به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سیده زهرا حسینی

  • سیده زهرا حسینی، مهدی زمانی لنجانی، مسعود رابطی مقدم*

    تعیین هندسه سطح گسیختگی از تاثیرگذارترین مراحل تعیین دقیق ضریب اطمینان پایداری شیب محسوب می شود. در اغلب تحلیل ها برای سهولت در محاسبات سطح گسیختگی به صورت خطی یا دایره ای فرض می گردد که بعضا با واقعیت انطباق ندارد. پژوهش حاضر با توجه به مشاهده گسیختگی هایی در ترانشه مجاور کتابخانه مرکزی دانشگاه یاسوج، به بررسی گسیختگی های موضعی در دامنه و تعیین ضریب اطمینان پایداری در این ترانشه به روش تعادل حدی و المان محدود پرداخته است. با نقشه برداری از ترانشه مورد مطالعه و جمع آوری اطلاعات ژئوتکنیکی، برای هفت مقطع از این ترانشه، با سطح گسیختگی برداشت شده و سطح گسیختگی دایره ای با روش تحلیلی بیشاپ، در نرم افزار SLOPE/W و با روش reduction -c در نرم افزار PLAXIS تحلیل انجام و نتایج با هم مقایسه گردید. روش بیشاپ گوه های گسیختگی با سطح دایره ای برای این ترانشه پیش بینی کرد که با سطح گسیختگی واقعی شکل گرفته مغایرت داشت. با تحلیل ترانشه در نرم-افزار PLAXIS 3D گوه گسیختگی به شکلی متفاوت از واقعیت با ضریب اطمینان کم تر از 1 حاصل شد. بر اساس تحلیل های صورت گرفته مشخص شد که مدل های تحلیلی و عددی قادر به پیش بینی درستی از هندسه سطح گسیختگی و ضریب اطمینان در این ترانشه نبودند. سطح گسیختگی که در دامنه شیب حاضر رخ داده است با مدل های عددی و تحلیلی انطباق نداشت. از این روبا استفاده از روش درون یابی اسپلاین در متلب برای هر مقطع از ترانشه، منحنی و معادله رویه گسیختگی آن به دست آمد که تحلیل پایداری روی این سطوح شرایط واقعی تری از وضعیت پایداری شیب را ارائه می دهد.

    کلید واژگان: پایداری شیب, ترانشه, لغزش دامنه, مطالعه تحلیلی, مطالعه موردی
    Seyedeh Zahra Hosseini, Mahdi Zamani Lenjani, Masoud Rabeti Moghadam *

    Determining the geometry of the rupture surface is considered to be one of the most effective steps to accurately determine the safety factor of slope stability. In most of the analysis, for ease of calculations, the rupture surface is assumed to be linear or circular, which sometimes does not correspond to reality. According to the observation of ruptures in the trench adjacent to the central library of Yasouj University, the present research has investigated local ruptures in the domain. By surveying the studied trench and collecting geotechnical information, for seven sections of this trench, with the rupture surface and circular surface with Bishop's method, in the SLOPE/W and with the -c reduction method was analyzed in PLAXIS software and results were compared. Bishop's method predicted rupture wedges with a circular surface for trench, which was contrary to actual rupture surface formed. By analyzing the trench in PLAXIS 3D, the rupture wedge was obtained in a way different from reality with safety factor less than 1. Based on the analysis, it was found that analytical and numerical models were not able to correctly predict the geometry of the rupture surface and the safety factor. The rupture surface occurred in the current slope did not conform to the numerical and analytical models. Therefore, by using the spline interpolation method in MATLAB for each section of the trench, the curve and the equation of its failure procedure were obtained, which stability analysis on these surfaces provides more realistic of slope stability safety factor.

    Keywords: Slope Stability¸ Trench¸ Face Sliding¸ Analytical Study, Case Study
  • سیده زهرا حسینی*، روژین رئوفی، زهرا زرآبادی پور، سمانه مقدم
    پیشینه ها و اهداف

    ارتباط بین هوش مصنوعی و برنامه ریزی شهری یک زمینه تحقیقاتی جدید است که از دهه گذشته اهمیت قابل توجهی در حوزه های مختلف ازجمله شهرسازی و برنامه ریزی شهری یافته است. تا کنون محققان کاربرد هوش مصنوعی را در حوزه های مختلف شهری مانند برنامه ریزی های حمل ونقل، انرژی، کاربری زمین، و ساختمان سازی بررسی کرده اند.یکی از مهم ترین کاربردهای هوش مصنوعی مدیریت حمل ونقل شهری است. پژوهشگران با توسعه سیستم هایی، از طریق استفاده از حسگرها و واحدهای محاسباتی در خودروها و زیرساخت های جاده ای، امکان ارزیابی زمان واقعی جابه جایی در بزرگراه ها را فراهم کرده اند. همچنین، با کمک سیستم هایی مانند Stmp و بهره گیری از داده های حسگرها، اینترنت اشیا، و رسانه های اجتماعی به پیش بینی جریان ترافیک و عرضه راه حل های مدیریتی می پردازند. در زمینه حفاظت از محیط زیست و کیفیت هوا، هوش مصنوعی نقش نظارت و هشدار دارد. با سیستم هایی مانند C-Air و با استفاده از میکروسکوپ و الگوریتم های یادگیری ماشینی، امکان بررسی کیفیت هوا و شناسایی ذرات موجود در آن فراهم است. این قابلیت ها به برنامه ریزان در دستیابی به شهری پایدارتر و سالم تر کمک می کند. مدیریت انرژی نیز از دیگر حوزه های کاربرد هوش مصنوعی است. پژوهشگران با استفاده از این فناوری، به پیش بینی بار الکتریکی و تشخیص مقدار انرژی مصرفی در مناطق مختلف و بررسی عواملی مانند ویژگی های ساختمان و تعداد اعضای خانواده و شغل آنها می پردازند. مدیریت منابع آبی نیز با هوش مصنوعی نشت آب را در سیستم های توزیع منطقه ای می یابد و از هدررفت آن جلوگیری و مصرف این مایع حیاتی را بهتر کنترل می کند. به طورکلی، با این سیستم در برنامه ریزی و مدیریت شهری هوشمند، امکان تصمیم گیری های خودکار و هوشمند در زمینه های مختلف فراهم است. این امر نه تنها کیفیت زندگی شهروندان، بلکه توسعه پایدار شهرها را نیز بهبود می بخشد. ازاین رو هوش مصنوعی نقش موثری در برنامه ریزی شهری و در نحوه برخورد با عوامل مختلف و تاثیر بر محیط شهری دارد. در این پژوهش کاربرد هوش مصنوعی در حوزه های مختلف برنامه ریزی شهری بررسی و روند شکل گیری آن در پژوهش های پیشین ردیابی می شود.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش دو مسیر طی شده است. در مسیر نخست، از یک سو، پایه های نظری هوش مصنوعی در شهرها (شامل تعریف، ابعاد، و کاربردهای آن در شهرها) بررسی و از سوی دیگر، خواسته های توسعه شهری و چالش های به کارگیری آن در سیستم برنامه ریزی ردیابی شده است. روش پژوهش در مرحله نخست هم گذاری نتایج مطالعات نظری است؛ بدین ترتیب گردآوری، پردازش، و تحلیل اطلاعات مربوط به چارچوب نظری و تجربی مرتبط با موضوع پژوهش، با مراجعه به متون و پژوهش های مرتبط، به منظور بررسی اصول برنامه ریزی توسعه شهری مبتنی بر هوش مصنوعی، با رویکردی توصیفی انجام شده است. مسیر دوم با رویکرد علم سنجی، تحلیل استنادی، و هم رخدادی واژگان طی شده است. این روش با هدف تعیین اثرگذارترین واژگان منابع در مورد موضوع پژوهش، با استفاده از نرم افزار VOSViewer انجام شده است. جامعه آماری پژوهش 2337 مقاله بود که با موضوع «هوش مصنوعی و برنامه ریزی شهری» از اولین انتشار در سال 1999 تا به امروز در پایگاه استنادی ساینس دایرکت نمایه شده است. خروجی نرم افزار بر اساس تجزیه وتحلیل عناوین، چکیده های مقالات، و کلیدواژگان مهم آنها به دست آمده است.

    نتیجه ها و جمع بندی: 

    در این مطالعه ارتباط بین مهم ترین حوزه های موضوعی مقالات مختلف منتشرشده حول مفهوم هوش مصنوعی و نقش آن در برنامه ریزی شهری بیان شده است. بررسی داده های به دست آمده از مقاله های یادشده نشان داد که 6 خوشه موضوعی تاثیر مستقیم بر نقش هوش مصنوعی در شهرسازی داشته اند. همچنین طی سال های اخیر مفاهیم مرتبط با رویکرد پژوهش از مفاهیم متمرکز بر بررسی اولیه موضوع هوش مصنوعی و نحوه عملکرد آن، به روش های نوینی برای حل مشکلات شهری تغییر مسیر یافته اند. در مقالات خوشه نخست با پرتکرارترین کلیدواژه های مورد بررسی، مسائل بااهمیت حال حاضر شهرها همانند: آلودگی هوا، حمل ونقل، تاب آوری، اقتصاد، و... و کاربرد هوش مصنوعی در حل مسائل آنها بررسی شده است و هدف در مطالعات این خوشه این بوده که با استفاده از هوش مصنوعی تحولات عمده ای در صنعت دیجیتال و شهرها ایجاد گردد. به طورکلی در هریک از خوشه ها به گونه ای به موضوعات پراهمیت در شهرها و روش های جدید در جهت ایجاد محلی مناسب تر برای زندگی شهروندان اشاره شده است. نکته قابل توجه اینکه، هوش مصنوعی در ابتدای پیدایش، موضوعی نو در مطالعات بود، اما با گذر زمان و با وجود مشکلات موجود در شهرها، این رویکرد به روشی برای حل مسائل و مشکلات شهری ارتقا یافت و امروز بسیاری از سیستم های هوش مصنوعی در چارچوب طرح های شهر هوشمند استفاده می شوند. تصمیم گیری های خودکار، مدیریت زیرساخت ها، به حداقل رساندن اشتباهات، تجزیه وتحلیل داده ها، عرضه خدمات، و بهبود بهره وری از محورهای کاربردی هوش مصنوعی در شهرها و برنامه ریزی شهری است. به کارگیری هوش مصنوعی در شهر و برنامه ریزی شهری موجب بلوغ سیستمی در سازمان ها و نهادهای تصمیم گیری و اجرایی شهرها می گردد. از سویی دیگر، تنوع اهداف و کاربردهای هوش مصنوعی، شهر و آن سازمان ها و نهادهایش را ملزم می کند تا شرایط لازم را برای پذیرش موفقیت آمیز هوش مصنوعی ایجاد کنند. گرچه هوش مصنوعی امکان تعامل با فناوری را برای سازمان ها و ذی نفعان آنها فراهم می کند، ولی لازم است بیشتر به کاربردهای سالم هوش مصنوعی، پیامدهای اخلاقی، کسب دانش و تجربه در آن، و مدیریت سیستم توجه شود.

    کلید واژگان: هوش مصنوعی, هوش مصنوعی شهری, برنامه ریزی شهری, تحلیل کتاب سنجی, Vosviewer
    Seyedeh Zahra Hosseini *, Rojin Raofi, Zahra Zarabadi Pour, Samane Moghadam
    Background and objectives

    The connection between artificial intelligence (AI) and urban planning is a burgeoning research area that has gained significant traction in recent years. Researchers have explored the potential of AI in various urban planning domains, including transportation planning, energy management, land-use planning, and building construction. One of the most prominent applications of AI in cities is traffic management. Researchers have developed systems that utilise sensors and computational units embedded in vehicles and road infrastructure to assess real-time traffic conditions on highways. Additionally, there are systems like C-Air leverage sensor data, the Internet of Things (IoT), and social media to predict traffic flow and propose management solutions. In the realm of environmental protection and air quality, AI plays a crucial role in monitoring and issuing alerts. Systems like C-Air employ microscopes and machine learning algorithms to analyse air quality and identify pollutants. These capabilities empower urban planners to create more sustainable and healthy cities. Energy management is another key area where AI finds application in cities. Utilising AI technology, researchers can predict electrical load and identify energy consumption patterns across different zones. Building characteristics, household size, and occupant demographics and the like are thus factored into these predictions. Similarly, AI-powered water management systems have the potential to detect leaks within distribution networks, thereby preventing water loss and promoting efficient water utilisation. Overall, the adoption of AI in smart city planning and management facilitates automated and intelligent decision-making across various domains. This not only enhances the quality of life for city residents but also contributes significantly to the sustainable development of urban environments. As such, this research aims to investigate the applications of AI in diverse urban planning domains and trace the evolution of this concept in previous studies.

    Methods

    This applied research utilises a two-pronged approach. First, a theoretical foundation is established by examining AI’s definition, applications in cities, and the challenges of integrating it into urban planning systems. This stage involves a descriptive analysis of relevant theoretical and empirical studies to understand the principles of AI-based urban development planning.Second, a scientometric approach is employed using VOSviewer software. This method involves citation analysis and co-occurrence of keywords to identify the most prominent research areas related to AI and urban planning. The research population comprises 2337 articles on “artificial intelligence and urban planning” indexed in the ScienceDirect database, published from 1999 to the present. Analysis focuses on titles, abstracts, and keywords to generate a schematic representation of the research landscape.

    Findings & Conclusion

    The study delved into the intricate relationship between artificial intelligence (AI) and urban planning, drawing upon a comprehensive analysis of published literature. By examining 2337 articles indexed in the ScienceDirect database within the specified timeframe, the study identified six thematic clusters that profoundly impact AI’s role in shaping cities. The thematic clusters unveiled a remarkable shift in the research focus, transitioning from exploring AI’s fundamental concepts and mechanisms to embracing novel approaches for tackling urban challenges. The first cluster, encompassing the most frequently discussed keywords, highlighted pressing urban issues such as air pollution, transportation, resilience, and economic development, emphasising AI’s potential to revolutionize the digital landscape and urban environments. Overall, the identified clusters underscore the multifaceted applications of AI in urban planning, encompassing areas such as smart cities, data-driven planning, infrastructure management, citizen engagement, disaster management, and ethical considerations. These findings demonstrate AI’s transformative power in addressing critical urban challenges and promoting sustainable development. However, the study also underscores the need for careful consideration of AI’s ethical implications and the establishment of robust governance frameworks. This is crucial to ensure that AI is utilised responsibly and for the benefit of all urban residents. As cities and organisations embrace AI’s transformative potential, they must prioritise ethical practices, responsible data usage, and effective system management to maximise AI’s positive impact on urban planning and governance.

    Keywords: Artificial Intelligence, Urban Artificial Intelligence, Urban Planning, Scientometrics, Vosviewer
  • سیده زهرا حسینی، زهرا السادات سعیده سعیده زرآبادی *

    همزمان با محبوب شدن توسعه شهری دانش بنیان به عنوان محصول اجتماعی پست مدرن در میان محققین حوزه شهری، این مفهوم به نقطه اتصال برنامه ریزان، اقتصاددانان، جغرافیدانان، و دیگر محققین حوزه اجتماعی مبدل شد. شهر قزوین یکی از شهرهایی است که در چشم انداز توسعه ای خود، دستیابی به شهردانش بنیان را هدف خود قرار داده است. با این وجود تاکنون راهبردهای شهر دانش بنیان در این شهر احصا نشده است. هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای برنامه ریزی توسعه شهری دانش بنیان با تکیه بر منابع و قابلیت های دانش بنیان قزوین است، تا با کمک آن بتواند در تبدیل به یک شهر دانش بنیان موفق عمل کند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و رویکرد آن ترکیبی می باشد و در دو مرحله اصلی خلاصه می شود. در مرحله نخست پایه های نظری توسعه شهری دانش بنیان مبتنی بر تعاریف و ابعاد آن پیشنهاد شده است و در مرحله دوم بر پایه روش متاسوات، منابع و قابلیت های شهر قزوین و جایگاه رقابتی این شهر در میان رقبا برای ارائه راهبردهای دستیابی به شهر دانش-بنیان شناسایی شده است. بدین ترتیب با تعیین اهداف شهر قزوین، در چهار بعد نهادی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و محیطی به عنوان ابعاد اصلی پژوهش، نقشه جایگاه رقابتی و راهبردی شهر قزوین در میان رقبا در دو بعد محیطی-نهادی و اجتماعی-اقتصادی نشان داده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برخورداری از پژوهشگران و حضور دانشگاه های مطرح در سطح کشور بیشترین میزان تناسب راهبردی و درجه اضطرار را داشتند، و تحریم و رکوداقتصادی و ضعف در سازوکار حمایت از جریان های علمی در کشور موانع اصلی و کلان تحقق اهداف بوده اند. از این رو توجه به راهبردهای دستیابی به توسعه شهری دانش بنیان در ابعاد نهادی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و محیطی در شهر قزوین برای تقویت قوت ها و برطرف کردن تهدیدها به عنوان پیش نیاز لازم توسعه شهری دانش بنیان، در شهر قزوین می باشد.

    کلید واژگان: توسعه شهری دانش بنیان, شهر دانش, مدل متاسوات, شهر قزوین
    Seyyedeh Zahra Hosseini, Zahra Sadat Saeideh Zarabadi *

    The concept of Knowledge-Based Urban Development (KBUD) is gaining popularity among urban scholars, emerging as a focal point of research interest that connects planners, economists, geographers, and other social scientists. This study delves into the KBUD features of Qazvin, tracing its journey towards becoming a knowledge city. With its universities, knowledge workers, and knowledge industries, Qazvin boasts a high capacity and potential for knowledge city status. The study explores the critical connections between Qazvin’s sources, internal capabilities, and KBUD. Utilizing qualitative content analysis, data were collected from documentaries, libraries, affiliate organizations in Qazvin, and the statistical agency. Experimental data were gathered through a survey employing the Delphi method. Meta-SWOT and PESTEL analyses were applied to process information and formulate KBUD strategies. While Qazvin possesses the foundations for a knowledge city, it exhibits deficiencies in various indicators. The research findings highlight Qazvin’s abundant sources and internal capabilities, such as the Science and Technology Park, KBUD vision, knowledge workers, and the creative class, which play invaluable roles in the city’s development as a knowledge hub. Conversely, weaknesses in urban research and development, coupled with economic downturns, pose significant barriers and threats to this endeavor.

    Keywords: knowledge-based urban development (KBUD), knowledge city (KC), Meta-SWOT, Qazvin
  • فروغ جودکی، احمد اسماعیلی*، سید سجاد سهرابی، سیده زهرا حسینی، هادی احمدی

    بلوط گال زا (Quercus infectoria) یکی از گونه های کمیاب با خواص دارویی  کاربردی از خانواده بلوط است. مطالعات مختلف وجود متابولیت‎های ثانویه متعدد با خواص درمانی را در این درخت تایید کرده اند. با وجود اهمیت این گیاه، ساختار ژنتیکی آن مبهم باقی مانده است. بنابراین شناخت ساختار ژنتیکی این گیاه می تواند بینش ارزشمندی در مورد کاربردهای بالقوه آن در صنایع مختلف ارائه دهد. ریز RNAها یکی از مهم ترین عناصر ژنتیکی هستند که در بیوسنتز متابولیت های مهم در گونه های مختلف گیاهی نقش موثری دارند. علی رغم نقش مهم ریز RNAها در گیاهان، تا به امروز هیچ عضوی از این عناصر تنظیمی کوچک در Q. infectoria گزارش نشده است. بنابراین، در مطالعه حاضر، پس از توالی یابی و سرهم بندی نوپدید پروفایل بیانی Q. infectoria، اقدام به شناسایی ریز RNAهای محافظت شده گردید. بدین منظور از برگ و ریشه درختان بلوط گال زا در منطقه شینه قلایی و نهال های دوساله در خرم آباد نمونه برداری شد. برای استخراج RNA کل از روش Djami-Tchatchou استفاده شد. پس از توالی یابی RNA با استفاده از پلتفرم Illumina HiSeq 2500 و کیفیت سنجی خوانش های ایجاد شده، توالی آداپتورها حذف و خوانش های با کیفیت بالا با استفاده از بسته نرم افزاری Trinity سرهم بندی شدند. برای شناسایی ریز RNAها و ژن های هدفشان، تمام توالی های ریز RNA گیاهی از پایگاه داده miRbase دانلود شدند. الگوریتم BLASTn برای شناسایی بالاترین شباهت بین یونی ژن ها و ریز RNAهای بالغ گیاهی مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر این، BLASTx برای جستجوی پایگاه داده پروتئین های غیر تکراری برای حذف یونی ژن های کدکننده پروتئین استفاده شد. بررسی پیش بینی ساختار دوم ریز RNA شامل ارزیابی شباهت بین ژن های بالقوه و توالی های ریز RNA بالغ با استفاده از ابزارتحت وب mfold صورت گرفت. شناسایی ژن های هدف ریز RNA و هستی شناسی ژن به ترتیب با استفاده از ابزار تحت وب psRNAtarget و نرم افزار OmicsBox انجام شد. پس از پالایش دقیق و سختگیرانه، چهار ریز RNA متعلق به خانواده های ریز RNAهای حفاظت شده، از جمله qin-miR156، qin-miR399، qin-miR160 و qin-miR172 شناسایی شدند. تجزیه و تحلیل مسیر KEGG نشان داد که ژن های هدف در مسیر چرخه سیترات نقش دارند. بررسی ژن های هدف ریز RNAها در Q. infectoria و تجزیه و تحلیل شبکه برهم کنشی آن ها، در نهایت به شناسایی سه ژن هاب منجر شد. ژن های هدف ریز RNAهای شناسایی شده با بیوسنتز گروه های آنزیمی مختلف مرتبط بودند، که نشان می دهد اکثر ریز RNAها هیدرولازها، ترانسفرازها و اکسیدوردوکتازها را تنظیم می کنند. با توجه به نقش ریز RNAها در تنظیم بیان عوامل رونویسی و تاثیر آن ها بر ژن های دخیل در بیوسنتز متابولیت های ثانویه، می توان از پتانسیل چنین عناصر تنظیمی به عنوان راهنما و کلید در برنامه های بهنژادی بلوط گال زا بهره برد.

    کلید واژگان: بلوط گال زا, تانن, متابولیت های ثانویه, Mirbase
    Forough Joudaki, Ahmad Ismaili*, Seyed Sajad Sohrabi, Seyedeh Zahra Hosseini, Hadi Ahmadi

    Gall oak (Quercus infectoria) is one of the extraordinary tree species with functional medicinal properties within the oak family. Various studies have confirmed the presence of numerous secondary metabolites with therapeutic properties in this plant. Despite the significance of gall oak, its genetic structure remains elusive. Therefore, unraveling the genetic structure of gall ok may provide valuable insights into its potential applications across diverse industries. MicroRNAs emerge as pivotal genetic elements implicated in the biosynthesis of crucial metabolites across a wide range of different plant species. Despite the significant role of miRNAs in plants, as of yet, no miRNAs have been reported in Q. infectoria.. Therefore, in the present study, after assembling the transcriptome of Q. infectoria, the conserved microRNAs were identified.  Leaf and root samples of Q. infectoria were collected from trees in the Shineh region, and 2-year-old seedlings were grown from mature oaks in Khorramabad (Lorestan Province, Iran). Total RNA was extracted from roots and leaves using the Djami-Tchatchou method. After sequencing by the Illumina HiSeq 2500 platform and checking the quality of all the generated reads, the adapter sequences were removed, and the high-quality reads were assembled using Trinity package. To identify miRNAs and their target genes, all plant miRNAs sequences were downloaded from the miRbase database. The BLASTn algorithm was employed to identify the highest similarity between unigenes and mature plant miRNAs. Furthermore, BLASTx was used to search against the non-redundant proteins (NR) database to remove protein-coding unigenes. The investigation of miRNA second-structure prediction involved assessing the similarity between potential unigenes and mature miRNA sequences using the mfold web tool. Identification of miRNA target genes and gene ontology (GO) was performed using the psRNAtarget web-tool and OmicsBox software, respectively. Following a range of strict filtering criteria, four miRNAs belonging to conserved miRNAs families were identified, including qin-miR156, qin-miR399, qin-miR160, and qin-miR172. KEGG pathway analysis showed the target genes were involved in the citrate cycle pathway. Examining miRNA target genes in Q. infectoria and analyzing their interaction network, finally led to the identification of three hub genes. Identified miRNA target genes were associated with the biosynthesis of various enzyme groups, suggesting that most of miRNAs regulating hydrolases, transferases, and oxidoreductases. Given the role of microRNAs in regulating transcription factors and their impact on genes involved in secondary metabolite biosynthesis, future breeding programs in Q. infectoria may benefit from the potential of such regulatory elements as a guide and key.

    Keywords: Gall Oak, Tannin, Secondary Metabolite, Mirbase
  • سیده زهرا حسینی، مریم تقوایی یزدی*، محمد صالحی
    زمینه و هدف

    هنوز به طور دقیق مشخص نیست که چگونه استفاده از رایانش ابری در منتورینگ می تواند با رویکردهای روان شناختی ترکیب شود و تاثیر آن بر جنبه های روانشناختی مانند تعاملات استاد-دانشجو، انگیزه های درونی و اعتماد به نفس دانشجویان بررسی نشده است؛ لذا هدف مطالعه بررسی تاثیر رایانش ابری بر منتورینگ با تکیه بر رویکرد روانشناختی در دانشگاه های سلامت محور استان مازندران بود.

    روش کار

    در این مطالعه آمیخته، جامعه آماری مورد مطالعه از دو گروه تشکیل شده است که در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه های استان مازندران به تعداد 25 نفر بود و در بخش کمی شامل اعضای هیات علمی و مدیران اداری دانشگاه های استان مازندران به تعداد 1447 نفر بود که در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 10 نفر و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران 306 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بین متغیر مکنون برون زا (رایانش ابری) با متغیر مکنون درون زا (رویکرد منتورینگ)، براساس ضرایب مسیر، بار عاملی 562/0 برقرار است، همچنین به دلیل اینکه مقدار t-value (658/12) در خارج بازه (58/2 و 58/2-) قرار دارد، لذا تاثیر رایانش ابری بر رویکرد منتورینگ در سطح 99/0 معنی دار شده است.

    نتیجه گیری

    به طور کلی، رایانش ابری می تواند به عنوان یک ابزار کلیدی برای بهبود فرآیند منتورینگ و پشتیبانی روان شناختی دانشجویان در دانشگاه های سلامت محور مورد استفاده قرار گیرد و به تربیت متخصصانی با اعتماد به نفس بیشتر و مهارت های حرفه ای قوی تر منجر شود.

    کلید واژگان: رایانش ابری, منتورینگ, رویکرد روانشناختی
    Seyedeh Zahra Hosseini, Maryam Taghvaei Yazdi*, Mohammad Salehi
    Background & Aims

    In recent years, cloud computing, as one of the important advances in information technology, has provided new opportunities to improve educational and mentoring processes in universities, especially health-oriented universities. Students in this field need constant support and quick access to information at any place and time. As a dynamic and flexible platform, cloud computing allows universities to allow students and faculty members to access diverse resources such as databases, educational software, learning management systems, and simulation tools from anywhere. Health-oriented universities need to use technologies that facilitate the learning and mentoring process due to the need to provide practical and experiential training as well as the need for continuous access to scientific and clinical resources. Cloud computing can play an important role in improving mentoring by creating flexible platforms and easy access to information and resources. As a new technology in the field of information technology, cloud computing provides access to remote computing resources and services without the need for physical equipment or local infrastructure. It is not yet clear exactly how the use of cloud computing in mentoring can be combined with psychological approaches, and its effect on psychological aspects such as teacher-student interactions, internal motivation, and students' self-confidence has not been investigated; Therefore, the study aimed to investigate the effect of cloud computing on mentoring based on the psychological approach in health-oriented universities of Mazandaran province.

    Methods

    In this mixed study, the statistical population under study consists of two groups, which in the qualitative section included 25 professors of universities in Mazandaran province and in the quantitative section included academic staff members and administrative managers of universities in Mazandaran province. There were 1447 people, 10 people were selected as a statistical sample in the qualitative part using the purposeful sampling method and 306 people were selected as a statistical sample in the quantitative part based on the Cochran formula. To collect data, semi-structured interviews were used in the qualitative part and researcher-made questionnaires were used in the quantitative part.

    Results

    The results of the path analysis showed that between the exogenous dependent variable (cloud computing) and the endogenous dependent variable (mentoring approach), based on the path coefficients, there is a factor loading of 0.562, also because the value of t- value (12.658) is outside the range (2.58 and -2.58), so the impact of cloud computing on the mentoring approach is significant at the level of 0.99. Table number 1, in order to confirm the output of the qualitative part, which was actually the production of the questionnaire, examines the dimensions and components of the cloud computing questionnaire in a descriptive way. Looking at the dimensions and components of the cloud computing questionnaire on the mentoring approach explained in Table 1, it can be said that this questionnaire has 2 dimensions, 8 components, and 45 items. The results show that the average of none of the final components was less than 3. The highest average is related to question 6 with a value of 4.13 and the lowest average is related to question 41 with a value of 3.34. Among all dimensions and components of this questionnaire, the significance level for all questions was calculated to be less than 0.05 and because the average of all questions was higher than 3, no question was removed from the questionnaire.

    Conclusion

    In general, cloud computing can be used as a key tool to improve the process of mentoring and psychological support of students in health-oriented universities and lead to training professionals with more self-confidence and stronger professional skills. By creating flexible platforms and easy access to educational and scientific resources, this technology provides conditions for students and mentors to communicate with each other without time and place limitations. This continuous access to educational resources and platforms through cloud computing can help improve teacher-student interactions and provide an opportunity for continuous psychological support. One of the most important advantages of cloud computing in mentoring is that students can easily access educational resources, feedback from mentors, and counseling sessions. This makes students feel that they are not alone in their learning process and that they always have the necessary support. On the other hand, the possibility of easy access to educational resources and sessions reduces the stress caused by time and place restrictions and makes students continue their activities with more motivation. This continuous psychological support helps to strengthen students' self-confidence and self-efficacy and guides them in the path of academic and professional progress. Cloud computing also provides opportunities for interactive and collaborative learning. Virtual platforms and group collaboration tools increase the possibility of active interactions between students and mentors. These interactions can help improve students' social and psychological skills and provide a suitable space for exchanging experiences and professional feedback. In addition, more interactions and continuous feedback can strengthen students' internal motivation and encourage them to learn more actively and participate more. Research self-efficacy is also strengthened by using cloud computing. With access to extensive resources and continuous feedback, students will feel more in control of their learning process, and this will help increase their self-confidence in facing academic and research challenges. Cloud computing also allows mentors to design personalized training and mentoring programs based on the needs of each student.

    Keywords: Cloud Computing, Mentoring, Psychological Approach
  • خلیل اسماعیلپور*، سیده زهرا حسینی، رسول حشمتی
    زمینه و هدف

    دلزدگی زناشویی و ناسازگاری زناشویی یکی از رویدادهای مهم زندگی است و عواقب قابل توجهی اقتصادی و اجتماعی دارد. آسیب های خانوادگی در بسیاری از کشورها و از آن جمله نرخ طلاق در سال های اخیر افزایش یافته و در دهه اخیر  به اوج خود رسیده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس تعارضات زناشویی و باورهای ارتباطی در زوجین متقاضی طلاق انجام گردید.

    روش کار

    جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده و شورای حل اختلاف شهر مشهد، در طول پاییز 1398 (122000 مورد پروند طلاق) بود. برای این منظور 100 زوج (200 نفر) از جامعه مذکور با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از مقیاس دلزدگی زناشویی (MDS؛ کایزر، 1996)، پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظر شده (MCQ-R؛ ثنائی و همکاران، 1387) و پرسشنامه باورهای ارتباطی (RBI؛ ایدلسون و اپستاین، 1982) استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان دادند که تنها 3 مورد از زیرمولفه های تعارضات زناشویی (شامل کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان، کاهش ارتباط موثر و افزایش واکنش های هیجانی) با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت معناداری دارند. همچنین نتایج نشان داد که مدل رگرسیون چندگانه همزمان معنی دار بود (001/0p<) و مولفه های این دو متغیر در مجموع توانستند 30% از واریانس دلزدگی زناشویی را به طور معنی دار پیش بینی کنند (552/0=R و 304/0=R2).

    نتیجه گیری

    بنابراین با توجه به نتایج این پژوهش و نقش تعارضات و باورهای ارتباطی در پیش بینی دلزدگی زناشویی، لازم است مشاوران خانواده در مشاوره های قبل از ازدواج و هنگام بروز تعارضات زناشویی و در مورد متقاضیان طلاق به بررسی این موارد بپردازند و مداخلات هدفمندی را برای آنها تدارک ببینند.

    کلید واژگان: دلزدگی زناشویی, تعارضات زناشویی, باورهای ارتباطی, متقاضیان طلاق
    Khalil Esmaeilpour*, Seyedeh Zahra Hosseini, Rasoul Heshmati
    Background & Aims

    Satisfaction and happiness from marital relationship decreases over time and among many couples. Communication problems have always been considered as one of the main causes of marital dissatisfaction and divorce. Marital heartbreak and marital incompatibility have become one of the most important events in life and have significant economic and social consequences. Heartbreak is a painful state of physical, emotional and mental exhaustion and affects those who expect dream love to give meaning to their lives. This situation occurs when they realize that despite their efforts, their relationship has not and will not give meaning to life. In the meantime, marital conflicts are of particular importance, and when conflicts occur, relationships become weaker or stronger. Usually, conflict is defined as a lack of agreement and opposition between spouses, inconsistency in behavior, opinions and goals in opposition to the other. The inability to communicate logically with the spouse is considered the most common problem that unhappy couples raise and have reported as a significant relationship between communication beliefs and marital conflicts.Research on the issue of marital dissatisfaction is important for several reasons. Some of these reasons are related to the importance of the family institution in today's society. Others are related to the quality of life and the effect that marital boredom can have on other aspects of life. Unfortunately, family damage has increased in many countries, the divorce rate has increased in recent years and has reached its peak in the last decade. There may be problems that lead couples to decide to separate, such as motivation for separation, intense conflict, and chronic violent events. The present study was conducted with the aim of investigating the prediction of marital dissatisfaction based on marital conflicts and communication beliefs in couples applying for divorce.

    Methods

    The population of this research included all couples applying for divorce who referred to the family court and dispute resolution council of Mashhad during the fall of 2018 (122,000 divorce cases). For this purpose, 100 couples (200 people) were selected from the mentioned society by purposeful sampling method. The criteria for include the research included: having a minimum education in reading and writing (in order to be able to read and understand self-report questionnaires), having at least one year of cohabitation, not having a history of divorce or remarriage. The exclusion criterion was non-cooperation in completing the questionnaire. Ethical considerations including obtaining informed consent, guaranteeing privacy and confidentiality were fully respected. In order to collect data, Marital Distress Scale (MDS; Kaiser, 1996), Revised Marital Conflicts Questionnaire (MCQ-R; Sanai et al., 2018) and Communication Beliefs Questionnaire (RBI; Eidelson & Epstein, 1982) were used. In Iran, for the first time, Saadati et al. (32) in a study with a sample of 300 people obtained the reliability of the scale of marital boredom, using Cronbach's alpha method, 0.79. Cronbach's alpha for the entire questionnaire of marital conflicts by Sanai et al., on a group of 270 people, was equal to 0.96 and for subscales from 0.56 to 0.89. O’leary also reported the reliability of communication beliefs questionnaire from 0.72 to 0.81. The obtained data were analyzed using the method of Pearson correlation coefficient and multiple regression.

    Results

    The average length of marriage of the participants in the research was 9.05 years. In examining the results of the Pearson correlation test to examine the relationship between the sub-components of the predictor variables and the criterion variable, it was observed that only 3 of the sub-components of marital conflicts (including a decrease in family relationship with relatives, spouse and friends; a decrease in effective communication; and an increase in emotional reactions) have a significant positive relationship with marital burnout. Regarding the sub-components of communication beliefs, 4 beliefs of destructiveness of opposition, expectation of mind reading, belief in the immutability of the spouse, and sexual perfectionism have a significant relationship with marital dissatisfaction; In the case of sexual perfectionism, this relationship was negative, and in the case of the three beliefs of destructive opposition, expectation of mind reading, and belief in the immutability of the spouse, there was a negative relationship with marital dissatisfaction. The relationship between the belief about gender differences and marital dissatisfaction was not significant. Also, the results showed that the multiple regression model was significant (p<0.001) and the components of these two variables were able to significantly predict 30% of the variance of marital boredom (R=0.552 and R2=0.304). Decrease in effective communication and increase in emotional reactions (one of the components of marital conflicts), belief in the immutability of the spouse and sexual perfectionism (one of the components of communication beliefs) can significantly predict marital burnout. The expectation belief of mind reading was also close to the significant level (p=0.052). Among these components, sexual perfectionism had a negative effect and the rest had a positive effect in predicting marital dissatisfaction.

    Conclusion

    When two people, as a couple, live together, conflict will occur. Due to the nature of couples' interaction, there are times when disagreements are observed or needs are not met, as a result, spouses feel anger, despair and dissatisfaction towards each other. Couples who have good communication skills will have a positive evaluation and a broader view of various aspects of incompatible issues and events in their lives, and they will often use problem-oriented strategies in dealing with issues and problems. While couples who have not learned the necessary communication skills and problem-solving methods correctly, they often use ineffective methods to resolve conflicts in stressful and challenging situations and end up suffering from marital burnout. The findings obtained in the present research and other similar researches, while clarifying some important issues in the society, provide the ground for establishing accuracy of opinion and more emphasis on identifying the fields of conflict resolution. According to these facts and the results of the present research, it can be said that it is necessary to apply these theories in treating the problems of couples with marital conflicts, in addition to creating facilities for increasing the knowledge of therapists, so that in this way it is possible to improve and enhance the quality of life of people. Therefore, according to the results of this research and the role of communication conflicts and beliefs in predicting marital dissatisfaction, it is necessary for family counselors to examine these cases in pre-marriage counseling and when marital conflicts occur, and in the case of divorce applicants, and prepare targeted interventions for them.

    Keywords: Marital Boredom, Marital Conflicts, Communication Beliefs, Divorce Applicants
  • سیده زهرا حسینی، علی شهیدی*، حنان حنفی

    مدیریت منابع آب به ویژه آب های زیرزمینی، در مناطق خشک و نیمه خشک از اهمیت خاصی برخوردار است. عدم شناخت صحیح و بهره برداری بی رویه در این مناطق خسارت جبران ناپذیر مانند افت شدید و غیرقابل برگشت سطح آب زیرزمینی، کاهش دبی چاه ها و قنوات، تغییرات الگوی جریان آب زیرزمینی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین هدف این تحقیق بررسی افت سطح آب های زیرزمینی دشت مشهد که به عنوان یکی از مهم ترین و بزرگ ترین دشت های استان خراسان رضوی می باشد، انتخاب گردید. به منظور انجام این پژوهش آمار62 حلقه چاه مشاهده ای در طی دو دوره پنج ساله (95-1390 و 00-1395) مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا داده های آماری جمع آوری و با استفاده ازنرم افزار Excel2017 مرتب سازی شدند و هیدروگراف معرف آبخوان دشت مشهد ترسیم شده است؛ سپس با استفاده از نرم افزار ArcMap10.8 و روش درون یابی IDW نقشه های سطح آب و تراز آب زیرزمینی برای دوره های11ساله و دو دوره پنج ساله اول و دوم، ترسیم شده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد رسیدن به سطح آب زیرزمینی در این آبخوان برای دوره زمانی تعیین شده به طور متوسط در پنج سال اول 0.36متر و در پنج سال دوم 0.32 متر افزایش یافته است که بخش های مرکزی، جنوب شرقی و شمال غربی بیش ترین میزان برای رسیدن به سطح آب زیر زمینی را دارند. همچنین هیدروگراف معرف آبخوان مشهد نشان می دهد در طی دوره 11 ساله تراز آب زیرزمینی به طور متوسط سالانه 0.33 متر با کاهش مواجه شده است.

    کلید واژگان: سطح آب زیرزمینی, آبخوان دشت مشهد, درون یابی, IDW
    Seyede Zahra Hoseini, Ali Shahidi *, Hannan Hanafi

    The management of water resources, especially groundwater, is of particular importance in arid and semi-arid regions. Improper understanding and unsustainable exploitation in these areas will result in irreparable damage, such as severe and irreversible groundwater level decline, reduction in well and aqueduct discharge, and changes in the pattern of groundwater flow. Therefore, the aim of this research is to investigate the decline in the groundwater levels of Mashhad Plain, which is selected as one of the most important and largest plains in Khorasan Razavi province. In order to conduct this study, the data from 62 observation wells were examined over a period of five years (2011-2016, 2016-2021). Initially, the statistical data was collected and organized using Excel 2017 software, and the hydrograph representing the aquifer of Mashhad Plain was plotted. Subsequently, using ArcMap 10.8 software and the Inverse Distance Weighting (IDW) method, maps of the groundwater level and water table for an 11-year period and two consecutive five-year periods were generated. The results obtained in this study indicate that the groundwater level in this aquifer has, on average, increased by 0.36 meters in the first five years and 0.32 meters in the second five years for the specified time period. The central, southeast, and northwest parts show the highest increase in reaching the groundwater level. Additionally, the hydrograph representing the Mashhad aquifer shows an average annual decrease of 0.33 meters in groundwater level over the 11-year period.

    Keywords: Groundwater Level, Mashhad Plain Aquifer, Interpolation, IDW
  • عباس شیعه*، سیده زهرا حسینی، نگین حجتی، روژین رئوفی

    توسعه اقتصاد محلی با تکیه بر بهبود بنگاه های محلی رقابتی، باعث جذب سرمایه گذاری داخلی و ارتقاء سرمایه انسانی، مهارت های کار، ارتقاء زیرساخت های محلی و توسعه متوازن اقتصادی در محلات می شود. در این میان خلاقیت به عنوان پایه و اساس چهار محور فوق می تواند سبب رشد و توسعه اقتصادی در بسیاری از جوامع معاصر شود. صنایع خلاق به عنوان منبع فرهنگی و تجاری قدرتمندترین بخش اقتصاد هستند که بهره گیری از این صنایع در حوزه های برنامه ریزی موجب توسعه اقتصاد محلی و به تبع توسعه اقتصاد ملی می شود. شهر خلاق نیز با داشتن صنایع خلاق و جذب نیروی خلاق رشد و توسعه اقتصادی را در پی خواهد داشت. محدوده فرحزاد واقع در ناحیه9  منطقه 2شهرداری تهران با در برداشتن منابع اکولوژیکی مناسب و نهاد های فعال از سویی و شرایط نامناسب اجتماعی-اقتصادی و وجود مشاغل غیررسمی از سوی دیگر، قابلیت اتخاذ رویکرد شهرخلاق در تقویت اقتصاد محلی جهت بهبود وضعیت اشتغال و توانمندسازی افراد را داراست. این پژوهش برای دستیابی به این هدف در سه گام انجام شده است.در گام نخست با مرور ادبیات نظری، ابعاد استعداد، فناوری، مدارا، دارایی سرزمین و مشارکت شهری تعیین شد.درگام دوم پهنه هایی با اولویت برنامه ریزی با توجه به اشتراکات موجود مشکلات اقتصای، اجتماعی و کالبدی شامل؛ امنیت پایین، دسترسی و معابر نامناسب، وجود مشکلات زیست محیطی، فقدان سند مالکیت، پایین بودن سطح تعاملات اجتماعی در محدوده، مشکلات اقتصادی، وضعیت نامناسب مسکن و وجود اختلافات فرهنگی میان اقوام گوناگون شناسایی شد. در گام آخر ابعاد در نواحی واجد شرایط برنامه ریزی از طریق مصاحبه مورد  ارزیابی قرارگرفته است. در ادامه با تحلیل مصاحبه ها از طریق نرم افزار مکس کیودا ،نقش مولفه های  در توسعه اقتصاد محلی فرحزاد شناسایی شده است. بنابراین در بعد دارایی های سرزمین با 7 مولفه؛ سابقه تاریخی، نقش گردشگری، مذهبی، برخورداری از باغات سنتی، روددره فرحزاد، رستوران ها و بخش کوهستانی فرحزاد، در بعد فناوری با مولفه برخورداری از اینترنت همراه، در بعد استعداد با 4 مولفه؛ برخورداری از نهادهای فرهنگی، مهارت های ساکنین، تمایل به یادگیری مهارت و تمایل به آموزش، دربعد مشارکت شهری با 3 مولفه؛ برخورداری از تنوع اقوام مختلف، پیگیری مشکلات موجود و مشارکت در طرح های عمرانی قابل توجه است.

    کلید واژگان: شهرخلاق, توسعه اقتصادمحلی, نیروهای کاری خلاق, صنایع خلاق, محدوده فرحزاد
    Abbas Shieh *, Zahra Hosseini, Negin Hojjati, Rojin Raofi

    If the development of the local economy relies on the improvement of competitive local enterprises, it will attract domestic investment, improve human capital, increase work skills, improve local infrastructure and balanced economic development in the localities. Creativity as a foundation can cause economic growth and development in many contemporary societies. As a cultural and commercial source, creative industries are the most powerful part of the economy, and their use in planning areas leads to the development of the local economy and, consequently, the development of the national economy. The creative city will also lead to economic growth and development by having creative industries and attracting creative forces. Farahzad neighborhood has the ability to adopt the creative city approach in strengthening the local economy in order to improve the employment situation and empower people for two reasons: one is that it has suitable ecological resources and active institutions, and the second is that it suffers from unfavorable socio-economic conditions and the existence of informal jobs. This research has been done in three stages to achieve its goals. In the first step, by reviewing the theoretical literature, the dimensions of talent, technology, tolerance, land property and urban participation were determined. In the second stage, areas with planning priority based on existing spatial, social and physical commonalities include; low security, inadequate access and roads, existence of environmental problems, lack of ownership documents, low level of social interactions in the area, economic problems, poor condition of housing and existence of cultural differences between different ethnic groups were identified. In the last step, the criteria in the eligible planning areas were evaluated through interviews. Then, by analyzing the interviews through the MAXQDA software, the role of the components in the development of the local economy of Farahzad has been identified. Therefore, each of the examined dimensions was considered as follows: the dimension of land assets with seven components include; historical background, role of tourism, religion, traditional gardens, Farahzad river, restaurants and mountain section; the technology dimension with the component of having mobile internet; talent dimension with four components i.e., Possession of cultural institutions, residents' skills, desire to learn skills and desire for education, and urban participation dimension with three components; enjoying the diversity of different ethnic groups, following up on existing problems and participating in construction projects.

    Keywords: Creative City, Local Economy Development, Creative Workforce, Creative Industries, Farahzad Neighbor
  • سیده زهرا حسینی، مریم تقوایی یزدی*، محمد صالحی
    مقدمه و هدف

    امروزه فناوری رایانش ابری به طور گسترده ای در حوزه ی سلامت و دانشگاه مورد بحث قرار گرفته است، بنابراین این مطالعه با هدف مروری بر تاثیر رایانش ابری با رویکرد روانشناختی در آموزش عالی سلامت انجام شد.

    روش

    این مقاله یک مطالعه مروری است که در سال 1400 با جستجوی در بانک های اطلاعاتی SID، PubMed، Google Scholar، Magiran، Springer، Wiley، Web of Science(ISI)، Scopus، Science direct، ProQuest و با استفاده از کلمات کلیدی " رایانش ابری، مدیریت آموزشی، مانیتورینگ، روانشناسی، کیفیت آموزشی، نظام سلامت" و معادل معادل انگلیسی آن ها انجام شد. در نتیجه جستجو 158 مقاله در بازه زمانی 2000 تا 2022  یافت شد و در مرحله غربالگری 74 مقاله انتخاب گردید و در انتها 21 مقاله مورد تجزیه و تحلیل محتوایی قرار گرفت.

    یافته

    این مطالعه مروری نشان داد، که جهت ارتقاء رایانش ابری می توان از راهکار مانیتورینگ بهره برد این رویکرد از پایین ترین سطوح آموزشی تا بالاترین سطوح آموزشی مبنای بهینه در آموزش عالی سلامت است.

    نتیجه گیری

    به طور کلی می تون نتیجه گیری کرد که در راستای ارتقای کیفیت آموزش های درمانگاهی نقش رایانش ابری و مانیتورینگ که احیا کننده روند آموزشی است قابل چشم پوشی نمی باشد و منجر به توانمندسازی نیروهای ارایه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی در نظام سلامت خواهد شد.

    کلید واژگان: رایانش ابری, مانیتورینگ, روانشناسی, کیفیت آموزشی, نظام سلامت
    Seyedeh Zahra Hosseini, Maryam Taghvaei Yazdi*, Mohammad Salehi
    Background & Objective

    Cloud computing in universities enables learners to access web-based assignments and services, and professors to manage big data and access flexible learning systems. Cloud computing will also enhance the learning experience by providing data access to learners and faculty at any time and place. On the other hand, the importance and necessity of accepting the use of cloud computing is that this concept provides a variety of essential hardware and software, such as: applications, storage, processing and virtual servers on the web media. Also, understanding the needs of educational centers and understanding the benefits of using cloud computing can help to grow and use this method and identify the obstacles for its implementation. Due to the infancy of this technology in Iran, educational, research and university centers can be a good flagship for providing these services to other institutions and organizations and can help reduce costs and provide better services. On the other hand, due to the wide range of activities of university lecturers, one of the valuable and interesting changes in higher education is to pay attention to the continuous growth of faculty improvement programs. Improving university professors is an essential part of the success of professors as well as the university. One of the ways to improve and develop professors is mentoring approach. Mentoring is a process in which an experienced person guides and supports an inexperienced person through the development of certain competencies in him. The more experienced person is known as the mentor and the less experienced person is known as the mentee. Mentoring is a developmental and goal-oriented relationship in which an experienced and knowledgeable person develops the personal and professional life of an inexperienced and low-aware person. But the common goal of all definitions is that; the primary function of the mentoring relationship is to develop the trainee's learning capacity through the transfer of knowledge, organizational culture, wisdom, and experience. In fact, the role of mentoring is generally divided into two categories: psychosocial functioning and specialized functioning. Mentor’s psychosocial performance is seen as focusing on self-worth and having supportive characteristics such as counseling, acceptance, intimacy, approval, and behavioral patterns. While another division divides this educational approach into formal and informal categories, in informal mentoring, the mentors and mentees choose each other at their own request, but in the formal match, the mentors and mentees are matched by a company, institution and organization. Overall, a mentor is a senior, experienced and productive individual who contributes to the growth of new and inexperienced staff. Many mentoring relationships develop informally, resulting in shared interests and values ​​between the mentor and the mentee. Research has shown that employees who have certain personality traits (for example, need a lot of power and success and emotional stability and the ability to adapt their behavior to the current situation) are more likely to look for a mentor and like to be attractive to the mentor. In mentoring, a mentor encourages a mentee to manage his / her learning in a way that the person relies on acquiring new knowledge, skills and abilities and creating a constant motivation to do so. This is a necessity for medical universities from the lowest level of education (including health workers) to the highest level of education (faculty members and senior managers) in the health system. It is not possible to have a successful staff, manager and faculty member without implementing the teaching-learning process. No employee or manager can be the most successful employee or manager on the first day of his work because he needs to learn a new situation. There is work and this will not happen without the support and guidance of the mentor. The most important benefits of mentoring relationships are psychological benefits and career advancement. Leaders have recognized the many benefits of mentoring, such as personal satisfaction, personal and professional rejuvenation, developing a support base, increasing creativity and professional synergy, reviving loyalty, and identifying individuals for talent development. Today, cloud computing technology has been widely discussed in the field of health and the university, so this study was conducted to review the impact of cloud computing with a psychological approach on higher health education.

    Methodology

    The present study is a review study with the code of ethics IR.IAU.SARI.REC.1400.146 approved by the Code of Ethics Commission of Islamic Azad University, Sari Branch. This study was a review of articles published in domestic and foreign journals in the databases of SID, PubMed, Google Scholar, Magiran, Springer, Wiley, Web of Science (ISI), Scopus, Science direct, ProQuest from 2000 to 2022. The articles were searched using the keywords of "cloud computing, educational management, mentoring, psychology, educational quality, health system". Inclusion criteria included descriptive and analytical studies or narrative or systematic review that had at least an abstract in Persian and in the period 2000 to 2022. Exclusion criteria included articles whose full text was not available in Persian or English and were excluded from the study. The initial search result for the articles was 158 articles, leaving 84 articles with the removal of 74 duplicate articles in various databases; In the abstract reading stage, 43 were removed due to lack of inclusion criteria and only 44 articles remained. In the next step, 12 articles were removed from the search circle due to lack of access to the entire content of the article, and at the end, 21 articles were selected in line with the purpose of the study. These 21 articles have been included in the study with the criteria and in relation to the objectives of the present article.          

    Finding

    This review study showed that in order to improve cloud computing, a mentoring solution can be used. This approach from the lowest educational levels to the highest educational levels is the optimal basis in higher health education.

    Conclusion

    In general, you can conclude that in order to improve the quality of clinic education, the role of cloud computing and mentoring, which revives the educational process, cannot be ignored and will lead to the empowerment of health care providers in the health system. Therefore, one of the most important methods in promoting clinical education that has been considered in recent years is cloud computing. Today's concerns about health trust are considered a major concern. No patient, willingly or unwillingly, wants to benefit an inexperienced person in the process of receiving health care. Therefore, cloud computing with educational mentoring approach can be a fundamental way to provide optimal services with the highest regional, national and international standards because it supports the support of students, managers, new staff upon entering the health system who strive to be empowered in the course of their personal and professional life.    Due to the large amount of investment in the field of education and learning, it is necessary to use all facilities, including cloud computing services. Training management that will occur in a standard and native mentoring such as data processing, standardization of mentors and mentees, implementation, evaluation and status analysis is an important health event because the comprehensive support of mentors and mentees, is based on health system standards. In this case, no one worries about receiving health services from the lowest level. It will not be up to the highest level of service and the three trusts of mentee, mentor and customer will be established. On the other hand, the importance of the presence of young and fresh forces is also necessary for the organization because the health system needs to inject young forces in order for the survival of the health system to be up-to-date and reliable. Therefore, if the implementation of cloud computing with psychological mentoring in higher health education is established, an optimal strategy in educational quality in all fields and at all levels of health and treatment will occur, and of course the implementation of its standards requires the support and executive power of managers as the head of the health system.

    Keywords: Cloud Computing, Mentoring, Psychology, Educational Quality, Health System
  • ایرج رضاپور، علی اصغر شجاعی، سیده زهرا حسینی
    زمینه و هدف

    تربیت و آموزش پلیس برای تامین امنیت و حفاظت از جامعه بسیار حایز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل و شاخص های تاثیرگذار بر نظام تربیت وآموزش پلیس در جمهوری اسلامی ایران می باشد.

    روش

    این مطالعه کاربردی با استفاده از یک رویکرد کیفی انجام شد. در بخش کیفی از روش داده بنیاد استفاده شد. جامعه آماری شامل مدیران و معاونین نیروی انتظامی که در زمینه موضوع پژوهش خبره بودند به تعداد 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و براساس قانون اشباع انتخاب شدند جهت جمع آوری داده ها ازپرسشنامه محقق ساخته تربیت و آموزش پلیس با رویکرد آینده پژوهی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد بعد از انجام روش داده بنیاد و اعمال کدگزاری های باز و محوری، 6 مقوله اصلی در 26 بعد و 23 مولفه شناسایی شدند که بالاترین مقوله از لحاظ رتبه بندی مقوله ها شرایط مداخله گر بوده است.

    نتیجه گیری

    مدل تربیت و آموزش پلیس شامل عوامل و شاخص های متعددی است. ارتقای دانش و تخصص، تقویت قدرت فردی، آموزش مهارت ها و تکنیک ها و آموزش مدیریت اطلاعات از جمله مواردی هستند که باید در مدل آموزش پلیس به آنها توجه شود.

    کلید واژگان: تربیت, آموزش, شاخص ها, پلیس
    Iraj Rezpour, Aliasghar Shojaee, Seyyedeh Zahra Hoseini
    Background and purpose

     The police training and education is very important to ensure the security and protection of the society. The purpose of the present research was to present and explain the factors and indicators influencing the police education and training model.

    Method

     This applied study was conducted using a qualitative-quantitative approach. In the qualitative part, the grounded theory method was used. The statistical qualitative population included managers and deputies of the police force who were experts in the field of the research subject, 16 of whom were selected by purposive sampling method and based on the saturation law, Confirmatory factor analysis and structural equation tests were used to analyze the data.

    Findings

     The results showed that after performing the grounded theory method using open and axis codings, 6 main categories were identified in 26 dimensions and 23 components, and the highest category in terms of category ranking was the interfering conditions.

    Conclusion

     The police education and training model included several factors and indicators. Improving knowledge and expertise, strengthening individual strength, training skills and techniques, and training information management were among the factors that should be considered in the police training model.

    Keywords: Training, Education, Indicators, Police
  • فریبا کریمی، بابک حسین زاده*، سیده زهرا حسینی
    زمینه و هدف

    تقویت خلاقیت در کلاس درس تاثیرات مثبت و ماندگار بی شماری دارد و باعث می شود یادگیرندگان در بزرگسالی متفکر، کنجکاو، منتقد و ریسک پذیر باشند؛ لذا هدف کلی پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی ابعاد برنامه درسی خلاقیت محور با رویکرد پسانوین گرایانه بود.

    روش پژوهش: 

    این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری آن را در بخش کیفی، مدیران ارشد و خبرگان آموزش و پرورش استان مازندران به تعداد 20 نفر و در بخش کمی مدیران، معاونین و روسای گروه های ادارات آموزش و پرورش و مدیران و معاونین مدارس استان مازندران به تعداد 2653 نفر تشکیل می دادند که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 10 نفر و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران تعداد 338 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای- طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته با 61 سوال استفاده شد. روایی صوری و محتوایی ابزار به تایید متخصصان رسید و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ آن ها نیز بالای 7/0 محاسبه شد که مورد تایید بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد برنامه درسی خلاقیت محور با رویکرد پسانوین گرایانه دارای چهار بعد «اهداف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی» است که هر بعد دارای سه مولفه «دانش، نگرش و مهارت» است.

    نتیجه گیری

    تاثیر همه ابعاد و مولفه ها بر برنامه درسی خلاقیت محور با رویکرد پسانوین گرایانه تایید شد و بعد روش تدریس با بار عاملی 856/0 دارای تاثیر بیش تر و بعد اهداف با بار عاملی 761/0 دارای تاثیر کم تر است.

    کلید واژگان: برنامه درسی خلاقیت محور, رویکرد پسانوین گرایانه, آموزش و پرورش
    F. Karimi, B. Hosseinzadeh*, S.Z. Hoeini
    Background and Aim

    strengthening creativity in the classroom has countless positive and lasting effects and makes learners thinkers, curious, critical and risk-takers in adulthood; Therefore, the general goal of the current research was to identify and rank the dimensions of creativity-oriented curriculum with a post-modernist approach.

    Methods

    This research is applied in terms of purpose, which was conducted with a mixed approach (qualitative and quantitative) with an exploratory design. A descriptive survey method was used in the quantitative part. Its statistical population consists of 20 senior managers and education experts of Mazandaran province in the qualitative section and 2653 managers, deputy heads and department heads of education departments and 2653 people in the quantitative section. They stated that in the qualitative part of the purposeful sampling method and taking into account the saturation law, the number of people was 10, and in the quantitative part, based on the Cochran formula, the number of 338 people was selected using the cluster-stratified random sampling method as a sample. Statistics were selected. A researcher-made questionnaire with 61 questions was used to collect data. The formal and content validity of the tool was approved by experts, and their combined reliability and Cronbach's alpha were calculated above 0.7, which was approved. Exploratory and confirmatory factor analysis tests were used to analyze the data.

    Results

    The results showed that the curriculum based on creativity with a post-modernist approach has four dimensions "objectives, content, teaching method and evaluation" and each dimension has three components "knowledge, attitude and skill".

    Conclusion

    The effect of all dimensions and components on the creativity-oriented curriculum was confirmed with a post-modernist approach, and then the teaching method with a factor load of 0.856 has a greater effect, and the goal dimension with a factor load of 0.761 has a lower effect.

    Keywords: Curriculum based on creativity, postmodernist approach, education
  • سیده زهرا حسینی*، طاهره ماهروزاده

    تربیت و هدایت انسان محصول تقید و پایبندی به ارزش های دینی یعنی امور مطلوب در سه حوزه ی اعتقادی، اخلاقی و فقهی است. شناخت و نهادینه سازی آنها می تواند گام مهمی در تربیت دینی افراد جامعه و عامل پایداری نظام های ارزشی به حساب آید. درونی سازی ارزش های دینی با توجه به ابعاد سه گانه ی انسانی یعنی بعد بینشی، گرایشی و رفتاری، نیازمند روش هایی متناسب با این سه بعد می باشد. از آن جا که میل و گرایش از جمله نیرو محرکه هایی هستند که خداوند به صورت فطری در نهاد انسان ها قرار داده است که به واسطه ی این امیال و عواطف در انسان انگیزه های گوناگون برای انجام اعمال ایجاد می شود، و روش های تربیتی مجموعه تکنیک هایی است که، برای انتقال صحیح پیام تربیتی از آن ها استفاده می شود تا با آماده کردن روح و روان متربی، زمینه ی تربیت صحیح و بستر مناسب برای رساندن متربی به باورهای دینی و رفتار اسلامی و عبودیت و بندگی خدا فراهم گردد. در این نوشتار با توجه به بعد گرایشی و عاطفی، با استفاده از قرآن و روایات و به روش توصیفی و تحلیلی به شیوه های کاربردی در تقویت ساحت عاطفی انسان جهت نهادینه سازی ارزش های اسلامی پرداخته شده است.

    کلید واژگان: نهادینه سازی, عواطف, ارزش های دینی, موعظه, انذار و تبشیر

    Education and guidance of mankind are products of adherence to religious values, i.e. ideals in ideological, moral and jurisprudential areas. Knowing and institutionalizing those ideals can count as an important step in religious education of individuals in society, and a factor of stability of value systems. Given the three ideological, attitudinal and behavioral aspects of humankind, internalization of religious values requires methods that fit the three aspects.  Desires and dispositions are the stimuli innately placed by God in humankind whereby various motivations for action are generated in them, and education methods are techniques for correct conveyance of the educational message so that through preparing the psyche of education-receivers the way is paved for correct education and guiding the education-receivers towards religious beliefs, Islamic behavior, and serving God.  Using Qur’an and hadiths, this article addresses practical ways to strengthen the emotional area of humankind for the purpose of the institutionalization of Islamic values, given the attitudinal and emotional aspects of humankind.

    Keywords: institutionalization, emotions, religious values, counsel, giving warnings, giving tidings
  • سهیلا پیروزفر، سیده زهرا حسینی*

    بحث ماهیت وحی و کیفیت نزول آن، از آغاز بعثت پیامبر (ص) کانون توجه اندیشمندان بوده است. فرا بشری بودن مبدا وحی و بشر بودن دریافت کننده آن، فرآیند فهم و حقیقت وحی را دشوار کرده است، در دوره معاصر با گسترش علوم تجربی و تفکرات مادی گرایی، برخی از مفسران و قرآن پژوهان در ایران وجهان اسلام تحلیل های جدیدی از وحی ارایه داده اند که بیشتر بر اساس تجربه دینی است و درباره وحی ونقش پیامبر (ص) در آن به لوازم ونتایجی رسیده اند که متفاوت وگاه متناقض با دیدگاه های رایج در این باب است. در واقع اختلاف در تفسیر این پدیده نزد برخی مفسران وقرآن پژوهان شاهدی براین مدعاست. پژوهش پیش رو ناظر به تفسیر وحی از نگاه برخی مفسران وقرآن پژوهان معاصر است که تبیین های نوینی از پدیده وحی و فرآیند آن، ارایه داده اند. در واقع تلاش برای یافتن علل طبیعی و تجربی امور و پرهیز از نسبت دادن نادانسته ها به غیب، نه تنها خداشناسی را تغییر داد بلکه در تفسیر پدیده هایی که ماوراء الطبیعی خوانده می شوند، نیز دگرگونی ایجاد کرد.

    کلید واژگان: ماهیت وحی, تفسیر, قرآن پژوهان, سروش, شبستری, ارکون
  • عباس شیعه*، سیده زهرا حسینی، روژین روفی، زهرا معارف وند

    دستیابی به توسعه ی شهری دانش بنیان، نیازمند اتخاذ راهبردهایی در سطح برنامه ریزی شهری می باشد. در این میانراهبردهای توسعه فضایی دانش بنیان محرک توسعه ای برای شهرهایی که تولید دانش را به عنوان هدف اصلی خود قرارداده اند، تلقی می شوند. نیروهای دانش بنیان نیز به عنوان منابع اصلی و مهم در این توسعه فضایی به شمار می روند. منطقهشش شهرداری تهران با در برداشتن سازمان های تحقیق و توسعه و دانشگاه ها، محل تمرکز نیروهای دانش بنیان می باشد.از این رو بررسی نیازهای اجتماعی محیطی این نیروها در خوشه های دانش بنیان موجود در این منطقه، هدف اصلی اینمقاله می باشد. برای دستیابی به این هدف فرآیند مقاله به دو بخش اصلی تقسیم شده است؛ قسمت نخست با مرور متوننظری این رویکرد، به مولفه های ضروری برای جذب و نگهداری نیروهای دانش بنیان اشاره دارد. در قسمت بعدی پس ازمشخص کردن پراکنش نیروها و فعالیت های دانش بنیان به عنوان منابع اصلی و مهم در خوشه های دانش بنیان، در سطحمنطقه شش شهرداری تهران با استفاده از ابزار GIS، به بررسی نیازهای نیروهای دانش بنیان در خوشه های دانش بنیانمشخص شده، از طریق پرسشنامه پرداخته است. این بررسی از روش نمونه گیری هدفمند با جامعه آماری 30 نفر، 17سوال مرتبط با چهار معیار موثر بیان شده در ادبیات نظری، انجام شده است. بر پایه یافته های حاصل از پرسشنامه کهدر آن به بررسی نیازهای نیروهای دانش بنیان به عنوان محرک اصلی و تعیین کننده در حوزه های دانش بنیان، پرداختهشده است، وضعیت فعلی مولفه های کیفیت زندگی، برابری اجتماعی و کیفیت مکانی به عنوان معیارهای مهم در جذبنیروهای دانش بنیان، در خوشه تمرکز جمعیت-فعالیت شناسایی شده در سطح منطقه شش شهرداری تهران با وضعیتمطلوب فاصله دارد. این در حالی است که وضعیت معیار تنوع شهری در این حوزه ها مطلوب بوده است. لذا برنامه ریزیدر جهت ارتقاء عملکرد اجتماعی-محیطی وضعیت نیروهای دانش بنیان در این حوزه ها ضروری بوده و مقاله حاضر درپایان به ارایه پیشنهاداتی در این زمینه می پردازد.

    کلید واژگان: شهر دانش بنیان, نیروهای دانش, خوشه های دانش, حوزه های دانش, برنامه ریزی شهری راهبردی تهران
    Abbas Shieh *, Zahra Hosseini, Rojin Raofi, Zahra Maarefvand

    Knowledge clusters are central places of knowledge production and knowledge-based workers are the driving force in regional economic growth. The following paper will look at District6, Tehran and its path towards a knowledge-based development. This study investigates the concept of knowledge-based development and its related spatial features. The paper provides an in-depth discussion on the concepts such as knowledge precincts, knowledge clusters, knowledge workers. This paper discusses the critical connections between knowledge workers and knowledge clusters in District 6 of Tehran. Data collected from websites, directories, governmental policy documents and knowledge workers interviews have enabled us to analyze the spatial situation of knowledge-based workers in District6, Tehran. The paper introduces social and environmental essentials for attracting and retaining knowledge workers in District6, Tehran to facilitate their participation in the knowledge-based development process. Our assessment particularly focuses on examining knowledge workers working in the main knowledge clusters of this District 6 regarding their satisfaction in terms of quality of life, urban diversity, social equity and quality of place.Knowledge clusters are central places of knowledge production and knowledge-based workers are the driving force in regional economic growth. The following paper will look at District6, Tehran and its path towards a knowledge-based development. This study investigates the concept of knowledge-based development and its related spatial features. The paper provides an in-depth discussion on the concepts such as knowledge precincts, knowledge clusters, knowledge workers. This paper discusses the critical connections between knowledge workers and knowledge clusters in District 6 of Tehran. Data collected from websites, directories, governmental policy documents and knowledge workers interviews have enabled us to analyze the spatial situation of knowledge-based workers in District6, Tehran.

    Keywords: Knowledge-based city, knowledge workers, Knowledge clusters, Knowledge precinct, Strategic urban planning of Tehran
  • روح الله عرب*، سیده زهرا حسینی، محمد غلامرضاپور

    بر اساس تیوری نمایندگی که به جدایی مالکیت از مدیریت شرکت ها اشاره دارد، مدیران و به خصوص مدیران عامل که در راس هرم مدیریت قرار دارند، تصمیمات مهم عملیاتی را اتخاذ می کنند که بر اهرم مالی شرکت تاثیر به سزایی دارد. لذا با افزایش قدرت مدیرعامل، احتمال دارد تصمیمات به صورت فردی گرفته شود و اهرم مالی دچار نوسانات و تغییرات بیشتری گردد. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین قدرت مدیر عامل و اهرم مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1397 پرداخته است. برای این منظور، نمونه ای متشکل از 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب و فرضیه های پژوهش با بهره گیری از الگوی رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر رهیافت داده های تابلویی مورد آزمون قرار گرفتند که نتایج نشان داد تصدی مدیر عامل و مالکیت مدیر عامل بر اهرم مالی تاثیر منفی و دوگانگی وظیفه مدیر عامل بر اهرم مالی تاثیر مثبت دارد. همچنین، در آزمون تحلیل حساسیت یک معیار کلی برای قدرت مدیر عامل در نظر گرفته شد و نتیجه نشان داد قدرت مدیر عامل بر اهرم مالی تاثیر منفی دارد.

    کلید واژگان: قدرت مدیر عامل, تصدی مدیر عامل, دوگانگی وظیفه مدیر عامل, مالکیت مدیر عامل, اهرم مالی
    Roohollah Arab *, Seyedeh Zahra Hosseini, Mohammad Gholamrezapoor

    According to agency theory, which accentuates the separation of management and ownership, managers, particularly top-level managers, make operational and strategic decisions that significantly influence corporate financial leverage. Therefore, increasing CEO power tends to affect the corporate financial leverage through making individual decisions. This study is an attempt to examine the relationship between CEO power and financial leverage of the firms listed on the Tehran Stock Exchange during 2014-2018. To conduct this research, a sample of 106 companies listed on the Tehran Stock Exchange was selected, and the research hypotheses were tested using a multivariate regression model based on panel data technique. The findings indicate that the CEO tenure and CEO ownership have a negative effect on the financial leverage and the CEO duality has a positive effect on the financial leverage. Also, in the sensitivity analysis test, a general criterion for CEO power is considered. The result shows that CEO power has a negative effect on financial leverage

    Keywords: CEO power, CEO’s tenure, CEO duality, CEO ownership, Financial Leverage
  • Frank Griffel
    Translator: Zahra Hosseini

    This very brief summary of Fakhr al-Din’s life includes the gist of the patronage he received: he had lived under the Khwarazmshahs and under the Ghurids and managed to gain patronage from both these parties, who were at war with one another. Yet in Herat, under the Ghurids and the Khwarazmshah, he was hated by the populace and could not go about openly in the street without bodyguards He studied there with his father and later in Nishapur. After he finished his education in Maragha we find him teaching at madrasas in Azerbaijan and western Iran. He teaches for some time in Rayy before he travels to Khwarazm and Transoxania in search of patronage. For a while unsuccessful, he eventually earns the favours of the Khwarazmshah Tekish and his family. Next, we hear that for reasons unknown to us he is expelled first from the lands of the Khwarazmshah and later from Transoxania, which is governed by the latter’s ally, the Qara Khitai.

    Keywords: Fakhr al-Din al-Razi, Patronage, Karrami, 6th century, Ash'ari
  • سیده زهرا حسینی*

    هرمنوتیک به مثابه یک علم و نظریه ساختارمند، گرچه دانشی جدید است، اما به صورت غیر آکادمیک و غیر رسمی، از دیرباز به صورت تاویل متون مقدس وجود داشته است. در میان اندیشمندان مسلمان نیز برخی از جمله عرفا و فیلسوفان با تمایز قایل شدن میان ظاهر و باطن قرآن و روایات، حقیقت معنا را فراتر از ظاهر می انگاشتند. ابن سینا اولین فیلسوفی است که به تفسیر مستقل و رسمی از برخی از آیات و سوره ها می پردازد و با قرایت معقول و مواجهه فلسفی با آنها، موجب پیدایش گرایش تفسیر فلسفی قرآن می شود . او از یک سو با گرایش باطنی خود، تعابیر قرآنی را رمزوار و استعاری می یابد و مراد وی از تفسیر در حقیقت، کشف این اسرار و رموز است و از سوی دیگر، با مبانی کاملا متافیزیکی و پیش فرض های فلسفی خود از وجود، مبدا و معاد، جهان و انسان، نفس و جسم و ..، تفسیری نو و مبتکرانه از آیات قرآن ارایه می کند که در آنها تعابیر دینی، از حوزه معنا شناختی عرفی و دینی فرتر رفته، وارد میدان معنایی دیگری می شوند و بار معنایی متافیزیکی به خود می گیرند. این مقاله با نگاهی به تفاسیر ابن سینا، قرآن به روایت فیلسوفانه او و فرایند مابعدالطبیعی سازی مفاهیم را مطالعه خواهد کرد و در پایان به ارزیابی این شیوه از تاویل خواهد پرداخت. تفاسیر ابن سینا می توانند در زمینه پژوهش های مربوط به تفسیر تطبیقی، روش شناسی، هرمنوتیک و تاریخ آن در جریان تفکر اسلامی راهگشا باشند.

    کلید واژگان: ابن سینا, هرمنوتیک, تفسیر فلسفی, مابعدالطبیعی سازی, رمزوارگی
    Seyyede Zahra Hosseini Hosseini *

    Although hermeneutics as a systematic theory is a modern area, informally has had a long history especially in the interpretation of sacred textures. In Islamic world, we mostly find it among philosophers and Gnostics that suppose a pure reality beyond the formal aspects of words and phrases. In this regard, Avicenna is the first philosopher who offers independent and formal interpretations of some Quranic Surahs and whose rational and philosophical interpretations of some Quranic Surahs and verses leads to the philosophical attitude in interpreting Quran. On one hand, he finds the verses of Quran symbolic and metaphorical that carries another realms of the meaning and then he aims to discover those; on the other hand, based on his metaphysical basics and philosophical assumptions of the existence, the origin and the resurrection, cosmos and human, soul and body and so on, he represents an innovative interpretation in which religious phrases goes beyond their common meaning and enters to another semantic square and find metaphysical meanings. This article, with a glance to Avicenna's interpretations, studies Quran as interpreted by a philosopher and the process of turning concepts into metaphysical ones. At the end it will evaluate this method of interpretation. Avicenna's interpretations can pave the way to new areas of study in comparative interpretation, methodology, hermeneutics and its history in Islamic flow of thought.

    Keywords: Avicenna, Hermeneutics, Esoteric interpretation, Philosophical interpretation, Metaphysicalization, Esotericism
  • تحلیل عاملی و گروه بندی ژنتیکی ژنوتیپ های گلرنگ (Carthamus tinctorious L.) تحت تنش کم آبی آخر فصل و شرایط نرمال
    سلیمان یارالهی، احمد اسماعیلی*، سید سجاد سهرابی، سیده زهرا حسینی، علیرضا زبرجدی

    کاهش محصولات کشاورزی به علت تغییرات جهانی آب وهوا، به ویژه وقوع هم زمان خشک سالی و دمای بالا، رو به افزایش است. از این رو درک روابط بین ویژگی های ژنوتیپ ها تحت شرایط تنش خشکی برای انتخاب و اصلاح ارقام متحمل به خشکی بسیار مهم خواهد بود. در این تحقیق به‎ منظور گروه بندی و بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های گلرنگ، 15 ژنوتیپ تحت شرایط نرمال و تنش کم آبی آخر فصل در قالب طرح بلوک‎ های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان (خرم آباد) کشت شدند. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین ها اختلاف معنی دار آماری بین ژنوتیپ ها را در هر دو شرایط برای صفات اندازه گیری شده نشان دادند. نتایج تحلیل عاملی در شرایط نرمال سه عامل را شناسایی کرد که در مجموع 40/79 درصد از کل تغییرات داده ها را توجیه نمود. عامل اول و دوم به ترتیب به عنوان عامل اجزای عملکرد دانه و عامل بهره وری نام گذاری شدند. در شرایط تنش کم آبی آخر فصل نیز به طور مشابه 3 عامل شناسایی شد که عامل اول و دوم درمجموع 09/59 درصد از تغییرات کل را توجیه نمودند. عامل اول و دوم در این شرایط به ترتیب به عنوان عامل عملکرد و اجزا عملکرد دانه و عامل موثر بر رشد و نمو شناخته شدند. براساس تجزیه خوشه ای، در هر دو شرایط نرمال و تنش کم آبی آخر فصل ژنوتیپ ها به سه گروه مجزا تقسیم شدند.در مجموع با توجه نتایج تحلیل عاملی، تجزیه خوشه ای و مقایسه میانگین ها و به علت پایداری عملکرد دانه در هر دو شرایط رطوبتی، می توان ژنوتیپ 6 (Syrian) را به عنوان یک ژنوتیپ امیدبخش جهت برنامه های آینده به نژادی و به زراعی معرفی کرد.

    کلید واژگان: تجزیه به مولفه های اصلی, تجزیه خوشه ای, اجزای عملکرد دانه, عامل بهره وری
    Factor Analysis and Genetic Gouping of Safflower (Carthamus tinctorious L.) Genotypes under Terminal Season Water Deficit Stress and Normal Condition
    Soleiman Yarollahi, Ahmad Ismaili *, Seyed Sajad Sohrabi, Seyedeh Zahra Hosseini, AliReza Zebarjadi

    Decreasing crop production due to the global climate change, especially simultaneous appearance of drought and high temperature is being rose. Hence, understanding relationships among genotypes characteristics under drought stress will be crucial for selection and breeding of drought tolerant cultivars. In this research, in order to grouping and the study of genetic variability of safflower (Carthamus tinctorious L.) genotypes, 15 genotypes were cultivated based on a completely randomized design in Lorestan University (Khorramabad, Iran) Research Farm under normal and terminal season water deficit condition. Results of ANOVA and mean comparision showed significant differences among genotypes for studied traits under both conditions. The factor analysis technique introduced three factors under non-stress conditions which explained 79.40% of total variation. Factors I and II were named as grain yield component and efficiency, respectively. Similarly, three factors were intrtoduced under stress condition, and 59.09% of total variation was accounted by the first two factors. Factors I and II were described as grain yield and yield component factor, and growth and development factor, respectively. According to the cluster analysis, all genotypes were grouped into 3 groups in both normal and terminal season water deficit stress conditions. Totally, results of factor analysis, cluster analysis and mean comparison and also, stability of grain yield in both humidity conditions showed that genotype 6 (Syrian) could be introduced as a hopefull genotype for future breeding and agronomy programs.

    Keywords: Principal components analysis, Cluster analysis, Grain yield component factor, Efficiency factor
  • سیده زهرا حسینی، احمد اسماعیلی*، فرهاد نظریان فیروزآبادی، حسین فلاحی، عبدالحسین رضایی نژاد
    کاهش عملکرد محصولات کشاورزی در اثر گرم شدن کره زمین، امنیت غذایی را تهدید می کند. واکنش گیاهان به تنش گرمایی یک فرآیند پیچیده است. miRNAها با ایجاد تغییرات پس از نسخه برداری به ویژه در فاکتورهای نسخه برداری، نقش مهمی را در پاسخ به تنش ها بازی می کنند. نقش miRNAها در پاسخ به تنش های زنده و غیرزنده در گیاه عدس به عنوان یکی از مهمترین لگوم ها تا کنون مورد مطالعه قرار نگرفته است. در این مطالعه ، به منظور شناسایی miRNAهای حفاظت شده و ژن های هدف آنها در عدس، RNA کل بافت برگ با استفاده از محلول ترایزول استخراج و توالی یابی شد. سپس توالی ترانسکریپت هایی که هیچ پروتیینی را کد نمی کردند به منظور شناسایی توالی های پیش ساز miRNA مورد بررسی قرارگرفتند. در مجموع هفت miRNAی حفاظت شده متعلق به 6 خانواده ی miR408، miR166، miR167، miR169، miR172 و miR156 شناسایی شدند که از بین آنها miR408، miR166d و miR169d در پاسخ به تنش گرما کاهش و miR156b-3p افزایش بیان یافتند. نتایج مطالعه ی ترانسکریپت های هدف این miRNAها نشان داد که اغلب این miRNAها، بیان فاکتورهای نسخه برداری دخیل در پاسخ به تنش گرما مانند HSF، NF-Y، ARR-B، WRKY، MYB، AP2 و C3H را تنظیم می کنند. نتایج به دست آمده در این مطالعه می تواند به درک بهتر تنظیم شبکه ی بیان ژن ها در پاسخ به تنش گرما کمک کند.
    کلید واژگان: بیان افتراقی, miRNA, تنش گرما, عدس, miRBase
    Seyedeh Zahra Hosseini, Ahmad Ismaili *, Farhad Nazarian Firouzabadi, Hossein Fallahi, Abdolhossein Rezaeinejad
    Reduction in crops yield due to global warming threatens food security. Response of plants to heat stress is a complex prosses. MicroRNAs play an essential role in heat stress response regulatory network with post-translational modification of transcript, specially transcription factors. Lentil is one of the most important legumes cultivated in Iran. The role of microRNAs, in response to biotic and abiotic stresses in lentil plant, has not been studied so far. In this study, in order to identify conserved miRNAs and their target genes in lentil under heat stress, the total RNA was extracted using Trizol reagent and the RNA samples were sequenced. Then, transcripts which did not code any protein were examined to identification of miRNA precursors. Finally, seven miRNAs were identified which belonged to six conserved miRNA families including miR408, miR172, miR169, miR167, miR166 and miR156 that miR408, miR169 and miR166 were downregulated and miR156 was upregulated in response to heat stress. Study of these miRNAs targets showed that, most of these miRNAs involved in regulation of heat stress-responsive transcription factors including of HSF, NF-Y subunits, ARR-B, WRKY, MYB, AP2 and C3H. This result can help to better understanding of gene expression regulatory network in response to heat stress.
    Keywords: Differential expression, miRNA, heat stress, Lentil, miRBase
  • نعمت الله عزیزی*، هوشیار فتحی، سیده زهرا حسینی

    این مطالعه با هدف واکاوی ادراکات و تجارب مدیران و دبیران مدارس متوسطه شهر سنندج از برنامه تعالی مدیریت مدرسه انجام شد. با عنایت به ضرورت اطلاع عمیق از نحوه برداشت و تجارب زیسته مشارکت کنندگان از ماهیت برنامه تعالی مدیریت مدرسه، سازوکارهای اجرایی، آثار و نتایج و همچنین آسیب های احتمالی آن، از روش پدیدارشناسی برای انجام پژوهش حاضر بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان در این مطالعه 29 نفر از مدیران و دبیران مدارس دوره اول متوسطه در شهر سنندج بودند که به صورت هدفمند انتخاب و با آنها مصاحبه صورت گرفت و یافته های حاصل با استفاده روش تحلیل داده های کیفی کلایزی تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که درک و برداشت مشارکت کنندگان از ماهیت و کم و کیف برنامه تعالی بسته به رویکرد انتقادی و یا محافظه کارانه و بعضا ستایشگرانه آنها متفاوت است که نهایت در یک مفهوم فراگیر، سه مضمون سازمان دهنده سطح دو و سیزده مضمون سازمان دهنده سطح یک صورتبندی گردید. براین اساس باوجود اینکه از نظر آنان برنامه تعالی مدیریت مدرسه از نظر ماهیت و ساختار دارای اشکالاتی است اما آثار و نتایجی مثبت و آسیبها و پیامدهایی نیز بر آن مترتب می باشد. این یافته نشان داد که علیرغم مزایایی چون نظم پذیری و فراهم کردن بستری اجرای یکنواخت دستورالعمل طرح تعالی در مدارس، به دلیل ماهیت خطی و تبعیت اجرای چنین برنامه ای از رویکردی تمرکزگرایانه، اجرای آن به شکل فعلی در مدارس بروز آسیب هایی را در نظام آموزش و پرورش اجتناب ناپذیر خواهد کرد.

    کلید واژگان: برنامه تعالی مدیریت مدرسه, کیفیت آموزشی, تجارب زیسته, پدیدارشناسی
    Nematollah Azizi *, Hoshyar Fathi, Zahra Hosseini

    As a phenomenological study this paper aims to analyze the perceptions and experiences of principals and teachers of secondary schools in Sanandaj from the school management excellence program. Given the need for in-depth information on how participants perceived and experienced the nature of the School Management Excellence Program, its implementation mechanisms, effects and outcomes, as well as its potential harms, a qualitative phenomenological approach was applied to conduct the study. Participants including 29 principals and teachers of high schools who were purposefully selected and interviewed and the findings were analyzed using qualitative data analysis method. The findings showed that participants' perceptions of the nature and scope of the excellence program vary depending on their critical or conservative and sometimes praiseworthy approach which ultimately formulated in a comprehensive concept, three themes organizing level two and thirteen topics organizing level one. Accordingly, despite the fact that in their opinion, the school management excellence program has some problems in terms of nature and structure, but it also has both positive and negative effects and consequences. This finding indicated that despite the advantages such as orderliness and providing a platform for uniform implementation of high school instruction guidelines, due to the linear nature and compliance of such a program with a centralized approach, this program essentially opposes with the spirit learning processes in schools as an important cultural institutions. As a phenomenological study this paper aims to analyze the perceptions and experiences of principals and teachers of secondary schools in Sanandaj from the school management excellence program. Given the need for in-depth information on how participants perceived and experienced the nature of the School Management Excellence Program, its implementation mechanisms, effects and outcomes, as well as its potential harms, a qualitative phenomenological approach was applied to conduct the study. Participants including 29 principals and teachers of high schools who were purposefully selected and interviewed and the findings were analyzed using qualitative data analysis method. The findings showed that participants' perceptions of the nature and scope of the excellence program vary depending on their critical or conservative and sometimes praiseworthy approach which ultimately formulated in a comprehensive concept, three themes organizing level two and thirteen topics organizing level one. Accordingly, despite the fact that in their opinion, the school management excellence program has some problems in terms of nature and structure, but it also has both positive and negative effects and consequences. This finding indicated that despite the advantages such as orderliness and providing a platform for uniform implementation of high school instruction guidelines, due to the linear nature and compliance of such a program with a centralized approach, this program essentially opposes with the spirit learning processes in schools as an important cultural institutions. 

    Keywords: school management excellence program, Educational Quality, Lived Experiences, Phenomenology
  • بهارک روستایی*، مهدی کاظم نژاد، مینا ربیعی، سیده زهرا حسینی
    بخش کشاورزی در تامین امنیت غذایی، رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و تولید ناخالص ملی نقش مهمی دارد. از این‏رو، افزایش تولید محصول مهمی چون گندم نیز بهبود امنیت غذایی را در پی دارد. در تحقیق حاضر، اثرات سیاست های حمایتی خرید و قیمت تضمینی بر سطح زیر کشت و تولید محصول گندم طی سال های زراعی 96-1369 بررسی شد. برای الگوسازی روابط میان متغیرها، از الگوی تعدیل جزیی نرلاو و برای بررسی روابط میان متغیرها و آزمون فرضیه ها، از الگوی خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL)، استفاده شد. نتایج نشان داد که خرید و قیمت تضمینی سال گذشته اثر مثبت و معنی دار بر سطح زیر کشت و تولید گندم داشته و همچنین، در برخی سال ها، افزایش قیمت تضمینی گندم از نرخ تورم پایین تر بوده است. سرانجام، در تعیین قیمت تضمینی، توجه به رشد تورم پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: سیاست های حمایتی, سطح زیر کشت, تولید, الگوی نرلاو, مدل خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL)
    Baharak Roustaei *, Mahdi Kazemnejad, Mina Rabiei, S.Z. Hosseini
    Agriculture is one of the economic sectors and plays an important role in ensuring food security, economic growth, employment and, eventually, GDP. Increasing production of major crops like wheat may lead to improve food security. In this study, we investigated the impacts of purchase support policies and guaranteed prices on the cultivation area and production of Wheat during 1369-96. In order to modeling the relationships between variables, The Nerlove partial adjustment model was used and for clearing the relationships between variables and test the hypotheses,the ARDL model was used. The results indicated that the guaranteed purchase and the guaranteed price had a positive and significant impact on the wheat cultivation area and production. This Study indicated that increase in guaranteed price for wheat was less than the inflation rate in same years. Therefore, it is suggested that inflation ratemust be considered in determining a guaranteed price, as mentioned in the law.
    Keywords: agriculture, Support Policies, Cultivation Area, Production, Nerlove Model, Auto Regressive Distributed Lags (ARDL)
  • علیرضا مؤمنی، سیده زهرا حسینی*

    موسسات بزرگ حسابرسی، نتیجه ی صدها سال ادغام و تحصیل هستند. به سبب بروز مشکلاتی که در موسسات حسابرسی کوچک و متوسط به وجود آمده و معمولا گریزی از آن نیست، ادغام روندی ضروری برای استمرار حیات حرفه ی حسابرسی در ایران است. پژوهش حاضر کوشیده است میزان تاثیر حق الزحمه ی حسابرسی و میزان تاخیر در روزهای گزارش حسابرسی بر کیفیت حسابرسی شرکت هایی که از خدمات این شرکت ها استفاده کرده اند را مورد بررسی قرار دهد. به همین منظور و جهت نیل به اهداف پژوهش تعداد 80 شرکت به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شده است. ازآنجا که نتایج این پژوهش می تواند در تصمیم گیری های شرکت ها و موسسات حسابرسی مورد استفاده قرار گیرد، از نوع پژوهش های کاربردی است. همچنین با توجه به اینکه این پژوهش در پی یافتن ارتباط بین چندین متغیر است، از نوع توصیفی- همبستگی و روش شناسی آن از نوع پس رویدادی است. تعداد سال های مورد بررسی 5 سال است (1393-1397). مدل های مورد بررسی، رگرسیون خطی چندگانه است که با استفاده از نرم افزار ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شده است. نتایج بررسی فرضیات نشان داد که در شرکت هایی که از خدمات حسابرسان ادغام شده استفاده کرده اند، بین  حق الزحمه ی حسابرسی و کیفیت خدمات حسابرسی رابطه ی مثبت وجود دارد اما این رابطه در شرکت هایی که از خدمات حسابرسان ادغام  نشده استفاده نکرده اند، منفی است. در شرکت هایی که از خدمات حسابرسان ادغام شده استفاده کرده اند، بین  تاخیر در گزارش حسابرسی و کیفیت خدمات حسابرسی رابطه ی منفی وجود دارد و در شرکت هایی که از خدمات حسابرسان ادغام  نشده استفاده نکرده اند، بین  تاخیر در گزارش حسابرسی و کیفیت خدمات حسابرسی رابطه ی مثبت وجود دارد.

    کلید واژگان: ادغام, مؤسسه‌ی حسابرسی ادغام شده, کیفیت حسابرسی, حق‌الزحمه‌ی حسابرسی, تأخیر گزارش حسابرسی
    Ali Reza Momeni, Seyedeh Zahra Hosseini*

    Large audit firms are the result of hundreds of years of integration and education. Due to the problems that have arisen in small and medium-sized auditing firms and are usually unavoidable, integration is a necessary process for the continuation of the auditing professional life in Iran. The present study has tried to examine the effect of audit fees and the amount of delay in the days of audit reports on the audit quality of companies that have used the services of these companies. For this purpose and in order to achieve the research objectives, 80 companies have been selected as a sample using the systematic sampling method. Since the results of this research can be used in the decisions of companies and auditing firms, it is an applied research. Also, considering that this research seeks to find the relationship between several variables, it is descriptive-correlational and its methodology is post-event. The number of years studied is 5 years (1393-1397). The studied models are multiple linear regressions that have been analyzed using Ives software. The results of the hypothesis study showed that in companies that have used the services of the merged auditors, there is a positive relationship between audit fees and the quality of audit services, but this relationship is negative in companies that have not used the services of nonintegrated auditors. In companies that have used merged auditor services, there is a negative relationship between audit report delay and the quality of audit services, and in companies that have not used merged auditor services, there is a positive relationship between audit report delay and audit service quality.

    Keywords: Merger, Audit Firm Merger, Audit Quality, Audit Fees, Audit Report Lag
  • سیده زهرا حسینی*
    تنوع ادیان از چالش برانگیزترین مسائل دنیای معاصر بوده که واکنش های گوناگونی از جمله پلورالیسم یا کثرت گرایی دینی را در پی داشته است که فیلسوفان دین معاصر، آن را در قالب نظریه منسجمی تبیین کرده اند. جان هیک مدعی است که فارغ از صورت پردازی این نظریه، محتوای آن قرن ها پیش توسط اندیشمندانی (از جمله ابن عربی) ابراز شده است. در این مقاله ضمن بررسی ادعای مذکور، بر آنیم که نوع مواجهه ابن عربی با مسئله تکثر ادیان را در ارتباط با مبانی و اصول تفکر او مطالعه کنیم. در این زمینه، تفکر ابن عربی را نظام منسجمی می یابیم که چند انگاره اصلی در کانون تصورات وی قرار دارند و حل بسیاری از مسائل نیز بر مبنای آنها صورت می گیرد. توجه ابن عربی به مسئله اختلاف عقاید و تنوع ادیان، نه از عوامل خارجی و مسائل اجتماعی، بلکه مستقیما از انگاره های محوری او نظیر انگاره وحدت وجود، اسمای الهی، تجلی و ربوبیت آنها در کل هستی برمی خیزد. بر اساس این مبانی، او به مستقیم بودن تمامی صراط ها و محق بودن تمام ادیان و پیروانشان حکم می دهد. عنوان این مقاله، وام گرفته از عبارات خود ابن عربی در آثارش است که قلب خود را «قابل همه صورت ها» می نامد و به همگان توصیه می کند که «هیولای همه باورها» باشند.
    کلید واژگان: ابن عربی, اسمای الهی, دین, کثرت گرایی, وحدت وجود
    Sayyida Zahra Hosseini *
    The diversity of religions is one of the most challenging issues in the contemporary world that has instigated various reactions such as pluralism which has been specified by contemporary philosophers of religion in the form of a unified theory. John Hick claims that regardless of the formation method of theory, its content has been suggested many centuries ago by thinkers such as Ibn ‘Arabi. In addition to the examination of this claim, the article at hand aimed at studying the way Ibn ‘Arabi has addressed the question of the diversity of religions based on the principles of this thought. This examination led us to conclude that Ibn ‘Arabi’s thought system is a solid one which entails several key ideas as its focal points; Ibn ‘Arabi’s solutions for many issues are based on these key ideas. Ibn ‘Arabi’s attention to the difference between beliefs and the diversity of religions does not derive from external factors and social issues; rather, it originates directly from his pivotal ideas such as the Unity of Being, Divine Names, and the manifestation and sovereignty of God in the whole World of Being. Based on these principles, Ibn ‘Arabi rules that all paths are right and all religions and their followers are also right. The title of this article is adopted from the very statements of Ibn ‘Arabi in his works; he calls his heart as the “receiver of all forms” and advises everyone to be the “matter of all beliefs”.
    Keywords: Ibn Arabi, Religion, Pluralism, Divine Names, Unity of Being
  • محمد صالحی، سیده زهرا حسینی *، هرمز نازک تبار
    زمینه

    امروزه جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به افراد نوآور و خلاقی نیاز دارد که برای ساختن آینده به آن ها نیازمندیم و در این میان خانواده و مدرسه به عنوان دو نهاد اجتماعی، نقش اصلی را در شکوفایی این امر ایفا می کنند.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف شناخت تاثیر عملکرد خانواده و باورهای هوشی بر خلاقیت دانش آموزان انجام شده است.
    روش پژوهش
    رروش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر بابل در بخش بندپی غربی که تعداد آن ها 785 نفر در سال تحصیلی 96-95 بوده که از این تعداد 260 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب پایه تحصیلی و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس های استاندارد عملکرد خانواده(FAD) (1980)، باورهای هوشی دوپی را و مارینه (2005) و خلاقیت تورنس (1979) استفاده شدند که روایی و پایایی آن ها مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های کولموگروف اسمیرنف، رگرسیون تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شد.

    یافته ها

    ییافته ها حاکی از تاثیر مثبت و معنادار عملکرد خانواده بر خلاقیت (R2= 0.15, β= 0.39)، باورهای هوشی بر خلاقیت (R2= 0.27, β= 0.52) و عملکرد خانواده بر باورهای هوشی (R2= 0.03, β= 0.18) می باشد. مطابق یافته های رگرسیون چند متغیره، مقدار R2 نشان داد که حدود 35 درصد از تغییرات نمره خلاقیت دانش آموزان توسط عملکرد خانواده و باورهای هوشی تبیین شده است و باورهای هوشی با ضریب بتا 0/460=β بیشترین تاثیر را بر خلاقیت دانش آموزان دارد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد عملکرد خانواده و باورهای هوشی بر خلاقیت دانش آموزان و عملکرد خانواده بر باورهای هوشی تاثیر مثبت و معناداری دارد و در جهت ارتقا خلاقیت دانش آموزان، بایستی به دو مقوله مهم عملکرد خانواده و باورهای هوشی توجه گردد.

    کلید واژگان: عملکرد خانواده, باورهای هوشی, خلاقیت, دانش آموزان
    Mmohammad Salehi, S.Zahra Hoseini Dronkolaei *, Hormoz Nazoktabar
    Background

    Today, our society needs Innovative and creative people who build the future more than ever.

    Aim

    This study aimed to investigate the impact of family performance and intelligence beliefs on creativity among students.

    Methods

    The research method was descriptive and survey. The study population included all 785 Secondary school students in Babol, western part of Bandpay in 2016-2017 academic years. 260 students were selected based on Cochran formula by classified sampling based on grade. Standard questionnaires of family performance (FAD, 1980), intelligence Beliefs (Dupeyrat & Marian, 2005) and creativity (Torrance, 1979) that their validity and reliability have been confirmed, were used. Data were analyzed using K-S, regression and multiple regressions.

    Results

    Findings indicate a positive and significant effect of family performance on creativity (R2= 0.15, β= 0.39) and intelligence beliefs on creativity (R2= 0.27, β= 0.52) and family performance on intelligence beliefs (R2= 0.03, β= 0.18). Based on the results of the multivariate regression analysis, the value of R2 showed that about 35% of the changes in the student's score of creativity were explained by family performance and intelligence beliefs. Intelligence beliefs (with β =0.460) had the highest standardized regression coefficient effect on the creativity

    Conclusion

    Results showed that the effect of family performance and intelligence beliefs on creativity and family performance on intelligence beliefs was significant. Also, in order to enhance the creativity of students, we must focus on two important issues family performance and intelligence beliefs.

    Keywords: Family Performance, Intelligence beliefs, creativity, Students
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • سیده زهرا حسینی طالمی
    سیده زهرا حسینی طالمی
    مربی عربی، ادبیات عرب، ادبیات، بنت الهدی صدر. گیلان.رشت. ایران
  • دکتر سیده زهرا حسینی گل افشانی
    دکتر سیده زهرا حسینی گل افشانی

  • دکتر سیده زهرا حسینی
    دکتر سیده زهرا حسینی
    (1400) کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی بیومتریال، دانشگاه سمنان
  • سیده زهرا حسینی
    سیده زهرا حسینی
    (1396) کارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نکا
  • سیده زهرا حسینی رزمگاه
    سیده زهرا حسینی رزمگاه
    دانشجوی دکتری دانشجوی دکتری تفسیر تطبیقی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، قم، دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال