به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سیده زهرا حسینی درونکلایی

  • شناسایی ابعاد بازیگری احساسی و سلامت سازمانی مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی استان گیلان و ارائه مدل (یک مطالعه کیفی)
    سعید غلام نیا فومنی، سیده زهرا حسینی درونکلایی*، بابک حسین زاده

    پژوهش ها نشان داده است که بروز جلوه های عاطفی مثبت در تعاملات مدیران، مانند لبخند زدن و ابراز صمیمیت روی کارکنان تاثیرات مثبت و عمیقی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و شاخص های بازیگری احساسی و سلامت سازمانی مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی استان گیلان به سنت پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی استان گیلان تشکیل می دادند که از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 10 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج یافته های کیفی پژوهش به روش تحلیل محتوا نشان داد که مدل نقش بازیگری احساسی مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی گیلان دارای 60 شاخص در قالب 8 مولفه و 2 بعد و سلامت سازمانی مدیران دارای 73 شاخص در قالب 5 مولفه و 2 بعد است. نتایج یافته ها نشان داد که ابعاد بازیگری احساسی در بعد بازیگری باطنی شامل 5 مولفه (همدلی احساسی، درگیری شغل احساسی، تلاش احساسی، فاصله احساسی و قاطعیت) و در بعد بازیگری ظاهری شامل 3 مولفه (روحیه، انعطاف پذیری و اعتماد به نفس) است. نتایج یافته ها همچنین نشان داد که سلامت سازمانی دارای 2 بعد ساختاری و مدیریتی است. بعد ساختاری دارای 5 مولفه جو سازمان، ساختار سازمان، تاکید علمی، نظارت و ارزشیابی و عدالت سازمانی و بعد مدیریتی دارای 5 مولفه اخلاقیات، هدف گذاری، پشتیبانی منابع، رهبری موثر و ملاحظه گری می باشد. با توسعه کلی اقتصاد خدمات و رقابت فزاینده میان ارائه دهندگان خدمات، مفهوم احساسات در محل کار اهمیت زیادی پیدا کرده است. از طرفی سلامت سازمانی سبب ایجاد محیطی دلپذیر برای کار و کوشش، بالا رفتن روحیه سازندگی و دستیابی به اهداف سازمانی خواهد شد.

    کلید واژگان: سلامت سازمانی, درگیری شغلی, مدل, بازیگری احساسی, مدیران دانشگاه
    Identifying the dimensions of emotional acting and organizational health of managers of Islamic Azad Universities in Gilan province and presenting the model (a qualitative study)
    Saeed Gholamneyia Fomani, Sayed Zahra Hoseini Dronkalaei*, Babak Hosseinzadeh

    Research has shown that positive affective displays in managers’ interactions, such as smiling and conveying friendliness, are positively associated with important employee outcomes. This study adopted a qualitative approach and applied content analysis to provide a model for the emotional acting role and the organizational health of the Islamic Azad University of Guilan’s managers, emphasizing identifying its dimensions and components. The statistical population of the study consisted of all managers in Islamic Azad universities branches of Guilan, who were selected by purposive sampling method, and finally, due to the saturation method, 10 managers were selected as a sample. The study's findings showed that the managers' emotional acting role included 60 indicators in the form of 8 components and 2 dimensions. Emotional acting takes two forms: surface acting, which is painting on affective displays, and deep acting, which is modifying inner feelings to match expressions. Deep acting has five components: "emotional empathy, job involvement, effort, distance, and decisiveness". The surface acting consisted of three components: “spirit, flexibility, and confidence". The results also showed that organizational health has 2 dimensions included "structural and managerial". The structural dimension has 5 components: “organizational atmosphere, organization structure, scientific emphasis, monitoring and evaluation, and organizational justice". The managerial dimension has 5 components: “ethics, goal setting, resource support, effective leadership, and consideration". With the overall development of the service economy and the increasing competition among service providers, the concept of emotions and organizational health in the workplace have become very important. Organizational health is a vital aspect of many jobs, including educational jobs, in which managers are required to comply with their employees and subordinates. On the other hand, organizational health will create a pleasant environment for work and effort, increasing the spirit of creativity and achieving organizational goals.

    Keywords: Organizational Health, Model, University Managers, Emotional Acting, Occupation Involvement
  • محمدعلی مکانی، سیده زهرا حسینی درون کلائی*، بابک حسین زاده
    زمینه و هدف

    به طور کلی یادگیری مبتنی بر شواهد به معنای ادغام شواهد تحقیقاتی، تجربیات بالینی و ارزش های بیمار در فرآیند آموزش و تصمیم گیری بالینی است. این رویکرد نه تنها به ارتقای کیفیت آموزشی کمک می کند، بلکه می تواند به افزایش خودکارآمدی دستیاران و پرستاران نیز منجر شود لذا هدف این مطالعه تاثیر یادگیری مبتنی بر شواهد بر ارتقا کیفیت آموزشی و خودکارآمدی دستیاران و پرستاران دانشگاه علوم پزشکی بابل بود.

    روش کار

    پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران ارشد و اساتید دانشگاه علوم پزشکی بابل که به تعداد 20 نفر شناسایی و از نظرات آنان استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل دستیاران و پرستاران دانشگاه علوم پزشکی بابل به تعداد 774  نفر بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع به تعداد 10 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران تعداد 247 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و در بخش کمی براساس پرسش نامه محقق ساخته یادگیری مبتنی بر شواهد، پرسش نامه کیفیت آموزشی صادقی و همکاران (1396) و خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شده است.

    یافته ها

    نتایج نشان می دهد که رابطه بین یادگیری مبتنی بر شواهد و ارتقاء کیفیت آموزشی و نیز رابطه بین یادگیری مبتنی بر شواهد و خودکارآمدی از لحاظ آماری معنی دار است.

    نتیجه گیری

    به طور کلی می توان بیان کرد که به کارگیری یادگیری مبتنی بر شواهد در محیط های آموزشی نه تنها به بهبود کیفیت آموزش کمک می کند، بلکه موجب تقویت اعتماد به نفس و خودکارآمدی دانشجویان شده و آن ها را برای مواجهه با چالش های پیچیده تر در حرفه هایشان آماده تر می سازد. بنابراین، توصیه می شود که یادگیری مبتنی بر شواهد به عنوان رویکردی موثر در برنامه های آموزشی مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: مهارت های یادگیری, خود کارآمدی, ارتقا کیفیت آموزشی, دانشجویان تحصیلات, دانشگاه علوم پزشکی بابل
    Mohammad Ali Makhani, Seyyedah Zahra Hosseini Daron Kolai*, Babak Hosseinzadeh
    Background & Aims

    Scientific and technological advances in the field of medicine and treatment have increased the complexity and rapid changes in care methods and standards. Therefore, the need to provide high-quality and evidence-based training for assistants and nurses is felt more than before. As one of the main pillars in providing health care, this group has heavy responsibilities and must have the ability to face complex and variable clinical conditions. Therefore, continuous updating of their knowledge and skills is necessary to maintain and improve the quality of care provided to patients. In this regard, traditional educational methods alone may not be able to meet today's complex needs. Assistants and nurses need knowledge that is not only based on basic scientific principles but also following the latest research evidence and clinical experience. For this reason, evidence-based learning (EBL: Evidence-Based Learning) has been proposed as a new approach to medical education. This educational approach allows students and medical staff to make decisions based on the latest scientific findings and the best available evidence and improve their clinical practice. In general, evidence-based learning means the integration of research evidence, clinical experiences, and patient values ​​in the process of teaching and clinical decision-making. This approach not only helps to improve educational quality but can also lead to increasing the self-efficacy of assistants and nurses, so the aim of this study was to the effect of evidence-based learning on improving the educational quality and self-efficacy of assistants and nurses of Babol University of Medical Sciences.

    Methods

    The present research was conducted with a mixed approach (qualitative and quantitative) with an exploratory design. The statistical population in the qualitative section includes senior managers and professors of Babol University of Medical Sciences, who were identified as 20 people and their opinions were used. The statistical population in the quantitative section included 774 assistants and nurses of Babol University of Medical Sciences. In the qualitative section, 10 people were selected as a statistical sample using the purposeful sampling method and considering the saturation law. In the quantitative part, according to Cochran's formula, 247 people were selected by stratified random sampling method. In order to collect qualitative data, semi-structured interviews and the quantitative part based on the evidence-based learning questionnaire, Sadeghi et al.'s educational quality questionnaire (2016) and Sherer et al.'s self-efficacy (1982) became. For data analysis, exploratory factor analysis, confirmatory factor analysis, and structural equation tests were used.

    Results

    The results show that the relationship between evidence-based learning and improving educational quality, as well as the relationship between evidence-based learning and self-efficacy, is statistically significant. According to graphs 1 and 2 and the results of the path analysis in Table 1, between the exogenous latent variable (evidence-based learning) and the endogenous latent variable (self-efficacy), based on the path coefficients, there is a factor loading of 0.224. Also because the t-value (3.602) is outside the range (2.58 and -2.58). Because the t-value is outside the critical range (-2.58 and 2.58), it means that the relationship between evidence-based learning and self-efficacy is statistically significant. A very high t-value (3.602) indicates that the probability of this relationship is very low by chance and it can be said with more confidence that evidence-based learning significantly affects self-efficacy. In other words, increasing the quality and effectiveness of evidence-based learning leads to improved self-efficacy. Self-efficacy, which refers to a person's confidence in his abilities to perform various tasks, plays an important role in increasing performance and personal development. In this way, paying attention to evidence-based learning as an educational strategy not only improves the quality of learning but also helps to develop the self-efficacy of people, which in turn can lead to personal and professional improvements.

    Conclusion

    In general, it can be stated that the application of evidence-based learning in educational environments not only helps to improve the quality of education, but also strengthens the self-confidence and self-efficacy of students and makes them more ready to face more complex challenges in their careers. Therefore, it is recommended that evidence-based learning be considered as an effective approach in educational programs. This relationship shows that evidence-based learning is not only effective in strengthening the knowledge and skills of students or medical personnel, but also helps to improve the overall structure of education. As an educational approach based on research and scientific data, evidence-based learning increases the quality of education by creating opportunities for deeper and more applied learning. In other words, strengthening this type of learning allows teachers and students to make better educational decisions by relying on valid evidence and scientific research, and thus the education process goes beyond the mere transfer of knowledge and leads to the development of critical thinking skills and detailed analysis. to be These results suggest that investment in strengthening evidence-based learning can directly affect the improvement of the overall quality of education. Therefore, it is recommended that universities and educational institutions actively implement this approach in their educational programs to improve both the quality of learning and educational outcomes. One of the main reasons for this meaningful relationship is that evidence-based learning creates an active and analytical approach in the educational process. This type of learning emphasizes the use of research and scientific evidence to solve problems and make educational and clinical decisions. Rather than merely conveying information, evidence-based learning encourages students and assistants to approach issues in a critical and action-oriented manner. This helps them not only to deepen their theoretical knowledge, but also to strengthen their practical and practical abilities in real situations. Improving educational quality through evidence-based learning occurs in several ways. First, this type of learning ensures that the educational content is always up-to-date and based on the best available scientific evidence. This matter is of great importance in areas such as medical sciences and nursing, where new scientific methods and findings are constantly changing.

    Keywords: Learning Skills, Self-Efficacy, Educational Quality Improvement, Education Students, Babol University Of Medical Sciences
  • سارا ممبنی ابوالفتح، سیده زهرا حسینی درون کلایی*، وحید فلاح
    زمینه و هدف

    از عوامل مهم بر توسعه کیفیت آموزش، یادگیری فردی می باشد و با توجه به بررسی های انجام شده تاکنون پژوهشی در ارتباط با یادگیری فردی با رویکرد شناختی بر بهبود کیفیت آموزش در کارکنان انجام نشد این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری تاثیر سازمان یادگیرنده بر کیفیت آموزش با میانجیگری یادگیری فردی پرسنل بانک اقتصاد نوین انجام شد.

    روش کار

    پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان، متخصصین و افراد آگاه به امر در زمینه متغیرهای پژوهش و در بخش کمی شامل تمام پرسنل شعب بانک اقتصاد نوین شهر تهران به تعداد 927 بود. حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران 272 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای مقیاس 5 گزینه ای بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی) و تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-v21، Smart Pls-v2 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج حاکی از شناسایی 31 شاخص (گویه) بود. مولفه های یادگیری فردی شامل عوامل درون فردی و عوامل میان فردی و نیز کیفیت آموزش شامل عوامل محسوس، کیفیت عملکرد، پاسخگویی، کیفیت تدریس و همدلی بود. نتایج دیگر نشان داد که یادگیری فردی با ضریب مسیر 604/0 تاثیر مثبت و معناداری بر کیفیت آموزش پرسنل بانک اقتصاد نوین استان تهران دارد.

    نتیجه گیری

    به طور کلی نتایج نشان داد که یادگیری فردی بر کیفیت آموزش کارکنان تاثیر دارد لذا لازم است مدیران علاوه بر تقویت مهارتهای ارتباطی کارکنان، به مساله یادگیری فردی و کیفیت آموزش نیز توجه داشته باشند تا با اهداف سازمانی دست یابند.

    کلید واژگان: کیفیت آموزش, یادگیری فردی, رویکرد شناختی
    Sara Mombeni Abolfath, Seyyedah Zahra Hosseini Daron Kolai*, Vahid Fallah
    Background & Aims

    Training is a set of regular, orderly and back-to-back operations with specific and specific goals and in order to create and improve the level of knowledge and awareness of working people, create or improve the level of job skills, social and cognitive skills. They are used to improve the level of attitude of working people and create desirable behavior in accordance with the sustainable values ​​of the society. One of the important factors in the development of the quality of education is individual learning, and according to the investigations carried out so far, there has not been any research related to individual learning with a cognitive approach on improving the quality of education in employees. This research aims to provide a structural model of the influence of the learning organization on quality the training was carried out with the mediation of individual learning of the staff of the New Economy Bank.

    Methods

    The current research is based on the mixed type of exploratory (qualitative-quantitative) data. Therefore, the current research is practical in terms of its purpose, and on the other hand, considering that library study methods and field methods such as interviews and questionnaires were used in this research, it can be said that the current research is a research based on the data collection method. It is a survey type description. The statistical population of the qualitative part of the research includes experts, specialists and knowledgeable people in the field of research variables. The characteristics of the research experts who were approved by the supervisors and advisors were people who were outstanding in terms of knowledge and information in the field of research variables and who could be a symbol of the society by providing accurate information. To determine the samples of this research and to determine this group of experts, a non-random sampling method was used, and in this research, 20 people were considered as interviewees according to the principle of saturation. The statistical population of the research in the quantitative part included all the personnel of the branches of Eghtesad Novin Bank in Tehran, numbering 927 people. Using the table of Karjesi and Morgan (1970) and initially through random cluster sampling, 272 people were selected as subjects. In this way, based on the geographical distribution of banks in the city of Tehran, first, Tehran was divided into North, South, East, West and Center centers and in each section, an organization was selected and based on a simple random sampling of the employees of Eghtesad Novin Bank. The data collection tool was a semi-structured interview in the qualitative part and a researcher-made questionnaire based on a 5-option scale in the quantitative part. For data analysis, structural equation modeling tests (confirmatory factor analysis) and exploratory factor analysis were used using SPSS-v21, Smart Pls-v2 software.

    Results

    The results indicated the identification of 31 indicators (items). The components of individual learning included intrapersonal factors and interpersonal factors, as well as the quality of education including tangible factors, performance quality, responsiveness, teaching quality, and empathy. Other results showed that individual learning with a path coefficient of 0.604 has a positive and significant effect on the quality of training of the personnel of the Eghtesad Novin Bank of Tehran province. In identifying the quality components of individual education and learning, one must first make sure that the available data can be used for analysis, or in other words, whether the desired amount of data (sample size and relationship between variables) is sufficient for Are factor analysis appropriate or not? For this purpose, the KMO index and Bartlett's test are used. The KMO index is checked for sampling adequacy by evaluating the smallness of the partial correlation between the variables. The closer the index is to one, the more suitable the data is for factor analysis, and usually values ​​less than 0.6 are not suitable for factor analysis. Bartlett's test of sphericity examines the symmetry of the data (correlation is directionless in questions and factors) and examines the sameness of the correlation matrix. If the significance level of Bartlett's test is less than 0.05, factor analysis is suitable for identifying the structure. In Table 2, the results of the KMO index and Bartlett's test on the existing and identified indicators for the variables of the research model can be seen. Based on the obtained results, the KMO index is greater than 0.6 and shows values ​​almost close to one, which indicates the adequacy of the sample size based on the identified indicators for factor analysis. The significance level of 0.000 for Bartlett's test also indicates the suitability of the research variable for factor analysis.

    Conclusion

    In general, the results showed that individual learning has an effect on the quality of training of employees, so it is necessary for managers, in addition to strengthening the communication skills of employees, to pay attention to the issue of individual learning and the quality of training in order to achieve organizational goals. Because the quality of education is very important for the competition of organizations in the present era, and service organizations have always been looking for high quality education and services. In the meantime, banks also have no choice but to improve the quality of their education in terms of their mission-oriented role among service organizations. Because employee training is a set of activities planned by the organization to improve the knowledge and technical skills of employees, which provides them with the opportunity to increase their technical and specialized knowledge in their job position and acquire new skills to perform All these things will ultimately lead to the growth and development of the organization, so training is not a cost, it is a necessity and a vital thing for every organization. Organizational training and learning are topics related to organizational change and transformation. We are living in an era where tomorrow is no longer the continuation of today, we are living in an era of political, social and economic transformations, tools and techniques, etc. and if a bank or any organization wants to remain proud and stand out from its competitors in the competition scene, it must react appropriately to these changes. In fact, agility is the organization's ability to change in order to exploit the opportunities created based on this change. Given that the growth of organizations directly increases the gross domestic product and this automatically increases the welfare level of the society. Also, considering that our country is on the verge of entering the World Trade Organization and the increase and change of tools, techniques and techniques is the only way for the survival of organizations, banks and even production and service companies, the quality of education of organizations will be.

    Keywords: Quality Of Education, Individual Learning, Cognitive Approach
  • مهدیه رضازاده، بابک حسین زاده*، سیده زهرا حسینی درون کلایی
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی ابعاد تبیین کننده تاثیر مدیریت تدریس پژوهش محور بر مدیریت فراشناخت و جو سازمانی در مدارس دوره دوم متوسطه استان مازندران انجام شد.
    روش
    روش تحقیق مدل آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی، گروهی از خبرگان آکادمیک و خبرگان سازمانی و در بخش کمی معلمان مدارس دخترانه و پسرانه دوره دوم متوسطه استان مازندران، در 400 مدرسه به تعداد 6420 نفر و در بخش اولویت بندی مدیران عالی آموزش و پرورش و اعضاء هییت علمی رشته مدیریت آموزشی استان مازندران بودند. در بخش کیفی از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، 20 نفر، در بخش کمی با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی چندمرحله ای، تعداد 364 نفر و در بخش اولویت بندی، 35 نفر با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. در بخش کیفی برای تعیین روایی، محتوای چک لیست خبره سنجی، مورد تایید چند تن از خبرگان دانشگاهی قرار گرفت. در مرحله کمی، روایی پرسشنامه به سه روش صوری، محتوایی و سازه تایید شد. پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویه ها، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برآورد و تایید شد.
    یافته ها
    یافته های کیفی نشان داد، «مدیریت تدریس پژوهش محور»، دارای نه بعد، «جو سازمانی»، دارای هفت بعد و «مدیریت فراشناخت»، دارای هشت بعد، بوده است. نتایج بخش کمی نشان داد که مدیریت تدریس پژوهش محور بر مدیریت فراشناخت و جو سازمانی و جو سازمانی بر مدیریت فراشناخت، تاثیر معناداری داشته و جو سازمانی در تاثیر مدیریت تدریس پژوهش محور بر مدیریت فراشناخت، نقش میانجی را ایفا نمود.
    نتیجه گیری
    نتایج حاکی از اهمیت بیشتر متغیر «مدیریت فراشناخت» و بعد «راهبردهای حل مسیله در یاددهی-یادگیری» داشته است.
    کلید واژگان: مدیریت تدریس پژوهش محور, مدیریت فراشناخت, جو سازمانی
    Mahdiyeh Rezazadeh, Babak Hosseinzadeh *, Seyedeh Zahra Hosseini Dronkolaei
    Purpose
    The present study was conducted with the aim of identifying and ranking the explanatory dimensions of the impact of research-based teaching management on metacognitive management and organizational atmosphere in the second year secondary schools of Mazandaran province.
    Method
    The research method was exploratory mixed model. The statistical community in the qualitative section, a group of academic experts and organizational experts, in the quantitative section, the teachers of girls' and boys' secondary schools of Mazandaran province, in 400 schools, numbering 6420 people, and in the prioritization section, high education managers and management faculty members Education in Mazandaran province. In the qualitative part of the targeted non-random sampling method, 20 people, in the quantitative part with the multi-stage relative cluster sampling method, 364 people and in the priority setting part, 35 people were selected with the purposeful sampling method. became
    Findings
    Qualitative findings showed that "research-oriented teaching management" has nine dimensions, "organizational atmosphere" has seven dimensions and "transcognitive management" has eight dimensions. The results of the quantitative part showed that research-oriented teaching management had a significant effect on metacognitive management and organizational climate and organizational climate had a significant effect on metacognitive management, and organizational climate played a mediating role in the effect of research-oriented teaching management on metacognitive management.
     
    Conclusion
    The results indicate that the variable "metacognitive management" and "problem solving strategies in teaching-learning" have more importance.
    Keywords: Research-Based Teaching Management, Metacognition Management, organizational climate
  • مایده خانعلی پور رودی، بابک حسین زاده*، سیده زهرا حسینی درون کلائی

    بهره گیری از برنامه درسی در روند آموزشی و پژوهشی مدارس، دانشگاه ها و موسسات تاثیر بسزایی دارد. مطالعه حاضر یک مطالعه مروری نقلی ساده دربازه زمانی1397 الی 1402 طی جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Isc,Google Scholar, Isi, Pubmedبا کلیدواژه های برنامه درسی، پژوهش، خودکارآمدی، خودکارآمدی پژوهشی، آموزش و پژوهش به دو زبان فارسی و انگلیسی صورت گرفته است. در طی 4 مرحله جستجو و غربالگری و بر حسب اعمال معیارهای ورود، 17 مقاله وارد مطالعه شد.یافته های حاصل از استخراج مقالات نشان داده است که برنامه درسی نه تنها نقشه راه خودکارآمدی آموزشی است بلکه در راه پیشرو خودکارآمدی پژوهشی نیز موثر می باشد. برنامه درسی با تاثیر بر کیفیت تجارب یادگیری منجر به کسب توانمندی پژوهشی و خودکارآمدی پژوهشی فراگیران می شود، بنابراین فراهم سازی بستر جهت تدوین برنامه درسی و ایجاد تحولات در کوریکولوم درسی با رویکرد پژوهشی واستقبال از تحولات نظام آموزشی منجر به ارتقا صلاحیت تحصیلی و ارتقا صلاحیت پژوهشی فردی و جمعی خواهد شد.

    کلید واژگان: برنامه درسی, پژوهش, برنامه ریزی, خودکارآمدی, خودکارآمدی پژوهشی, آموزش و پژوهش
    Maedeh Khanalipour Roodi, Babak Hosseinzade*, Seyedeh Zahra Hosseini Daroonkolaie

    Using the curriculum during the educational and research period in schools, universities and scientific institutions has a great impact. The present study is a simple descriptive review study in the period from 2017 to 2018. Articles were searched in Isc, Google Scholar, Isi, Pubmed databases. The searched keywords include; Curriculum, research, self-efficacy, research self-efficacy, education and research were in Persian and English. . 17 articles were included in the study during 4 stages of search and screening and according to the inclusion criteria. The findings from the extraction of articles have shown; The curriculum is not only a road map for educational self-efficacy, but it is also effective in advancing research self-efficacy. By influencing the quality of learning experiences, the curriculum leads to the acquisition of research capability and research self-efficacy of learners. Therefore, providing a platform for developing a curriculum and creating changes in the curriculum with a research approach and welcoming the changes in the educational system will lead to the improvement of academic qualifications and the improvement of individual and collective research qualifications.

    Keywords: curriculum, research, planning, self-efficacy, research self-efficacy, education
  • بنت الهدی حسنی مقدم، سیده زهرا حسینی درون کلائی*، بابک حسین زاده
    زمینه و هدف

    دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی از جمله مهمترین نهادها در تمامی کشوررها هستند که در واقع تربیت کننده نیروی کار و شهروندان هر کشوری محسوب می شوند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد سبک فکری اساتید با رویکرد روانشناختی در دانشگاه های بابل بود.

    روش کار

    این مطالعه کاربردی با رویکردی مختلط با استفاده از یک رویکرد کیفی و کمی با طرح اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی از روش دلفی استفاده شده و در بخش کمی نیز از روش پیمایشی توصیفی استفاده شده است. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل اساتید رشته های مدیریت که در زمینه موضوع پژوهش خبره بودند به تعداد 23 نفر مورد شناسایی قرار گرفته که 14 نفر از آنها به روش نمونه گیری هدفمند و براساس قانون اشباع انتخاب شدند و 2100 نفر از مدیران و معاونین واحدها، کارکنان ارشد شرکت شهروند در بخش کمی قرار داشتند که 325 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها ازپرسشنامه محقق ساخته استراتژی منابع انسانی با رویکرد تئوری نقاط مرجع استراتژیک و پرسشنامه های رفتار اخلاقی  لوزیر و پرسشنامه پرسشنامه سلامت سازمانی مایلز استفاده شد. روایی صوری و محتوایی ابزارها به تایید متخصصان رسید و روایی سازه آن ها با بار عاملی بیش تر از 5/0 محاسبه شد که مورد تایید قرار گرفت. و آلفای کرونباخ آنها نیز بالای 7/0 محاسبه شد که مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی، آزمون فریدمن و معادلات ساختاری استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد بعد از انجام سه راند تکنیک کیفی دلفی، 8 مولفه بشرح مولفه مدیریت عملکرد، آموزش نیروی انسانی، برنامه ریزی، جذب نیروی انسانی، سازماندهی،  فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی چابک و حفظ نیروی انسانی برای پرسشنامه استراتژی منابع انسانی تعیین گردید که بالاترین ضریب استاندارد (0.911) مربوط به مولفه آموزش نیروی انسانی از مولفه های بعد راهبردی و کم ترین مقدار مربوط به مولفه حفظ نیروی انسانی با ضریب استاندارد (0.471) از مجموعه مولفه های بعد راهبردی بود. همچنین، مولفه "مدیریت عملکرد" با میانگین رتبه ای 5.22 بالاترین رتبه را دارا بود.

    نتیجه گیری

    به طور کلی می توان اذعان داشت که شناسایی ابعاد سبک فکری اساتید با رویکرد روانشناختی در دانشگاه های بابل نقش بسزایی دارد.

    کلید واژگان: سبک فکری, رویکرد روانشناختی, اساتید, دانشجویان
    Bentalhoda Hasanimoghaddam, Seyedeh Zahra Hoseini Daronkolaei*, Babak Hoseinzadeh
    Background & Aims

    Universities and higher education centers are among the most important institutions in all countries, which are actually considered to train the workforce and citizens of every country. Therefore, the aim of the current research was to identify the dimensions of the intellectual style of professors with a psychological approach in Babol universities.

    Methods

    This practical study was conducted with a mixed approach using a qualitative and quantitative approach with an exploratory design. Delphi method was used in the qualitative part and descriptive survey method was used in the quantitative part. In the qualitative part, the statistical population includes professors of management fields who were experts in the field of the research subject, and 23 people were identified, 14 of them were selected by purposeful sampling and based on the saturation law, and 2100 people were managers and assistants of the units. Senior employees of Shahrvand Company were in the quantitative section, 325 of them were selected using random sampling method and based on Cochran's formula. In order to collect data, the researcher-made questionnaire of human resources strategy with the approach of the theory of strategic reference points and Lozier's ethical behavior questionnaire and Miles' organizational health questionnaire were used. The face and content validity of the tools were confirmed by the experts and their construct validity was calculated with a factor load of more than 0.5, which was confirmed. And their Cronbach's alpha was calculated above 0.7, which was confirmed. Exploratory factor analysis, confirmatory factor analysis, Friedman test and structural equations were used to analyze the data. ). The review of past research shows that effective education has been and still is one of the most important long-standing concerns in the field of education. When it comes to education or higher education, concepts such as professor and teacher and especially teaching appear far more than other related variables to the extent that some people even equate teaching with education and They have considered education and education as excellent. Learning, as one of the most important educational goals, is a product of teaching. Also, considering the importance of the need of higher education centers to recognize the abilities of teachers and the factors affecting learning in the classroom and to examine the conditions and atmosphere of classroom learning, considering the current conditions of the country, the attention to variables such as: learning and intelligence is doubled. . Intellectual styles or thinking styles, which are sometimes also called rational styles, mean a person's preference in using a certain thinking process. Thinking style is not synonymous with ability, but the way of using ability; People may have similar abilities, but their thinking styles are different. In this regard, one of the fields that is strongly related to the structure of intelligence is the field of education and education, and it can be a predictor of learning and academic success. (2). One of the factors affecting the motivation and academic engagement of students is the thinking style of teachers and professors. Professors need special tools to motivate students; That is, the methods that lead to increasing, decreasing and correcting students' behaviors during daily teaching (3). Undoubtedly, the existence of leading professors with intellectual style is one of the fundamental efficient factors in the quality of higher education systems. Professors help students learn by using their knowledge, using texts and teaching skills and creating a suitable environment. It is the characteristics of a professor that can facilitate the teaching-learning process and even compensate for the deficiencies of textbooks and the lack of educational facilities or, on the contrary, the best situation and subject of teaching with the inability to create a favorable connection to an inactive environment and become unattractive (4). Organizational learning is a complex process that leads to the development of new knowledge and has the necessary power to change behavior in the organization. Organizational learning is a tool that can be considered in the process of adapting the organization to changes in the existing competitive environment (5). Intelligence is one of the important factors that plays a central role in our daily life. Many people with high intelligence and good social skills fail in international interactions, the main reason of which is low cultural intelligence. People with low cultural intelligence may not be able to communicate with others from the same culture or other cultures and as a result, have problems in their life and business(6). On the other hand, people with high cultural intelligence are able to interpret the behavior of others and even adapt to others' behavior if necessary. These people understand the cultural fences, they know that these fences can frame our behavior and that of others (7). Cognitive psychology considers the human brain to be a very complex learning machine with multiple and intertwined processes (8). This science tries to divide this incomprehensible complex system into different parts and pay attention to the function of each part.

    Results

    The results showed that after performing three rounds of Delphi qualitative technique, 8 components described as performance management, human resource training, planning, human resource recruitment, organization, organizational culture, agile organizational structure and human resource retention for the resource strategy questionnaire. It was determined that the highest standard coefficient (0.911) was related to the human resource training component from the strategic dimension components and the lowest value was related to the human resource preservation component with a standard coefficient (0.471) from the set of strategic dimension components. Also, the "performance management" component had the highest rating with an average rating of 5.22.

    Conclusion

    In general, it can be acknowledged that identifying the dimensions of professors' thinking style with a psychological approach plays a significant role in Babol universities.

    Keywords: Thinking Style, Psychological Approach, Professors, Students, Babylon Universities
  • صادق ملاآقایی بهنمیری، سیده زهرا حسینی درونکلائی، علی اصغر شجاعی*

    پداگوژی چهارچوب مفهومی است که هدایتگر فعالیت اساتید است. پداگوژی، یک نظریه برای عمل تربیتی است. پداگوژی دانشگاهی(TPACK) را می توان به سازماندهی فعالیت های آموزشی-پژوهشی دانشگاه نسبت داد. مهم ترین عوامل پداگوژیک که در آموزش پزشکی بررسی شد شامل؛ انعطاف پذیری، ابزارهای برقراری ارتباط و گفتگو، فراگیرمحوری، مدیریت برنامه ها و منابع و ارزیابی می باشد. براین اساس مطالعه حاضر باهدف بررسی پداگوژی دانشگاهی  ضرورت یاددهی و یادگیری در آموزش پزشکی صورت گرفته است؛ بنابراین مطالعه حاضر با جستجو واژه های کلیدی پداگوژی دانشگاهی، یاددهی و یادگیری، آموزش علوم پزشکی، دانشجو، استاد، در پایگاه داده های در بازه زمانی سال های  2022-2018 صورت گرفته است تعداد مقالات ابتدایی حاصل از جستجو شامل 28 مقاله بوده است که بعد از بررسی مرحله ای و غربالگری سه فاز و اعمال معیارهای خروج از مطالعه، به 23 تعداد مقاله دست یافتیم. نتایج نشان داد پداگوژی دانشگاهی در آموزش پزشکی یک حوزه علمی کاربردی می توان قلمداد کرد، به صورتی که اساتید و مربیان آموزش بالینی و علوم پایه، مدیر آموزشی و پژوهشی یافته های علوم مختلف را برای فهم و هدایت دانشگاه و کلاس به کار برند.

    کلید واژگان: پداگوژی دانشگاهی, یاددهی و یادگیری, آموزش پزشکی
    Sadegh Mollaaghaie Bahnemiri, Seyyedeh Zahra Hoseini Daroonkolaie, Aliasghar Shojaee*

    Pedagogy is a conceptual framework that guides the activities of professors. Pedagogy is a theory for educational practice. University Pedagogy (TPACK) can be attributed to the organization of university educational-research activities. The most important pedagogical factors studied in medical education include flexibility, communication tools, inclusive, program and resource management, and evaluation. Accordingly, the present study was conducted to investigate the need for teaching and learning in medical education. Therefore, the present study was conducted by searching for the keywords of university pedagogy, teaching and learning, medical education, student and professor in databases in the period of years from 2008 to 2022. The number of primary articles obtained from the search included 28 articles After a step-by-step review and three-phase screening and application of exclusion criteria, we obtained 23 articles. The results showed that university pedagogy in medical education can be considered as an applied science field, so that professors and instructors of clinical education and basic sciences, educational and research director use the findings of different sciences to understand and guide the university and the classroom.

    Keywords: University pedagogy, teaching, learning, medical education
  • داود صالحی، سیده زهرا حسینی درون کلائی*، بابک حسین زاده
    زمینه و هدف

    استفاده از علوم اعصاب تربیتی در طراحی و اجرای برنامه های آموزشی می تواند بهینه سازی فرایندهای شناختی را تسهیل کند لذا در این مطالعه به بررسی و تاثیر شاخص های مدیریت آموزش عالی با رویکرد علوم اعصاب تربیتی بر راهبردهای شناختی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان تهران انجام شد.

    روش کار

    این تحقیق از نظر هدف، بنیادی- کاربردی و از نظر نوع داده ها، ترکیبی (کیفی- کمی) از نوع اکتشافی بود که در بخش کیفی از روش گراند تئوری و در بخش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کارشناسان و مدیران دانشگاهی (اعضای هیات علمی) و کارشناسان سازمانی و در بخش کمی شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های فرهنگیان تهران بود. حجم نمونه در بخش کیفی با توجه به اصل اشباع و روش نمونه گیری هدفمند 12 نفر از 25 نفر و در بخش کمی بر اساس محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ای 370 نفر از 12473 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش کیفی و پرسشنامه محقق ساخته 50 سوالی مدیریت آموزش عالی با رویکرد علوم اعصاب تربیتی و پرسشنامه  49 سوالی راهبردهای شناختی بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، کدگذاری نظری (باز، مرکزی و انتخابی) و در بخش کمی شامل آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی) بود.

    یافته ها

    نتایج نشان دهنده وجود یک رابطه قوی و معنادار بین مدیریت آموزش عالی با رویکرد علوم اعصاب تربیتی (متغیر مکنون برون زا) و راهبردهای شناختی (متغیرهای مکنون درون زا) است. ضرایب مسیر 531/0 برای راهبردهای شناختی نشان می دهند که مدیریت آموزش عالی مبتنی بر علوم اعصاب تربیتی تاثیر مثبتی بر هر دو نوع راهبرد دارد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهند که آموزش عالی که بر مبنای درک علمی از چگونگی عملکرد مغز طراحی و مدیریت می شود، به دانشجویان کمک می کند نه تنها در یادگیری اطلاعات بلکه در مدیریت و بهینه سازی فرایند یادگیری خود نیز بهتر عمل کنند.

    کلید واژگان: مدیریت آموزش عالی, رویکرد علوم اعصاب تربیتی, راهبردهای شناختی
    Davood Salehi, Seyedeh Zahra Hoseini Daronkolaei*, Babak Hoseinzadeh

    Background &

    Aims

    Educational neuroscience is an interdisciplinary research field that combines neuroscience, psychology, and education to understand learning and teaching processes better. This science examines how the brain works during learning, memory formation, and interactions between the brain and the educational environment. One of the main goals of educational neuroscience is to discover and understand the neural mechanisms that are the basis of cognitive abilities such as attention, memory, and problem-solving. Using this knowledge, it is possible to design more effective training methods that are in harmony with the way the brain works. During their studies, students face many challenges that can affect their learning and academic performance. Educational neuroscience examines these challenges and their effects on the brain and the learning process to help students study better and be more successful. For example, stress is one of the important factors that can negatively affect cognitive performance. Studies have shown that high stress, especially during exams, can impair memory and reduce students' ability to learn new material. This science teaches us that managing stress and creating a balance between work and rest can help improve academic performance. Management of higher education with the approach of educational neuroscience can have a profound effect on students' cognitive strategies. This approach, based on a deep understanding of how the brain works in the learning process, seeks to create educational and management environments that aim to optimize students' cognitive performance. One of the key indicators in this field is to pay attention to educational methods based on scientific evidence that uses the findings of educational neuroscience to design and improve learning strategies. For example, research shows that active and collaborative learning can enhance neural activities related to memory and critical thinking, so creating more opportunities for this type of learning in classrooms can help improve students' cognitive performance. The use of educational methods based on neuroscience can help to develop and improve students' mental skills. These skills can include memory, concentration, critical thinking, and problem-solving. Considering the importance of metacognition in the learning process, the implementation of higher education management indicators with the approach of educational neuroscience can help improve students' metacognition. This helps to improve their cognitive abilities and thinking which inhibits and accelerates their learning. Considering the process of rapid changes in higher education, this approach helps universities to improve, change, and adapt to the needs of society and the labor market. The use of educational neurosciences in the design and implementation of educational programs can facilitate the optimization of cognitive processes, therefore, in this study, the influence of higher education management indicators with the approach of educational neurosciences on the cognitive strategies of students of Farhangian University of Tehran was carried out.

    Methods

    This research was fundamental-applicative in terms of its purpose, and in terms of the type of data, it was a combination (qualitative-quantitative) of the exploratory type, which was in the qualitative part of the Grand Theory method and the descriptive-correlation part. The statistical population in the qualitative part included academic expert managers (faculty members) and organizational experts, and in the quantitative part, it included all students of Farhangian universities in Tehran. In the qualitative section, 12 out of 25 people were selected according to the principle of saturation and targeted sampling, and in the quantitative section, 370 out of 12,473 people were selected based on the calculation of the sample size in structural equations and stratified random sampling. The data collection tool was a semi-structured interview in the qualitative section a 50-question researcher-made questionnaire of higher education management with an educational neuroscience approach derived from theoretical foundations, research background, and interviews with experts, and a 49-question cognitive strategies questionnaire. The method of data analysis in the qualitative part was theoretical coding (open, central, and selective), and the quantitative part included descriptive and inferential statistics (structural equation modeling and confirmatory factor analysis).

    Results

    The results show the existence of a strong and meaningful relationship between higher education management with the educational neuroscience approach (exogenous latent variable) and cognitive strategies (endogenous latent variables). Path coefficients of 0.531 for cognitive strategies show that higher education management based on educational neuroscience has a positive effect on both types of strategies.

    Conclusion

    The results show that the management of higher education with the approach of educational neuroscience improves basic cognitive processes. This finding can mean that higher education, which is designed and managed based on a scientific understanding of how the brain works, helps students to do better not only in learning information but also in managing and optimizing their learning process. The results of the research emphasize that the management of higher education with the approach of educational neuroscience has a significant effect on the improvement of cognitive strategies. This shows the importance of implementing neuroscience principles in the design and management of education to help improve the quality of learning and develop self-regulation skills. For further improvement, it is suggested to pay more attention to strengthening students' metacognitive skills in educational programs and to design professional development programs for faculty members in a way that helps to improve these skills. Also, examining other factors affecting cognitive strategies can help provide a more comprehensive picture of the effective components of improving educational quality.

    Keywords: Higher Education Management, Educational Neuroscience Approach, Cognitive Strategies
  • مائده خانعلی پور رودی، بابک حسین زاده*، سیده زهرا حسینی درون کلائی
    زمینه و هدف
    خودکارآمدی پژوهشی عامل مهمی برای موفقیت پژوهشی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پیگیری اجرای تحقیق است. بر همین اساس، توانمندی انجام یکی از مهارت های خودکارآمدی پژوهشی مهم و اساسی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی محسوب می شود؛ لذا هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر خودکار آمدی پژوهشی بر مهارت های فراشناختی در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و علوم پزشکی بابل بود.
    روش کار
    این پژوهش  از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. در رویکرد کیفی از روش دلفی و در رویکرد کمی از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی اساتید دانشگاه  فرهنگیان و علوم پزشکی بابل که در زمینه موضوع پژوهش خبره بودند به تعداد 30 نفر از آنان مورد شناسایی قرار گرفت و براساس قانون اشباع به تعداد 10 نفرتعیین و به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کمی از نظرات دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و علوم پزشکی بابل به تعداد 4431 نفر استفاده شد. در این بخش بر اساس فرمول کوکران تعداد 351 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای براساس واحد دانشگاهی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. نظرات جامعه آماری در بخش کمی تحقیق از طریق 2 پرسشنامه خودکارامدی پژوهشی (محقق ساخته) با 66 سوال و 8 بعد، پرسشنامه باورهای فراشناختی با 30 سوال بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که رابطه بین خودکارامدی پژوهشی و باورهای فراشناختی از لحاظ آماری معنی دار است. مقدار t-value بسیار بالا (708/6) نشان دهنده آن است که احتمال این رابطه به صورت تصادفی بسیار کم است و می توان با اطمینان بیشتری گفت که خودکارامدی پژوهشی به طور معناداری بر باورهای فراشناختی تاثیر می گذارد. به بیان دیگر، افزایش کیفیت و اثربخشی خودکارامدی پژوهشی منجر به بهبود باورهای فراشناختی می شود.
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش نشان داد که خودکارآمدی پژوهشی تاثیر مثبتی بر مهارت های فراشناختی دانشجویان دارد. این یافته ها بیانگر آن است که دانشجویانی که به توانایی های خود در انجام فعالیت های پژوهشی اعتماد دارند، از مهارت های فراشناختی مانند برنامه ریزی، ارزیابی، و نظارت بهتر و موثرتری استفاده می کنند.
    کلید واژگان: خودکار آمدی پژوهشی, مهارت های فراشناختی, دانشگاه فرهنگیان, علوم پزشکی بابل
    Maede Khanalipour Roodi, Babak Hosseinzadeh*, Sayede Zahra Hosseini Daron Kolai
    Background &
    Aims
    Research self-efficacy is an important factor for research success in postgraduate students and follow-up of research implementation. Self-efficacy is people's estimation of their abilities in the field of performing a specific activity, and this belief greatly affects people's work and activity. Research self-efficacy increases optimal performance in various academic fields, especially research. Also, research self-efficacy includes students' confidence and trust in various research activities. This trust and confidence cover a wide range of research activities from library research to the design, implementation, and completion of practical projects. Research self-efficacy is a criterion for predicting scientific research productions. High self-efficacy increases the quality of scientific achievements, and low self-efficacy causes weak scientific achievements. Research self-efficacy subscales will be a useful tool to improve the topics presented by university professors in the classroom. Students' research self-efficacy shows their confidence in their ability to perform various research activities, from library research to designing and completing scientific projects, and it leads to professional pursuit of research. It should be noted that research self-efficacy is an important factor for research success in postgraduate students and the follow-up of research implementation. Accordingly, the ability to perform research is considered one of the important and basic self-efficacy skills for postgraduate students; therefore, the aim of the present study was to investigate the effect of automatic research on metacognitive skills in students of Farhangian University of Medical Sciences in Babol.
    Methods
    This research is applied in terms of purpose, which was done with a mixed approach (qualitative and quantitative). In the qualitative approach, the Delphi method was used, and in the quantitative approach, the descriptive correlation type method was used. The statistical population was identified in the qualitative department of the professors of Farhangian University of Medical Sciences of Babol, who were experts in the field of the research topic, and 30 of them were identified and based on the saturation law, 10 were determined and selected as a statistical sample. In a small part, the opinions of 4431 students of Farhangian University of Medical Sciences of Babol were used. In this section, based on Cochran's formula, 351 people were selected as a statistical sample using stratified random sampling based on university units. The opinions of the statistical community in the quantitative part of the research were obtained through 2 research self-efficacy questionnaires (made by the researcher) with 66 questions and 8 dimensions, the metacognitive beliefs questionnaire with 30 questions. Structural equations were used to analyze the data.
    Results
    The results showed that the relationship between research self-efficacy and metacognitive beliefs is statistically significant. The very high t-value (6.708) indicates that the probability of this relationship is very low by chance and it can be said with more confidence that research self-efficacy significantly affects metacognitive beliefs. In other words, increasing the quality and effectiveness of research self-efficacy leads to the improvement of metacognitive beliefs. According to this path coefficient and R2 values, it is not possible to say whether this relationship is meaningful or not. For this, it is necessary to check the values ​​of the t statistic between the components of the variables and between two variables, as mentioned in Table 1 and Chart 2. According to graphs 1 and 2 and the path analysis results in Table 1, between the exogenous dependent variable (research self-efficacy) and the endogenous dependent variable (metacognitive beliefs), based on the path coefficients, there is a factor load of 0.376, also Because the t-value (6.708) is outside the range (2.58 and -2.58). Because the t-value is outside the critical range (-2.58 and 2.58), this means that the relationship between research self-efficacy and metacognitive beliefs is statistically significant. The very high t-value (6.708) indicates that the probability of this relationship is very low by chance and it can be said with more confidence that research self-efficacy significantly affects metacognitive beliefs. In other words, increasing the quality and effectiveness of research self-efficacy leads to the improvement of metacognitive beliefs.
    Conclusion
    Research self-efficacy may also influence the more effective use of learning strategies. Students with high self-efficacy are usually able to better manage their time, set priorities, and use feedback to improve their research performance. These features are directly related to metacognitive skills and give students a better understanding of their strengths and weaknesses and use them to improve their learning and research. Finally, the results of this study show that strengthening research self-efficacy not only increases students' self-confidence in conducting research activities but also helps improve their metacognitive skills. Universities and educational centers can strengthen these key skills by designing appropriate educational programs and providing practical opportunities for students. These measures can not only increase the quality of student research but also train more responsible and efficient students for the future. The results of this research are consistent with previous studies that show that self-efficacy plays an important role in improving cognitive and metacognitive functions. These findings highlight the importance of strengthening research self-efficacy in educational programs and show that universities should pay special attention to educating students in the field of research skills and increasing their self-confidence in this field. The results of this research showed that research self-efficacy has a positive effect on students' metacognitive skills. These findings indicate that students who have confidence in their abilities to perform research activities use metacognitive skills such as planning, evaluation, and monitoring better and more effectively.
    Keywords: Research Autonomy, Metacognitive Skills, Farhangian University, Babol Medical Sciences
  • سیده زهرا حسینی درونکلایی*

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و شاخص های سلامت سازمانی کارکنان شهرهای ساحلی فرماندهی انتظامی استان مازندران انجام شد. روش پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا و جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران و فرماندهان فرماندهی نیروی انتظامی استان مازندران در شهرهای ساحلی ساری، بابلسر، نور، محمودآباد و نوشهر تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند و با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 10 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند، ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته است و برای حصول اطمینان از روایی ابزار از بازبینی توسط اعضاء، بررسی همکار، تجربه و سوابق خبرگان و مشارکتی بودن پژوهش و جهت تعیین پایایی از روش توافق درون موضوعی دو کدگذار استفاده شد. نتایج یافته های کیفی پژوهش به روش تحلیل محتوا نشان داد که سلامت سازمانی دارای 2 بعد «ساختاری و مدیریتی» است. بعد ساختاری دارای 5 مولفه «جو سازمان، ساختار سازمان، تاکید علمی، نظارت و ارزش یابی و عدالت سازمانی» و بعد مدیریتی دارای 5 مولفه «اخلاقیات، هدف گذاری، پشتیبانی منابع، رهبری موثر و ملاحظه گری» است. از آن جایی که سلامت سازمانی سبب ایجاد محیطی دلپذیر برای کار و کوشش، بالا رفتن روحیه سازندگی و دست یابی به اهداف سازمانی در سازمان مهم نیروی انتظامی می شود، بنابراین توجه و الگوبرداری از ابعاد و شاخص های منتج از پژوهش حاضر می تواند موجب ارتقاء سلامت سازمانی شود.

    کلید واژگان: سلامت سازمانی, کارکنان, فرماندهی انتظامی استان مازندران
    Syeddeh Zahra Hosseini Dronkolaei *

    This article is done in order to identify the dimensions and indicators of the organizational health of police command forces for Mazandaran coastal cities. The research method is qualitative based on the content analysis theory, and the statistical population consists of all the commanders of the police command force of Mazandaran province in the coastal cities of Sari, Babolsar, Noor, MahmoudAbad, and Nowshahr. As a result, 10 individuals of them were chosen as a sample using the purposeful sampling method and taking into account the saturation law. The data collection tool is a semi-structured interview. To ensure the validity of the tools, it is reviewed by members, the peer review theory, experience, records of experts, and collaborative research. Also, the intra-subject agreement approach of two coders was used to confine the reliability. The results of the qualitative findings via the content analysis technique indicate that the organizational health model has two dimensions: "structural and managerial". The structural dimension has five components: "organizational atmosphere, organization structure, scientific emphasis, monitoring and evaluation, and organizational justice" and the management dimension has five components: "ethics, goal setting, resource support, effective leadership, and consideration". Since organizational health creates a pleasant environment for work, raising creativity and vibrancy, and achieving organizational goals in the organization of the police command, therefore, modeling the indicators resulting from this work could improve organizational health.

    Keywords: Organizational Health, forces, Police Command of Mazandaran Province
  • منیژه طالشی، سیده زهرا حسینی درون کلائی*

    این مقاله به بررسی راهبردها و مدل های مدیریت آموزشی در مدرسه سالم می پردازد. مدرسه سالم یک مدل برتر در حوزه آموزش است که بر اساس دیدگاهی سلامت سازمانی برای بهبود عملکرد و بهترین نتایج آموزشی در دانش آموزان استفاده می کند. این مدرسه، به تربیت دانش آموزانی با روحیه انگیزش بالا و همچنین استفاده از روش های نوین آموزشی می پردازد. مدیریت آموزشی در مدرسه سالم به شیوه هایی مانند تعیین اهداف و برنامه ریزی، توسعه منابع انسانی، رهبری قوی و انگیزشی، ارزیابی وبازخورد متمرکز و ساختار سازمانی اصولی تمرکز می کند. علاوه بر این، این مدیریت مدرسه، توانمندی های معلمان را تقویت و رهبری کلاس های موثر را ترویج می کند. جستجوی مقالات براساس واژگان کلیدی فارسی مانند مدیریت شهری، کیفیت آموزش، آموزش عالی ایران ، دانشجو، استاد و نیز معادل انگلیسی این کلیدواژه ها در پایگاه های اطلاعاتی و استنادی معتبر از جمله PubMed، Web of Science، Scopus، Google scholar، Science Direct ، SID و  Magiran مورد بررسی قرار گرفت. تمام مقالات اصیل جهت ورود به مطالعه جمع آوری و بررسی گردیدند. معیارهای های غربالگیری با اعمال معیارهای وورد و خروج در سه مرحله صورت گرفت؛ 24 مقاله در ابتدای جستجو یافت شد در مرحله غربالگری (4 مرحله ابتدایی) 8  مقاله از مطالعه خارج شده اند و در مرحله انتهای غربالگری 16 مقاله مرتبط با هدف مطالعه باقی ماندند که مورد ارزیابی محتوایی قرار گرفت و وارد مطالعه شدند. از مهمترین موارد توجه در مدیریت آموزشی در مدرسه سالم می توان به استفاده از فناوری ها و روش های نوین آموزشی، توسعه مهارت های فردی و اجتماعی دانش آموزان و ترویج فرهنگ تعاون و همکاری اشاره کرد. در نهایت، مدیریت آموزشی در مدرسه سالم به عنوان یک چارچوب قدرتمند می تواند در بهبود کیفیت آموزش و تحقق اهداف آموزشی موثر باشد.

    کلید واژگان: مدرسه سالم, دانش مدیریت, آموزش عالی
    Manijeh Taleshi, Seyyedeh Zahra Hosseini Doronkolaie *

    Currently, the development and improvement of the quality of higher education is one of the main priorities of the policy makers and officials of the educational system in Iran. In this regard, urban management plays an important role in improving the quality of higher education in Iran. This article examined the role and impact of urban management on the quality of higher education in Iran. Urban management can facilitate the improvement of the quality of higher education in Iran by creating appropriate infrastructure, developing financial and material resources, proper management and having comprehensive and sustainable plans in the field of education. Urban management can facilitate the improvement of the quality of higher education in Iran by establishing appropriate cooperation and coordination between executive bodies and education officials. This cooperation and coordination can lead to more productivity in using available resources, solving existing problems and improving the quality of Iran's higher education. Searching  articles based on Farsi keywords including urban management, quality of education, Iranian higher education, student, professor, and the English equivalent of these keywords were investigated in reliable databases and resources such as PubMed, Web of Science, Scopus, Google scholar, Science Direct, SID, and Magiran. All original articles were collected and reviewed for inclusion in the study. The screening criteria were applied in three steps; 24 articles were found at the beginning of the search, in the screening stage (4 initial stages), 8 articles were excluded from the study, and at the end of the screening stage, 16 articles related to the purpose of the study remained. which was subjected to content evaluation and included in the study. The results showed that, in general, urban management plays an important role in improving the quality of higher education in Iran. By creating appropriate infrastructures and facilities, planning and correct policies, cooperation and coordination with executive bodies and continuous monitoring, urban management can improve the quality of higher education in Iran.

    Keywords: Urban Management, Education Qulaity, Higher Education
  • مریم یساری، سیده زهرا حسینی درونکلایی*، فاطمه طاهری

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی انکوباتورهای دانشگاهی در دانشگاه های نسل سوم انجام شد. روش تحقیق آمیخته (کیفی - کمی) بود، در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بهره گرفته شد، مشارکت کنندگان بخش کیفی متخصصان، خبرگان و صاحب نظران حوزه انکوباتورهای دانشگاهی در کشور بود. روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری بود که تعداد 10 نفر بعنوان مطلعین کلیدی انتخاب شدند، ابزار گردآوری داده های پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی روش تحلیل تم بود، در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی بهره گرفته شد. جامعه آماری کلیه کارکنان شرکت های فعال در مراکز رشد در دانشگاه های استان مازندران بود. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود که تعداد 225 نفر به عنوان نمونه آماری جهت بررسی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده ها در این بخش از طریق تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS21 انجام شد. بر اساس نتایج پژوهش سه بعد آموزشی (مدیریت منابع انسانی، مدیریت دانش)، ساختاری (زیرساخت ها، ساختار سازمانی، سازماندهی) و راهبردی (استراتژی های دانشگاه، خدمات و حمایت ها، بین المللی سازی) شناسایی شد. نتایج نشان داد که انکوباتورهای دانشگاهی شامل سه بعد هستند این ابعاد در سه حوزه کلان آموزشی، ساختاری و راهبردی گسترده شده است.

    کلید واژگان: انکوباتور, انکوباتورهای دانشگاهی, دانشگاه های نسل سوم
    Maryam Yasari, S.Zahra Hoseini Dronkolaei *, Fatemeh Taheri

    The aim of this study was to identify university incubators in third generation universities. The research method was mixed (qualitative-quantitative), in the qualitative part the qualitative content analysis method was used with inductive approach, the participants of the qualitative part were specialists, experts and experts in the field of university incubators in the country. Targeted sampling method of type theory that 10 people were selected as key informants, the research data collection tool was a semi-structured interview. Data analysis was in the qualitative part of the theme analysis method, in the quantitative part the descriptive-survey method was used. The statistical population was all employees of companies operating in growth centers in universities of Mazandaran province. The sampling method was stratified random 225 people were selected as the statistical sample. The research data collection tool was a researcher-made questionnaire.Data analysis in this section Exploratory factor analysis in SPSS21 software was performed. Based on the research results, three dimensions of education (human resource management, knowledge management), structural (infrastructure, organizational structure, organization) and strategic (university strategies, services and support, internationalization) were identified. The results showed that university incubators include three dimensions. These dimensions are extended to three major areas of education, structure and strategy.

    Keywords: Incubators, University Incubators, Third Generation Universities
  • ارسطو گوران اوریمی، عبدالله علی اسماعیلی*، سیده زهرا حسینی درونکلائی
    زمینه و هدف

    در یادگیری معکوس؛ مدرسان مکان را از آموزش مستقیم و در محیط یادگیری با گروه بزرگ تغییر داده، هدف از پژوهش حاضر، مدلسازی فرایند یادگیری معکوس در آموزش دانشگاه علوم پزشکی مازندران بود.

    روش بررسی

    طرح تحقیق نیز از نوع آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی و اعضاء کمیته آموزش و توانمندسازی دانشگاه های علوم پزشکی (مازندران، تهران، بابل و...) و در بخش کمی؛ کارکنان معاونت توسعه مدیریت و منابع، واحد بهداشتی و آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مازندران بوده؛ در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی با 15 نفر از خبرگان، مصاحبه عمیق انجام گرفته و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه با روش طبقه ای نسبی چند مرحله ای در بین 310 تن از نمونه ها توزیع گردید. روایی پرسشنامه با روش صوری و محتوایی و پایایی با روش آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی با نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل گردید.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد که فرایند یادگیری معکوس دارای 12 بعد بشرح انگیزه یادگیری، عوامل فردی، عوامل فرهنگ سازمانی، عوامل ساختاری، استقرار یادگیری معکوس، اقدامات تسهیلی، موانع و چالش های سازمانی، موانع و چالش های غیرسازمانی، بسترسازی و برنامه ریزی، آگاهی بخشی، کیفیت آموزش و کیفیت یادگیری بوده است. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی ابعاد مدل پارادایمی پژوهش، مورد تایید واقع شدند.

    نتیجه گیری

    به مسیولین دانشگاه علوم پزشکی مازندران توصیه می گردد؛ برای فراهم آوردن شرایط لازم برای استقرار یادگیری معکوس، تمهیدات لازم را با توجه به نتایج تحقیق حاضر، بیندیشند.

    کلید واژگان: آموزش, یادگیری معکوس, دانشگاه علوم پزشکی مازندران
    Arastoo Gooran Orimi, Abdullah Ali Ismaili *, Syeda Zahra Hosseini Inkolai
    Background and Aim

    In reverse learning; Instructors changed the place from direct teaching in a large group learning environment. The aim of the present study was to model the reverse learning process in education of Mazandaran University of Medical Sciences.

    Methods

    The research design is also of exploratory mixed type. The statistical population in the qualitative section includes academic experts and members of the Education and Empowerment Committee of Medical Universities (Mazandaran, Tehran, Babol, etc.) and in the quantitative section includes Employees of the Department of Management and Resources Development, Health and Education Branch of Mazandaran University of Medical Sciences; In the qualitative section, in-depth interviews were conducted with 12 experts using the snowball sampling method, and in the quantitative section, a questionnaire was used to measure the model using the multi-stage relative stratified method among 310 samples. The face and content validity of the questionnaire and the reliability was confirmed by Cronbach's alpha method. Data were analyzed by exploratory and confirmatory factor analysis with SPSS and Smart PLS software.

    Results

    The results showed that the reverse learning process has 12 dimensions in terms of learning motivation, individual factors, organizational culture factors, structural factors, the establishment of reverse learning, facilitation measures, organizational barriers and challenges, non-organizational barriers and challenges, bedding and planning, awareness, quality of education and quality of learning. The results of the quantitative section showed that all dimensions of the research paradigm model were confirmed.

    Conclusion

    It is Recommended to the officials of Mazandaran University of Medical Sciences to provide the necessary conditions for the establishment of reverse learning, make the necessary arrangements according to the results of the present study.

    Keywords: Education, Reverse Learning, Mazandaran University of Medical Sciences
  • مهدیه رضا زاده، بابک حسین زاده*، سیده زهرا حسینی درون کلایی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تاثیر مدیریت تدریس پژوهش محور بر مدیریت فراشناخت با نقش میانجی جو حاکم سازمانی از طریق روش تحقیق مدل آمیخته اکتشافی انجام شد.

    روش شناسی: 

    تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق، ترکیبی بصورت آمیخته کیفی - کمی، بوده بطوریکه در بخش کیفی، مدل، شناسایی شده و در بخش کمی، مدل شناسایی شده در جامعه آماری واقعی، کمی سازی شده و در بوته آزمون قرار گرفت جامعه آماری در بخش کیفی، گروهی از خبرگان آکادمیک، خبرگان سازمانی و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش و در بخش کمی معلمان مدارس دخترانه و پسرانه دوره دوم متوسطه استان مازندران، در 400 مدرسه بتعداد 6420 نفر بودند. در بخش کیفی از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، تعداد 20 نفر و در بخش کمی با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی چندمرحله ای بر اساس فرمول کوکران، تعداد 364 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق اجرای تکنیک دلفی با پرسشنامه نیمه ساختاریافته و ساختاریافته طی چهار راند و در بخش کمی از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با ابزار پرسشنامه محقق ساخته 96 گویه ای استخراج و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شد. پایایی و پایایی ترکیبی مولفه ها بترتیب بین  731/0 تا 962/0 و 836/0 تا 975/0 برآورد و تایید شد.

    یافته ها

    یافته های کیفی نشان داد، « مدیریت تدریس پژوهش محور »، دارای نه بعد بشرح: یادگیری مبتنی بر حل مسیله و پژوهش، یادگیری گروهی و مشارکتی، طرح مسیله و سوالات چالشی، توسعه مهارتهای اجتماعی، کاوشگری و رویکرد اکتشافی، ایجاد محیطی مبتنی بر دوستی و صمیمیت، طوفان فکری در جهت خلاقیت و بدیعه پردازی، نقش حواس در فهم و ارتباط بین مطالب درسی و تکالیف درسی متناسب با شرایط روحی و علمی دانش آموزان، « جو سازمانی»، دارای هفت بعد بشرح: رفتار حمایتی، همبستگی و روحیه گروهی، صمیمیت، وضوح نقش، تشویق مبتنی بر عملکرد، قانون مداری مبتنی بر دستورالعمل های بالادستی و رفتار حرفه ای و اخلاقی و « مدیریت فراشناخت»، دارای هشت بعد بشرح: خودانگیزشی، خودکنترلی، خودمشاهده گری، خودقضاوتی، خودواکنشی، هدف گذاری و مدیریت منابع در دسترس، راهبردهای  حل مسیله در یاددهی - یادگیری و ارتقاء دانش اخباری و موقعیتی، بوده است.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج بخش کمی نشان داد که مدیریت تدریس پژوهش محور بر مدیریت فراشناخت و جو سازمانی و جو سازمانی بر مدیریت فراشناخت، تاثیر معناداری داشته و جو سازمانی در تاثیر مدیریت تدریس پژوهش محور بر مدیریت فراشناخت، نقش میانجی را ایفا نمود.

    کلید واژگان: مدیریت تدریس پژوهش محور, مدیریت فراشناخت, جو سازمانی
    Mahdieh Rezazadeh, Babak Hosseinzadeh *, Zahra Hosseini Daroon Kalaie
    Purpose

    The present study was conducted with the aim of designing a model of the effect of research-oriented teaching management on metacognition management with the mediating role of organizational climate through the research method of mixed exploratory model.

    Methodology

    In terms of practical purpose and in terms of research method, the research is a mixed qualitative-quantitative one, so that in the qualitative part, the model is identified and in the quantitative part, the model identified in the real statistical population is quantified and placed in the test plant. In the qualitative section, a group of academic experts, organizational experts, and experts related to the research topic, and in the quantitative section, there were 6,420 teachers of girls' and boys' secondary schools in Mazandaran province, in 400 schools. In the qualitative part of the targeted non-random sampling method, 20 people were selected as a statistical sample, and in the quantitative part, with the multi-stage relative cluster sampling method based on Cochran's formula, 364 people were selected as a statistical sample. In the qualitative part, the data were extracted through the implementation of the Delphi technique with a semi-structured and structured questionnaire in four rounds, and in the quantitative part, through the modeling of structural equations with the help of a 96-item researcher-made questionnaire and analyzed using SPSS and AMOS software. and analyzed. The reliability and combined reliability of the components were estimated and confirmed between 0.731 and 0.962 and 0.836 and 0.975, respectively.

    Findings

    Qualitative findings showed that "research-oriented teaching management" has nine dimensions: learning based on problem solving and research, group and collaborative learning, posing problems and challenging questions, developing social skills, exploration and exploratory approach, creating an environment. based on friendship and intimacy, brainstorming in the direction of creativity and innovation, the role of senses in understanding and communication between course materials and coursework according to the mental and academic conditions of students, "organizational climate", which has seven dimensions: supportive behavior, solidarity and group spirit, intimacy, role clarity, performance-based encouragement, rule-based guidance based on superior instructions and professional and ethical behavior and "transcognition management", which has eight dimensions: self-motivation, self-control, self-observation, self-judgment, self-reaction, goal Placing and managing available resources have been problem-solving strategies in teaching-learning and improving news and situational knowledge.

    Conclusion

    The results of the quantitative part showed that research-oriented teaching management had a significant effect on metacognitive management and organizational climate, and organizational climate had a significant effect on metacognitive management, and organizational climate played a mediating role in the effect of research-oriented teaching management on metacognitive management.

    Keywords: Research-Based Teaching Management, Metacognition Management, Organizational climate
  • سحر خانپور، علی اصغر شجاعی، سیده زهرا حسینی درونکلایی
    مقدمه

     همه‌گیری کرونا سبب تغییر ناگهانی به استفاده از شیوه‌های آموزش از راه دور شده است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مهارت‌آموزی الکترونیکی در دوره پاندمی کرونا بر ارتقای کیفیت آموزشی دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی کلان منطقه یک انجام شد.

    روش‌ها:

     پژوهش حاضر در سال 1400 با رویکرد کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی، اساتید دانشگاه‌های علوم پزشکی کلان منطقه یک (20 نفر) با روش نمونه‌گیری هدف‌مند و با در نظر گرفتن قانون اشباع و در بخش کمی، مدیران و معاونین واحدها، دانشکده‌ها، مدیران گروه‌ها و اساتید هیات‌علمی دانشگاه‌های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 1851 نفر تشکیل می‌دادند که در بخش کمی با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای براساس واحد دانشگاهی تعداد 320 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه محقق ساخته مهارت‌آموزی الکترونیکی در دوره پاندمی کرونا و پرسشنامه کیفیت آموزشی صادقی و همکاران استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شد.

    نتایج

     نتایج نشان داد که رابطه مهارت‌آموزی الکترونیکی و کیفیت آموزشی در دانشگاه‌های علوم پزشکی کلان منطقه یک (با ضریب مسیر 0/421 و مقدار R2 برابر با 0/403) و آماره تی برابر با 5/222 نشان دهنده این است که 42 درصد از تغییرات کیفیت آموزشی تحت تاثیر مهارت‌آموزی الکترونیکی است.

    نتیجه‌گیری:

     با توجه به رابطه مثبت بین مهارت‌آموزی الکترونیکی و تاثیر آن بر کیفیت آموزشی، باید اذعان کرد که دانش سیال امروز، توسعه فراگیر تکنولوژی و تغییرات سریع در عرصه علم و فناوری در جهان نیازمند پرورش نسلی کارآمد و با مهارت برای آینده است که برای دستیابی به این مهم باید به دنبال به روزرسانی اساتید، روش‌های آموزشی جدید و محتوای منابع درسی بود.

    کلید واژگان: مهارت آموزی الکترونیکی, پاندمی کرونا, کیفیت آموزشی, دانشگاه علوم پزشکی
    Sahar Khanpoor, Aliasghar Shojaie, Seyedeh Zahra Hoseini Darounkolaie
    Introduction

     Corona epidemic has led to a sudden change in the distance learning practices. This study endeavored to investigate the impact of E-skills training in Corona pandemic on improving the students’ educational quality at macro-medical universities in region one.

    Methods

     This study was conducted in the academic year 2022 with a qualitative and quantitative approach. The population in the qualitative section, macro medical universities professors in region one, were 14 being selected by purposeful sampling method using the saturation law. In the quantitative phase, managers and deputies of departments, faculties, heads of department, and faculty members of the macro-medical sciences universities, in region one, were selected from among 1851 using stratified random sampling method. A researcher-made questionnaire on E-skills learning and the educational quality questionnaire of Sadeghi et al. were used to collect data. Confirmatory factor analysis and structural equations were used to analyze the data.

    Results

     The results revealed that the relationship between e-learning and educational quality in the universities of macro medical sciences in region one (with a path coefficient of 0.421 and a value of R2 equal to 0.403) and a t-statistic equal to 5.222 indicated that 42% of changes in educational quality were affected by e-learning.

    Conclusion

     Given the positive relationship between electronic skills and their impact on educational quality, it needs to be acknowledged that today's fluid knowledge, the pervasive development of technology, and rapid changes in science and technology around the world require the development of an efficient and skilled generation for the future, and to achieve this, it seems necessary to seek to update professors, new teaching methods, and the content of course resources.

    Keywords: E-Skills Learning, Corona Pandemic, Educational Quality, University of Medical Sciences
  • محمدعلی مکانی، سیده زهرا حسینی درونکلائی*، بابک حسین زاده

    سیستم های مراقبت های بهداشتی و درمانی نیازمند اصلاحاتی اساسی در فرایند آموزش تا عملکرد می باشد. اصلاحاتی با چشم انداز هدفمند آموزشی و پزشکی که در تمام سیستم های بهداشتی درمانی موثر رسوخ خواهد کرد و پزشکی مبتنی بر شواهد سبکی کاربردی در توسعه مراقبت های بهداشتی و درمانی در دنیا تلقی می گردد. این رویکرد در طول عمر خود در آموزش علوم پزشکی بر کیفیت آموزشی بر کیفیت آموزشی از بدو آموزش علوم بهداشتی و درمانی تا زمان حیات آموزش دهندگان مثمرثمر خواهد بود.
    مطالعه حاضر یک مطالعه مروری نظامند با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی ایرانی همانند: SID،Iranmedex، Magiran پایگاه خارجی همانند؛Uptodate, Pubmed, Scopous  طی سال های 2019 الی 2022 با کلیدواژه های؛ پزشکی مبتنی بر شواهد، آموزش مبتنی بر شواهد، عملکرد مبتنی بر شواهد، یادگیری مبتنی بر شواهد، مراقبت مبتنی بر شواهد، کیفیت آموزشی، آموزش علوم پزشکی مورد جستجو قرار گرفته است.
    پزشکی مبتنی بر شواهد در راستای طول عمر خود در علوم پزشکی کماکان در مراقبت های بهداشتی و درمانی نیازمند بازبینی اساسی است، بسیاری از مطالعات عدم بکارگیری پزشکی مبتنی بر شواهد و موانع اجرای آن را را در نتایج خود اعلام نموده اند اما روند رو به رشد بکارگیری پزشکی مبتنی بر شواهد چشمگیر نبوده و نیازمند تکانه های القایی جهت اجرا، اعمال و بکارگیری و ارزشیابی اثرات آن می باشد.
    آموزشی پزشکی مبتنی بر شواهد و تاثیرات آن به وضوح مطالعه شده است اما سیاست گذاری خرد و کلان در اجرا و اعمال آن نیازمند بازبینی اساسی است تا فرآیند آموزش، یادگیری، عملکرد و مراقبت مطلوب ترین روند رشد و تکامل خود را در بدنه سیستم آموزشی و پژوهشی علوم پزشکی طی نماید.

    کلید واژگان: پزشکی مبتنی بر شواهد, آموزش مبتنی بر شواهد, عملکرد مبتنی بر شواهد, یادگیری مبتنی بر شواهد, مراقبت مبتنی بر شواهد, کیفیت آموزشی, آموزش علوم پزشکی
    Mohammad Ali Makhani, Seyed Zahra Hosseini Dronkolaii*, Babak Hosseinzadeh

    Health care systems need reforms in the process of education to performance. Reforms with a targeted educational and medical perspective that will permeate all effective health care systems and evidence-based medicine is considered a practical method in the development of health care and treatment in the world. This approach will be effective during its lifetime in the education of medical sciences, on the quality of education, on the quality of education, from the beginning of the education of health and medical sciences until the lifetime of the educators.
    The present study is a systematic review by searching in Iranian databases such as: SID, Iranmedex, Magiran, foreign databases such as: Uptodate, Pubmed, Scopous during the years 2019 to 2022 with keywords; Evidence-based medicine, evidence-based education, evidence-based practice, evidence-based learning, evidence-based care, educational quality, medical science education are searched.
    Evidence-based medicine in line with its longevity in medical sciences still needs a fundamental review in healthcare and treatment, many studies have stated the lack of use of evidence-based medicine and obstacles to its implementation in their results. However, the growing trend of using evidence-based medicine is not significant and requires inductive impulses to implement, apply and use and evaluate its effects.
    Evidence-based medical education and its effects have been clearly studied, but micro and macro policies in its implementation and application require a fundamental review so that the process of education, learning, performance and care is the most favorable process of growth and development in the body. Go through the educational and research system of medical sciences.

    Keywords: Evidence-Based Medicine, Evidence-Based Education, Evidence-Based Practice, Evidence-Based Learning, Evidence-Based Care, Educational Quality, Medical Science Education
  • حمیدرضا حسنلو، بابک حسین زاده*، سیده زهرا حسینی درونکلایی

    فاجعه فرو ریختن ساختمان مرتفع پلاسکو در مرکز تهران، همه مردم ایران را در بهتی عظیم فروبرد. شدت واقعه هرچند با ابعاد فاجعه یازدهم سپتامبر نیویورک قیاس پذیر نیست، به لحاظ شکلی و نحوه ریزش ساختمان در افکار عمومی جهان، همان فضای وحشتناک و بهت آور را تداعی کرد. پیش بینی می شود که با آموزش شهروندان می توان خسارات این گونه حوادث را کاهش داد. هدف تحقیق حاضر معرفی مدلی برای آموزش شهروندی در مخاطرات محیطی (بحران های آتش سوزی بزرگ) با تکیه بر گرندد تیوری است. توسعه کمی فعالیت های پژوهشی در جوامع دانش بنیان و توسعه یافته و در حال توسعه روندی دایمی و مستمر است و تنوع در روش های مختلف پژوهشی نیازمند رویکرد جدیدی از روش ها و مدل های تحقیقاتی است. بنابراین رویکرد تحقیق حاضر از نوع کیفی است. ابزار تحقیق حاضر مصاحبه بود که از پنل نخبگان جمع آوری شد. نخبگان انتخاب شده در این پژوهش فرماندهان آتش نشانی و آسیب دیدگان درگیر در بحران ساختمان پلاسکو بودند که از بین آنها 15 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. براساس نتایج مهم ترین مقوله های استخراج شده، نوآوری شرایط توسعه آموزش و پیشگیری، مشارکت، فعالیت های آموزشی، اثربخشی دوره های آموزشی در آتش سوزی بزرگ و پیامدهای آن است. طراحی هر طرح جامع آموزش عمومی، فرایندی مشارکتی است که حاصل آن را می توان در وجود سیستم کنترل و حفاظت مدون در برابر حریق دید. آموزش شهروندی عمومی و افزایش آگاهی مردم از طریق آموزش شهروندی کوتاه مدت، آموزش از طریق رسانه های عمومی مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه ها و بروشورهای محلی را مهم ترین نمودهای فعالیت های پیشگیرانه از حریق دانست.

    کلید واژگان: آموزش شهروندی, بحران های آتش سوزی بزرگ, گرندد تئوری, مخاطرات محیطی
    HamidReza Hasanloo, Babak Hosseinzadeh *, Zahra Hoseini Daronkalaei

    The tragedy of the high-rise Plasco building´s collapse in the center of Tehran, not only the citizens of this city, but all the people of Iran were shocked. although what happened is not comparable to the dimensions of the September 11 disaster in New York, but in terms of the shape and the way the building collapsed, it evoked the same terrible and amazing condition in the world's public opinion. In this regard, it is expected that the damage of this accident can be reduced by educating the citizens.
     On  this subject, the aim of the current research is to provide a model for educating citizens in environmental hazards (big fire crises) [4]  based on the ground theory. Quantitative development of research activities in knowledge-based and developed societies is a permanent and continuous process, and diversity in different research methods requires a new approach of research methods and models. Therefore, the current research approach is qualitative. The current research tool is an interview that was collected from an elite panel. The results show that the most important extracted categories are the innovation of education and prevention[1]development conditions, participation, educational activities, effectiveness of training courses in big fire[3] and its consequences. Designing a comprehensive public education plan is a collaborative process, the result of which can be seen in the existence of a documented fire control and protection system. Public citizenship education[2] and increasing people's awareness through short-term citizenship education, education through public media such as radio, television, newspapers and local brochures can be the most important aspect of fire prevention activities.

    Keywords: hazards education, major fire crises, Ground Theory, Environmental hazards
  • سید حسن تهرانی، وحید فلاح*، سیده زهرا حسینی درونکلایی
    هدف پژوهش حاضر تبیین مدل اعتماد آگاهانه در توسعه فکری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی بود. روش پژوهش آمیخته بود، در بخش کیفی از روش داده بنیاد و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی بهره گرفته شد. جامعه آماری در بخش کیفی اساتید و خبرگان مدیریت، علوم تربیتی، جامعه شناسی، علوم اجتماعی بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 11 نفر به عنوان مطلعین کلیدی انتخاب شدند، برآورد حجم نمونه مورد نظر بر مبنای اشباع نظری داده ها انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل تمامی اعضای هییت علمی در دانشگاه های آزاد اسلامی در استان مازندران بود. تعداد 308 نفر از اعضای هییت علمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبه بود، تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری و در بخش کمی از مدل سازی ساختاری در نرم افزارPLS  انجام شد. نتایج نشان داد که عوامل زمینه ای، علی و محیطی بر اعتماد آگاهانه تاثیر مثبت و معناداری دارند. اعتماد آگاهانه بر توسعه فکری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران تاثیر دارد؛ همچنین اعتماد آگاهانه بر راهبردهای  اعتماد آگاهانه و توسعه فکری تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین با توجه به مقدار R2  برای متغیرهای اعتماد آگاهانه، راهبردهای اعتماد آگاهانه و توسعه فکری پیش بینی قوی برآورد شده است. توسعه سرمایه های فکری در زمینه ی اجرای راهبردهای سازمانی می تواند منجر به عملکرد سازمانی مناسبی برای دانشگاه گردد.
    کلید واژگان: اعتماد آگاهانه, توسعه فکری, مدیران, دانشگاه های آزاد اسلامی
    Seyed Hassan Tehrani, Vahid Fallah *, Seyedeh Zahra Hosseini Dronkalaei
    The purpose of this study is to specify the model of conscious trust in intellectual development of managers in Islamic Azad Universities. The study used a mixed-method (qualitative-quantitative) approach. In the qualitative phase of the study, grounded theory was used while the quantitative phase involved a descriptive survey method. Participants in the qualitative phase were professors and experts in management, educational sciences, sociology, and social sciences. Through purposive sampling method, 11 individuals were selected as key informants. The sample size was based on theoretical data saturation. The statistical population in the quantitative phase included all faculty members in Islamic Azad universities in Mazandaran province of whom 308 were selected using single-stage cluster sampling method. Research data collection tool in the qualitative phase was semi-structured interview whereas in the quantitative section, a researcher-made questionnaire extracted from the interviews was used. Data in the qualitative phase were analyzed using coding method, and in the quantitative phase Structural Equation Modeling in PLS software was performed to analyze the data. The results showed that underlying, causal and environmental factors have positive and significant effect on conscious trust. Conscious trust has an effect on the intellectual development of managers of Islamic Azad Universities of Mazandaran Province. It also has a positive and significant effect on strategies of conscious trust and intellectual development. Considering the value of R2 for conscious trust variables, conscious trust strategies and intellectual development are estimated as strong predictors. The development of intellectual capital to implement organizational strategies can lead to good organizational performance for the university.
    Keywords: Conscious trust, Intellectual development, managers, Islamic Azad Universities
  • ایرج رضاپور، علی اصغر شجاعی *، سیده زهرا حسینی درونکلایی
    زمینه و هدف

    هدف از بومی سازی، متناسب سازی نظریه ها، برای توضیح بهتر پدیده های مرتبط با زمینه شکلگیری و وجودی پدیده مورد مطالعه است. با استفاده از این روش میتوان برخی نظریه ها را در زمینه اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و اقتصادی خاص خود مورد بررسی و آزمون مجدد قرار داد، و اگر تغییراتی برای توضیح بهتر پدیده های مورد مطالعه مورد نیاز باشد در آنها اعمال نمود. هدف تحقیق این است که الگوی بومی تربیت و آموزش پلیس با رویکرد آینده‌پژوهی در ناجا چگونه ترسیم می شود.

    روش

    این تحقیق از حیث هدف کاربردی و از حیث روش انجام تحقیق توصیفی - تحلیلی با رویکرد کیفی است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان آینده پژوهی در ناجا بوده و تعداد نمونه تحقیق 13 نفر بوده که به روش قضاوت انتخاب گردیده‌اند. قلمرو مکانی تحقیق، دانشگاه پلیس می باشد. در جهت اجرای تحقیق در ابتدا با مطالعه ادبیات و پیشینه تحقیق عوامل موثر بر آینده پژوهی در ناجا با استفاده از روش تحلیل محتوا احصا گردیده؛ سپس در جهت دستیابی به الگوی مفهومی تحقیق روابط بین عوامل شناسایی شده از روش الگوسازی ساختاری تفسیری[1](ISM) استفاده شده است.

    یافته‌ها

    پدیده اصلی تحقیق« مدل بومی تربیت و آموزش پلیس» نام گرفت. دو مولفه مسیله‌یابی و نیازسنجی به‌عنوان مولفه‌های درون نگر و مولفه‌های پایش رقبا و دشمنان، تغییرات محیطی به عنوان مولفه های برون نگردر نظر گرفته شده است. چهار مولفه(تدوین راهبرد، تدوین نقشه راه، نظام بازخورگیری و آنالیز سیستم و ترویج و اشاعه مشارکت عمومی) به عنوان الزامات تدوین نقشه راه آینده مرجح در نظر گرفته شده است.

    نتیجه‌گیری

    در مدل به دست آمده الگویی بومی با رویکردآینده‌پژوهی و در پنج سطح و 10 مولفه برای آینده‌پژوهشی تربیت و آموزش در ناجا ارایه گردیده است.

    کلید واژگان: آینده پژوهی, تدوین راهبرد, مسئله یابی, تربیت و آموزش, نیاز سنجی, تغییرات محیطی
    Iraj Rezapour, Aliasghar Shojaei *, S.Zahra Hosseini

    Providing an Indigenous Model of Police Training and Education with a Future-Research Approach As futurology provides an opportunity for decision-makers to explore future conditions and characteristics, it is considered a platform for development. Given that an indigenous model of the futures research process has not been presented in the NAJA with a futures research approach, this study seeks to provide an indigenous model of police training and education and in fact the main theme of the research is that the indigenous model of police training and education with an approach What is the future of research in NAJA?

    Research Method

    This research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of research method with the same approach. In order to conduct the research, first of all, with the reference of literature and research background, the factors affecting future research in NAJA have been counted using the content analysis method. Then, in order to achieve the conceptual model of research on relationships between identified factors, interpretive structural modeling (ISM) method and using a researcher-made questionnaire and data collection from 13 experts in the field of futures studies in NAJA have been used.

    Keywords: Futurism, strategy formulation, problem solving, training
  • سحر خانپور، علی اصغر شجاعی *، سیده زهرا حسینی درون کلایی

    مهارت‌آموزی الکترونیکی در علوم پزشکی یک آموزش با توان بالقوه‌ای است که مرزهای جغرافیایی آموزش علوم بهداشتی درمانی را جابه‌جا می‌نماید. همه گیری ویروس کرونا سبب گردید تا سرانجام ایده های اجرایی جهت مهارت‌آموزی الکترونیک جامعه عمل به خود بپوشاند. براین‌اساس مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مهارت‌آموزی الکترونیکی کاربران آموزش علوم پزشکی در دوره پاندمی صورت گرفته است.
    مطالعه حاضر یک مقاله مروری با جستجو واژه‌های کلیدی مهارت‌آموزی الکترونیکی، یادگیری الکترونیکی، آموزش مجازی، آموزش علوم پزشکی، دانشجو، استاد، دانشگاه، پاندمی، همه گیری کووید-19، در پایگاه داده‌های اطلاعاتی در بازه زمانی سال‌های 2021-2019 صورت گرفته است تعداد مقالات ابتدایی حاصل از جستجو شامل 28 مقاله بوده است که بعد از بررسی مرحله‌ای و غربالگری سه فاز و اعمال معیارهای خروج از مطالعه، به 23 تعداد مقاله کاهش یافت.
    نتایج حاصل از جستجو نشان داد تقویت و ضرورت افزایش مهارت اساتید و دانشجویان در زمینه آموزش الکترونیکی باید موردتوجه قرار گیرد. عواملی هم چون؛ عدم زیرساخت مناسب، ناهمگونی و اختلال در وب سایت ها، کافی نبودن دانش رایانه‌ای دانشجویان و اساتید، سلب شدن قدرت نظارت و ارزیابی صحیح اساتید و... به‌عنوان مهم‌ترین چالش‌های مهم در توسعه آموزش الکترونیکی است. بنابراین ضروری است در حوزه فناوری آموزش الکترونیکی سلامت عزمی ملی و نگاه واقع‌بینانه با امید به آینده و حرکت روبه‌جلو در مسیر اجرایی‌سازی بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب در حوزه فناوری علوم پزشکی ایجاد شود.

    کلید واژگان: مهارت آموزی الکترونیکی, آموزش علوم پزشکی, دوره پاندمی.
    Sahar Khanpoor, Aliasghar Shojaee *, Seyyedeh Zahra Hoseini Daroonkolaie

    The present study was conducted by searching for the keywords e-learning, e-learning, virtual education, medical education, student, professor, university, pandemic, Covid-19 epidemic, in databases in the period from 2019 to 2021. The number of primary articles obtained from the search included 28 articles, upon which after a step by step reviewing and three-phase screening and applying the exclusion criteria, we reached 23 articles. The results showed that strengthening and necessitating to increase the skills of professors and students in the field of e-learning should be considered. Factors such as lack of proper infrastructure, inconsistency and disruption of websites, insufficient computer knowledge of students, professors, deprivation of supervision and proper evaluation of professors, etc. are the most important challenges in the development of e-learning.Therefore, it is necessary to create a national determination and a realistic view in the field of e-learning technology with hope for the future and moving forward in the implementation of the strategic statement of the second step of the revolution in the field of medical science technology.

    Keywords: Electronic Skills Training, Medical Education, Pandemic Time
  • مریم یساری، سیده زهرا حسینی درونکلایی *، فاطمه طاهری

    هدف پژوهش حاضر، ارایه مدلی برای تبیین نقش انکوباتورهای دانشگاهی بر خودکارآمدی کارآفرینی در دانشگاه های استان مازندران (نسل سوم) است. روش پژوهش، آمیخته (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی در رویکرد کیفی، از روش دلفی و در رویکرد کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری آن را در بخش کیفی، متخصصان، خبرگان و صاحب نظران حوزه کارآفرینی دانشگاهی و انکوباتورهای دانشگاهی در مازندارن به تعداد 20 نفر و در بخش کمی، کارکنان شرکت های فعال در مراکز رشد در دانشگاه های استان مازندران به تعداد 681 نفر تشکیل می دادند که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 10 نفر و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران تعداد 246 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای براساس نوع دانشگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند.  . جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد: انکوباتورهای دانشگاهی دارای 3 بعد «آموزشی، ساختاری و راهبردی» و 8 مولفه «مدیریت و منابع انسانی، مدیریت دانش، زیرساخت ها، ساختار سازمانی، سازماندهی، استراتژی دانشگاه، خدمات و حمایت ها و بین المللی سازی» است که بعد راهبردی با بارعاملی 965/0 دارای رتبه اول و بعد ساختاری با بارعاملی 735/0 دارای رتبه آخر است. خودکارآمدی کارآفرینی دارای 7 بعد «خلاقیت، برنامه ریزی، توسعه منابع انسانی، مدیریت ابهام، تفکر انتقادی، تعیین اهداف، ریسک پذیری» است و بعد مدیریت ابهام با بارعاملی 921/0 دارای رتبه اول و بعد ریسک پذیری با بارعاملی 594/0 دارای رتبه آخر است. نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد؛ نقش انکوباتورهای دانشگاهی بر خودکارآمدی کارآفرینی در دانشگاه های استان مازندران (نسل سوم) مثبت و معنادار می باشد و مدل ارایه شده دارای برازش مناسب می باشد.

    کلید واژگان: انکوباتورهای دانشگاهی, خودکارآمدی کارآفرینی, دانشگاه نسل سوم
    Shahryar Mehrdadi, Fariba Hasani *, Farnaz Keshavarzi Arshadi, Mahdiyeh Salehi, Mozhgan Sepahmansoor

    The aim of this study was to determine the effectiveness of life skills training on ego strength, mood and suicidal ideation among girls who attempt suicide in Ilam province. The research method is quasi-experimental and pre-test-post-test design with control and follow-up group and the statistical population of the study includes all girls aged 18 to 24 years in Ilam province who committed suicide in 1397-98 and went to medical centers. Medical sciences of Ilam province have been referred, in which 40 people were purposefully selected as a sample and replaced by experiments (based on age, education and marital status) in experimental (20 people) and control (20 people) groups. Is. The instruments used are the Mood Scale (Kellinger et al., 1994), the Ego Power Scale (Baron, 1995), and the Suicide Thought Survey (Beck Suicide Thought Questionnaire, 1961). Data were analyzed by repeated measures analysis of variance. The results indicate the effectiveness of life skills training on suicidal ideation, mood and ego strength in the post-test and follow-up phase among girls who attempt suicide in Ilam province. Thus, life skills training reduces suicidal ideation and increases temperament and ego strength among girls in suicide research in Ilam province and its effect is maintained over time.

    Keywords: Life skills, ego power, mood, suicidal thoughts, Ilam province
  • محمد یوسفی، علی اصغر شجاعی*، سیده زهرا حسینی درون کلائی

    پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش میانجی خلاقیت در تاثیر راهبردی های یادگیری بر نوآوری مدارس متوسطه استان مازندران، انجام شده، تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل معلمان مدارس دخترانه و پسرانه دوره دوم متوسطه (پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم) استان مازندران در تابستان 1399 بتعداد 6420 نفر (3870 زن و 2550 مرد) بوده و روش نمونه گیری؛ بصورت طبقه ای نسبی چندمرحله ای براساس فرمول کوکران و به تعداد 364 تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته 66 گویه ای بوده که روایی پرسشنامه به دو صورت، روایی صوری و محتوایی تایید که در روایی محتوایی مقدار CVR و CVI گویه های پرسشنامه بترتیب در محدوده 7/0 تا 0/1 و 80/0 تا 00/1 تعیین و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای راهبردی های یادگیری، خلاقیت و نوآوری، بترتیب 84/0، 83/0 و 86/0 برآورد و تایید شد. داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 26 تجزیه مورد تجزیه و تحلیل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی) استفاده شد. یافته ها نشان داد، راهبرد های یادگیری بر خلاقیت و نوآوری و خلاقیت بر نوآوری، تاثیر معنادار مثبتی داشته و خلاقیت در تاثیرگذاری راهبردهای های یادگیری بر نوآوری، نقش میانجی را ایفا نمود. در مدل ویژه؛ روابط ساختاری ابعاد استراتژی های یادگیری بر ابعاد خلاقیت و ابعاد خلاقیت بر ابعاد نوآوری، در بیشتر موارد (14 رابطه) مورد تایید واقع شدند.

    کلید واژگان: راهبرد های یادگیری, خلاقیت, نوآوری
    Mohammad Yousefi, AliAsghar Shojaei *, Seyedeh Zahra Hosseini Daroun Kalaei

    The aim of this study was to evaluate the mediating role of creativity in the impact of learning strategies on the innovation of secondary schools in Mazandaran province. The research is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of research method. The statistical population includes teachers of girls 'and boys' secondary schools (tenth, eleventh and twelfth grades) in Mazandaran province in the summer of 1399 with a number of 6420 people (3870 females and 2550 males) and sampling method; It was determined as a multi-stage relative class based on Cochran's formula and 364. The data collection tool was a 66-item researcher-made questionnaire that confirmed the validity of the questionnaire in two ways, face validity and content. 0 to 1.00 was determined and the reliability was estimated and confirmed by Cronbach's alpha coefficient for learning, creativity and innovation strategies, 0.84, 0.83 and 0.86, respectively. Data were analyzed using SPSS software version 26 and AMOS version 26. Descriptive statistics and inferential statistics (exploratory and confirmatory factor analysis) were used to analyze the data. Findings showed that learning strategies had a significant positive effect on creativity and innovation and creativity on innovation and creativity played a mediating role in the impact of learning strategies on innovation. In the special model; Structural relationships between the dimensions of learning strategies on the dimensions of creativity and the dimensions of creativity on the dimensions of innovation, in most cases (14 relationships) were approved.

    Keywords: Learning Strategies, creativity, Innovation
  • مریم یساری، سیده زهرا حسینی درونکلایی*، فاطمه طاهری
    هدف مطالعه حاضر تعیین نقش خلاقیت، خودکارآمدی اجتماعی و برنامه ریزی در پیش بینی خودکارآمدی کارآفرینی کارکنان دانشگاه های استان مازندران بود. در یک پژوهش همبستگی از میان کارکنان مراکز رشد دانشگاه های استان مازندران در سال تحصیلی 99-1398 بر اساس فرمول کوکران تعداد 246 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های خلاقیت (تورنس، 1974)، خودکارآمدی اجتماعی (اسمیت و بتز، 2000)، برنامه ریزی محقق ساخته و خودکارآمدی کارآفرینی (نکتیوک و همکاران، 2010) بودند. داده ها پس از جمع آوری با پرسشنامه های فوق و ورود به نرم افزار SPSS نسخه 21 با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که خلاقیت (352/0=r)، خودکارآمدی اجتماعی (377/0=r) و برنامه ریزی (220/0=r) با خودکارآمدی کارآفرینی کارکنان دانشگاه های استان مازندران رابطه مثبت و معنادار داشتند. همچنین، نتایج رگرسیون چندگانه با مدل همزمان نشان داد که متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی اجتماعی و برنامه ریزی توانستند 2/30 درصد از تغییرات خودکارآمدی کارآفرینی کارکنان دانشگاه های استان مازندران را پیش بینی کنند که سهم خودکارآمدی اجتماعی بیشتر از سایر متغیرها بود (01/0>P). نتایج نشان دهنده نقش موثر خلاقیت، خودکارآمدی اجتماعی و برنامه ریزی در پیش بینی خودکارآمدی کارآفرینی کارکنان دانشگاه های استان مازندران بود. بنابراین، برای بهبود خودکارآمدی کارآفرینی می توان میزان خلاقیت، خودکارآمدی اجتماعی و برنامه ریزی در آنان را افزایش داد.همچنین، نتایج رگرسیون چندگانه با مدل همزمان نشان داد که متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی اجتماعی و برنامه ریزی توانستند 2/30 درصد از تغییرات خودکارآمدی کارآفرینی کارکنان دانشگاه های استان مازندران را پیش بینی کنند که سهم خودکارآمدی اجتماعی بیشتر از سایر متغیرها بود (01/0>P). نتایج نشان دهنده نقش موثر خلاقیت، خودکارآمدی اجتماعی و برنامه ریزی در پیش بینی خودکارآمدی کارآفرینی کارکنان دانشگاه های استان مازندران بود. بنابراین، برای بهبود خودکارآمدی کارآفرینی می توان میزان خلاقیت، خودکارآمدی اجتماعی و برنامه ریزی در آنان را افزایش داد.
    کلید واژگان: خلاقیت, خودکارآمدی اجتماعی, برنامه ریزی, خودکارآمدی کارآفرینی
    Maryam Yasari, Seyedeh Zahra Hosseini Darounkolaei *, Fatemeh Taheri
    The aim of present research was determine the role of creativity, social self-efficacy and planning in predicting entrepreneurial self-efficacy of university staff in Mazandaran province. In a one correlational research from the universities staff of Roshd center in Mazandaran province in the academic years of 2019-2020 based on Cochran formula number of 246 people was selected by cluster random sampling method. The research tools were the questionnaires of creativity (Torrance, 1974), social self-efficacy (Smith and Betz, 2000), researcher-made planning and entrepreneurial self-efficacy (Nektiyok and et al, 2010). Data after collected by the above questionnaires and entered into SPSS software version 21 were analyzed by Pearson correlation coefficient and multiple regression with enter model methods in the significant level of 0.05. The results of Pearson correlation coefficients showed that creativity (r=0.352), social self-efficacy (r=0.377) and planning (r=0.220) had a positive and significant relationship with entrepreneurial self-efficacy of university staff in Mazandaran province. Also, the results of multiple regression with enter model showed that the variables of creativity, social self-efficacy and planning were able to predict 30.2% of changes in entrepreneurial self-efficacy of university staff in Mazandaran province that the share of social self-efficacy was higher than other variables (p < 0.01). The results indicated the effective role of creativity, social self-efficacy and planning in predicting entrepreneurial self-efficacy of university staff in Mazandaran province. Therefore, to improve entrepreneurial self-efficacy can be increased their creativity, social self-efficacy and planning.
    Keywords: Creativity, social self-efficacy, Planning, entrepreneurial self-efficacy
  • سیده زهرا حسینی درونکلایی*، علی اصغر عباسی اسفجیر
    زمینه و هدف

    هدف کلی پژوهش حاضر، ارایه ابعاد موثر بر تعالی سازمانی در کارکنان فرماندهی نیروی انتظامی استان مازندران در حوزه دانشی و مهارتی است.

    روش

    این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی انجام شد. در رویکرد کیفی، از روش تحلیل محتوا و در رویکرد کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی از مدیران و فرماندهان فرماندهی نیروی انتظامی استان مازندران به تعداد 15 نفر و در بخش کمی نیز بر اساس فرمول کوکران تعداد 330 نفر از کارکنان فرماندهی نیروی انتظامی استان مازندران با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. هم‌چنین در بخش کیفی از روش نمونه‌گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع و در بخش کمی جهت جمع‌آوری داده‌ها از مصاحبه و پرسش‌نامه محقق‌ساخته تعالی سازمانی با 60 سوال استفاده شد. روایی صوری و محتوایی ابزار به تایید متخصصان رسید و روایی سازه آن‌ها با بارعاملی بیش‌تر از 5/0 محاسبه شد که مورد تایید قرار گرفت. و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ آن‌ها نیز بالای 7/0 محاسبه شد که مورد تایید بود. برای تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها از آزمون‌های تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.

    یافته‌ها:

    نتایج نشان می‌دهد که متغیر تعالی سازمانی دارای 2 بعد «توانمندسازی و عملکردی» است. هم‌چنین بعد توانمندسازی دارای 5 مولفه «فرماندهی، یادگیری، منابع انسانی، راهبرد نظامی و ساختار سازمانی» و بعد عملکردی دارای 3 مولفه «نتایج امنیتی، نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد» می‌باشد که بعد توانمندسازی با بارعاملی 996/0 دارای بیش‌ترین سهم و بعد عملکردی با بارعاملی 959/0 دارای کم‌ترین سهم است.

    نتیجه‌گیری:

    نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد که ابعاد توانمندسازی و عملکردی در تعالی سازمانی نقش معناداری دارند و بعد توانمندسازی بیش‌ترین نقش و بعد عملکردی کم‌ترین نقش را در تعالی سازمانی دارند.

    Syeda Zahra Hosseini Drvnklayy, Ali asghar abbasi asfajir

    The purpose of this study was to provide effective dimensions of EFQM in the command staff among police force in Mazandaran province in knowledge and skills. this research was application that conducted with a mixed approach (qualitative and quantitative) . In the qualitative approach, the content analysis method and in the quantitative approach, the descriptive survey method were used. The statistical population consisted of 15 people in the qualitative section, managers and commanders of the Mazandaran Police Command, and in the quantitative section, 2500 employees of the Mazandaran Police Command, who in the qualitative section used purposive sampling method with Considering the saturation law, 10 people , 330 people were selected as a sample using simple random sampling method. For data collection, an interview and a researcher-made questionnaire of organizational excellence with 60 questions were used. The face and content validity of the tools were approved by experts and their structural validity was calculated with a factor load greater than 0.5 which was confirmed. And their combined reliability and Cronbach's alpha were also calculated above 0.7, which was confirmed. Exploratory factor analysis tests were used to analyze the data. The results showed that:EFQM variable has two dimensions of "empowerment and performance". Also, the empowerment dimension has 5 components "command, learning, human resources, military strategy and organizational structure" and the functional dimension has 3 components "security outcomes, community outcomes and key performance outcomes" which has an empowerment dimension with a factor of 0.996 with more ‌ The highest share and performance dimension with a factor load of 0.959 has the lowest share. Also, the results of structural equation test showed that the dimensions of empowerment and performance have a significant role in organizational excellence, and empowerment dimension has the most role and functional dimension has the least role inEFQM .

    Keywords: EFQM, staff, Police, Knowledge, skills
  • سیده زهرا حسینی درونکلایی

    جمهوری اسلامی ایران حکومتی مردمی و مبتنی بر اصول و قواعد دین مبین اسلام است. در این میان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران که بر اساس قانون اساسی حفظ نظم و امنیت مردم در تمام ابعاد آن را برعهده دارد در کنار سایر دستگاه های امنیت ساز می تواند با انجام دقیق وظایف خود موجب تحقق اصول مورد اشاره مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در بیانیه "گام دوم انقلاب" شود. حال زمانی که سخن از نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در میان است باید به آن از دیدگاه اسلام نگریسته شود زیرا این نهاد برای اعمال دو اصل دینی امر به معروف و نهی از منکر از طریق حاکمیت دولت اسلامی شکل گرفته است. هدف این پژوهش تبیین نقش ناجا در تحقق جامعه اسلامی با تاکید بر دیدگاه های مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) می باشد. در این راستا نویسنده سعی نموده است با مراجعه به افکار و اندیشه های مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، جایگاه و نقش نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در تحقق جامعه اسلامی به بحث بگذارد. این پژوهش به روش تحلیلی - تبیینی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اینترنت انجام شده است.
    یافته ها نشان داد که از نگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، امنیت دارای اهمیت ویژه ای می باشد که این مهم از طریق ناجا به عنوان مهمترین تولید کننده گان اقتدار و امنیت ملی برآورده خواهد شد و از طرفی بر اساس نقشه راه انقلاب اسلامی، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران دارای وظایفی است که می تواند موجب قوام و دوام دولت و جامعه اسلامی گردد

    کلید واژگان: ناجا, جامعه اسلامی, بیانیه گام دوم انقلاب

    The Islamic Republic of Iran is a people's government based on the principles and rules of Islam. Meanwhile, the law enforcement force of the Islamic Republic of Iran, which is responsible for maintaining order and security of the people in all its dimensions according to the constitution, along with other security agencies, can fulfill the principles mentioned by the Supreme Leader in a statement, "The second step of the revolution. "Now, when it comes to the law enforcement forces of the Islamic Republic of Iran, it must be viewed from the perspective of Islam, because this institution was formed to apply the two religious principles of enjoining what is good and forbidding what is evil through the rule of the Islamic State. The purpose of this study is to explain the role of the NAJA in the realization of the Islamic society by emphasizing the views of the Supreme Leader (Grand Ayatollah Khamenei). In this regard, the author has tried to discuss the position and role of the law enforcement forces of the Islamic Republic in the realization of the Islamic society by referring to the thoughts and ideas of the Supreme Leader. This research has been done by analytical-explanatory method and using library and internet resources.
    The findings show that from the Supreme Leader's point of view, security is of particular importance, which will be met through the NAJA as the most important producers of national authority and security, and on the other hand, according to the roadmap of the Islamic Revolution. The law enforcement force of the Islamic Republic of Iran has duties that can lead to the stability and permanence of the government and the Islamic society

    Keywords: Naja, Islamic society, Statement of the Second Step of the Revolution
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال