محمدحسین کناررودی
-
هدف
یکی از مباحث چالش برانگیز در میان نظریه پردازان اداره امور عمومی، ارتباط میان دو مفهوم سیاست و اداره است. نظریات متفاوتی تا به امروز در مورد این دو مفهوم ارائه شده است؛ اما اجماع مورد توافقی حاصل نشده است و همچنان نظریه پردازان علوم سیاسی و اداره امور عمومی در تعیین مرز میان اداره و سیاست دچار تردید هستند. مفهوم دولت امروزه دربرگیرنده بوروکراسی و سیاست است؛ این در حالی است که درک ماهیت سیاست و بوروکراسی و ارتباط آنها با یکدیگر مشکل است و هر یک می تواند بر دیگری تاثیر گذار باشد. در این مقاله سعی بر این است که مفهوم سیاست از بوروکراسی مجزا گردد تا میزان تاثیرگذاری آن ها بیشتر درک شود. این تاثیرگذاری می تواند پیامدهای مثبت و یا منفی داشته باشد که وابسته به شرایط و بستر جوامع مختلف است. این در حالی است که در عمل تفکیک دو مفهوم اداره و سیاست بسیار مشکل است و برخی از نظریه پردازان معتقدند جدایی این دو مفهوم در عمل امکان پذیر نیست. از طرف دیگر، این ارتباط می تواند در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با هم متمایز باشد و شکل متفاوتی به خود بگیرد. هدف از انجام این مقاله این است که روابط سیاست و بوروکراسی در اداره امور عمومی ایران مورد بررسی و مطالعه قرار بگیرد.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد:
پژوهش فعلی دارای رویکرد کیفی است و جهت دستیابی به اهداف تعریف شده، اطلاعات پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 نفر از صاحبنظران اجرایی وزارت نیرو گردآوری شده است. همچنین جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و پاسخ به مساله پژوهش از روش تحلیل مضمون استقرایی استفاده شده است.
یافته های پژوهش:
پس از گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن، 95 کد اولیه به دست آمد که پس از طبقه بندی و بررسی مجدد 24 مضمون پایه استخراج شد و در نهایت 7 مضمون سازمان دهنده و شبکه ای از مضامین ایجاد گردید. مضامین سازمان دهنده شامل وابستگی تصمیمات به نظرات شخصی، در نظر گرفتن قدرت سیاسی در تصمیمات، خویشاوندسالاری در انتخاب بوروکرات ها، کوتاه مدت بودن خدمت بوروکرات ها، وجود فرمالیزم در انتخاب بوروکرات ها، ضعف بهره گیری از یافته های علمی و متخصصان و ضعف ارتباط میان متخصصان و تصمیم گیرندگان است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که اداره امور عمومی و بوروکراسی مورد عمل در کشور ایران از بوروکراسی آرمانی و ایده آل وبر فاصله گرفته است؛ این در حالی است که با توجه به تحقیقات پیشین ثابت شده که اکثر کشورهای توسعه یافته در اداره امور عمومی خود به بوروکراسی آرمانی وبر قرابت بیشتری دارند و ویژگی های ساختاری بوروکراسی آرمانی وبر مانند سلسله مراتب اداری، تخصص گرایی و شایسته سالاری در این کشورها پیاده می شود. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که در صورتی که بتوان تصمیمات و خط مشی های اخذ شده توسط سیاستمداران را از اجرا و اداره امور عمومی تفکیک نمود؛ نتایج بهتری در اداره امور عمومی می توان به دست آورد.
محدودیت ها و پیامدها:
مدل نهایی توسط محقق ارائه شده است و نتایج حاصل از پژوهش ممکن است قابلیت تعمیم پذیری در تمامی سازمان های بخش دولتی را نداشته باشد.
پیامدهای عملی:
نتایج به دست آمده در پژوهش فعلی به دلیلی گستردگی موضوع صرفا مبتنی بر یک وزرارتخانه بوده است؛ بنابراین ممکن است به لحاظ تعمیم پذیری دارای محدودیت هایی باشد.
ابتکار یا ارزش مقاله:
بیشتر مطالعات و تحقیقات صورت گرفته تا امروز در حیطه رابطه میان سیاست و اداره در کشورهای توسعه یافته مطرح شده است و ادبیات موجود در این حوزه نیز بیشتر مرتبط با کشورهای توسعه یافته و دولت های مدرن بوده است. بنابراین، نتایج حاصل از مطالعاتی که در کشورهای در حال توسعه انجام شود می تواند به لحاظ نظری و کاربردی دارای نوآوری باشد. پژوهش فعلی ارتباط میان سیاست و اداره را در اداره امور عمومی ایران مورد بررسی قرار می دهد که به عنوان یک کشور در حال توسعه به صورت خاص و موردی امکان مطالعات عمیق تر و دقیق تر را فراهم می کند و در نهایت از نتایج آن می توان در جهت اصلاح نظام اداری و سیاسی استفاده نمود؛ در ضمن این پژوهش از منظر مطالعات تطبیقی می تواند ضمن درک بیشتر این ارتباط راهگشای مشکلات موجود در اداره امور عمومی کشور باشد.
کلید واژگان: بوروکراسی, سیاست, اداره امور عمومی, تحلیل مضمونPurposeOne of the challenging topics among public administration theorists is the relationship between the two concepts of politics and administration. Various theories have been proposed regarding these two concepts; however, no consensus has been reached, and political science and public administration theorists still struggle to define the boundaries between administration and politics. Today, the concept of the state encompasses both bureaucracy and politics. However, understanding the nature of politics and bureaucracy and their interrelationship is difficult, as each can influence the other. This paper aims to separate the concept of politics from bureaucracy to better understand the extent of their influence. This influence can have positive or negative consequences, depending on the conditions and contexts of different societies. In practice, however, distinguishing between administration and politics is very difficult, and some theorists believe that separating these two concepts is not feasible in practice. Furthermore, this relationship may differ in developed and developing countries, taking on a distinct form. The aim of this paper is to examine and study the relationship between politics and bureaucracy in the public administration of Iran.
Design/ methodology/ approach:
The current research adopts a qualitative approach. To achieve the defined objectives, research data were collected through purposive sampling and semi-structured interviews with 11 executive experts from the Ministry of Energy. An inductive thematic analysis method was used to analyze the data and address the research question.
Research FindingsAfter collecting and analyzing the data, 95 initial codes were identified. These were categorized and re-examined to extract 24 basic themes, ultimately leading to the identification of 7 organizing themes and a network of themes. The organizing themes include the dependency of decisions on personal opinions, consideration of political power in decisions, nepotism in selecting bureaucrats, the short-term nature of bureaucrats' service, the presence of formalism in selecting bureaucrats, the weakness in utilizing scientific findings and experts, and the weak connection between experts and decision-makers. The findings indicate that the public administration and bureaucracy in Iran have deviated from Weber’s ideal bureaucracy. Previous research has shown that most developed countries have closer alignment with Weber's ideal bureaucracy in their public administration, implementing structural features such as administrative hierarchy, specialization, and meritocracy. Studies have shown that better results in public administration can be achieved if politicians' decisions and policies can be separated from the execution and administration of public affairs.
Limitations & Consequences:
The final model presented by the researcher may not be generalizable to all public sector organizations.
Practical Consequences:
The findings of the current research are based solely on one ministry due to the broad scope of the topic, which may pose limitations in terms of generalizability.
Innovation or value of the Article:
Most studies and research conducted to date on the relationship between politics and administration have been focused on developed countries, and the existing literature is predominantly related to developed countries and modern states. Therefore, the results of studies conducted in developing countries can offer both theoretical and practical innovation. The current research examines the relationship between politics and administration in the public administration of Iran, which, as a developing country, allows for deeper and more precise studies. Ultimately, the results can be used to reform the administrative and political systems. Additionally, this research can help address existing challenges in the country's public administration from a comparative studies perspective.
Keywords: Bureaucracy, Politics, Public Affairs Administration, Thematic Analysis -
هدف
تامین استعداد برای کسب وکارهای نوپا، از جمله اقدام هایی است که بی توجهی به آن، مشکلات جبران ناپذیری همچون، کاهش سهم بازار به همراه دارد. این موضوع زمانی با چالش های بیشتری روبه رو می شود که کسب وکارهای نوپا تصمیم می گیرند که از بستر دیجیتال برای تامین استعداد خود استفاده کنند و استراتژی های تامین استعداد خود را منطبق بر تحولات دیجیتال طراحی کنند. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب تامین استعداد در کسب وکارهای نوپا (استعدادیابی، انتخاب و جامعه پذیری) در بستر دیجیتال انجام شده است.
روشدر پژوهش حاضر، به منظور درک عمیق از مسئله موجود و همچنین، شناسایی تجارب افراد مرتبط با حوزه مورد مطالعه، استفاده از روش کیفی و راهبرد مطالعه چندموردی کیفی، در دستور کار پژوهشگر قرار گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش، 20 نفر از مدیران و متخصصان چهار کسب وکار نوپا، در حوزه فناوری اطلاعات بودند که پس از بررسی عمیق در خصوص تخصص و اطلاعات کافی این افراد در زمینه مورد مطالعه، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند که از جمله روش های نمونه گیری نظری است، انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری و در سه مرحله کدگذاری و تحلیل شدند.
یافته هاپس از انجام مصاحبه ها، داده های نهایی در سه مرحله کدگذاری شدند و در نهایت، سه دسته کلی از داده ها تحت عنوان مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر، استخراج شد. مرحله آخر کدگذاری پژوهش، دستیابی به 10 مضمون فراگیر بود که به عنوان مهم ترین اقدام های تامین استعداد در کسب وکارهای نوپا شناسایی شدند. این مضامین عبارت بودند از: اخذ رویکرد تهاجمی استعدادیابی، خلق برند کارفرمایی مناسب، مدیریت حفظ روابط با استعدادها، شناسایی ریسک های گزینش استعداد، طراحی معیارهای گزینش استعداد، طراحی روش های گزینش استعداد، تعیین کیفیت گزینش استعداد، مشخص کردن بازه زمانی جامعه پذیری، شناسایی شیوه های یادگیری و تدوین محتوای جامعه پذیری.
نتیجه گیریپس از بررسی مضامین فراگیر و دسته بندی این مضامین در سه حوزه مورد مطالعه، در هر بخش، یک استراتژی به منظور ارتقای کیفیت تامین استعداد در کسب وکارهای نوپا در بستر دیجیتال پیشنهاد شد. در واقع، نتایج پژوهش حاضر سه استراتژی اصلی را شناسایی کرد. این استراتژی ها در سه حوزه مشخص شدند. در بخش استعدادیابی، هم سویی استراتژی های استعدادیابی با تحول دیجیتال با هدف دستیابی به خزانه بیشتری از استعدادها باید در دستور کار قرار بگیرد. در بخش گزینش استعداد، کسب وکارهای نوپا باید به طراحی و پیاده سازی سیستم انتخاب چابک با به کارگیری فناوری های دیجیتال توجه کنند. در حوزه جامعه پذیری نیز، به روزرسانی فرایندهای فعلی، به منظور دستیابی به فرایند جامعه پذیری چابک باید در کانون توجه کسب وکارهای نوپا قرار گیرد. در نهایت، مدلی مفهومی متشکل از استراتژی های نهایی و مضامین فراگیر مربوط به آن ها، به عنوان چارچوب تامین استعداد در کسب وکارهای نوپا ارائه شد. وجود یک چارچوب به منظور مدیریت تامین استعداد در کسب وکارهای نوپا، از کلیدی ترین اقدام ها به شمار می رود.
کلید واژگان: کسب وکارهای نوپا, بستر دیجیتال, استعدادیابی, انتخاب استعداد, جامعه پذیری استعدادObjectiveTalent acquisition for start-up businesses is a crucial concept that can lead to several significant problems such as market share decline if overlooked. The situation worsens when start-up businesses decide to keep pace with digital developments and start incorporating digitalization into their talent acquisition strategies. For this purpose, the current research sought to provide a framework for talent acquisition in start-up businesses, focusing on talent recruitment, selection, and onboarding in the digital platform.
MethodologyThe research adopted a qualitative approach, more precisely a multiple-case study design. This strategy sought to understand the research problem in depth and to generate rich experiences from participants. Twenty purposely selected managers and specialists from four purposely selected information technology start-up businesses that are experts in the field were involved. Data was collected through semi-structured interviews with an analysis based on thematic analysis conducted in three stages.
FindingsFollowing the interviews, the data was coded in three stages, leading to the extraction of three general categories consisting of basic themes, organizing themes, and comprehensive themes. The final stage of research coding identified ten key themes for talent acquisition in startups, including: taking an aggressive approach to talent acquisition, creating a strong employer brand, managing relationships with talents, identifying risks in talent selection, designing selection criteria and methods, determining selection quality, setting onboarding timelines, and developing learning methods and content for onboarding.
ConclusionDrawing from the identified themes, this study proposes three digitalization-driven strategies to enhance talent acquisition in startups: talent recruitment, talent selection, and onboarding processes. In talent recruitment, aligning strategy with digital transformation to attract a diverse talent pool is crucial. Implementing an agile selection system using technology is recommended for talent selection while updating onboarding processes for agility is vital in the onboarding phase. Finally, a conceptual model presenting final strategies and comprehensive themes was developed as a framework for talent acquisition in start-up businesses, emphasizing the importance of having a structured approach to talent management. A talent acquisition framework is an important step for startups because it helps them in their digital recruitment strategy, enabling their productivity to be better.
Keywords: Start-Ups, Digitalization, Talent Recruitment, Talent Selection, Talent Onboarding -
فصلنامه مدیریت دولتی، پیاپی 48 (زمستان 1400)، صص 766 -785هدف
دیجیتالی شدن و چابکی، ویژگی اقتصاد گیگ است، از این رو، ضرورت پرداختن به تحول دیجیتال و چابکی سازمانی، در بخش دولتی هم پای بخش خصوصی آشکار شده است؛ اما سوال بسیار مهم این است که بخش دولتی تا چه حد خود را برای تحول دیجیتال، به عنوان رهیافتی نوین در جهت اعتلای قابلیت های سازمان های عمومی، به ویژه برای مدیریت کارکنان آماده کرده است؟ هدف از اجرای این پژوهش کیفی، ارایه مدل دیجیتال مدیریت منابع انسانی در بخش دولتی با هدف ایجاد تناسب با عصر دیجیتال است.
روشبه منظور اجرای پژوهش، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 36 نفر از خبرگان بخش منابع انسانی در شبکه بانک های دولتی (8 بانک) و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، داده ها گردآوری شد.
یافته ها:
یافته های پژوهش حاضر به تشکیل 4 مضمون فراگیر انجامید که عبارتاند از: معماری دیجیتال، اکوسیستم دیجیتال، پیشرانه های مدیریت دیجیتال منابع انسانی و پیامدهای مدیریت دیجیتال منابع انسانی.
نتیجه گیری:
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدیریت دیجیتال منابع انسانی در بخش دولتی، به منظور تحول به سمت چابک سازی در اقتصاد گیگ، امری ضروری و حتمی است و مدیریت دیجیتال منابع انسانی، به عنوان نوعی استراتژی نوآورانه و اجتناب ناپذیر، باید در کانون توجه سازمان های دولتی قرار گیرد؛ زیرا چابکی شبکه بانکداری در بخش دولتی را ارتقا می دهد و تحول و گذار به اقتصاد دیجیتالی را تسهیل می کند.
کلید واژگان: معماری دیجیتال, اکوسیستم دیجیتال, پیشرانه های مدیریت دیجیتال منابع انسانی, پیامدهای مدیریت منابع انسانی دیجیتال, بخش دولتیObjectiveDigitalization and agility are the dominant features of the gig economy. Therefore, it is crucial to consider digital transformation and organizational agility in both the public and private sectors. The level of preparedness of the public sector for the digital transformation as a new approach to employee management and enhancement of the capabilities of public sector organizations is also of high significance. This relatively new concept includes the use of web-based technologies to optimize processes and create better results in human resource management (HRM). The purpose of the present qualitative research was to present a model for digital HRM in the public sector to fit in the digital era.
MethodsQualitative research method was used to conduct the present study. To achieve the research objective, data was collected through semi-structured interviews with 36 human resource experts in the public banking network (including 8 banks), who were selected using the purposive sampling method.
ResultsThe findings of this study consisted of 4 comprehensive themes, 15 organizing themes, and 58 basic themes, which were obtained in three stages of coding. The comprehensive themes were digital architecture, digital ecosystem, the drivers of digital HRM, and the digital HRM outcomes.
ConclusionThe obtained results indicated that the public sector requires digital HRM to create agility in the gig economy. As an innovative and inevitable strategy, public sector organizations need digital HRM to improve their agility of the public sector banking network and facilitate the transformation and the transition to the digital economy. Unfortunately, there is currently a major weakness in the knowledge and practice of digital HRM in the public sector. The present study considered this issue and some new concepts that have not been mentioned in the existing literature.
Keywords: Digital architecture, digital ecosystem, drivers of digital HRM, digital HRM outcomes, Public Sector -
هدف
این پژوهش به دنبال بررسی چیستی کرامت انسانی، عوامل موثر بر آن و پیامدهای رعایت کرامت انسانی در سازمان بر کارکنان انجام شده است.
روشاین مطالعه با روش کیفی انجام شد و مشارکت کنندگان پژوهش شامل کارکنان دفاتر نمایندگی های بیمه در کیش بود. داده ها با ابزار مصاحبه گردآوری و با استفاده از نرم افزار MAXQDAو روش تحلیل مضامین تجزیه وتحلیل شد. ابتدا آمار توصیفی و جمعیت شناختی ارایه گردید و سپس تحلیل کیفی در شش مرحله مورد بحث قرار گرفت. در گام اول، گزاره های معنادار شناسایی شد. در گام دوم، مضامین پایه استخراج؛ در گام سوم، مضامین سازمان دهنده شناسایی؛ در گام چهارم، پژوهشگر به 8 مضمون فراگیر دست یافت؛ در گام پنجم، به روایت مضامین فراگیر پرداخته شد و در گام ششم شبکه مضامین ترسیم گردید و درنهایت روابط میان مضامین در شبکه مضامین ترسیم شده توصیف گردید.
یافته هابا تجزیه وتحلیل 8 مضمون شامل روابط کوتاه مدت در برابر روابط بلند مدت، روابطه دوطرفه بین کارکنان و محیط، گوناگونی معیارهای موفقیت، ارتقای رفاه، سلامت و معیشت کارکنان، توانمند سازی کارکنان، مدیریت روحی و معنوی کارکنان، مدیریت عملکرد و توسعه کارکنان و توسعه و فرهنگ سازمانی مبتنی بر مشتری مداری به دست آمد.
نتیجه گیریمهم ترین عوامل پدیدآورنده کرامت انسانی مدیریت روحی و معنوی کارکنان، توسعه و فرهنگ سازمانی مبتنی بر مشتری مداری، روابطه دو طرفه بین کارکنان و محیط، گوناگونی معیارهای موفقیت و روابط کوتاه مدت در برابر روابط بلند مدت بوده و مهم ترین پیامدهای آن نیز مدیریت عملکرد و توسعه کارکنان، توانمند سازی کارکنان و ارتقای رفاه، سلامت و معیشت کارکنان است.
کلید واژگان: کرامت انسانی, چیستی کرامت انسانی, عوامل موثر بر کرامت انسانی, پیامدهای کرامت انسانیObjectiveA qualitative study of what is the human dignity of employees in organizations and identifying factors affecting human dignity and its consequences on employees in the workplace is one of the concerns that we face in the present era. Having committed human resources is a measure of competitive advantage for an organisation. It highlights the organization’s brand in the society and leads to its growth and development. Employees who are not committed to their organizations, they do not try to achieve their organizational goals. They are not effective in creating a useful culture. It may lead to an indifferent culture among employees towards the issues and problems of the organization. These negative consequences blocks an organization to achieve its goals. In today’s world, managers might assume that using a new management software and hardware, they can increase their organization’s efficiency. However, experts believe that it is the human resources that ultimately determine the economic and social development of a country, not only the capital or other material resources. Extensive studies conducted in several countries have shown that the most important factor toward a company’s growth is its human resource development. This cannot be achieved except by accommodating the principles of human relations, out of which respect is one of the most vital elements. The success of organizations depend on creating the strategic capability by ensuring the presence of skilled, committed and motivated employees in the organizations. Especially when those employees are scarce and unimitable and they are considered as creative people. With such descriptions, maintaining the best employees is more difficult than attracting them. Striving for maintaining human resources is not possible without knowing the important things that motivate them. Today's organizations pay a lot of attention to their employees. The experience has shown that the more the material (external) needs are satisfied, the more their psychological (internal) needs are satisfied. Failure to meet those needs significantly reduces employees’ performance and motivation and their willingness to work will be reduced. Commitment also leads to productivity as it promotes an individual's compatibility with the organization, increases individual creativity and efficient utilization of human resources. The most important factor in the development of organizations is the development of human resources by considering the principles of human relations, the most important of which is respect for human dignity and spiritual values. Hence, the main purpose of this study is to explore the human dignity and its antecedents and consequences for employees.
MethodA qualitative approach was chosen for this study. The sample group was selected from the employees of insurance companies. The research was conducted by interviewing the sample group in Kish Island. The Data was analysed using MAXQDA software and content analysis method. First, descriptive and demographic data were presented and then qualitative analysis was discussed in six stages. The meaningful propositions were identified, the basic themes were extracted, the organizing themes were identified. and 8 comprehensive themes were developed . Then, a network of themes was drawn and finally the relationships between the themes in the network of drawn themes were described.
ResultsThe eight identified key areas are as (1) short-term relationships versus long-term relationships; (2) mutual relationship between employees and the business environment of an organization; (3) multiplicity of success criteria; (4) promoting welfare, health and livelihood of employees; (5) employee empowerment; (6) spiritual management of employees; (7) management of performance and development of employees; and (8) development and an organizational culture based on ccustomer-orientation. The theme of employee empowerment in the organization shows that employees should be given responsibility and authority to be able to make decisions about their specific tasks. Factors that affect employees’ empowerment are identified in this theme. In order to maintain employees’ human dignity, they should have the necessary capabilities to perform their work activities to avoid job criticism. They should be protected and their human dignity should be preserved by receiving encouragement and promotion. Indicators of employee empowerment include employee participation in decision-making and timely payment of salaries. Employees also have a better sense of doing their job by creating a customer-oriented organizational culture with customer satisfaction of employees. It also, preserves employees’ human dignity outside of the organization. Customers reciprocally respect those employees that respect them, thus preserving employees' human dignity. Indicators identified in this research include not dealing with issues personally, corporate social responsibility, responsibility, ethical principles and serving to the people.
ConclusionThe results of the study showed that the most significant factors that initiate human dignity are spiritual management of employees, developing an organizational culture based on customer orientation, bilateral relationship between employees and the business environment, multiplicity of success criteria and short-term versus long-term relationships. The most important consequences are performance management, employee development, employee empowerment as well as improving their welfare, and health. Performance management is done to identify, measure and develop the performance of individuals and groups and coordinate performance with the strategic goals of the organization. Employee development includes activities that affect employees’ personal and career growth. Leading employees to do the right thing and train them to get things done can prepare them for the right job. Performance management and development indicators include work ambiguity, importance of employees for managers, giving importance to employees' work and holding training courses and specialization of work.
Keywords: Human dignity, Performance Management, Employee Development, Qualitative study -
فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، سال بیست و هفتم شماره 3 (پیاپی 101، پاییز 1400)، صص 177 -204
پذیرش مدارک تحصیلی مجازی توسط متخصصان امور استخدامی منابع انسانی در سازمان ها یکی از مسایل مهم است. این پژوهش کیفی بر اساس دیدگاه ها و سوگیری های متخصصان امور استخدامی در خصوص آموزش مجازی در مقایسه با آموزش سنتی صورت گرفت. اطلاعات از طریق مصاحبه های تلفنی نیمه ساختاری با 18 متخصص امور استخدامی منابع انسانی در بخش دولتی جمع آوری و به روش تحلیل تم کدگذاری و سپس برای یافتن مفاهیم مرتبط با پذیرش مدارک تحصیلی مجازی تحلیل شد. از نظر بیشتر پاسخ دهندگان آموزش مجازی و سنتی در دانشگاه های معتبر از مقبولیت یکسانی برخوردارند. نبود تعاملات اجتماعی در آموزش مجازی و اعتبار برخی از دانشگاه های آموزشی خاص از موارد نگران کننده از نظر متخصصان امور استخدامی بودند. نتایج نشان داد که دیدگاه ها درباره آموزش مجازی به سمت دیدگاهی مثبت تر در حال تغییر است. پیشنهاد می شود که دانشجویان کلاس های آموزش مجازی به مشارکت در فعالیت های اجتماعی خارج از کلاس درس بپردازند تا نبود تعامل اجتماعی در کلاس های آموزشی مجازی جبران شود. دانشگاه های دارای آموزش مجازی نیز باید به کسب یا حفظ اعتبار خود توجه کنند و درصدد افزایش اعتبار مدارک علمی خود برای مقبولیت میان متخصصان امور استخدامی باشند.
کلید واژگان: آموزش آنلاین, آموزش سنتی, مدرک مجازی, اعتباربخشی, متخصصان امور استخدامی در بخش دولتیAcceptance of virtual educational qualifications by human resources recruitment specialists’ affairs in organizations is one of the important issues. This qualitative study focuses on the views and biases of recruitment experts towards virtual education (online) in comparison with traditional (face-to-face) education. The method of data collection was semi-structured telephone interviews with 18 human resource recruitment specialists in the public sector. The obtained information was coded by theme analysis method and then analyzed to find concepts related to the acceptance of virtual educational documents. The majority of respondents believed that online and traditional education in reputable universities are equally acceptable. Lack of social interactions in online education and the credibility of some particular teaching universities were among the concerns of recruitment specialists. The results showed that attitudes about e-learning are changing towards a more positive one. It is suggested that students in virtual educational classes participate in social activities outside the classroom to compensate for the lack of social interaction in virtual educational classes. Uuniversities with virtual education should also gain or maintain their credibility and seek to increase the credibility of their academic credentials for acceptance among recruitment specialists’ affairs.
Keywords: Online education, Traditional education, Virtual degree, Accreditation, Public sector employment specialists -
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه های موثر بر کیفیت زندگی کاری کارکنان زن شرکت عمران آب خدمات جزیره کیش و عوامل موثر بر این مولفه ها بود. جامعه پژوهش کارکنان زن شرکت عمران آب خدمات جزیره کیش بودند. نمونه پژوهش با اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته 24 نفر بود. طرح پژوهش از نوع کیفی و تحلیل آن با تجزیه و تحلیل مضمون انجام شد. یافته های به دست آمده از پژوهش شامل نه عامل موثر بر بهبود کیفیت زندگی کاری زنان بود که عبارتند از: کیفیت محیط کار، ارتباطات در سازمان، کرامت نیروی انسانی، ارایه تسهیلات و سیاست های خانواده محور، عوامل شغلی، توجه به عوامل سازمانی، رفع مشکلات سازمانی، زمینه سازی توسعه کارکنان و پیشرفت سازمان. هم چنین نتایج نشان داد که توجه ویژه به سلامت روحی و روانی زنان شاغل، تامین رفاه آنان، برگزاری مراسم های شاد و مفرح، برگزاری دوره های کلاس های ورزشی، رایزنی با اماکن تفریحی و گردشگری جهت تخفیف دهی به کارکنان سازمان، برگزاری مسابقات ورزشی مخصوص بانوان، حل مشکلات بیمه کارکنان از جمله عواملی هستند که سازمان می تواند در جهت تامین سلامت، بهداشت و رفاه کارکنان زن انجام دهد.
کلید واژگان: زنان شاغل, کیفیت زندگی کاری, شغلThe objective of the present research was to identify the components affecting the work life quality of female employees of Kish Island Civil, Water, Services Company and the factors affecting these components. The population of the study were female employees of Kish Island Civil, Water, Services Company. The research sample was 24 individuals whom were selected via a semi-structured interview. The research design was qualitative and its analysis was performed by thematic analysis. Research findings included nine effective factors on improving the quality of work life of women such as: quality of work environment, communication in the organization, human dignity, family-oriented facilities offering and policies, career factors, attention to organizational factors, solving organizational problems, forging staff promotion and organizational progress. The results also indicated that special attention to the mental health of employed women, their welfare, fun and fun events, sport classes, consultations with recreation and tourism sites to consider a discount for the employees, organizing women's sports events, solving employee insurance problems were the factors which organization could do to ensure the safety, health and welfare of the staff.
Keywords: female employees, Work-life quality, job -
هدف
گردشگری به عنوان یکی از ارکان رشد و توسعه اقتصادی کشور، در زمینه کسب منافع اقتصادی، پتانسیل زیادی دارد. در این بین، بخشی که در صنعت گردشگری در جزیره کیش بسیار به آن کم توجهی شده، سوغات و عوامل خرید سوغات است. پژوهش کیفی حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر انتخاب محصولات سوغاتی انجام شده و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است.
روشبرای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری بود و با بهره مندی از روش های هدفمند و گلوله برفی انجام شد که بر مبنای آن، 20 مصاحبه با خبرگان مطرح در زمینه گردشگری انجام شد.
یافته هانتایج تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، طی فرایندهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به شکل گیری مدل عوامل موثر بر انتخاب محصولات سوغاتی بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد انجامید. این مدل شامل شش بخش است که در خصوص شرایط علی، ارزشی که گردشگر کسب می کند، بیشتر است.
نتیجه گیریدر این پژوهش، دو پدیده خاطره سازی از گردش و بهبود تعاملات با دایره دوستان، به عنوان پدیده های اصلی شناسایی شده است. عوامل مداخله گر، شرایط اقتصادی و ویژگی های شخصیتی گردشگر را شامل می شود. بستر این پژوهش، فرهنگ گردشگران است. راهبردهای اصلی نیز عبارتاند از: جذابیت و اصالت در بازار و پیامد اصلی این پویایی، بازار و جذب گردشگر.
کلید واژگان: گردشگری, سوغاتی, قصد خرید, اصالت بازار, پویایی بازارObjectiveAs more and more data are generated day by day, the applicability of internet of things (IoT) devices becomes inevitable. The analysis of such data can have many benefits for the organizations and societies. Since previous research has not addressed the identification and prioritization of these applications, the purpose of this study is to identify and rank big IoT data analyses.
MethodologyThis article was divided into two sections. In part 1, the researchers used the meta-synthesis method to identify the applications; and in part 2, the multivariable method was used to prioritize the applications. Moreover, TELOS feasibility (Technical, Economic, Legal, Operational, & Scheduling) and AHP were used to weight and rank the criteria. Then, the applications were ranked based on the experts’ opinions through Vikor’s method.
FindingsIn this research, the meta-synthesis method has been used to identify the applications of big IoT data analyses. In this meta-synthesis method, 490 articles were initially identified and after eliminating conference papers, 257 articles were selected to initiate the meta-synthesis process. Finally, 51 articles were selected and as a result, 256 sub-applications were identified which were categorized into 114 main categories, 16 industries, and 7 analytic applications. It is also noteworthy that the diagnostic application within the health and transportation industries (with 102 & 100 applications, respectively), as well as the monitoring application within the health, transportation, and agriculture industries were reported to have the highest functioning. The most identified applications in industry-analysis belong to transport-diagnostic (32 applications), health-diagnostic (29 applications), health-monitoring (26 applications), agriculture-monitoring (25 applications), and transport-monitoring (20 applications). In the prioritization step, after calculating the weights based on the experts’ opinions and hierarchical analysis, the applications of transportation and health industries were ranked using TELOS feasibility as well as the experts’ ratings and the Vikor’s method. According to the experts’ opinions and TELOS feasibility criteria, the predictive applications in the transportation industry and the automation applications in the health industry have received the highest priorities.
ConclusionAccording to the research findings, big IoT data analysis is mostly used in the transportation and health industrieswhere the predictive applications in the transportation industry and the automation applications in the health industry have been regarded as a priority. Based on these results, the two health and transportation industries and their priority applications are proposed for the companies that want to work in this area. Due to differences in prioritization of the applications in the two transportation and health industries, the justifications for the two industries are different as well.
Keywords: Tourism, Souvenirs, intention to buy, Market Originality, Market Dynamics -
کسب وکارهای نوپا نیازمند کاربرد فنون و مفاهیم مناسب و جدید مدیریتی هستند. بازی کاری امروزه به عنوان ابزاری کاربردی و مفید برای سازمان ها شناخته می شود به همین دلیل این تحقیق کیفی در پاسخ به اینکه چگونه می توان یک فرآیند مبتنی بر بازی کاری در حوزه منابع انسانی به ویژه در بخش کارمندیابی کسب وکارهای نوپا ایجاد کرد انجام شده است. در این تحقیق با دوازده نفر از خبرگان حوزه منابع انسانی و بازی کاری مصاحبه شده است و داده های جمع آوری شده با رویکرد تحلیل تم، تجزیه و تحلیل شده اند. در رابطه با تم های فرعی و اصلی در حوزه طراحی بازی کاری در روند استخدام به منظور بهبود جذب نیروی انسانی مطلوب برای شرکت های کسب و کاری کوچک و متوسط، 8 تم اصلی و 21 تم فرعی شناسایی شده است. 8 تم اصلی که عوامل موثر بر طراحی فرآیند استخدام مبتنی بر بازی کاری برای کسب و کارهای نوپا هستند عبارتند از: طراحی برنامه ریزی شغلی، شناخت مهارت های شغلی متقاضی، سنجش نوآوری شغلی متقاضی، توسعه زیرساخت های فناوری سازمان، ویژگی های فردی متقاضی، شناخت سرمایه روانشناختی متقاضی، شناخت سرمایه اجتماعی متقاضی و قدرت تطبیق متقاضی با اهداف شغلی. شناخت ظرفیت های مفهوم و ابزار بازی کاری در اقدامات مدیریت منابع انسانی از جمله کارمندیابی می تواند بر جذابیت و اثربخشی کارمندیابی در کسب و کارهای نوپا بیفزاید.
کلید واژگان: استخدام, بازی کاری, منابع انسانی, استارت آپ ها, فرآیند استخدام مبتنی بر بازی کاریStart ups need the application of new management techniques and concepts. Gamification is considered as a useful tool for organizations and this qualitative research answers the main question of the research wich is that how can build a gamified process in the field of human resources, especially in recruitment section of startups. In this research 12 people are interviewed. These people were experts of human resources and gamification. In relation to primary and secondary themes in the field of gamification design during recruitment process in order to improving the recruitment of proper human force for small and medium startup businesses, 8 primary themes and 21 secondary themes are recognized. 8 primary themes which are effective factors on designing gamified recruitment process for startups are as follows: designing work plan, recognizing the job skills of applicant, examining the job innovation of applicant, developing the technology substructures of organization, characteristics of applicant, recognizing the psychological capital of applicant, recognizing the social capital of applicant, and the applicant`s adjustment ability to job purposes. The final result is a framework for designing a gamified process which is suit for human resources especially in the recruitment section.
Keywords: Recruitment, Gamification, human resources, Startups, Gamified Recruitment Process -
در سازمان ها و صنایع امروزی، دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد تصمیم گیری در حوزه منابع انسانی با ملاحظات متعدد اخلاقی، اجتماعی و قانونی همراه است و این مسئله، پژوهش در این حوزه را موجه می سازد. هدف از این پژوهش، بررسی مدل های تصمیم گیری در مدیریت منابع انسانی در صنایع دانش بنیان است. تمرکز این تحقیق روی کشف یافته های جدید به عنوان فرایندی برای تصمیم گیری و ادغام آن به عنوان یک زمینه شغلی برای مدیریت منابع انسانی است. این مطالعه کیفی، ادراک و تجارب متخصصین منابع انسانی مشغول به کار در کسب وکارهای کوچک و متوسط را مورد بررسی قرار داده است. جمعیت این مطالعه، از متخصصین عضو منابع انسانی از چندین شرکت دانش بنیان حرفه ای مرتبط و قوی تشکیل شده است که به نیازهای متخصصین منابع انسانی می پردازد. برای جمع آوری داده های تحقیق، از پرسش های استقرائی (بسته) و قیاسی (باز) به عنوان بخشی از پروتکل مصاحبه استفاده شد. مصاحبه های تحقیق به صورت عمیق و با استفاده از تکنیک نردبانی انجام شد. درنهایت نتایج تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل تم و با توجه به چهار گونه ادراک، تجربه، آثار و پیامد متخصصین، 19 تم فرعی و 9 تم اصلی که عبارتند از: اقدامات غیر اثربخش مدیریت منابع انسانی، هدر رفت منابع سازمانی، خلاقیت سازمانی،/عدم درگیرسازی شغلی، افزایش رفتارهای منفی در محیط کاری/ ترک خدمت نیروی انسانی، افت توانمندسازی نیروی انسانی/ افت سرمایه روان شناختی، عدم دستیابی به چشم-اندازهای سازمانی را نشان داد.
کلید واژگان: رویکرد کیفی, مدل تصمی مگیری, مدیریت منابع انسانیIn today’s organizations and indus tries, there are many reasons to believe that human resource decision-making is accompanied by numerous ethical, social, and legal considerations, which jus tifies research in this area. The purpose of this s tudy is to inves tigate decisionmaking models in human resource management in knowledge-based indus tries. The focus of this research is on the discovery of new findings as a process for decision making and its integration as a career field for human resource management. This qualitative s tudy examined the perceptions and experiences of HR professionals working in small and medium-sized businesses. The population of this s tudy include HR professionals from several relevant and reliable professionals of knowledge-based firms that address the needs of HR professionals. Inductive (closed) and deductive (open) ques tions were used to collect the research data as part of the interview protocol. In-depth interviews were conducted using the ladder technique. Finally, the results of data analysis using the thematic analysis and according to the four types of perceptions, experiences, effects, and outcomes of the experts, showed 19 sub-themes and nine main themes such as ineffective human resource management measures, was ted organizational resources, creativity Organizational, / No job involvement, Increased negative behaviors in workplace / Departure of human resources, Decrease in human resource empowerment / Decrease in psychological capital and Lack of access to organizational perspectives.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.