or regulating systems (Rittenberg, 2012).
Theoretical FrameworkSelecting an appropriate exchange rate system is of great importance for an economy because it affects the exchange rate and other economic variables of a country (e.g. the general level of prices and production). Determination of the exchange rate system after the collapse of Bretton Woods system became more important because there was already a kind of fixed and somewhat adjustable exchange rate system in the countries. After the collapse of Bretton Woods system, the countries such as the petroleum exporting countries questioned which exchange rate system is more important for their economies. In such countries, the petroleum export was considered as a main factor affecting the exchange rate because this factor affects both export and government revenues as well as the exchange rate system in such countries. One of the important frameworks to select the exchange rate system was the exchange rate protective property. Based on this framework, each exchange rate system protecting the economy of the country against the entered shocks is appropriate for its economy (Komijani&Arabi, 2002).
MethodologyThe main purpose of this study was to determine the framework exchange rate system for OPEC member countries during 1990-2015. By using the method and results of this study, the exchange rate markets and policymakers can select an appropriate system for their countries to have the minimum volatility for the exchange rate resulting in no negative effect on the economy of their country.is study, the models of Argy, Multiple-criteria and decision-making were used to select the proper exchange rate system in OPEC member countries.In the first model, after explaining the Argy model and presenting six price and production functions for all fixed, floating, and managed exchange rate systems, Chow, Hausman, Breusch and Pagan, Heteroscedasticity of variance, and autocorrelation tests were performed by STATA software. Then, based on the data collected for 1990-2015, the parameters of the above six parameters were estimated by GLS method and the production and price values were calculated by Excel software. Finally, the loss function was obtained for each country and exchange rate system by calculating and adding the numerical value of production and price variance.
Results and DiscussionThe results showed that the managed rate system was selected as an appropriate system for all OPEC member countries except Ecuador, Qatar, and Nigeria because the loss function value for this type of exchange rate system was less than the other exchange rate systems. The appropriate exchange rate system for all above mentioned countries was the fixed exchange rate system. As a general result in the studied period, the proper exchange rate system for OPEC member countries was the managed exchange rate system. In the second model, the analytical hierarchy model was used. so that, the factors affecting the evaluation and selection of an appropriate exchange rate system were categorized in three groups of fixed, managed, floating, and 33 sub criteria. The results obtained from by using the weight of qualitative data in Expert Choice software showed that the managed exchange rate system with the weight of 70.1% was the most appropriate exchange rate system and floating exchange rate system with the weight of 19.6 and fixed exchange rate system with the weight of 10.6 were respectively after the managed exchange rate system. In addition, in the managed exchange rate system, the export with the weight of 29.8%, general level of prices and production with the weight of 22.5, and economic efficiency with the weight of 13.3% were the most effective sub criteria for the managed exchange rate system.
Conclusions and SuggestionsAs the results of both models indicated, the proper exchange rate system for OPEC member countries was the managed exchange rate system.Based on the important role of exchange rate system in determination of exchange rate and its effectiveness on macroeconomic variables and helping the policymakers to better select the exchange rate system, considering the managed floating exchange rate system is suggested.
Keywords: Exchange Rate System, OPEC Member Countries, Panel Data, Analytical Hierarchy Process (AHP) -
چنانچه اقتصاد در معرض انبساط پولی غیرمنتظره و پیوسته قرار گیرد، نرخ ارز در کوتاه مدت از مقدار بلندمدت خود فراتر رفته و مجددا در بلندمدت به آن سطح باز می گردد، این پدیده کوتاه مدت است و از یکسان نبودن سرعت تعدیل در بازارهای کالاها و دارایی ها ناشی می شود. با توجه به اثرات مخرب و زیان بار جهش نرخ ارز در اقتصاد، در این پژوهش علل شکل گیری و عوامل موثر برجهش ارزی ایران و کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، با استفاده از داده های سری زمانی سالانه کشورهای مذکور و بر اساس آمارهای منتشره بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و فدرال رزرو با مدل داده های ترکیبی در دوره 2016-1990 بررسی شده است. ازجمله عوامل اثرگذار بر جهش ارزی، متغیرهای تراز پرداخت، سیاست مالی (مخارج دولت)، شوک پولی و شوک نفتی است. به منظور برآورد اثر شوک نفتی بر کشورهای موردبررسی با استفاده از متغیر مجازی، کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت از هم تفکیک شده اند. نتایج، حاکی از تاثیر مثبت و معنادار متغیرهای مخارج دولت، انتظارات شوک پولی و شوک نفتی در کشورهای واردکننده نفت و تاثیر منفی و معنادار تراز پرداخت ها و شوک نفتی در کشورهای صادرکننده نفت بوده است. بدین معنا که، مخارج بیشتر دولت، کسری تراز پرداخت ها، انتظارات شوک پولی و شوک قیمت نفت (افزایش قیمت نفت) درکشورهای واردکننده نفت، باعث جهش نرخ ارز و یا کاهش ارزش پول ملی کشورها شده است درحالی که، شوک قیمت نفت در کشورهای صادرکننده نفت، باعث کم تر شدن جهش نرخ ارزی و یا تقویت ارزش پول ملی کشورها شده است.
کلید واژگان: جهش نرخ ارز, مخارج دولت, شوک پولی, شوک نفتی, تراز پرداخت هاIF the economy is exposed to Continuous and unexpected Expansionary Monetary Policy, the exchange rate will exceed its long-run value in the short run and returns to that level again in the long-run, This is a short- run phenomenon, Stem from a lack of uniform of Adjustment speed in commodity and asset markets. Considering the destructive and harmful effects of exchange rate overshooting in the economy. In this study, the causes of the formation and effective factors on exchange rate overshooting of Iran & Organization for Economic Co-operation and Development countries using annual time series data for mentioned countries according to published statistics of World Bank, IMF and Federal Reserve by pooled model in the period 1990-2016 were investigated. Among the factors affecting exchange rate overshooting, there are variables of balance of payment, fiscal policy (government expenditures), monetary shock and oil shock which are examined in detail. In order to estimate effect of oil shock in countries surveyed, using dummy variable, the oil exporting and importing countries are divided. The results indicate a positive and significant effect of variables of fiscal policy (government expenditure), monetary shock expectations, oil shock in oil importing countries and a negative and significant effect of oil shock in oil exporting countries and balance of payments. That means, more government expenses, balance of payments deficit, monetary shock expectations and oil shock in oil importing countries will make exchange rate to overshoot or money depreciation of the country's national currency. While, oil price shock in oil exporting countries decreases exchange rate overshooting or money appreciation of the country's national currency which sign of all coefficients are fully justified according to theoretical basis of the economy.
Keywords: Exchange rate Overshooting, Fiscal policy Government expenditure, Monetary shock Oil shock Balance of payments -
در فرآیند جهانی شدن، مناسبات مختلفی مانند توسعه روابط مالی بین کشورها را می توان در نظر گرفت که ازجمله ی آن ها جهانی شدن مالی است. جهانی شدن مالی مفهومی است که به افزایش ارتباطات جهانی از طریق گسترش جریان های مالی بین المللی و سرمایه ای اشاره دارد. بنابراین می توان گفت هرگونه ارتباط مالی کشورها که با رویکردهای متفاوت منجر به گسترش ارتباطات جهانی شود، جهانی شدن مالی را توسعه می بخشد. این پژوهش به این موضوع پرداخته است که چگونه سیاست های یکپارچه سازی مالی بر هزینه ها و درآمدهای دولت های منتخب تاثیر گذاشته و برآیند این اثرات بر کسری بودجه و بدهی عمومی دولت چه اندازه است. در این راستا کسری بودجه 165 کشور عضو و غیر عضو سازمان همکاری و توسعه ی اقتصادی (OECD) در سال 2015 از طریق رهیافت همسان سازی (مچینگ) در ارزیابی برنامه که با استفاده از ضریب تمایل و وزن های کرنلی اجرا گردیده، با یکدیگر مقایسه شده اند. برای خالص کردن اثرات جهانی شدن مالی بر بدهی عمومی و جدا کردن تاثیر بقیه ی متغیرها، عوامل موثر دیگر مانند تولید داخلی سرانه، مخارج دولت، مالیات ها و آزادسازی تجاری به عنوان مچ در نظر گرفته شده اند. نتایج به دست آمده بر این دلالت دارند که جهانی شدن مالی باعث افزایش کسری بودجه می گردد که از علل این تاثیر می توان به اجبار دولت ها به کاهش مالیات ها از جمله مالیات بر سرمایه برای جلوگیری از فرار سرمایه و هم چنین دسترسی آسان تر دولت ها به بازارهای مالی بین المللی برای تامین مالی مخارج و درنتیجه اخد وام های بیشتر اشاره کرد.
کلید واژگان: ارزیابی برنامه, جهانی شدن مالی, کسری بودجه, بدهی دولت, همسان سازیIn the process of globalization, various relations, such as the development of financial relations between countries can be considered as financial globalization. Financial globalization refers to the concept of increasing global communication through the expansion of international financial and capital flows. Therefore, it can be said that any financial relationship between countries, through different approaches, leading to the expansion of global communication develops financial globalization. This study focuses on how financial integration policies affect government spending and revenues, and how the outcome of these effects will impact government deficit and public debt. To this end, this paper has compered the budget deficit of 165 countries from OECD and non-OECD members in 2015 through the matching approach using the kernel weights and propensity score. To purify the effects of financial globalization on public debt and to isolate the effects of other variables, influential factors such as per capita domestic production, government spending, taxes, and trade liberalization are considered as a match. The results suggest that financial globalization has led to an increase in the budget deficit, which can be attributed to the reduction of taxes on capital to prevent capital outflow by the governments and better access to the international financial markets to finance further expenditures.
Keywords: Financial Globalization, Budget Deficit, Government Debt, Matching, Treatment Evaluation -
بسط الگوی دو عاملی (نیروی کار و سرمایه) از طریق افزودن عواملی مانند سرمایه انسانی، سرمایه دانش و مخارج تحقیق و توسعه (R&D) که در نظریه ( H-O-V) مطرح شده، نشان دهنده مزیت های واقعی کشورها و یکی از اولویت ها و الزامات سیاست گذاران اقتصادی برای دستیابی به راهبرد توسعه صادرات است. از این رو در این پژوهش تلاش شده است که روابط تجاری ایران با شرکای عمده ی تجاری اش (چین، امارات، عراق، ترکیه، کره جنوبی، هند، ژاپن، روسیه و آلمان) براساس نظریه (H-O-V) مورد مطالعه قرار گیرد تا گسترش روابط تجاری در چهارچوب شدت عامل بری صادرات ارزیابی شود. نوآوری این مطالعه در نظر گرفتن چندین عامل تولید شامل نیروی کار ماهر، نیروی کار غیرماهر، سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی، سرمایه دانش، مخارج تحقیق و توسعه، بهرهوری و انرژی به عنوان فهرست عوامل صادرات این کشورها در دوره زمانی 1990-2016 است. با توجه به این که تخصیص مخارج تحقیق و توسعه (R&D) در روابط تجاری بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از توزیع یکسانی پیروی نمی کند و براساس ادبیات تجربی نمی توان انتظاری از نوع علامت این ارتباط با صادرات داشت چون در مطالعات مختلف، این متغیر رفتار متفاوتی را از خود نشان داده است، به همین دلیل تحلیل روابط دو جانبه در آن محدود به یک رابطه پارامتری نمی شود، این در حالی است که سایر عوامل اثر مشخص و پارامتریکی بر تجارت دارند، بنابراین در این پژوهش از تصریح شبه پارامتریک برای مدل صادرات ایران و شرکای تجاری در محیط داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج برآوردی نشان می دهد که سرمایه انسانی، نیروی کار ماهر و سرمایه دانش که در فهرست عوامل قرار گرفته اند، بیشترین تاثیر را بر جریان صادراتی ایران و شرکای تجاری به عنوان مبادلات مزیت دار بین آن ها داشته اند. همچنین بخش ناپارامتریک مدل نشان می دهد که درصد بالایی از مخارج تحقیق و توسعه تاثیر به سزایی بر جریان صادراتی این کشورها دارد. طبقه بندیJEL: C14, F14کلید واژگان: ظریه هکشر- اهلین- ونک (H-O-V), فهرست عوامل, مدل صادرات, ایران و شرکای تجاری, روش شبه پارامتریکEnhancement of two-factor model by adding more factors such as human capital, knowledge capital and R&D expenditure implies the actual economic advantages, which provide policy makers with priorities and requirements of export development strategies. This paper has studied Iran's trade relations with its major trading partners (China, UAE, Iraq, Turkey, South Korea, India, Japan, Russia and Germany) based on the Heckscher-Ohlin-Vanek (HOV) approach, in which the expansion of trade relations could be evaluated through a framework of factor intensity. The innovation of this study is thus to define several factors, including skilled labor, unskilled labor, human capital, physical capital, knowledge capital, research and development (R&D) expenditures, productivity and energy, as the factor content of the countries’ exports during 1990-2016. According to R&D expenditure which has uncertain effect on exports and do not follow a particular distribution function among countries as well as industries, its effect can be considered as nonparametric, while other factors should have parametric effects on comparative advantages of exportable goods and services. Therefore, in this paper, a semi-parametric method has been used to specify the panel export model for Iran and its major trading partners. The empirical results have shown that among the considered factors, human capital, skilled labor and knowledge capital have had the most pronounced parametric effects on the export advantages of the countries. Additionally, the nonparametric part of the model has implied that a higher percentage of R&D expenditure has influenced significantly exports of these countries. JEL Classification: C14, F14Keywords: Heckscher-Ohlin-Vanek (HOV) Approach, Factor Content, Export Model, Iran, its Trading Partners, Semi-parametric Method
-
در سال های اخیر، اغلب مطالعات در زمینه تکنولوژی و تجارت، بر اهمیت حیاتی تغییر تکنولوژیکی در توضیح الگوی تجارت بین الملل تمرکز کرده اند. نوآوری تکنولوژیکی در تمام کشورها صورت نمی گیرد و هم زمان نیز به تمام کشورها گسترش نمی یابد، بنابراین، فاصله تکنولوژیکی بین کشورها وجود دارد. پژوهش حاضر به تحلیل نقش فاصله تکنولوژیکی بر روابط دوجانبه تجاری ایران با استفاده از تصریح الگوی جاذبه شبه پارامتری طی دوره 2015-1995 پرداخته است. براساس نتایج تخمین، براساس انتظار تاثیر GDP بر روابط دوجانبه تجاری بین ایران و شرکای منتخب تجاری مثبت و معنادار است، جمعیت کشور صادرکننده تاثیر منفی و جمعیت کشور واردکننده اثر مثبت بر روابط تجاری دارد. تاثیر فاصله تکنولوژیکی بر تجارت بین الملل ناپارامتری است و در قالب یک رابطه پارامتری نمی گنجد، به طوری که بیان کننده اثر ناشناخته تکنولوژی بر روابط دوجانبه تجاری ایران است. به عبارت واضح تر، در دامنه ای از فاصله تکنولوژی تاثیر منفی و در دامنه های دیگر تاثیر مثبتی را برجای می گذارد و به افزایش تجارت دوجانبه بین ایران و شرکای تجاری منجر می شود.کلید واژگان: فاصله تکنولوژیکی, الگوی جاذبه, تحلیل شبه پارامتری, اسپلاین هموارساز, اثرات تصادفیIn recent years, most studies in the field of technology and trade have focused on the critical importance of technological change in explaining international trade patterns. Technological innovation is not taking place in all countries and it does not spread to all countries at the same time, therefore technological distance would exist among countries.This paper has explained the effect of technological distance on Iran’s trade relations, specifying a semi-parametric gravity model over 1995-2015. As expected, the estimation results of semi-parametric gravity model show that the effect of GDP on bilateral trade relations between Iran and each of the selected trading partners is positive and significant. The population of the exporter has negative impact while the importer’s population has positive effect on bilateral trade. Our empirical results indicate that the relationship between technological distance and bilateral trade is nonparametric, implying a general effect of technology on Iran’s bilateral trade relations. More clearly, in some ranges of the technological distance a negative effect appears on trade relations, while in other fractions of the relevant distance, the impact is positive, leading to an increase in bilateral trade relations between Iran and its trading partners.Keywords: Technological Distance, Gravity Model, Semi-parametric Analysis, Smoothing Spline, Random Effects
-
سابقه و هدفدر این پژوهش با توجه به نقش محیط زیست و تجارت آزاد در دست یابی به رشد و توسعه پایدار، اثر آزادسازی تجاری بر کیفیت محیط زیست بررسی شده است. آزادسازی تجاری به طور ساده عبارت از حذف (کاهش) موانع تجاری در تجارت بین الملل است. از طرف دیگر نفت به عنوان یک نهاده تولیدی اثری مستقیم بر قیمت کالاها و خدمات داشته و بر جریان تجارت اثرگذار خواهد بود و یکی از عوامل موثر بر آلودگی هوا در کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت است. از آنجا که نفت در بررسی مسائل مرتبط با محیط زیست، اهمیت دارد. در این مقاله اثر شوک های قیمت نفت نیز بر کیفیت محیط زیست در نظر گرفته شده است.مواد و روش هابرای دست یابی به این هدف از روش داده های ترکیبی استفاده می شود. نمونه مورد بررسی شامل کشورهای صادرکننده و وارد کننده نفت است که داده های مرتبط با آنها برای سال های 2013-1980 جمع آوری شده است. نتایج وبحث: نتایج نشان می دهد که شوک های نفتی و آزادسازی تجارت هر دو اثر معنی داری بر آلودگی محیط زیست دارند و میزان دی اکسید کربن موجود در هوا را کاهش خواهند داد.نتیجه گیریکشورها می توانند با دست یابی به تجارت آزاد علاوه بر توسعه پایدار، کیفیت محیط زیست را بهبود دهند. با توجه به اینکه اکثر شوک ها منجر به افزایش قیمت نفت شده است، بنابراین کشورها با کم کردن مصرف آن و جایگزینی انرژی های پاک می توانند آلودگی محیط زیست را کاهش دهند.کلید واژگان: آزادسازی تجارت, شوک های نفتی, آلودگی هوا, کشورهای صادرکننده و واردکننده نفتIntroductionGiven the role of the environment and free trade in achieving sustainable development in recent years, in this study, we survey the effect of trade liberalization on the quality of the environment. In simple words, the removal or reduction of trade barriers in international trade is trade liberalization. At the same time, oil is a factor that has a direct impact on the prices of goods and services and the trade flow, and is one of the factors affecting on air pollution the oil exporting and importing countries. Because oil is important in environment-related issues, this paper studied the effect of oil price shocks on the quality of the environment.Materials and methodsTo achieve this goal, we used panel data methods and collected data for 1980-2013.Results and discussionThe results show that both trade liberalization and oil shocks have a significant and negative effect on environmental pollution and carbon dioxide levels in the air.ConclusionCountries can achieve a high quality of the environment and sustainable development through trade liberalization measures. Given that most shocks led to increase oil prices, so countries with low consumption and alternative clean energy can reduce environmental pollution.Keywords: Oil exporting, importing countries, Oil shocks, Pollution, Trade liberalization, Sustainable development
-
با توجه به اهمیت تاریخی نرخ تورم در اقتصاد ایران و تاثیر پذیرفتن زندگی بسیاری از دهک های جمعیتی از آن، مطالعه حاضر در بازه زمانی 1393-1360، به ارزیابی اثرات تحریم های بین المللی و سایر عوامل تاثیرگذار بر نرخ تورم در ایران می پردازد. براساس این، در مطالعه حاضر از الگوی اقتصادسنجی نرخ تورم استفاده شده که به منظور برآورد آن، از روش خودتوضیحی با وقفه های گسترده (ARDL) بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از برآورد الگو نشان می دهد که تحریم ها از طریق تغییرات در نرخ ارز و کسری بودجه دولت، تاثیر مستقیم و معناداری بر نرخ تورم داشته است. متغیرهای نرخ ارز، نرخ سود سپرده های بانکی و نقدینگی نیز تاثیر مستقیم و معناداری بر نرخ تورم ایجاد کرده است، حال آن که درآمدهای مالیاتی و درآمدهای نفت تاثیر منفی و معناداری بر نرخ تورم در این دوره داشته اند.کلید واژگان: ایران, تحریم های بین المللی, نقدینگی, نرخ ارز, کسری بودجه دولتDue to the historical importance of inflation in the Iranian economy and its serious effects on the society, the present study has explored the impacts of international sanctions and other effective factors on the inflation rate in Iran during 1981-2014. To this end, this paper has specified an econometric model of inflation rate, which has been estimated by the ARDL method using relevant time series data including the above period. The empirical results obtained indicate that the international sanctions have had direct and significant effects on the inflation rate through changes in exchange rate and budget deficit. Additionally, exchange rate, money liquidity and deposit interest rate have had positive and significant effects on the inflation rate, while oil revenues and tax earnings have influenced indirectly and significantly Iran’s inflation rate over the period.Keywords: Exchange Rate, Government Budget Deficit, international sanctions, Iran
-
هدف پژوهش حاضر ارایه ی تبیینی تاریخی اجتماعی برمبنای دیدگاه گفتمان و تبارشناسی فو کو از رابطه ی گفتمان روشنفکری و شکل گیری هویت تاریخی در عهد قاجارمی باشد. دوران قاجار به لحاظ زمانی یکی از طولانی ترین سلسله هایی پادشاهی در ایران پس از اسلام بوده است. نزدیکی زمانی این دوره از تاریخ ایران با واقعیت کنونی جامعه ایران اهمیت آن را مضاعف می کند؛ روش این پژوهش کیفی –تاریخی و مبتنی بر رویکردی تحلیلی –انتقادی و خوانشی فوکویی از موضوع پژوهش می باشد. دراین عصر شکل گیری گفتمانی هویت مدرنیته در ایران براساس غیریت سازی حاملان اندیشه تجدد (روشنفکران) صورت گرفت. یافته های پژوهش ضمن تحلیل نقش و جایگاه روشنفکری، اثر گذاری این گفتمان را بر هویت تاریخی ایران خاطر نشان می سازد.
کلید واژگان: هویت, گفتمان, تبارشناسی, روشنفکری, قاجارAnalysis of the relationship between intellectual discourse and historical identity in the Qajar eraThe purpose of the present research is to present a Social- Historical Explanationbased on Foucault discourse and genealogy's viewpoint on the relationship between intellectual discourse and historical identity formation in the Qajar period. The Qajar period was one of the longest kingdoms in Iran after Islam. The proximity of this era of Iranian history to the current reality of Iranian society doubles its importance.This methodology is a historical qualitative research based on a critical analytical approach. In this era, the discursive formation of the identity of modernity in Iran is based The transformation of the bearers of the idea of modernity (intellectuals) took place. Findings of the research, while analyzing the role and position of the intellectual, highlights the effect of this discourse on the historical identity of Iran.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.