به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهدی جعفرزاده

  • مهدی جعفرزاده*
    هدف

    مسئله اصلی این پژوهش فقدان چارچوبی مناسب برای شناسایی و تعیین شایستگی های کارآفرینانه مدیران در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران است. برای بسترسازی ورود اتاق بازرگانی ایران به سوی تحقق نسل چهارم اتاق های بازرگانی که در سراسر جهان در حال شکل گیری است، توسعه شایستگی های کارآفرینانه مدیران این نهاد تاثیرگذار اقتصادی از اهمیت به سزایی برخوردار است تا اتاق بازرگانی ایران بتواند از ساختار سنتی قدیمی خود خارج شود و همگام با اتاق های بازرگانی جهان در راستای اتاق های بازرگانی ارزش آفرین نسل چهارم حرکت نماید. بنابراین، هدف کلی این پژوهش، طراحی مدل شایستگی های کارآفرینانه مدیران در اتاق بازرگانی ایران است.

    روش

    روش شناسی مورد استفاده در این پژوهش بر اساس مدل پیشنهادی «پیاز پژوهش» است. بر اساس پیاز دانش، شش لایه این پژوهش به این شرح است: فلسفه این پژوهش، فلسفه تفسیری است که بر اساس تفسیر نظرات ذینفعان اصلی اتاق بازرگانی ایران حاصل شده است. رویکرد پژوهش: برای پیشبرد این پژوهش از رویکرد استقرایی استفاده شده است. راهبرد مورد استفاده در این پژوهش، راهبرد پیمایشی است. روش مورد استفاده پژوهش روش پژوهش کیفی است. افق زمانی پژوهش حاضر از نوع مطالعات مقطعی است. ابزار گردآوری داده های پژوهش حاضر، انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته پژوهش گر با 14 نفر از ذینفعان اصلی اتاق بازرگانی ایران از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به مرحله اشباع نظری است. همچنین بر اساس تحلیل محتوای داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، ابتدا شایستگی های فرعی کدگذاری و در نهایت خوشه های شایستگی طبقه بندی گردیدند.

    یافته ها

    پس از تحلیل داده ها و تجمیع مفاهیم استخراج شده، در مجموع 40 مولفه به دست آمد که در 8 خوشه شایستگی جای گرفتند. 

    نتیجه گیری

    پس از تحلیل داده ها و تجمیع مفاهیم استخراج شده، در مجموع 40 مولفه به دست آمد که در 8 خوشه شایستگی جای گرفتند. خوشه های شایستگی شناسایی شده در این پژوهش عبارتند از: شایستگی های ارتباطی، شایستگی های رهبری، شایستگی های تصمیم گیری، شایستگی های تفکر نقادانه، شایستگی های تفکر خلاقانه، شایستگی های تفکر سیستمی، شایستگی های تفکر راهبردی و شایستگی های تفکر طراحی. نوآوری این پژوهش ارائه یک مدل کاربردی در راستای شناسایی، ارزیابی و توسعه شایستگی های کارآفرینانه مدیران در نهادهای عمومی غیردولتی است. نتایج این مطالعه علاوه بر افزایش دانش در حوزه شایستگی های کارآفرینانه مدیران، می تواند در تدوین سیاست های آموزشی و حمایتی در زمینه توسعه شایستگی های کارآفرینانه مدیران در نهادهای عمومی غیردولتی به سیاستگذاران یاری رساند.

    کلید واژگان: اتاق بازرگانی ایران, کارآفرینی سازمانی, مدل شایستگی, شایستگی های کارآفرینانه, نهادهای عمومی
    Mahdi Jafarzadeh *
    Objective

    The main problem of this research is the lack of a suitable framework for identifying and determining the entrepreneurial competencies of managers in Iran's Chamber of Commerce. In fact, since the most important pillar of the corporate entrepreneurship process is to pay attention to the entrepreneurial behavior of employees and develop an entrepreneurial culture, Therefore, the general goal of this research is to design a model of entrepreneurial competencies of managers in the Iran Chamber of Commerce. Method The methodology used in this research is based on the proposed model of "Research Onion". Research Philosophy: The philosophy of this research is an interpretative philosophy based on the interpretation of the opinions of the main stakeholders of the Iran Chamber of Commerce. Research approach: To advance this research, an inductive approach has been used. Research strategy: The strategy used in this research is a survey strategy.

    Research  method

    The method used in the research is the qualitative research method. Time horizon of the research: The time horizon of the current research is a cross-sectional study. Data collection and analysis of the research: The data collection tool of the current research is to conduct a semi-structured interview of the researcher with 14 of the main stakeholders of the Iran Chamber of Commerce through purposeful sampling until reaching the theoretical saturation stage. Also, based on the content analysis of the data collected from the interviews, first the sub-competencies were coded and finally the competency clusters were classified.

    Findings

    After analyzing the data and summarizing the extracted concepts, a total of 40 components were obtained, which were placed in 8 competency clusters.

    Conclusion

    The innovation of this research is to present a practical model in order to identify, evaluate and develop entrepreneurial competencies of managers in non-governmental public institutions.

    Keywords: Competency Model, Corporate Entrepreneurship, Entrepreneurial Competencies, Iran Chamber Of Commerce, Public Institutions
  • مهدی جعفرزاده*
    تحقیقات حوزه کارآفرینی نشان می دهد کسب و کارهای کارآفرینانه در راستای بهره برداری حداکثری از فرصت های کارآفرینانه نیازمند دسترسی به انواع منابع هستند، لذا ضرورت دستیابی به منابع متنوع موجب می گردد دغدغه اصلی این بنگاه ها معطوف به حصول منابع مختلف باشد. تحقیقات نشان داده است بهره گیری از آموزه های کاربردی «دیدگاه منبع محور» می تواند بنگاه های کارآفرین را در دستیابی به منابع مورد نیاز یاری رساند. هرچند به نظر می رسد «دیدگاه منبع محور» به مرز بلوغ خود رسیده و می توان آن را به عنوان یک نظریه تلقی نمود (نظریه منبع محور)، اما کنکاش های بیشتر نشان می دهد حوزه فرصت های کارآفرینانه تا حد زیادی در این دیدگاه مورد توجه واقع نشده است و پژوهش های اندکی در زمینه بهره برداری فرصت های کارآفرینانه در «دیدگاه منبع محور» انجام شده است. این پژوهش با استفاده از مرور سیستماتیک به روش فراترکیب و بهره گیری از روش تحقیق کیفی به شیوه «نظریه برخاسته از داده ها» به تحلیل نظام مند یافته های پژوهش های پیشین پرداخته است. برای انجام این پژوهش از میان 452 مقاله بررسی شده در پایگاه های معتبر خارجی در بازه سال های 1984 لغایت 2022، پس از سه مرحله غربالگری 46 مقاله برای انجام پژوهش مناسب تشخیص داده شدند. نوآوری این پژوهش ارائه یک مدل فرآیندی حاصل از تعامل مقوله های مختلف است که توانایی تبیین فرآیند بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه در «دیدگاه منبع محور» را امکان پذیر نموده است.
    کلید واژگان: دیدگاه منبع محور, فرصت های کارآفرینانه, مرور سیستماتیک, رویکرد فراترکیب, نظریه برخاسته از داده ها
    Mahdi Jafarzadeh *
    Research in the field of entrepreneurship shows that entrepreneurial businesses need access to all kinds of resources in order to make the most of entrepreneurial opportunities, so the need to access diverse resources makes the main concern of these companies focus on obtaining different resources. Research has shown that using the practical teachings of "Resource Based View" can help entrepreneurial companies in obtaining the needed resources. Although it seems that the " Resource Based View " has reached its maturity and can be considered as a theory (Resource Based Theory), further investigations show that the field of entrepreneurial opportunities has not been considered to a large extent in this view. Few researches have been done in the field of exploiting entrepreneurial opportunities in the "Resource Based View". This research has systematically analyzed the findings of previous researches by using a systematic review using the "Meta-synthesis Approach" method and using the qualitative research method using the " Grounded Theory" method. To carry out this research, among 452 articles reviewed in reliable foreign databases between 1984 and 2022, after three stages of screening, 46 articles were found suitable for conducting research. The innovation of this research can be considered as presenting a process model resulting from the interaction of different categories, which has made possible the ability to explain the process of exploiting entrepreneurial opportunities in a "Resource Based View ".
    Keywords: Resource Based View, Entrepreneurial Opportunities, Systematic Review, Meta-Synthesis Approach, Grounded Theory
  • علی جعفرزاده *، مهدی جعفرزاده

    سبک زندگی هر جامعه ای با فرهنگ آن جامعه، ارتباطی گسست ناپذیر دارد و قطعا شیوه زندگی در جامعه توحیدی با شیوه زندگی در جامعه غیرتوحیدی، تفاوت قابل توجهی دارند. هم چنان که سبک زندگی در رهیافت فرهنگی؛ نوعی فرهنگ، دین یا هویت دانسته می شود. انسان ها به دنبال تامین سعادت هستند. و هدف آن ها از زندگی جز در راستای این غایت نمی باشد. ازآنجایی که محیط زندگی و شرایط حاکم بر اجتماع بشری، در رسیدن و یا دور شدن از آن بی تاثیر نمی باشد. این تحقیق، مجموعه ای از ادبیات فرهنگی و اعتقادی تاثیرگذار در جامعه دینی را بر اساس سوره حجرات بیان می کند تا ضمن توسعه فرهنگ وحیانی در ارتباط با روابط اجتماعی، ارایه ای از سبک زندگی در جامعه مدنی بر اساس وحی باشد. در این مقاله سبک زندگی جامعه ایمانی را بر اساس سوره ی حجرات و با روش توصیفی-تحلیلی ترسیم نموده ایم، تا ضمن اشاعه فرهنگ اجتماعی دینی، الگوی مناسبی از تعاملات اجتماعی منطبق با دستورات آسمانی را ارایه نماییم.

    کلید واژگان: سبک زندگی, زندگی اجتماعی, جامعه ایمانی, اسلام, سوره حجرات
    Ali Jafarzadeh *, Mehdi Jafarzadeh

    The lifestyle of any society has an inseparable connection with the culture of that society, and the way of life in a monotheistic society is definitely different from the way of life in a non-monotheistic society. As well as the lifestyle in the cultural approach; It is considered a kind of culture, religion or identity. Humans are looking for happiness. And their purpose in life is only in line with this goal. Since the living environment and conditions governing human society are not without influence in reaching or moving away from it. This research describes a collection of influential cultural and religious literature in the religious society based on Surah Hujarat, in order to develop the culture of revelation in relation to social relations, and to present the lifestyle in civil society based on revelation. . In this article, we have drawn the life style of the faith community based on Surah Al-Hujrat and with a descriptive-analytical method, in order to spread the religious social culture and present a suitable model of social interactions in accordance with the divine orders.

    Keywords: Lifestyle, social life, faith society, Islam, Surah Hajarat
  • مهدی جعفرزاده*

    هدف : 

    از منظر کارآفرینی استراتژیک، دو حوزه دیدگاه منبع محور و فرصت های کارآفرینانه در یک کسب و کار کارآفرینانه در هم تنیده شده اند و نمی توان آنها را مجزا قلمداد کرد. حوزه فرصت به عنوان «هسته اصلی کارآفرینی» موضوع پژوهش های مختلفی بوده است که عمدتا بر عوامل موثر بر فرآیند کارآفرینی متمرکز بوده است، اما پژوهش های روش شناختی و کاربردی در موضوع چگونگی تامین منابع در بهره برداری از فرصت های کارآفرینی بسیار اندک است. مرور پژوهش های دیدگاه منبع محور نشان دهنده این مطلب است که  فرصت های کارآفرینانه در بسیاری از مطالعات این حوزه مورد موشکافی و کنکاش جدی قرار نگرفته است. پژوهش حاضر با هدف ارایه یک دید کلی و سریع از محتوا و جریان های پژوهشی دیدگاه منبع محوراز منظر فرصت های کارآفرینانه به پژوهشگران، آنها را در هدایت بهینه پژوهش های آتی یاری می رساند. بررسی پژوهش ها نشان می دهد در حوزه دیدگاه منبع محور از منظر فرصت های کارآفرینانه دانش منسجم و قابل اعتمادی وجود ندارد و تصویر روشن و جامعی برای درک عمق تحقیقات انجام شده در این زمینه وجود ندارد. بنابراین، مسیله اصلی این پژوهش «بازنمایی و تدوین نقشه دانش دیدگاه منبع محور از منظر فرصت های کارآفرینانه است. نوآوری و مشارکت علمی این پژوهش، ارایه و تدوین نقشه دانش دیدگاه منبع محور از منظر فرصت های کارآفرینانه است که علاوه بر تعیین دانش موجود و نشان دادن ارتباط بخش های مختلف با یکدیگر در این زمینه، مسیر تحقیقات آتی را نیز بر اساس تحلیل شکاف دانش شناسایی شده برای پژوهشگران مشتاق و علاقه مند مشخص نموده است. همان طور که بیان شد نقشه دانش با دو هدف علمی تهیه می شود: اول نقشه دانش برای درک دقیق تر آنچه تاکنون در یک حوزه موضوعی خاص انجام شده است و دوم نقشه دانش به منظور تعیین جهت پژوهش های آینده. امید است پژوهش حاضر در دستیابی به هر دو هدف موفق باشد.

    روش

    این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس گردآوری اطلاعات اسنادی - مرور سیستماتیک است. با استفاده از مرور سیستماتیک از میان 452 مقاله بررسی شده در بازه سال های 1984 لغایت 2022 میلادی در پایگاه های معتبر خارجی، پس از سه مرحله غربالگری 46 مقاله برای انجام پژوهش مناسب تشخیص داده شدند.

    یافته ها

    داده های پژوهش بر اساس روش تحلیل مضمون، در دو مرحله کدگذاری باز برای یافتن گزاره های توصیفی و کدگذاری محوری برای استخراج گزاره های مفهومی مورد تحلیل قرار گرفتند و در نهایت 49 مولفه موثر برای ترسیم نقشه دانش پژوهش شناسایی گردید. چهار رکن ارایه شده در بازنمایی نقشه دانش در این پژوهش عبارتند از: ناهمگونی منابع، محدودیت های بعد از رقابت، تحرک ناپذیری کامل منابع و محدودیت های قبل از رقابت.

    نتیجه گیری

    علاوه بر ترسیم نقشه دانش و تبیین مولفه های آن، شکاف های دانشی و جریان های پژوهشی قابل توسعه آتی در خصوص دیدگاه منبع محور از منظر فرصت های کارآفرینانه مشخص گردید.

    کلید واژگان: دیدگاه منبع محور, فرصت های کارآفرینانه, شکاف های دانشی, مرور سیستماتیک, نقشه دانش
    Mahdi Jafarzadeh *
    Objective

    From the perspective of strategic entrepreneurship, two areas of Resource-Based View and entrepreneurial opportunities are intertwined in an entrepreneurial business and cannot be imagined separately. The field of opportunity as the "main core of entrepreneurship" has been the subject of various research that has mainly focused on the factors affecting the entrepreneurial process, but methodological and applied researches on the subject of how to provide resources in exploiting entrepreneurial opportunities are very few. The review of the Resource-Based View field shows that entrepreneurial opportunities have not been scrutinized and explored seriously in many studies in this domain. The current research was done with the aim of creating a general and quick view of the content and research streams of the Resource-Based View from the perspective of entrepreneurial opportunities to researchers and helping them in the optimal direction of future research. The review of the research shows that there is no regular and reliable knowledge in the field of Resource-Based View from the point of view of entrepreneurial opportunities and there is no clear and comprehensive picture to understand the depth of the research done in this field. Therefore, the main problem of this research is "representation and compilation of the knowledge map is Resource-Based View from the perspective of entrepreneurial opportunities. The innovation and scientific contribution of this research is the presentation and compilation of the knowledge map from the Resource-Based View from the point of view of entrepreneurial opportunities in addition to determining the existing knowledge and showing the relationship of different sectors with each other in this field, the path of future research is also identified based on the knowledge gap, specify for enthusiastic and interested researchers. As mentioned, the knowledge map is developed with two scientific goals: first, the knowledge map order to more accurately understand what has been done so far in a specific subject area, and second, the knowledge map in order to determine the direction of future research. It is hoped that the present research will be successful in achieving both goals.

    Method

    This research is applied in terms of purpose and based on the collection of documentary information - systematic review. In this research, using a systematic review, among 452 articles reviewed between 1984 and 2022 in reliable foreign databases, after three stages of screening, 46 articles were found suitable for conducting research.

    Results

    Research data were analyzed based on thematic analysis method, in two stages of open coding to find descriptive propositions and axial coding to extract conceptual propositions, and finally 49 effective components were identified for drawing the knowledge map of the research. The four pillars presented in the representation of the knowledge map in this research are: Heterogeneity of resources, Ex post limits to competition, Imperfect resource mobility, and Ex ante limits to competition.

    Conclusion

    In addition to drawing a knowledge map and explaining its components, knowledge gaps and future research streams that can be developed regarding the Resource-Based View from the perspective of entrepreneurial opportunities were determined.

    Keywords: Entrepreneurial opportunities, Knowledge Gaps, Knowledge Map, resource-based view, Systematic review
  • مهدی جعفرزاده*
    در حالی که بسیاری از پژوهشگران غیرمسلمان تلاش می کنند ویژگی های شخصیتی کارآفرینان را با مراجعه به واژگان موجود در کتب مقدس خود تبیین نمایند، عنایت به واژه قرآنی توکل از منظر معناشناختی برای تبیین مولفه های توکل کارآفرینانه از جمله مباحثی است که کمتر توسط پژوهشگران مسلمان بدان توجه شده است. توکل کارآفرینانه یکی از زمینه های پژوهشی بسیار ضروری در حوزه کسب و کار است که شناسایی ابعاد گوناگون آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است با التفات به واژه توکل و استناد به معانی آیات قرآن پیرامون آن، ویژگی های روان شناختی توکل کارآفرینانه را تبیین نماید. روش انجام این پژوهش، معنا شناسی و جامعه مورد مطالعه، کل قرآن کریم و تفاسیر درباره آیات توکل است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، واژه توکل با حفظ معنای لغوی و اصطلاحی، توانایی برقراری ارتباط معنایی با چهار مولفه روان شناختی کارآفرینانه یعنی «تحمل ابهام کارآفرینانه»، «توفیق طلبی کارآفرینانه»، «خلاقیت و نوآوری کارآفرینانه» و «ریسک پذیری کارآفرینانه» دارد. نوآوری این پژوهش را می توان تلاش برای گفتمان بومی سازی و اسلامی سازی دانش حوزه کارآفرینی در زمینه تبیین ارزش های اسلامی و ترویج هنجارهای دینی در کسب و کار تلقی نمود.
    کلید واژگان: کارآفرینی, مولفه های روان شناختی, توکل کارآفرینانه, معناشناسی, قرآن کریم
    Mahdi Jafarzadeh *
    While many non-Muslim researchers try to explain the personality traits of entrepreneurs by referring to the available words in their holy books, taking care of the Quranic word Tawakkul from a semantic point of view to explain the characteristics of entrepreneurial Tawakkul is one of the topics that has been paid less attention by Muslim researchers. Entrepreneurial Tawakkul is one of the most essential research fields in the domain of business, and identifying its various dimensions is of particular importance. Based on this, present research tries to explain the psychological characteristics of entrepreneurial Tawakkul by paying attention to the word Tawakkul and referring to the meanings of the Quranic verses surrounding it. The method of conducting this research is semantics and the studied society, the entire Holy Quran and interpretations about the verses of Tawakkul. Based on the findings of the present research, the word Tawakkul, while maintaining the literal and idiomatic meaning, has the ability to establish a semantic relationship with four entrepreneurial psychological characteristics, namely "Entrepreneurial uncertainty tolerance", "Entrepreneurial need for achievement", "Entrepreneurial creativity and innovation" and "Entrepreneurial risk-taking". The innovation of this research can be considered an attempt to localize and Islamize knowledge in the field of entrepreneurship in the context of explaining Islamic values and promoting religious norms in business.
    Keywords: Entrepreneurship, Psychological Characteristics, Entrepreneurial Tawakkul, semantics, Holy Quran
  • مهدی جعفرزاده*، محمد رنجبرحسینی، مهدی نصرتیان
    تاثیرات تکوینی افعال نیک و بد انسان از منظر آیات و روایات، ویژگی هایی دارند. شناخت این ویژگی ها اولین گام در طراحی و پذیرش اجتماعی الگوهای رفتاری و سبک زندگی اسلامی است. بر اساس این تحقیق که در مقام گردآوری به روش کتابخانه ای و در مقام تحلیل و داوری به روش اسنادی تحلیلی، انجام شده است، مهم ترین ویژگی این است که تلازم میان تاثیرات تکوینی افعال اختیاری نیک اجتماعی و جاری شدن نعمت ها در جامعه، قطعی است؛ ولی این تلازم در جانب افعال اختیاری بد اجتماعی و نقمت ها و نیز آثار تکوینی افعال نیک و بد فردی، قطعی نیست و ممکن است به دلایلی منتفی شود. عدم دلالت بهره مندی از دنیا بر خوب بودن انسان، فراجنسیتی بودن تاثیرگذاری افعال اختیاری انسان بر تکوین، تناسب و همانندی میان افعال اختیاری انسان و ابتلایات تکوینی و نیز هماهنگی میان ابتلایات تکوینی افعال اختیاری با نظام احسن از دیگر ویژگی های این تاثیرگذاری است؛ بنابراین، سبک زندگی اسلامی، بیشترین و کامل ترین تناسب و هماهنگی را با نظام تکوین خواهد داشت و بیشترین منفعت را متوجه انسان و سایر مخلوقات می کند.
    کلید واژگان: سبک زندگی اسلامی, افعال اختیاری انسان, نظام تکوین, تاثیرگذاری تکوینی
    Mahdi Jafarzadeh *, Muhammd Ranjbar Huseini, Mahdi Nosratian
    From the vantage point of Koranic verses and hadiths, existential influence of human’s good and evil deeds has some characteristics. Knowing these characteristics is the first step towards the design and social acceptance of Islamic behavioral patterns and lifestyle. According to this study, which has collected its data with the library research method and conducted analysis and made assessments with the analytic-documentary method, the influence is mainly characterized by the fact that the correlation between existential influences of good volitional actions and flow of blessings in society is certain, but the correlation between evil volitional actions and blight occurrence is not certain and may be averted for some reasons. Insignificance of worldly enjoyment for being a good human, meta-gender influence of volitional actions upon existence, proportion and similarity between volitional actions and existential suffering and the harmony of existential sufferings arising from volitional actions with the Best System are among other characteristics of the influence. Thus, Islamic lifestyle will have the most and most perfect harmony with the system of creation, and will direct the most benefit towards human beings and other creatures.
    Keywords: Islamic lifestyle, human volitional action, the system of creation, existential influence
  • محمود شرفی*، مهدی جعفرزاده، ئارام بایت گل، راضیه لک

    دریاچه ارومیه که یک فرورفتگی زمین ساختی در شمال باختر ایران است، سالانه دریافت کننده مقادیر زیادی رسوبات فرسایش یافته از ساختارهای زمین شناسی اطراف این دریاچه است. در نتیجه خشکسالی های متوالی سال های اخیر، این رسوبات مستعد ایجاد بادرفت در معرض فرسایش بادی قرار گرفته و بنابراین یک منشا مهم برای انتشار رسوبات در طی توفان های گرد و غبار است. در این پژوهش، رسوبات حاشیه جنوبی و باختری دریاچه پلایایی ارومیه از جنبه تعیین سنگ منشا مورد مطالعه قرار گرفته اند. رسم نمودارهای دوتایی مانند نسبت Th/Co به La/Sc و TiO2 به Al2O3 و مقایسه نسبت عناصر کمیاب مانند La/Sc, Th/Sc, La/Co, Th/Co و Cr/Th بیانگر منشا سنگ های آذرین عمدتا فلسیک و بعضا بازیک برای این رسوبات است. رسم نمودار های عنکبوتی برای عناصر اصلی و کمیاب موجود در رسوبات مورد مطالعه، فقیر شدگی آنها نسبت به V Sc, Cr, و Ni و غنی شدگی Sr و Th را نشان می دهد که وجود سنگ منشا اسیدی و بعضا مافیک تا اولترامافیک را تایید می کند. ژیوشیمی عناصر اصلی از طریق قرار دادن مقادیر  SiO2 در برابر مجموع Al2O3  K2O, و Na2O و همچنین مقدار اندیس شیمیایی هوازدگی، شرایط آب و هوایی خشک را در زمان رسوب گذاری رسوبات دریاچه ارومیه نشان می دهد.

    کلید واژگان: دریاچه ارومیه, خاستگاه, سنگ منشا, اندیس دگرسانی, عناصر اصلی و فرعی
    Mahmoud Sharafi *, Mahdi Jafarzadeh, Aram Bayet-Goll, Razieh Lak

    The Urmia Lake, which is a tectonic depression in the northwest of Iran, has received a lot of eroded sediments of the geological records of the lake watershed. Because of the constant drought in the recent years, sediments have been subjected to the wind erosion and thus are an important source for local and regional emission during dust storms. In this research the south and west sediments of the Urmia playa lake have studied on the parent rock issue. Bivariate plots such as Th/Co versus La/Sc and TiO2 versus Al2O3 and comparison proportion of the trace elements such as La/Sc, Th/Sc, La/Co, Th/Co and Cr/Th display mainly the felsic and partly basic rocks source for the studied sediments. Major and trace spider plots of the studied sediments display their depletion with respect to Sc, V, Cr, Ni and enrichment with respect to Th and Sr, confirm mainly a felsic and partly mafic and ultramafic source rocks. Geochemistry of the major elements shows the dry climatic conditions during deposition of Urmia Lake sediments, suggested by bivariate plots of SiO2 against the sum of Al2O3, K2O and Na2O as well as the amount of chemical index of weathering.

    Keywords: Urmia Lake, Provenance, Source rock, Alteration index, Major, minor elements
  • مریم برزگر، مهدی جعفرزاده*، عادل نجف زاده، فاضل خالقی، رحیم مهاری
    در این مطالعه، ترکیبی از روش های پتروگرافی و ژیوشیمی عناصر اصلی نهشته های سیلیسی آواری سازند دورود به سن پرمین زیرین در برش زال در جنوب جلفا جهت بررسی خاستگاه، جایگاه تکتونیکی و هوازدگی قدیمه مورد استفاده قرار گرفته است. ضخامت سازند دورود در برش مورد مطالعه 112 متر متشکل از میکروکنگلومرا، ماسه سنگ و شیل قرمز می باشد. 13 نمونه ماسه سنگی دانه متوسط توسط روش نقطه شماری و 6 نمونه نیز جهت تعیین مقدار عناصر اصلی آنها به روش فلویورسانس اشعه ایکس (XRF) بررسی شدند. از لحاظ ترکیب سنگ شناسی، نمونه های مورد مطالعه اکثرا در محدوده ساب لیتیک آ رنایتی قرار گرفته اند. بررسی میزان و نوع کوارتزهای تک بلور و چندبلور، استفاده از توابع تفکیکی، سنگ مادر غالب این نهشته ها را سنگ های دگرگونی و آذرین فلسیک و همچنین چرخه مجدد رسوبی نشان داده است. وجود چرت در مطالعات پتروگرافی، تاثیر چرخه مجدد رسوبی از سازندهای قدیمی تر را نیز در این ماسه سنگ ها تایید نموده است. مطالعات پتروگرافی و ژیوشیمی همچنین نشان دهنده خاستگاه کراتونی و جایگاه تکتونیکی حاشیه غیرفعال قاره ای در زمان ته نشست رسوبات سازند دورود می باشد. تعیین اندیس شیمیایی دگرسانی در نمونه های مورد مطالعه، بیانگر میزان هوازدگی شدید در منطقه منشا و وجود آب و هوای مرطوب می باشد که با جغرافیای قدیمه پرمین پیشین ایران مطابقت دارد. به نظر می رسد عواملی همچون مسیر حمل طولانی رسوبات بر روی کراتون عربی، چرخه مجدد رسوبی از سازندهای قدیمی تر و همچنین آب و هوای مرطوب در زمان ته نشست سازند دورود، در کنار هم، در بلوغ نسبتا بالای این ماسه سنگ ها نقش مهمی داشته اند.
    کلید واژگان: سازند دورود, خاستگاه, سنگ مادر, چرخه مجدد رسوبی, هوازدگی قدیمه
    M. Barzegar, M. Jafarzadeh *, A. Najafzadeh, F. Khaleghi, R. Mahari
    In this study, a combination of petrographic and major element geochemistry of siliciclastic deposits of Lower Permian Doroud Formation in the Zal section in south of Jolfa has been used to investigate the provenance, tectonic setting and paleo-weathering. The thickness of Doroud Formation in Zal section is 112 m consisting of micro conglomerate, red sandstone and shale. Thirteen samples of sorted and medium grained sandstones were examined by point-counting method and 6 samples were examined for determination of their major elements by X-ray fluorescence (XRF) method. The studied samples are frequently sublithic-arenite in composition. The study of the amount and type of monocrystalline and polycrystalline quartz and using of discrimination function, indicate that the parent rocks of these deposits are predominantly metamorphic, felsic igneous rocks as well as sedimentary recycled. The presence of chert in petrographic studies has also confirmed the effect of sedimentary recycling from older formations. Petrographic and geochemical studies also indicate the cratonic origin and tectonic setting of the passive continental margin at the time of sediment deposition of the Doroud Formation. Determination of chemical index of alteration (CIA) indicates intense weathering and humid climate in the provenance area, which is consistent with the paleogeography of the Iran in Permian. It seems that factors such as the a long-distance transport on the Arabian Craton, the recycling of older formations and also the humid climate at the time of the deposition of the Doroud Formation, together, have played significant role at the relatively high maturity of this sandstones.
    Keywords: Doroud Formation, Provenance, Parent rock, Sedimentary Recycling, Paleo-weathering
  • محمد ملاح، محمدعلی صالحی*، مهدی جعفرزاده، زهرا مزروعی سبدانی

    توالی مورد مطالعه شامل بخش پایینی سازند آخوره (ایوسن میانی) در شمال نایین واقع در زون ایران مرکزی می باشد. این سازند به صورت نهشته های آواری و با ضخامت زیاد در طی فاز کوهزایی لارامید و فرسایش بلندی های حاصل از چین خوردگی و همزمان با فعالیت های آتشفشانی بعد از ایوسن تشکیل شده است. این توالی شامل 505 متر ماسه سنگ، کنگلومرا و سیلستون بوده که به 10 واحد چینه شناسی تفکیک شده است. در توالی مورد مطالعه رخساره های آواری شناسایی شده شامل سه دسته اصلی درشت، متوسط و ریزدانه و همچنین رخساره ی خاک دیرینه P می باشد.. رخساره درشت دانه شامل Gcm، Gh، Gp، Gci، Gmm و Gmg می باشد. رخساره دانه متوسط شامل Sh و Sm بوده و رخساره ی دانه ریز شامل Fl، Fsmو Fm می باشد. رخساره های شناسایی شده در توالی مورد مطالعه به چهار مجموعه رخساره آواری گروه بندی شده اند. همچنین عناصر ساختاری GB، SG، SB و OF شناسایی گردیده است. این عناصر ساختاری مربوط به یک محیط قاره ای از نوع رودخانه بریده بریده است. وجود محیط قاره ای در بخش پایینی سازند مذکور با مطالعات جغرافیای دیرینه هم خوانی دارد. مطالعه این توالی رسوبی علاوه بر این که برای اولین بار محیط رسوبی آن مورد بررسی قرار می گیرد، نتایج بدست آمده نیز اطلاعات مهمی را در رابطه با تکامل ژیودینامیکی ایران مرکزی در طول ایوسن میانی ارایه می نماید.

    کلید واژگان: رخساره های آواری, محیط رسوبی, ائوسن میانی, سازند آخوره, نایین
    Mohammad Mallah, MohamadAli Salehi *, Mahdi Jafarzadeh, Zahra Mazroei Sebdani

    In this study, the lowermost part of Akhore Formation with Middle Eocene age at the Shurab section, in the north Naein, east Isfahan has been studied. In this research, a stratigraphic section with 505 meters thickness is measured and ten lithostratigraphic units differentiated and composed of a thin basal conglomerate followed by the alternation of mostly purple sandstones and shales.This succession covered the Naein Ophiolite Complex,. Lithofacies analysis led to the identification of six coarse-grained facies (Gcm, Gp, Gh, Gci, Gmg, Gmm), two medium-grained (Sm, Sh) and three fine-grained (Fl, Fm, Fsm) as well as pedogenic fearute (P). Lithofacies studies led to identification of five facies associations which have been deposited in the sub environments of Sediment Gravity flow (SG), Sandy-bedform (SB), Floodplain (OF), Gravel-bar (GB), Foreset macroforms (FM) for braided river. The study of this succession provides us with important information on the geodynamic evolution of central Iran during the Middle Eocene.

    Keywords: facies, Depositional environment, Middle Eocene, Akhore Formation, Naein
  • مهدی جعفرزاده *، علی جعفرزاده

    دفاع غیر عامل، به مجموعه اقداماتی اطلاق می گردد که مستلزم بکارگیری جنگ افزار و تسلیحات نیست و با اجرای آن می توان از وارد شدن خسارات مالی به تجهیزات و تاسیسات حیاتی، حساس و مهم نظامی و غیر نظامی و هم چنین تلفات انسانی، جلوگیری کرد و یا میزان خسارات و تلفات ناشی از حملات و بمباران های دشمن را به حداقل ممکن کاهش داد. سابقه ی بکارگیری اصول پدافند غیرعامل، به انسان های ابتدایی برمی گردد. در این تحقیق به دست آمد که اصول پدافند غیرعامل که امام علی علیه السلام در جنگ های خویش از آن بهره برده است عبارت از تبیین هدف جهاد، تقویت روحیه شهادت طلبی، تضعیف روانی نیروی دشمن، انتخاب موضع جنگی مناسب، رصد کردن فعالیت دشمن و اعلام خطر، تعیین نیروهای ذخیره و احتیاط، حفظ اسرار نظامی، اطاعت پذیری نسبت به فرمانده، آموزش و تمرین، محافظت و دفاع از نیروهای ضعیف تر و زخمی ها و عقب نشینی تاکتیکی می باشد.

    کلید واژگان: دافند غیرعامل, دفاع غیر عامل, تدابیر نظامی امام علیعلیه السلام, موضع جنگی, اصول پدافند غیر عامل, نهج البلاغه
    Mehdi Jafarzadeh, Ali Jafarzadeh

    Passive defense refers to a set of measures that do not require the use of weapons and ammunition and by implementing it, it is possible to prevent financial damage to vital, sensitive and important military and civilian equipment and facilities, as well as human casualties or reduce the amount of damage and casualties caused by enemy attacks and bombings to a minimum. The history of applying the principles of passive defense dates back to primitive humans. In this study, it was found that the principles of passive defense that Imam Ali (as) has used in his wars are: explaining the purpose of jihad, strengthening the spirit of martyrdom, weakening the enemy's psychological strength, choosing the appropriate combat position, monitoring enemy activity and Warning, determining reserve and precautionary forces, maintaining military secrets, obedience to the commander, training, protecting and defending the weaker and wounded, tactical retreat.

    Keywords: passive defense, passive defence, military measures of Imam PBUH, war position, principles of passive defense, Nahj al-Balaghah
  • بهنام ابراهیم زاده، مهدی جعفرزاده*، رحیم باقری

    تراورتن ها منطقه وسیعی در جنوب غرب آذرشهر  استان آذربایجان شرقی  را پوشش میدهند. در قسمتهایی نیز در حال حاضر چشمه هایی فعال در حال ته نشست تراورتن هستند. در این مطالعه 96 نمونه آب از 1 چشمه تراورتن ساز و 5 چشمه غیرتراورتن ساز در منطقه آذرشهر جهت تعیین غلظت یونهای اصلی، با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی یونی، آنالیز شد. تعداد 6 نمونه آب از چشمه های منطقه نیز به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین و ایزوتوپهای پایدار اکسیژن18 و دوتریم انتخاب شدند. داده های هیدروژیوشیمیایی و ایزوتوپی به دست آمده در این تحقیق جهت تعیین خصوصیات هیدروشیمیایی، منشا مواد محلول، منشا آب چشمه ها، تیپ آب چشمه ها، اختلاط آب چشمه ها، و غلظت فلزات سنگین در آب چشمه های تراورتن ساز و غیرتراورتن ساز مورد استفاده قرار گرفت. مطالعات هیدروشیمیایی نمونه های مورد مطالعه نشان داد، از لحاظ اسیدیته، آب چشمه ها در حد خنثی، مقدار EC آنها بالاتر از حد استاندارد شرب، و تیپ آب چشمه های تراورتن ساز منطقه بیکربناته است. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد منشا یونهای اصلی موجود در آب چشمه ها نیز انحلال کربناتها و تا حدودی تبخیری هاست. مطالعات ایزوتوپی چشمه ها نشان دهنده منشا اولیه جوی است و همچنین نشان میدهد عمق چرخش آب در چشمه های تراورتنساز قزلداغ و تاپتاپان بسیار زیاد است و ارتفاع منطقه تغذیه بالاتری نسبت به دیگر چشمه ها دارند.

    کلید واژگان: آذرشهر, تراورتن, چشمه, ژئوشیمی, هیدروژئوشیمی
    Behnam Ebrahimzadeh, Mahdi Jafarzadeh*, Rahim Bagheri
    Introduction

    Travertines are limestones that form where hot groundwaters rich in calcium and bicarbonate emerge at springs. Travertines cover a large area southwest of Azarshahr (East Azarbaijan province), in some parts of which active springs are currently settling travertine. One of the main questions about travertine springs is their origin, as well as the secondary processes that have changed their composition along the flow path. To study the origin and geochemical evolution of springs, different ion ratios such as Na/Cl, Br/Cl, I/Cl as well as oxygen isotopic composition and deuterium isotope are used. Hydrogeochemical and isotopic data is used to determine the hydrochemical properties, source of soluble materials, source of spring water, type of spring water, mixing of spring water and concentration of heavy metals in the water of travertine and non-travertine springs.

    Materials and methods

    In this study, 16 water samples from 9 travertine and 7 non-travertine springs in Azarshahr region have been analyzed to determine the concentration of major ions using ion chromatography. 6 water samples were selected from springs in the region to determine the concentration of heavy metals and stable isotopes of oxygen 18 and deuterium. Electrical conductivity (EC) and pH of the springs was measured in place by using portable device (WP-84 conductivity-salinity EC meter TPS Company, Australia) and AZ8601 pH/mV meter. Saturation index of samples was measured by using PHREEQC software.

    Results and discussion

    Hydrochemical studies have shown that in terms of acidity, spring water is in neutral; their EC value is higher than the standard drinking limit and the water type of travertine springs is bicarbonate. Due to the relationship between pH and temperature in travertine springs, with increasing temperature, the pH value also increases, which is normal. But in non-travertine springs with shallow rotation depth and also lower temperature, the range of pH changes is greater. This could be due to the occurrence of mixing between travertine and non-travertine along the depth-to-surface path. These springs have lower temperatures and more carbonate dissolution has occurred, causing the pH to rise further. The results of this study also show that the origin of the main ions in spring water is the dissolution of carbonates and to some extent evaporates. Isotopic studies of the springs indicate the primary origin of the meteoric and also show that the depth of water circulation in the Qizildaq and Taptapan travertine springs is very high and the height of the feeding area is higher than other springs.

    Conclusion

    The study of water origin and geochemical evolution of travertine and non-travertine springs in Azarshahr region using hydrogeochemical, isotopic and heavy metal data has led to the following

    results

    1) In terms of acidity, the water of the studied springs, like other karst and travertine areas, is neutral and the amount of EC in all springs in the region is higher than the standard drinking limit and is salty. The water type of travertine springs is bicarbonate and the water type of non-travertine springs is chloride.2) The study of the origin of the main ions in the spring water shows a similar trend for the springs, where the dissolution of carbonates and to some extent evaporites (gypsum and halite) are the main factors determining their chemical composition.3) Carbonate minerals such as calcite and aragonite are in saturation state in all water samples of Azarshahr travertine springs and the water of all studied springs is supersaturated compared to quartz and chalcedony minerals.4) In the study of compositional diagrams related to the main ions, it was found that the origin of calcium and salinity alone can not be due to the dissolution of carbonates, gypsum and evaporites, and other factors such as cation exchange have also been affected.5) Isotopic studies of springs in Azarshahr region indicate the meteoric origin of water in these springs. The depth of water rotation in Qizildaq and Taptapan travertine springs is very high and the height of the feeding area is higher than other springs.

    Keywords: Azarshahr, Travertine, Geochemistry, Hydrogeochemistry, Spring
  • جواد انجردی، مهدی جعفرزاده*، عادل نجف زاده، رحیم مهاری

    در این تحقیق، ترکیبی از روش های پتروگرافی، ژیوشیمی و مجموعه کانی های سنگین در ماسه ستگ های کوارتزآرنایتی و ساب آرکوزی سازند ایلانقره در برش پیراسحاق در جنوب جلفا جهت بررسی خاستگاه مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی انواع کوارتزها در این ماسه سنگ ها و ویژگی های ژیوشیمیایی آنها از جمله نسبت Al2O3/TiO2 و نسبت La/Sc در مقابل Co/Th، سنگ مادر غالب این نهشته ها را سنگ های آذرین گرانیتی نشان داده است. وجود این نوع سنگ مادر به همراه حضور زیرکن و تورمالین شکل دار در بین دانه های بسیارگرد شده، نشان از فرسایش قطعات بالاآمده پی سنگ ایران در حوضه ریفتی پالیوتتیس به عنوان یکی از عوامل موثر در تامین رسوبات در زمان دونین آذربایجان دارد. با اینحال مطالعات ژیوشیمیایی و بررسی مجموعه کانی های سنگین در ماسه سنگ ها، چرخه مجدد رسوبات از سازندهای قدیمی تر را نیز به عنوان یکی دیگر از خاستگاه های رسوبات سازند ایلانقره اثبات نموده است. داده-های ترکیبی پتروگرافی، ژیوشیمی و کانی های سنگین همچنین نشان دهنده خاستگاه کراتونی برای این رسوبات می باشد. بر اساس مطالعات صورت گرفته می توان ترکیبی از منشا پی سنگ بالاآمده (کادومین) و چرخه مجدد رسوبی را به عنوان منشاهای اصلی و ورود رسوب از کراتون عربی را به عنوان منشا فرعی درتامین رسوبات سازند ایلانقره در نظر گرفت.

    کلید واژگان: ایلانقره, ژئوشیمی, کانی سنگین, خاستگاه, جایگاه تکتونیکی
    Javad Anjerdi, Mahdi Jafarzadeh *, Adel Najafzadeh, Rahim Mahari

    In this research, a combination of petrography, geochemistry and heavy minerals analysis methods are implemented for investigating the provenance of quartzarenitic and subarkosic sandstones of Ilanqareh Formation with Late Devonian age in Azerbaijan, south of Jolfa. Investigation of the quartz types in the studied sandstones, geochemical characteristics of sandstones and shales of Ilanqareh Formation including Al2O3/TiO2 ratio and La/Sc against Co/Th ratios, illustrates that the dominant parent rocks of most of these deposits are granitic igneous ones. The presence of granitic parent rock along with the presence of euhedral zircon and tourmaline among the well-rounded indicate the erosion of uplifted blocks of Iranian basement in the rifted basin of Paleotethys as effective factor in providing sediments. However, geochemistry and heavy mineral assemblages confirm the recycling of sediments from older formations as another source of sediment. The petrography, geochemistry and heavy minerals also indicate the craton provenance and passive margin tectonic setting at the deposition time of the Ilanqareh sediments. According to the present study, one can consider a combination of uplifted source rock (Cadomian basement) and sedimentary recycling of older formations as main sources and Arabian craton as a subsidiary source in the supply of detritus sanstones of Ilanqareh Formation.

    Keywords: Ilanqareh, Geochemistry, Heavy mineral, Provenance, Tectonic setting
  • سید محمد شفیعی*، مهدی جعفرزاده، محمدرضا قاسمی
    احمد بن محمد بن عیسی اشعری از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی (ع) و از راویان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری به شمار می رود. همه فقها و همه علمای رجال درباره وثاقت وی اتفاق نظر داشته اند و تردیدی در این باره وجود ندارد. بر اساس روایاتی که احمد اشعری درباره مقام امام معصوم نقل کرده، اعتقادات وی راجع به چیستی امامت، ضرورت وجود امام، ضرورت شناخت امام، علم امام، عصمت امام، ویژگی های مشترک امامان، داشتن قدرت انجام دادن امور خارق العاده، تعیین و نص بر امام، و... بیان شده است. این مقاله نشان می دهد اعتقادات مطرح در قم و در قرن سوم، به طور عام، و اعتقادات احمد بن محمد بن عیسی اشعری، به طور خاص، تفاوت چندانی با اعتقادات رایج در میان شیعیان امروزی ندارد. البته در میان مباحث کلامی مطرح شده در روایاتی که احمد بن محمد بن عیسی اشعری نقل کرده، مباحث مربوط به امامت، نسبت به سایر مباحث، گستردگی بیشتری دارد که اهمیت و بحث برانگیزبودن این موضوع را نشان می دهد.
    کلید واژگان: احمد بن محمد بن عیسی اشعری, علم لدنی, نص الاهی, عصمت امام, معرفت امام
    Sayyed Mohammad Shafiei *, Mahdi Jafarzade, Mohammad Reza Qasemi
    Aḥmad ibn Muḥammad ibn ʿĪsā al-Ashʿarī is one of the companions of Imām Reḍā, Imām Javād and Imām Hādī (AS) and one of the great Shiʿite narrators in the third century AH. All jurists and scholars have agreed on his trustworthiness and there may not found any doubt in the field. According to the narrations transmitted by Aḥmad Ashʿarī about the status of the Infallible Imām, his beliefs about what Imāmate is, the necessity of the existence of the Imām, the necessity of knowing the Imām, the knowledge of the Imām, the infallibility of the Imām, the common characteristics of the Imāms, Imām`s state of having the power to do extraordinary things and ... have been explained. As explained in the article, the beliefs common in Qom and, common in the third century in general, and the beliefs of Aḥmad ibn Muḥammad ibn ʿĪsa al-Ashʿarī in particular do not differ from those common among Shiʿites today considerably. Of course, among the theological issues raised in the narrations narrated by Aḥmad ibn Muḥammad ibn ʿIsa al-Ashʿarī, those related to Imāmate are more extensive than other issues, and the fact shows the importance and controversial state of the issue.
    Keywords: Aḥmad Ibn Muḥammad Ibn ʿĪsa Ashʿarī, Inspired Knowledge (Ilmi Ladunnī), Divine Text, Infallibility of Imām, Knowledge of Imām
  • مهدی جعفرزاده*، علی جعفرزاده، سید محمد شفیعی

    انقلاب اسلامی بدون معیت با ولی جامعه و همراهی و استقامت در اطاعت از او با تباهی و نابودی روبرو خواهد شد. این همراهی و استقامت، زمینه نصرت و همراهی الهی را فراهم خواهد کرد. این تحقیق با هدف تبیین مهم ترین خطری که معیت با امام جامعه را تهدید می کند و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات با تاکید بر اندیشه دفاعی مقام معظم رهبری تدوین شده است. این مقاله در مقام گردآوری به روش اسنادی کتابخانه ای و در مقام داوری به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. از این تحقیق به دست آمد «سوء ظن به خدا و ولی خدا» مهم ترین خطری است که معیت با امام را تهدید می کند و باید از جامعه اسلامی در مقابل این خطر دفاع کرد. مصادیق این دفاع در اندیشه دفاعی مقام معظم رهبری عبارتند از: از بین بردن زمینه های تمایل به نفاق، تقویت ایمان به خدا، تقویت اعتماد به خدا و نصرت الهی، دمیدن روح امید به خدا در میان جامعه اسلامی، جهاد و برخورد قاطع با منافقان سازمان یافته و متلاشی ساختن تشکیلات و مراکز فرماندهی آنان.

    کلید واژگان: سوءظن به خدا, نفاق, ولایت, معیت با امام, مقام معظم رهبری
    Mehdi Jafarzadeh*, Ali Jafarzadeh, Seyed Mohammad Shafiee

    The Islamic Revolution will face destruction and annihilation without any consideration for the guardian of the society and for accompanying and persevering in obedience to him. This companionship and endurance will provide the ground for victory and divine companionship. This article has been compiled with the aim of explaining the most important danger that threatens the relationship with the Imam of the society and the strategies to deal with it from the perspective of verses and hadiths with emphasis on the defense thought of the Supreme Leader. This research has been done as a documentary-library collection and as a descriptive-analytical method. The study found that "suspicion of God and God's guardian" is the most important threat to the Imam's life, and that Islamic society must be protected from this danger. Examples of this defense in the Supreme Leader's defense thought are: eliminating the grounds for hypocrisy, strengthening faith in God, strengthening trust in God and divine victory, blowing the spirit of hope in God among Islamic society, jihad and decisive action against the hypocrites. Organize and dismantle their organizations and command centers.

    Keywords: Suspicion of God, Hypocrisy, Wilayah, Companionship with Imam, Supreme Leader
  • فرشته امیری، رضا شاپوری، مهدی جعفرزاده*
    زمینه و هدف

    بیماری های عفونی ازجمله مهم ترین بیماری های شایع در جهان می باشد که ازجمله آن ها می توان به سودوموناس آیروژینوزا اشاره کرد. در زخم های سوختگی، سودوموناس آیروژینوزا در درمان سوختگی ها به کار می رود، اما یکسری از مقاومت ها نسبت به آن ایجاد شده است که سبب شده که استفاده از گیاهان برای درمان بیماری ها مورد توجه قرار بگیرد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثرات ضد میکروبی و التیام بخشی عصاره گل همیشه بهار، اکالیپتوس، برگ گردو، عناب، روغن سقز همراه با سیلورسولفادیازین جهت ایجاد دارویی موثر در درمان سوختگی ناشی از سودوموناس آیروژینوزا می باشد.

    روش کار

    عصاره های الکلی و استونی از برگ گردو و عناب در آزمایشگاه و اسانس اکالیپتوس، روغن سقز و عصاره گل همیشه بهار به صورت آماده تهیه و از پماد سیلورسولفادیازین نیز استفاده کردیم. در مرحله بعد میزان MIC و MBCعصاره ها تعیین شد. در مدل حیوانی ابتدا سوختگی و سپس عفونت توسط باکتری سودوموناس آیروژینوزا ایجاد شد. سپس پماد سیلورسولفادیازین به تنهایی و در ترکیب با هر کدام از عصاره ها به صورت جداگانه استفاده گردید و به مقدار یک گرم و به مدت سه روز متوالی به محل زخم موش های سوری ماده زده شد و تعداد کلنی های باکتری پس از کشت بر روی محیط مولر هینتون آگار و محیط نوتریت آگار شمارش گردید.

    یافته ها

    MIC و MBC عصاره گل همیشه بهار mg/ml 25/5 و 50/10، اکالیپتوس mg/ml 75/1 و 50/3، عصاره الکلی برگ گردو  mg/ml0875/59 و 175/118، عصاره استونی برگ گردو mg/ml 375/8 و 75/16، عصاره الکلی عناب mg/ml 875/39 و 75/79، عصاره استونی عناب mg/ml 625/8 و 25/17 و سقز mg/ml 375/8 و 75/16 بود. مطالعه مدل موشی نیز اثر عصاره ها به همراه سیلورسولفادیازین را بر علیه سودوموناس آیروژینوزا تایید کرد. عصاره استونی برگ گردو و عصاره استونی و الکلی عناب و همچنین عصاره اکالیپتوس سبب کاهش تعداد باکتری های سودوموناس آیروژینوزا شده و نسبت به سایر گروه ها دارای اثر ضد میکروبی بهتری علیه باکتری سودوموناس آیروژینوزا می باشد.

    نتیجه گیری

    عصاره الکلی و استونی عناب دارای اثر بهتری نسبت به سایر گروه ها هستند.

    کلید واژگان: عصاره, اسانس, سودوموناس آئروژینوزا, MIC, MBC
    Fereshteh Amiri, Reza Shapouri, Mahdi Jafarzadeh*
    Background

    Infectious diseases are one of the most common diseases in the world, including Pseudomonas aeruginosa. In burn wounds, Pseudomonas aeruginosa is used to treat burns, but a number of resistances have been created, which has led to the use of plants to treat diseases. The aim of this study was to compare the effects of antimicrobial and healing marigold extract, eucalyptus, walnut, jujube, turpentine oil with silver sulfadiazine to create an effective agent in the treatment of burns is due to Pseudomonas aeruginosa.

    Methods

    Alcoholic and ethanolic extracts of walnut and jujube leaves were prepared in the laboratory and Eucalyptus oil, turpentine oil and marigold extracts were prepared for ready and we also used silver sulfadiazine ointment. In the next step, the MIC and MBC extracts were determined. In the animal model, the burn was initially burned and then infected by the bacterium Pseudomonas aeruginosa. Then the silver sulfadiazine ointment was used alone and in combination with each of the extracts separately and one gram and for three consecutive days, was injected into the wound of mice and The number of bacterial colonies was counted after the culture on the Muller Hinton Agar and culture Nutriant Agar.

    Results

    MIC and MBC of Extracts of Marigold 5.25 and 10.50 mg/ml, Eucalyptus 1.75 and 3.50 mg/ml, Alcoholic Extract of Walnut 59.0875 and 118.175 mg/ml, Estonian Extract of Walnut 8.375 and 16.75 mg/ml, Alcoholic extracts of jujube 39.875 and 79.75 mg/ml, Estonia extracts of jujube 8.625 and 17.25 mg/ml and Turpentine 8.375 and 16.75 mg/ml. The study of mouse model confirmed the effect of extracts with silver sulfadiazine against Pseudomonas aeruginosa. The acetone extract of walnut leaf, the acetone and alcoholic extract of jujube, as well as the eucalyptus extract, reduced the number of Pseudomonas aeruginosa bacteria and had better antimicrobial activity against Pseudomonas aeruginosa than other groups.

    Conclusion

    Alcoholic juices and Estonian jujube have a better effect than other groups.

    Keywords: Extract, Essential oil, Pseudomonas aeruginosa, MIC, MBC
  • بهنام ابراهیم زاده، مهدی جعفرزاده*، رحیم باقری، محمدعلی صالحی

    رسوبات تراورتن در جنوب غرب آذرشهر (استان آذربایجان شرقی) در منطقه وسیعی گسترش دارند و در حال حاضر نیز چشمه های فعال امروزی در بخش هایی در حال ته نشست تراورتن هستند. با توجه به مشاهده های صحرایی، ریخت شناسی رایج نهشته های تراورتنی آذرشهر از نوع برجا و شامل تپه ای و مخروطی، شکاف- پشته ای و آبشاری است. مطالعه های ژئوشیمیایی انجام شده روی نهشته های قدیمی و امروزی تراورتن در امتداد دو چشمه تاپتاپان و قزل داغ نشان می دهند مقدار عنصر آهن در این نهشته ها به طور مشخص بر درون زاد (ترموژن) بودن و مقادیر استرانسیم، باریم و بریلیم بر سنگ منشا آهکی، تبخیری یا دولومیتی آنها دلالت دارد. مقادیر تهی شده ایزوتوپ اکسیژن (δ18O) و غنی شده ایزوتوپ کربن (δ13C) نیز ترموژن بودن و سنگ منشا کربناته این نهشته ها را نشان می دهد. بر اساس مطالعه های انجام شده می توان نتیجه گرفت سیالات گرمابی ابتدا گاز CO2 منشاگرفته از ماگما را با خود حمل کرده اند و هنگام حرکت رو به بالا، کربن زدایی ضمن برخورد با سنگ های کربناته انجام شده است. این سیالات، CO2 حاصل از هیدرولیز کربنات ها را با خود حمل می کنند و به شکل چشمه های آب گرم در سطح ظاهر می شوند، و در اثر خروج سریع CO2 به شکل تراورتن رسوب می کنند.

    کلید واژگان: ژئوشیمی, تراورتن, ترموژن, آذرشهر
    Behnam Ebrahimzadeh, Mahdi Jafarzadeh *, Rahim Bagheri, Mohammad Ali Salehi

    Travertine deposits cover a vast area in the southwest of Azarshahr (East Azarbaijan province) and in some parts there are active springs which currently deposit these types of sediments. Regarding the field observations in the Azarshahr area, the typical morphology of Azarshahr travertine deposits is in situ and consists of the mounds, fissure-ridge and cascades. Geochemical studies on the travertine deposits of the Taptapan and Qizildagh springs revealed that the amount of iron in travertine deposits clearly emphasizes their thermogenic nature. The amounts of strontium, barium and beryllium also indicate the thermogenesis and calcareous, evaporative or dolomite origin. The depleted oxygen isotope (δ18O) and enriched carbon isotope (δ13C) is also indicator of thermogenic source, and carbonate source rocks for these deposits. Based on geochemical studies, it can be concluded that hydrothermal fluids may have initially taken the CO2-derived from magma, and during the upward movement with carbonate rocks, decarbonization has been occurred. These fluids transport CO2 from carbonates, and then they appear as spring’s water at the surface and precipitate travertine due to the rapid release of CO2.

     

    Keywords: Geochemistry, Travertine, Thermogene, Azarshahr
  • مهدی جعفرزاده، مهران رضوانی*، علی داوری
    بیشتر اعضای خوشه های صادراتی کشور را بنگاه های کوچک و متوسط تشکیل می دهند. بررسی پژوهش ها نشان می دهد تاکنون چارچوب منسجمی در خصوص توسعه بین المللی خوشه های صادراتی کشور ارائه نشده است، از این رو پژوهش حاضر با توجه به عدم موفقیت فراگیر خوشه های صادراتی کشور در بازارهای بین المللی با تاکید بر رویکرد اکتشافی و بهره گیری از نظرات خبرگان این حوزه و استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری، الگویی برای بکارگیری استراتژی رقابت همکارانه در بین المللی سازی خوشه های صادراتی کشور ارائه نموده است. پژوهش حاضر در حوزه بکارگیری استراتژی رقابت همکارانه هم از نظر توسعه چارچوب و هم به لحاظ روش شناسی دارای نوآوری است. این پژوهش در سال 1397 انجام گردیده و با معرفی پانزده عامل موثر، الگوی پیشنهادی را در سه سطح مختلف توسعه داده است. مطابق با این الگو با اولویت ترین عوامل تاثیرگذار در توسعه بین المللی خوشه های صادراتی کشور دو عامل شناخت عمومی خوشه ها از محیط بازارهای صادراتی و انعقاد قرارداد و تفاهم نامه های تجاری بین المللی توسط آنها می باشد که در سطح سوم الگوی پیشنهادی قرار دارند، در حالی که سه عامل سطح دوم یعنی مدیریت تعارضات اعضای خوشه ، تحلیل روندهای موجود در بازارهای بین المللی و تحلیل جذابیت های بازارهای بین المللی توسط خوشه در درجه اهمیت بعدی نسبت به دو عامل قبلی قرار دارند. ده عامل تعیین شده در سطح اول الگوی پیشنهادی از جمله تدوین استراتژی و برنامه های عملیاتی صادرات، توسعه فرهنگ همکاری و کارگروهی و... از اولویت های بعدی در این زمینه محسوب می شوند.
    کلید واژگان: استراتژی رقابت همکارانه, بین المللی سازی, کسب و کارهای کوچک و متوسط, خوشه های صادراتی, مدل سازی ساختاری تفسیری
    Mahdi Jafarzadeh, Mehran Rezvani *, Ali Davari
    Most members of the Iran export clusters are small and medium-sized enterprises. Investigation of researches confirm that no coherent framework for international development of export clusters has been presented so far. Therefore, due to the widespread failure of export clusters in international markets, the present study, by emphasis on exploratory approach and utilization of experts' views in this field and using interpretive structural modeling method, has provided a model for applying coopetetive strategy in internationalization of export clusters. The present research has innovation in the area of applying coopetetive strategy in terms of both framework development and methodology. This research was carried out in 2018 and by introducing fifteen effective factors, developed the proposed model in three different levels. According to this model, the most important factors influencing the international development of Iran export clusters are two factors: public recognition of clusters in the context of export markets and their international trade agreements, which are at the third level of the proposed model. While the three identified factors at the second level are conflict management among members, analysis of international markets and analysis of attractiveness of international markets by clusters. The other ten factors identified at the first level of the proposed model, including formulation of export strategies and operational plans, development of a culture of cooperation and workgroups, etc. are the next priorities in this field.
    Keywords: Coopetition Strategy, Internationalization, Small, Medium Enterprises, Export Clusters, Interpretive Structural Modeling
  • علیرضا جمشیدی، مهدی جعفرزاده، محرم فارسی

    زیرساخت های مهم به دلیل تاثیرگذار بودن در نتایج جنگ های جدید، امروزه عوامل جذابی برای دشمنان و مخالفان می باشند. بررسی و ارزیابی تهدید زیرساخت های مهم از دغدغه های اصلی تامین کنند گان امنیت در کشور است. شناخت تهدیدات علیه زیرساخت های ملی چارچوبی برای بررسی و مدیریت خطرات ناشی از حملات دشمنان و متخاصمان می باشد. سدها یکی از زیرساخت های مهم و حیاتی هر کشوری محسوب می شوند. تخریب سدها یا اختلالاتی چون آلوده شدن آب سدها، می تواند خسارات جدی بر جوامع هم جوار به ویژه مناطق پایین دست آن سدها، وارد آورد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و هدف  از آن، بررسی آثار سد بارون بر بخش های اجتماعی، اقتصادی و امنیتی روستاهای مرزی شهرستان چالدران می باشد. روش جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعه کتابخانه ای، میدانی با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته است و تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS  صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق 2000 نفر از افراد تحت تاثیر سد بارون است که 100 از آنها به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب گردید. روایی پرسش نامه به صورت صوری و پایایی آن، با روش آلفای کرونباخ مورد بررسی و تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که احداث سد مورد نظر بر عواملی از قبیل: تغییر شغل و از بین رفتن شغل قبلی، جابه جایی و مهاجرت جمعیت، مشکلات امنیتی در پایین دست، تخصیص آب بر مناطق بالادست برای جلوگیری از مهاجرت و میزان دسترسی گروه های معاند بیشترین تاثیر را داشته است.

    کلید واژگان: آثار اقتصادی, آثار اجتماعی, آثار امنیتی, سد بارون, شهرستان چالدران
    Alireza jamshidy, Mehdi Jafarzadeh, Moharram Farsi

    Important infrastructures, due to their impact on the outcome of new wars, are nowadays attractive to enemies and opponents. Investigating and assessing the threat of important infrastructure is one of the main concerns of security providers in the country. Understanding threats to national infrastructures is a framework for investigating and managing the risks of attacks by enemies and adversaries. Dams are one of the most important infrastructure in any country. Damage to dams or disturbances such as dam water can cause serious damage to neighboring communities, especially downstream areas. The purpose of this study is to investigate the effects of Baron Dam on the social, economic and security sectors of the border villages of Chaldoran city.</span>The data collection method was a library-based field study using a researcher-made questionnaire and the data were analyzed using SPSS software. The statistical population of the study was 2000 people affected by Baron Dam, 100 of whom were randomly selected. The face validity and reliability of the questionnaire were evaluated and confirmed by Cronbach's alpha method. The results of the present study showed that dam construction on factors such as: change of job and loss of previous job, relocation and migration of population, downstream security problems, allocation of water over upstream areas to prevent migration and The availability of peer groups has had the most impact.</span>

    Keywords: Economic Works, Social Works, Security Works, Baron Dam, Chaldaran City
  • سید محمد شفیعی*، ابراهیم قاسمی، مهدی جعفرزاده، محمدرضا قاسمی

    احمد بن محمد بن عیسی اشعری از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی (ع) و از راویان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری به شمار می رود. تمام فقها و علمای رجال درباره وثاقت ایشان اتفاق نظر دارند. او احادیث مختلفی را درباره مبداشناسی نقل کرده است. در این تحقیق سعی شده است با مطالعه و بررسی این روایات، آرای کلامی وی درباره مبداشناسی به دست آید. در این مقاله بیان شده است که عالم حادث است و خدا خالق آن است. انسان فطرتا خدا را می شناسد و در عالم ذر به ربوبیت او اقرار کرده است. برخی از صفات ثبوتی و سلبی خدا برشمرده شده و تصریح شده است که خالقیت، رازقیت، ربوبیت، مالکیت، فاعلیت و هدایت مخصوص خداوند است و هیچ چیزی شبیه خدا نیست؛ نه در ذات و نه در صفات، بلکه خدا این اسماء الحسنی را خود برای خویش اختیار کرده است. انسان مجبور نیست، اما توانایی و استطاعت مطلق و مستقل نیز ندارد؛ یعنی در محدوده اراده و قضا و قدر الهی اختیار دارد.

    کلید واژگان: احمد بن محمد بن عیسی, مبداشناسی, توحید
    Sayyed Mohammad Shafiei *, Ebrahim Qasemi, Mahdi Jafarzadeh, Mohammad Reza Qasemi

    Aḥmad ibn Muḥammad ibn Īsā al-Ash’arī was a companion of Imām al-Riḍā, Imām al-Jawād, and Imām al-Hādī, and a great Shiite transmitter of hadiths in the ninth century. His reliability is a matter of consensus among all Shiite jurists and scholars of rijal (biography of hadith transmitters). He transmitted different hadiths concerning originology (study of the originator or creator of the world). In this research, we have sought to study these hadiths, and thus, infer his theological views in originology. In this paper, we show that the world is incipient, rather than eternal, and it was created by God. Humans innately know God, and have admitted His Lordship in the World of Dharr. We enumerate some of God’s positive and negative attributes, and make explicit that the only creator, provider, lord, owner, agent, and guide, and there is nothing like God neither in essence nor in attributes. God has restricted such beautiful names to Himself. Humans do have free will, but they do not have an independent and absolute power or ability. That is, their power lies within the limits of God’s will and predestinations.

    Keywords: Aḥmad ibn Muḥammad ibn Īsā, originology, Monotheism
  • رسول رضوی، مهدی جعفرزاده*، محمدرضا قاسمی
    شفاعت، از جمله مسائل مشترک میان تمام مذاهب اسلامی است، و تنها در چگونگی آن اختلاف نظرهایی وجود دارد. یکی از این اختلافات، طلب شفاعت از پیامبر، پس از رحلت ایشان است که به اعتقاد سلفی های تکفیری این عمل، مصداق شرک است. اهمیت این مسئله و نتایج خسارت بار آن در تکفیر مسلمانان و افزایش اختلاف، ضرورت بررسی این اعتقاد را در مذاهب مهم اسلامی مشخص می سازد. این تحقیق با هدف دستیابی به دیدگاه شافعی به عنوان یکی از چهار مذهب فقهی اهل سنت درباره آموزه شفاعت تدوین شده است. این تحقیق در مقام گردآوری به روش اسنادی کتابخانه ای، و در مقام داوری به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. بررسی آرای علمای شافعی حاکی از این مطلب است که برخلاف نظر سلفی های تکفیری، طلب شفاعت از پیامبر پس از رحلت آن حضرت، به نظر شافعی نه تنها هیچ منعی ندارد و موجب شرک و کفر نمی شود، بلکه زیارت قبر رسول خدا و درودفرستادن بر ایشان در کنار قبر آن حضرت، موجب تعظیم ایشان است و یکی از اسباب قطعی جلب شفاعت آن حضرت به حساب می آید.
    کلید واژگان: شافعی, شفاعت, وهابیت, شرک, طلب شفاعت
    Rasul Razavi, Mahdi Jafarzadeh *, Muhammdreza Ghasemi
    Intercession is one of the common beliefs among all Islamic sects, where there only differences among them over the manner of its realization. One of the differences is about the intercession of the Prophet (s) after his demise, which is believed by Takfiri Salafis to be an example of polytheism. The importance of this issue and its damaging consequences for the excommunication of Muslims and increasing divisions makes it necessary to examine this belief in important Islamic sects. This research is designed to clarify the Shafi'i view, as one of the four Sunni jurisprudential sects, about the doctrine of intercession, and was conducted using library-documentary method for data collection and descriptive-analytical method for data processing. An examination of the views of Shafi'i scholars suggests that, contrary to the view of the Takfiri Salafis, seeking intercession from the Prophet (s) after his demise according to Shafi'i view is neither prohibited, nor does it lead to polytheism and heresy. Instead, it is a means of his reverence and one of the definite ways of attracting his intercession to visit the grave of the Prophet (s) and salute him next to his grave.
    Keywords: Shafi'i, intercession, Wahhabism, polytheism, Seeking intercession
  • مهدی حسینی، مهدی جعفرزاده*، علی طاهری، حامد زند

    در مطالعه حاضر، پتروگرافی و ژئوشیمی ماسه سنگ ها و شیل های سازند پادها در برش خوش ییلاق واقع در البرز شرقی به منظور دستیابی به اطلاعات بیشتر درباره خاستگاه آنها استفاده شد. سازند پادها در برش مطالعه شده با ضخامت 341 متر روی بازالت های سلطان میدان به سن اردویسین بالایی- سیلورین قرار گرفته و سازند خوش ییلاق با مرز فرسایشی آن را پوشانده است. پس از مطالعه های صحرایی، تعداد 20 نمونه ماسه سنگ متوسط دانه برای مطالعه های نقطه شماری و 8 نمونه ماسه سنگی و 2 نمونه شیلی برای تجزیه وتحلیل های ژئوشیمیایی انتخاب شدند. باتوجه به درصدهای محاسبه شده از داده های نقطه شماری، ترکیب سنگ شناسی این ماسه سنگ ها کوارتزآرنایت، ساب آرکوز و ساب لیتارنایت تشخیص داده شد. بر اساس میزان Q/Q+F در ماسه سنگ ها و ویژگی های ژئوشیمیایی ماسه سنگ ها و شیل های سازند پادها ا زجمله نسبت Al2O3/TiO2 و نمودار TiO2 در برابر Zr، سنگ مادر غالب این نهشته ها را می توان سنگ های آذرین فلسیک در نظر گرفت. نمودارهای QmFLt و QtFL خاستگاه زمین ساختی ماسه سنگ های سازند پادها را کراتون پایدار نشان دادند. داده های ژئوشیمی نیز اکثرا جایگاه تکتونیکی حاشیه غیرفعال قاره ای و ریفتی را برای این نمونه ها تایید کردند. با توجه به مطالعه های جغرافیای دیرینه انجام شده در منطقه می توان بالاآمدگی های تکتونیکی و فرسایش بستر گرانیتی کادومین و همچنین ورود مواد آواری از سنگ های گرانیتی کراتون عربستان را سنگ مادر دیگر رسوبات سازند پادها در نظر گرفت.

    کلید واژگان: خاستگاه, سنگ مادر, جایگاه تکتونیکی, سازند پادها
    Mehdi Hosseini, Mahdi Jafarzadeh *, Ali Taheri, Hamed Zand

     In this study, petrography and geochemistry of the sandstones and shales of Padeha Formation in Khoshyeilagh section in Eastern Alborz have been used to obtain more information on their provenance. The Padeha Formation in the studied section has a thickness of 341 meters and overlies the Late Ordovician-Silurian Soltan-Meydan basalts and disconformably underlies the Middle to Upper Devonian Khoshyeilagh Formation. After field studies, 20 medium-grained sandstone samples were selected for point-counting and eight sandstone and two shale samples were selected for geochemical analysis. Based on the calculated percentages of point counting data, the composition of these sandstones has been detected as quartzarenites, subarkose and sub litharenites. Based on Q/Q+F in sandstones and geochemical properties of sandstones and shales, such as Al2O3/TiO2 ratio and TiO2 against Zr, the dominant parent rock of these deposits can be considered as felsic igneous rocks. The QmFLt and QtFL diagrams show the tectonic setting of the Padeha sandstones as a stable craton. The geochemistry has also largely confirmed the tectonic setting of passive continental and rifted margins. Considering paleogeography of the region, tectonic uplifts and erosion of the Cadomian granitic basement and also the entrance of clastic materials from granitic rocks of Arabian craton can be considered as other source rocks of the sediments of Padeha Formation.

    Introduction

         Petrography and the composition of siliciclastic sediment and sedimentary rock components provide important information on parent rock, which is one of the main factors in the reconstruction of tectonic evolution and sedimentation. In addition, by using the chemical composition (major, trace and rare earth elements) of siliciclastic sediments and sedimentary rocks, one can also estimate the provenance and other sedimentary processes such as weathering, transport and diagenesis (McLennan et al. 1993; Armstrong-Altrin et al. 2012; Armstrong-Altrin 2015).
    In this study, petrography and geochemistry of the sandstones and shales of the Padeha Formation in Khoshyeilagh section in Eastern Alborz have been used to obtain more information on their provenance.
     

    Material & Methods

         The Padeha Formation in the studied section has a thickness of 341 meters and overlies the Late Ordovician-Silurian Soltan-Meydan basalts and disconformably underlies the Middle to Upper Devonian Khoshyeilagh Formation. In this study, 30 samples of sandstones of the Padeha Formation in Khoshyeilagh section were selected after field sampling and petrographic studies. Twenty medium- to fine-grained sandstone samples were selected for modal analysis, and about 300 points were counted on every thin section using the Gazzi-Dickinson method (Ingersoll et al. 1984). According to the point counting, the main and accessory components of this sandstones are identified and quartz, feldspar and rock fragments modes are utilized for naming the sandstones according to the Folk classification (Folk 1980) as well as different diagrams of the provenance (Dickinson 1985). Based on the calculated percentages of point counting data, the composition of these sandstones has been detected as quartz arenites, sub arkose and sub litharenites. Eight samples of medium-grained sandstone samples with the lowest amount of carbonate cement and two samples of shales in the middle member of the Padeha Formation were selected, crushed and powdered with a mill and sent to the Zarazma Laboratory, Tehran for geochemical analysis (ICP-MS method) to determine the major, trace and rare earth elements.
     

    Discussion of Results & Conclusions

        According to the ratio of quartz to total feldspar and quartz in the sandstones of the Padeha Formation, which is 0.95 and geochemical properties of sandstones and shales, such as Al2O3/TiO2 ratio and TiO2 against Zr, the dominant parent rock of these deposits can be considered as felsic igneous rocks. The QmFLt and QtFL diagrams show the tectonic setting of the Padeha sandstones as a stable craton. Passive continental and rifted margins for Padeha Formation has also largely confirmed by geochemistry of sandstone and shale samples. Considering paleogeography of the region, tectonic uplifts and erosion of the Cadomian granitic basement and also the entrance of clastic materials from granitic rocks of Arabian craton can be considered as the other source rocks of the sediments of Padeha Formation.

    Keywords: Provenance, Parent rock, Tectonic setting, Padeha Formation
  • محمدعلی صالحی*، افشین زهدی، مهدی جعفرزاده، سارا پوردیوان بیگی مقدم
    سازند بایندور به سن پرکامبرین پسین در برش نمونه واقع در جنوب غرب زنجان 402 متر ضخامت دارد و از شیل و ماسه سنگ با میان لایه های دولومیتی (با ضخامت حدود 2 تا 8 متر) تشکیل شده است. بر اساس مطالعه های صحرایی، رخساره های سنگی مربوط به پهنه ساحلی و دریای کم عمق در سازند بایندور شناسایی شده اند. گسترش و تشکیل دولومیت ها در سازند بایندور به موازات لایه های رسوبی است و لایه های دولومیتی گسترش جانبی درخور توجهی را نشان می دهند. توالی های کربناته این نهشته ها درنتیجه تاثیر سیالات دولومیت ساز به طور کامل دولومیتی شده اند؛ به طوری که شواهد بافت رسوبی اولیه به میزان کم حفظ شده است. این دولومیت ها حاوی مقادیر درخور توجهی ندول های چرت و آثار جلبک های سبز- آبی (استروماتولیت ها) به موازات لایه بندی های رسوبی اند. بر اساس مطالعه های پتروگرافی، دولومیت های سازند بایندور بر اساس فابریک و اندازه بلور به سه گروه دولومیت های ریز، متوسط و متوسط تا درشت بلور تقسیم می شوند. میزان ایزوتوپ کربن 13 در این نمونه ها بین 63/1- تا ‰PDB 02/2 و مقادیر ایزوتوپ اکسیژن 18 بین 94/5- تا ‰ PDB15/8- متغیر است. این مقادیر تقریبا مشابه با مقادیر ایزوتوپ های کربن و اکسیژن آب دریای پرکامبرین پسین است. با توجه به نتایج مطالعه های صحرایی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی و همچنین دمای تشکیل دولومیت های ریز و متوسط بلور (حدود 38 درجه سانتی گراد) ، احتمالا آب دریا منشا یون منیزیم در این دولومیت ها بوده است و این دولومیت ها تحت تاثیر مدل دولومیتی شدن نفوذ و تراوش در محیط های تدفین کم عمق شکل گرفته اند. با ادامه روند تدفین و افزایش دمای سیالات دولومیت ساز، دولومیت های متوسط تا درشت بلور از دولومیت های ریز و متوسط بلور حاصل شده اند. داده های ایزوتوپ اکسیژن در دولومیت های متوسط تا درشت بلور نیز تفاوت مشهودی بین این نوع دولومیت با دولومیت های نوع اول و دوم نشان نمی دهد که احتمالا بیان کننده تشکیل این دولومیت ها در شرایط تدفین کم عمق و در نتیجه فرایند تبلور مجدد دولومیت های ریزبلور است. این نتایج به همراه محیط رسوبی کم عمق زمان ته نشست سازند بایندور، تشکیل شدن دولومیت ها در نتیجه سازوکار نفوذ و تراوش توسط آب دریا و طی تدفین کم عمق را تایید می کنند.
    کلید واژگان: دولومیتی شدن, ایزوتوپ های اکسیژن و کربن, پرکامبرین پسین, سازند بایندور, زنجان
    Sara Pourdivanbeigi Moghaddam, Mohammad Ali Salehi *, Afshin Zohdi, Mahdi Jafarzadeh
    The Late Precambrian Bayandor Formation has a thickness of 402 m and consists of shale and sandstone with dolomite interlayers (with a thickness of about 2 to 8 m) in the type section of the south-west of Zanjan. Based on fieldwork studies lithofacies of the Bayandor Formation belong to a coastal plain and shallow marine environments have been considered for the Bayndor Formation. Distribution and expansion of the dolomites in this formation are parallel with the sedimentary layers and has considerable lateral extension in the field. Carbonate sequences of these deposits have all been thoroughly dolomitized, due to the effects of dolomitic fluids and it is difficult to recognize the original depositional textures. In these dolomites, the abundant chert nodules and blue-green algaes (stromatolites) clearly observed along with the sedimentary bedding. During the petrographic study, the dolomites of Bayandor Formation based on fabric and crystal size divided into the three groups including fine, medium and medium to coarse crystalline dolomites. In these samples the contents of 13C isotope are varies between -1.63 to - 2.02 PDB‰ and the contents of 18O isotope are varies between -5.94 and -8.15 PDB‰. These values are almost similar to the carbon and oxygen values of the Late Precambrian seawater. Based on fieldwork, petrography and geochemical results and also by determining of temperature formation (around 38°C), the source of magnesium for fine and medium crystalline dolomites are seawater, and likely the conditions for the formation of these dolomites are seepage-reflux dolomitization model during the shallow burial environments. With increasing temperature during the burial process, medium to coarse crystalline dolomites also formed from the previous ones. The oxygen isotope data for the medium to coarse crystalline dolomite does not show a significant difference with the fine and medium crystalline dolomites. This can show that these types of dolomites also formed during the shallow burial conditions and perhaps from the recrystallization process of the fine crystalline dolomites. These results in addition to a shallow marine sedimentary environment of the Bayndor Formation show that the formation of these dolomites might be because of seepage-reflux model by seawater during the shallow burial.
    Keywords: Dolomitization, Carbon, Oxygen isotope, Late Precambrian, Bayandor Formation, Zanjan
  • محمود شرفی*، سید رضا موسوی، اسدالله محبوبی، مهدی جعفر زاده

    پتروگرافی و ژئوشیمی (عناصر اصلی و فرعی) نهشته های سیلسی-آواری سازند جیرود (دونین فوقانی) در البرز مرکزی جهت تعیین خاستگاه آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمی نشان می دهد که ماسه سنگ های سفید تا خاکستری رنگ سازند جیرود در سه گروه کوارتز آرنایت، ساب آرکوز و ساب لیت آرنایت قرار می گیرند. این ماسه سنگ ها که عمدتا از کوارتز های تک بلورین با خاموشی مستقیم، چرت و فلدسپار پتاسیم با گرد شدگی متوسط تا خیلی خوب و جور شدگی بالا تشکیل شده اند و رسیدگی ترکیبی و بافتی بالا را نشان می دهند، از منشاهای دور با موقعیت تکتونیکی کوهزایی چرخه مجدد و درون کراتونی واقع در صفحه عربی- آفریقا مشتق شده اند. محتوی عناصر فرعی و اصلی اکثر نمونه های مطالعه شده به طور کلی نسبت به ترکیب بخش بالایی پوسته قاره ای فقیر شدگی (به استثنای Si) نشان می دهند که این موضوع به دلیل غنی شدگی این ماسه سنگ ها نسبت به کانی های پایدار مانند کوارتز و چرت و میزان اندک کانی های ناپایدار حاوی Al مانند فلدسپار ها و کانی های رسی است. ترکیب مودال (مانند کوارتز، فلدسپار و خرده های سنگی) و اندیس های ژئوشیمیایی ماسه سنگ های سازند جیرود نشان می دهد که این رسوبات تحت شرایط آب و هوایی گرم و نسبتا مرطوب از سنگ های آذرین اسیدی مشتق شده و در یک حاشیه ی قاره ای غیرفعال نهشته شده اند.

    کلید واژگان: البرز مرکزی, جیرود, دونین, خاستگاه, جایگاه تکتونیکی
    Mahmoud Sharafi *, Reza Harami, Assadollah Mahboubi, Mahdi Jafarzadeh

    Petrography and geochemistry (major and trace elements) of siliciclastic rocks from the Jeirud Formation (Upper Devonian) in the Central Alborz, have been investigated to understand their provenance. Petrographical and geochemical analyses of the white to gray sandstones of the this Formation display three categories which consist of quartz arenite, sub-litharenite and sub-arkose.These sandstones, characterized by medium to very well roundness, high sorting and high compositional and textural maturity of monocrystalline quartz, chert and k-feldespar, were derived from a distal Arabia-Africa plates recycled orogen and stable cratonic source. Most major and trace element contents of studied samples are generally depleted (except Si) to upper continental crust (UCC) values that is mainly due to the high percentage of stable minerals such as quartz and chert and low content of un-stable Al-bearing minerals like feldspar and clay minerals. Modal composition (e.g. quartz, feldspar, lithic fragments) and geochemical indices of sandstones, indicate that they were derived from felsic source rocks in a humid climate and were deposited in a passive continental margin.

    Keywords: Central Alborz, Jeirud, Devonian, Provenance, tectonic setting
  • جابر پیله کوهی، مهدی جعفرزاده *، عزیزالله طاهری، افشین زهدی
    برش چپقلو در فاصله 90 کیلومتری جنوب شرق شهر زنجان و در کوه های سلطانیه قرار دارد. مطالعه حاضر درباره نهشته های پرکامبرین پسین شامل سازند بایندور به ضخامت 605 متر و متشکل از شیل با میان لایه های دولومیتی و بخش دولومیت زیرین سازند سلطانیه به ضخامت 100 متر انجام شده است. مطالعه های پتروگرافی و ژئوشیمیایی (XRD ICP-OES) دولومیت های این دو سازند نشان داد این برش دارای 5 نوع دولومیت به شرح زیر است: 1. دولومیت های بسیار ریزبلور؛ 2. دولومیت های ریزبلور؛ 3) دولومیت های متوسط بلور؛ 4. دولومیت های متوسط تا درشت بلور؛ 5. سیمان دولومیتی. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند بیشترین تنوع دولومیت ها در برش یادشده به انواع دولومیت های ریزبلور و متوسط بلور مربوط است. دولومیت های بسیار ریزبلور به دیاژنز اولیه مربوط هستند. دولومیت نوع دوم از تبلور دوباره دولومیت نوع اول تشکیل شده است. دولومیت های نوع سوم تا پنجم در مراحل آخر دیاژنز و در اثر سیالات دولومیت ساز (احتمالا آب های بین حفره ای) تشکیل شده اند. سازوکار دولومیتی شدن برای دولومیت نوع اول الگوی سبخا، دولومیت های نوع دوم از نوع تدفینی کم عمق و دولومیت های سوم تا پنجم از نوع تدفینی عمیق است. مطالعه های ژئوشیمیایی نشان می دهند مقدار کم استرانسیم در دولومیت های درشت بلور این برش نسبت به آب دریا و دولومیت های عهد حاضر و حتی نسبت به دولومیت های بسیار ریزبلور نشان از درشت بلورشدن و عمق تدفین بیشتر این دولومیت ها دارد. مقدار فوق العاده زیاد آهن و منگنز در دولومیت های برش چپقلو نسبت به دولومیت های عهد حاضر و آب دریا نشان دهنده تشکیل این دولومیت ها در شرایط احیایی و حضور باکتری های احیاکننده سولفات است.
    کلید واژگان: ژئوشیمی, دولومیتی شدن, پرکامبرین پسین, چپقلو, زنجان
    Jaber Pilekouhi, Mahdi Jafarzadeh *, Azizollah Taheri, Afshin Zohdi
    Introduction: Dolomite is mainly composed of internal structures and geochemical properties that usually indicate the conditions of formation environments and can be formed through the different mechanisms. For all these mechanisms, fluid flow and suitable amount of the magnesium in the fluid are required. During recent years, studies of dolomites have been one of the most important issues in the international sediment researches. Most of the Precambrian carbonate sequences are affected by dolomitization. Due to the spread amount of dolomites in the late Precambrian rocks of the Alborz Basin, carbonate systems of Chopoghlu section which are located in the southeast of Zanjan into the Soltanieh Mountains have been discussed in this research. Despite the significant presence of dolomite in the late Precambrian carbonate platforms of the Chopoghlu section, no work has been done up to now related to the texture, geochemical properties and also the origin of the late Precambrian dolomitization in this section. Therefore, this study was carried out to determinate the textural, mineralogical and geochemical characteristics of the late Precambrian dolomites in Chopoghlu section to determinate its dolomitization mechanism and the nature of dolomite fluids. Material & Methods: Different fieldwork and laboratory methods were used in this research. During the fieldwork studies, 50 rock samples from carbonate deposits (limestone and dolomite) have been taken for petrography and geochemical studies of these dolomites to determinate dolomitization mechanisms. The thickness of the layers is measured and the stratigraphic column of this section drowns. For the petrography study, 18 thin sections of these dolomites have been prepared. After petrography studies, 14 samples of these dolomites were selected for geochemical analysis to determinate the mechanisms of dolomitization by ICP-OES method. Also, 4 samples were analyzed for mineralogy studies and the determination of major and minor minerals by XRD method. Discussion of Results & Conclusions: The study of dolomite in the Chopoghlu section identified five types of dolomite including: very fine-crystalline, fine-crystalline, medium-crystalline, medium to coarse-crystalline and also dolomitic cement. It should be noted that the fine-crystalline dolomites is the most abundant type of dolomite in the region. In this section, dolomite cements which filled the vugs and fractures have been distinguished into the some of the studied samples. XRD results from dolomite samples in the region indicate that the most abundant mineral is dolomite, and calcite, quartz and muscovite minerals are present as minor and trace minerals in the studied rocks.
    The results of this study clearly show that the very fine-crystalline dolomite is related to primary diagenesis and is formed under a sabkha dolomitization model in a shallow and saline environment (average of sodium is around 478 ppm). The low amount of the strontium content into the coarse-crystalline dolomite in this section (average of 43 ppm) relative to sea water and the present-day dolomites, and even related to the very fine-crystalline dolomites, clearly shows that the coarse crystalline dolomites are formed during greater burial depths. Second type of dolomite or fine-crystalline dolomite is formed under shallow burial depth. These dolomites are formed via marine fluids with normal salinity and are interpreted from the progressive recrystallization of previous dolomite. The presence of stylolite is the main characteristic of this type of dolomite into the studied section. Third to fifth type dolomites formed during the last stages of diagenesis and are related to deep burial and impact of hypersaline interstitial fluids. The higher amount of iron and manganese into the chopoghlu late Precambrian dolomites in comparison with modern dolomites and seawater probably indicate that the formation of these kinds of dolomites may be associated with reduction conditions and the presence of sulfate-reducing bacteria. In general, the dolomitization mechanism for the first-type of dolomite is related to Sabkha model, for the second-type of dolomite is related to shallow burial dolomitization and finally for the third to fifth-types of studied dolomites are related to deep burial dolomitization.
    Keywords: Late Precambrian, Chapoghlu, geochemistry, Dolomitization, Sulfate-reducing bacteria
  • فرج الله فردوست، مهدی جعفرزاده، حامد زند مقدم*، فاطمه عابدینی مقانکی

    به منظور مقایسه سنگ شناسی و ژئوشیمیایی (مطالعات خاستگاه) ماسه سنگ های سازند پادها به سن دونین پیشین میانی در دو بلوک طبس و یزد، دو برش ازبک کوه (شمال بلوک طبس) و درونه (شمال بلوک یزد) انتخاب و نمونه برداری شده است. ضخامت سازند پادها در برش ازبک کوه 492 متر اندازه گیری شده که اغلب از سنگ های سیلیسی آواری، دولومیتی و تبخیری تشکیل شده در حالی که در برش درونه، این سازند شامل 310 متر سنگ های سیلیسی آواری و دولومیتی است. مطالعات پتروگرافی ماسه سنگ ها در برش ازبک کوه عمدتا نشان دهنده پتروفاسیس های کوارتزآرنایت و ساب لیت آرنایت (ساب چرت آرنایت) است درحالی که ماسه سنگ های برش درونه از دو پتروفاسیس کوارتزآرنایت و ساب آرکوز تشکیل شده است. داده های ژئوشیمیایی عناصر فرعی و نادر خاکی و مقایسه آن ها با پوسته بالایی همراه با نسبت های بین برخی از عناصر فرعی از قبیل La/Co، Th/Sc، La/Sc و  Th/Coنشان می دهد که سنگ مادر ماسه سنگ های سازند پادها در برش های ازبک کوه و درونه از نوع آذرین اسیدی است. همچنین استفاده از نمودار مثلثی Th-La-Sc و Th-Sc-Zr/10 نشان داده است که ماسه سنگ های برش ازبک کوه، اکثرا در محدوده غیرفعال قاره ای و ماسه سنگ های برش درونه هم در محدوده فعال قاره ای و هم غیرفعال قاره ای قرار می گیرند. این مطالعات نشان می دهند که نهشته های مورد مطالعه به سن دونین پیشین میانی به احتمال در راستای باز شدن اقیانوس پالئوتتیس و حد فاصل تبدیل حاشیه ریفتی به حاشیه غیرفعال پالئوتتیس نهشته شده اند.

    کلید واژگان: ماسه سنگ, ژئوشیمی, خاستگاه, سازند پادها, ازبککوه, درونه
    Fardoost F, Jafarzadeh M, Zand, Moghadam H*, Abedini MoghanakiF
    Introduction

    This research is a part of the studies of sedimentology and stratigraphy of deposits associated with the Devonian located in Central Iran, which is known as the Padeha Formation (Lower-Middle Devonian age). In this research, the Padeha Formation in north of Tabas (Ozbak-Kuh) and Yazd (Doruneh) blocks were selected and studied. These succession is measured in Ozbak-Kuh, 492 meters, which is often composed of siliciclastic, dolomitic and evaporite rocks, while in the Doruneh section, this formation consists of 310 meters of siliciclastic, calcareous and dolomitic rocks. The aim of this study is to focus on the petrography and geochemistry aspects for provenance studies.

    Materials & Methods

    Twenty one sandstone samples from Ozbak-Kuh and fifteen sandstone samples from Doruneh section were selectedand studied with Polarized microscope. In each thin section, about 300 points were counted using the Gazzi-Dickinson method. According to the point counting, the major and accessory components of this sandstones are identified and quartz, feldspar and rock fragments modes are utilized for naming the sandstones according to the Folk classification (Folk, 1980). 16 samples of medium grain sandstones with the lowest amount of carbonate cement were selected for geochemical analysis (ICP-MS method).

    Petrography & Geochemistry

    Petrographic studies of sandstone in Ozbak-Kuh section are mainly indicative of quartzarenite and sublitharenite (subchertarenite) petrofacies, however, quartzarenite and subarkose petrofacies have been identified in the Doruneh section. Compared to the Upper Continental Crust (UCC) (Taylor & McLennan, 1985), sandstones of the Padeha Formation in the Ozbak-Kuh section are somewhat enriched in some elements, such as zirconium and hafnium, but in the Doruneh section, zirconium and hafnium are slightly depleted compared to the Upper Continental Crust. All sandstone samples in both sections are strongly depleted compared to UCC. In both the Ozbak-Kuh and Doruneh sections, vanadium, cobalt, nickel and scandium exhibit much depletion compared to the UCC.

    Discussion of Results & Conclusions

    Geochemical diagram of Zr/Sc against Th/Sc (McLennan et al., 1993), along with plotting the data of Padeha Formation on this diagram shows that the samples of Doruneh section are plotted near the UCC. This shows that Padeha Formation sandstones in the Doruneh section are derived from intermediate to acidic igneous rocks, and recycling have not been affected. But the Ozbak-Kuh samples often reflect the granitic parent rock, which is located in the range of recycling. Additionally, the La/Sc versus Co/Th (Gu et al., 2002) is also a confirmation of the felsic to granitic parent rocks for Padeha Formation in both sections. For determination of tectonic setting, in this reseach, triangular diagrams based on trace elements (Bhatia, 1985) have been used. According to these diagrams, Ozbak-Kuh samples, mostly plotted in the passive continental margin field and Doruneh section sandstones are plotted in passive and active continental margin fields. The present study, using the results of petrography and geochemistry and the paleogeographic investigations, shows that the deposits of the Lower-Middle Devonian Padeha Formation can be formed in the transition between the transformations of rifted margin to passive continental margin of Paleo-tethys.

    Keywords: Sandstone, Geochemistry, Provenance, Padeha Formation, Ozbak-Kuh, Daroneh
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • مهدی جعفرزاده کناری
    مهدی جعفرزاده کناری

  • مهدی جعفرزاده
    مهدی جعفرزاده
    دانشجوی دکتری کلام، دانشگاه قرآن و حدیث، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال