به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمدعلی باقرپورولاشانی

  • صفیه بخشانی*، محمدعلی باقرپورولاشانی، محمدرضا عباس زاده

    با توجه به تغییرات روزافزون در حوزه حسابرسی، اشتراک گذاری دانش به عنوان یک فرایند یادگیری مداوم، در بهبود عملکرد داخلی موسسات حسابرسی از اهمیت برخوردار است و می تواند به عنوان یک فرایند بسیار مهم و ضروری در بهبود کیفیت حسابرسی محسوب شود. این پژوهش ضمن شناسایی عوامل موثر بر اشتراک گذاری دانش در موسسات حسابرسی، به ارزیابی و بررسی ارتباط بین سطح عوامل موثر و میزان اشتراک گذاری دانش حسابرسان می پردازد. عوامل موثر بر اشتراک گذاری دانش از طریق مصاحبه شناسایی  و سپس پرسشنامه طراحی گردید. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از نمونه پیش آزمون، بررسی و درنهایت داده ها با استفاده از پرسشنامه طراحی شده با طیف 5 گزینه ای لیکرت جمع آوری شدند. نمونه موردبررسی شامل 372 نفر از حسابرسان و دوره زمانی پژوهش سال 1401 است. ارتباط بین عوامل شناسایی شده با اشتراک گذاری دانش از طریق معادلات ساختاری آزمون گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد ارتباط مثبت و معنی داری بین عوامل دموگرافیک شامل سن، تحصیلات و رتبه موسسه محل خدمت با اشتراک گذاری دانش وجود دارد. عوامل فنی و تبادل دانش از جمله افزایش روابط حرفه ای موسسه در سطح بین الملل ، کاهش اثر منفی رقابت بین موسسات حسابرسی جهت اشتراک گذاری دانش بین موسسات حسابرسی ، افزایش ارتباط دانشی بین موسسات حسابرسی در یک منطقه جغرافیایی ، افزایش امکانات و ظرفیت آموزشی برای انتقال دانش حسابرسی  و افزایش کیفیت جلسات و بحث های فنی و تبادل نظر در منطقه جغرافیایی محل خدمت باعث افزایش اشتراک گذاری دانش می شوند. افزایش سطح فرهنگ عمومی و جوسازمانی، از طریق پذیرش عمومی اشتراک گذاری دانش، توجه مدیریت موسسه به اشتراک گذاری دانش، حمایت مدیریت موسسه از اشتراک گذاری دانش ، توزیع عادلانه امکانات و همچنین دسترسی حسابرسان به منابع دانشی و متناسب با اجرای کار  منجر به افزایش اشتراک گذاری دانش حسابرسان می گردند.

    کلید واژگان: اشتراک گذاری دانش, حسابرسی, تبادل دانش, فرهنگ سازمانی, جوسازمانی
    Safiye Bakhshani*, Mohammadali Bagherpour Velashani, Mohammadreza Abbaszadeh

    Due to the constant changes in the auditing field, it is crucial to continuously share knowledge as a means of improving internal auditing processes. This process is essential in enhancing the quality and performance of auditing firms. This study aims to identify the factors that affect knowledge sharing in auditing firms and assess their relationship with the level of knowledge sharing among auditors.  Influential factors in knowledge sharing were identified through interviews, and a questionnaire was subsequently designed. The questionnaire's validity and reliability were evaluated using a pre-test sample. Data was then collected using the questionnaire, which utilized a 5-point Likert scale spectrum. The sample comprised 372 auditors, and the research period was in 2022. Structural equation modelling was used to analyze the relationship between the identified factors and knowledge sharing.  The research findings indicate a significant and positive relationship between demographic factors, such as age, education, and rank of the institution of employment, with knowledge sharing. Moreover, Technical aspects and knowledge exchange, such as improving the institution's international professional relationships, mitigating the negative effects of competition among auditing organizations to promote knowledge sharing, enhancing knowledge communication among auditing institutions in specific geographic regions, increasing educational resources and the capacity for transferring auditing knowledge, and improving the quality of technical discussions and idea exchange within the service area, all contribute to boosting knowledge sharing. Additionally, by elevating public awareness and the organizational atmosphere, through  the widespread acceptance of knowledge sharing, the institution's management's focus on knowledge sharing, institutional support, equitable resource distribution, and ensuring auditors' access to knowledge resources in alignment with their work execution, will further augment auditors' knowledge sharing.

    Keywords: : Knowledge Sharing, Auditing, Knowledge Exchange, Organizational Culture, Organizational Climate
  • سید هومن جعفر پور، محمدعلی باقرپور ولاشانی*، سید حسین اطهری

    هدف این پژوهش، بررسی و مطالعه برنامه ها و وعده های انتخاباتی نامزدها، شیوه های تبلیغاتی آن ها و بررسی تکنیک های انتخاباتی استفاده شده توسط داوطلبان هفتمین دوره انتخابات شورای عالی جامعه حسابداران رسمی به منظور تعیین شیوه های اثرگذار بر مخاطب جهت رای آوری و همچنین، شناساندن روش ها و تکنیک های انتخاباتی به رای دهندگان جهت انتخاب منطقی و دور از احساسات می باشد. به منظور تحلیل داده های استخراج شده از سخنرانی ها، بروشورهای انتخاباتی و فعالیت نامزدهای مورد مطالعه در بستر فضای مجازی، از رویکرد تحلیل محتوای تلخیصی استفاده گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که استفاده از تکنیک تبلیغات مقایسه ای اثربخشی زیاد و تکنیک های منفی در جذب آراء کارایی کمی داشته است. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد که لیست های انتخاباتی، نقش اساسی در انتخابات داراست و فضای مجازی بستری مناسب برای فعالیت کاندیدا و تبلیغ ایشان می باشد. ضمنا، نتایج نشاندهنده این است که فعالیت کاندیدهای با سابقه حضور در شوراهای قبل، توسط رای دهندگان مورد بازبینی قرار می گیرد و این موضوع در انتخاب ایشان نقش بسزایی دارد.

    کلید واژگان: تکنیک های انتخاباتی, بازاریابی انتخاباتی, انتخاب عقلایی, رفتار رای دهی
    Seyed Hooman Jafarpour, MohammadAli Bagherpour Velashani *, Seyed Hossein Athari

    The purpose of this research is to study the election programs and promises of the candidates, their propaganda methods and to examine the election techniques used by the candidates of the seventh round of the Supreme Council elections in order to determine the methods affecting the audience for voting and also to introduce the election methods to the voters. It is logical and far from emotional. In order to analyze the data extracted from the speeches, election brochures and the activities of the studied candidates in the context of cyberspace, the summary content analysis approach was used. The results show that the use of comparative advertising techniques has been very effective and negative techniques have been inefficient in attracting votes. Also, the research findings show that electoral lists play an essential role in elections and cyberspace is a suitable platform for the candidate's activities and propaganda. Also, the results show that the activities of candidates with previous experience in previous councils are reviewed by voters and this issue plays an important role in their selection.

    Keywords: Electoral techniques, Electoral marketing, Rational choice, Voting behavior
  • ریحانه حقیقی، محمدعلی باقرپور ولاشانی*، علی غنایی چمن آباد، محمدرضا عباس زاده

    مقاله حاضر به بررسی اینکه آیا در یک بازار نوظهور حسابرسی با رقابت بالا، بعد علوم اعصاب شناختی بر قضاوت حسابرس اثرگذار است یا خیر، می پردازد. علاوه براین، سایر ابعاد اثرگذار شامل “ویژگی های هویتی”، “ویژگی های بیولوژیکی و ارزش های اخلاقی و معنویات “و” محیط” نیز درنظر گرفته شده است. این پژوهش از نوع توصیفی است و جامعه آماری حسابرسان مستقل می باشند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج نشان دهنده اثر مثبت بعد علوم اعصاب شناختی بر قضاوت حسابرس می باشد. از میان مولفه های اثر گذار این بعد می توان به مهمترین آن شامل “توانایی حسابرسان در انتخاب و اولویت بندی مسایل و مشکلات جهت پاسخ به آن ها”، “سطح توجه حسابرس”، و “سطح تمرکز “اشاره نمود. همچنین سایر ابعاد مورد بررسی نیز مولفه های اثرگذار بر قضاوت حسابرس شناسایی شدند. نتایج یافته ها بر این امر دلالت دارد که عملکرد و قضاوت حسابرس متاثر از مولفه های مختلف علوم اعصاب شناختی بوده که تحقیقات بیشتر در این زمینه ضرورت دارد. مطالعه مولفه های علوم اعصاب شناختی به عنوان یک حوزه جدید در تحقیقات حسابرسی می تواند به حسابرسان در بهبود قضاوت و اظهار نظرشان کمک نموده که کاهش ریسک حسابرسی و نیز افزایش کیفیت حسابرسی را همراه دارد. همچنین نتایج تحقیق می تواند از طریق ارتباط تصمیم گیری با تیوری های شناحتی و بکارگیری تکنیک های مرتبط علوم اعصاب شناختی، عرصه جدیدی در تحقیقات بین رشته ای ایجاد نماید.

    کلید واژگان: ویژگی های هویتی, علوم اعصاب شناختی, محیط, ویژگی های بیولوژیکی, ارزش های اخلاقی و معنویات
    Reyhaneh Haghighi, MohammadAli Bagherpour Velashani *, Ali Ghanaei Chamanabad, MohammadReza Abbaszadeh

    The current study investigated whether the cognitive neuroscience dimension affects auditors’ judgment in an increasingly competitive emerging audit market. In addition, other influential dimensions, including “identity characteristics,” “biological characteristics and moral values and spirituality,” and “environment” were also considered. The research was a descriptive survey, and the statistical population consisted of independent auditors. The field survey and questionnaire were used for data collection. The results generally showed that the cognitive neuroscience dimension affects auditors’ judgment positively. Among the examined factors, “the auditor’s selectivity about which problems to solve,” “the auditor’s level of attention,” and “the level of concentration” were the most important factors. In addition, other investigated dimensions, including “identity characteristics,” “biological characteristics and moral values and spirituality,” and “environment,” were considered influential factors. The findings imply that different neuroscience factors that require more research in this area affect auditors’ judgment and performance. Studying cognitive neuroscience factors as a novel stance to the audit literature can help auditors improve their professional judgments and opinions, resulting in reduced audit risk and increased audit quality. It can also help develop a new era in interdisciplinary studies via associating decision-making with cognitive theories and implementing neuroscience related technologies.

    Keywords: Biological Characteristics, Cognitive neuroscience, environment, Identity Characteristics, Moral values, Spirituality
  • صفیه بخشانی، محمدعلی باقرپور ولاشانی*، محمدرضا عباس زاده

    رفتار انسان در سازمان ها، بسیار پیچیده است چون تحت تاثیر و تاثر متقابل عوامل متعددی از قبیل اقدامات مدیریتی، محیط رقابتی و فناوری های نوین قرار دارد. افراد دارای تفاوت های شخصیتی هستند و نحوه رفتار افراد در گروه ها متفاوت خواهد بود. بروز رفتار اشتراک گذاری دانش نیز از این قاعده مستثنا نیست و قصد رفتاری افراد تحت تاثیر عوامل مختلفی، تغییر خواهد کرد. در این پژوهش با استفاده از نظریه داده بنیاد شرایط علی، پدیده اصلی، عوامل زمینه ای و عوامل مداخله گر حول محور اشتراک گذاری دانش در حرفه حسابرسی، از طریق مصاحبه با 20 نفر از خبرگان در سال 1400، شناسایی و نظریه زمینه ای «مدیریت رفتار اشتراک گذاری دانش در حرفه حسابرسی» با 29 مقوله استخراج شده است. از مصاحبه ها 8 مقوله راهبردی شامل: تقویت تعهد و مسیولیت پذیری، ایجاد انگیزه، ایجاد زیرساخت فناوری، قاعده مندی، الزام و نظارت، ایجاد زمینه انتقال دانش برون مرزی و الگوبرداری، زمینه سازی برای اشتراک و تبادل دانش بین موسسات حسابرسی، فرهنگ سازی و ارتقاء جوسازمانی استخراج شدند. مقوله های پیامدی حاصل از اجرای این پژوهش عبارت هستند از: دستیابی به منافع عمومی و اجتماعی، نهادینه و درونی شدن رفتار اشتراک گذاری دانش، سهولت در اشتراک گذاری دانش، نمایش و همسویی با رفتار حرفه ای و قانون مداری، دریافت دانش، روش و ابزارهای به روز، انتقال و تبادل دانش در شرایط محیطی مشابه، هم نوایی با هنجارهای فرهنگی، احساس تعلق به سازمان و رضایت شغلی. یافته های این پژوهش می تواند توسط مجامع حرفه ای برای تدوین الزامات یا ارایه رهنمودهایی برای ارتقای تسهیم دانش در موسسات حسابرسی استفاده شود.

    کلید واژگان: اشتراک گذاری دانش, حسابرسی, مدیریت رفتار
    Safiye Bakhshani, MohammadAli Bagherpour Velashani*, MohammadReza Abbaszadeh

    Human behavior in organizations is very complex because it is affected by the interaction of many factors such as management measures, competitive environment and new technologies. People have personality differences, and how people behave in groups will be different. The occurrence of knowledge sharing behavior is no exception to this rule and the behavior intent of individuals will change under the influence of various factors. In this study, using grounded theory, causal conditions, main phenomenon, underlying factors and intervening factors around knowledge sharing in the auditing profession were identified. Through interviews with 20 experts in 2022, the underlying theory of "knowledge sharing behavior management in the auditing profession" was extracted from 29 categories. Eight strategic categories were extracted from the interviews: Strengthening commitment and responsibility, creating motivation, creating technology infrastructure, regularity, obligation and supervision, creating the ground for the transfer of foreign knowledge and modelling, paving the way for the sharing and exchange of knowledge between auditing institutions, culture building and promoting organizational climate. Eight consequence categories were also extracted: Achieving public and social interests, institutionalizing and internalizing knowledge sharing behavior, facilitating knowledge sharing, demonstrating and aligning with professional and legal behavior, receiving knowledge, methods and up-to-date tools; Transfer and exchange of knowledge in similar environmental conditions, compliance with cultural norms, sense of belonging to the organization and job satisfaction. The findings of this study can be used by professional associations to develop requirements or provide guidelines to promote knowledge sharing in auditing firms.

    Keywords: Knowledge Sharing, Auditing, Behavior Management
  • رضا زمانی*، محمدعلی باقرپور ولاشانی، مهدی مرادی

    کیفیت بالای حسابرسی باعث افزایش اعتماد سرمایه گذاران به گزارش های مالی و بهبود شفافیت بازارهای مالی شده  و به عنوان یک ساز و کار نظارتی موثر برای جلوگیری از رفتار فرصت طلبانه مدیر برای کاهش هزینه های نمایندگی بین مدیر و مالک تلقی می شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر منبع کنترل بر رابطه بین توانمندسازی روانشناختی حسابرسان و کیفیت حسابرسی است. با استفاده از پرسش نامه های استاندارد، داده های مورد نیاز به وسیله کلیه کارکنان حرفه ای موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1397 و 1398 جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS  و فرآیند MACRO مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که توانمندسازی روانشناختی حسابرسان رابطه مثبت و معناداری با کیفیت حسابرسی دارد. هم چنین، نتایج پژوهش نشان می دهد که با افزایش منبع کنترل درونی حسابرسان رابطه مثبت بین توانمندسازی روانشناختی و کیفیت حسابرسی بهبود پیدا می کند. به عبارت دیگر، کارکنانی که توانمندسازی روانشناختی و منبع کنترل درونی بالایی دارند، حسابرسی را با بیشترین کیفیت انجام می دهند. بر اساس یافته های پژوهش، برای موسسات حسابرسی بهتر است که زمینه استفاده از توانایی ها، مهارت و ابتکار کارکنان خود را فراهم و رهبری اخلاقی را که باعث افزایش توانمندسازی کارکنان می شود را در موسسات خود پیاده سازی و اجراء کنند.

    کلید واژگان: کیفیت حسابرسی, توانمندسازی روانشناختی, منبع کنترل درونی
    Reza Zamani*, MohammadAli Bagherpour Velashani, Mahdi Moradi

    The high quality of auditing increases investor confidence in financial statements and improves the transparency of financial markets and is seen as an effective regulatory mechanism to prevent managerial opportunistic behavior to reduce representation costs between manager and owner. The purpose of this study was to investigate the effect of locus of control on the relationship between psychological empowerment and audit quality. Using standard questionnaires, the required data were collected by all professional staff of auditing firms member of Iranian Society of Certified Accountants in 2018 and 2019 and analyzed using SPSS software and macro process.  The results show that the psychological empowerment of auditors has a positive and significant relationship with audit quality. Also, the results show that by increasing the internal locus of control of auditors, the positive relationship between psychological empowerment and audit quality improves. In other words, employees with high psychological empowerment and internal locus of control perform the audit with the highest quality. According to the research findings, it is better for auditing firms to use the capabilities, skills and initiative of their employees and to implement and implement ethical leadership that increases the empowerment of employees in their institutions.

    Keywords: Audit Quality, Psychological Empowerment, Internal locus of control
  • رضا حسینی پور، محمدعلی باقرپور ولاشانی*، مهدی مرادی
    هدف

    هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط جایگاه شرکت ها در شبکه اجتماعی شرکت های بازار سهام ایران و مدیریت سود اقلام تعهدی است.

    روش

    این پژوهش بر اساس نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، پژوهشی کمی از نوع تحلیل شبکه محسوب می شود. جامعه آماری آن، کلیه شرکت های بازار سرمایه ایران است. داده ها در بازه زمانی 1392 تا 1396 گردآوری و تجزیه و تحلیل شده است.

    یافته ها

     بر اساس یافته ها، رابطه متغیرهای مرکزیت درجه و نزدیکی با مدیریت سود اقلام تعهدی، به ترتیب معکوس و مستقیم است. در ساختار شبکه اجتماعی، با افزایش مرکزیت درجه شرکت های بازار سهام ایران، از قدر مطلق اقلام تعهدی کاسته می شود و استفاده از رویه های مدیریت سود اقلام تعهدی کاهش می‎یابد که این امر از نظارت قانون گذاران و ملاحظات هزینه سیاسی برای این گروه از شرکت ها تاثیر می پذیرد. از سوی دیگر، شرکت های با مرکزیت نزدیکی بالاتر که در شبکه قدرت تاثیرگذاری بیشتری دارند، دارای قدر مطلق اقلام تعهدی بالاتری هستند. همچنین، نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشان می دهد که متغیرهای نرخ بازده دارایی ها و اندازه شرکت، بر قدرمطلق اقلام تعهدی تاثیر مثبت و معناداری می گذارند.

    نتیجه گیری

    در خصوص رویکرد شبکه محور برای درک رفتار مدیریت سود شرکت ها با توجه به جایگاه آنها در ساختار شبکه اجتماعی شرکت های بازار سهام ایران، دانش اندکی وجود دارد. از این رو، مطالعه حاضر نشان می دهد از آنجا که ساختار شبکه ای شرکت ها در بازار سهام ایران دارای هسته مرکزی و ساختار نیمه متراکم در پیرامون هسته است، بین مرکزیت درجه شرکت و مدیریت سود اقلام تعهدی آنها رابطه معکوسی وجود دارد؛ اما با فاصله گرفتن از مرکز شبکه در شرکت های با مرکزیت نزدیکی بالاتر، استفاده از ابزارهای متهورانه در مدیریت سود اقلام تعهدی افزایش می یابد.

    کلید واژگان: تحلیل شبکه اجتماعی, هیئت مدیره مشترک, مدیریت سود اقلام تعهدی
    Reza Hosseinipour, MohammadAli Bagherpour Velashani *, Mahdi Moradi
    Objective

    The purpose of this study is to investigate the relationship between the position of companies in the social network of Iranian stock market companies and accrual earnings management.

    Methods

    This research is a quantitative research based on the type of data collected and analyzed. The statistical population is all the companies in the Iranian capital market. In the period 2014-2017, the data were collected and analyzed.

    Results

    The research findings show that the variables of degree centrality and closeness are inversely and directly related to the accrual earning management, respectively. In the structure of the social network of Iranian stock market companies, with the increase in the degree of centrality, companies have less absolute value of accruals and the use of accruals earnings management practices is reduced, which is influenced by legislators' supervision and political cost considerations for this group of companies. On the other hand, companies with higher proximity centrality, which also have more influence in the network, have a higher absolute value of accruals. Also, the results of the control variables show that the variables of asset rate of return and size of the company have a positive and significant effect on accruals.

    Conclusion

    So far, there is little knowledge about the network-based approach in order to understand the behavior of companies' earning management due to their position in the social network structure of companies in the Iranian stock market. Therefore, the present study shows that due to the network structure of companies in the Iranian stock market, which has a central core and a semi-dense structure around the core, there is an inverse relationship between the degree of centrality of the company and the management of accruals by them. But moving away from the network center in companies with a higher proximity centrality increases the use of bold tools in accrual earnings management

    Keywords: Social network analysis, Board interlocks, Accruals earning management
  • سید علی موسوی گوکی، علی غنایی چمن آباد*، محمدعلی باقرپور ولاشانی، مهدی صالحی

    اهمیت تردید حرفه ای به قدری است که از آن به عنوان قلب فرایند حسابرسی نام برده می شود و حسابرسان بر اساس استانداردهای حسابرسی، بایستی فرایند حسابرسی را با نگرش تردید حرفه ای انجام دهند. با توجه به اینکه ویژگی های شخصیتی حسابرس می تواند بر تردید حرفه ای آن ها تاثیر بگذارد، از این رو پژوهش حاضر به دنبال بررسی ابعاد مختلف تیپ شخصیتی و تاثیر آن بر تردید حرفه ای حسابرس می باشد. داده های تحقیق با استفاده از پرسش نامه پنج عامل اصلی نیو و پرسش نامه تردید حرفه ای هارت جمع آوری شده است. زمان انجام تحقیق سال 1399 می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی بوده و نمونه پژوهش شامل 96 حسابرس با شرایط مذکور بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج پژوهش در کل نشان می دهد که تیپ شخصیتی بر تردید حرفه ای حسابرسان تاثیرگذار بوده به نحوی که حسابرسان با تیپ شخصیتی برونگرا نسبت به درون گرا، حسابرسان دارای توافق پذیری کمتر نسبت به حسابرسان توافق پذیر، حسابرسان دارای ثبات هیجان نسبت به حسابرسان روان نژند و نیز حسابرسان منظم و وظیفه شناس نسبت به حسابرسان بی نظم، تردید حرفه ای بیشتری دارند. به بیان دیگر، یافته ها حاکی از آن است که تردید حرفه ای تحت تاثیر تیپ شخصیتی بوده؛ امری که می تواند بی طرفی و استقلال حسابرسان را تحت تاثیر قرار دهد. نتایج این پژوهش می تواند به موسسات حسابرسی کمک نماید تا افرادی مناسبی را استخدام نموده و نیز پرسنل فعلی خود را ارزیابی نموده و در صورت لزوم بهبود بخشند.

    کلید واژگان: تیپ شخصیتی, تردید حرفه ای, استقلال حسابرس, پنج عامل اصلی نئو
    Sayyed Ali Mousavi Gowki, Ali Ghanaee Chamanabad*, Mohammad Ali Bagherpour Velashani, Mahdi Salehi

    The importance of Professional Skepticism is such that is being called as the heart of auditing and the auditors must perform the auditing process using a Professional Skepticism attitude. As the auditors’ personality can affect their Professional Skepticism, the aim of this study is to investigate the effect of personality types on auditor’s professional skepticism. Research data was collected using Neo Big 5 personality trait and Hurtt questionnaires during 2020. The statistical population is the auditor working in the Auditing Organization and accounting firms listed in the Iranian Association of Certified Public Accountants. The sample includes 96 auditors who have been selected by using the simple random sampling method. The results show that the personality type affects the auditor professional skepticism and the auditors with a higher (lower) level of extraversion, a higher (lower)  level of stability, a lower (higher) level of agreeableness, and a higher (lower) level of conscientiousness, have a higher (lower) level of professional skepticism. In other words, auditors’ independence is affected by their personality type. The results can help the audit firms to recruit new employees and also to evaluate and maintain the current employees.

    Keywords: Personality type, Professional Skepticism, Auditor Independency, Neo Big Five Traits
  • کامران قائم مقامی، محمدعلی باقرپور ولاشانی*، مهدی صالحی، حسن خلعت بری
    هدف

    با توجه به اهمیت موضوع بیش ارزشیابی سهام و پیامدهای آن، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین بیش ارزشیابی سهام و بحران مالی شرکت ها و نقش مدیریت سود بر این رابطه است. 

    روش

    به منظور آزمون فرضیه ها، داده های 104 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1391 تا 1398 انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها با استفاده از الگوی پانلی تعمیم یافته و الگوی پانلی لوجیستیک ادغام شده برای داده های ترکیبی از طریق نرم افزار R انجام شده است. 

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان می دهد که بین بیش ارزشیابی سهام و بحران مالی شرکت ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، بیش ارزشیابی سهام (افزایش خطاهای ارزشیابی)، ریسک بحران مالی شرکت ها را افزایش می دهد. سایر یافته ها حاکی از آن است که مدیریت سود رابطه بین بیش ارزشیابی سهام و بحران مالی را تعدیل نمی کند.

     نتیجه گیری

    در بورس اوراق بهادار تهران، هنگامی که ارزش بازار سهام از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد و شرکت، فاقد توانایی لازم برای دستیابی به سطح عملکرد مورد انتظار، برای توجیه ارزش بازار سهام خود باشد، (بیش ارزشیابی سهام)، می تواند سبب کاهش قدرت سودآوری شرکت و افزایش احتمال عدم توانایی بازپرداخت بهره و اصل بدهی، زیان ده شدن، و یا منفی شدن ارزش ویژه شرکت شود که در واقع هر کدام از این موارد نشان دهنده ورود شرکت به بحران مالی است، که در آخرین و حادترین مرحله بحران مالی، می تواند منجر به ورشکستگی شرکت ها گردد.

    کلید واژگان: بیش ارزشیابی سهام, بحران مالی, مدیریت سود
    Kamran Ghaemmaghami, Mohammad Ali Bagherpor Velashani *, Mahdi Salehi, Hassan Khalatbari
    Objective

    Companies that are valued more than their real value, do not have the ability to achieve the expected level of performance, proportionate with the stock market price and managers due to the many benefits of very high stock prices, such as easy access to capital market funds, higher job security and more rewards, instead of correcting equity overvaluation, they use various techniques such as earnings management to support incorrect stock values. Certainly, in the years when the company's financial situation is unfavorable and there are signs of moving towards a financial crisis for the managers, the incentive to earning management increases in order to hide the poor performance of the company and take measures to justify the stock incorrect prices. Given the importance of the subject of equity overvaluation and its consequences, the main purpose of this study was to investigate the relationship between equity overvaluation and company's financial crisis and the role of earnings management on this relationship.

    Methods

    According to the purpose of the study, this research is applied research. To investigate the subject, data of 104 companies listed in the Tehran Stock Exchange for the period from 2011 to 2020 was selected. Data analysis and hypotheses testing was performed using Panel Generalized Linear Models and logistic regression model by R software. Equity overvaluation based on the Rhodes-Kropff et al. (2005) method are measured and companies in financial crisis based on the existence of each of the three conditions: 3 consecutive years of loss, a 40% reduction in dividends over the previous year and subject to Article 141 of the Commercial low, was selected. 

    Results

    The results show that there is a positive and significant relationship between equity overvaluation and financial crisis. In other words, equity overvaluation (increasing evaluation errors) increases the risk of corporate financial crisis. Other findings suggest that earnings management does not moderate the relationship between equity overvaluation and financial crisis. 

    Conclusion

    Given that the equity overvaluation is not permanent and the stock market value will move towards the real value, in the end, the equity overvaluation will lead to operating loss, net loss and consecutive retained loss for the company and will cause the company will not be able to have the necessary cash resources for dividends and will face a reduction in dividends and eventually, based on the losses, more than half of the company's capital will be lost. So, when the stock market value is above its real value and the company is not able to provide the performance needed to justify its stock market value, Can reduce the company's profitability and increase likelihood of inability to repay interest and debt, lower corporate cash inflow from total interest expense for long-term debt, losing or being negative Special value of the company which in fact each of these, indicates the company's entry into the financial crisis that in the last and most acute phase of the financial crisis, it can lead to bankruptcy of companies.

    Keywords: Overvalued Equity, Financial Crisis, Earnings Management
  • بهاره حقیقی طلب، محمدرضا عباس زاده*، محمدعلی باقرپور ولاشانی، جمال نظری

    برآورد بودجه زمانی هر پروژه حسابرسی مستقل اغلب به صورت ذهنی و بدون توجه به معیارهای یکنواخت صورت می گیرد، لذا حرفه حسابرسی از مزایای آن در برنامه ریزی و کنترل پروژه بهره مند نمی گردد، همچنین برآورد حسابرس از بودجه زمانی می تواند یکی از عوامل موثر در تعیین حق الزحمه حسابرسی باشد. هدف این تحقیق، ارایه مدلی کاربردی برای برآورد منطقی بودجه زمانی مبتنی بر خطر در حسابرسی مستقل صورت‏های مالی است. روش تحقیق شامل بررسی ادبیات، استفاده از دو رویکرد نظام مند و ساخت گرایانه نظریه پردازی زمینه بنیان و توزیع پرسشنامه بوده و گردآوری و جمع بندی داده ها به منظور یافتن پاسخ سوالهای تحقیق و ارایه مدل کاربردی برآورد بودجه زمانی و بازنگری فرم بودجه انجام شده است. طبق مدل پیشنهادی، بودجه زمانی در مرحله پذیرش کار بر مبنای خطر ارزیابی شده برای هر بخش از فرم بودجه به صورت اولیه برآورد شده و سپس با کسب شناخت اجمالی از صاحبکار ساعات اولیه برآوردی تعدیل می‏گردد. مدل پیشنهادی تحقیق حاضر، با همکاری کارگروه تخصصی از شرکا و مدیران در یکی از موسسات بزرگ حسابرسی بخش خصوصی کشور، به یک دستورالعمل اجرایی تبدیل شده و مکانیزه سازی مراحل آن برای استقرار در مرحله ی تولید قرار دارد.

    کلید واژگان: بودجه زمانی, حسابرسی مستقل, خطر, برنامه ریزی و کنترل, نظریه پردازی زمینه بنیان
    Bahareh Haghighitalab, Mhamadreza Abbaszadeh *, MohammadAli Bagherpour Velashani, Jamal Nazari

    Estimating the time budget of any independent audit engagement is often a subjective estimation done without paying attention to uniform criteria, therefore, the audit profession does not enjoy its benefits in project planning and control. Also, the auditor's estimation of time budget can be one of the effective factors in determining audit fees. The purpose of this study is to provide a practical model to reasonably estimate a risk-based time budgeting for independent audit of financial statements. The research method was literature review, interviewing experts, distributing questionnaires and using grounded theory to collect data in order to present an applied model and review the budget form. According to the proposed model, at the stage of work acceptance, the time budget is initially estimated based on the assessed risk for each part of the budget form and then initial estimated hours will be adjusted by obtaining an understanding or overview from the customer. The proposed model of this study has been formulated as an executive instruction, and its mechanization for deployment is now at the production phase, in collaboration with a specialized working group of partners and managers in one of the largest private sector audit institutions in our country.

    Keywords: Time budget, Independent audit, Risk, Planning, controlling, Grounded Theory
  • رقیه محمودی، محمدحسین ودیعی*، محمدعلی باقرپور ولاشانی، مهدی جباری نوقابی

    حسابداری همواره ازطریق استقرار سیستم ارزیابی عملکرد بهینه، فرصت رشد و توسعه سازمان را فراهم آورده است. این پژوهش با هدف بررسی کاربردهای سیستم ارزیابی عملکرد در بخش عمومی (شهرداری مشهد) انجام شده است و درنهایت، این موضوع که کاربردهای سیستم های ارزیابی عملکرد در شرایط قراردادپذیری بر عملکرد موثر هستند یا خیر، نیز مورد کاوش قرار گرفته است. قراردادپذیری شامل؛ شفافیت اهداف، توانایی انتخاب معیارهای عملکرد تحریف نشده (قابلیت سنجش خروجی ها از لحاظ اهداف) و درجه ای است که مدیران فرآیند تغییر را می دانند و کنترل می کنند. به منظور انجام تحلیل های آماری از تکنیک معادلات ساختاری که برای تجزیه وتحلیل سیستماتیک داده های چند متغیره، اندازه گیری سازه های نظری (متغیرهای پنهان) و روابط میان آن ها بکار می رود؛ استفاده گردیده و فرضیه های تحقیق با استفاده از داده های پیمایشی در شهرداری مشهد در سال 1397مورد آزمون قرارگرفته است. یافته-ها حاکی ازآن است که قراردادپذیری بر کاربرد اکتشافی و کاربرد مشوق محور در سیستم های ارزیابی عملکرد، تاثیر مثبت و معنی داری دارد. با این وجود، در شرایط قراردادپذیری، کاربرد اکتشافی وکاربرد مشوق محور در سیستم ارزیابی عملکرد بر عملکردسازمانی، تاثیر معنی داری نداشته است. همچنین، نتایج این تحقیق بیانگر عدم وجود رابطه بین قراردادپذیری و عملکرد سازمانی می باشد. این یافته ها، مفاهیم مهمی را برای نحوه عمل حسابداران و مدیران در طراحی سیستم های ارزیابی عملکرد در سازمان و توجه به نقش های متفاوت سیستم ارزیابی، در بخش عمومی به همراه دارد. ازآنجایی که ارزیابی عملکرد رابطه تنگاتنگی با ابعاد تعیین شده در معیارهای عملکرد دارد، تمرکز دربکارگیری مفاهیم معیارهای ارزیابی عملکرد با توجه به مفهوم قراردادپذیری در پژوهش حاضر، به گونه ای بوده که این اطمینان را به سازمان مورد پژوهش می دهد که در مسیر درستی گام برداشته است.

    کلید واژگان: سیستم های ارزیابی عملکرد, تئوری قراردادها, تئوری نمایندگی, قراردادپذیری
    Roughayeh Mahmoudi, Mohammad Hossein Vadeei *, Mohammad Ali Bagherpour Velashani, Mahdi Jabbari Noghabi

    Introduction In the research we hypothesize that the way in which performance measurement systems are being used affects organizational performance, and that these performance effects depend on contractibility. The findings have important implications, both for practice and for public policy. Hypotheses research hypotheses developed as follows: H1. contractibility has a positive and significant effect on performance. H2. The incentive-oriented use of performance measurement systems has a significant effect on performance. H3. The contractibility has a significant effect on incentive-oriented use. H4. The exploratory use of performance measurement systems has a significant effect on performance. H5. The contractibility has a significant effect on the exploratory use of performance measurement systems. Methods To test the hypotheses, we using survey data from public sector organizations in the Mashhad Municipality. We sought to identify a model for investigating the relationships between the use of performance measurement systems. Consequently, the structural equations and AMOS software have been used. Results The results showed that contractibility does not affect on the organizational performance. also, we find that Contractibility does positive effect on the exploratory use and incentive performance of the performance measurement system. Conclusion The purpose of this research is to measurement the use of performance measurement systems and detection the type of use of the performance measurement system in public sector. Results recommends that organizations design a system that will provide the best feedback to continuously improve in organization.

    Keywords: Performance Measurement Systems, Contract theory, Agency Theory, Contractibility
  • امین رستمی، محمد حسین ودیعی*، محمد علی باقرپور ولاشانی

    حسابرسی داخلی نوعی فعالیت اطمینان بخشی و مشاوره ای مستقل و بی طرفانه است که با رویکرد نظام مند به سازمان کمک می کند تا به اهداف خود دست یابد و فرایندهای مدیریت ریسک، کنترل های داخلی و راهبری شرکتی را بهبود بخشد. با توجه به اهمیت روز افزون حسابرسی داخلی در سازمان ها و تغییر نقش حسابرسی داخلی، مهارت ها و شایستگی های جدید مرتبط با آن مورد نیاز است. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل و اولویت بندی ابعاد شایستگی مدیران حسابرسی داخلی با توجه به ویژگی های محیطی و شرایط حاکم بر حرفه حسابرسی داخلی در ایران می باشد. در این راستا از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است. به عبارت دیگر، ابتدا جهت شناسایی شایستگی های مدیران حسابرسی داخلی از روش کیفی نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شده است. به این منظور از طریق مصاحبه های ساختار نیافته با 18 نفر از اساتید دانشگاه و متخصصان فعال در حوزه حسابرسی داخلی در سال 1397 و 1398مدل شایستگی مدیران حسابرسی داخلی ارایه گردید. بر اساس این مدل، مدیران حسابرسی داخلی به منظور دستیابی به سطح مطلوب اثربخشی، باید دارای مجموعه ای از شایستگی های فردی، فنی، مدیریتی و محیطی باشند. سپس در قسمت کمی تحقیق از طریق تحلیل پرسشنامه های دریافت شده از متخصصان حسابرسی داخلی و با استفاده از آزمون فریدمن، ابعاد شایستگی مدیران حسابرسی داخلی در شرکت های کوچک، متوسط و بزرگ ایرانی اولویت بندی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که سه مولفه تجربه و سوابق کاری، تحصیلات دانشگاهی و تسلط بر مباحث حسابرسی داخلی و استانداردهای آن در شرکت های کوچک، متوسط و بزرگ ایرانی از اولویت بالاتری نسبت به سایر ابعاد شایستگی مدیران حسابرسی داخلی برخوردارند. به علاوه در شرکت های بزرگ، شایستگی های فکری و تحلیلی، تسلط بر مباحث مدیریت ریسک، نظام راهبری، فناوری اطلاعات و چارچوب های کیفی نسبت به شرکت های کوچک و متوسط از اولویت بیشتری برخوردار است که می تواند به دلیل اندازه بزرگتر این شرکت ها و به تبع آن وجود چرخه ها و فرآیندهای پیچیده عملیاتی باشد.

    کلید واژگان: روش ترکیبی, تئوری داده بنیاد, حسابرسان داخلی, مدل شایستگی
    Amin Rostami, Mohammad Hosein Vadei*, Mohammad Ali Bagherpur Velashani

    Internal auditing is an independent, objective assurance and consulting activity that helps an organization accomplish its objectives by bringing a systematic, disciplined approach to evaluate and improve the effectiveness of risk management, control and governance processes. As the roles of internal auditors increasingly change in organizations, new competencies are needed. The purpose of this research is to Identify and prioritize competencies of internal audit managers. In this research, mixed methods (quantitative and qualitative methods) are used. In other words, first, qualitative research method and grounded theory approach are used for Identifying competencies. To achieve this goal, with obtaining 18 faculty members and internal auditing experts insights through unstructured interviews in 2018-2019, we developed internal auditors’ competency model in Iran. According to this model, internal auditor managers need a series of Individual, technical, managerial and environmental competencies to achieve the desired level of effectiveness. Then, in the quantitative part of the research, by analyzing the questionnaires received from internal auditors and using Friedmanchr('39')s test, we prioritized the dimensions of competence of internal audit managers in the small, medium and large companies of Iran. The research results show that three dimensions of work experience, academic education, and Mastery of Internal Audit Standards in small, medium and large Iranian companies have a higher priority than other dimensions. In addition, in large companies, intellectual and analytical competencies, expertise in risk management, governance, information technology and quality frameworks have a higher priority than small and medium companies, which can be due to complex operating cycles and processes.

    Keywords: Mixed Methods (Quantitative, Qualitative Methods), Grounded Theory, Internal Auditors, and Competency Model
  • مهدی مرادی*، محمد علی باقرپور ولاشانی، محسن معینی زاده
    هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عوامل تاثیرگذار بر کاهش فاصله ارقام صورت های مالی حسابرسی نشده و حسابرسی شده است. برای این منظور درصد عدم انطباق اقلام صورت سود و زیان بین صورت های مالی حسابرسی شده و حسابرسی نشده محاسبه شد و ارتباط آن با برخی از ویژگی های شرکت ها و برخی از ویژگی های حسابرسان مستقل مورد بررسی قرار گرفت. روش مورد استفاده برای این پژوهش توصیفی – همبستگی بوده و بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 الی 1395 (شامل 990 سال - شرکت) انجام پذیرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که میانگین سود عملیاتی و سود خالص بین صورت های مالی حسابرسی نشده و حسابرسی شده دارای تفاوت معناداری هستند، در حالی که این تفاوت در بین سود ناخالص مشاهده نگردیده است. همچنین متغیرهای اندازه شرکت، استقلال هیئت مدیره، نسبت بدهی ها به دارایی ها (از ویژگی های شرکت)، اندازه حسابرسی و تخصص حسابرس در صنعت (از ویژگی های حسابرس) دارای رابطه معنادار با درصد عدم انطباق سود عملیاتی می باشد. ضمن آنکه بین متغیرهای اندازه شرکت، استقلال هیئت مدیره، درصد سهامداران نهادی، نسبت بدهی ها به دارایی ها (از ویژگی های شرکت) و تخصص حسابرس در صنعت (از ویژگی های حسابرس) با درصد عدم انطباق سود خالص رابطه معناداری مشاهده گردید.
    کلید واژگان: درصد عدم انطباق سود و زیان, سهامداران نهادی, استقلال هیات مدیره, تخصص حسابرس, دوره تصدی حسابرس
    Mahdi Moradi*, Mohammad ali Bagherpour vlashani, Mohsen Moeinizadeh
    The main purpose of this paper is to investigate the factors affecting on reduction of the distance between non-audited and audited financial statements. so, the amount of inconsistency between the profit and loss items in non-audited and audited financial statements were used to find out its relevance to some of the characteristics of the company and independent auditors. We use descriptive - study based on the information on between 2011 and 2016. The results indicate that there is a significant difference in operating Income and net income between non-audited and audited financial statements, while the difference between the gross income were not observed. Also, some variables like size, the independence of the board of directors, the ratio of liabilities to assets (the characteristics of the company) and size and the industry specialty (the characteristics of the auditor) has a significant relationship with the percentage of mismatching of operating profit. Meanwhile, there was a significant relationship between the size of the company, the board of directors’ independence, the percentage of institutional investors, the ratio of liabilities to assets and also auditor's industry specialty with the percentage of net profit mismatch.
    Keywords: Income mismatching, Institutional shareholders, board of directors’ independence, auditor's specialty, Auditor tenure
  • مهدی مرادی، محمدعلی باقرپور ولاشانی، عبدالله آزاد*، مصطفی قناد
    روش های تحلیلی یعنی تجزیه وتحلیل نسبت ها و روندهای عمده ، شامل پی جویی نوسان ها و روابط مالی و غیرمالی به دست آمده که با سایر اطلاعات مربوط ، مغایرت دارد یا از مبالغ پیش بینی شده ، انحراف دارد. حسابرسان، ملزم اند که دست کم در مراحل برنامه ریزی و بررسی نهایی کار، از روش های تحلیلی استفاده کنند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان بکارگیری قابلیت های سیستم اطلاعاتی رایانه ای حسابداری صاحب کار در اجرای روش های تحلیلی توسط حسابرسان است. بخشی از اطلاعات لازم برای اجرای روش های تحلیلی، از سیستم رایانه ای حسابداری صاحب کار به دست می آید. افزون براین، باتوجه به قابلیت بیشتر حساب های صورت سود و زیان برای اجرای روش های تحلیلی، میزان بکارگیری قابلیت های سیستم در حسابرسی آنها بیش از اقلام ترازنامه خواهد بود. برای اجرای پژوهش، پرسشنامه ای برای حسابداران رسمی شاغل ارسال شد و درنهایت 92 پاسخ دریافت گردید. یافته ها، نشان دهنده بکارگیری قابلیت های سیستم اطلاعاتی حسابداری رایانه ای صاحب کار در اجرای روش های تحلیلی است. همچنین میزان بکارگیری آن در اجرای روش های تحلیلی برای اقلام صورت سود و زیان بیش از ترازنامه است. افزون براین، در بکارگیری قابلیت های سیستم اطلاعاتی رایانه ای حسابداری در بررسی تحلیلی، بین مرد و زن تفاوت معناداری نیست. اما، کسانی که سابقه کاری کمتری دارند؛ تحصیلات بیش از کارشناسی دارند و آشنایی آنها با سیستم اطلاعاتی رایانه ای زیادتر است؛ به میزان بیشتری از قابلیت های سیستم اطلاعاتی رایانه ای حسابداری در بررسی تحلیلی استفاده می کنند
    کلید واژگان: استانداردهای حسابرسی, روش های تحلیلی, سیستم اطلاعاتی رایانه ای حسابداری
    Mahdi Moradi, Mohammad Ali Bagherpour Velashani, abdollah azad *, Mostafa Ghannad
    Analytical procedures” means the analysis of significant ratios and trends including the tracking the financial and non-financial fluctuations and relations that are inconsistent with other relevant information or deviate from predicted amounts. Auditors are required to use analytical procedures at least in the planning and the overall review stages. The aim of this study is to evaluate the use of client’s computer accounting information system capabilities in the implementation of analytical procedures by auditors. Some information necessary for implementation of analytical procedures are obtained from the client’s computer accounting system. In addition, because of the more capacity of income statement accounts for implementation of analytical procedures, the system capabilities will be more used in audit of income statement items than balance sheet items. For the study, a questionnaire is sent to Iranian CPAs and eventually 92 responses are received. The results indicate the use of the client computer accounting information system capabilities in the implementation of analytical procedures. Also, analytical procedures are more used for income statement items than the balance sheet items. In addition, there is no significant difference between men and women in the use of computer accounting information system capabilities in implementation of Analytical procedures. But, those with less work experience, higher education than a bachelor's degree, and more familiarity with computer information system, use the higher level of accounting information system capabilities in implementation of analytical procedures
    Keywords: Auditing Standards, Analytical Procedures, Computer Accounting Information Systems
  • محمدحسین ودیعی، محمدعلی باقرپور ولاشانی، حسین سیفی قبادی*
    پژوهش های بسیاری کیفیت بالای حسابرسی را به عنوان یک عامل اصلی که بر اعتبار اطلاعات
    صورت های مالی می افزاید، تائید کرده اند. یکی از عواملی که بر کیفیت حسابرسی تاثیر گذار است
    تغییر مالکیت )خصوصی سازی( م یباشد. از این رو این مطالعه به بررسی تاثیر تغییر مالکیت
    شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بر کیفیت حسابرسی م یپردازد. در این
    تحقیق از معیارهای اقلام تعهدی اختیاری به عنوان شاخص کیفیت حسابرسی استفاده شده
    است. پس از اعمال محدودیت های نمونه گیری، تعداد 35 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران
    طی سال های 1382 تا 1389 که بیشتر از 20 درصد )نفوذ قابل ملاحظه( سهام آن از طرف
    سازمان خصوصی سازی واگذار شده بود، مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی فرضیه های تحقیق
    از تحلیل مدل های رگرسیونی استفاده گردید، و از آزمون های چاو به منظور انتخاب بین مدل های
    ) ترکیبی، آثار ثابت استفاده شده است. همچنین، شاخص های مورد نظر در سه سال قبل ) 1379
    و سه سال بعد از واگذاری ) 1392 ( مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها با
    استفاده از مدل رگرسیون ترکیبی نشان می دهد که واگذاری سهام شرکت های بورسی از طرف
    سازمان خصوصی سازی، کیفیت حسابرسی این شرکت ها را افزایش می دهد. همچنین با افزایش
    درصد مالکیت انتقال یافته کیفیت حسابرسی نیز بهبود می یابد
    کلید واژگان: تغییر مالکیت, خصوصی سازی, کیفیت حسابرسی, اقلام تعهدی اختیاری
  • جواد رجبعلی زاده، رضا حصارزاده *، محمد علی باقرپور ولاشانی
    مقدمه
    بر اساس نظریه انگیزش و بهداشت روانی هرزبرگ، بعد حقوق و مزایا، عامل کلیدی برای افزایش رضایت شغلی و در نتیجه بهره وری سازمان محسوب می شود. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، بررسی سطح رضایت حسابرسان از حقوق و مزایای دریافتی از موسسات حسابرسی و تاثیرپذیری آن از ویژگی های روانشناختی حسابرسان (یعنی شکاکیت و بی طرفی به عنوان ابعاد غالب تردید حرفه ای) می باشد.
    روش پژوهش
    متغیر وابسته پژوهش، سطح رضایت از حقوق و مزایای دریافتی و متغیرهای مستقل اصلی، شکاکیت و بی طرفی می باشند. شکاکیت با استفاده از معیار روتر و بی طرفی با استفاده از معیار هارت اندازه گیری می-شود. بعلاوه، آزمون فرضیه پژوهش، با برازش رگرسیون ترتیبی انجام می شود.
    یافته ها
    نتایج، ضمن آن که حاکی از پایین بودن سطح رضایت از حقوق و مزایای دریافتی است، نشان می دهد شکاکیت، نسبت به بی طرفی، تاثیر بیش تری بر کاهش سطح رضایت از حقوق و مزایای دریافتی دارد.
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش در کنار یافته های سایر پژوهش ها که بر اولویت ویژگی بی طرفی بر ویژگی شکاکیت تاکید دارند، در مجموع می تواند نشان دهد که به جز در موارد خاص، بهتر است در استخدام، آموزش، تعیین بهترین رویه ها و… ویژگی بی طرفی در اولویت قرار گیرد.
    کلید واژگان: بی طرفی, تردید حرفه ای, حقوق و مزایای دریافتی, شکاکیت, موسسات حسابرسی
    J. Rajabalizadeh, R. Hesarzadeh *, M. Bagherpour Valashani
    Introduction
    Job Satisfaction is one of the important factors of the individual’s productivity. Theoretically, one of the important dimensions in Herzberg's Mental Health and Hygiene theory is the salary result in job satisfaction and productivity in the organization. In this regards, audit institution, as an organization, generally face the issue of job satisfaction, and in particular, the auditors' satisfaction with their salary.
    This research aims at auditors’ satisfaction of salary and Investigation the Effects of Psychological Characteristics (Auditor’s Presumptive Doubt and Neutrality).
    Method
    The dependent variable of this research is the level of auditors’ satisfaction from audit salary and the basic independent variables include presumptive doubt and neutrality. Presumptive Doubt is measured through inversed Reuter’s inter-personal trust scale (1967) and neutrality, through Hurtt’s professional skepticism scale (2010). The research hypothesis is evaluated through ordinal regression analysis.
    Results
    Besides showing a low level of satisfaction from audit salary, the results indicates that compared to neutrality, presumptive doubt lessens the level of satisfaction from audit salary to a greater extent.
    Conclusion
    Findings, along with the findings of other research that emphasize the priority of neutrality versus Presumptive Doubt, can indicate that except in certain cases, it is better to hire, train, determine the best practice, neutrality is better than Presumptive Doubt.
    Keywords: Neutrality, Professional Skepticism, Salary, Benefits, Presumptive Doubt, Audit Institutions
  • فاطمه توسلی، محمدعلی باقرپور ولاشانی *، محمد جواد ساعی
    پژوهش حاضر در سال 95 - 94 جهت بررسی شکاف آموزشی بین نیازهای بازار کار و تحصیلات دانشگاهی با توجه به الزامات قانونی جدید برای بازنگری و بهبود آموزش حسابداری صورت گرفته است. برای جمع آوری اطلاعات لازم جهت انجام تحقیق، پرسشنامهای متناسب با ماهیت و موضوع تحقیق طراحی گردید. در این پرسشنامه دیدگاه پاسخدهندگان، در مورد میزان اهمیت، تامین نیازهای حرفه توسط دانشگاه و دوره یادگیری در زمینه؛ سیستم کنترل داخلی، حسابرسی عملیاتی و بودجهریزی عملیاتی در قالب 63 گزاره، بررسی شد. جامعه آماری این پژوهش شامل؛ کلیه حسابرسان شاغل در موسسات عضو جامعهی حسابداران رسمی )در رده سازمانی شریک، مدیر، سرپرست ارشد، سرپرست و حسابرس ارشد( و اساتید دانشگاه بوده است. داده های جمع آوری شده از طریق آمار توصیفی )میانگین و انحراف معیار( و استنباطی )آزمون t استیودنت، تک نمونهای مستقل، - t زوجی، آنالیز واریانس یکطرفه و آزمونهای معادل ناپارامتری( بوسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این نتایج حاکی از آن است که، دانشگاه در تامین نیازهای حرفه در سه بخش مذکور به خوبی عمل نکرده و در این زمینه فاصله انتظاری وجود داشته و با توجه به اهمیت سه بخش مذکور، مباحث آموزشی بهتر است در مقطع کارشناسی ارشد ارائه شود.
    کلید واژگان: آموزش حسابداری, الزامات قانونی جدید, فاصله انتظاری, موسسات آموزش عالی, مهارتهای مورد نیاز حرفه
    Fatemeh Tavasoli, Mohammad Ali Bagherpour Valashani *, Mohammad Javade Saee
    The results of prior researches have shown that the performance of accounting education systems in universities does not meet the needs of the current complicated markets. The purpose of this study is to identify and document the needs and expectations of accounting and auditing profession (in regard to the new legal requirements) in order to provide opportunity for related authorities for revising the approaches and methods of accounting education in 1395-94. In order to collect the required data, a questionnaire was designed regarding the research nature and subject. It has three parts including: internal control system, operational auditing, and operational budgeting in the form of 63 propositions. Respondents’ opinion on the level of significance, meeting the needs of the profession by the university, and education periods of the mentioned parts were investigated using this questionnaire. The statistical population of this research includes auditors (partner, manager, senior supervisor, supervisor, and senior auditor) of the audit firms, which are a member of Iranian Association of Certified Public Accountants. Data was collected through descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (test t- Student, single example of independent, t-test, ANOVA test for non-parametric equivalent) and was analyzed using the spss software. The research results show that the university has not performed well in meeting the needs of the profession in the three mentioned parts and there is an expectation gap in this regard. In addition, these parts and related topics should be taught in the Master’s degree period.
    Keywords: Accounting Training, New Legal Requirements, Expectation Gap, Profession's Required Skills, Higher Education Institutes
  • مهدی مرادی، محمد علی باقرپور ولاشانی، آرش قربانی*
    تحقیق حاضر با مقایسه توزیع فراوانی تجربی و مورد انتظار یک نمونه، شامل 3394 شرکت-سال از سودهای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره 11 ساله، شواهدی ارائه می دهد که مدیران برای اجتناب از زیان اقدام به مدیریت سود می کنند. بررسی توزیع تجربی سودهای شرکت های عضو نمونه تحقیق که بر جمع دارایی های ابتدای دوره شان تقسیم شده است به لحاظ گرافیکی و آمار استنباطی یک ناهمواری شدید را در فواصل مجاور سود صفر نشان می دهد. در این توزیع، فراوانی سودهای کمتر از پنج هزارم مجموع دارایی ها در حدفاصل راست سود صفر به طور غیرعادی بالا و فراوانی زیان های کمتر از پنج هزارم در حد فاصل چپ آن به طور غیرعادی پایین است که نشان می دهد برخی از شرکت هایی که یک زیان اندک داشته اند آن را به سمت بالا دستکاری کرده اند تا از گزارش زیان اجتناب کنند. بررسی بیشتر نشان می دهد که مدیران به منظور اجتناب از زیان، سود خود را از طریق دستکاری جریان های نقدی عملیاتی و سرمایه در گردش مدیریت می کنند. در این مطالعه، شواهدی در خصوص مدیریت سود به منظور اجتناب از کاهش سود دوره جاری نسبت به سود دوره قبل، یافت نشد.
    کلید واژگان: مدیریت سود, ناپیوستگی سود, آستانه های سود
    Mehdi Moradi, Mohammad Ali Bagherpour Velashani, Arash Ghorbani *
    This paper, examines the difference between empirical and expected frequency distribution of a sample consisting 3394 observations of earnings, and investigates whether earnings are managed to avoid earning decreases and losses. Also, it examines the pooled cross-sectional empirical distributions of scaled earnings of the companies listed in Tehran Stock Exchange and finds a significant discontinuities in the form of unusually low frequencies in the interval immediately left of zero earnings and unusually high frequencies in the interval immediately right of zero earnings. It shows that managers manipulate earnings upwards to shift it to the right of zero earnings threshold to avoid losses. The study also reveals that managers of firms with a small pre-managed loss manipulate two components of earnings, operating cash flow and working capital to manage their income. There was no evidence of manipulating earnings to avoid earnings decreases.
    Keywords: Earnings management, Earnings discontinuities, Earnings thresholds
  • مهدی مرادی، محمدعلی باقرپور ولاشانی، محمدرضا بهمنش
    در این تحقیق ابتدا کسب بازده مازاد خالص توسط مدیران شرکتهای سرمایه گذاری مورد آزمون قرار گرفته و سپس با استفاده از بازده مازاد خالص، شانس و مهارت در این شرکتها اندازه گیری شده است. معیار اندازه گیری بازده مازاد خالص در این تحقیق، آلفای جنسن می باشد و داده های تحقیق برای 25 شرکت سرمایه گذاری بورس اوراق بهادار تهران طی 36 دوره ماهانه استخراج گردید. پس از تایید کسب بازده مازاد خالص توسط این شرکتها، آنها بر اساس آلفای جنسن به سه دسته (a<0، a=0، a>0) تقسیم و در نهایت شانس در شرکتهای سرمایه گذاری اندازه گیری شد. نتیجه تحقیق حاکی از این است که در سطح اطمینان 10% انتظار می رود 22% شرکتهای سرمایه گذاری با مهارت باشند، اما تنها 19% از این شرکتها با مهارت و 3% شرکتهای شانسی بوده، در نتیجه شانس، بازده مازاد کسب کرده اند. به طور مشابه در سطح اطمینان 10% انتظار می رود 10% شرکتهای سرمایه گذاری بدون مهارت باشند، اما تنها 7% از این شرکتها بدون مهارت و مابقی شرکتهای شانسی بوده اند.
    کلید واژگان: شرکتهای سرمایه گذاری, ارزیابی عملکرد, آلفای جنسن, شانس و مهارت
    Mahdi Moradi, Mohammad Ali Bagherpour Velashani, Mohammad Reza Behmanesh
    This study has examined the net yield surplus earned by the investment companies Managers, and using the net yield surplus the chance and skill were also examined.The measurement criterion for net sur plus was Jensen’s Alpha and research data for 25 bourse bonds investment companies of Tehran were extracted during 36 months periods. After the approval of net yield surplus earned by these companies they were devided into three categories based on Jensen’s Alpha (a 0) and finally chance was measured in the investment companies. The results showed thatin 10 percent level of confidence it is expected that 22 percent of investment companies were considered skillful,but only 19 percent of them were skillful and 3 percent of them were by chance. Similarly, in 10 percent level of confidence the investment companies were without skill, but exactly 7 percent were without skill, the rest of them were by chance.
    Keywords: Investment companies, Performance assessment, chance, skill
  • محمدحسین ودیعی، محمدعلی باقرپور ولاشانی، حسین سیفی قبادی*
    این مطالعه به بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکت های بورسی که توسط سازمان خصوصی سازی صورت گرفته است، بر تجدید ارائه های حسابداری می پردازد. بدین منظور تعداد 35 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 تا 1389 که بیشتر از 20 درصد سهام آن از طرف سازمان خصوصی سازی واگذار شده بود، مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل رگرسیونی استفاده گردید. از آزمون های چاو و هاسمن نیز به منظور انتخاب بین الگوهای ترکیبی، آثار ثابت و تصادفی استفاده شده است. همچنین، شاخص های مورد نظر در دو سال قبل (1380) و دو سال بعد از واگذاری (1391) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها با استفاده ازتحلیل رگرسیونی الگوی تصادفی نشان می دهد که واگذاری سهام شرکت های بورسی از طرف سازمان خصوصی سازی، باعث کاهش تعداد و میزان تجدید ارائه های حسابداری می گردد. همچنین با افزایش درصد مالکیت انتقال یافته، میزان این تجدید ارائه ها به مراتب کمتر می گردد.
    کلید واژگان: تغییر مالکیت, خصوصی سازی, تجدید ارائه صورت های مالی, تجدید ارائه سود, سازمان خصوصی سازی
    Mh Vadiei, Ma Bagherpour, H. Seyfighonadi*
    This study investigates the impact of privatization on accounting restatements in the companies listed in the Tehran Stock Exchange, regarding the privatization implemented by the Privatization Organization. This has been promoted by examining a sample of 35 companies with more than 20 percent of privatized shares, in the Tehran Stock Exchange in the years 2003 to 2010. In this study regression analysis was developed to test of hypotheses, and Chow-Hausman tests were employed to select appropriate panel data model with fixed and random effects. In this analysis, the required indicators were examined by the data from two years before (2001) and after (2012) the privatization.
    The results of testing the hypotheses by the regression model with random effects showed that the privatization of companies’ shares reduced the number and the rate of restatements. Also, the results indicated that accounting restatements were significantly reduced by growing the share of privatized ownership.
    Keywords: Privatization, Ownership, Change, Accounting Restatements, Privatization Organization
  • محمد علی باقرپور ولاشانی، محسن نوغانی، زهرا گل علیزاده فروتقه
    تحقیق حاضر به بررسی تاثیر اجرای دستورالعمل کنترل های داخلی بر اعتماد استفاد کنندگان صورت های مالی (شامل سهامداران، اعتباردهندگان، حسابرسان، مدیران مالی شرکت های بورسی و کارشناسان نهاد نظارتی سازمان بورس) می پردازد. داده های لازم برای انجام این پژوهش از طریق پرسش نامه و بر اساس نمونه ای متشکل از 181 استفاده کننده جمع آوری شده است. به کمک پرسش نامه نوع تاثیر و میزان اهمیت دستورالعمل کنترل های داخلی و ابعاد و عوامل تشکیل دهنده آن در قالب 6 گروه شامل محیط کنترلی، ارزیابی ریسک، فعالیت های کنترلی، اطلاعات و ارتباطات، نظارت و گزارش کنترل های داخلی بررسی گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون های رتبه علامت دار ویلکاکسون و –t استیودنت تک نمونه ای نشان می دهد که، تمامی عوامل و ابعاد مورد بررسی و در نهایت کل دستورالعمل کنترل های داخلی از دیدگاه استفاده کنندگان دارای تاثیر افزایشی (مثبت) بر اعتماد بوده و همچنین، تمامی موارد مذکور حائز اهمیت می باشند.
    کلید واژگان: اعتماد, کنترل داخلی, استفاده کنندگان, گزارشات مالی
    Mohammad Ali Bagherpour Velashani, Mohsen Noghani, Zahra Golalizadeh Foroutagheh
    Current research investigates the effect of implementing internal controls instruction on the of financial statements users` trust (including shareholders, creditors, auditors, financial managers of listed companies, and experts of supervisory institution in securities and stock organization). The required data was collected by using questionnaire based on a sample including 181 users. With the help of questionnaire, the type of effect and level of significance of internal controls instruction, dimensions and factors forming it were reviewed within framework of 6 groups including control environment, risk assessment, control activities, information and communication, monitoring, and internal controls report. The Results of data analysis (allying Wilcoxon tests and one-sample T-test) show that all the factors, dimensions and finally all the internal controls instruction have a positive increasing effect on the users` trust and also all of them are significant.
    Keywords: Trust, internal control, users, financial reports
  • Mahdi Moradi, Mohammadali Bagherpour Velashani, Amin Rostami
    In this study, the relationship between tax evasion and future stock price crash risk of Companies listed in Tehran stock exchange (TSE), based on data from 70 companies during the years 2005-2012 is examined. To do this, two hypothesis were specified. The statistical methods used in testing hypotheses are logistic and panel data regression. Findings show that tax evasion is positively associated with future stock price crash risk. This finding is consistent with the following view: Tax avoidance facilitates managerial rent extraction and bad news hoarding activities. The hoarding and accumulation of bad news for extended periods lead to stock price crashes when the accumulated hidden bad news crosses a tipping point, and thus comes out all at once. Moreover, the second hypothesis, the positive relation between tax evasion and crash risk is attenuated when firms have strong external monitoring mechanisms such as institutional investors and non executive directors, was not approved.
    Keywords: Tax Evasion, Future Stock Price Crash Risk, institutional investors, Non Executive Directors, Logistic Regression, panel data
  • محمدعلی باقر پور ولاشانی، حسین اعتمادی، مهدی امید فر
    این تحقیق به بررسی ارتباط میان خصوصیات حاکمیتی شرکتها و تجدیدارائه سود حسابداری میپردازد. انتخاب این موضوع به دلیل حجم گسترده تجدیدارائه ها در بازار سرمایه ایران میباشد. محققان معتقدند که تجدیدارائه ها نشانه مشهودی از کیفیت گزارشگری پایین شرکتها میباشد. بدین منظور، مطابق تحقیقات گذشته و با در نظرگرفتن شرایط ایران یک سری از خصوصیات مهم حاکمیتی شرکتها شامل ساختار هیئت مدیره، ساختار مالکیت، ساختار حسابرسی و ساختار سرمایه به همراه ویژگی های مهم مالی آنها شامل سودآوری، نقدینگی و عمومی شرکت که میتوانند بر کیفیت گزارشگری مالی تاثیر گذاشته، انتخاب و به بررسی رابطه آنها با تجدیدارائه ها پرداخته شد. مطابق اطلاعات استخرا ج شده از صورت های مالی 1383 ، نتایج رگرسیون تحقیق - شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1388 نشان می دهد که تغییر مدیرعامل، تغییر حسابرس، تخصص صنعت حسابرس، اندازه حسابرس و بزرگترین سهامدار به همراه برخی خصوصیات مالی شرکتها شامل نسبت جریان وجوه نقد عملیاتی، نسبت نقدینگی و اندازه شرکت ازعوامل موثر بر احتمال وقوع تجدیدارائه های سود در بازار سرمایه ایران میباشند. بنابراین، یافته های این تحقیق از این عقیده که مکانیزمهای حاکمیت شرکتی راه علاجی برای بهبود کیفیت گزارشگری مالی میباشد، حمایت میکند.
    کلید واژگان: حاکمیت شرکتی, تجدیدارائه های حسابداری, کیفیت گزارشگری مالی, کیفیت حسابرسی
    Mohammad Ali Bagherpour Velashani, Hossein Etemadi, Mahdi Omidfar
    The purpose of this research is to examine the relationship between thecorporate governance characteristics and accounting restatements due to rapid growth of restatements in the world as well as the Iranian capital market. Researchers believe that restatement is a sign of low quality of financial reporting by the companies. For doing so, similar to prior studies and by consideration of the Iranian context a set of different corporate governance characteristics including power of CEO, CEO changes, block holders, largest shareholder, auditor type, auditor industry specialization,auditor changes, and finally capital structure are considered. In addition, to control the possible effects of other factors, which could potentially affect firm's restatement decisions, 10 new variables were added to the model. These control variables include return on assets, sales growth, operating cash flow, liquidity ratio, prior year performance, equity financing, debt financing, firm size, year, and industry type. The final research sample includes 999 observations of the Tehran Stock Exchange (TSE) listed companies for the period 2004-2009. The results indicate that CEO changes, auditor changes, auditor industry specialization, auditor size and largest shareholder as well as some financial characteristics such as operating cash flows ratio, liquidity ratio, and firm size are associated with the restatements of the accounting income. Therefore, the findings support the hypothesis that corporate governance mechanisms can improve the quality of financial reporting.
    Keywords: Corporate Governance, Accounting Restatements, Financial Reporting Quality, Audit Quality
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر محمدعلی باقرپور ولاشانی
    دکتر محمدعلی باقرپور ولاشانی
    استاد حسابداری، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال