به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مریم عسکری

  • علیرضا فرهمند، وحید هادی*، سعید هادی، جواد رفیعی راد، صیاد رشیدی، مریم عسکری
    مقدمه

    بیماری کبد چرب غیرالکلی (Non-alcoholic Fatty Liver Disease (NAFLD))، وضعیتی است که در آن تری گلیسیرید در سلول های کبدی بدون سابقه مصرف الکل تجمع پیدا می کند. شواهد نشان داده اند که درمان کمکی از جمله استفاده از ترکیبات آنتی اکسیدانی می تواند در بهبود کبد چرب غیر الکلی موثر باشد. رزوراترول یک ترکیب آنتی اکسیدانی می باشد که سودمند بودن آن در برخی بیماری ها نشان داده شده است. از این رو هدف از این مطالعه مروری، بررسی تاثیر مکمل رزوراترول در کنترل بیماری کبد چرب غیر الکلی می باشد.

    روش کار

    مطالعه حاضر یک مطالعه مروری سیستماتیک بر کارآزمایی های بالینی انجام شده است که به بررسی نتایج پژوهش های انجام شده در زمینه ارتباط مکمل رزوراترول و بیماری کبد چرب غیر الکلی پرداخته است. مطالعات انجام شده مرتبط با اثر دریافت مکمل رزوراترول بر کبد چرب غیر الکلی از پایگاه های علمیScience direct ،Pub med ، Google scholar،Scopus ، Web of Scienceبین سال های 2008 تا 2012 با استفاده از کلیدواژه های بیماری کبد چرب غیرالکلی، کبد چرب، استیاتوهپاتیت غیرالکلی و رزوراترول مورد برررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    بررسی مطالعات مختلف نشان داد که رزوراترول طی مکانسیم های مختلفی از جمله کاهش کلسترول و تری گلیسرید تام پلاسما، کاهش استرس اکسیداتیو در محیط کشت سلول های کبدی، کاهش محتوای تری گلیسرید کبد و نهایتا کاهش درجه استیاتوز اثرات مثبتی بر بهبود علایم کبد چرب غیر الکلی دارد. با این وجود تعدادی از مطالعات هم نتایج متفاوتی داشته و اثر معنی داری از مکمل رزوراترول را نشان نمی دهند.

     نتیجه گیری

    رزوراترول می تواند اثرات مثبتی در کنترل کبد چرب غیرالکلی داشته باشد، اما به دلیل ضد و نقیض بودن نتایج مطالعات، نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه می باشد.

     

    کلید واژگان: کبد چرب غیرالکلی, کبد چرب, استئاتوهپاتیت غیرالکلی, رزوراترول
    Alireza Farahmand, Vahid Hadi*, Saeid Hadi, Javad Rafiee Rad, Sayad Rashidi, Maryam Askari
    Introduction

    Non-alcoholic fatty liver disease (NAFLD) is a condition in which triglycerides accumulate in liver cells without a history of alcohol consumption. Evidence has shown that auxiliary treatments, including the use of antioxidant compounds, can be effective in improving nonalcoholic fatty liver. Resveratrol is an antioxidant compound that has been shown to be beneficial in some diseases. This study aimed to investigate the results of research on the relationship between supplementation of resveratrol and non-alcoholic fatty liver disease.

    Methods

    Randomized Clinical Trial effect of resveratrol supplementation on NAFLD was reviewed from Science direct, Pub med, Google scholar, Scopus, Web of Science between 2008 and 2012 with the keywords: Resveratrol, Non-alcoholic Fatty Liver Disease, Non-alcoholic Steatohepatitis, NAFLD.

    Results

    A review of various studies showed resveratrol has positive effects on improving the symptoms of non-alcoholic fatty liver through various mechanisms such as lowering total plasma cholesterol and triglycerides, reducing oxidative stress in liver cell culture medium, decreasing liver triglyceride content and finally reducing the degree of steatosis. However, some studies have different results and do not show a significant effect on resveratrol supplementation.

    Conclusion

    In most studies, the positive effects of resveratrol supplementation on non-alcoholic fatty liver have been proven, but more studies are needed because of the controversy of studies.

    Keywords: Non-alcoholic fatty liver, Fatty liver, Non-alcoholic steatohepatitis, Resveratrol
  • محمدمهدی مشکاتی*، مریم عسکری
    اخلاق یکی از ساحت های شاخص زندگی انسان است. هستی شناسی اخلاق به عنوان یکی از زیرمجموعه های فرااخلاق، عهده دار تبیین این مسئله است که آیا بایدها و نبایدهای اخلاقی مبتنی بر حقایقی عینی در جهان خارج اند و نقش انسان تنها اکتشاف و حکایت گری از آنهاست، یا اینکه اموری ابداعی و برساخته ذهن انسان اند و حقایقی مستقل از آرای اخلاقی ما در جهان خارج وجود ندارد. به عبارت دیگر، میان ذهنی انگاری اخلاقی (سابژکتیویسم) و عینی گرایی اخلاقی (ابژکتیویسم) تقابل اساسی وجود دارد. اخلاق پژوهان دراین باره، مواضع متقابلی اتخاذ کرده اند.
    فیلسوف اخلاق معاصر، جورج ادوارد مور، جانب دار عینیت اصول اخلاقی است و ذهنی انگاری اخلاقی را نقد می کند. او در نقد ذهنی انگاران تاکید می کند که عینی انگاری اصول اخلاقی را نباید با ذاتی دانستن آنها یکسان در نظر گرفت.فیلسوف و متکلم جهان اسلام، خواجه نصیرالدین طوسی که در زمینه اخلاق آرا و آثار بسیاری از خود به جای گذاشته است، معمولا با اصطلاحات امروزی در زمره طرفداران اخلاق فضیلت محور شناخته شده است. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن اشاره به دو رویکرد ذهنی گرایی و عینی گرایی اخلاق، به تبیین موضع واقع گرایانه خواجه و مقایسه آن با واقع گرایی مور بپردازد. عناوین موجود در فرااخلاق در زمان حیات علمی خواجه نصیر مطرح نبوده است؛ اما با کاوشی در مبانی و مباحث اخلاقی وی می توان چنین نتیجه گرفت که او نیز به عینیت اصول اخلاقی معتقد بوده و درنتیجه ذهنی گرایی را نمی پذیرد.
    کلید واژگان: جورج ادوارد مور, خواجه نصیرالدین طوسی, فرااخلاق, ذهنی انگاری اخلاقی, عینی گرایی اخلاق
    Mohamadmahdi Meshkati *, Maryam Askari
    Morality is one of the most fundamental aspects of human life. Moral intuitionism is a branch of ethics responsible for explaining whether ethical principles are objective or not. Georg Edward Moore believes in the objectivity of moral principles and rejects moral subjectivism. In his critique against subjectivists, he states that we should not equate objectivity with internality. Khajeh Nasir al-Din al-Tusi the philosopher and theologian of the Islamic world who has many works in the field of ethics is considered a virtuous philosopher. The present article examines and compares objectivism and subjectivism in ethics then after explaining objectivity in Khajeh’s point of view, compares his approach with Moor’s view. Although meta-ethics issues were not raised during Khajeh’s lifetime, by examining his works, it can be argued that he is also an objectivist in ethics and does not accept subjectivism.
    Keywords: George Edward Moore, Khaje Nasir al-Din al-Tusi, meta-ethics, subjectivism, Objectivism
  • مریم عسکری، محمد شریعت زاده جنیدی*، هادی روحانی، سپیده وکیل محلاتی

    هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل چای سبز (ماچا) بر میزان چربی سوزی حین فعالیت ورزشی در زنان چاق بود. آزمودنی های این پژوهش 10 نفر زن چاق (سن 4/7±36/8 سال، شاخص توده بدن 5/9±32/6 کیلوگرم بر مترمربع، وزن 1/9±83/4 کیلوگرم) بودند. آزمودنی ها به مدت 7 روز مکمل چای ماچا را روزانه به میزان 1 گرم مصرف کردند. قبل و بعد از دوره مصرف مکمل، یک آزمون ورزشی فزاینده روی نوار گردان به منظور سنجش حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت فعالیت متناسب با آن (FATmax) اجرا شد. نمونه خونی نیز قبل و بلافاصله پس از آزمون فزاینده جهت سنجش میزان سرمی گلیسرول گرفته شد. آزمون های آماری t وابسته و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر جهت مقایسه میانگین متغیرها استفاده شد. تفاوت معنی داری در میانگین FATmax (0/481=p) و MFO (0/587=p) قبل و بعد از مصرف مکمل وجود نداشت. مصرف مکمل به تنهایی تاثیر معنی داری بر مقادیر گلیسرول پلاسما نداشت اما انجام فعالیت ورزشی به تنهایی باعث کاهش گلیسرول پلاسما شد. به طورکلی یافته های مطالعه حاضر نشان داد که مکمل یاری چای سبز ماچا، حداقل در کوتاه مدت، سبب بهبود میزان اکسیداسیون چربی و تغییرات مقادیر گلیسرول پلاسمایی در زنان چاق نمی شود.

    کلید واژگان: مکمل چای سبز ماچا, چاقی, فعالیت ورزشی, اکسیداسیون چربی
    Maryam Askari, Mohammad Shariatzadeh Joneydi*, Hadi Rohani, Sepideh Vakilmahallati

    The aim of this study was to investigate the effect of short-term green tea (matcha) supplementation on fat burning rate during exercise in obese women. The subjects of this study were 10 obese women (36.8±4.7 yrs, BMI 32.6±5.9 kg/m2, weight 83.4±1.9 kg). Subjects consumed 1 g/day matcha for 7 days. An incremental exercise test on a treadmill was performed before and after the supplementation period to measure the maximal fat oxidation (MFO) and corresponding intensity (FATmax). Blood samples were taken before and immediately after the test for measuring the serum levels of Glycerol. Paired t-test and ANOVA was used to compare the means of variables. There was no significant difference in mean FATmax between before and after matcha supplementation (p=0.481). Also, no significant difference was observed in MFO between before and after matcha supplementation (p=0.587). Matcha supplementation after one exercise session did not have a significant effect on plasma glycerol; However, exercise alone reduced plasma glycerol levels. In general, the findings of this study showed that matcha supplementation, at least in short-term period, does not improve the fat oxidation rate and plasma glycerol during exercise in obese women.

    Keywords: Matcha Supplement, Fat Oxidation, Glycerol, Obesity, Exercise
  • حسنعلی محمودی کهنی، سید محمدرضا آقایی میبدی، مریم عسکری*

    سردبیر محترم دیابت نوع دو یکی از بیماری های مزمن با شیوع بالا در جهان می باشد. در سال 2017 میزان بروز و شیوع جهانی دیابت به ترتیب 9/22 میلیون و 476 میلیون نفر بوده است و پیش بینی می شود که تا سال 2025 این میزان ها به ترتیب به 6/26 میلیون و 9/570 میلیون نفر برسد (1). یکی از مشکلات بیماران، سطح پایین اطلاعات یا آگاهی بیماران و خانواده های آنها در ارتباط با دیابت نوع 2 می باشد. خودکارآمدی در مدیریت دیابت می تواند موجب توانمندی بیماران و افزایش مشارکت فعال آنها در روند درمان شود. به علاوه، رفتار بیمار تحت تاثیر دانش و نگرش وی نسبت به بیماری است (2). از راه های ارتقاء سطح دانش بیماران دیابتی با رویکرد بیان مسایل و مشکلات و افزایش آگاهی خانواده بیماران، شرکت در نشست ها یا جلساتی است که در آن بیماران به عنوان گروه همسان نظرات خود را در خصوص بیماری، عوارض، درمان و کنترل بیان نموده و یک متخصص یا فرد آموزش دیده در پایان نظرات را اصلاح یا تایید می نماید. این روش با عنوان طرح مدرسه خانوادگی دیابت با هزینه اندک در مرکز تحقیقاتی درمانی دیابت یزد در حال اجرا می باشد. این طرح می تواند در سالن اجتماعات مراکز تحقیقاتی دیگر نیز برگزار شود. مراحل انجام طرح شامل 1- ثبت نام بیماران، 2- تماس با بیماران و توضیح طرح و ثبت مشخصات ایشان، 3- دعوت بیماران و 4- شروع دوره ها (شامل نیازسنجی، تعیین پشتیبان و سنجش مهارت) می باشد. در این طرح، بیماران از طریق سامانه پیام کوتاه یا مراجعه حضوری به مرکز تحقیقات دیابت، اقدام به ثبت نام می نمایند. پس از آن، کارشناس مربوطه با ثبت نام کنندگان تماس می گیرد. ضمن توضیحات اجمالی در مورد طرح، مشخصات فرد و دو نفر از خانواده ایشان که تمایل به شرکت در طرح را دارند ثبت می کند. بیماران به صورت گروه بندی به مرکز دعوت خواهند شد. این طرح آموزشی شامل سه دوره می باشد. دوره اول طرح، با نظر اساتید، عنوان بندی و زمان کلاس از طریق پیام کوتاه و تماس تلفنی به شرکت کنندگان اطلاع داده می شود. در این دوره از بیماران خواسته می شود تا نیازهای خود را با توجه بیماری دیابت به ترتیب درجه اهمیت مشخص کنند. سپس توسط کارشناس مربوطه سرفصل های متناسب با آن جمع آوری می گردد . در مرحله دوم، هر بیمار، یک کارشناس به عنوان پیشتیبان و راهنما خواهد داشت که مسایل خود را با او در میان خواهد گذاشت. همچنین این پشتیبان، همراه بیمار برای مراجعه به مرکز و ویزیت پزشکان خواهد بود. در این دوره از میان شرکت کنندگان افرادی که استعداد آموزش و انتقال پیام را دارند، انتخاب و به عنوان مربی به صورت تخصصی آموزش می بینند. پس از پایان این دوره، آزمونی تحت عنوان سنجش مهارت برخورد با بیماری دیابت گرفته شده و به افرادی که امتیاز بالایی کسب کنند جوایزی اهدا خواهد شد. در دوره سوم نیز افرادی که آموزش مربی گری دیده اند به محله ها و مناطق شهر برای برگزاری کلاس های طرح، نظارت بر کیفیت مطالب و نحوه ارایه ی آن اعزام خواهند شد. در هر دوره نیز بسته های آموزشی به بیماران داده خواهد شد. با انجام این چنین اقدامات متفاوت، می توان در جهت افزایش آگاهی این بیماران و در نتیجه کاهش عوارض آن گام برداشت و پیشگیری مناسبی برای خانواده این بیماران که گروه پرخطری برای این بیماری هستند، خواهد بود. مدرسه خانوادگی دیابت می تواند به عنوان یک طرح، به آموزش و پرورش ارایه شود. بنابراین از کودکی، افراد با این بیماری آشنا شوند. زیرا که بیماری های مزمنی چون دیابت نتیجه سبک زندگی افراد در گذشته می باشد. یا حتی می توان محل آموزش را به فروشگاه های مواد غذایی و پارک ها منتقل کرد تا مردم به طور مستقیم با مواد غذایی مناسب و حرکات ورزشی برای سلامتی شان آشنا شوند. به نوعی خودمراقبتی را در مردم گسترش دهیم.

    HassanAli Mahmoudi Kohani, Seied MohammadReza Aghaee Meybodi, Maryam Askari*
  • مریم عسکری، علی اکبر کامگار حقیقی*، علیرضا سپاسخواه، فاطمه رزاقی، مجید رخشنده رو

    پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف آبیاری، خاکپوش آلی و روش کشت بر بهره وری آب و محصول ماش در دشت باجگاه انجام شده است. طرح آزمایش در سال اول به صورت بلوک کامل تصادفی و در سال دوم به صورت بلوک های دوبار خرد شده کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. بررسی ها نشان داد در تیمار آبیاری کامل (100 درصد)، با تغییر روش کشت از روی پشته به درون جویچه، محصول دانه به مقدار 2 درصد در سال اول و 5 درصد در سال دوم افزایش یافته است. همچنین نتایج در سال اول نشان داد که تفاوت معنی داری بین محصول دانه در تیمارهای بدون خاکپوش با آبیاری کامل و تیمار با خاکپوش با 75 درصد آبیاری وجود ندارد. با اضافه کردن خاکپوش به نوع کشت های درون جویچه و روی پشته می توان مقدار آب آبیاری را 25 درصد کاهش داد و درنهایت به محصولی با اختلاف کم در مقایسه با حالت بدون تنش آبی دست پیدا کرد. بیشترین بهره وری آب مربوط به تیمار 50 درصد آبیاری کامل با روش کاشت درون جویچه با خاکپوش، معادل kg/m3 0/4 است. که نشان دهنده تولید محصول بیشتر به ازای واحد آب داده شده در صورت کاربرد توام کم آبیاری و خاکپوش است.

    کلید واژگان: کم آبیاری, خاکپوش, روش کاشت, ماش
    M. Askari, A. A. Kamgar Haghighi*, A. R. Sepaskhah, F. Razzaghi, M. Rakhshandehroo

    In the present study, the effects of different levels of irrigation, organic mulch and planting method on the mungbean yield in Badjgah were investigated. The experimental plan in the first year was full randomized block, while in the second year, it was full randomized split-split plot block design, in three repetitions. The results showed that in the FI treatments, the yield was increased up to 2% for the first year and 5% for the second year by changing the planting method from on over-ridge planting method to the in-furrow planting one. Also, the results of the first year showed that there was no significant difference between the yield in the fully-irrigated treatments without mulch and the treatment with mulch and 0.75 FI. The amount of the irrigation water could be decreased up to 25% by adding organic mulch in both planting methods, as compared to the fully-irrigated treatments without mulch. The maximum water productivity equal to 0.4 kg/m3 was observed in 0.5 FI, in-furrow planting method with mulch treatment. It can be, therefore, concluded that the water productivity may be maximized with the application of both deficit irrigation and mulching strategies.

    Keywords: Deficit irrigation, Mulch, Planting method, Mungbean
  • مریم عسکری، محمدحسن لطفی، محمد باقر اولیا، حسین فلاح زاده، مسعود محمدی *
    زمینه و اهداف
    پوکی استخوان یک بیماری اسکلتی سیستمیک است، که هر ساله شکستگی های ناشی از آن هزینه اقتصادی و اجتماعی گزافی را بر سیستم درمانی کشور و مردم وارد می کند، لذا مطالعه حاضر با هدف مروری بر بررسی عوامل خطر پوکی استخوان انجام شده است.
    مواد و روش ها
    مقاله حاضر از نوع مروری (Narrative review) بوده و در آن مقالات منتشر شده به زبان فارسی و انگلیسی در پایگاه های Google scholar، SID، PubMed، Science Direct از سال 2000تا 2016 میلادی و با استفاده از واژگان کلیدی osteoporosis، Bone density ، Risk factor، Bone Mineral Density، Age، Sex، BMI و Menopause بررسی شد.
    یافته ها
    در بررسی 19 مقاله در این مطالعه مهمترین عوامل خطر در ابتلا به پوکی استخوان بر حسب نسبت شانس، سن بالای 60 سال 9/22 (19)، نمایه توده بدنی (BMI) کمتر از 25، 2/4 (22)، عدم فعالیت بدنی 1/2 (20) و ورزش کمتر از 3 ساعت در هفته 8/2 (21)، تعداد زایمان بیش از 3 بار 1/2 (22)، مصرف قلیان 7/12 (20) و یائسگی 6/29 (23)، مصرف لبنیات پایین 2/34 (23)، سابقه خانوادگی 3/2 (23)، استفاده از گلوکوکورتیکوئیدها 6/3 (22) بودند.
    نتیجه گیری
    مهمترین عوامل خطر ابتلا به پوکی استخوان ذکر شده در مطالعات مورد بررسی مربوط به سبک زندگی افراد و به عبارتی قابل تعدیل بودند و لذا لازم است تا برنامه های سلامت، توجه به تغذیه و فعالیت بدنی از دوران کودکی و نوجوانی مورد توجه سیاستگزاران سلامت قرار گیرد.
    کلید واژگان: عوامل خطر, پوکی استخوان, مروری, کاهش تراکم استخوان
    Maryam Askari, Mohammad hassan Lotfi, Mohammad bagher Owlia, Hossain Fallahzadeh, Masoud Mohammadi *
    Background and Objectives
    Osteoporosis is a systemic skeletal disease, due to which the fractures result in huge economic and social costs every year for the health system of the country and the people, therefore, the present study was conducted to review the risk factors for osteoporosis.
    Materials and Methods
    The present article is a narrative review in which articles published in Persian and English at the Google scholar, SID, PubMed, and Science Direct databases from 2000 to 2016 using key words of osteoporosis, Bone density, Risk factor, Bone Mineral Density, Age, Sex, BMI and Menopause.
    Results
    In the study of 19 articles in this study, the most important risk factors for osteoporosis were odds ratio, the age of 60 years old 22.9(19), body mass index (BMI) less than 25, 4.2 (22), inactivity Physical exercise 2.1 (20) and exercise less than 3 hours 2.8 (21), the number of deliveries more than 3 times 2.1 (22), hookah consumption 12.7 (20) and menopause 29.6 (23), Low dairy consumption was 34.2 (23), family history of 2.3 (23), Use of glucocorticoids 3.6 (22).
    Conclusion
    The most important risk factors for osteoporosis mentioned in the studies related to the lifestyle, Therefore, health programs, attention to nutrition and physical activity from childhood and adolescence should be considered by health policy-makers.
    Keywords: risk factors, osteoporosis, review, decreased bone density
  • احمد کریمی، سیده مهدیه نماینده*، حسین فلاح زاده، مسعود رحمانیان، سیدمحمود صدر بافقی، محمدحسین سلطانی، لیلا هادیانی، سمانه جلیلیان، محمدتقی ساربان، مجتبی محمدحسینی، فاطمه مجیدپور، مریم عسکری
     
    مقدمه
    با توجه به تاثیر بالای دیابت بر سلامت انسانها، شناسایی عوامل خطر ابتلا برای جلوگیری از اشاعه آن ضروری است. برای اطمینان از نقش مثبت اوریک اسید در بروز دیابت نیاز به انجام مطالعات بیشتری می باشد. در این مطالعه به بررسی خطر منتسب جمعیت در مورد ارتباط دیابت با میزان اسید اوریک سرم پرداخته شده است.
    روش ها
    در این مطالعه تعداد 1641 فرد غیر دیابتی که بصورت نمونه گیری خوشه ایتصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند به مدت ده سال (1383-1393) پیگیری شدند. در طی مدت مطالعه داده های مربوط به متغیرهای مطالعه جمع آوری و در پایان مطالعه جهت آنالیز،اطلاعات وارد نرم افزارSPSS نسخه 16 گردید. برای محاسبه خطر منتسب هیپریوریسمی در بروز دیابت از فرمولهای Levin و خطر منتسب در ارتباط با شیوع مواجهه استفاده شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان می دهد که 54. 8% افرادی که مبتلا به هیپریوریسمی بودند به دیابت نوع 2 مبتلا شده اند در حالیکه بروز دیابت در افراد با اوریک اسید نرمال 28. 2% بود. خطر منسب هیپریوریسمی در بروز دیابت با PARوزن دهی شده با شیوع و پرسنتایل 75 به ترتیب 3. 6% و 24. 2% محاسبه گردید. با درمان اسید اوریک بالا احتمال بروز دیابت در افراد هایپریوریسمی 24. 2% طی دوره ده ساله کاهش می یابد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه ارتباط معنی داری بین اسید اوریک بالای خون و خطر ابتلا به دیابت مشاهده گردید بنابراین بایستی اقدامات لازم در زمینه درمان بیماران هیپریوریسمی انجام شود تا از بروز دیابت ناشی از بالا بودن اسید اوریک خون در جامعه پیشگیری کرد.
    کلید واژگان: بروز, ریسک فاکتور, دیابت ملیتوس, هیپریوریسمی
    Ahmad Karimi, Seyedeh Mahdieh Namayandeh*, Hosein Fallahzadeh, Masoud Rahmanian, Seyed Mahmoud Sadr, Bafghi, Mohammadhosein Soltani, Leila Hadiani, Samaneh Jalilian, Mohammad, Taghi Sareban, Hassanabadi, Mojtaba Mohammadhoseini, Fatemeh Majidpour, Maryam Askari
     
    Introduction
    Taking into consideration the high impact of Diabetes Mellitus type II (DM II) on human's health, identification of risk factors to prevent its development seems essential. Further studies are needed to ensure the positive role of uric acid in the onset of diabetes. This study targeted at investigating the attributed risk of hyperuricemia for the onset of DM II.
    Methods
    In the present study, 1641 non-diabetic people, selected through multi-stage random cluster sampling, were followed up for 10 years (2006 - 2016). During the study, data on the variables of the study were collected and entered in SPSS 16 which was used to analyze the data. To calculate the attributions of hyperuricemia in the risk of developing diabetes, Levin's formulas and attributable risk related to the prevalence of exposure during these ten years were used.
    Results
    Findings showed that 54.8% of people with hyperuricemia suffered from DM II., whereas 28.2% of people with normal uric acid level developed diabetes. The Attributable Risk (AR) of hyperuricemia and 75th percentile of serum uric acid for DM II were calculated by the weighted attributable risk formula which was 3.6 % and 24.2 %, respectively. With the treatment of high uric acid, the probability of the incidence of diabetes in hyperuricemia patients was reduced to 24.2% over a 10-year period.
    Conclusion
    In this study, there was a significant correlation between high uric acid level and the risk of diabetes. Therefore, necessary measurements should be taken to treat the hyperuricemia patients in order to prevent the incidence of diabetes caused by high blood acid uric.
    Keywords: Risk [MeSH], Diabetes Mellitus [MeSH], Hyperuricemia [MeSH], Incidence [MeSH]
  • محمدحسن لطفی، حسین فلاح زاده، محمد باقر اولیا، انیشه حامدی، شادی نادریان فعلی، مریم عسکری*
    مقدمه
    پوکی استخوان یک اختلال اسکلتی است که باعث کاهش قدرت استخوانی می شود؛ و در نهایت خطر شکستگی را افزایش می دهد. وضعیت اجتماعی و اقتصادی یکی از عوامل موثر بر سلامت، و به عنوان یک پیش بینی کننده از بیماری و مرگ می باشد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین پوکی استخوان و وضعیت اجتماعی-اقتصادی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه به شکل مورد-شاهدی که شامل 270 زن که از مرکز تراکم استخوان خاتم النبیا در یزد انتخاب شدند، انجام شد. زنان به طور تصادفی برای هر دو گروه افراد دارای پوکی استخوان و بدون پوکی استخوان با همسان کردن سن( 2 سال) شدند. پرسشنامه اجتماعی و اقتصادی ساختاری برای آنها پرشد. و با استفاده از از روش خوشه بندی، رگرسیون لجستیک، آزمونهای آماری کای دو و t مستقل داده ها تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    این مطالعه شامل 135 زن مبتلا به پوکی استخوان و 135 نفر غیرمبتلا به پوکی استخوان بود. نسبت شانس پوکی استخوان در گروه های اجتماعی-اقتصادی کم و متوسط (50/7 – 57/2 : CI و 39/4 = OR) و( 6 – 97/0 : CI و 42/2 = OR) بدست آمد . که بین دو گروه اختلاف آماری معناری وجود داشت (001/0 ).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، بهبود سطح اجتماعی و اقتصادی موجب افزایش تحصیلات شده و نقش پیشگیرانه در ابتلا به پوکی استخوان داشت
    کلید واژگان: پوکی استخوان, وضعیت اجتماعی اقتصادی, تراکم استخوان
    Mohammad Hassan Lotfi, Hossein Fallahzadeh, Mohammad Bagher Owlia, Andishe Hamedi, Shadi Naderyan Feli, Maryam Askari *
    Introduction
    Osteoporosis is a skeletal disorder that reduces bone strength and ultimately increases the risk of fractures. The socioeconomic status is one of the important factors affecting health, and it is confirmed as a predictor of various diseases and deaths. This study aimed to determine the relationship between osteoporosis and socioeconomic status.
    Methods
    This study was a case-control study that included 270 women who were selected from Khatam-ol-Anbia Bone Density Center in Yazd, in which women were randomly selected for both groups, with and without Osteoporosis, by matching their age (± 2 years old). A structured socio-economic questionnaire was filled up for them. We used clustering method, logistic regression, Chi-square and independent t-tests in SPSS 16 software.
    Results
    In this study, 135 women with osteoporosis and 135 with non-osteoporosis were included. The odds ratio for osteoporosis in low and moderate e socioeconomic groups respectively (OR=4.39 , CI : 2.57-7.50) and (OR=2.42 , CI : 0.97-6). Which had a significant difference between the two groups (P
    Conclusion
    In this study, the improvement of socioeconomic level, increasing the level of education had a preventive role in the development of osteoporosis.
    Keywords: Bone Density [MeSH], Osteoporosis [MeSH], Social Class [MeSH]
  • ویدا رضایی هاچه سو، زهره سادات سنگ سفیدی، مریم عسکری، شادی نادریان فعلی*
    مقدمه
    شواهد موجود حاکی از ابتلای رانندگان به ویژه رانندگان تاکسی به سندروم متابولیک است، همچنین خطر وقایع قلبی عروقی در رانندگان تاکسی بیشتر از سایر مشاغل است. با این وجود مطالعات کمی در جهت تعیین شیوع سندروم متابولیک در رانندگان تاکسی شهری صورت گرفته است. هدف مطالعه ی حاضر برآورد شیوع سندروم متابولیک و خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی در رانندگان تاکسی مرد شهر یزد در ده سال آینده است.
    روش
    در این مطالعه که به روش مقطعی انجام شد 120نفر از رانندگان تاکسی مرد در شهر یزد در سال 1395 مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تعیین شیوع سندروم متابولیک از معیارهای ATP III و برای تعیین خطر ده ساله ی وقایع قلبی عروقی از تابع فرامینگهام استفاده شد. آنالیز آماری داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های کای دو و تی مستقل انجام شد.
    یافته ها
    شیوع سندروم متابولیک 37/5 % بود و افزایش تری گلیسیرید شایعترین جز سندروم متابولیک بود. نتایج این مطالعه نشان داد که رانندگانی که مبتلا به سندروم متابولیک بودند در مقایسه با رانندگان بدون سندروم متابولیک، خطر بیشتری برای ابتلا به وقایع قلبی عروقی داشتند.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این مطالعه، شیوع سندروم متابولیک و خطر وقوع حوادث قلبی عروقی در رانندگان تاکسی مورد مطالعه بالا بود. برنامه های پیشگیری مناسب با هدف جلوگیری از ابتلا به عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی و همچنین تشخیص زودرس و مداخلات مناسب و به موقع توصیه می گردد.
    کلید واژگان: سندروم متابولیک, رانندگان تاکسی, بیماری های قلبی عروقی, خطر, ایران
    Vida Rezaei Hachesu, Zohre Sadat Sangsefidi, Maryam Askari, Shadi Naderyan Feli *
    Introduction
    The evidence indicates that drivers -- including taxi drivers – are involved have high rates of metabolic syndrome and also have a higher risk of cardiovascular events than other occupations. Only few studies have been conducted to assess the prevalence of metabolic syndrome among urban taxi drivers. The aim of this research was to estimate prevalence of metabolic syndrome and risk of cardiovascular disease in the next 10 years among a group of Iranian male taxi drivers in Yazd.
    Methods
    In this cross-sectional survey, 120 male taxi drivers in Yazd, Iran in 2016 were selected using simple random sampling and studied to evaluate the prevalence of metabolic syndrome using Adult Treatment panel III criteria and 10-year risk of cardiovascular events by Framingham risk score. Statistical analysis was performed by SPSS software using the chi-squared test and Student’s t-test.
    Results
    The prevalence of metabolic syndrome was 37.5%. Mean and standard deviation of number of MetS components was 2.09±1.30 among drivers. Hypertriglyceridemia was the most prevalent component of MetS. This study showed that 40% of drivers with MetS had an intermediate 10-year risk of cardiovascular events, and 4.4% of them had a high 10-year risk. The results of this study indicated that drivers with metabolic syndrome had a higher risk of cardiovascular events than drivers without MetS.
    Conclusion
    Based on the findings, the prevalence of metabolic syndrome and risk of cardiovascular events were high among Iranian taxi drivers in Yazd. In this regard, proper preventive programs should be conducted for early diagnosis and appropriate interventions are recommended.
    Keywords: Metabolic Syndrome [MeSH], Risk [MeSH], Cardiovascular Disease [MeSH], Iran
  • مریم عسکری، مسعود محمدی*
    سردبیر محترم
    دیابت نوع دو یکی از اختلالات متابولیکی تهدیدکننده زندگی بوده و تخمین زده شده است که حدود چهار میلیون بزرگسال در ایران دارای دیابت نوع دو در سال 2014 بوده اند و عمده ترین مشکل بیماران دیابتی که پیشگیری و کنترل این بیماری را با مشکل مواجه کرده عدم آگاهی و توجه به بیماری می باشد. بنابراین لازم است در زمینه افزایش آگاهی افراد جامعه به ویژه افراد مبتلا اقدامات عملی صورت گیرد، همان طور که گزارش شد آمار و وضعیت بیماری دیابت در کشور در مقالات متعدد گزارش شده است3و4 اما نتایج آن مورد توجه سیاستگزاران سلامت قرار نگرفته است. یکی از اقدامات قابل توجه در زمینه پیشگیری، کنترل و آگاه سازی مردم تهیه اتوبوس های دیابت می باشد، که در استان ها و شهرهای کشور مورد استفاده قرار گرفته و می تواند در ارگان های دولتی و خصوصی، اماکن عمومی، پارک ها، محلات برنامه غربالگری و آموزش دیابت را انجام دهد.
    در اتوبوس دیابت که به صورت یک مرکز مشاوره طراحی شده است، روند ارایه خدمات در پنج ایستگاه شامل انجام می گیرد. ایستگاه اول ثبت داده های اولیه شامل نام و نام خانوادگی، کد ملی، سن، جنس، اندازه گیری قد و وزن می باشد. در ایستگاه دوم از هر فرد سوالات کوتاهی درباره سابقه ابتلا به بیماری ها و سابقه خانوادگی پرسیده شده و فشارخون هم گرفته می شود. در ایستگاه سوم شاخص توده بدنی محاسبه و تست قندخون توسط گلوکومتر انجام می گردد و سوالات کوتاهی درباره عادات غذایی از افراد پرسیده و توصیه های تغذیه ای توسط کارشناس به افراد داده می شود. در ایستگاه چهارم و با توجه به داده های گرفته شده معاینات خاص توسط پزشک انجام شده و در ایستگاه پنجم داده ها از فرم انجام مراحل به دفتر ثبت نهایی انتقال و بسته های آموزشی لازم تحویل افراد شده و کار پایان می پذیرد.
    چنین فرآیندی در پیشگیری و کنترل دیابت و افزایش آگاهی در مردم بسیار جالب توجه بوده و می تواند زمینه افزایش آگاهی برای تمام اقشار جامعه را فرآهم آورد اما چنین روندی را می توان از طریق فرآیندهای زیر با کیفیت تر ارایه داد تا مردم نیز از این روش استقبال بهتری نمایند. در این روش برای اندازه گیری قندخون و فشارخون افراد باید مدت زمانی را منتظر بمانند و بسته به شلوغی مجبور به ایستادن هستند، بنابراین روی قندخون و فشارخون تاثیر گذاشته و آن ها را مخدوش می کند، بنابراین لازم است شرایطی را برای نشستن افراد و یا از پیش محل حضور اتوبوس دیابت به مردم آگاهی داده شود و توسط پذیرش تعداد مشخصی نام نویسی شوند تا افراد ناشتا حضور یابند و ازدحام جعیت نیز نباشد، همچنین از آنجا که در اتوبوس اندازه گیری قندخون توسط دستگاه گلوکومتر انجام می گیرد بهتر است تا موارد مشکوک برای اندازه گیری های بیشتر به آزمایشگاه فرستاده شود تا اندازه گیری دقیق تر انجام شده و همچنین پرونده آن ها به مرکز جامع سلامت در نزدیک ترین محل زندگی فرد ارجاع شود تا مراقبت های جامع تر نیز اعمال گردند.
    کلید واژگان: دیابت, اختلالات متابولیکی, پیشگیری
  • امیر محمودزاده، ایران غازی، مریم عسکری
    زلزله به عنوان مخرب ترین حادثه طبیعی، عامل تلفات بشری و خسارات اقتصادی قابل توجه در کشور تلقی می شودکه این مساله در بافت های فرسوده شهری به مراتب شدیدتر است. چرا که بافت های فرسوده، ساختاری متمایز و منحصر به فرد داشته و در عین حال جزئی از پیکره، شهریند که نمادی از تمدن پیشین بشریت محسوب می شوند از آنجایی که این بافت ها در برابر سوانح طبیعی بویژه زلزله بسیار آسیب پذیر بوده، توجه به ترمیم، ساماندهی و نگهداری از آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.مساحت محدوده بافت فرسوده شهر ایلام، 374 هکتار است که نسبت مساحت آن، 19% سطح کل محدوده هست که محلات قدیمی و بافت مرکزی شهر را در بر گرفته است. روش تحقیق انتخاب شده برای این پژوهش روش توصیفی تحلیلی و میدانی است. هدف از انجام این پژوهش˓ارزیابی میزان آسیب پذیری در بافت فرسوده شهر ایلام است که شاخص هایی همچون نوع مصالح، قدمت ساختمان ها، تعداد طبقات، نوع کاربری، سطح اشغال، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، عرض معابر و مساحت بررسی شده اند.نتایج حاصله نشان می دهد که مصالح ساختمانی بیش ترین وزن را به خود اختصاص داده و بقیه عوامل تابعی از وضعیت مصالح بکار رفته در سازه بوده است. نقشه خروجی آسیب پذیری نشان داد که از کل مساحت محدوده به استثنای معابر، 8/9درصد دارای آسیب پذیری خیلی زیاد،59درصد دارای آسیب پذیری زیاد،23درصد دارای آسیب پذیری متوسط، 3/6 درصد دارای آسیب پذیری کم ˓و 5/5 درصد آسیب پذیری بسیار کم بوده است و در مجموع 67/9درصد محدوده بافت فرسوده بر اساس شاخص های موجود آسیب پذیرمی باشند.
    کلید واژگان: آسیب پذیری, بافت فرسوده, زلزله AHP, GIS
    Amir Mahmoodzade, Iran Ghazi, Maryam Askari
    Earthquake is considered to be the most destructive natural disaster causing/which causes human casualties and considerable economic losses in our country,Iran.The injuries and damages are far more severe in older city tissues because of their older tissues anddistinctive and unique structures. However, these tissues as a part of the city are a symbol of early human civilization.Since these tissues are vulnerable to natural incidents, especially earthquakes, their repairment and sustenance seem to be of special importance. The old texture area of Ilam is 374 hectares, 19% ofwhich covers old sectors and central tissues. Descriptive-analytic and field method was used to analyze the data.
    The aim of this study was to review and evaluate the vulnerability rate of the old texture of Ilam city in terms of suchindexes as types of materials, buildings age, number of floors, type of use, occupancy level, quality of buildings, buildings area, population density, and streets width.
    The results showed that construction materials accounted for the largest weight while other factors were just a function of the materials used for construction. As we use more durable construction materials, while observing engineering principals,for urban construction, the buildings will be less vulnerable to earthquakes. Vulnerability output map indicated that in the total area, with the exception of passages, the vulnerability levels were as follows: 8.9 percent too much vulnerability, 59% high vulnerability, 23% moderate vulnerability, 3.6% low vulnerability and 5.5% very low vulnerability. Totally, based on the above indexes, 67.9 percent of the old texture area are vulnerable.
    Keywords: vulnerability, eroded tissue, earthquakes, AHP, GIS
  • امیر محمودزاده، ایران غازی، مریم عسکری *
    زلزله به عنوان مخرب ترین حادثه طبیعی، عامل تلفات بشری و خسارات اقتصادی قابل توجه در کشور تلقی می شود که این مساله در بافت های فرسوده شهری به مراتب شدیدتر است. چراکه بافت های فرسوده، ساختاری متمایزو منحصربه فرد دارند. مساحت محدوده بافت فرسوده شهر ایلام، 374 هکتار است که 19% سطح کل محدوده را که شامل محلات قدیمی و بافت مرکزی شهر می باشد، در بر گرفته است. روش تحقیق انتخاب شده برای این پژوهش روش توصیفی تحلیلی و میدانی است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی مدیریت بحران زلزله در بافت فرسوده شهر ایلام استکه شاخص هایی همچون نوع مصالح، قدمت ساختمان ها، تعداد طبقات، نوع کاربری، سطح اشغال، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، عرض معابر و مساحت بررسی شده اند.نتایج حاصله نشان می دهدکه مصالح ساختمانی بیش ترین وزن را به خود اختصاص داده و بقیه عوامل تابعی از وضعیت مصالح بکار رفته در سازه بوده است.نقشه خروجی آسیب پذیری نشان داد که از کل مساحت محدوده به استثنای معابر، 9/8 درصد دارای آسیب پذیری خیلی زیاد،59 درصد دارای آسیب پذیری زیاد، 23 درصد دارای آسیب پذیری متوسط، 6/3 درصد دارای آسیب پذیری کم و 5/5 درصد آسیب پذیری بسیار کم بوده است و در مجموع 9/67 درصد محدوده بافت فرسوده بر اساس شاخص های موجود آسیب پذیرمی باشند. پیشنهادات حاصل از پژوهش در سه حوزه آسیب پذیری زیاد آسیب پذیری متوسط و آسیب پذیری کم ارائه شده است.
    کلید واژگان: مدیریت بحران, آسیب پذیری, بافت فرسوده, زلزله, مرکز شهر ایلام, AHP, GIS
    Amir Mahmoudzadeh, Iran Ghaazi, Maryam Askari *
    Since the disaster-prone country among 10 countries in the world And identified a subset of 40 of the 30 series of natural disasters that threaten And about 6 percent of all natural disasters happened in the world it occurs and the other side of the Alps-Himalaya earthquake belt of the city's 97 percent of it has been influenced directly or indirectly, According to the UN Office of Management and in 2002, in the rest of the world ranks first in the number of earthquakes with an intensity of 5.5 on the Richter scale in and one of the highest ratings in the areas affected by the earthquake and losses allocated to the accident .ictims of natural disasters in developing countries is .
    Natural disasters, particularly earthquakes due to its non Mtrqh need to take quick and correct decisions and the implementation of operational knowledge as disaster management has created.Crisis management involves continuous and dynamic actions based on classical process management, is based.The most important tasks of crisis management, crisis mitigation, preparedness and recovery to pre-crisis. The main process can be divided into three stages: a crisis caused by the earthquake before the earthquake, (b) and (c) when an earthquake split after the earthquake.
    Ilam area of 9.7 square kilometers, the northen most city in the province with a population of 172,213 thousand people. Ilam Formation in the Zagros Folded lead off the main fault at depth of the bands with high relative risk is In 1351, an earthquake with a magnitude of about six hundred houses of the inhabitants of Elam and destroy their In 1354, four earthquakes in 1356 and 1357 and in 1368, two earthquakes with intensity less than five on the Richter scale occurred in Ilam . During the recent earthquakes in the magnitude of 5.7 on the Richter scale occurred in the city of Ilam that these losses are not significant earthquakes .Area within the old city of Ilam, is 374 acres of its land area, 19% of the total surface area can be a city's old quarters and the tissue was according to the management of the main causes of aging and the need for research in this context, in the ilam city are as follows: There is a range of old historic castle governor in 1326 AH in the reign of Mohammad Ali Shah Qajar Poshtkoh Vhkmrany local governor, was built on the orders of Reza Khan AbvqdarhThere is a large population in this area (50 thousand people)
    the existence of ilam on the Zagros range Zyrtng faults, guar in this areaild and moderate earthquakes in Ilam in recent years, but fortunately no loss of life among them;It is estimated that about 95 percent of the victims of natural disasters in developing countries.5.7-magnitude quake on 4-magnitude earthquake on 8/10/92 and 9/28/92, as well as several others that have occurred during the importance of the city of Ilam, particularly in terms of eroded tissue reveals vulnerability to earthquake most housing units in this area has more than 15 years and less durable materials are built.The aim of this study was to evaluate the vulnerability of old texture of ilam against earthquakes managing and implementing programs to reduce the risk of this range.
    Keywords: Crisis management, Vulnerability, Wornout- texture, earthquake, Ilam city center, AHP, GIS
  • افسانه علوی فیلی *، مریم عسکری، شیما وهابی، پروین باقری، الهام دشتی نژاد
    مقدمه
    درد پدیده ای شایع و جزء اجتناب ناپذیری از زایمان است. احساس یا اثر تجربه درد می تواند به ترس و اضطراب در روند زایمان بینجامد. در مطالعات انجام شده با استفاده از روش های غیردارویی کاهش درد، عوارض مادر و جنینی گزارش نشده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر دو روش ماساژ درمانی و رایحه درمانی با روغن یاسمین در کاهش درد زایمان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی در سال 1391 بر روی 120 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستان های شهر آبادان جهت زایمان انجام شد. 40 نفر در گروه مورد اول (دریافت کنندگان رایحه درمانی با روغن یاسمین)، 40 نفر در گروه مورد دوم (دریافت کنندگان ماساژدرمانی با روغن یاسمین) و 40 نفر در گروه کنترل (دریافت کنندگان مراقبت معمول) قرار گرفتند. رایحه درمانی با استفاده از استشمام حوله دستی و چکاندن 10-5 قطره روغن یاسمین و استشمام حوله در سه مرحله دیلاتاسیونی (5-4، 7-6 و 10-8) در حین انقباض و پس از انقباض به دفعات تا زمان زایمان و برای گروه ماساژ، 20 دقیقه ماساژ منظم و دورانی در نواحی (کتف، دو طرف ستون مهره ها و ناحیه ساکروم) در سه مرحله دیلاتاسیونی در حین انقباض و پس از انقباض انجام شد. پس از پایان درد در صورت تمایل زائو، فشار روی ساکروم و یا سرتاسر پشت و شانه ها انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون آماری تعقیبی توکی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    ماساژ با روغن یاسمین موجب کاهش درد زایمان در مرحله اول، دوم و سوم زایمان نسبت به گروه کنترل شد (001/0p<). همچنین بین گروه رایحه درمانی و کنترل اختلاف معنی داری وجود داشت که این اختلاف به نفع گروه رایحه بود (001/0p<). ماساژ با روغن یاسمین در مقایسه با رایحه درمانی با روغن یاسمین و مراقبت معمول، بیشترین تاثیر را در کاهش درد داشت (001/0>p).
    نتیجه گیری
    روغن یاسمین به همراه روش های ماساژ و رایحه درمانی با اثر قوی تر روش ماساژ، موجب کاهش درد در هر 3 مرحله زایمان شد.
    کلید واژگان: درد زایمان, رایحه, روغن یاسمین, ماساژ
    Afsaneh Alavi Fili *, Maryam Askari, Shima Vahhabi, Parvin Bagheri, Elham Dashtinejhad
    Introduction
    Pain is a common phenomenon and an inevitable component of childbirth. Feel or experience of pain effect can lead to fear and anxiety in the process of childbirth. In conducted studies, the use of non-drug methods for decreasing pain has not been associated with maternal and fetal complications. This study was performed with the aim to compare the effect of two methods of massage therapy and aroma therapy with Jasmine oil in reducing childbirth pain.
    Methods
    This experimental clinical trial study was performed on 120 pregnant women referred to Abadan hospitals for childbirth in 2012. There were 40 women in the first case group (recipients of aroma therapy with Jasmine oil), 40 women in the second case group (recipients of massage therapy with Jasmine oil) and 40 women in the control group (recipients of routine care). Aroma therapy was performed by smelling a handy towel and pouring 5-10 drops of Jasmine oil and smelling the towel in three dilatation steps (4-5, 6-7, 8-10) during and after contraction until labor. For massage group, 20 minutes of regular and rotational massage was done in the areas (the scapula, both sides of vertebral column and the sacral area) in three dilatation stages (4-5, 6-7, 8-10) during and after contraction. After the end of pain and in case of the parturient desire, pressure applied on the sacral, or throughout the back and shoulders. Data was analyzed by SPSS software (version 16) and unilateral variance analysis test and Tuki statistical test. P
    Results
    Massage with Jasmine oil reduced the pain of first, second and third stages of delivery compared to control group (P
    Conclusion
    Jasmine oil along with massage and aroma therapy methods with stronger effect of massage methods reduced pain in three stages of childbirth.
    Keywords: Aroma, Jasmine oil, Labor pain, Massage
  • مریم عسکری*، فریبا عدلی، گلنار مهران
    امروزه دانش منشا تحولات بنیادین شناسایی شده است و دانش آفرینی در توسعه جوامع نقش اساسی دارد. در بین سازمانها، موسسات آموزش عالی با کمک اعضای هیات علمی می توانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند. این پژوهش باهدف شناسایی عوامل موثر بر دانش آفرینی اعضای هیات علمی انجام شد. رویکرد پژوهش کیفی، با روش پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان با نمونه گیری شدت و گلوله برفی گزینش شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساخت یافته بود و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافته ها نشان داد عوامل موثر بر دانش آفرینی اعضای هیات علمی را می توان در دو گروه: عوامل فردی و عوامل بافتی قرار داد. عوامل فردی نظیر ویژگی های ذاتی، دلدادگی به دانش، تسلط بر دانش، تجربه، دغدغه مندی، تخیل، پرسشگری، آشنایی زدایی، کمال گرایی، هویت یابی علمی، تفکر نقاد، بالندگی حرفه ای، تاب آوری علمی، نویسندگی و اخلاق؛ و عوامل بافتی نظیر نظام آموزشی، انتظار جامعه از اعضای هیات علمی، آزادی علمی، مخازن دانش، فرصت های مالی و زمانی، پاداش دهی و اجتماع علمی هستند. براساس تحلیل های انجام شده عوامل فردی بیش از عوامل بافتی تاثیرگذار هستند و بروز بسیاری از عوامل فردی شناسایی شده، در نظام آموزشی محقق می شود.
    کلید واژگان: دانش آفرینی, موسسات آموزش عالی, اعضای هیات علمی
    M. Askari *, F. Adli, G. Mehran
    Knowledge is detected source of fundamental changes and knowledge creation is essential in the community development. With help of the faculty members, higher education institutions can play important role in this field. This study aimed to identify factors affecting the knowledge creation of faculty members. The study was done with qualitative method and phenomenological approach. Participant were selected with intensity sampling and snowball sampling. Data collection tool was semi-structured interview and thematic analysis was used to analyze the interviews. The findings suggest that factors affecting the knowledge creation of faculty members can be divided into two groups: individual factors and contextual factors. Individual factors are inherent characteristics, interest in knowledge, mastery of knowledge, personal experiences, concern about community service, imagination, spirit of inquiry, defamiliarization, positive perfectionism, academic identification, critical thinking, professional growth, scientific resilience, Pen, morality. Contextual factors are education, community expectations, academic freedom, knowledge resources, time and financial opportunities, reward system, scientific community. Based on the performed analyzes, individual factors are more effective than contextual factors and improvement of many identified individual factors are achieved in the education.
    Keywords: knowledge creation, higher education institutions, faculty members
  • مریم عسکری، افسانه علوی، الهام دشتی نژاد، شیما وهابی
    مقدمه
    درد و طول مدت زایمان، از عوامل موثر بر پیامدهای مادری و نوزادی زایمان است. در مطالعات انجام شده با استفاده از روش های غیر دارویی کاهش درد، عوارض مادری و جنینی گزارش نشده است. لذا مطالعه حاضر با هدف تاثیر ماساژ با روغن کنجد بر میزان درد و طول مدت زایمان در زنان نخست زا انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی در سال 1391 بر روی 120 زن نخست زای مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی آبادان جهت زایمان انجام شد. 40 نفر در گروه مورد (دریافت کنندگان ماساژ با روغن کنجد)، 40 نفر در گروه کنترل اول (دریافت کنندگان ماساژ با روغن مایع (دارونما)) و 40 نفر در گروه کنترل دوم (دریافت کننده مراقبت معمول) قرار گرفتند. برای گروه مورد، 15 دقیقه ماساژ منظم و دورانی با روغن کنجد در نواحی کتف، دو طرف ستون مهره ها و ناحیه ساکروم در سه مرحله دیلاتاسیونی 5-4، 7-6 و 10-8 سانتی در حین انقباض و پس از انقباض توسط پژوهشگر اول و دوم انجام شد و پس از پایان درد در صورت تمایل زائو، ماساژ روی ساکروم و یا سرتاسر پشت و شانه ها انجام می شد. سپس با اعلام شروع درد زایمان از سوی مادر، نمره درد بر اساس معیار سنجش درد توسط مادر تعیین و توسط پژوهشگر ثبت شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 16) و آزمون های آنالیز واریانس و آزمون مقایسه نسبت توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه ماساژ با روغن کنجد به طور معناداری باعث کاهش طول مدت مراحل اول، دوم و سوم زایمان شد (001/0>p) و با اینکه موجب کاهش درد در تمام مراحل زایمان شد، ولی این اختلاف میانگین ها فقط در مرحله سوم زایمان از نظر آماری معنادار بود (001/0>p).
    نتیجه گیری
    استفاده از ماساژ با روغن کنجد علاوه بر اینکه روشی ایمن و بدون عوارض جانبی می باشد، باعث کاهش طول مراحل زایمان و کاهش درد در تمام مراحل بخصوص در مرحله سوم زایمان شد.
    کلید واژگان: درد زایمان, روغن کنجد, ماساژ
    Maryam Askari, Afsane Alavi, Elham Dashtinezhad, Maryam Askari
    Introduction
    Pain and duration of delivery are of the factors effective on maternal and neonatal outcomes of delivery. In conducted studies, reduced pain, fetal and maternal complications by the use of non-pharmaceutical methods are not reported. Therefore, this study was performed with aim to assess the effect of massage with sesame oil on pain and duration of delivery in primiparous women.
    Methods
    This experimental, clinical trial study was performed on 120 primiparous women referred to Abadan Taleghani hospital for delivery in 2012. 40 women were placed in case group (the recipients of massage with sesame oil), 40 in control group 1 (recipients of massage with liquid oil (placebo)), and 40 in control group 2 (recipients of routine care).For case group, 15 minutes regular and circular massage with sesame oil in the regions of scapula, two sides of vertebral column and sacrum in three stages of dilatation 4-5, 6-7, and 8-10 cm during and after contraction was performed by the first and second researchers, and after the end of pain and if the woman had tendency, the pressure was performed on sacrum or around the whole back and shoulders.Then, with the announcement of start of labor pain by the mother, pain score was determined based on the criteria of pain assessment by the mother and was recorded by the researcher. Data were analyzed using SPSS software (version16), variance analysis test, and Tukey ratio comparison test. P
    Results
    In this study, massage with sesame oil significantly reduced the length of first, second and third stages of delivery (p
    Conclusion
    Use of massage with sesame oil in addition to being a safe method without side effects, reduces the length of labor stages and decreases pain in all stages of delivery especially in third stage.
    Keywords: Delivery pain, massage, Sesame oil
  • مریم عسکری، سیدعبدالحمید احمدی، بهرام یوسفی
    هدف از انجام این پژوهش مقایسه رفتارهای مربوط به تماشای رویدادهای ورزشی تلویزیون در بین دانشجویان دختر و پسر شهر کرمانشاه بود. تجریه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار spss دردو سطح آمار توصیفی و اسنتباطی(آزمون t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون) صورت گرفت با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی درونی متغیر وابستگی، 87/0، قصدمندی، 99/0 و توجه، 79/0، محاسبه شد که این نتایج از پایایی قابل قبول این متغیرها حمایت می کند. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه سراسری و آزاد شهر کرمانشاه است. بر اساس جدول مورگان، 401 نفر از دانشجویان دختر و پسر (209 دختر، 192 پسر) به عنوان نمونه های پژوهش، به شکل تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معنی داری در میزان توجه و و ابستگی پسران و دختران نسبت به رویدادهای ورزشی تلویزیون وجود دارد، به این معنا که میانگین هر دو متغیر توجه و وابستگی در بین پسران بیشتر از دختران بود؛ اما در میزان قصدمندی دو گروه، تفاوت معناداری در میانگین ها وجود نداشت و هر دو گروه به یک اندازه برای تماشای رویدادهای ورزشی تلویزیون قصدمند بودند. از بین رویدادهای ورزشی تلویزیون نیز، رویداد فوتبال در میان هر دو گروه در اولویت اول برای تماشا بود.
    کلید واژگان: وابستگی, توجه, قصدمندی, تلویزیون, دانشجویان
    M. Askari, S. A. H. Ahmadi, B. Yoosefy
    The aim of this study was to compare the behaviors related to watching sport events on television between male and female students in the city of Kermanshah. Data were analyzed by SPSS software using descriptive and inferential statistics (independent t test, Pearson correlation coefficient). Using Cronbach's alpha, the internal reliability of these variables was calculated as affinity 0.87, intentionality 0.99 and attentiveness 0.79. These results supported their acceptable reliability. The statistical population consisted of the students of state and private universities of Kermanshah city. Based on Morgan table, 401 male and female students (209 girls, 192 boys) were randomly selected as the sample of the study. Results revealed a significant difference in the attentiveness and affinity towards the sport events on television between girls and boys, that is to say the means of both variables in boys were more than the girls. However, there were no significant difference in the means of intentionality between the groups, that is to say both groups had the same amount of intentionality to watch sport events on television. Among the TV sport events, football event was the first priority to watch for both groups.
    Keywords: Affinity, Attentiveness, Intentionality, Television, University Students
  • بهرام یوسفی، رضا صابونچی، بیتا سنگ سفیدی، مریم عسکری
    از آنجا که نوجوانی دوره ای مهم از عمر است که الگوهای رفتاری مربوط به سبک زندگی در این دوره می تواند به مراحل بزرگسالی منتقل شود، از این رو، شناخت عوامل مرتبط با فعالیت جسمانی در نوجوانان برای کارآمدسازی برنامه های مداخله ای در ایجاد سبک زندگی فعال دارای اهمیت است. هدف این پژوهش، آزمون عوامل روانی- اجتماعی و محیطی در پیش بینی فعالیت جسمانی در یک نمونه تصادفی از دانش آموزان دختر مقاطع تحصیلی متوسطه شهر کرمانشاه بود. شرکت کنندگان شامل 307 دانش آموز در کلاس های اول تا سوم دبیرستان بودند. از چهار پرسشنامه برای اکتشاف رابطه احتمالی متغیر های محیطی، روانی و اجتماعی با فعالیت جسمانی دختران نوجوان استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی و مدل معادلات ساختاری موردتحلیل قرار گرفت. نتایج موید آن بود که همه متغیرهای محیطی و روانی- اجتماعی، به طور معنی داری با هم همبستگی متقابل داشته و با فعالیت جسمانی رابطه معناداری دارند. کلیه شاخص های برازش مدل در دامنه قابل قبول بود و به ترتیب عوامل حمایت اجتماعی (دوستان)، خودکارآمدی فعالیت جسمانی و دسترسی به محیط ورزشی دارای ضریب تاثیر معنادار و پیش بینی کننده فعالیت جسمانی در اوقات فراغت بودند.
    کلید واژگان: فعالیت جسمانی, خودکارآمدی, حمایت اجتماعی
    Because adolescence is a period of life that lifestyle behaviors in these courses can be transferred to the adult stage, hence, understanding the factors associated with adolescent's physical activity intervention strategies for the efficient creation of an active lifestyle is important. The purpose of this study was to test the environmental and psychosocial variables in predicting the leisure time physical activity behavior among a random sample of high school students in Kermanshah. Participants included 307 female students enrolled in the 1th to 3th high school grades. Four questionnaires were used to explore possible associations between environmental and psychosocial variables and physical activity among female adolescents. Data were analyzed using correlation analysis and structural equation modeling. Results indicated that all of the environmental and psychosocial variables showed statistically significant intercorrelations, and were clearly correlated with physical activity behavior. The proposed model had an excellent fit for exploring relationships among environmental and psychological variables with physical activity behavior.
    Keywords: Keywords: Socio, ecological models, self, efficacy, social support, structural equation modeling
  • محمود دولت آبادی، با مخاطبان بسیار
    مریم عسکری
  • حمیدرضا وارثی، مریم عسکری

    در سالهای اخیر به علت رشد سریع شهرنشینی از یک طرف و نبود یک نظام مدون برنامه ریزی و مدیریت در شهرهای کشور، خدمات شهری با مسایل و مشکلات بی شماری روبه رو شده اند. افزایش بی رویه و شتابان جمعیت با توجه به گنجایش شهر، باعث شتاب در ساخت و سازهای ناهمگون و بدون برنامه ریزی صحیح شهری و عدم توزیع امکانات و خدمات، جهت برخورداری افراد از امکانات اقتصادی و زیست محیطی و تمرکز کاربری های خاص اداری- سیاسی و اقتصادی در مناطق ویژه شهر می گردد. فضاهای مسکونی نیز که یکی از کاربری های مهم شهر هستند و در اکثر شهرها بیشترین مقدار کاربری را به خود اختصاص داده اند، نیز با مشکلاتی همچون کمبود، فقدان استانداردهای مشخص ساختمانی، عدم رعایت شاخص های کمی و کیفی مسکن، کمبود و گرانی قیمت زمین شهری و مصالح ساختمانی وعدم استقرار در مکانهای مطلوب و...روبرو می باشند، لذا با توجه به مسایل و مشکلات مسکن شهری لازم بود در این خصوص به منظور برنامه ریزی صحیح جهت ارتقای کمی و کیفی شرایط مسکن و جلوگیری از صدمات جبران ناپذیر آن در برخی محلات یک بررسی و ارزیابی از وضعیت موجود مسکن محلات مختلف شهر ایلام به عمل آید.
    برای شناسایی نارسایی های مختلف موجود در محلات لازم بود که اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری و سپس بوسیله ابزار Spss و Excel تجزیه و تحلیل گردد.
    نتایج حاصل از ارزیابی و تجزیه و تحلیل وضعیت مسکن محلات مختلف شهری مورد مطالعه نشان داد که این محلات از شاخص های کمی و کیفی یکسانی برخوردار نبوده و همه محلات به طور برابر به امکانات و خدمات شهری دسترسی نداشته و چهره این محلات کاملا با یکدیگر متفاوت است. بطوریکه از 16 محله ای که مورد مطالعه قرار گرفت نواحی حاشیه نشین شهر که سه محله را دربرمی گیرد از دسترسی به حداقل امکانات و استانداردهای مسکن محرومند و می توان گفت سایر محلات از شرایط بهتری برخوردارند و رابطه معنی داری بین میزان درآمد با کیفیت مسکن وجود دارد.

    کلید واژگان: شهر, محله, مسکن, ایلام
    Hamid Reza Varesi, Maryam Askari

    Recently, city services have faced many problems and issues due to rapid increase in urbanism and lack of a codified system of planning and management in different cities. Irregular and hasty population growth results in heterogeneous constructions without correct urban planning and distribution of facilities and services in a way that makes it impossible for everyone to take advantage of economic, environmental facilities. This results in the centralization of specific institutional-political and economic land use in specific urban areas. Residential areas are also an important part of urban land use and the largest area in most cities is allocated to them. They also face problems like shortage and lack of clear standards in buildings, disregard of quantitative and qualitative household indexes, shortage and costliness of urban lands, materials, establishment in inappropriate places and etc. Thus considering issues and problems facing urban household, an analysis and evaluation of the present house hold situation in different neighborhoods of Ilam was necessary for appropriate planning, qualitative and quantitative improvement of households and preventing irreparable damages.
    In order to identify different insufficiencies in neighborhoods, it was necessary to collect information using questionnaire and analyze them using SPSS and Excel.
    Results indicate that different urban neighborhoods have different qualitative and quantitative indexes, they have different level of access to urban facilities and services and their appearance is completely different. So that among 16 neighborhoods, suburban areas including 3 neighborhoods do not have access to the least household possibilities and standards. It is assumed that other neighborhoods have better situations and there is a significant relation between income level and the household quality.

    Keywords: City, Neighborhood, household, Ilam
  • مریم عسکری

    با افزایش جمعیت شهری و توسعه شهرها، لحاظ کردن معیار و رویکرد پدافند غیرعامل در برنامه ریزی ها بسیار بااهمیت و قابل توجه می باشد. حقیقت این این است که شهرهای ما در مقابل جنگ، مانند سایر پدیده های طبیعی و اجتماعی بسیار آسیب پذیرند که ویرانی شهر مرزی مهران در طول جنگ تحمیلی دلیلی بر این مدعاست که این شهر صدرصد تخریب گردید. البته نمی توان انتظار داشت یک شهر در طول جنگ اصلا آسیب نبیند اما می توان شدت و میزان آسیب پذیری آنرا کاهش داد. بکار گیری پدافند غیرعامل در طرح های شهری استان ایلام به ویژه شهرستان مهران به علت مرزی بودن و ناامن بودن آن ضروری می باشد..امروزه مردم برای ادامه زندگی احتیاج به محیط آرام و قابل سکونت در درون شهرها دارند و بایستی از ایمنی، امنیت و آسایش کافی برخوردار باشند. لذا با برنامه ریزی و ایجاد راهکارهای مناسب و در نظر گرفتن شاخص های پدافند غیرعامل شهری می توان گامی اساسی در پایدارسازی شهرها و توسعه آنها برداشت.

    کلید واژگان: پدافند غیرعامل, تهدید, شهر مرزی, مهران
  • هر کالایی را بهر کاری ساختند / ارائه چند پیشنه اد برای خرید کالاه ای حوزه آی تی و دیجیتال
    مریم عسکری
  • Maryam Askari
    The marvelous progress of Information technology and communication and alsotheir extension into money market and finance, in addition to facilitate Bank costumer’sservices; evolve banking traditional systems, with outstanding growth in electroniccommerce and commercial transaction for transferring the money the bank requirementis improved and electronic banking became as a crucial part of electronic commerce.Access to the internet world net and the spread of electronic communicationamong people and various organizations via virtual world provide a suitable place forcommercial and economic transactions and we can say that electronic commerce is onethe consequence of these influences and extensions. In order to having a proper planningand assignment required steps to presence in communication era, the placement ofcurrent countries and organizations in the progress path to the electronic government isnecessary. Furthermore, the assessment of electronic readiness either in national levelor organization level for progress of electronic government give this possibility to thedecision makers with finding out the weak and strength points, choose suitable methodto increase technical and organizational capabilities in order to progress electronicgovernment.In this essay, at first tried to define the banking, commerce, readiness and electronicgovernment and then explain the framework of electronic commerce, electronic bankingand cash transferring and after that analyze ASEAN countries, Electronic readiness,Electronic commerce and their benefits and finally discuss the Iran’s Electroniccommerce and progressing countries.
  • کبری خاجوی شجاعی، مریم عسکری، محسن ناصری
    مقدمه
    دیستوشی به معنای درد و زایمان سخت با عدم پیشرفت، 4 ساعت یا بیشتر بعد از بازشدن دهانه رحم به اندازه 3 سانتی متر، به علت نمایش غیرطبیعی جنین، کانال زایمانی خیلی تنگ یا عملکرد نامناسب عضلات رحم ایجاد می شود. «سخت زایی یا عسرالولاده» در طب سنتی ایران معادل دیستوشی است. هدف این مقاله، مرور علل دیستوشی از دیدگاه طب سنتی با طب روز است. در متون طب سنتی ایران عوامل خطر دیستوشی شامل علل مادری، علل جنینی، رحم و پرده ها، اعضا و جوارح اطراف رحم و عوامل خارجی است.
    روش کار
    این تحقیق یک بررسی متون است که حاصل کار مداوم بر روی شش کتاب معتبر مطرح در طب سنتی ایران می باشد. ابتدا علل سخت زایی از 6 کتاب معتبر طب سنتی ایران استخراج و سپس برای هر یک از علل مطرح شده، مطالب علمی مربوط در طب کلاسیک با جستجوی کلمات کلیدی دیستوشی، لیبر، وضعیت غیرطبیعی جنین، ماکروزومی نوزاد از 1995 تا 2011 در پایگاه های Pubmed، SID، Ovid، Iran doc، Science direct بدست آمد.
    یافته ها
    علل سخت زایی یا عسرالولاده در طب سنتی ایران شامل: علل مادری، علل جنینی، علل رحم و مشمیه، اندامهای اطراف رحم، مشارکت رحم و علل خارجی (نیرویی) بود که با علل دیستوشی در طب کلاسیک مقایسه شد.
    نتیجه گیری
    تمام علل دیستوشی در طب سنتی به نحوی مورد تایید علم روز است بلکه بعضی علل در طب سنتی وجود دارند که در طب روز نیست و نیازمند انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه است.
    کلید واژگان: دیستوشی, سخت زایی, عسرالولاده, طب سنتی ایران, طب کلاسیک
    Kobra Khajavi Shojaei, Maryam Askari, Mohsen Naseri
    Introduction
    Dystocia means difficult labor or childbirth, a period of non progression of labor≥4 hours after the cervix has dilated 3 cm due toabnormal presentation, birth canal stenosis or uterine dysfunction. In traditional Iranian medicine, dystocia is defined as “difficult birth" or "Osrolveladeh". This study aimed to review causes of dystocia in the Iranian traditional medicine and classic medicine. In Iranian traditional medicine texts, risk factors for dystocia included maternal cause, fetal cause, uterus and membranes organ around uterus, and external causes.
    Methods
    This study is a literature review as result of continuous study on 6 credible books in traditional Iranian medicine. At first, causes of "difficult birth" or "Osrolveladeh" obtained from 6 credible books in traditional Iranian medicine then for each causes, related scientific themes in classic medicine were searched and obtained from Pubmed, SID, Ovid, Iran doc, Science direct databases using the following key words: dystocia, labor, malposition, newborn macrosomia, from 1995 to 2011.
    Results
    Causes of "difficult birth" or "Osrolveladeh" in Iranian traditional medicine included maternal, fetal, uterus and membrane, organs around the uterus, and external causes that compared with causes of "dystocia" in classical medicine.
    Conclusion
    All dystocia causes mentioned in Iranian traditional medicine are proved by classic medicine, but some causes exist in Iranian traditional medicine that are not in the classic medicine so these causes need to be studied.
  • پروین رهنما، حسن فلاح حسینی، خدیجه محمدی، مریم مدرس، کبری خاجوی شجاعی، مریم عسکری، پریسا مزینی
    مقدمه
    شیوع و اهمیت دیسمنوره و اثر آن بر کیفیت زندگی و عوارض ناشی از مصرف داروهای ضد التهاب غیراستروئیدی در این بیماری موجب شده است که تمایل به درمان های تکمیلی، جایگزین و گیاهان دارویی افزایش یابد.
    هدف
    هدف این پژوهش بررسی اثر پودر ریزوم گیاه زنجبیل بر شدت دیسمنوره اولیه در دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه شاهد بود.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی تعداد 78 نفر دانشجوی دختر با میانگین سن 21 سال ساکن خوابگاه دانشگاه شاهد واجد شرایط وارد مطالعه شدند. افراد با تکمیل پرسشنامه علاوه بر پاسخ به سوالات دموگرافیک و خصوصیات مربوط به قاعدگی، شدت درد آنها به وسیله امتیازبندی چند بعد گفتاری سنجیده شد و افراد ی که دیسمنوره اولیه درجه 2 و 3 داشتند، وارد مطالعه شدند. همچنین شدت درد آنها قبل و بعد از مداخله با مقیاس آنالوگ بصری سنجیده شد. به افراد در گروه زنجبیل کپسول های 500 میلی گرمی زنجبیل سه بار در روز در ابتدای سیکل به مدت سه روز و افراد در گروه دارونما به طور مشابه کپسول دارونما تجویز شد. در این مطالعه میانگین شدت درد بر اساس مقیاس درد خطی بصری و طول مدت درد در هر دو گروه تعیین و با یکدیگر مقایسه شد.
    نتایج
    نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که کلیه افراد مورد پژوهش از نظر مشخصات دموگرافیک، خصوصیات قاعدگی و شدت دیسمنوره اولیه در قبل از درمان یکسان و همگن بودند. ولی پس از مداخله شدت و مدت درد در دیسمنوره اولیه در گروه زنجبیل به صورت معنی داری در مقایسه با گروه دارونما کاهش یافت (به ترتیب 01/0 p
    کلید واژگان: زنجبیل, داروی گیاهی, دیسمنوره, درد
    Rahnama P., Fallah Huseini H., Mohammadi H., Modares M., Khajavi Shojaee K., Askari M., Mozayani P.
    Background
    Prevalence of dysmenorrhea and its importance for women life as well as side effects of non steroid anti inflammatory drug used for its treatment increases the tendency for alternative complementary, and herbal therapy.
    Objective
    This study was carried out to determine the effect of Zingiber officinale R. on primary dysmenorrheal on students residing in Dormitorie's Shahed University.
    Methods
    This clinical trial was performed on 78 unmarried students, average years old with primary dysmenorrhea residing in Dormitorie's Shahed University. Subjects were selected through a questionnaire which included demographic and menstrual cycle characteristics and graded of dysmenorrhea. Graded of dysmenorrhea were determined by verbal multidimensional scoring system and subjects who were graded moderate and severe dysmenorrhea were randomly allocated into two groups that received the Zingiber capsule and the placebo capsule.The subjects in Zingiber group received the 500 mg zingiber powders in capsules three times a day for three days and placebo group received 500 mg placebo capsule similarly from a day of starting of menstruation. Severity and duration of dysmenorrheal pain were determined in both groups and compared to each other.
    Results
    Results indicate that demographic characteristics (age, BMI and menstrual status) were similar between two groups before treatments. Severity and duration of dysmenorrhea in Zingiber group deceased significantly (p<0.0 and p<0.0 respectively) at the end of the study compared to placebo group.
    Conclusion
    Administration of zingiber 500 mg t.i.d decreases pain and duration of primary dysmenorrhea without any obvious adverse effects. The investigation for accurate effective doses of Zingiber and its adverse effect on long term administration is recommended.
سامانه نویسندگان
  • مریم عسکری
    مریم عسکری
    دانشجوی کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال