به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمدرضا احسانی

  • پیمان اسماعیل زاده، محمدرضا احسانی*، مریم میزانی، محمدهادی گیویان راد

    پنیر کوپه یکی از پنیرهای سنتی ایرانی است که در این تحقیق اثر زمان رسیدن بر روی ویژگی های فیزیکو شیمیایی آن در مدت 187 روز مورد بررسی قرارگرفت. در این مدت مقدار اندیس رسیدگی و pH  بصورت معنی داری افزایش پیدا کرد در حالیکه "نمک در ماده خشک" کاهش پیدا کرد(p<0.05) . حداکثر تانژآنت دلتا(TD)  مابین 35/0 تا 4/0 متغییر بود. منحنی گرماسنجی پویشی تفاضلی(DSC)  در مرحله سرمایش برای چربی استخراج شده از پنیرهای رسیده در روزهای 7 ،37، 67 و 127 دو پیک اگزوترم، برای پنیر روز 97 سه پیک اگزوترم و برای پنیر روز 187 دو پیک اگزوترم و یک پیک اندوترم را نشان داد. نتایج "تحلیل مولفه اساسی" (PCA) نشان داد که دو مولفه PC1 و PC2 پنیرها را به چهار گروه متفاوت تقسیم کردند و PC3 تنها یک گروه که شامل پنیر روز127 بود را شناسایی کرد که دارای همبستگی بالایی با "رطوبت در ماده خشک بدون چربی"، "نمک در ماده خشک" و "چریی در ماده خشک" بودند. نتایج تحلیل آزمون همبستگی نشان داد که ویژگی های شیمیایی فوق الذکر همبستگی معنی داری با TD داشتند(p<0.05) .  این ویژگی ها بیشترین تاثیر را بر روی خصوصیات فیزیکی پنیر داشتند و می توان با بهینه کردن آنها کیفیت مناسب را ایجاد کرد.

    کلید واژگان: پنیر سنتی کوپه, رسیدن, ویژگی های فیزیکی, DSC, رئولوژی
    Peiman Esmaeilzadeh, Mohammad Reza Ehsani*, Peiman Mizani, Mohammad Hadi Givianrad

    Kopeh cheese is one of the traditional Iranian cheeses. In this study, the effect of ripening time on its physicochemical properties was investigated during 187 days of ripening. The results showed that ripening index and pH increased significantly, while "salt in dry matter" decreased (p <0.05). The maximum delta tangent (TD) ranged from 0.35 to 0.4. The Differential Scanning Calorimeter (DSC) curve showed two exothermic peaks for cheese-extracted fat ripened on days 7, 37, 67, and 127; three exothermic peaks for the sample ripened on 97 days, while two exothermic and endothermic peaks for the sample ripened on 187 days, in the cooling phase. The results of principal component analysis (PCA) showed that PC1 and PC2 divided cheeses into four different groups, and PC3 identified only one group, including cheese day 127, with a high correlation with "moisture in the non-fat dry matter", "salt in dry matter," and "fat in dry matter". Also, they showed a significant correlation with TD (p<0.05). These chemicals had the most important impact on the physical properties of Kopeh cheese.

    Keywords: Traditional Kope cheese, Ripening, physical properties, DSC, Rheology
  • مهدی عموحیدری، محمدرضا احسانی*، ایرج جوادی

    امروزه به دلیل گسترش بیماری ها و عوارض ناشی از آنها و همچنین هزینه های بالای درمان، استفاده از غذاهای عملگر و سلامتی بخش مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. در این زمینه توجه به عوارضی مانند عفونت و توسعه بیماریها در اثر گسترش رادیکالهای آزاد بیشتر است. یکی از گزینه هایی که امروزه در پیشگیری، درمان و کاهش عوارض بیماری مورد توجه است پپتیدهای فعال بیولوژیکی است که از منابع گیاهی و جانوری استخراج می شود. در تحقیق حاضر پپتیدهای حاصل از هیدرولیز شیر شامل پپتیدهای بدست آمده از آب پنیر و لاکتوفرین همراه با طعم دهنده وانیلین در جهت کاهش عفونت و افزایش قدرت سیستم آنتی اکسیدانی در آزمایشگاه بررسی شدند. پس از آماده سازی پروتئین های هیدرولیز شده از شیر و تهیه مکمل غذایی از آن همراه با طعم دهنده وانیلین آزمون های ضد میکروبی علیه باکتری استافیلوکوکس اوریوس و اشرشیا کلی انجام شد.همچنین اثرات آنتی اکسیدانی این پپتیدها همراه با مخلوط مکمل تهیه شده از آن مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که پپتیدهای حاصل از و لاکتوفرین و کنستانتره پروتئین آب پنیر به تنهایی و به صورت مخلوط دارای اثرات ضد میکروبی به ترتیب در غلظت های2000، 4000 و 1000 میکروگرم بر میلی لیتر هستند. همچنین نتایج آزمون های آنتی اکسیدانی در سیستم DPPH ،ABTS  و قدرت احیا کنندگی، توانایی مناسب این اجزا را در غلظت 400 میلی گرم بر میلی لیتر نشان داد و در بین اجزا شرکت کننده در مکمل بالاترین فعالیت آنتی اکسیدانی به پروتئین های هیدرولیز شده آب پنیر اختصاص داشت. با توجه به نتایج بدست آمده مشخص می شود که پپتیدهای حاصل از شیر و وانیلین به عنوان یک مکمل موثر در جهت کاهش عوارض بیماری ها و قابل استفاده در محصولات فراسودمند است که مطالعات حیوانی و بالینی تکمیل کننده این تحقیق خواهد بود.

    کلید واژگان: لاکتوفرین, کنستانتره آب پنیر, آنتی اکسیدانی, ضد میکروبی
    Mehdi Amouheydari, Mohammad Reza Ehsani*, Iraj Javadi

    Nowadays, due to the spread of diseases and their complications as well as the high cost of treatment, the use of functional and healthy foods has been considered by the scientist. In this context, more attention is paid to complications such as infection and disease development due to the spread of free radicals. One of the options currently considered in the prevention, treatment and reduction of disease complications is biologically active peptides extracted from plant and animal sources. In the present study, peptides derived from milk hydrolysis, including peptides derived from whey and lactoferrin combined with vanillin flavors, were investigated in the laboratory to reduce infection and increase the potency of the antioxidant system. Antimicrobial tests against Staphylococcus aureus and Escherichia coli were performed after the preparation of milk hydrolyzed proteins and food supplementation with vanillin flavoring. The antioxidant effects of these peptides individually and along with a mixture of also tested. The results showed that the peptides derived from lactoferrin and whey protein concentrate alone and in combination, had antimicrobial effects at concentrations of 2000, 4000 and 1000 μg / ml, respectively. Also, the results of antioxidant tests in DPPH, ABTS and Reducting power system showed the appropriate ability of these components at 400 mg / ml concentration and the highest antioxidant activity was related to the hydrolyzed whey protein among the components participating in the supplement. Based on the results, it can be concluded that milk-derived peptides with vanillin can be used as an effective supplement to reduce the therapeutic effects in diseases, which will be complemented by animal and clinical studies.

    Keywords: Lactoferrin, Whey protein Concentrate, Antioxidant, Antimicrobial
  • محبوبه استادزاده، محمدباقر حبیبی نجفی *، محمدرضا احسانی، مریم تاج آبادی ابراهیمی، محبت محبی

    تولید کره از ماست یک روش سنتی ایرانی است و در بسیاری از مناطق روستایی کشور تولید می‌شود. هدف از این تحقیق جداسازی سویه‌های بومی پروبیوتیک با توانایی کاهش کلسترول از کره‌های سنتی برای کاربرد به عنوان آغازگر به منظور افزایش سطح سلامت و بهبود ویژگی‌ها در فرآورده لبنی کره صنعتی می‌باشد.ده نمونه کره محلی از نقاط مختلف کشور تهیه شد. براساس نتایج آزمون های کاتالاز، همولیز و رنگ‌آمیزی گرم، سویه‌های جداسازی شده از محیط‌های MRSM17و MRSحاوی ال- سیستیین وموپیروسینبه عنوان باکتری‌های اسیدلاکتیک جداسازی شدند. سویه‌هایی که توانایی بالایی در کاهش کلسترول داشتند و در مقابل صفرا و اسید مقاوم بودند با روش‌های مولکولی شناسایی شدنددر نهایت، سویه‌های منتخب در فرمولاسیون کره صنعتی به‌کار برده شدند.با توجه به نتایج آزمایشات خاصیت پروبیوتیکی، 10 سویه انتخاب شدنتایج شناسایی مولکولی سویه‌های منتخب نشان داد که از 10 سویه مورد آزمایش، 4 سویه متعلق به انتروکوکوس دورانس، 4 سویه متعلق به لاکتوباسیلوس، یک سویه پدیوکوکوس و یک سویه نیواسکاردوویا می‌‌باشدلاکتوباسیلوسبرویسIBRC-M 11044پدیوکوکوسپنتوساسیوسIBRC-M 11045نیواسکاردوویاآربسنسIBRC- M 4391  و لاکتوباسیلوسپنتوسوسIBRC-M 11043 از بین 10 سویه مورد آزمایش جهت فرمولاسیون در تهیه کره صنعتی استفاده شدند. سویه‌های مورد استفاده منجر به تغییرات معنادار 05/0>(pدر محتوی کلسترول نمونه‌ها گردید و در تمامی نمونه‌ها، کلسترول پایین‌تر از نمونه شاهد بود. بیشترین میزان کاهش کلسترول در نمونه کره تهیه شده با  لاکتوباسیلوسپنتوسوسIBRC-M 11043 بود که حدود 37 درصد کاهش نسبت به نمونه شاهد مشاهده شد.

    کلید واژگان: پروبیوتیک, کره سنتی, کلسترول, غذاهای فراسودمند
    Mahboubeh Ostadzadeh, Mohammad B. Habibi Najafi *, Mohammad R. Ehsani, Maryam Tajabadi Ebrahimi, Mohebat Mohebi

    Production of butter from yogurt is a traditional way practiced in many rural regions in Iran. The objective of this study was to isolate and identify the lactic acid bacteria strains with capability of Cholesterol reduction in order to be used as starter in industrial butter production. 10 samples of Iranian traditional butter were collected from local farms across the country. Isolates were identified as LAB based on their Gram reaction, morphology and catalase test in MRS, M17 and MRS with L-Cysteine hydrochloride and L-Mupirocin media. Strains showing high ability of cholesterol reduction and tolerated to bile and acid were then identified by molecular techniques. Finally, the selected strains were used in the formulation of industrial butter production. According to the results of probiotic properties tests, 10 strains showing high ability of cholesterol reduction and tolerated to bile and acid were identified by molecular techniques. The results indicated that 4 isolates belonged to Enterococcus durans, 4 isolates to Lactobacillus, 1 isolate to Pediococcus and 1 isolate to Neoscardovia. Lactobacillus brevis M-4386 4358, Pediococcus pentosaceus M-4384 4336, Neoscardovia arbecensis M-4391 4378 and Lactobacillus pentosus M-4390 4377 were selected to produce industrial butters from cream. The strains used have led to significant changes in the cholesterol content of all samples, and in all samples, cholesterol content was lower than the control. The highest level of cholesterol reduction was achieved in the butter sample prepared by Lactobacillus pentosus M-4390 4377.

    Keywords: Traditional butter, Cholesterol, Probiotic, Functional foods
  • فلورا فرخی، فوژان بدیعی*، محمدرضا احسانی، مریم هاشمی

    نانوالیاف پروتئینی با حرارت دهی پروتئین های کروی در دماهای بالاتر از دمای دناتوره شدن آنها و در pH اسیدی به دست می آیند. این ساختارها طولی در حدود 1 میکرومتر و قطری در حدود 1 تا 10 نانومتر داشته و بسیار ناهمسان گرد هستند. هدف اصلی این پژوهش، تولید نانوالیاف از ایزوله پروتئین آب پنیر، بررسی ویژگی های ظاهری و عملکردی نانوالیاف به منظور کاربرد آنها به عنوان مواداولیه تشکیل دهنده موادغذایی بود. نانوالیاف پروتئینی در دمای °C 90 درغلظت mg mL-1 20 تهیه شدند و خواص ظاهری و عملکردی آ نها در pHهای 2، 4 و 6 بررسی شد. نتایج میکروسکوپ نیروی اتمی نشان داد با افزایش pH، میزان پایداری و تراکم نانوالیاف تولیدشده کاهش می یابد. ضمن آنکه نانوالیاف در pHهای بالاتر، ظرفیت تولید و پایداری امولسیون بالاتر و درصدحلالیت بیشتری داشتند. همچنین با افزایش pH میزان شفافیت نمونه ها کمتر و فاکتورهای رنگ-سنجی آنها افزایش یافت. درعین حال، نانوالیاف در مقایسه با ایزوله پروتئین آب پنیر به طور معنی داری خواص امولسیون کنندگی بهتری نشان دادند (p <0.05). ویژگی های مطلوب عملکردی این نانوالیاف درمقایسه با نمونه ایزوله پروتئین آب پنیر، کاربرد آنها را به عنوان افزودنی بهبوددهنده ویژگی های محصولات غذایی تقویت می کند. این ترکیبات را می-توان برای اصلاح ویژگی های کیفی، عملکردی و تکنولوژیکی محصولات غذایی با محتوای پروتئینی بالا، غذای رژیمی، غذای بیماران، سالمندان و غذاهای کم کالری استفاده-کرد.

    کلید واژگان: ایزوله پروتئین آب پنیر, درصد حلالیت, ظرفیت امولسیون کنندگی, نانوالیاف پروتئین, میکروسکوپ نیروی اتمی
    F. Farrokhi, F. Badii*, M. R. Ehsani, M. Hashemi

    Protein nanofibers are obtained through heating the globular proteins above their denaturation temperatures at acidic pH. These structures have a length of about 1 μm and a diameter of about 1 to 10 nm and are very anisotropic. The main objective of this study was to produce nanofibrils from whey protein isolates, evaluate their appearance and functional properties in order to use them as ingredients in food. The protein nanofibrils were prepared at 90 °C at the concentration of 20 mg mL-1 then their appearance and functional properties were evaluated at pH 2, 4, and 6. The results obtained by atomic force microscopy showed that by increasing pH, the stability and the content of the produced nanofibrils decreased. Moreover, stable nanofibrils at higher pH values showed higher emulsion capacity and stability and higher solubility percentages. Also by increasing pH, samples opacity and turbidity and color parameters were increased. Nanofibrils also showed better functional properties compared to the control sample (P <0.05). In this way, protein nanofibrils can be commercially suggested as an additive to improve functional properties of food products. Desirable functional characteristics of WPI nanofibrils compared to the unprocessed native whey protein isolate, provides the possibility of their application to improve the qualitative properties of food products and as ingredients in foods for patients and elderly people and dietary and low-calorie foods.

    Keywords: Atomic Force Microscopy, Emulsion Capacity, Protein Nanofibril, Solubility, Whey Protein Isolation
  • سمانه طیبی مقدم، محمدرضا احسانی*
    هدف از این پژوهش مقایسه اثر اینولین استخراج شده از ریشه کاسنی و اینولین تجاری روی ویژگی های ماست سینبیوتیک در طی 21 روز نگهداری در دمای یخچال است. پودر اینولین حاصل از ریشه کاسنی (در سطوح صفر، 5/1، 3 و 4 درصد) و اینولین تجاری (در سطوح صفر، 1، 2 و 3 درصد) در ماست سینبیوتیک حاوی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس مورد استفاده قرار گرفت. افزودن اینولین تجاری و پودر اینولین استخراجی سبب افزایش اسیدیته و در نتیجه کاهش pH گردید. با افزودن اینولین تجاری به شیر، میزان ویسکوزیته افزایش و سینرزیس محصول نهایی کاهش یافت. پودر اینولین استخراجی در غلظت های پایین اثر مثبتی روی این ویژگی ها داشت. با افزایش زمان نگهداری نیز اسیدیته و سینرزیس ماست سینبیوتیک افزایش و مقدار pH کاهش یافت. حضور این ترکیبات در شیر تاثیر مثبتی روی قابلیت زنده مانی باکتری های پروبیوتیک در ماست دارد که تاثیر اینولین تجاری روی بقاء باکتری های پروبیوتیک بیشتر از پودر اینولین استخراجی بود. افزودن اینولین تجاری تاثیر قابل توجه ای روی ویژگی های رنگی نمونه های ماست نداشت، در حالی که با افزودن پودر اینولین استخراجی شاخص روشنایی (L*) به طور معنی داری نسبت به نمونه شاهد کاهش و شاخص های قرمزی (a*) و زردی (b*) افزایش پیدا کردند. تمامی خصوصیات حسی مورد بررسی با افزایش مقدار اینولین تجاری بهبود پیدا کرد در حالی که در مورد اثر پودر اینولین استخراجی، به طور کلی غلظت 5/1 درصد تاثیر منفی بر ویژگی های حسی ماست سینبیوتیک نسبت به نمونه شاهد نداشت.
    کلید واژگان: : اینولین, بیفیدوباکتریوم لاکتیس, کاسنی, لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس, ماست سینبیوتیک
    Samaneh Tayyebymoghadam, Mohammadreza Ehsani*
    The purpose of this study was to compare the effects of extracted inulin from chicory root and commercial inulin on synbiotic yogurt properties during 21 days at refrigerator storage. Inulin powder from chicory root (0, 1.5, 3 and 4%) and commercial inulin (0, 1, 2 and 3%) were used in synbiotic yogurt containing Lactobacillus acidophilus and Bifidobacterium lactis. The addition of commercial inulin and the extracted inulin powder increased acidity and consequently decreased pH. Adding commercial inulin to milk increased the viscosity and reduced the final product syneresis. The extracted inulin powder at low concentrations had a positive effect on these properties. By increasing storage time, the acidity and syneresis of the synbiotic yogurt increased and pH decreased. The presence of these compounds in milk had a positive effect on the viability of the probiotics bacteria in yogurt, which the effect of commercial inulin on the survival of probiotic bacteria being greater than that of the extracted inulin. Addition of commercial inulin had no significant effect on the color properties of the yogurt samples, while the addition of the extracted inulin powder significantly reduced the brightness index (L*) compared to the control sample and increased the redness (a*) and yellowness (b*) indexes. All sensory properties improved by increasing commercial inulin, whereas 1.5% of the extracted inulin powder had no negative effect on sensory properties of the synbiotic yogurt compared to control.
    Keywords: Bifidobacterium lactis, Chicory, Lactobacillus acidophilus, Inulin, Synbiotic yogurt
  • آتوسا فرخ، محمدرضا احسانی*، نسرین مویدنیا، رضا عزیزی نژاد
    هدف از این پژوهش، بررسی اثر سطوح مختلف اینولین (صفر، 5/1 و 3 درصد وزنی وزنی) و باکتری های پروبیوتیک شامل لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و لاکتوباسیلوس کازئی بر ویژگی های شیمیایی (pH و اسیدیته)، میزان اسید لینولئیک مزدوج و شمارش پروبیوتیک های مورد استفاده در فرمولاسیون خامه استریل تخمیری و غیرتخمیری طی روزهای اول (یک روز پس از تولید)، پانزدهم و سی ام در دمای یخچال (5-4 درجه سانتی گراد) بوده است. تمام آزمایشات در سه تکرار انجام شد و داده های به دست آمده در پژوهش در قالب طرح کاملا تصادفی آنالیز شده و میانگین ها با استفاده از آزمون دانکن در سطح 5 درصد مقایسه گردید. نتایج نشان داد که با افزایش زمان ماندگاری نمونه های خامه، مقادیر pH کاهش و اسیدیته افزایش یافت. با افزایش زمان نگهداری تا روز سی ام، مقادیر اسیدیته تیمارهای غیرتخمیری حاوی سویه های پروبیوتیک تغییری را نشان نداد و تفاوت معنی داری نیز بین تیمارها وجود نداشت (p<0.05). بین تیمارهای غیرتخمیری حاوی سویه های پروبیوتیک و سطوح مختلف اینولین، تفاوت معنی داری از نظر آماری برای اسیدیته وجود نداشت. از روز اول تا سی ام، مقادیر اسید لینولئیک مزدوج (CLA) در تیمارهای تخمیری افزایش یافت. از بین تیمارهای غیر تخمیری، میزان CLA تولید شده توسط تیمار حاوی لاکتوباسیلوس کازئی و 3 درصد اینولین و نمونه کنترل از روز اول تا پانزدهم افزایش یافت. تعداد پروبیوتیک ها در تیمارهای غیرتخمیری به شکل معنی داری کمتر از این تعداد در تیمارهای تخمیری است. در هر دو شکل تخمیرشده و تخمیر نشده، تعداد لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بیشتر از لاکتوباسیلوس کازئی بود. افزایش سطح اینولین اثر معنی داری بر افزایش تعداد پروبیوتیک ها داشت. نتایج نشان داد که افزودن پری بیوتیک هایی مانند اینولین می تواند نقش مهمی را در افزایش زنده مانی پروبیوتیک ها و بهبود ویژگی های شیمیایی خامه نظیر اسیدیته و pH ایفا نماید.
    کلید واژگان: اسید لینولئیک مزدوج, اینولین, لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس, لاکتوباسیلوس کازئی, خامه
  • فائزه حکم اللهی، محمدرضا احسانی*
    سابقه و هدف

    ترکیبات اساسی و جزئی شیر بز از آن ماده اولیه منحصر بفردی برای تولید طیف گسترده ای از محصولات را به وجود آورده است. در این پژوهش به بررسی ویژگی های شیر بز نژاد ندوشن و شناسایی و اندازه گیری میزان ترکیبات فرار پنیر سنتی حاصل از آن در نتیجه  آزاد شدن در دوره رسیدن مشخص پرداخته شده است. اهمیت اجرای این پژوهش مربوط به روشن نمودن تجربی ویژگی های ماده اولیه و فرآورده های ناشی از آن می باشد.

    مواد و روش ها

     آزمون های فیزیکی و شیمیایی نمونه های شیر تازه بز، پنیر تازه حاصل از آن و پنیرهای رسیده در آب نمک به مدت 1 و 2 ماه، انجام پذیرفت. همچنین، نتایج حاصل از لیپولیز و تعیین ترکیب اسیدهای چرب نمونه ها و نیز نتایج حاصل ناشی از کاربرد کروماتوگرام های دستگاه GC-MS مربوط به نمونه های پنیر و با در نظر گرفتن دوره رسیدن مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

     نتایج حاصل از آزمون های فیزیکی و شیمیایی نشان داد که نمونه های مورد بررسی از نظر حالت، رنگ ظاهری، بو و طعم و مزه مطابق ویژگی های تعیین شده در استاندارد ملی ایران بوده و نمونه های پنیر رسیده از نظر دارا بودن میزان چربی و پروتئین و رطوبت و نمک غنی بوده اند. نتایج حاصل از بررسی ترکیب اسیدهای چرب نیز نشان داد اسید چرب اشباع غالب موجود در تمام نمونه ها اسید پالمیتیک (C16:0) و اسید چرب غیر اشباع غالب موجود در تمام نمونه ها نیز اسید اولئیک (C18:1) بوده است. به علاوه، ترکیبات فرار غالب شناسایی شده توسط GC/MS در پنیرهای تازه و رسیده در آب نمک به مدت یک و دو ماه مورد ارزیابی قرار گرفت، که ترکیب فرار غالب در پنیر تازه ترکیب Nonacosane (Celidoniol, deoxy-) به میزان 22/86 درصد، در پنیر رسیده در آب نمک (1 ماهه) ترکیب  9-Octadecenoic acid (Oleic acid) به میزان 81/34 درصد  و در پنیر رسیده در آب نمک (2 ماهه) ترکیب 1-Dodecanol به  میزان 12 درصد بوده است.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج حاصل از بررسی ترکیب اسیدهای چرب، پروفایل اسیدهای چرب در طی دوره رسیدن دستخوش تغییر شده است. همچنین تنوع و تعداد ترکیبات شیمیایی فرار موجود در پنیر در طی دوره رسیدن در آب نمک و به خصوص در ماه دوم بسیار افزایش یافته است اما از نقطه نظر کمی درصد تشکیل دهنده آن ها کم شده است.

    کلید واژگان: شیر بز, پنیر رسیده شیر بز در آب نمک, ترکیب اسیدهای چرب, ترکیبات فرار, GC, MS
    F Hokmollahi, MR Ehsani*
    Background and Objectives

    Essential and minor components of the goat milk are unique ingredients in production of various food products. In this study, characteristics of Nodooshan goat milk were investigated and volatile compounds were identified in traditional Nodooshan goat cheese during ripening.

     Materials & Methods

    Physicochemical tests were carried out on raw milk, fresh cheese and ripened cheese in brine. Moreover, lipolysis and analysis of the fatty acid composition and volatile compounds of the various cheese samples were carried out using GC-MS.

    Results

    Results of the physicochemical tests on fresh raw milk, fresh cheese and ripened cheeses in brine (1 and 2 months) showed that sample appearance, color, smell and taste were according to National Iranian Standards ripened cheese samples were rich in fat, protein, moisture and salt. Analysis of the fatty acid composition demonstrated that the predominant saturated fatty acid content in all samples was palmitic acid (C16:0) and the dominant unsaturated fatty acid in all samples was oleic acid (C18:1). Furthermore, the major volatile components in fresh and ripened cheeses in brine were detected using GC/MS.

    Conclusion

    Based on results from this study, fatty acid profile of the cheese changes during the ripening. Moreover, variety of the volatile compounds in ripening increases but the number of these compounds decreases.

    Keywords: Goat milk, Ripened goat milk cheese in brine, Fatty acid composition, Volatile compounds, GC, MS
  • مژگان ابراهیم نژاد حسن آبادی، محمدرضا احسانی*، مهناز طیاری، محمد نیکوکار

    فرآیند آشام خود به خودی غیرهمسو یکی از مهمترین روش‌های برداشت نفت از مخازن شکاف‌دار آبدوست با تراوایی پایین بلوک ماتریکس به‌حساب می‌آید. این مطالعه بر آن است که از طریق مدل‌سازی عددی، فرآیند آشام را که در آن آب از طریق نیروی‌های گرانش و مویینگی نفت موجود در بستر مکعبی شکل را جاروب می‌کند را بررسی کند و اثر نیروی گرانش بر عملکرد این فرآیند را معین کند. در این تحقیق، پدیده‌ی آشام به عنوان فرآیند نفوذی در نظر گرفته شده است. روش عددی تفاضل محدود ضمنی برای حل معادلات حاکم بر فرآیند آشام خودبه خودی به کار گرفته شده است. دقت مدل ارایه شده با صحه سنجی و مقایسه خروجی این مدل ریاضی و داده‌های آزمایشگاهی بررسی شده است.

    کلید واژگان: آشام خود به خودی, آشام غیر همسو, برداشت نفت, نیروی گرانش
    Mojgan Ebrahiminejadhasanabadi, Mohammad Reza Ehsani *, Mahnaz Tayari, Mohammad Nikukar

    Spontaneous counter-current imbibition is one of the most important crude oil recovery processes in water-wet fractured reservoirs with low matrix permeability. This paper presents a numerical modeling of imbibition process when water is imbibed by capillarity and gravity forces in to an oil saturated vertical cube core to examine the effect of gravity force on spontaneous imbibition. In this modeling, we assumed that imbibition is a diffusion process. Finite difference implicit method was used to solve the spontaneous imbibition equations. Accuracy of the modeling is investigated with comparison of the modeling results and the experimental data.

    Keywords: Spontaneous imbibition, Counter, current imbibition, Oil recovery, Gravity force
  • لیلا روفه گری *، محمدرضا احسانی، مریم میزانی، مهناز طبیبی آذر
    مقدمه
    در شمال غرب کشور به ویژه استان آذربایجان شرقی محصولی سنتی به نام کره نهره با محبوبیت بالا بین مصرف کنندگان تولید می شود که برخلاف تولید آن از خامه، از ماست برای تولید استفاده می شود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر روش تولید بر ویژگی های تغذیه ای کره و ارزیابی مقایسه ای این محصول با نوع صنعتی با تاکید بر فاکتورهای خطر ساز بیماری های قلبی عروقی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    نمونه های کره صنعتی و سنتی تهیه و پروفایل اسیدهای چرب و کلسترول با استفاده از کروماتوگرافی گازی تعیین و شاخص های آتروژنیک و ترومبوژنیک محاسبه شد. جهت بررسی تاثیر تغذیه با کره های تهیه شده، 40 عدد موش گونه ویستار به طور تصادفی به چهار گروه ده تایی شامل یک گروه شاهد با تغذیه عادی و سه گروه به ترتیب دریافت کننده کره صنعتی تخمیری، کره صنعتی غیر تخمیری و کره سنتی تقسیم بندی شدند. در پایان دوره تیمار 60 روزه، مقادیر سرمی کلسترول، تری گلیسیرید، LDL-C و HDL-C با روش رنگ سنجی مورد سنجش قرار گرفت.
    یافته ها
    مطلوب ترین اندیس آتروژنیک و ترومبوژنیک، نسبت هیپوکلسترولمیک به هیپر کلسترولمیک و کلسترول در کره سنتی نتیجه گردید. این کره ها همچنین دارای مقدار بالاتری اسید لینولئیک کنژوگه بودند. در بررسی مدل بیولوژیکی، فاکتورهای لیپیدی سرمی در موش های تغذیه شده با کره سنتی نسبت به نمونه کنترل افزایش، اما در مقایسه با گروه مصرف کننده کره صنعتی کاهش یافته بودند.
    نتیجه گیری
    در مجموع ضمن تاکید بر کاهش مصرف کره در وعده های غذایی، این پژوهش نشان داد که امکان تعدیل اثرات نامطلوب و بالابودن اثرات سلامتی بخش کره با تغییر روش تولید مقدور می باشد.
    کلید واژگان: اسید لینولئیک کنژوگه, اسیدهای چرب, کره, کلسترول
    L. Roufehgari Nejad *, M.R. Ehsani, M. Mizani, M. Tabibi Azar
    Introduction
    In the Northwest part of Iran, a traditional product with high popularity among consumers is produced and is named “Nehre Butter”. This study is concerned to evaluate and compare the nutritional characteristics of this product with the industrial products, with a particular emphasis on the risk factors for cardiovascular disease.
    Materials And Methods
    Industrial and traditional butter samples were prepared and fatty acid profile and cholesterol content were measured using gas chromatography and atherogenic and thrombogenic indexes were calculated. In order to investigate the effect of feeding prepared butters, 40 Wistar rats were randomly divided into four groups of ten, including one control group and three groups were treated with fermented cream butter, non-fermented cream butter and traditional butter respectively. The end of the sixty days treatment period, serum cholesterol, triglycerides, LDL-C and HDL-C were measured using colorimetric methods.
    Results
    The most favourable thrombogenic and atherogenic indexes, hypercholesterolemic/ hypocholesterolemic ratio and cholesterol content were found in the traditional butter. The traditional butter also showed a high percentage of conjugated linoleic acid. In the case of the biological model survey, serum lipids were higher in the traditional butter fed rats as compared to the control, but lower than cream butter fed groups.
    Conclusion
    This study showed that the traditional butter due to its mild effects on health in comparison with the industrial ones is recommended, although moderate consumption is advised.
    Keywords: Butter, Cholesterol, Conjugated Linoleic Acid, Fatty Acid
  • محمدرضا احسانی*، سجاد فرازمند، محمد مهدی شادمان
    یکی از مشکل های صنعت، پدیده ایجاد رسوب های واکسی مواد نفتی می باشد. یکی از راه های جلوگیری از ایجاد رسوب های واکسی، استفاده از بازدارنده شیمیایی برای کاهش نقطه ریزش می باشد. باوجود مطالعه های انجام گرفته یافتن افزودنی هایی که بتواند نقطه ریزش را کاهش دهد و از نظر اقتصادی به صرفه باشد و از نظر شیمیایی و زیست محیطی نیز در سطح بهینه و قابل قبولی باشد، مشکل است. در این مطالعه اثر افزودنی های پلیمری صنعتی که از نظر اقتصادی مقرون به صرفه می باشد، بر کاهش دمای نقطه ریزش سه نمونه فرآورده نفتی دیزل سبک، دیزل سنگین و نفت کوره شرکت پالایش نفت اصفهان بررسی شد و افزودنی بهینه با غلظت بهینه انتخاب شد. نتیجه ها نشان می دهد غلظت ppm 500 از هم پار اتیلن وینیل استات 28 درصد، موجب کاهش دمای نقطه ریزش دیزل ترکیبی (مخلوط دیزل سبک و سنگین) به میزان 12 درجه سلسیوس می شود. هم چنین، غلظت ppm 300 زا هم پار اتیلن وینیل استات 19 درصد، دمای نقطه ریزش نفت کوره را 9 درجه سلسیوس کاهش می دهد. بر طبق نتیجه های این مطالعه، استفاده از هم پار اتیلن ونیل استات با ویژگی های معین به جای استفاده از فراورده های پالایشی همچون کروسین و بازدارنده های تجاری نقطه ریزش پیشنهاد شده است.
    کلید واژگان: نقطه ریزش, هم پار اتیلن ونیل استات, دیزل, نفت کوره, واکس
    Mohammad Reza Ehsani *, Sajad Farazmand, Mohammad Mahdi Shadman
    One of the industrial problems is the phenomenon of wax precipitation of oil fractions. One of the ways to prevent wax precipitation is the use of chemical inhibitors to reduce the pour point. Studying the effect of additives on specific oil samples could help in solving the wax precipitation problems at various oil processing stages. Despite the studies that have been done, finding materials that can decrease the pour point and be economically acceptable from one view, and well optimized and acceptable from other chemical and environmental view is still an unsolved problem. So it’s important to use effective materials that can act on preventing wax precipitation,or on decreasing the amount of precipitate, thus as a result it can decrease the pour point temperature. In this study, the effect of industrial polymer additives and surfactants which are economically acceptable on the decrement of pour point temperature was studied using three oil products samples: light diesel, heavy diesel and the fuel oil, products of Esfahan Oil Refining Co. In this study, optimized type and concentration of additive was studied before additive was chosen. The results showed that the copolymer ethylene vinyl acetate 28% at a concentration of 500 ppm reduced the pour point temperature by 12°C for diesel, also the copolymer ethylene vinyl acetate 19% at a concentration of 300 ppm reduced the pour point temperature by 9°C for fuel oil. Also results of this study showed ethylene vinyl acetate copolymer can be used as the pour point depressant of diesel and fuel oil instead of kerosene and other refinery products.
    Keywords: Pour point, Ethylene, vinyl acetate copolymer, Diesel, Fuel oil, Wax
  • محمد امین نظامی، محمدرضا احسانی، کیانوش خسروی، دارانی*، سارا سهراب وندی، نگین احمدی
    پنیر به واسطه داشتن ماده خشک، چربی و pH بالاتر نسبت به فرآورده هایی شبیه ماست قادر است در انتقال پروبیوتیک های زنده نقش موثرتری ایفا کند، در این تحقیق توسط طراحی آزمون تاگوچی، امکان تولید و نگهداری پنیر فراپالایش شدهپروبیوتیکی باکاربرد لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس La-5 و آغازگر پنیر فتا بررسی گردید. الحاق باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس (La-5)، در بخش ناتراویده آب پنیر به همراه آغازگرهای پنیر فراپالایش شدهایرانی شامل آغازگر پنیر میانه دوست (R-707) (DVS)، آغازگر ماست گرمادوست(DVS) (CH-1)، (DVS) در 8 تیمار مختلف در بخش ناتراویده آب پنیر پنیرفراپالایش شدهفتا صورت گرفت تلقیح شدند و 4 متغیر شامل درصد پروبیوتیک، آغازگر کل، نمک و نسبت آغازگر گرمادوست ماست به آغازگر میانه دوست پنیر ارزیابی شد. تیمارهای مختلف نمونه های تولیدی، بسته بندی شده و سپس به مدت 14 ساعت در دمای C° 27 گرمخانه گذاری شده و نهایتا برای دوره رسیدن و آزمون های شمارش باکتریایی به مدت 45 روز به در سردخانه C° 5 نگهداری شدند.در مدت 45 روز دوره رسیدن، کلیه پنیرها، شمارش لاکتوباسیلوس. اسیدوفیلوس La-5 بالای cfu/g log 6 داشتند (05/0P>)، اگرچه آغازگرهای میانه دوست های پنیر (لاکتوکوکوس.لاکتیس، زیر گونه لاکتیس و لاکتوکوکوس.لاکتیس زیرگونه کرموریس) و آغازگرهای گرمادوست ماست (استرپتوکوکوس. ترموفیلوس) شمارش بالاتر از log cfu/g 5 در کلیه تیمارها داشتند. آغازگر لاکتوباسیلوس. بولگاریکوس تا پایان روز 15 دوره رسیدن شمارش بالای log cfu/g 6 نشان داد. پنیر شماره 1 پنیر با بیشترین زنده مانی باکتری پروببیوتیکی لاکتوباسیلوس. اسیدوفیلوس log cfu/g 92/7 به عنوان پنیر منتخب از بین 8 تیمار مختلف برگزیده شد. اکثریت همه پنیرها به استثناء تیمار 2 بیشترین رشد پروبیوتیک لاکتوباسیلوس. اسیدوفیلوس را در روز 7 دوره رسیدن در دمای C° 5 نگهداری را نشان دادند. این افزایش شمارش لاکتوباسیلوس. اسیدوفیلوس در حالی رخ داد که با کاهش قابل توجه (05/0 P>) زیاد میانه دوست شمارش آغازگر پنیر (R-707) برای اکثریت تیمارها نسبت به روز 3 رسیدن پنیر مشاهده شد. همگی تیمارها با ویژگی های حسی مناسب (عطر و طعم پنیر و کمی اسید استیکی مشابه ماست چکیده) ارزیابی شدند.
    کلید واژگان: پروبیوتیک, اولترافیلتراسیون, پنیر فتا, لاکتوباسیلوس اسید وفیلوس, آغازگر میانه دوست و گرمادوست
  • سحر ترکی باغبادرانی*، محمدرضا احسانی، مریم میرلوحی، حمید عزت پناه
    مقدمه
    در سال های اخیر جایگزینی شیر سویا با شیر گاو به علت ویژگی های آنتی اکسیدانی در افراد مبتلا به بیماری های التهابی در مطالعات کلینیکی مورد توجه خاصی قرار گرفته است. این در حالی است که غیر اشباع بودن چربی شیر سویا در مقایسه با شیر گاو، آن را در برابر اکسیداسیون مستعد تر می سازد. از طرفی، اثر مثبت تخمیر در افزایش خواص آنتی اکسیدانی هم در مورد شیر گاو و هم درمورد شیر سویا گزارش شده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی ثبات اکسایشی نمونه های شیر و شیر سویای پاستوریزه غیر تخمیری و تخمیر شده با لاکتوباسیلوس پلانتاروم است.
    مواد و روش ها
    شیر و شیر سویای تجارتی با درصد یکسانی چربی با سویه لاکتو باسیلوس پلانتاروم A7 تخمیر شدند. شاخص های اکسایش چربی شامل میزان مواد واکنش پذیر با تیوباربیتوریک اسید و عدد پراکسید طی 14 روز دوره نگهداری در نمونه های تخمیری و غیر تخمیری بررسی شدند.
    نتایج
    تخمیر نمونه های شیر و شیر سویا به شکل قابل توجهی در کاهش شاخص های اکسیداسیون چربی موثر بود. حداکثر میزان عدد پر اکسید در روز پنجم مطالعه در نمونه های غیر تخمیری شیر و شیر سویا مشاهده شد. در این شرایط، عدد پر اکسید در هر دو نمونه به اندازه افزایش پیدا نمود. در مقابل، شاخص ترکیبات حساس به تیوباربیتوریک اسید در تمام دوران نگهداری در شیر سویا بیشتر از شیر اندازه گیری شد. احتمالا اکسایش چربی شیر سویا در طی مراحل تهیه آن وحتی پیش از رسیدن به دست مصرف کننده علت این تفاوت است.
    بحث و نتیجه گیری
    اگرچه شواهدی از اثر آنتی اکسیدانی شیر سویا در ثبات اکسایشی چربی در این مطالعه مشاهده شد ولی به طور یقین می توان گفت که این اثر در برابر اثر تخمیر ناچیر است.
    کلید واژگان: شیر, شیرسویا, لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7, قابلیت آنتی اکسیدانی, ثبات اکسایشی
    Sahar Torki Baghbadorani*, Mohammad Reza Ehsani, Maryam Mirlohi, Hamid Ezzatpanah
    Introduction
    In recent years، substitution of soy milk with cow milk in the individuals'' diet suffering from inflammatory diseases have been considered in clinical studies. However، soy milk is more prone to oxidation compared to cow milk due to its unsaturated fatty acid. Oxidative stability of soy milk fat and its comparison with cow milk fat has been barely discussed in the literature. Present study aimed at comparing the oxidative stability of commercial pasteurized milk and soy milk samples and their fermented counterparts by L. plantarum A7 during 14 days refrigerated period.
    Materials And Methods
    Commercial pasteurized milk and soy milk with the same concentration of fatty compound were subjected to fermentation using a native lactobacillus strain، Lactobacillus plantarum A7. Peroxide number and thiobarbitoric acid in the four trials including milk، soymilk، fermented milk and fermented soy milk were investigated during 14 days of cold storage in the controlled condition.
    Results
    The results showed that milk and soy milk fermentation by Lactobacillus plantarum significantly reduced the amounts of both oxidative indices. In non fermented products، peroxide value was found to increase by a similar trend، reaching to the pick after five days of refrigeration. No significant difference was observed between such an increase between milk and soy milk. Instead، TBA value was measured at higher level in soy milk samples all through the study period. Discussion and
    Conclusion
    Despite the higher non saturated fatty acid، soy milk appeared to be as sensitive as milk regarding oxidative damage، However، comparing the great impact of fermentation on retarding oxidation، the difference between no fermented products can be regarded as negligible.
    Keywords: Milk, Soy milk, Lactobacillus plantarum A7, Antioxidative properties, Oxidative stabilit
  • الناز تمسکنی زاهدی، محمدرضا احسانی، عزیز همایونی راد، انوشه شریفان، کامبیز لاریجانی
    مقدمه
    در سال های اخیر استفاده از محصولات پروبیوتیک به دلیل اثرات سلامتی بخش برای مصرف کنندگان رو به افزایش است. یکی از این خواص، تولید ویتامین های گروه ب خصوصا اسید فولیک و مشتقات آن توسط باکتری های پروبیوتیک می باشد. در این پژوهش میزان افزایش اسید فولیک در ماست معمولی و ماست پروبیوتیک حاوی گونه بومی مورد آزمایش قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    جهت تهیه ماست از سه نوع شیر گاو، گوسفند و بز استفاده شده است. در این پژوهش از باکتری های ماست معمولی (YC-X11) و لاکتوباسیلوس کازئی (y2b4، JQ41273501) استفاده شد. نمونه های ماست در دمای 42 درجه سلسیوس به مدت چهار ساعت گرمخانه گذاری شدند. اسید فولیک تولید شده در مدت زمان تخمیر و 14 روز نگهداری در دمای 4 درجه سلسیوس توسط دستگاه HPLC اندازه گیری شد. هم چنین تغییرات اسیدیته و pH و ارزیابی حسی در روز اول، هفتم و چهاردهم مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    توانایی تولید اسید فولیک توسط باکتری پروبیوتیک بومی در تمام نمونه ماست حاصل از سه نوع شیر گاو، گوسفند و بز مشاهده شد. میزان اسید فولیک تولید شده در ماست حاوی باکتری های پروبیوتیک بیشتر از ماست معمولی بود (05 /0>p). تغییرات pH در مدت نگهداری روند نزولی داشته و اسیدیته در طول مدت 14روز نگهداری افزایش یافته است.
    نتیجه گیری
    باکتری بومی لاکتوباسیلوس کازئی توانایی افزایش اسید فولیک تا سه برابر میزان تولید شده در ماست معمولی را دارا می باشد هم چنین باکتری پروبیوتیک مورد آزمایش در این پژوهش خواص نامطلوبی در ماست ایجاد نکرد و محصول مناسبی تولید شده است.
    کلید واژگان: اسید فولیک, اسیدیته, باکتری پروبیوتیک بومی, لاکتوباسیلوس کازئی, ماست پروپیوتیک
    Introduction
    The consumption of probiotic products due to their functional effect on the consumers has been increasing in recent years. One of the effects is the production of B group vitamins, specially folic acid and its derivatives by probiotic bacteria. The aim of this study is to examine the growth rate of folic acid in indigenous set and probiotic yogurt.
    Materials And Methods
    In order to prepare yogurt, milk samples from cow, sheep and goat were provided and microorganisms consisting of Lactobacillus casei (y2b4, JQ41273501) and ordinary yogurt culture (YC-X11) were employed. The samples were incubated for four hoursat 42oC. Folic acid produced during fermentation and storage for 14 days at 4oC were determined using liquid chromatography (HPLC). Furthermore, acidity and pH changes and sensory scores were determined on the first, 7th and 14th days.
    Results
    The ability of folic acid production by indigenous probiotic in all the milk samples (cow, sheep and goat) were observed. The rate of folic acid produced by probiotic bacteria was more than that of set yogurt (P <0.05). pH changes during storage period has a downward trend while the acidity took an upward trend on the 14th day of storage time (P <0.05).
    Conclusion
    In general this study has indicated that indigenous Lactobacillus casei is able to increase the folic acid rate of production up to three times as compared to that produced by the set yogurt. The inoculation of probiotic had no significant effect on the sensory properties of yogurt and an acceptable product has been produced.
    Keywords: Acidity, Folic Acid, Indigenous Probiotic Bacteria, Lactobacillus casei, Probiotic Yogurt
  • مجتبی گلبین*، محمدرضا احسانی، محمد نیکوکار، لیلی صحرانورد
    رشد حباب یکی از پارامتر های کلیدی در مدل کردن رانش گاز محلول است. لازم است تا نیروهایی که رشد را کنترل می کنند مشخص شده و به طور مناسب برای مدلسازی رشد حباب محاسبه شوند. علاوه براین، قابلیت اجرا و اعتبار مدلهای تجربی رشد حباب بایستی قبل از استفاده، معلوم گردد. در این مقاله، به بررسی مکانیزم های تشکیل حباب، رشد حباب و جریان فاز گاز در فرایند رانش گاز محلول در مخازن نفت سنگین پرداخته می شود. همچنین، تئوری های گوناگون به همراه روابط و فرضیات مختلف بیان شده اند.
    کلید واژگان: رانش گاز محلول, هسته زایی همگن, هسته زایی ناهمگن, رشد حباب, جریان فازگازی
    M. Golbin*, M. R. Ehsani, M. Nikookar, L. Sahranavard
    Bubble growth is one of the key parameters in solution gas drive modeling study. It is required that the dominant forces to be specified and calculated appropriately for the bubble growth modeling. In addition, performance capability and reliability of experimental models of bubble growth should be specified before consideration. In this paper, mechanisms of bubble formation, bubble growth and gas phase flow in solution gas drive process in heavy oil reservoirs are studied. Also, various theories with different correlations and assumptions are presented.
    Keywords: Solution Gas Drive, Homogeneous Nucleation, Heterogeneous Nucleation, Bubble Growth, Gas Phase Flow
  • مقایسه چهار روش اندازه گیری قابلیت آنتی اکسیدانی برای بررسی اثر تخمیر شیر و شیر سویای فرادما توسط باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم
    سحر ترکی باغبادرانی*، محمدرضا احسانی، مریم میرلوحی، حمید عزت پناه
    در سالهای اخیر بخش مهمی از مطالعات مواد غذایی به خواص آنتی اکسیدانی ترکیبات تشکیل دهنده غذا معطوف شده است و در این رابطه، در منابع مختلف، روش های آزمایشگاهی متفاوتی برای ارزیابی خاصیت آنتی اکسیدانی گروه های مختلف مواد غذایی مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش، چهار روش ارزیابی خصوصیت آنتی اکسیدانی شامل اثر مهارکنندگی اتواکسیداسیون آسکوربات، اثر ممانعت کنندگی از رادیکال آزاد DPPH، فعالیت مهار کنندگی هیدروژن پراکسید و فعالیت احیاکنندگی،جهت بررسی خصوصیات آنتی اکسیدانی شیر و شیر سویای فرادما و محصولات ناشی از تخمیر آنها مورد مقایسه قرار گرفت. جهت تخمیر از یک سویه بومی لاکتوباسیلوس با منشاء انسانی لاکتو باسیلوس پلانتاروم A7 استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که نوع روش مورد استفاده می تواند در نتایج بدست آمده اثر گذار باشد. نتایج بدست آمده از روش های مختلف در مواردی با یکدیگر همخوانی نداشت. از چهار روش مورد مقایسه، اثر ممانعت کنندگی از رادیکال آزاد DPPH و فعالیت احیاء کنندگی همبستگی بیشتری نسبت به سایر روش های ارزیابی داشتند. با این وجود روش اثر ممانعت کنندگی از رادیکال آزاد DPPH به عنوان بهترین روش در نظر گرفته شد. بر اساس هر دو آزمایش، قابلیت آنتی اکسیدانی در شیر سویای فرادما بیشتر از شیر اندازه گیری شد. با این حال، با کاربرد هر چهار روش، تخمیر شیر سویا منجربه کاهش قابل توجهی در قابلیت آنتی اکسیدانی شیر سویا گردید.
    کلید واژگان: شیر, شیرسویا, لاکتوباسیلوس پلانتاروم, قابلیت آنتی اکسیدانی, رادیکال ازاد
    Comparison of 4 methods for measuring anti-oxidant capability in order to investigate the effect for fermentation of ultra heat treatment soy milk by Lactobacillus Plantarum "
    Sahar Taraki*, Mohamadreza Ehsani, Maryam Mirlohy, Hamid Ezatpanah
    During the recent years، a great deal of food studies has been dedicated to anti -oxidant properties of the food constituents and in this relation various laboratory methods have been used for evaluating anti -oxidant property in various foods. In the present study، four methods for measuring anti-oxidant capability including ascorbat auto-oxidation inhibition، the scavenging effect for DPPH free radical، the hydrogen peroxide scavenging activity، and reducing activity were compared for investigating anti -oxidant properties of commercial ultra heated (UHT) milk and soy milk as well as the products resulted form their fermentation. For fermentation، a human isolated strain of Lactobasillus، Lactobasillus plantarum A7 was used. The obtained results were affected by the type of applied method. The results from various methods did not agree in some cases. Among the four compared methods، The scavenging effect from DPPH free radical and reducing activity were more coordinated in comparison with other evaluative methods. Nonetheless The scavenging effect for DPPH free radical was considered as the best method used in this study. Based on the both tests results، anti –oxidant capability was measured in UHT soy milk more than milk. Using all the four methods، considerable decrease in anti –oxidant capability was observed with fermentation of soy milk.
    Keywords: Milk, Soy milk, Lactobacillus plantarum, Anti, oxidant capability, Free radical
  • صدیقه یزدان پناه، محمدرضا احسانی، مریم میزانی
    مقدمه
    لیپولیزیکیازواکنش هایبیوشیمیاییاصلیطیرسیدنپنیراست. دراثر پاستوریزاسیون و حرارت دهی لیپاز طبیعی شیر غیرفعال می شود؛ بنابراین، لیپولیز در پنیرهای ایرانی در سطح بسیار پایین انجام می شود. این مطالعه با هدف تسریع فرایند رسیدن پنیر سنتی و فتای فراپالایش از طریق لیپولیز پیشرفته و تاثیر آن بر خصوصیات میکروبی انجام شده است.
    مواد و روش ها
    لیپازهایاینکپسوله آسپرژیلوس نیگر بر اساس روش سول - ژل تهیه شد. جهت تولید پنیر بعد از استاندارد کردن چربی شیر (% 3/3)، عمل پاستوریزاسیون در °C 75 به مدت 15 ثانیه انجام شد. سپس شیر پاستوریزه، خنک شده و به آن مایه های لاکتیکی، مایه پنیر و لیپاز به سه صورت لیپاز آزاد، لیپاز اینکپسوله و لیپاز اینکپسوله به همراه صمغ عربی به پنیر سنتی و فراپالایش به مقدار 4 گرم در 100 کیلوگرم دلمه یا رتنتیت، افزوده شد. پیشرفت لیپولیز و آزمون های شیمیایی میکروبیوارزیابی حسیدر طی دوره رسیدن 60 روزه بررسی شده است.
    یافته ها
    در روز 15 از دوره رسیدن پنیر سنتی و فراپالایش، تغییرات معنی داری در سطح 05/0P< در پیشرفت لیپولیز و ترکیبات شیمیایی مشاهده شد. جمعیت میکروبی بعد از روز 15 منفی شد. تیمار لیپاز اینکپسوله پنیر فراپالایش بالاترین امتیاز آزمون حسی را بدست آورد.
    نتیجه گیری
    تسریع در لیپولیز به عنوان یکی از شاخص های رسیدن پنیر است. تولید ترکیباتی مانند اسیدهای چرب و استفاده از افزودنی های جاذب الرطوبه مانند هیدروکلوئید صمغ عربی باعث کاهش جمعیت میکروبی محصول نهایی و بهبود خواص حسی شده است.
    کلید واژگان: اینکپسوله کردن, پنیر, خصوصیات میکروبی, رسیدن, لیپولیز
    Introduction
    Lipolysis during cheese ripening is one of the main biochemical reactions. In pasteurization natural lipase present in milk becomes inactive. Therefore lipolysis occurs in Iranian cheeses at low level. The aim of this study is to accelerate the ripening of traditional and ultra-filtered Feta cheeses by lipolysis and evaluate the effect on the microbiological characteristics of the cheeses.
    Materials And Methods
    Aspergillus niger encapsulated lipase was prepared according to Sol-Gel method. For producing cheeses after milk fat standardization where the pasteurization was carried out at 75 °C for 15 s, the milk was cooled and the starter, rennet and lipase were added in three forms of encapsulated, encapsulated with arabic gum and non- encapsulated to the traditional and UF-Feta cheeses. The amount of added lipase to curd or retentate was 4 g/100kg. The lipolysis development and evaluations of chemical, microbial and sensory characteristics were performed during the 60 days of ripening.
    Results
    On the 15th day of ripening period the lipolysis development and chemical compounds observed had significant differences at the P< 0.05 between the traditional and UF- Feta cheeses. The microbial counts were negative after 15 th day.Encapsulated lipase treatment of UF-Feta cheeses had the highest sensory score.
    Conclusion
    Accelerated lipolysis in cheese might be regarded as a ripening indicator. Production of free fatty acid and hygroscopic additive like arabic gum had prevention effect on microbial counts in the final product and improved the sensory properties.
  • Javad Esmaili *, Mohammad Reza Ehsani
    In this paper, the development of a new potassium carbonateon alumina support sorbent prepared by impregnating K2CO3 with an industrial grade of Al2O3 support was investigated. The CO2 capture capacity was measured using real flue gas with 8% CO2 and 12% H2O in a fixed-bed reactor at a temperature of 65 °C using breakthrough curves. The developed sorbent showed an adsorption capacity of 66.2 mgCO2/(gr sorbent). The stability of sorbent capture capacity was higher than the reference sorbent. The SO2 impurity decreased sorbent capacity about 10%. The free carbon had a small effect on sorbent capacity after 5 cycles. After 5 cycles of adsorption and regeneration, the changes in the pore volume and surface area were 0.020 cm3/gr and 5.5 m2/gr respectively. Small changes occurred in the pore size distribution and surface area of sorbent after 5 cycles.
    Keywords: Flue gas, CO2 Capture, K2CO3, Al2O3, Solid Sorbent
  • Sahar Afzal, Mohammad Nikookar, Mohammad Reza Ehsani *, Emad Roayaei
    Nanotechnology has the potential to introduce revolutionary changes to several areas of oil and gas industry such as exploration, production, enhanced oil recovery, and refining. In this paper, the effect of different concentrations of Fe2O3 nanoparticles as a catalyst on the heavy oil viscosity at various temperatures is studied. Furthermore, the effect of a mixture of Fe2O3 nanoparticles and steam injection on heavy oil recovery is studied in laboratory. The experimental tests show that some of these nanoparticles decrease the heavy oil viscosity less than 50% at certain concentrations at different temperatures. The reason for this viscosity reduction is that, similar to a catalyst, thesenanoparticles activate some reactions. Our results of steam injection tests show that the injection of a Fe2O3 nanoparticle mixture increases heavy oil recovery because of cracking reactions which crack the C-S, C=C, and C≡C bonds of the heavy components of heavy oil and change them to light components.
    Keywords: Steam Injection, Fe2O3 Nanoparticles, Heavy Oil Recovery
  • آزاده داوری*، آرش رشیدی، محمدرضا زالی، محمدرضا احسانی
    سابقه و هدف
    با وجود نقش کلیدی قابلیت ها و مهارت های رهبری در کارایی و اثربخشی فعالیت های اجتماعی و حرفه ای، اغلب برنامه های آموزش دانشگاهی، عمدتا بر انتقال دانش و مهارت های تخصصی تکیه دارند. این در حالی است که ماهیت بین رشته ای و چندبخشی غذا و اهمیت آن به عنوان یکی از حقوق اساسی بشر و لازمه سلامت، رفاه و توسعه ملی ضرورت ادغام مهارت های رهبری برای تکمیل و تقویت حوزه را ایجاب می کند. این مطالعه در سال 1387 با هدف تعیین نیازهای آموزشی قابلیت های رهبری در بین متخصصان صنایع غذایی در کشور انجام شد.
    مواد و روش ها
    از هر دو دسته تکنیک های پژوهش کیفی و کمی برای تعیین وضعیت موجود و نیازسنجی استفاده گردد. داده های مورد نیاز در بخش مطالعه کیفی از اجرای مصاحبه عمیق با 9 تن از خبرگان و رهبران صنعت غذا در بخش های دانشگاه، دولت، صنعت و انجمن های تخصصی، و نیز انجام بازدید مشارکتی در دو برنامه آموزشی بین المللی در جنوب شرقی آسیا و اروپا با هدف ارتقای مهارت های رهبری شرکت کنندگان گردآوری شد. در بخش مطالعه کمی، از پرسشنامه 20 آیتمی دارای دو ستون «میزان اهمیت مهارت» و «میزان برخورداری از مهارت» استفاده شد. پرسشنامه مزبور پس از طی مرحله مطالعه آزمایشی، توسط 84 تن از متخصصان حوزه های مرتبط با علوم و صنایع غذایی شاغل در بخش های مختلف دولتی و خصوصی در محدوده سنی 25 تا 45 سال تکمیل گردید. پایایی پرسشنامه براساس انجام آزمون آلفای کرونباخ بر روی پاسخ ها تائید گردید. از رابطه اولویک برای تعیین فرصت های آموزشی در بررسی پرسشنامه ای استفاده شد. رابطه مزبور نشان دهنده مهمترین نیازهای مهارتی شرکت کنندگان است که در عین حال از کمترین توسعه برخوردار بوده است. از آزمون های مقایسه میانگین زوجی و آنالیز واریانس فریدمن و نرم افزارهای Execl و SPSS برای آنالیز داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    دو دسته مطالعه کیفی و کمی مشترکا تیم سازی موثر، تصمیم گیری مبتنی بر شواهد و خلاقیت و نوآوری را به عنوان کلیدی ترین قابلیت های موردنیاز برای متخصصان علوم و صنایع غذایی در ایران خاطرنشان ساختند. در عین حال تفاوت هایی هم بین دو روش مطالعاتی در خصوص سایر مهارت هایی که از اولویت بالا برای پرورش برخوردارند، به چشم می خورد. در حالی که مطالعه کیفی بر ارتباطات موثر، انعطاف پذیری، دیدگاه کل نگرانه و توانایی حل مناقشه هم تاکید دارد، مطالعه کمی به اولویت استراتژی های رهبری صنعتی، انگیزه سازی، ایجاد اعتماد و اخلاق مهندسی اشاره می کند. دو مهارت تیم سازی و خلاقیت در برنامه های بازدید شده در جنوب شرقی آسیا و اروپا نیز جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده اند.
    نتیجه گیری
    هر دو مطالعه کمی و کیفی بیانگر محدودیت مهارت های رهبری در بین متخصصان علوم و صنایع غذایی در ایران هستند. بدین ترتیب طراحی و برگزاری برنامه های آموزشی دربردارنده مهارت های اصلی در چارچوب رهبری تحول آفرین و نیز برخی قابلیت های تخصصی تر رهبری در حوزه علوم و صنایع غذایی توصیه می شود.
    کلید واژگان: قابلیت ها و مهارت های رهبری, نیازسنجی آموزشی, علوم و صنایع غذایی
    A. Davari *, A. Rashidi, Mr Zali, Mr Ehsani
    Background And Objective
    Despite significant roles of leadership capabilities in social and professional effectiveness and efficiency، most academic curricular programs including food science and technology disciplines، merely focus on technical knowledge and skills. Meanwhile، interdisciplinary and multisectoral nature of food as well its key role in human right، individual health and well-being، and national development necessitates to be integrated with leadership skills. This study was conducted in 2008 to determine leadership educational needs among Iranian food science and technology specialists.
    Materials And Methods
    Both qualitative and quantitative research techniques were employed to assess the situation and needs. Qualitative data were collected through in-depth interview with 9 ‘key informant leaders’ from different sectors، i. e. academia، government، industry and nonprofit institutions as well as participatory observations to two leadership training programs in South-East Asia and Europe. Quantitative survey was performed using a pre-tested 20-item questionnaire. The questionnaire developed to explore ‘level of importance’ and ‘present status’ of 20 leadership skills and capabilities among 84 food science and technology specialists، between 25-45 years of age، from different disciplines and sectors. Cronbach’s alpha test confirmed the questionnaire reliability. Data derived from questionnaire survey were used to calculate the «educational opportunity scores» using the Ulwick equation. The formula reveals which participants’ needs are the most important but least satisfied. The Paired-t test was employed to compare differences of means of «importance» and «status» for each leadership skills. Ranking of educational opportunities was done using Freidman analysis of variance test. All statistical analyses were performed at α=0. 05 using Excel and SPSS softwares.
    Results
    According to both qualitative and quantitative studies، effective team-building، evidence-based decision-making، and creativity and innovation were found as the most limiting leadership capabilities among food science and technology specialists in Iran. There is however a number of differences between two research methodologies in selecting other leadership skills which are prioritized to be developed. While the qualitative study put its emphasis on effective communication، flexibility، holistic view، and crisis resolution، the quantitative survey prioritizes industrial strategies، motivation، trust building and ethics. Bench marking with two visited programs in South-east Asia and Europe also show that two of these skills، i. e. effective team-building and creativity، possess important places in the program schedules.
    Conclusion
    Both quantitative and qualitative studies reveal limitations in leadership skills among food science and technology specialists in Iran. Therefore، development of training programs focusing on core capabilities based on transformational leadership framework as well as some more specialized allied-food skills is recommended.
    Keywords: Leadership capabilities, skills, educational needs assessment, food science, technology
  • دریادخت سرمدی زاده، فوژان بدیعی، ندامفتون آزاد، محمدرضا احسانی، آرتیمس عامری شهرابی
    فیلم ها و پوشش های خوراکی جهت ارتقاء سطح کیفی و افزایش ماندگاری محصولات غذایی در صنعت استفاده می شوند. در این تحقیق ابتدا ایزوله پروتئین سویا به روش استخراج قلیایی و ترسیب اسیدی تهیه شد. در ادامه فیلم های خوراکی از ترکیب پروتئین سویا با پلاستی سایزرهای گلیسرول یا سوربیتول در نسبت های مشخص تهیه شدند. اثر غلظت های مختلف پروتئین سویا و پلاستی سایزرهای گلیسرول و سوربیتول بر خواص فیزیکی و مکانیکی فیلم های تهیه شده از ایزوله پروتئین سویا به روش سطح پاسخ بررسی گردید. نتایج نشان داد که افزایش غلظت پروتئین سویا باعث افزایش مقاومت کششی، کدورت، ضخامت و میزان انتقال بخار آب و کاهش میزان کشش در فیلم های تهیه شده از ایزوله پروتئین سویا می شود. از طرفی افزایش غلظت پلاستی سایزرهای گلیسرول و سوربیتول باعث افزایش میزان انتقال بخار آب، میزان کشش، میزان اختلاف رنگ، ضخامت و کدورت و کاهش قدرت کششی فیلم های پروتئینی گردید. مدل های پیشنهادی بدست آمده به روش سطح پاسخ به خوبی قادر به برازش داده های آزمایشی ویژگی های فیزیکی و مکانیکی فیلم های پروتئین سویا بودند(86/0R2>). این مدل ها نشان دادند که نوع و غلظت پلاستی سایزر و غلظت پروتئین عوامل اصلی تعیین کننده ویژگی فیلم هستند و اثر معنی داری بر ویژگی های فیلم های پروتئین سویا دارند.
    کلید واژگان: ایزوله پروتئین سویا, فیلم خوراکی, سوربیتول, گلیسرول, روش سطح پاسخ
    Edible films and coatings are developed to improve quality and to extend shelf-life of food products. In this study، soy protein isolate was obtained from defatted soy flour by alkaline extraction and acid precipitation. Then edible films were prepared from soy protein isolate. The effects of protein concentrations and two plasticizers of glycerol and sorbitol on some physical and mechanical properties of the films were evaluated، using response surface methodology (RSM). The results showed that tensile strength، opacity، thickness and water vapor transmission rate (WVTR) were increased، while elongation of the films decreased by protein concentration. Increasing the concentration of glycerol and sorbitol increased WVTR، elongation، total color difference (ΔE)، thickness and opacity، while declined tensile strength of the films. The model developed by RSM for the physical and mechanical properties of the films had high coefficient of multiple determination (R2 >0. 87) and significant F values. The models suggested that the concentration of soy protein and the type and concentrations of the plasticizers are the most influential factors with significant effects on the properties of soy protein isolate films.
    Keywords: Soy protein isolate, Edible film, Sorbitol, Glycerol, Response surface method
  • مهدی فرهودی، زهرا امام جمعه، محمدرضا احسانی، عبدالرسول ارومیه ای
    یکی از واکنش هایی که بین ماده غذایی و ماده بسته بندی در تماس با هم صورت می گیرد جذب ترکیبات عطر و طعمی از ماده غذایی به بسته بندی است. اهمیت مطالعه این واکنش ها از این نظر است که جذب ترکیبات عطر و طعمی به ماده بسته بندی سبب کاهش شدت عطر و طعم محصول و همچنین تغییر در خواص مرزی/مکانیکی بطری ها می شود، که در نهایت به کاهش کیفیت محصول می انجامند. جذب منتول (عامل طعم نعناع) از دوغ به بطری PET در سه وضعیت دمایی 4، 25، و 45 درجه سلسیوس بررسی شد. در این تحقیق برای استخراج منتول از بطری ها روش استخراج با حلال به کار برده شد و از روش ریزاستخراج مایع مایع پخشی نیز برای پیش تغلیظ محلول استخراجی قبل از آنالیز دستگاهی استفاده شد. اندازه گیری کمی منتول با روش کروماتوگرافی گازی مجهز به دتکتور FID صورت گرفت. نتایج نشان داد که میزان جذب منتول تابعی از دما و زمان نگهداری است، به این ترتیب که میزان جذب منتول با گذشت زمان و افزایش دما افزایش یافت. مدل ریاضی به کارگرفته شده در پژوهش حاضر، رفتار فیکی را در نفوذ منتول به داخل بطری های پلی اتیلن ترفتالات نشان داد.
    کلید واژگان: پلی اتیلن ترفتالات, جذب, دوغ, ریز استخراج مایع, مایع پخشی, منتول
    Mahdi Farhoodi, Zahra Emam Jomeh, Mohammad Reza Ehsani, Abdolrasoul Oromiehie
    Absorption of flavor compounds from food into the package is one of the interactions which occur between food and packaging material. This phenomenon is of high importance، because absorption of flavors into the packaging material could diminish the flavor intensity of the product as well as loss of mechanical/border properties of the packaging material، so the final loss of quality in the food product will be appear. Absorption of menthol (mint flavor agent) from yogurt drink into the PET was studied at three storage temperature (4، 25 and 45°C). Solvent extraction method used for extraction of menthol from PET bottle and dispersive liquid-liquid mixroextraction used for preconcentration of extracted solution before instrumental analysis by GC. Quantification of menthol performed using gas chromatograph coupled with FID detector. The results showed that the absorption of menthol into the packaging material is a time and temperature dependent phenomenon so that the content of menthol absorbed into bottle increases with elevation in time and temperatures. The mathematical model represented fickian diffusion in the absorption of menthol into polyethylene terephthalate bottles.
    Keywords: absorption, dispersive liquid, liquid microextraction, menthol, polyethylene terephthalate, yogurt drink
  • سحر ترکی باغبادرانی، محمدرضا احسانی، مریم میرلوحی، حمید عزت پناه
    مقدمه
    بر اساس تحقیقات موجود، تخمیر شیر و شیر سویا با باکتری های لاکتیک به افزایش قابلیت آنتی اکسیدانی آن ها می انجامد، در مطالعه قبلی ما، تخمیر شیر و شیر سویای فرادما با یک سویه بومی از لاکتو باسیلوس پلنتارم قابلیت آنتی اکسیدانی در شیر سویای فرادما را کاهش داد. بنابراین بررسی اثر سویه باکتریایی و شدت فرایند حرارتی متحمل شده بر نمونه های استریلیزه و پاستوریزه غیر تخمیری و تخمیر شده شیر و شیر سویا در تحقیق حاضر مورد پژوهش قرار گرفت.
    روش ها
    بررسی افزایش قابلیت آنتی اکسیدانی به روش اثر مهار کنندگی رادیکال آزاد DPPH و تخمیر با سه سویه متفاوت از لاکتوباسیلوس لاکتوباسیلوس پلانتاروم، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و لاکتوباسیلوس رامنوسوس انجام شد.
    یافته ها
    اثر مهار کنندگی رادیکال آزاد DPPH در نمونه های (پاستوریزه و استریلیزه) شیر سویا و شیر گاو به ترتیب (67/6 ± 84/31، 99/0 ± 93/35) و (34/2 ± 99/14، 41/2 ± 24/15) حاصل شد. شاخص فوق طی تخمیر با سویه های مختلف مستقل از سویه باکتریایی، در شیر سویای پاستوریزه و استریلیزه به ترتیب 50/3 ± 04/45 و 21/12 ± 36/24 و در نمونه های مشابه شیر گاو به ترتیب مقادیر 24/5 ± 10/25 و 01/4 ± 38/24 به دست آمد.
    نتیجه گیری
    تخمیر شیر سویای پاستوریزه و استریلیزه به ترتیب منجر به افزایش و کاهش قابلیت آنتی اکسیدانی آن می شود. در صورتی که در مورد نمونه های تخمیری شیر، قابلیت آنتی اکسیدانی به طور مستقل از نوع فرایند حرارتی به کار رفته سبب افزایش قابلیت فوق می گردد.
    کلید واژگان: شیر, شیرسویا, لاکتوباسیلوس پلانتاروم, قابلیت آنتی اکسیدانی
    Sahar Torki Baghbadorani, Mohammad Reza Ehsani, Maryam Mirlohi, Hamid Ezzatpanah
    Background
    It has been shown that lactic fermentation of both milk and soy milk could boost their ant oxidative properties، in our previous study، using a native strain of lactobacillus planetarium for ultra-high-temperature (UHT) processed milk and soy milk fermentation، resulted in an increase in anti-oxidative properties of UHT milk، where the output was opposite for UHT soy milk. Since the obtained results were not expectable، here، in this study the effect of fermentation of the given samples were studied using three different lactobacillus strains as well as using less heated commercial milk and soy milk. The objective of the present study was to compare the lactic fermentation effects on anti-oxidative properties of sterilized and pasteurized milk and soy milk using three different lactobacillus strains.
    Methods
    Commercial UHT milk and soy milk and their pasteurized type of products were used; Lactobacillus acidophilus، Lactobacillus Plantarum and Lactobacillus Rhamnosus were used as the lactic cultures and DPPH radical scavenging effect was applied as anti-oxidative index.
    Findings
    The DPPH radical scavenging effects of unfermented UHT and pasteurized soy milk were obtained as 31. 8 ± 6. 7 and 35. 9 ± 1. 0، respectively; such data، for milk were shown to be 15. 0 ± 2. 3 and 15. 2 ± 2. 4. For both UHT and pasteurized milk، by individual usage of all three strains، fermentation increased the anti-oxidative index. Accordingly، despite different types of fermenting microorganism، the average of the observed data were 24. 4 ± 4. 0and 25. 1 ± 5. 2; however، in sterilized soy milk، DPPH (1، 1-diphenyl-2-picrylhydrazy) radical scavenging activity decreased to 24. 4 ± 12. 1، whereas the pasteurized one showed a considerable increase in this property up to the value of 45. 0 ± 3. 5 after fermentation.
    Conclusion
    Difference in fermenting microbial stains did not make significant difference on the change in antioxidant properties of soy and soymilk. The results of this study confirmed our previous results that lactic fermentation would reduce the anti-oxidative characteristic of UHT soy milk. The type of thermal processing must be considered as the main reason; the fact that after fermentation، the pasteurized soy milk just showed as increase in anti-oxidative property as the milk samples.
    Keywords: Milk, Soy Milk, Lactobacillus Planetarium, Anti, Oxidant, Free Radical
  • مهرداد محمدی، مهشید جهادی، محمدرضا احسانی، کیانوش خسروی دارانی
    لیپوزوم ها ساختار دولایه ی پیوسته و بسته ای دارند که عمدتا از مولکول های لیپیدی و فسفولیپیدها تشکیل شده است. امروزه، در صنایع شیر و به خصوص تولید و رسیدن انواع پنیر از لیپوزوم ها به عنوان نانو حامل آنزیم های موثر در تسریع رسیدن پنیر استفاده می شود. به کارگیری روش های جدید تولید لیپوزوم مانند پرولیپوزوم و روش حرارتی موجب شده تا بدون نگرانی از وجود بقایای ترکیبات مضر بتوان آنزیم های موثر در رسیدن پنیر را به ساختار لخته اضافه کرد. به این ترتیب، علاوه بر حمایت آنزیم در مقابل از دست رفتن درون آب پنیر با اتصال هدفمند لیپوزوم به مسیل کازئین، ضمن تسریع کنترل شده ی رسیدن پنیر از بروز معایبی چون تلخی جلوگیری می شود. استفاده از روش های نوین تولید لیپوزم باب جدیدی را برای پژوهشگران ایرانی معرفی می کند که توسط آن بتوانند با تاکید بر خصوصیات پنیرهای سنتی ایران، پروتئولیز و لیپولیز هدایت شده و هدفمندی را در رابطه با حقوق مصرف کنندگان عرضه کنند.
    کلید واژگان: پنیر, لیپوزوم, رسیدن
    M. Mohammadi, M. Jahadi, Mr Ehsani, K. Khosravi, Darani
    Liposomes are closed continuous bilayer structures made mainly of lipid and/or phospholipid. Nowaday, application of liposomes as a nano carrier of ripening accelerated cheese enzyme in cheese production and ripening are suggested. Application of recent methods of liposome production such as Pro-liposome and Heating methods caused addition of encapsulation acceleration of cheese ripening enzyme in the curd without any worry about harmful residue in liposome. Utilization of enzyme-loaded liposome caused protection of enzyme from loss in whey, target association of liposome with casein micelles. Therefore, without any bitterness and yield reduction, control ripening acceleration was achieved. Usage of recent production of liposome method introduce a new research to Iranian researcher about target proteolysis and lipolysis in traditional Iranian cheese with emphasis about consumer right
    Keywords: Liposome, Cheese, Ripening
  • لیلا روفه گری نژاد، محمدرضا احسانی، مسعود دارابی امین، مریم میزانی، آیناز علیزاده
    در این تحقیق تاثیر فعالیت باکتری های لاکتیکی از قبیل لاکتوباسیلوس بولگاریکوس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس (استارتر ترموفیل)، لاکتوکوکوس لاکتیس (زیرگونه های لاکتیس و کرموریس، لوکونوستوک مزنتروئیدیس زیرگونه سیترووروم به همراه لاکتوکوکوس لاکتیس زیرگونه دی استی لاکتیس (استارتر مزوفیل)، هم چنین لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیس به صورت مجزا و نیز مخلوط با هم بر روی میزان اسیدهای چرب اشباع، اسید لینولئیک کنژوگه و اندیس آتروژنیک کره مورد بررسی قرار گرفت. خامه های تخمیرشده با این باکتری ها برای تهیه کره استفاده شد و آنالیز اسیدهای چرب با گاز کروماتوگرافی نشان داد، که کاربرد استارتر ترموفیل و مخلوط منجر به کاهش نسبت اسیدهای چرب اشباع به غیر اشباع گردید. در صورتی که که اسید لینولئیک کنژوگه در کره تهیه شده با لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بالاتر بود. کره های تهیه شده با استارتر ترموفیل پایین ترین میزان اندیس آتروژنیک را دارا بودند. ارزیابی حسی تفاوت معنی داری (05/0p>) در رنگ و وضعیت ظاهری نشان نداد. اما کره های تهیه شده با استارتر ترموفیل و مزوفیل طعم مناسب تری در مقایس با نمونه های تهیه شده با لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیس داشتند. نتایج نشان داد، امکان کاهش تاثیرات نامطلوب تغذیه ای کره با به کارگیری باکتری های لاکتیک وجود دارد.
    کلید واژگان: اسید لینولئیک کنژوگه, اندیس آتروژنیک, باکتری های لاکتیک, کره
    Roufegari, Nejad L., Ehsani M.R., Darabi Amin M., Mizani M., Alizadeh A
    This is a study aimed to investigate the effect of lactic acid bacteria including Lactobacillus acidophilus and Sterptococcus thermophilus (as thermophilic culture), Lactococcus lactis subsp. lactis, cremoris and diacetylactis, Leuconostoc citrovorum (as mesophilic culture), Lactobacillus acidophilus, Lactobacillus casei, Bifidobacterium lactis and a mixed culture of L.acidophilus, L. casei and B. lactis on fatty acid profile, conjugated linoleic acid (CLA) and atherogenic index (AI) of butter. Fatty acid analysis with gas chromatography indicated that application of thermophilic and mixed culture decreased the ratio of saturated to unsaturated fatty acid; whereas, the butters made with L. acidophilus had the highest content of CLA. Moreover, AI in the samples prepared with thermophilic cultures was the least. Sensory evaluation of the treatments revealed no significant differences (p> 0/05) in appearance and color. However, the butters prepared with thermophilic and mesophilic cultures had more desirable taste in comparison with the samples made with L. acidophilus, L. casei and B. lactis. From the nutritional point of view, the adverse effect of butter could be diminished via the application of selected lactic acid bacteria.
    Keywords: Conjugated linoleic acid, Atherogenic index, Lactic acid bacteria, Butter
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال