به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد مهدی محمدی

  • محمدمهدی محمدی، فرهاد آزادی*، محسن واحدی، زهرا مهدیین

    هدف :

    فعالیت های بدنی مناسب، نقش مهمی در کاهش بیماری و مرگ و میر دوره سالمندی دارند و از عوامل اصلی سالمندی سالم به شمار می آیند. اما ترس از زمین خوردن مانعی برای فعالیت بدنی مناسب است. به دلیل تفاوت سالمندان شهری و روستایی در علل زمینه ای ترس از زمین خوردن و میزان و نوع فعالیت های بدنی، هدف این مطالعه بررسی و مقایسه ارتباط ترس از زمین خوردن با فعالیت بدنی در سالمندان شهری و روستایی بود. 

    روش بررسی:

    در این مطالعه مقطعی تحلیلی، 350 نفر از سالمندان 60 سال و بالاتر تحت پوشش مراکز خدمات جامع سلامت روستایی (224 نفر) و شهری (126 نفر) در شهرستان کنارک استان سیستان و بلوچستان، به شیوه نمونه گیری ساده و براساس معیارهای ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. علاوه بر ثبت اطلاعات جمعیت شناختی نمونه موردمطالعه، برای ارزیابی ترس از زمین خوردن و فعالیت بدنی به ترتیب از نسخ فارسی پرسش نامه های مقیاس کارآمدی ترس از زمین خوردن فرم بین المللی (FES-I)، سنجش سریع فعالیت بدنی (RAPA)، فعالیت های روزمره زندگی (ADL) و فعالیت های ابزاری زندگی (IADL) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون های توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد.

    یافته ها:

     میانگین و انحراف معیار سنی کل نمونه موردمطالعه، 7/84±68/48 سال (روستایی 8/29±69/53 سال و شهری 6/61±66/62 سال بود و دو گروه موردمطالعه از لحاظ سنی دارای اختلاف آماری معنی داری بودند (001/p<0). میانگین نمره آزمون FES-I در کل سالمندان 6/67±20/74 (روستایی 7/25±21/59 و شهری 5/17±19/23) بود و دو گروه از لحاظ متغیر ترس از زمین خوردن با هم اختلاف آماری معنی داری داشتند (001/p<0). آزمون همبستگی پیرسون نشان داد امتیاز پرسش نامه FES-I با امتیاز پرسش نامه های ADL ،IADL و بخش اول پرسش نامه RAPA در کل سالمندان و در سالمندان روستایی و شهری، ارتباط آماری معنی دار منفی دارد (0/001 >P)، درحالی که با بخش دوم پرسش نامه RAPA هم در کل سالمندان (0/40 = P) و هم در سالمندان روستایی (0/38=P) و شهری (0/81=P)، ارتباط آماری معنی داری نداشت.

    نتیجه گیری:

     پژوهش حاضر نشان داد ترس از زمین خوردن در سالمندان روستایی بیشتر از سالمندان شهری است. میزان فعالیت بدنی در فعالیت های روزمره زندگی و فعالیت های بدنی هوازی در مناطق شهری بیشتر از سالمندان مناطق روستایی بود، درحالی که میزان فعالیت های روزمره ابزاری و فعالیت های بدنی مربوط به قدرت عضلانی و انعطاف پذیری، در دو گروه سالمندان مناطق روستایی و شهری تفاوت آماری معنی داری نداشت.

    کلید واژگان: سالمند, ترس از زمین خوردن, فعالیت بدنی, جمعیت شهری, جمعیت روستایی
    MohammadMahdi Mohammadi, Farhad Azadi*, Mohsen Vahedi, Zahra Mahdiin
    Objective

    Proper physical activities play an important role in reducing disease and mortality in old age, and is one of the main causes of active aging; however, the fear of falling is a barrier to having proper physical activity. Due to the difference between the elderly living in urban and rural areas regarding the risk factors of fear of falling and the amount and type of physical activity, this study aims to investigate and compare the fear of falling, physical activity, and activities of daily living (ADL) in the elderly living in urban and rural areas of Konarak County, Iran.

    Materials & Methods

    In this analytical cross-sectional study, 350 elderly people  aged ≥60 years, who were under the coverage of comprehensive rural and urban health service centers in Konarak, Sistan and Baluchestan province (224 from rural areas and 126 from urban areas) were selected using a random sampling method and based on the inclusion and exclusion criteria. In addition to recording their demographic information, their fear of falling, physical activity, and ADL were measured by the Persian version of falls efficacy scale-international (FES-I), Rapid Assessment of Physical Activity (RAPA), ADL scale, and Instrumental ADL scale (IADL), respectively.

    Results

    The mean overall age of the elderly was 68.48±7.84 years (69.53±8.29 years in the rural group and 66.62±6.61 years in the urban group), and there was a significant difference between the two groups in terms of age (P<0.001). Pearson correlation test results showed that the FES-I score had a statistically significant negative relationship with the scores of ADL, IADL, and RAPA1 in total and in each group (P<0.001), but there was no statistically significant relationship between the FES-I score and the RAPA2 neither in total (P=0.40) and nor in rural (P=0.38) and urban (P=0.81) groups.

    Conclusion

    The fear of falling is significantly higher in the elderly living in rural areas of Konarak county compared to those living in urban areas. The RAPA1 and basic ADL of the elderly living in urban areas are higher compared to those living in rural areas, but there is no significant difference between them in RAPA2 and IADL. In addition, fear of falling has a significant relationship with physical activity of the elderly in overall and in rural and urban groups.

    Keywords: Aged, Fear of falling, Physical activity, Activities of daily living, Urban population, Rural population
  • محمدمهدی محمدی*، حمید موسی زاده

    تحلیل آیروالاستیسیته صفحه مواد مرکب نازک تحت اثر نقص هندسی و بارهای خارجی، حایز اهمیت می باشد. در این پژوهش اثر نوع و تعداد لایه ها، زاویه الیاف و بار مکانیکی داخل صفحه در ترکیب با نقص هندسی به عنوان یک ترکیب جدید در مباحث آیروالاستیسیته مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از اصل کار مجازی، روابط حاکم براساس تیوری صفحه نازک کرشهف تعیین شده است. سپس با استفاده از روش مودهای فرضی در تیوری باقی مانده وزنی گالرکین، معادلات دیفرانسیلی جزیی به معادلات دیفرانسیلی معمولی تبدیل شده است. بعد از بی بعد سازی، روابط نهایی با استفاده از روش عددی رانج-کوتا حل شده و نتایج حوزه زمانی برای تعیین رفتار فلاتر و پسا فلاتر صفحه استخراج شده است. نتایج تحلیل نشان داد که نقص هندسی با تولید بار غیر یکنواخت و نامتقارن، نوع لایه چینی، تعداد لایه ها و بارهای مکانیکی در جابجایی مرز فلاتر صفحه موثر است. اثر نقص هندسی محلی در تعیین مرز فلاتر لزوما ناپایدار کننده نیست، بلکه در مواردی بسته به اندازه و مکان نقص، امکان افزایش پایداری در مرز فلاتر صفحه را نیز دارد. به علاوه رفتار دینامیکی صفحه تحت اثر نقص هندسی محلی با اشکال و ابعاد مختلف، بسیار متنوع و متفاوت با نوع نقص کلی (شکل مود اول) یا پوسته با انحنای کوچک است.

    کلید واژگان: صفحه مواد مرکب ارتوتروپ نازک, تحلیل آیروالاستیک, ضریب حرارتی ویژه, رفتار پسا فلاتر, نقص هندسی
    MohammadMahdi Mohammadi *, Hamid Moosazadeh

    In this study, the effect of laminate type and number of layers, fiber angle and modulus of elasticity in combination with the effect of global and local geometric defects has been investigated as a new combination in the field of aeroelasticity. Using the principle of virtual work, by directly integrating the problem-solving boundary, the governing equations are determined based on Kirchhoff thin-plate theory. Then, using the assumption mode method in Galerkin's theory, the partial differential equations are converted to ordinary nonlinear differential equations. The final nonlinear equations are solved using the Runge–Kutta numerical method and the time domain results are extracted to determine the flutter and post-flutter behavior of the plate. The results of the analysis showed that the geometric defect with non-uniform and asymmetric load production, the type of layering, the number of layers and mechanical loads are effective on the plane flutter boundary. The effect of local geometric defects in determining the flutter border is not necessarily destabilizing, but in some cases, depending on the size and location of the defect, it is also possible to increase the stability of the plane flutter boundary. In addition, the dynamic behavior of the plate under the effect of local geometric defects with different shapes and dimensions is very diverse and different from the of general defect (first mode shape) or shell with small curvature.

    Keywords: Thin orthotropic composite plate, aerolastic analysis, specific heat coefficient, post-flutter behavior, geometric defects
  • محمدمهدی محمدی، امید باوی*، یوسف جمالی

    در این تحقیق امکان تعیین توالی تک رشته DNA حین عبور از نانومنفذ عامل دار صفحات گرافینی با استفاده از شبیه سازی دینامیک مولکولی هدایت شده در سرعت ثابت بررسی شده است. جهت عامل دار کردن نانومنفذ، از اتم های هیدروژن و گروه هیدروکسیل استفاده شده است. حین عبور تک رشته DNA، نیروی مورد نیاز برای حرکت DNA به اتم فسفر ستون فقرات آن اعمال می شود و سپس تغییرات نیرو جهت تشخیص تمایز بین بازها بررسی شده است. همچنین، بروز تغییرات در زوایه صفحه باز نسبت به صفحه گرافین، که زاویه بتا نامیده می شود، حین عبور DNA از نانومنفذ بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که با استفاده از این ساختار و بررسی پارامترهای مورد تحقیق، مولکول های سیتوزین، گوانین و تیمین با استفاده از این روش قابل تمایز هستند. این امید وجود دارد که با به خدمت گرفتن قابلیت های این روش و توجه بیشتر به پتانسیل های منحصر به فرد نانوساختارهای حالت جامد دوبعدی، افقی نو برای طراحی نسل جدید ماشین های توالی یابی پروتیین ها در دید محققان پروژه کلان ژنوم شناسی انسانی بگشاید.

    کلید واژگان: نانومنفذ, گرافین, توالییابی DNA, دینامیک مولکولی هدایت شده, تمایز
    M. M. Mohammadi, O. Bavi, Y. Jamali

    DNA translocation/sequencing through a solid-state functionalized graphene nanopore with the aid of constant velocity steered molecular dynamics simulation was studied. Hydrogen atoms and hydroxyl molecules have been used to functionalize the nanopore. Phosphorus atom of the DNA backbone has been pulled during translocation and then the pulling force variation was tracked to verify the distinction between bases. Besides, the rotation of the base plane with respect to the graphene plane, called beta angle, was also evaluated during translocation. The results show that cytosine, guanine, and thymine are distinguishable by this method. Employing the capabilities of the current method and considering the unique potentials of two-dimensional solid-state nanostructures, can shed light on the design of a new generation of protein sequencing machines for the Human Genome Project (HGP).

    Keywords: DNA Sequencing, 2D Solid-State Nanostructures, Graphene Nanopores, DNA translocation
  • کوثر خانقایی، پروین عباسی، علی اکبر ویسی رایگانی*، علیرضا عبدی، نادر سالاری، محمدمهدی محمدی
    زمینه و هدف

    فرسودگی شغلی نوعی واکنش تاخیری به عوامل مزمن تنش زای محل کار است که اثرات سوء متعددی بر پرستار و سازمانی که وی در آن مشغول به کار است، دارد. هدف از انجام این مطالعه پیش بینی فرسودگی شغلی بر اساس رضایت شغلی، تعهد سازمانی، هوش هیجانی و نوع شخصیت در پرستاران است.

    مواد و روش ها

     مطالعه حاضر از نوع تحلیلی مقطعی بود که به روش نمونه گیری سهمیه ای بر روی 250 پرستار شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر کرمانشاه انجام شد. در این راستا، ابتدا پرسش نامه فرسودگی شغلی مازلاک توسط تمام افراد موردمطالعه پژوهش تکمیل گردید و سپس افرادی که دارای فرسودگی شغلی بالا بودند، وارد مرحله دوم پژوهش شدند. در این مرحله، پرسش نامه های رضایت شغلی بری فیلد، صفات پنج گانه شخصیت نیو، هوش هیجانی شرینگ و تعهد شغلی بلاو توسط آنان تکمیل گردید. درنهایت، اطلاعات تکمیل شده وارد نرم افزار SPSS نسخه 23 شد و مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت.

    یافته ها

     یافته ها نشان دادند که 84% از پرستاران دچار فرسودگی شغلی بودند و میزان رضایت شغلی، هوش هیجانی، تعهد سازمانی و نمرات صفات پنج گانه شخصیتی در پرستاران موردمطالعه بالاتر از حد متوسط بود. هیچ یک از متغیرهای رضایت شغلی، تعهد سازمانی، هوش هیجانی و نوع شخصیت قادر به پیش بینی فرسودگی شغلی نبودند و فرسودگی شغلی در پرستاران با سابقه کمتر از 5 سال بیشتر از سایر گروه ها بود. همچنین، تعهد شغلی با سن و سابقه کاری ارتباط معناداری داشت. ازنظر صفات پنج گانه شخصیت و در هر 5 مقوله، بیشتر افراد در گروه افراد میانه بودند. بیشترین فرسودگی شغلی در افراد مونث و متاهل و در پرستاران با درآمد پایین بود

    بحث و نتیجه گیری

     نتایج مطالعه حاضر نشان داد که هیچ یک از متغیرهای رضایت شغلی، تعهد سازمانی، هوش هیجانی و نوع شخصیت قادر به پیش بینی فرسودگی شغلی نبودند و ارتباط معنی داری بین این متغیرها و فرسودگی شغلی کشف نشد. نتایج این مطالعه، مدیران و مسیولین نظام پرستاری را یاری می کند تا در برنامه ریزی های مدیریتی سازمان بهداشتی، در راستای کاهش فرسودگی شغلی، عدم ارتباط یافت شده در این مطالعه را مدنظر قرار داده و بدین ترتیب از اتلاف منابع مالی و زمانی موجود در راستای کاهش فرسودگی شغلی در مسیری غلط پیشگیری شود.

    کلید واژگان: فرسودگی شغلی, هوش هیجانی, رضایت شغلی, پرستاران, شخصیت, حرفه ای
    Kowsar Khaneghai, Abbasi Parvin, Ali Akbar Vaisi Raygani*, Alireza Abdi, Nader Salari, Mohammad Mehdi Mohammadi
    Background & Aim

     

    Job burnout is a delayed reaction to chronic stressors in the workplace, which has many adverse effects on the nurses and the organization in which they work. The present study aimed to predict job burnout based on job satisfaction, organizational commitment, emotional intelligence, and the types of nurses’ personalities.

    Materials & Methods

    The current study was cross-sectional analytic research conducted using quota sampling on 250 nurses working in Teaching Hospitals in Kermanshah, Iran. Initially, Maslach’s job burnout questionnaire was completed by all the people studied in the research, and then the people who had high job burnout entered the second stage of the research. Then, they completed Berfield’s job satisfaction, Neo’s 5-fold personality traits, Schering’s emotional intelligence, and Blaw’s job commitment inventories. Data were entered into SPSS software v.23 and were analyzed statistically.

    Results

    The findings showed that 84% of nurses had burnout. The level of job satisfaction, emotional intelligence, organizational commitment, and scores of five personality traits in the nurses was higher than the average. None of the variables of job satisfaction, organizational commitment, emotional intelligence, and personality type could predict job burnout, and job burnout was higher in the group of nurses with less than five years of experience than the other groups. Also, job commitment had a significant relationship with age and work experience. Regarding the five personality traits and in all five categories, most people were in the average group. The most job burnout was in female and married people and in nurses with low income.

    Discussion

    The present study showed that none of the variables of job satisfaction, organizational commitment, emotional intelligence, and personality type could predict job burnout, and no significant relationship was found between these variables and job burnout. The results of this study help nursing managers and officials to consider the lack of relationship between the variables in the management planning of the health organization to reduce job burnout in this way and preventing wasting of financial and time resources in the wrong direction to reduce job burnout.

    Keywords: Burnout, Emotional Intelligence, Job Satisfaction, Nurses, Personality, Professional
  • ندا نادری گیسور، حافظ آریامنش، مصطفی شیخی*، سجاد پزشکی، محمدمهدی محمدی
    مقدمه

    نسخه برداری دقیق کست ها، برای به دست آوردن یک پروتز مناسب و دارای تطابق ضروری است. آلژینات ماده ای ارزان بوده در اکثر مطب ها در دسترس است. هدف این مطالعه بررسی دقت کست های نسخه برداری شده حاصل از قالبگیری با روش مولد آلژیناتی بود.

    مواد و روش ها

     در این مطالعه آزمایشگاهی ابتدا با استفاده از تری فلزی و سیلیکون تراکمی از یک دنتیک مگزیلا 60 قالب اصلی تهیه گردید. قالب ها با گچ استون ریخته شده، ابعاد آن ها با کولیس دیجیتال با دقت  0.01mm   اندازه گیری شد. سپس کست ها در کف فلاسک ثابت شده، فلاسک با آلژیناتی که میزان آب سرد ترکیب آن 2 برابر دستور کارخانه بود پر شد. قالب های حاصله  بلافاصله ریخته و اندازه گیری ها تکرار شد.سپس نتایج در نرم افزار SPSS نسخه 26 و با آزمونMANOVA  و شاخص ICC بررسی شدند (p<0.05).

    یافته ها

    بررسی های آماری نشان داد تغییرات ابعادی کست های نسخه برداری شده نسبت به کست های اصلی نظیر آن معنادار نبود (P=0.90). همچنین قالب های نسخه برداری شده کوچکتر شده بودند. تغییرات ابعادی در بعد عرضی بیشتر از بعد قدامی خلفی بود.

    نتیجه گیری

     نتایج مطالعه نشان داد قالب های نسخه دوم آلژیناتی که با روش مولد آلژیناتی گرفته شده باشند، اگر بلافاصله ریخته شوند از دقت ابعادی قابل قبولی برخوردارند. با توجه به ارزان بودن آلژینات، می توان از این روش با صرف زمان کم در مطب استفاده کرد و هزینه های لابراتواری و مواد قالبگیری گرانقیمت را کاهش داد.

    کلید واژگان: کلسیم سولفات, امکانات دندانی, مدل های دندانی
    Neda Naderi Geisour, Hafez Ariamanesh, Mostafa Sheikhi*, Sajjad Pezeshki, Mohammad Mehdi Mohammadi
    Introduction

    Accurate duplication of casts is necessary to fabricate a proper prosthetic appliance with good adaptation. Alginate is an inexpensive impression material and is available in most dental offices. The aim of the present study was to evaluate the accuracy of the casts duplicated using alginate impression mold.

    Materials & Methods

    In this in vitro study, at first, a metallic tray and condensational silicone impression material were used to prepare 60 master impressions of a maxillary dental model. The impressions were poured using stone gypsum, and their dimensions were measured via a digital Vernier caliper with accuracy of 0.01 mm. Then, the casts were fixed on the floor of a flask filled with alginate with two folds volume of cold water recommended by the manufacturer. The resulting impressions were immediately poured, and the measurements were repeated. The data were analyzed with SPSS 26 using MANOVA and ICC index (p<0.05).

    Results

    Statistical analyses showed that dimensional changes of the duplicated casts were not significant relative to the master casts (P=0.90). In addition, insignificantly, the duplicate casts were smaller than the master casts and the dimensional changes in the transverse dimension were more than those in the anteroposterior dimension.  

    Conclusion

    The results indicated that alginate duplicate impressions taken using the alginate molding technique had good dimensional accuracy when they were poured immediately. Since alginate is inexpensive, this technique can be used in the dental office by saving time to decrease laboratory costs and avoid using expensive impression materials.

    Keywords: Calcium Sulfate, Dental Facilities, Dental Models
  • محمدمهدی محمدی، مهدی ذاکری نیا*، محمد نوری تیرتاش

    طی چند دهه گذشته، شیوه های مدیریتی متعددی با هدف مدیریت حجم و بار آلایندگی زه‎آب در اراضی کشاورزی معرفی و مورد بررسی قرار گرفته اند که زهکشی زیرزمینی کنترل شده (CTD) یکی از این روش ها است. علیرغم اهمیت ارزیابی نتایج بکارگیری CTD، تاکنون بیشتر یافته ها و ارزیابی های صورت گرفته، ناشی از مطالعات در مقیاس مزرعه بوده و تاثیرات اجرای آن بر روند کیفیت و کمیت زه‎آب در مقیاس حوضه آبریز (پس از خروج از مزرعه تا رسیدن به نقطه تخلیه) به خوبی مورد بررسی قرار نگرفته است. در این پژوهش اثرات زهکشی زیرزمینی کنترل‎شده بر بار رسوب، نیتروژن کل و نیتروژن محلول (نیترات) در حوضه آبر یز قره سو استان گلستان و با استفاده از مدل AnnAGNPS مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور انطباق بیشتر داده های هواشناسی مورد استفاده در مدل با شرایط اقلیمی منطقه در زمان بهره برداری از پروژه زهکشی زیرزمینی، از میانگین پنج سال آماری 1395 تا 1399 استفاده شد (سال های وقوع هر سه وضعیت نرمال، ترسالی و خشکسالی). به منظور واسنجی و صحت سنجی مدل، سال های آبی 1397-1396 (واسنجی) و 1398-1397 (صحت سنجی) انتخاب گردید. درجه انطباق بین داده های مشاهداتی و شبیه‎سازی شده رواناب خروجی از حوضه، با استفاده از نمایه‎های ضریب کارایی مدل (E) ، RSR وPBIAS محاسبه و به ترتیب به میزان 85/0، 48/0 و 6/2- برای دوره واسنجی و 76/0، 44/0 و 9/10- برای دوره صحت سنجی به دست آمد. این مقادیر برای پارامتر رسوب به ترتیب 73/0، 43/0 و 7/31- (واسنجی) و 66/0، 54/0 و 1/29- (صحت‎سنجی) بود. نتایج نشان داد که مدل در شبیه سازی پارامترهای مورد بررسی، از کارآیی مناسبی برخوردار است. دو سناریوی عمق 2/0متر (CTD0.2) و عمق 6/0متر (CTD0.6) به ترتیب برای کنترل بیش از حد زهکشی و عمق توصیه شده برای کنترل زهکشی انتخاب گردید. برای سناریوی CTD0.6، نتایج شبیه‎سازی‎های مدل حاکی از کاهش اندک رواناب (6/3%) و کاهش نیتروژن کل (28/15%) و نیتروژن محلول (12/46%) در خروجی دهانه رودخانه قره سو (در طول فصل رشد) بود. افزایش بار رسوب ناشی از اجرای سناریوی CTD0.6 در طول فصل رشد، 6/7% بود. برپایه نتایج مدل، کنترل زهکشی زیرزمینی در عمق تقریبی 6/0متر، نقطه تعادل مناسبی برای کاهش بار نیتروژن و رسوب در مقیاس حوضه آبریز می باشد.

    کلید واژگان: زهکشی کنترل شده, آلایندگی, حوضه آبریز, AnnAGNPS
    MohammadMahdi Mohammadi, Mehdi Zakerinia *, Mohammad Noori Tirtash
    Introduction

    The entry of pollutants from agricultural land into water bodies is one of the most environmental issues connected to the tile drainage systems. Also leaching of drain water may cause the required nutrients for crop growth becomes out of reach. Thus, applying Best Management practies (BMPs) to relief the side effects of agricultural tile drainage systems is crucial. Over the past few decades, several BMPs have been introduced and studied with the aim of manage and control the volume and pollutants amount of tile drain water in agricultural lands, of which Controlled Tile Drainage (CTD) is one of them. Due to difficulty and costly nature of long-term monitoring programs, which is often used to assess impacts of applying BMPs on non-point source pollution, the AnnAGNPS model developed by USDA is a reliable alternative to simulate an effect of applying CTD at the watershed scale. AnnAGNPS, a comprehensive computational model that evolved from AGNPS, was designed for evaluating non-point pollutant loadings in agricultural watersheds and river basins. Briefly, AnnAGNPS is a distributed parameter simulation model that subdivides a watershed into small, homogeneous subwatersheds called “cells.” Cells are interconnected by stream channels called “reaches” In this study, an impact assessment of applying CTD on Total Suspended Sediment (TSS), Total Nitrogen (N total), Dissolved Nitrogen (N dissolved) and Surface Runoff were evaluated by AnnAGNPS at the Qharesu Watershed.

    Methods

    Qharesu watershed with an area of about 1670 square kilometers is one of the watersheds of Golestan province, which is surrounded by the Gorganrud watershed area from the north and east, Nekarud watershed in the south and the Gorgan Bay from the west. Finally, it is discharged into this bay. An average meteorological data of 5 statistical years of 2016 to 2020, used as a model input data in order to further adapt to the climatic conditions of the region in future, when tile drainage system is operated. The surface runoff data and suspended sediment load were also obtained from the Siah-Ab hydrometric station (outlet point of Qharesu watershed). Calibration and validation of the model performed by runoff and TSS observation data, in which the degree of confirmity between observation data and model output data performed by using three indices of Nash-Sutcliffe, RSR, and PBIAS.Two tile drain depth scenarios were examined in detail to mimic tile drainage control: The depth of 0.2m (CTD0.2) as an extensive controlled drainage and the depth of 0.6m (CTD0.6) as the recommended depth in the growing season for controlled drainage. The depth of the drainage base considered 1.1m as a reference condition as well.

    Results

    The results showed that the model is reliable for simulating the studied parameters. The indices of E, RSR and PBIAS for runoff were 0.85, 0.48 and -2.6 for the calibration period and 0.76, 0.44 and -10.9 for the validation period respectively. These numbers were 0.73, 0.43 and -31.7 (calibration) and 0.66, 0.54 and -29.1 (validation) for sediment data.The AnnAGNPS model predicted a slight decrease in runoff and total nitrogen and a moderate decrease in dissolved nitrogen at the outlet of the Qharaesu River under the CTD0.6 scenario (during the growing season). Also, the increase in sediment load due to CTD0.6 was almost negligible. Based on the model results, Controlled drainage to a depth of approximately 0.6m below ground level is a suitable equilibrium point for reducing nitrogen and sediment loads at the watershed scale. Considering the importance of the outlet point of Gharesu, which is discharged to Gorgan bay, and since a significant part of tile drainage system in this watershed has not been impelemented yet, applying controlled tile drainage system is possible at a lower cost and more comfortable. Therefore, the possibility of applying CTD0.6 scenario should be on the agenda of authorities.

    Keywords: Controlled drainage, Pollution, Watershed, AnnAGNPS
  • محمدمهدی محمدی *، حمید موسی زاده، حسین جمشیدی

    توانایی بافل‌ها در افزایش میرایی تلاطم به روش نظری، عددی و آزمایشگاهی در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. بافل‌ها اجزایی هستند که به عنوان جدا‌کننده در مخازن حاوی سیال نصب شده و مشخصات دینامیکی تلاطم را تغییر می‌دهند. هدف این مطالعه، بررسی اثر چیدمان بافل‌ها جهت فراهم آوردن فرکانس‌های مورد نظر و پیشنهاد یک آرایش کاربردی جهت افزایش پایداری مخازن نگهداری سیال می‌باشد. جهت نیل به این هدف یک بستر آزمایشگاهی برای مطالعه رفتار سیال متلاطم و خواص میرایی تلاطم در مخازن استوانه‌ای پرشده تا عمق دلخواه طراحی شده است. نتایج حاصل نشان می‌دهند که چیدمان بافل‌های پیشنهادی اثر بسیار موثری بر میرایی و فرکانس‌های تلاطم داشته و نیاز‌های پیش‌بینی شده طراحی را به شکل مطلوب برآورده می‌سازد. به علاوه در ارتفاع های نزدیک به کف مخزن، منحنی تیوری پیشبینی می‌کند که فرکانس اساسی تلاطم کاهش پیدا کند، در صورتی که فرکانس‌های تجربی نه تنها کاهش پیدا نمی کنند بلکه روند افزایشی از خود نشان می‌دهند. همچنین نتایج حاصل از روش المان محدود و حجم محدود در محاسبه فرکانس و میرایی تلاطم، از همگرایی بالایی با نتایج تجربی ‌برخوردار می‌باشند.

    کلید واژگان: بافل های ضد تلاطم, مخازن استوانه ای, نرخ میرایی, سطح آزاد سیال, نظریه امواج سطحی, روش حجم محدود
    mohammad mahdi mohammadi *, Hamid Moosazadeh, Hossein Jamshidi

    The ability of baffles in increasing the hydrodynamic damping of sloshing in circular cylindrical containers is investigated in this study by analytic, numerical, and experimental methods. Baffles as separate components are installed in tanks containing fluid and can change various aspects of dynamic characteristics of sloshing. The primary objectives of this study is to examine the relative effectiveness of baffle arrangements to provide experimental data for the verification of the numerical models and to recommend a practical baffle arrangement that would be effective over a range of frequencies. The results show that the proposed baffle arrangement has a very effective effect on the damping and sloshing frequencies, and satisfies the anticipated design requirements optimally. The results also display that at liquid height close to the bottom of the container, the theoretical curve predicts that the fundamental frequency of the sloshing will decrease, while the experimental frequency not only decreases but also shows an increasing average. In addition, the results of finite element method and finite volume method in calculation of sloshing frequency and damping are highly consistent with experimental results.

    Keywords: Anti-slosh baffles, Circular cylindrical containers, Damping ratio, Surface Wave Theory, Free surface, Finite volume method
  • محمد مهدی محمدی، محمد مهدی برزگری*

    پیل سوختی پلیمری با توجه به وجود صفحات متعدد با هندسه و خواص مکانیکی متفاوت به عنوان یک سیستم با ساختار پیچیده در نظر گرفته می شود. شناخت این ساختار جهت طراحی پیل سوختی در برابر بارهای دینامیکی وارده مانند شوک و ارتعاش امری ضروری می باشد. در این مقاله، آزمون مودال پیل سوختی 400 وات که از 4 سلول تشکیل شده است انجام گردید و داده های آزمایشگاهی بدست آمده با نتایج شبیه سازی عددی مورد مقایسه قرار گرفت. پیل سوختی مورد نظر در جهات عرضی و طولی تحریک شده و نتایج خروجی سنسورها در چند نقطه ثبت گردید. سپس، با تفسیر نتایج در حوزه زمان و استفاده از روش پاسخ فاز، فرکانس طبیعی عرضی و طولی اول مدل استخراج گردید. نتایج آزمون نشان داد که فرکانس عرضی اول مدل 500 هرتز و فرکانس طولی اول حدود 2500 هرتز است. همچنین، مقایسه فرکانس های بدست آمده از آزمون و تحلیل عددی، اختلاف حداکثر 8 درصد را نشان می دهد. بنابراین، تحلیل عددی مدل با جزییات کافی می تواند به شکل مناسبی خواص ارتعاشی مدل واقعی را پوشش دهد. همچنین، نتایج نشان داد که با تغییر 45 درصدی خواص هندسی و مکانیکی غشا، فرکانس طبیعی پیل سوختی تقریبا 4% تغییر می بابد. حذف صفحات غشا علاوه بر کاهش تعداد المان های مدل منجر به کاهش قیود تماس نیز می گردد، به طوری که در پیل سوختی مورد نظر هزینه محاسباتی با حذف صفحات غشا در مدل عددی 17% کاهش یافته است.

    کلید واژگان: پیل سوختی پلیمری, آنالیز مودال, فرکانس طبیعی, شبیه سازی اجزای محدود
    MohammadMahdi Mohammadi, MohammadMahdi Barzegari *

    With the increasing utilization of polymer electrolyte membrane (PEM) fuel cells in cars, ships and airplanes, the study of vibrational behavior of fuel cells has gained particular importance.In this paper, modal analysis of 400-watt 4-cells fuel cell with an active surface area of 225 〖cm〗^2 has been performed numerically and experimentally. Time domain method has been used to extract the global fuel cell frequencies. This method has found widespread applications for models that do not have finite element simulation before the modal test.The considered fuel cell model has been excited from several directions and the output data of the sensors were recorded at several points. Then, by interpreting the results in the time domain and using the phase response angle, two natural frequencies of the model were extracted. The results of the test showed that the first transverse and longitudinal frequency of model is 500 Hz and about 2500 Hz, respectively.Then, simulation of finite elemental fuel cell components was studied in detail.Comparison of the frequencies obtained from the test and numerical analysis showed that maximum difference is about 8%. Therefore, numerical analysis of the model with sufficient detail can adequately cover the vibrational properties of the real model. Also, the results showed that by changing the geometrical and mechanical properties of the membrane by 45%, the natural frequency of fuel cell changes through 4%. Furthermore, Removing the membrane plates, in addition to reducing the number of model elements, reduces the contact constraints.

    Keywords: Polymer electrolyte membrane fuel cells, modal analysis, Natural frequency, Finite element simulation
  • Mostafa Aalipour, Abolfazl Yari, Mohammad Javad Zahedi, Mohammad Mahdi Mohammadi *
    Background

    Irritable bowel syndrome (IBS) is a functional disorder with an unknown etiology. Some recent studies report the presence of a microscopic inflammation in people with IBS. This micro-inflammation can be due to an alteration in the pattern of recognition receptors especially in Toll-like receptors (TLRs). In this systematic review, we reviewed an evaluated existing studies related to TLRs and their changes in patients with IBS.

    Materials and Methods

    Three science citation index databases including Web of Science, Pubmed and Embase were searched for related keywords from September 2000 to September 2018. There was no language restriction. Two reviewers screened and extracted data independently.

    Results

    A total of 178 records were retrieved and eight eligible studies (265 patients) were included for data extraction and analysis. The results showed that, compared with the healthy group, the expression of some of the TLRs such as TLR2, TLR3, TLR4 and TLR5 increased whereas the expression of some others including TLR7 and TLR8 decreased significantly.

    Conclusion

     Alteration of TLRs in patients with IBS can be due to changes in microbiota causing a micro-inflammation. This alteration can have a potential role in pathophysiology of IBS.

    Keywords: Irritable Bowel Syndrome, Toll-Like Receptor, Intestinal Biopsy, Systematic Review
  • محمد مهدی محمدی، رقیه پورصابری*
    مقدمه
    نوجوانان تحت همودیالیز با مشکلات مربوط به سلامت روان و افت تحصیلی مواجه هستند؛ بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان و پیشرفت تحصیلی آنها انجام شده است.
    روش کار
    در مطالعه نیمه تجربی حاضر 80 نوجوان تحت همودیالیز در مراکز دیالیز بیمارستان های امام خمینی (ره) و امام رضا (ع) کرمانشاه به روش نمونه گیری در دسترس بررسی شدند. سپس نمونه ها به گروه های مداخله (40 نفر) و کنترل (40 نفر) تخصیص تصادفی یافتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد سلامت روان بود و درباره پیشرفت تحصیلی، از معدل تحصیلی نمونه ها استفاده شد. داده ها نیز با نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون های کای دو، t مستقل و t زوج تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در گروه مداخله، میانگین نمرات اضطراب (5/44±10/37)، افسردگی (7/34±15/43) و شکایات جسمی (6/18±8/99) به طور معنا داری به ترتیب به 2/82±6/71، 2/87±11/23 و 2/24±4/82 کاهش یافت (0.05>P) و نمره فعالیت های اجتماعی از نمره 5/41±12/29 به نمره 6/67±16/27 افزایش پیدا کرده است (0.05<P). میانگین معدل تحصیلی قبل از مداخله (2/09±15/02) با پس از مداخله (1/13±16/72) به طور معناداری افزایش یافت (0.05>P).
    نتیجه گیری
    براساس مطالعه حاضر، آموزش مهارت های زندگی می تواند سبب ارتقای ابعاد گوناگون سلامت روان و پیشرفت تحصیلی نوجوانان تحت همودیالیز شود؛ از این رو پیشنهاد می شود برنامه آموزش مهارت های زندگی در سیر درمان نوجوانان تحت همودیالیز در نظر گرفته شود.
    کلید واژگان: مهارت های زندگی, همودیالیز, نوجوانان, سلامت روان
    Mohammad Mehdi Mohammadi, Roghayeh Poursaberi*
    Introduction
    Adolescents on hemodialysis are faced with problems of mental health and academic failure; therefore, this study aimed to determine the effectiveness of life skills training on mental health and academic achievement of adolescents under hemodialysis.
    Methods
    A quasi-experimental study was conducted on 80 adolescents under hemodialysis in dialysis centers of Imam Khomeini and Imam Reza hospitals of Kermanshah by convenience sampling method; then the samples were randomly divided into intervention (n=40) and control (n=40) groups. Data collection tool was the standard questionnaire of mental health and in relation to academic achievement, students’ Grade Point Average (GPA) was used. Data were analyzed using SPSS 16 and Chi-square, the independent  t test and the paired sample t tests.
    Results
    In the intervention group, the mean scores of anxiety (10.37±5.44), depression (15.43±7.34), physical complaints (8.99 ± 6.18), significantly decreased into (6.71±2.82), (11.23±2.87) and (4.82±2.24) respectively (P<0.05), and social activities score increased from (12.29±5.41) to (16.27±6.67) scores (P>0.05). The students’ GPA, before intervention (15.02 ± 2.09) compared with the results after intervention (16.72±1.13) significantly increased (P<0.05).
    Conclusion
    This study indicated that life skills training can promote the different dimensions of mental health and academic achievement of adolescents under hemodialysis. In this regard, it is suggested that the plan of lifestyle training should be considered during the treatment of adolescent under dialysis.
    Keywords: Life skills, Hemodialysis, Adolescents, Mental health
  • انجام تست تخلیه جزئی در سایت بر روی ترانسفورماتورهای قدرت بعنوان یک آزمون تضمین کیفی
    بنیامین علامتی، حسن رضا میرزایی، محمد مهدی محمدی
  • محمد مهدی محمدی، رقیه پورصابری *، محمدحسن امیدوار برنا
    شیوه و عادت مطالعه ی یک فرد تعیین کننده ی میزان پیشرفت تحصیلی وی خواهد بود لذا مطالعه ی حاضر با هدف تعیین عادات مطالعه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه و ارتباط آن با ویژگی های جمعیت شناختی در سال 1394 انجام شده است. مطالعه ی توصیفی تحلیلی حاضر بر روی 669 نفر (330 دانشجوی تحصیلات تکمیلی و 339 دانشجوی کارشناسی و دکترای حرفه ای) از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام شد. روش نمونه گیری در ارتباط با دانشجویان تحصیلات تکمیلی سرشماری بود و در مورد سایر دانشجویان نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای بکارگرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ی عادات مطالعه (PSSHI) بود. داده ها ی جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS نسخه ی 16 و آزمون های t مستقل، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میانگین کلی وضعیت عادات مطالعه ی دانشجویان 85/4±38/47 گزارش شد. کم ترین میانگین نمره در بین حیطه های مختلف مربوط به حیطه های یادداشت برداری (14/21±85/41) و مدیریت زمان (71/15±36/42) بود. دانشجویان رشته بهداشت در حیطه های یادداشت برداری و انگیزش یادگیری کمترین میانگین را داشتند. بین برخی از حیطه های عادت های مطالعه افراد با جنسیت، وضعیت تاهل، رشته ی تحصیلی، زمان آمادگی برای امتحان ارتباط معنادار آماری وجود داشت (05/0 P<) اما با محل سکونت ارتباط معنادار آماری گزارش نشد (05/0 P>). وضعیت عادات مطالعه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سطح متوسطی است که با سطح ایده آل آن فاصله زیادی دارد لذا پیشنهاد می شود اصول مطالعاتی صحیح به دانشجویان از همان بدو ورود به دانشگاه آموزش داده شود.
    کلید واژگان: عادات مطالعه, دانشجویان, مهارت های مطالعه
    Mohammad Mehdi Mohammadi, Roghayeh Poursaberi *, Mohammad Hassan Omidvar Borna
    Study habits of a person determines the academic progress, therefore, this study aimed to determine study habits among students at Kermanshah University of Medical Sciences and its association with demographic characteristics, too. This descriptive-analytic study encompassed 669 students including 330 graduate students and 339 under graduate and doctoral students. The sampling method in graduate group was census, but stratified random sampling was used in another group. Data were gathered using study habit inventory questionnaire PSSHI) and then were analyzed by SPSS16 through independent t test, one-way ANOVA, and Pearson correlation. The total mean score of the students’ study habits estimated 47.38±4.85 that the lowest average score among the different fields was related to the scope of the taking notes (41.85±21.14) and time management (42.36±15.71); moreover, students in the fields of health had the lowest average in taking notes and learning motivation. There was a significant relationship between some subscales of study habits and sex, marital status, field of study, exam preparation time (P0. 05). The study habits among students studying at Kermanshah University of Medical Sciences was in moderate level that was so far from an ideal level, therefore, it is recommended that principles of correct study should be considered at the initial entrance to university education.
    Keywords: Study Habits, Students, Study Skills
  • محمد مهدی محمدی*، مهدی اخترکاوان
    امروز شاهد هجوم بیش از پیش ریزگردها و انواع دیگر آلودگی ها به کلانشهرها و اثرگذاری مخرب آنها بر جوامع، محیط طبیعی و مصنوع و حتی زیرساخت های شهری هستیم. در این راستا، نوشتار حاضر ابتدا با معرفی مختصر و کلی پدیده ریزگرد و اثرات آن بر جسم و روان انسان آغاز می شود و با مطالعه تاثیر آثار مخرب ریزگرد بر ورودی های ادراک انسان، یعنی حواس (پنج یا هشتگانه)، ادامه می یابد. در این فرایند، تاثیر هجوم ریزگردها بر تمام حواس مورد مطالعه قرارگرفته و سپس پیامدهای مخرب این پدیده بر هر یک از حواسی که به طور مستقیم با آن در ارتباط هستند، بیان شده است. در این میان حواسی چون شنوایی و جهت یابی (از تقسیم بندی حواس هشتگانه) به دلیل ارتباط ناچیز با موضوع، از ادامه فرایند تحلیل و توصیف حذف گردیدند. در ادامه تاثیر مخرب هجوم ریزگردها بر روحیه و به ویژه ادراک انسان از منظر و محیط معماری و شهرسازی، از طریق مطالعات کتابخانه ای نظریه پردازان معتبر استخراج شد. بدین ترتیب روشن شد که هجوم ریزگردها به مناطق مختلف به ویژه شهرهای بزرگ که در حاشیه کویر واقع شده اند، از طریق تاثیر بر کاهش محدوده دید و نور، در حس بینایی، احساس طعم گس و تلخ در حس چشایی، کاهش کیفیت تنفس و توان ادراک در احساس عمومی، اختلال در تداعی و تصویرسازی ذهنی در حس بویایی و کاهش احساس لطافت روی پوست در حس لامسه و همچنین سایر عوارض که به اشکال متنوع و درخور حواس مذکور، موجب ایجاد اختلال در ادراک شده و از درک زیبایی محیط شهری جلوگیری به عمل می آورد و در نتیجه موجب کاهش کارایی منظر زیبا و طبیعت شهر، محیط های معماری و شهری و فراتر از آن، لمس حس لذت در فضای زندگی می شود.
    کلید واژگان: زیبایی شناسی شهرها, ادراک, حواس انسانی, ریزگرد
  • محمد مهدی محمدی، رقیه پورصابری
    پیش زمینه و هدف
    نوجوانان مبتلا به سرطان با عدم موفقیت تحصیلی و افت تحصیلی روبه رو هستند و شناخت هرچه بیشتر ابعاد خودتنظیمی تحصیلی در این بیماران می تواند زمینه ی پیشرفت تحصیلی آنان را فراهم سازد، ازاین رو مطالعه ی حاضر باهدف تعیین خودتنظیمی تحصیلی نوجوانان مبتلا به سرطان و ارتباط آن با سبک های هویت در سال تحصیلی 95-94 انجام شد.
    مواد و روش کار
    مطالعه ی توصیفی تحلیلی حاضر بر روی 269 نوجوان مبتلا به سرطان که تحت پوشش موسسه محک بودند در سال تحصیلی 95-94 انجام شد. روش نمونه گیری در این مطالعه نمونه گیری به روش تصادفی ساده بود. ابزارهای سنجش شامل دو پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی ریان وکانل و پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی بود. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) انجام شد.
    یافته ها
    رابطه مثبت و معنی داری بین سبک هویت اطلاعاتی و خودتنظیمی تحصیلی (397/0= r و 0001/0P=)، سبک هویت هنجاری و خودتنظیمی تحصیلی (309/0= r و 0001/0P=)، تعهد هویت و خودتنظیمی تحصیلی (287/0= r و 0001/0P=) وجود داشت. این در حالی است بین سبک هویت سردرگم/اجتنابی و خودتنظیمی تحصیلی رابطه منفی و معنی داری وجود داشت (189/0- = r و 002/0P=). از طرفی از بین سبک های هویت، سبک هویت اطلاعاتی و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی به ترتیب با ضرایب رگرسیون 259/0 و 147/0- به‏طور معنی داری خودتنظیمی تحصیلی را پیش‏بینی می‏کنند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که از بین سبک های هویت، سبک اطلاعاتی و سبک سردرگم/اجتنابی سهم بیشتری در پیش‏بینی خودتنظیمی داشتند. لذا با توجه به یافته های مطالعه ی حاضر پیشنهاد می گردد کارگاه های آموزشی ویژه جهت والدین نوجوانان مبتلا به سرطان در جهت کمک به فرآیندهای هویت یابی (و به خصوص پرورش سبک هویت اطلاعاتی) برگزار گردد.
    کلید واژگان: خودتنظیمی, سرطان, هویت
    Mohammad Mehdi Mohammadi, Roghayeh Poursaberi *
    Background and Aims
    Understanding the identity styles of adolescents with cancer can predict the progress in their academic self-regulation. The present study was performed to determine the relationship between identity styles and academic self-regulation in adolescents of Kermanshah city in school year 2015-2016.
    Materials and Methods
    The present cross-sectional study was conducted on 269 adolescents with cancer that were covered by the Mahak institute in school year 2015-2016. Data sampling method was simple random sampling method. The main tool for data collection contains Berzonsky Identity Style questionnaire and Ryan & Connell questionnaire. Data analysis was performed by using SPSS version 22, descriptive statistics (mean and standard deviation), and inferential statistics (Pearson correlation coefficient and regression test).
    Results
    Significant positive relationships were found between academic self-regulation and informational identity style (r= 0.397 and p=0.0001), normative identity style and academic self-regulation (r= 0.309 and p= 0.0001), identity commitment and academic self-regulation (r= 0.287, p=0.0001). However, there was a significant negative correlation between confusion / avoidance and academic self-regulation (r= -0.189 and p=0.002). The informational identity style and confusion/ avoidance style predicted academic self-regulation significantly (regression coefficient 0.259 and -0.147).
    Conclusion
    The results showed that among identity styles, informational style and avoidant identity style had a greater share in anticipation of self-regulation. Therefore, according to the findings of the present study, special workshops for parents and teachers and young people in secondary schools should be held to help identify processes (especially education and informational identity style).
    Keywords: identity styles, academic self-regulation, adolescents
  • محمد مهدی محمدی، معصومه اسمعیلی وند *
    اهداف نگرش ارائه دهندگان خدمات سلامت به مددجویان می تواند عاملی مهم و زمینه ساز برای ارائه مراقبتی موثر و اثربخش باشد؛ به عبارت دیگر درصورتی که پرستاران در ارتباط با مددجویان نگرشی مثبت داشته باشند، با انگیزه و عزمی راسخ تر می توانند به ارائه خدمات بالینی بپردازند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نگرش کارآموزان و کاروزان پرستاری درزمینه مراقبت از سالمندان انجام شده است.
    مواد و روش ها مطالعه توصیفی تحلیلی حاضر روی 211 نفر از دانشجویان پرستاری، شامل 147 کارآموز و 64 کاروز دانشکده پرستاری و مامایی استان کرمانشاه در سال 1394 انجام شد. روش نمونه گیری کارآموزان به صورت تصادفی ساده و کارورزان به صورت سرشماری بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ای با 21 سوال بود. داده ها با نسخه 22 نرم افزار SPSS و آزمون تی مستقل تجزیه وتحلیل شد.
    یافته ها میانگین نگرش سالمندی در کارآموزان 97/5±63/72 و کارورزان 27/7±6/74 بود که ازنظر آماری اختلاف معناداری وجود داشت (05/0P<). بیشتر کارآموزان (89/8درصد) و کارورزان (81/3درصد) درزمینه مراقبت از سالمندان نگرش متوسطی داشتند. گویه «پرستاری از سالمندان اتلاف وقت است؛ زیرا آن ها به پایان عمر خود رسیده اند»، از دیدگاه کارآموزان 57/0±67/4 و کارورزان 47/0±73/4 بیشترین میانگین را در بین گویه ها داشت. بین این دو میانگین، اختلاف معناداری وجود نداشت (05/0P>).
    نتیجه گیری در دانشجویان سال بالا، نگرش مثبت به مراقبت از سالمندان افزایش یافته است. به نظر می رسد آموزش مراقبت از سالمند در ایجاد این نگرش موثر بوده است. باتوجه به اینکه بیشتر دانشجویان به سالمندان نگرشی متوسط (نه خوب) داشتند، به کارگیری آموزش های تخصصی تر برای ارتقای سطح دانش و به تناسب آن نگرش سالمندی ضرورت دارد.
    کلید واژگان: سالمندان, پرستاری, مراقبت
    Mohammad Mehdi Mohammadi, Masoumeh Esmaeilivand *
    Objectives Attitudes of health care providers towards patients can be an important underlying factor for providing efficient and effective care. Positive attitude of the nurses towards the patients coupled with more motivation and determination can be a mantra to better clinical services. The present study was conducted to determine the attitude of nursing students in relation to the care of the elderly.
    Methods & Materials This study is a descriptive study conducted on 211 students in Nursing and Midwifery, in Kermanshah Province, Iran in 2015. Data collection tool was a questionnaire consisting of 21 questions. Data analysis, including independent t test was done using SPSS 22.
    Results The mean (SD) age of the participating nursing students was 97.5 (63.72) and nurse practitioners 27.7 (6.74) years. There was a statistically significant difference (P 0.05).
    Conclusion Although the majority of students have average attitude (not good) toward the elderly, it is felt that more specialized training is needed to improve knowledge and attitudes of aging. Considering that the nurse practitioners had a more positive attitude, teaching them is effective to create a positive attitude.
    Keywords: Attitude, Elderly, Nursing, Care
  • معصومه اسمعیلی وند، سیمین اسدیان، وحید سیاوشی، محمد مهدی محمدی*، علی صفدر سیاوشی
    سابقه و هدف
    تعویض خون به عنوان یکی از روش های درمان افزایش غیر طبیعی بیلی روبین در هفته اول زندگی، همواره با عوارض بالقوه و خطرناکی مواجه بوده است. از این رو پیشگیری و شناسایی به موقع این عوارض حائز اهمیت است. با توجه به شیوع بیشتر زردی در نوزادان پره ترم این مطالعه به منظوز مقایسه عوارض ناشی از تعویض خون در نوزادان ترم و پره ترم مبتلا به زردی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی بر روی 50 نوزاد مبتلا به هایپر بیلی روبینمی و تحت درمان با تعویض خون به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. نمونه ها از نظر متغیرهایی چون پلاکت، کلسیم، قند خون، پتاسیم، سدیم، بیکربنات و علائم بالینی در حین تعویض خون و تا 24 ساعت پس از آن مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    از مجموع 50 نوزاد مورد مطالعه؛ 22 نوزاد پره ترم (44 % ) و 28 نوزاد ترم (56 %) بودند. شایعترین عارضه تعویض خون، در مجموع نوزادان ترومبوسیتوپنی (48%) بود. شایعترین عارضه در نوزادان ترم؛ ترومبوسیتوپنی (67/85 %) و در نوزادان پره ترم؛ اسیدوز متابولیک (57/2%) گزارش گردید (0/05>p). عارضه هیپرگلیسمی (در 5 نوزادان ترم و 3 نوزادان پره ترم)، هایپوگلیسمی (تنها در 2 نوزاد پره ترم)، هیپوناترمی (تنها در 4 نوزاد پره ترم)، عارضه خطرناک هیپرکالمی (تنها در 1 نوزاد ترم) مشاهده گردید. این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که ترومبوسیتوپنی (در نوزادان ترم) و اسیدوز متابولیک (در نوزادان پره ترم) شایعترین عوارض ناشی از تعویض خون بوده است.
    کلید واژگان: تعویض خون, هایپربیلی روبینمی, نوزادان, زردی
    M. Esmaeilivand, S. Asadian, V. Siavashi, Mm Mohammadi*, As Siavashi
    Background And Objective
    Blood exchange as a method for treating of abnormal increase of bilirubin in the first week of life, has always been faced with serious potential side effects. Therefore prevention and early detection of these complications is important. Given the higher prevalence of jaundice in preterm neonates, this study was done to compare the complications of transfusion in term and preterm neonates with jaundice..
    Methods
    This cross-sectional study was done on 50 neonates with hyperbilirubinemia and treated with blood transfusions using available sampling method. Samples were investigated for several variables such as platelets, calcium, glucose, potassium, sodium, bicarbonate and clinical signs during transfusion, and up to 24 hours after it.
    FINDINGS: From total of 50 neonates in this study, 22 neonates were preterm (44%) and 28 neonates were term (56 percent). The most common complication of blood transfusions in all neonatal was thrombocytopenia (48%). The most common complication in term neonates was reported thrombocytopenia (85.67%) and metabolic acidosis (2.57%) in preterm neonates, respectively (p
    Conclusion
    The results showed that thrombocytopenia (in term neonates) and metabolic acidosis (in preterm neonates) are the most frequent complications of blood transfusion.
    Keywords: Blood Transfusions, Hyperbilirubinemia, Neonatal Jaundice
  • محمد مهدی محمدی، منصور غفوری فرد، معصومه اسمعیلی وند*
    مقدمه
    فرآیند پرستاری سبب هماهنگی در ارائه خدمات پرستاری می گردد اما امروزه شاهد عدم بکارگیری آن در عرصه ی بالین هستیم، لذا مطالعه ی حاضر با هدف تعیین دیدگاه پرستاران و مدیران پرستاری در رابطه با موانع اجرای فرآیند پرستاری در بالین در بخش های جراحی بیمارستان امام رضا(ع) در شهر کرمانشاه انجام شده است.
    روش
    مطالعه توصیفی - مقطعی حاضر بر روی 90 نفر از پرستاران (73 پرستار و 17 مدیر پرستاری) در بخش های جراحی بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه، در سال 1393 انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی فرایند های پرستاری بود که روایی آن بر اساس نظر صاحبنظران این رشته و پایایی آن با آلفای کرونباخ برای موانع فردی 0/84 و برای موانع مدیریتی 0/86 به تایید رسیده بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمون کای اسکوئر و تست دقیق فیشر در سطح معناداری 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بیشترین موانع فردی در اجرای فرآیند پرستاری از دید پرستاران (72/6%) و مدیران پرستاری (88/2%) نداشتن اطلاع کامل از مفهوم فرایند پرستاری بود. بیشترین موانع مدیریتی از دید پرستاران نداشتن وقت کافی برای اجرای فرآیند پرستاری به علت کثرت بیماران (93/2%) و از دید مدیران پرستاری واگذار نمودن امور غیرپرستاری به پرستاران (88/2 %) بود.
    نتیجه گیری
    با اینکه پرستاران با موانع متعددی درجهت ارائه ی فرآیند پرستاری مواجه هستند، از پرستاران انتظار می رود که درجهت افزایش دانش و آگاهی خود در رابطه با مفاهیم فرآیند پرستاری بیش از پیش بکوشند و همچنین مدیران پرستاری موانعی که در بعد مدیریتی وجود دارد را برطرف سازند به علاوه مسئولین باید ارائه ی آموزش های کاربردی و عملی را به منطور ایجاد درک روشنی از مفهوم فرآیند پرستاری در دستور کار خود قرار دهند.
    کلید واژگان: فرآیند پرستاری, موانع, پرستاران, مدیران پرستاری
    Mm Mohammadi, M. Ghafori Fard, M. Esmaeilivand*
    Introduction
    Nursing process leads to the coordination of nursing services but today we see that this process is not applied at clinical fields, therefore this study aimed to determine the nursing process barriers from the view of the nurses and nurse managers in surgical wards in imam reza hospital at kermanshah.
    Method
    This descriptive cross-sectional study was conducted on 90 nurses (73 nurses and 17 nursing managers) of surgical wards of Imam Reza hospital in Kermanshah city in 2015 . Data collection tool was nursing process barriers questionnaire that its validity by view of experts of this field and its reliability with Cronbach's alpha 0/84 and 0/86 was confirmed. Data using SPSS version 17 and chi-square test and Fisher's exact test in significant level of 0/05 were analyzed.
    Results
    The lack of sufficient information about concept of the nursing process was the most important individual barriers from the view of nurses (72.6%) and nursing managers (88.2%) respectively. The most important management barriers from the view of nurses were lack of enough time for doing the nursing process due to excessive number of patients (93.2) and from the view of nursing managers were submitting non-nursing duties to the nurses (88.2%.(
    Conclusion
    Despite the nurses are faced with several obstacles to provide nursing process, nurses are expected to increase their knowledge about the concepts of the nursing process more than before, and nursing managers should remove administrative obstacles that exist in management aspects, in addition the managers should provide practical and functional education to create a clear understanding of the concept of the nursing process.
    Keywords: Nursing process, Barriers, Nurses, Nurse managers
  • محمد مهدی محمدی، شیما پرندین*
    پیش زمینه و هدف
    شکاف بین دانش نظری و عمل، زمینه چالش در خدمات ارائه شده بالینی را فراهم نموده و این خدمات را با انتقاداتی مواجه ساخته است. لذا مطالعه حاضر باهدف تعیین عوامل موثر بر شکاف بین دانش نظری و خدمات بالینی پرستاری در سال 1394 انجام شد.
    مواد و روش کار
    مطالعه توصیفی حاضر بر روی 375 نفر (شامل 217 پرستار و 158 دانشجوی پرستاری) در بیمارستان امام رضا (ع) و دانشکده پرستاری و مامایی کرمانشاه در سال 1394 انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته شامل دو قسمت مشخصات دموگرافیک و عوامل موثر بر شکاف دانش نظری و عملی بود. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین کلی شکاف بین دانش نظری و عملی 22/11±67/51 (بر مبنای 100) گزارش شد که در محدوده تاثیر زیاد بود. کمبود پرستار (28/84)، حمایت از طرف سرپرستار (62/77) و مناسب نبودن تسهیلات رفاهی (67/73) از دیدگاه پرستاران و سبک آموزش مربیان بالینی (21/88)، کمبود پرستار (84/78) و به روز نبودن دانش پرستاری (14/73) از دیدگاه دانشجویان پرستاری به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر شکاف بین دانش نظری و عملی شناخته شد.
    نتیجه گیری
    بین دانش نظری و عملی شکاف عمیقی وجود دارد لذا به منظور برطرف نمودن این شکاف پیشنهاد می گردد دو بعد آموزشی و بالینی اصلاح گردد. در بعد آموزشی ضمن اصلاح سبک آموزش بالینی، از مربیانی کارآزموده و مجرب استفاده شود و در حیطه ی بالینی، ضرورت به کارگیری نیروهای پرستاری بیشتر، افزایش بعد حمایتی از جانب مدیران پرستاری و سرپرستاران وجود دارد.
    کلید واژگان: پرستاری, خدمات بالینی, شکاف نظری, عملی
    Mohammad Mehdi Mohammadi, Dr Shima Parandin *
    Background and Aims
    The gap between theoretical knowledge and practice provided challenges in a critical way in clinical services. Therefore, current study aimed to determine the factors affecting the gap between knowledge and practice in 2015.
    Materials and Methods
    This descriptive study was conducted on 375 people (217 nurses from Imam Reza hospital, and 158 nursing students from Kermanshah University of Medical Sciences) in 2015. The data collection tool was a researcher made questionnaire consisted of 23 questions about the factors affecting the gap between knowledge and practice. Pearson correlation and t-test were employed to analyze the collected data using SPSS 16 software.
    Results
    Total average of the gap between theoretical knowledge and clinical nursing services was reported 51.67±11.22 (based on 100 points) that was in the range of high. Shortage of nurses (84.28), support from head nurse (77.62) and lack of adequate facilities (73.67) from the perspective of nurses, and clinical instructors teaching style (88.25±17.09), shortage of nurses (79.18) and lack of updated knowledge of nursing (31.73) from the perspective of nursing students was reported to be as the most important factors influencing the gap between theoretical learning and clinical nursing services.
    Conclusion
    There is a high gap between theoretical learning and clinical nursing services, therefore in order to fill this gap; it is recommended to amend both educational and clinical aspects. In educational aspect, clinical education style should be reformed and also experienced coaches should be used. In clinical aspect, it is necessary to employ more nurses and to support nursing managers and head nurses.
    Keywords: Nursing, Clinical services, Theory, practice gap
  • معصومه اسمعیلی وند، محمد مهدی محمدی، علیرضا خاتونی، فرید نجفی
    سابقه و هدف
    کفایت دیالیز یکی از عوامل موثر بر مرگ و میر ناشی از همودیالیز است از طرفی روش های مختلف دسترسی به عروق به عنوان یکی از متغیر های موثر بر کفایت همودیالیز در نظر گرفته می شود. این مطالعه به منظور مقایسه میزان کفایت همودیالیز در سه روش کاتتر دائم، فیستول و گرافت انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی بر روی 151 بیمار همودیالیزی شامل سه گروه دارای کاتتر دائم (66 نفر) ، فیستول (66 نفر) و گرفت (19 نفر) در بخش همودیالیز بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. سنجش کفایت همودیالیز با استفاده از معیار هایURR و Kt/V در سه گروه بررسی و مقایسه شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار کفایت همودیالیز بر اساس معیار 20/13±58/46 و بر اساس Kt/V ،1/26±0/34 گزارش شد. اختلاف میانگین دو معیار URR و Kt/V در سه گروه دارای کاتتر دائم، فیستول و گرفت از نظر آماری معنی داری نبود.
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه نشان داد که کاتتر دائم، فیستول و گرفت از نظر کفایت همودیالیز تفاوتی ندارند، بنابراین بدون نگرانی از ناکافی بودن کفایت دیالیز می توان از هر یک از روش های مذکور در اندیکاسیون های خاص خود بهره گرفت.
    کلید واژگان: کفایت همودیالیز, کاتتر دائم, فیستول, گرافت
    M. Esmaeilivand, Mm Mohammadi, A. Khatony, F. Najafi
    Background And Objective
    Dialysis adequacy is one the leading causes of mortality in hemodialysis patients. On the other hand, type of vascular access is considered as one of the effective variables in dialysis adequacy. This study was performed to compare dialysis adequacy in three types of vascular access, namely permanent catheter, fistula, and graft.
    Methods
    This sectional study was performed in 151 hemodialysis patients, who were chosen through convenience sampling and were allocated to permanent catheter (n=66), fistula (n=66), and graft (n=19) groups. The study was conducted in the Hemodialysis Ward of Imam Reza Hospital in Kermanshah, Iran. Dialysis adequacy was evaluated and compared in the three groups using urea reduction ratio (URR) and Kt/V criteria.
    FINDINGS:Based on URR and Kt/V criteria, the mean of dialysis adequacy was 58.46±20.13 and 1.26±0.34, respectively, mean differences of URR and Kt/V criteria were not significant in the three groups.
    Conclusion
    Our findings demonstrated that there were no differences between permanent catheter, fistula, and graft types of vascular access in terms of dialysis adequacy; thus, any of these methods can be applied in its specific indication without being concerned about dialysis inadequacy.
    Keywords: Dialysis adequacy, Permanent catheter, Fistula, Graft
  • محمد مهدی محمدی، شیما پرندین*
    مقدمه
    یکی از شایعترین مشکلات روانی در بین دانشجویان، اضطراب امتحان است که می تواند عملکرد فرد را مختل کند و منجر به عدم موفقیت در امتحان گردد، لذا این مطالعه با هدف تعیین میزان اضطراب امتحان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه و عوامل مرتبط با آن انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی– تحلیلی بر روی510 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به روش نمونه گیری آسان در سال1393 انجام شد. در این پژوهش، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه 25 سوالی اضطراب امتحان بود. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون های t، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در این پژوهش198 دانشجو(8/ 38درصد) اضطراب امتحان خفیف، 140 دانشجو (5/ 27درصد) اضطراب امتحان متوسط و172 دانشجو (7/ 33درصد) اضطراب امتحان شدید داشتند. تفاوت بین میانگین اضطراب امتحان در رشته های تحصیلی مختلف معنی دار بود (P<0/05) و دانشجویان رشته مامایی در مقایسه با دانشجویان سایر رشته ها استرس بیشتری را تجربه می کردند. بین متغیرهای جنس، محل سکونت، سن و معدل کل دانشجویان با اضطراب امتحان رابطه معنی داری مشاهده شد (P<0/05). اما بین متغیر های تاهل، شغل والدین، ورودی نیمسال و اشتغال دانشجویان با اضطراب امتحان ارتباط معنی داری مشاهده نشد (P>0/05).
    نتیجه گیری
    با توجه به میزان بالای اضطراب امتحان در بین رشته های مختلف پزشکی، و با در نظر گرفتن تاثیر منفی این نوع از اضطراب بر عملکرد تحصیلی دانشجویان، لزوم بکارگیری خدمات روان شناسی و مشاوره و شناسایی علت بروز، و برنامه ریزی جهت تعدیل آن پیشنهاد می گردد. بدیهی است که در این راستا باید به گروه های دارای بیشترین خطر چون دانشجویان زن رشته مامایی توجه بیشتری معطوف گردد.
    کلید واژگان: اضطراب امتحان, امتحان, دانشجویان علوم پزشکی
    Mohammadi Mm, Parandin Sh*
    Introduction
    Test -anxiety is one of the most common mental health problems among the students that can impair performance and leads to failure of the exam. So، this study aimed to determine the rate of exam-anxiety among Kermanshah University of Medical Sciences'' students.
    Methods
    This cross sectional-analytic study was conducted on 510 students of Kermanshah University of Medical Sciences by convenience sampling method in 2014. In this study، data collection tool was Test-Anxiety questionnaire includes 25 questions. Data were analyzed with the Pearson correlation and t-test using SPSS 16 software.
    Results
    198 students (38. 8%) had mild exam-anxiety، 140 students (27. 5%) moderate exam-anxiety and 172 students (33. 7%) had severe exam-anxiety. The difference between the mean of anxiety scores was significant at various fields of study (P <0. 05). Midwifery students experienced more stress in comparison with the students of other fields. There was a significant relationship between exam anxiety level، and the variables of gender، location، age and total grades average of students (P<0/05). There was not a significant relationship between exam anxiety level and marital status، parental occupation، semester entrance and employment of students.
    Conclusion
    Due to the high level of exam anxiety among the different fields of medicine as well as the negative effect of this type of anxiety on academic performance of students، the necessity of the use of psychological services، counseling، identification of causes of anxiety، and planning for decreasing this problem was recommended. Obviously، in this regard، more attention should be paid to the highest-risk groups such as female midwifery students.
    Keywords: Test Anxiety, Test, Medical Students, Anxiety
  • احمدرضا قاسمی، محمد مهدی محمدی
    یکی از زمینه های ناشناخته در کامپوزیت های لایه ای الیاف-فلز (FML) تعیین تنش های پسماند بوجود آمده در فرآیند پخت است، که برای بهتر کردن فرآیند طراحی قطعات کامپوزیتی و بالابردن کارایی آنها، از اهمیت روزافزونی برخوردار است. در این پژوهش، با انجام آزمون سوراخکاری مرحله ای برای کامپوزیت های FML و ثبت کرنش های رها شده، به تعیین تنش های پسماند در هر مرحله از سوراخکاری کامپوزیت های FML پرداخته شده است. توزیع تنش های پسماند در ضخامت کامپوزیت های FML متغیر است و این تغییرات به کمک روش انتگرال محاسبه گردیده است. بدین منظور ابتدا با شبیه سازی اجزای محدود فرآیند سوراخکاری مرحله ای به روش انتگرال به محاسبه ماتریس ضرایب کالیبراسیون پرداخته شد. در ادامه، نمونه های FML با چیدمان [AL/02/902]S مورد آزمایش قرار گرفتند. با اندازه گیری کرنش های رها شده در گام های متوالی سوراخکاری، تنش های پسماند در هر مرحله از سوراخکاری کامپوزیت های FML تعیین گردید. نتایج تجربی بدست آمده برای کامپوزیت های FML و نتایج تحلیلی حاصل از تعمیم تئوری کلاسیک لایه ای توافق بسیار مناسبی را نشان می دهند. انطباق مناسب نتایج تجربی و تحلیلی اعتبار روش انتگرال را برای تعیین تنش های پسماند غیر یکنواخت در کامپوزیت های FML مورد تائید قرار می دهد.
    کلید واژگان: کامپوزیت های لایه ای الیاف, فلز, سوراخکاری مرحله ای, روش انتگرال, ماتریس ضرایب کالیبراسیون, تئوری کلاسیک لایه ای
    Ahmad Reza Ghasemi, Mohammad Mehdi Mohammadi
    In this paper, the incremental hole-drilling method is used to measure experimentally with accuracy non-uniform residual stresses in each ply of fiber metal laminate (FML) composites. Integral method was used for the approximation of residual stress. This method, considered a constant and uniform residual stress analysis at each hole-drilling depth increment. At the first, finite element method is used to calculation of the calibration coefficients matrix of the incremental hole drilling process. The calibration coefficients matrix determined by a finite element analysis can be used directly in the experiment. Calibration coefficients matrix used to relate the measured strain relaxation field with the existing residual stresses prior to the hole-drilling process. Also, for the experimental determination, released strains induced by high speed drilling process on FML composites with a stacking sequence of [AL/02/902]S have been quantified. At the end, the experimental measurements are compared with the theoretical predictions of the classical laminate theory. The good agreements between the experimental and theoretical results show that, incremental hole-drilling technique can be improved to be successfully applied for measuring non-uniform residual stresses in FML composites.
    Keywords: Fiber Metal Laminates, Incremental Hole, Drilling, Integral Method, Calibration Coefficients, Classical Laminate Theory
  • محمد مهدی محمدی، منصور سخندانی، پریسا بهره مند، شیما پرندین
    مقدمه و هدف
    آموزش بالینی یکی از جنبه های مهم آموزش در پرستاری است. این آموزش انتقال دهنده دانشجو از محیط تئوریک کلاس های درس به سمت فضای اصلی بالین هست. مطالعه حاضر باهدف شناسایی ویژگی های یک مدرس بالینی اثربخش از دیدگاه دانشجویان پرستاری و اساتید بالینی انجام شد.
    روش ها
    مطالعه توصیفی – تحلیلی حاضر بر روی 305 نفر از دانشجویان رشته های پرستاری و مامایی و 26 نفر از مدرسین بالینی در سال 1394 انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای شامل 49 سوال بود که حیطه های خصوصیات حرفه ای، ارتباطی، شخصی، تدریس و ارزشیابی را می سنجید. داده ها توسط نرم افزار SPSS 22 و آزمون های t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین کلی خصوصیات یک مدرس بالینی اثربخش از دیدگاه دانشجویان 13/0±54/6 و از دیدگاه اساتید بالینی 26/0± 36/6 بود. بیش ترین امتیاز از دیدگاه دانشجویان مربوط به حیطه ی تدریس با میانگین 52/0±68/6 و از دیدگاه مدرسین بالینی مربوط به حیطه ی ارزشیابی با میانگین 43/0±67/6 بود.
    نتیجه گیری
    با در نظر گرفتن اهمیت حیطه ی ارزشیابی از جانب اساتید بالینی، شیوه و چهارچوب درست ارزشیابی در کارآموزی های بالینی باید در نظر گرفته شود. از طرفی به منظور برطرف ساختن هرچه بیشتر شکاف بین یادگیری نظری و خدمات بالینی پرستاری باید بر بالا بودن توان مهارتی مدرسین بالینی و داشتن تجربه کار در بالین تاکید گردد.
    کلید واژگان: مدرس بالینی, اثربخشی, دانشجو
    Mm Mohammadi, M. Sokhandani, P. Bahrehmand, S. Parandin
    Introduction
    Clinical training is an important aspect of nursing education which transfers students from theoretical training to clinical settings. This study aimed to identify the characteristics of effective clinical Instructors from the viewpoint of nursing students and clinical faculties.
    Methods
    This descriptive-analytic study was conducted on 305 nursing students and 26 clinical Instructors. The data was collected using a 49-item questionnaire with five subscales of professional, personal, communicative, teaching methods and evaluation characteristics. Pearson correlation and t-test were employed to analyze the data using SPSS 22.
    Results
    The overall mean of the characteristics of effective clinical instructors from the viewpoint of students was 6.54±0.13 and 6.36±0.26 from the viewpoint of instructors. The highest score of students’ perspective was related to the domain of teaching with a mean of 6.68±0.52, and the subscale of evaluation with a mean of 6.67±0.43 for the instructors.
    Conclusion
    Considering the importance of evaluation from the viewpoint of clinical faculty, the context of proper evaluation is necessary to be considered in clinical training. For the subscale of teaching and the ability to connect theoretical and practical information, emphasized by the students, experienced teachers are needed in clinical practice.
    Keywords: Clinical Instructors, Effectiveness, Students
  • سید مجتبی جعفری *، محمد مهدی محمدی، حسین بقایی، علی موحد، صمد اکبرزاده، ملیحه کوثری فرد، عبدالله حاجی وندی
    زمینه
    ریز مغذی ها نقش مهمی در رشد و تکامل سلول ها و سلامت استخوان ها و سیستم ایمنی بازی می کنند. در خانم های حامله با توجه به تغییر در نیازهای فیزیولوژیک و رشد جنین میزان نیاز به این عناصر به طور قابل توجهی اهمیت پیدا می کند. هدف از این تحقیق تعیین سطح سرمی این عناصر و ارتباط آن ها با کم خونی در خانم های حامله بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی و توصیفی 250 نفر از خانم های حامله با میانگین سنی 5/5±2/ 27 سال که به طور تصادفی برای بررسی وضعیت سلامت دوران حاملگی خود به مرکز درمانی توحید شهر جم مراجعه می کردند، شرکت نمودند. میزان سرمی مس و روی با دستگاه جذب اتمی و هموگلوبین و سایر اندیس های خونی با کانتر اتوماتیک اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در این مطالعه میانگین سرمی مس و روی به ترتیب 7 /56±5/ 126 میکروگرم در دسی لیتر و 2/ 18±6/ 67 میکروگرم در دسی لیتر و شیوع کمبود آن ها به ترتیب 2/ 21 درصد و 2/ 47 درصد نشان داده شد. میانگین هموگلوبین 2/ 1±9/ 11 گرم در دسی لیتر و درصد کم خونی (11>Hb گرم در دسی لیتر) 6/21 درصد دیده شد. از نظر آماری تفاوت معنی داری بین افزایش سن حاملگی و شیوع کمبود مس و روی دیده می شود به طوری که با پیشرفت حاملگی شیوع کمبود مس کمتر (024/ 0=P) و شیوع کمبود روی افزایش می یابد (036/ 0=P).
    نتیجه گیری
    کمبود روی و مس و کم خونی از مشکلات بهداشتی این گروه از جمعیت در شهرستان جم به شمار می رود و می بایست برنامه های مداخله ای مناسب در کلینیک های بارداری و یا قبل از ازدواج تنظیم و اجرا گردد.
    کلید واژگان: مس, روی, کم خونی, زنان حامله, منطقه جم
    Syead Mojtaba Jafari *, Mohammadmehdi Mohammadi, Hosean Baghaei, Ali Movahed, Samad Akbarzadeh, Maleha Kowsarifard, Abdollah Hajivandi
    Background
    Micronutrients are essential for the healthy growth and development of body organs and they have important roles in the function of immune and skeletal system. During pregnancy, due to the physiological changes for the normal growth of fetal, the need for minerals is significantly increased. The aim of this study was to find the status of serum copper and zinc and their relation to anemia in pregnant women.
    Materials And Methods
    In this randomized, cross sectional descriptive study 250 pregnant women (mean age, 27.2±5.5) participated. They attended the medical center (In Jam area, Bushehr, Iran) for routine checkups. Blood was collected from them and serum levels of Copper and Zinc were measured by atomic absorption spectrophothometric method. Hemoglobin and other indexes were measured by Automatic Counter analyzer.
    Results
    the mean serum concentration of copper and Zinc were 126.5±56.7 g/dl and 67.6±18.2 g/dl respectively. Also the percentage of their deficiency was 21.2% and 47.2% respectively. The mean level of hemoglobin in the subjects was 11.9±1.2 and the percentage of anemia (Hb < 11g/dl) was 21.6%. There was a significant differences between increases in gestational age and the deficiency of copper and zinc in the participants, which is as the pregnancy progress, the deficiency of Copper reduces (p=0.024) and that of Zinc increases(p=0.036).
    Conclusion
    The results of this study showed that the deficiency of Copper, Zinc and the rate of anemia in the pregnant women of Jam area is significantly high and suggests that a proper interventional program should be planned to monitor such women at risk, before their marriage or in prenatal clinics.
    Keywords: Zinc, copper, anemia, pregnant women, Jam area
  • احمدرضا قاسمی، محمد مهدی محمدی
    چند لایه های فلز- کامپوزیت دسته جدیدی از کامپوزیت های هیبریدی هستند که از ترکیب لایه های فلزی و کامپوزیت ایجاد می شوند و به واسطه جدید بودن و ویژگی های برجسته آنها، پژوهش ها روی این کامپوزیت ها در حال توسعه است. یکی از زمینه های ناشناخته در چندلایه های فلز-کامپوزیت، اندازه گیری تنش های پسماند حرارتی به وجود آمده در فرآیند ساخت است. تنش های پسماند در این نوع از کامپوزیت ها به دلایل متفاوتی همچون خواص مکانیکی- حرارتی متفاوت کامپوزیت و فلز، چیدمان متفاوت لایه ها، سیکل پخت کامپوزیت و روش ساخت چندلایه کامپوزیتی، امری اجتناب ناپذیر است. اندازه گیری تنش های پسماند درچندلایه های هیبرید به روش سوراخکاری مرکزی به دلیل تغییر جنس در عمق سوراخ امکان پذیر نبوده و توسعه روش سوراخکاری مرحله ای برای تعیین تنش های پسماند در هر لایه لازم است. در این تحقیق با استفاده از روش اجزای محدود، ضرایب کالیبراسیون، برای ارتباط کرنش های رها شده و تنش های پسماند محبوس در هر لایه از چند لایه فلز- کامپوزیت محاسبه شده است. مقایسه نتایج این تحقیق با نتایج سایر محققین برای کامپوزیت لایه ای، صحت روش و محاسبات انجام شده را تائید می نماید. همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد به دلیل قرار گرفتن لایه های کامپوزیتی در ساختار چندلایه های فلز- کامپوزیت، ماتریس ضرایب کالیبراسیون مربوط به لایه های فلزی، از حالت متقارن خارج شده و برای لایه های فلزی نیز ماتریس ضرایب کالیبراسیون لازم است.
    کلید واژگان: چند لایه های فلز, کامپوزیت, روش انتگرال, ضرایب کالیبراسیون, تنش پسماند, روش اجزا محدود
  • محمد مهدی محمدی، سید کاظم مصطفوی نیا
    استفاده از رحم جایگزین به عنوان یکی از روش های جدید کمک باروری مورد توجه بسیاری از زوجین نابارور در ایران قرار گرفته است. این فن آوری جدید در پزشکی با خود سوال هایی را به همراه آورده است. یکی از مهم ترین پرسش ها پیرامون ماهیت فقهی و حقوقی قرارداد اجاره رحم جایگزین است که آیا اجاره رحم در فقه اسلامی با مبنای مذهب شیعی جایز است. این پژوهش، سه قسم از لقاح را برای اجاره رحم بر شمرده و در بررسی فقهی آنها به این نتیجه رسیده که از میان اقسام مذکور، تنها دو قسم آن (قسم اول و دوم) با مبنای فقه اسلامی شیعی سازگاری دارد و قسم سوم آن باطل می باشد.
    کلید واژگان: اجاره, رحم, فقه, باروری و ناباروری, رحم جایگزین, عقود معین, عقود نامعین
    Sayyid Kazem Mustafavinia, Muhammad Mahdi Muhammadi
    Surrogacy is when another woman carries and gives birth to a baby for the couple who want to have a child. Surrogacy is a modern method of assisted reproductive technology in Iran that has given rise to a lot ofcomplex issues of law. One of the most important questions revolves around the jurisprudential and legal nature of the surrogacy agreement as to whether or not surrogate motherhood is permissible in Islamic jurisprudence in general and in Shiis in particular. This research focuses and elaborates on three types of insemination in surrogacy and concludes in closing that from among the three types of insemination, only two of them (the first and second) are consistent with Shiite Islamic jurisprudence whereas the third one is void and impermissible.
    Keywords: surrogacy, surrogate motherhood, jurisprudence, fertility, infertility, fixed agreement, unfixed agreement
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال