عبدالله برخورداری
-
مقدمه
بیماری کووید 19 به عنوان یک بیماری ویروسی اولین بار در سال 2019 درکشور چین گزارش شد و در مدت زمان کوتاهی تبدیل به یک پاندمی جهانی گردید. طبعا" نوع شغل افراد و محیط کاری که فرد در آن فعالیت می کند تاثیر به سزایی در انتشار این ویروس ها دارد، لذا این مطالعه با هدف بررسی شیوع بیماری کووید 19 در مشاغل مختلف و ارتباط آن با برخی پارامترهای موثر در شهرستان شاهرود انجام شد.
روش بررسیاین پژوهش مطالعه ای مقطعی و توصیفی تحلیلی است که در سال 1400 انجام شد. اطلاعات موردنیاز از بانک اطلاعاتی مطالعه جامعCOVID-19 شاهرود و سامانه الکترونیک ثبت و پیگیری موارد ابتلا به بیماری کووید 19 در دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، با بررسی پرونده های الکترونیک استخراج شد. عنوان مشاغل، بر اساس سیستم بین المللی طبقه بندی مشاغل ILO، طبقه بندی گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 22-SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هابر اساس نتایج بدست آمده،به ترتیب بیشترین درصد موارد ابتلا در کارکنان حوزه سلامت مانند پزشکان، پرستاران، کارمندان اتاق عمل و مراقبین سلامت و کلیه کارمندان شاغل در سیستم بهداشت و درمان 45%، مشاغل مربوط به خانه داری و پرستاری در منزل با 5/44%، بازنشستگان با 2/43% و کارگران ساختمانی با 34% ابتلا در رتبه های سوم و چهارم قرار دارند. متغیرهایی از قبیل سن، استعمال سیگار، بیماری زمینه ای و BMI با ابتلاء به بیماری کرونا رابطه معنی داری نشان دادند (آزمون رگرسیون). به ترتیب بر اساس نسبت شانس برای متغیر سن (با افزایش هر یک سال سن فرد)، تغییر در BMI (با افزایش هر واحد) و داشتن بیماری زمینه ای شانس ابتلاء به بیماری 1%، 8/3 و 14% افزایش می یابد و با استعمال سیگار شانس ابتلاء به بیماری 2/57% کاهش می یابد.
نتیجه گیریدر این مطالعه مشخص شد که در برخی مشاغل مانند مشاغل بهداشت و درمان شیوع بیماری بالاتر بوده است، زیرا این افراد در تماس مستقیم با بیماران و افراد مبتلا به ویروس بوده اند. در کل می توان گفت در مشاغلی که امکان دور کاری و عدم حضور در اجتماع فراهم بوده است میزان ابتلاء به ویروس کم بوده است و بالعکس. در ابتلاء به بیماری کرونا برخی فاکتورها مانند سن، بیماری زمینه ای، استعمال سیگار و BMI موثر بوده اند.
کلید واژگان: بیماری کرونا, عنوان شغلی, جنسیت, استعمال دخانیات و بیماری زمینه ایIntroductionCovid-19 was first reported as a viral disease in China in 2019, and it soon became a global pandemic. In addition, the types of occupations people have and the environments in which they work may increase the likelihood of being exposed to the virus. Thus, this study was conducted to investigate the prevalence of Covid-19 disease in various occupations and its relationship with some effective parameters in Shahroud city.
MethodsThis research is a cross-sectional, descriptive-analytical study that was conducted in 2021. The required information was extracted from the database provided by Shahroud University of Medical Sciences. These files contain the results of the comprehensive study of COVID-19 in Shahroud. All the jobs that were asked of the person were classified based on International Standard Classification of Occupations and suspicious and definite cases were examined in different occupation. The information analyzed using SPSS software version 22.
ResultsAccording to the results, the highest percentage of cases (45%) was in healthcare workers, such as doctors, nurses, and operating room staffs—in other words, all employees working in the healthcare system. The next highest percentages were in household and home nursing workers (44.5%), retirees (43.2%), and construction workers (43%). The relationship between variables such as age, smoking status, presence of comorbidities, and presence of a high body mass index (BMI) associated with Covid-19 disease was examined by the regression test. It was found that the relationship was significant, that these variables affected the prevalence of the disease. Based on the odds ratio in the age variable, with each year of age, the chance of getting infected increased by 1%. A current smoker had a reduced chance of getting the disease by 57.2%. Having a comorbidity increased the chance of getting the disease by 14%, and with each increase in BMI, the chance of getting the disease increased by 3.8%.
ConclusionThe study found that in some occupations, such as healthcare worker, the prevalence of the disease was higher because workers were in direct contact with patients and people infected with the virus. In general, it can be said that the prevalence of the disease was low in workers who could telework and remain at home rather than go to a job or in the community. Factors such as age, the presence of comorbidities, status as a current smoker, and having a high BMI had an effect on contracting Covid-19 disease.
Keywords: Covid-19 disease, job title, Gender, Smoking, comorbidity disease -
مقدمه
از زمان ظهور بیماری همهگیر کووید-19، تحقیقات بر روی شناسایی افراد در معرض خطر و پیشگیری از شیوع آن متمرکز شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین گروههای خونی و ابتلای قطعی به کووید-19 در شاهرود است.
مواد و روشهااین مطالعه یک مطالعه مقطعی تحلیلی است. دادههای افراد مراجعهکننده مشکوک به کووید-19 در شاهرود از ابتدای اپیدمی در بهمن سال 1398 تا ابتدای سال 1400 توسط سیستم ثبت کرونا جمعآوری شده است. مورد قطعی کووید-19 در این مطالعه، کسی است که آزمایش RT-PCR مثبت داشته باشد. بهمنظور بررسی ارتباط گروه خونی مختلف و ابتلا به بیماری از رگرسیون لوجستیک استفاده گردید و وجود سایر متغیرهای اثرگذاری چون بیماریهای زمینهای و سن و جنس کنترل گردید.
نتایجدر این مطالعه بالاترین درصد PCR مثبت برای گروه خونی B (49/6 درصد) و سپس AB (43/1 درصد) است، ولی این اختلاف معنادار نیست. در مدلسازی انجام شده ارتباط معناداری بین گروههای خونی B و ابتلا به کووید-19 مشاهده شد بهطوریکه 56 درصد خطر بیشتر میشود. همچنین در بررسی ارتباط گروههای خونی غیر O با کنترل برای متغیرهای سن، جنس و بیماری زمینهای نشان داد که گروه خونی غیر O نسبت به 35 O درصد شانس ابتلا را بهطور معناداری افزایش میدهد. Rh ارتباط معناداری با ابتلا نشان نداد.
نتیجهگیریاین مطالعه نشان داد گروه خونی غیر O در مقایسه با O ریسک بالاتری برای ابتلا به کووید-19 دارد. در بین گروههای خونی، گروه خونی 56 B درصد خطر ابتلا را بیشتر میکند.
IntroductionSince the Covid-19 pandemic, research has focused on identifying people at risk and preventing its spread. The aim of this study was to investigate the relationship between blood groups (ABO) and the risk of COVID-19 infection in Shahroud.
MethodsThis study is an analytical cross-sectional study. Data from suspected cases of Covid-19 were collected in Shahroud by the Corona Registration System from the beginning of the epidemic in February 2020. In this study, confirmed cases of Covid-19 were defined as those that had a positive RT-PCR test. Logistic regression was used in order to investigate the relationship between ABO and COVID-19 infection, and other variables, such as co-morbidities, age, and gender also were adjusted.
ResultsIn this study, the highest percentage of positive PCR was for B type (49.6%) and then AB (43.1%), but this difference was not significant. In the modeling, a significant relationship was observed between B type and Covid-19 infection, so that the risk is 56% higher. Also, in the study of the relationship between non-O blood groups and adjusted for the variables of age, gender, and comorbidities, it was shown that non-O blood type compared to O blood type increased the odds of infection by35% significantly. Rh did not show a significant association with infection.
ConclusionThis study showed that non-O blood types have higher odds of developing Covid-19 compared to the O blood type. Among the various blood types, type B increases the odds of infection by 56%.
Keywords: Covid-19, SARS-CoV-2, ABO bloodtype, Risk of infection -
زمینه و هدف
مشکلات و دغدغه های مرتبط با ارزشیابی کارآموزان دوره ی کارآموزی در عرصه یکی از مهم ترین مسائل دانشجویان و اساتید رشته مهندسی بهداشت حرفه ای است. این مطالعه با هدف تدوین و اعتبارسنجی ابزاری برای ارزشیابی کارآموزان دوره ی کارآموزی در عرصه رشته مهندسی بهداشت حرفه ای انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه مقطعی-تحلیلی در گروه مهندسی بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شاهرود در طی نیم سال دوم سال های تحصیلی 1396-1395 تا نیم سال تحصیلی دوم 1397-1396 انجام شد و دانشجویان این دو دوره با استفاده از ابزار ارزشیابی طراحی شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. حیطه ها و گویه های ابزار بر اساس سرفصل های درسی وزارت بهداشت در مورد کارآموزی در عرصه رشته مهندسی بهداشت حرفه ای(16 واحد؛ مقطع کارشناسی پیوسته) و با استفاده از بررسی متون و تشکیل میزگردهایی با مشارکت اساتید و کارشناسان مهندسی بهداشت حرفه ای تدوین شد.
سپس معیارهای ارزشیابی جامع و متناسب با این اهداف سه گانه تهیه شد. این معیارها بر اساس بررسی متون مربوطه، مصاحبه و استفاده از تجارب اساتید و مربیان در رشته مهندسی بهداشت حرفه ای، کارشناسان واحد بهداشت حرفه ای مراکز بهداشت و نیز کارشناسان بهداشت حرفه ای تعیین شد. از این معیارها به عنوان یک چارچوب مفهومی برای طراحی گویه ها استفاده شد. سپس متناسب با این چارچوب مفهومی و با در نظر گرفتن فراوانی معیارهای هر حیطه، گویه های متناسب برای تمامی آن ها تدوین شد. حفظ تناسب مفهومی هر گویه با بعد موردسنجش در روند گویه سازی همه ی ابعاد در نظر گرفته شد. در نهایت بعد از ارزیابی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه، برای نمره دهی گویه ها از مقیاس لیکرتی 5 امتیازی شامل خیلی ضعیف (1)، ضعیف (2)، متوسط (3)، خوب (4) و عالی (5) استفاده شد. نمره عالی برای عملکرد بسیار مناسب و بدون نیاز به کوچک ترین راهنمایی؛ نمره خوب برای عملکرد غالبا رضایت بخش با حداقل راهنمای؛ نمره متوسط برای عملکرد مناسب و نیازمند راهنمایی و سرپرستی؛ نمره ضعیف برای عملکرد نامناسب و نیازمند راهنمایی و سرپرستی؛ و نمره خیلی ضعیف برای عملکرد بسیار نامناسب و نیازمند راهنمایی و سرپرستی کامل و دقیق در نظر گرفته شد.
برای بررسی روایی ابزار از روایی صوری، ضریب نسبی روایی محتوا (CVR)، شاخص روایی محتوا (CVI) و ضریب تاثیر گویه (IS) استفاده شد. اعتباریابی با استفاده همسانی درونی (ضریب آلفای کرونباخ) و تجزیه وتحلیل آزمون- بازآزمون ارزیابی شد.یافته هانسخه نهایی ابزار دارای سه حیطه شامل اهداف آموزشی و یادگیری، حیطه مهارت های مدیریتی و فردی و نیز حیطه توسعه صلاحیت های حرفه ای شغلی و کارآفرینی و 40 گویه بود. CVI برابر با 85/0، CVR برابر با 76/0 و IS همه گویه های ابزار بالاتر از 5/1 بود که بیانگر روایی محتوایی مناسب ابزار از دیدگاه متخصصان بود. میزان آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی درون طبقه ای (ICC) و ضریب همبستگی پیرسون آزمون- بازآزمون برای نسخه نهایی ابزار به ترتیب برابر با 0/835، (P<0/001) 0/899 و (P<0/001) 0/913به دست آمد.
نتیجه گیرینتایج حاکی از آن بود که ابزار ارزشیابی دوره کارآموزی در عرصه رشته مهندسی بهداشت حرفه ای دارای ویژگی های روان سنجی مناسبی است و به عنوان یک مقیاس استاندارد برای ارزشیابی کارآموزان دوره کارآموزی در عرصه مهندسی بهداشت حرفه ای قابل استفاده است.
کلید واژگان: طراحی پرسشنامه, روایی, پایایی, بهداشت حرفه ایBackground and aimsTraining process is any learning-based activity and experience, performed with the aim of causing relatively fixed and stable changes in people to improve their ability to do a job. In this regard, the apprenticeship course is one of the most important educational courses, especially for action-oriented or practical fields of studies of the universities. In these fields, apprenticeship is considered as an opportunity for experiential learning, acquiring skill, and practical training. This course involves learning during working, practice, practical training, and acquiring skill, which provides an opportunity for students to gain practical experience, apply their skills acquired in the university, improve their management and personal skills, and create new job opportunities. An apprenticeship period is suitable for trail and test under the supervision of academic educators and industry experts. It creates real conditions for the link between industry and university, and a young graduated person is prepared for work in the community. The essential part of the practical skills training occurs during this period. In general, apprenticeship leads to acquiring valuable practical experiences and improving behavior and attitudes. It also prepares them to enter the world of work in graduated people.
Evaluation is one of the most important steps in the training process and the correct implementation of it provides very useful information on the way of planning and implementing educational programs and can be a very useful basis for evaluating educational performance. In fact, systematic evaluations and interventions based on the results of the evaluation have a direct impact on the improvement of the educational process and the achievement of the educational goals of a field of study.
Apprenticeship, as other courses, requires evaluation, and it requires a standard and effective tool that can accurately measure the educational and expected goals. By using such a valid tool, the success of interventional programs can be evaluated with more assurance to improve the efficiency of the apprenticeship period. Thus, the development of a standard evaluation tool and its psychometric properties is crucial. It can be developed by a group of experts of the same field of the study.
Professional health engineering is one of the important fields of medical sciences. At the bachelor level, apprenticeship is vital in this field of study. This course is considered an essential part of the bachelor level and bachelor students require acquiring special skills to perform their professional tasks to meet the needs and expectations of faculty members as well as employer and worker expectations. In this regard, the method of evaluation of apprentices is one of the most important concerns for apprentices and even professors in this field of study. One reason for the importance of this course is the number of its units (16 units), which has a significant effect on the final GPA of students. It is also a concern for other fields of medical sciences. Based on a research conducted by the research team using advice of experts and research resources, it was found that no study had been conducted so far on the evaluation of the apprentices of professional health engineering field of study in Iran. It might be due to the lack of a standard and valid tool to evaluate the apprentices.
Problems and concerns related to the assessment of field internship course in field of occupation health engineering is one of the most important issues for the students and the proffessors.
This study aimed to development and validating a tool for assessing the field internship course in the field of occupational health engineering.MethodsThis study was conducted in the occupational health engineering department of the Faculty of Health of Shahroud University of Medical Sciences during the second semester of 2016-2017 to the second semester of 2017-2018. Students of these two courses were evaluated using the designed evaluation tool. The dimensions and items of tool was developed based on curriculum of internship course in the field of occupational health engineering and using litreture review and panel discussions with the participation of occupational health professors and experts. Validity was assessed by Face validity, content validity ratio (CVR), content validity index (CVI) and Item Impact score (IS). Reliability was evaluated through internal consistency (Cronbach’s alpha coefficient) and test–retest reliability analyses.
In this method used to extract opinions, ideas, and perceptions of a group of people with common characteristics on a particular topic, interviews and group discussions were used. Finally, three areas (dimensions) were defined, which a graduate of this field of the study should be trained based on them. First area: educational and learningobjectivesIt includes the initial criteria to achieve educational objectives according to the headlines. It is in fact the science and technology that a bachelor student who is being graduated should learn.
Second area: Management and personal skills (behavioral objectives): it is a performance criteria of an apprentice in the behavioral and management section which includes the performances preparing a student for accepting management role of occupational health and related executive actions in the community. Skilled experts consider this area as conventional management and personal skills.
Third area: development of professional job and entrepreneurship competences and qualifications (management objectives): it is a combination of personal and personality traits, skills, characteristics and behaviors that directly affect the performance of an individual. This area is a state of a person's readiness to enter into a particular profession. In other words, it indicates if a person has the ability to do that work and if he or she is able to create value for new situations by creating various opportunities.
Then, the comprehensive criteria in accordance to these three objectives were prepared. These criteria were determined based on the review of relevant literature, interviews and the use of the experiences of professors and educators in the field of professional health engineering, experts of professional health unit of health centers and professional health experts. These criteria were used as a conceptual framework for designing the items. Then, in accordance to the conceptual framework and considering the frequency of criteria for each area, appropriate items were developed for all of them. The conceptual fit of each item with its measured dimension was maintained in the process of developing items for all of the dimensions. Finally, after evaluating the psychometric properties of the questionnaire, five-point Likert scale (very poor (1), poor (2), moderate (3), good (4) and excellent (5) was used to score the items. An excellent score was considered for very appropriate performance and without any need for guidance, a good score was considered for often satisfactory performance with minimum guidance, a moderate score was considered for in appropriate performance requiring guidance, a poor score was considered for inappropriate performance requiring guidance and supervision, and a very poor score was considered for extremely inappropriate performance requiring precise and thorough supervision and guidance.ResultsBased on the three dimensions defined, in the first step, a three-dimensional questionnaire with 44 items was designed. Each of dimensions of educational and learning objectives, management and personal skills, and the development of professional job and entrepreneurship competencies had 14, 20 and 10 items, respectively. The effect score of the item showed that all designed items had a score of above 1.5. Thus, in this step, none of the items were eliminated and all of them were considered important and appropriate from the target ‘s point of view.
The final version of the tool contained 3 dimensions and 40 items. CVI was 0.85, CVR was 0.76, and IS all items were above 1.5, indicating good content validity from the experts’ points of view. The Cronbach’s alpha, intraclass correlation coefficients (ICC), and test-retest Pearson correlation coefficients for the final version of the tool were 0.835, 0.899 (P < 0.001) and 0.913 (P < 0.001), respectively.ConclusionIn general, the positive results of validity of the designed tool suggest the desirable psychometric property of the 40-item questionnaire of evaluation of the apprenticeship course in the field of professional health engineering with three areas of educational and learning objectives, management and personal skills, and the development of professional job and entrepreneurship competencies. This standard tool, in addition to evaluating the level of apprentices’ information and knowledge, can be a desirable tool for evaluating the expected job skills and competencies required in the health professional engineering field of study. This was a preliminary study and the authors of this research faced with various limitations. Thus, further studies are needed for more comprehensive application of the designed tool as well as reassessment of the psychometric properties and eliminating its defects and disadvantages in other professional health engineering departments of Iran’s medical universities. Finally, a complete and comprehensive tool for evaluating apprentices of this field of study is provided for academic community.
The results indicated that the field internship course in the Field of occupational health engineering In three dimension, it includes the dimension of educational and learning objectives, the field of managerial and individual skills, as well as the development of professional qualifications and entrepreneurship assessment tool has good psychometric properties and can be used as a standard mseare for assessing the field internship course of student occupational health engineering. The scope of educational and learning objectives, the field of managerial and individual skills, as well as the development of professional qualifications and entrepreneurship.
Keywords: Questionnaire designs, Validity, Reliability, Occupational health.Keywords: Questionnaire designs, Validity, Reliability, Occupational health -
مقدمهکارایی هودها در سیستم تهویه مکنده موضعی تحت تاثیر هندسه، موقعیت آن نسبت به فرآیند و میزان هوای مکشی توسط آن قرار دارد. این مطالعه با هدف ارایه و به کارگیری روشی کاربردی و ساده برای ارزیابی مشکلات بالقوه هودهای سیستم تهویه موضعی با تکیه بر استانداردهای مربوطه در یک واحد آهن سازی انجام شد.روش کاردر این مطالعه مقطعی توصیفی، بر اساس استانداردهای تهویه توصیه شده توسط ACGIH، چک لیستی به منظور شناسایی و بررسی مشکلات بالقوه سه نوع هود فرآیند سرند اکساید تهیه شد. این چک لیست برای ارزیابی متغیرهای سخت افزاری هودها به منظور بررسی مشکلات و اعمال تغییرات اصلاحی، تکمیل گردید. تفاوت مفاد استاندارد توصیه شده در چک لیست با نقشه های طراحی و وضعیت موجود سیستم به عنوان عدم انطباق (مشکل بالقوه) در هر بخش در نظر گرفته شد. در نهایت تفاوت بین بایدها (توصیه ها)ی استاندارد، اطلاعات استخراجی از نقشه های طراحی (اسناد سیستم) و نتایج بررسی وضعیت هودهای موجود، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته هابر اساس نتایج آزمون آماری، به ترتیب نتایج میانگین وضعیت موجود هودها، نقشه ها (اسناد طراحی) و استاندارد برای متغیرهای محصورسازی پایین دست ریزش (41m/2، 38/2 و 60/1)، فاصله عمودی زیر دهانه هود تا روی نوار نقاله (39m/0 ،37/0 و61/0)، فاصله طولی محصورسازی نوار نقاله پس از هود (225m/1، 288/1و 296/0) و تعداد هودها (17،18 و 31) بود. در مقایسه بین نتایج وضعیت موجود هودها و اسناد طراحی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید(05/0≤ P-value). در مقایسه نتایج وضعیت موجود هودها و اسناد طراحی با استاندارد تفاوت معنی داری مشاهده گردید(05/0≥ P-value). به ترتیب بین نتایج میانگین وضعیت موجود هودها، نقشه ها (اسناد طراحی) با استاندارد برای متغیرهای دبی هود (3cfm/813، 9/2276 و 9/3085) و سرعت انتقال کانال های منتهی به هودها (3fpm/2289، 5/5083 و 3500) تفاوت معنی داری دیده شد(05/0≥ P-value).نتیجه گیریاین روش برای سیستم های تهویه موضعی با شبکه گسترده ای از هودها و منابع انتشار آلاینده قابلیت کاربرد دارد. از جمله مزایای این روش، قابلیت کاربرد راحت آن به عنوان یکی از الزامات تحویل سیستم از پیمانکار و کاربرد آن جهت بررسی مشکلات بالقوه (ظاهری/سخت افزاری) همه هودهایی است که استانداردهای تهویه برای آن ها ارایه شده است. هم چنین با مقایسه نتایج وضعیت موجود هودها با مشخصات طراحی و تطبیق آن ها با استانداردها، می توان به عدم انطباق ها در طول عمر و فرآیند تعمیرات و نگه داشت سیستم پی برد.کلید واژگان: تهویه موضعی, هود, ارزیابی, غبار, واحد آهن سازیIntroductionEfficiency of hoods for local exhaust ventilation system is influenced by hood geometry, its situation relative to the process and the air volume exhausted by it. The aim of this study was to present a simple and practical method based on the standards for assessment of potential problems of ventilation system in a steel making company.
Material andMethodIn this cross-sectional study, a checklist based on the ACGIH ventilation standards was developed for investigating potential problems related to the three types of hoods in an oxide screen process. This checklist has completed in order to feasibility study of corrective changes in evaluation of the hood hardware parameters. The differences between design and current status to the standards were considered as noncompliance. Finally, differences were analyzed statistically.ResultBased on statistical analysis, the average of current status of hoods, plans and design documents and standards were for variables of conveyors downstream enclosure (1.6, 2.38 and 2.41m), vertical distance from hoods to conveyors (0.39, 0.37 and 0.61m), conveyor longitudinal enclosing after hood (1.225, 1.288 and 0.296 m) and hood numbers (18, 17 and 31), respectively. Comparing the results between current status of hoods with plans and design documents showed no significant differences (0. P-value≤ 0.05). But, the results between current status of hoods and design documents with standards have significant difference (0. P-value≥ 0.05). A significant difference (0. P-value≥ 0.05) revealed between the average of the current status of hoods, plans and design documents and the standards for variables of hood flow (813.3, 2276.9 & 3085.9 cfm) and duct velocity leading to the hoods (2289.3, 5083.5 & 3500 fpm), respectively.ConclusionThis method can be applicable for the local ventilation systems with extensive pollution sources and hoods. One of the advantages of this method can be easily application of this system, as one of the requirements for delivering ventilation systems from contractors and the use of it for studying potential problems of the hoods that they have standards. Also, by comparing current status of hoods with the design specifications and standards, the mismatches/ unconformities in the lifetime and maintenance process of the system can be understood.Keywords: Local Ventilation, Hood, Assessment, Dust, Iron Making Plant -
زمینه و هدفصنعت سیمان یکی از صنایع مهم در توسعه هر کشور و در عین حال یکی از آلوده ترین صنایع از نظر عوامل زیان آور محیط کار می باشد. هدف این مطالعه تعیین وضعیت سلامتی پرسنل یکی از شرکت های سیمان کشور بر اساس اطلاعات موجود در پرونده های سلامت آن ها بود.روش کاراین پژوهش به روش مطالعات مقطعی در سال 1390 انجام شده است. در این مطالعه اطلاعات بدست آمده از 331 پرونده سلامت کارگران (مربوط به تمامی پرسنل شاغل در شرکت سیمان شاهرود) که شامل معاینات قبل از استخدام، معاینات دوره ای و نیز نتایج آزمایشات و معاینات موارد خاص بوده مورد بررسی قرار گرفته است. اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 15 و به کمک آزمون های آماری t مستقل و کای دو تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری در کلیه آزمون ها 05/0 p< بود.یافته هامیانگین (انحراف معیار) سن و سابقه کارکارگران به ترتیب 51/7 ± 40 و 53/5 ± 1/12 سال بود. افت شنوایی (5/33%)، بیمار ی های قلبی عروقی (4/18%) و ناراحتی های اسکلتی عضلانی (9/13%) به ترتیب شایع ترین بیماری کارگران بود. ارتباط آماری معنی داری بین رسته کاری با بیماری های قلبی عروقی (03/0 p=) و افت شنوایی (002/0 p=) وجود داشت. ارتباط بیماری های قلبی عروقی(02/0 p=)، اسکلتی عضلانی (03/0 p=)، کلیوی (003/0 p=)، گوارشی (04/0 p=) و افت شنوایی (002/0 p=) با سابقه کار و بیماری های قلبی عروقی(007/0 p=)، گوارشی(007/0 p=) و افت شنوایی(001/0 p<) با سن یک ارتباط معنی دار بود.نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که اشتغال در صنعت تولید سیمان علاوه بر افت شنوایی، باعث افزایش ریسک ابتلا به بیماری های کلیوی و دیابت نسبت به سایر افراد جامعه می شود. شرایط نامناسب و عوامل زیان آور محیط کار در این صنعت عامل احتمالی شیوع این مشکلات سلامتی است.
کلید واژگان: وضعیت سلامتی, سلامت شغلی, پرونده های پزشکی, کارخانه سیمان شاهرودBackgroundThe cement industry is one of the most important industries involved in development of countries and also of the most polluting industry work place with harmful agents’ preposition. The purpose of this study was to investigate the workers’ health status in a cement company based on their available medical records.MethodsThis cross-sectional study is conducted in 2011. In the study, we examined data obtained from 331 workers’ health records (all Shahroud cement company personnel) including their pre-employment, periodical examination and case-specific medical records. Chi-square and independent t-test was used to analyze the data using SPSS version 15. The significance level in all tests was 0.05.ResultsAverage (Standard Deviation) of age and work history for workers were 40 ±7.5 and12.1 ± 5.5 respectively. Hearing loss (33.5%), cardiovascular disease (18.4%) and musculoskeletal disorders (13.9%) were the most prevalent diseases. statistically significant association was found between cardiovascular diseases (p=0.03) and hearing loss (p=0.002) with job category. Work history was associated with cardiovascular disease (p=0.02), musculoskeletal disorder (p=0.03), renal disease (p=0.003), gastrointestinal disease (p=0.04) and hearing loss (p=0.002). Significant associations were found between age and cardiovascular disease (p=0.007), gastrointestinal disease (p=0.007), and hearing loss (p<0.0001).ConclusionWorking in cement industry may cause hearing loss, high risk of renal diseases and diabetes compared to the normal people. The unsuitable conditions and the harmful work environment are possible causes to workers’ health problems.Keywords: Health Status, Occupational Health, Medical records, Shahroud Cement Factory -
زمینه و هدففیوم ناشی از فلزات سنگین از مهمترین عوامل خطر در محیط های کاری محسوب می شوند. این مطالعه به منظور بررسی فیوم های ناشناخته با غلظت بالا در سایت برش فلزات قراضه در یکی از صنایع بزرگ فولاد کشور و کاهش استرس ناشی از مواجهه با آن در کارگران مواجهه یافته انجام شد.روش کاردر این مطالعه به منظور تعیین نوع ترکیب فیوم های غلیظ متصاعد شده ناشی از برش قراضه که تاکنون ناشناخته بود، نمونه برداری فردی از منطقه تنفسی تمامی کارگران مواجهه یافته انجام شد. سپس آماده سازی و تجزیه نمونه ها به دو روش جذب اتمی شعله ای (روش 7300) وAES ICP- (7048) سازمان NIOSH انجام گرفت.یافته هااز ده عنصر شناسایی شده تنها میانگین غلظت اکسیدهای آهن بیش از حد مجاز بود و غلظت در نه ترکیب دیگر از حد مجاز پایین تر بود.نتیجه گیریفیوم های متصاعد شده با غلظت بالا در سایت برش قراضه عمدتا ناشی از اکسید های آهن بوده و نگرانی مضاعفی که در کارگران و مدیران نسبت به وجود ترکیباتی مانند کادمیوم، نیکل و... و عوارض آنها بود، بیشتر از واقعیت بوده و نتایج معاینات دوره ای نیز موید این مطلب بود.
کلید واژگان: فیوم فلزات, برش فلزات قراضه, صنعت فولاد, ICP, AESBackground and ObjectivesHeavy metal fume is one of the most important risk factors in the workplaces. This study was performed to investigate unknown fumes with high concentrations and to reduce exposure stress among exposed workers in the site of scrap metal cutting in one of the country''s major steel industries.MethodsIn this study، to determine the composition of unknown fumes produced from scrap cutting process، personal samples were collected from breathing zone of all exposed workers. Samples preparation and analysis were carried out based on NIOSH methods; Flame Atomic Absorption Spectrometry-AAS (Method 7300) and Induced Coupled Plasma-Atomic Emission Spectrometry- ICP-AES (Method 7048).ResultsFrom ten metals identified، only mean concentration of iron oxide exceeded Threshold Limit Value (TLV) and concentrations of the remaining nine metals were below the exposure limits.ConclusionHigh concentrations of fumes generated from cutting process of scraps were mainly due to iron oxide. Therefore، concerns among workers and managers over presence of chemicals; such as cadmium and nickel، and their health effects were not the case. This was also confirmed by periodic examination results.Keywords: Metals Fume, Cutting Scrap Metals, Steel Industry, ICP, AES -
زمینه و هدفپایانه های نمایشگرهای دیداری (VDT)، تجهیزات استاندارد در بسیاری از دفاتر اداری می باشند که استفاده از آنها می تواند باعث افزایش خطر شرایط ناگوار مرتبط با بینایی، سیستم اسکلتی- عضلانی و بهداشت روانی از جمله بی خوابی گردد. ما در این مطالعه رابطه بین مدت زمان کار روزانه با پایانه های نمایشگرهای دیداری (VDT) و مشکلات خواب در کارکنان بانک شهر سنندج را، بررسی کردیم.روش بررسیدر این مطالعه توصیفی- تحلیلی (مقطعی)، تعداد 382 نفر بصورت تصادفی از کارمندان بانک های شهر سنندج که با رایانه کار می کردند و دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، انتخاب و اطلاعات دموگرافیک، کیفیت خواب و استرس بوسیله پرسشنامه های اختصاصی جمع آوری گردید.داده ها با نرم افزار آماری SPSS 15 و«آزمون های آماری کای دو» و «تی مستقل» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاطبق نتایج بدست آمده از این مطالعه مدت زمان کار روزانه با پایانه های نمایشگرهای دیداری (VDT) تاثیر معناداری بر کیفیت خواب کارکنانی که بیش از 6 ساعت در روز با این پایانه ها کار می کنند، داشته است (001/0 >P).نتیجه گیریبه منظور حفاظت کارکنان از اثرات نامطلوب کار با VDT توصیه می شود مدت زمان کار در روز به کمتر از 6 ساعت کاهش یابد و زمان های کار-استراحت در شیفت کاری پیش بینی شود.
کلید واژگان: اختلالات خواب, کارکنان بانک, پایانه های نمایشگرهای دیداری, VDT, بهداشت حرفه ایBackground And AimVisual display terminals (VDT) are standard equipment for many office workers. Their use، however، may increase the risk of developing adverse conditions related to vision، the musculoskeletal system، and mental health such as insomnia. In this study، we examined the relationship between duration of daily VDT use and insomnia in bank tellers.Material And MethodsIn this cross-sectional study، 382 bank tellers working with VDT who met our inclusion criteria were selected randomly. Their demographic data، sleep quality، and stress information were collected by AIS and DCM model questionnaires. We used SPSS 15 software for data processing. Chi-square and independent t-test were used for data analysis.ResultsThe results showed that the insomnia symptoms score were significantly higher in the participants using VDT more than 6 hours/day (P<0. 001).ConclusionTo protect bank tellers from VDT adverse effects، we recommend restriction of daily work time in these terminals to less than 6 hours، and planning for work-rest periodic times during working shift.Keywords: Sleep disorders, Bank tellers, Visual display terminals, VDT, Occupational health -
مقدمهاندازه گیری حداکثر ظرفیت هوازی اهمیت زیادی در ایجاد تناسب و تطابق فیزیولوژیک بین کارگر و کار دارد. این مطالعه با هدف برآورد ظرفیت هوازی و ظرفیت کار فیزیکی کارگران بخش گالوانیزه شرکت نورد لوله سمنان و نیز تعیین فراوانی نسبی کارگران دارای شغل متناسب با ظرفیت کار فیزیکی انجام شده است.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، 50 نفر از کارگران مرد بخش گالوانیزه شرکت نورد لوله سمنان به روش تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. از روش شاهنواز و تاکسورت (tuxworth & shahnavaz) برای اندازه گیری حداکثر ظرفیت هوازی این افراد استفاده شد. داده های به دست آمده پس از ورود به نرم افزارSPSS به کمک آزمون های آماری t مستقل و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل شدند.نتایجمیانگین حداکثر ظرفیت هوازی کارگران مورد مطالعه 33/0±88/2 لیتر در دقیقه و میانگین ظرفیت کار فیزیکی آنها 54/0±76/4 کیلوکالری بر دقیقه برآورد گردید. ارتباط معناداری بین ظرفیت هوازی با شاخص توده بدن و بین ظرفیت هوازی (برحسب میلی لیتر برکیلوگرم بر دقیقه) با سن وجود داشت. نتایج نشان داد که 36 درصد از کارگران در طول شیفت کاری برای انجام وظایف شغلی، انرژی بیشتری از ظرفیت کار فیزیکی خود مصرف می کردند.نتیجه گیریبا توجه به طبقه بندی سازمان بین المللی کار، میانگین ظرفیت کار فیزیکی کارگران مورد مطالعه در رده میزان انرژی مصرفی در کار سبک قرار می گیرد بنابراین بطور متوسط این کارگران دارای توانایی جسمانی انجام کارهای سبک یا کمتر هستند. بیش از یک سوم این کارگران نیز نیازمند تعدیل وظایف شغلی با تغییر شغل خود به شغلی با مصرف انرژی کمتر هستند.
-
زمینه و هدفاختلالات اسکلتی عضلانی، خستگی زودرس کاری و موارد مشابه در نتیجه عدم تطابق ظرفیت کاری فرد با نیازهای فیزیکی کار در شغل فرد می باشد. بر پایه آمار سازمان جهانی بهداشتی عمده ترین عامل از دست رفتن زمان کار شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی در محیط های کار است.روش کاراین مطالعه از نوع مقطعی می باشد. نمونه ها از کارگران شاغل در کارگاه های مصنوعات فلزی در سطح شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این طرح پرسشنامه استاندارد TMW می باشد. نتایج حاصله با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تحلیل قرار گرفت.یافته هادر این مطالعه ارتباط بین نیاز فیزیکی کار با ناراحتی های اندام فوقانی شامل گردن، شانه، مچ، آرنج، دست با استفاده از آزمون مجذور کای دو (X2) مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آزمون نشان داد که بین این متغیرها و نیاز فیزیکی کار ارتباط معنی داری وجود دارد.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که نیازهای فیزیکی کار که یکی از عوامل کلیدی در انجام یک شغل می باشد در صورت تجاوز از توانایی فرد در انجام وظیفه ارتباط مستقیم با بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی دارد.
Background and ObjectivesMusculoskeletal disorders and premature tiredness caused by work are arisen from incompatible individual work capacity and job demands. According to the statistics provided by World Health Organization (WHO), prevalence of musculoskeletal disorders is the most important cause of the loss of working timein work environments.MethodsFor this cross sectional study samples were selected from workers employed in workshops of metallic products in Isfahan city. Data were collected using TMW standard questionnaire. The obtained data were analyzed using SPSS software.ResultsRelationships between physical work demands and disorders of the upper limbs such as shoulders, wrist, elbow, and hand, were examined using X2 statistical test and the results showed that there are significant relationships between these disorders and the physical work demands.ConclusionIf exceed the work ability of a person; work demands, as important factors in job doing, have a direct relationship with musculoskeletal disorders.Keywords: Physical Work Demands, Disorders of Upper Limb, Metal Products -
مقدمهانتشار بیوآئروسولها در هوای بخش های مختلف بیمارستانی عامل زیان آور مهمی برای سلامتی محسوب شده و در ایجاد عفونت های بیمارستانی نقش عمده ای را ایفا می نمایند. در مطالعه حاضر نوع و تراکم میکروارگانیسم های معلق شامل اسپورهای قارچی و باکتری، شاخص استافیلوکوک در هوای بخش های مختلف بیمارستانی بررسی شده است.روش بررسیاین مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بوده که در سال 1390 و در بیمارستان های شهر دامغان که دو بیمارستان بود انجام شده است. نمونه های هوا با روش دینامیک و با استفاده از پمپ ویژه نمونه برداری از بیوآئروسول ها و محیط های کشت سابرو دکستروز آگار و Chapman Agar جمع آوری شده و سپس نوع و تراکم میکروارگانیسم ها با رنگ آمیزی و مشاهده زیر میکروسکوپ تشخیص و با شمارش کلنی ها بر حسب CFU/m3 گزارش شده است.یافته هانتایج نشان داد که به طور متوسط بخش جراحی در بیمارستان برادران رضایی و اتاق لیبر در بیمارستان 11محرم دارای بیشترین بار آلودگی قارچی و بخش مراقبت های ویژه و رادیولوژی در بیمارستان برادران رضایی و اتاق معاینه در بیمارستان 11محرم دارای کمترین میزان بار آلودگی بود. در بخش اطفال بیمارستان برادران رضایی از نظر آلودگی باکتریایی (باکتری استافیلوکوک)، دارای بیشترین بار آلودگی و بخش سونوگرافی و همچنین آشپزخانه دارای کمترین بار آلودگی بودند. همچنین بیشترین نوع قارچ هایی که در محیط های بیمارستانی پراکنده اند از گونه های آسپرژیلوس و پنیسیلیوم می باشند.نتیجه گیریتراکم بیوآئروسول ها در بخش های مختلف بیمارستانها متفاوت ولی نوع میکروارگانیسم های پراکنده در محیط بیمارستان مشابه می باشند، در نتیجه امکان مواجهه شغلی برای افراد شاغل در بیمارستان وجود دارد.
کلید واژگان: بیوآئروسول ها, باکتری, قارچ, نمونه برداری هوا, بیمارستانBackgroundBioaerosol spreading in different parts of hospitals are known as hazardous factors for health، which play a major role in hospital infection. The object of this study was to investigate the possibility of microorganisms in the air، including fungal spores and bacteria in the air of different parts of hospitals.MethodsThis was a cross-sectional study carried out in 1390. Air samples were collected using bioaerosol sampling pumps and Sabro dextrose agar and Chapman agar plates. Bioaerosols were counted as the number of colonies per cubic meter of air. Finally، the types of microorganisms were detected using a microscope.ResultsThe results of the present study showed that the surgical ward at Rezai hospital and labour room of the 11th of Muharram hospital had the highest concentrations of fungal contamination. Intensive care unit (ICU) and radiology wards at Rezai Hospital as well as the examination room in the 11th of Muharram hospital had the lowest concentration of contamination. In addition، the highest concentration of staphylococcus was seen in pediatric wards at Rezai hospital. The lowest pollution contamination concentration was observed in ultrasonagraphy and kitchen. The results showed that aspergillus and penicillium species were the most frequent types of fungi in hospital environment.ConclusionIn this study، bioaerosol concentrations in different parts of the hospitals were different while the types of microorganisms dispersed at hospital environment were similar، thus there is the possibility of occupational exposure for workers in different parts of hospital.Keywords: bioaerosol, bacteria, fungi, air sampling, Damghan hospital -
زمینه و هدفکارگران کارگاه های رنگ آمیزی اتومبیل در معرض آلاینده های مختلف از جمله ایزوسیانات ها می باشند و یکی از مهمترین عوارض نامطلوب تماس با این مواد آسم شغلی است. هدف از انجام این مطالعه شناخت تغییرات تست سریال پیک فلومتری در نقاشان اتومبیل می باشد.روش بررسینوع مطالعه توصیفی- تحلیلی بود که به صورت مقطعی انجام شد. 43 نفر از کارگران کارگاه های رنگ آمیزی اتومبیل اصفهان به صورت تصادفی انتخاب شدند. تست حداکثر جریان بازدمی افراد (پیک فلو) با دستگاه پیک فلومتر (وایتالوگراف مدل Asma plan) در دو نوبت ابتدا و انتهای شیفت کاری و به مدت یک هفته برای هر کارگر انجام شد.یافته هامیانگین درصد تغییرات حداکثر جریان بازدمی در روز اول هفته برابر با 91/6 درصد و در روز پایانی هفته برابر با 11/8 درصد بود. میانگین درصد تغییرات حداکثر جریان بازدمی افراد در روز تماس با آلاینده برابر با 8/1±2/11درصد و در روز بعد از تماس با آلاینده برابر با 9/1±9/7درصد بود.که بر اساس استاندارد تست های عملکرد ریوی نشان دهنده تغییر پاتولوژیک در وضعیت ریوی می باشد. 72 درصد از کارگران در روز تماس با آلاینده تغییر بیش از 10% در پیک فلو نشان دادند.نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد که ریسک ابتلا به آسم شغلی و دیگر بیماری های ریوی در کارگران نقاش اتومبیل وجود دارد و تست پیک فلومتری می تواند در ارزیابی اختلالات ریوی ابزاری مفید باشد.
کلید واژگان: تست حداکثر جریان بازدمی, نقاشان اتومبیل, پیک فلومترBackground And AimWorkers working in car painting workshops are exposed to different contaminants including isocyanates. One of the most important sequelae of this exposure is occupational asthma. The aim of this study was to identify alterations in peak expiratory flow test in the workers working in the car painting workshops.Materials And MethodsThis was a cross-sectional descriptive study. 43 workers were selected randomly from the car painting workplaces in Isfahan. The peak expiratory flow of the workers was measured by means of a peak flow meter set at the beginning and at the end of the work shift, for one week.ResultsThe mean percentage of alterations in peak expiratory flow was 6.91% on the first day and 8.11% on the last day of week. The mean percentage of alternation of peak expiratory flow of the workers were 11.2±1.8 and 7.9±1.9 an the day of exposure to the contaminants after painting, and also one day after exposure respectively, which was indicative of pathological changes in the lungs of the workers, as shown by standard tests of pulmonary function. 72% of the workers after exposure to the contaminants showed alternation of more than 10% in the peak expiratory flow.ConclusionThis study showed there is high risk of occupational asthma and other lung diseases in the workers working in car painting workshops and peak flow meter test can be useful for assessment of pulmonary disorders -
پیش زمینه و هدفهگزامتیلن دی ایزوسیانات (HDI) از گروه ایزوسیانات های آلیفاتیک بوده که نقاشان اتومبیل در تماس مزمن با آن می باشند و از مهم ترین عوارض نامطلوب آن آسم شغلی است. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط بین غلظت HDI و میزان کاهش پیک فلو در نقاشان اتومبیل می باشد.مواد و روش کارنوع مطالعه توصیفی - تحلیلی بود که به صورت مقطعی انجام شد. نمونه های فردی در روز رنگ آمیزی از 43 کارگر شاغل در کارگاه های رنگ آمیزی اتومبیل جمع آوری شد سپس در آزمایشگاه نمونه ها با حلال مناسب استخراج و با دستگاه کروماتوگرافی مایع با عملکرد عالی ((HPLC تجزیه گردید. تست پیک فلو کارگران با دستگاه پیک فلومتر در دو نوبت ابتدا و انتهای شیفت کاری و به مدت یک هفته برای هر کارگر انجام شد.یافته هامیانگین تماس روزانه کارگران با HDI برابر با 1/0±42/0 میلی گرم بر متر مکعب و میانگین تماس هفتگی کارگران برابر با 05/0±13/0 میلی گرم بر متر مکعب بود. میانگین درصد تغییرات پیک فلو نقاشان در روز تماس با آلاینده برابر با 8/1±2/11درصد و در روز بعد از تماس با آلاینده برابر با 9/1±9/7 درصد بود. 72 درصد از نقاشان در روز تماس با آلاینده تغییر بیش از 10 درصد در پیک فلو نشان دادند.بحث و نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد که میانگین غلظت HDI در هوای محیط کار نقاشان در مواجهه با HDI تا 10 برابر میران استاندارد این آلاینده می باشد.
کلید واژگان: هگزامتیلن دی ایزوسیانات, تست حداکثر جریان بازدمی, نقاشان اتومبیلAbstractBackground and AimsHexamethylene diisocyanate is an aliphatic isocyanate and car painters are exposed to it. One of the most important disorders is occupational asthma. The aim of this study was to survey the effect of 1, 6 hexamethylene diisocyanate on the peak expiratory flow test to car painters in Isfahan.Materials and MethodsIn this descriptive and a cross-sectional study the forty three car painters were included. The sample were extracted and analyzed with high performance liquid chromatography. Peak expiratory flow test was carried out within a period of one week of working shift.ResultThe averages of daily and weekly exposure of workers to Hexamethylene diisocyanate concentration were. 0.42±0.1 and 0.13±0.05mg/m3, respectively The average of variation percent of peak expiratory flow of workers on painting day were 11.2 % ±1.8 % and the change average of peak expiratory flow of worker on the post day painting were 7.9 %±1.9. 72%. 72% of the painters had a variation more than 10% of the peak expiratory flow on painting day.ConclusionAll inhalation exposure was 10% more than the threshold standard limits value (tenfold of TLV)
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.