به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

غلامرضا عباسیان

  • عباس مهربخش، غلامرضا عباسیان*، مجتبی محمدی

    دانش محتوای آموزشی از دو منظر تعیین کننده است: اولا به قالب بندی و ارائه موضوعات درسی کمک می کند و ثانیا از نظر جهانی-بومی مفهومی نسبی است، که نسبت به گنجاندن ویژگی های برنامه های درسی اجتماعی-فرهنگی-مدار متفاوت منعطف است. بر این اساس در این پژوهش تلاش شده است تا پرسشنامه سنجش چنین دانشی تهیه و اعتبار سنجی شود. گویه های پرسشنامه با بررسی پیشینه تحقیقات جهانی و مصاحبه با 80 دانشجو-معلم (بومی) و 120 دانشجو-معلم شرکت کننده در مرحله آزمایشی استخراج شد. سپس، 180 دانشجو-معلم دیگر پرسشنامه مقیاس لیکرت آزمایش شده را پاسخ دادند. سپس، پرسشنامه نهایی استوار بر معیارهای جهانی-بومی و قضاوت متخصصان و معیارهای روان سنجی از نظر پایایی  و روایی به واسطه تحلیل عاملی بررسی شد. معیار اعتبارسنجی شده شامل 39 شاخص بوده که نهایتا در قالب  9 عامل ارائه شد که عبارتند از: آموزش مهارت های زبان، راهبردهای تدریس زبان، مدیریت کلاس درس، طراحی برنامه درسی و تهیه مواد آموزشی، سواد و توانایی های ارزیابی، ارزشیابی کتاب درسی، دانش فنی معلمان زبان، رشد حرفه ای معلمان و تاثیر کارآموزی بر تدریس عملی. این مطالعه منتج به ارایه بینش و چشم انداز مهمی حول محور آموزش معلمان زبان انگلیسی شده است و پرسشنامه تدوین و اعتبارسنجی شده را می توان به عنوان ابزاری پایا و روا برای ارزیابی برنامه های تربیت معلمان زبان انگلیسی ایرانی البته با رویکرد جهانی-بومی در زمینه های مختلف تدریس زبان انگلیسی تلقی نمود.

    کلید واژگان: بافت آموزش زبان انگلیسی در ایران, دانش محتوای آموزشی, دانشجو معلمان, برنامه تربیت معلم
    Abbas Mehrbakhsh, Gholamreza Abbasian *, Mojtaba Mohammadi

    Pedagogical Content Knowledge (PCK) is both decisive—as it helps to formulate and present subject matters—and glocally relative as it is prone to the specificity of curricula of varying socio-cultural contexts. This study developed and validated a PCK questionnaire by focusing on data obtained from Iranian English as a Foreign Language (EFL) teacher-education programs. PCK questionnaire items were extracted out of an in-depth literature review (globally) and interviews with 80 student-teachers (locally) and 120 student-teachers attending the pilot phase. Then, 180 other student-teachers completed a glocalized Likert-scale PCK questionnaire. Next, the final questionnaire, which was supposed to accommodate glocal aspects and subjected to both expert judgments as well psychometric measures like reliability estimation and factor analyses, enjoyed acceptable reliability index and validity measures including those of content and construct validity. The valid measure characterized as a 39-item is ultimately represented by nine factors including: Teaching Language Skills, Language Teaching Strategies, Classroom Management, Curriculum Designing and Materials Development, Assessment Literacy and Abilities, Course book Evaluation, Language Teachers' Technological Knowledge, Language Teachers' Professional Development, and Internship effect on Practical Teaching. The results underscore the significance of PCK in shaping effective teaching practices and provides the scholars with both instruments and context-sensitive practical model of EFL program evaluation.

    Keywords: Iranian EFL Setting, Pedagogical Content Knowledge (PCK), Student-Teachers, Teacher Education Program
  • معصومه آزموده سیس اباد، غلامرضا کیانی*، غلامرضا عباسیان

    این تحقیق به منظورباسخ به نیاز انجام سنجش تشخیصی با در نظر گرفن دیدگاه زبان آموزان انجام شده است. هدف این تحقیق دو بخشی میباشد،اول: بررسی تاثیر سنجش تشخیصی به دو روش خود ارزیابی و همتا ارزیابی بر روی مهارت خواندن و درک مطلب زبان آموزان، دوم:مقایسه میزان دقت سنجش شخیصی زبان آموزان در ژانر های مختلف خواندن. برای دستیابی به اهداف تحقیق تعدادی تست های تشخیصی خواندن و درک مطلب و یک راهنما تشخیصی بر اساس زیر مهارت های چالش اور ساخته شد. در این تحقیق 60 دانشجوی رشته مترجمی زبان انگلیسی شرکت داشته اند. طی دوره 12 هفته ای میزان دقت ارزیابی سنجش تشخیصی زبان آموزان در دو گروه خود ارزیابی و همتا ارزیابی با سنجش معلم به عنوان معیار مقایسه شد. تحلیل داده ها به دوروش T-Test وMANOVA نشان داد در حالی که خواندن و درک مطلب دو گروه خود ارزیابی و همتا ارزیابی تقویت شده است، تفاوت معناداری بین دو گروه در تقویت خواندن و درک مطلب از طریق سنجش تشخیصی به وجود نیامده، به علاوه تفاوت معناداری بین میزان دقت سنجش تشخیصی دو گروه در مقایسه با سنجش معلم ایجاد نشده بود به جز در سنجش زیر مهارت های " ایده اصلی و ایده جانبی در ژانر توصیفی "و علت و معلول در ژانر روایی. یافته های این تحقیق شواهد لازم برای انجام سنجش تشخیصی از طریق مشارکت زبان آموزان نشان میدهد تا بتوان بر اساس آن بازخورد و آموزش جبرانی مناسبی برای زبان آموزان ارایه کرد.

    کلید واژگان: سنجش تشخیسی, خواندن و درک مطلب, ژانر های خواندن, زیر مهارت های خواندن, دفت ارزیابی
    Masoome Azmoode Sis Abad, Gholam-Reza Kiyani *, GholamReza Abbasian

    The present research responds to the call for implementing diagnostic assessment through learner involvement. This study followed two aims first, examining the distinctive effects of diagnostic self- and peer - assessments on EFL learners’ reading comprehension; second, exploring students’ diagnostic rating accuracy in various reading genres. To achieve this, a number of diagnostic reading comprehension tests and a checklist were developed, the construction of which were based on the learners’ challenging reading subskills. The participants include 60 English translation university students. During 12 weeks of instruction, the rating accuracy of the subjects’ diagnostic self- and peer- assessments were investigated while the instructor ratings were taken as the yardstick. Data analysis, using T-test and MANOVA confirmed that the two groups had improvement in reading comprehension but there was no significant difference between the two groups’ gain. In addition, no statistically significant difference was detected among the accuracy of diagnostic self-, peer- and instructor- ratings except for the assessment of main idea and supporting details subskill in descriptive genre and cause and effect subskill in narrative genre. This study can offer evidence for conducting diagnostic assessment through learner engagement to provide students with appropriate feedback and remedial instruction.

    Keywords: Diagnostic assessment, reading comprehension, Reading Genres, Reading Subskills, Rating accuracy
  • هانیه شیرازی فرد، دکتر غلامرضا عباسیان*، دکتر احمد محسنی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر گفتگوی مشارکتی ترکیب شده با آموزش زبان تمرین-محور در آموزش مهارت نوشتاری به زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی و بررسی نگرش معلمان آنها نسبت به چنین رویکردی انجام شد. با توجه به ماهیت سوالات پژوهش، از طرح تحقیق ترکیبی متوالی توضیحی استفاده شد. برای این منظور، 100 دانشجوی ایرانی کارشناسی آموزش زبان انگلیسی و مترجمی از نظر مهارت زبانی نسبتا همگن از طریق برگزاری آزمون تعیین سطح آکسفورد (OPT) انتخاب شدند و ده معلم زبان انگلیسی زبان ایرانی در این مطالعه شرکت کردند. دانشجویان گروه آزمایش در معرض رویکرد ترکیبی آموزش نوشتن قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل آموزش معمول را در مرحله کمی مطالعه به مدت  16 جلسه ی آموزشی تجربه کردند. در مرحله کیفی، یک مصاحبه انفرادی نیمه ساختاریافته با معلمان شرکت کننده انجام شد. مرحله کمی نشان داد که این روش ترکیبی تاثیرات نسبتا معنی داری بر عملکرد نوشتاری زبان آموزان زبان انگلیسی دارد و مرحله کیفی نشان داد که معلمان دیدگاه های مثبتی را نسبت به اجرای رویکرد ترکیبی کاربردی به آموزش زبان تمرین-محور و گفتگوی مشارکتی در آموزش نوشتاری اتخاذ کردند. یافته ها برخی مفاهیم آموزشی را برای ذینفعان، از جمله طراحان برنامه درسی، زبان آموزان زبان انگلیسی، و معلمان ارایه می دهد تا گفتگوهای مشارکتی مبتنی بر تمرین را در آموزش زبان انگلیسی لحاظ کنند.
    کلید واژگان: گفتگوی مشارکتی, آموزش زبان تمرین محور, مهارت نوشتن
    Haniyeh Shirazifard, Gholam-Reza Abbasian *, Ahmad Mohseni
    The present study aimed to investigate the effects of TBLT-synthesized collaborative dialogue in teaching writing skills to Iranian EFL learners and also to explore their teachers’ attitudes towards such an approach. Regarding the essence of the questions of the study, an explanatory sequential mixed-methods research design was employed. To this end, 100 conveniently sampled Iranian B.A. TEFL and Translation Studies students were identified as relatively homogeneous in terms of their language proficiency through administering Oxford Placement Test (OPT), and ten Iranian EFL teachers attended as the participants. The experimental group students were exposed to the synthetic approach of teaching writing. In contrast, the control group experienced conventional mainstream in the quantitative phase of the study lasting for 16-session treatments. As to the qualitative phase, a semi-structured individual interview was conducted with the participant teachers. The quantitative phase revealed that the synthetic initiative had comparatively significant impacts on the EFL students’ writing performance, and the qualitative phase showed that the teachers adopted some positive views toward the implementation of the applied synthetic approach to TBLT and CD in writing instruction. The findings offer some pedagogical implications for the stakeholders, including syllabus designers, EFL learners, and teachers, to include task-based collaborative dialogues in EFL instruction.
    Keywords: Collaborative Dialogue, TBLT, Writing skill
  • غلامرضا عباسیان*، سید حسین آتشی

    یکی از مهمترین مولفه های مورد بحث در تکوین شخصیت هر فردی پیوند دو جانبه بین شخصیت و محیط زندگی اجتماعی و سازمانی فرد بوده است. در این میان، سازمانهای نظامی به لحاظ اقتضایات خاص خودشان، به مساله شخصیت افراد و تربیت کارکنانی متناسب با اهداف سازمانی خود اهمیت ویژه ای قایل هستند و سرمایه گذاری های کلانی در این راستا هزینه می شود، لیکن حصول اطمینان از نتیجه بخش بودن این تلاشها و سرمایه گذاری ها در حیطه پدیده شخصیت چندان مورد مطالعه منسجم قرار نگرفته است. بر این اساس، در این مطالعه تلاش شد تا روند تکوین شخصیت دانشجویان دانشگاه افسری امام علی (ع) ارتش جمهوری اسلامی ایران (آجا) در طول مدت زمان تحصیل در دانشگاه مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، مجموعا 194 نفر دانشجو به ترتیب 65، 65، و 64 نفر ورودی های سالهای تحصیلی 1396، 1397 و1398 به پرسش نامه شخصیتی NEO-RI-P متشکل از 30 مولفه پاسخ دادند، لیکن بررسی های این مطالعه منحصر به 20 مولفه مثبت بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصله از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی از نوع آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA)  برای سی مولفه پرسشنامه شخصیت به صورت جداگانه توام با آزمون تعقیبی تک تک مولفه ها استفاده گردید. نتایج حاصله حاکی از فقدان روند و الگوی منظمی از تکوین کلیت شخصیت دانشجویان از یک طرف و فراز و فرودهای قابل تامل و غیر منتظره در اغلب مولفه های مثبت شخصیت دانشجویان است. نتایج حاصله می تواند منشاء تجدیدنظر در برنامه ریزهای تربیتی و آموزشی باشد.

    کلید واژگان: مولفه های شخصیتی, تکوین شخصیت, دانشگاه افسری امام علی(ع)
    GholamReza Abbasian *, Seyyed Hosein Atashi

    Interrelationship between man’s personality and his/her life or organizational context has been amongst the topmost issues in one’s personality trait development. In the meantime, military institutions are of crucial significance due to their particular expediencies in terms of their personals’ personality and educating institutionally compatible staff members for which huge investments are made. However, no integrative studies have been made to make sure of the goal achievement. In line with this trend, this study was designed to study the Iranian Army Imam Ali University Cadets’ personality trait development in the course of their BA education. For this purpose, totally 194 cadets composed of 65, 65, and 64 members belonging, respectively, to 2107, 2018, and 2019 academic years, attempted the NEO-RI-P 30-item personality inventory consisting both positive and negative traits. Besides descriptive statistics, MANOVA and post-hoc analysis were run to investigate the nature and process of development of 20 positive traits individually and totality of the personality trait. The results revealed not only an inconsistent and unsystematic trend of the cadets’ holistic personality trait development but also unexpected and though-provoking fluctuations in the development of the positive traits. These findings may have certain educational implications as suggested.

    Keywords: personality traits, Personality Development, Imam Ali Military University
  • علی محمدی درآباد، غلامرضا عباسیان*، بهرام مولایی، علی اصغر رستمی ابوسعیدی
    به موازات تعدد اهداف پیش روی از ارزیابی ، ارزیابی عملکرد کلاس درس اهمیت پیدا کرده است. از نظر بسیاری ، بحث اصلی که انگیزه این مطالعه بود ، در نظر گرفتن استخراج مبتنی بر زبان اول به عنوان معیار معتبر ارزیابی عملکرد زبان دوم است. به منظور روشن ساختن این موضوع از طریق آزمون تجربی، این تحقیق آمیخته توصیفی متوالی ، 87 زبان آموز ایرانی که انگلیسی را در سطح متوسطه بعنوان زبان خارجی آموزش می بینند را به کار گرفته است که عملکرد کلاسی زبان دوم آنها با استفاده از تکنیک های استخراج مبتنی بر زبان اول ارزیابی شده است. به منظور اعتبارسنجی این سازوکار ، از مدل تک-مشخصه چند روشه (یعنی همبستگی پیرسون ، معادلات ساختاری ، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی ، پایایی مرکب و روایی همگرا) ارایه شده توسط هنینگ و مفهوم واحد روایی مزیک استفاده شده است. نتایج حاصل از این منابع متعدد شواهد از اجماع مشترکشان پشتیبانی می کند که تکنیک های استخراج مبتنی بر زبان اول مقیاس معتبری از ارزیابی عملکرد زبان دوم است. این یافته ها همچنین اهمیت های آموزشی مکانیسم های مبتنی بر زبان اول هم در آموزش زبان دوم و هم در ارزیابی آن ارایه می دهند.
    کلید واژگان: استخراج مبتنی بر زبان اول, ارزیابی عملکرد, توانایی گفتگو, مفهوم واحد روایی
    Ali Mohammadi Darabad, Gholam-Reza Abbasian *, Bahram Mowlaie, Ali Asghar Rostami Abusaeedi
    AbstractClassroom performance assessment has gained prominence parallel to the multiplicity of the purposes ahead of assessment. Of many, the major controversy, which was the motive behind this study, is the incorporation of L1-based elicitation as a valid measure of second language (L2) performance assessment. To shed empirical lights on this issue, this explanatory sequential mixed-methods research employed 87 Iranian intermediate EFL learners, whose L2 classroom performance was assessed through L1-based elicitation techniques. In order to validate this mechanism, multi-method mono-trait model (namely, Pearson correlation, structural equations, exploratory and confirmatory factor analysis, composite reliability and convergent validity) suggested by Henning and Mesick’s Unitary Concept of validity were applied. The results from these multiple sources of evidence yield support to their common consensus that L1-based elicitation techniques are valid measures of L2 performance assessment. The findings then offer legacy to the educational implications of L1-based mechanisms both in L2 instruction and assessment.
    Keywords: L1-based Elicitation, Performance Assessment, Speaking Ability, Unitary Concept of Validity
  • مرضیه رضابیگی، پرویز مفتون*، غلامرضا عباسیان
    مطالعه حاضر به بررسی تاثیر رفتارهای حمایتی استقلال معلمان زبان انگلیسی بر آمادگی زبان آموزان برای کسب استقلال می پردازد. به این منظور، پرسشنامه آمادگی برای کسب استقلال در میان 240 زبان آموز سطح متوسط در پنج آموزشگاه شهر کرمانشاه در ایران توزیع شد. سپس محققان چهار معلم را براساس هشت اصل ارتقا استقلال نظریه خودسازماندهی آموزش دادند و زبان آموزان شرکت کننده را به دو گروه آزمایش و کنترل 120 نفره تقسیم کردند. گروه آزمایش طی شش ماه تحت آموزش زبان توسط چهار معلم تعلیم دیده قرار گرفتند . پرسشنامه آمادگی برای کسب استقلال مجددا در دو گروه اجرا شد و نتایج آن با پرسشنامه اولیه مقایسه شد . نتایج تحلیل آمار نشان داد که رفتارهای حمایتی استقلال معلمان گروه آزمایش در پنج حوزه تغییر ایجاد کرده است که همگی اجزای مفهوم استقلال می باشند : مسولیت پذیری بیشتر ، شناخت خود به عنوان یادگیرنده، شناخت بهتر محیط یادگیری، آشنایی بیشتر با مراحل یادگیری، و آغازگری بیشتر در فعالیتهای منجر به یادگیری. کاربرد های آموزشی مورد بحث قرار گرفته اند.مطالعه حاضر به بررسی تاثیر رفتارهای حمایتی استقلال معلمان زبان انگلیسی بر آمادگی زبان آموزان برای کسب استقلال می پردازد. به این منظور، پرسشنامه آمادگی برای کسب استقلال در میان 240 زبان آموز سطح متوسط در پنج آموزشگاه شهر کرمانشاه در ایران توزیع شد. سپس محققان چهار معلم را براساس هشت اصل ارتقا استقلال نظریه خودسازماندهی آموزش دادند و زبان آموزان شرکت کننده را به دو گروه آزمایش و کنترل 120 نفره تقسیم کردند.
    کلید واژگان: استقلال, رفتارهای حامی استقلال, نظریه خودسازماندهی, نقش معلم, مسولیت پذیری, دانش فراشناختی, فعالیتهای یادگیری خودآغازگرانه
    Marzieh Rezabeigi, Parviz Maftoon *, Gholamreza Abbasian
    The present study aimed to explore the effect of EFL teachers’ autonomy supportive behaviors on Iranian EFL learners’ readiness for autonomy. To this end, readiness for autonomy questionnaire (RFAQ) was administered to 240 intermediate EFL learners at five language institutes in Kermanshah, Iran. Then, the researchers trained four EFL teachers based on eight autonomy supportive strategies of self-determination theory (SDT) and devided the participants to two groups of 120 EFL learners. Afterwards, trained teachers attended their classes using the SDT autonomy-supportive strategies. RFAQ was administered to both experimental and control groups for the second time six months later after the experimental group experienced autonomy supportive behaviors. The data analyses revealed that EFL teachers’ autonomy supportive behaviors resulted in an improvement in the five domains determined in the learners’ questionnaire: learners’ acceptance of more responsibility, knowledge about themselves as learners, better knowledge of learning context, a better command of learning process, and more self-initiated learning activities. Implications are discussed.The present study aimed to explore the effect of EFL teachers’ autonomy supportive behaviors on Iranian EFL learners’ readiness for autonomy. To this end, readiness for autonomy questionnaire (RFAQ) was administered to 240 intermediate EFL learners at five language institutes in Kermanshah, Iran. Then, the researchers trained four EFL teachers based on eight autonomy supportive strategies of self-
    Keywords: Autonomy, Autonomy-supportive behaviors, Self determination theory, Teacher's role, Acceptance of responsibility, Meta-cognitive knowledge, Self-initiated learning activities
  • سمانه ناظریان، غلامرضا عباسیان*، احمد محسنی

    علی رغم پژوهش های روز افزون درزمینه ی محدوده رشد تقریبی  (ZPD)، کاربرد آن درقالب فردی و گروهی جای بحث بسیار دارد. با هدف شفاف سازی تجربی موضوع، پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی کاربست دو نوع روش تدریس مبتنی برمحدوده رشد  تقریبی (گروهی و انفرادی) درصحت نوشتار دو گروه از زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی (سطح بالا و سطح پایین) پرداخته است. به همین منظور، 118 نفر از زبان آموزان همگن شده بر اساس آزمون مهارت TOEFL[2] ITP  به طور تصادفی دردو گروه یکسان تحت آموزش به دو روش تدریس یاربست فردی و گروهی قرارگرفتند. قبل وبعد ازآموزش، سه آزمون جهت اندازه گیری سطح صحت نوشتار و محدوده رشد تقریبی دو گروه اخذ شد. آزمون محدوده رشد تقریبی دیگری نیز اواسط دوره گرفته شد. یافته ها نشان داد که روش تدریس انفرادی، صحت نوشتار زبان آموزان سطح پایین را بهبود می بخشد، لیکن روش تدریس گروهی، به بهبود صحت نوشتار زبان آموزان در هر دو سطح (پایین و بالا) نمی انجامد. این یافته ها، ضمن تاکید بر استفاده از روش های تدریس مبتنی بر محدوده رشد تقریبی در آموزش نوشتار زبان خارجی در موقعیتهای متنی معنی دار ، و تاثیر این روش ها بر صحت نوشتار، بر قابل اندازه گیری بودن محدوده رشد تقریبی گروهی با رویکردی فردی دلالت دارد.

    کلید واژگان: سنجش محدوده رشد تقریبی انفرادی وگروهی, یاربست, صحت نوشتار
    Samaneh Nazerian, Gholam-Reza Abbasian *, Ahmad Mohseni

    Despite growing interest in the studies on ZPD, its operation in the forms of individualized and group-wide has been controversial. To cast some empirical light on the issue, this study was designed to quantitatively and comparatively study the applicability of the two scenarios of ZPD-based instructions to the writing accuracy of Iranian EFL learners in terms of learners' types (low vs. high scorers). To this end, 118 EFL learners identified as homogeneous based on TOEFL ITP test were randomly assigned into two equal experimental groups (individualized and group-wide ZPD-based) which respectively received compatible instructions utilizing individual and whole-class scaffolding techniques. The treatments were allocated to the groups in a random manner within homogeneous blocks. Prior to and after the treatments, three tests (two writing tests and one ZPD test) were administered to measure both groups’ writing accuracy and their ZPD levels. A ZPD test was also administered in the mid of treatments. Results revealed that I-ZPD-based instruction is constructive to the low scorers, and GW-ZPD-based instruction is not constructive to both low and high scorers. The findings pointed to the use of ZPD-based instructions in TEFL writing in meaningful contexts and thereby showing impacts made on the writing accuracy of learners. The study, indeed, yield support to the feasibility of GW-ZPD measurement along with I-ZPD approach.

    Keywords: Measurment of individualized-, group-wide-ZPD, Scaffolding, Writingaccuracy
  • مریم محمودی، مژگان رشتچی *، غلامرضا عباسیان

    دانش پایه معلمان به آنچه آنها باید بدانند وقادربه بکارگیری در کلاسهایشان باشند، اطلاق می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیردوره های آموزش ضمن خدمت معلمان درتوسعه دانش آنها بود. بدین منظور، محققین پژوهش حاضر مدل میشرا و کهلر(2006) که بین اجزاء دانش پایه ای همپوشانی قایل است را به عنوان معیار تعیین و مورد استفاده قراردادند. برای انجام پژوهش، تحقیق ترکیبی متوالی اکتشافی در سه مرحله طراحی شد. در مرحله نخست پرسشنامه دانش پایه معلمان زبان انگلیسی توسط محققین تهیه شد و با 335 معلم زبان انگلیسی استان گیلان که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از کرونباخ آلفا و تجزیه و تحلیل عامل نشان داد پرسشنامه از پایایی و روایی برخوردار است. در مرحله دوم که مرحله کمی تحقیق بود، پیشرفت دانش پایه 29 معلم زبان انگیسی پایه 11 بعد از شرکت در کلاس‌های ضمن خدمت آنلاین مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمون تک نمونه ای تی بین دانش پایه شرکت کنندگان قبل و بعد از شرکت در دوره تفاوت معناداری را نشان داد. در مرحله سوم، ده نفر از شرکت کنندگان در مرحله دوم در جلسات مصاحبه نیمه ساختاری شرکت کردند. نظر شرکت کنندگان در رابطه با محتوای دوره های ضمن خدمت با نتایج حاصل از مرحله دوم پژوهش در همه زمینه ها همخوانی نداشت. معلمان شرکت کننده در مصاحبه ضعف‌های دوره ها را مطرح و پیشنهادهایی را جهت بهبود کیفیت این دوره ها ارایه کردند. یافته های حاصل از این تحقیق می تواند برای آموزش دهندگان معلمان، سیاست گذاران و برنامه ریزان دوره های آموزش ضمن خدمت و معلمان زبان انگلیسی مفید باشد. به علاوه، پرسشنامه پایه دانش معلمان زبان انگلیسی می تواند به عنوان یک ابزار معتبر سنجش دانش محتوایی، آموزشی و تکنولوژیکی معلمان زبان انگلیسی توسط سایر محققان مورد استفاده قرار گیرد که امری ضروری جهت شرح رابطه بین دانش محتوایی، آموزشی و تکنولوژیکی معلمان است.

    کلید واژگان: معلمان زبان انگلیسی, دوره های آموزش ضمن خدمت, دانش پایه ای معلمان, مدل میشرا وکهلر
    Maryam Mahmoudi, Mojgan Rashtchi *, Gholam-Reza Abbasian

    Teachers’ knowledge base refers to what teachers should know and be able to implement in their classes. This study investigated to what extent in-service education and training (INSET) courses were influential in developing teachers’ knowledge base. From different models, the researchers selected Mishra and Koehler’s (2006) technological pedagogical and content knowledge (TPACK) model that assumes an interrelationship between the components of teachers’ knowledge base. Thus, an exploratory sequential mixed methods study was designed in three phases. In the first phase, the questionnaire of English Language Teacher’s Knowledge Base (ELTKB) was developed and validated with 335 randomly selected EFL teachers from Guilan province. In the second phase, the quantitative follow-up phase, twenty-nine 11th grade EFL teachers’ knowledge base improvement was examined after attending online INSET classes. The results of the paired sample t-tests revealed statistically significant differences between the participants’ knowledge base components before and after the courses. In the third phase, semi-structured interviews explored the participants’ viewpoints concerning the content of the INSET courses. The teachers’ perceptions declared in interview sessions were not in complete conformity with the results obtained from the second phase of the study. The teachers had some complaints about the content of the courses and provided some suggestions. The findings of this study can benefit teacher educators, policymakers, INSET programmers, and English teachers. Also, the ELTKB can be employed by researchers as a valid tool for measuring TPACK that is an essential concept for explaining the relationship between teachers’ content, pedagogy, and technology-related knowledge.

    Keywords: English language teachers, In-Service Education, Training courses (INSET), Teachers’ knowledge base, Mishra, Koehler’s model
  • غلامرضا عباسیان*

    نقش دو الگوی ارزیابی پویا (الگوی تداخلی و الگوی تعاملی) در بهبود و تقویت همزمان مهارت، سبک و راهبردهای یادگیری ، بویژه زبان های خارجی، به ندرت به صورت مقایسه ای مورد بررسی قرارگرفته است. به عنوان گامی در تکمیل این خلا ، در پژوهش حاضر 60 دانشجوی رشته مترجمی زبان انگلیسی مقطع کارشناسی به روش ترکیبی انتخاب و در قالب دو گروه آزمایشی الگوی تداخلی و الگوی تعاملی بکارگیری ارزیابی پویا (سنجش و آموزش) و یک گروه گواه ساماندهی شدند و سپس از منظر مهارت گفتاری زبان انگلیسی مورد آموزش خاص قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل کمی داده ها نشان داد که هر دو گروه موفق به پیشرفت قابل توجهی در زمینه مهارت گفتاری شدند ، اما تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایشی مشاهده نشد. به علاوه، هیچ یک از الگوها منجر به بهبود قابل توجهی در میزان آگاهی زبانی و یا مهارت های فراشناختی در زبان آموزان نگردید. تحلیل کیفی داده ها موید تفاوت هایی بین سطح آگاهی زبانی و راهبردهای فراشناختی جامعه آماری می باشد. نتایج این پژوهش، علاوه بر کمک نظری به ادبیات زبانشناسی کاربردی و علوم تربیتی، ابعاد گوناگونی از بکارگیری ارزیابی پویا در امر تعلیم و تربیت و آموزش زبان را آشکار می سازد و موید تفاوت ماهیتی مهارت، سبک و راهبردهای یادگیری در معرض پدیده ای نظیر ارزیابی پویا می باشد. قدرمسلم این یافته ها پیامهای کاربردی برای دست اندرکاران حوزه های گوناگون تعلیم و تربیت ، روانشناسی تربیت و آموزش زبان دارد که در این مطالعه مورد امعان نظر بوده است

    کلید واژگان: ارزیابی پویای تداخلی, ارزیابی پویای تعاملی, مهارت گفتاری, آگاهی زبانی, راهبردهای فراشناختی
    Samaneh Khodabakhsh, Gholam-Reza Abbasian *, Mojgan Rashtchi, Bahram Mowlaie

    Since its introduction to education, Dynamic Assessment (DA) has gained attention from the researchers in different educational fields. However, the two models of DA (interventionist and interactionist) have rarely been incorporated comparatively into skill, style, and strategy developments in an EFL setting. This study synthesized the development of the speaking skill, level of language awareness (LA), and metacognitive strategy use (MSU) in the light of comparative incorporation of DA models to fill this gap. Sixty undergraduate Iranian EFL students majoring in English Translation Studies attended this mixed methods research. Quantitative analysis of the data showed that although the participants in both groups were able to gain significantly higher speaking scores as compared to their counterparts in the control group inter-experimental groups’ differences were not significant. Regarding LA and MSU, neither the interventionist nor the interactionist model led to significant levels in the process of developing the speaking skill. The qualitative analysis of interviews, however, showed specific changes in the experimental groups' LA and MSU in light of the DA-oriented mediation. In addition to theoretical contributions, the results shed light on some aspects of integrating DA in EFL education and bear some implications for multiple EFL stakeholders.

    Keywords: Dynamic Assessment Models, Language Awareness, learning strategies, Speaking Skill
  • کاظم نجمی، مسعود سیری*، غلامرضا عباسیان

    مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین سه مولفه CAF در عملکرد گفتار انجام شد. به منظور دستیابی به هدف فوق ، 60 شرکت کننده از 90 نفر انتخاب شدند که 21 نفردر سطح مقدماتی ، 20 نفر در سطح میانی و 19 شرکت کننده در سطح پیشرفته از طریق آزمون قرارگیری آکسفورد انتخاب شدند. از شرکت کنندگان انتخاب شده خواسته شد تکالیفی را در پیچیدگی های مختلف کاری (کم ، متوسط و زیاد) انجام دهند و میزان پیچیدگی ، دقت و تسلط گفتاری آنها (CAF) اندازه گیری و تجزیه و تحلیل شدد. درصد بدون خطای هر واحد زبانی برای دقت، برای پیچیدگی گرامری ، نسبت نوع-نشان. برای پیچیدگی واژگان ، تعداد کل نشانه ها (کلمات) / کل زمان تکلیف (در چند دقیقه) برای اندازه گیری تسلط مورد استفاده قرار گرفته شد. نتایج حاصل، رابط مثبت و معنی داری بین پیچیدگی ، دقت و تسلط در عملکرد شفاهی را نشان داد. در حقیقت ، یافته های این مطالعه مخالف فرضیه جایگزینی Skehan بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد که سطح مهارت زبان آموزان تاثیر معنا داری بر پیچیدگی، دقت و تسلط نیز دارد. یافته های این مطالعه پیامدهای آموزشی را برای مربیان زبان ، طراحان برنامه درسی و سنجش زبان ارایه می دهد. سرانجام ، برخی از پیشنهادات برای تحقیقات بیشتر ارایه شده است.

    کلید واژگان: دقت عملکرد, تسلط عملکرد, پیچیدگی عملکرد
    Kazem Najmi, Masood Siyyari *, GholamReza Abassian

    The current study aimed at finding out the relationship between complexity, accuracy, and fluency (CAF) in speaking performance across language proficiency levels with the focus on Skehan’s Trade-off Hypothesis. The selected participants of the present study included 60 language learners who were selected out of 90 learners. Through the results obtained from Oxford Placement Test, 21 participants were placed at elementary, 20 at intermediate, and 19 at advanced levels. The nationality of all participants was Iranian and therefore they shared similar L1 background. The sample participants were asked to perform the designed speaking tasks in different task complexities (low, mid, and high) and their oral CAF were measured and analyzed. To measure CAF, the percentage of error free C-units for accuracy, clauses per C-units for grammatical complexity, type-token ratio (TTR) for lexical complexity, and total number of tokens (words)/ total task time (per minutes) for fluency were used. The results of Pearson product-moment correlation revealed a significant positive relationship among complexity, accuracy, and fluency in oral performance. The results of the study indicate that there is variation in the process of gradual complexification in spoken L2 production across proficiency levels. In fact, the results of this study revealed distinguishing features in all three CAF components. Moreover, the findings of the present study provide pedagogical implications and recommendations for teachers, syllabus designers, and language assessors. Finally, some suggestions for other interested researchers in this field are presented.

    Keywords: Accuracy, Complexity, Fluency, Task complexity, trade-off hypothesis
  • اصغر افشاری، ضیاء تاج الدین*، غلامرضا عباسیان

    گرچه پژوهشگران به عوامل عدم انگیزش زبان آموزان پرداخته اند، تا کنون تحقیقات اندکی در مورد راهبردهایی زبان آموزان برای کاهش عدم انگیزش انجام شده است. بدین منظور، پژوهش حاضر برای بررسی عوامل مرتبط با عدم انگیزش و راهبردهای زبان آموزان برای مقابله با آن انجام شد. شرکت کنندگان در این مطالعه 30 زبان آموز ایرانی در سطوح مختلف بسندگی زبانی بودند که بر اساس روش نمونه گیری قابل دسترس از بین زبان آموزان آموزشگاه های مختلف زبان انتخاب شدند. این پژوهش از طریق روش تحقیق کیفی با استفاده از مصاحبه استفاده شد. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته درمورد نگرش زبان آموزان به عوامل موثر بر کاهش انگیزش و راهبردهای مورد استفاده برای مقابله با آن جمع آوری شد. نتایج تحلیل محتوایی حاکی از آن است که زبان آموزان از پنج عامل کاهش انگیزش از جمله روش آموزش، شخصیت معلم، خصوصیات همکلاسی ها، اضطراب، و شرایط فیزیکی کلاس نام بردند. زبان آموزان همچنین درس خواندن در زمان خاص از روز، مطالعه با همکلاسی هایی که دانش انگلیسی بهتری دارند، معلم مهربان، شوخی و طنز به زبان انگلیسی توسط معلم و انجام فعالیت های جالب و بازی در کلاس را به عنوان راهبردهای مقابله با عوامل موثر بر کاهش انگیزش نام بردند. بر اساس یافته ها، پیشنهاد می شود که معلمان برای کمک به زبان آموزان از راهبرد های مقابله با عوامل موثر بر کاهش انگیزش استفاده کنند.

    کلید واژگان: عدم انگیزش, عوامل عدم انگیزش, راهبردهای کاهش عدم انگیزش, فراگیران زبان انگلیسی, نگرش
    Asghar Afshari, Zia Tajeddin *, GholamReza Abbasian

    Although many researchers have addressed demotivation, few studies have investigated English as a foreign language (EFL) learners’ demotivation-reducing strategies. To bridge this gap, the present study sought to explore EFL learners’ perceptions of the sources of demotivation and their strategies to deal with it. Participants were 30 Iranian EFL learners at different levels of proficiency and from different language institutes, selected based on convenience sampling. This research was carried out through a qualitative method using interviews. The data were collected via two semi-structured interviews concerning learners’ perceptions of sources of demotivation and the strategies they used to deal with it. To analyze the data, the researcher used content analysis, the results of which indicated that learners specified five sources of demotivation including method of instruction, teacher’s personality, peer’s characteristics, anxiety, and classroom physical conditions. The learners mentioned studying English at a particular time of day, studying with students with better English knowledge, finding a friendly teacher, asking the teacher to tell jokes in English, and asking for exciting tasks and games in classrooms as demotivation-reducing strategies. Teachers are encouraged to take the sources of demotivation into account in order to help learners become less demotivated, and cooperate with learners in using demotivation-reducing strategies.

    Keywords: demotivation, sources of demotivation, demotivation-reducing strategies, EFL Learners, perception
  • فیروز کاظمی*، غلامرضا عباسیان
    ارزیابی بعنوان فرآیند اندازه گیری یادگیری به معنای عام و سنجش توانایی زبان آموزان در حیطه آموزش زبانهای خارجی امروزه ماهیت و هدف متفاوتی به خود گرفته است بطوریکه از آن به عنوان ابزاری برای پیشبرد فرایند یادگیری یادگیران تحت عنوان "ارزیابی تکوینی"سود برده می شود.در راستای راستی آزمایی و تحقق چنین هدفی از ارزیابی، 90 زبان آموزایرانی زبان انگلیسی به دوگروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم شدند ودر جریان اجرای یک دوره آموزشی مکالمه-محور آموزش زبان انگلیسی، این گروه ها بترتیب بطور متناوب در چندین مرحله در معرض دو نوع ارزیابی تکوینی تحت عناوین "ارزیابی بازخورد فرازبانی" و "ارزیابی اصلاح شفاف"قرار گرفتند.تجزیه و تحلیل یک سویه و چندسویه واریانس داده ها نشان داد که گروه بازخورد فرازبانی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشته است.باتوجه به این اطلاعات آماری، ارزیابی در کلاس درس تاثیر بسزایی در تقویت مهارت گفتاری زبان آموزان که بازخورد و تشویق جزو مقولات ذهنی آنهاست، دارد. البته، پیشنهاد می شود در این زمینه تحقیقات بیشتری انجام شود.
    کلید واژگان: &quot, ارزیابی&quot, ارزیابی تکوینی, بازخورد فرازبانی, تصحیح صریح, مهارت گفتاری
    Firouz Kazemi *, Gholam, Reza Abbasian
    Assessment is no longer taken as a means of grading learners’ learning, rather it is a means of enhancing learning provided that an appropriate alternative can conducted. Among various alternative to assessment, formative assessment can be a platform for rendering various types of feedback to facilitate and enhance learning. To verify this acclaimed conjecture, ninety Iranian male EFL learners divided into two experimental and one control groups that the former two groups received two different types of feedback namely assessment-based metalinguistic feedback, and assessment-based explicit correction, while the control group received conventional instruction in a conversation course, respectively. One-way ANOVA and multivariate ANOVA (MANOVA) of the collected data revealed outperformance by the metalinguistic feedback group over the control one, while the control group outperformed those who received explicit correction feedback. Along with the statistical data, monitoring the trend of classroom atmosphere revealed effectiveness of assessment-based intervention, though the room is suggested to be open for further investigation.
    Keywords: assessment, formative assessment, metalinguistic feedback, explicit correction, speaking skill
  • غلامرضا عباسیان، مریم خضری نژاد، مجتبی تیمورتاش
    نیاز روزافزون به تربیت یادگیرندگان مادام العمر که یادگیری را تنها به کلاس درس محدود نمیدانند و همچنین معلمین فکوری که همواره کار خود را مورد بازنگری و اصلاح قرار میدهند، مفهوم ارتباط میان یادگیری و ارزیابی را تغییر داده و باعث ایجاد روش های ارزیابی جایگزین نظیر خودارزیابی، ارزیابی همتایان، و ارزیابی معلم شده، به نحوی که استفاده از این روش های جایگزین در سنجش مهارت های مختلف زبانی، نتایج خاصی را به همراه دارد. در این میان به نظر میرسد که توانایی نوشتاری، بدلیل ماهیت خاصی که دارد، هم از نظر آموزش و هم از نظر روش های ارزیابی، با سایر مهارت های زبانی متفاوت باشد. در تحقیق حاضر، در چند کلاس مهارت نوشتاری، نتایج ارزیابی های یادگیرنده محور شامل خودارزیابی، ارزیابی همتایان، و ارزیابی معلم با یکدیگر مقایسه شده و دیدگاه ها و نظرات یادگیرنده ها نیز مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیلهای آماری انجام شده، تفاوت معناداری را میان سه گروه ارزیابی نشان می دهد بطوری که هرچه مهارت زبانی یادگیرندگان بالاتر  می رفت، ارزیابی های واقع گرایانه تری ارائه میدادند. از طرف دیگر، افرادی که از مهارت زبانی پایینتری برخوردار بودند، معمولا در ارزیابی های خود، نمرات بالاتری را درنظر گرفتند. در هرحال، نظرسنجی های انجام شده نشان میدهد که اغلب زبان آموزان، نظرات مثبتی نسبت به این تجربه جدید داشتند و اظهار کردند که ارزیابی یادگیرنده محور توانست کمک شایانی به افزایش میزان یادگیری و همچنین بالابردن سطح آگاهی آنها نسبت به نقاط قوت و ضعفشان داشته باشد.
    کلید واژگان: روش های ارزیابی جایگزین, مهارت نوشتاری, ارزیابی یادگیرنده محور
    Gholam, Reza Abbasian, Maryam Khezrinejad *, Mojtaba Teimourtash
    The increasing demand for lifelong learners and reflective practitioners has re-‎conceptualized the ‎connection between assessment and learning to the extent ‎that alternative assessment methods (i.e., self-, ‎peer and teacher-assessment, etc.) ‎have emerged. However, their incorporation into various language ‎skills might ‎bring about certain consequences. Among them, the writing skill is often ‎perceived as unique in ‎its nature in terms of both teaching practices and ‎assessment modalities. In a bid to exercise a Learner-‎Oriented Assessment ‎‎(LOA) practice, the present study was designed to comparatively implement ‎self-, ‎peer-, and teacher-assessments in a writing course, and explore the ‎experiences and perceptions of the ‎learners towards the three assessment ‎alternatives. Pertinent statistical analyses revealed significant ‎differences among ‎them such that higher proficiency level learners evaluated their writings more ‎‎realistically, while lower proficiency level over estimated their abilities. ‎Moreover, most of them had ‎positive attitudes towards this novel assessment ‎experience, holding that LOA could scaffold them in ‎gaining a lot and arousing ‎their awareness of their weaknesses and strengths.‎
    Keywords: Assessment Alternatives, Writing skill, Learner-Oriented Assessment, Learner's Perceptions, Self-, Peer-, Teacher-Assessment
  • سمانه خدابخش، غلامرضا عباسیان*، مژگان رشتچی
    در سال های اخیر ارزیابی پویا به یکی از روندهای رو به رشد در زمینه آموزش و پرورش و بالاخص آموزش زبان های خارجی تبدیل شده است. تحقیق حاضر با بهره گیری از روش ترکیبی (کمی و کیفی) به بررسی تاثیرات دو الگوی متفاوت از ارزیابی پویا (تداخلی و تعاملی) بر آگاهی زبانی و بکارگیری راهبردهای فراشناختی در زبان آموزان ایرانی طی فرآیند آموزش مهارت های نوشتاری پرداخته است. بدین منظور 60 دانشجوی مقطع کارشناسی رشته مترجمی زبان انگلیسی برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. در زمینه آگاهی زبانی، تحلیل کمی داده ها تفاوت معنی داری بین نتایج به دست آمده از گروه های کنترل و آزمایشی نشان داد، اگرچه هر دو الگوی تداخلی و تعاملی تاثیرات مشابهی داشتند. در زمینه بکارگیری راهبردهای فراشناختی، نتایج تحقیق حاکی از آن بود که هیچیک از الگوهای تداخلی و تعاملی از نظر کمی به ایجاد تفاوت معنی دار در زبان آموزان منجر نشد. با این وجود در جریان مصاحبه های پایان دوره ،دانشجویان شرکت کننده در هر دو گروه آزمایشی (تعاملی و تداخلی) اذعان داشتند که ارزیابی پویا تاثیرات مثبتی بر جنبه های مختلف آگاهی زبانی و بکارگیری راهبردهای فراشناختی آنان داشته است. نتایج این پژوهش می تواند گامی موثر در جهت ادغام فرآیند ارزیابی و آموزش برداشته و تاثیرات ارزیابی پویا بر جنبه های مختلف آموزش زبان های خارجی را بیش از پیش روشن سازد. نتایح این تحقیق می تواند موجب ارتقا بینش و تغییر نوع نگرش دست اندرکاران حوزه آموزش زبان از جمله مدرسین، محققین و تصمیم گیرندگان سیستم آموزشی شود.
    کلید واژگان: ارزیابی پویای تداخلی, ارزیابی پویای تعاملی, مهارت نوشتاری, آگاهی زبانی, راهبردهای فراشناختی
    Samaneh Khodabakhsh, Gholam Reza Abbasian*, Mojgan Rashtchi
    Dynamic Assessment (DA) has become a growing trend in education in general and language education in particular. The present mixed-methods study aimed at implementing two different models of DA known as the interventionist and the interactionist models regarding developing EFL learners’ level of language awareness (LA) and metacognitive strategy use (MSU) in the process of writing instruction. The participants of the study included 60 Iranian undergraduate students majoring in English Translation Studies. Quantitative analysis of the data revealed that the participants in the experimental groups were able to gain higher levels of LA than their control group counterparts; however, both interventionist and interactionist models of DA entailed relatively similar effects. In the case of MSU, the results showed that neither the interventionist nor the interactionist models of DA of writing resulted in higher levels of MSU. Nevertheless, during the qualitative phase (i.e., interviews analysis) most of the participants in the experimental groups reported some changes in their LA and MSU as a result of DA. The results of the study can shed light on some aspects of integrating DA in English as a foreign language (EFL) education in terms of not only skill development but also cognitive and personality changes.The findings can bear lucrative insights for various practitioners ranged from classroom teachers and EFL researchers to those who are involved in strategic education.
    Keywords: Interventionist Dynamic Assessment, Interactionist Dynamic Assessment, Writing Skill, Language Awareness, Metacognitive Strategy Use
  • غلامرضا عباسیان*، فاطمه خادم پیر

    تغییر رویکرد در آموزش زبان سبب شده است که بسیاری از کشورها از جمله ایران دست به اصلاحات بنیادین در برنامه آموزش زبان انگلیسی در نظام آموزش  عمومی بزنند. لیکن، چنین روند نوید بخش  در ایران چالشهای  جدی در پی داشته استت بطوریکه انجام چنین تحقیقاتی را ضرورت بخشیده است. این مطالعه با مشارکت 70 نفر معلم زبان و 70 نفر دانش آموز به هدف بررسی چالشهای اجرای آموزش بر اساس شیوه ارتباطی هم از منظر دانش آموزشی معلمین و هم از جنبه ارزیابی تحصیلی صورت گرفت. این دو متغیر و سه بعد هر کدام بر اساس مدل PLSM  مورد بررسی قرار گرفتند که یافته ها موید همبستگی متفاوت سه بعد داتش ارتباطی  و نیز دانش ارزیابی به ترتیب نسبت به سازه های اصلی یعنی دانش ارتباطی و دانش ارزیابی بوده است. لیکن آزمون فرید من موید عدم سازگاری و تناسب ابعاد مذکور با اجرای برنامه می باشد. مقایسه پس-وقوعی نیز موید نگرش حداقلی تر معلمین نسبت به دانش آموزشی شیوه ارتباطی در مقایسه با دانش ارزیابی و ابعاد آن بوده است کما اینکه دانش و معلومات آنان در زمینه ویزگیهای شیوه ارتباطی نیز پایینتر می باشد، هر چند که تفاوت معناداری بین متغیر دانش آموزشی شیوه ارتباطی و جنبه دانش تهیه آزمونهای ارتباطی  دیده نشد. البته مجموعا دانش فنون اجرای شیوه ارتباطی نیز در مقایسه با سه جنبه مختلف ارزیابی شامل آزمون سازی، دانش آزمونهای  ارتباطی و دانش خاص تهیه و تدوین آزمونهای ارتباطی پاینتر ارزیابی می شود. مجموعا نوعی عدم تطابق و سازگاری بین دانش آموزش و ارزیابی شیوه ارتباطی آموزش زبان به عنوان چالشهای اجرایی و ارزیابی برنامه درسی همچنان بقوت خود باقی هستند که مستلزم برنامه ریزیهای اساسی در حیطه تربیت معلم زبان می باشد.

    کلید واژگان: برنامه آموزش عمومی زبان در ایران, دانش آموزش به شیوه ارتباطی, چالشهای برنامه درسی زبان انگلیسی
    GholamReza Abbasian *, Fatemeh Khadempir

    Paradigm shift in language education has caused many countries including Iran to reshuffle their public EFL educational program. However, such a promising trend in Iran has entailed serious challenges, which necessitated this study aimed at collecting data from 70 teachers and 70 students to investigate the CLT challenges in terms of both teachers' pedagogical and assessment areas. A Partial Least Square Model (PLSM) addressed these two variables. The findings showed that the first three sub-traits of both CLT and testing knowledge have varying contributions to the main latent variables, respectively. Second, Friedman test indicated lack of compatibility between the respective dimensions as to the implementation of the program. Third, the post-hoc comparison tests revealed that teachers perceived CLT significantly lower than the three areas of CLT testing, knowledge of CLT tests and knowledge of developing CLT tests. Also, their knowledge of characteristics of CLT was significantly lower than their perceptions of CLT testing, and knowledge of CLT tests. However, their knowledge of the characteristics of CLT was not significantly different from that of developing CLT tests. Finally, their knowledge of techniques in CLT was significantly lower than their perceptions  of CLT testing, knowledge of CLT tests, and knowledge of developing CLT tests. In sum, the Iranian public EFL program still suffers from both implementation and assessment challenges necessitating remedial teacher education program.

    Keywords: Iranian EFL program, teachers’ knowledge of CLT, summative test validity, Prospects series
  • غلامرضا عباسیان*، مهدی کوشا
    سطح سواد ارزیابی مدرسین ایرانی آموزش زبان انگلیسی و مدرسین زبان انگلیسی رشته های خاص از نظر میزان تطابق آنان مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس روش تحقیق ترکیبی-اکتشافی، 80 مدرس دانشگاهی به پرسشنامه سواد ارزیابی پاسخ و گروهی از آنها در یک مصاحبه باز نیمه ساختاری مشارکت جستند. تجزیه و تحلیل کمی و کیفی داده های حاصله موید این است که که اولا مدرسین ایرانی زبان انگلیسی و مدرسین ایرانی زبان تخصصی دانشگاهی از سطح سواد ارزیابی قابل قبولی برخوردار نبوده و ثانیا تفاوت معنی داری در سطوح سواد آنها در خصوص 9 زیرمجموعه سنجه سواد ارزیابی وجود دارد. اگرچه مدرسین ایرانی زبان انگلیسی در مقایسه با مدرسین زبان تخصصی نیز بودند از سطح سواد ارزیابی بالاتری برخوردار هستند، لیکن هر دو گروه مورد مطالعه از ضعف چشمگیری در این حوزه رنج می برند که نه تنها نشاندهنده ضعف برنامه های آموزشی و تربیتی مدرسین زبان انگلیسی در حوزه هایی مانند آزمونهای زبانی و ارزیابی است، بلکه بیانگر احتیاط جدی و حتی امتناع متخصصین رشته ای در تدریس زبان تخصصی می باشد
    کلید واژگان: ارزیابی, دانش ارزیابی, مدرسین زبان انگلیسی, سواد ارزیابی مدرسین, متخصصین حوزه زبان انگلیسی تخصصی
    Gholam-Reza Abbasian *
    this study investigated the assessment literacy status of Iranian EFL and field specialist ESP teachers to see the extent to which their levels of assessment literacy are compatible. To this purpose, a mix-method, exploratory design approach consisting of two phases (i.e, quantitative and qualitative) aimed at collecting data from 80 Iranian university teachers who sit for both a questionnaire and a semi-structured interview. Analyses of the data showed that first Iranian EFL university teachers and field specialist ESP university teachers do not have acceptable level of assessment literacy and second there are significant differences among them on the nine sub-scales of assessment literacy. Though the EFL university teachers showed higher assessment literacy level than the field specialist ESP university teachers, both groups suffer from significant deficiencies which not only indicate weaknesses in EFL teacher education programs as far as language testing and assessment are concerned, but also are persuasive enough to render specific assessment education for each group involved in foreign language teaching programs.
    Keywords: Assessment, assessment literacy, teachers Assessment Literacy, EFL Teachers, ESP Field Specialists
  • Rana Najjari *, Gholam-Reza Abbasian
    This study investigated Iranian EFL teachers‟ and learners‟ perceptions and attitudes towards integrating Internet in EFL instruction; and the congruence of their attitudes and perceptions. As a mixed-method research, the data was collected both through questionnaires and interviews. Chi-square test was run for quantitative data and the qualitative data were transcribed, coded and thematized. The findings gathered from both qualitative and quantitative methods showed that both teachers and learners had positive perceptions and attitudes towards integrating Internet in EFL instruction and indicated that the factors like lack of facilities and hardware equipment limit Internet integration in Iranian setting. Moreover, the groups indicated that using Internet in EFL instruction and teaching process could be facilitative because of more accessibility to authentic sources, possibility of teacher-student interaction out of the educational environment and improvement of acquiring English learning skills in a faster and efficient way.
    Keywords: attitudes_English as a foreign language (EFL)_the internet_perceptions
  • غلامرضا عباسیان*، نرجس ملائی

    تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش مستقیم بعضی از تکنیک های تحلیل گفتمان انتقادی بر خواندن و درک مطلب زبان آموزان ایرانی صورت گرفته است. در این راستا تلاش شده است تا هر گونه تغییر مثبت در توانایی  زبان آموزان در درک معنای ضمنی متن خوانشی سنجیده شود. ضمنا، هرگونه تغییردرنقطه نظرات زبان آموزان در خصوص شیوه یادگیری زبان انگلیسی پس از آموزش مهارت خوانش انتقادی از طریق تکنیک های تحلیل گفتمان انتقادی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور دو مقاله خبری از منابع آنلاین در نظر گرفته شد. جامعه آماری شامل 60 دانشجوی دوره کارشناسی رشته حقوق بودند که بطور تصادفی به دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. از گروه آزمایشی خواسته شده بود درک خود را از هر متن در قالب یک مقاله بنویسند. آنها همچنین باید به پرسشنامه ای معطوف به بررسی تغییر نگرش یا انگیزه آنها نسبت به یادگیری زبان انگلیسی پاسخ می دادند. نتایج حاکی از آن بود که گروه آزمایشی پس از آموزش خواندن از طریق تکنیک های تحلیل گفتمان انتقادی بهتر از گروه کنترل شده عمل کردند. انگیزه آنها نیز نسبت به یادگیری زبان انگلیسی پس از آشنایی با حوزه تحلیل گفتمان انتقادی افزایش یافت.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی(سی دی ای), خوانش انتقادی, تکنیک های سی دی ای, مقاله تحلیلی
    GholamReza Abbasian *, Narjes Malaee

    This study was planned to investigate the effect of explicit teaching of some Critical Discourse Analysis (CDA) techniques on Iranian EFL learners' Reading Comprehension. It was attempted to explore any change in the students’ abilities in revealing the implied meaning of the texts. Any change in the students’ views toward learning English was also explored in this study after critical reading instruction through CDA techniques. To this end, two news articles were selected from online sources. The participants were 60 undergraduate students of Law at Bandar Anzali Azad University. They were assigned to two groups of 30 students. The experimental group were required to hand in a reflective essay on each reading article. They also responded to a questionnaire to reveal any change in their attitudes toward English language learning or any increase in their motivation to learn it. The results revealed that the experimental group outperformed the control group after being instructed to read between lines through CDA. Their motivation also increased in learning English after becoming familiar with the field of CDA.

    Keywords: Critical Discourse Analysis (CDA), Critical Reading, CDA techniques, reflective essay
  • غلامرضا عباسیان، نازیلا یکانی
    این مطالعه به بررسی مقایسه ای تاثیر شیوه ارتقای داده زبانی (یعنی ارتقای متنی در مقایسه با ارتقای ترکیبی) بر تقویت توانایی دستور زبان در بافت آموزشی ایران که در آن زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی محسوب می شود، پرداخته است. برای این منظور، 65 نفر دانش آموز دختر مقطع دبیرستان به عنوان نمونه آماری همگون بر اساس آزمون سنجش مهارت عمومی زبان انگلیسی نلسون از میان 100 نفر دانش آموز انتخاب شدند. سپس، توانایی دستور زبانی آنها نیز بر اساس یک آزمون تشخیصی قبل از اجرای آزمایش سنجیده شد و متعاقب آن نمونه آماری به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند که یک گروه بر اساس شیوه ارتقای متنی و گروه دیگر به شیوه ارتقای ترکیبی در معرض آموزش نکات دستور زبان انگلیسی قرار گرفتند. سر انجام از هردو گروه آزمون سنجش پیشرفت تحصیلی جهت ارزیابی میزان پیشرفت هر گروه در پرتو دو شیوه ارتقای داده زبانی اخذ گردید. تحلیل داده ها و نتایج موید: الف) عدم تاثیر معنادار آموزش به شیوه ارتقای متنی نکات دستور زبانی؛ ب) تاثیر معنادار آموزش به شیوه ارتقای ترکیبی داده زبانی بر تقویت توانایی دستور زبان و پ) تاثیر معنادارتر آموزش به شیوه ارتقای ترکیبی در مقایسه با شیوه ارتقای متنی بوده است. بر این اساس، می توان استنتاج کرد که آموزش نکات دستور زبانی و تقویت متعاقب توانایی مربوطه در گرو نوع و شیوه ارتقای داده زبانی می باشد. دستاوردهای این مطالعه از منظر آموزشی پیام های نویدبخشی را هم برای معلمان زبان های حارجی و هم برای برنامه ریزان درسی در راستای لحاظ مولفه ها و سازوکارهای ارتقای داده زبانی هم در آموزش و هم در تهیه و تدوین مطالب درسی به ارمغان می آورد.
    کلید واژگان: ارتقای داده, بازخورد, ارتقای متنی, ارتقای ترکیبی
    Gholam, Reza Abbasian, Nazilsa Yekani
    The present study investigated comparatively the impact of two types of input enhancement (i. e. textual vs. compound enhancement) on developing grammar ability in Iranian EFL setting. Sixty-five female secondary high school students were selected as a homogenous sample out of about a 100-member population based on Nelson language proficiency test. Then، their grammar ability was measured based on a researcher-made diagnostic test prior to the experiment. The sample was randomly divided into two equal groups; one group received text-enhancement-based instruction of grammar، while the other received compound-based enhancement. Finally، they received an achievement test of grammar as a posttest to measure their progress in light of two different types of input enhancement mechanisms. The pertinent statistical analyses of the results indicated that a) the effect of textual enhancement-based instruction of grammar is not significantly meaningful، while b) the compound enhancement-based instruction has significant effect on learning grammatical structures. Comparatively speaking، therefore، c) compound enhancement-based instruction of grammar is more significantly effective than that of textual in developing grammar ability. It can be safely concluded that grammar instruction and its resultant development are subject to intervention type، which، pedagogically، bears promising messages for both teachers and syllabus designers to incorporate parameters of input enhancement in both teaching and materials development، respectively.
    Keywords: input enhancement, feedback, textual enhancement, compound enhancement
  • غلامرضا عباسیان*، مژگان کوه پایه زاده، غلامرضا اصغرپور

    با توجه به ارتباط تنگاتنگ زبان و فرهنگ و وابسته بودن یادگیری زبان به یادگیری فرهنگ ، در این مطالعه تلاش شد تا نگرش زبان آموزان ایرانی رشته زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جنوب تهران در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد نسبت به یادگیری جنبه های فرهنگی هر دو زبان مقصد و مبدا مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، پنجاه زبان آموز (25 نفر در مقطع کارشناسی و 25 نفر در مقطع کارشناسی ارشد)  که به صورت تصادفی انتخاب شده بودن به سوالات یک پرسشنامه ناظر بر ارتباط با دیدگاه آنها نسبت به فرهنگ زبان های مقصد و مبدا (انگلیسی و فارسی) پاسخ دادند. سپس نتایج بدست آمده  بر اساس آزمون خی مورد تجزیه و تحلیل شد که نتایج حاصله داد موید اهمیت فرهنگ هر دو زبان در فرایند یادگیری زبان دوم برای کلیه جامعه آماری می باشد.  ضمنا، یافته های این مطالعه نشان داد که زبان آموزان در مقطع کارشناسی ارشد نسبت به زبان آموزان در مقطع کارشناسی تمایل بیشتری به یادگیری فرهنگ و زبان مقصد و مبدا دارند.

    کلید واژگان: زبان مبدا, زبان مقصد, فرهنگ و زبان, نگرش زبان آموزان
    GholamReza Abbasian *, Mojgan Kouhpayehzadeh, Gholamreza Asgharpour

    Maintaining that language and culture are interwoven to the extent that learning the former is largely dependent on the latter, this study aimed to investigate the attitude of Iranian English as Foreign Language (EFL) Learners of Tehran South Branch of Islamic Azad University (both undergraduates and postgraduates) towards the learning of the cultural aspects of language, both the target and source cultures, in their EFL classrooms. To this end, a quantitative approach was employed and a Likert scale questionnaire was designed. Fifty EFL learners were randomly invited to answer the questionnaire in relation to their attitude being exposed to the culture of target language. The findings of the chi-square test indicated that the Iranian undergraduate and postgraduate EFL learners consider culture as an important element in learning the target language. Both the culture of the source language and the culture of the target language were deemed important while learning a second language. The findings of this study also showed that postgraduate EFL learners have more intension to learn more about the culture of both source and target language than undergraduate EFL learners in Iran.

    Keywords: EFL learners, Target Culture, Source Culture
  • غلام رضا عباسیان، پیمان فرجی آستانه*
    تقویت و بهبود سطح زبان نظامیان در ارتش جمهوری اسلامی ایران، امری ضروری است؛ چرا که در دنیای ارتباطات و اطلاعات، بدون شک افرادی موفق هستند که بتوانند از منابع موجود حداکثر استفاده را بنمایند و با فضای بیرون تعامل داشته باشند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر برانگیختن آگاهی نحوی و معنایی بر تقویت توانش گفتمانی نظامیان حاضر در دوره های ضمن خدمت آموزش زبان انگلیسی در دانشگاه افسری امام علی(ع) است. با تشکیل 3 گروه آزمایشی 20 نفری، این تحقیق روی 60 فراگیر زبان انگلیسی حاضر در در دوره های ضمن خدمت آموزش زبان انگلیسی در دانشگاه افسری امام علی(ع) صورت گرفت. برای پرداختن به پرسش تحقیق، گروه گواه به روش معمول آموزش دیدند و آموزش 2 گروه آزمایشی از طریق برانگیختن آگاهی نحوی و معنایی صورت گرفت. هر سه گروه در 15 جلسه ی کلاسی 30 دقیقه ای حاضر شدند. برای جمع آوری اطلاعات از 3 ابزار استفاده شد: آزمون مهارت عمومی انگلیسی، مصاحبه و آزمون تکمیلی گفتمان. بررسی ها نشان دادند که برانگیختن آگاهی نحوی و معنایی تاثیر بسزایی در تقویت توانش گفتمانی زبان آموزان دارد. در نهایت نتایج حاکی از آن هستند که می توان از برانگیختن آگاهی نحوی و معنایی در آموزش زبان انگلیسی به نظامیان حاضر در دوره های ضمن خدمت آموزش زبان انگلیسی دانشگاه افسری امام علی(ع) استفاده کرد.
    کلید واژگان: برانگیختن آگاهی, برانگیختن آگاهی نحوی, برانگیختن آگاهی معنایی, توانش گفتمانی
    Gholam, Reza Abbsian, Payman Faraji Astane*
    Developing English as a foreign language among the members of IR of Iran Army is necessary because in the world of communications and information, the people who use the existed sources and have interaction with the others could be successful. This study aims to investigate the effects of syntactic and semantic consciousness-raisings on improving discourse competence among participants attending an in-service-training course at Imam Ali Military University (IAMU). This study was conducted with 60 participants attending an in-service-training course at IAMU. In order to address the research questions, the control group received their own conventional treatment while experimental groups practiced discourse competence based on syntactic and semantic consciousness-raisings. All groups attended classes which lasted 15 30-minutes sessions. Three instruments were used to collect data: KET, interview, and discourse Completion Test. The results of data analysis revealed that the syntactic and semantic consciousness-raisings have significant effects on learner's discourse competence. The results of this study then suggest that participants attending an in-service-training course at IAMU would benefit from applying syntactic and semantic consciousness-raisings.
    Keywords: Consciousness, raising, Syntactic Consciousness, raising, Semantic Consciousness, raising, Discourse Competence
  • غلام رضا عباسیان*، عباس رستم زاده طرقبه
    آموزش و پرورش فرایند و پدیده ای است که بخش گسترده ای از منابع مادی و معنوی اغلب جوامع را به خود اختصاص می دهد؛ چرا که اغلب جوامع این نوع هزینه کرد را سرمایه گذاری بلند مدت تلقی می کنند. از این رو ارزیابی مداوم و علمی ماحصل و فرایند نظام آموزشی یک کشور به معنای عام و نهادهای آموزشی و علمی به معنای خاص به اندازه خود نظام آموزشی واجد ارزش و اهمیت است. این پژوهش تلاشی است در جهت ارزیابی برنامه آموزش های علمی دانشگاه افسری امام علی(ع) از منظر استادان و دانشجویان تا با پاسخ به پرسشنامه ای صد سوالی، روایی و پایایی معطوف به 9 متغیر اصلی یک برنامه آموزشی- درسی نظرات خود را بیان کنند.
    در این مقاله در راستای تکمیل مباحث و نتایج مربوط به چهار مولفه اولیه (عباسیان و همکاران، 1392)، به ارزیابی برنامه مذکور از منظر پنج متغیر ثانویه شامل: نظام ارزشیابی، امکانات و فناوری آموزشی، تعاملات درون سازمانی، نظام پذیرش دانشجویی و وضعیت استادان از منظر میزان انطباق با استانداردهای متعارف و روابط متقابل درونی پرداخته شده است. البته در بررسی چهار شاخص اول مورد مطالعه در این مقاله، میزان انطباق و هماهنگی آن ها با برنامه، اهداف و محتوای آموزشی نظام آموزشی نیز مد نظر بوده است، اما متغیر استادان از منظر انتظارات متعارف مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل کمی داده ها بر اساس ضرایب بسامد انتخاب گزینه های مربوط به متغیرها، تایید کننده رضایت نسبی از نظام ارزشیابی تحصیلی، عدم اتفاق نظر در کیفیت و ماهیت بهره برداری از امکانات و فناوری آموزشی، انقطاع و عدم هماهنگی در تعاملات درون سازمانی، عدم اتفاق نظر و نگرش مثبت تر به شیوه پذیرش دانشجو و در نهایت عدم رضایت بخشی از جایگاه و نحوه تعامل با استادان است. از این رو، برنامه ریزی آموزشی- درسی دانشگاه مستلزم بازنگری و انطباق با معیارها و استانداردهای علمی است.
    کلید واژگان: ارزشیابی برنامه آموزشی, فناوری آموزشی, تعامل سازمان, پذیرش دانشجو, استادان دانشگاه
    Gholam, Reza Abbasian*, Abbas Rostamzadeh, Torghabeh
    Education is a process and phenomenon to which major parts of material and intellectual resources of most societies are allocated to, since most of them consider such an expense as a long-term investment. So, continuous and academic evaluation of both process and product a country's educational program in general, and their educational and academic institution in particular, is of paramount significance alike the educational program itself. To this end, this study is an attempt to evaluate the educational program of Imam Ali University from the perspectives of its academic staff members (i.e., professors) and students, who expressed their perceptions and beliefs through a 100-item valid and reliable questionnaire accommodating nine main variables of an educational program. As a complementary effort to the study done on the primary parameters (Abbasian, et al. 2013), this paper addresses the program from the five secondary variables (including evaluation system, educational technology and aids, inter-organizational interactions, admission system, and status of the academicians) in terms of compatibility with the common standards. Both quantitative and qualitative analyses of the data confirmed relative satisfaction of the participants with the program evaluation system, but there exist lack of consensus between the two groups as to the quality and nature of the educational technology and aids, lack of coordination in inter-organizational interactions, lack of consensus and expression of negative look towards the student admission system and ultimately dissatisfaction with the status and the nature of interactions with the academic staff members. Therefore, the educational program requires reconsiderations so that it can meet the common scientific, academic criteria and standards.
    Keywords: Educational Program Evaluation, Educational Technology, Organizational Interactions, Student Admission, Academic Staff Members
  • غلامرضا عباسیان*، ناصر عباس زاده، حبیب الله رسولی، جواد شیرمحمدی
    آموزش و سنجش صرفا به معنی سنجش پیشرفت تحصیلی نیست بلکه سنجش و ارزیابی فراگیر هم فرایند و هم نتیجه اولی، لازم و ملزوم یکدیگر و دو مولفه مکمل برنامه آموزشی- درسی محسوب می شوند. آموزش فرایند و پدیده ای است که بخش وسیعی از منابع مادی و معنوی اغلب جوامع را به خود اختصاص می دهد. اغلب جوامع این نوع هزینه کرد را سرمایه گذاری بلند مدت تلقی می کنند. از این رو لازم است که عملکرد آموزشی نهادهای آموزشی به دقت و به طور مستمر از جنبه های مختلف ارزیابی شود. در این راستا، این پژوهش تلاشی است در جهت بررسی برنامه آموزش های علمی دانشگاه افسری امام علی(ع) از منظر استادان و دانشجویان که از آنها خواسته شد به یک پرسشنامه صد سوالی روا و پایای معطوف به 9 متغیر اصلی یک برنامه آموزشی- درسی پاسخ دهند؛ ولی در این مقاله صرفا به نتایج حاصل در ارتباط با چهار متغیر اولیه شامل: برنامه ریزی آموزشی، اهداف آموزشی، محتوای آموزشی و نظام اجرای آموزش ها از نگاه میزان انطباق با استانداردهای متعارف و روابط متقابل درونی اکتفا شده است. تجزیه و تحلیل کمی داده ها بر اساس ضرایب بسامد انتخاب گزینه های مربوط به متغیرها نشان داد که برنامه ریزی آموزشی- درسی دانشگاه مستلزم بازنگری و انطباق با معیارها و استانداردهای علمی است. اهداف آموزش های علمی مثبت ارزیابی می شوند ولی دانشجویان در مقایسه با استادان اشراف کمتری نسبت به اهداف دارند. هنوز تطابق و هماهنگی کاملا مثبتی بین محتوای آموزشی و برنامه آموزشی– درسی و همچنین اهداف برنامه وجود ندارد که بازنگری و بهبود کیفیت محتوای آموزشی ضرورت می یابد.
    کلید واژگان: آموزش های علمی, برنامه ریزی درسی, ارزیابی آموزشی, اهداف آموزشی
    Gholam, Reza Abbasian*, Naser Abbaszadeh, Habib, Ollah Rasouli, Javad Shirmohamadi
    Teaching and assessment, not just in the sense of measuring academic achievement but in the sense of evaluation of its both process and product, are not only complementary but each is one the two sides of one coin, and they are identified two complementary parameters of a curriculum. Training is a process to which major parts of material and intellectual resources of majority of nations are allocated and such an immense expense is identified as a long-term investment. This rationale justifies an accurate, a comprehensive and continuous evaluation of the performance of educational organization. As an attempt in this trend, this study tried to evaluate the academic (non-military trainings) program of Imam Ali (military) University from the professors and student's perspectives. To do so, they were encouraged to fill out a 100- item valid and reliable questionnaire addressing the four primary parameters of the respective program including: planning; objectives, content, and implementation out of nine parameters in terms of the extent of compatibility of the them with those of a conventional academic curriculum. Quantitative analyses of the data in terms of frequency analysis revealed that the curriculum planning requires urgent revision so that it can meet the criteria of a conventional academic program. However, the educational objectives were evaluated positive, though the student's perspectives cannot be evaluated as reliable as those of the professors due to the farmer's lesser degree of awareness. Moreover, coordination between the content and planning as well as the objectives of the program is not much satisfactory, which similarly requires reconsiderations aimed at enhancing the content of the program.
    Keywords: Academic Education, Curriculum Development, Educational Evaluation, Educational Objectives
  • رضا قربانی، سید رضا به آفرین، غلام رضا عباسیان
    با معرفی هوش های چندگانه توسط هاوارد گاردنر در سال 1983، مفهوم سنتی هوش به عنوان یک هستی منفرد و ثابت به چالش کشیده شد و در مقابل از آن به عنوان یک سری توانمندی که جایگاه هر یک در مغز مشخص است و به طور بالقوه امکان تغییر و توسعه دارد، نام برده شد. مفهوم هوش از ابتدا به عنوان یکی از موضوعات قابل بحث در امر یادگیری و تدریس در بین خبرگان، استادان و دانشجویان، مطرح بوده است. در این مورد همواره این سوال مطرح است که به راستی چه رابطه ای می تواند بین هوش های موجود در آدمی و یادگیری و به طور خاص یادگیری زبان انگلیسی وجود داشته باشد؟ برای این هدف ابتدا به سنجش سطح زبان عمومی و تخصصی دانشجویان پرداختیم و سپس نوع رابطه و ضریب همبستگی میان این دو و هوش تصویری دانشجویان را محاسبه کردیم. در حالی که با توجه به معیارهای سنجش هوش تصویری، زبان عمومی و زبان تخصصی، بیش از 76 درصد از دانشجویان دانشگاه از هوش تصویری متوسط به بالایی برخوردار بودند و زبان عمومی 45 درصد از آنان دارای سطح مناسبی)متوسط به بالا) بود که البته این درصد در مورد زبان تخصصی به 22 درصد تقلیل می یافت، تنها ضریب همبستگی میان آنان به ترتیب 0.054 و 0.049 بود که رابطه ای بسیار ضعیف محسوب می شود؛ بدین معنا که چندان رابطه ای بین هوش تصویری دانشجویان و سطح زبان عمومی و تخصصی آنان وجود ندارد.
    کلید واژگان: هوش های چندگانه, یادگیری, واژگان تخصصی, زبان عمومی, هوش غالب
    Reza Ghorbani, Seyyed Reza Behafarin, Gholam, Reza Abbasian
    Following the introduction of the concept of multiple intelligences by Howard Gardner (1983), traditional concept of intelligence as a fixed and unitary construct was challenged. Instead multiple intelligences were identified as a series of abilities each with a specific mental location and potential for further changes and developments. Intelligence has ever been a hot topic among the stake holders of teaching and learning such that they have wondered on the possible relationship between multiple intelligences and learning, especially that of language. To delve into this issue in this study, general and ESP proficiency level of a group of Iranian EFL learners was measured along with their visual intelligence. The findings revealed that 76 percent of them enjoyed higher visual intelligence quotient and 45 percent of them enjoyed relatively higher general English proficiency, while only 22 percent of them were good at ESP. Meanwhile, the correlational analysis revealed 0.054 and 0.049 correlation rate, respectively, which is an indication of non-significant level among the variables.
    Keywords: Multiple intelligences, learning, ESP, general English, dominant intelligence
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال