به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

لادن مهران

  • مریم ادیب، لادن مهران، محمدجواد هنرور، صفدر معصومی، فریدون عزیزی، عطیه آموزگار*
    مقدمه

    برای غلبه بر محدودیت های تعریف سندروم متابولیک در کاربرد بالینی، اخیرا شاخص سلامتی با عنوان”نمره کمی شدت سندروم متابولیک” (cMetS-S) معرفی و اعتبار آن در مطالعه قند و لیپید تهران تائید گردیده است. در این مطالعه، ارتباط شدت سندروم متابولیک بر اساس سن و جنس (cMetS-S) و بیماری قلبی عروقی را، فرای اجزا سندروم متابولیک بررسی کردیم.

    مواد و روش ها

    در ابتدای مطالعه شرکت کنندگان 60-20 ساله، وارد مطالعه شدند. شرکت کنندگان با بیماری قلبی عروقی، سرطان، مصرف کورتیکواستروئید، نرخ تخمینی فیلتراسیون گلومرولی کمتر از30 میلی لیتر در دقیقه در 1/73 مترمربع سطح بدن و افراد باردار از مطالعه حذف شدند. ارتباط cMetS-S با بیماری های قلبی عروقی در 8500 شرکت کننده طی 18 سال پیگیری و با استفاده از مدل رگرسیون خطی نسبی کاکس ارزیابی و عملکرد آن برای پیش بینی رخداد بیماری قلبی عروقی با شاخص های سندروم متابولیک مقایسه شد.

    یافته ها

    شرکت کنندگان با cMetS-S بالاتر، افزایش قابل توجه خطر ابتلا به بیماری قلبی عروقی، بیماری کرونری و غیر کرونری قلبی داشتند. مستقل از عوامل مخدوش کننده اجزا سندروم متابولیک، هر واحد 1-SD افزایش در cMetS-S به ترتیب نسبت خطر 1/67، 1/60 و 1/88 برای بیماری های قلبی عروقی، رخدادهای کرونری و غیرکرونری قلبی را به همراه داشت. تجزیه و تحلیل برازش مدل نشان داد که cMetS-S به طور مستقل از اجزا سندروم متابولیک، ارزش پیش بینی بهتری برای بیماری های قلبی عروقی نسبت به سندروم متابولیک (بر اساس تعاریف موجود) دارد (0/0001>P).

    نتیجه گیری

    شاخص cMetS-S در پیش بینی بیماری های قلبی عروقی نسبت به سندروم متابولیک ارزش افزوده دارد که با در نظر گیری سهم وزنی اجزا سندروم متابولیک و تغییرات آن بر اساس سن و جنس می تواند یک معیار سلامتی برای تعیین شدت سندروم متابولیک باشد.

    کلید واژگان: سندرم متابولیک, بیماری های قلبی عروقی, مطالعه کوهورت
    M .Adib, L .Mehran, MJ .Honarvar, S .Masoumi, F .Azizi, A. Amouzegar*
    Introduction

     To overcome the limitations of the definition of metabolic syndrome (MetS) in clinical use, a health index named quantitative Metabolic Syndrome Severity Score (cMetS-S), has been recently introduced and validated in the Tehran Lipid and Glucose Study. This study investigated the association between the severity of MetS based on age and gender (cMetS- score), and cardiovascular diseases (CVD) beyond the components of MetS.

    Materials and Methods

     At the beginning of the study, participants aged 20-60 years were enrolled. Those with cardiovascular disease, cancer, use of corticosteroid, estimated glomerular filtration rate <30 ml/min/1.73m², or pregnancy were excluded. The association between cMetS-S and cardiovascular diseases was evaluated continuously for 18 years follow-up among 8,500 participants using Cox proportional hazards regression models and its performance in predicting cardiovascular disease events was compared with the MetS criteria.

    Results

     Participants with higher cMetS-S showed a significant increase in the risk of cardiovascular disease (CVD), coronary heart disease (CHD), and non-coronary heart disease (non-CHD). Independent of the confounding factors of metabolic syndrome components, each 1-SD unit increase in cMetS-S was associated with risk ratios of 1.67, 1.60 and 1.88 for cardiovascular diseases, coronary and non-coronary cardiac events, respectively. Model fit analysis showed better CVD prediction value for cMetS-S independent of (MetS) components, compared with metabolic syndrome (p<0.0001).

    Conclusion

     The cMetS-S predicts cardiovascular diseases more accurately than the MetS and its components. The standardized cMetS-S, which considers the weighted contribution of MetS components and their variations by age and gender, may serve as a health metric for determining the severity of metabolic syndrome.

    Keywords: Metabolic Syndrome, Cardiovascular Disease, Cohort Study
  • لادن مهران، سارا مهدوی، عطیه آموزگار*، فریدون عزیزی
    مقدمه

    اختلال عملکرد تیرویید می تواند متابولیسم چربی و گلوکز، فشار خون و وزن بدن را مختل کند، از طرفی سندرم متابولیک می تواند با افزایش ریسک کم کاری تیرویید مرتبط باشد. با توجه به شیوع بالای هر دو اختلال و احتمال هم افزایی پیامدهای زیان بار متابولیک آن ها در همراهی با یکدیگر، هدف از این مطالعه مروری بررسی ارتباط عملکرد تیرویید با سندرم متابولیک و بالعکس می باشد.

    مواد و روش ها

    مقاله های انگلیسی زبان در پاب مد و وب او ساینس از سال 1991 تا 2021 با استفاده از کلید واژه های کم کاری تیرویید، پرکاری تیرویید، هورمون های تیرویید، تیروکسین، هورمون محرکه تیرویید و سندرم متابولیک در قسمت عنوان و چکیده جستجو شدند.

    یافته ها

    اگرچه کم کاری تیرویید و حتی تغییرات هورمون های تیروییدی در محدوده طبیعی، با اختلال در ریسک فاکتورهای متابولیک مختلف مرتبط هستند؛ اما ریسک ابتلا به سندرم متابولیک در افراد یوتیرویید و افراد با کم کاری تحت بالینی تیرویید همچنان یک موضوع بحث برانگیز می باشد. پرکاری تیرویید ممکن است تنها با مقاومت به انسولین و اختلال در سطح قندخون مرتبط باشد. اگرچه اثر اختلالات متابولیک مختلف مثل چاقی و دیابت بر عملکرد تیرویید مشاهده شده است، در مورد شیوع و بروز اختلالات عملکرد تیرویید در بیماران با سندرم متابولیک و افراد سالم، نتایج متناقض می باشند.

    نتیجه گیری

    رابطه متقابل بین سندرم متابولیک و عملکرد غده تیرویید و هورمون های تیروییدی دو طرفه و پیچیده است و ممکن است تحت تاثیر سن، جنسیت، مقاومت به انسولین، سیگار کشیدن، میزان دریافت ید و نشانگرهای التهابی قرار گیرد.

    کلید واژگان: تیروکسین آزاد, سندرم متابولیک, هورمون های تیروئیدی, هورمون محرکه تیروئید, کم کاری تیروئید, پرکاری تیروئید, کم کاری تیروئید تحت بالینی, پرکاری تیروئید تحت بالینی
    Ladan Mehran, Sara Mahdavi, Atieh Amouzegar*, Fereidoun Azizi
    Introduction

    Thyroid dysfunction can impair fat and glucose metabolism, blood pressure, and body weight. On the other hand, metabolic syndrome (MetS) can be associated with an increased risk of hypothyroidism. Due to the high prevalence of both disorders and the possibility of synergistic metabolic detrimental consequences in combination, this review study aimed to investigate the reciprocal association between thyroid function and MetS.

    Materials and Methods

    Articles in PubMed and Web of Science written in English were searched from 1991 to 2021 using search terms hypothyroidism, hyperthyroidism, thyroid hormones, thyroxine, thyroid-stimulating hormone, and metabolic syndrome in titles and abstracts.

    Results

    Hypothyroidism and even changes in thyroid hormones within the normal range are associated with disorders of various metabolic risk factors; however, the risk of developing MetS in people with both euthyroidism and subclinical hypothyroidism remains a controversial issue. Hyperthyroidism may be associated only with insulin resistance and impaired blood sugar levels (dysglycemia). Although the effect of various metabolic disorders such as obesity and diabetes on thyroid function has been observed, the results are contradictory regarding the prevalence and incidence of thyroid dysfunction in patients with MetS and healthy individuals.

    Conclusion

    The association between MetS, thyroid function, and thyroid hormones is reciprocal and complex and may be affected by age, gender, insulin resistance, smoking, iodine intake, and inflammatory markers.

    Keywords: Free thyroxine, Metabolic Syndrome, Thyroid Hormones, Thyroid Stimulating Hormone, Hypothyroidism, Hyperthyroidism, Subclinical Hypothyroidism, Subclinical Hyperthyroidism
  • لادن مهران، ساحل شفیعی دولت آبادی، عطیه آموزگار، حسین دلشاد*، فریدون عزیزی
    مقدمه

    تغییرات فیزیولوژیک دوران بارداری عملکرد تیرویید و هم چنین روش های اندازه گیری تیروکسین آزاد را تحت تاثیر قرار می دهند. این اثرات سبب می شود تا روش های ایمونواسی برای تشخیص هیپوتیروکسینمی در بارداری قابل اعتماد نباشند. با توجه به کفایت ید در زنان باردار ایرانی، نیاز به تعیین محدوده مرجع تیروکسین آزاد در این گروه احساس می شود.

    مواد و روش ها

    هزار و هفتاد و هفت زن باردار، از دوره های مختلف سه ماهه بارداری، به صورت تصادفی از درمانگاه های مراقبت های بارداری مراکز بهداشت 12 استان کشور انتخاب گردیدند. بعد از اعمال معیارهای خروج برای تعیین محدوده طبیعی، پانصد و هشتاد و هفت نفر وارد مطالعه شدند. هورمون های محرک غده تیرویید) (TSH، تیروکسین آزاد (FT4) و آنتی بادی ضد تیرویید پراکسیداز تیروییدی (TPOAB) اندازه گیری شدند.

    یافته ها

    میانگین سن شرکت کنندگان 5/7 ± 27/6 سال و میانه ید ادرار (321-188) 236 میکروگرم بر لیتر بود. صدک های 5 و 95 به دست آمده برای هورمونFT4  به ترتیب در سه ماهه اول بارداری: 0/93 و 1/35، سه ماهه دوم: 0/78 و 1/15 و در سه ماهه سوم 0/77 و 1/15 نانوگرم بر دسی لیتر بودند.

    نتیجه گیری

    با توجه به سیر نزولی مقادیر محدوده ی طبیعی FT4 از سه ماهه اول به سوم بارداری، لحاظ نمودن محدوده ی طبیعی مختص هر سه ماهه ی بارداری، برای اقدامات تشخیص و درمان بیماری های تیرویید در زنان باردار ایرانی، ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: بارداری, محدوده نرمال, هورمون های تیروییدی, تیروکسین آزاد
    Ladan Mehran, Sahel Shafiee Dolat Abadi, Atieh Amouzegar, Hossein Delshad*, Fereidoun Azizi
    Introduction

    Physiological changes during pregnancy affect thyroid function and also free thyroxine (FT4) assay methods. These impacts make immunoassays unreliable for detecting hypothyroxinemia during pregnancy. Due to pregnant women’s adequate consumption of iodine in Iran, reference ranges of FT4 needs to be obtained for this group.

    Materials and Methods

    A total of 1077 Iranian pregnant women were randomly selected from health clinics in 12 provinces of Iran during all trimesters. Five hundred eighty-seven individuals were included in the study after applying the exclusion criteria to establish the reference range. Then, TSH, FT4, and TPOAB levels were examined.

    Results

    The mean age of the participants was 27.6 ± 5.7 years, and the median urine iodine level was 236 μg/L (188-321). The 5th and 95th percentiles obtained for FT4 were 0.93 and 1.35 in the first trimester, 0.78 and 1.15 in the second trimester, and 0.77 and 1.15 ng/dl in the third trimester, respectively.

    Conclusion

    Due to the downward trend of the normal range of FT4 from the first to the third trimester of pregnancy, it seems necessary to consider the trimester-specific normal range for diagnosis and management of thyroid disease in Iranian pregnant women.

    Keywords: Pregnancy, Reference ranges, Thyroid hormones, Free thyroxine
  • حسین حاتمی، مهدی مهدوی، عطیه آموزگار، لادن مهران، مریم توحیدی، فریدون عزیزی*
    مقدمه

    شیوع اضافه وزن و چاقی به عنوان یک معضل سلامت دنیای امروز در حال گسترش روزافزون می باشد. با توجه به گسترش فزاینده شیوع چاقی، بررسی اختلالات عملکرد تیرویید ناشی از افزایش غیرطبیعی شاخص توده ی بدنی (BMI) از اهمیت به سزایی برخوردار است. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین هورمون های تیروییدی و افزایش BMI در جمعیت بزرگسال ایرانی شرکت کننده در مطالعه تیروییدی تهران می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه ی مقطعی بر روی 3079 شرکت کننده زن و 2274 مرد انجام گرفته است. شرکت کنندگان بر اساس BMI به دو گروه با BMI غیرطبیعی بیش از 25 و طبیعی با BMI کمتر از 25 تقسیم شدند. سطح سرمی هورمون های تیروییدی در شرکت کنندگان اندازه گیری و مقایسه شد. ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی به منظور ارزیابی همبستگی و ارتباط بین BMI و هورمون های تیروییدی مورد استفاده قرار گرفت. نسبت شانس ها و بازه اطمینان 95% برای بررسی همراهی افزایش وزن با اختلالات عملکرد تیرویید مورد استفاده قرار گرفت.

    یافته ها

    در این مطالعه BMI دارای همبستگی مثبت با هورمون محرک تیرویید(TSH)  (0/04 = r، 0/07 - 0/01CI=، 0/05>P) و همبستگی منفی با هورمون تیروکسین آزاد (FT4) (0/18-r= ، 0/16- -0/21-CI=، 0/05>P) داشت. هم چنین، BMI بالاتر از 25 با شانس افزایش یافته ابتلا به هایپوتیروییدی بالینی (1/7OR=، 2/79 - 1/04CI=، 0/05>P) همراه بود. ارتباط آماری معنی داری بین سایر اختلالات عملکردی تیرویید و BMI غیرطبیعی در نتایج مشاهده نشد. هم چنین، ارتباطی بین افزایش غیرطبیعی BMI و آنتی بادی ضد پراکسیداز تیرویید مثبت در نتایج تعدیل شده یافت نشد.

    نتیجه گیری

    مطالعه حاضر نشان گر همراهی افزایش غیرطبیعی BMI با تغییر عملکرد تیرویید بود. با توجه به همین امر، کنترل وزن و کاهش آن در افراد دارای اضافه وزن و چاقی می تواند به عنوان راهکاری جهت بهبود عملکرد تیرویید در این افراد مورد بررسی مطالعه بیشتر قرار گیرد.

    کلید واژگان: شاخص توده بدنی, عملکرد تیروئید, تیروکسین, هورمون محرکه تیروئید
    Hossein Hatami, Mahdi Mahdavi, Atieh Amouzegar, Ladan Mehran, Maryam Tohidi, Fereidoun Azizi*
    Introduction

    The prevalence of overweight and obesity is alarmingly rising around the world. With the increasing prevalence of obesity, study of thyroid disorders, caused by an abnormal increase in the body mass index (BMI), is becoming more and more important. This study aimed to evaluate the association between increased BMI and thyroid hormones among Iranians participating in the Tehran Thyroid Study.

    Materials and Methods

    This cross-sectional study was conducted on 3079 female and 2274 male participants, who were categorized into two groups: one with abnormal BMI>25 kg/m2 and the other with normal BMI<25 kg/m2. Thyroid hormone levels were also evaluated and compared. The linear regression analysis and Spearmanchr('39')s coefficient test were used to determine the correlations between BMI and thyroid hormones. The odds ratio (OR) and 95% confidence interval (CI) were measured to study the impact of obesity on thyroid function.

    Results

    BMI had a positive correlation with the thyroid-stimulating hormone (TSH) level (r=0.04, 95% CI: 0.01, 0.07; P<0.05) and a negative correlation with the free thyroxine (FT4) level (r=-0.18, 95% CI: -0.21, -0.16; P<0.05). Also, BMI above 25 kg/m2 was associated with a higher OR of clinical hypothyroidism (OR=1.71, CI: 1.04, 2.79; P<0.05). No significant association was observed between abnormal BMI and other thyroid dysfunctions. Also, no significant association was found between an abnormal increase in BMI and TPOAb positivity in the adjusted results.

    Conclusion

    This study showed that an abnormal increase in BMI was associated with altered thyroid functions. Consequently, weight control and reduction can be suggested to individuals with overweight and obesity to improve their thyroid function.

    Keywords: Body Mass Index, Thyroid Function, Thyroxine, Thyroid-Stimulating Hormone
  • لادن مهران، داوود خلیلی، عطیه آموزگار، لیلا چراغی، شهین یار احمدی، فریدون عزیزی*
    مقدمه

    کم کاری تیرویید نوزادان از علل قابل پیشگیری ابتلا به عقب افتادگی ذهنی می باشد که در ایران از شیوع بالایی برخوردار می باشد. با توجه به بالا بودن موارد گذرا در ایران و این که اکثر این موارد پس از حداکثر 6-4 ماه بهبود می یابند، تعیین عوامل موثر در افتراق زودتر موارد دایم از گذرا حایز اهمیت است.

    مواد و روش ها

    در قالب مطالعه کوهورت گذشته نگر، داده های کلیه نوزادان زنده متولد شده از 15 استان منتخب در سال 1390 که در لیست ملی مراکز غربالگری کم کاری تیرویید نوزادان ثبت شده اند، وارد مطالعه شدند. داده های این مطالعه، داده های تجمعی هستند که بصورت معمول در قالب برنامه کشوری غربالگری کم کاری تیرویید نوزادان جمع آوری شده اند.

    یافته ها

    کم کاری مادرزادی دایم در 598 نوزاد (57/1 درصد) و کم کاری مادرزادی گذرا در 449 نوزاد (42/9 درصد) تشخیص داده شد. بر اساس نتایج آنالیز منحنی راک، مقادیر TSH سرمی بیش از20 میکرویونیت در لیتر، با حساسیت 75/2 درصد و ویژگی 82 درصد پیشگویی کننده موارد دایم بود. مقادیر تیروکسین سرم کمتر از 8/2 میکروگرم بر دسی لیتر نیز با حساسیت 72/1 درصد و ویژگی 64 درصد، پیشگویی کننده موارد دایم بود. به ترتیب اهمیت، TSH آزمون تایید وریدی ≥20 میکرویونیت در لیتر، T4 آزمون تایید وریدی ≤8/2 میکروگرم بر دسی لیتر، خویشاوندی والدین و تاریخچه خانوادگی ریسک کم کاری دایم تیرویید را می افزودند.

    نتیجه گیری

    TT4  و TSH آزمون تایید تشخیص وریدی و خویشاوندی والدین مهم ترین عوامل پیشگویی کننده موارد دایم هستند، اگر چه امکان تشخیص زودرس قطعی موارد دایم و گذرا میسر نمی باشد ولی شاید با انجام مطالعات بزرگ تر و مدل سازی های پیشرفته بتوان با حساسیت و اختصاصیت بیشتری امکان تشخیص زودتر موارد گذرا و قطع درمان طولانی مدت آن ها را میسر نمود و از استرس و نگرانی خانواده ها و بار مالی تحمیل شده بر فرد و جامعه کاست.

    کلید واژگان: کم کاری تیرویید نوزادان, غربالگری, تشخیص, تیروتروپین, تیروکسین
    Ladan Mehran, Davood Khalili, Atieh Amouzegar, Leila Cheraghi, Shahin Yarahmadi, Fereidoun Azizi*
    Introduction

    Neonatal hypothyroidism, a preventable cause of mental retardation, has a high prevalence in Iran. Considering the high prevalence of the transient form of this disease, which recovers within 4-6 months after birth, it is important to determine factors that can differentiate between permanent and transient hypothyroidism in Iran.

    Materials and Methods

    In this retrospective cohort study, neonates born in 15 selected provinces of Iran in 2011 were included. The evaluated information in this study included cumulative data, routinely collected in the national screening program for congenital hypothyroidism.

    Results

    A total of 598 (57.1%) infants were diagnosed with permanent congenital hypothyroidism, and 449 (42.9%) infants were diagnosed with transient congenital hypothyroidism. Based on the ROC curve analysis, serum thyroid-stimulating hormone (TSH) levels ​​above 20 mU/L predicted permanent cases with 75.2% sensitivity and 82% specificity. Also, serum thyroxine (T4) levels below 8.2 μg/dL predicted permanent cases with sensitivity of 72.1% and specificity of 64%. Overall, a serum TSH level ≥20 mU/L, a serum T4 level ≤8.2 μg/dL, parental consanguinity, and family history of thyroid diseases increased the risk of permanent hypothyroidism, respectively.

    Conclusion

    The serum levels of T4 and TSH are the most important prognostic factors for the prediction of permanent congenital hypothyroidism. Although it is not possible to make a definitive early diagnosis, we may be able to differentiate the transient form more quickly, with greater sensitivity and specificity, by conducting larger studies and advanced modeling; this would help medical teams discontinue long-term treatments for transient cases and reduce the financial and emotional burdens on families.

    Keywords: Congenital hypothyroidism, Screening, Management, TSH, Thyroxine
  • آیدین باغبانی اسکویی، سمانه اکبرپور، مریم توحیدی، عطیه آموزگار، لادن مهران، فرزاد حدائق، فریدون عزیزی
    شیوع و بروز بیماری های قلبی و عروقی در منطقه خاورمیانه نسبت به سایر نقاط جهان بیشتر گزارش شده است. کم کاری و پرکاری تحت بالینی تیروئید از جمله عوامل خطر برای بروز بیماری های قلبی و عروقی به شمار می آیند. هدف مطالعه ی حاضر، ارزیابی نقش اختلالات تحت بالینی عملکرد تیروئید در بروز حوادث قلبی و عروقی در جامعه ی ایرانی است.
    روش ها
    پس از این که بیماران با اختلال آشکار عملکرد تیروئید از مطالعه خارج شدند، تعداد 3822 نفر (شامل 1/44 درصد مرد) وارد مطالعه شدند که بر اساس سطح هورمون های تیروتروپین و تیروکسین آزاد به سه گروه یوتیروئید، کم کاری تحت بالینی و پرکاری تحت بالینی طبقه بندی شدند. برای بررسی ارتباط اختلالات تحت بالینی عملکرد تیروئید و بروز حوادث قلبی و عروقی از مدل مخاطره متناسب Cox استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سنی افراد 4/46 سال بود. در ابتدای مطالعه، تفاوتی از نظر میزان ابتلا به حوادث قلبی و عروقی (197 مورد) بین گروه ها مشاهده نشد. به دلیل عدم وجود برهم کنش بین ابتلا به حوادث قلبی و عروقی و گروه های اختلال عملکرد تیروئید با پیامدها، افراد مبتلا به حوادث قلبی و عروقی کنار گذاشته شدند. در طول مدت 2/11 سال پی گیری، 387 نفر به حوادث قلبی و عروقی مبتلا شدند. در مدل های تعدیل شده برای سن و جنس، ارتباطی بین وضعیت های تحت بالینی عملکرد تیروئید و حوادث قلبی و عروقی مشاهده نشد. مقدار نسبت خطر (فاصله اطمینان 95 درصد) مدل تعدیل شده چند متغیری برای گروه های کم کاری و پرکاری تحت بالینی تیروئید نسبت به گروه یوتیروئید برای بروز حوادث قلبی و عروقی به ترتیب (07/2–85/0)32/1 و (55/1–51/0)89/0 محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    در ابتدای مطالعه و مراحل پی گیری، ارتباطی بین اختلالات تحت بالینی عملکرد تیروئید و بروز حوادث قلبی و عروقی مشاهده نشد.
    کلید واژگان: کم کاری تحت بالینی تیروئید, پرکاری تحت بالینی تیروئید, بیماری های قلبی و عروقی, مطالعه هم گروهی
    Aidin Baghbani-Oskouei, Samaneh Akbarpour, Maryam Tohidi, Atieh Amouzegar, Ladan Mehran, Farzad Hadaegh Prof, Fereidoun Azizi Prof
    Introduction
    Higher prevalence and incidence of cardiovascular disease (CVD) has been reported in the Middle-East compared to other regions. Subclinical hypothyroidism and hyperthyroidism have been shown to be related with increased risk for CVD. We aimed to investigate the relation of subclinical thyroid dysfunction with the incidence of CVD among an Iranian population.
    Materials And Methods
    After excluding patients with overt hypothyroidism and hyperthyroidism, a total of 3822 participants entered the study (44.1% men). According to their thyrotropin and free thyroxin levels, they were categorized into 3 groups: Euthyroid, subclinical hypothyroidism and subclinical hyperthyroidism. Multivariable Cox proportional hazard models were used to assess the relation of subclinical thyroid dysfunctions with incident CVD.
    Results
    Mean age (SD) of the participants was 46.4 (12.0) years. At baseline, no significant difference was observed in the frequency of prevalent CVD cases (n=197) between all groups. Since there was no significant interaction between prevalent CVD and thyroid function states with outcomes, participants with prevalent CVD were not excluded. A total of 387 CVD events occurred during a median follow-up of 11.2 years. Even in the age and sex adjusted model, no association was observed between different subclinical thyroid dysfunctions and incidence of CVD. The multivariable hazard ratios (95% CI) of subclinical hypothyroidism and subclinical hyperthyroidism for CVD events as compared with euthyroid state were 1.32 (0.85–2.07) and 0.89 (0.51–1.55), respectively.
    Conclusion
    Both at baseline and in follow-up, no relation was observed between different subclinical thyroid dysfunctions and the prevalence and incidence of CVD
    Keywords: Subclinical hypothyroidism, Subclinical hyperthyroidism, Cardiovascular disease, Cohort study
  • فریدون عزیزی*، حسین دلشاد، عطیه آموزگار، لادن مهران، پروین میرمیران، صالح زاهدی اصل
    مقدمه
    شناسایی و اقدام های پیشگیری کننده برای جلوگیری از بروز اختلال های ناشی از کمبود ید، یکی از افتخارات جمهوری اسلامی ایران است. تحقیقات گروه غدد درون ریز و متابولیسم دانشگاه شهید بهشتی و انستیتو علوم تغذیه و صنایع غذایی سبب گردید «اختلال های ناشی از کمبود ید» به عنوان یکی از اولویت های بهداشتی کشور شناخته شود. در سال 1368 بررسی سریع گواتر در تمام استان های کشور نشان داد گواتر به صورت هیپرآندمیک وجود دارد. در این بررسی ها کمبود شدید ید، وجود اختلال های شدید در رشد جسمی و ذهنی، عقب افتادن سن سایکوموتور از سن تقویمی، کاهش ضریب هوشی، کاهش شنوایی و کم کاری تیروئید در روستاهای شمال تهران نشان داده شد. عزم ملی در تولید نمک ید دار، آموزش صحیح کادر بهداشتی درمانی و نیز عموم مردم در راستای نگه داری و استفاده ی بهینه از نمک ید دار و پایش های ملی شیوع گواتر و میزان ید ادرار دانش آموزان کشور که هر 5 سال یک بار انجام گرفته، موید آن است که بهبود تغذیه ی ید در ساکنین کشورمان و به ویژه کودکان و نوجوانان توانسته هر سال از تولد کمینه پانصد هزار نوزاد دچار کمبود ید جلوگیری نموده و طی 21 سال گذشته مانع از بروز 20 میلیون گواتر گردد، و کمینه 60 میلیون درجه ضریب هوشی به کودکان و نوجوانان کشور بیافزاید.
    کلید واژگان: کمبود ید, گواتر, بهره هوشی, نمک یددار, ایران
    Dr F. Azizi *, Dr H. Delshad, Dr A. Amouzegar, Dr L. Mehran, P. Mirmiran, Dr S. Zahedi Asl
    Introduction
    Screening، identification and control of iodine deficiency disorders (IDD) is an important milestone in healthcare associated achievements of the Islamic Republic of Iran. Following reports of research findings documented by the Endocrine Research Center and the Institute of Nutrition، iodine deficiency was declared to be an important health priority of the country. A quick survey in 1989 showed goiter hyperendemia in 8 Iranian provinces and endemia in the remaining. Further studies showed severe iodine deficiency، along with drastic alterations in physical and psychological growth، delayed psychomotor age، decrease IQ، decreased auditory threshold and hypothyroidism in schoolchildren of many villages north of Tehran، all of which forced authorities to implement a rapid nationwide preventive program. Salt factories initiated salt iodization and nationwide health education strategies were adopted and implemented. National monitoring of goiter prevalence and urinary iodine excretion of school-children every 5 years since has shown complete success of programs implemented for appropriate iodine nutrition in Iran during the last two decades. It is estimated that an annual prevention of 500، 000 newborn with iodine deficiency has been achieved annually، along with the the prevention in the occurrence of 20 million goiters and at least 60 million degrees IQ added to the IQs of Iranian children and adolescents.
    Keywords: Iodine deficiency, Goiter, Inteligence quotient, Iodized salt, Iran
  • فریدون عزیزی، لادن مهران، مریم دلشاد، عطیه آموزگار، میترا هاشمی نیا، حسین دلشاد
    مقدمه
    گزارش های مربوط به ارتباط میان غلظت سرمی تیروتروپین و نمایه توده بدنی (BMI) در افراد با عملکرد نرمال تیروئید محدود بوده و متفاوت می باشد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین سطح سرمی تیروتروپین در محدوده رفرانس و نمایه توده بدنی بود.
    روش ها
    1581 فرد بدون سابقه بیماری تیروئید در قالب مطالعه قند و لیپید تهران در بررسی مقطعی به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. سطح تیروتروپین سرم و آنتی بادی ضد پراکسیداز در نمونه سرمی ناشتای افراد اندازه گیری شد. قد و وزن اندازه گیری و نمایه توده بدن محاسبه گردید.
    یافته ها
    غلظت سرمی تیروتروپین در محدوده نرمال ارتباط مثبت و معنی داری با نمایه توده بدنی داشت (002/0P<) به گونه ای که هر واحد افزایش 1μu/ml در غلظت سرمی TSH با افزایش kg/m2 31/0 در میانگین BMI همراه بود (002/0P<، 5/0-1/0=CI؛ 95%). این ارتباط مثبت و معنی دار بعد از کنترل برای جنس، فعالیت بدنی و سیگار و حتی در زیر گروه افراد بدون بیماری تیروئید اتوایمیون (بدون وجود TPO Ab) همچنان حفظ شد. ارتباط بین سطوح سرمی TSH و نمایه توده بدنی فقط در افراد غیرسیگاری وجود داشت (004/0P<).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه تاییدی است براین موضوع که غلظت سرمی تیروتروپین در محدوده رفرانس، یکی از عوامل موثر بر نمایه توده بدنی در افراد غیر سیگاری می باشد.
    کلید واژگان: نمایه توده بدن, سطوح تیروتروپین, عملکرد تیروئید
  • فریدون عزیزی، لادن مهران، گلشن امیرشکاری، عطیه آموزگار، میترا هاشمی نیا، حسین دلشاد
    مقدمه
    مصرف سیگار، با کاهش غلظت سرمی TSH، خطر پایین تر کم کاری تیرویید و احتمالا، فراوانی پایین تر اتوایمنوتیرویید مرتبط می باشد. مطالعات متعدد جمعیتی در مناطق کمبود ید ارتباط سیگار را با عملکرد تیرویید نشان داده اند ولی مطالعات جمعیتی مشابه در مناطق با کفایت ید بسیار اندک می باشد. هدف از این مطالعه بررسی این موضوع که آیا ارتباطی بین سطح سرمی TSH و آنتی بادی ضد پراکسیداز با کشیدن سیگار وجود دارد، می باشد.
    روش ها
    در یک مطالعه مقطعی در قالب مطالعه قند و لیپید تهران به صورت تصادفی 1558 فرد با عملکرد تیرویید طبیعی و بدون سابقه بیماری تیرویید بررسی شدند. TSH و TPOAb از نمونه سرم ناشتا اندازه گیری شد. نمونه ها به دو گروه سیگاری و غیرسیگاری طبقه بندی شدند.
    یافته ها
    میانگین Ln TSH در سیگاری ها به طور معنی داری کمتر از غیر سیگاری ها بود (82/0±36/0 در مقایسه با 82/0±6/0، 001/0>P). احتمال وقوع هایپوتیروئیدی در سیگاری ها به وضوح کمتر از غیر سیگاری ها بود (8/0-2/0=CI 95%، 4/0=OR). میزان مثبت بودن TPOAb در غیر سیگاری ها به طور معنی داری بالاتر از سیگاری ها بود. (5/13% در مقایسه با 7/6%، 001/0>P).
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد کشیدن سیگار با سطح پایین تر TSHسرم، احتمال کمتر وقوع هایپوتیروییدی و اتوایمیونیتی تیرویید همراه است.
    کلید واژگان: تیروتروپین, کشیدن سیگار, عملکرد تیرویید, آنتی بادی تیروپروکسیداز, هورمون های تیرویید
  • حسین دلشاد، عطیه آموزگار، سعید صادقیان شریف، لادن مهران، فرید اردوخانی، فریدون عزیزی
    زمینه
    مبارزه با اختلال های ناشی از کمبود ید در ایران از دو دهه قبل آغاز شده است. هدف این مطالعه بررسی پایایی کفایت یدرسانی، 17 سال پس از مصرف همگانی نمک یددار در استان کرمانشاه است.
    روش ها
    در یک مطالعه مقطعی در پاییز سال 1386، کودکان 10-8 ساله دبستان های استان کرمانشاه به صورت تصادفی و به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. میزان شیوع گواتر، غلظت ید ادرار و ید موجود در نمک خانوارها با مطالعه سال 1375 و 1380 مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه 1200 دانش آموز دختر و پسر بررسی شدند. میزان کلی گواتر 8/10 درصد بود. شیوع گواتر درجه دو در مناطق شهری و روستایی به ترتیب 1 و 7/0 درصد بود. میانه ید ادرار در 120 دانش آموز مورد مطالعه، 7/129 میکروگرم در لیتر بوده و 5/17 درصد ید ادرار کم تر از 50 میکروگرم در لیتر داشتند. 6/74 درصد خانوارهای استان کرمانشاه از نمک یددار تصفیه شده استفاده می کردند و نحوه نگه داری نمک نیز در 71 درصد از خانوارها مناسب بود.
    نتیجه گیری
    شیوع گواتر در استان کرمانشاه پس از 17 سال یدرسانی، کاهش قابل ملاحظه ای پیدا نموده و میانه ید ادرار در مطالعه اخیر مانند مطالعه سال 1375 و1380 بالاتر از 100 میکروگرم در لیتر بوده که بیان گر موفقیت آمیز بودن برنامه مبارزه با کمبود ید و پایش منظم آن در کشور می باشد.
    کلید واژگان: تیروئید, گواتر, ید ادرار, نمک یددار
    Hossein Delshad, Atieh Amouzegar, Saeed Sadeghyan Sharif, Ladan Mehran, Farid Ordokhani, Feridoun Azizi
    Background
    Iodine deficiency elimination program has begun since two decades ago in Iran. This study was performed to evaluate the adequacy of iodine supplementation after 17 years of national salt iodization in the Kermanshah province.
    Methods
    In this cross-sectional study 1200 schoolchildren aged 8 to10 year-old from Kermanshah province were randomly selected and evaluated in 2007. Goiter prevalence, urinary iodine excretion and iodine content of household salts were assessed. The results obtained were compared with those before iodization in 1996 and 2001.
    Results
    Total prevalence of goiter was 10.8% in the province. The prevalence of grade 2 goiter was 1 and 0.7 percent in urban and rural areas, respectively. The median urinary iodine among 120 schoolchildren was 129.7 µg/L, with 17.5 % having urinary iodine excretion less than 50µg/L. 74.6% of households were using purified iodized salt, 71% of households had appropriate salt storage.
    Conclusions
    The goiter prevalence has decreased significantly in Kermanshah, 17 years after national salt iodization. The median urinary iodine of schoolchildren was more than 100 µg /L in comparison with the results of studies conducted in 1996 and 2001 which indicates a well established IDD program in Iran.
  • ز فریدون عزیزی، حسین دلشاد، لادن مهران، پروین میرمیران، ربابه شیخ الاسلام، محسن نقوی، آرش اردوخانی، مهدی هدایتی، مژگان پادیاب
    مقدمه
    2 سال پس از اجباری شدن افزودن ید به نمک مصرفی خانوارها با ppm40، در سال 1373 غلظت ید ادرار بالاتر از محدوده ی طبیعی و گواتر همچنان در ایران در حد آندمیک بود. در این پایش، شیوع گواتر و غلظت ید ادرار 7 سال پس از یددار شدن نمک خانوارهای ایرانی و مصرف مداوم نمک یددار بررسی و با یافته های سال 1373 مقایسه شد.
    مواد و روش ها
    کودکان دبستانی 10-7 ساله ی تمام استان ها به صورت تصادفی و به روش نمونه گیری خوشه ایاز آذر ماه 1379 تا خرداد 1380 بررسی شدند. اطلاعات به دست آمده شامل میزان گواتر، غلظت ید ادرار و ید موجود در نمک خانوارها با یافته های سال 1375 مقایسه شدند. این مقایسه شامل ید موجود در نمک خط تولید نیز بود. حجم تیروئید اندازه گیری شده دانش آموزان به روش اولتراسونوگرافی نیز در مطالعه ی کشوری سال 1375 و سال 1380 مقایسه شد.
    یافته ها
    در مطالعه ی سال 1380، 33600 نفر و در سال 1375، 36178 نفر بررسی شدند. میزان کلی گواتر به ترتیب 9/13 و 8/53 درصد، گواتر درجه ی یک: 11 درصد و 8/44 درصد و گواتر درجه ی 2: 9/2 درصد و 9 درصد بود (0001/0P<). در سال 1380 میزان کلی گواتر(TGR) 8/9 درصد بود. میانه ی (محدوده) غلظت ید ادرار در سال 1380 در 3329 دانش آموز ارزیابی شده 165 (499-18) میکروگرم در لیتر و در مطالعه ی سال 1375 در 2917 فرد مورد بررسی 205 (2300-10) میکروگرم در لیتر بود (0001/0P<). در سال 1380 میانگین±انحراف معیار ید نمک های خانوار 1/10±7/32 و در سال 1375 معادل ppm 2/10±33 بود (68/0P=). ید نمک های کارخانه در این دو مطالعه به ترتیب 4/13±2/33 و ppm 2/13±8/33 بود (57/0=P). در مطالعه ی سال 1380 و سال 1375 به ترتیب حجم تیروئید در 400 و 396 کودک 10-7 ساله با روش اولتراسونوگرافی بررسی شدکه فقط حجم تیروئید کودکان 7 ساله ی کشور در مطالعه ی سال 1380 (که احتمالا تنها گروهی بودند که سابقه ی کمبود ید نداشتند) به طور قابل توجهی کوچک تر از کودکان مورد مطالعه در سال 1375 بود.
    نتیجه گیری
    7 سال پس از یددار شدن نمک، غلظت ید ادرار به میزان مناسب رسیده و شیوع گواتر در کشور ایران به طور واضحی کاهش پیدا کرده است.
    کلید واژگان: تیروئید, گواتر, غلظت ید ادرار, نمک یددار, اولتراسونوگرافی, ایران
    Dr. F. Azizi, H. Delshad, L. Mehran, P. Mirmiran, R. Sheikholeslam, M. Naghavi, A. Ordokhani, M. Hedayati, M. Padyab
    Introduction
    Two years after legislation of salt iodization of 40 parts per million (ppm) in 1994, goiter was still endemic and urinary iodine concentration (UIC) remained elevated in many provinces of Iran. Goiter prevalence and UIC were compared two and seven years after sustained consumption of uniformly iodized salt by Iranian households.
    Material And Methods
    From December 2000 to June 2001, schoolchildren (7-10 yr) of all provinces were randomly selected by cluster sampling their goiter rate, UIC, and household salt iodine levels were compared to similar data collected in 1996. Factory salt iodine produced in 2001 was also compared to that of 1996. Ultrasonographically determined thyroid volumes of 7-10 yr old children were compared in 2001 to thoese of 1999.
    Results
    Total, grade 1, and grade 2 goiters were 13.9 vs. 53.8%, 11.0% vs. 44.8%, and 2.9% vs. 9.0%, in 2001 (n=33600) vs. 1996 (n=36178), respectively (p<0.0001). Median (range) UIC in 2001 (n=3329) was 165 (18-410) µg/L and in 1996 (n=2917) was 205 (10-2300) µg/L (P<0.0001). Means for iodine salt content were 32.7±10.1 and 33.0±10.2 (P=0.79) in households and 33.2±13.4 and 33.8±13.2 (P=0.67) in factories, in 2001 and 1996, respectively. Only 7-yr-old children in 2001 (the only group with probably no history of iodine deficiency) showed significantly smaller thyroid volumes compared to those in 1999.
    Conclusion
    After seven years of optimized iodized-salt supplementation in Iran, adequate UIC values and marked reduction in goiter rate have been achieved.
    Keywords: Thyroid, Goiter, Urinary iodine, Iodized salt, Ultrasonography, Iran
  • پروین میرمیران، لادن مهران، جعفر جندقی، گواهی، مژگان پادیاب، مهدی هدایتی، فریدون عزیزی*
    سابقه و هدف

    کمبود ید و اختلالات ناشی از آن به عنوان یک مشکل عمده بهداشتی تغذیه ای در ایران از سالها قبل شناخته شده است. استان سمنان یکی از مناطقی است که در مطالعات قبل از یدرسانی دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به مرحله اجراء درآمده است. به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1380 این بررسی در دانش آموزان 7 تا 10 ساله استان سمنان انجام شد.

    روش بررسی

    طی یک بررسی توصیفی مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد 1200 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی انجام و طبق تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت درجه بندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونه ها اخذ گردید و اندازه گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد.

    یافته ها

    درصد کلی گواتر در دانش آموزان استان 17% (به ترتیب در دختران و پسران 7/17% و 3/16%) بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 7/13میکروگرم در دسی لیتر بود. در 2/73% موارد ید ادرار بیشتر از 10 میکروگرم در دسی لیتر بود و سطح ید ادرار کمتر از 5 میکروگرم در دسی لیتر در 8/10% موارد وجود داشت. هیچ موردی ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم در دسی لیتر نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    یافته های این بررسی نشان می هد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375 درصد گواتر در دانش آموزان کاهش معنی داری داشته و ید ادرار دانش آموزان استان سمنان همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت می باشد. لذا استان سمنان در زمره مناطق "عاری از کمبود ید "محسوب می شود.

    کلید واژگان: گواتر, اختلالات ناشی از کمبود ید, غلظت ید ادراری
    P Mirmiran, L Mehran, J Jandaghi, Govahi, M Padyab, M Hedayati, F Azizi*
    Background

    Iodine deficiency disorder, (IDD), is a worldwide health problem. Parts of Iran, such as Semnan, are known as endemic areas for goiter. IDD was accepted as a priority health problem in our country and a National IDD Council was formed in 1989. This study was performed to evaluate the implementation of the National IDD Council program in 2001 among 7-10-year-old children in Semnan province.

    Materials and methods

    In this cross sectional study, 1200 children, (M/F ratio=1), aged 7-10 years, were selected and grading of goiter was performed in accordance to the WHO criteria. Urinary samples were obtained from 120 children and urinary iodine was measured using digestion method.

    Results

    Total prevalence of goiter was 17% (16.3% in girls and 17.7% in boys). The median urinary iodine was 13.7µg/dl. 73.2% had a urinary iodine of more than 10µg/dl, while 10.8% had urinary iodine levels of <5µg/dl. None of the candidates had urinary iodine levels less the 2µg/dl. There was no significant difference between the two sexes and urban or rural areas.

    Conclusion

    There has been a significant decline in the prevalence of goiter among children in Semnan province. In addition, urinary iodine concentration of children has reached rates approved by the WHO. Semnan province can now be classified as one of the "iodine-deficiency-free" areas in Iran.

    Keywords: Goiter, Iodine deficiency disorder, Urinary iodine concentration
  • فریدون عزیزی، ربابه شیخ الاسلام، هادی رحیمی، محسن نقوی، لادن مهران، فرزین پرکار رضایی
    استان گیلان یکی از مناطقی است که در مطالعات قبل از یدرسانی دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به مرحله اجراء درآمده است.
    هدف
    به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1380 این بررسی در دانش آموزان 7 تا 10 ساله استان گیلان انجام شد.
    مواد و روش ها
    طی یک بررسی توصیفی مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد 1200 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی انجام و طبق تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت درجه بندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونه ها اخذ گردید و اندازه گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد.
    نتایج
    درصد کلی گواتر در دانش آموزان استان 3/11 درصد به ترتیب در دختران و پسران 7/8 درصد و 6/13 درصد بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه μg/dl 17 بود. در 5/87 درصد موارد ید ادرار بیشتر از μg/dl 10 بود و سطح ید ادرار کمتر از μg/dl 5 در 1/4 درصد موارد وجود داشت. هیچ مورد ید ادرار کمتر از μg/dl 2 نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های این بررسی نشان می هد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375 درصد گواتر در دانش آموزان کاهش معنی داری داشته و ید ادرار دانش آموزان استان گیلان همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت می باشد. لذا استان گیلان در زمره مناطق "عاری از کمبود ید "محسوب می شود.
    کلید واژه ها: ادرار/ کم کاری تیروئید/ گواتر/ ید
    کلید واژگان: ادرار, کم کاری تیروئید, گواتر, ید
  • پایش شیوع گواتر و میزان بد ادرار در دانش آموزان 10-7 ساله استان تهران در سال 1380
    حسین دلشاد، لادن مهران، محسن تقوی، ربابه شیخ الاسلام، پروین میر میران، فریدون عزیزی
    سابقه و هدف

    از دیرباز مشکل کمبود ید و اختلالات ناشی از آن در نقاط مختلف دنیا وجود داشته و در ایران نیز کمبود ید به عنوان یک مشکل عمده بهداشتی- تغذیه ای از سالها قبل شناخته شده است. استان تهران یکی از مناطقی است که در مطالعات قبل از یدرسانی دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به مرحله اجرا درآمده است. به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1380 این بررسی در دانش آموزان 7 تا 10 ساله استان تهران انجام شد.

    روش بررسی

    طی یک بررسی توصیفی- مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد 1200 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی انجام و طبق تقیسم بندی سازمان جهانی بهداشت درجه بندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونه ها اخذ گردید و اندازه گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد.

    یافته ها

    درصد کلی گواتر در دانش آموزان استان 5.1 درصد (به ترتیب در دختران و پسران 3.5 و 6.3 درصد) بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 19μg/dl بود. در %80.8 موارد ید ادرار بیشتر از 10μg/dl بود و سطح ید ادرار کمتر از5μg/dl در 11.2 درصد موارد وجود داشت. هیچ مورد ید ادرار کمتر از 2μg/dl نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    یافته های این بررسی نشان می دهد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375 درصد گواتر در دانش آموزان کاهش معنی داری داشته و پس از شروع یدرسانی ید ادرار دانش آموزان استان تهران همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت می باشد. لذا استان تهران در زمره مناطق "عاری از کمبود ید" محسوب می شود.

    کلید واژگان: گواتر, اختلالات ناشی از کمبود ید, غلظت ید ادراری
    Goiter survey and urinary iodine concentration in 7-10-year-old children, Tehran Province, 2001
    Background

    Iodine deficiency disorder (IDD) is a worldwide health problem. Parts of Iran, such as Tehran, had been known as endemic areas for goiter. IDD was accepted as a priority health problem in our country and a National IDD Council was formed in 1989. This study was performed to evaluate the National IDD Council program in 2001 among 7-10-year-old children in Tehran province.

    Materials and methods

    In this cross sectional study, 1200 children (M/F ratio=1), aged 7-10 years, were selected and grading of goiter was performed in accordance to the WHO criteria. Urinary samples were obtained from 120 children and urinary iodine was measured using digestion method.

    Results

    Total prevalence of goiter was 5.1% (3.5% in girls and 6.3% in boys). The median urinary iodine was 19µg/dl. 80.8% had urinary iodine of more than 10µg/dl, while 11.2% had urinary iodine levels of <5µg/dl. None of the candidates has urinary iodine of less the 2µg/dl. There was no significant difference between sexes and urban or rural areas.

    Conclusion

    Results have revealed that the total prevalence of goiter has significantly decreased among children in Tehran province, meanwhile, urinary iodine concentration of children has reached to WHO approved rate. Thus, Tehran province could be classified among "iodine-deficiency-free" areas in Iran.

    Keywords: Goiter, Iodine deficiency disorder, Urinary iodine concentration
  • لادن مهران، ربابه شیخ الاسلام، کورش صمدپور، رامبد حاجی پور، بهداد سلیمانی، رضا خدیوی، فریدون عزیزی
    مقدمه
    استان چهارمحال و بختیاری یکی از مناطقی است که در مطالعه ها، قبل از یدرسانی، دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیشگیری از بروز اختلال های ناشی از کمبود ید از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به اجرا در آمده است. به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید این بررسی در دانش آموزان 7 تا 10 ساله استان چهارمحال و بختیاری د رسال 1380 انجام شد.
    مواد و روش ها
    یک بررسی توصیفی- مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی 1200 دانش آموز(به تعداد مساوی دختر و پسر) انجام شد. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی انجام و طبق تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت درجه بندی شد. نمونه ادرار از 0.1 نمونه ها گرفته و اندازه گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد.
    یافته ها
    درصد کلی گواتر در دانش آموزان استان 18.4% به ترتیب در دختران و پسران 15.4% و21.4% بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 17 میکروگرم در دسی لیتر بود. در 80.9% موارد ید ادرار بیشتر از10 میکروگرم در دسی لیتر بود و سطح ید ادرار کمتر از 5 میکروگرم د ردسی لیتر در 2.5% موارد وجود داشت. هیچ موردی ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم در دسی لیتر نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    این بررسی نشان می دهد که د رمقایسه با بررسی کشوری سال 1375 درصد گواتر دردانش آموزان کاهش معنی داری داشته و ید ادرار دانش آموزان استان چهارمحال و بختیاری همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت است. بنابراین استان مرکزی درزمره مناطق «عاری از کمبود ید» محسوب می شود.
    کلید واژگان: گواتر, کمبود ید, ید ادرار
    L. Mehran, R. Sheikholeslam, K. Samadpavar, R. Hajipour, B. Solemany, R. Hadivy, F. Azizi
    Introduction
    The province of Charmahal & Bakhtiari was one of the first regions with endemic goiter in Iran. Following initiation of the program of control of iodine deficiency in 1989, production, distribution and consumption of iodized salt were begun. Goal This survey was conducted within the framework of the 2001 national monitoring survey to find the prevalence of goiter and urinary iodine level in order and to evaluate the iodine status of school aged children in Charmahal & Bakhtiari.
    Methods
    1200 schoolchildren, aged 7-10 years, were selected randomly from all regions of Charmahal & Bakhtiari, and the grade of goiter, in 600 boys and 600 girls, was determined according to WHO classification. Urinary iodine content was estimated using the digestion method in one tenth of the schoolchildren.
    Results
    Total goiter rate was 18.4%, 15.4% in girls and 21.4% in boys. Median urinary iodine was 17 µg/dl. Urinary iodine was above 10 g/dl in 80.9% and less than 5 µg/dl in 2.5%, no one had urinary iodine below 2 µg/dl.
    Conclusion
    It is concluded that the rate of goiter in Charmahal & Bakhtiari has decreased significantly since 1996 and urinary iodine levels in schoolchildren are indicative of adequate iodine intake. The charmahal & Bakhtiari province therefore can hence be considered a “iodine deficiency free” zone.
  • مژگان یادیاب، ربابه شیخ الاسلام، مصطفی آزاد بخت، لادن مهران، سپیده حج فروش، فریدون عزیزی
    مقدمه
    کمبود ید و اختلال های ناشی از آن به عنوان یک مشکل عمده بهداشتی - تغذیه ای در ایران از سال ها قبل شناخته شده است. استان لرستان یکی از مناطقی است که در مطالعات قبل از یدرسانی دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلال ها از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به مرحله اجرا در آمده است. به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1380 این بررسی در دانش آموزان 7 تا 10 ساله استان لرستان انجام شد.
    مواد و روش ها
    طی یک بررسی توصیفی - مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد 1200 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی انجام و طبق تقسیم بندی سازمان جهانی بهداشت درجه بندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونه ها اخذ گردید و اندازه گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد.
    یافته ها
    درصد کلی گواتر در دانش آموزان این استان 7.8 درصد، به ترتیب در دختران و پسران 7.8 و 7.7 درصد بود (P=NS). میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 17 میکروگرم در دسی لیتر بود. در 85.7 درصد موارد ید ادرار بیشتر از 10 میکروگرم در دسی لیتر بود و سطح ید ادرار کمتر از 5 میکروگرم در دسی لیتر در 1.7 درصد موارد وجود داشت. در هیچ یک از موارد ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم در دسی لیتر وجود نداشت. تفاوتی در میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های این بررسی نشان می دهد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375 درصد گواتر در دانش آموزان کاهش معنی داری داشته و ید ادرار دانش آموزان استان لرستان همچنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت می باشد. بنابر نتایج این پژوهش استان لرستان در زمره مناطق عاری از کمبود ید محسوب می شود.
    کلید واژگان: گواتر, کمبود ید, ید ادرار, استان لرستان
    Mozhgan Padyab, Robabe Sheikholeslam, Mostafa Azadbakht, Ladan Mehran, Sepide Haj, Forosh, Fereidon Azizi
    Background
    Iodine deficiency and its related disorder such as goiter are endemic in Lorestan province. Following initiation of iodine deficiency control program in 1989, production, distribution and consumption of iodinated salt were begun. This survey was conducted in the framework of national monitoring survey in 2001 to find out the prevalence of goiter and urinary iodine level in order to evaluate the iodine status of school- aged children in Lorestan.
    Materials And Methods
    1200 schoolchildren, aged 7-10 years, were selected randomly from all regions of Lorestan. The grade of goiter in 600 boys and 600 girls, was determined according to WHO classification. Urinary iodine content was estimated using the digestion method in one tenth of the schoolchildren.
    Findings
    Total goiter rate was 7.8% 7.8% in girls and 7.7% in boys. Median urinary iodine was 17 μg/dl. Urinary iodine was above 10 μg/dl in 85.7% and less than 5 μg/dl in 1.7%. No one had urinary iodine below 2 μg/dl.
    Conclusion
    It is concluded that the rate of goiter in Lorestan has decreased significantly since 1996 and urinary iodine levels in schoolchildren are indicative of adequate iodine intake. Therefore Lorestan province can be considered as an 'iodine deficiency free' zone.
    Keywords: Goiter, Urinary iodine, Iodine deficiency
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال