به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

محمد حسن صیف

  • رضا فتحی*، سمیه نگهداری، محمدحسن صیف

    دف پژوهش حاضر، ارائه مدل روابط ذهن آگاهی، شخصیت تاریک و شایستگی تحصیلی بر نشخوار ذهنی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بود جامعه آماری این پژوهش، شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز بودند که از این تعداد،382 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد تعامل معلم با دانش آموزان مورای و زوویچ (2010)، خودکارآمدی تحصیلی جینگر و مورگان (1999)، مثلث تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، نشخوار ذهنی هوکسما و مارو (1991)، ذهن آگاهی فرایبورگ فرم کوتاه قاسمی جوبنه و همکاران (1394)، شایستگی تحصیلی دیپرنا و الیوت (1999) بودند، داده های جمع آوری شده به روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین اثر مستقیم مربوط به شخصیت تاریک بر نشخوار فکری (25/0) و کمترین اثر مستقیم مربوط به ذهن آگاهی بر خودکارآمدی (17/0) و ذهن آگاهی بر نشخوار فکری (17/0-)، شایستگی تحصیلی بر خودکارآمدی تحصیلی (17/0) و تعامل معلم با دانش آموزان بر خودکارآمدی تحصیلی (17/0) است علاوه بر این بیشترین اثرغیرمستقیم مربوط به تاثیر شخصیت تاریک بر نشخوار فکری (04/0)، شایستگی تحصیلی بر خودکارآمدی (04/0) و شایستگی تحصیلی بر نشخوار فکری (04/0-) و کمترین اثر غیرمستقیم مربوط به تاثیر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری (03/0-) و تعامل معلم با دانش آموزان بر نشخوار فکری (03/0-) می باشد در نهایت بیشترین اثرکل مربوط به تاثیر شخصیت تاریک بر نشخوار فکری (29/0) و کمترین اثر کل مربوط به تاثیر تعامل معلم با دانش آموزان بر نشخوار فکری (03/0-) است.

    کلید واژگان: ذهن آگاهی, شخصیت تاریک, شایستگی تحصیلی, نشخوار ذهنی, خودکارآمدی تحصیلی
    Reza Fathi *, Somayeh Negahdari, Mohammadhasan Seyf

    The aim of this study was to present a model of relationships between mindfulness, dark personality and academic competence on mental rumination with the mediating role of students' academic self-efficacy. The statistical population of this study included high school students in Shiraz, of which 382 Samples were selected. The instruments used in this study include standard questionnaires of teacher interaction with students Murray and Zovich (2010), Ginger and Morgan (1999) academic self-efficacy, Johnson and Webster's Dark Personality Triangle (2010), Huxma and Murrow (1991), rumination, Freiburg mindfulness was the short form of Ghasemi Jobneh et al. (2015), Deperna and Elliott (1999) academic competence. The collected data were analyzed by path analysis method. The results showed that the most direct effect of dark personality on rumination (0.25) and the least direct effect of mindfulness on self-efficacy (0.17) and mindfulness on rumination (-0.17), academic competence on Academic self-efficacy (0.17) and teacher-student interaction on academic self-efficacy (0.17). In addition, the most indirect effect is related to the effect of dark personality on rumination (0.04), academic competence on self-efficacy (0.04). And academic competence on rumination (-0.04) and the least indirect effect is related to the effect of mindfulness on rumination (-0.03) and teacher interaction with students on rumination (-0.03). Finally, the most The total effect is related to the effect of dark personality on rumination (0.29) and the lowest total effect is related to the effect of teacher interaction with students on rumination (-0.03).

    Keywords: Mindfulness, Dark Personality, Academic Competence, Mental Rumination, Academic Self-Efficacy
  • احمد رستگار*، محمدحسن صیف، سمیه نگهداری، فاطمه دهقانی
    زمینه

    گسترش استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی در میان نوجوانان بستر قرار گرفتن در معرض برخی خشونت های سایبری را فراهم کرده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای اعتیاد اینترنتی، پرسه زنی اینترنتی و محرومیت اجتماعی در رابطه ی بین حمایت اجتماعی و تعدی غیر اخلاقی سایبری در میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز به روش تحلیل مسیر انجام شده است.

    روش

    پژوهش،کاربردی و شیوه ی  گردآوری و تحلیل داده های آن توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه ی پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1401- 1400 می باشند که 381 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه خود گزارشی متشکل از خرده مقیاس های قربانی اینترنتی و آزارگری اینترنتی، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده ، مقیاس اعتیاد اینترنتی ، مقیاس پرسه زنی اینترنتی و پرسشنامه محرومیت اجتماعی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار ایموس تحلیل شدند.
     

    یافته ها

    با توجه به یافته ها اعتیاد اینترنتی ، پرسه زنی اینترنتی و محرومیت اجتماعی نقش واسطه در رابطه با تعدی غیر اخلاقی سایبری دارند.

    نتیجه گیری

    اگر دانش آموزان از حمایت اجتماعی از طرف خانواده، دوستان و دیگران مهم برخودار باشند در مواجهه با آسیب های فضای مجازی کمتر مورد تعدی غیر اخلاقی سایبری قرار می گیرند .

    کلید واژگان: تعدی غیر اخلاقی سایبری, حمایت اجتماعی ادراک شده, اعتیاد اینترنتی, پرسه زنی اینترنتی, محرومیت اجتماعی
    A .Rastegar*, M.H.Seyf, S .Negahdari, Fatemeh Dehghani
    Background

    The expansion of the use of the Internet and virtual networks among teenagers has provided a platform for exposure to some cyber violence. The present study was conducted with the aim of determining the mediating role of internet addiction, internet roaming and social exclusion in the relationship between social support and cyberbullying among second year high school students in Shiraz using path analysis method.

    Method

    Research, application and the method of collecting and analyzing its data is descriptive of the correlation type. The research population is the students of the second year of high school in Shiraz city in the academic year of 2001-2011. 381 people were selected by multi-stage cluster sampling and answered a self-report questionnaire consisting of internet victimization and internet harassment subscales, perceived social support questionnaire, internet addiction scale, internet roaming scale and social exclusion questionnaire. . The data were analyzed using path analysis method and Imus software.
     

    Results

    According to the findings, internet addiction, internet roaming and social deprivation play a mediating role in relation to cyber immorality.

    Conclusion

    If students have social support from family, friends, and important others, they will be less likely to be cyber-bullied in the face of cyberspace harm.

    Keywords: Cyber Bullying, Perceived Social Support, Internet Addiction, Internet Surfing, Social Exclusion
  • سمیه نگهداری*، محمدحسن صیف، الهام ابنوی
    مقدمه

    فضای مجازی عرصه وسیعی از اطلاعات و نمودهای مختلف معنایی را ایجاد می کند. افراد در مواجهه با این فضا و تکثر منابع در ساخت هویت، دچار تعلیق می شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی جهت گیری زندگی، ابراز وجود و بهزیستی روانشناختی در رابطه  بین هوش اخلاقی و جلوگیری از هویت مجازی انجام شد.

    روش

     روش مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر شیراز بود که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعه آماری 382 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با استفاده از فرمول مورگان و کرجسی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ابراز وجود گمبریل و ریجی (1975)، بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، هوش اخلاقی لینک و کیل (2008) و جهت گیری زندگی شییر و کارور (1985) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج  نشان داد که بین هوش اخلاقی، جهت گیری زندگی، ابراز وجود و بهزیستی روانشناختی با جلوگیری از هویت مجازی رابطه مستقیم (مثبت) معناداری وجود دارد (01/0  <p). بین هوش اخلاقی با جهت گیری زندگی، بین هوش اخلاقی با ابراز وجود و بین هوش اخلاقی با بهزیستی روانشناختی نیز رابطه مستقیم (مثبت) معناداری وجود دارد (01/0  <p). همچنین نتایج نشان داد که جهت گیری زندگی، ابراز وجود و بهزیستی روانشناختی در رابطه بین هوش اخلاقی با جلوگیری از هویت مجازی نقش میانجی معناداری ایفا می کنند (01/0 <p). 

    نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهد که هوش اخلاقی با میانجی گری ابراز وجود، جهت گیری زندگی و بهزیستی روانشناختی بر جلوگیری از هویت مجازی تاثیر می گذارد. با توجه به شاخص ها و ضرایب به دست آمده می توان نتیجه گرفت که مدل پیشنهادی برای تدوین مدل علی جلوگیری از هویت مجازی مناسب بوده و داده ها با مدل پژوهش برازش مناسبی داشته است.

    کلید واژگان: ابراز وجود, بهزیستی روانشناختی, جلوگیری از هویت مجازی, جهت گیری زندگی, هوش اخلاقی
    Somayeh Negahdari *, Mohammadhasan Seyf, Elham Abnavi
    Introduction

    Virtual space generates a wide array of information and semantic expressions, creating a sense of abundance. Individuals become suspended in the construction of their identity when confronted with the vastness of this space and its plethora of resources. The present study aims to determine the mediating role of life orientation, self-expression, and psychological well-being in the relationship between moral intelligence and the prevention of virtual identity.

    Method

    The research method was descriptive-correlational. The statistical population consisted of all female students in the second year of high school in Shiraz who were studying during the academic year 2022-2023. Among the statistical population, 382 people were selected using a multi-stage cluster sampling method with the Morgan and Karjesi formula. For data collection, self-expression was assessed using the Gambrill and Reiji (1975) questionnaire, psychological well-being with Rief's (1989) measure, moral intelligence using Link and Keel's (2008) instrument, and life orientation through Shier and Carver's (1985) scale. Data were analyzed using path analysis.

    Results

    The findings revealed a significant positive correlation between moral intelligence, life orientation, self-expression, and psychological well-being with the prevention of virtual identity (P < 0.01). Moreover, moral intelligence was positively and significantly related to life orientation, self-expression, and psychological well-being (P < 0.01). The results further demonstrated that life orientation, self-expression, and psychological well-being acted as significant mediators in the relationship between moral intelligence and the prevention of virtual identity (P < 0.01).

    Conclusion

    The findings indicate that moral intelligence influences the prevention of virtual identity through self-expression, life orientation, and psychological well-being as mediators. Based on the obtained indices and coefficients, it can be concluded that the proposed model of the causal relationships between moral intelligence and prevention of virtual identity, with the mediation of self-expression, life orientation, and psychological well-being, adequately explains the data.

    Keywords: Self-Expression, Psychological Well-Being, Prevention Of Virtual Identity, Life Orientation, Moral Intelligence
  • احمد رستگار، محمدحسن صیف، سمیه نگهداری*، زهرا دهقان خلیلی

    هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی ادراک از محیط آموزش الکترونیکی (مجازی) و تفکر بازتابی با توجه به نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در میان دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز است. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، از بین تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز شیراز، 400 دانشجو به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه های ادارک از محیط آموزشی سوئینی و همکاران (1994)، تفکر بازتابی کمبر و همکاران (2000) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) دنیس و وندروال (2010) را تکمیل کردند. تمامی پرسشنامه ها استاندارد و دارای روایی و پایایی است. داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار لیزرل تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که اثر مستقیم و مثبت مشغولیت در تکالیف تحصیلی، اصالت یادگیری و احساس عضویت بر مولفه های انعطاف پذیری شناختی (ادراک کنترل پذیری، ادراک توجیه رفتار و ادراک گزینه های مختلف) معنی دار است. همچنین، اثر مستقیم و مثبت احساس حمایت بر مولفه های ادراک کنترل پذیری، و ادراک گزینه های مختلف معنی دار است. ضمن اینکه اثر مستقیم و مثبت احساس مالکیت بر مولفه ادراک توجیه رفتار معنی دار است. اثر مستقیم و مثبت مولفه های انعطاف پذیری بر تفکر بازتابی نیز معنی دار است. همچنین نتایج نشان داد که به طور کلی نقش واسطه ای مولفه های انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ادراک از محیط آموزشی با تفکر بازتابی دانشجویان معنی دار است.

    کلید واژگان: تفکر بازتابی, ادراک از محیط آموزش الکترونیکی (مجازی), انعطاف پذیری شناختی, و دانشجویان
    Ahmad Rastegar, Mohammadhasan Seyf, Somayeh Negahdari*, Zahra Dehghan Khalili

    The purpose of the present study is to investigate the relationship between the presentation of the causal model of perception of the electronic (virtual) learning environment and reflective thinking with regard to the mediating role of cognitive flexibility among the students of Payam Noor University in Shiraz. This research is descriptive and correlational. For this purpose, using simple random sampling, 400 students were selected as a statistical sample from all the students of Payam Noor University, Shiraz center, and questionnaires of perceptions from the educational environment of Sweeney et al. (1994), reflective thinking by Kamber et al. Cognitive flexibility questionnaire (CFI) was completed by Dennis and Vanderwaal (2010). All questionnaires are standard and have validity and reliability (alpha higher than 0.70). The collected data were analyzed with the help of Lisrel software. The results of the research showed that the direct and positive effect of engagement in academic assignments, learning authenticity and feeling of membership on the components of cognitive flexibility (perception of controllability, perception of behavior justification and perception of different options) is significant. Also, the direct and positive effect of the feeling of support on the components of the perception of controllability and the perception of different options is significant. In addition, the direct and positive effect of the sense of ownership on the component of the perception of the justification of behavior is significant. The direct and positive effect of flexibility components on reflective thinking is also significant. Also, the results showed that, in general, the mediating role of cognitive flexibility components is significant in the relationship between the perception of the educational environment and students' reflective thinking.

    Keywords: perception of e-learning (virtual) environment, reflective thinking, Cognitive flexibility, and Student
  • احمد رضا اکبری*، محمدحسن صیف، سید محمد شبیری، سعید طالبی

    هدف پژوهش حاضر، ارایه مدل علی عوامل موثر بر پیامد روانشناختی شبیه سازی آموزش حفاظت از محیط زیست در بین دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز بود. برای این منظور، از بین دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز ، به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی، بر اساس فرمول کوکران انتخاب (620 نفر) و پس از استفاده از بازی شبیه سازی زیست محیطی، به یک پرسشنامه تلفیقی از پرسشنامه های انگیزه بازی کلر (2010)، حضور اجتماعی آربا و همکاران (2008)، ، نیاز به شناخت کاچیوپو و پتی (1982)، ، مقیاس خودکارآمدی ماهات، مهد ایوب و وانگ (2012) و درگیری زیست محیطی بود پاسخ دادند که از آن میان، 605 پرسشنامه تکمیل و به پژوهشگر بازگردانده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای حضور اجتماعی، نیاز به شناخت و به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق واسطه گری متغیرهای خودکارآمدی و انگیزه، بر درگیری زیست محیطی در بین دانش آموزان، اثر معنادار دارند. همچنین بررسی شاخص های برازندگی نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش، با داده های گردآوری شده از دانش آموزان دوره متوسطه دوم، برازش مناسبی دارد. در کل 25 درصد از کل تغییرات موجود در متغیر درگیری زیست محیطی بعنوان مهمترین پیامد شبیه سازی آموزش ناشی از متغیرهای حضور اجتماعی، نیاز به شناخت،خودکار آمدی و انگیزه می باشد.

    کلید واژگان: نیاز به شناخت, حضور اجتماعی, خودکارآمدی, درگیری زیست محیطی, شبیه سازی آموزش
    Ahmadreza Akbari *, Mohammadhasan Seif, Seyd Mohammad Shobeiri, Saeed Talebi

     The aim of the current research is providing a causal model of factors affecting the psychological outcome of environmental protection training course in the simulation form, among the students of secondary school in Shiraz. For this purpose, a random multi-stage cluster sampling and Cochran's selection formula are used and 620 students are selected. After using Environmental simulation game, and an amalgamated questionnaire of Keller's game motivation questionnaires (2010), social presence Arba et al. (2008), Need for Cognition Cacciopo and Petty (1982), Mahat Self-Efficacy Scale, Mahd Ayoub and Wang (2012) and environmental engagement questionnaire , 605 questionnaires were completed and returned to the researcher. The results showed that the variables of social presence, the need for recognition and directly and indirectly through mediation Self-efficacy and motivation variables have a significant effect on environmental involvement among students. Also investigating the fitting indicators showed that the proposed research model has a good fit with the data collected from the students of the secondary school. In total, 25 percent of the total changes in the environmental engagement variable as the most important outcome of educational simulation is caused by the variables of social presence, need for recognition, self-efficacy and motivation.

    Keywords: need for recognition, social presence, Self-efficacy, environmental engagement, educational simulation
  • رضا فتحی*، احمد رستگار، محمد حسن صیف
    هدف
    نشاط ذهنی دانشجویان به عنوان یکی از مولفه های مهم روان شناسی مثبت نگر دارای پیامدهای مثبت و مطلوبی نظیر ارتقاء سلامت روان، پیشرفت تحصیلی و بهبود کیفیت زندگی تحصیلی می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی روابط ادراک از بهزیستی دانشگاه بر نشاط ذهنی دانشجویان با توجه به نقش واسطه ای اهداف پیشرفت در میان دانشجویان دانشگاه پیام نور جهرم انجام شد. 
    مواد و روش ها
    این پژوهش از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی و از منظر هدف کاربردی می باشد. برای این منظور324 نفر (214زن، 110مرد) از دانشجویان دانشگاه پیام نور به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسشنامه ی خودگزارشی متشکل از خرده مقیاس های بهزیستی دانشگاه (کانیو، الانن، لینتونن و ریمپلا، 2002)، نشاط ذهنی (ریان و فردریک، 1997) و اهداف پیشرفت (میدلتن و میگلی، 1997) پاسخ دادند. ضمنا قابلیت اعتماد مقیاس ها براساس ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تایید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار لیزرل استفاده گردید. 
    بحث و نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد که مولفه های بهزیستی دانشگاه (شرایط دانشگاه، روابط اجتماعی، روش های خودشکوفایی، وضع سلامت) از طریق واسطه گری مولفه های اهداف اجتناب-عملکرد، اهداف رویکرد-عملکرد به صورت غیرمستقیم و منفی نشاط ذهنی دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهد. از طرفی براساس نتایج، متغیر بهزیستی دانشگاه از طریق واسطه گری اهداف تبحری نشاط ذهنی را به صورت غیرمستقیم و مثبت تحت تاثیر قرار می دهد. براساس یافته ها بیشترین اثر مستقیم بر نشاط ذهنی دانشجویان مربوط به متغیر اهداف اجتناب-عملکرد و بشترین اثر غیرمستقیم بر نشاط ذهنی دانشجویان مربوط به روش های خودشکوفایی می باشد. هم چنین براساس یافته ها 36 درصد از واریانس نشاط ذهنی دانشجویان توسط مولفه های بهزیستی دانشگاه و اهداف پیشرفت تبیین می گردد. بررسی شاخص های برازندگی نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش با داده های گردآوری شده از دانشجویان پیام نور دارای برازش نسبتا مناسبی می باشد. براساس این یافته ها توجه به مولفه های بهزیستی دانشگاه می تواند زمینه گرایش دانشجویان به سمت الگوهای سازگار هدف گزینی تحصیلی را فراهم نماید و در نتیجه بستر بهبود نشاط ذهنی دانشجویان فراهم می گردد.
    کلید واژگان: بهزیستی دانشگاه, اهداف پیشرفت, نشاط ذهنی
    Reza Fathi *, Ahmad Rastegar, Mohammad Hassan Seif
    Objectives
    The mental vitality of students as one of the important components of positive psychology has positive and desirable consequences such as improving mental health, academic achievement, and improving quality of academic life. Therefore, the current study was conducted to present a causal model of the relationship between perceptions of university well-being and students' subjective vitality with regard to the mediating role of achievement goals among the students of Payam Noor Jahrom University.
    Materials and Methods
    This research is descriptive in terms of correlation type and terms of practical purpose. For this purpose, 324 students (214 females, 110 males) of Payam Noor students were selected by relative stratified sampling method and a self-report questionnaire consisting of university welfare subscales (Kanyo, Ellen, Lintonen, Rimpla, 2002), subjective vitality (Ryan and Frederick 1997), and progress goals (Middleton and Migley 1997). In addition, the reliability of the scales was checked and confirmed based on Cronbach's alpha coefficient. To analyze the data, Pearson's correlation coefficient and path analysis method were used by LISREL software.Discussion &
    Conclusions
    The finding showed that the components of university well-being (university conditions, social relations, self-fulfillment methods, health status) indirectly and negatively affect the students' mental vitality through the mediation of the components of avoidance-performance goals, and performance approach goals. On the other hand, based on the results, the university welfare variable indirectly and positively affects mental vitality through the mediation of mastery goals. According to the findings, the most direct effect on students' mental vitality is related to the variable of avoidance-performance goals, and the most indirect effect on students' subjective vitality is related to self-actualization methods. The study of fitness indicators showed that the proposed research model is relatively good. Based on these findings, paying attention to the components of the university's well-being can provide the background for students' tendency towards consistent patterns of academic goal selection, and as a result, the basis for improving the mental vitality of students is provided.
    Keywords: University Well-Being, Achievement Goals, Subjective Vitality
  • احمد رستگار، محمدحسن صیف، سیما علی زاده*

    هدف پژوهش حاضر، ارایه مدل علی روابط رهبری خدمت گزار و اشتیاق کارآفرینانه باتوجه به نقش واسطه ای جوسازمانی در میان دبیران فنی و حرفه ای ناحیه یک شیراز است. جامعه آماری شامل 678 نفر دبیران فنی و حرفه ای ناحیه یک شیراز بوده است که از این تعداد 334 نفر را آقایان و 344 نفر را خانم ها تشکیل داده اند. بر اساس جدول مورگان و فرمول کوکران 248 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب گردیدند.  ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه رهبری خدمت گزار قلی پور و همکاران (1388)، پرسش نامه اشتیاق کارآفرینانه کاردن (2013) و پرسش نامه جوسازمانی ترک زاده و محرر (1391) بوده است. شایان ذکر است پژوهش حاضر از نظر هدف به دلیل کاربرد نتایج آن جهت ایجاد انگیزه و اشتیاق کارآفرینانه در میان دبیران  فنی حرفه ای ناحیه یک شیراز از نوع کاربردی است. از منظر شیوه اجرا نیز به دلیل بررسی روابط بین متغیرها در چارچوب مدل تحلیل مسیر، توصیفی و از نوع همبستگی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار است. به طورکلی نتایج بیانگر این است که مولفه های رهبری خدمتگزار (خدمت رسانی، تواضع و فروتنی، قابلیت اعتماد و مهرورزی) هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق واسطه گری مولفه های متغیر جو سازمانی (جو داخلی، جو توسعه ای، جو منطقی و جو گروهی) بر روی متغیر اشتیاق کارآفرینانه در نمونه مورد بررسی تاثیر می گذارند.

    کلید واژگان: رهبری خدمتگزار, اشتیاق کارآفرینانه, جو سازمانی
    Ahmad Rastegar, MohammadHassan Seif, Sima Alizadeh *

    The purpose of this research is to present a casual model of servant leadership and entrepreneurial passion regarding the mediating role of organizational atmosphere Among the technical and professional teachers In District (No.1) Of Shiraz City. The statistical population consists of 678 teachers, that is consisting of 334 male teachers and 344 female teachers. Based on Morgan's table and Cochran's formula, 248 individuals were selected as the sample using a stratified sampling method. The questioneries were used in this research are servant leadership questionarie of Gholipur et.al (2009), Cardon’s Entrepreneurial passion questionarie (2013), and Torkzadeh and Moharer’s organizational questionarie (2012). It is worth mentioning that the present research is applied due to its application for motivating and enthusiastic entrepreneurship among technical highschools’ teachers of Shiraz. From the perspective of the implementation method, it is also descriptive and correlation due to the study of the relationships between variables in the path analysis model. Findings of the research show that the evaluated model has good fitness indicators. In general, the results show that the components of servant leadership (service, humility, trustworthiness and kindness) either directly or indirectly through the mediating role of the components of the organizational atmosphere variable (internal, developmental, group and logical atmosphere) affect the variable of entrepreneurial passion in the investigated sample.

    Keywords: servant leadership, Organizational atmosphere, entrepreneurial Passion
  • سمیه نگهداری*، محمدحسن صیف، سعید طالبی، الناز احمدآبادی

    پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل علی روابط هوش سازمانی بر مدیریت کلاس با نقش واسطه ای ذهنیت فلسفی و خودکارامدی معلمان انجام شده است. ، این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر فیروز آباد در سال تحصیلی 1400-1401 به تعداد 283 نفر بود که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای نسبی و با توجه به جدول مورگان ، تعداد 150 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هوش سازمانی (Albrecht, 2003) ، سبک‏های مدیریت کلاس (Amin yazdi & Aali,2018)، ذهنیت فلسفی Iraj Soltani (1997) و مقیاس خودکارآمدی معلم Aschanen, Moran & Woolfolk (2001) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل آماری از تحلیل مسیر و نرم افزار ای موس استفاده شد. نتایج نشان داد که هوش سازمانی بر خودکارآمدی ، ذهنیت فلسفی و مدیریت کلاس اثر مستقیم و معنی داری دارد، از طرف دیگر خودکارآمدی و ذهنیت فلسفی نیز بر مدیریت کلاس اثر مستقیم و معنی داری دارد ، همچنین هوش سازمانی از طریق خودکارآمدی و ذهنیت فلسفی بر مدیریت کلاس اثر غیرمستقیم و معنی داری دارد.بنابراین می توان نتیجه گرفت که ذهنیت فلسفی و خودکارآمدی معلمان از متغیر های تاثیرگذار در مدیریت کلاس هستند

    کلید واژگان: هوش سازمانی, مدیریت کلاس, ذهنیت فلسفی, خودکارامدی معلمان
    Somayeh Negahdari *, MohammadHasan Seyf, Saeed Talebi, Elnaz Ahmadabadi

    The present study has been performed with the aim of presenting a causal model of organizational intelligence relationship on classroom management with the mediating role of teachers' philosophical mindset and self-efficacy. The methodology of this study is descriptive and correlational. The statistical population included all elementary school teachers of Firozabad city in the academic year 1401-1400 (283 people), that 150 people were selected using relative stratified sampling and regarding Morgan's table.To collect data, the organizational intelligence questionnaire of Karal Albrecht (2003), the classroom management styles of Amin Yazdi and Aali (2018), the philosophical mindset of Iraj Soltani (1997) and the teacher self-efficacy scale of Aschanen, Moran and Woolfolk (2001) were used. To conduct statistical analysis, Path analysis and Amos software were used. The results showed that organizational intelligence has a direct and significant effect on self-efficacy, philosophical mindset and classroom management. On the other hand, self-efficacy and philosophical mindset have a direct and significant effect on classroom management, and also organizational intelligence through self-efficacy and philosophical mindset has an indirect and significant effect on classroom management. Therefore, it can be concluded that philosophical mindset and self-efficacy of teachers are among the variables that impact classroom management.

    Keywords: Organizational Intelligence, Classroom Management, Philosophical Mindset, Teachers' Self-Efficacy
  • احمد رستگار*، محمدحسن صیف، داوود رستاد، سیما علی زاده

    هدف این تحقیق ارایه مدل علی تمایل به مصرف سبز بر اساس نیاز به بی همتایی و مزایای پافشاری بر ایده با توجه به نقش نوگرایی مصرف کننده و عوامل روان شناختی در میان کارکنان شرکت ملی گاز پارس جنوبی می‏باشد. برای این منظور 291 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه ای خودگزارشی شامل مقیاس‏های نیاز به بی همتایی (جیا و جانشاه، 2018)، مزایای پافشاری بر ایده (جیا و جانشاه، 2018)، نوگرایی مصرف کننده (رینی و ایرما، 2018)، نگرش مصرف سبز (چن و دنگ، 2016)، کنترل رفتاری درک شده (چانگ، 2019)، هنجار ذهنی (چانگ، 2019) و تمایل به مصرف سبز (کفولایو، 2014) پاسخ دادند. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می‏باشد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اثر غیر مستقیم نیاز به بی همتایی و پافشاری بر ایده بر تمایل به مصرف سبز از طریق نوگرایی مصرف کننده، نگرش سبز، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری ادراک شده مثبت و معنی دار می‏باشد. نوگرایی مصرف کننده نیز از طریق واسطه گری نگرش سبز، کنترل رفتاری درک شده و هنجار ذهنی بر تمایل به مصرف سبز دارای اثر غیر مستقیم و مثبت می‏باشد.‏

    کلید واژگان: نوگرایی مصرف کننده, نیاز به بی‏همتایی, مزایای پافشاری در ایده, محیط زیست, تمایل مصرف سبز
    Ahmad Rastegar *, MohammadHassan Seif, Davoud Rastad, Sima Alizadeh

    In the recent years, the attention to the environmental issues has increased in our country. Greenconsumption desire increases awareness and sensitivity to the environmental conservation and consumption inproducts, and the results of this matter are optimally utilize of energy resources, reduce waste and wastegeneration, reuse reusable equipment and recycle. The goal of this research is to presenting a casual model ofthe Green consumption desire based on need for uniqueness and self- expressive benefi, considering the role ofconsumer innovativness and psychological factors among employees of South Pars National Gas Company.Forthis purpose, 291 students were selected by a random sampling method and anserwd to the self-reportquestionnaire including scales of need for uniqueness (Jia and Janshah, 2018), self- expressive benefit (Jia andJanshah, 2018), consumer innovativness ( Rainey and Irma, 2018), green consumption attitude (Chen and Deng,2016), perceived behavioral control (Chang, 2019), subjective norm (Chang, 2019) and willingness to greenconsumption (Kafulao, 2014). The research method is a descriptive of the correlation type. The results of thepath analysis showed that the indirect effect of the need for uniqueness and self- expressive benefit on thewillingness to green consumption through consumer innovativness, green attitude, subjective norm andperceived behavioral control is positive and significant. Also consumer innovativness has an indirect andpositive effect on willingness green consumption through the mediation of green attitude, perceived behavioralcontrol, and subjective norm

    Keywords: Innovative Consumer, Need for Uniqueness, Self-Expressive Benefits, Environment, Green Consumption Desire
  • محمدرضا دارایی*، نورالدین پارساپور، سعید طالبی، محمدحسن صیف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر بکارگیری آموزش مداوم ضمن خدمت الکترونیکی در بین کارکنان لیزینگ بانک ملت انجام شده است تحقیق حاضر از نظر روش، همبستگی است جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان لیزینگ بانک ملت می باشند که با توجه به اینکه تعداد جامعه آماری پژوهش حاضر محدود می باشد بنابراین از روش نمونه گیری سرشماری استفاده و کلیه کارکنان لیزینگ بانک ملت (155 نفر) به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه های استفاده از آموزش ضمن خدمت الکترونیکی فاگان و همکارا ن (2004)، مهارتهای مدیریت کوانتومی الطافی (1390)، شرایط تسهیل کننده رالتینگ و نل (2011)، تسهیم دانش واندن هوف و وان وینن (2004)، خودکارآمدی رایانه والترز و داگترتی (2007)، هوش سازمانی آلبرخت (2003)، سودمندی ادراک شده تیو و همکاران، (2007)، تجربه استفاده از فناوری فاگان و همکاران (2004)، فرهنگ سازمانی گافی و جونز (1996) استفاده شد. یافته ها نشان داد که از بین اثرات مستقیم، بیشترین اثرمستقیم مربوط به تاثیر شرایط استفاده از فناوری بر سودمندی ادراک شده (32/0) و کمترین اثرمستقیم مربوط به اثرمستقیم مهارتهای کوانتومی بر تسهیم دانش (15/0) و تسهیم دانش بر استفاده از آموزش مداوم ضمن خدمت الکترونیکی (15/0) است. همچنین بیشترین اثرغیرمستقیم مربوط به تاثیر شرایط تسهیل کننده بر استفاده از آموزش مداوم ضمن خدمت الکترونیکی (09/0) و کمترین اثرغیرمستقیم مربوط به هوش سازمانی بر استفاده از آموزش مداوم ضمن خدمت الکترونیکی (03/0) و تجربه استفاده از فناوری بر سودمندی ادراک شده (03/0) است و در نهایت کمترین اثرکل مربوط به تجربه استفاده از فناوری بر سودمندی ادراک شده (03/0) و بیشترین اثرکل مربوط به شرایط استفاده از فناوری بر سودمندی ادراک شده (32/0) است.

    کلید واژگان: مهارتهای کوانتومی, تسهیم دانش, استفاده از آموزش مداوم ضمن خدمت الکترونیکی, شرایط تسهیل کننده, تجربه استفاده از فناوری, سودمندی ادراک شده
    MohammadReza Daraei *, Noraldin Parsapour, Saeid Talebi, MohammadHassan Seif

    The present study aimed to investigate the factors influencing applying continuous electronic on-the-job training in the leasing employees of Bank Mellat, Iran. This correlational study was conducted on a sample population consisting of all the leasing employees of Bank Mellat. Given the limited sample population, census sampling was used, and all the leasing employees of Bank Mellat (n=155) were selected. Various instruments were used to measure the research variables, including the electronic job training questionnaire by Fagan et al. (2004), the quantum management skills questionnaire by Altafi (2011), the facilitating conditions questionnaire by Raleting and Nel (2011), the knowledge sharing questionnaire by van den Hof and van Vinen (2004), the computer self-efficacy questionnaire by Wolters and Daugherty (2007), the organizational intelligence profile by Albrecht (2003), the questionnaire of perceived usefulness by Teo et al. (2007), the survey of technology use experience by Fagan et al. (2004), and the organizational culture questionnaire by Gaffy and Jones (1996). The findings indicated that among the direct effects, the most significant direct effect was exerted by the conditions of technology use on perceived usefulness (0.32), whereas the least significant direct effect was exerted by quantum skills on knowledge sharing (0.15), as well as the effect of knowledge sharing on applying continuous electronic on-the-job training (0.15). Further, the most significant indirect effect was exerted by facilitating conditions on applying continuous electronic on-the-job training (0.09), and the least significant indirect effect was exerted by organizational intelligence on applying continuous electronic on-the-job training (0.03), as well as the effect of experience in using technology on perceived usefulness (0.03). Finally, the least significant total effect was exerted by experience in using technology on perceived usefulness (0.03), and the most significant total effect was exerted by the conditions of using technology on perceived usefulness (0.32).

    Keywords: Quantum skills, Knowledge Sharing, Applying continuous electronic on-the-job training, Facilitating conditions, Experience in using technology, Perceived usefulness
  • سمیه نگهداری*، محمدحسن صیف
    مقدمه

    هدف این تحقیق ارایه مدل علی انعطاف پذیری شناختی بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی: نقش واسطه ای خودکارآمدی، بهزیستی روانشناختی و همدلی شناختی می باشد.

    روش

    روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز بودند که تعداد کل آنها 68152نفر می باشد که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 382 نفر می باشد روش نمونه گیری مورد استفاده خوشه ای چندمرحله ای است . ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، همدلی شناختی جولیف و فارینگتون (2006)، بهزیستی روانشناختی ریف (1989) ، خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) و اعتیاد به شبکه های اجتماعی احمدی و همکاران (1395) بود.

    یافته ها

    برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که انعطاف پذیری شناختی بر خودکارآمدی، بهزیستی روانشناختی و همدلی شناختی تاثیر مستقیم دارد همچنین خودکارآمدی ، بهزیستی روانشناختی و همدلی شناختی بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی تاثیر مستقیم دارند. به طور کلی می توان چنین بیان نمود که خودکارآمدی ، بهزیستی روانشناختی ، و همدلی شناختی در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی نقش واسطه ای دارند.

    نتیجه گیری

    کلیه متغیرهای مطرح در پژوهش 07/0 از متغیرهای موجود در اعتیاد به شبکه های اجتماعی را تبیین می کند و مدل پژوهش با توجه به داده ها از برازش نسبتا خوبی برخوردار است.

    کلید واژگان: انعطاف پذیری شناختی, اعتیاد به شبکه های اجتماعی, خودکارآمدی, بهزیستی روانشناختی, همدلی شناختی
    Somayeh Negahdari *, MohammadHassan Seyfe

    The main purpose of this study was to provide a causal model of cognitive flexibility on addiction to social network with the mediating role of self-efficacy, psychological well-being and cognitive empathy.

    Methodology

    descriptive correlational method was used in this study. The statistical population were all second year high school students of Shiraz city in the academic year of 1399-1400, they were included 68,152. The sample size was 382 which selected according to Cochran's formula. The sampling method used was a multi-stage cluster sampling. Data collection instruments included cognitive flexibility questionnaires by Dennis and Vanderwaal (2010), cognitive empathy by Jolliffe and Farrington (2006), psychological well-being by Rief (1989), general self-efficacy by Sherer et al. (1982) and addiction to social networks by Ahmadi et al (1395).

    Findings

    The path analysis method was used to analyze the data. Research findings indicated that cognitive flexibility has a direct effect on self-efficacy, psychological well-being, and cognitive empathy. Also, self-efficacy, psychological well-being and cognitive empathy have a direct effect on addiction to social networks. Generally, it can be said that self-efficacy, psychological well-being, and cognitive empathy has a mediating role in the relationship between cognitive flexibility and addiction to social networks.

    Conclusion

    All the variables mentioned in this study explained only 0.07 of the variables in addiction to social network and the research model has a relatively goodness of fit regarding the data.Keywords: cognitive flexibility, addiction to social networks, self-efficacy, psychological well-being, cognitive empathy

    Keywords: Cognitive Flexibility, addiction to social networks, Self-efficacy, psychological well-being, Cognitive Empathy
  • مهدی فروزان فر*، محمدحسن صیف، محمدرضا سرمدی، سعید طالبی
    مقدمه و هدف

    در سال های اخیر انتقال یادگیری به محیط کار به عنوان معیار مهم موفقیت در دوره های آموزشی مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل علی عوامل موثر بر انتقال یادگیری الکترونیک ادراک شده در بین کارکنان شرکت های توزیع نیروی برق جنوب و جنوب غرب کشور بوده است.

    روش شناسی پژوهش

     این پژوهش از لحاظ هدف تحقیق کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان شرکت های توزیع نیروی برق جنوب و جنوب غرب کشور 1400 نفر بوده است که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 384 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه های فرهنگ یادگیری سازمانی (مارسیک و واتکینز،2003)، سیستم انتقال یادگیری (هالتون و بیتس،2000)، سهولت انتقال ادراک شده (هسوولو،2004)، هنجارذهنی آژان و هارتشورن (2008)، قصد انتقال (سامی نتو،2009)، جذب شناختی (اگاروال و کاراهانا،2000)، لذت انتقال ادراک شده (ناسورا و وسلو، 2012) و سودمندی انتقال ادراک شده (کیم و دیگران،2007) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS ،LISREL صورت پذیرفت.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد: که مدل ارایه شده برازش مناسبی برخودار بوده و قابلیت تعمیم به جامعه پژوهش را دارد و همه مولفه های مدل ارایه شده از نظر آماری معنادار هستند. هم چنین همه ی فرضیات تحقیق مورد تایید قرار گرفتند و در مدل ارایه شده، 49/0 درصد از واریانس انتقال یادگیری ادراک شده توسط متغیرهای پژوهش تبیین می شود. بیشترین میزان واریانس تبیین شده در این مدل مربوط به انتقال یادگیری ادراک شده (50 درصد) و کمترین  میزان واریانس تبیین شده در مدل کلی مربوط به انگیزه انتقال (13 درصد) است.

    بحث و نتیجه گیری

    ارایه مدلی از انتقال یادگیری الکترونیک می تواند فراگیران را با فضای مشارکت و تعامل در محل کار آشتی دهد و راهگشای بسیاری از مسایل و مشکلات ناشی از آموزش الکترونیک کارکنان صنعت برق باشد.

    کلید واژگان: انتقال یادگیری, یادگیری الکترونیک ادراک شده, انگیزه انتقال, سهولت انتقال ادراک شده
    Mehdi Forouzanfar *, MohammadHasan Seyf, MohammadReza Sarmadi, Saeed Talebi
    Introduction

    In recent years, the transfer of learning to the workplace has been proposed as an important measure of success in training courses. The aim of this study was to design a causal model of factors affecting the transmission of perceived e-learning among employees of power distribution companies in the south and southwest of the country.

    research methodology

    This research was applied in terms of the purpose of research and descriptive-survey in terms of research method and correlational with emphasis on structural equations. The statistical population of the study included all employees of power distribution companies in the south and southwest of the country was 1400 people, of which 384 people were considered as a sample size using multi-stage cluster random sampling method. Based on Organizational Learning Culture Questionnaires (Marsik and Watkins, 2003), Learning Transfer System (Halton and Bates, 2000), Perceived Transfer Ease (Hasvolo, 2004), Ajan and Hartshorn (2008), Intention to Transfer (Sami Neto), 2009), cognitive absorption (Agarwal and Karahana, 2000), perceived transfer pleasure (Nasura and Weslow, 2012) and perceived transfer utility (Kim et al., 2007). Data analysis was performed using SPSS and LISREL software.

    Findings

    The results showed that the proposed model has a good fit and can be generalized to the research community and all components of the proposed model are statistically significant. Also, all research hypotheses were confirmed and in the proposed model, 0.49% of the variance of perceived learning transfer is explained by research variables.

    Conclusion

    The highest amount of variance explained in this model is related to the transfer of perceived learning (50%) and the lowest amount of variance explained in the general model is related to the transfer motivation (13%).

    Keywords: Learning transfer, perceived e-learning, Power distribution
  • فهیمه رجبی*، محمدحسن صیف، محمدرضا سرمدی، سعید طالبی
    مقدمه

    یکی از عوامل تبیین پیشرفت تحصیلی داتشجویان، آگاهی فراشناختی است. آگاهی فراشناختی برای محیط یادگیری بسیار ضروری است، چرا که فراگیران از طریق آن می توانند دانش و فرآیند یادگیری خود را مدیریت کنند. پژوهش حاضر، با هدف ارایه مدلی علی عوامل موثر برآگاهی فراشناختی در یادگیری معکوس یکپارچه در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز است.

    روش ها

    در این مطالعه تحلیلی-مقطعی، داده های لازم از طریق پرسشنامه های ترکیبی که توسط یک نمونه 380 نفری از دانشجویان دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شیراز تکمیل شد، جمع آوری گردید. افراد نمونه شامل کلیه ی دانشجویانی که در نیم سال دوم 00-99 درس زبان انگلیسی را به عنوان واحد درسی اخذ کرده بودند، در برگرفت. ابزارهای گردآوری داده ها شامل آگاهی فراشناختی مختاری و ریچارد، ذهن آگاهی فرایبورگ، جهت گیری هدف بوفارد و همکاران، باورهای فراشناختی ولز و نظم جویی شناختی- هیجانی بود. داده ها از طریق روش آماری تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای AMOS و Lisrel تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سه عامل باورهای فراشناختی (2/21=t)، جهت گیری هدفی (2/1=t)  و ذهن آگاهی (2/55=t) برآگاهی فراشناختی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز اثر معنی داری دارد (0/001)

    نتیجه گیری

    با توجه به شاخص های نکویی برازش و نیز بررسی کلیت مدل در گروه مورد بررسی، مدل علی عوامل موثر برآگاهی فراشناختی در یادگیری معکوس یکپارچه از نظر شاخص ها، برازش مناسبی داشت و می تواند در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: آگاهی فراشناختی, یادگیری معکوس, نظم جویی, جهت گیری هدف, دانشجو
    F Rajabi*, MH Seif, MR Sarmadi, S Talebi
    Introduction

    Metacognitive awareness is one of the explaining factors in students᾽ academic achievement. Metacognitive awareness is essential for the learning environment, through which learners can manage their knowledge and learning process. The aim of this study was to provide a causal model of the factors affecting metacognitive awareness in integrated reverse learning among medical students in Shiraz.

    Methods

    In this cross- sectional analytical study, the necessary data were collected through a combined questionnaire completed by a sample including 380 students of  school of health in Shiraz University of Medical Sciences. The sample consist of  all students who were selected  english as  a course in the second half of the year 1999- 99 at Shiraz University of Medical Sciences. Data collection tools included Mokhtari and Richard metacognitive awareness, Freiburg mindfulness, goal orientation of Beaufard et al, Wells metacognitive beliefs, and cognitive- emotional regulation. Data were analyzed by AMOS and lisrel software.

    Results

    Three factors of metacognitive beliefs(t=2.21), goal orientation(t=2.1) and mindfulness(t=2.55) have a significant effect on metacognitive awareness in students of Shiraz University of Medical Sciences(p<0.001) .Among the endogenous variables, mindfulness had the most effect (0.256) and metacognitive beliefs had the least effect (0.172) on the metacognitive consciousness variable.

    Conclusion

    According to the good fit indicators and also the study of the model as a whole in the study group, the model had a good fit in terms of indicators and can be used in decisions and policies.

    Keywords: Metacognitive Awarenesse, Reverse learning, Discipline, Goal Orientation, Student
  • مینا محمدی زاده*، محمدحسن صیف
    پژوهش حاضر به منظور شناسایی نشانگرهای یک رهبر آموزشی موفق در مدرسه و در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل استادان رشته مدیریت آموزشی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی و نیز مدیران شاخص مدارس متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 است. از میان جامعه آماری، 30 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از کدگذاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رهبر آموزشی موفق برای مدارس متوسطه شهر شیراز دارای 36 نشانگر در 5 مقوله تعیین جهت، مدیریت فرهنگ و جو سازمانی، نظارت و ارزیابی آموزشی، مدیریت بر فرایند یاددهی - یادگیری در مدرسه، و رشد و توسعه حرفه ای است.
    کلید واژگان: رهبر آموزشی موفق, فرهنگ سازمانی, ارزیابی آموزشی, توسعه حرفه ای
    Mina Mohammadizadeh *, Mohammad Hasan Seif
    The present study was conducted to identify the indicators of a successful educational leader in school and in the framework of a qualitative approach and using a phenomenological strategy. The statistical population of the study includes professors of educational management in the faculties of educational sciences of public universities and also the principals of Shiraz high schools in the academic year 1399-1400. From the statistical population, 30 people were selected through purposive sampling to achieve theoretical saturation. Data were collected using semi-structured interviews. In order to analyze the data obtained from the interview, coding was used. Findings showed that a successful educational leader for high schools in Shiraz has 36 indicators in 5 categories: direction, organizational culture and management, educational monitoring and evaluation, management of the teaching-learning process in school, and professional growth and development. .
    Keywords: Successful educational leader, Organizational culture, educational evaluation, Professional development
  • مینا محمدی زاده*، محمدحسن صیف

    پژوهش حاضر به منظور شناسایی نشانگرهای یک رهبر آموزشی موفق در مدرسه و در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل استادان رشته مدیریت آموزشی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی و نیز مدیران شاخص مدارس متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 است. از میان جامعه آماری، 30 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از کدگذاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رهبر آموزشی موفق برای مدارس متوسطه شهر شیراز دارای 36 نشانگر در 5 مقوله تعیین جهت، مدیریت فرهنگ و جو سازمانی، نظارت و ارزیابی آموزشی، مدیریت بر فرایند یاددهی - یادگیری در مدرسه، و رشد و توسعه حرفه ای است.

    کلید واژگان: رهبر آموزشی موفق, فرهنگ و جو سازمانی, ارزیابی آموزشی, فرایند یاددهی - یادگیری, توسعه حرفه ای
    Mina Mohammadizadeh *, MohammadHassan Seif

    The present study was conducted to identify the indicators of a successful educational leader in school and in the framework of a qualitative approach and using a phenomenological strategy. The statistical population of the study includes professors of educational management in the faculties of educational sciences of public universities and also the principals of high schools in Shiraz in the academic year 1399-1400. From the statistical population, 30 people were selected through purposive sampling to achieve theoretical saturation. Data were collected using semi-structured interviews. In order to analyze the data obtained from the interview, coding was used. Findings showed that a successful educational leader for high schools in Shiraz has 36 indicators in 5 categories: direction, organizational culture and management, educational monitoring and evaluation, management of the teaching-learning process in school, and professional growth and development. .

    Keywords: Successful educational leader, organizational culture, atmosphere, educational evaluation, teaching-learning process, Professional development
  • محمدحسن صیف، لیلا فتاح پور

    امروزه خود آموزی به یکی از کلیدی ترین عوامل و راهبردهای فرایند یاددهی – یادگیری و پرورش استعداد ها تبدیل شده است بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی نظری مهارت خودآموزی دانش‌آموزان در مقطع دبستان انجام شد. طرح پژوهش کیفی و روش شناسی فراترکیب از نوع تلفیقی می باشد که  در این پژوهش پایگاه های معتبر مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت 50 مقاله  مرتبط مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که متغیر های  خود تنظیمی، خود کنترلی، پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی با پدیده خودآموزی در ارتباط قرار دارند و همچنین نتایج نشان داد که خود آموزی مخصوصا به شیوه راهبری و آموزش دیجیتال بر پرورش تفکر و یادگیری عمیق اثر گذار می باشد. با بررسی های انجام شده مشخص شد که خودآموزی بهتر است از سنین آغازین مدرسه و در مقطع دبستان آغاز شود که دانش‌آموز با آن دست و پنجه نرم کند و تسلط کامل به این روش پیدا کند تا یادگیری بهتر و در نتیجه پیشرفت تحصیلی حاصل شود. همچنین مشخص شد در مهارت خود آموزی ، تنیدگی تحصیلی ،اضطراب و مضرات آموزش مستقیم قابل کنترل می باشد.

    کلید واژگان: خودآموزی, مقطع دبستان, راهبری, پیشرفت تحصیلی
  • مریم درویشی*، محمدحسن صیف، محمدرضا سرمدی، مهران فرج اللهی

    پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل علی روابط جذب شناختی، نیاز به شناخت و سودمندی ادراک شده یادگیری از طریق واقعیت افزوده (نقش واسطه ای خودکارآمدی موبایلی و درگیری شناختی) به روش توصیفی-همبستگی انجام گرفت. برای این منظور، از بین استان های نواحی غربی ایران، سه استان (همدان، کرمانشاه و چهارمحال و بختیاری) و تعداد 600 دانشجوی دانشگاه پیام نور، به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی، بر اساس فرمول کوکران انتخاب و پس از به کارگیری برنامه واقعیت افزوده، به یک پرسش نامه 52 گویه ای که تلفیقی از پرسش نامه های سودمندی ادراک شده دیویس (1989)، نیاز به شناخت کاچیوپو و پتی (1982)، درگیری شناختی آلوکا و اودونگو (2018)، مقیاس خودکارآمدی موبایلی ماهات، مهد ایوب و وانگ (2012) و مقیاس جذب شناختی آگاروال و کاراهانا (2000) بود پاسخ دادند که از آن میان، 556 پرسش نامه تکمیل و به پژوهشگر بازگردانده شد. دادها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ و تحلیل مسیر، به وسیله نرم افزارهای Amos 22, Lisrel 8.50 ,Spss 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیرهای جذب شناختی و نیاز به شناخت به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق واسطه گری متغیرهای خودکارآمدی موبایلی و درگیری شناختی بر سودمندی ادراک شده یادگیری از طریق واقعیت افزوده، در بین دانشجویان دوره کارشناسی اثر معنادار دارند. همچنین بررسی شاخص های برازندگی نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش، با داده های گردآوری شده از دانشجویان دانشگاه پیام نور، برازش مناسبی دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت این مدل می تواند اطلاعات مهم و مورد نیاز را برای همه دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت در جهت بهبود پیامدهای آموزش و یادگیری فراهم کند.

    کلید واژگان: واقعیت افزوده, جذب شناختی, نیاز به شناخت, درگیری شناختی, خودکارآمدی, سودمندی ادراک شده
    Maryam Darvishi *, Mohammad Hassan Seif, Mohammad Reza Sarmadi, Mehran Farajollahi

    The main purpose of this study was presenting the casual model of cognitive absorption, need for cognition and perceived enjoyment of learning via Augmented Reality (AR) (mediating role of mobile self-efficacy and academic engagement) with a descriptive and correlation method. For this purpose 3 western provinces (Hamedan, Kermanshah and Chaharmahal-o Bakhtiari) were randomly selected and 600 undergraduate students were selected through randomized multistage cluster sampling on the basis of Cochran's formula and after using AR application , the students completed a 52 item questionnaire that was an integration of following questionnaires: perceived usefulness (Davis, 1989), need for cognition (Cacioppo & Petty, 1982) cognitive engagement (Aloka & Odongo, 2018), mobile self- efficacy (Mahat, Mohd Ayub & Wong, 2012) and cognitive absorption (Agarwal, R., & Karahanna, 2000). After completing the questionnaire, 556 questionnaires were returned to the researcher and data were analyzed through confirmatory factor analysis, Cronbach's alpha coefficients and path analysis using Amos 22, Lisrel 8.50 and Spss 22. The findings showed that cognitive absorption and need for cognition had a direct and indirect effect on perceived usefulness with mediating role of mobile self- efficacy and cognitive engagement. Also, the obtained results for the fit indices of the proposed model showed that it had a good fit with the data collected from the respondents. Therefore, this model can provide educators and education leaders with critical information for improving learning outcomes.

    Keywords: Augmented Reality, Cognitive absorption, need for cognition, Cognitive engagement, self- efficacy, Perceived usefulness
  • سعید طالبی*، محمدحسن صیف، مریم باقری، مرضیه تاجوران

    هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر وفاداری به برند دانشگاهی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی شیراز بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز به تعداد 9300 نفر بود که از آن بین با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 191 نفر انتخاب شدند. نمونه مورد بررسی از طریق پرسشنامه های تصویر برند ، شیفتگی به برند ، تعهد به برند، وفاداری به برند، اعتماد به برند، رضایتمندی برند و عملکرد برند مورد سنجش قرار گرفتند. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی نیز، از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب (92/0)، (80/0)، (80/0)، (93/0)، (81/0)، (85/0) و (93/0) محاسبه گردید.داده های گردآوری شده با روش تحلیل مسیر و بهره گیری از نرم افزار لیزرل8.8 و اس پی اس اس 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون معنی داری ضریب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج گویای آن است که ااگوی ارایه شده در تحقیق از برازش مطلوب برخوردار است. در این پژوهش تصویر ذهنی از برند بر وفاداری به برند از طریق واسطه گری شیفتگی به برند و تعهد به برند دارای اثر غیرمستقیم است. اعتماد به برند بر وفاداری به برند از طریق واسطه گری شیفتگی به برند و تعهد به برند دارای اثر غیرمستقیم است. رضایتمندی از برند بر وفاداری به برند از طریق واسطه گری شیفتگی به برند و تعهد به برند دارای اثر غیرمستقیم است. شیفتگی به برند بر وفاداری به برند از طریق واسطه گری تعهد به برند دارای اثر غیرمستقیم است.

    کلید واژگان: وفاداری به برند, اعتماد به برند, تصویر برند, شیفتگی به برند و عملکرد برند
    Saeed Talebi*, MohammadHasan Seif, Maryam Bagheri, Marzieh Tajvaran

    The purpose of this study was to investigate the factors affecting university brand loyalty among graduate students in Shiraz. This research was applied in terms of purpose and in terms of nature and method of correlation. The statistical population of the study consisted of 9300 graduated students from Shiraz University who were randomly selected using random cluster sampling method, 191 people were selected. The sample was surveyed through brand image questionnaire, fascination with the brand, commitment to brand, brand loyalty, trust the brand, brand satisfaction and brand performance. . The validity of these questionnaires was confirmed by experts and the reliability was calculated through Cronbachchr('39')s alpha coefficient, respectively (0.92), (0.80), (0.80), (0.93), (0.81), (0.85) and (0.93). The collected data were analyzed by path analysis method using LISREL 8.8 and SPSS 16 software. At the level of descriptive statistics, mean and standard deviation, and inferential statistics, correlation coefficient and path analysis were used. The results indicate that the brand image of brand loyalty through indirect brand enthusiasm and commitment to the brand have indirect effect. Brand trust has an indirect effect on brand loyalty through the mediation of brand enthusiasm and brand commitment. Brand satisfaction has a direct impact on brand loyalty through the intermediation of brand enthusiasm and commitment to the brand. The brandchr('39')s fascination for brand loyalty through indirect commitment to the brand has an indirect effect.

    Keywords: Brand loyalty, brand trust, brand image, brand enthusiasm, brand performance
  • محمدحسن صیف*، احمد رستگار، سعید طالبی، میترا یادگار، راهیل قائدی

    هدف از پژوهش حاضر ارایه مدل علی روابط ابعاد جهت گیری اهداف پیشرفت و کمک طلبی تحصیلی با نقش واسطه ای درگیری تحصیلی و خودکارآمدی به روش تحلیل مسیر بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر شیراز بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 265 نفر بود که با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه های کمک طلبی تحصیلی(ریان وپینتریچ)، درگیری تحصیلی (لینن برینک و پینتریچ)، جهت گیری هدف (الیوت و مک گریگور) و خودکارآمدی (موریس) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده شد. جهت بررسی برازش مدل از شاخص های برازندگی استفاده شده بود. در این پژوهش، شاخص های برازش 44/2=x2/df ، 073/0RMSEA=، 97/0CFI=،  94/0=GFI و 93/0AGFI= و 048/0 P-value = گزارش شد. با توجه به نتایج بدست آمده جهت گیری هدف تحصیلی و مولفه های آن از طریق واسطه گری ابعاد درگیری تحصیلی برکمک طلبی تاثیرگذار بوده، به طوریکه جهت گیری اجتنابی از طریق واسطه گری درگیری شناختی، درگیری عاطفی و خودکارآمدی اثر غیرمستقیم و مثبت و جهت گیری عملکردی از طریق واسطه گری درگیری عاطفی، درگیری رفتاری و خودکارآمدی دارای اثر غیرمستقیم و مثبت برکمک طلبی تحصیلی است. کلیه متغیرهای این پژوهش 37/0 از تغییرات موجود در متغیر کمک طلبی را تبیین می کنند. با توجه

    کلید واژگان: کمک طلبی تحصیلی, جهت گیری هدف, درگیری تحصیلی, خودکارآمدی تحصیلی
    M.H Seif *, A Rastegar, S Talebi, M Yadegar, R Qaeedi

    The main purpose of this current study is Presenting Causal Model of Goals Orientation Dimensions Relations and Academic help seeking with the role of academic engagement and self-efficacy occur in analysis method. The research  method was correlation. The population includes all high school students (second level) in Shiraz city (N=43700). According to the Cochran formula, the sample size was 265 people who were selected by multi-stage cluster sampling method. For data collection used academic help seeking questionnaire (Ryan & pintrich), academic engagement (Brink Lynn & pintrich), goal orientation (Elliot & Mc Greger) and self-efficiency (Morris). It used LISREL Software in order to data analyze. It used fit indicators for studying model fitting. It reported fitting indicators as x/df=2/44, RMSEA=0/073, CFI=0/97, GFI=0/94, AGFI=0/93, p-value=0/048 in this research. According to the results, education goal orientation and its component through academic of the indirect effects to students' academic help seeking. All variables in this study of current changes explain 0/37 of help seeking variable.  Paying attention to fit features is in a suitable level.

    Keywords: Academic help seeking, Goal orientation, academic engagement, Academic self-efficiency
  • عاطفه آرین فر*، محمدحسن صیف
    زمینه و هدف

     هدف از پژوهش حاضر ارایه الگوی روابط علی جهت گیری آینده و یادگیری خودتنظیمی بر اساس نقش واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی و  ارزش تکلیف به روش تحلیل مسیر است.

    روش بررسی

     در پژوهش پیش رو، که به شکل توصیفی از نوع  همبستگی انجام گرفته است، با نمونه ای پژوهشی شامل 205 نفر دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش پزشکی(مجازی) دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، که بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند و پرسشنامه ای متشکل از 4 پرسشنامه  را تکمیل نمودند که شامل پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد (1995)، پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی تحصیلی میجلی و همکاران (2000) و پرسشنامه ارزش تکلیف پینتریج (1991)، پرسشنامه جهت گیری آینده سیگنر (2009) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزارهای Amos, و  Spss استفاده شد.

    یافته ها

     عامل جهت گیری آینده بر خودتنظیمی تحصیلی در دانشجویان دارای ضرایب همبستگی مثبت و معنی دار است. همچنین سنجش تکوینی با استفاده دانشجویان از خودکارآمدی تحصیلی و ارزش تکلیف هم همبستگی مثبت و معنی دار نشان داد. به این ترتیب فرضیه های پژوهش تایید شد.

    نتیجه گیری

     در نتیجه یافته های این پژوهش می توان گفت استفاده از جهت گیری آینده با توجه به میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی و ارزش تکلیف،  به رشد خودتنظیمی تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد آموزش پزشکی(مجازی) دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و استفاده بیشتر آنها از خودتنظیمی تحصیلی، در یادگیری منجر می شود.بررسی شاخص های برازندگی نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش با داده های گردآوری شده از دانشجویان دوره های مجازی دارای برازش نسبتا مناسبی است.

    کلید واژگان: ارزش تکلیف, جهت گیری آینده, خودکارآمدی تحصیلی, یادگیری خود تنظیمی
    Atefeh Arianfar*, MohammadHasan Seyf
    Background & Objective

    This study aimed to present a causal model of future orientation and self-regulated learning based on the mediating role of academic self-efficacy and task value using a path analysis method.

    Materials and Methods

    This descriptive, correlational study was performed on 205 MSc medical students (MSc) in Shahid Beheshti University, who were selected by Cochrane’s formula and multistage stratified sampling. The subjects completed four questionnaires, including Bouffard educational self-regulation questionnaire, Pintrich’s task value questionnaire, Midgley’s standard self-efficacy questionnaire, and Seginer future orientation questionnaire. Data analysis was performed in SPSS and AMOS using path analysis method.

    Results

    In this study, future orientation factor had a significant, positive effect on academic self-regulation in students. In addition, there was a significant, positive correlation between developmental assessment and students’ use of academic self-efficacy and task value, thereby confirming the research hypotheses.

    Conclusion

    According to the results, using future orientation increased academic self-regulation in the MSc medical students (virtual) in Shahid Beheshti University and led to a higher use of academic self-regulation in learning considering the mediating role of academic self-efficacy and task value. Evaluation of the fit indexes demonstrated the favorable fit of the proposed model based on the data obtained from the participants.

    Keywords: task Value - future orientation - academic Self-Efficacy - Self-regulated learning
  • احمد رستگار*، محمدحسن صیف، سعید طالبی، مرضیه تاجوران
    زمینه و هدف

    ارزشیابی نظام مند کیفیت اساتید و دانشجویان بعنوان ارکان اصلی در نظام آموزش عالی، تا حدود زیادی ضامن کیفیت و اثربخشی فرایند یاددهی و یادگیری می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت اساتید و دانشجویان گروه های آموزشی علوم پایه دانشکده پزشکی شیراز در بخش درونداد و فرایند انجام شد.

    روش بررسی

    نمونه آماری پژوهش شامل110 نفر از اساتید و 266 نفر از دانشجویان است. برای انتخاب نمونه در زیرجامعه های اساتید از روش سرشماری و در زیرجامعه دانشجویان از روش طبقه ای نسبی تصادفی استفاده گردید. سپس پرسشنامه های جداگانه ای برای اساتید و دانشجویان تهیه و پس از تکمیل پرسشنامه ها، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از معیارهای پیشنهادی متخصصان و اساتید و طیف قضاوت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که در بخش درونداد کیفیت عامل دانشجویان در سطح نسبتا مطلوب و کیفیت عامل اساتید در سطح مطلوب قرار دارد. در بخش فرایند نیز کیفیت فعالیت های تحصیلی دانشجویان و فعالیت های آموزشی اساتید هر دو در سطح مطلوب ارزیابی گردید.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها مسیوولان و برنامه ریزان دانشکده پزشکی می بایست بر اساس ارزشیابی های مدون و مستمر همواره نسبت به ارتقاء کیفیت اساتید و دانشجویان و فعالیت های آموزشی آنها اهتمام داشته تا حصول به اهداف دوره ها و رشته های تحصیلی میسر گردد.

    کلید واژگان: ارزشیابی, کیفیت, درونداد, فرایند, الگوی سیپ
    Ahmad Rastegar *, Mohammad Hasan Seif, Saeed Talebi, Marzieh Tajvaran
    Background and objective

    Systematic evaluation of the quality of professors and students as key elements in higher education system, largely guarantee the quality and effectiveness of teaching and learning. Therefore the present study was conducted with aim of evaluating the quality of professors and students of Basic Sciences Educational Groups of Shiraz School of Medicine in input and process section.

    Methods and Materials

    The study sample consisted of 110 professors and 266 students. Census was used to select sample in sub-communities of professors and stratified ratio sampling was utilized to select sample in sub-communities of students. Then, separate questionnaire was prepared for professors and students and after the questionnaires were completed, the gathered data were analyzed using the criteria proposed by experts and professors and judgment spectrum.

    Results

    The results showed that in input section, the quality of the students as an agent was relatively appropriate and the quality of professors as another agent was appropriate. Moreover in the process section, the quality of both students’ academic activities and professors’ educational activities were evaluated as appropriate.

    Conclusion

    According to the findings, responsible people and planners of medical school should pay more attention to the quality of professors and students and enhance their educational activities based on continuous and systematic evaluation so that achieving the objectives of courses and fields of study become possible.

    Keywords: evaluation, Quality, Input, Process, CIPP Model
  • سمیه نگهداری*، محمدحسن صیف، محمدرضا سرمدی، مهران فرج اللهی، احمد رستگار
    مقدمه

    هدف از پژوهش حاضر ارایه ی مدل علی روابط نیاز به شناخت و غوطه وری در جریان بازیهای دیجیتال در میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه ی شهر شیراز در سال تحصیلی 97-96 به روش تحلیل مسیر است.

    روش

    نمونه آماری این پژوهش شامل 600 نفر از دانش آموزان شهر شیراز که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده  و به ترکیبی از پرسشنامه های نیاز به شناخت کاچیو پو و پتی (1982)،جو یادگیری ویلیامز و دسی (1996)، جهت گیری هدف وندوال و دیگران (2001)، هیجانات پکران وهمکاران(2005)، جریان ذاتی یادگیری جکسون وایکلود (2008) ویرایش دوم وغوطه وری و سیال شدن براون و فور(2010) پاسخ دادند.

    یافته ها

    به طور کلی نتایج پژوهش نشان  داد که نیاز به شناخت بر هیجانات، جهت گیری هدف و جریان ذاتی دارای اثر مستقیم است .همچنین هیجانات و جریان ذاتی یادگیری دارای اثر مستقیم بر غوطه وری و سیال شدن است. نیاز به شناخت با واسطه گری جهت گیری هدف و جریان یادگیری و هیجانات بر غوطه وری ، وجهت گیری هدف با واسطه هیجانات و جریان ذاتی بر غوطه وری اثر غیر مستقیم دارد .

    نتیجه گیری

    کلیه متغیرهای مطره در پژوهش30/0 از متغیرهای موجود در غوطه وری را تبیین می کندو مدل پژوهش با توجه به داده ها از برازش نسبتا خوبی برخوردار است

    کلید واژگان: نیاز به شناخت, جو, غوطه وری
    Somayeh Negahdari *, Mohammad Hasan Seif, Mohammad Reza Sarmadi, Mehran Farajollahi, Ahmad Rastegar
    Introduction

    The purpose of this study was to present a causal model of the need for cognition and immersion in digital games among high school students in the academic year of 2017-18 in Shiraz by using path analysis method.

    Method

    The statistical sample of this study consisted of 600 students of Shiraz city who were selected through multistage cluster sampling method. The research instruments were Cacioppo and Petty' Need for Cognition (NFC) (1982), Williams and Deci' Learning Climate Questionnaire (LCQ) (1996), VandeWalle et al.'s Goal Orientation (2001), Pekrun et al.' Academic Emotions (2005), Jackson Wicklewood’s Intrinsic Flow of Learning (2008) (Second Edition), and Brown and Forer' Flow and Immersion (2010) questionnaires.

    Results

    In general, the results showed that the need for cognition has direct effect on emotions, goal orientation and intrinsic flow of learning. Also, emotions and intrinsic learning flow have a direct effect on immersion and fluidity. The need for cognition with mediating the goal orientation and flow of learning and emotions, and also goal orientation and intrinsic flow have indirect effect on immersion.

    Conclusion

    All variables in this study explain 0.30 of the variables in the immersion and the model has a good fit with respect to the data.

    Keywords: need for cognition, Immersion, Emotions
  • احمد رستگار*، محمدحسن صیف، زهرا علی محمدی معدنویی، مرضیه تاجوران

    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی در رابطه میان ادراک از رهبری اصیل و هیجانات منفی تدریس معلمان در میان دبیران مقطع متوسطه دوم شهر شیراز در قالب یک مدل علی انجام شد. برای این منظور 345 نفر از معلمان (155 مرد و 190 زن) مقطع متوسطه دوم شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه رهبری اصیل آوولیو و گاردنر (2005)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز، آوولیو و آوی (2007) و پرسشنامه هیجانات تدریس فرینزل (2010) پاسخ دادند. داده های به دست آمده از نمونه با استفاده از نرم افزار آماری LISREL و به روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد ادراک از رهبری اصیل دارای اثر مستقیم و مثبت بر سرمایه های روان شناختی هستند. به علاوه، سرمایه های روان شناختی بر هیجان های منفی تدریس دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار بودند. مطابق با یافته ها، خودآگاهی، اخلاق مداری، پردازش متوازن و شفافیت رابطه ای از طریق نقش واسطه خوش بینی، خودکارآمدی، امیدواری و تاب آوری بر هیجانات منفی تدریس دارای اثر غیرمستقیم و معنادار بودند.

    کلید واژگان: ادراک از رهبری اصیل, سرمایه روان شناختی, هیجانات منفی تدریس, معلم
    Ahmad Rastegar *, MohammadHasan Seif, Zahra Ali Mohammadi Madanoei, Marzieh Tajvaran

    This study is conducted to investigate the mediator role of psychological capitals in relationship between perceived relations of authentic leadership and negative excitements of teaching among high secondary school teachers in Shiraz province in the form of a causal model .For this purpose , 345 teachers (155 men and 190 women) of high secondary school teachers in Shiraz province has been selected by using the cluster multistage sampling and they responded to Authentic Leadership Questionnaire of Olive and Gardner (2005) , Psychological Capital Questionnaire of Luthans, Olive and Avi (2007) and excitements of teaching questionnaire of Frinzl (2010) .Obtained data of sample were analyzed by using the statistical software LISREL and by path analysis . results showed that perception dimensions of authentic leadership has a direct and positive effect on psychological capital . In addition, psychological capital has a direct , positive and meaningful effect on negative teaching excitements. According to the findings, consciousness, ethical-oriented , processing balance and relational transparent through the mediating role of optimism, self-efficacy, hope and resilience has a indirect and meaningful effect on the negative teaching excitements.

    Keywords: Perception of Authentic Leadership, psychological capital, negative Teaching Excitements, Teacher
  • سیما علی زاده*، محمدرضا سرمدی، محمدحسن صیف، سعید مظلومیان

    این پژوهش با هدف هنجاریابی مقیاس دانش محتوای تربیتی معلمان مدارس متوسطه ارومیه در استفاده از بازی های دیجیتال انجام شد. پژوهش حاضر از نظر روش، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس متوسطه شهر ارومیه است. در این پژوهش، از بین نواحی آموزش و پرورش، به صورت تصادفی، ناحیه دو انتخاب و سپس با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی، پرسش نامه ها بین معلمان مدارس متوسطه ناحیه 2 توزیع شد. برای سنجش دانش محتوای تربیتی در استفاده از بازی های دیجیتال از پرسش نامه سو و همکاران (2013) استفاده و در نهایت داده های جمع آوری شده از طریق آزمون آماری تحلیل عاملی تاییدی بررسی شد. در تحلیل عاملی تاییدی، مقادیر شاخص های نیکویی برازش، بیانگر برازش خوب مدل بود؛ همچنین نتایج نشان داد که همه گویه های مقیاس دانش محتوای تربیتی معلمان مدارس متوسطه ارومیه در استفاده از بازی های دیجیتال بار عاملی مورد قبول داشتند و هیچکدام از گویه ها از پرسش نامه سو و همکاران (2013) حذف نشد؛ لازم به ذکر است که در خرده مقیاس دانش بازی، گویه 1 با بار عاملی (0/779)، در خرده مقیاس دانش تربیتی بازی، گویه 9 با بار عاملی (0/745) و در خرده مقیاس دانش محتوایی بازی، گویه 12 با بار عاملی (0/761)، به عنوان مهم ترین گویه های مربوط به هریک از مولفه های دانش بازی، دانش تربیتی بازی و دانش محتوایی بازی به حساب می آید.مقیاس دانش محتوای تربیتی معلمان مدارس متوسطه شهرستان ارومیه در استفاده از بازی های دیجیتالی از روایی محتوایی و سازه ای مطلوب برخوردار است و می توان از آن برای ارزیابی دانش محتوایی تربیتی سایر مدارس متوسطه در استفاده از بازی های دیجیتالی استفاده کرد.

    کلید واژگان: هنجاریابی, دانش محتوایی تربیتی بازی, دانش بازی, دانش تربیتی بازی, دانش محتوایی بازی
    Sima Alizadeh *, Mohammadreza Sarmadi, Mohammad Hassan Seif, Saeid Mazloumian

    This study was conducted with the aim of standardizing the Pedagogical content knowledge scale of high school teachers in using digital games.The present study is a correlational study with the statistical population including all high school teachers in Urmia. In this study, two areas were selected randomly from education districts and then Questionnaires were distributed among high school teachers in district 2 using the relative stratified sampling method.To assess the Pedagogical content knowledge of digital games the questionnaire of Sue et al (2013) was used. Finally, the data were analyzed through confirmatory factor analysis statistical test. In confirmatory factor analysis, the goodness of fit indices showed good fit of the model. The results also showed that all items of Urmia High School Teachers' Pedagogical Content Knowledge Scale were acceptable in using factor loaded digital games.And none of the items were removed from the Sue et al.Questionnaire (2013). It should be noted that in the subscale of game knowledge, item 1 with factor loadings (0/779) , in the subscale of Pedagogical game knowledge, item 9 with factor loadings (0/745) , in the subscale of game content knowledge, factor 12 with operating load (0/761) is considered to be the most relevant items for each component of game knowledge, Pedagogical game knowledge, and game content knowledge. The Pedagogical content knowledge of high school teachers in the city of Urmia in using digital games has a good content and structural validity and can be used to evaluate the Pedagogical content knowledge of other high schools in using digital games.

    Keywords: Standardization, Game Pedagogical Content Knowledge, Game Knowledge, Game Pedagogical Knowledge, Game Content Knowledge
  • مسعود عبدالله رش*، محمدحسن صیف، سیدمحمد شبیری، معروف خلیلی

    هدف پژوهش کاربردی حاضر طراحی مدلی از مولفه های تربیت منش محیط زیستی است. تربیت منش، تلاش برای انجام بهترین ها در قبال طبیعت است. 11 مضمون فراگیر در نتیجه تحلیل محتوای منابع متعدد داخل و خارج کشور، برای تربیت منش محیط زیستی شناسایی شده، براساس آن پرسشنامه مقدماتی با 130 گویه و در مقیاس لیکرت طراحی شد. سه بار دلفی متوالی ضمن تایید روایی صوری و محتوایی آن، تعداد گویه ها را به 76 عدد تقلیل داد. 384 نفر از دانش آموزان متوسطه دوم شمال غرب کشور براساس فرمول کوکران به عنوان جامعه هدف، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. آلفای کرونباخ 0/89 نشان از پایایی ابزار پژوهش بود. مقدار KMO= 0/850و معنی داری آزمون کرویت- بارتلت، نشان دهنده کفایت نمونه گیری بود. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که بارهای عاملی تمامی مولفه ها در سطح 0/01 معنی دار است. مقدار آماره T در مورد تمامی مولفه ها بزرگتر از 1/96 بود که نشان دهنده ارتباط معناداری بین هر یک از مولفه ها با تربیت منش محیط زیستی بود. همچنین شاخص های برازش RMSEA=0/056 و GFI=0/95نشان دهنده برازش عالی مدل بودند.

    کلید واژگان: تربیت منش, تربیت منش محیط زیستی, دانش آموزان متوسطه
    Masoud Abdollahrash *, Mohammad Hassan Seif, Seyed Mohammad Shobeiri, Mahrouf Khaliliy

    The purpose of this applied research is to design a model of environmental character education components. Character education is an endeavor to do the best for nature. 11 discovered main categories from the qualitative section of the research, and the initial likert scale questionnaire containing 130 items was prepared. Its face and content validity was verified by three consecutive delphis, and the final questionnaire containing 76 items was distributed among 384 secondary school students from the North-West of the country, who were selected through multistage cluster random sampling. 0.89 Cronbach’s alpha was showing the reliability of the research tool. The value of Kaiser-Meyer-Olkin (KMO)=0/85 and the significance of the bartlett test of sphericity showed the suitability of sampling. The results of confirmatory factor analysis showed that factorial load of all components were significant at the level of 0.01. The T-value for all components was greater than 1.96, which indicated a significant relationship between each components with environmental character education. Also, the fitting indexes standard root mean residual (RMSE) =0/056 and goodness of fit index (GFI) =0/95 represents an excellent fit of the model.

    Keywords: Character education, Environmental character education, high school students
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال