به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فرحناز خلیقی سیگارودی

  • سمیه نظیرزاده، ویلما بایرام زاده، فرحناز خلیقی سیگارودی*، لیلا پورحسینی، سید خسرو حسین اشرفی
    در دهه های اخیر، استفاده از حشره کش های دوست دار محیط زیست به ویژه اسانس های گیاهان برای کنترل آفات انباری توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی خاصیت حشره کشی، اسانس برگ درخت ارس (Juniperus excelsa) جمع آوری شده از دو رویشگاه واقع در ارتفاعات منطقه آق داغ و (خلخال) و شهرستانک (کرج) در ایران روی حشرات کامل شب پره هندی (Plodia interpunctella) و سوسک زرد آرد (Tenebrio molitor L.) انجام شد. برگ درختان از دو ناحیه جمع آوری و اسانس با استفاده از دستگاه کلونجر تهیه و ترکیبات اصلی با استفاده از کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی شناسایی شد. همچنین اثر سمیت تنفسی این اسانس ها بر روی حشرات فوق با تعیین شاخص میزان کشندگی (LC50) و رگرسیون پروبیت بررسی شد. براساس نتایج، در اسانس برگ درخت ارس منطقه شهرستانک و آق داغ به ترتیب 24 و 18 ترکیب شناسایی شد. در هر دو رویشگاه، بیشترین ترکیب شناسایی شده مربوط به α-Pinene بود. نتایج نشان داد که سمیت تنفسی اسانس ها درهر دو منطقه مورد مطالعه با غلظت اسانس همبستگی مثبت و معنی دار دارد (0/01>P). LC50 برای سوسک زرد آرد در اسانس های آق داغ و شهرستانک به ترتیب 279/10، 253/16 میکرولیتر بر لیتر هوا و برای شب پره هندی 182/26، 115/16 میکرولیتر بر لیتر هوا محاسبه شد. مقادیر LC50 اسانس های تهیه شده از شهرستانک برای هر دو حشره کمتر بود که  این تفاوت احتمالا از  تفاوت در ترکیبات شیمیایی اسانس در رویشگاه ناشی شده است. با توجه به سمیت تنفسی اسانس حاصل از برگ های درخت ارس در دو منطقه بررسی شده، و با توجه به تفاوت شاخص LC50، مطالعات زیست سنجی بیشتری ازJ. excelsa  در رویشگاه های مختلف توصیه می شود.
    کلید واژگان: آفات انباری, ترکیبات شیمیایی, زیست سنجی, متابولیت‎های ثانویه
    Somayeh Nazirzadeh, Vilma Bayramzadeh, Farahnaz Khalighi-Sigaroodi *, Leila Pourhosseini, Sayed Khosrow Hossinashrafi
    In recent decades, the use of environmentally friendly insecticides, especially plant essential oils (EO), has attracted the attention of many researchers. The aim of this study was to investigate the insecticidal effects of essential oils extracted from Juniperus excelsa needles collected from Aqdagh (Khalkhal) and Shahrestanak (Karaj) in Iran against adults of Plodia interpunctella and Tenebrio molitor. The essential oil was extracted from the needles of the plant using the clevenger apparatus, and the compounds were analyzed using a gas chromatograph coupled with a mass spectrometer (GC-MS). Fumigant toxicity of the EO was also evaluated against the above-mentioned insects by probit regression and the LC50 index. Based on the results, the chemical compounds identified in the EO from Shahrestanak and Aqdagh regions were 24 and 18 compounds, respectively. However, α-pinene was the main component of the EOs obtained from both habitats. Additionally, the results showed that the respiratory toxicity of EO in both studied areas had a positive and significant correlation with the concentration of essential oils (p < 0.01). Therefore, it seems that the EO extracted from J. excelsa needles has a high potential for use in pest control programs in warehouses. The calculated LC50 indices of Aqdagh and Shahrestank essential oils for Tenebrio molitor was 279.10 and 253.16 µl/L, respectively. Also, the indices of Aqdagh and Shahrestank essential oils for P. interpunctella were 182.26 and 115.16 µl/L, respectively. The LC50 values of Shahrestank EO were lower for both insects, probably due to the difference in the chemical compositions of Aqdagh and Shahrestanak essential oils. Considering the respiratory toxicity of the essential oil obtained from juniper leaves in two regions, and considering the difference in LC50 index, more biometric studies of J. excelsa in different habitats are recommended.
    Keywords: bioassay, Chemical compounds, Pests of warehouses, secondary metabolite
  • هانیه رفیعی، علی مهرآفرین*، حسنعلی نقدی بادی، فرحناز خلیقی سیگارودی، اسماعیل جباری، نالینی راماوات
    مقدمه

    به لیمو (Lippia citriodora H.B.K) از خانواده Verbenaceae یک گیاه حساس به سرما به عنوان تنش غیرزیستی است.

    هدف

    هدف این تحقیق ارزیابی اثرات اجونت ها و فرمولاسیون های ضدسرما روی برگه ای گیاه به لیمو (Lippia citriodora H.B.K) تحت تنش سرما بود.

    روش بررسی

    تجزیه مرکب بر اساس طرح بلوک های کامل تصادفی (RCBD) با 28 تیمار و 3 تکرار انجام شد. سه فاکتور شامل 2 فرمولاسیون ضد سرما (گلیسرول و گلیسرول + پلی وینیل الکل)، 7 فرمولاسیون اجونت (آلفا- توکوفرول، آمینواسید پرولین + گلایسین- بتایین و اسید آبسیزیک) و 2 سطح سرما (5 و 10 درجه سلسیوس) بودند.

    نتایج

    تیمار گلیسرول + پرولین + گلایسین بتایین + اسید آبسیزیک آثار مخرب سرما را در بیوماس، محتوای اسانس و محافظت کننده های اسمزی کاهش داد در حالی که بالاترین میزان حفاظت از رنگدانه های آنتی اکسیدانی در تیمار گلیسرول + آلفاتوکوفرول + اسید آبسیزیک به دست آمد. فعالیت آنزیم ها و محتوای پلیفنل ها بهترین نتایج را با تیمار گلیسرول + اسید آبسیزیک نشان داد.

    نتیجه گیری

    بهترین فرمولاسیون از دیدگاه بازده اقتصادی و همچنین حفظ کیفیت در برابر سرما به ترتیب گلیسرول + پرولین + گالیسین- بتایین + اسید آبسیزیک و گلیسرول + اسید آبسیزیک بود. کارایی فرمولاسیون های نامبرده به دلیل کارکرد محافظتی مستقیم و اثر غیرمستقیم اجونت ها در هم افزایی با دیگر ترکیبات فرمولاسیون بود.

    کلید واژگان: به ‎لیمو, گلیسرول, پرولین, گلایسین بتائین, آلفا-توکوفرول, آبسیزیک اسید, سیتریک اسید
    Hanieh Rafiee, Ali Mehrafarin*, Hassanali Naghdi Badi, Farahnaz Khalighi-Sigaroudi, Esmaiel Jabbari, Naleeni Ramawat
    Background

    Lemon verbena (Lippia citriodora H.B.K) from Verbenaceae is a sensitive plant to low temperatures as abiotic stress.

    Objective

    The objective of this research was to evaluate the effects of adjuvants and anti-chilling formulations on lemon verbena (Lippia citriodora H.B.K) leaves under low temperatures.

    Methods

    The combined analysis was done on the basis of a randomized complete blocks design (RCBD) with 28 treatments and 3 replications. The three factors included two anti-chilling formulations (glycerol, and glycerol + polyvinyl alcohol), seven adjuvants formulations (α-tocopherol, amino acids of proline + glycine-betaine, and ABA), and two levels of low temperature (5 and 10 °C).

    Results

    The treatment of glycerol + proline + glycine-betaine + ABA reduced the damaging effects of low temperature in biomass, essential oil content, and osmoprotectants, while the highest protection by antioxidant pigments was obtained in glycerol + α-tocopherol + ABA. Enzymes activities and polyphenol content showed the best results by glycerol + ABA.

    Conclusion

    The best formulations were glycerol + proline + glycine-betaine + ABA and glycerol + ABA from the viewpoint of economic yield and also qualitative protection against low temperature, respectively. The efficiency of the mentioned formulations was due to their direct protective function and the indirect influence of adjuvants in a synergistic interaction with other components of the formulation.

    Keywords: Lippia citriodora H.B.K., Glycerol, Proline, Glycine-betaine, α-Tocopherol, Abscisic acid, Citric acid
  • سعید توکلی، فرحناز خلیقی سیگارودی، نفیسه خسروی دهقی، مهدی یعقوبی، رضا حاجی آقایی، احمد غلامی، رضا غفارزادگان*
    مقدمه

    فلاونوییدها، گروهی از ترکیبات طبیعی، در گل ها، میوه ها، ریشه ها و ساقه ها یافت می شوند. این دسته از ترکیبات طبیعی به دلیل اثرات دارویی مفید شناخته شده اند، از این جهت، جداسازی و شناسایی فلاونوییدها از گیاهان ارزشمند است. فلاونوییدها در حال حاضر کاربردهای گسترده ای در صنایع غذایی، دارویی و آرایشی دارند. آپیژنین، کویرستین و آپیژنین-7-O-گلیکوزید دو گروه از فلاونوییدها هستند که دارای خواص درمانی نیز هستند.

    هدف

    هدف از این مقاله خالص سازی سه ترکیب آپیژنین، کویرستین و آپیژنین-7-O-گلیکوزید از گیاهان و شناسایی آنها با کمک NMR, HPLC UV-visible  است.

    روش بررسی

    در این مطالعه عصاره تام سه گیاه کرفس، جعفری و پیاز با کمک حلال هایی با قطبیت مختلف به بخش های مختلف حلالی تقسیم شدند. برای خالص سازی این فراکسیون ها از کروماتوگرافی ستونی استفاده شد. در نهایت از تکنیک های 1H-NMR، 13C-NMR و طیف سنجی جرمی برای شناسایی استفاده شد. همچنین برای شناسایی این ترکیبات از تکنیک HPLC و استانداردسازی استفاده شد.

    نتایج

    در کار حاضر، آپیژنین از فراکسیون اتیل استات دانه کرفس استخراج شد. آپیژنین-7-O-گلیکوزید با خلوص بالا از عصاره بوتانولی قسمت های هوایی جعفری خالص سازی شد. همچنین، کویرستین از فراکسیون اتیل استاتی پیاز جدا شد. آنالیز داده های به دست آمده از 1H-NMR، 13C-NMR و مقایسه این داده ها با منابع خلوص ترکیبات اثبات شد.

    نتیجه گیری:

     روش های به کار رفته در این پژوهش توانسته اند این سه ترکیب را با درصد خلوص بالا، جهت استفاده در صنعت به عنوان استاندارد تولید کنند.

    کلید واژگان: کوئرستین, آپیژنین, آپیژنین گلیکوزید, کروماتوگرافی ستونی, کرفس, جعفری, سیر
    Saeed Tavakoli, Farahnaz Khalighi-Sigaroodi, Nafiseh Khosravi Dehaghi, Mahdi Yaghoobi, Reza Hajiaghaee, Ahmad Gholami, Reza Ghafarzadegan*
    Background

    Flavonoids, a group of natural substances, are found in flowers, fruits, roots and stems. These natural products are well known for their health-beneficial effects. Hence, isolation and purifying of flavonoids from the ingredients is worthwhile. Flavonoids are now considered indispensable in various nutraceutical, pharmaceutical, medicinal and cosmetic applications. Apigenin, quercetin, and apigenin-7-O-glycoside have therapeutic properties that these two are in the flavonoid group.

    Objectives

    In this study, apigenin, quercetin, and apigenin 7-O-glycoside were purified by column chromatography and identified by NMR and HPLC UV-visible techniques.

    Methods

    Total extracts of three plants (Apium graveolens, Petroselinum crispum, Allium cepa) were divided into different solvent fractions. Column chromatography is used to purify these fractions. Finally, 1H-NMR, 13C-NMR, and mass spectrometry techniques were used for identification. Also, the HPLC technique was used for identifying these compounds and standardized.

    Results

    In the present work, apigenin was extracted from ethyl acetate fraction of Apium graveolens seeds. High purity of apigenin 7-O-glycoside isolated from the butanol fraction of Petroselinum crispum aerial parts. Also, ethyl acetate fraction isolated quercetin from the Allium cepa. Identification of the data obtained from 1H-NMR and 13C-NMR, which were proofed by comparison with the sources of purified compounds.

    Conclusion

    The methods used in this research were able to produce these three compounds with a high percentage of purity to be used in industry as standards.

    Keywords: Quercetin, Apigenin, Apigenin glycoside, Column chromatography, Apium graveolens, Petroselinum crispum, Allium cepa
  • سعید توکلی، فرحناز خلیقی سیگارودی، رضا حاجی آقایی، مهدی یعقوبی، رضا غفارزادگان*
    مقدمه

    خار مریم (Silybum marianum (L.) Gaertn) یک گیاه چندساله با خواص دارویی است. دانه های این گیاه حاوی سیلی مارین، گروهی از ترکیبات با ساختار فلاونولینگانی و اثرات آنتی اکسیدانی، ضدالتهابی و محافظت از کبد می باشند. مهم ترین ماده فعال زیستی سیلی مارین، سیلی بین آ و ب است. این ترکیبات در درمان بیماری های مختلف کبدی مورد استفاده قرار می گیرند و فعالیت ضدتوموری بالایی را از خود نشان می دهند.

    هدف

    هدف از این مطالعه خالص سازی، شناسایی و استانداردسازی سیلی بین آ و ب از عصاره دانه خارمریم بود.

    روش بررسی

    ابتدا دانه گیاه خارمریم به کمک حلال هگزان چربی زدایی شده و سپس توسط حلال متانول عصاره گیری انجام شد. جداسازی و خالص سازی بیشتر سیلی بین آ و ب توسط کروماتوگرافی ستونی به ترتیب با استفاده از فازهای ساکن رزین دیایون اچ پی-20 ، سیلیکاژل و سفادکس ال اچ-20 انجام شد. برای شناسایی این ترکیبات از تکنیک های رزونانس مغناطیسی هسته ای پروتون و کربن استفاده شده است. سرانجام، از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا برای استانداردسازی استفاده شده است.

    نتایج

    رزونانس مغناطیسی هسته ای پروتون و کربن ساختار سیلی بین آ و ب استخراج شده از خارمریم را تایید کردند و استانداردسازی و تعیین درصد خلوص آنها به کمک تکنیک HPLC انجام شد.

    نتیجه گیری

    سیستم پیشنهادی ما مزایای قابل توجهی در افزایش کارایی و کاهش هزینه ارایه کرد و دیاستریوایزومرهای سیلی بین آ و ب در سیلیمارین با موفقیت با خلوص بالا جدا شدند.

    کلید واژگان: خار مریم, سیلی‎بین آ و ب, کروماتوگرافی ستونی, دیایون اچ پی-20, سفادکس ال اچ-20, کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا, رزونانس مغناطیسی هسته
    Saeed Tavakoli, Farahnaz Khalighi-Sigaroodi, Reza Hagiaghaee, Mahdi Yaghoobi, Reza Ghafarzadegan*
    Background

    Silybum marianum (L.) Gaertn. (Milk thistle) is a perennial herb with medicinal properties. The seeds of these plants contain silymarin compounds with flavonolignan structure and antioxidant, anti-inflammatory and hepatoprotective effects. The major bioactive constituent of S. marianum is silybin A and B. It is used in the treatment of various liver conditions and exhibits high anti-tumor promoting activity.

    Objective

    The purpose of this study was to purify, identify, and standardize of silybin A and B from the seeds extract of Silybum marianum.

    Methods

    At first, the milk thistle seeds were defatted with hexane and then extracted with methanol as solvent. Isolation and further purification of silybin A and B was carried out by column chromatography using Diaion HP-20 resin, silica gel and Sephadex LH-20 as stationary phase, respectively. 1H-NMR and 13C-NMR techniques were used to identify these compounds. Finally, the HPLC method has been used to standardize.

    Results

    1H-NMR and 13C-NMR techniques characterized the structure of silybin A and B extracted from Silybum marianum L. and standardization and determination of their purity was performed using HPLC.

    Conclusion

    Our proposed system presented significant advantages in increasing efficiency and reducing cost, and the diastereoisomers of silybin A and silybin B in silymarin were successfully isolated with high purities.

    Keywords: Silybum marianum, Silybin A, B, Column chromatography, Diaion HP-20, Sephadex LH-20, HPLC, NMR
  • حسن فلاح حسینی، سینا عندلیب، اقبال جاسمی، فرحناز خلیقی سیگارودی، سعیده ممتاز، رسول محمدی، هادی صالحی راد، مجتبی ضیائی*
    مقدمه

    نوروپاتی دیابتی از پیامدهای هیپرگلیسمی مزمن است که با گذشت زمان منجر به آسیب عصبی می شود. میوه هندوانه ابوجهل   Citrullus colocynthis (L.) از دیرباز در طب سنتی ایران برای درمان دیابت استفاده می شده است.

    هدف

    در این مطالعه، ما اثرات محافظتی  C. colocynthis را در برابر سمیت عصبی ناشی از گلوکز بالا در سلول های 12-PC به عنوان یک مدل آزمایشگاهی مناسب برای عملکردهای عصبی مورد بررسی قرار دادیم.

    روش بررسی

    میوه خشک بدون دانه با متانول عصاره گیری و سپس با تقطیر در خلاء خشک شد. سپس عصاره بدست آمده به فراکسیون های هگزانی، کلروفرمی، اتیل استاتی، بوتانول نرمال و باقیمانده آبی تقسیم شد. از کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا برای آنالیز کیفی کولوسینتین موجود در پالپ میوه هندوانه ابوجهل استفاده شد. زنده ماندن سلول 12-PC توسط عصاره تام و فراکسیون های آن با استفاده از دوز و زمان در محیط قند بالا در سلول های 12-PC به عنوان یک مدل مناسب برای مطالعه عملکردهای عصبی از طریق سنجش MTT مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج

    زنده ماندن سلول 12-PC در چاهک های حاوی گلوکز باال در مقایسه با سلول های طبیعی تحت درمان با گلوکز به میزان قابل توجهی کاهش یافت. اما درمان با عصاره هندوانه ابوجهل بطور قابل توجهی باعث افزایش ماندگاری سلول ها در شرایط سمی بالای گلوکز بسته به دوز و زمان شد. عصاره متانولی هندوانه ابوجهل این اثر محافظتی را در برابر سمیت سلولی ناشی از گلوکز بالا در سلول های 12-PC بهتر نشان داد. نتیجه گیری: هندوانه ابوجهل دارای خواص محافظتی عصبی در برابر شرایط بالای گلوکز در شرایط آزمایشگاهی می باشد.

    کلید واژگان: افزایش قند خون, هندوانه ابوجهل, سلول‎های PC-12, سنجش MTT, فراکسیونه کردن, سمیت عصبی
    Hasan Fallah Huseini, Sina Andalib, Eghbal Jasemi, Farahnaz Khalighi-Sigaroodi, Saeideh Momtaz, Rasoul Mohammadi Savadroodbari, Hadi Salehirad, Mojtaba Ziaee*
    Background

    Diabetic neuropathy is a consequence of chronic hyperglycemia that leads to neural damage over time. The fruits of Citrullus colocynthis (L.) Schard. (C. colocynthis) have long been used in Iranian traditional medicine for treatment of diabetes.

    Objective

    In this study, we investigated the protective effects of C. colocynthis against high glucose-induced neurotoxicity in PC-12 cells as a suitable in vitro model for neuronal functions.

    Methods

    The seedless dry fruit powder was extracted with methanol and then dried by rotary evapoartion. Later the obtain extract was fractionated as hexane, chloroform, ethyl acetate, and n-butanol fractions and aqueous residue. HPLC method was used for qualitative analysis of colocynthin in C. colocynthis pulp. The PC-12 cell viability of total extract and fractions of C. colocynthis were evaluated by means of dose and time in high glucose medium in PC-12 cells as a suitable culture model for studying neuronal functions through MTT assay.

    Results

    The PC-12 cell viability significantly decreased in wells containing high glucose, compared with normal glucose treated cells. C. colocynthis extract treatment significantly enhanced the cells viability under toxic high glucose condition in a dose and time depending manner. Methanol extract of C. colocynthis exhibited a protective effect against high glucose-induced cytotoxicity in PC-12 cells.

    Conclusion

    C. colocynthis has neuroprotective properties against high glucose condition in vitro.

    Keywords: Hyperglycemia, <i>C. colocynthis<, i>, Herbal medicine PC12 cell line, MTT cell viability assay, Diabetes
  • فرزانه نباتی*، فرحناز خلیقی سیگارودی، مهرداد کاشفی، وحید قاسمی، حدیث صدری، فاطمه تاج آبادی
    مقدمه

    عسل یکی از مواد غذایی با ارزش است که از قرن ها پیش در جوامع بشری مورد استفاده بوده و به واسطه ویژگی شفابخش خود به عنوان دارو در درمان بسیاری از بیماری ها به کار می رود. عدم وجود روشی عینی برای تشخیص عسل طبیعی از عسل تقلبی زمینه سوء استفاده سودجویان در این عرصه را قوت بخشیده و موجب عرضه عسل تقلبی به جای عسل طبیعی شده است. بنابراین کیفیت عسل باید با هدف تضمین و حفظ حقوق مصرفکنندگان کنترل شود.

    هدف

    مطالعه حاضر جهت ارزیابی 24 نمونه از  برندهای تجاری عسل با کدهای 1 تا 9 (1-AB، 2-TF، 3-DP، 4-JK، 5-SN، 6-SK، 7-IM،-8-MD و 9-MH) در بازارهای تهران انجام شده است و در آن تعدادی از پارامترهای فیزیکی ، شیمیایی و بیولوژیکی نمونه ها مورد ارزیابی قرار گرفت.

    روش بررسی

    برای ارزیابی محتوای فروکتوز، گلوکز و ساکارز، و ترکیب کربوهیدرات از روش کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی استفاده شد. ارزیابی ترکیب هیدروکسی متیل فورفورال با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا با شناساگر ماورای بنفش و سایر پارامترهای کیفیت فیزیکوشیمیایی از جمله رطوبت، pH ،مقدار پرولین و فعالیت دیاستاز با توجه به روش های استاندارد کدکس الیمنتاریس ارزیابی شد.

    نتایج

    از بین 9 برند انتخاب شده فقط 2 برند با کلیه مشخصات اصلی بین المللی مطابقت داشتند. اگرچه تمام پارامترهای برندهای دیگر با مقادیر استاندارد مطابقت داشتند ولی میزان فعالیت دیاستاز در محدوده مورد قبول نبود.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه به نظر فعالیت دیاستاز عامل تعیین کننده جهت ارزیابی کیفیت عسل می باشد.

    کلید واژگان: عسل, قندها, هیدروکسی متیل فورفورال, دیاستاز, کدکس آلیمنتاریس
    Farzaneh Nabati*, Farahnaz Khalighi-Sigaroodi, Mehrdad Kashefi, Seyed Vahid Ghasemi, Hadis Sadri, Fateme Tajabadi
    Background

    Honey is one of the most valuable foods that used in human societies to treat many diseases due to its healing properties for centuries. The lack of an objective way to distinguish natural honey from counterfeit honey has strengthened the field of profiteering in this area and has led to the supply of counterfeit honey instead of natural honey. So honey quality must be controlled analytically with the aim of guaranteeing the reality and preserving the consumer from commercial speculation.

    Objective

    The present study was conducted to evaluate 24 samples of 9 commercial brands of honey in Tehran’s markets with number 1 to 9 (1-AB, 2-TF, 3-DP, 4-JK, 5-SN, 6-SK, 7-IM, 8-MD, and 9-MH). A number of physical, chemical, and biological parameters of the samples were evaluated.

    Methods

    Carbohydrate composition was determined by GC/Mass to evaluate the contents of fructose, glucose, and sucrose. 5-hydroxymethyl-2-furfuraldehyde (HMF) was quantified by HPLC-UV and other physicochemical quality parameters including moisture, pH, proline content; and diastase activity were also evaluated according to the Codex Alimentarius.

    Results

    Only 2 brands met all major international specifications. Although all the parameters of the other brands were conformed, the diastase activity was not in a specific range.

    Conclusion

    The diastasis activity is considered as the most important factor to evaluate honey quality based on the results of this study.

    Keywords: Honey, Sugars, Hydroxymethylfurfural, Diastase, Codex Alimentarius
  • محمدرضا لبافی، مریم اهوازی، فرحناز خلیقی سیگارودی، حمیده خلج، سولماز احمدیان، فاطمه تاج آبادی، موسی خانی، شهلا امینی*
    مقدمه

    سالانه مقدار قابل توجهی از تولیدات کشاورزی به وسیله ی آفات در انبارها از بین می رود و خسارت قابل توجهی به محصوالت وارد می شود. اخیرا، استفاده از اسانس گیاهان به عنوان جایگزین سموم شیمیایی در کنترل آفات مورد توجه قرار گرفته است. جنس زربین به دلیل وجود ماده آلفا- پینن منبع قابل توجهی از حشره کش های گیاهی است که می توانند به عنوان حشره کش های تنفسی، دورکننده و بازدارنده تغذیه عمل نمایند.

    هدف

    این مطالعه با هدف بررسی خاصیت حشره کشی، دورکنندگی و شاخص های تغذیه ای اسانس برخی گونه ها و جمعیت های جنس زربین روی حشرات بالغ شپشه برنج انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار انجام شد. اسانس گونه ها و جمعیت های مختلف زربین با استفاده از دستگاه کلونجر و با روش تقطیر با آب، تهیه شد. ترکیبات عمده در اسانس ها با استفاده از کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی آنالیز شد و اثرات زیستی اسانس ها علیه حشرات بالغ شپشه برنج بررسی شد.

    نتایج

    آلفا- پینن ترکیب اصلی اسانس گونه های مختلف زربین بود. نتایج نشان داد از بین گونه های مورد بررسی، سرو سیمین با LC50 برابر با 172/30 میکرولیتر بر لیتر هوا، بیشترین سمیت تنفسی را روی شپشه برنج نشان داد. در بررسی اثر دورکنندگی بر شپشه های برنج اسانس گونه زربین فرانسه با 80/61 % بیشترین اثر دورکنندگی را نشان داد.

    نتیجه گیری:

     با توجه به سمیت و اثر دورکنندگی بالای اسانس گیاهان جنس زربین روی حشرات بالغ شپشه برنج، این جنس پتانسیل باالیی برای استفاده در برنامه های کنترل این آفت در انبارها را دارد.

    کلید واژگان: سمیت, دورکنندگی, شاخص های تغذیه‎ای, اسانس, آفات انباری
    Mohammadreza Labbafi, Maryam Ahvazi, Farahnaz Khalighi Sigaroodi, Hamideh Khalaj, Soolmaz Ahmadian, Fatemeh Tajabadi, Mousa Khani, Shahla Amini*
    Background

    A significant amount of crop production is destroyed annually by pests in the storage and significant damage is caused to crops. Recently, the use of essential oils as an alternative to pesticides in pest control has been considered. Due to the presence of α-pinene, Cupressus genus is a significant source of plant insecticides that can act as fumigant, repellency and inhibitory insecticides.

    Objective

    The aim of this study was to investigate the insecticidal properties, repellency and nutritional parameters of essential oils of Cupressus species on Sitophilus oryzae in 2018.

    Methods

    The experiment was conducted in a factorial arrangement based on completely randomized design with 4 replications. The essential oils of the different species and populations of Cupressus were prepared by the Clevenger apparatus using a water distillation method. The major constituents in the essential oils were analyzed by GC-MS and the biological effects of the essential oils against adult S. oryzae were investigated.

    Results

    In the analysis of chemical compounds, α-pinene was identified as the main essential oils of the above species. The result showed that among the species, C. arizonica showed the highest Fumigant toxicity to S. oryzae with LC50 = 172.30 μl/L air. In investigating the effect of repellency on S. oryzae, essential oils of C. sempervirens L. var. horizontalis (France) with 80.61 % showed the highest distance.

    Conclusion

    Due to the toxicity and high repellency effect of Cupressus essential oils on S. oryzae, this genus has high potential for use in storage pest control.

    Keywords: Toxicity, Repellency, Nutritional indices, Essential oils, Storage pests
  • نرگس پورنقی، فرحناز خلیقی سیگارودی*، الهه صفری، رضا حاجی آقایی
    مقدمه

    بسیاری از داروهای گیاهی در سیستم های پزشکی برای بهبود بیماری ها استفاده شده اند. یکی از این کاربردهای مهم، استفاده از آنها به عنوان عوامل سیتوتوکسیک برای درمان سرطان ها و تومورها است. مطالعات متعددی بر روی گونه های مختلف جنس ابریشم مصری شامل ارزیابی فعالیت های ضدمیکروبی، ضدتوموری، ضدالتهابی، ضدپسوریازیس، ضددیابت، آنتی اکسیدانی، ضدباکتری، تنظیم کننده سیستم ایمنی و کاهش قند خون انجام شده است. برخی گزارش ها نشان داده اند که این گیاهان حاوی مواد شیمیایی مختلف مانند پلیفنول ها، گلیکوزیدها، ترپنوییدها، ساپونین ها و فالونوییدها می باشند.

    هدف

    هدف از این مطالعه، یافتن گونه هایی از جنس ابریشم مصری حاوی ترکیبات دی ترپنی با ساختار کاسان و نورکاسان با تاکید بر خواص سمیت سلولی بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه، کلمات کلیدی از جمله جنس Caesalpinia ، اثرات سیتوتوکسیک و ضد سرطان و ترکیبات cassane و norcassane در پایگاه داده های Scopus و Direct Science جستجو شدند.

    نتایج

    سیزده گونه ابریشم مصری از نظر ترکیبات فیتوشیمیایی و اثرات بیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت. قسمت های مختلف گیاهان از جمله برگ، دانه، ساقه، ریشه و غلاف میوه، حاوی ترکیبات دی ترپنی بودند. در میان این گونه ها، اثرات سمیت سلولی بر روی رده های مختلف سلول سرطانی بررسی شده و برخی از آنها دارای اثرات سیتوتوکسیک قابل توجهی بودند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که جنس ابریشم مصری، دارای فعالیت سمیت سلولی ارزشمند است، اما برای بررسی اجزای فعال و توسعه احتمالی آنها به عنوان داروهای ضدسرطان جدید، مطالعات بیشتری لازم است.

    کلید واژگان: جنس ابریشم مصری, دی‎ترپن‎ها, کاسان, نورکاسان, سمیت سلولی
    Narges Pournaghi, Farahnaz Khalighi Sigaroodi*, Elahe Safari, Reza Hajiaghaee
    Background

    Many herbal remedies have been used in medical systems for the cure of diseases. One of these important applications is usage of them as cytotoxic agents for the treatment of cancers and tumors. Various studies have been conducted on several species of Caesalpinia genus including evaluation of antimicrobial, antitumor, anti-inflammatory, antipsoriatic, antidiabetic, antioxidant, antibacterial, immunomodulatory and hypoglycemic activities. Some reports have shown that these plants contain phytochemicals like polyphenols, glycosides, terpenoids, saponins and flavonoids.

    Objective

    The aim of this study was to find species of the Caesalpinia genus containing diterpene compounds with the structure cassane and norcassane with emphasis on cytotoxic properties.

    Methods

    In this study, keywords including Caesalpinia genus, cytotoxic and anticancer effects, and cassane and norcassane compounds were searched in Scopus and Science Direct databases.

    Results

    Thirteen Caesalpinia species were investigated for phytochemical composition and biological effects. Different plant parts of the species including leaves, seeds, stems, roots and legumes contained diterpenes. Among these species, the cytotoxic effects on different cancer cell lines have been evaluated and some had significant cytotoxic effects.

    Conclusion

    Present study show that Caesalpinia genus has valuable cytotoxic activity but further studies are needed to investigate the active components and their possible development as new anticancer drugs.

    Keywords: Caesalpinia genus, Diterpenes, Cassane, Norcassane, Cytotoxic
  • فرحناز خلیقی سیگارودی*

    قریب به 19 سال از شروع به کار فصلنامه گیاهان دارویی می‎گذرد. در طول این مدت، فصلنامه فراز و نشیب‎های زیادی را طی کرده است. زمستان 1380 اولین شماره با 8 مقاله فارسی به چاپ رسید. از همان ابتدا، هر مقاله علاوه بر متن کامل فارسی، حاوی چکیده به زبان انگلیسی نیز بود. در پاییز سال 1381 همزمان با چاپ شماره چهارم، موفق به اخذ رتبه علمی پژوهشی از کمیسیون نشریات علوم پزشکی کشور گردید.

    کلید واژگان: فصلنامه, گیاهان دارویی
  • مهدی سیف سهندی، حسنعلی نقدی بادی، علی مهرآفرین*، فرحناز خلیقی سیگارودی، محسن شریفی
    مقدمه

    نیتروژن مهم ترین عنصر غذایی مورد نیاز گیاهان است. فراهمی نیتروژن با تاثیر بر توسعه سطح برگ، تثبیت کربن، افزایش غدد ترشحی اسانس و افزایش میزان ATP و NADPH موجب افزایش بیوسنتز ترکیبات ترپنوئیدی و تجمع اسانس می‎شود.

    هدف

    بررسی تغییرات کمی و کیفی میزان اسانس و اجزای آن تحت تاثیر سطوح مختلف کود نیتروژن و ارتباط آن با وضعیت آنتی اکسیدانی نعناع فلفلی از اهداف این تحقیق بود.

    روش بررسی

    این آزمایش مزرعه‎ای در قالب طرح بلوک‎های کامل تصادفی در دو سال (1394-1393) به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل مصرف سه سطح کود نیتروژن به صورت اوره (0، 75 و 150 کیلوگرم در هکتار) بودند. صفات مورد بررسی شامل فعالیت آنزیم‎های آنتی اکسیدانی، درصد اسانس و اجزای تشکیل دهنده اسانس بودند.

    نتایج

    کاربرد کود اوره اثر معنی‎داری (01/0 P ≤) بر میزان پروتئین محلول و فعالیت آنزیم‎های آنتی اکسیدانی داشت. مصرف اوره در هر دو سال آزمایش موجب افزایش میزان اسانس نعناع فلفلی شد. همچنین اثر متقابل کود نیتروژن و سال به غیر از میزان
    β- Pinene، Myrcene، Limonene، 1,8- Cineole، Z-β-Ocimene و α-Terpineol بر سایر اجزای اسانس نعناع فلفلی تاثیر معنی‎داری داشت.

    نتیجه‎گیری

     کاربرد نیتروژن موجب افزایش میزان اسانس نعناع فلفلی شد. همچنین، کمبود نیتروژن موجب کاهش میزان پروتئین‎های محلول، درصد اسانس و افزایش فعالیت آنزیم‏های آنتی اکسیدانی و میزان Pulegone شد. مصرف 75 کیلوگرم اوره در هکتار در زراعت نعناع فلفلی به دلیل افزایش میزان اسانس و کاهش میزان Pulegone و عدم تاثیر معنی‎داری بر میزان Menthol، Menthone و Menthofuran توصیه می‎شود.

    کلید واژگان: آنزیم‎های آنتی اکسیدان, اسانس, نیتروژن, نعناع فلفلی, Menthol, Menthone
    M Seif Sahandi, A Mehrafarin*, F Khalighi, Sigaroodi, M Sharifi
    Background

    Nitrogen is the most important nutrient requirement for plants. Nitrogen supplying affected the leaf area, carbon fixation, glandular trichomes formation, ATP and NADPH content which resulted to the terpenoids biosynthesis enhancement and essential oils accumulation.

    Objective

    This study was aimed to evaluate changes of essential oil content and components by use different levels of Urea fertilizer and its relation with the antioxidant status of peppermint.

    Method

    The two field experiments were conducted on randomized complete block design at 2013 and 2014. The treatments consisted of three levels of nitrogen fertilizer (urea) (0, 75, and 150 kg ha-1). The evaluated traits were included antioxidant enzymes, essential oil percentage and essential oil components.

    Results

    The urea fertilizer had a significant effect (P≤0.01) on the soluble protein amount and antioxidant enzymes activity. Urea consumption in the both years increased the peppermint essential oil content. The interaction of nitrogen fertilizer and year had a significant effect on most of the essential oil components excepted to β-pinene, myrcene, Limonene, 1,8- Cineole, Z-β- Ocimene, and α- Terpineol.

    Conclusion

    Using nitrogen fertilizer increased the peppermint essential oil content. Also, nitrogen deficiency reduced the soluble proteins and essential oil content and in contrast, it increased antioxidant enzymes activity and pulegone content. Therefore, consumption of 75 kg urea per hectare is recommended due to increasing essential oil content, decreasing pulegone rate, and no significant effect on menthol, menthone, and menthofuran contents.

    Keywords: Antioxidant enzyme, Essential oil, Menthol, Menthone, Nitrogen, Peppemint
  • نسرین قوامی*، حسن علی نقدی‎بادی، اردشیر قادری، علی مهرآفرین، فرحناز خلیقی سیگارودی، امیررضا زارع کاریزی
    مقدمه
    امروزه بهینه سازی شرایط کشت در بیوراکتورها به عنوان یک راهکار مهم برای تولید متابولیت‏های ثانویه از جمله تبائین بسیار مورد توجه است. تبائین، آلکالوئید غالب در گیاه خشخاش ایرانی است که به عنوان ماده اولیه جهت سنتز ترکیبات ضد درد مورد استفاده قرار می گیرد.
    هدف
    بهینه‎سازی شرایط کشت ریشه نابجا خشخاش کبیر در بیوراکتور در راستای افزایش تولید تبایین.
    روش بررسی
    در این آزمایش، ریشه‏های نابجا از ریزنمونه ساقه گیاه به ‏دست آمده و سپس در بیوراکتور ستونی حباب‎دار کشت شدند. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. فاکتور دمای بیوراکتور در 4 سطح شامل 14، 20، 26 و 32 درجه سانتی‏گراد و همچنین حجم هوادهی بیوراکتور در 4 سطح (05/0، 1/0، 2/0 و vvm 4/0) اعمال شدند.
    نتایج
    نتایج نشان داد که دما و حجم هوادهی بیوراکتور تاثیر معنی داری بر وزن خشک ریشه و میزان تبایین آن داشتند. بیشترین وزن خشک ریشه نابجا در هوادهی vvm 2/0 و در دمای 26 درجه سانتی‎گراد به دست آمد. بیشترین میزان تبایین ریشه نابجا در حجم هوادهی vvm 2/0 و در دمای 26 درجه سانتی‎گراد حاصل شد.
    نتیجه‎گیری
     حجم هوادهی و دما دو فاکتور مهم در تولید انبوه زیست توده و تبایین از ریشه نابجا خشخاش کبیر در بیوراکتور می باشد.
    کلید واژگان: بیوراکتور, تبایین, خشخاش کبیر, ریشه نابجا
    N Qavami*, H Naghdi Badi, A Qaderi, A Mehrafarin, F Khalighi, Sigaroodi, AR Zare Karizi
    Background
    Nowadays, the optimization of the culture conditions in bioreactors is considered as an approach to produce secondary metabolites such as thebaine.
    Thebaine is the dominant alkaloid in Iranian poppy that is used as a precursor for the synthesis of analgesic compounds.
    Objective
    Optimization of culture conditions of Papaver bracteatum adventitious roots in bioreactor for the scale-up thebaine production.
    Methods
    In this study, adventitious roots was induced from the stem explants and then cultured in a bubble column bioreactor. The research was conducted as a factorial experiment based on randomized complete design. The bioreactor temperatures were 14, 20, 26 and 32 °C, as well as aeration volumes were 0.05, 0.1, 0.2 and 0.4 vvm.
    Results
    The results showed that the temperature and aeration volume had significant effect on root fresh weight and thebaine content. The highest root dry weight was related to aeration volume of 0.2 vvm and temperature of 26°C. The maximum content of thebaine was observed in aeration volume of 0.2 vvm and temperature of 26°C.
    Conclusion
    According to the results, aeration volume and temperature were two important factors for large-scale production of Papaver bracteatum biomass and thebaine in bioreactor conditions.
    Keywords: Papaver bracteatum, Adventirious root, Bioreactor, Thebaine
  • مهدی سیف سهندی، علی مهرآفرین، فرحناز خلیقی سیگارودی، محسن شریفی، حسنعلی نقدی بادی*
    گیاه نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) بومی مناطق مدیترانه‎ای است که امروزه در تمام نقاط دنیا برای مصارف غذایی، دارویی، عطرسازی و پزشکی کشت می‎شود. اندام هوایی نعناع فلفلی دارای اسانس، ترکیبات فنلی، فلاونوئیدها، اسیدهای چرب، ویتامین‎ها، عناصر معدنی و اسید سالیسیلیک است. منتول مهمترین ترکیب اسانس است که درون کرک‎های غده‎ای ترشحی در سطح اپیدرم برگ بیوسنتز و تجمع می‎یابد. منتول به دلیل بازداری از کانال TRPM8 در نورون های عصبی، حس خنکی در دهان ایجاد می‎کند. مطالعات بالینی و تجربی تاثیر نعناع فلفلی در بهبود ناراحتی‎های بخش فوقانی دستگاه گوارش، سندروم روده تحریک پذیر، اسپاسم عضلانی و مشکلات تنفسی را اثبات کرده‏اند. همچنین این گیاه اثرات آنتی اکسیدانی، ضد سرطان، ضد انعقاد، ضد آلرژی و آنتی آندروژنی نیز دارد. نعناع فلفلی یک گیاه ارزشمند در صنایع غذایی، دارویی، آرایشی و بهداشتی است که انجام مطالعات فیتوشیمیایی و فارماکولوژیکی بیشتر بر روی آن ضروری می باشد. بنابراین در این مقاله خصوصیات آناتومیکی، فیتوشیمیایی و فارماکولوژی این گیاه بررسی می‎شود.
    کلید واژگان: نعناع فلفلی, آناتومی, فارماکولوژی, کرک ترشحی, منتول
    M Seif sahandi, A Mehrafarin, F Khalighi, Sigaroodi, M Sharifi, H Naghdi badi*
    Peppermint (Mentha piperita L.) is native to Mediterranean region which cultivated for food, pharmaceutical, and perfumery uses in all over the world. The aerial part of peppermint contains essential oil, phenolic and flavonoid compounds, fatty acids, vitamins, minerals, and salicylic acid. Menthol is the most important constituents of peppermint oil which synthesized and accumulated in glandular trichomes on the leaf surface. Menthol creates a coolness sense in the mouth due to inhibition of the TRPM8 channel in the neurons. Clinical and experimental studies have demonstrated the peppermint effect on improving upper gastrointestinal disorders, irritable bowel syndrome, muscle spasm, and respiratory problems. It also has antioxidative, anticancer, anticoagulant, anti-allergic and anti-androgenic effects. Peppermint is a valuable herb in food, pharmaceutical, and cosmetic industries which needs further phytochemical and pharmacological studies. Therefore, this article reviews the anatomical, phytochemical and pharmacological properties of this plant.
    Keywords: Mentha piperita, Anatomy, Glandular trichomes, Menthol, Pharmacology
  • مونا غیاثی یکتا، فرحناز خلیقی سیگارودی*، خدیجه دیده‎بان افشرد، فرزانه بهادری
    مقدمه
    جنس آویشن، گیاهانی چندساله و معطر بوده و متعلق به خانواده نعناعیان (Lamiaceae) می‎باشند. اسانس این گیاهان برای درمان التهاب‎های مخاط دهان و گلو، زکام و مشکلات تنفسی و نیز به عنوان آنتی‎اکسیدان و ضد‎عفونی‎کننده، استفاده می‎شود.
    هدف
    هدف از این مطالعه، مقایسه‎ی ترکیبات شیمیایی اسانس حاصل از عرق سه گونه آویشن کاشته شده در سمنان و نیز ارزیابی خاصیت آنتی اکسیدانی عرق و اسانس حاصل از عرق آنها بود. این سه گونه در ساخت عرق آویشن، در بازار ایران کاربرد دارند.
    روش بررسی
    در این مطالعه اندام‎های هوایی سه گونه گیاه کاشته شده آویشن باغی، آویشن دنایی و آویشن کوهی، از مزرعه تحقیقاتی منابع طبیعی استان سمنان جمع آوری شدند. ابتدا عرق گیاهان خشک شده توسط روش تقطیر با آب ، استخراج شد و سپس با استفاده از پنتان، روغن ‎فرار این عرقیات، جدا شده و بوسیله دستگاه گاز کروماتوگرافی متصل به طیف‎سنج جرمی (GC/MS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس خاصیت آنتی اکسیدانی عرق و اسانس حاصل از عرق، به روش سنجش فعالیت روبش رادیکال DPPH مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    نتایج
    تیمول ترکیب اصلی اسانس حاصل از عرق دو گونه آویشن‎ باغی و آویشن دنایی (به ترتیب با 36/38 درصد و 82/56 درصد) بود، در حالی که آلفا- ترپینیل استات با 06/31 درصد، ترکیب اصلی اسانس حاصل از عرق گیاه آویشن ‎کوهی بود. بیشترین فعالیت آنتی‎اکسیدانی در اسانس و عرق آویشن دنایی مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    ترکیبات شیمیایی اسانس حاصل از عرق سه گونه آویشن که در ساخت عرقیات موجود در بازار به کار می‎روند با یکدیگر متفاوت بوده و می‎تواند در اثربخشی عرق تاثیرگذار باشد.
    کلید واژگان: آویشن باغی, آویشن دنایی, آویشن کوهی, آنتی اکسیدان, اسانس, عرق, GC-MS
    M Ghiaci Yekta, F Khalighi, Sigaroodi*, Kh Didehban, F Bahadori
    Background
    The genus Thymus is a perennial and aromatic plant and belongs to Lamiaceae family. The essential oils of these plants are used for the treatment of mouth and throat mucosal inflammation, catarrh and respiratory disorders and as antioxidant and antiseptic.
    Objective
    The purpose of this study was to compare chemical composition of the essential oils derived from aromatic waters of three thyme species cultivated in Semnan and to investigate the antioxidant properties of aromatic waters and the essential oils. These three species are used in manufacturing of thyme aromatic water in Iranian market.
    Methods
    In this study, aerial parts of three cultivated species, Thymus vulgaris, Thymus daenensis and Thymus kotschyanus were collected from Semnan natural resources research field in Shahmirzad. At first, the aromatic waters of dried plants were extracted by water distillation method, and then the essential oils of the aromatic waters were isolated using pentane and analyzed by GC/MS. Then antioxidant activities of thyme waters and the derived essential oils were evaluated by DPPH radical scavenging method.
    Results
    Thymol was the major component of the derived essential oils of two species Thymus vulgaris (38.36 %) and Thymus daenensis (56.82 %), while α-terpinyl acetate (31.06 %) was the main ingredient of the essential oil of Thymus kotschyanus. The most antioxidant activity was observed in the essential oil and aromatic water of Thymus daenensis.
    Conclusion
    Chemical composition of the essential oils derived from aromatic water of three thyme species used in manufacturing of thyme water in Iranian market were completely different and it can affect the effectiveness of aromatic thyme water.
    Keywords: Thymus vulgaris, Thymus daenensis, Thymus kotschyanus, Essential oil, Aromatic water, GC-MS, Antioxidant
  • سیدمحمدحسین ال‎عمرانی‎نژاد، حسنعلی نقدی بادی *، علی مهرآفرین، وحید عبدوسی، فرحناز خلیقی سیگارودی
    لعل کوهستان (Oliveria decumbens Vent.) یکی از گیاهان با ارزش دارویی در مناطق غربی ایران است که برداشت بی‎رویه آن از رویشگاه‎های طبیعی سبب افزایش خطر انقراض این گونه منحصر به فرد شده است. از این رو به منظور بررسی تنوع 25 جمعیت لعل کوهستان، آزمایشی با استفاده از 18 صفت مورفوفیزیولوژیکی و درصد اسانس در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی شرکت شهید بهشتی دزفول اجرا شد. نمونه‎ها در اواسط خرداد ماه 1395 در زمان گلدهی کامل از سطح مزرعه جمع‎آوری شد. سپس صفات مورفوفیزیولوژیکی آنها اندازه گیری و استخراج اسانس به روش تقطیر با آب و با استفاده از دستگاه کلونجر انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد بین جمعیت‎ها از نظر این صفات، تنوع وجود دارد. با محاسبه‎ واریانس ژنتیکی و محیطی مشخص شد تغییرات اغلب صفات بجز طول، عرض و نسبت عرض به طول برگ، قطر چترک، نسبت وزن خشک به تر و نسبت کلروفیل a به b، تحت تاثیر عوامل ژنتیکی بود. سپس توارث‎پذیری عمومی صفات عملکردی لعل کوهستان اندازه گیری شد و درصد اسانس، تعداد چترک در بوته و وزن خشک یکصد چترک به ترتیب مقادیر 91/0، 50/0 و 77/0 را به خود اختصاص دادند. نتایج همبستگی صفات و رگرسیون گام به گام نشان داد بافت گل و میوه در لعل کوهستان، بیشترین تاثیر مستقیم را در افزایش درصد اسانس و وزن خشک یک صد چترک داشت. براساس نتایج تجزیه عاملی، سه فاکتور اصلی که در مجموع 6/78 درصد از کل تنوع بین صفات را توجیه کردند عبارتند از عامل بیوماس گیاه بعنوان عامل اول و درصد اسانس و وزن گل به ترتیب عامل دوم و سوم در نظر گرفته شدند. نتایج تجزیه کلاستر نشان داد که جمعیت‎ها در 5 گروه قرار گرفتند. گروه سوم و پنجم به ترتیب با بیشترین میانگین درصد اسانس و حداکثر وزن خشک یکصد چترک در بوته، پتانسیل کشت و کار و تبدیل به رقم را دارا می باشند. همچنین جمعیت‎های موجود در کلاسترهای 1 و 4 به دیل وجود بیشترین فاصله ژنتیکی از یکدیگر می‎توانند جهت تلاقی و تولید بذور سینتتیک مورد استفاده قرار گیرند.
    کلید واژگان: توارث‎پذیری, تنوع‎ژنتیکی, تجزیه خوشه‎ای, لعل‎کوهستان, صفات مورفوفیزیولوژیکی, درصد اسانس
    mohamad hossien al omrani nejad, hasanali naghdi badi*, ali mehr afarin, vahid abdosi, farahnaz khalighi
    Oliveria decumbens Vent. (Apiaceae) is a valuable medicinal plant in the western regions of Iran.It sun controlled harvesting in natural habitats has increased the risk of extinction of this species. In order to investigate the diversity of 25 populations, an experiment was conducted using 18 morphphysiological characteristics and percentage of essential oil in a randomized complete block design (RCBD) with three replications. Populations were planted in the research farm of Shahid Beheshti Dezfoul Company. Samples were collected at their full flowering phase and morphophysiological characteristics and were recorded in mid-June of 2016. The results of the analysis of variance were showed a variation among populations in terms of these characteristics, by calculating genetic and environmental variances, changes in most traits including, stem leaf length, stem leaf width and stem leaf width/length, umbellule diameter, the dry and wet weight of 100 umbellule and chlorophyll a/ b were determined by genetic factors. The general heritability were showed the percentage of essential oil, umbellule number in plant andthe dry weight of 100 umbellule were 0.91, 0.51 and 0.77, respectively. The correlation between characteristics and stepwise regression exhibited the greatest impact of the flower texture on essential oil production and the dry weight of 100 umbellule. Based on the factor analysis results, the three main factors justified 78.6% of the total variation among the characteristics. The biomass of the plant was the first factor followed by the percentage of essential oil and flower weight as the second and third factors, respectively. Based on the cluster analysis results, the populations can be divided into 5 groups. The third and fifth groups exhibited a great potential for cultivation, due to the highest average percentage of essential oil and maximum number and dry weight of 100 umbellule in a plant. Moreover, the populations in cluster 1 and 4 alternatively have the greatest genetic distance from each other which can be exploited in crossover and production of synthetic seeds.
    Keywords: Essential oil, Gentic diversity, heritability, Morphophysiological characteristics, Oliveria decumbens
  • مهسا رودبارکی، علی مهرآفرین، فرحناز خلیقی سیگارودی، حسنعلی نقدی بادی *
    مقدمه
    به لیمو با نام علمی Lippia citriodora H.B.K. گیاهی دارویی و معطر از خانواده شاه پسند Verbenaceae است.

    هدف
    شناخت تغییرات محتوای اسانس و میزان E- سیترال (ژرانیال) گیاه دارویی به لیمو در پاسخ به القای تنظیم کننده های رشد گیاهی و ترکیبات فعال زیستی بود.
    روش بررسی
    این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار به اجرا در آمد. فاکتور اول در چهار سطح تیماری شامل تیمار شاهد (بدون القای تنظیم کننده رشدی گیاه)، تیمار القای محلول 50 پی.پی.ام اسیدجیبرلیک و 50 پی.پی.ام اسید ایندول بوتیریک، تیمار القای محلول 50 پی.پی.ام اسیدجیبرلیک و 100 پی.پی.ام اسید ایندول بوتیریک و تیمار القای محلول 100 پی.پی.ام اسیدجیبرلیک و 50 پی.پی.ام اسید ایندول بوتیریک و فاکتور دوم شامل القای محرک زیستی کیتوزان با دو سطح غلظت صفر و 400 پی.پی.ام و فاکتور سوم شامل القای محرک زیستی متانول (MeOH) با دو سطح غلظت صفر و 5 درصد حجمی بود.
    نتایج
    نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثرات سه گانه محلول پاشی هورمون، متانول و کیتوزان روی ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی، طول برگ در سطح آماری پنج درصد و روی بقیه خصوصیات مورد اندازه گیری در سطح آماری یک درصد معنی دار شدند. بیشترین میزان محتوای اسانس در تیمار 400 پی.پی.ام کیتوزان و 5 درصد حجمی متانول مشاهده شد. بیشترین تعداد برگ و میزان E- سیترال در 400 پی.پی.ام کیتوزان و بیشترین وزن تر و خشک ساقه و ریشه، وزن خشک برگ در تیمار حاوی 50 پی.پی.ام اسید جیبرلیک و 100 پی.پی.ام اسید ایندول بوتیریک حاصل شد.
    نتیجه گیری
    به طور کلی اثرات متقابل تنظیم کننده های رشد گیاهی، متانول و کیتوزان روی محتوای اسانس، میزان E- سیترال و خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی به لیمو معنی دار و مثبت بوده است.
    کلید واژگان: به لیمو, اسانس, اسید جیبرلیک, اسید ایندول بوتیریک, کیتوزان, متانول
    M. Roodbaraky, A. Mehrafarin, F. Khalighi-Sigaroodi, H. Naghdi Badi *
    Background
    Lippia citriodora H.B.K is an important medicinal and aromatic plant from the Verbenaceae family.
    Objective
    The aim of this study was to investigation of essential oil percentage, E-citral (geranial) content and morphophysiological changes of Lippia citriodora in response to induction of bioactive compounds and plant growth regulators.
    Methods
    This study has been conducted on the base of factorial experiment in randomized complete block design (RCBD) with 3 replications. The first factor included the application of bioregulators at four levels that were distilled water, 50 ppm gibberellic acid (GA3) 50 ppm IBA, 50 ppm GA3 100 ppm IBA and 100 ppm GA3 50 ppm IBA. The second factor was chitosan inductions at two levels: distilled water and 400 ppm chitosan. The third factor was methanol induction at two levels: distilled water and 5% v/v methanol.
    Results
    The measured traits were significantly affected (P≤0.01) by the interaction of bioregulators, methanol and chitosan except for plant height, number of branches, leave length that were significantly affected at 0.05 level. The highest content of essential oil achieved by 400 ppm chitosan and 5% V/V methanol. The highest amount of leaves number and E-citral content were observed at 400 ppm chitosan. The maximum value of root and stem fresh and dry weight and leaf dry weight were obtained at 50 ppm GA3 100 ppm IBA.
    Conclusion
    Generally, the interaction of foliar application of plant growth regulators, methanol and chitosan could be positively effect on essential oil, E-citral (geranial) content and morpho-physiological traits.
    Keywords: Lippia citriodora, Essential oil, Gibberellic acid, Indole-3-butyric acid, Chitosan, Methanol
  • نعیمه بیطرفان، احمد غلامی، حمید عباس دخت، مهدی برادران، فرحناز خلیقی سیگارودی
    آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) از مهم‏ترین گیاهان اسانس‏دار است که از آن در صنایع مختلف داروسازی، آرایشی، بهداشتی و غذایی استفاده فراوانی می‏شود. در این تحقیق اثر سطوح مختلف کود آلی ورمی‏کمپوست و کود زیستی قارچ میکوریزای آرباسکولار بر خصوصیات رشد، میزان اسانس و عملکرد آویشن مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در شرایط مزرعه ای و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 12 تیمار در سه تکرار و در سال 1391 انجام شد. ورمی‏کمپوست در چهار سطح (0، 2، 4 و 6 تن در هکتار) به خاک اضافه شد و قارچ میکوریزا در سه سطح (بدون تلقیح، تلقیح با گلوموس موسه آوگلوموس اینترارادایسزمورد استفاده قرار گرفت.
    نتایج حاصل نشان داد که افزایش سطوح مختلف ورمی‏کمپوست باعث بهبود معنی‏دار در صفات ارتفاع بوته، عملکرد ماده‏ی خشک، درصد کلونیزاسیون، کلروفیلb، کلروفیل کل، درصد اسانس، عملکرد اسانس و عملکرد تیمول گردید. اثر سطوح مختلف قارچ میکوریزا بر کلروفیلb، کلروفیل کل و درصد کلونیزاسیون معنی‏دار شد. بررسی نتایج حاصل از ترکیب تیماری سطوح مختلف ورمی‏کمپوست و میکوریزا نشان داد که بهترین نتایج در مورد عملکرد اسانس، عملکرد تیمول، کلروفیلb و کلروفیل کل از کاربرد شش تن ورمی‏کمپوست در هکتار و عدم تلقیح قارچ مشاهده شد. بیشترین میزان کلروفیلa از مصرف چهار تن ورمی‏کمپوست در هکتار همراه با تلقیح توسط وگلوموس اینترارادایسز به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که درصد کلونیزاسیون در تیمار شش تن ورمی‏کمپوست و تلقیح با وگلوموس اینترارادایسز بیشترین مقدار بود.بیشترین درصد اسانس هم از تیمار شاهد ( بدون مصرف ورمی کمپوست و بدون تلقیح قارچ میکوریزا( به دست آمد.
    کلید واژگان: تیمول, کود آلی, کلروفیل, کلونیزاسیون, کود زیستی
    Naeemeh Bitarafan, A. Gholami, H. Abbas Dokht, M. Baradaran, F. Khalighi Sigaroodi
    IntroductionThyme (Thymus vulgaris L.) is one of the most important essential oil plants that its essential oil constituent be used in different medicinal and food industries. Vermicompost is organic manure that significant amounts of macro and micronutrients make available to the plants. Although some of this material is minerals but most of them gradually and slowly released through the mineralization of organic matter. Mycorrhizal fungi are one of the biological factors in the rhizosphere, which include a relatively important part of soil organisms. Under water deficit conditions, mycorrhiza enhances photosynthesis and carbon fixation during the growing season by increasing the leaf area. This condition does not directly contribute to increased photosynthesis in the host plant, but keeps the photosynthesis level higher than control by improving water relations and changing the hormonal relations.
    Materials and methodsThe treatments included vermicompost in four levels (0, 2, 4, and 6 ton.ha-1) and mycorrhiza in three levels (without inoculation, inoculation with Glomus mosseae and Glomus intraradices) was arranged based on randomized complete block design with 12 treatments and 3 replications. Fresh leaf tissue was used to measure chlorophyll content. Dimethyl sulfoxide (7 ml) was added to 0.1 g leaf tissue and the samples were incubated at 70°Cfor 4h. The light absorptance was measured at 663, 645 and 470 nm with spectrophotometer (Jenway, 6305) to obtain chlorophyll content. To measure Arbuscular Mycorrhizal (AM) symbiosis, plant roots were collected one week before harvesting, cleaned by 10% KOH at 80˚C for 2h, and acidified in 1% HCL for 60 min. Then the cleaned up roots were stained in a solution of trypan blue. The roots were destained in a mixture of 500 ml glycerol, 450 ml water and 5 ml HCL for 24 h, allowing the fungus to be revealed under microscopic examination (Taylor et al. 2008).
    Statistical analysis: Analysis of variance (ANOVA) was performed using SAS statistical software (SAS Institute, 1998) and Duncan's multiple range procedure was employed at probability level of 5%.
    Results and discussionThe results indicated that the vermicompost application improved significantly plant height, dry weight, colonization, chlorophyll b, total chlorophyll, essential oil content, essential oil yield and thymol yield. Mycorrhizal inoculation affects significantly on chlorophyll b, total chlorophyll and colonization. The highest amount of plant height was recorded by application of 6 ton.ha-1 vermicompost (31 cm) and the lowest amount were obtained in control plots (21.78 cm).
    The highest biological yield was obtained from application of 6 ton.ha-1 (3443 kg.ha-1) and the lowest biological yield was recorded in control plots (1966 kg.ha-1). Our results showed that colonization percent significantly increased by application of 6 ton.ha-1 in control plots (49.44 and 22.33%, respectively). The greatest amount of chlorophyll obtained by application of 6 tonha-1 vermicompost and the lowest amount was in control plots.
    The best results of essence yield obtained from 4 ton.ha-1 vermicompost, while the maximum essence yield recorded by application of 6 ton.ha-1 vermicompost. The best interaction effects of vermicompost and mycorrhizal was significant on essential oil yield, thymol yield, chlorophyll b and total chlorophyll by the use of 6 ton.ha-1 vermicompost and without inoculation. The most content of chlorophyll a was obtained with the use of 4 ton.ha-1 vermicompost and inoculation with Glomus intraradices. The results showed the highest percent of colonization by the use of 6 ton.ha-1 vermicompost and inoculation with Glomus intraradices. The highest percent of essence was obtained from control (no application of vermicompost and no inoculation of mycorrhiza) treatment.
    ConclusionVermicompost is one of the organic manure that significant amounts of macro and micronutrients make available to the plants. Mycorrhizal fungi are one of the biological factors in the rhizosphere that increased plant growth especially under stress conditions. In this study vermicompost application significantly increased essence yield. Also, vermicompost and mycorrhizal interaction increased chlorophyll content of plant leaf.
    Keywords: Biofertilizer, Chlorophyll, Organic manure, Thyme, thymol
  • زهرا بایرامی اردی، رضا حاجی آقایی *، فرحناز خلیقی سیگارودی، محمد عبدالهی، روجا رحیمی، محمدحسین فرزایی
    جنس شنگ از خانواده آستراسه (کاسنی) و طایفه لاکتوسه یا شیکوریا (Cichorieae) است. گستردگی وسیع گیاهان این جنس در مناطق مختلف باعث شده تا علاوه بر کاربردهای دارویی به صورت فراگیری به عنوان سبزی خوراکی یا حتی علوفه دام کاربرد داشته باشند. از قسمت های مختلف این گیاهان در درمان دل درد و ناراحتی های گوارشی استفاده می شود، همچنین در طب سنتی ایران از شنگ به عنوان بند آورنده خونریزی و بهبوددهنده زخم در خونریزی های بینی، گوش، شش، گلو، روده، معده و پوست استفاده شده است. کاهش پراکسیداسیون لیپیدها، کاهش چربی خون، اثرات آنتی اکسیدانی، آنتی لوکمیک، آنتی باکتریال، و اثردرمانی بر بیماری التهابی روده از جمله اثرات فارماکولوژیک مطالعه شده بر گیاهان این جنس است. ترکیبات شناسایی شده در گیاهان مختلف این جنس از دسته فلاونوئیدها، ترپن ها، ساپونین ها، بی بنزیل و هیدرو ایزوکومارین، ترکیبات فنلی، و استرول ها هستند که بسیاری از آنها در طی مطالعات کموتاکسونومیک این گیاهان شناسایی شده اند. برخی از گیاهان جنس شنگ با دارا بودن اثر آنتی اکسیدانی قوی از آسیب التهابی به بافت ها جلوگیری کرده و دربرخی غلظت ها مانع تخریب DNA می شوند.
    کلید واژگان: جنس شنگ, فلاونوئید, ترپن, ساپونین
    Z. Bayrami, R. Hajiaghaei*, Mohammad Abdolahi, Roja Rahimi
    Tragopogon is a genus of Asteraceae family and Lactuceae tribe. Distribution of this genus in different areas resulted to its dietary and feed applications as well as medicinal uses. Different parts of these plants have been used in treatment of stomachache and digestive disorders. In Iranian traditional medicine they used as hemostatic and wound healing agent in nose, ears, lungs, throat, intestine, stomach, and skin bleeding. Reduction of lipid peroxidation and blood lipid level, antioxidant, antileukemic, and antibacterial effects, and healing effect on inflammatory bowel disease are some of evaluated pharmacologic effects of the plants in this genus. Flavonoids, terpenes, saponins, bibenzyl and hydroisocoumarins, phenolic compounds, and strolls are some of detected phytochemicals of these plants that majority of them have been identified through the chemotaxonomic studies. Some tragopogon plants with high antioxidant effect are able to protect the tissues from the inflammatory disorders and inhibit DNA damage in the determined concentrations.
    Keywords: Tragopogon Spp., Flavonoid, Terpene, Saponin
  • رضا حاجی آقایی، معصومه خان احمدی، حسنعلی نقدی بادی، فرحناز خلیقی سیگارودی، علی مهرآفرین، سهیلا شهریاری
    گیاه شیرین بیان (Glycyrrhiza glabra L.)، یک گیاه چند ساله از خانواده بقولات Fabaceae است. این گیاه به واسطه دارا بودن ترکیبات ثانویه مهم در ریزوم خود در دنیا حائز اهمیت بوده و مورد توجه صنایع دارویی، غذایی و حتی دخانیات قرار گرفته است. این گیاه به علت مصارف گسترده جهانی از نظر صادرات دارای اهمیت زیادی می باشد. مهم ترین ترکیب فعال آن از دسته ساپونین ها [تری ترپن 5 حلقه ای]، به نام گلیسریزیک اسید است که دارای سه گروه کربوکسیل و پنج گروه هیدروکسیل می باشد. این ترکیب دارای خواص فارماکولوژیک گسترده ای می باشد که می توان به اثرات ضد التهابی و ضد حساسیتی آن در آسم، اگزما و سایر بیماری ها اشاره نمود. روش های مختلف جهت جداسازی، خالص سازی و تعیین مقدار گلیسریزیک اسید وجود دارد. استفاده از حلال های گوناگون، آب، روش های ترکیبی، رزین های ماکرو - متخلخل و سورفاکتانت های غیر یونی آبی از مهم ترین تکنیک های استخراج این ترکیب و استفاده از کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا از مهم ترین روش های تعیین مقدار آن می باشد.
    کلید واژگان: شیرین بیان, جداسازی, خالص سازی, گلیسیریزیک اسید, گلیسیریزین, گلیسیرتنیک اسید
    R. Hajiaghaee, M. Khanahmadi, H. Naghdi Badi, F. Khalighi–Sigaroodi, A. Mehrafarin, Author
    Glycyrrhiza glabra (Licorice) is a perennial shrub belongs to the Fabaceae family. It is widely used in food; pharmaceutical products and tobacco industry because of its important secondary metabolites. Due to worldwide uses of licorice, it has significant role in export. One of the main bioactive compounds of the root is glycyrrhizic acid (GA) which is a saponine containing three carboxyl and five hydroxyl groups. Glycyrrhizic acid is used as an anti-inflammatory and anti-allergic remedy for the treatment of bronchial asthma, eczemas and other diseases. There are different methods for separation, purification, and analysis of glycyrrhizic acid (GA) from licorice roots. Most accepted technologies of them include using of solvents, water separation, polymeric macro porous resin and non-ionic surfactants. Also, high-performance liquid chromatography technique is the most important in analysis of GA.
    Keywords: Glycyrrhiza glabra, Glycyrrhizin, Glycyrrhizic acid, Glycyrrhetinic acid, Purification, separation
  • محمود جدی تهرانی، فرحناز خلیقی سیگارودی، مریم اهوازی، سحر شهنازی، علی احمد بیات، ندا مهاجر، سعید زارعی
    مقدمه
    برای قرن ها، گیاهان منبع اصلی کشف داروهای مختلف بوده اند. برخی داروهای ضدسرطان حاصل از گیاهان، وین بلاستین، وین کریستین، تاگزول و کامپتوتسین می باشند. سرطان پستان یکی از رایج ترین سرطان های تشخیص داده شده در بین زنان و سرطان پروستات یکی از مشکلات بهداشتی مردان در سراسر دنیا به شمار می روند.
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی اثر سمیت سلولی گیاه اسپرس درختی نقره ای بر رده های سلولی سرطان انسانی می باشد.
    روش بررسی
    در مطالعه حاضر، به بررسی اثرات سمیت سلولی عصاره های تام متانولی و فراکسیون های اسپرس درختی نقره ای بر روی دو رده سلولی سرطان پستان انسانی MCF-7 و BT-474 و نیز دو رده سلولی سرطان پروستات انسانی PC-3 و Du-145 پرداخته شده است. سمیت سلولی بوسیله روش MTT و فلوسیتومتری ارزیابی شد.
    نتایج
    از بین فراکسیون های مورد آزمایش، فراکسیون کلروفرمی گیاه، در تست MTT بیشترین اثر سمیت را داشت. کمترین IC50 مربوط به رده سلولی سرطان پستان انسانی MCF-7 برابر با 69/70 میکروگرم در میلی لیتر در زمان 48 ساعت بود. در تست فلوسیتومتری این فراکسیون در سه رده سلولی MCF-7، BT-474 و PC-3 اثر القای نکروز و در رده Du-145 اثر القای آپوپتوز از خود نشان داد.
    نتیجه گیری
    این گیاه دارای اثرات سمیت سلولی می باشد. بررسی های بیشتری برای تعیین ساختار شیمیایی ترکیبات فعال و مکانیسم های ملکولی دخیل در اثرات ضدسرطانی گیاه اسپرس درختی نقره ای مورد نیاز می باشد.
    کلید واژگان: اسپرس درختی نقره ای, رده های سلولی سرطان انسانی, سمیت سلولی
    M. Jeddi, Tehrani, F. Khalighi, Sigaroodi, M. Ahvazi, S. Shahnazi, Aa Bayat, N. Mohajer, S. Zarei
    Background
    For centuries, plants have been a major source for drug discovery. Some examples of anticancer agents developed from plants are the vinblastine, vincristine, taxol and camptothecin. Breast cancer is one of the most commonly diagnosed cancers among women and prostate cancer remains a considerable health problem for men around the world.
    Objective
    The purpose of this study was cytotoxicity evaluation of Taverniera spartea on human cancer cell lines.
    Methods
    In the present study, we determined the cytotoxic effects of total methanol extracts and their fractions of Taverniera spartea on MCF-7 and BT-474 human breast cancer cells and also PC-3 and Du-145 prostate cancer cells. Cytotoxicity was evaluated by MTT assay and flow cytometry analysis.
    Results
    The chloroform fraction of Taverniera spartea showed the highest toxicity MTT assay. The IC50 value of this fraction was 70.69 µg/ml for MCF-7 breast cancer cell line after 48 h of exposure. Chloroform fraction showed necrotic effects on MCF-7, BT-474 and PC-3 in contrast apopthotic induction on Du-145 in flow cytometry analysis
    Conclusion
    Taverniera spartea has cytotoxic effects. Further investigation is needed to determine chemical characterization of the active principles and the molecular mechanisms mediated anticancer activities of Taverniera spartea.
    Keywords: Taverniera spartea, Cytotoxic effects, Human cancer cell line, Leguminosae
  • هدا عزیزی، عبدالله بهرامی، حمیدرضا بهرامی طاقانکی، محمدحسین آیتی، هما عزیزی، حمیده عزیزی، سید کاظم فرهمند، محمود محمد زاده شبستری، شاپور بدیعی، سید رضا حبیب زاده شجاعی، فرحناز خلیقی سیگارودی
    مقدمه
    با توجه به شیوع بالای آلودگی به ویروس های تبخال و بالا بودن مقاومت دارویی در آنها، یافتن داروهای ضدهرپسی جایگزین برای کاستن از بروز مقاومت، ضروری به نظر می رسد. طب شرقی برای درمان ضایعات تبخالی گیاهان دارویی ارایه می دهد.
    هدف
    مرور مطالعات انجام شده درباره درمان های گیاهی هرپس در طب شرقی و بررسی در دسترس بودن آن گیاهان در ایران.
    روش
    در این مطالعه Narrative review گیاهان دارویی موثر بر هرپس بر اساس منابع طب چینی در پایگاه های اطلاعاتی PubMed و Scopus با کلیدواژه های تبخال، درمان گیاهی، طب شرقی، طب چینی و نام های گیاهان مذکور جستجو شد. 45 مقاله مرتبط به دست آمد و از آن میان، 38 مقاله انتخاب گردید. معیارهای ورود مقالات به مطالعه شامل مطالعات آزمایشگاهی و حیوانی، مطالعات بالینی دوسوکور تصادفی شده و مرورهای سیستماتیک در زمینه موضوع بود. سپس نام گیاهان مذکور در منابع فارسی، مشخصات آن ها در منابع طب سنتی ایرانی و فراورده های دارویی گیاهی مرتبط در فارماکوپه دارویی ایران جستجو گردید.
    یافته ها
    از میان گیاهان مورد استفاده در طب شرقی در درمان تبخال، زیتون تلخ، صبر زرد طبی، مریم گلی دارویی، وارنگ بو، روغن درخت چای، هوفاریقون، زالزالک شانه ای، ریوند چینی و پوسته انار وحشی در ایران موجود است و دارای شواهد علمی قابل قبول می باشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به شواهد علمی گیاهان مذکور در یافته ها با منشا طب شرقی برای درمان هرپس و در دسترس بودن در ایران، امکان استفاده درمانی و تحقیقاتی از آن ها چه به تنهایی و چه همراه با آنتی ویروس های دارویی وجود دارد.
    کلید واژگان: تبخال, درمان گیاهی, طب شرقی, گیاهان دارویی ایرانی
    Background
    Herpes Simplex Virus (HSV) infections are very common in Iran and worldwide and the risk for resistance to anti-herpetic drugs has increased recently. Alternative antiherpetic agents seem necessary to control and reduce the emergence of -resistant strains. Oriental medicine suggests some herbal options for the treatment of herpes lesions.
    Aim
    This study reviews some of the common herbal treatments in oriental medicine for herpes and their availability in Iran.
    Methods
    In this narrative review, information on in vitro and in vivo studies and clinical trials was searched via international databases including PubMed and SCOPUS, using herpes, herb, Oriental medicine, Chinese medicine and the names of herbs as keywords, which resulted in 45 related articles; of these, 38 entered this review. The inclusion criteria were the in vitro and in vivo studies, randomized controlled trials and reviews with acceptable levels of evidence. Information regarding those herbs in traditional Iranian medicine, their availability in Iran, and the available pharmaceutical products in this country were investigated through Persian references.
    Results
    Among herbs suggested by Oriental herbal medicine for the treatment of herpes lesions, Melia azedarach, Aloe barbadensis, Rheum palmatum, Salvia officinalis, Melissa officinalis, Melaleuca alternifolia, Hypericum perforatum, Crataegus pinnatifida, Punica granatum and Rheum palmatum, are backed by acceptable scientific evidence, and are available in Iran.
    Conclusion
    Considering the evidence and availability of many of Oriental herbal medicines for herpes in Iran, they can be utilized for treatment and research purposes.
    Keywords: Herpes simplex, Herbal therapy, Oriental medicine, Iranian medicinal plants
  • اصغر کهندل*، فرحناز خلیقی سیگارودی، نغمه پیروزی
    دانش تاثیرات عوامل محیطی بر پراکنش جوامع گیاهی و توان و پتانسیل رویشگاه های این جوامع گیاهی ما را با خصوصیات اکولوژیکی گونه ها آشنا ساخته و شرایط زیستگاه و محل رشد گیاه را معرفی می نماید. تحقیق حاضر در غرب استان تهران که نزدیکترین نقطه مسکونی آن روستای هلجرد در غرب شهر کرج و منتهی الیه شهرستان ساوجبلاغ قرار دارد، می باشد. این تحقیق به بررسی تاثیر عوامل محیطی بر پراکنش رویشگاه های گیاهی می پردازد و هدف آن تعیین موثرترین عامل یا عوامل محیطی بر شکل گیری و استقرار رویشگاه های گیاهی در منطقه است. بعد از شناسایی منطقه، تیپهای رویشی که نماینده پوشش گیاهی منطقه است، انتخاب و در هر تیپ نمونه برداری به روش تصادفی- سیستماتیک انجام شد. اندازه پلاتها از روش سطح حداقل تعیین گردید. در نهایت پنج تیپ گیاهی تعیین شد. سپس در هر یک از تیپهای گیاهی 3 پروفیل و در هر پروفیل دو نمونه از دو عمق خاک برداشت شد و خصوصیات خاک شامل بافت، میزان اسیدیته، هدایت الکتریکی، پتاسیم، نیتروژن، فسفر، درصد ماده آلی، کربن آلی و درصد مواد خنثی شونده اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که رویشگاه های مورد مطالعه از نظر خصوصیات محیطی خاکی با هم تفاوت دارند و مشخص شد که هر کدام از مولفه ها شامل کدام عاملها هستند. بدین ترتیب با توجه به نمودار و با توجه به علامت مثبت و منفی ضرایب متغیرها می توان گفت که در مولفه اول از راست به چپ مقدار سیلت و پتاسیم افزایش یافته و در مولفه دوم از بالا به پایین میزان شن و ازت افزایش یافته است. همچنین خصوصیات فیزیکی خاک و هم خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک در تفکیک تیپهای گیاهی منطقه نقش دارند. این خصوصیات شامل مقدار شن، سیلت و خصوصیات شیمیایی مهم تاثیرگذار درصد پتاسیم و مقدار ازت بود. به منظور تجزیه و تحلیل عوامل محیطی (خصوصیات خاک) در ارتباط با پراکنش رویشگاه های گیاهی از یکی از روش های آنالیز چند متغیره به نام آنالیز مولفه های اصلی (PCA) استفاده شد. نتایج نشان داد که ارتباط ویژه ای بین پراکنش تیپهای مختلف رویشی و خصوصیات خاک وجود دارد و همچنین این که عوامل ادافیکی ازجمله بافت خاک، پتاسیم و ازت تاثیرگذاری بیشتری در پراکنش گیاهان داشتند.
    کلید واژگان: هلجرد, رویشگاه های گیاهی, آنالیز چند متغیره, عوامل محیطی, آنالیز مولفه های اصلی
    Kohandela.*, Khalighi Sigaroudif., Pirouzi, N
    Knowledge on the effects of environmental factors affecting the distribution of plant communities provides information about ecological characteristics of species as well as the conditions of vegetation habitat. The current study was performed in Halejerd, west of Tehran to investigate the effects of environmental factors on the distribution of plant sites. This research was aimed to identify the most effective factors on the establishment of plant sites. After identifying the region, vegetation types were selected and sampling was done by random-systematic method. Minimal area method was used to determine the plot size. Five vegetation types were identified. Three soil profiles were dug in each vegetation type and two soil samples were taken from two soil depths. Soil characteristics including soil texture, pH, electrical conductivity, potassium, nitrogen, phosphorus, organic matter, organic carbon and TNV were measured. Result showed that the studied plant sites differed in terms of soil characteristics and the factors of each component were characterized. According to the obtained graph and considering variable coefficients, the content of silt and potassium increased in the first component while in the second component the content of sand and nitrogen increased. Also, soil chemical and physical characteristics are involved in the separation of vegetation types. Important and effective physical and chemical characteristics were sand, silt, potassium and nitrogen, respectively. In order to analyze the environmental factors (soil characteristics) associated with the distribution of plant sites principal component analysis (PCA) was used. Results showed that there was a special relationship between the distribution of different vegetation types and soil characteristics. Also it was found that edaphic factors including soil texture, potassium and nitrogen were more effective in species distribution.
    Keywords: Halejerd, plant sites, multivariate analysis, environmental factors, PCA
  • سارا یاری *، پژمان مرادی، فرحناز خلیقی سیگارودی
    مقدمه و هدف

    امروزه آلوئه ورا در صنایع غذایی و دارویی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بهبود رشد رویشی، افزایش تولید متابولیت‎های ارزشمند گیاهی و افزایش قندهای موجود در ژل آلوئه ورا با صرف هزینه‎ پایین و بازدهی بالا در شرایط تنش آبی است.

    روش تحقیق

    در این تحقیق، کشت گلدانی آلوئه ورا در شرایط گلخانه ای و با اعمال 4 سطح زئولیت 0، 11، 22 و 44 گرم در 5 کیلوگرم خاک گلدان، درسه تکرار انجام شد. گلدان ها به مدت 5 ماه در معرض سه سطح مختلف تیمار آبیاری قرار گرفتند. تیمارها عبارت از آبیاری با فاصله هفته ای یک بار، 2 هفته یک بار و 3 هفته یک بار بود. در نهایت صفات مورفولوژیک، هم چنین میزان باربالوئین تولیدی و قندهای مختلف در این گیاه توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا (HPLC) مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارآماریMSTATC تجزیه و تحلیل شدند. مقایسه میانگین صفات توسط آزمون چنددامنه ای دانکن در سطح احتمال 05/0مورد ارزیابی قرار گرفتند.

    نتایج و بحث

    در بررسی اثرات ساده و متقابل کاربرد زئولیت و اعمال تیمارهای مختلف آبیاری، بهترین نتایج صفات مورفولوژیکی مختلف با کاربرد 22 گرم زئولیت در 5 کیلوگرم خاک گلدان و آبیاری 3 هفته یک بار به دست آمد. بیشترین میزان ماده موثره باربالوئین در تیمار اثرات متقابل 44 گرم زئولیت در 5 کیلوگرم خاک گلدان و آبیاری هفته ای یک بار مشاهده شد و بالاترین میزان قندها با کاربرد 44 گرم زئولیت در 5 کیلوگرم خاک گلدان و آبیاری 2 هفته یک بار حاصل شد.

    توصیه کاربردی/صنعتی

    آلومینوسیلیکات زئولیت در بهبود خصوصیات مورفولوژیک، افزایش ماده موثره باربالوئین و افزایش سطح پلی ساکاریدهای موجود در ژل گیاه آلوئه ورا در شرایط تنش آبی دارای نقش موثری است.

    کلید واژگان: آلوئه ورا, زئولیت, باربالوین, قندها
    Sara Yari *, Pezhman Moradi, Farahnaz Khalighi Sigaroodi
    Background & Aim

    Aloe vera is used in the food and pharmaceutical as an aid to effective treatment. The purpose of this study is to improve growth, increase production of valuable metabolites and increase the sugars in Aloe vera gel with low cost and high efficiency under water stress conditions.

    Experimental

    In this study, Aloe vera potted in greenhouse conditions with four levels of zeolite including 0, 11, 22, and 44 g in 5 kg pots of soil in three replications. The pots were treated under three irrigation levels for five months. Experimental treatments included irrigation in once a week, once every two weeks, and once every three weeks. Some characteristics, as well as amount of production barbaloin and sugars in the plant were measured by HPLC. The data were analyzed using the MSTATC statistical software.  

    Results & Discussion

    The study of simple effects and interactions of zeolite application and levels of irrigation, The best results traits were obtained from 22 g Zeolite treatment in 5 kg pots of soil and once every three weeks irrigation. The highest amount of barbaloin was observed in 44 g Zeolite treatment in 5 kg pots of soil with  once a week irrigation. The highest amount different sugars was obtained from 44 g Zeolite treatment in 5 kg pots of soil with once every two weeks irrigation.    

    Recommended applications/industries

    Zeolite is effective in improving the morphological traits, which in this study increased amount of barbaloin, and levels of polysaccharides in Aloe vera gel under water stress conditions.

    Keywords: Alor vera, Zeolite, Babaloin, sugars
  • پژمان مرادی، سارا یاری، فرحناز خلیقی سیگارودی
    مقدمه
    آلوئه ورا به واسطه اثرات دارویی متعدد و همچنین کاربرد آن در زمینه های مختلف غذایی، آرایشی و بهداشتی از دیرباز توجه محققان را به خود معطوف داشته است.
    هدف
    این تحقیق به منظور ارزیابی سطوح مختلف زئولیت و شرایط مختلف آبیاری بر رشد رویشی و تغییرات کمی و کیفی ژل در گیاه آلوئه ورا انجام گرفت.
    روش بررسی
    این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک‎های کامل تصادفی با اعمال 4 سطح زئولیت 0، 11، 22 و 44 گرم در 5 کیلوگرم خاک گلدان و اعمال 3 سطح آبیاری به صورت آبیاری هفته‎ای یک بار، دو هفته یک بار و سه هفته یک بار، در 3 تکرار انجام شد. بعد از گذشت 5 ماه صفات مورفولوژیکی، میزان آلوئین برگ و ویتامین C موجود در ژل مورد سنجش قرار گرفت.
    نتایج
    در بررسی اثرات اصلی و متقابل کاربرد زئولیت و اعمال تیمارهای مختلف آبیاری، صفات مورفولوژیکی مختلف مانند ارتفاع گیاه، تعداد برگ، وزن تر برگ، ضخامت برگ، وزن ژل، نسبت وزن ژل به وزن برگ، بهترین نتایج را با کاربرد 22 گرم زئولیت در 5 کیلوگرم خاک گلدان و آبیاری 3 هفته یک بار نشان دادند. بیشترین میزان ماده موثره آلوئین در تیمار اثرات متقابل 44 گرم زئولیت در 5 کیلوگرم خاک گلدان و آبیاری هفته ای یک بار حاصل شد و بالاترین میزان ویتامین C با کاربرد 44 گرم زئولیت در 5 کیلوگرم خاک گلدان و آبیاری 2 هفته یک بار حاصل شد.
    نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد زئولیت نقش موثری در بهبود رشد رویشی و افزایش متابولیت‎های ثانویه در گیاه آلوئه ورا در شرایط مختلف آبیاری داراست.
    کلید واژگان: آلوئه ورا, آبیاری, آلوئین, زئولیت, ویتامین C
    P. Moradi, S. Yari, F. Khalighi-Sigaroodi
    Background
    Researchers'' attention has been focused on Aloe vera for a long time due to the numerous medicinal effects of this plant and its application in various fields of food، cosmetic and hygienic industries.
    Objective
    This study was conducted to evaluate the different levels of Zeolite and irrigation conditions on vegetative growth and quantitative and qualitative changes in plant gel.
    Methods
    It is based on a factorial randomized complete block design with 4 levels of Zeolite in soil and 3 levels of irrigation، in 3 replications. After 5 months، morphological traits were measured. Also the amount of aloin in leaf and vitamin C in the gel were measured.
    Results
    The best results of morphological traits were obtained with 22 g Zeolite treatment in 5 kg pots of soil and 21 days irrigation. The highest amount of aloin was observed in 44 g Zeolite treatment in 5 kg pots of soil with 7 days irrigation. The highest amount of vitamin C was obtained in 44 g Zeolite treatment in 5 kg pots of soil with 14 days irrigation.
    Conclusion
    The overall results showed that zeolite plays an important role in promoting growth and increasing secondary metabolites in plant Aloe vera under different irrigation.
    Keywords: Aloe vera L., Aloin, Irrigation, Vitamin C, Zeolite
  • حسنعلی نقدی بادی، انوشیروان فروزنده شهرکی، علی مهرآفرین، شاهین آخوندزاده، اردشیر قادری، رضا حاجی‎آقایی، فرحناز خلیقی سیگارودی، مجید قربانی‎نهوجی
    خشخاش ایرانی، کبیر یا طناز با نام علمی. Papaver bracteatum Lindl به عنوان منبع جدید مواد خام جهت تولید کدیین و داروهای ترک اعتیاد مطرح است. این گیاه بومی ایران بوده و در شمال و غرب ایران رویش دارد. با توجه به امکان کشت غیرقانونی گونه Papaver somniferum، کشت خشخاش ایرانی در کشور با محدودیت همراه بوده است و علی رغم تنوع فراوان این گونه در ایران، تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. خشخاش ایرانی فاقد مورفین و سرشار از ماده تبایین است و پتانسیل خوبی را برای اهلی کردن و تولید انبوه و همچنین فرآوری صنعتی به عنوان یک گیاه دارویی ارزشمند را دارد. بنابراین در این مطالعه، ویژگی های مختلف این گیاه مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلید واژگان: خشخاش ایرانی, آلکالویید, تبایین
    H. Naghdi Badi, A. Foroozandeh, Shahraki, A. Mehrafarin, S. Akhondzadeh, A. Qaderi, R. Hajiaghaee, F. Khalighi, Sigaroodi, M. Ghorbani Nahooji
    Persian poppy or great scarlet poppy (Papaver bracteatum Lindl.) is proposed as a new source of raw material for codeine production and addiction treatment. This species as a native plant is growing in North and West of Iran. As for possible of illegal cultivation of opium poppy, cultivation of Persian poppy in Iran was associated with restrictions and despite the being abundant biodiversity of this plant in Iran, this plant was not considered yet. However, Persian poppy is lacking in morphine and rich in the baine. It has appropriate potential for domestication, mass production, and industrial processing as a valuable medicinal plant. For this reason, in this study was investigated kind of traits in this plant.
    Keywords: Papaver bracteatum Lindl., Alkaloid, Thebaine
  • مریم اهوازی، فرحناز خلیقی سیگارودی، حمیرا ابراهیم‎زاده معبود، ناهید رحیمی فرد
    مقدمه
    گیاه Nepeta pogonosperma از خانواده نعناع (Labiatae)، یکی از گونه های پونه سای انحصاری ایران (در منطقه الموت) می باشد. ترکیبات گزارش شده از جنس پونه سا شامل فلاونوئیدها، ایریدوئیدها، فنل ها و دی ترپن ها می باشند. گیاهان این جنس معطر بوده و اثرات آنتی اکسیدانی، ضدمیکروبی، حشره کشی، ضدالتهابی، ضددردی و ضداضطرابی دارند، همچنین در طب سنتی به دلیل داشتن اثرات خلط‎آور، ضدعفونی‎کننده، ضدسرفه، ضدآسم و تب‎بر استفاده می‎شوند.
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی ترکیبات شیمیایی اسانس و اثرات آنتی اکسیدانی، محتوای تام فنلی و فلاونوئیدی عصاره گیاهNepeta pogonosperma در زمان گلدهی می باشد.
    روش بررسی
    محتوای تام فنلی و فلاونوئیدی گیاه به روش رنگ سنجی اندازه گیری شد. ظرفیت آنتی اکسیدانی عصاره گیاه به وسیله روش های روبش رادیکال های آزاد DPPH و ABTS و قدرت آنتی اکسیدانی - احیاءکنندگی فریک (FRAP) مورد ارزیابی قرار گرفت. اسانس به روش تقطیر با آب به دست آمد و با کروماتوگرافی گازی و کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    عصاره دارای محتوای تام فنلی بیشتری نسبت به محتوای تام فلاونوئیدی بود. عصاره متانولی اثر روبش رادیکال DPPH متوسطی (IC50 زیر 200 میکروگرم در میلی لیتر) از خود نشان داد. 50 ترکیب که جمعا 95/95 درصد ترکیبات اسانس را شامل می شدند، شناسایی شدند. ترکیبات اصلی تشکیل دهنده اسانس گیاه شامل 8،1 - سینئول و 7aα، 7α، 4aα- نپتا لاکتون بودند.
    نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهند که عصاره گیاه N. pogonosperma دارای اثرات آنتی اکسیدانی بوده و می تواند به عنوان منبع بالقوه آنتی اکسیدان های طبیعی برای درمان برخی بیماری ها درنظر گرفته شود. جهت شناسایی ترکیبات شیمیایی فعال گیاه و ارزیابی های بیولوژیک جامع تر تحقیقات بیشتری ضروری می باشد.
    کلید واژگان: Nepeta pogonosperma, اثرات آنتی اکسیدانی, ایران, ترکیبات اسانس, خانواده نعناع
    M. Ahvazi_F. Khalighi - Sigaroodi_H. Ebrahimzadeh_N. Rahimifard
    Background
    Nepeta pogonosperma Jamzad & Assadi (Labiatae) is one of the endemic Nepeta species in Iran (Alamut region). Flavonoids، iridoids، phenols and dierpenes have previously been reported in some Nepeta species. Genus of Nepeta have essential oil and antioxidant، antimicrobial، insecticidal، anti-inflammatory، antinociceptive and anxiolytic activities and also used in folk medicine because of their expectorant، antiseptic، antitussive، antiasthmatic and febrifuge effects.
    Objective
    The purpose of this study was to evaluate chemical composition of the essential oil and antioxidant activities، total phenol and flavonoid content of the extract of N. pogonosperma in the flowering stage.
    Methods
    Total phenol and flavonoid contents of the species were measured using colorimetric methods. The total antioxidant capacity was determined by the following
    Methods
    ABTS and DPPH free-radicals scavenging and ferric reducing/antioxidant power (FRAP). Essential oil was extracted by hydrodistillation and was analyzed by GC and GC/MS.
    Results
    The extract possessed a higher concentration of total phenol than total flavonoid content. Methanol extract showed moderate DPPH scavenging activity (IC50 < 200 μg/ml). Fifty constituents were found representing 95. 95% of the essential oil. The main constituents of the essential oil were 1،8-cineole and 4aα،7α،7aα-nepetalactone.
    Conclusion
    The present results demonstrate that N. pogonosperma extract exhibits antioxidant activity and may serve as potential source of natural antioxidants for treatment of some diseases. Further investigations are necessary for chemical characterization of the active compounds and more comprehensive biological assays.
    Keywords: Nepeta pogonosperma, Antioxidant activities, Essential oil composition, Iran, Labiatae
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر فرحناز خلیقی سیگارودی
    دکتر فرحناز خلیقی سیگارودی
    دانشیار مرکز تحقیقات گیاهان دارویی، پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی، کرج، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال