به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

غلام حسین حسینی نیا

  • ثناء عبدالکریم الساعاتی، غلامحسین حسینی نیا*

    توسعه رهبران کارآفرین کلید یافتن ارزش پنهان در جوامع است. اگر بیاموزیم که چگونه روحیه کارآفرینی را در جامعه خود ایجاد یا احیا کنیم، همه ذینفعان سود خواهند برد.بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی مهارتها و شایستگی های رهبری کارآفرینانه در کشورهای در حال گذار انجام شده است.این پژوهش به لحاظ هدف ،توصیفی -کاربردی است و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است که پس از طراحی روایی صوری آن (بر اساس دیدگاه صاحب نظران) و پایایی آن (با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0.878)سنجیده شد. نمونه آماری تحقیق با فرمول کوکران 273 نفر مشخص شد که شامل خبرگان سازمانی و دانشگاهی بوده اند. تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS3 انجام شده است.بر اساس نتایج مشخص شده است مهارت ها و شایستگی های رهبری کارآفرینانه مشتمل بر «کاوشگری،شتابگری،جستجو گری،تلفیق گری،نفوذ در دیگران،مربیگری،تسهیلگری،هدایت گری،فرصت شناسی وایجاد انگیزه بر رهبری کارآفرینانه تاثیر گذار است. بعلاوه «ویژگی های فردی،اکتسابی و عملکردی » نیز عملکرد رهبری کارآفرینانه را تحت تاثیر قرار می دهد.

    کلید واژگان: مهارت, شایستگی, رهبری کارآفرینانه, کشورهای در حال گذار, دانشگاه کارآفرین
    Gholam Hossein Hosseininia*

    Developing entrepreneurial leaders is the key to finding hidden value in communities. If we learn how to create or revive the spirit of entrepreneurship in our society, all stakeholders will benefit. Based on this, the present research was conducted with the aim of identifying and evaluating entrepreneurial leadership skills and competencies in transitioning countries. The objective is descriptive-applicative and the data collection tool was a questionnaire, which after designing its face validity (based on the opinion of experts) and its reliability (using Cronbach's alpha coefficient 0.878) were measured. The statistical sample of the research was determined by the Cochran formula of 273 people, which included organizational and academic experts. Data analysis has been done using the structural equation method and Smart PLS3 software. Based on the results, it has been determined that entrepreneurial leadership skills and competencies include "exploration, acceleration, search, integration, influencing others, coaching, Facilitation, guidance, opportunism and motivation have an impact on entrepreneurial leadership. In addition, "individual, acquired and functional characteristics" also affect the performance of entrepreneurial leadership.

    Keywords: Skill, Competence, Entrepreneurial Leadership, Countries In Transition, Entrepreneurial University
  • زهرا یاری لیچائی*، غلامحسین حسینی نیا، داود ثمری

    معمولا استراتژی هایی که نهادها وضع می نمایند بر عملکرد بنگاه تاثیر می گذارد لذا توجه کمتری به استراتژی هایی همچون وضع مالیات ها، استراتژی های تشویقی، حفظ مالکیت کسب وکار و ذهنیت آن ها به رشد پایدار و مداوم استارت آپ ها و...در تامین مالی شده است. مقاله حاضر با هدف طراحی مدل استراتژی های کارآفرینانه تامین مالی انجام شده است. روش پژوهش از نوع کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، دارای رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) از نوع اکتشافی می باشد. در بخش کمی تحقیق با استفاده از داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه ای که بر اساس شاخص های شناسایی مدل استراتژی های کارآفرینانه تامین مالی طراحی شده و در بین جامعه مورد مطالعه توزیع و از لحاظ کمی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. به منظور تحلیل آماری از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای، SPSS و SMART-PL استفاده گردید. در بخش کیفی پس از بررسی و تحلیل مضمون کلیه مصاحبه ها مدل پیشنهادی استراتژی های کارآفرینانه تامین مالی شرکت های دانش بنیان در ایران شامل هشت مولفه اصلی از جمله: عوامل زمینه ای مرتبط با منابع بالقوه تامین مالی ، عوامل قانونی و بالادستی، عوامل ارتباطی و بین المللی، عوامل منطقه ای و تحریم ها، ویژگی های فردی کارآفرین، نوآوری، عوامل مرتبط با کسب و کار و عوامل مدیریتی می باشد.

    کلید واژگان: استراتژی&Rlm, های کارآفرینانه, تامین مالی, طراحی مدل, شرکت&Rlm, های دانش بنیان
    Zahra Yari Lichaeyi *, Gholamhossein Hosseininia, Davoud Samari

    Usually, the strategies established by institutions affect the company's performance, so less attention is paid to systems such as taxation, incentive strategies, maintaining business ownership, and their mentality towards sustainable and continuous growth of startups. This article aims to design a model of entrepreneurial financing strategies. The research method applied has a mixed approach (qualitative-quantitative) of an exploratory type. In the quantitative part of the research, the data collected through a questionnaire designed based on the identification indicators of the entrepreneurial financing strategies model and distributed among the studied community were quantitatively analyzed statistically. For statistical analysis, the structural equation method and SPSS and SMART-PL software were used. In the qualitative section, after reviewing and analyzing the content of all interviews, the proposed model of entrepreneurial financing strategies for knowledge-based companies in Iran includes eight main components, including contextual factors related to potential sources of financing, legal and upstream factors, communication factors, international, regional factors, and sanctions, entrepreneur's characteristics, innovation, business-related factors and, management factors.

    Keywords: Entrepreneurial Strategies, Financing, Model Design, Knowledge-Based Companies
  • زهرا یاری لیچائی*، غلامحسین حسینی نیا، داود ثمری

    تحلیل فضای کسب وکار در ایران نشان می دهد که یکی از دلایل کندی روند رشد و بهره وری شرکت های دانش بنیان در ایران شرایط سخت تامین مالی این شرکت ها است. هدف مقاله حاضر، شناسایی مولفه های تشکیل دهنده مدل استراتژی های کارآفرینانه تامین مالی شرکت های دانش بنیان در ایران است. روش پژوهش از نوع کاربردی و ازنظر جمع آوری داده ها، دارای رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) از نوع اکتشافی می باشد. شرکت های دانش بنیان جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نتایج تحقیق کیفی، طراحی و بین نمونه آماری توزیع گردید. به منظور تحلیل داده های آماری از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزارهای، SPSS و Lisrel استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد مهم ترین مولفه های تشکیل دهنده مدل استراتژی های کارآفرینانه تامین مالی شرکت های دانش بنیان به ترتیب عبارت اند از: سرمایه شناختی (95/2)؛ سرمایه رابطه ای (میانگین 88/2)، سرمایه ساختاری (میانگین 32/3)، سرمایه اجتماعی (میانگین 05/3). درنتیجه در شکل گیری استراتژی های کارآفرینانه، مولفه زمینه ای و ساختاری طوری جهت داده شدندکه درنهایت بتوانند به استراتژی تامین مالی شرکت کمک کنند.

    کلید واژگان: شرکت های دانش بنیان, تامین مالی, استراتژی های کارآفرینانه
    Zahra Yari Lichayi *, Gholamhossein Hosseininia, Davoud Samari

    The analysis of the business environment in Iran shows that one of the reasons for the slow growth and productivity of knowledge-based companies in Iran is the difficult financing conditions of these companies. The purpose of this article is to identify the constituent components of the model of entrepreneurial strategies for financing knowledge enterprises in Iran. The research method is applied and, in terms of data collection, it has a hybrid approach (qualitative-quantitative) of exploratory type. Knowledge enterprises form the statistical population of the research. The data collection tool was a researcher-made questionnaire based on the results of qualitative research, designed and distributed among the statistical sample. To analyze statistical data, descriptive and inferential statistics, SPSS and Lisrel software was used. The findings of the research showed that the most essential components of the model of entrepreneurial strategies for financing knowledge enterprise are: cognitive capital (2.95), relational capital (average 2.88), structural capital (average 3.32), and social capital (average 3.05). As a result, in forming entrepreneurial strategies, the contextual and structural components were directed so that they could ultimately help the company's financing strategy.

    Keywords: Knowledge Enterprise, Financing, Entrepreneurial Strategies
  • غلامحسین حسینی نیا*، مرضیه بختیاری

    آشنایی با تحولات نوین و پویایی ها در علوم مختلف از جمله علوم مدیریت ،کمک شگرفی در راه تعالی و شکوفایی جوامع است و می تواند رویارویی با بحران ها و مشکلات را تسهیل نموده و موجبات پاسخگویی و قدرت حل مسایل پیچیده را فراهم آورد. بر این اساس در تحقیق کاربردی پیش رو ،پیشران های مدیریت تاب آور کسب و کارها ، متاثر از بحران کووید 19 مورد شناسایی و ارزیابی قرار گرفته اند. روش پژوهش در این تحقیق، آمیخته (کیفی- کمی) می باشد. در بخش کیفی مولفه های مدیریت تاب آور کسب و کارها ،بواسطه ی مطالعات نظامند اسنادی و روش تحلیل محتوای کیفی؛ با سه مرحله کد گذاری، بواسطه نرم افزار MAXQDA2020، در بازه زمانی دو ساله مشخص شدند .مولفه های مدیریت تاب آور کسب و کارها متاثر از بحران کووید 19 مشتمل بر«معماری سازمانی،سازماندهی جهت پاسخگویی، شک و شهود، ارزیابی مستمر،اعطای اختیارات، ایمنی روانشناختی،گروه های انعطاف پذیر و توانمندی حل سریع مسیله»می باشند.در بخش کمی با ابزار پرسشنامه و روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS و SPSS میزان تاثیر گذاری مولفه ها مشخص شدند.جامعه آماری در این بخش مدیران و صاحبان کسب و کار ها در شهر های منتخب بوده اند که تعداد نمونه با فرمول کوکران 90 نفر مشخص گردید.نتایج تحقیق نشان داده است؛همه مولفه ها بر مدیریت تاب آور کسب و کارها تاثیر گذار بوده اند ومولفه های «گروه های انعطاف پذیر،اعطای اختیارات،معماری سازمانی و شک و شهود»بیشترین تاثیر گذاری ، و «ارزیابی مستمر» کمترین میزان تاثیر گذاری را داشته است.

    کلید واژگان: بحران کووید 19, مدیریت بحران, تاب آوری, کسب و کار, مدیریت تاب آور
    Gholamhossein Hosseininia *, Marziyeh Bakhtiari

    Awareness of modern developments and dynamics in different disciplines including management can dramatically contribute to the transcendence and prosperity of communities, facilitate facing crises and problems, and help accountability and complicated problem-solving skill. This applied study identified and evaluated the drivers of resilient management of businesses affected by the COVID-19 crisis using a mixed-methods (qualitative-quantitative) design. In the qualitative phase, the components of resilient management were identified with a systematic study of documents and using qualitative content analysis through three coding steps in the MAXQDA2020 software for a two-year time interval. These components were found to include organizational architecture, organizing to be accountable, suspicion and intuition, continuous assessment, delegation of authority, psychological safety, flexible groups, and rapid problem-solving capability. In the quantitative phase, the effectiveness of the components was determined by the structural equation modeling using a questionnaire in the PLS software package. The statistical population in this phase was composed of the managers and owners of businesses in selected cities. The sample size was estimated at 90 people by Cochran’s formula. The results show that all components influence the resilient management of businesses. The components of flexible groups, delegation of authority, organizational architecture, and suspicion and intuition are the least influential.

    Keywords: Covid-19 Crisis, crisis management, resilience, Business, Resilient management
  • رضا محمد کاظمی*، بهنام صادقی اردوبادی، غلامحسین حسینی نیا

    مهارت آموزی؛ متناسب با تغییرات فناورانه و پیشرفت علوم در حوزه های مختلف، زمینه ساز تامین نیروی انسانی کارآمد و مولد در راستای توسعه ی اقتصادی است . بر این اساس در پژوهش حاضر فرایند مهارت آموزی در مدل های اقتصاد خلاق مشتمل بر مدل های(رفاهی،رقابتی،رشد و نوآورانه) به منظور توسعه اکوسیستم کسب و کارهای الکترونیکی ،مورد مطالعه قرار گرفته است.این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و با روش کیفی و رویکرد «تحلیل مضمون» به واسطه کد گذاری چهار مرحله ای انجام شده است. روایی و پایایی تحقیق به واسطه روش بازآمون و توافق بین دو کدگذار مورد تایید قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان حوزه صنایع خلاق که صاحب کسب و کار الکترونیکی بوده اند و در بحث آموزش های مهارتی نیز فعال بوده اند تشکیل داده است و با انجام دوازده مصاحبه؛ کفایت داده (اشباع نظری) حاصل گردیده است .نتایج تحقیق نشان داده است ؛اقتصاد خلاق مشتمل بر ارزش آفرینی در صنایع خلاق شامل «رسانه،هنر،میراث فرهنگی،آفرینش های کارکردی و خدمات خلاق» می باشد که لازم است بسترسازی جهت «توسعه توانمندی کاربران دیجیتالی،فعالیت های دیجیتالی،سازمان های دیجیتالی و انگیزه های دیجیتالی »ایجاد شود و در این فرایند مولفه هایی چون« ارزیابی های اثر گذار، بهبود مستمر در مهارت آموزی (یادگیری)،تدریس هدفمند و آموزش پویا و ارایه بازخورد موثر به مهارت آموزان و مربیان»منجر به تقویت و توسعه اکوسیستم کسب و کارهای الکترونیکی گردد . بدین منظور پیشنهادات کاربردی ارایه شده است.

    کلید واژگان: مهارت آموزی, اقتصاد خلاق, اکوسیستم کسب و کارهای الکترونیکی
    Reza Mohammad Kazemi*, Behnam Sadeghi Ordoubadi, GholamHossein Hosseininia
  • مرضیه بختیاری، غلامحسین حسینی نیا*
    هدف
    خودکارآمدی قضاوتی شخصی است که از چگونگی انجام کارها و مسیولیت ها در فرد حاصل می شود و بر همه زمینه های تلاش انسان اثر می گذارد و از طریق باورهای فرد در مورد قدرت خود؛ بر قدرت انتخاب، اثرگذاری و تاب آوری در مواجهه با چالش ها و تصمیم ها موثر است. مربیان کسب و کار افرادی هستند که در طول زندگی شغلی خود، تاثیر شگرف بر زندگی حرفه ای افراد جامعه دارند، بر این اساس خودکارآمدی این قشر می تواند زندگی شغلی تعداد قابل توجهی از افراد جامعه را تغییر دهد.
    روش
    در این پژوهش ابعاد خودکارآمدی مربیان کسب و کار با روش  پژوهش کیفی از نوع پدیدار شناسی مورد مطالعه قرار گرفته است و جهت انجام تحقیق از مشارکت10  با ابزار   نیمه ساختاریافته استفاده شده است .جهت تحلیل داده   ابتدا تم ها مشخص شدند و در خوشه های اولیه قرار گرفتند، خوشه های اولیه مورد بررسی بیشتر قرار گرفته و مواردی از آن با یکدیگر ادغام شدند، تعدادی از تم ها از یک خوشه به خوشه دیگر انتقال یافتند، تعدادی از تم ها نیز که با یکدیگر مترادف بودند، حذف شدند. برای تم های نزدیک به هم زیرخوشه هایی تشکیل شد و تم ها و خوشه های نهایی تشکیل شد. جهت اعتباربخشی به نتایج تحقیق  برای روایی پژوهش از روش «بازبینی توسط همکار» و برای پایایی پژوهش از روش«توافق بین دوکدگذار» استفاده شده است و اصلاحات نهایی و تجزیه و تحلیل روی تم انجام شد.
    یافته ها
    بر اساس نتایج تحقیق مشخص شد؛ ابعاد خود کارآمدی مربیان کسب و کار با در نظر گرفتن تغییرات آینده بازار کار؛ مشتمل بر «تفکر، پژوهش و دانش محوری؛ تفکر نوآورانه،کارآفرینی، فناوری؛ مربیگری مغز؛ تفکر سیستمی؛ سواد سیاسی و تفکر انتقادی؛ سواد دیجیتالی و سواد رسانه؛ سواد آمایشی؛ سواد زیست محیطی و مسولیت اجتماعی؛ نظم و مدیریت زمان ؛ شناخت ویژگی های شخصیتی،جنسیتی و زبان بدن» می باشد.
    نتیجه گیری
    این پژوهش بینش های ارزشمندی جهت توانمند سازی و مهارت افزایی مربیان کسب و کار ایجاد می نماید.
    کلید واژگان: خودکارآمدی, مربیان کسب و کار, آینده ی بازار کار, پدیدار شناسی
    Marzieh Bakhtiari, Gholamhossein Hosseininia *
    Objective
    Self-efficacy is a personal judgment that results from how a person performs tasks and responsibilities and affects all areas of human effort and through the person's beliefs about their own power; It is effective on the power of choice, influence and resilience in facing challenges and decisions. Business coaches are people who have a tremendous impact on the skills training and professional life of people in the society. The stratum can change the professional life of a significant number of people in the society.
    Method
    For this purpose, in this research, the self-efficacy dimensions of technical and professional educators have been studied with the qualitative research method of phenomenology, and in order to conduct the research, 14 organizational experts participated with the interview tool. For data analysis, first the themes were identified and placed in the primary clusters, the primary clusters were further investigated and some of them were merged with each other, a number of themes were transferred from one cluster to another. Found, a number of themes that were synonymous with each other were removed, sub-clusters were formed for themes that are close to each other, and the final themes and clusters were revised by experts (organizational-university) to validate the research results. We're reviewed and the final modifications of the analysis were made on the theme.
    Results
    Based on the results of the research, it was determined; Self-efficacy dimensions of technical and professional trainers, taking into account the dynamic changes in the future of the labor market; including "thinking, research and knowledge-oriented; innovative thinking, entrepreneurship, technology; brain coaching; Systematic thinking; political literacy and critical thinking; digital literacy and media literacy; experimental literacy; environmental literacy and social responsibility; order and time management; Recognizing personality traits, gender and body language. It is hoped that this research can create valuable insights for empowering and improving the skills of trainers of the country's technical and professional organization. For this purpose, strategic suggestions have also been presented.
    Keywords: Business coaches, future of the labor market, Phenomenology, self-efficacy
  • ترانه فرخ منش*، غلامحسین حسینی نیا، علی داوری، محمد جهانبخت
    اثرسازی و علیت، نماینده دو نوع منطق تصمیم‎گیری کارآفرینان در فرایند کارآفرینی هستند. اثرسازی بر استفاده از ابزارهای موجود، کنترل آینده و انعطاف پذیری و شناسایی فرصت های بالقوه بازار در یک محیط پرابهام تاکید دارد. منطق علیت گرا بر برنامه ریزی رسمی، پیش بینی آینده و تحلیل رقابتی تمرکز دارد. پژوهش ها نشان می دهند که کسب وکارهای جدید، اغلب منابع نوآوری هستند ولی چنین شرکت هایی به ندرت قادر به سرمایه گذاری در فرایندهای پرهزینه هستند و در عوض از مسیرهای جایگزین برای تولید نوآوری استفاده می کنند. درواقع اقدامات نوآورانه کسب وکارها با به کارگیری رویکردهای اثرسازی و علیت و برای کاهش نبوداطمینان صورت می گیرد. بر این اساس این پژوهش بررسی می کند که چگونه تعاملات ترکیبی از اصول اثرسازی (شامل آزمایش گری، زیان قابل تحمل، انعطاف پذیری و پیش تعهدات) و علیت، منجر به نوآوری کسب وکار می شود. در این مطالعه تحلیل مقایسه ای کیفی مجموعه فازی و پیکربندی هایی از ابعاد اثرسازی و علیت مرتبط با نوآوری کسب وکار بررسی شده است. نمونه تحقیق شامل 145کارآفرین مستقر در پارک های علم و فناوری می باشد. نتایج، نشان دهنده هشت ترکیب از علیت و ابعاد اثرسازی است که به سطح بالایی از نوآوری منجر می شوند. نتایج نشان داد که هیچ شرطی به تنهایی برای نوآوری کسب وکار لازم نیست و کارآفرینان مستقر در پارک های علم و فناوری، از مولفه های اثرسازی و علیت در پیکربندی های پیچیده استفاده می کنند. در انتها پیشنهاد هایی برای مطالعات آتی ارایه شده است.
    کلید واژگان: اثرسازی, علیت, منطق تصمیم گیری, نوآوری, تحلیل مقایسه ای کیفی مجموعه فازی
    Taraneh Farokhmanesh *, Gholamhossein Hosseininia, Ali Davari, Mohammad Jahanbakht
    Effectuation and causation represent two types of decision-making logic of entrepreneurs in the entrepreneurial process. Effectuation emphasizes using available means, controlling the future, flexibility, and identifying potential market opportunities in an uncertain context. Causal logic focuses on formal planning, predicting the future, and competitive analysis. Studies show that new ventures are often sources of innovation. However, such firms are rarely able to invest in costly processes and instead use alternative routes to generate innovation. Firms' innovative actions were carried out using the approaches of effectuation and causation to reduce uncertainty. This research examined how combined interactions of effectuation principles (including experimentation, affordable loss, flexibility, and pre-commitment) and causation lead to business innovation. In this study, the fuzzy set qualitative comparative analysis (fsQCA) and configurations of the dimensions of effectuation and causation related to business innovation were investigated. The research sample included 145 entrepreneurs established in science and technology parks. The results showed eight combinations of causation and dimensions of effectuation that lead to a high level of innovation. Findings revealed that no single condition was necessary for business innovation, and entrepreneurs operating in science and technology parks use effectuation components and causation in complex configurations. Finally, recommendations for future studies were provided.
    Keywords: Effectuation Causation Decision, making logic Innovation fsQCA
  • منصور ایزدی، منصوره علیقلی*، غلامحسین حسینی نیا
    هدف از پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل توانمند سازی مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) مبتنی بر رویکرد کار آفرینی اجتماعی می باشد. در این راستا و برای نیل به این هدف، با اتکا بر رویکرد تیوری زمینه ای، به جمع آوری داده های کیفی از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 10 نفر از خبرگان، اساتید دانشگاه، کارآفرینان و مسیولین مرتبط بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری پرداخته شد و سپس مدل توانمند سازی مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) مبتنی بر رویکرد کارآفرینی اجتماعی پس از طی مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی ارایه گردید. در ادامه در بخش کمی، پرسشنامه ای طراحی و توسط مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) در کل کشور به تعداد 361 نفر تکمیل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر این است که تمامی شش فرضیه تایید شد؛ به عبارت دیگر شرایط بر عمل/ تعامل، پیامدها و موفقیت تاثیر مثبت دارد. همچنین تاثیر عمل/ تعامل بر پیامد و موفقیت و تاثیر پیامد بر موفقیت نیز تایید گردید.
    کلید واژگان: توانمند سازی, کار آفرینی اجتماعی, تئوری زمینه ای
    Mansour Izadi, Mansoureh Aligholi *, Gholamhossein Hosseininia
    The purpose of this study is to design the empowerment model for Imam Khomeini Relief Committee Based on Social Entrepreneurship Approach. To achieve this goal, relying on the grounded theory approach, to collect qualitative data through semi-structured interviews with 10 experts, university professors, entrepreneurs and related officials based on the sample method targeted sampling was done until theoretical saturation was reached and then the model of empowering the patients of Imam Khomeini Relief Committee (RA) based on the social entrepreneurship approach was presented after going through the stages of open, central and selective coding. Next, in the quantitative section, a questionnaire was designed and completed by 361 people of the Imam Khomeini Relief Committee (RA) throughout the country. Confirmatory factor analysis was used to analyze the data. The research results show that all six hypotheses were confirmed; In other words, conditions have a positive effect on action/interaction, consequences and success. Also, the effect of action/interaction on outcome and success and the effect of outcome on success were confirmed.
    Keywords: Empowerment, Social entrepreneurship, Grounded Theory
  • بهنام صادقی اردوبادی، رضا محمدکاظمی*، غلامحسین حسینی نیا

    کارآفرینی پایدار مستلزم فعالیت های اکتشافی و بهره برداری با بهترین نتایج در بازارهای توسعه یافته و یا درحال توسعه است. دیجیتالی شدن کسب و کارها پنجره ی فرصتی است که در اکوسیستم های کارآفرینی گشوده شده و مزایای بیشماری را برای کسب و کارها فراهم نموده است.از جمله تعامل با بازیگران جدید، دستیابی به منابع دانشی گسترده ،کاهش ریسک و مشروعیت بخشی به کسب و کارها در سطوح مختلف. بدین منظور در تحقیق حاضر که از نوع تحقیقات کاربردی است و از طریق مرور سیستماتیک با استفاده از تکنیک پریزما بواسطه ی روش علم سنجی (هم رخدادی واژگان) انجام شده است ؛ با واکاوی اسناد موجود ، الگوی مفهومی توسعه اکوسیستم کسب و کارهای دیجیتالی ارایه گردیده است.بدین منظور، جامعه ی این پژوهش مستندات موجود در پایگاه داده ای اسکوپوس در بازه زمانی 1988 تا 2022 بوده است.بر این اساس612 مدرک (شامل مقاله، کتاب و...) مورد شناسایی قرار گرفت و با استفاده از نرم افزار های bibexcle1.0.0.0 و VOSviwer1.6.10.0 نقشه های علمی مصور سازی شده است. بر اساس واکاوی نقشه های علمی، شکاف تحقیقاتی مشخص؛ و حوزه های نوظهور مشتمل بر « سیاست،منابع مالی،شبکه و پایگاه،حمایت،مهارت،دانش،فرهنگ،سرمایه انسانی و بازار » مورد شناسایی قرار گرفت و بر این اساس پیشنهادات کاربردی جهت توسعه ی اکوسیستم کسب و کارهای دیجیتال ؛ارایه شده است.امید است این پژوهش بتواند بینش های ارزشمندی برای ارکان کلیدی در اکوسیستم کارآفرینی ایجاد نماید.

    کلید واژگان: اکوسیستم کارآفرینی, کسب و کارهای دیجیتالی, مطالعات علم سنجی, هم واژگانی
    Behnam Sadeghi Ordoubadi, Reza Mohammadkazemi *, Gholamhossein Hosseininia

    The sustainable entrepreneurship requires exploration and exploitation activities with the best results in developed or developing markets. The digitalization of businesses is a window of opportunity that has been opened in entrepreneurial ecosystems and has provided countless benefits to businesses, including interaction with new players, access to extensive knowledge resources, risk reduction and legitimacy for businesses in different levels. In this research, we conducted  a systematic review using the prisma technique and means of scientometric (co-occurrence of words). We searched existing documents available in the Scopus database for a period of 1988 to 2022. We found  612 ducuments (articles, books, etc.) and used bibexclel  1.0.0.0 and VOS viwer 1.6.10.0 software. Based on the analysis of the scientific maps,the model of development of the specific research gap and emerging areas include “ policy, financial resources, netwok and base, support,, skill, knowledge, culture, human resources and market” It is hoped that this research can suggest some valuble intuitions for key elements in the entrepreneurial ecosystem.

    Keywords: Entrepreneurial Ecosystem, digital businesses, scientometric studies, synonyms
  • غلامحسین حسینی نیا*، مرضیه بختیاری

    دگردیسی در آموزش و بطور خاص دگردیسی فناورانه در عرصه آموزش و مهارت آموزی، همسو با تحولات دم افزا در جهان ،لزوم توجه بیش از پیش به رویکرد های نوین مهارت آموزی را برجسته نموده است.بر این اساس در تحقیق حاضر الگوی راهبردی جامع آموزش های فنی و حرفه ای بر اساس مطالعات علم سنجی ارایه شده است. روش تحقیق در این پژوهش از لحاظ هدف، بنیادی وکاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات ؛یک پژوهش چند روشی است.در بخش اول پژوهش؛ بواسطه مطالعات علم سنجی در پایگاه داده ای اسکوپوس منابع و اسناد مرتبط با موضوع، گردآوری و بوسیله نرم افزار Bibexcel و VOSviewerنقشه های علمی ترسیم شدند. جامعه ی مورد مطالعه ؛کلیه اسناد مرتبط تا سال2022با تعداد359 سند بوده است. بر این اساس 24 خوشه ترسیم شد. در بخش دوم تحقیق با رویکرد تحلیل مضمون، و بوسیله ی نرم افزار MAXQDA2020کد گذاری سه مرحله ای اسناد انجام شد و مولفه ها شناسایی شدند.نتایج تحقیق نشان داده است؛ انواع آموزش های فنی و حرفه ای شامل آموزش «مهارت های نرم،مهارت های سخت و رویکرد های نوین آموزشی»هستند و در این فرایند، ارکان کلیدی مشتمل بر «مدارس فنی و حرفه ای،جامعه،حاکمیت،آموزش و پرورش،صنعت،نهادهای عمومی و خصوصی و شهر های یادگیری»نقش آفرینی می کنند.همچنین «چالشهای پیش روی توسعه آموزش های فنی و حرفه ای» و «عوامل زمینه ای» نیز مورد شناسایی قرار گرفتند و مشخص گردید توسعه آموزش های فنی و حرفه ای پیامدهایی چون«رشد اقتصادی،بهبود اقتصاد ملی،اقتدار گرایی ،نوآوری و رضایت شغلی را به همراه خواهد داشت.

    کلید واژگان: آموزش و پرورش فنی و حرفه ای, علم سنجی, فراترکیب, الگوی راهبردی, مهارت آموزی
  • حمیدرضا عباسی، غلامحسین حسینی نیا*، علی داوری
    هدف

    هدف این پژوهش، بررسی مکانیزم های توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی ایران با تمرکز بر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.

    روش

    این پژوهش از روش آمیخته (کیفی-کمی) استفاده کرده است. بخش کیفی شامل مصاحبه های نیمه ساختار یافته با خبرگان و مدیران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بوده است. جامعه آماری با استفاده از روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و تا رسیدن به حد اشباع نظری، مصاحبه ادامه یافته است. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوا با سه مرحله کدگذاری و با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شده است. در بخش کمی، از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده شده است. برای بررسی روایی در بخش کیفی از "بازبینی توسط همکاران و تایید صاحبنظران" و برای بررسی پایایی، از روش "توافق بین دو کدگذار" استفاده شده است. برای بررسی اعتبار هر گویه در بخش کمی از "آلفای کرونباخ" و برای تایید روایی نیز از "روایی همگرا و روایی تشخیصی" استفاده شده است.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که مکانیزم های نهادی و قانونی، مکانیزم های سازمانی، مکانیزم های محیطی، مکانیزم های گروهی و تیم کاری، و مکانیزم های فردی و شخصیتی، مکانیزم های فرهنگی و اعتقادی، بر توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی تاثیرگذار هستند.

    نتیجه گیری

    این پژوهش الگویی برای توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی ایران با تاکید بر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ارایه می دهد. یافته های پژوهش می توانند برای سیاستگذاران و رهبران سازمان های دولتی مفید باشند که به دنبال تقویت کارآفرینی در سازمان های خود هستند. رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شده در این پژوهش، فهم جامعی از مکانیزم های لازم برای توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی را فراهم می کند.

    کلید واژگان: رفتار کارآفرینانه, سازمان های دولتی, مکانیزم های توسعه رفتار کارآفرینانه, وزارت تعاون, کار و رفاه اجتماعی
    Hamidreza Abbasi, Gholam Hossein Hosseininia *, Ali Davari
    Objective

    The objective of this study was to investigate the mechanisms of developing entrepreneurial behavior in Iran's government organizations, with a focus on the Ministry of Cooperatives, Labor, and Social Welfare.

    Methods

    This study used a mixed method approach, combining qualitative and quantitative data analysis. The qualitative part involved semi-structured interviews with experts and managers of the Ministry of Cooperatives, Labor, and Social Welfare, who were selected using snowball sampling purposively method. The content analysis method was used for qualitative data analysis, which continued until theoretical saturation was reached. The quantitative part involved the use of structural equation modeling method with SPSS and SMART PLS software. For the research validity, the method of "Peers Debriefing and Members Checking" has been used in the qualitative part. To check the reliability of the research in the qualitative aspect, the "Inter-coder Agreement (ICA)" method has been used. Cronbach's alpha was used to check the reliability of each item in the quantitative section, and convergent validity and Discriminant validity were used to confirm the validity of the research in this section.

    Findings

    The study found that institutional and legal mechanisms, organizational mechanisms, environmental mechanisms, group and teamwork mechanisms, individual and personality mechanisms, and cultural and belief mechanisms, all played a role in the development of entrepreneurial behavior in government organizations. The findings suggest that the development of entrepreneurial behavior in government organizations requires a combination of these mechanisms.

    Conclusion

    The study provides insights into the mechanisms that can be used to develop entrepreneurial behavior in Iran's government organizations, with a focus on the Ministry of Cooperatives, Labor, and Social Welfare. The findings may have important implications for policymakers and organizational leaders who seek to foster entrepreneurship in government organizations. The mixed method approach used in this study provides a comprehensive understanding of the mechanisms that are necessary for developing entrepreneurial behavior in government organizations.

    Keywords: Entrepreneurial behavior, Government Organizations, mechanisms of Development entrepreneurial behavior, Ministry of Cooperatives, Labor, Social Welfare
  • سمیرا سمواتی*، غلامحسین حسینی نیا، حسین بحرینی
    مقدمه

     امروز رویکرد حکمرانی خوب شهری توانسته است نقش خود را در بهبود مدیریت شهری معاصر به خوبی نشان دهد.

    هدف

      هدف این پژوهش تحلیل عملکرد مدیریت شهری همدان، بر مبنای شاخص های حکمروایی مطلوب شهری و اولویت بندی شاخص های موثر بر حکمروایی مطلوب شهری با توجه به نظرات شهروندان است.

    روش شناسی:

     این پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات لازم از طریق منابع کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه به دست آمده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر همدان بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون خی دو نیکویی برازش و آزمون فریدمن استفاده گردیده است.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش: 

     محدوده پژوهش در این مطالعه شهر همدان می باشد.

    یافته ها و بحث: 

     نتایج به دست آمده نشان می دهد سطح حکمروایی خوب شهری در همدان حدود 4/46% است و میانگین کل شاخص های حکمروایی خوب شهری با مقدار 32/2 کمتر از حد متوسط 3 است. بنابراین مدیریت شهری همدان نسبت به هیچ یک از شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در وضعیت مطلوب قرار ندارد.

    نتیجه گیری

      نتایج مربوط به اولویت بندی شاخص ها، نشان داد که شاخص های قانونمندی، مسیولیت پذیری و شفافیت بیشترین تاثیرگذاری را در سطح حکمروایی مطلوب شهری همدان دارند. در نهایت نیز با توجه به یافته های تحقیق، پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد مدیریت شهری در راستای حکمروایی مطلوب شهری و اجرای این رهیافت ارایه شده است.

    کلید واژگان: عملکرد, مدیریت شهری, حکمروایی مطلوب شهری, همدان
    Samira Samavati *, Gholamhossein Hosseininia, Hossein Bahraini
    Introduction

    Today, the approach of good urban governance has been able to show its role in improving contemporary urban management.  

    Objectives

    The study aims to analyze the performance of the urban management of Hamadan, based on the indicators of good urban governance and to prioritize the indicators that affect the optimal urban governance according to the opinions of citizens.  

    Methodology

    In terms of purpose, this research is applied, and descriptive-analytical in terms of its nature and method. The data were obtained through library and a survey using a questionnaire tool. The statistical population is the citizens of Hamadan City and the sample size is estimated to be 384 people based on Cochran's formula. For data analysis, chi-square goodness of fit test and Friedman test were used.

    Geographical Context: 

    The scope of research in this study is Hamadan City.

    Results and Discussion

    The obtained results show that the level of good urban governance in Hamedan is about 46.4% and the average of all indicators of good urban governance with a value of 2.32 is less than the optimal average of 3. Therefore, the urban management of Hamedan is not in an optimal situation with respect to any of the good urban governance indicators.

    Conclusion

    The ranking of the indicators showed that the indicators of legality, accountability and transparency have the greatest impact on the level of good urban governance in Hamedan. Finally, according to the findings of the research, suggestions have been made to improve the performance of urban management in line with good urban governance.

    Keywords: performance, urban management, Good Urban Governance, Hamadan
  • ترانه فرخ منش، غلامحسین حسینی نیا*، علی داوری، محمد جهانبخت

    کارآفرینان در مواجهه با شرایط مختلف در دستیابی به اهداف خود بر شیوه های رفتاری علیت، اثرسازی و بریکلاژ برای تصمیم گیری تکیه می‎کنند. این سه منطق تصمیم گیری با توجه به موقعیت به طور همزمان به کار می روند. با این حال در مطالعات محققان بیشتر بر عوامل سطح فردی تمرکز داشته و کمتر به عامل  زمینه و اکوسیستم توجه دارند. درواقع  پژوهش ها کمتر تاثیر متقابل فرد، زمینه و اکوسیستم در تصمیم گیری کارآفرینانه توجه داشته اند. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی است و در چارچوب یک تحقیق کیفی با استفاده از روش مورد کاوی مبتنی بر تمپلیت یا الگو، معیارهایی برای سه منطق تصمیم گیری تعیین شد و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته وجود این معیارها بررسی گردید. بر این اساس بیست مصاحبه در دو نمونه مستقل، با کارآفرینان مستقر در پارک های علم و فناوری دانشگاه‎های تهران،صنعتی شریف، شهید بهشتی و ناحیه نوآوری شریف انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که کارآفرینان مستقر در پارک ها به دلیل اجبار به رعایت الزامات رفتار علیت‎گرا و کارآفرینان مستقر در ناحیه نوآوری به دلیل نیاز کمتر به رعایت قواعد رسمی و مکتوب رفتارهای اثرسازانه و تمایل به بریکلاژ بیشتری دارند. در ادامه این موضوع تببین و یک قضیه مطرح شده است. در پایان پیشنهاد هایی برای محققان بعدی ارایه شده است.

    کلید واژگان: اثرسازی, اکوسیستم, بریکلاژ, علیت, منطق تصمیم گیری
    Taraneh Farokhmanesh, GHOLAMHOSSEIN HOSSEININIA *, Ali Davari, Mohammad Jahanbakht

    Entrepreneurs rely on causation, effectuation, and bricolage behaviors to achieve their goals in different situations. Effectuation is a kind of decision-making logic that emphasizes control rather than anticipation. Causation focuses goal setting and planning and foresight. Bricolage is a resource-seeking behavior that allows entrepreneurs to cope with resource constraints. These three behaviors are used simultaneously according to the situation and circumstances. However, in studies researchers focus more on individual level factors and less on environmental factors, context and ecosystem. In fact, research has not paid attention to the interaction of individual, environment, context and ecosystem in entrepreneurial decision making. In this research, as qualitative research use the template-based case-study method in two independent sample groups, twenty interviews were conducted with entrepreneurs located in science and technology parks of Tehran, Sharif and Beheshti universities and Sharif Innovation District. The results showed that entrepreneurs tend to choose different decision approaches due to different access to resources. Entrepreneurs in the parks have more causation behaviors due to the need to comply with the requirements and entrepreneurs in Sharif Innovation District behave more effectuation and bricolage due to less need to follow formal and written rules. Finally, a proposition has been explained.

    Keywords: Bricolage, Causation, Decision, ecosystem, Effectuation
  • سمیرا سمواتی*، سید حسین بحرینی، غلامحسین حسینی نیا

    در جهان حاضر، شهرها به مکان اصلی فعالیت و رشد اقتصادی تبدیل شده اند و ثروتمندترین شهرها آن های هستند که زایش دایمی فرایند کارآفرینی را در خود پرورش داده اند. این در حالی ست که مدیریت شهری ظرفیت های لازم را در فراهم کردن منابع، ایجاد انگیزه در شهروندان و بسترسازی برای کارآفرینی شهری دارد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر شاخص های حکمروایی خوب شهری در جهت توسعه کارآفرینی شهری همدان است و همچنین به بررسی میزان همبستگی بین شاخص های حکمروایی مطلوب شهری با کارآفرینی شهری در شهر همدان پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در رده پژوهش های توصیفی قرار می گیرد. به منظور گردآوری داده ها، از دو شیوه تحلیل اسنادی و پیمایش بهره گرفته شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از آزمون همبستگی اسپیرمن و روش معادلات ساختاری تحت نرم افزار smart PLS استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن، بین شاخص های حکمروایی خوب شهری با کارآفرینی شهری با سطح اطمینان 95% ارتباط معناداری وجود دارد. براساس مقادیر ضرایب همبستگی، کارآفرینی شهری بیشترین ارتباط را با شاخص کارآیی و اثربخشی وکمترین ارتباط را شاخص دیدگاه راهبردی دارد. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که میزان تاثیرات شاخص های حکمروایی شهری بر کارآفرینی شهری همدان برابر 78% است، بنابراین شاخص های حکمروایی بر کارآفرینی شهری همدان تاثیر مثبت و معناداری دارند. از بین شاخص های حکمروایی خوب شهری، شاخص های تمرکززدایی، کارآیی و اثربخشی، قانونمندی و مشارکت با ضریب بتای 81/0 ،80/0، 78/0 و 77/0 به ترتیب بیشترین تاثیر را بر کارآفرینی شهری همدان دارند. بنابراین، حرکت مدیریت شهری همدان به سمت حکمروایی خوب شهری با رویکرد کارآفرینی، می تواند به توسعه کارآفرینی، اشتغال و کاهش بیکاری و در نهایت رشد اقتصاد شهری منجر شود.

    کلید واژگان: حکمروایی خوب شهری, کارآفرینی شهری, قانونمندی, مشارکت, همدان
    Samira Samavati *, Hossein Bahraini, Gholamhossein Hosseininia

    In the present world, cities have become the main place of economic activity and growth, and the richest cities are those which have developed the permanent birth of the entrepreneurial process. However, urban management has the necessary capacity to provide resources, motivate citizens and lay the groundwork for urban entrepreneurship.The purpose of this study is to investigate the effect of good urban governance indicators for the development of urban entrepreneurship in Hamedan and also to investigate the correlation between the indicators of good urban governance and urban entrepreneurship in Hamedan.This research is in the category of descriptive researches in terms of applied purpose and method.In order to collect data, two methods of document analysis and survey have been used. The research tool is a questionnaire.Spearman correlation test and structural equation method under smart PLS software were used to analyze the collected data.According to the results of Spearman correlation test, there is a significant relationship between the indicators of good urban governance and urban entrepreneurship with a 95% confidence level. Based on the values of correlation coefficients, urban entrepreneurship has the most relationship with the index of efficiency and effectiveness and the least relationship with the index of strategic perspective.he results of structural equations also showed that the effect of urban governance indicators on urban entrepreneurship in Hamedan is equal to 78%, so governance indicators have a positive and significant effect on urban entrepreneurship in Hamedan.Among the indicators of good urban governance, decentralization, efficiency and effectiveness, rule of law and participation with beta coefficients of 0.81, 0.80, 0.78 and 0.77 have the most impact on urban entrepreneurship in Hamedan, respectively. Therefore, the move of Hamedan urban management towards good urban governance with an entrepreneurial approach can lead to the development of entrepreneurship, employment and reducing unemployment, and ultimately the growth of the urban economy.

    Keywords: good urban governance, Urban Entrepreneurship, Rule of Law, Participation, Hamedan
  • حمیدرضا عباسی، غلامحسین حسینی نیا*، علی داوری

    بحران های اقتصادی اخیر بیش از پیش، نقش کارآفرینی در سازمان ها را به عنوان پیشرانی جهت توسعه و مانایی سازمان ها اثبات نموده است، لذا توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان ها به ویژه سازمان های دولتی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در پژوهش حاضر که با روش کیفی و تحلیل محتوا انجام شده است، الگوی توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی ارایه گردیده است. جامعه آماری این پژوهش که با استفاده از روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند، خبرگان و مدیران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی می باشند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده که تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه یافته است و این مهم در مصاحبه پانزدهم حاصل شده است. تحلیل داده ها بواسطه سه مرحله کد گذاری (باز، محوری و گزینشی) با نرم افزار MAXQDA2020 انجام شده است. بر اساس نتایج تحقیق؛ «مکانیزم های نهادی و قانونی، مکانیزم های سازمانی، مکانیزم های محیطی، مکانیزم های گروهی و تیم کاری، مکانیزم های فردی و شخصیتی» بر توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی تاثیرگذار بوده اند. به علاوه در این پژوهش «موانع و چالش های پیش رو، پیشایندهای توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی، سازو کارهای توسعه رفتار کارآفرینانه،  پیشران های توسعه رفتار کارآفرینانه (عوامل تسهیل کننده) در سازمان های دولتی» شناسایی و در نهایت پیامدهای توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی مشتمل بر «محصول/خدمت جدید، بهبود عملکرد سازمان، پاسخگویی و مسیولیت اجتماعی سازمان، ارزش اجتماعی و ارزش اقتصادی» مشخص گردیدند. بر اساس نتایج تحقیق، پیشنهادات راهبردی  نیز ارایه شد.

    کلید واژگان: کارآفرینی سازمانی, رفتار کارآفرینانه, سازمان های دولتی, راهبردها
    Hamidreza Abbasi, GholamHossein Hosseininia*, Ali Davari

    Recent economic crises have increasingly proven the role of entrepreneurship in organizations as a driver for the development and survival of organizations, so the development of entrepreneurial behavior in organizations, especially government organizations, is of particular importance. In the present study, which has been done with a qualitative method and content analysis, a model for the development of entrepreneurial behavior in government organizations have been presented. The statistical population of this study, which were selected using snowball sampling purposefully method, are experts and managers of the Ministry of Cooperatives, Labor and Social Welfare. The data collection tool was a semi-structured interview, which continued until the theoretical saturation was reached, and this was achieved in the fifteenth interview. Three coding steps (open, axial and selective) with MAXQDA2020 software were performed for data analysis. Based on the research results; "Institutional and legal mechanisms, organizational mechanisms, environmental mechanisms, group and team mechanisms, individual and personality mechanisms" have influenced the development of entrepreneurial behavior in government organizations. In addition, in this study, "obstacles and challenges ahead, backgrounds and prerequisites for the development of entrepreneurial behavior in government organizations, mechanisms for the development of entrepreneurial behavior, drivers of entrepreneurial behavior development (facilitators) in government organizations" were identified. Finally, the consequences of developing entrepreneurial behavior in government organizations, including "new product / service, improving organizational performance, social responsibility of the organization, social and economic value" were identified. Based on the research results, strategic proposals were also presented.

    Keywords: Organizational Entrepreneurship, Entrepreneurial Behavior, Government Organizations, Strategies
  • سیده الهه ساجدی، غلامحسین حسینی نیا*، بابک ضیاء
    زمینه و هدف

    تعاونی ها در سال های اخیر به عنوان عناصر راهبردی برای دستیابی به توسعه اقتصادی پایدار و انسجام اجتماعی بیشتر در چارچوب جهانی سازی توجه محققین را به سمت خود جلب کرده اند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر واکاوی عوامل موثر بر بین المللی سازی کسب وکارهای تعاون محور است.

    روش شناسی

    پژوهش حاضر از نوع کیفی به روش گراندد تیوری است. جامعه پژوهش را مدیران تعاونی دارای سابقه حضور بین المللی تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 19 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده های پژوهش نیز از نرم افزار MAXQDA استفاده شد.

    یافته ها و نتیجه گیری

    یافته های تحقیق در قالب یک الگوی پارادایمی شامل: شرایط علی (زمینه محور، کارآفرین محور، شبکه محور)، شرایط زمینه ای (سازمانی و فراسازمانی)، شرایط مداخله گر (بازدارنده های انسانی، سازمانی و نهادی)، راهبردها (رقابتی و مشتری مدار) و پیامدها (شهرت و بقا). با افزایش و بهبود هر یک از مولفه ها با راهبرد مختص به هر یک از آنها می توان به بین المللی سازی تعاونی ها کمک نمود.اصالت / نوآوری: نتایج این پژوهش ضمن تقویت ادبیات بین المللی سازی تعاونی ها، دستاوردهای کاربردی مناسبی را برای کمک به مدیران در جهت توسعه بین المللی سازی تعاونی ها به همراه دارد. همچنین می تواند راهنمایی برای سیاست گذاری عمومی در حوزه صادرات و راه گشایی برای بخش تعاون کشور به منظور افزایش رقابت پذیری در سطح بین الملل باشد. نوآوری پژوهش حاضر جامعیت آن، چه از نظر بررسی کلیه عوامل تاثیرگذار بین المللی سازی بر روی تعاونی ها و چه از نظر مخاطبین هدف موردمطالعه برای استخراج کلیه عوامل موثر در راستای طراحی الگوی بین المللی سازی کسب وکارهای تعاون محور است.

    کلید واژگان: بین المللی شدن, کسب وکار تعاون محور, شرکت های تعاونی, بازار جهانی
    Seyedeh Elaheh Sajedi, Gholamhossein Hosseininia *, Babak Ziyae
    AbstractContext and purpose

     

    In recent years, cooperatives have attracted the attention of researchers as strategic elements to achieve sustainable economic development and greater social cohesion in the context of globalization. Therefore, this research aims to analyze the factors affecting the internationalization of cooperative businesses.

    Methodology

    The present research is applied in terms of purpose and uses a qualitative approach through structured grounded theory. The process of studying the phenomenon was discovered based on the analysis of in-depth interviews conducted with 19 directors of active cooperative-oriented businesses with a history of international presence.

    Findings and Conclusions

    The research findings in the form of a paradigm model include: causal conditions (context-oriented, entrepreneur-oriented, network-oriented), contextual conditions (organizational and extra-organizational), and intervening conditions (human, corporate, and institutional barriers), strategies (competitive and customer-oriented) Consequences (reputation and survival). Increasing and improving each component with a plan specific to each of them makes it possible to help the internationalization of cooperatives.Originality/innovation: The results of this research, while strengthening the literature on the internationalization of cooperatives, bring practical achievements to help managers develop the internationalization of cooperatives. It can also guide public policy on export and pave the way for the country's cooperative sector to increase international competitiveness. The innovation of the current research is its comprehensiveness, examining all the influencing factors of internationalization on cooperatives and in terms of the study's target audience to extract all the influential elements in line with the design of the internationalization model of cooperative-oriented businesses.

    Keywords: Internationalization, Cooperative-oriented Enterprises, Cooperatives, globalization
  • حمیدرضا عباسی، غلامحسین حسینی نیا*، علی داوری
    توجه به کارآفرینی در سازمان ها در سال های اخیر اهمیت فزاینده ای داشته است. غالب محققان این حوزه به دنبال چرایی و چگونگی توسعه رفتارهای کارآفرینانه کارکنان بوده و اذعان دارند این مقوله عامل موثری در سودآوری سازمان هاست. با این حال، پژوهش ها در این زمینه، به خصوص در بستر نهادی ایران، پراکنده و محدود است. این تحقیق که با روش  علم سنجی و با استفاده از روش تحلیل استنادی، تکنیک ارزیابانه و تحلیل محتوایی مستندات انجام شده است، برآن است تا مطالعات در این زمینه را مورد بررسی قرار داده و با نظم دهی به تحقیقات به ارایه چارچوب مفهومی و یکپارچه با استفاده از تحلیل محتوایی مستندات بپردازد. جامعه آماری  این تحقیق شامل کلیه مستندات مرتبط ارایه شده در پایگاه داده ای اسکوپوس به تعداد 1726 سند تا سال 2019 میلادی می باشد. که با استفاده از نرم افزار bibexcle و VOSviewer ارزیابی و مصور سازی انجام شده است. بر اساس خوشه بندی ها و تحلیل محتوایی مستندات، تحقیقات در زمینه «رفتار کارآفرینانه کارکنان» به سه بخش تقسیم بندی شده است. ابعاد مرتبط با عوامل فردی شامل «عوامل اکتسابی و ذاتی» است و ابعاد مربوط به عوامل سازمانی شامل «پویایی، فرهنگ، حمایت، یادگیری» و ابعاد مربوط به پیامدها شامل «توسعه کارآفرینی سازمانی، بهبود عملکرد» بوده است. نهایتا بر اساس خلاء تحقیقاتی شناسایی شده، پیشنهادات جهت تحقیقات آتی در زمینه سبک رهبری، یادگیری و یادگیری خارجی، آموزش و توانمند سازی و حوزه های نوظهور مرتبط با رفتار کارآفرینانه کارکنان در سازمان های دولتی  ارایه شده است.
    کلید واژگان: کارآفرینی سازمانی, رفتارکارآفرینانه, پیامدهای رفتارکارآفرینانه, علم سنجی
    Hamidreza Abbasi, Gholam Hossein Hosseininia *, Ali Davari
    Concept mapping of employee entrepreneurial behavior in government organizations (Scientometric approach). Attention to entrepreneurship in organization has become increasingly important in recent years. Most researchers have been looking for why and how employee entrepreneurial behavior develops and they acknowledge this is an effective factor in the profitability of organizations. However, researches in this scope, especially in the institutional context of Iran are scattered and limited. This research that has been done with the scientometrics method and as well evaluation techniques and content analysis of documents, intends to examine studies in this area and by arranging research, provide a conceptual and integrated model by using content analysis of documents. Statistical population of this research is all related documentation provided in Scopus database which includes 1726 documents until 2019 and evaluation and illustration have been done with by using bibexcel and VOSviewer. Based on the classification of all documents, Research on "Employee Entrepreneurial Behavior" is divided into the three sections. Dimensions related to individual factors include "Acquisitive and Inherent", dimensions related to organizational factors include "Dynamics, Culture, Supporting, Learning" and dimensions of the consequences include "Organizational entrepreneurship development, improved performance". Finally, based on identified research gaps, suggestions for future research are provided.
    Keywords: Organizational entrepreneurship, Entrepreneurial Behavior, Consequences of entrepreneurial behavior, Scientometric
  • غلامحسین حسینی نیا*، مرضیه بختیاری
    بیماری کووید-19 علاوه بر تهدید سلامت افراد، زیان های جبران ناپذیری به بدنه اقتصاد در سطح جهانی وارد کرد و بیشتر کسب وکارها را با رکود و زیان مواجه ساخت. در این راستا، این تحقیق به دنبال ارایه الگوی مدیریت بحران در شرایط همه گیری کووید-19، با تمرکز بر مقوله تاب آوری کسب وکارها است. روش پژوهش، تحلیل محتوا و کیفی است. بدین منظور چالش های این بحران در پنج سطح مشتمل بر «منطقه ای/سیاسی، جهانی، اقتصاد کلان، بنگاه و سطح خانوار» شناسایی شد. سیاست های کسب وکار در بحران کووید-19 نیز مشتمل بر «سیاست های جهانی، حمایتی، تجاری، مالی و سیاست پولی» مشخص گردید. مولفه های مدیریت بحران کووید-19 نیز مشتمل بر «معماری سازمانی، سازمان دهی جهت پاسخگویی، بازطراحی مدل کسب وکار، شک و شهود، ارزیابی مستمر، اعطای اختیارات، ایمنی روان شناختی، گروه های انعطاف پذیر و توانمندی حل سریع مسیله» هستند. درنهایت راهکارهای حاکمیتی و سازمانی جهت تاب آوری کسب وکارها در این بحران پیشنهاد گردید. همچنین راهکارهای حاکمیتی مشتمل بر «آینده نگاری و سناریوسازی، اولویت بندی، مراقبت از فعالیت زیرساخت ها، تامین بودجه دولتی، تامین مالی از مسیرهای جدید، شناسایی اقشار آسیب پذیر، توانمندسازی و توسعه صنایع برخط، ارایه مشوق های مشروط، هدایت پاداش ها جهت تعدیل تقاضا، فرهنگ سازی جهت مشارکت و ایجاد اعتماد عمومی، تقویت، تشویق و همکاری جهت توسعه سرمایه اجتماعی (رسمی و غیررسمی)» است. راهکارهای سازمانی نیز مشتمل بر «زنجیره تامین، مشتریان، کارکنان، مالی، تبلیغات و بازاریابی، پذیرش و قبول واقعیت و انطباق پذیری، تقویت تحقیق و توسعه و گروه های تخصصی، اشتراک گذاری اسناد و اطلاعات، شناسایی نقاط اهرمی، افرایش تحمل ابهام، همدلی همبستگی و تقویت روحیه مشارکت، ادغام و اتحاد راهبردی و ایده پردازی، نوآوری، اقدامات کارآفرینانه و ابتکاری» است.
    کلید واژگان: کووید-19, مدیریت بحران, تاب آوری, کسب وکار, راهکارها
    Gholamhossein Hosseininia *, Marziyeh Bakhtiari
    In addition to threatening people's health, Covid-19 has inflicted irreparable damage on the world economy and has left most businesses in recession. In this regard, this study aims to provide a crisis management model (Covid-19) for business resilience. The research method is content analysis, and qualitative. In this regard, the challenges of the crisis were first identified at five levels: "regional / political, global, macroeconomic, enterprise and family level." Business policies in the Covid-19 crisis also included "global, supportive policies, Trade, Finance and Monetary Policy”. The components of covid-19 Crisis Management were also identified, including "organizational architecture, organization to respond, business model redesign, skepticism, continuous evaluation, authority, psychological safety, flexible groups and the ability to solve problems quickly." and finally, governing and organizational strategies for resilience of businesses in this crisis were proposed.Based on this, governing strategies include “foresight and scenario building, prioritization, infrastructure activity care, government funding, financing from new routes, identifying vulnerable groups, empowering and developing online industries, providing incentives. Conditions include rewarding demand to moderate demand, creating a culture of participation and building public trust; strengthening, encouraging and cooperating to develop social capital (formal and informal). Organizational solutions also include "supply chains, customers, employees, finance, advertising and marketing, acceptance and accepting reality and adaptability, strengthening R&D and specialized teams, sharing documents and information, identifying leverage points, increasing ambiguity tolerance, empathy." "Solidarity and strengthening the spirit of cooperation, integration and strategic unity and giving ideas, innovation, entrepreneurial and innovative initiatives were also considered.
    Keywords: Business, COVID-19, crisis management, Resilience strategies
  • سید مازیار علوی، مرتضی موسی خانی*، غلامحسین حسینی نیا، سید حسین حسینی

    شهرداری ها از جمله سازمان هایی هستند که نقش مهمی در توسعه شهرها و گسترش عرصه های مدنی دارند. امروزه یکی از مسایل مهم شهرداری ها ایجاد منابع پایدار درآمدی و تامین هزینه خدمات شهری است. همچنین یکی از بزرگترین معضلات شهرداری، کاهش سهم نسبی درآمدهای پایدار می باشد که باعث کاهش قدرت برنامه‎ریزی بلندمدت و پایدار این نهاد شهری خواهد شد. در این پژوهش، به عنوان یک پژوهش کاربردی، پویایی‎های درآمدهای شهرداری‎ها، اعم از پایدار و ناپایدار با استفاده از روش پویایی شناسی سیستم‎ها مورد بررسی قرار گرفته است. استفاده از روش پویایی شناسی سیستم‎ها، امکان بررسی ارتباطات علی و معلولی تاثیرگذار بر مساله مورد بررسی را فراهم آورده و با مدل کردن شرایط حاکم بر شهرداری‏ها، ارایه راهکارهایی برای بهبود شرایط فعلی را ممکن نموده است. نتایج شبیه سازی بر روی یکی از مناطق شهرداری تهران نشان می دهد که با ادامه وضع موجود، سهم درآمدهای پایدار شهرداری از 5درصد تنها به 21 درصد در سال 1404 خواهد رسید. این در حالی است که درصد تحقق تعهدات درآمدی شهرداری به حدود 5 درصد در سال 1404 می رسد. بر اساس نتایج شبیه سازی در سناریوهای مختلف، توجه به توسعه زیرساخت های بازیافت پسماند و تمرکز برای افزایش وصول درآمدهای عوارض شهرداری می تواند درصد درآمدهای پایدار شهرداری را تا 45درصد افزایش دهد. مدل ارایه شده می‏تواند به عنوان مبنایی جهت تصمیم گیری های مدیران شهرداری به منظور تقویت منابع درآمدی پایدار و کاهش هزینه ها قرار گیرد.

    کلید واژگان: درآمدهای شهری پایدار و ناپایدار, پویایی شناسی سیستم ها, شهرداری, تهران
    Seyed Maziar Alavi, Morteza Mousakhani *, Gholamhossein Hosseininia, Seyed Hossein Hosseini

    Municipalities are among the organizations that play an important role in the development of cities and the expansion of civic areas. Today, one of the most important issues for municipalities is creating sustainable sources of income and financing municipal services. Also, one of the biggest problems of the municipality is the reduction of the relative share of sustainable revenues, which will reduce the power of long-term and sustainable planning of this urban institution. In this research, as an applied research, the dynamics of municipal revenues, both stable and unstable, have been investigated using system dynamics. The use of systems dynamics method made it possible to study the causal relationships affecting the issue under study and by modeling the conditions prevailing in municipalities, it was possible to provide solutions to improve the current situation. The simulation results on one of the districts of Tehran Municipality show that with the continuation of the current situation, the share of stable municipal revenues will increase from 5% to only 21% in 1404. This is while the percentage of fulfillment of municipal revenue obligations reaches about 5% in 1404. Based on the simulation results in different scenarios, paying attention to the development of waste recycling infrastructure and focusing on increasing the collection of municipal toll revenues can increase the percentage of sustainable municipal revenues by up to 45%. The proposed model can be used as a basis for decisions of municipal managers to strengthen sustainable revenue sources and reduce costs.

    Keywords: Sustainable, Unstable Municipal Revenues, Systems Dynamics, Municipality, Tehran
  • غلامحسین حسینی نیا*، شهرام مقدس فریمانی، ناصر معرفت قره بابا

    بخش کشاورزی یکی از حوزه هایی است که اینترنت اشیاء در آن کاربرد زیادی دارد. به منظور استفاده مفیدتر از اینترنت اشیاء در کشاورزی باید به عواملی که باعث می شوند کشاورزان نسبت به استفاده از آن گرایش پیدا کنند، توجه نمود. هدف این پژوهش ارزیابی سازه های موثر بر تمایل به پذیرش اینترنت اشیاء در بخش کشاورزی توسط کشاورزان پیشروی استان تهران است. این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی است و از نظر هدف تحقیق از نوع کاربردی است. جامعه آماری، کلیه کشاورزان نمونه استان تهران بودند که توسط وزارت جهاد کشاورزی انتخاب و معرفی شده بودند. تعداد جامعه آماری 500 نفر بود که تعداد 221 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. محاسبه حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انجام گرفت. پاسخگویان نیز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد پیمایش قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. برای بررسی روایی تحقیق، از روایی صوری، محتوایی و سازه (روایی همگرا و واگرا) استفاده شد و نشان داد که پرسشنامه پژوهش از پایایی قابل قبولی برخوردار است. برازش مدل کلی نشان داد که میانگین مقادیر مشترک برابر 0/574 و میانگین مربوط به ضریب تعیین متغیرها برابر 0/632 بود. طبق مدل نظری پژوهش، متغیرهای سودمندی ادراک شده، سادگی استفاده ادراک شده، اعتماد، نفوذ اجتماعی، لذت ادراک شده و کنترل رفتاری ادراک شده به عنوان متغیرهای موثر بر تمایل به پذیرش اینترنت اشیاء مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای سودمندی ادراک شده، سادگی استفاده ادراک شده، اعتماد، نفوذ اجتماعی و کنترل رفتاری ادراک شده بر روی تمایل به پذیرش اینترنت اشیاء توسط کشاورزان نمونه تاثیر دارند. افزون بر این، لازم به ذکر است که تاثیر اعتماد بر روی سودمندی ادراک شده نسبت به پذیرش اینترنت اشیاء در کشاورزی توسط کشاورزان مورد تایید قرار گرفت.

    کلید واژگان: اینترنت اشیاء, تمایل به پذیرش, کشاورزان پیشرو, استان تهران
    Gholamhossein Hosseininia *, Shahram Moghaddas Farimani, Naser Marefat Gharehbaba

    The agricultural sector is one of the fields in which the IoT is widely used. In order to use the IoT more effectively in agriculture, it is necessary to pay attention to the factors that make farmers tend to use it. The purpose of this study was to evaluate the constructs affecting the willingness to IoT by early adopter farmers in Tehran Province. This research is a descriptive survey and in terms of the purpose of the research it is considered an applied study. The statistical population was all early adopter farmers in Tehran province who were selected and introduced by the Ministry of Jihad Agriculture. The statistical population was 500 farmers and 221 cases were selected by simple random sampling. The sample size was calculated using the Cochran's formula. Respondents were also surveyed using a researcher-made questionnaire. Structural equation modeling was used to analyze the data. Face, content, and construct (convergent and divergent) validity indices were used to assess the validity of the research tool. It is worth mentioning that the reliability of the instrument was confirmed by Cronbach's alpha coefficient and Composite reliability indices. In this study, the variables perceived usefulness, perceived ease of use, trust, social influence, perceived enjoyment, and perceived behavioral control were supposed to be the main influencing variables on the willingness to use the IoT. The convergent validity of the research variables, confirms the convergent validity of the questionnaire. In order to determine the reliability of the questionnaire, pilot study and Cronbach's alpha coefficient were used. Alpha coefficients of the research variables, demonstrate the acceptability of the reliability for the research tool. The results also revealed that the effects of perceived usefulness, perceived ease of use, trust, social influence, and perceived behavioral control on the willingness to use IoT were significant. It is also worth mentioning that the effect of trust on the perceived usefulness of IoT was approved.

    Keywords: Internet of Things (IoT), Willingness to adopt, Early adopter farmers, Tehran Province
  • مجید فتوحی*، غلامحسین حسینی نیا، سید مجتبی سجادی

    در حال حاضر گردشگری وکارآفرینی روستایی به عنوان یکی از بزرگ ترین صنایع دنیا مطرح بوده ورشد سریع آن تغییرات اجتماعی ،اقتصادی ومحیطی فراوانی را به دنبال داشته است .گردشگریی روستایی ،ابزاری کارآمد می باشد که منجر به افزایش بهره وری وکارآمدی نیروی انسانی وتوسعه روستایی می گردد.گردشگری کشاورزی نیز به عنوان زیر مجموعه ای از گردشگری روستایی،راهبردی جهت توسعه روستایی بوده وباعث کاهش مشکلات جوامع روستایی مانند بیکاری ،بهره وری پایین کشاورزی،مهاجرت روز افزون به شهرها خصوصادر مناطق نیمه بیابانی مانند روستاهای استان یزد می شود.هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر بر توسعه کارآفرینی روستایی متاثر از گردشگری کشاورزی در روستاهای شاخص استان یزد می باشد.این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی -تحلیلی واز نظر هدف کاربردی ودارای رویکرد کمی است.نمونه آماری پژوهش 384 نفر از ساکنان ،خبرگان محلی ،دهیاران ومدیران صنعت گردشگری با استفاده از روش نمونه گیری کوکران از بین ساکنین 30 روستای شاخص استان یزد انتخاب وابزار اصلی پژوهش ،پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با نظر اساتید دانشگاه در حوزه گردشگری تایید وپایایی آن نیز بر اساس ضریب آلفای کورنباخ 783/. بدست آمد.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS2.0 وSpss22صورت گرفت ویافته ها نشان می دهند که متغیرهایی چون روستا،گردشگر،کشاورزومزرعه یا باغ از پیشرانهای اولیه (ارکان) گردشگری کشاورزی بوده وو نتایج پژوهش حاکی از آن است که متغیرهایی همچوزیر ساخت ها،حمایتهای دولتی،انگیزه گردشگران وآموزش آنها با محوریت گردشگری کشاورزی عامل توسعه روستایی با نتایج اثر بخش (رشد وتوسعه اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی،توسعه وتحول وتوسعه فرهنگ کار وکارآفرینی) می باشند.

    کلید واژگان: توسعه, روستاهای شاخص استان یزد, کارآفرینی روستایی, گردشگری روستایی, گردشگری کشاورزی
    Majid Fotoohi *, Gholamhossein Hosseini Nia, Seyed Mojtaba Sajjadi

    Geography is the link between humans and the environment, and the balance between the two will lead to the stability of the environment. Tourism operates within the framework of a special spatial model, which is one of these spatial models of sustainable tourism. The development of the tourism industry, especially in less developed countries, is an effective factor in combating poverty and increases the incomes of different groups, reduces unemployment and economic prosperity, and thus improves the quality of life of people and increases social welfare. Tourism is not only considered as a potential tool to solve some problems in rural areas, but also as an integral element of rural development strategy. The village, the first permanent human settlement, the place of activities Agriculture and the work environment, effort, production and other efforts of human productivity of the land.Rural development is a multidimensional phenomenon that today requires policy to focus on the development of innovative ideas and projects It is a business initiative in rural areasRural tourism is one of the types of tourism that is associated with many other patterns of tourism, but its characteristic feature is the establishment in rural areas and its expansion has led to the introduction of modern methods of agriculture in rural areas and a very important source for skilled labor , Especially poor rural women and immigrants in the field of tourism and agriculture. Meanwhile, agri tourism, as a type of rural tourism, with significant effects on local motivation and economy, opportunities for diversification of activities, ultimately leads to increased public awareness. In terms of the importance of agriculture in improving life and also plays an important role in the sustainable development of agriculture in rural and urban areas.Therefore, agricultural tourism (agrotourism or agrotourism) has often been proposed as a sustainable development option to revive the rural economy and diversify income sources . By examining the potential of agricultural and tourism activities By combining these two elements under the title of agricultural tourism, it can be presented in line with the theory of sustainable tourism and a new strategy for the development of rural areas, which can be a factor for sustainable development of agriculture and rural areas,be in different villages.. At present, tourism is one of the largest and most diverse industries in the world and its rapid growth has led to many social, economic and environmental changes. Rural tourism is an effective tool that leads to increased productivity and efficiency of human resources, prevention Their migration in order to create new job opportunities, the interaction of cultures and rural development. Agri tourism as a subset of rural tourism is a strategy for rural development and reduces the problems of rural communities such as unemployment, low agricultural productivity, migration. Increasingly, cities and suburbs, especially in arid and semi-desert areas such as villages in Yazd province The purpose of this study is to investigate the factors affecting the development of rural entrepreneurship affected by agricultural tourism in the index villages and the purpose of tourism in Yazd province Which can be a factor for sustainable development of agriculture and rural areas. From the perspective of agriculture, agricultural tourism means expanding farm operations, using agricultural products in new and innovative ways, improving the flow of farm income and The development of new consumer markets is known. As a result, awareness of local agricultural products and the importance of preserving agricultural land through agri tourism increases.. , Local experts, villagers and managers of tourism industry using Cochran sampling method from among the residents of 30 key villages of Yazd province, the main research tool was a researcher-made questionnaire whose validity was confirmed by university professors in the field of tourism and its reliability was based on alpha coefficient.Cornbach 783 /. Was obtained. Data analysis was performed using Smart PLS2.0 and Spss22 software and the research results were presented using a one-sample t-test and structural equation modeling. Economic, social and cultural development indicate that the findings show that variables such as village, tourist, farmer or garden are among the primary drivers (pillars) of agricultural tourism and despite these four pillars of agricultural tourism has become meaningful And the research results indicate that variables such as structures, government support, tourists' motivation,cultural and their education with the focus on agricultural tourism are factors in rural development with effective results (economic and social and cultural growth and , development and development of work culture and entrepreneurship).

    Keywords: Agro Tourism, Development, Leading Villages of Yazd: Rural Entrepreneurship, Rural Tourism
  • فاطمه کفشدوز محمدی، غلامحسین حسینی نیا*، محمدرضا میگون پوری، حسین وظیفه دوست

    کسب و کارهای استارت آپی در رویکرد جدید اقتصاد نوین مورد توجه قرار گرفته اند. اکوسیستم مناسب برای شکل گیری و بالندگی کسب و کارهای استارت آپی متشکل از مجموعه ای از عناصر و اضلاع است که رشد و ارتقای وضعیت کسب و کارهای نوپا به آن بستگی دارد. هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل مفهومی اکوسیستم کسب وکارهای استارت آپی حمل ونقل هوشمند است. بر این اساس روش تحقیق این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد کیفی و با استفاده از تحلیل محتوی صورت می گیرد.روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته است. برای استخراج، تحلیل و ترکیب مفاهیم از روش کدگذاری استفاده شد. در نهایت یافته ها در سه بعد گزینشی ،محوری و کدباز دسته بندی، تحلیل و مقایسه شدند. جامعه آماری این تحقیق خبرگان و متخصصان و سیاستگذاران حوزه حمل و نقل هوشمند و اساتید دانشگاهی و پژوهشگران می باشند. براساس نتایج حاصل از مصاحبه ها هفت کد گزینشی و 52 کدمحوری شناسایی گردید که کدهای گزینشی عبارتند از: قوانین و سیاست های حاکمیتی و رهبری، ایجاد بسترهای حمایتی و نهادی، توسعه سرمایه انسانی، راهبردهای مالی و تامین سرمایه، بازار، راهبردهای فرهنگی و توسعه فناوری های هوشمند است.

    کلید واژگان: اکوسیستم استارت آپی, اکوسیستم کسب و کار, اکوسیستم کارآفرینی, اکوسیستم کارآفرینی فناورانه, سیستم حمل ونقل هوشمند
    Fateme Kafshdoz Mohammadi, GholamHossein Hosseininia *, MohammadReza Meiguonpoory, Hossein Vazifehdust

    Startup businesses are being considered in a new approach to the new economy. The proper ecosystem for the formation and development of start-up work consists of a set of edges and edges that depend on the growth and improvement of the nascent business conditions. the main purpose of this research is the design of the conceptual model of smart transportation businesses. accordingly, the methodology of this research is applicable in terms of purpose, practical, and in terms of a qualitative approach using content analysis. the method of data collection has been semi-structured.for extracting, analysis, and incorporation of concepts from the coding method. finally, the findings were analyzed and compared in three alternative dimensions, axial and Open source classification. the statistical population of this research is experts and specialists and policymakers of smart transportation and university professors and researchers. according to the results of interviews, seven alternatives and 52 pivotal were identified that alternative codes are: rules and policies of governance and leadership, creation of support and institutional platforms, development of human capital, financial strategies, and financing, market, cultural strategies, and developing smart technologies.

    Keywords: 'Startup ecosystem, Business ecosystem, Entrepreneurship ecosystem, Technological entrepreneurial ecosystem, Intelligent transportation system
  • رمضان علیزاده، غلامحسین حسینی نیا*، محمدجواد تقی پوریان

    هدف تحقیق حاضر مفهوم پردازی شبکه سازی در کسب و کارهای خانگی مبتنی بر محصولات کشاورزی با رویکرد کیفی است.بدین منظور با 31 نفر از خبرگان شامل؛استادان دانشگاه،کارشناسان جهاد کشاورزی،کارشناسان کسب و کار و صاحبان کسب و کار در اصناف، تا رسیدن به اشباع مصاحبه به عمل آمد که با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل و تعداد 195 کد باز از متون مصاحبه استخراج و در 23 کد محوری دسته بندی گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شبکه سازی در کسب و کارهای خانگی در 8 مولفه شامل فعالیت های کلیدی، فرآوری محصولات سالم،رقیب شناسی،مجاری تبلیغ و فروش محصول،حامیان مادی و معنوی، مشتری گرایی، مشارکت کلیدی و ارزش پیشنهادی مفهوم پردازی و شاخص های هر مولفه شناسایی شد.از این رو انتظار می رود مفهوم پردازی شبکه سازی به عنوان ارزش های محوری در بخش علمی به توسعه مبانی نظری و ارایه مسیر جدید کمک شایان توجهی کرده و در بخش عملی در بهره برداری از بازار هدف در حیطه کسب و کارهای خانگی به صورت عام و در بخش فرآوری محصولات کشاورزی در ایران به صورت خاص موثر باشد و کمک قابل توجهی به صاحبان کسب و کار در این حیطه نماید.

    کلید واژگان: شبکه سازی, کسب و کارهای خانگی, مشارکت کلیدی, محصولات کشاورزی, مشتری گرائی
    Ramezan Alizadeh, Gholamhossein Hosseininia *, Mohamadjavad Taghipourian

    The aim of this study is to conceptualize networking in home-based businesses based on agricultural products with a qualitative approach. For this purpose, 31 experts were interviewed, including university professors, agricultural jihad experts, business experts and business owners in guilds, until saturation was achieved,which was analyzed using MAXQDA software and 195 open codes from Interview texts were extracted and categorized into 23 main codes. The results showed that networking in home-based businesses in 8 components including key activities, healthy product processing, Recognize the competitor , product advertising and sales channels, material and spiritual supporters, customerism, Key participation and Suggested values of conceptualization and indicators of each component were identified Therefore, it is expected that the conceptualization of networking as core values in the scientific part has made a significant contribution to the development of theoretical foundations and provide a new path, and in the practical part in exploiting the target market in the field of home-based businesses in general and To be particularly effective in the processing of agricultural products part in Iran and to provide a significant contribution to business owners in this field.

    Keywords: Networking, home‐based business, Key participation, Agricultural products, Customer Oriented
  • فاطمه کفشدوز محمدی، غلامحسین حسینی نیا*، محمدرضا میگون پوری، حسین وظیفه دوست
    هدف

    هدف از انجام این پژوهش ارایه مسیر پژوهش های آتی حوزه اکوسیستم کسب و کارهای استارت آپی بر اساس اطلاعات پایگاه داده اسکوپوس طی سال های 2019-1988 می باشد.

    روش شناسی: 

    این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی علم سنجی است که به صورت آمیخته (کمی-کیفی) و با روش های تحلیل هم رخدادی، تحلیل هم واژگانی و تحلیل محتوا انجام شده است. به منظور ترسیم نقشه های علمی از نرم افزار تحلیل شبکه بایب اکسل و ووس ویور استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 454 مدرک (شامل مقاله، کتاب و غیره) نمایه شده در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس، در حوزه اکوسیستم کسب و کارهای استارت آپی می باشد.

    یافته ها: 

    یافته ها حاکی از آن است که مسیر های پژوهشی متعددی درصدد ارایه فهم و بینش درخصوص توسعه اکوسیستم کسب و کارهای استارت آپی است. رشد نمایی روند تولید مدارک در این حوزه از سال 2015 بیش از 58 درصد را به خود اختصاص داده اند. وضعیت تراکم (چگالی) و پراکندگی واژگان شبکه هم واژگانی در حوزه «اکوسیستم استارت آپی» نشان می دهد استارت آپ دارای بیشترین توجه در این حوزه است.

    نتیجه گیری:

     این تحقیق پنج مسیر جهت پژوهش های آتی: مولفه های کلیدی اکوسیستم کسب و کارهای استارت آپی، عوامل کلان، سرمایه گذاری، عوامل زمینه ای و محیطی، عوامل سازمانی و مدیریتی را نشان می دهد.

    کلید واژگان: کسب و کار, اکوسیستم, اکوسیستم کسب و کارهای استارت آپی, علم سنجی
    Fatemeh Kafshdooz Mohammadi, GholamHossein Hosseininia *, Mohammadreza Meiguonpoory, Hossein Vazifehdust
    Purpose

    The purpose of the study is to present the future research path of the “startup ecosystems" based on the extracted data from the Scopus database during 1988-2019.

    Methodology

    This research is a type of applied scientometric research that has been done in a mixed (quantitative-qualitative) way and with the methods of co-occurrence analysis, co-lexical analysis and content analysis. Bibexcel and VOS viewer software were used to draw up required maps. The research population consists of 454 degrees (including articles, books, etc.) in the field of "Startup Business Ecosystem".

    Findings

    The findings from the survey show that numerous research pathways are aimed at providing insight into the development of startup business ecosystems practices the exponential growth of the certification process in the field has increased more than 58 % since 2015. Density and vocabulary dispersion and word co-occurrence analysis of the network can also be expressed in the area of "startup ecosystem ", which has the greatest attention in this area.

    Conclustion:

     This research shows five pathways for future research: key components of the startup business ecosystem, macro factors, investment, background and environmental factors, organizational and managerial factors.

    Keywords: business, Ecosystem, Startup ecosystems, Scientometric
  • غلامحسین حسینی نیا، علی داوری*، وجیه باقرصاد، ترانه فرخ منش

    اثرسازی و علیت به عنوان دو منطق بنیادی تصمیم گیری از حوزه های پژوهشی رو به رشد در حوزه کارآفرینی است. هدف این مقاله بررسی تاثیر علیت و ابعاد اثرسازی (آزمایش گری، زیان قابل تحمل، انعطاف پذیری و پیش تعهدات) بر عملکرد کسب و کار با رویکرد فازی است. در این پژوهش علاوه بر بررسی علی شروط لازم و کافی، در شکل گیری عملکرد کسب و کار، ترکیبات موثر علیت و ابعاد اثرسازی در شکل گیری عملکرد کسب و کار مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی است و داده ها به روش، توصیفی- همبستگی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش، بر اساس آمار سازمان نظام صنفی رایانه ای تهران شامل 170 کسب وکار استارتاپی در سال 1399 در شهر تهران است که بیش از سه سال فعالیت دارند. بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری 118 محاسبه شد که به روش نمونه گیری تصافی، 120 نمونه گردآوری شده و با نرم افزارهایfsQCA3 و SPSS24 تجزیه و تحلیل شده است. بر اساس یافته ها، از میان علیت و ابعاد مختلف اثرسازی، یک بعد از شروط لازم و پنج بعد نیز از شروط کافی برای عملکرد کسب و کار است. در نهایت دو نوع مسیر علی پیچیده و مرکب احصا شد، که هرکدام از آنها چهار ترکیب مختلف از علیت و ابعاد اثر سازی را در جهت عملکرد کسب و کار معرفی کرده است.

    کلید واژگان: اثرسازی, امکان گرایی, تصمیم گیری کارآفرینانه, علیت, عملکرد, هدف گرایی
    GHOLAMHOSSEIN HOSSEININIA, Ali Davari *, Vajihe Baghersad, Taraneh Farokhmanesh

    Effectiveness and causality as two fundamental decision logics of growing research areas in the field of entrepreneurship. The purpose of this paper is to investigate the effect of causality and dimensions of effectiveness (experimentation, tolerable losses, flexibility and pre-commitment) on business performance with a fuzzy approach. In this study, in addition to causally examining the necessary and sufficient conditions in the formation of business performance, effective combinations of causality and dimensions of effectiveness in the formation of business performance have been investigated. This research is applied from the perspective of the purpose and the data are collected by descriptive-correlation method. The statistical population of the study, according to the statistics of Tehran Computer Guild Organization, includes 170 startup businesses in Tehran that have been operating for three years. Based on Cochran's formula, a statistical sample of 118 was calculated, 120 samples were collected by random sampling method and analyzed by fsQCA3 and SPSS24 software. According to the findings, among the various causes and dimensions of effectiveness, one dimension is a necessary condition and five dimensions are sufficient conditions for business performance. Finally, two types of complex and complex causal pathways were identified, each of which introduced four different combinations of causation and effect-making dimensions in the direction of business performance.

    Keywords: Effectuation, Entrepreneurial decision making, Causation, Performance
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • غلامحسین حسینی نیا
    غلامحسین حسینی نیا

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال