صدیقه کهریزی
-
مقدمه
پوکی استخوان در نتیجه کاهش توده استخوانی ایجاد می شود و عوارض پس از آن، منجر به کاهش کیفیت زندگی می گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر پوکی استخوان و کیفوز توراسیک بر شاخص های کیفیت زندگی در زنان یائسه انجام شد.
مواد و روش ها53 زن یائسه در این مطالعه شرکت کردند و بر اساس میزان T-score و کیفوز توراسیک، به چهار گروه تقسیم شدند. سپس با استفاده از پرسش نامه 36-Short Form Health Survey (36-SF)، نمره کل کیفیت زندگی و حیطه های مختلف آن بین گروه ها مقایسه گردید.
یافته هاپوکی استخوان تاثیر معنی داری بر نمره کل کیفیت زندگی نداشت (0/783 = P). در حیطه های مختلف کیفیت زندگی نیز تنها در حیطه درد تفاوت معنی داری مشاهده گردید (0/030 = P)، اما تاثیر وضعیت کیفوز بر نمره کل کیفیت زندگی، تفاوت معنی داری را نشان داد (0/021 = P). همچنین، تفاوت ها در حیطه های مشکلات سلامت روانی، انرژی و احساسات روحی و وضعیت سلامت کلی، معنی دار بود (0/05 > P).
نتیجه گیریبا مقایسه دو عامل تاثیرگذار بر کیفیت زندگی در زنان یائسه (پوکی استخوان و وضعیت کیفوز) مشخص گردید که افزایش کیفوز توراسیک نقش موثرتری در کاهش نمره کل کیفیت زندگی دارد. از این رو، اصلاح این وضعیت در زنان یائسه ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: پوکی استخوان, کیفوز توراسیک, کیفیت زندگی, زنان یائسهIntroductionOsteoporosis is caused by a loss in the bone mass and the subsequent complications decrease quality of life (QOL) of the patients. This study is performed aiming to determine the effects of osteoporosis and thoracic kyphosis on the parameters of QOL in postmenopausal women.
Materials and MethodsThis was a case-control study in which 53 postmenopausal women participated according to the T-score and thoracic kyphosis and were divided into four groups. Then, QOL and also different fields were compared among the groups using the 36-Item Short Form Health Survey questionnaire (SF-36). The data analysis was performed using SPSS software.
ResultsAccording to the results, the impact of osteoporosis on total scores of QOL was not significant (P = 0.783). In the areas of QOL, there was a significant difference only in the area of pain (P = 0.030). However, there was a significant difference regarding the effect of postural kyphosis on the total score of QOL (P = 0.021). In addition, in the fields of mental health problems, energy, mental feelings, and general health status, the differences were significant (P < 0.050).
ConclusionComparing the two factors affecting QOL in postmenopausal women (osteoporosis and postural kyphosis), it was revealed that the increased thoracic kyphosis had a more remarkable role in lowering the total score of QOL. Therefore, it is necessary to correct this situation in postmenopausal women. Keywords: Osteoporosis, Thoracic kyphosis, Quality of life, Postmenopausal women
Keywords: Osteoporosis, Thoracic kyphosis, Quality of life, Postmenopausal women -
سابقه و هدفمطالعات متعددی تغییر کنترل وضعیتی را در بیماران مبتلا به کمردرد به اثبات رسانده اند. با این حال، تفاوت پارامترهای نوسانات مرکز فشار بدن این بیماران در شرایط اعمال ناپایداری تا حدی نامشخص است. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر ناپایداری بار و سطح تکیه گاه بر کنترل وضعیتی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بود.مواد و روش هااز 20 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن (با میانگین سنی 30/31 سال و میانگین شاخص توده بدنی 20/25 کیلوگرم بر مجذور متر) و 20 فرد سالم (با میانگین سنی 00/30 سال و میانگین شاخص توده بدنی 12/24 کیلوگرم بر مجذور متر) خواسته شد که در حالت ایستاده باری به میزان 10 درصد وزن بدن خود را در دست نگه دارند. شرایط آزمایشگاهی از نظر پایداری بار (پایدار یا ناپایدار) و سطح تکیه گاه (سفت یا فوم) تغییر می کرد. پارامترهای نوسان مرکز فشار شامل دامنه نوسان (و انحراف معیار آن) و سرعت نوسان (و انحراف معیار آن) در دو جهت قدامی- خلفی و طرفی توسط صفحه نیرو اندازه گیری شدند.یافته هابیماران مبتلا به کمردرد در مقایسه با افراد گروه کنترل دامنه نوسان کم تری در جهت قدامی- خلفی نشان دادند (03/0=P). هم چنین هنگام نگه داشتن بار ناپایدار سرعت نوسان طرفی کم تر (05/0=P)، ولی هنگام ایستادن روی فوم دامنه نوسان طرفی بیش تری داشتند (04/0=P).نتیجه گیریبیماران مبتلا به کمردرد مزمن هنگام ناپایداری بار و سطح تکیه گاه الگوی کنترل وضعیتی متفاوتی نسبت به افراد سالم نشان می دهند. در چنین شرایطی، اختلال حس عمقی و به کارگیری استراتژی سفت کردن می تواند احتمال آسیب های ستون فقرات را افزایش دهدکلید واژگان: کمردرد, کنترل وضعیتی, بار ناپایدار, سطح تکیه گاهKoomesh, Volume:17 Issue: 3, 2016, PP 580 -588IntroductionSeveral studies have demonstrated the postural control alterations in patients with low back pain. However, the difference in center of pressure (COP) parameters in the body sway in unstable conditions is relatively unknown in these patients. Therefore, the aim of the present study was to investigate the effects of unstable load and support surface on postural control in chronic low back pain (CLBP) patients.Materials And MethodsCLBP patients (n=20) (mean age 31.30 years and mean BMI 25.20 kg/m2) and 20 healthy subjects (mean age 30.00 years and mean BMI 24.12 kg/m2) were asked to hold a load weighing 10 percent of their body weight while standing. Experimental conditions were manipulated based on stability of load (stable or unstable) and support surface (firm or foam). Using a force plate, COP sway parameters including sway amplitude (and its standard deviation) and sway velocity (and its standard deviation) in anteroposterior (AP) and mediolateral (ML) directions were measured.ResultsPatients with CLBP exhibited less AP sway amplitude compared to control subjects (P=0.03). Furthermore, they had less ML sway velocity while holding the unstable load (P=0.05) and more ML sway amplitude while standing on foam (P=0.04).ConclusionIn compare to healthy subjects, patients with CLBP demonstrated a different pattern of postural control during instability of load and support surface. In these conditions, altered proprioception and stiffening strategy can increase the risk of spine injuries.Keywords: Low Back Pain, Postural Control, Unstable Load, Support Surface
-
زمینه و هدفآسیب به لیگامان صلیبی قدامی(ACL) اثرات زیان آوری بر روی ثبات پوسچرال و قدرت دارد و باعث به هم خوردن کنترل نوروماسکولار می گردد. مبتلایان به آسیب ACL، بر اساس پاسخ به آسیب به دو گروه کوپر(coper) و غیرکوپر(Non- coper) تقسیم می شوند. بنابراین هدف مطالعه حاضر مقایسه قدرت عضلات اطراف زانو و ثبات پوسچرال دو گروه کوپر و غیرکوپر از افراد دچار پارگی ACL می باشد.روش کاردر این مطالعه مورد شاهدی، 23 مرد ورزشکار دچار پارگی کامل ACL و 12 مرد سالم ورزشکار که از لحاظ مشخصات دموگرافیکی با گروه ACL کاملا جور بودند، تحت ارزیابی قدرت ایزوکینتیکی و ثبات پوسچرال قرار گرفتند. ارزیابی ثبات پوسچرال از طریق سیستم تعادلی بایودکس در دو سطح(4 و 8) و ارزیابی قدرت در سرعت 60 درجه برثانیه و به شکل کانسنتریک با دستگاه ایزوکینتیک انجام شد.یافته هاهر دو گروه از افراد دچار پارگی ACL (کوپر و غیر کوپر) ثبات پوسچرال کمتری نسبت به افراد سالم داشتند، به طوری که افراد کوپر بیشترین تغییرات در ثبات پوسچرال را داشتند(05/ 0>p). اما در بررسی قدرت مشخص شد که قدرت عضله کوادریسپس افراد غیرکوپر کمتر از افراد سالم می باشد(p=0.00).نتیجه گیریافراد کوپر از لحاظ قدرت عضلانی و افراد غیرکوپر از لحاظ ثبات پوسچرال شباهت بیشتری به افراد سالم دارند.
کلید واژگان: آسیب لیگامان صلیبی قدامی, کوپر, غیرکوپر, قدرت ایزوکینتیکی, ثبات پوسچرالBackgroundanterior cruciate ligament injury (ACL) has destructive effects on the postural stability and muscle strength of the knee and cause to impair the neuromuscular control. Patients with ACL injury divided to Coper and Noncoper groups. The purpose of this study has been to compare the muscle strength and postural stability of the two groups of the patients with the ACL- injury: Coper and NoncoperMethodsIn this case control study, 23 athletic individuals with ACL rupture (11 coper, 12 noncoper) and 12 healthy athletic control ones, completely matched with case groups as demographic parameters, have participated. The Strength and postural stability have been evaluated. Postural control has been evaluated through the Biodex Stability System in two levels (4 & 8). The muscle strength has been evaluated by Isokinetic dynamometer and parameters are set at angular velocity of 60°/s and concentric form.ResultsBoth groups of coper and noncoper of the patients with ACL injury have less postural stability compared to the control subjects, so that the Coper group have the greatest changes in the postural stability of the individuals(p<0.05). Also, the quadriceps muscle strength of the noncoper group is less than healthy group (p=0.00).ConclusionsThe coper group with regarding the muscle strength and noncoper group with regarding the postural stability act so similar to the control subjects.Keywords: Anterior Cruciate Ligament injury, Coper, Non, coper, Isokinetic Strength, Postural Stability -
سابقه و هدفانجام تمرینات درمانی به عنوان یکی از مهم ترین مداخلات درمانی در بیماران مبتلا به کمر درد مزمن مطرح شده است. از جمله مهم ترین تمرینات کاربردی در این بیماران، تمرینات ثباتی است. بررسی تاثیر این تمرینات بر عوامل روانی هم راه با درد و ناتوانی عمل کردی ناشی از کمردرد از جمله ابهاماتی است که تاکنون به آن پاسخ داده نشده است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر انجام تمرینات ثباتی بر ترس از درد، حرکت و ناتوانی عمل کردی در این بیماران، می باشد.مواد و روش هااین تحقیق به صورت تجربی بر روی 21 بیمار مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی تکرار شونده (14 نفر در گروه آزمایش و 7 نفر در گروه کنترل) انجام شد. نمره پرسش نامه های ترس از درد، ترس از حرکت و ناتوانی این افراد ثبت گردید. سپس افراد گروه آزمایش، تمرینات به داخل کشیدن شکم و انقباض هم زمان عضلات شکم را در سه تکرار ده تایی با فواصل استراحت دو دقیقه بین هر تکرار، به صورت ایزوله، در طی 20 جلسه و در حضور فیزیوتراپیست با استفاده از بیوفیدبک فشاری، در وضعیت های طاق باز، نشسته بر روی صندلی، ایستاده ثابت و ایستاده هم راه با بالا بردن اندام فوقانی با حداکثر سرعت، یک بار در روز تمرین می گردید یک بار در روز تمرین کردند. پس از پایان دوره تمرین درمانی متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق در هر دو گروه آزمایش و کنترل مجددا مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته هابررسی نتایج نشان داد که انجام تمرینات ثباتی تاثیری بر عوامل اجتنابی ناشی از درد (ترس از درد و حرکت) ندارد (P >0.05)، در حالی که می تواند ناتوانی ناشی از کمر درد را کاهش دهد (01/ 0=P).نتیجه گیریبررسی نتایج نشان داد که عوامل روان شناختی هم راه با درد در بیماران مبتلا به کمر درد غیر اختصاصی تکرار شونده که یکی از عوامل تداوم کمردرد است، نمی تواند با انجام تمرینات ثباتی بهبود یابد.
کلید واژگان: ترس از درد, ترس از حرکت, ناتوانی, تمرینات ثباتی, کمر دردKoomesh, Volume:17 Issue: 1, 2015, PP 142 -151IntroductionTherapeutic exercises are regarded as one of most important therapeutic interventions for patients with chronic low back pain. Stabilization exercises are among the most practical ones for these patients. Effects of these exercises on psychological factors associated with pain and consequential functional disabilities are still remained unknown. The purpose of this study was to assess the effect of stabilization exercises on fear of pain, movement and disability in patients with low back pain.Materials And MethodsTwenty one patients with recurrent non-specific low back pain (14 in experimental, 7 in control group) were participated in this study. The scores for fear of pain, fear of movement and disability were recorded in the questionnaires. The experimental group performed isolated abdominal hollowing and bracing exercises in three sets of ten for each with two minutes rest between each repeat. Patients performed exercises with the use of pressure biofeedback and under the supervision of a physiotherapist in different positions including supine, sitting on a chair, standing still and standing with rapid arm raises with maximum acceleration once a day and for 20 sessions. The variables studied in this research were evaluated in both experimental and control groups after training sessions.ResultsPerforming the stabilization exercises did not affect the fear-avoidance belief (P >0.05), while decreased the disability associated with back pain (P=0.01).ConclusionThis study showed that the psychological fears associated with pain in patients with recurrent non-specific low back pain, which also leads to continuity of back pain cannot be alleviated by performing stabilization exercises.Keywords: Fear of Pain, Fear of Movement, Disability, Stability Exercises, Low Back Pain -
زمینه و هدفبا وجود استفاده گسترده از ویبراسیون کل بدن (Whole Body Vibration)بویژه در سالهای اخیر، مکانیسم نوروفیزیولوژیک درگیر در آن بخوبی درک نشده است و نتایج مطالعات انجام شده در رابطه با اثرات تسهیلی و یا مهاری آن متفاوت است. هدف این مطالعه مقایسه اثر آنی (یک جلسه ای) و کوتاه مدت (12جلسه ای)ویبراسیون کل بدن برتحریک پذیری موتورنورونهای نخاع در مردان جوان سالم بود.روش بررسی10مرد جوان سالم غیر ورزشکار (با میانگین سنی 2/23 ± 26/1) داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. افراد در جلسات شم در وضعیت نیمه اسکوات روی ویبراسیون خاموش ایستادند و سپس با فاصله دو هفته ای تمرین ویبراسیون در همان وضعیت نیمه اسکوات با فرکانس 30 هرتز و دامنه 3 میلی متر در وضعیت روشن دستگاه انجام شد. جلسات تمرین (شم و ویبراسیون) 12 جلسه (3جلسه در هفته) و هر جلسه شامل 4 ست 1 دقیقه ای بود که هر هفته 1ست به برنامه تمرینی اضافه شد. منحنی فراخوانی رفلکس H عضله سولئوس قبل و بعد از جلسه اول و دوازدهم در هر دو برنامه تمرینی شم و ویبراسیون ثبت شد. پارامترهای مورد بررسی، شیب صعودی منحنی فراخوانی، دامنه و شدت تحریک آستانه و قله،دامنه موج M در حضور H و نسبت Hmax/Mmax بود.یافته هااثر آنی ویبراسیون در جلسه دوازدهم، سبب کاهش معنی دار دامنه آستانه رفلکس و افزایش معنی دار شدت لازم برای ثبت دامنه قله شد (p=0.05). تمرین کوتاه مدت ویبراسیون، سبب کاهش معنی دار شدت لازم برای ثبت آستانه منحنی فراخوانی سولئوس شد (p=0.01).نتیجه گیرینتایج نشان دهنده اثر مهاری تمرین آنی ویبراسیون کل بدن روی تحریک پذیری موتورنورونهای نخاع است. به نظر می رسد تمرین کوتاه مدت ویبراسیون در تسهیل منحنی فراخوانی موثر است و یا سبب افزایش حساسیت دوکهای عضلانی شده است.
کلید واژگان: ویبراسیون کل بدن, منحنی فراخوانی رفلکس H, عضله سولئوس, تمرین کوتاه مدتBackground And AimDespite the widespread use of whole body vibration (WBV),especiallyin recent years, its neurophysiological mechanism is still unclear and the results about the facilitatory or inhibitory effects of WBV widely vary in different studies. The aim of this study was to compare between immediate (one session) and short term (12 sessions) effects of WBV on the spinal motor neurons excitability in healthy young men.Materials And MethodsTen voluntary non-athlete healthy young-men (mean age:26.1±2.23) were participated in this study.In the sham sessions subjects stood on the turned off vibration plate while were maintaining the semi-squat position and then after 2 weeks wash-out, vibration training sessions were done on the same position with frequency of 30 HZ and peak to peak amplitude of 3 mm training sessions (sham & vibration) consisted of 12 sessions (3 sessions per week) and 4 set in each of them, weekly one set added to the training protocol. H reflex recruitment curve of soleus muscle was recorded before and after first and also 12th sessions in both sham and vibration training protocol. Ascending slope of recruitment curve, threshold and peak amplitudes and related intensities, amplitude of Mh and Hmax/Mmax ratio were determined.ResultsImmediate effects of vibration training 12th session caused a significant decrease of threshold amplitude and an increase of peak intensity (p=0.05 and p=0.05 respectively). Short term WBV training significantly decreased the threshold intensity of soleus recruitment curve (p=0.01).ConclusionThe results suggest the inhibitory effect of acute WBV training on the spinal motor neurons excitability. It seems that short term WBV training may be effective to facilitate the motor neurons excitability or increase the muscle spindle sensitivity.Keywords: Whole body vibration, H reflex recruitment curve, Soleus muscle, Short term training -
سابقه و هدف
کمردرد ناشی از اختلال عمل کرد عضلانی باعث تحمیل هزینه های زیاد درمان می شود. یافتن روش های موثر به منظور بررسی تغییرات فعالیت عضلات یکی از اهداف تحقیقات است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات کوتاه مدت«تمرین فرو بردن شکم به داخل»(AH) و«تمرین هم انقباضی عضلات شکم با هم» (AB) روی فراخوانی عضلات تنه (%MVC)RMSو نیز انحنای کمر در یک تکلیف ایستاده استاتیک در مردان مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی بود.
مواد و روش هادر یک تحقیق کارآزمایی بالینی متقاطع، 30 مرد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی با میانگین سنی (43/4±95/27) به روش نمونه برداری ساده و در دسترس به سه گروه با تعداد مساوی(یک گروه کنترل و 2 گروه مداخله)تقسیم شدند. قبل و بلافاصله بعد ازتمرینات ثبات دهنده، انحنای کمر و نیز الکترومیوگرافی سطحی از عضلات تنه به صورت هم زمان در یک تکلیف عمل کردی ثبت شد.
یافته هابدون لود، در (AH) افزایش فعالیت عضلات لوکال و در AB کاهش معنی دار در فعالیت برخی گلوبال ها مشاهده شد (001/0=P) با اعمال لود در AH کاهش فعالیت لوکال و در AB کاهش فعالیت گلوبال دیده شد(004/0=P).در بدون لود بعد ازAH، انحنای کمر 2 درجه افزایش و با لود کاهشیافت (004/0=P).
نتیجه گیریهر دو تمرین ثبات دهنده کوتاه مدت با قابلیت انتقال به یک تکلیف غیراختصاصی، توانایی اثر گذاری روی عضلات تنه و انحنای کمر و در نتیجه روی وضعیت بدن را داشتند.
Koomesh, Volume:15 Issue: 4, 2014, PP 511 -521IntroductionThe purpose of this study was to investigate shorts effects of two common stabilization exercises the Abdominal Hollowing (AH) and the Abdominal Bracing (AB) on abdominal and back muscle recruitment and behavior of lumbar curvature in static standing tasks.
Materials And MethodsIn this crossover randomized clinical trial study (RCTs), 30 male (mean age 27/7) with NS-CLBP by convenience sampling were randomlly allocated to 3 equal size groups (2 interventions and one control group). Before and immediately after stabilization training (AH and AB), lumbar curvature and surface EMG activity from abdominal and back muscle was simultaneously recorded, in functional task that contain static standing with and without axial loading (12kg weight).
ResultsIn static standing without axial loading, high EMG activity of local muscle was observed in the AH group and a significant reduction in erector spine (ES) and rectus abdominis (RA) activity in the AB groups. Meanwhile, in regards with axial loading, a reduction of TrA/IO in the AH groups and aslo ES with RA in the AB groups was seen (P<0.05).Lumbar curvature was surprisingly increased 2 degree after AH intervention and significantly decreased with axial loading (P<0.05).
ConclusionShort effects of stabilization training with transferred to untrained tasks have ability to effect on curvature and sequentially on posture.
Keywords: Abdominal hollowing, Abdominal bracing, Lumbar curvature, Posture, Chronic low back pain -
مقدمه
خستگی عضلات کمر یکی از عوامل خطرزا در محیط کار و زندگی محسوب می شود. در شرایط خستگی، بار بین بافت های فعال و غیرفعال به صورت غیربهینه پخش می شود که ممکن است خطر آسیب حتی با اعمال بار کم را نیز به دنبال داشته باشد. با توجه به اهمیت عضلات شکمی در ایجاد و حفظ پایداری ستون فقرات در شرایط ناپایدار بررسی این عضلات در مقابله با خستگی عضلات کمر ضروری به نظر می رسد. با توجه به اینکه بررسی عضلات عمقی با روش الکترومیوگرافی سطحی امکان پذیر نیست و در این مطالعه روش تصویربرداری اولتراسونیک روش جایگزین مناسبی برای بررسی این عضلات در نظر گرفته شده است.
مواد و روش هاپژوهش حاضر یک مطالعه تجربی است که بر روی 15 زن سالم غیر ورزشکار انجام شده است. ضخامت عضلات شکمی این افراد توسط دستگاه اولتراسوند real-time از بخش لترال شکم (عضله عرضی شکمTransverse abdominis (TrA)، مایل داخلی شکم Internal oblique abdominis (IO)، مایل خارجی شکم External oblique abdominis (EO)) قبل و بعد از پروتکل خستگی عضلات اکستانسور کمری در حالت ایستاده حین تحمل بار 25% وزن بدن و بدون تحمل این مقدار بار مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر برای بررسی اثر دو متغیر بار محوری و خستگی عضلات اکستانسور کمر بر تغییرات ضخامت عضلات شکمی استفاده شد.
یافته هااگر چه بار قرینه محوری به اندازه 25% وزن بدن هر فرد شرکت کننده، نتوانست تغییر ضخامت معنی داری در هیچ یک از عضلات شکمی ایجاد کند. اما به دنبال خستگی عضلات اکستانسور کمر افزایش معنی دار در ضخامت عضله مایل داخلی شکم دیده شد (009/0P=).
نتیجه گیرینتایج نشان داد به دنبال خستگی عضلات اکستانسور کمر، رفتار عضلات شکمی به صورت افزایش ضخامت عضلات شکمی تغییر می کند تا احتمالا پایداری ستون فقرات در آن وضعیت حفظ شود.
کلید واژگان: خستگی عضلات اکستانسور کمر, ضخامت, عضلات شکم, بارIntroductionBack muscles fatigue is one of the risk factors in workplace and throughout daily activities. Under fatigue conditions، loads will be redistributed among active and passive tissues in a non-optimal manner، where a single tissue may become overloaded and thus increasing the risk of injury with minimal loads. Because of the importance of abdominal muscles in producing and maintaining spinal stability in unstable conditions، it was necessary to investigate the response of these muscles in the presence of back muscles fatigue. Since it is not possible to study deep muscles with surface electromyography (EMG) techniques، in this study the function of abdominal muscles after lumbar extensor fatigue was investigated by ultrasound imaging technique.
Materials And MethodsFifteen healthy women participated in this experimental study. Abdominal muscles thickness was measured from the lateral abdominal wall (Transverse abdomen (TrA)، Internal oblique abdomen (IO)، External oblique abdomen (EO)) using ultrasound imaging technique before and after the back extensor muscles fatigue protocol in upright standing with and without axial loading equal to 25% of the participants’ body weight. Repeated measure ANOVA was used to test the main effects of the load and back extensor muscle fatigue on the thickness of the abdominal muscles.
ResultsAlthough، symmetric axial loads equal to 25% of each participant weight had no significant effect on the thickness of abdominal muscles، back extensor muscles fatigue increased IO thickness significantly (P=0. 009).
ConclusionThe results showed that abdominal muscles response changes with back extensor muscles fatigue. By increasing the thickness of abdominal muscle، the stability of the spine could be maintained.
Keywords: back extensor muscles fatigue, thickness, abdominal muscles, load -
مقدمهاثر ویبره کل بدن (Whole body vibration یا WBV) بر پاسخ الکترومایوگرافیک عضلات، بیشتر به صورت حاد و فوری و اغلب در نواحی نزدیک به صفحه ویبره مورد مطالعه قرار گرفته و بررسی اثرات بلندمدت تر WBV بر پاسخ الکترومایوگرافی عضلات دور از صفحه ویبره، به ویژه با دید درمانی مورد غفلت واقع شده است. هدف از این مطالعه، بررسی پاسخ الکترومایوگرافیک عضلات دور از صفحه ویبره به تحریک ویبره با دید درمانی، در نواحی مهم از نظر شکستگی های استخوانی حاصل از بیماری پوکی استخوان و در جمعیت در معرض خطر ابتلا به این بیماری یعنی زنان بود.مواد و روش ها12 زن جوان سالم غیر ورزشکار (71/2 ± 66/25 سال) در مطالعه طراحی شده به صورت کارآزمایی بالینی یک سوکور شرکت کردند و به طور تصادفی به یکی از گروه های ویبره کل بدن (WBV) (تمرین سمی اسکوات استاتیک + ویبره؛ ویبره عمودی، فرکانس 30 هرتز و دامنه قله به قله جابه جایی 3 میلی متر) و درمان نما (تمرین سمی اسکوات استاتیک بدون ویبره) وارد شدند. به استثنای خاموش بودن دستگاه WBV در گروه درمان نما، پروتکل تمرین در هر دو گروه یکسان بود. آزمون های الکترومایوگرافی عضلات ارکتور اسپاین کمر، گلوتئوس ماگزیموس و رکتوس فموریس قبل و بعد از 12 جلسه تمرین انجام و پاسخ های دامنه فعالیت الکترومایوگرافی عضله (Root mean square of Electromyography یا RMS EMG) و فرکانس میانه برای تجزیه و تحلیل استخراج شد.یافته هاپاسخ RMS دو عضله ارکتور اسپاین کمر (017/0 = P)، گلوتئوس ماگزیموس (014/0 = P) و همچنین فرکانس میانه عضله ارکتور اسپاین کمر (020/0 = P) در اثر تمرین WBV نسبت به قبل از تمرین افزایش نشان داد، اما اثر خالص WBV در مقایسه با تمرین درمان نما فقط در RMS عضله گلوتئوس ماگزیموس افزایش معنی داری داشت (001/0 > P) و این افزایش به طور قابل توجهی بیش از دو عضله دیگر بود (001/0 = P).نتیجه گیرینتایج این مطالعه حاکی از تاثیر مثبت خالص 12 جلسه تمرین با WBV بر دامنه فعالیت الکتریکی عضله گلوتئوس ماگزیموس بود. این عضله دور از صفحه ویبره بود و یکی از عضلاتی است که تقویت آن می تواند باعث وارد آوردن نیروهای فیزیولوژیک بر تروکانتر بزرگ فمور و شاید تقویت آن شده و از شکستگی های حاصل از بیماری پوکی استخوان در این ناحیه پیشگیری نماید. اهمیت کلینیکی این یافته باید در مطالعات و جمعیت های دیگر مانند زنان یائسه بیشتر تحقیق گردد.
کلید واژگان: تمرین WBV, زنان, RMS, فرکانس میانه, فعالیت الکتریکی عضله, پوکی استخوانIntroductionElectromyography (EMG) response of muscles to Whole Body Vibration (WBV) has most studied acutely in areas close to the vibration platform. While، chronic effects of WBV on EMG response of muscles in far areas from vibration plate and with therapeutic perspective has been neglected. This study aimed to investigate the EMG response of muscles in areas far from vibration plate and important from orthopedic view in osteoporotic fractures and at risk population like women.Materials And MethodsTwelve nonathletic healthy young women (mean age ± SD; 25. 66 ± 2. 71 years) were participated in the one-blind controlled trial study design. They all enrolled to the WBV (static semi squat training + vibration) (vertical vibration، 30 Hz، 3mm) and placebo (static semi squat training) groups، randomly. Training protocol was similar in both groups except of WBV machine set as off in placebo group. EMG tests of muscles (lumbar erector spine (ES)، Gluteous maximus (G. max)، Rectus femoris (RF)) were carried out before and after twelve sessions of training and root mean square and median frequency were extracted for statistical analysis.ResultsWBV effects on RMS of ES (P = 0. 017) and G. max (P = 0. 014)، as well as median frequency of ES (P = 0. 020) increased than before training. The net effect of WBV compared with placebo increased statistically only in RMS of G. max muscle (P < 0. 001) and this increase was more than other two muscles، significantly (P = 0. 001).ConclusionThe results indicate the positive net effect of twelve sessions of WBV training on amplitude of muscle activity in G. max. This muscle is far from vibration plate and its strengthening can impose physiologic loading on the greater trochanter، cause likely to strengthen it and prevent osteoporotic fractures in this area. However، the relevance of this finding has to be further investigated in other studies and population like the postmenopausal women.Keywords: WBV training, Women, RMS, Median frequency, EMG, Osteoporosis -
زمینه و هدفاین مطالعه با هدف بررسی تاثیر تغییرات انحنای کمر در حین اعمال بار محوری بر روی تعادل پوسچرال (Postural) در افراد مبتلا به کمر درد مزمن غیر اختصاصی انجام شد.
روش کاراین تحقیق تحلیلی تجربی، بر روی 10 بیمار مبتلا به کمر درد غیر اختصاصی تکرار شونده و 10 فرد سالم که به روش جور کردن از طریق همتا سازی با بیماران انتخاب شده بودند، انجام شد. ثبات پوسچرال افراد مورد مطالعه در سه وضعیت نوترال (Neutral)، لوردوتیک) (Lordotic و کایفوتیک (Kyphotic) کمر و در حالت با و بدون اعمال بار محوری و در وضعیت چشم باز و بسته مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای مورد بررسی شامل دامنه نوسان و انحراف معیار نوسان در دو جهت قدامی – خلفی و داخلی – خارجی بود. همچنین برای ارزیابی رابطه بین ترس از درد و فعالیت فیزیکی و فعالیت های شغلی در بیماران کمردردی از نسخه فارسی پرسشنامه FABQ و برای ارزیابی ترس از حرکت از پرسشنامه TSK و برای اندازه گیری ناتوانی و درد در بیماران کمردردی پرسشنامه Roland-Morris مورد استفاده قرار گرفت. داده های حاصل با استفاده از آزمون آنالیز واریانس چند عاملی مختلط مورد تحلیل قرار گرفت.یافته هادامنه نوسان قدامی- خلفی (045/0= p) و انحراف معیار دامنه نوسان قدامی- خلفی (029/0= p) در پوسچر نوترال در گروه بیمار، به صورت معناداری بالاتر از گروه سالم بود. دامنه نوسان قدامی-خلفی (015/0= p) و انحراف دامنه نوسان قدامی خلفی (008/0= p) در گروه بیمار در پوسچر کایفوتیک کمتر از پوسچر نوترال بود و انحراف دامنه نوسان قدامی خلفی در گروه بیمار در وضعیت لوردوتیک) (Lordotic بیشتر از وضعیت کایفوتیک (Kyphotic) بود (046/0= p).
نتیجه گیریبیماران این مطالعه که درجه بالای «ترس از حرکت» داشته اند،احتمالا به دلیل ترس از حرکت یا خطر از دست دادن پایداری در حین انجام وضعیت های لوردوتیک ((Lordotic و کایفوتیک (Kyphotic) کمر آزادی نوسانات پوسچرال خود را نسبت به افراد سالم محدود ترکرده اند.
کلید واژگان: تعادل, انحنای کمر, بار محوری, کمر درد غیر اختصاصیBackgroundAim of current study was to investigate the effect of changes of lumbar posture on postural balance in non specific choronic low back pain patients while applying axial load.MethodsIn this experimental analytic study، 10 Non Specific Choronic Lo Back Pain NSCLBPwomen patients and 10 healthy volunteers that were matched together، evaluated. Postural sway of participants in neutral، lordotic and kyphotic posture of lumbar with and without axial load and with closed and opened eyes evaluated. Antro-posterior range، Antro-Posterior standard deviationMedio-Latral rangeand Medio-Latral standard deviation was evaluated in this study. Also for studying the patient’s avoidance belief and disability و three standard tools Fear-Avoidance Belief Questionnaire (FABQ)، Tampa Scale of Kinesiophobia (TSK) and Roland-Morris Questionnaire were used. Tha data were analyzed with Mix model ANOVA.ResultsMix model ANOVA revealed in neutral posture AP rang (P=0. 045) and APsd (P= 0. 029) in LBP group، were significantly higher than healthy group. In LBP group AP range (p=0. 015) and APsd (p=0. 008) in kyphotic posture، were significantly lower than neutral posture and APsd (P=0. 046) in lordotic posture was higher than kyphotic posture.ConclusionsIn LBP person’s fear of movement and pain also locating in end of range of lumbar posture. In kyphotic and lordotic posture were limitations for CNS and joints which control postural sway so persons with LBP limited their postural sway in these postures.Keywords: Balance, Lumbar posture, Axial load, Non, Specific Low Back Pain -
سیگنال های الکترومایوگرام (EMG) که از عضلات تنه، مانند عضله راست شکمی و عضله مایل خارجی، برداشت می شوند؛ غالبا تحت تاثیر فعالیت الکتریکی عضله قلب (ECG) قرار می گیرند. در این مقاله روشی جدید برای حذف تداخل ECG از EMG بر اساس تجزیه سیگنال به حالت تجربی معرفی شده است. روش پیشنهادی با روش فیلتر بالاگذرباترورث مقایسه شد و نتایج حاصل از تحلیل سیگنال های تداخل یافته مصنوعی و واقعی عملکرد بهتر الگوریتم پیشنهادی را برای حذف تداخل ECG ازEMG نشان داد.کلید واژگان: الکترومایوگرام, تجزیه حالت تجربی, الکتروکاردیوگرامThe collected electromyogram (EMG) signals from trunk musculature (e.g., rectus abdominis and external oblique muscle) are often contaminated with the heart muscle electrical activity (ECG). This paper introduces a novel method, the Empirical Mode Decomposition, for elimination of ECG contamination from EMG signals. The method is compared to a Butterworth high pass filtering. Results obtained from the analysis of generated and experimental EMG signals show that our method outperforms the high pass filtering for elimination of ECG contamination from trunk EMG signals.Keywords: Surface Electromyogram, Empirical Mode Decomposition, Electrocardiogram
-
هدفتحقیق حاضر به بررسی تکرارپذیری ثبات پوسچرال در شرایط دینامیک کلی بدن می پردازد تا بتوان در ارزیابی و درمان ضایعات از آن استفاده کرد.روش بررسیدر این اعتبارسنجی، 12 فرد سالم و 12 بیمار کمردردی به صورت نمونه گیری غیراحتمالی ساده 8 وضعیت آزمون خم و راست شدن تنه را در شرایط متفاوتی از سرعت حرکت، راستای حرکت و وجود یا عدم وجود بار خارجی انجام دادند. در فاصله زمانی 7 تا 10 روز تکرار آزمون ها صورت گرفت. داده های صفحه نیرو جهت استخراج پارامترهای انحراف معیار مقدار جابجایی مرکز فشار و سرعت جابجایی در دو جهت قدامی خلفی و طرفی، میانگین کلی سرعت و طول مسیر مورد محاسبه قرار گرفت. تکرارپذیری نسبی با استفاده از ضریب همبستگی درون گروهی و تکرارپذیری مطلق با استفاده از خطای معیار اندازه گیری و ضریب تغییرات مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته هااز میان پارامترهای مختلف مرکز فشار میانگین کلی سرعت در همه آزمون ها تکرارپذیری متوسط تا بالایی را نشان داد (دامنه آی. سی. سی. 0٫91-0٫6). در افراد سالم پارامترهای دیگری مثل انحراف معیار مقدار جابجایی مرکز فشار و انحراف معیار سرعت در جهت قدامی خلفی، نیز تکرارپذیری خوبی را نشان دادند (دامنه آی. سی. سی. 0٫97-0٫66). در افراد کمردردی در شرایط انجام آزمون های قرینه انحراف معیار مقدار جابجایی مرکز فشار در جهت قدامی خلفی (دامنه آی. سی. سی. 0٫75-0٫61)، و در شرایط غیر قرینه انحراف معیار مقدار جابجایی مرکز فشار در جهت طرفی، تکرارپذیری خوبی را از خود نشان دادند. (دامنه آی. سی. سی. 0٫81-0٫62).نتیجه گیریبا توجه به تکرارپذیری بالا، به نظر می رسد میانگین کلی سرعت مرکز فشار در شرایط دینامیک، پارامتر خوبی برای ارزیابی فعالیت های دینامیک مثل باربرداری و حرکات ترکیبی در شرایط ارزیابی بالینی در بیماران و افراد سالم باشد.
کلید واژگان: ثبات پوسچرال, دینامیک کلی بدن, تکرارپذیری, حرکت غیرقرینهObjectivesThe primary aim of the present study was to study the reliability of postural stability measures during whole body dynamic conditions، so they can be used in postural stability evaluations، investigations of injury mechanisms and assessments of treatment efficacy.Materials and MethodsTwelve healthy volunteers and 12 low back pain patients performed repeated trunk bending motions in eight different conditions of high and low speed، in symmetric and asymmetric planes and with or without external load. All measurements were repeated on a second session، 7-10 days later. Center of pressure (COP) data were used to calculate the standard deviation of amplitude and that of velocity in anterior-posterior and medial-lateral directions، the mean total velocity and the path length. Relative reliability was assessed using the intra class correlation coefficient (ICC) and absolute reliability using the standard error measurement، minimum detectable change and coefficient of variation.ResultsResults in both low back pain and healthy subjects revealed that the mean total velocity showed good to excellent reliability، with ICC ranging from 0. 6 to 0. 91. In the healthy group other parameters such as standard deviation of amplitude and standard deviation of velocity in the anterior-posterior direction showed good to excellent reliability (range: 0. 66-0. 97). In the low back pain group standard deviation of amplitude in the anterior-posterior direction in symmetric test conditions (range: 0. 61-0. 75) and standard deviation of amplitude in the medio-lateral direction in asymmetric test conditions (range: 0. 62-0. 81) were good or excellent.ConclusionMean total velocity is suggested as a good parameter for evaluation of postural stability in dynamic situations such as lifting and complex trunk movement and also for identifying low back pain patients from healthy subjects.Keywords: Postural stability, Whole body dynamic, Reliability, Asymmetric movement -
زمینه و هدف
تغییرات در میزان نیرو حین حفظ بار غیرقرینه می تواند همراه با افزایش خطر به هم خوردن تعادل و آسیب های مهره ای باشد؛ بنابراین بررسی پایداری وضعیتی در چنین شرایطی مانند حفظ بار متغیر دینامیکی در وضعیت غیرقرینه تنه جهت ارزیابی آسیب های شغلی و طراحی برنامه های پیشگیری و توانبخشی از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد.
روش کاردر یک پژوهش مقطعی، دامنه و سرعت نوسان مرکز فشار بدن در 14 مرد سالم حین حفظ بار استاتیک و متغیر دینامیک در وضعیت قرینه و غیرقرینه تنه مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته هاپاسخ های پارامترهای مرکز فشار در جهت قدامی- خلفی به هر دو وضعیت قرینه و غیرقرینه تنه یکسان بود؛ در حالی که این پاسخ در جهت داخلی- خارجی در وضعیت غیرقرینه نسبت به قرینه به طور معنی داری بیشتر بود (05/0p<). حفظ بار متغیر دینامیکی در وضعیت غیرقرینه منجر به افزایش پارامترهای تعادل در هر دو جهت داخلی- خارجی و قدامی- خلفی گردید (05/0p<)؛ در حالی که در وضعیت قرینه تنها افزایش در جهت قدامی- خلفی مشاهده شد (05/0p<).
نتیجه گیرینتایج نشان داد که بار متغیر دینامیکی کنترل پایداری وضعیتی فرد را به مخاطره می اندازد که این اثر در شرایط غیرقرینه بیشتر می گردد.
کلید واژگان: پایداری وضعیتی, بار متغیر دینامیکی, وضعیت غیرقرینه تنهBackgroundChanges in load during asymmetric holding may be associated with particularly high risk of loss of balance and spinal injury. Therefore، in order to assess occupational lesions and to make preventive rehabilitation programs in such conditions like holding dynamic loads in asymmetric postures could be important.
MethodsIn a cross-sectional study، COP amplitude and velocity sway were studied in 14 normal male volunteers during holding static and dynamic load in symmetric and asymmetric postures.
ResultsSimilar Anterior-Posterior responses to the postures were seen، although asymmetric postures showed a larger Medial-Lateral COP amplitude and velocity sway (p<0. 05). While dynamic load increased Anterior-Posterior and Medial-Lateral postural parameters in asymmetric posture (p<0. 05)، we observed increase only in Anterior-Posterior direction in symmetric posture (p<0. 05).
ConclusionThe results showed that dynamic load challenges the postural stability control، with a higher effect in asymmetric posture.
Keywords: Postural stability, Variable dynamic load, Asymmetric posture -
مقدمه
کمردرد ناشی از فعالیت های باربرداری و نگهداشتن بار، عامل مهمی در ایجاد ناتوانی عملکردی برای بیمار و ضررهای سنگین اقتصادی است. هنگام نگهداری بارهای دینامیکی مقدار گشتاور وارد شده به ستون فقرات در حال تغییر است که می تواند ثبات ستون فقرات را به مخاطره بیندازد. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر نوع بار (دینامیک یا استاتیک) بر فعالیت عضلات تنه به منظور بررسی دقیق تر ضایعات ستون فقرات بود.
مواد و روش ها12 مرد سالم در این مطالعه شرکت کردند. افراد بارهای دینامیک و استاتیک را در دو وضعیت ایستاده و خمیده تنه (12 آزمون)، در یک جلسه آزمایش حفظ کردند. فعالیت عضلات [درصد ماکزیمم انقباض ارادی (Maximum voluntary contraction یا MVC)] راست شکمی، مایل داخلی و خارجی شکمی، ارکتوراسپاین پشتی و کمری و مولتی فیدوس مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته هافعالیت عضله ارکتوراسپاین کمری حین نگهداری بارهای دینامیکی در مقایسه با بار استاتیک به طور معنی داری افزایش یافت. فعالیت عضلات شکمی، مولتی فیدوس و ارکتوراسپاین پشتی حین نگهداری بارهای دینامیکی افزایش یافت، اما معنی دار نبود.
نتیجه گیریافزایش فعالیت عضلات ارکتوراسپاین حین حفظ بارهای دینامیکی منجر به افزایش نیروهای فشاری روی ستون فقرات می گردد. بنابراین جهت جلوگیری از بروز آسیب، علاوه بر مقدار بار (کیلوگرم)، نوع بار خارجی (استاتیک یا دینامیک) نیز باید در فعالیت های باربرداری و نگهداشتن بار مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: بار دینامیک, الکترومیوگرافی, عضلات تنه, حفظ بار -
مقدمهاثرات ویبراسیون کل بدن (Whole body vibration یا WBV) بر پاسخ الکترومایوگرافی عضلات بررسی شده است، اما پاسخ عضلات کند و تند انقباض پس از اعمال WBV مشخص نیست. هدف از این مطالعه، بررسی اثر تمرین کوتاه مدت همراه با WBV بر فعالیت الکتریکی عضلات سولئوس و گاستروکنمیوس به عنوان عضلات کند و تند انقباض بود.مواد و روش هادوازده زن سالم جوان غیر ورزشکار (سن، 2/71 ± 25/66 سال؛ قد، 5/6 ± 161 سانتی متر؛ وزن، 5/42 ± 66/5 کیلوگرم) به صورت تصادفی در دو گروه درمان نما (Sham) (6 = n) و WBV (6 = n) قرار گرفتند. قبل و بعد از 12 جلسه تمرین، دامنه فعالیت الکترومایوگرافی (Root mean square یا RMS) حین حداکثر انقباض ایزومتریک ارادی عضلات سولئوس و گاستروکنمیوس ثبت شد. تمرین شامل حفظ وضعیت سمی اسکوات ایزومتریک بود که در گروه درمان نما روی دستگاه WBV خاموش و در گروه WBV روی دستگاه WBV روشن (فرکانس ویبراسیون 30 هرتز و دامنه قله به قله جابجایی صفحه ویبراسیون 3 میلی متر) انجام گرفت.یافته هافعالیت الکتریکی عضلات سولئوس و گاستروکنمیوس قبل از شروع تمرینات در دو گروه یکسان بود (0/05 < P). دوازده جلسه تمرین تغییر معنی دار آماری در RMS عضلات سولئوس و گاستروکنمیوس هیچ یک از گروه ها ایجاد نکرد (0/05 < P). همچنین، با وجود تغییر رفتار و افزایش پاسخ RMS عضله گاستروکنمیوس خارجی از گروه درمان نما به گروه WBV، تفاوت معنی داری در مقدار تغییر RMS عضله مذکور بین دو گروه مشاهده نشد (0/05 < P). مقدار تغییر RMS عضله سولئوس نیز تفاوت معنی داری بین دو گروه نداشت (0/05 < P).نتیجه گیریبا این که افزایش فعالیت الکتریکی عضلات سولئوس و گاستروکنمیوس بعد از تمرین WBV از نظر آماری به سطح معنی دار نرسید، اما بررسی الگوی پاسخ عضلات بین گروه درمان نما و گروه WBV، مبین اثر مثبت WBV بر عضله گاستروکنمیوس به عنوان عضله تند انقباض است.
کلید واژگان: ویبراسیون کل بدن, ریشه دوم مربع متوسط دامنه, فعالیت الکترومایوگرافی, سولئوس, گاستروکنمیوسIntroductionAlthough the effects of whole body vibration (WBV) on the electromyographic (EMG) response of some muscles have been investigated in different studies، the effect of WBV on different types of motor units is not clear yet. The aim of the present study was to assess the different effects of a short-term WBV training on different motor units. Soleus (SOL) and gastrocnemius lateralis (GL) muscles were selected as the representatives of slow- and fast-twitch muscles، respectively.Materials And MethodsTwelve healthy young women (mean age 25. 66 ± 2. 71 years; mean height 161 ± 5. 6 cm; mean weight 66. 5 ± 5. 42 kg) were randomly allocated into the sham (n = 6) and WBV (n = 6) groups. The maximal isometric voluntary contraction (MIVC) of SOL and GL muscles was recorded before the initiation and after the termination of 12 training sessions. The training program was composed of the isometric squatting in both study groups such that in the sham group، the WBV machine set as off and in the WBV group، isometric squatting was offered in combination with whole body vibration (frequency of 30 Hz and peak to peak amplitude of 3 mm).ResultsThe root mean square of EMG of soleous and gastrocnemius muscles was not statistically different between the two groups before training (P > 0. 05). The 12 sessions of training did not induce any statistically significant change in the muscle activity (EMGrms) of the SOL and GL muscles in either group (P > 0. 05). Although the RMS response of lateral gastrocnemius showed increasing behavior from the sham to the WBV groups، there was no significant difference in EMGrms values of these two groups (P > 0. 05). The difference value of EMGrms for soleus muscle did not also show any significant difference between these two groups (P > 0. 05).ConclusionDespite the fact that EMGrms increases in soleus and gastrocnemius muscles were not statistically significant after WBV training، monitoring the response pattern in these two muscles between the sham and WBV groups is indicative of a positive effect of WBV on the lateral gastrocnemius motor units as a fast-twitch muscle.Keywords: Whole body vibration, Root mean square, Electromyography activity, Soleus, Gastrocnemius -
زمینه و هدفکمردرد ناشی از فعالیت های باربرداری و نگهداشتن بار عامل مهمی در ایجاد ناتوانی عملکردی برای بیمار و ضررهای سنگین اقتصادی است. در بارهای دینامیکی مقدار گشتاور وارده به ستون فقرات در حال تغییر است که می تواند تعادل را به مخاطره بیندازد. هدف ازاین مطالعه مقایسه پارامترهای مرکز فشار (Center of Pressure -COP) حین حفظ بار های دینامیکی بین افراد مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی و سالم به منظور ارزیابی دقیق تر ضایعات ستون فقرات کمری می باشد.روش کاراین مطالعه از نوع نیمه تجربی می باشد. 12 مرد مبتلا به کمردرد و 12 مرد سالم در این مطالعه شرکت کردند. افراد بارهای استاتیک و دینامیکی را در دو وضعیت نوترال و خمیده تنه (12 آزمون) حفظ کردند. دامنه جابه جایی، سرعت مرکز فشار و انحراف معیار آن ها در دو جهت قدامی- خلفی و طرفی و طول مسیر جابه جایی مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته هانتایج با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس چند عاملی و تی مستقل نشان داد که مقدار جابه جایی طرفی مرکز فشار در افراد مبتلا به کمردرد حین حفظ بارهای دینامیکی 10 و 15 هرتز (31/1 و 22/1 سانتی متر) بیشتر از سالم (03/1 و 10/1 سانتی متر) است؛ جابه جایی قدامی- خلفی، سرعت طرفی و انحراف معیار آن، طول مسیر، انحراف معیار جابه جایی طرفی در وضعیت خمیده و سرعت قدامی- خلفی در وضعیت ایستاده، حین حفظ بار دینامیکی در مقایسه با بار استاتیک افزایش می یابد.نتیجه گیریبه نظر می رسد افزایش جابه جایی مرکز فشار درافراد مبتلا به کمردرد به دلیل بالا رفتن آستانه حسی در این بیماران باشد. اغتشاشات ناشی از بارهای دینامیکی منجر به افزایش نوسانات وضعیتی و احتمال آسیب به ستون فقرات می گردد. بنابراین جهت جلوگیری از بروز آسیب، علاوه بر مقدار (کیلوگرم) نوع (استاتیک یا دینامیک) بار خارجی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: کمردرد غیر اختصاصی, پایداری وضعیتی, بار دینامیکیBackgroundEpidemiological studies showed that low back pain after load-carrying and holding is the most common disorder in industrialized countries and cause of dysfunction and economic problems. Variable dynamic loads impose varying moments about the intervertebral joints and cause a threat to balance. The aim of the present study was to compare the postural stability while holding dynamic load among subjects with and without nonspecific low back pain.MethodsIn this semi-experimental study 24 men (12 healthy and 12 low back pain (participated. Subjects held static and dynamic loads in neutral and flexed trunk position (12 conditions). Center of pressure (COP) data were used to calculate: displacement, velocity and its standard deviation in Anterior- Posterior (AP) and Medial-Lateral (ML) directions, and path length.ResultsThe results of repeated measurements and independent T- tests showed that displacement of COP in ML direction in low back pain patients (1.31, 1.22 cm) during holding dynamic loads (10-15 Hz) is more than healthy subjects (1.03, 1.10 cm). AP displacement, ML velocity and its standard deviation, path length, standard deviation of ML displacement in flexed and AP velocity in standing position during holding dynamic loads are more than static loads.ConclusionThe increased displacement of COP in subjects with low back pain during holding dynamic loads is probably due to higher sensory threshold in this patient. In addition, external perturbations in dynamic loads increase postural sway and may cause spinal injury.Keywords: Nonspecific low back pain, Postural stability, Dynamic load -
هدفهدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات کوتاه مدت دو نوع تمرین تباتی «داخل کشیدن شکم» و تمرین«انقباض همزمان عضلات شکم» روی پارامتر های سیستم ثباتی بیودکس در مردان مبتلا به کمردرد غیراختصاصی تکرارشونده بود.روش بررسیاین تحقیق از نوع کارآزمایی بالینی و به صورت موردی – شاهدی بر روی 30 مرد مبتلا به کمردرد غیراختصاصی تکرار شونده که به صورت ساده و در دسترس انتخاب و تصادفی به 3 گروه کنترل (10 نفر) و 2 گروه مورد (10 نفر) تقسیم شدند،انجام گرفت. قبل و بلافاصله بعد از تمرینات، شاخص های ثباتی تعادل دینامیک (کلی، قدامی – خلفی و داخلی - خارجی) و محدوده ثباتی پویا توسط سیستم ثباتی بیودکس اندازه گرفته شد. داده های حاصل با استفاده از آنالیز متقاطع و تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون دانشجویی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته هانتایج ما نشان داد که غیر از شاخص داخلی – خارجی، افراد گروه مورد نسبت به گروه کنترل، در شاخص های تعادلی بهبود نشان دادند. در گروهی با انجام تمرین «انقباض همزمان عضلات شکم»، در هر دو سطح سفتی 8 و 3، کاهش شاخص ها، معنی دار بود(05/0.P<). محدوده ثباتی پویا، در هر دو گروه مورد با تمرین فرو بردن شکم(001 P=. /) وتمرین هم انقباضی شکم 01/0P=0افزایش معنی داری داشت.نتیجه گیریطبق یافته های این مطالعه، باز آموزی یک جلسه ای، بر روی بهبود فعالیت عضلات و متعاقب آن، بهبود تعادل تاثیرگذار است.کلید واژگان: تمرینات ثبات دهندهObjectiveThis study investigated the short-term effects of two stability exercises including Abdominal Hollowing and Abdominal bracing on stabilization parameters of Biodex Stability System in male subjects with non-specific recurrent low back pain.Materials and MethodsThis Randomized Clinical Trial and case – control study was performed on 30 male subjects with non-specific recurrent low back pain by sample of convenience and randomly allocated to 3 control group (10 subject) and 2 experimental group (10 subject). Dynamic balance stability indices (Overall, Anterior–Posterior and Medial–Lateral) and Limit of Stability were measured by using Biodex Stability System before and immediately after exercise. All data by cross over, one way analyze of variance (one way ANOVA) and t-test was analyzed.ResultsOur finding showed that all indices except with Medial–Lateral were increased significantly in experimental group in comparison with control. In Abdominal Bracing group, both level of stability of 8 and 3, showed a significant reduction (P<0.05). Limit of Stability in both experimental groups with abdominal Hallowing (P= 0/001) and Abdominal Bracing (P= 0/01) increased significantly.ConclusionThe findings revealed that one session training affects increase balance due to muscle activity improvement.Keywords: Stabilization Exercise, Abdominal Hollowing, Abdominal Bracing, Biodex Stability System
-
مقدمه
کمردرد ناشی از فعالیت های باربرداری و نگهداشتن بار عامل مهمی در ایجاد ناتوانی عملکردی برای بیمار و ضررهای سنگین اقتصادی است. هنگام نگهداری بارهای متغیر دینامیکی مقدار گشتاور وارده به ستون فقرات در حال تغییر است که می تواند تعادل را به مخاطره بیندازد. هدف از این تحقیق، بررسی تکرارپذیری پایداری وضعیتی حین حفظ بار متغیر دینامیکی به منظور ارزیابی دقیق تر ضایعات ستون فقرات کمری بود.
مواد و روش ها24 مرد شامل 12 فرد مبتلا به کمردرد و 12 فرد سالم در این مطالعه شرکت کردند. افراد بارهای دینامیکی را در دو وضعیت ایستاده و خمیده تنه (8 حالت)، در زمان های مختلف یک جلسه آزمایش حفظ کردند. تکرارپذیری (Reliability) داده های صفحه نیرو شامل دامنه جابجایی (Displacement) و سرعت (Velocity) مرکز فشار (Center of pressure یا COP) و انحراف معیار آن ها در دو جهت قدامی- خلفی و طرفی طول مسیر مرکز فشار مورد ارزیابی قرار گرفت. تکرارپذیری نسبی با استفاده از ضریب همبستگی درون گروهی (Intraclass correlation coefficient یا ICC) و تکرارپذیری مطلق با استفاده از خطای معیار اندازه گیری (SEM یا Standard error of measurement) و حداقل تغییر قابل اندازه گیری (Minimal metrically detectable change یا MMDC) محاسبه گردید.
یافته هااز میان پارامترهای مرکز فشار، سرعت مرکز فشار در جهت طرفی در افراد سالم (9/0-8/0)، سرعت و انحراف معیار سرعت مرکز فشار در جهت قدامی- خلفی در افراد مبتلا به کمردرد (9/0-7/0)، تکرارپذیری بالایی را نشان دادند. تکرارپذیری دامنه جابجایی مرکز فشار در جهت قدامی– خلفی و انحراف معیار سرعت مرکز فشار در جهت طرفی در هر دو گروه مشابه بود (9/0-6/0). تکرارپذیری دامنه جابجایی مرکز فشار و انحراف معیار آن در جهت طرفی و نیز طول مسیر مرکز فشار در افراد سالم بیشتر از افراد مبتلا به کمردرد بود، ولی تفاوت معنی دار نبود.
نتیجه گیریبه نظر می رسد سرعت مرکز فشار در دو جهت قدامی- خلفی و طرفی پارامتر مناسبی جهت ارزیابی پایداری وضعیتی حین حفظ بار دینامیکی در افراد مبتلا به کمردرد و افراد سالم باشد.
کلید واژگان: پایداری وضعیتی, تکرارپذیری, کمردرد غیر اختصاصی, بار دینامیکIntroductionLow back pain after load- holding and carrying can result in significant functional disability and financial disadvantage. Dynamic load-holding imposes varying torque on intervertebral joints and endangers the balance. The goal of the present study was to study the reliability of the postural stability during holding dynamic load for more accurate evaluation of lumbar spine injury.
Materials And MethodsParticipants in this study were 12 healthy men and 12 male patients with low back pain (LBP), subjects were assessed 3 times in 8 conditions while they held dynamic loads in neutral and flexed trunk positions. Center of pressure (COP) data including displacement, velocity, path length and their respective standard deviations (SD) in anterior-posterior (AP) and medial-lateral (ML) directions were assessed. Relative reliability was measured using intra class correlation coefficient (ICC) while absolute reliability was obtained via standard error measurement (SEM) and minimal metrically detectable change (MMDC).
ResultsHealthy subjects’ velocity in ML direction (0.8-0.9), LBP patients’ velocity and its SD in AP direction (0.7-0.9) had the highest reliability among the parameters of interest. Reliability of displacement in ML direction and its respective SD yielded similar results in both groups (0.6-0.9). Reliability of displacement and its SD in ML direction and path length in healthy subjects were more than those of LBP patients.
ConclusionVelocity of center of pressure in both AP and ML directions are suggested as appropriate parameters for evaluation postural stability during dynamic load- holding in subjects with and without non specific low back pain.
-
هدفبررسی تاثیر آموزش و اجرای تمرینات ثباتی فشرده و تحت نظر روی شاخص های تعادلی و محدوده ثباتی در مردان مبتلا به کمردرد مکانیکی غیراختصاصی مزمن.روش بررسی20 بیمار مرد مبتلا به کمردرد مکانیکی غیراختصاصی مزمن به روش غیر احتمالی ساده در این تحقیق به صورت تک گروهی قبل و بعد از مداخله شرکت داشتند. شاخص های کنترل پاسچرال شامل شاخص تعادلی کلی (OSI)، قدامی- خلفی (APSI)و طرفی(MLSI) و زمان و درصد انجام محدوده ثباتی پویا با استفاده از سیستم تعادلی بایودکس در آنها قبل و بعد از آموزش و اجرای تمرینات ثباتی ثبت گردید. به منظور تجزیه تحلیل اطلاعات و بررسی تاثیر آموزش و اجرای تمرینات ثباتی بصورت قبل و بعد از آزمایش،از آزمون paired t test استفاده شد.یافته هانتایج این تحقیق نشان داد که آموزش و اجرای تمرینات ثباتی فشرده و تحت نظر باعث تغییر معنی دار تمامی شاخص ها به جز OSIو APSI با چشم باز در وضعیت ایستاده روی دو پا می شوند. از طرفی در وضعیت ایستاده روی یک پا نیز تنها شاخص های OSIو APSI با چشم باز معنی دار شدند.(p< 0/05) زمان انجام محدوده ثباتی پویا و درصد عملکرد فرد نسبت به حالت مطلوب قبل و بعد از درمان هم اختلاف معنی داری را نشان دادند.(p< 0/001)نتیجه گیریآموزش و انجام تمرینات ثباتی فشرده و تحت نظر به مدت ده جلسه می تواند روی شاخص های کنترل پوسچرال و نیز نحوه انجام محدوده ثباتی پویا در مردان مبتلا به کمردرد مکانیکی غیراختصاصی مزمن تاثیر مطلوبی داشته باشند.
کلید واژگان: کمردرد, تمرینات ثباتی, کنترل پوسچرالObjectivesTo investigate the effectiveness of a controlled accelerated short-term lumbar stabilizing exercises on postural indices and limit of stability in patients with non specific chronic low back pain.Materials and MethodsA sample of convenience of 20 patients with nonspecific chronic low back pain participates in this pretest – posttest study. Postural control indices including Overall stability index (OSI)، Anterior-posterior stability index (APSI)، Mediolateral stability index (MLSI)، time and functional performance of limit of stability were recorded before and after stability training. All data were analyzed using paired t-test.ResultsThe results of this study showed significant difference all variables except OSI and APSI in double leg eyes open situation. As well، in single leg standing position OSI and APSI with eyes open were significant (p<0/05). Also، time and functional performance of limit of stability were significant before and after treatment. (p<0/001)ConclusionsControlled accelerated short-term lumbar stabilizing exercises during 10 sessions may improve postural balance and limit of stability in males with non specific chronic low back pain.Keywords: Low back pain, Stability exercise, Postural control -
زمینه و هدفجهت شناخت سازمان دهی دینامیک سیستم عصبی عضلانی نیاز به ابزارهایی است که بتوان به کمک ایشان با در نظر گرفتن ابعاد مختلف، آن را بررسی کرد. به نظر می رسد فاز نسبی معیار مناسب تری از سازمان دهی سیستم عصبی عضلانی است. به علاوه در انتخاب یک معیار جهت مطالعات تحقیقی و کاربرد های بالینی فاکتورهای دیگری باید لحاظ شود که از آن جمله تکرارپذیری آن پارامتر است و تا آن جایی که اطلاعات موجود است، تحقیقی در مورد تکرارپذیری پارامتر فاز نسبی و انحراف فاز در افراد سالم و کمردردی در شرایط دینامیک انجام نشده است.روش کاردر این تحقیق 12 فرد سالم و 12 بیمار کمردردی به صورت نمونه گیری غیراحتمالی ساده تصادفی انتخاب شدند و هشت وضعیت آزمون خم و راست شدن تنه را در شرایط متفاوتی از سرعت حرکت، راستای آن و وجود یا عدم وجود بار خارجی انجام دادند. تکرار آزمون ها در فاصله زمانی 7 تا 10 روز صورت گرفت. متغیر های فاز نسبی و انحراف فاز جهت محاسبه هماهنگی و تغییرپذیری بخش های ((Segments لگن، کمر و قفسه سینه مورد استفاده قرار گرفت. تکرار پذیری نسبی با استفاده از ضریب هم بستگی درون گروهی(ICC= Intra class Correlation Coefficient) و تکرارپذیری مطلق با استفاده از خطای معیار اندازه گیری و ضریب تغییرات مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته هانتایج حاصله نشان دادکه در افراد سالم مقادیر ICC دارای دامنه 53/0- 84/0 و در افراد کمردردی به جز سه وضعیت آزمون که مقادیر ICC زیر 5/0 است. در سایر آزمون ها بین 52/0-85/0بوده است. مقادیر خطای معیار اندازه گیری (SEM= Standard Error Measurement) نیز برای افراد سالم دارای دامنه 92/0-8/4 و برای افراد کمردردی 2/1-8/5 بوده است.نتیجه گیرینتایج حاصله نشان می دهد که فاز نسبی و انحراف فاز پارامترهای خوبی جهت ارزیابی هماهنگی و تغییرپذیری در شرایط دینامیک همانند باربرداری و حرکات پیچیده تنه می باشد. هم چنین در تمایز افراد کمردردی از افراد سالم نیز می تواند کاربرد داشته باشد.
کلید واژگان: فاز نسبی, تکرارپذیری, حرکات غیرقرینه, کمردردBackgroundTo define the dynamic organization of the neuromuscular system, we need useful tools that allow for the expression of the neuromuscular system in low dimensional term (i.e one variable), so it seems that relative phase provides a better measure of organization of the neuromuscular system. Besides, selection of a measure for research or clinical use should be motivated by several factors, including the measure reliability. To our knowledge there seems to exist no study that have ever investigated the reliability of the relative phase and deviation phase in healthy or Low back pain subjects in dynamic movement tasks.MethodsTwelve healthy volunteers and 12 low back pain patients performed repeated trunk bending motion in eight different conditions of high and low speed, in symmetric and asymmetric planes, with or without external load. All measurements were repeated on a second session, 7-10 days later. Mean absolute relative phase and deviation phase of lumbar-thorax and pelvis-lumbar were used to calculate coordination pattern and variability. Relative reliability was assessed using intra class correlation coefficient (ICC) and absolute reliability was assessed using standard error measurement, minimum detectable change and coefficient of variation.ResultsResults in healthy subjects revealed that relative phase and deviation phase showed good to excellent reliability, with ICC range of 5.3-8.4 and in low back pain group ICC range was0 /52-0/85 except in three asymmetric test conditions and one symmetric test condition. SEM values range for healthy subjects were 0/92-4/8 and for low back patients were 1/2-5/8.ConclusionRelative phase and deviation phase are suggested as good parameter to use for evaluating coordination and variability in dynamic situations such as lifting and complex trunk movement and also for discrimination low back pain patients from healthy subjects.Keywords: Relative phase, Reliability, Asymmetric movement, Low back pain -
هدفیکی ازمهمترین عوامل ثباتی ستون فقرات، فعالیت عضلانی است که این فاکتور نیز به نوبه خود ارتباط تنگاتنگی با پوسچر ستون فقرات و میزان بار وارده بر آن دارد. برخی از مطالعات صورت گرفته در این زمینه، در جهت تایید باربرداری در وضعیت کیفوتیک کمر و برخی دیگر حاکی از ارجحیت وضعیت لوردوتیک اند. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر متقابل میزان بار خارجی و انحنای کمر بر فعالیت عضلات تنه در افراد سالم جهت ایجاد فهم بهتر از بیومکانیک هر یک از این پوسچرها بود.روش بررسیاین مطالعه برروی 11 مرد سالم داوطلب 25-20 ساله بدون سابقه کمردرد انجام شد. سیگنالهای الکترومیوگرافی با استفاده از الکترود سطحی از پنج عضله تنه در سمت راست (راست کننده ستون فقرات، پشتی بزرگ، مایل داخلی، مایل خارجی و راست شکمی) ثبت شد.9 فعالیت استاتیکی با 3 سطح بار خارجی(صفر، 10 و 20 کیلوگرم) در 3 وضعیت کمر(نوترال، لوردوتیک و کیفوتیک) مورد بررسی قرار گرفتیافته هانتایح آزمونهای آماری با استفاده از آزمون مانووا تکرارشونده و توکی نشان داد که با افزایش بار خارجی صرفنظر از نوع پوسچر کمر، سطح فعالیت الکتریکی عضلات فلکسورواکستانسور تنه افزایش معنی داری می یابد(02/0=p). همچنین با تغییر انحنای کمر در همه سطوح بار خارجی سطح فعالیت الکتریکی عضلات مایل داخلی و راست کننده ستون فقرات دچار تغییر معنی داری می شدند(03/0=p). در بررسی اثر متقابل بار و انحنای کمر، نتایج حاکی از آن بود که در بار خارجی 10 کیلوگرم، این تقابل تنها در عضله صاف کننده ستون فقرات معنی دار است(02/0=p).
نتیجه گیریهر دو فاکتور میزان بار خارجی و انحنای کمر نقش تعیین کننده ای در فعالیت عضلات تنه دارند. از سوی دیگر این دو فاکتور در تعیین فعالیت الکتریکی عضلات تنه اثر متقابلی بر روی یکدیگر دارند.
کلید واژگان: عضلات تنه, لوردوز کمری, بار خارجی, الکترومیوگرافی -
زمینه و هدفحس عمقی مفاصل اندام تحتانی نقش قابل توجهی در پیشگیری از آسیب های حاد، مزمن و بیماری تخریبی مفاصل ایفا می کند. گفته می شود افراد دارای سندرم درد پتلافمورال (PFPS)، دارای اختلال حس عمقی مفصل زانو هستند. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر تیپینگ پتلا بر حس عمقی مفصل زانو در فوتسالیست های زن مبتلا به PFPS بوده است.
روش تحقیق: این تحقیق به روش نیمه تجربی انجام شد و تعداد 30 زن ورزشکار نخبه با میانگین سنی 37/2 ± 22 سال در آن شرکت کردند که نیمی از افراد مبتلا به PFPS بودند. خطای مطلق بازسازی زاویه ای فعال در زوایای ◦ 30 و ◦ 60 به صورت اندازه گیری قبل و بعد، توسط دستگاه الکتروگونیامتر محاسبه شد. داده ها بر اساس تقسیم بندی افراد به گروه مبتلا و غیر مبتلا و یک بار براساس گروه با حس عمقی خوب (انحراف از زاویه ی هدف > ◦ 5، تعداد=9) و ضعیف (انحراف از زاویه ی هدف ≤◦ 5، تعداد=21) توسط آزمون آماری تی زوجی مقایسه شد.یافته هانتایج نشان داد، تیپینگ باعث بهبود حس عمقی در زاویه ی ◦ 30 در هر دو گروه افراد مبتلا (01/0= p) و کنترل (03/0= p)، شده است. اگرچه در تقسیم بندی افراد به دو گروه با حس عمقی خوب و ضعیف، تیپینگ توانسته بود حس عمقی افراد در گروه ضعیف را در زاویه ی 30 درجه، بهبود دهد (01/0= p)، ولی در گروه با حس عمقی خوب باعث کاهش حس عمقی شده بود (04/0= p).نتیجه گیریتیپینگ پتلا صرفه نظر از ابتلا به PFPS توانسته است حس عمقی را در فوتسالیست های زن ارتقا دهد. همچنین نشان می دهد، در افراد با حس عمقی ضعیف ممکن است تیپینگ کمک کننده باشد و حس عمقی مفصل زانو را بهبود بخشد.
کلید واژگان: الکتروگونیامتر, تیپینگ, حس عمقی زانو, سندرم پتلافمورال, فوتسالBackground And AimLower extremity joint position sense (JPS) plays a significant role in the prevention of acute and chronic injuries and degenerative joint disease. It seems that subjects with patellofemoral pain syndrome (PFPS) have some impairments in knee JPS. The aim of this study was to evaluate the patellar taping effect on knee JPS in futsalist women suffering from PFPS.Materials And MethodsThis study was conducted using a semi-experimental method and 30 female elite athletes (mean age=22 ± 2.37, year) participated in this research half of whom had PFPS. Electro goniometer instrument was used for the measurement of JPS. Absolute error of active angular reconstruction was calculated for 30 ◦ and 60 ◦. Finally, the data were analyzed with dependent paired t-test, based on the classification of participation into two groups, with and without PFPS and once based on having good (deviation from target angle ≥ 5 ◦, number=21) and poor (deviation from target angle < 5 ◦, number=9) JPS.ResultsThe results showed that patellar taping cause JPS improvement in 30 ◦ for bo th groups with and without PFPS. However, according to the classification (participants in the two groups with poor and good JPS), the results showed that taping improved JPS in poor group (p=0.01), but taping in good group decreased JPS (0.04).ConclusionPatellar taping can relatively develop knee JPS in futsalist women regardless of having PFPS; also in cases with poor JPS, it may be helpful and could improve knee JPS. -
Introduction
This research was aimed at examining acute responses of hormones such as growth hormone (GH), total testosterone (TT), free testosterone (FT), free fatty acid (FFA) and cortisol to resistance (R), endurance (E) and endurance-resistance (ER) exercise.
MethodsThe participants of this study were 10 healthy young men. R protocol included bench press, lateral pull down, leg extension and leg curl. E protocol comprised of 30 minutes pedaling by cycle ergometer at 70% maximum heart rate. In the ER protocol, the participants first went through the E protocol and after an interval of 15 minutes they performed the R protocol. In the control group they did not do any exercise. Blood samples were collected before, immediately after and 15 minutes after exercise.
ResultsResults indicated that GH and FT were significantly increased after all 3 protocols (P<0.05). TT and FFA were significantly increased after R and E protocols, respectively (P<0.05). Comparison between groups indicated a significant difference between GH and FT. Cortisol was significantly decreased in the E and ER protocols and the control group (P<0.05) but it did not have a significant decrease in the R protocol.
ConclusionThe E and ER protocols can increase GH with lower lactate and cortisol production, while the R protocol provides better anabolic environment for development and hypertrophy of muscle fiber because of higher stress, metabolic and hormonal responses. The increase of FFA after the E protocol was probably the cause of reduction of GH and TT secretion in the ER protocol.
-
هدف
این مطالعه با هدف بررسی تغییرپذیری استراتژی های کنترل وضعیت در بیماران مبتلا به کمردرد غیراختصاصی تکرارشونده، به عنوان شاخصی در ارزیابی قابلیت تطابق سیستم کنترل و ثبات وضعیت با نیازهای محیطی و مقایسه آن با افراد سالم و همچنین توجه به نقش عوامل روانشناختی همراه با درد به عنوان یک عامل تاثیرگذار در اختلال وضعیت انچام شد.
روش بررسیاین تحقیق تحلیلی، مقطعی و موردی- شاهدی، بر روی 21 بیمار مبتلا به کمردرد غیراختصاصی تکرارشونده که به صورت ساده و در دسترس و 21 فرد سالم که به روش جورکردن، از طریق همتاسازی با بیماران انتخاب شده بودند، انجام شد. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات سه گوش، مایل خارجی و مایل داخلی/ عرضی شکم و راست کننده ستون مهره ها در طی حرکت پرتابی فلکشن بازو با حداکثر شتاب، به تعداد 75 مرتبه در هر فرد ثبت گردید. جهت بررسی باورهای اجتنابی افراد، از پرسشنامه استاندارد باورهای اجتنابی ناشی از ترس و جهت ارزیابی ناتوانی ناشی از کمردرد از پرسشنامه رولند- موریس استفاده گردید. داده های حاصل با استفاده از تحلیل واریانس چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته هابررسی نتایج نشان داد که افراد مبتلا به کمردرد مزمن به طور معناداری، تغییرپذیری کمتری در زمان بندی تنظیمات وضعیتی پیش بینانه عضله عرضی شکم / مایل داخلی نسبت به افراد گروه کنترل نشان می دهند(047/0=P)، درحالی که کاهش تغییرپذیری محسوس و معناداری در عضلات مایل خارجی(45/0=P) و راست کننده ستون مهره ها(6/0=P) در آنها مشاهده نگردید. بین تغییرپذیری زمان بندی تنظیمات وضعیتی پیش بینانه و نمره پرسشنامه ترس از درد(006/0=P) ارتباط معناداری وجود داشت، هرچند ارتباط معناداری بین این متغیر و ناتوانی(09/0=P) در بیماران مشاهده نگردید.
نتیجه گیریکاهش تغییرپذیری در سیستم کنترل وضعیت بیماران مبتلا به کمردرد غیراختصاصی تکرارشونده وجود دارد که می تواند با کاهش قدرت تطابق با نیازهای محیطی موجود، به تداوم کمردرد و مزمن شدن آن بیانجامد. بهتر است بازگرداندن تغییرپذیری به سیستم کنترل وضعیت نیز در توانبخشی این گروه بیماران مدنظر قرار گیرد.
کلید واژگان: تغییرپذیری, وضعیت, باورهای اجتنابی ناشی از ترس, ناتوانی, کمردردObjectiveThe purpose of this study was to ivestigate of the postural strategies variability in low back pain patients, as a criterion in the adaptability evaluation of this system to the environmental demands and comparison of patients with healthy persons and also the importance of psychological factors associated with pain as an effective factor in postural disturbances was assessed.
Materials and MethodsThis analytical, cross-sectional and case-control study was performed on twenty one recurrent non-specific low back pain patients whom had been selected simply and conveniently and twenty one healthy persons whom had been matched with patients. The electromyographic activity of Deltoid, External Oblique, Transverse Abdominis / Internal Oblique and Erector Spinae muscles of each person was recorded in 75 rapid arm flexion with maximum acceleration. To study the patient’s avoidance belief and disability, two standard tools; Fear-Avoidance Belief Questionnaire (FABQ) and Roland-Morris Questionnaire were used respectively. Data were analyzed by MANOVA and Pearson correlation coefficient.
ResultsThe results showed that chronic low back pain patients exhibit less variability in their anticipatory postural adjustments than the control group(P=0.047). However, the decrease in variability of the timing of anticipatory postural adjustments of External Oblique(P=0.45) and Erector Spinae(P=0.6) muscles was not significant. The correlation between the timing variability of anticipatory postural adjustments and fear-avoidance belief questionnaire scores was significant(P=0.006), however there was no significant correlation between this variable and disability(P=0.09) in the patients.
ConclusionThere is a decrease in variability of postural control system of recurrent non-specific low back pain patients that can result in the persistence of pain and chronicity by decreasing the adaptability to environmental demands. The restoration of variability to postural control system should be taken into consideration in rehabilitation of these patients.
-
هدفانجام تمرینات درمانی به عنوان یکی از مهم ترین مداخلات درمانی در بیماران مبتلا به کمر درد مزمن مطرح شده است. از جمله مهم ترین تمرینات کاربردی در این بیماران، تمرینات ثباتی است. بررسی تاثیر این تمرینات بر تغییرپذیری استراتژی های وضعیتی عضلات تنه و توانایی آن در بازگرداندن این استراتژی ها به وضعیت طبیعی از جمله ابهاماتی است که تاکنون به آن پاسخ داده نشده است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر انجام تمرینات ثباتی بر تغییرپذیری استراتژی های کنترل وضعیت در این بیماران است.مواد و روش هااین تحقیق به صورت تجربی روی 21 بیمار (14 مرد و 7 زن) مبتلا به کمر درد غیراختصاصی تکرار شونده انجام شد. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات دلتوئید، مایل خارجی و مایل داخلی/عرضی شکم و ارکتور اسپاین طی حرکت پرتابی بالا بردن بازو با حداکثر شتاب به تعداد 75 مرتبه در هر فرد ثبت شد. سپس 14 نفر از این افراد پس از قرعه کشی در گروه آزمایش و 7 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش، تمرینات به داخل کشیدن شکم و انقباض همزمان عضلات شکم را به صورت ایزوله، طی 20 جلسه و در حضور فیزیوتراپیست با استفاده از دستگاه پس خواراند فشاری، در وضعیت های طاق باز، نشسته روی صندلی، ایستاده ثابت و ایستاده همراه با بالا بردن اندام فوقانی با حداکثر سرعت، یک بار در روز انجام دادند. پس از پایان دوره تمرین درمانی متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق در هر دو گروه آزمایش و کنترل مجددا ارزیابی شد. انحراف معیار زمان تاخیر پاسخ عضلات تنه نسبت به عضله دلتوئید در دو گروه با استفاده از آزمون آماری t وابسته مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.نتایجبررسی نتایج نشان داد که انجام تمرینات ثباتی در افراد گروه آزمایش، تغییرپذیری زمان بندی تنظیمات وضعیتی پیش بینانه عضله عرضی شکم/مایل داخلی را افزایش می دهد (037/0=P). در حالی که تغییرپذیری در عضلات مایل خارجی (346/0=P) و ارکتور اسپاین (673/0=P) این بیماران تغییر قابل ملاحظه ای را نشان نداد. تغییرپذیری زمان بندی تنظیمات وضعیتی پیش بینانه در عضلات عرضی شکم/مایل داخلی (199/0=P)، مایل خارجی (702/0=P) و ارکتور اسپاین (465/0=P) بیماران گروه کنترل نیز تغییر معنی داری را نشان نداد.نتیجه گیریبررسی نتایج نشان داد که کاهش تغییرپذیری در سیستم کنترل وضعیت بیماران مبتلا به کمر درد غیراختصاصی تکرار شونده که یکی از عوامل تداوم کمردرد است، می تواند با انجام تمرینات ثباتی هدفمند بهبود یابدکلید واژگان: تغییرپذیری, تمرین درمانی, وضعیت, کمر دردObjectiveThe theraputic exercise is regarded as one of the most important theraputic interventions in the chronic low back pain patients. Stabilization exercise is among the most significant practical ones in these patients. The study of the effects of these exercises on the variability of trunk muscles postural strategies and the ability in normalizing these strategies are among the uncertainties that have remained unknown up to the present time. The purpose of this research is the study of the effect of stabilization exercises on the variability of postural control strategies in these patients.Materials And MethodsThe study was performed on 21 (14 males, 7 females) recurrent non-specific low back pain patients. The electromyographic activity of Deltoid, Transverse Abdominis/Internal Oblique, External Oblique and Erector Spinae muscles of each person was recorded in 75 rapid arm flexion with maximum acceleration. Then, 14 individuals were placed in the experimental group and 7 in the control group randomly.The experimental group performed isolated abdominal hollowing and bracing exercises using pressure biofeedback with the supervision of a physiotherapist in different positions including supine, sitting on a chair, standing still and standing with rapid arm raises with maximum acceleration once a day, for 20 sessions. The variables studied in this research were evaluated in both experimental and control groups after the training sessions. The standard deviation of the trunk muscles onset latencies relative to deltoid muscle was statistically analyzed by a dependent t-test in both groups.ResultsThe results revealed that performing the stabilization exercises increases the variability of the timing of anticipatory postural adjustments in TrA/IO in the experimental group (P=.037), while there were no significant changes in the variability of EO (P=.0346) and ES (P=.673) muscles in these patients. The variability of the timing of the anticipatory postural adjustment in TrA/IO (P=.199), EO (P=.702) and ES (P=.465) muscles did not show any significant changes in the control group.ConclusionThe study of the results showed that the reduction in the variability of postural control system in recurrent non-specific low back pain patients as a factor that causes the continuity of back pain can be improved by goal-directed stabilization exercises.
-
سندرم درد پتلافمورال یکی از آسیب های شایع در مفصل زانو به ویژه در افراد با فعالیت های جسمانی زیاد است. به دلیل ایجاد درد، مهار عضلانی و آثار منفی بر حس عمقی مفصل زانو، این احتمال وجود دارد که این مشکل، کنترل وضعیتی پویا را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از انجام این تحقیق، مقایسه تعادل پویا بین دو گروه مبتلا به سندرم درد پتلافمورال و افراد سالم بود. در این تحقیق که به روش مقایسه ای انجام شد، 30 زن فوتسالیست و نخبه شرکت کردند، که نیمی از آنان مبتلا به سندرم درد پتلافمورال با میانگین سنی 83/1±73/21 سال و میانگین زمان ابتلا 65/7±26/11 ماه و بقیه سالم با میانگین سنی 77/2±46/21 سال بودند. دو گروه از نظر قد، وزن و شاخص توده بدنی با هم همگن بودند و از نظر آماری تفاوت معناداری نداشتند (05/0 P>). کنترل وضعیتی پویای افراد با استفاده از دستگاه بایودکس در دو سطح بی ثباتی کم (6) و زیاد (3) تعیین شد. شاخص های ثباتی ارائه شده شامل شاخص ثباتی کلی، قدامی خلفی و طرفی بود که پس از جمع آوری داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل، داده های بین دو گروه مقایسه شد. نتایج، وجود تفاوت معنادار در هر سه شاخص تعادلی بین دو گروه را در سطح 6 نشان دادند (شاخص کلی 03/0 = P، شاخص قدامی خلفی 02/0 = P و شاخص طرفی 05/0= P)، به طوری که مقایسه میانگین ها بین دو گروه حاکی از بیشتر بودن نوسانات تعادلی در گروه مبتلا بود، ولی در سطح 3 با وجود بیشتر بودن میانگین نوسانات تعادلی در گروه مبتلا، از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. تحقیق حاضر نشان می دهد که تعادل پویا در فوتسالیست های زن مبتلا به سندرم درد پتلافمورال و درد قدامی زانو دچار اختلال است، ولی میزان این اختلال تعادلی، به میزان بی ثباتی و نیازهای کنترل وضعیتی در رابطه با شرایط محیطی وابسته است، به نحوی که در سطوح با ثبات تر که نیازهای کنترل وضعیتی به وضعیت ایستا نزدیک تر است، واکنش های تعادلی ضعیف تر از گروه کنترل عمل می کنند، ولی هر چه سطح، بی ثبات تر و تعادل به وضعیت پویا نزدیک می شود، واکنش های تعادلی افراد مبتلا به گروه کنترل نزدیک می شود. انجام مطالعات بیشتر در سطوح دیگر بی ثباتی در راستای درک هر چه بیشتر واکنش های تعادلی در افراد مبتلا به PFPS کمک کننده خواهد بود.
کلید واژگان: سندرم درد پتلافمورال, تعادل پویا, درد, زنان فوتسالیست, بایودکسThe purpose of this research was to compare dynamic balance in two groups of female futsal players with and without patellofemoral pain syndrome (PFPS). A comparative method was used in this research and the subjects included 30 genius female futsal players. 15 subjects suffered from PFPS with pain duration of 11.26±7.65 months and age of 21.73±1.83 years old, and 15 subjects who did not have PFPS with age of 21.46 ± 2.77 years old. Two groups had no significant differences in their height, weight and BMI (P>0.05). DPC (dynamic postural control) was measured by Biodex system at two instability levels of low (6) and high (3). DPC indices were total (TL), anteroposterior (APL) and mediolateral (MLL). Data were compared by independent t-test between the two groups. Results showed significant differences in all three DPC indexes at level (6) between groups (TL (P=0.03), APL (P=0.02), MLL (P=0.05)) so that the comparison of the means between the two groups revealed higher balance sway in PFPS group at level (6). But at level (3), in spite of higher mean of balance sway in PFPS group, no significant differences were observed between the two groups. This research showed some DPC disorders in female futsal players with PFPS and anterior knee pain. But this balance disorder depends on the amount of instability and DPC demands in different environmental conditions. In more stable conditions in which demands of postural control are closer to static conditions, balance reaction of PFPS group is lower than control group. But in more instable conditions which are closer to dynamic condition, balance reaction of PFPS group is more similar to the control group. Finally, it seems that more investigation is necessary to understand postural control reactions and to assess the relationship between anterior knee pain and DPC at other instability levels.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.