محسن معصومی
-
نشریه علم زبان، پیاپی 18 (پاییز و زمستان 1402)، صص 111 -152
ادغام موازی در ساخت همپایگی، منجر به اشتقاق ساختاری می شود که دربرگیرنده رابطه متقارن دوسویه است. در رابطه متقارن مذکور، یک عنصر اشراف چندگانه می شود و در بین دو بند همپایه به اشتراک گذاشته می شود. در این حالت، عنصر مشترک دو گره مادر خواهد داشت و طبیعتا خطی سازی ساختارهای مشتق از ادغام موازی که دارای اشراف چندگانه هستند با مشکل مواجه خواهد شد. هدف از این پژوهش واکاوی و کالبدشکافی الگوریتم هایی بود که تاکنون در ادبیات مربوطه جهت مرتفع شدن چالش خطی سازی ساختارهای اشراف چندگانه مطرح گردیده اند. به طور مشخص، در این پژوهش محتوای الگوریتم های ارائه شده در خصوص خطی سازی ساختار اشراف چندگانه به صورت کیفی و با بهره گیری از ابزارهای گراف و (نظریه) مجموعه تحلیل شد. رویکردهای تجربی و محاسباتی کمی موجود در رابطه با موجودیت این نوع از ساختار نشان داد که ساختار اشراف چندگانه پیش از اینکه مشخصا محصول ادغام موازی باشد، برایند طبیعی عملکرد ادغام در فضای کاری است. در ادامه تحلیل، جهت پرتوافکنی بر عملکرد و ماهیت ادغام در فضای کاری، مبحث ترتیب گذاری بر ادغام مجموعه ای مطرح شد تا از این منظر بخشی از خطی سازی، در نحو محض رقم بخورد.
کلید واژگان: ساختار اشراف چندگانه, ادغام, خطی سازی, ترتیب, فضای کاریParallel merge generates a structure that contains a double symmetric relation, in which the shared object has two mother nodes. Naturally, the Linearization of multidominant structures derived from parallel merge will face challenges. The purpose of this study was to analyze and dissect the algorithms that have been proposed in the relevant literature to address the challenge of the linearization of multidominant structures. Specifically, in this research, the content of the proposed algorithms regarding linearization of multidominant structure was qualitatively examined using graph and set notations. The empirical and computational quantitative approaches, in relation to the existence of this type of structure, showed that multidominant structure was the natural result of the function of merge in the workspace rather than the consequences of parallel merge. To shed light on the performance of merge in the workspace, putting order into set merge was raised. Hence, part of the linearization took place in narrow syntax.
Keywords: multidominant structure, merge, linearization, order, workspace -
موهیال ها شاخه ای از برهمنان هستند که خود به هفت طایفه تقسیم می شوند؛ یکی از طوایف موهیال، دت ها هستند. دت ها که به «برهمنان حسینی» مشهور شده اند، بر این باورند که یکی از اجداد آن ها به نام رای دت سید راهب به همراه فرزندان خود در قیام کربلا (61ه) حاضر بوده اند. در این مقاله، میزان درستی و دقت این ادعای برهمنان حسینی و همخوانی روایت های موجود در تاریخ آن ها با روایت های تاریخی اسلامی و نیز دلایل شهرت بیشتر این برهمنان از سده نوزدهم میلادی به بعد، بررسی شده است. با استناد به منابع تاریخ اسلام و هند و نیز برخی از شواهد و قراین موجود، نشان داده شد که روایت های موجود در کبیت ها به لحاظ تاریخی فاقد اعتبار و البته به هم ریخته، نابسامان و زمان پریش است و در منابع تاریخی و مقاتل موجود و نیز در پژوهش های صورت گرفته درباره تاریخ تشیع در هند، هیچ اثری از حضور و مشارکت اجداد برهمنان حسینی در قیام کربلا در دست نیست.کلید واژگان: موهیال, دت, برهمنان حسینی, قیام کربلا, آیین های محرمMohiyals are a branch of Brahmins who are divided into seven clans. One of the Mohyal clans is the Dett, who are famous among the Shiites because of the popular stories about the presence of their ancestors in the Karbala. This clan of Brahmins believe that one of their ancestors, named Sidh Datt Rai ir Rahib, participated in the Battle of Karbala with with seven of his sons. Rahib returned to Punjab after seven of his sons were killed during the uprising. From that time until now, the descendants of Rahib, in order to honor her and also the mourning of Imam Hussain, mourn together with the Shiites during the days of Muharram. Therefore, this group of Brahmins have been known as Hosseini Brahmins since the 19th century. In this article, the accuracy of this claim of the Hosseini Brahmins and the compatibility of the narratives in their history with the sources of Islamic history have been examined. Also, the reasons for the greater popularity of these Brahmins from the 19th century onwards have been investigatedKeywords: Mohiyal, Datt, Hosseini Brahmains, Battle of Karbala, Muharram Ceremonies, India
-
مجله تاریخ و تمدن اسلامی، پیاپی 42 (بهار 1402)، صص 119 -145ایران تجربه مستعمره شدن را نداشت، اما رویکرد ضداستعماری در میان ایرانیان رواج داشته است. ریشه چنین رویکردی اغلب در بستر تاریخ روابط ایران با قدرت های اروپایی نظیر انگلیس و روسیه و دخالت این کشورها در مسایل داخلی ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. فرض بر این است که ایرانیان برای ترویج افکار ضداستعماری، وقتی خود تجربه استعمار را نداشتند، از یک نمونه تاریخی سرزمین مستعمره برای ترویج دیدگاه های خود بهره برده اند. در این میان، استعمار انگلیس در هند، سرزمین همسایه، مورد توجه ایرانیان بود. مسیله این است که آیا تجربه استعمار هند، می توانسته به عنوان الگویی از تجربه استعمار در نظر ایرانیان باشد و یکی از عوامل شکل گیری رویکرد ضداستعماری شان شده باشد؟ این مسیله در این پژوهش با توصیف و تبیینی تاریخی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای دنبال شده است. ازاین رو، آراء ایرانیانی که در موضوعات مختلف به حضور انگلیس در هند واکنش نشان دادند مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتیجه این مقاله نشان می دهد که تجربه استعمار هند یکی از سرچشمه های آغاز رویکرد ضداستعماری ایرانی بوده است و ایرانیان با ترس از نابودی هویت دینی و ملی، همواره از تاریخ هند تحت تسلط انگلیس برای ترویج افکار ضداستعماری بهره می بردند.کلید واژگان: ایرانیان و استعمار, رویکرد ضداستعماری, هند بریتانیا, استعمار انگلیسAlthough Iran has never been formally colonized, the anti-colonial ideology was disseminated there. The root of Iranian anti-colonial thoughts, often, has been studied in the context of the history of the relations between Iran and European powers such as Britain and Russia. The current research suggests a new opinion and assumes that Iranian used the experience of British colonial in India to form and propagate the anti-colonial discourse. Since the second half of 19th century, a variety of texts concerning British rule in India has written in Persian. A content analysis of these works and the social conditions in which they were embedded indicate that the anti-colonial discourse in Iran was because of fear of loss of national and religious identity and so, they tried to use the British colonial adventures in India for publicizing the anti-colonial ideology.Keywords: Iranians, colonialism, anti-colonial approach, British India, British colonialism
-
پس از ورود دین اسلام به ایران، زرتشتیان با انگیزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، دینی و اقتصادی به دین اسلام گرویدند. نگارندگان این پژوهش بر آن اند تا با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع تاریخی به بررسی تاثیر انگیزه های اقتصادی زرتشتیان در گروش به دین اسلام بپردازند؛ موضوعی که تاکنون چندان مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که زرتشتیان در سده نخست قمری افزون بر انگیزه های سیاسی، اجتماعی و دینی، بنا به انگیزه های اقتصادی مختلف از جمله سهیم شدن در غنایم جنگی، دریافت مقرری از دیوان عطا، دریافت پول به ازای خواندن نماز، دستیابی به مناصب حکومتی، رهایی از پرداخت جزیه و کاهش میزان خراج، از دین زرتشتی برگشتند و به اسلام گرویدند.
کلید واژگان: گروش به اسلام, مسلمانان, زرتشتیان, انگیزه های اقتصادی, ایرانیانAfter the arrival of Islam to Iran, Zoroastrians converted to Islam with different political, social, religious and economic motivations. This research intends to study the effect of Zoroastrian economic motives in converting to Islam by using descriptive-analytical method and benefitting from historical sources. This is a topic that has not been much paid attention by the researchers. The result of this study shows that in the first century AH, in addition to political, social and religious motivations, Zoroastrians converted to Islam due to various economic motives, such as sharing booties (G̲h̲anīmat), receiving a pension from the Court of Atta (Dīwān-iʿaṭāʾ), attainment of government positions, exemption from paying per capita tax (Djizya), and reduction of tribute (Kharāj).
Keywords: Conversion to Islam, Muslims, Zoroastrians, economic motivations, Iranians -
پژوهش حاضر به بررسی حرکت فراگیر پرسش واژه در ساخت هم پایگی در کردی سنندجی، با استفاده از رویکرد سیتکو (2005) بر مبنای ادغام موازی در ساختار اشراف چندگانه می پردازد. در بررسی داده های گونه کردی سنندجی، شواهد حاکی از آن است که پرسش واژه های موضوعی که حاوی اطلاعات ضروری هستند و در جایگاه های موضوع به عنوان متمم فعل قرار گرفته اند، رفتار ابقایی دارند و بدون حرکت به گستره دامنه خود، در جای اصلی باقی می مانند؛ در این حالت حرکت فراگیر نمی تواند پرسش واژه منفرد در جایگاه مفعولی را تحت تاثیر قرار دهد. در کردی سنندجی، پرسش واژه ها در شرایطی که بین دو بند هم پایه به اشتراک گذاشته شده باشند، می توانند به حاشیه چپ ساخت هم پایه، پیشایند سازی شوند. از طرفی، داده هایی که بندهای شامل آن، خوانش تک جفتی دارند نیز نمی توانند فرض مطلق پرسش واژه در جای اصلی در کردی سنندجی را خدشه دار سازند؛ زیرا در این حالت حرکت پرسش واژه اختیاری است و از این نظر نیز نمی توان ادعا کرد که پرسش واژه ها در کردی سنندجی رفتار آمیخته ای را از خود نشان می دهند. همچنین در داده هایی حرکت فراگیر پرسش واژه از تاثیر تطبیقی تاثر می پذیرد و خلا موجود در ساخت هم پایه با آن منطبق است. داده ها نشان می دهند که حرکت پرسش واژه افزوده ای در کردی سنندجی به حاشیه چپ، محصول مبتدا شدگی و کانونی سازی است. همچنین، عبارت پیشایند سازی شده، در جایگاه مشخص گر در داخل فرافکن گروه کانون فرود می آید و حرکت پرسش واژه افزوده ای در ساخت هم پایگی، در این گونه زبانی، اختیاری است و در صورت منطقی انجام می پذیرد.
کلید واژگان: ادغام موازی, پرسشواژه در جای اصلی, حرکت فراگیر, کردی سنندجی, هم پایگیThe present study investigates across the board wh-movement in Sanandaji Kurdish language, based on parallel merge approach of Citko (2005) in multidominant structure. The evidence in the data indicates that, wh-arguments in the object position of the transitive verb (inside vp), which contain essential information, do not move to the scope position of wh-phrase and behave in-situ and remain in their base generated position, in this case we can say that, ATB-movement cannot affect wh-questions in the object position. Also, the data showed that, wh-arguments can be preposed to the left periphery of the structure, if they are shared between two conjuncts. On the other hand, data containing conjuncts with a single pair reading does not impair the absolute assumption of wh-in-situ in Sanandaji Kurdish and in this sense, it cannot be claimed that the wh-questions exhibit mixed behavior. Likewise, in Sanandaji Kurdish, the ATB-movement of the wh – adjuncts to the left periphery is the result of topicalization and focusing, which often occupies the specifier position within a Focus phrase. In addition, the data showed that the movement of the wh-adjuncts, in the coordinate configuration in Sanandaji Kurdish is optional and is conducted in the logical form (LF) and receives information focus.
Keywords: Parallel merge, ATB wh – movement, Sanandaji Kurdish, coordination -
سلسله های افغان تبار لودیان (855-932ق) و سوریان (947-963ق) در سده های نهم و دهم قمری بر دهلی و بخش هایی از شبه قاره هند فرمان راندند. هند در دوره حکومت این سلسله ها همچون دیگر دوره ها به لحاظ دینی و مذهبی بسیار متنوع و متکثر بود و اداره آن برای سلاطین افغانی چندان آسان نبود. علاوه بر آن، مسلمانان هند نیز متعلق به گروه ها و فرقه های مختلف مذهبی بودند و این گروه ها گاه اقتدار حاکمان لودی و سوری را به چالش می کشیدند. این حکومتگران باید با هندوان نیز که اکثریت جامعه را تشکیل می دادند، به گونه ای رفتار می کردند که زمینه نارضایی گسترده و بروز شورش آنها را فراهم نسازند. نگارندگان مقاله حاضر برآن اند تا با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی سیاست دینی و مذهبی سلاطین لودی و سوری بپردازند و به این پرسش پاسخ دهند که حکومتگران افغانی نسبت به مسلمانان اهل سنت، شیعیان، صوفیان، مهدویه و هندوان چه سیاستی در پیش گرفته بودند؟ بنا بر یافته های این پژوهش، سیاست حکومتگران افغانی در قبال گروه های مختلف دینی و مذهبی، بیش از آنکه با دین و مذهب این گروه ها مرتبط باشد، در گرو منافع سیاسی و مصالح قومی شاهان و طبقه حاکم بود. بدین ترتیب، حامیان و طرفداران حکومت فارغ از دین و مذهب، از تساهل و تسامح شاهان بهره مند می شدند، ولی مخالفان مورد بی مهری و آزار و اذیت قرار می گرفتند.
کلید واژگان: سیاست دینی و مذهبی, افغانان هند, لودیان, سوریانThe Lodi dynasty (855-932 AH/1451-1526 AD) and Sur dynasty (947-963 AH/1540-1556) ruled Delhi and parts of the Indian subcontinent in the 9/10 centuries AH (15/16 centuries AD). India, like other eras, was very religiously diverse during the reigns of these dynasties, and it was not easy for the Afghan sultans to govern it. Moreover, the Muslims of India belonged to various religious groups and sects, and these groups sometimes challenged the authority of the Lodi and Sur rulers. These rulers also had to treat with the Hindus, who constituted the majority of the Hindus, in a way that would not cause them widespread dissatisfaction and revolt. The present paper intends to examine the religious policy of the Lodi and Sur sultans in a descriptive and analytical manner and to answer the question of what policy the Afghan rulers adopted towards the Sunni Muslims, Shiites, Sufis, Mahdavia and Hindus. According to the findings of this study, the policy of the Afghan rulers towards different religious groups was more dependent on the political interests and ethnic interests of the kings and the ruling class than on the religion of these groups. In this way, the supporters of the government benefited from the tolerance of the kings regardless of their religion, however the opponents were persecuted
Keywords: Afghan rulers, Religious policy, Lodis, Suris -
این پژوهش به بررسی و تبیین شیوه اشتقاق ساخت ارتقاء گره راست بر پایه ساخت های هم پایه در کردی سنندجی در چارچوب مفروضات نظری برنامه کمینه گرا می پردازد. داده های مورد بررسی در این پژوهش برگرفته از مکالمات روزمره گویشوران شهر سنندج است. مشاهده و بررسی ساخت هایی که در آن ها ارتقاء گره راست وجود دارد، حاکی از آن است که ارتقاء گره راست در گونه کردی سنندجی ماحصل فرآیندی واحد نیست؛ بلکه ساخت مذکور در واقع برآیند دو فرایند اشراف چندگانه و حذف است؛ به این معنی که سازوکارهای اشراف چندگانه و حذف دو گونه ساختار نحوی متفاوت را سبب می شوند اما برونداد آوایی آن ها یک بازنمایی روساختی مشابه است. علاوه بر این، شواهد تجربی نشان می دهند که ارتقاء گره راست در کردی سنندجی از محدودیت لبه راست تبعیت می کند، سازه ها و ناسازه ها می توانند هسته اصلی ارتقاء گره راست قرار بگیرند و قرینه آن ها در بند نخست فاقد تجلی آوایی باشد. همچنین ارتقاء گره راست در گونه زبانی مدنظر از محدودیت جزیره گروه اسمی مرکب تبعیت نمی کند.کلید واژگان: ارتقاء گره راست, اشراف چندگانه, حذف, ساخت هم پایه, کردی سنندجیThe present study investigates and explains the derivation of Right node raising based on Coordinate constructions in Sanandajy Kurdish in the framework of Minimalist Program and its theoretical underpinnings. The data in this study were taken from the daily conversations of native speakers in Sanandaj. Observation of constructs containing Right node raising indicated that Right node raising in Sanandajy variety was not the product of a single process; rather, this construction is in fact the result of two processes, Multidomination and Ellipsis. It means that multidominance structure and elimination cause two different types of syntactic structures but their phonetic output is a similar superstructure representation. In addition, empirical evidence suggested that Right node raising in Sanandajy Kurdish followed Right Edge Restriction and constituents and non-constituents could be the target of Right node raising and their counterparts in the first paragraph lacked phonetic manifestation. Correspondingly, the right node raising in the Linguistic species of interest did not follow the constraint of the complex NP-islands.Keywords: Ellipsis, Multidomination, Right Node Raising, Coordinate Constructions, Sanandaji- Kurdish
-
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی، سال پنجاه و چهارم شماره 2 (پیاپی 113، پاییز و زمستان 1400)، صص 361 -383پس از استیلای عرب ها بر ایران و فروکش پایداری های محلی، از سده دوم هجری ایرانیان جنبش هایی را علیه زمامداران عرب برپا کردند که به باور عده ای از پژوهشگران، هدف رهبران آن، دستیابی به استقلال ایران و احیاء دین زرتشتی بود. حال، پرسش پژوهش حاضر این است که اگر این قیام ها با انگیزه ملی و از سر وطن دوستی و استقلال خواهی بود، موبدان که حافظان دین زرتشت و فرهنگ و آداب ایرانی در غیاب شاه بودند، چه عکس العملی به این قیام ها داشتند؟ این پژوهش نشان داد که جنبش های ایرانیان، بیشتر جنبه اجتماعی و اقتصادی داشت و اغلب برپاکنندگان و شرکت کنندگان، از موالی و پیروان فرق زرتشتی از جمله به آفریدیه و خرم دینی (نومزدکیان) و بعضا با عقاید التقاطی ای بودند که موبدان، آنان را به سبب ایجاد بدعت در دین، کفرآمیز و با از بین بردن اتحاد و انسجام داخلی برای جامعه زرتشتی، زیان مند و خطرناک می دانستند؛ از این رو ضمن اعلام بیزاری و همراهی نکردن، به مقابله با آنان نیز برخاستند.کلید واژگان: جنبش های ایرانی, زرتشتیان, فرق زرتشتی, خرم دینان, موبدانAfter the eighth century AD., following the Arab conquest of Iran and the decline of local stability, some the Iranians rose against the Arab rulers. According to some scholars, the purpose of the leaders was to achieve Iranian independence and restore the Zoroastrian religion. If these uprisings were nationally motivated and patriotic, how would the clerics, who were the custodians of the Zoroastrian religion and Iranian culture and customs in the absence of the Shah, react to these uprisings? This study shows that the Iranian movements had more social and economic aspects; their founders and participants were mostly the followers of Zoroastrian sects such as Beh Afridiyeh and Khorramdini (Nomzdakian). They sometimes had eclectic beliefs that their clerics considered heretical and dangerous for the Zoroastrian community. The clerics considered these beliefs as heresy, which destroys Zoroastrian unity and cohesion, so they didn't support and even opposed these movements.Keywords: Iranian movements, Zoroastrians, Zoroastrianism, clerics
-
فصلنامه تاریخ اسلام، پیاپی 88 (زمستان 1400)، صص 223 -255
درباره شیوه ورود اسلام به ایران و چگونگی مواجهه ایرانیان با فاتحان، چرایی و چگونگی گروش آنان به اسلام و بازتاب آن بر هویت ملی ایرانیان، نظریه های متفاوتی وجود دارد. دکتر زرین کوب (1378 ش) به عنوان مورخی نواندیش و ملی گرا و استاد مطهری (1358ش)، اندیشمندی اسلام شناس و دین گرا، از جمله صاحب نظرانی هستند که به این موضوع پرداخته اند.صرف نظر از تحول فکر دکتر زرین کوب در دهه های پس از نگارش کتاب «دو قرن سکوت»، اگر همین کتاب که گردآوری شده سلسله مقالات وی در آغاز فعالیت های علمی خود در یکی از نشریات است مبنا قرار گیرد، می توان گفت که زرین کوب ضمن آنکه هویتی ایرانی اسلامی برای ایرانیان قایل شده، هجوم عربها به ایران را متعدیانه و تغییر دینشان را به اجبار دانسته؛ ولی اسلام را تعالی بخش فرهنگ ایرانی ارزیابی کرده است؛ اما استاد مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران با نفی تعارض بین هویت ملی و اسلامیت، ورود مسلمانان به ایران را نهضتی آزادیخواه، گروش ایرانیان به اسلام را به رغبت و اسلام را نجاتبخش جامعه ایرانی دانسته است.
کلید واژگان: هویت ایرانی, مرتضی مطهری, عبدالحسین زرین کوب, دوقرن سکوت, خدمات متقابل اسلام و ایرانHostory of Islam, Volume:22 Issue: 88, 2022, PP 223 -255There are various views on the way of advent of Islam in Iran and the way of Iranians confronting with the conquerors, the why and how of their tendency toward Islam and its reflection on the national identity of Iranians. Dr. Zarrinkub, an intellectual and nationalist historian and Motahhari, a religionist scholar, have investigated this issue. Regardless of the intellectual development of Dr. Zarrinkub during the decades after writing the book “Two Centuries of Silence”, if this very book is considered as the basis, it could be deemed that Zarrinkub has considered invasion of Iran by Arabs as an aggressive action and their change of religion as a compulsory issue while he has evaluated Islam as the element effective on the exaltation of Iranian culture as he has regarded an Islamic- Iranian identity for the Iranian. Nevertheless, Motahhari, in his book named “Mutual Service of Islam and Iran”, with the denial of opposition between national identity and Islamism, has regarded the entrance of Muslims toward Iran as a liberal movement, the tendency of the Iranian toward Islam as a willing action and Islam as the savor for the Iranian community
Keywords: Iranian identity, Morteza Motahhari, Abdolhossein Zarrinkub, Two Centuries of Silence, Mutual Service of Islam, Iran -
بهمنظور بررسی تاثیر سطوح مختلف آبیاری و الگوی کاشت بر کمیت و کیفیت عملکرد و کارایی مصرف آب (WUE) دو گیاه کدو تخم کاغذی (Cucurbita pepo L.) و آفتابگردان (Helianthus annuus L)، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی بردسیر، دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1398 اجرا شد. فاکتور اصلی آزمایش شامل سطوح مختلف آبیاری (90، 60 و 30 درصد ظرفیت زراعی) و فاکتور فرعی شامل الگوی کاشت (کشت خالص کدو تخم کاغذی، کشت خالص آفتابگردان، کشت مخلوط سری افزایشی 100% کدو + 50% آفتابگردان درون جوی و کشت مخلوط افزایشی 100% کدو + 50% آفتابگردان روی پشتهها) بود. نتایج نشان داد که در کلیه الگوهای کشت، با افزایش شدت تنش خشکی اجزای عملکرد، عملکرد و درصد روغن دانه دو گیاه به طور معنی داری کاهش یافت. در تمام سطوح آبیاری، الگوی کشت مخلوط افزایشی 100% کدو + 50% آفتابگردان درون جوی بالاترین میزان تعداد میوه در بوته، وزن تک میوه، عملکرد میوه، دانه و روغن کدو را دارا بود. برتری عملکرد و اجزای عملکرد کدو در الگوی کشت یاد شده نسبت به کشت خالص کدو با افزایش شدت تنش خشکی بیشتر مشهود بود. بیشترین قطر طبق (33 سانتیمتر) و تعداد دانه در طبق (1640) آفتابگردان نیز مربوط به تیمار 100% کدو + 50% آفتابگردان درون جوی با آبیاری بر اساس 90 درصد ظرفیت زراعی بود. در تمام سطوح آبیاری، عملکرد دانه آفتابگردان در کشت خالص به دلیل دارا بودن تراکم بوته بالاتر به طور معنی داری بیشتر از هر دو کشت مخلوط بود. بیشترین محتوی پرولین کدو (μmol.g-1 FW 52/1) و آفتابگردان (μmol.g-1 FW 63/2) در کشت خالص آن ها در شرایط تنش شدید به دست آمد. در تمام سطوح آبیاری و هر دو الگوی کشت مخلوط، نسبت برابری زمین (LER) بالاتر از یک بود. در بین الگوهای کشت مخلوط، بیشترین WUE (64/0 کیلوگرم بر متر مکعب) در الگوی کشت 100% کدو + 50% آفتابگردان درون جوی با آبیاری براساس 60 درصد ظرفیت زراعی مشاهده شد. بنابراین، به نظر میرسد کشت مخلوط افزایشی آفتابگردان باعث سایهاندازی بر کدو تخم کاغذی شده و از این طریق تبخیر و تعرق را کاهش میدهد، میتواند در فرار گیاه از تنش خشکی مفید بوده و قابل توصیه به کشاورزان باشد.
کلید واژگان: پرولین, روغن, کارایی مصرف آب, نسبت برابری زمینAgroecology journal, Volume:13 Issue: 4, 2022, PP 631 -652IntroductionLimitation of water resources is one of the crucial factors that contributes to the decline in agricultural productivity (Zhang et al., 2012). Intercropping plays a pivotal role for increasing biodiversity, land use efficiency, nutrient and water use efficiencies, and enhanced ecological services. Intercropping could be one of the alternatives to address some of the associated obstacles with modern agriculture, including low yield, pest and pathogen infection, soil degradation and environmental deterioration, thereby promoting sustainable and productive agriculture. Naked-seeded pumpkin (Cucurbita pepo L.) is an herbaceous, monoecious, annual plant of the Cucurbitaceae family (Lewis et al. 1997). The plant is economically and nutritionally important and cultivated for oil and medical purposes all over the globe. Several studies have reported the chemical composition and oil characteristics of the pumpkin seed from different origins and varieties (Kostalova et al., 2009). Summer squash is used for treating Helminth and reducing bad cholesterol. There is no official data about summer squash cultivation in Iran, but many Iranian farmers cultivate summer squash in marginal lands.Due to the importance of two species of naked-seeded pumpkin and sunflower and the lack of sufficient and documented information on intercropping of these two plants under drought stress, the present experiment was conducted to measure the potential of intercropping of these two plants and investigate their response to drought stress.
Materials and MethodsIn order to evaluate the effect of different levels of irrigation and planting pattern on yield quantity and quality and water use efficiency (WUE) intercropped of pumpkin and sunflower, an experiment was conducted as the split-plot based on a randomized complete block design with three replications at experiment station of the Agricultural Faculty of Bardsir, Shahid Bahonar University of Kerman in 2019. The experimental treatments were irrigation levels (90, 60 and 30% of field capacity; FC) assigned to the main plot and planting patterns (sole cropping of pumpkin, sole cropping of sunflower, additive intercropping of 100% of pumpkin + 50% of sunflower on ridge and additive intercropping of 100% of pumpkin + 50% of sunflower in furrow) as the subplot.
Results and discussionThe results showed that the highest fruit number, single fruit weight, fruit, seed and oil yields of pumpkin were obtained in additive intercropping of 100% of pumpkin + 50% of sunflower in furrow. With increasing drought stress level, the superiority of the furrow planting pattern relative to sole cropping was more evident for pumpkin. The largest head diameter (33 cm) and highest seed per head (1640) was found for additive intercropping of 100% of pumpkin + 50% of sunflower in furrow when irrigated with 90% of FC. In all irrigation levels, sunflower seed yield in sole cropping was significantly higher than both intercropping pattern due to its higher plant density. The maximum proline content for pumpkin (1.52 μmol g-1 FW) and sunflower (2.63 μmol g-1 FW) were observed at the two species sole cropping in severe drought stress condition. Land equivalent ratio (LER) was higher than one in all the irrigation levels and planting patterns. The highest value of WUE (0.64 kg m-3) was related to additive intercropping of 100% of pumpkin + 50% of sunflower in furrow when irrigated with 60% of FC.
ConclusionThe results of this study illustrated that pumpkin is a sensitive plant to drought stress, and deviation of water availability from the field capacity significantly declines the yield. The addition of sunflower in the middle of the furrow between the two rows of pumpkin could reduce the negative effects of drought stress on the plant. This planting pattern could also significantly improve the fruit and seed yields of pumpkin in both moderate and severe stress conditions. However, the addition of sunflower on the ridge and between pumpkin plants had no significant positive effect on improving pumpkin yield under drought stress, due to increased interspecific competition. Therefore, pumpkin intercropping with high height plants such as sunflower, which causes a shading effect on pumpkin and reduces evapotranspiration, can be a useful strategy under drought.
Keywords: LER, Oil, Proline, WUE -
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی، سال پنجاه و چهارم شماره 1 (پیاپی 112، بهار و تابستان 1400)، صص 233 -257
گروش زرتشتیان به اسلام حدود چهار سده به طول انجامید. هرچند تشخیص پذیرش اسلام از سوی زرتشتیان در این دوره و بر اساس منابع تاریخی بسیار دشوار و گاه ناممکن است، انجام برخی از مناسک و اعمال دینی همچون ادای شهادتین، برپایی نماز، پرداخت زکات و خمس غنایمی که تازه مسلمانان در جنگها به دست می آوردند، انجام عمل شرعی ختنه، استفاده از نامهای عربی، تکلم به زبان عربی و ایجاد تغییر در نوع خوراک، پوشاک و مشاغل، می تواند به عنوان نشانه های پذیرش اسلام از سوی زرتشتیان به شمار آید. در این پژوهش کوشش شده است تا علایم و نشانه هایی که از سوی مسلمانان، دلیل گروش به اسلام به شمار می رفت، بررسی شود.
کلید واژگان: پذیرش اسلام, زرتشتیان, مسلمانان, ایرانیان, شعائرThe Zoroastrians converted to Islam about four centuries. They needed their conversion to be demonstrated and accepted. This article aims to study the acceptable proofs that historically were presented by Zoroastrian for conversion to Islam. The result shows that even not explicitly mentioned in historical sources; we have a list of actions for proving the conversion: performing some religious rituals and practices such as the shahada (the Muslim declaration of faith), salah (prayers), paying zakat and khums, circumcision, adopting an Arabic name, and even speaking in Arabic; also some modifications in their lifestyle such as a change in the foods, clothing, and occupation.
Keywords: Conversion to Islam, Zoroastrians, Rituals -
با زوال سلسله مغولان در ماوراءالنهر، رابطه حکومت و شیوخ صوفی وارد مرحله جدیدی گردید به گونه ای که در دوره تیموریان صوفیان نقشبندی از نفوذ سیاسی قابل توجهی در جامعه، بازار و دربار برخوردار شدند. هرچند نقشبندیه با برآمدن محمد خان شیبانی و سقوط تیموریان، به ویژه در سمرقند، ضربه سختی را متحمل شدند، اما آن ها نه تنها در صحنه سیاست ماوراءالنهر باقی ماندند، بلکه ضمن برقراری ارتباطی پیوسته و پر دامنه با دربار شیبانیان، توانستند نقش مهمی در معادلات قدرت در این دوره ایفا کنند. چرایی و چگونگی تداوم این ارتباط مسئله این مقاله است. بنا بر یافته های این پژوهش، ظهور حکومت شیعه مذهب صفویه در ایران و اتحاد اولیه بازمانده های تیموری با آن، به ارتباط شیبانیان با شیوخ سنی مذهب نقشبندی ضرورت می بخشید. افزون بر این، اختلافات داخلی میان خاندان های نقشبندی، علایق و منافع محلی و اقتصادی آن ها و نیز مخالفت هایی که عمدتا از جانب اهل شریعت متوجه آن ها بود، شیوخ مذکور را به برقراری ارتباطی بیش از پیش با حکومت سوق می داد. منازعات داخلی خاندان های ابوالخیرخانی بر سر قدرت نیز به ویژه پس از عبیدالله خان در ورود شیوخ بانفوذ نقشبندی به عرصه سیاست موثر بود.
کلید واژگان: ماوراءالنهر, شیبانیان, شیوخ نقشبندی, شیوخ جویباری, شیوخ دهبیدیFollowing the decline of the Mongol dynasty in Transoxiana, the relationship between the rulers and the Såfi sheikhs entered a new phase, so that during the TimårÊds period, NaqshbandÊ Såfis enjoyed considerable influence in the society, the b§z§§r and the court as well. Although NaqshbandÊyya suffered a severe blow with the rise of Mohammad Kh§n Sheib§nÊ and the fall of the TimårÊds, especially in Samarqand, they not only remained in the Transoxiana politics, but also were able to play an important role in the power equations during this period, while establishing a continuous and extensive relations with the court of the Sheib§nÊds. The question of present study is why this relationship continued. According to the findings, both the emergence of the SafavÊd ShÊÊte rule in Ir§n and the initial coalation of the TimårÊds' remnants with it necessitated the relations of the Sheib§nÊds with the SunnÊ NaqshbandÊ sheikhs. Moreover, conflicts within the NaqshbandÊ houses as well as their local and economic interests, led sheikhs to establish greater contacts with the Sheib§nÊds. The internal struggles of the Abu al-Khairkhan’s descendants for power, especially after the death of 'Ubaidullah Khan, was effective in the entry of influential NaqshbandÊ sheikhs into politics.
Keywords: Transoxiana, Sheib§nÊds, NaqshbandÊ Sheikhs, Joyb§ri sheikhs, DehbÊdÊ Sheikhs -
حضور اروپایی ها به ویژه بریتانیایی ها در هند، موجب شد مسلمانان از سده نوزدهم با غرب و پیشرفت های آن آشنا شوند. سلطان جهان بیگم، متاثر از حضور بریتانیایی ها و ارتباط نزدیک با آن ها و نیز سفر به اروپا، تحت تاثیر پیشرفت های غرب به ویژه در ارتباط با آموزش نوین زنان قرار گرفت. او نه تنها آموزش زنان مسلمان را لازم و ضروری می دانست بلکه اهمیت بیشتری برای آموزش آن ها نسبت به مردان قایل بود و معتقد بود درصورتی که زنان آموزش ببینند خانواده و جامعه نیز پیشرفت خواهد کرد. بنابراین او بخش مهمی از دوران حیاتش را صرف آموزش دختران و زنان مسلمان کرد. در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای تدوین شده، پس از آشنایی مختصر با زندگی سلطان جهان بیگم، اقدامات او در ارتباط با آموزش دختران و زنان مسلمان بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سلطان جهان بیگم برای پیشبرد اهداف آموزشی خود از اقدامات عملی و نظری گوناگونی مانند ایجاد نشریه، تالیف و ترجمه کتاب های آموزشی و نیز ساخت مدارس بهره برده است.
کلید واژگان: نوگرایی در هند, بیگم های بوپال, سلطان جهان بیگم, آموزش زنانWhen British came to the India in the 19th century, Muslim has been faced with West and their accomplishments as well. Sultan Jahan Begum, the last Begum of Bhopal, was one of the most significant and influential Muslim who had a well-connected and close relationship with British in this time. she not only considered the education of Muslim women necessary, but also attached more importance to their education than men, and believed that if women were properly educated, the family and, consequently, society would prosper. Therefore, she spent an important part of her life in educating Indian Muslim girls and women. In this research, Which is compiled in the library method, after a brief introduction to Sultan Jahan Begum, her activities on the education of Muslim girls and women are described. Findings declare that Sultan jahan begum has taken various practical and theoretical measures to advance her educational aims
Keywords: Modernity in India, Begums of Bhopal, Sultan Jahan Begum, women education -
هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی مکتب نگارگری گورکانیان با شکل گیری اثر حمزه نامه است که هنرمندان ایرانی در ایجاد آن سهم مهی داشتند. در این کنکاش در پی آنیم که: عوامل موثر در شکل گیری مکتب نگارگری گورکانیان کدامند؟ ساختار این مکتب هنری برگرفته از کدام مکاتب است؟ نگارگری ایرانی در این مکتب چه تاثیری داشته است؟ به عنوان یافته ای این پژوهش می توان چنین اظهار نمود که حضور هنرمندان ایرانی در دوره دوم حکومت همایون گورکانی(962-963 ه) در هند سبب تاثیرگذاری هنر ایرانی بر هنر هندی شد و هسته اولیه مکتب نگارگری گورکانی پدید آمد که در آن متعاقبا نگرش و رویکردهای قابل توجهی دیده می شود که جای واکاوی و تعمق دارد. سرانجام به عنوان نتیجه حاصل شده باید گفت که علاقه و تمایلات سلاطین گورکانی از دیگر سو، و نبود بستر و فضای مناسب برای هنر نگارگری در مقاطعی از دربار صفوی از سوی دیگر سبب شد تا هنرمندان بسیاری به دربار گورکانیان مهاجرت کنند. این مهاجرت عامل اصلی در شکل گیری مکتب نگارگری گورکانیان گردید و به موجب آن معنا و مفهوم فضا در هنر نگارگری در نظر گورکانیان تغییر کرد. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و با رویکردی تاریخی، در پی بازخوانی عامل مهم در ایجاد مکتب نگارگری گورکانیان و اولین اثر ارزشمند در آن است. داده های علمی، به شیوه کتابخانه ای از میان آثار تاریخی و هنری در تمدن اسلامی گردآوری شده است.
کلید واژگان: گورکانیان هند, هنرمندان ایرانی, مکتب نگارگری, حمزه نامهThe purpose of writing this article is to study the Mugals school of painting with the formation of the work of Hamza-namah, in the creation of which Iranian artists had an important role. In this research, we seek to: What are the effective factors in the formation of the Mugals school of painting? The structure of this school of art is derived from which schools? What effect has Iranian painting had on this school? As a finding of this research, it can be stated that the presence of Iranian artists in the second period of Homayoun Mughl’s reign(962-963AH/1553-1554AD) in India caused the influence of Iranian art on Indian art and the core of Mugals school of painting emerged in which subsequently the attitude And there are significant approaches that need to be explored and pondered. . Moghal’s coincidence with the Safavids led to babur to become acquainted with artists such as Behzad, and the Behzad Art School was welcomed at the Moghal court before Iranian artists immigrated to India It should be noted at first, this school was derived from schools such as Herat and Tabriz, but later an eclectic method consisting of Iranian, Indian and European elements emerged, Which later influenced Indian and Iranian painting. But what is known as the Mughal School of Painting was influenced by Iranian painting and schools of painting were established in the Indian states. The presence of these artists, their cooperation and efforts with the Mughal court, created a huge illustrated version such as Hamza-nama and this great work can be considered the beginning of the formation of this school and known as one of the best examples of painting in the Moghal school and the Islamic book designing of India. The existence of some plant, animal and celestial elements has created realistic or, conversely, imaginative scenes that have been very similarly depicted in Safavid schools of painting. One of the important features of Hamza-nama paintings is the abundance of characters in each scene, the painter of which, unlike the usual paintings of the era, completely defines the different moods of the characters. Iranian artists have taken every step in this school None of this was based on coincide and they have used Iranian painting using the method of colors. The story of Hamza-nama is one of the prolific Iranian folk epics in the biography of Amir Hamza, the Prophet’s (pbuh) uncle and his battles, and a mythological description and legend of his heroism and bravery in the face of infidelity, evil and sin, which was admired by the Moghal kings. Various sources have numbered one thousand two hundred and two thousand and four hundred of these paintings, of which one hundred fifty two are left, which were curated by Mir seyyd Ali-e Tabrizi(D.975AH/ 1566AD) and Abdul samad Shirazi(969AH,1560AD). After Hamza-nama, other large illustrated versions such as Babar-nama, Akbar-nama and large Albumes such as Golshan and Golestan were formed, which are very important in their place.Finally, as a result, it should be said that the interests and desires of the Mugals sultans on the other hand, and the lack of a suitable bed and space for painting in parts of the Safavid court on the other hand caused many artists to migrate to the Mugals court. This migration became the main factor in the formation of the Mugals school of painting, and according to that, the meaning and concept of space in the art of painting changed according to the Mugals.The method of this research is descriptive-analytical and with a historical approach, it seeks to re-read the important factor in creating the Gurkanian school of painting and the first valuable work in it. Scientific data has been collected in a library style among historical and artistic works in Islamic civilization.
Keywords: Mughals of India, Iranian Artists, Painting school, Hamza-nama -
جامعه عشایری ایران از جمله کوچندگان بختیاری، همانند دیگر جوامع، در طول تاریخ حیات خود تغییراتی را در زمینه های اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و اکولوژیکی تجربه کرده است. فیلم های مستند و به ویژه فیلم های مردم نگار یکی از مهمترین ابزارها در شناخت فرهنگ، آداب و رسوم جوامع محسوب می شوند. هدف اصلی این پژوهش تحلیل مردم شناختی تغییرات فرهنگ کوچندگان بختیاری با تکیه بر مقایسه فیلم های مستند ساخته شده در یکصد سال گذشته است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی با تحلیل محتوای چهار فیلم مستند علف، قوم باد، تاراز و ایلراه با مطالعه اسناد (اسناد مکتوب و فیلم های مستند) طراحی و بر اساس تحلیل محتوای کیفی فیلم ها با استفاده از نماها، تصاویر، میان نوشته ها و گفتار متن فیلم ها انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد زندگی کوچندگان بختیاری با حفظ جنبه های اصلی زندگی کوچندگی یعنی کوچ، تغییرات زیاد و رو به افزایشی را تجربه می کند. این تغییرات را می توان در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و نحوه کوچ، حمل و نقل، اسکان، لباس، خوراک، تغذیه، بهداشت و نظام آموزش مشاهده کرد. با وجود این تغییرات، زندگی کوچندگی در بین بختیاری ها تداوم پیدا کرده است. داشتن قلمروهای مرتعی که دارای ارزش های اقتصادی و اجتماعی است و نیز دلبستگی و تعلق خاطری که کوچندگان به نوع زندگی و سرزمین شان دارند موجب تداوم این نوع زندگی شده است.
کلید واژگان: جامعه عشایری, کوچ, کوچندگان بختیاری, قوم شناسی, مردم شناسی تصویری, فیلم مستند, فیلم مردم نگارانه -
The present study attempts to apply Bakhtin’s theories of voice to Virginia Woolf's Mrs. Dalloway and Zoya Pirzad’s I Turn off the Lights which is translated into English under a new title: Things We Left Unsaid. In the light of Bakhtinian reading, this paper carries out a comparative study of these two novels in order to specify the differences between the voices existing in the novels written by two women writers from two different cultures. For that purpose Bakhtin’s conceptualizations and theories on Heteroglossia and Polyphony are focused upon. Although these two novels have been analyzed by variety of frameworks related to different critics, the study on the characters identity in the light of Bakhtinian theoretical concepts seems new and the comparativeness side of the research adds to the importance of the present work. By comparing these two works, some cultural differences and similarities regarding both women writers are being revealed. It seems that the authorial intentions towards the role of the characters stem from the similar viewpoints although they have been created in different social and cultural discourses. In the novels written by two writers, the process of identity creation of each character which is the product of various existing voices that are linked to one another through the social nature of language, is examined and observed in the light of Bakhtinian theory.
Keywords: Heteroglossia, Polyphonic, Cultural Discourses, Bakhtin, Identity -
Journal of Oil, Gas and Petrochemical Technology, Volume:6 Issue: 1, Summer and Autumn 2019, PP 28 -38
The present investigation was carried out to evaluate the application of Cloisite 30B organoclay (C30B) on the rheological, structural, electrical, and thermal characteristics of poly (methyl methacrylate)/multiwalled carbon nanotubes nanocomposites (PMMA/MWCNTs) fabricated by the simultaneous melt mixing. The microstructure and the state of nanofllers dispersion wereassessed by melt linear viscoelastic experiments, X-ray diffraction (XRD), and electron microscopy. The obtained results illustrated that the applied C30B nanofller considerably altered the pattern of MWCNTs dispersion and reaggregation. The study of electrical properties of single fller and hybrid nanocomposites also showed that the percolation threshold almost remained intact with the addition of C30B (φc ~0.18%), but an effective decrease in volume resistivity was observed at high MWCNTs loading levels. Finally, thermal analyses, employed as complementary experiments, confrmed that the MWCNTs dispersion was improved by the incorporation of C30B nanofllers.Upon the incorporation of nanofllers, a decrease in tanδ peak height and a small increase in Tg were observed. The Td,5%, Td,70%, and Tmax of the neat PMMA were 308, 342.9 and 335.2 °C, respectively while for the PMMA- 0.5%MWCNTs-3%C30B, they stood at 314.7, 380.3 and 369.2 °C, respectively.
Keywords: Polymer Modifcation, Nanocomposites, Hybrid system, Microstructure, Rheology, Termal properties -
طریقت نقشبندیه در بخارای سده هشتم هجری قمری، در بستر سنت صوفیانه خواجگان شکل گرفت و تاکنون همچنان به عنوان طریقتی زنده، فعال و جهانی به حیات خود ادامه داده است. به رغم رویکرد غیرسیاسی شیوخ خواجگان، نقشبندیه در دوره تیموری پا به میدان سیاست گذاشت. پژوهش حاضر به چرایی و چگونگی ورود شیوخ نقشبندی به عرصه سیاست در دوره تیموری پرداخته است. بنابر یافته های این پژوهش، ارتباط تنگاتنگ بهاءالدین نقشبند، پایه گذار این طریقت، با علمای دینی پرنفوذ در حوزه سیاست، پای شیوخ نقشبندی را به عرصه سیاست گشود. رقابت مدعیان قدرت پس از مرگ شاهرخ تیموری، زمینه فعالیت بیشتر طریقت رو به رشد نقشبندیه را فراهم کرد، زیرا پیشوای وقت آنان، خواجه عبیدالله احرار، خود شیخی ملاک و پر نفوذ در میان تیموریان بود.
کلید واژگان: بهاءالدین نقشبند, تیموریان, خواجگان نقشبندیه, عبیدالله احرار, ماوراءالنهرThe origin of the Naqshbandi order can be traced to the Sufi tradition of Khojagan in Transoxiana. This order has continued to live as an active and universal one. In spite of the apolitical approach of the Khajagan, Naqshbandi's Sheikhs gradually entered into politics during the Timurid era. The aim of the present research is to find out why and how Naqshbandi's sheikhs has entered into politics during this period. According to the findings of this study, the close connection of Baha'addin Naqshband, the eponym of the order, with influential religious scholars, opened the line of Naqshbandi's sheikhs to politics. Moreover, the struggles of the Timurid princes over power after Shahrokh's death, increased the activity for the growing order of Naqshbandiyah, especially since Ahrar, the active Naqshbandi Sheikh at that time, was an influential figure among the Timurid.
Keywords: Transoxiana, Timurid, Khajegan –Naqshbandi, Baha'addin Naqshband, Obeidullah Ahrar -
جمشید گرشاسب چوکسی در کتاب ستیز و سازش؛ زرتشتیان مغلوب و مسلمانان غالب در جامعه ایران نخستین سده های اسلامی، به بررسی مناسبات زرتشتیان و مسلمانان در ایران طی نخستین سده های دوره اسلامی پرداخته است. در مقاله حاضر تلاش شده تا با نگاهی انتقادی به این اثر، جایگاه این کتاب در مطالعات اسلام و ایران روشن شود. به نظر می رسد که با توجه به اینکه چوکسی در وهله نخست دین پژوه است نه مورخ، کتابش به لحاظ بینش و روش تاریخی ضعف های جدی دارد. اگرچه استفاده او از منابع اوستایی و بررسی نقش ادبیات آخرالزمانی و بررسی اجمالی تاثیرپذیری متقابل متون زرتشتی و اسلامی در تدوین سیره پیامبر (ص) و زرتشت از وجوه برتری این کتاب به شمار می رود؛ اما ضعف هایی متوجه آن است که ارزیابی آن ها در پژوهش حاضر مورد توجه قرار گرفته است. همدلی چوکسی با هم کیشان خود، تسلط نداشتن به زبان عربی، ضعف روش شناسی و منبع شناسی تاریخی و نیز دیدگاه ها و تحلیل های تاریخی بعضا نادرست وی از مهم ترین ایرادهای کتاب ستیز و سازش است.کلید واژگان: ستیز و سازش, جمشید گرشاسب چوکسی, اسلام و ایران, زرتشتیان, مسلمانان, فتوحات عربJ. K. Choksy evaluated the relationship between Zoroastrians and Muslims in Conflict and Cooperation; Zoroastrian Subalterns and Muslim Elites in Medieval Iranian Society. In this paper, we tried to critically review Choksy's book and clarify its position in Islamic and Iranian studies. It seems that his work suffers from major weaknesses in terms of historical insight and methodology because he is primarily a scholar of religions, not a historian. However, his work is admirable for using Zoroastrian resources, its evaluating end of time literature and overviewing the mutual influences of Zoroastrian and Islamic texts from each other in writing the life conducts of Prophet Muhammad (PBUH) and Zoroaster. Nevertheless, Choksy's sympathy for Zoroastrians, low proficiency in Arabic, weakness of historical methodology and recognition of resources as well as of his sometimes false historical views and analyses are of the most important shortcomings of Conflict and Cooperation.Keywords: Conflict, Cooperation, J. K. Choksy, Islam, Iran, Zoroastrians, Muslims, Arab conquests
-
مهاجرت شیعیان ایرانی به دکن از نیمه قرن هشتم هجری افزایش چشمگیری داشت و در قرن دهم و یازدهم به اوج خود رسید. به رغم قدرت یابی صفویان در 907 ق و رسمیت یافتن تشیع از سوی شاه اسماعیل اول (حک : 907930ق) و افزایش قدرت و نفوذ علمای شیعی، شمار زیادی از عالمان، مردان سیاست، شاعران، اطبا و دیگر نخبگان ایرانی شیعی، در این دوره به دکن مهاجرت کردند. مهاجرت این افراد، پیامدهای بسیاری در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی در دکن داشت. پژوهش حاضر، پیامدهای این مهاجرت ها را در دکن بررسی کرده است. یافته های پژوهش حاضر که با استفاده از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که این مهاجرت ها موجب گسترش مذهب تشیع و زبان فارسی، نفوذ سبک معماری ایرانی در هند، گسترش مناسبات سیاسی و در نهایت رواج فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی در دکن شد.کلید واژگان: دکن, عادل شاهیان, قطب شاهیان, نظام شاهیان, مهاجرت شیعیان ایرانیThe emigration of Iranian Shias to Deccan has been considerably increased in the middle of eighths century and reached to its utmost point in the tenth and eleventh centuries. Despite the power of the Safavids in the year 907AH and the declaration of Shi'ism as the official religion of Iran by Shah Isma'il I (r. 907 - 930 AH) Shiites found abundant power, a lot of scholars, politicians, poets, intellectuals, and Shiite Iranian elites immigrated to Deccan. The present study intends to study the implications of these migrations. Using library resources and descriptive-analytical method, this research shows that these emigrations caused expanding Shia religion and Persian language; influencing India architectures by Iranian architectures; extending political relations between Iran and Deccan; and prevalence of Iranian culture and civilization in Deccan.Keywords: Deecan, Shiite emigration, Implications of Immigration, QutbShahi, NizamShahi, AdilShah
-
متون و آثار آموزشی نظامی (آداب الحرب ها) ، به مثابه مهم ترین متون تخصصی نبرد تاکنون، در بررسی های تاریخ جنگ و خشونت جمعی در قرون میانی تاریخ اسلام چندان موردتوجه قرار نگرفته اند. این متون افزون بر داده های تخصصی مرتبط با جنگ، دربردارنده اطلاعات ارزشمندی درباره موضوعات و مسائل پیرامونی جنگ است. این منابع برای بررسی های تاریخی در حوزه اخلاق جنگ بسیار کارآمد و راه گشاست؛ آن چنان که می توان با غور در این دسته از میراث مکتوب اسلامی، تصویری از اخلاق جنگ و جنگاوری در تمدن اسلامی نیز به دست داد. در جهان امروز، دست کم از نیم قرن پیش به این سو پاره ای تلاش های نظری برای توجیه و توضیح چگونگی و چرایی جنگ ها به عمل آمده است. تولد نظریه هایی هم چون جنگ عادلانه از نتایج این تلاش هاست. در این مقاله، با تمرکز بر آداب الحرب های شناخته شده اسلامی ضمن معرفی نظریه جنگ عادلانه، انطباق آن با بایدها و نبایدهای اخلاقی جنگ از منظر مولفان این متون آموزشی نشان داده شده است. بر اساس این بررسی تاریخی به نظر می رسد جنگ عادلانه پیشینه ای اسلامی نیز داشته است؛ افزون بر این، در این پژوهش به جنبه ها و وجوه دیگری از اخلاق جنگ در این آثار مکتوب قرون میانی تاریخ اسلام (قرن دوم تا قرن نهم هجری قمری) پرداخته شده که در قالب توصیه های اخلاقی به فرماندهان و جنگ جویان آمده است.کلید واژگان: جنگ, متون آموزشی نظامی, اخلاق جنگ, جنگ عادلانه, آداب الحربThe military training texts and works (Ȃdȃb al-Ḥarbs), have not yet been amongst the investigations related to the history of war and violence in the Islamic Middle Ages. In addition to the especial data about wars, those texts contain of the valuable information about the war peripheral issues. So, they are highly fruitful for the historical studies on the ethics of war. By considering this category, one can also study the ethics of war and warfare in Islamic civilization. Nowadays, at least since the last decades, some theoretical attempts have been made to justify and explain how and why the wars have taken place. The birth of the theories such as “just war theory” is the result of those efforts. In this article, focusing on Adab al-Harb texts, while introducing the “just war theory”, its compatibility with the moral dilemmas of the war from the perspective of the writers of those texts have been examined. According to this historical survey, it seems that the just war has had Islamic backgrounds as well. In addition, this research has been dealt with some aspects of the ethics of war in Islamic military training texts which are addressed to commanders and fighters in the form of moral advices.Keywords: War, Military Training Texts, Ethics of War, just war, ?d?b al-?arbs
-
حمله عربها به ایران، واکنش های متفاوت گروه های قومی و دینی ساکن در قلمرو ساسانی را در پی داشت. یکی از اقلیت های مهم در ایران، مقارن با ورود عربها، مسیحیان بودند. این گروه نیز همانند پیروان سایر ادیان و نحله های رایج در ایران، تحت تاثیر فتوحات مسلمانان قرار گرفتند و واکنش هایی نسبت به آن داشتند. واکنش مسیحیان در برابر فتوحات، بسته به زمان و مکان فتوحات به دو شکل، تعامل و تقابل، ظهور و بروز کرد. مسیحیان در نواحی غربی ایران و کوره عراق به واسطه اشتراکات قومی و زبانی با فاتحان و رقابت با مسیحیان مناطق داخلی ایران، بیشتر به تعامل با فاتحان عرب روی آوردند. اما مسیحیان ساکن در مناطق شرقی به سبب قرار داشتن در اقلیت و نیز افتراق قومی و زبانی با فاتحان، به تقابل با آنان پرداختند. این مقاله واکنش تعاملی و تقابلی مسیحیان با عربها و علل و اسباب آن را در سده نخست هجری قمری بررسی کرده است.کلید واژگان: مسیحیان ایران, حکومت ساسانی, فاتحان مسلمان, فتوحاتThe arrival of the Arabs on the Sassanidʼs regality was confronted with the reaction of various groups of Iranian society. One of Iran's major minorities was Christians, who had a particular confrontation with the Arab conquerors. These reactions, which were often interactive and contradictory, occurred in different parts of Sassanid Iran. The interaction of Christians in the western regions of Iran and Iraq was due to their ethnicity and Arabic language and rivalry with the Christians in the inner regions of Iran. But the approach of Christians in the inner regions of Iran due to the existence of ethnic and linguistic differences with the conquerors, were often supported by Muslim protesters such as Khawarij to confront and oppose Arab conquerors. This article explains how Christians of Iran reacted to the arrival of Muslim conquerors in the first century AH.Keywords: Christians of Iran, Sassanid rule, The Arab conquerors, interactions, contradictions
-
تاریخ نگاری فارسی در دکن در دوره سلطنت بهمنیان آغاز و در دوره جانشینان آنها رونق یافت و در دوره آصف جاهیان/ نظام های حیدرآباد دکن (حک. 1137-1367) رواج بیشتری یافت. افزون بر توجه به تاریخ سیاسی، یکی از ویژگی های مهم تاریخ نگاری فارسی در این دوره، توجه به جنبه های مختلف زندگی روزانه مردم بود. بیشتر تواریخ فارسی این دوره، گزارش های دقیقی از آداب و رسوم و زندگی روزانه مسلمانان ارائه کرده اند. پرسش اصلی پژوهش این است که تواریخ فارسی دکن، از حیث موضوع های گوناگون مرتبط با زندگی روزانه چه اهمیت و اعتباری دارند؟ در نوشتار حاضر، اجزا و عناصر تشکیل دهنده زندگی روزانه در تواریخ فارسی دوره سلاطین دکن و آصف جاهیان، در بخش های آیین های ماه محرم، جشن ها و اعیاد مذهبی، دینی و غیردینی، تفریحات و سرگرمی ها و خوراک و پوشاک مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شد که در منابع این دوره افزون بر آیین های مذهبی، تفریحات، سرگرمی ها، خوراک و پوشاک نیز انعکاس یافته است. همچنین در منابع این دوره به سبب شیعه بودن برخی سلاطین دکن آداب و مناسک شیعی نیز بازتاب یافته است.
کلید واژگان: آصف جاهیان, تاریخ نگاری فارسی در دکن, زندگی روزانه, سلاطین دکنThe history of Persian historiography in Deccan dates back to the Bahmanid Sultanate and to their successors then to the Asefjahid time. One of the most significant characteristics in Persian historiography at that time had been a great concern about the narrations on typical lives. The question is about the credibility and significance of Deccan’s Persian historiography in terms of various data existed at those kinds of narratives. This article introduces four groups of data namely religious rituals and customs, religious and non-religious ceremonies, entertainments and adventures, food and clothing which are being recognized all over Deccan’s historiography. In addition, the Shiite rituals as a typical interest of Deccan kings have also been observed in the narratives
Keywords: Asefjahid, Persian historiography in Deccan, daily life, Deccan Sultanates -
شکل گیری حکومت شیعی نواب اوده در شمال هند، در سده دوازدهم هجری موجب گسترش تشیع در این منطقه شد. نواب اوده با شیوه های گوناگون و صرف مبالغ و هزینه های بسیار به ترویج و تشویق هندوان برای شرکت در آیین های محرم پرداختند. در نتیجه فرهنگ و آیین های شیعی به ویژه آیین سوگواری امام حسین-علیه السلام-جزئی از فرهنگ عمومی در منطقه وسیعی از شمال هند شد و به تدریج مسلمانان اهل سنت و هندوها نیز در این مراسم شرکت کردند. مشارکت هندوان موجب شد تا برخی از آیین های محرم تحت تاثیر فرهنگ بومی و باورهای هندوان قرار گیرد. این مقاله به بررسی علل و انگیزه های مشارکت هندوان در برپایی آیین های محرم و پیامدهای این مشارکت، از زمان تشکیل حکومت شیعی نواب اوده تا تسلط بریتانیایی ها بر این منطقه پرداخته است.کلید واژگان: آیین های محرم, امامباره, تعزیه, کربلاها, لکهنو, هندوانThe formation of Shiite Navab Awadeh rule in north India in the twelfth century AD has led to the spread of Shi'ism in the area. Spending a lot of money and expenses, Nawab promotee and encouraged Hindus to participate in the rituals of Muharram, and as a result, the Shiite culture and customs, especially the ritual of mourning of Imam Hossein become a general culture and expanded in the vast area of the North India and gradually Sunni Muslims and Hindus also participated in the ceremony. Their participation gradually took it under the effect of local customs and traditions. This article aims to survey the reasons and motives of Hindus participation in Muharram ceremony and its consequences from the formation of Shiite Nawab Awadeh rule up to British domination in this area.Keywords: Muharram ceremony, Lucknow, Hindus, Imambara, Ta?ziya
-
فتح سریع و برق آسای ایران به دست عرب ها که در بسیاری از شهرها و مناطق، دست کم پس از شکست در نبرد نهاوند، بدون مقاومتی جدی و سازمان یافته صورت گرفت، از موضوعات جالب توجه در تاریخ ایران و اسلام است. در این میان، بررسی انگیزه هایی که موجب شد ایرانیان در بسیاری از شهرها با فاتحان مسلمان مصالحه کنند، اهمیتی ویژه دارد. جست وجو در عهدنامه ها و صلح نامه هایی که در قرن نخست هجری میان ایرانیان و عرب ها منعقد شد، برای دست یابی به این انگیزه ها بسیار مفید و کارگشا خواهد بود. مطالعه این عهدنامه ها نشان می دهد انگیزه کسب منافع اقتصادی یا دفع ضررهای مادی و نیز تلاش برای دست یابی به امنیت جانی و مالی، در تمایل ایرانیان به مصالحه با عرب ها بیشترین سهم را داشته است؛ به گونه ای که در بیشتر عهدنامه ها، حفظ منفعت و دفع مضرت مادی، نخستین و مهم ترین خواسته ایرانیان مصالحه جو بوده و حفظ دین و معتقدات زرتشتی، در واداشتن آنها به مصالحه، سهم کمتری داشته است.این نوشتار، با بررسی عهدنامه های موجود میان ایرانیان و عرب ها در سده نخست هجری، قصد دارد به واکاوی سهم هر یک از انگیزه های اقتصادی و دینی ایرانیان در کشاندن آنها به مصالحه بپردازد و در نهایت، امکان مقایسه این دو نوع انگیزه را برای خواننده فراهم کند.
کلید واژگان: ایرانیان, عرب ها, انگیزه های مصالحه, فتوحات, عهدنامه هاThe quick conquest of Persia by the Arabs, which took place in many cities and regions, at least after the defeat of Nahavand, without serious and organized resistance, is one of the the most interesting issues in the history of Iran and Islam. Meanwhile, the study of the motivations that made Iranians compromise Muslim conquerors in many cities is of a high significance. Searching in treaties and peace agreements that were concluded between Iranians and Arabs in the first century A. H. would be very useful for achieving these motives. The study of these treaties shows that the incentive to obtain economic benefits or to repatriate material losses, as well as efforts to achieve Life and financial security, has had the largest share in the Iranian desire for reconciliation with the Arabs. As in most treaties, the maintenance of the benefits and the dispossession of material property was the first and most compelling demand of Iranians, and the preservation of Zoroastrian religions and beliefs had a smaller share. This article, by examining the existing treaties between Iranians and Arabs in the first half of the first century A. H., aims to study the contribution of each of the Iranian economic and religious motives to compromise them, and ultimately provide the reader with the possibility of comparing these two types of motivation.
Keywords: Iranians, Arabs, compromise motives, conquests, treaty
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.