به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

علیرضا سلیمانزاده

  • علیرضا سلیمان زاده *

    ادیان مختلف جهان راهکارهای سازنده ای درزمینه حل مشکلات گوناگون بشر ارائه داده اند. آیین بودائی از همان بدایت کار به محیط طبیعی توجه زیادی معطوف داشت. در رابطه با اهمیت پژوهش حاضر باید گفت، پژوهش هایی که بر روی متون مقدس بودائی صورت گرفته، توجه چندانی به دیدگاه های زیست محیطی این آیین نداشته و اغلب به بررسی جنبه های فلسفی، روان شناختی و درمانی آن پرداخته اند. با توجه به مشکلات زیست محیطی عدیده ای که زندگی گیاهی، جانوری و انسانی را به صورت بحرانی در معرض تهدید قرار داده، جهان معاصر نیازمند تحقیقات گسترده ای پیرامون حفاظت از طبیعت است تا شاید بتوان از لابه لای این تحقیقات به نظریه واحدی دست یافت و از تجربیات کارگشای مکاتب دیگر استفاده نمود. دستاورد اساسی این پژوهش، نشان دادن این مسئله خواهد بود که چگونه آیین بودائی با پیوند اخلاق و محیط زیست، سعی در حفظ طبیعت دارد. تحقیق حاضر با توسل به روش تحقیق تاریخی و با مراجعه به منابع دست اول(اصیل) و همچنین تحقیقاتی، سعی در پیشبرد هدف ویژه تحقیق خواهد داشت. نتایج حاصل از پژوهش نیز بیانگر آن است که ازنظر بودا، تغییر جزو سرشت طبیعت است؛ اما رذایل اخلاقی (ظلم، آز، احتکار، اسراف، دزدی، تکبر و غیره) به صورت امری علی و معلولی نابودی جهان را تسریع خواهد نمود.

    کلید واژگان: آیین بودائی, طبیعت, محیط زیست, اخلاق, متون مقدس, دیگا نیکایا
    Alireza Soleymanzadeh *

    Different religions around the world have provided constructive solutions in the field of solving various human problems. Buddhism paid a lot of attention to the natural environment from the very beginning. Regarding the importance of the present research, it should be noted that the researches that have been conducted on Buddhist religious texts have not paid much attention to the environmental views of this religion and have often investigated its philosophical, psychological and therapeutic aspects. Considering the many environmental problems that have critically threatened vegetative, bestial and human life, the contemporary world needs extensive research in the field of nature protection so that the experiences of other schools can be used. The main achievement of this research will be to show how Buddhism tries to preserve nature by linking ethics and environment.The current research will try to advance the research by using the historical research method and by referring to first-hand (original) and research sources.The results of the research also indicate that, according to Buddha, change is part of the nature of the environment; but moral vices (such as cruelty, avidity, hoarding, prodigality, burglary, arrogance, etc.) will speed up the destruction of the world as a cause and effect.

    Keywords: Buddhism, environment, ethics, religious texts, Dīgha Nikāya
  • پرویز حسین طلائی*، علیرضا سلیمان زاده
    نبرد هلوله به سال 691 پ.م. بین امپراتوری آشور از یک سو و ایتلاف بزرگی از پادشاهان ایلام و بابل و متحدانشان از جانب دیگر رخ داد. گزارش های منابع آشوری و بابلی دارای تضادهایی در ذکر رویدادهای این نبرد مهم هستند و همین مسیله نتیجه گیری در مورد زوایای پنهان این نبرد را بغرنج تر می نماید. پژوهش حاضر براساس اسناد و گزارش های تاریخی و با روش توصیفی- تحلیلی درصدد است به این سوال اصلی پاسخ بدهد که دلایل بروز نبرد هلوله، نتایج و پیامدهای آن در تاریخ عهد باستان چه بوده است؟ آشوری ها پس از تصرف بابل در زمان تیگلات پیلسر سوم با ایلامی ها هم مرز شدند. پس از آن ایلامی ها برای اینکه در برابر تعرضات آشوری ها به زاگرس مانعی ایجاد کنند، به حمایت از شورشیان بابلی علیه آشوری ها پرداختند؛ همین امر باعث ایجاد نبرد هلوله شد. نتایج این پژوهش نشان خواهد داد که جدا از حس جنگجویی آشوری ها و دست یابی به غنایم منطقه زاگرس، سلطه بی واسطه یا باواسطه طرفین بر سرزمین بابل باعث ایجاد نبرد هلوله شد. در این نبرد آشوری ها گرچه به اهداف خود نرسیدند، پس ازآن سیاست پادشاهان آشور بر تصرف بابل و نابودی ایلام متمرکز گردید.
    کلید واژگان: نبرد هلوله, ایلام, آشور, سناخریب, هومبان نومنه
    Parviz Hossein Talaei *, Alireza Soleymanzadeh
    The Battle of Halule took place in 691 BC between the Assyrian Empire on the one hand and a large coalition of Elam and Babylonian kings and their allies on the other. The reports of Assyrian and Babylonian sources have contradictions in mentioning the events of this important battle, which makes conclusions about the hidden angles of this battle more complicated. Based on historical documents and reports and with a descriptive-analytical method, the present research tried to answer the main question of the causes of occurrence of the Battle of Halule, its results and consequences in the era of ancient times. The Assyrians bordered the Elamites after the capture of Babylon during the reign of Tiglath Pileser III. After that, the Elamites supported the Babylonian rebels against the Assyrians in order to prevent the Assyrian attacks on the Zagros. This brought about the Battle of Halule. The results of this research show that apart from the Assyrians' combative spirit and the achievement of Zagros region trophies, the direct or indirect domination of the parties over the land of Babylon caused the Battle of Halule. Although the Assyrians did not achieve their goals in this battle, after the war the policy of the Assyrian kings focused on capturing Babylon and destroying Elam.
    Keywords: Battle of Halule, Elam, Assyria, Sennacherib, Humban-numena
  • علیرضا سلیمان زاده*، پرویز حسین طلایی، عظیم شه بخش
    سنگ نبشته داریوش در نقش رستم معروف به DNb یکی از جذاب ترین و مهم ترین آثار در عرصه اندیشه ورزی ایرانیان، خصوصا نظام سیاسی و درواقع حکمرانی آرمانی آنان است. کتیبه موردنظر کاملا قدرت را با فلسفه پیوند داده و توامانی فلسفه و قدرت سیاسی را یادآور شده است. هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی-تحلیلی نظام سیاسی منعکس شده در سنگ نبشته دوم داریوش بزرگ در نقش رستم با آرای اندیشمندان یونانی در ارتباط با شهریاری آرمانی است. به جهت تقدم زمانی و تاریخ نگارش کتیبه موردنظر، در نگاه اول چنین متصور می شود که این کتیبه در زمان های بعدی در کتاب های فلسفه سیاسی یونان باستان یعنی جمهوری افلاطون یا سیاست ارسطو و در قالب نظرات سیاسی آنان به تفصیل آمده است. این مقاله با اتکا بر روش مبتنی بر تحقیق تاریخی و مطالعات زبان های باستانی، به توصیف و تحلیل مستند بندهای مختلف متن سنگ نبشته DNb می پردازد. در اینجا، شیوه مقایسه ای نیز نقش و جایگاهی محوری دارد. متن مقاله و همچنین جداول نیز بر همین اساس تنظیم شده است. با اتکا بر چنین شیوه ای است که دستاوردهای پژوهش حاضر در زمینه فهم مشابهت ها و تفاوت های موجود در نظام سیاسی ایران و یونان باستان قابل ارزیابی است که در معرض دید پژوهشگران نیز قرار داده شده است. نتایجی که از این پژوهش عاید خواهد شد نشان خواهد داد که کتیبه داریوش در نقش رستم، به چه نحو ابزارهای رواج و تولید ایدیولوژی رسمی حکومت هخامنشیان، استدلال های طبیعی تثبیت مشروعیت حکومت و شیوه های اعمال قدرت را به طرز کارآمد و ماهرانه ای به تصور کشیده است.
    کلید واژگان: هخامنشیان:داریوش اول: سنگ نبشته DNb, نظام سیاسی, فلسفه سیاسی افلاطون و ارسطو
    Alireza Solaimanzadeh *, Parviz Hossein Talaee, Azim Shahbakhsh
    Inscription of king Darius I the Great in the Naqsh-e Rustam which is known as DNb can be one of the most important Iranian works in the field of thought, especially about the political system and the ideal king or leader. The inscription linked the power with philosophy and it represents a combination of philosophy and political power. The signs of this inscription can be found in the Plato's Republic, or Aristotle's politics, in the form of their political views. It is clear that the changes in time have influenced the evolution of Iranian political thought in the Achaemenid period. DNb inscription also proves that some political thinkers may have approached the Achaemenid system and succeeded in producing knowledge of governance that covered the ideological or idealistic philosophical foundations and theoretical levels of political thought. However, the questions and hypotheses of this research are focused on the similarities of political thought in DNb's inscription and Greek philosophy. This paper deals with the documentary analysis of the inscription on the basis of historical research and ancient language studies. Method of data collection is librarical. In this paper, the comparative method plays a key role in research. By relying on such a method, we will seek to understand the similarities and differences in the political system of Iran and Greece. The results of this study will show how Darius's inscription in Naqsh-e Rostam has effectively and skillfully represented the tools of popular and official Achaemenid ideology, the natural arguments for establishing government.
    Keywords: Achaemenid Empire, Darius I, DNb Inscription, Political System
  • محمد ملکی، پرویز حسین طلایی*، علیرضا سلیمان زاده
    نخستین ارتباط دیپلماتیک بین ایران و روم در نتیجه تلاقی منافع اشکانیان با روم در آسیای کوچک شکل گرفت. اتحاد مهرداد ششم (پونتی) با تیگران دوم (ارمنی) و دخالت آن ها در امور کاپادوکیه باعث شد پای روم به سرزمین های آسیای کوچک باز شود. ورود رومی ها به این منطقه باعث به وجود آمدن چالشی در روابط ایران و روم شد که تا پایان اشکانیان ادامه پیدا کرد. ازاین رو هدف این پژوهش تبیین و بررسی روابط ایران و روم در دوران جنگ های مهردادی است. بررسی این مسئله با رویکرد توصیفی و تحلیل تاریخی بیانگر آن است که پس از مهرداد دوم و ظهور مدعیان سلطنت، شاهنشاهی اشکانی دچار ضعف و زوال شد. در چنین موقعیتی از طرفی، روم سعی در نفوذ در آسیای کوچک و قفقاز را داشت و از سوی دیگر تیگران دوم ابتدا از این فرصت برای حمله به قلمرو اشکانیان و توسعه نفوذ خود به سمت غرب و سوریه استفاده کرد و در ادامه از طریق اتحاد با مهرداد ششم با روم درگیر شد و اشکانیان با در پیش گرفتن سیاست موازنه منفی در قبال جنگ های مهردادی، به فاصله اندکی توانستند دوباره پایگاه های پیشین خود را در آسیای کوچک و قفقاز به دست آورند.
    کلید واژگان: ایران, روم, تیگران دوم, مهرداد ششم, جنگ های مهردادی
    Mohammad Maleki, Parviz Hossein Talaei *, Alireza Soleimanzadeh
    The first diplomatic relation between Iran and Rome came as a result of the confluence of Parthian interests with the Roman Republic in Anatolia. The alliance of Mehrdad VI (Pontic) with the Second Tigers (Armenian) and their involvement in the affairs of Cappadocia made Rome set foot in the Anatolian lands. In fact, the arrival of the Romans in this region created a challenge in the relations between Iran and Rome that continued until the end of the Parthian Empire. The present research thus aims to explicate and analyze the relation between Iran and Rome during the Mithridatic Wars. Historical description and analysis indicate that after the reign of Mehrdad II and the emergence of the claimants to the throne, the Parthian empire fell into decline. In such a situation, Rome, aware of the internal problems of the Parthians, attempted to infiltrate Asia Minor and the Caucasus, and on the other hand, the Second Tigers first used the opportunity to invade the Parthian territory to expand their influence westward and into Syria. He later fought with Rome through an alliance with Mehrdad VI. And the Parthians, by pursuing a policy of negative balance in the Mithridatic wars, could regain their former bases in Asia Minor and the Caucasus within a short time.
    Keywords: Iran, Rome, Second Tigers, Mehrdad VI, Mithridatic Wars
  • پرویز حسین طلائی*، علیرضا سلیمان زاده
    ساسانیان از همان آغاز کار، طبق استراتژی ملی گرایی و همچنین اندیشه «احیای مرزهای پیشین» درصدد سلطه بر سرزمین های پیشین تحت سلطه شاهنشاهی هخامنشی از جمله ارمنستان برآمدند. و این سرزمین که تا آن زمان تحت سلطه رومیان بود؛ به کانون اصلی جنگ های ایران و روم در این عصر تبدیل گشت. می توان گفت بررسی روابط دو قدرت بزرگ باستانی مزبور بدون توجه به ارمنستان تا حدودی غیرممکن می نماید. مسئله اصلی پژوهش حاضر آن است که آیا اساسا رویکرد ملی گرایی ساسانیان، تاثیری بر عدم فزونی و یا افزایش گرایش های واگرایانه موجود در ارمنستان داشته است یا نه. این پژوهش با اتکا به روش تحقیق تاریخی و با استناد به منابع دست اول و پژوهشی، درصدد بررسی تاثیر تمایلات ملی گرایی بر روی تمایلات واگرایانه موجود در ارمنستان با هدف به تصویر کشیدن پیامدهای رویکرد آرمان گرایانه سیاست داخلی و خارجی ساسانیان در یکی از ایالات ساسانی است. نتایج این پژوهش نشان خواهد داد هرچند پادشاهان نخست ساسانی توانستند ایالت ارمنستان را با رویکردهای سرسختانه ملی گرایانه خود در قرن سوم میلادی تحت استیلای خود نگه داشته و حتی به صورت ولیعهدنشین درآورند؛ اما در اواخر این قرن رومی ها با استفاده از ضعف شاهان ایران، ابتدا بر بخش هایی از این سرزمین و سپس بر کل این دیار سیطره پیدا کردند.
    کلید واژگان: قفقاز, ساسانیان, روم, ارمنستان, هویت ملی
    Parviz Hossein Talaee *, Alireza Soleymanzadeh
    From the very beginning, the Sassanids sought to dominate the former territories under the rule of the Achaemenid Empire, including Armenia, in accordance with the nationalist strategy as well as the idea of ​​"reviving the former borders."  This land that was until then under Roman rule became the main focus of the Iran-Rome wars in this era.  It can be said that it is somewhat impossible to study the relations between the two great ancient powers without considering Armenia.  The main issue of the present study is whether the Sassanid nationalist approach has had an effect on the lack or increase of divergent tendencies in Armenia.  Relying on historical research method and citing first-hand sources and research, this study seeks to investigate the effect of nationalist tendencies on divergent tendencies in Armenia with the aim of depicting the consequences of the idealistic approach of Sassanid's domestic and foreign policy in one of the Sassanid states.  The results of this study will show that although the first Sassanid kings were able to keep the state of Armenia under their domination with their stubborn nationalist approaches in the third century AD and even made them crown princes;  But at the end of this century, the Romans, taking advantage of the weakness of the Persian kings, first ruled over parts of this land and then over the whole land.
    Keywords: Caucasus, Sassanids, Rome, Armenia, national identity
  • علیرضا سلیمانزاده*، بتول خواجه حسنی رابری

    در تفکر توینبی (1889-1975)، دوران ایستایی جامعه را می توان دوره نا پویایی، سکون و بی تحرکی دانست. اعضای چنین جامعه ای پاسخی در برابر چالش های پیش رو نداشته، حالتی منفعل به خود گرفته و تسلیم شرایط موجود می شوند. به عبارتی، جامعه ایستایی همچون ماد، جامعه ای است که در حالت کلی تا حدودی فاقد مکانیسم های اساسی دگرگون بخش بوده و نوعی راکد بودن و بی حرکتی از شاخصه های آن تلقی می شود. طبق چنین نظریه ای، پیدایش تمدن در ایران باستان نتیجه یک انقلاب و همچنین حرکت جامعه از گذشته ای ایستا به سوی آینده ای پویا تلقی می شود. درهرحال، این مقاله با استفاده از روش تحقیق تاریخی در پی این هدف است که مشخصه های جامعه ماد را پیش از مرحله پویایی با استناد به شواهد موجود موردبررسی قرار داده و تحلیل نماید. رهاورد این پژوهش نشان دادن چگونگی تطبیق یا احتمالا عدم تطبیق نظریات تمدنی توینبی با بخشی از تاریخ ایران باستان است. درعین حال، تجزیه وتحلیل مشخصات کلی جامعه ایستای ماد با استناد بر حقایق و شواهد تاریخی و این که هرگز جامعه ای همچون ماد به رغم ایستایی به طور مطلق فاقد دگرگونی درونی نبوده، از دیگر دستاوردهای پژوهش حاضر است.

    کلید واژگان: ایران باستانجامعه ماد آرنولد توینبی تمدن ایستاشناسی اجتماعی
    Alireza Soleymanzadeh*, Batul Khaje Hasani

    According to Arnold Joseph Toynbee's (1889-1975) theory, the static period of society can be regarded as a period of stagnation and inactivity. Members of such a society do not have responses to the challenges ahead and they are passive and surrendered to existing conditions. In other words, a static society is a society that in general is somewhat lacking in fundamental transformational mechanisms. According to such a theory, the advent of ancient Iranian civilization is the result of a revolution, as well as the movement of society from a static past to a dynamic future.However, this paper, using the historical research methods, being sought to examine and analyze the characteristics of the Medes society before the dynamic stage based on existing evidence. Whether Society such as the Medes, in spite of stagnation, has absolutely no internal transformation or have. Achievement of this study is to demonstrate the adaptation or perhaps incompatibility of Toynbee's civilization views with part of ancient Iranian history. Meanwhile, the analysis of the general characteristics of the static society of the Median society based on historical facts and evidences, is one of the other achievements of the present study.
    Keywords: Ancient Iran, Median community, Arnold Toynbee, civilization, Static Sociology.

    Keywords: Ancient Iran Median community Arnold Toynbeecivilization Static Sociology
  • علیرضا سلیمان زاده*
    مطالعه درباره تاریخ شاهنشاهی هخامنشی پس از مرگ بنیان گذار آن طی دو قرن، حاکی از آن است که آنها پس از هرسال ناآرامی خشونت آمیز تنها به طور متوسط چند سال مسالمت آمیز را پشت سر گذاشته اند که نیازمند آسیب شناسی دقیق تر از زوایای متفاوتی است. هنگامی که مصریان از مرگ خشایارشا و از کشمکشی که بر سر جانشینی او درگرفته بود، آگاهی یافتند؛ تصمیم گرفتند تا برای استقلال خویش بجنگند. از مطالعه منابع باستانی چنین برمی آید که شورش مصر در قیاس با عصیان های پیشین، بیشترین آسیب ها را بر پیکره شاهنشاهی هخامنشی وارد کرده است. انگیزه و هدف تحقیق حاضر، آسیب شناسی طغیان مصر درجهت شناسایی ماهیت آن، کشف عوامل و متغیرهای موثر در روند ایجاد ثبات و بی ثباتی، نحوه هم گرایی یا واگرایی در ساتراپی مصر دوره هخامنشی است؛ مطلبی که در تحقیقات پیشین توجه چندانی بدان نشان داده نشده است. تحقیق ازنظر روش و ماهیت، به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است. مستندات موجود در پژوهش به صورت کتابخانه ای گردآوری و ارزیابی شده اند. دستاورد یا نتیجه کلی پژوهش حاضر، حاکی از آن است که نوعی بی ثباتی سیاسی در ساتراپی مصر وجود داشته که در عام ترین مفهوم آن، عبارت از ناپایداری قدرت سیاسی مستقر و جابه جایی موقتی مناصب بازیگران سیاسی بوده است.
    کلید واژگان: شاهنشاهی هخامنشی, مصر, آتن, اردشیر اول, درازدست, ایناروس
    Alireza Soleymanzadeh *
    There were few governments in ancient Iran that were completely protected from political turmoil and instability. The studies on the history of the Achaemenid Empire two centuries after the death of Cyrus the Great indicate that they faced many revolts and rebellions. When the Egyptians were informed of the death of Xerxes and the conflict that had arisen over his replacement, they decided to fight for their independence. Therefore, they immediately provided an army and from 460 to 454 BCE they rebelled against the Persians. The purpose of the present study is to examine the process of Egyptians’ insurrection during the reign of Artaxerxes I and to identify the factors that were effective in creating stability/instability or convergence/ divergence in the Egyptian territory under the rule of the Achaemenid. The results of the article indicate that in the satrapy of Egypt, there was an instability in the established political power and a temporary change of the positions of the politicians.
    Keywords: Achaemenid Empire, Egypt, Athens, Artaxerxes I, Long-handed, Inarus
  • علیرضا سلیمان زاده*
    برخی عناصر داستانی شخصیتی به نام جم/یم که در کتاب اوستا موجود است، شباهت های صوری بسیار با قصص توراتی و قرآنی مربوط به سلیمان (ع) دارد؛ همان گونه که تصور می شود، داستان جم/یم در شاهنامه به دلیل شباهت بسیار، می تواند نمادی از داستان سلیمان (ع) نیز باشد. دو مبحث «تولد اسرارآمیز» و «اجتباء» که در این پژوهش، مرتبط با خوانش های موجود درباره این دو شخصیت بدانها می پردازیم، یا در مطالعات پیشین مغفول مانده یا بدون مقایسه مطالب موجود در قرآن کریم، تورات، اوستا و بی توجه به برخی جنبه های اساسی دیگر نگاشته شده است. مقاله حاضر در پی این هدف است که شباهت های روایات در دو جنبه از جنبه های محل بحث را به صورت ریشه ای بررسی و تحلیل کند. روش پژوهش در مقاله حاضر، تحلیل محتوای روایت های موجود در قرآن، تورات و اوستا از طریق مراجعه مستقیم خواهد بود. در عین حال، از تفاسیر معتبر نیز برای تحلیل آیات قرآنی بهره می بریم. نتایجی که از این پژوهش با استفاده از روایت شناسی داستانی حاصل خواهد شد، خواننده را از طریق مطالعه تطبیقی با بخش های جدیدی از جنبه های جالب و نسبتا مشابه زندگانی جم در اوستا و سلیمان (ع) در متون الاهی، آشنا می کند.
    کلید واژگان: قرآن کریم, تورات, عهد عتیق, اوستا, سلیمان (ع), جم (یم, جمشید)
    Alireza Soleymanzadeh *
    Some elements of the story of a character called “Jam” or “Yam” in Avesta are formally similar to stories in the Torah and the Quran concerning Solomon. As can be imagined, the story of Jam/Yam in Shahnama can be a symbol of Solomon for remarkable similarities between the two. The two issues of “mysterious birth” and “choice” I deal with in this research as relevant to extant readings of the two characters were either overlooked in previous studies or discussed without a comparison of contents in the Quran, the Torah, and Avesta and without consideration of certain other fundamental aspects. In the present paper, I aim to radically consider and analyze the similarities between the stories in the two above dimensions. The method is to analyze the content of narrations in the Quran, the Torah, and Avesta. In the meanwhile, I deploy reliable exegeses of Quranic verses. The findings via fictional narratology introduces the reader to new aspects of the interesting and rather similar lifes of Jam in Avesta and Solomon in divine scriptures through a comparative study.
    Keywords: the Quran, the Torah or Old Testament, Avesta, Solomon, Jam (Ya or Jamshid)
  • علیرضا سلیمان زاده *
    در سال 555 میلادی، بومین بر ماوراء سیحون حاکم شد و با ساسانیان روابط مستقیم ÷یدا کرد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تاریخی، و با رویکرد تاریخ اقتصادی تلاش دارد تا حقایق اقتصادی مربوط به مناسبات دو دولت را در برهه ای از تاریخ، با استناد به شواهد مختلف و ترکیب دلایل مستدل و تجزیه وتحلیل آن ها ارائه نماید. دستاورد کلی و هدف پژوهش آن است که کامیابی یا ناکامی سیاست های اقتصادی خاقانات ترک و ساسانیان را در برابر هم -که با توجه به متغیرهای گوناگون در نوسان بوده- نشان دهد. نتایج پژوهشی این مقاله، خواننده را قادر خواهد ساخت تا از روند پیشروی فزاینده اقتصادی دولت گوگ ترک در برابر خسرو اول و تاکتیک سیاسی ساسانیان در برابر اهداف اقتصادی نیروی جدید تصویر نسبتا شفافی به دست آورد. مشخص شدن نقش امپراتوری بیزانس در قبال نیات اقتصادی ترکان و تاثیر آن بر روند سیاست های اقتصادی دنیای آن زمان از دیگر نتایج پژوهش کنونی خواهد بود.
    کلید واژگان: ساسانیان, گوک ترکان, ماوراءالنهر, خسرو اول, ایستمی یبغو, جاده ابریشم
    Alireza Soleymanzadeh *
    Since 545 AD, there has been evidence of the Turkic Khaganat's political-economic contacts with the Sassanid government. Bumin Khagan (551–552), before acceding to the Turkic Khaganate throne, had contacted the Sassanid Empire. From the 555 AD, after the sovrenity of khagante over area beyond the Syr Darya, Khaqanate was neighbors to the Sasanians, and the political- economic contacts between the two governments began from that time on. Economic issues increased the level of such contacts. In any case, this research, using the historical research method, referring to various evidences, including Roman sources, attempts to show the facts of the relations between the Sassanid and Khaganat governments during one of the famous Iranian kings. The research results from this article will enable the reader to gain a fairly clear picture of the economic-political relations of the Sassanid and Göktürk states during the Khosrow-I era. Determining the role of the Byzantine Empire in relation to the economic intentions of the Turks and Sassanid kings and its impact on the economic trends of the world at that time will be current research conclusion.
    Keywords: Sassanian, G?ktürk Khaganate, Khosrow I, Istemi Yabgu, Silk Road
  • پرویز حسین طلایی، علیرضا سلیمان زاده
    دولت ساسانی از هنگام تاسیس در سال 224 م در قبال همسایه غربی خود سیاستی تهاجمی در پیش گرفت؛ چنان که توانست در زمان پادشاهان نخستین خود (به ویژه شاپور یکم) شکست هایی را بر روم وارد سازد، ولی این سیاست در زمان جانشینان شاپور یکم تا زمان روی کارآمدن شاپور دوم، دچار فترت شد؛ در این دوره زمانی، شاهنشاهی ساسانی با بحران هایی روبه رو شد که سیاست خارجی آنها را تحت تاثیر خود قرارداد؛ بنابراین، با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش بر آن است که به چرایی بحران های اواخر سده سوم م دولت ساسانی و انفعال آنها در سیاست خارجی بپردازد. یافته های این پژوهش بیانگر این است که پس از شاپور یکم، دولت ساسانی با بحران جانشینی و تبعات بعدی آن (آشوب های خانگی و برادرکشی) مواجه شد. در واقع در این دوران که پادشاهان ضعیفی بر سریر قدرت نشستند، حاکمان واقعی ایران اشراف و موبدان زرتشتی بودند؛ بنابراین، در اواخر سده سوم م، اختلافات در سطوح بالای جامعه و رویکرد رقابت گونه بر سر قدرت، از عوامل موثر در تنش های درون ساختار نظام سیاسی ساسانی شد. چنین مسائلی نه تنها دولت را از حل بحران های داخلی درون دایره قدرت و جامعه ناتوان کرد، بلکه بر تشدید روند بحران های خارجی نیز افزود و بر ساخت دولت و جامعه ساسانی اثرات منفی کتمان ناپذیری وارد کرد. در چنین احوالی، برخی از قیصرهای رومی از شرایط داخلی دولت ساسانی بی نهایت استفاده کردند و حملاتی را به ایران شهر ترتیب دادند و به موفقیت هایی نیز نائل شدند.
    کلید واژگان: دولت روم, دولت ساسانی, سده سوم میلادی, مسئله جانشینی, آشوب داخلی
    parviz hossein talaee, Alireza Soleymanzadeh
    Since its inception in 224 AD, the Sassanid government adopted a policy of aggressive against its western neighbor; so that at the time of the first kings of this state (especially Shapur I), the Romans suffered several defeats against it. Although during the reign of his successors, up to the time of Shapur II this policy lost its strength the Sassanid Empire faced crises that affected its foreign policy. Considering the importance of the issue, this study is to find the reasons for the crisis in the late third century of the Sassanid government and their passivity in foreign policy. The findings show that after the Shapur I, the Sassanid government faced a succession crisis and its consequences (internal turmoil and fratricide). In fact, during this time when weak kings came to the power, the aristocrats and the Zoroastrian priests were the true rulers of Iran; So, the conflicts at the highest levels of the society and the competitive approach to power were among the factors contributing to the tensions within the structure of the Sasanian political system at the end of the third century. Such issues not only weakened the government's ability to resolve domestic crises within the power sector, but also exacerbated external crises and ultimately caused undeniable destructive effects on the structure of government and society. Under such circumstances, some Roman Caesars, having been aware of the devastation of the Sassanid government, arranged some attacks against the country and succeeded, to some extent.
    Keywords: Roman Government, Sassanid Government, 3rd Century AD, Succession, Internal Turmoil
  • علیرضا سلیمان زاده

    زبان بلوچی، یکی از شاخه های زبان های ایرانی است. این زبان صورت باستانی و قدیمی خود را بهتر از دیگر شاخه های زبان های ایرانی حفظ نموده است. باوجوداین، برای دانشمندان غربی اثبات نژاد بلوچ ها به لحاظ آریایی، دراویدی، ترکمن و یا عرب بودن آنان امری بغرنج بوده و در خصوص این مسئله استنتاج های قطعی از سوی هر محققی با برخی تردیدها همراه بوده است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تاریخی و پژوهش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا نژاد مردم بلوچ را با اتکا بر برخی نظریات خاصی که در این زمینه ارائه شده، مورد واکاوی قرار بدهد. درواقع، هدف پژوهش آن است که علاوه بر نقل برخی نظریات برجسته، به توصیف و تبیین مسئله مورد نظر پرداخته شود. نتایج پژوهش حاضر نشان خواهد داد هر چند در گذشته بحث مطالعه نژادها، یک مسئله حاد ایدئولوژیک و سیاسی پررنگ در غرب بوده؛ اما باید خطرنشان کرد با توجه به کثرت نظریات ارائه شده در زمینه ماهیت بلوچ ها و عدم وحدت رویه در نوشته های غربیان، این امر درزمینه شناسایی هویت نژادی این قوم به صورتی بینابین مصداق پیدا می کند. به عبارتی، دیدگاه های مستند علمی، مواضع، جهان بینی ها و یا رویه ای که طی آن غربیان به بررسی ماهیت اقوامی همچون بلوچ یا غیر بلوچ می پرداختند، نشئت گرفته و برخاسته از متن سیاست بود

    کلید واژگان: بلوچستان, بلوچ, شرق شناسی, نژادشناسی, انسان شناسی
    alireza soleymanzadeh

    Baluchi language is one of the branches of Iranian languages. This language has kept its ancient form more than other branches of Iranian languages. For Western scholars, however, it has been difficult to prove Baloch's race from the Aryan, Dravidian, Turkmen or Arabic point of view. Concerning this issue, definitive inference from any researcher has been controversial. In this research, using the historical method and descriptive-analytical research, we try to examine the Baluch people's race based on the views of Western scholars. Indeed, the attempt is to describe and explain the current situation of the issue. The findings of this research show that in the past, the issue of studying races was a very acute ideological and political issue in the West, especially for their colonial purposes. But it should be said that this is less true in Balochistan's identification of racial identity. However, such an attempt is the sequel of the same trend and general and long-term goals of Western colonialism, especially the British.

    Keywords: Baluch, Balochistan, Ethnography, Humanities, Colonialism
  • علیرضا سلیمان زاده*
    براساس گزارش کتیبه بیستون، با جلوس داریوش بزرگ، ساتراپی های مختلف شاهنشاهی هخامنشی سر به شورش برداشتند که شورش ساتراپی ارمنستان از جمله همین عصیان ها بود. در حوزه تاریخ ایران دوره هخامنشی، پژوهش های گسترده ای صورت گرفته است؛ اما در رابطه با شورش مزبور، مطالب ناگفته و اساسی دیگری نیز وجود دارد که کمتر بدان ها پرداخته شده است. این مقاله براساس روش پژوهش تاریخی، ضمن استناد و اتکا بر سنگ نوشته بیستون، در پی آن است که عوامل موثر در خیزش و سرکوبی شورش ارمنیان و همچنین پیوند قیام مزبور با قیام مردم سایر سرزمین های شاهنشاهی هخامنشی را در همان دوره زمانی بررسی و موشکافی کند. نتایج حاصل از این پژوهش تاریخی، برای درک ماهیت قیام ارمنستان و تبیین آن از جنبه های مختلف سیاسی بسیار راهگشا خواهد بود.
    کلید واژگان: هخامنشیان, داریوش اول, ساتراپی ارمنستان, کتیبه بیستون, شورش, آراخا
    Alireza Soleymanzadeh *
    According to the Behistun inscription report, when Darius the Great came to power, revolted different Satrapies of the Persian kingdom. Armenian satrapy revolt was one of such rebellions. Despite Researches have been conducted extensively on the history of the Achaemenid dynasty, they have another basic issues in relation to the revolt of the Armenian Satrapy which has been little studied. This article is based on historical research, relying on Behistun inscription report, intended to study affecting factors in the rise and suppression of the Armenian satrapy revolt. This research also peruse the relationship between the Armenian Satrapy uprising and another territories in the same time. The results of such historical research will be very helpful to understand and explain different aspects of nature of the Armenian satrapy rebelion.
    Keywords: Achaemenid, Darius I, Armenian Satrapy, Behistun inscription, revolt
  • علیرضا سلیمان زاده*، عظیم شه بخش
    تقسیمات جدید در محدوده جغرافیایی ساتراپی ها، مسئله ای اساسی در ایران دوره داریوش اول بود که به تبع آن سازمان اداری ایالات نیز با توجه با نیازهای انتظامی کشور تا حدودی دستخوش تغییراتی شد. چنین برمیآید شورش برخی ساتراپی های ایران دوره هخامنشی و برخی ضعفهای نظارتی و سیستم جاسوسی شاهنشاهی، منجر به تقسیم جغرافیای اداری- سیاسی دوباره آن سرزمینها شده تا از شورشهای بعدی ملل تابعه شاهنشاهی جلوگیری به عمل آید. ارمنستان دوره داریوش نیز شاهد تحولات اساسی ازجمله تغییراتی در نحوه اداره آن سرزمین بود تا به برقراری نظم و ثبات در آن ساترانییاری نماید. شواهد کتیبه ای و منابع یونانی موجود نیز موید آن است که در ارقام ساتراپی های ایران دوره هخامنشی تفاوتهای اساسی ایجادشده است. در پژوهش حاضر سعی شده تا با اتکا بر توصیف و تحلیل، به تبیین تحولات اداری- انتظامی ارمنستان در دوره زمانی موردنظر پرداخته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد تحت فشار شرایط اجباری، گاهی دولت هخامنشی مجبور می شده تا از سیاست همیشگی و سنتی خود مبنی بر احترام به تمامیت ارضی ساتراپی های خود عدول نماید و دست به اصلاحات اداری- انتظامی نوینی بزند تا بدین طریق بتواند به وسیله قوای نظامی خود، بحران های اساسی قلمرو جغرافیایی وسیع شاهنشاهی را در مواقع اضطراری به راحتی کنترل کرده و مدیریت نماید. این امر جز با کوچک سازی محدوده جغرافیای سیاسی-اداری ساتراپی ها ممکن نبود.
    کلید واژگان: هخامنشیان, داریوش اول, ساتراپی ارمنستان, امنیت, جغرافیای سیاسی
    Alireza Soleimanzadeh*, Azim Shahbakhsh
    New divisions in the geographical spheres of Satraps were a crucial issue in Dariush I Era Iran, following that the administerial organization of Satraps changed dramatically according to the security needs of Iran. It seems that the revolt of some Satraps in Achaemenid Era and some observatory weaknesses of the kingdom culminated in dividing the administerial-political geography of these lands so that they could not revolt again. Armenia in Dariush I era also witnessed crucial changes including changes in administrating the land so that order and security be established in the Satrap. The Greek sources and clay tablet documents confirms that crucial changes have been happened in the figures of the Satraps. In this research, the authors try to explain the administerial-security developments of Armenia in the mentioned time period by using descriptive-analytical method. The findings indicate that the Achaemenid Government had to retreat its policy regarding respect for teritorial integrity of its Satraps and do new administerial -security reforms in order to control and manage easily the crucial crises of its vast geographical realm. This was not possible except through minimizing the geographical sphere of Satrap's administerial-political area.
    Keywords: Achaemenid, Dariush I, Satrap of Armenia, revolt, security, political geography
  • روزبه زرین کوب، علیرضا سلیمان زاده
    در تاریخ نگاری شوروی، دوره نظام اشتراکی ابتدایی نخستین صورت بندی خاص اجتماعی و اقتصادی سوسیالیستی است. اشکال اولیه سازمان های اجتماعی انسانی در مکتب مارکسیسم به «کمونیسم اولیه» مشهورند. مقاله حاضر بحثی پیرامون روش های جدیدی است که مورخان و ایرانشناسان شوروی در تحلیل نظام اشتراکی جامعه ایرانی به کار گرفته بوده اند. در تحقیقات ایرانی و هم در پژوهش های غربی، خلا بزرگی، تحلیل جامع رویکردهای مورخان شوروی در زمینه چگونگی نگرش به قدیمی ترین اعصار تاریخی ایران وجود دارد. از همین رو، مقاله حاضر پژوهشی پیرامون رویکردهای مارکسیستی در مورد جوامع گذشته انسانی است و با تفسیر، تبیین، مطالعه داده ها و ارائه تحلیلی مصادیق معتبر، به دنبال حلقه ای برای ارتباط مطالعات تاریخی با مطالعات انسان شناختی است. اهمیت مباحثی که در اینجا مطرح خواهد شد آن قدری هست که ما را به درک درستی از نگرش های منحصر به فرد سوسیالیستی در میان قشر عظیمی از دانشجویان رشته های مرتبط با تاریخ جوامع گذشته انسانی رهنمون شود.
    کلید واژگان: نظام اشتراکی ابتدایی, انسان نخستین, مادر شاهی, پدرشاهی, دولت
    Roozbeh Zarrinkoob, Alireza Soleymanzadeh
    Primitive communalsystem، is particular social andeconomic formation of socialism in Soviet historiography. In fact، the primary forms of human social organizations of Marxism، called «primitive communism». This paper is a discussion about the ways in which the Soviet scientists have been working on a historical analysis of the collective community of Iranian Society. The undeniable fact is that the author of this paper felt great gaps and shortcomings about comprehensive analysis of Soviet historians'' approaches in both Iranian and Western researches about most ancient historical ages in Iran. Therefore، present research is on Marxist approaches about human societies and with Interpretation، explanation، and analysis of data''s and validEvidences looking for a link between historical studiesand anthropologicalstudies. The Importance of the topics that will be discussed here is so that can lead understanding of the unique social attitudes amongst a large group of students associated with the history of human societies.
    Keywords: primitive communal system, Primitive Human, matriarchy, patriarchy, government, religion
  • علیرضا سلیمان زاده
    مقاله حاضر، در واقع پژوهشی درباره نسخه خطی روزمه خسروان پارسی می باشد. در این مقاله، برآنیم تا نسخه خطی مورد نظر را، از جنبه های گوناگون تاریخ نگارانه، مورد کند و کاو و بررسی قرار بدهیم. بررسی روش و بینش تاریخ نگاری وقار شیرازی، ارایه تحلیل کاملی از قسمت دیباچه کتاب مورد نظر از جمله کارهایی است که سعی شده در این بررسی مورد توجه قرار بگیرد. همچنین ارایه اطلاعاتی در زمینه شرایط فکری زمانه ای است که وقار شیرازی در آن می زیسته است. جریان های باستان گرایی، از جمله عواملی است که بر سبک نویسندگی این زمانه تاثیرگذارده است. اهمیت اساسی مباحثی که در این جا مطرح خواهد شد، به قدری است که حاوی رهنمودهای ارزنده ای برای خوانندگان نسخه خطی مورد نظر خواهد بود. امید است که پسند خاطر مشتاقان تاریخ ایران را فراهم سازد.
    کلید واژگان: روزمه خسروان پارسی, میرزا احمد وقار, باستان گرایی, سره نویسی, دساتیر, گرته برداری
    Alireza Soleimanzadeh
    One of the books written in the era of Naser al-Din Shah Qajar was e History of PersianKings (Roozmah-e Khosrovan-e Parsi) by Mirza Ahmad Vaqar Shirazi. e authorclaimed that he wrote it in pure Persian.is paper presents research on a manuscript of e History of Persian Kings and setsout to study this manuscript from various historiographical viewpoints. Reviewing themethodology and viewpoint of Vaqar Shirazi in historiography and presenting a completeanalysis of the preface of the book are among the main purposes of this article.Furthermore, one of the major subjects discussed in the paper is the intellectual climateof the era in which Vaqar Shirazi lived. Archaistic trends are among factors in"uencingthe writing style in this era
    Keywords: The History of Persian Kings, Roozmah, e Khosrovan, e Parsi, Mirza Ahmad Vaqar Shirazi, archaism, pure writing, Dasatir, loan translation
  • ریشه و خاستگاه ارمنیان
    علیرضا سلیمان زاده
  • نرمین محمدی، پرنیان علیزاده اسکویی، سیاوش سوادی اسکویی، علیرضا سلیمانزاده
    زمینه و هدف
    مساله زیبایی باعث افزایش روز افزون کار برد رزین کامپوزیت ها شده است ولی حساسیت بعد از ترمیم و ریز نشت از جمله مشکلات ترمیم با این مواد است. هدف از این مطالعه مقایسه روش های مختلف کیورینگ و تاثیر آنها بر ریزنشت ترمیمهای کامپوزیتی Cl v دندانهای خلفی می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه، تجربی بوده و به صورت آزمایشگاهی انجام گردیده است. نمونه ها شامل نود دندان پره مولر و مولر خارج شده انسان هستند که پس از تراش حفره های Cl v کلاسیک روی سطوح باکال با قرار دادن لبه تراش بروی CEJ، به سه گروه تقسیم گشتند. حفره ها پس از اچینگ و زدن باندینگ (Exite) با کامپوزیتTetric ceram) به رنگ A3) به روش دو مرحله ای پرگشته و هر گروه توسط یکی از سه روش ذکر شده کیور شدند. در روش Conventional Curing نور با شدت هفتصد و پنجاه میلی وات بر سانتی متر مربع به مدت چهل ثانیه تابانده شد. در روش Puls delay Curing ابتدا نور به مدت پنج ثانیه با شدت چهارصد میلی وات بر سانتی متر مربع تابیده شده و پس از وقفه ای پنج دقیقه ای تابش نور به مدت 35 ثانیه دیگر با شدت هفتصد و پنجاه میلی وات بر سانتی متر مربع ادامه پیدا کرد، و در روش Soft start Curing شدت نور تابیده شده به هر لایه از صد و پنجاه میلی وات بر سانتی متر مربع شروع گشته و در عرض 15 ثانیه به حداکثر شدت یعنی هفتصد و پنجاه میلی وات بر سانتی متر مربع رسیده و مدت سی ثانیه دیگر ادامه پیدا می کند. نمونه ها پرداخت گردیده، پس از گذشتن دو هفته در انکوباتور با دمای 37 درجه سانتی گراد و سپس ترموسایکلنیگ با پانصد سیکل نمونه ها را در فوشین قلیایی 0.5 % قرار داده، ترمیمها از وسط برش باکولینگولی خورده و جهت تعیین نفوذ دای در زیر استرئومیکروسکوپ مورد مطالعه قرار گرفتند و نتایج بدست آمده تحت آنالیز آماری Kruskal-wallis قرار گرفت.
    یافته ها
    در تمام گروه ها درجاتی از نشت مشاهده می شود، این میزان برای هیچ کدام صفر نبوده ولی تفاوتها بین گروه ها معنی دار نمی باشد.
    نتیجه گیری
    مشاهده شد هیچ گونه تفاوت قابل ملاحظه ای بین گروه های مختلف وجود ندارد.
    کلید واژگان: کامپوزیت رزین, باندینگ عاجی, ترموسایکلینگ, ریز نشت, کیورینگ
    Narmin Mohammadi, Parnian Alizadeh Oskoee, Siyavash Savadi Oskoee, Ali Reza Soleyman Zadeh
    Background And Aim
    Light-cured composites have become almost universal in modern clinical dentistry. Unfortunately, these materials have demonstrated critical limitations such as postoperative sensitivity and polymerization shrinkage. The aim of this study was to evaluate the effects of three curing modes on the microleakage of class V composite restorations.
    Materials And Methods
    In this experimental in vitro study, class V cavities were prepared on the buccal surfaces of 90 extracted human molar and premolar teeth and were randomly divided into 3 groups. All teeth were etched followed by bonding and composite filling. Three different methods were used for curing: conventional, 750 mw/cm2/40s pulse delay, 400 mw/cm2/5s-5 minutes delay-750 mw/cm2/35s and soft start, beginning at 150 mw/cm2 and increasing to 750 mw/cm2 during 15 seconds and remaining for another 35 seconds. After polishing, the specimens were stored in a 37°C incubator, thermocycled (500 cycles) and immersed in basic %0.5 fushin. Longitudinal buccolingual sections of all teeth were scored for marginal dye penetration under a stereomicroscope. Kruskal-Wallis test was used for statistical analysis.
    Results
    Leakage was observed in all groups but no significant difference was found in the microleakage scores among the three light-curing techniques, used in this investigation.
    Conclusion
    These findings suggest that the 3 studied light-curing methods may have no effect on the microleakage of class V posterior composite restorations.
  • سومه نزد ارمنیان
    روبرت پطروسیان، علیرضا سلیمانزاده
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال