به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهدی فرجی

  • مهدی فرجی، حسن طاهرخانی*
    حساسیت رطوبتی از خرابی های مهم روسازی های آسفالتی است که در اثر جدایی پیوند بین قیر و مصالح سنگی در محل اتصال آن ها توسط اثر آب ایجاد می شود. یکی از راه های موجود برای افزایش مقاومت در برابر خرابی های ناشی از رطوبت، استفاده از افزودنی ها است. در این پژوهش، اثر افزودنی کربن بلک یا دوده صنعتی به یک قیر خالص و مخلوطهای آسفالتی متخلخل و آسفالت ماستیک درشت دانه (SMA) ساخته شده با آن از نظر حساسیت رطوبتی مورد بررسی قرار گرفته است. مقادیر0، 4، 8، 12 و 16% (نسبت به وزن قیر) از کربن بلک به قیر افزوده شده و آزمایشهای درجه نفوذ، نقطه نرمی و درجه انگمی و اجزای انرژی آزاد سطحی قیر و مقاومت کششی در حالت خشک و مرطوب مخلوطهای آسفالتی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. مکانیزم اثر افزودنی کربن بلک بر میزان افزایش مقاومت در برابر خرابی های ناشی از رطوبت با استفاده از روش های انرژی آزاد سطحی و مقایسه آن با نتایج آزمایش مقاومت کششی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که میزان درجه نفوذ و درجه انگمی قیر تا 8% کاهش و بعد از آن افزایش می یابد. نقطه نرمی قیر نیز تا 8% افزایش و بعد از آن کاهش می یابد. مولفه های انرژی آزاد سطحی قیر نیز نشان می دهد که افزودن کربن بلک تا 8% انرژی سطحی کل افزایش و بعد از آن کاهش می یابد. همچنین، مقاومت کششی در حالت خشک و مرطوب آسفالت متخلخل تا 8% کربن بلک افزایش و بعد از آن کاهش می یابد. نسبت مقاومت کششی مخلوطهای آسفالتی نیز تا 8% افزودنی کربن بلک افزایش و بعد از آن کاهش می یابد. نتایج تحقیق همچنین مشخص می کند که همبستگی خوبی بین پارامترهای به دست آمده از انرژی سطحی و نتایج آزمایش حساسیت رطوبتی مخلوطهای آسفالتی با نسبت مقاومت کششی به دست می آید.
    کلید واژگان: کربن بلک, حساسیت رطوبتی, قیر, انرژی آزاد سطحی
    Mehdi Faraji, Hasan Taherkhani *
    Moisture damage is one of the major distresses of asphalt pavements, which occurs due to de-bonding aggregate and asphalt binder at their interface due to moisture. One of the existing solutions for enhancing the resistance against moisture damage is using additives, known as anti-stripping additives. In this study, the effects of adding carbon black to an asphalt cement and porous asphalt and stone mastic asphalt (SMA) made by the modified binder have been investigated. 0, 4, 8, 12 and 16% (by the weight of asphalt) of carbon black has been added to the asphalt binder and the samples were subjected to penetration grade, softening point, ductility and Sessile drop test for determining the surface free energy components. The indirect tensile strength (ITS) in dry and wet condition of the mixtures were also measured and compared with the parameters determined from free surface energy method. Results show that penetration grade and ductility decreases up to 8% of carbon black and beyond that the trend reverses. Softening point increases up to 8% of carbon black and beyond that decreases with increase of carbon black content. Free surface energy components of asphalt show that the total surface free energy increases up to 8% and decreases beyond that level. The wet and dry indirect tensile strength of the porous asphalt and the wet indirect tensile strength of SMA mixture increases with increasing carbon black content up to 8%, and beyond that the trend reverses. The ratio of dry to wet ITS, known as tensile strength ratio (TSR), increase with increasing carbon black up to 8% and decreases after that. The effect of carbon black on porous asphalt is more significant than that on the SMA. Good correlation is found between the TSR results and the parameters obtained by surface free energy.
    Keywords: Carbon Black, Asphalt Binder, Free Surface Energy, Moisture Damage
  • مهدی فرجی*، بهزاد قاسمی

    با گذشت بیش از یک قرن از جنبش مشروطه خواهی ایرانیان همچنان مسائلی وجود دارند که مناقشه برانگیز هستند. از مهم‏ترین آنها ماهیت و چگونگی ظهور «نظریه» مشروطیت در ایران است که بازبینی آن به عنوان یک مسئله مستقل پژوهشی ضرورت دارد. نوشتار حاضر با استفاده از نظریه بحران اسپریگنز که ناظر بر فهم نظریه‏ های سیاسی است، به تبیین این سوال می پردازد که روند تکوین و ماهیت «نظریه مشروطیت» در ایران دوره قاجاریه چگونه بوده است؟ کاربست نظریه اسپریگنز به منظور فهم ماهیت و تبیین روند تکوین نظریه مشروطیت در ایران است. نتایج این تحقیق براساس روش توصیفی تبیینی نشان می‏دهند نظریه مشروطیت دفعتا و در روزهای پایانی جنبش ظهور نکرد، بلکه روندی تاریخی تکاملی داشت. درخصوص ماهیت آن نیز می‏توان گفت نظریه مشروطیت، «نظریه حکومت قانون» و جنبشی برای «تاسیس آزادی» و رهایی از استبداد بود. روند تکوین این نظریه با بهره‏گیری از رویکرد نظری اسپریگنز در چهار گام شناخت مشکل و مشاهده بی‏نظمی، علل بی نظمی، نظم و خیال (بازسازی جامعه)، و تجویز تبیین خواهد شد.

    کلید واژگان: ماهیت و روند, مفهوم مشروطیت, ایران دوره قاجاریه, استبداد و حکومت قانون, نظریه توماس اسپریگنز
    Mehdi Faraji *, Behzad Ghasemi

    Using Spragens’s crisis theory, which oversees the understanding of political theories, the present article has explained the question of the development process and the nature of “constitutional theory” in Iran during the Qajar era. The purpose of this research is to apply Spragens’s theory to understand the nature and explain the development process of constitutional theory in Iran. The results obtained from this research, based on the descriptive-explanatory method, show that the constitutionalism theory did not emerge in the last days of the movement; Rather, it has had a historical-evolutionary process. Regarding its nature, it can be said that the theory of constitutionalism was “the theory of the rule of law” and a movement to “establish freedom” and get rid of tyranny. The development process of this theory by using the theoretical approach of Spragens in the four steps of the problem and observation of disorder; causes of disorder; order and fantasy (rebuilding society); And the prescription phase will be explained.

    Keywords: Nature, Process, The Concept Of Constitutionalism, Qajar Era Iran, Tyranny, The Rule Of Law, Thomas Spragens Theory
  • مهدی فرجی*، اسماعیل پورقلی

    این ایده که حسابرسان بخش عمومی برای عموم ارزش ایجاد می کنند و از طریق ارایه خدمت، منجر به افزایش منافع عمومی و پیشرفت آن شده و یک نوع کالای عمومی عرضه می کنند، مورد تایید قرار گرفته است. بدیهی است که ارزش عمومی، نهادهای دولتی را برای حسابرسی صحت صورت های مالی و منظم بودن فرآیندهای اصلی آنها و اعتماد بخشی به معاملات دولتی مورد توجه قرار می دهد. در انگلستان و در بسیاری از حوزه های قضایی در سراسر جهان، مقیاس و ویژگی هزینه های عمومی در سطح محلی، حسابرسی بخش عمومی در دولت محلی(LPA) را به بخش لاینفک حسابرسی بخش عمومی تبدیل کرده است. در کنار بسیاری از واحدهای اصلی انفرادی که باید در سطح محلی مورد حسابرسی قرار گیرند، مشارکت و هم افزایی بین نهادهای عمومی نیز بایستی مورد توجه حسابرسان باشد. با توجه به روابط دولت مرکزی و دولت محلی، تحقق اهداف ملی از طریق نهادهای محلی به وضوح در حال افزایش است که این نیز یک موضوع بالقوه برای حسابرسان بخش عمومی به شمار می رود؛ سیاست گذاران می دانند که تفویض اختیار بیشتر و مسیولیت پذیری محلی، شرط لازم برای مقابله با بسیاری از مشکلات زیان باری است که همچنان تاثیر منفی بر جامعه بریتانیا دارد. این موضوع باعث افزایش انگیزه در شهرداران منطقه/کلان شهر شده و اکنون در سراسر طیف سیاسی اجرا می شود. با این وجود، تفویض اختیار هنوز به اندازه کافی تحقق نیافته و یکی از علل آن، نگرانی در دولت مرکزی است؛ چرا که عقیده دارند پاسخگویی محلی برای بررسی کافی مسایل، ضعیف و آسیب پذیر بوده، بنابراین حسابرسی بخش عمومی در دولت محلی، می تواند ابزاری برای ایجاد اعتماد اساسی مورد نیاز برای افزایش واگذاری اختیارات به دولت های محلی فراهم کند.

    کلید واژگان: حسابرسی بخش عمومی, ارزش عمومی, پاسخگویی, دولت محلی, مدیریت پول عمومی
    Mehdi Faraji *, Esmail Pourgholi

    The idea that public auditors create value for the public and, through service delivery, lead to the increase of the public interest and its progress, and provide a type of public goods, has been confirmed. It is obvious that the public value pays attention to the government institutions to audit the accuracy of the financial statements and the regularity of their main processes and the partial trust in the government transactions. In UK and in many jurisdictions around the world, the scale and nature of public expenditure at local level has made the Public Sector Audit in Local Government an integral part of public sector auditing. Along with many individual main units that should be audited at the local level, the partnership and synergy between public institutions should also be considered by auditors. Considering the relationship between the central government and the local government, the realization of national goals through local institutions is clearly increasing, which is also a potential issue for local public auditors; Policy makers in central government recognize that greater devolution and local accountability is a necessary condition for tackling many of the damaging problems that continue to negatively affect British society. This has motivated regional/metropolitan mayors and is now being implemented across the political spectrum. Nevertheless, the delegation of authority has not yet been sufficiently realized and one of the reasons for this is the concern in the central government; Because it is believed that local accountability is weak and vulnerable to adequately investigate issues, therefore public sector audit in local government can provide a tool to build the basic trust needed to increase the delegation of authority to local governments.

    Keywords: Public sector auditing, Public value, Accountability, Local government, Public money management
  • مهدی فرجی، مرضیه ابراهیمی شقاقی*، اعظم احمدیان
    تورم از جمله متغیرهای کلان است که سطوح مختلف جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از اهداف سیاست گذاران کلان اقتصادی، کنترل تورم است. اهمیت این موضوع تا آنجا است که دامنه وسیعی از مطالعات اخیر، بر اثر سیاست مالی بر تورم در شرایط استرس مالی در سطح بین الملل انجام شده است. در ایران نیز مسئله تورم، دغدغه سیاست گذاران اقتصادی بوده و تاثیر پذیری آن از استرس بخش مالی بر کسی پوشیده نیست. سیاست های مالی دولت از جمله سیاست هایی است که می تواند به کنترل تورم کمک نماید. با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله با بهره مندی از داده های فصلی متغیرهای کلان اقتصادی در دوره 1401-1380، اثر آستانه ای سیاست مالی بر تورم در شرایط وجود استرس مالی بررسی شده است. به همین منظور در این مقاله ضمن استخراج معیار استرس مالی، آستانه بحرانی آن با به کارگیری مدل آستانه ای استخراج شده است. همچنین آستانه بحرانی درآمد مالیاتی در رژیم های مختلف استرس مالی استخراج شده است. نتایج بررسی بیانگر این است که درآمد مالیاتی در شرایط استرس مالی بالا، تورم را تشدید می کند؛ همچنین، درآمد مالیاتی در شرایطی که استرس مالی پایین است، اثری منفی بر تورم دارد؛ همچنین نتایج بررسی ها نشان دهنده تفاوت در آستانه بحرانی درآمد مالیاتی در دو رژیم مختلف استرس مالی است.
    کلید واژگان: سیاست مالی, تورم, استرس مالی, مدل خودرگرسیون برداری آستانه ای
    Mahdi Faraji, Marzieh Ebrahimi Shaghaghi *, Azam Ahmadyan
    Inflation is a macroeconomic variable that affects all levels of society. One of the goals of macroeconomic policymakers is to control inflation. The importance of this issue is such that a wide range of recent studies have been conducted on the effect of fiscal policy on inflation in conditions of financial stress at the international level. In Iran as well, inflation is a concern for economic policymakers, and its susceptibility to financial sector stress is no secret. Fiscal policies of the government are among the policies that can help control inflation.Given the importance of the issue, this paper examines the threshold effect of fiscal policy on inflation in the presence of financial stress by using quarterly data on macroeconomic variables in the period 1380-1401. For this purpose, the paper extracts the financial stress criterion and its critical threshold using the threshold model. The critical threshold of tax revenue in different financial stress regimes is also extracted.The results of the study indicate that tax revenue intensifies inflation in conditions of high financial stress. In addition, tax revenue has a negative effect on inflation when financial stress is low; however, if financial stress is high, an increase in tax revenue increases inflation
    Keywords: Fiscal Policy, Inflation, Financial Stress, Threshold Vector Autoregression Model
  • مهدی فرجی*، بهزاد قاسمی

    مقاله حاضر در صدد است با رویکرد و روشی تلفیقی و با استناد به شواهد تاریخی، از جمله منابع تاریخ نگاری، خاطرات، سفرنامه‏ها و مطبوعات، به تبیین عوامل بروز مشروطه خواهی در ایران بر اساس نظریه انقلاب کرین برینتون بپردازد. نظریه انقلاب برینتون از این جهت مهم است که به بررسی چهار انقلاب بزرگ (فرانسه، روسیه، انگلیس و آمریکا) دنیا پرداخته است. روش مقاله تاریخی بوده و از نظریه جهت تبیین تحولات استفاده شده است. یافته ‏ها حاکی از آن است که از بین نشانه‏های مقدماتی که برینتون در نظریه انقلاب خود بر می‏شمارد، مولفه‏‏های «ناکارآمدی ماشین حکومت»، و «تغییر بیعت منورالفکران» در وقوع مشروطیت ایران نقش داشته‏‏اند. نشانه‏های «رشد اقتصادی»، «منازعه طبقاتی» و «ناکامی شگفت آور در کاربرد زور» با مشروطیت ایران انطباق نداشته و برعکس نظریه برینتون، حکومت و مردم در شرایط اقتصادی سختی قرار داشتند. در جنبش مشروطیت تضاد طبقاتی هم مشاهده نشد و علیرغم وجود خشونت در ماجرای مسجد جامع و حوادث منتهی به مهاجرت کبری، به دلیل غلبه جریان مذاکره و فشار و همراهی شاه با مشروطه خواهان، می‏توان گفت که در جنبش مشروطه خواهی ایرانیان، کاربرد زور و قوای نظامی جهت سرکوب معترضان مشاهده نمی‎شود. روند حوادث جنبش و تطبیق آن با نظریه برینتون و چهار انقلاب بزرگ نشان از آن دارد که مشروطه خواهی ایرانیان نه انقلاب بلکه جنبش بوده است.

    کلید واژگان: مشروطه خواهی ایرانیان, نظریه انقلاب, کرین برینتون, جنبش
    Mehdi Faraji *, Behzad Ghasemi

    The present article seeks to explain the causes of constitutionalism in Iran based on Crane Brinton's theory of revolution, using a combined approach and method, citing historical evidence, including historiographical sources, memoirs, travelogues, and the press. Brinton's theory of revolution is important because it examines the four great revolutions (France, Russia, Britain, and the United States). The method of the article is historical and theory has been used to explain the developments. Findings indicate that among the preliminary signs that Brinton considers in his theory of revolution, the components of "inefficiency of the government machine", and "change of allegiance of enlightened thinkers" have played a role in the occurrence of Iranian constitutionalism. . The signs of "economic growth," "class strife," and "surprising failure to use force" did not conform to Iranian constitutionalism, and contrary to Brinton's theory, the government and the people were in a difficult economic situation. There was no class conflict in the constitutional movement, and despite the violence in the Grand Mosque and the events leading up to Kobra's migration, due to the dominance of the negotiation process and the Shah's pressure and support for the constitutionalists, it can be said that force was used in the Iranian constitutional movement. And there is no military force to suppress the protesters. The course of events of the movement and its adaptation to Brinton's theory and the four great revolutions show that the Iranian constitutionalism was not a revolution but a movement.

    Keywords: Iranian Constitutionalism, Theory of Revolution, Crane Brinton, movement
  • مهدی فرجی *

    همه‌گیری مستمر کووید-19 فشار قابل توجهی بر دولت‌ها، از نظر مالی و حفظ ارایه موثر خدمات عمومی ‌وارد کرده است. تجربه انگلستان در ارتباط با صورت های مالی تلفیقی دولت (WGA) نشان می‌دهد که اولا، اگرچه این ابزار نوشداروی تمامی مشکلات نیست، اما WGA دارایی‌ها و بدهی‌هایی را برجسته نموده (مانند بدهی‌های بازنشستگی آینده، ادعاهای سهل‌انگاری بالینی و تعهدات مشارکت عمومی - خصوصی) که در حال حاضر تحت پوشش اصول حسابداری دولتی قرار ندارند. ثانیا شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد WGA به برنامه‌ریزی کمک می‌کند، تصمیم‌گیری در مورد استفاده از دارایی‌ها را تسهیل می‌کند، شفافیت مالی بخش عمومی ‌را افزایش می‌دهد و به گفتگوها در مورد مدیریت ریسک بلندمدت و سیاست‌های مالی کمک می‌کند. انتهای سال 2021 زمانی است که 10 سال از انتشار اولین صورت های مالی تلفیقی دولتی در انگلستان می‌گذرد که نشان‌دهنده اولین مجموعه صورت‌های مالی حسابرسی شده است که مطابق با استانداردهای بین‌المللی حسابداری برای بخش عمومی‌ انگلستان تهیه شده است. با توجه به اینکه دولت‌ها در سراسر جهان منابع قابل توجهی را برای نوسازی شیوه‌ها و سیستم‌های گزارشگری مالی خود سرمایه‌گذاری می‌کنند، باید این مسئله را در نظر بگیریم که آیا این تغییرات با افزایش ارزش پولی همراه خواهند بود و اینکه آیا منتج به منافع ملموسی خواهند شد یا خیر. به دلیل نیاز به تحقیقات بیشتر برای پی بردن به مزایای عملی اصلاحات حسابداری بخش عمومی، مقاله حاضر به بررسی سودمندی WGA در کشوری مانند انگلستان می‌پردازد و محدودیت‌ها و چالش‌های پیش رو را بیان می‌کند. با توجه به افزایش تعهدات آینده و افزایش سطح بدهی، این مقاله توضیح می‌دهد که چگونه اطلاعات WGA می‌تواند به تصمیم‌گیری دولت ها کمک کند.

    کلید واژگان: صورتهای مالی تلفیقی دولت, بخش عمومی, کووید-19, انگلستان
    Mehdi Faraji

    The ongoing Covid-19 epidemic has put significant pressure on governments, both financially and to maintain effective public service delivery. The UK's experience with whole of government accounts (WGA) shows that, first, although this tool is not the cure for all problems, But the WGA has highlighted assets and liabilities (such as future retirement debts, clinical negligence claims, and public-private partnership obligations) that are not currently covered by public accounting principles. Second, there is evidence that WGA helps with planning, facilitates asset decision making, increases public sector financial transparency, and facilitates discussions about long-term risk management and fiscal policy. The end of 2021 marks the 10th anniversary of the first consolidated financial statements in the United Kingdom, representing the first set of audited financial statements prepared in accordance with International Accounting Standards for the UK public sector. Given that governments around the world are investing significant resources in modernizing their financial reporting practices and systems, we need to consider whether these changes will increase monetary value and whether they will result in tangible benefits. Due to the need for further research to realize the practical benefits of public sector accounting reform, this article examines the usefulness of WGA in a country like the United Kingdom and outlines the limitations and challenges ahead. Given the increase in future liabilities and rising debt levels, this article explains how WGA information can help governments make decisions.

    Keywords: Government Consolidated Financial Statements, Public Sector, Covid19, United Kingdom
  • Mehdi Faraji*, Peyman Nagheli Darabad

    Reducing pre-tax profits or tax evasion is an important tax issue. Taxes are based on corporate profits, and corporate governance principles act as a balance between the agency’s theory and stakeholders. The purpose of this study is to investigate the effect of stock dividends policies and the role of non-executive managers on tax avoidance in companies listed in Tehran Stock Exchange. For this purpose, 108 companies have been surveyed between 2014 and 2020. The result of studying 756 year-observation in the form of compositional data and unbalanced panel using the generalized least squares method, indicates a negative and significant relationship between profit dividing policy and tax avoidance. The results also show that there is a positive and significant relationship between non-executive board members and tax avoidance and among the control variables, company size, return on assets, financial leverage, intangible assets, investment intensity in fixed asset, total accruals and R&D costs have a significant relationship with tax avoidance.

    Keywords: Tax avoidance, Stock dividends policies, Independence of the board, Nonexecutivemanagers
  • مهدی فرجی*، بهزاد قاسمی
    پس از شکل گیری گفتارهای انتقادی علیه وضع موجود در دوره قاجاریه، اکثر آنها حملات خود را متوجه نظام استبدادی نموده و خواهان گذار از استبداد به حکومت قانون شدند. در نهایت، مشروطیت به مطالبه اصلی منتقدین تبدیل و فرمان مشروطه صادر شد. لکن در مرحله تدوین متمم قانون اساسی، مشروطه از سوی مشروعه طلبان، مغایر با شرع تلقی و از این طریق با چالش بزرگی مواجه شد. حبل المتین که از سال ها قبل با تبییناتی عرفی مشروطه را ترویج می کرد، پس از بروز چالش مزبور، تغییر موضع داده و مشروطیت را بر اساس ایده تفکیک شرع از عرف ترویج می کند. پرسش اساسی مقاله این است که حبل المتین بر اساس چه مبنا و اهدافی، ایده مزبور را تبیین و ترویج می کرد؟ یافته های تحقیق بر اساس روش توصیفی تبیینی نشان می دهد، پس از آنکه مشروطیت مغایر با شرع تلقی شد؛ این نشریه تبیین عرفی خود را از مشروطه بر اساس جواز فقهی علمای نجف، مبنی بر ضرورت تفکیک شرع از عرف در عصر غیبت ساماندهی کرده و بعنوان راهکاری برای پیوند زدن اندیشه دولت مدرن و شرع مطرح می کند.
    کلید واژگان: حبل المتین کلکته, اندیشه مشروطیت, قانون اساسی, ایده تفکیک شرع از عرف
    Mehdi Faraji *, Behzad Ghasemi
    After the formation of critical discourses against the current situation in the Qajar period, most of them attacked the authoritarian regime and called for the transition from tyranny to the rule of law. Eventually, the constitution became the main critic's claim, and the constitutional order was issued. However, at the stage of drafting the constitutional amendment, constitutionalism was considered by shariatians to be contrary to sharia and thus faced a major challenge.The Habl-ol- matin, which had been promoting constitutionalism since many years ago, with secular explanations, after the challenge, changed its position and promoted constitutionality based on the idea of separating sharia from the custom.The basic question of the article is that Habl-ol- matin explained the idea on the basis of what basis and purpose?The findings of the research on the basis of the descriptive-explanatory method show that after the constitution was considered to be contrary to sharia, this publication regulates its secular explanation of constitutionalism on the basis of the jurisprudential permission of the Scholars of Najaf on the necessity of the separation of the sharia from the custom at the time of the absent, and as a way of linking the thinking of the modern state and sharia.
    Keywords: : Habl-ol- matin newspaper of Calcutta, Constitutional Theory, Constitution, The idea of separating the sharia from the custom
  • مهدی فرجی*، رضا نصیری حامد

    سفرنامه های ایرانیان هند ازجمله نخستین و مهم ترین منابع در بررسی چگونگی مواجهه ایرانیان با تمدن جدید است. از نکات قابل تامل این سفرنامه ها، بازتاب جلوه هایی از تمدن جدید اروپایی قبل از شکست ایران در جنگ با روس هاست. براساس شواهد و قراین موجود، سه سفرنامه «شگرفنامه ولایت»، «تحفهالعالم» و «مسیر طالبی»، نخستین راویان نظام مشروطیت به زبان فارسی هستند که نوشته پیش رو به معرفی آن ها پرداخته و با نگاهی به منشور کبیر به عنوان سرآغاز مشروطه انگلستان و بلکه جهان، درصدد پاسخ به این سوال است که نویسندگان این سفرنامه ها چه دریافتی از مشروطیت انگلیس داشته و چه ارتباطی بین دریافت مزبور و وضعیت مردم و کشور ایران برقرار می کردند؟ یافته های تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که مولفان شگرفنامه و تحفهالعالم، ضمن توصیف نظام مشروطه انگلیس، ارتباط مستقیمی بین نظام مشروطه با ترقی و تامین حقوق و رفاه مردم قایلند. همچنین با آنکه مولف تحفهالعالم، مشروطیت را بدیل مناسبی برای نظام استبدادی ایران دانسته و استقرار این نظام را در ایران آرزو و توصیه می کند، اما مولف مسیر طالبی، به رغم مشاهده مستقیم انگلیس و نهادهای آن، تنها به روایتگری مشروطیت پرداخته است و اشاره ای به پیوند مشروطیت و ترقی ندارد.

    کلید واژگان: شگرفنامه ولایت, تحفهالعالم, مسیر طالبی, هند, مشروطیت انگلیس
    Mehdi Faraji *, Reza Nasiri Hamed
    Introduction

    The wars between Iran and Russia in nineteenth century, are an important historical milestone  which made Iranians aware of their backwardness. The most important way to deal with this situation, was to obtain the democratic achievements of the modern western civilization and the transition from authoritarian government to a law abiding and obligated government. Of course, the background of Iranian ,s awareness of the consequences of modern civilization and especially idea of ​​constitutionalism, goes back to earlier times. The Study of Persian logbooks of India, although not published in Iran and apparently had no direct effect on the political awakening of the elites and the masses of Iranian people in the years leading up to constitutionalism, shows that India under British colonization and works of those Iranians who were living there, were important sources for Iranians to know modern civilization including British constitutionalism. And what was the connection between the rule of constitutional system and the progress of the country and the welfare and comfort of the people? The following article try to answer the question that what was the understanding of authors of the three logbooks, Shegarfnamey-E Velayat by Etesam al-Din, Tohfatolalam by Abdul Latif Shushtari and Masir -E Talebi by Mirza Aboutalebkhan, from British constitutionalism and what was the connection between the rule of constitutional system with the progress of the country and the welfare of the people. Thus, the purpose of this article is to show that before the Iran-Russia wars and the Iranians awareness of their backwardness, a kind of attention to the progress and reflection of the idea of ​​constitutionalism and the necessity of its establishment in Islamic countries, especially Iran, in the works of Persian writers in India can be found. The three mentioned logbooks can be considered as the first narrators of the idea of ​​constitutionalism in Persian. An important features of these writings is that they did not see the issue of progress and constitutionalism in the West, including Britain, only in terms of concepts such as their degeneration or backwardness. And so their main content is a sign of the mentality confrontation of some Iranians with the developments of the modern world which focuses more on institutional differences and current procedures, rather than on understanding its intellectual and thought-provoking foundations. Therefore, understanding the contents of these logbooks is important and necessary for the analysis of the process that the Iranians mind and thought has started in the face of the new civilization and the way it has passed. 

    Research Methodology

    The research method of the present article is descriptive-analytical in order to focus on the texts of these logbooks and understanding the issue and their concern to explain the perspectives of the authors of these works about the evolution of modern world and in particular the narrative of British constitutionalism and survey the comparative study between Islamic and Eastern countries especially Iran with the developments and events of the modern world from the perspective of the authors of these logbooks.In this regard, the method of collecting information, is library method and based on the text of the three mentioned logbooks, with the emphasis on clarifying the desired intellectual principles by the authors of the logbooks, which is specifically based on their descriptive discourses which is done according to the British constitutional rules and regulations.

    Discussion

     Among the three case study logbooks despite some commonalities, Including in view of the achievements of the new world there are also differences, especially with the British Constitutionalism. Etesam Al-Din describes constitutionalism with traditional literature and concepts, and states that the king's authority, separation of powers, and the legal and democratic exercise of power are the main features of the British political system. Also Mirza Aboutaleb pays special attention to the customary nature of the laws and the separation of religion from politics in Britain. (Isfahani, ibid:251). Compared to the other two authors, and despite the fact that Shushtari did not see Britain and its political institutions, including the parliament directly and closely, he pays more attention to the British constitutional achievements and using them for Iran. On the one hand, he attributes the creation of constitutionalism to the eradication of the influence and authority of the Roman Church and British religious independence, as well as the involvement of natural and Western philosophers (Shushtari:254-251). On the other hand, there is a direct relationship between the establishment of constitutionalism and the progress and power of Britain and the welfare of the people and the provision of the rights of the British people (ibid: 259, 277-276, 284). In this way, he criticizes the authoritarian system of Iran and considers the rule of constitutionalism as a condition for Iran's progress and its empowerment (ibid:339). 

    Conclusion

    Although the understanding of these logbooks from constitutionalism was not based on analysis of the theoretical foundations of modern European political thought and none of them had a clear discourse on the advancement of Muslims or Iranians, but they reflected some aspects of the way which Muslims and Iranians confront with the manifestations of modern European civilization. And for the first time, some modern institutions, as well as the content of some modern concepts, are presented to their audience. It seems that in addition to their traditional affiliations in not presenting a positive and specific account of British constitutionalism, such as being likely to be the headline of the Iranian people and officials, their political attitudes and dependence on the institutions of power in India, including the British has also been so effective that it has even created a kind of empathetic view to the British in a significant part of these works. Also, the authors of three mentioned logbooks were not yet in the reactionary and helpless atmosphere caused by Iran's defeat of Russia and the pressure of the modern civilization, and therefore it is natural that such logbooks should not have been written with the concern of progress and within the framework or under the influence of the discourse of progressivism and modernity and with the knowledge of the foundations of modern European political thought. In their point of view, the West, including the United Kingdom, was not seen as the only model for progressing to be compared with Iran's degeneration and backwardness. Therefore, they can be considered as narrators who, before proposing the idea of ​​degeneration and backwardness of Iran and forming the concern for progress, presented a narrative of the British constitutionalism. This shortcoming does not necessarily diminish the importance of these texts, and the value of the narration of this group of travel writers should not be overlooked. The acquaintance with their point of view, and of course the attention to the logic of subsequent developments, points out that the issue of Iranian backwardness was largely raised over time, especially through the observation of inefficiencies and failures such as Iran's defeat by Russia. And apparently those inside Iran became more central to those who were in areas such as India. In addition, a significant portion of Iranians who later became acquainted with the developments of the modern world gradually found a greater tendency to understand the normative nature of thought contained in the text of modern developments. What was almost absent in the eyes of travel writers in Inida, who were mostly political officials, that they were more concerned with the hard-line and institutional dimensions of change. In addition of some factors like the lack of translation and publication of logbooks at that time in Iran or the locative and temporal distance, perhaps this is the difference in perspective that makes it impossible to speak directly and positively influence of this group of Indian Iranians on Iranian constitutionalism. However, these texts show some marks of the first encounters of the Iranian thought with new developments. Perhaps these works can be considered conceptually and theoretically in the interval between the creation of astonishment, such as those who were later encountered to it such as Mirza Abolhassan Khan Ilchi, and the beginning of reflections on the kind of question that Abbas Mirza asked why this is our situation, and what should be done?

    Keywords: Shegarfnamey-E Velayat, Tohfatolalam, Masir-E Talebi, India, British constitutionalism
  • بهزاد قاسمی*، مهدی فرجی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل انتقادی سیاست‏های فرهنگی پهلوی اول انجام گرفته است. دولت پهلوی اول با قدرت‏گیری رضاشاه در صدد تغییر فرهنگ سنتی و بومی برآمد. هدف اصلی دولت پهلوی، دستیابی به تجدد بود که یکی از مهم‏ترین راهبردهای اتخاذ شده، تغییر فرهنگ بومی و سنتی و جایگزینی آن با فرهنگ عرفی و غربی بود. دولت در پروژه مدرن سازی از افراد، گروه‏ها و سازمان‏های مختلفی استفاده کرد. یکی از این سازمان‏ها که در سال 1317 هجری شمسی شکل گرفت و تا پایان دوره رضاشاه با شتاب گسترش یافت، سازمان پرورش افکار بود. سوال مقاله عبارتست از اینکه، سیاست‏های فرهنگی پهلوی اول در چارچوب پدیدارشناختی چگونه قابل تحلیل است و سازمان پرورش افکار چه نقشی در پروژه متحول سازی فرهنگ آن دوره داشت؟ یافته‏ های مقاله حاکی از آن است که دولت پهلوی اول تغییر فرهنگ سنتی را یکی از راهبردهای تجدد می‏دانست، به همین منظور در نظر داشت جهان زیسته مردم را با معیارهای جدید تغییر دهد؛ با این هدف و رویکرد در صدد تغییر انگاره ‏ها و باورداشت های جامعه برآمد. دستاورد پروژه زمانی بود که بازاندیشی (تعریف جدید از فرهنگ) به اشتراک بین الاذهانی در سراسر جامعه مبدل شود؛ بعلت عدم پذیرش و مشارکت از سوی مردم سیاست اعمالی رضاشاه امکان اجرایی و عملیاتی نداشت.

    کلید واژگان: سیاست فرهنگی, ایران, رضا شاه, سازمان پرورش افکار, دولت مدرن
    Behzad Ghasemi *, Mehdi Faraji

    Based on Reza Shah's goals and attitudes, fundamental changes were made in the traditional elements and culture. The Shah's attempt was to rethink and create a new interfaith belief in society. The Pahlavi government began to create a new culture to strengthen the modern national government. In order to achieve its goal and program, the government has used existing and new tools to implement the government's goals. Among the various tools and organizations, the organization "Raising Thoughts" was of great theoretical and executive importance and credibility.Therefore, in addition to high credibility in macro-politics, the Pahlavi government's attention to the organization was pursued unusually. Accordingly, in the present article, an attempt has been made to examine and analyze cultural policies based on a particular theory, and to analyze and explain the cultural tools and elements in the direction of the modern absolute state, to achieve its goals. The findings of the paper, using the method of historical analysis based on historical documents, sources and evidence, show that cultural policy and organization in the Pahlavi government had a great impact on cultural unification and harmonization of minds in order to legitimize.

    Keywords: Cultural Policy, Iran, Reza Shah, Thought Development Organization, Modern government
  • مهدی فرجی*

    از دوره ناصرالدین شاه به بعد شاهد ظهور گفتمان ناسیونالیسم و تعریفی از هویت ملی بر اساس مولفه های «ابدی باوری» در ایران هستیم. تجربه یکصد ساله نشان می دهد که چنین تعریفی از هویت ملی در تحقق وحدت ملی و تامین حقوق ایرانیان آسیب هایی داشته است. از سوی دیگر امروزه تعریف واحدی از هویت ملی در بین اندیشمندان و نخبگان وجود نداشته و بحث هایی جدی در این زمینه در جریان است. این در حالی است که حفظ ایران نیازمند ناسیونالیسمی مبتنی بر حق حاکمیت ملت، رضایت و تامین حقوق و منافع همه اعضای ملت است. بر این اساس، بازخوانی و نقد تعریف هویت ملی بر اساس مولفه های «ابدی باوری» ضروری است. در این میان علیرغم اینکه حبل المتین به ترویج مناسبات دولت و ملت در معنی مدرن پرداخته اما هویت ملی را بر اساس مولفه های ابدی باوری تعریف می کند. سوال مقاله حاضر این است که بر اساس «پارادیم مدرنیستی ملی گرایی»، چه نقدی بر هویت ملی مورد تعریف نشریه مزبور وارد است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد، تعریف حبل المتین از ایرانیت و هویت ملی بر اساس تعریف قومی- فرهنگی از ملت بوده و نسبتی با ملت مدرن ندارد.

    کلید واژگان: حبل المتین کلکته, ایرانیت, هویت ملی, ملت مدرن (سیاسی), ملت قومی- فرهنگی
    Mehdi Faraji *

    From the time of Nasser al-Din Shah onwards, we have witnessed the emergence of the discourse of nationalism and the definition of national identity based on the components of "perennialism" in Iran. One hundred years of experience show that such a definition of national identity has been detrimental to the realization of national unity and the protection of the rights of Iranians. On the other hand, today there is no single definition of national identity among thinkers and elites and serious discussions are underway in this regard. At the same time, the preservation of Iran requires a nationalism based on the sovereignty of the nation, the satisfaction and security of the rights and interests of all members of the nation. Accordingly, it is necessary to re-read and critique the definition of national identity based on the components of "perennialism". In the meantime, despite the fact that Habal al-Matin has promoted the relationship between the state and the nation in the modern sense, it defines national identity based on the components of "perennialism". The question of the present article is that according to the "modernist paradigm of nationalism", what is the critique of the national identity defined by this publication? Findings show that the definition of Iranian identity and national identity is based on the ethnic-cultural definition of the nation and has no relation with the modern nation.

    Keywords: Ḥabal Al-Matin of Calcutta, Iranian, National Identity, Modern (political) nation, Ethnic-cultural nation
  • مهدی فرجی، داوود تقوایی*، محمدمهدی جهانگیری
    زمینه و هدف

    باتوجه به تاثیرات منفی ناشی‌از طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه در ابعاد مختلف زندگی فردی، اجتماعی، شغلی و تحصیلی افراد مختلف، هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی شناخت‌درمانی مبتنی‌بر محاکمه با طرح‌واره‌درمانی بر تعدیل طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه زنان و مردان مراجعه‌کننده به مراکز اعصاب و روان شهر قم بود.

     

    روش‌ بررسی

     روش پژوهش حاضر نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون به‌همراه گروه گواه بود. جامعه آماری را تمامی زنان و مردان مراجعه‌کننده به مرکز اعصاب و روان شهر قم در سال 1399 تشکیل دادند که برای بررسی و پرداختن به مسایل و مشکلات روان‌شناختی خود به این مراکز مراجعه کردند. از بین آن‌ها سی نفر از افراد داوطلب واجد شرایط وارد مطالعه شدند و به‌صورت تصادفی به گروه‌های پژوهش (ده نفر گروه طرح‌واره‌درمانی، ده نفر گروه شناخت‌درمانی مبتنی‌بر محاکمه، ده نفر گروه گواه) تخصیص یافتند. ابزار پژوهش برای جمع‌آوری داده‌ها در پیش‌آزمون و پس‌آزمون برای هر سه گروه، فرم کوتاه پرسش‌نامه طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه یانگ (یانگ و براون، 1998) بود. پروتکل طرح‌واره‌درمانی یانگ در هشت جلسه 45دقیقه‌ای و پروتکل شناخت‌درمانی مبتنی‌بر محاکمه در هشت جلسه شصت‌دقیقه‌ای، صرفا برای هریک از گروه‌های آزمایش اجرا شد. برای تحلیل داده‌ها، تحلیل کوواریانس تک‌متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی به‌کار رفت که همه‌ این آزمون‌ها در سطح معناداری (0٫05=α) در نسخه‌ 21 نرم‌افزار SPSS تحلیل شدند.

    یافته‌ ها

    نتایج نشان داد، شناخت‌درمانی مبتنی‌بر محاکمه و طرح‌واره‌درمانی در تعدیل طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه افراد مراجعه‌کننده به مراکز اعصاب و روان تاثیر معناداری داشتند (0٫001>p). همچنین بین اثربخشی شناخت‌درمانی مبتنی‌بر محاکمه و طرح‌واره‌درمانی در تعدیل طرح‌واره ناسازگار اولیه تفاوت معناداری وجود نداشت (0٫670=p)؛ با‌این‌حال این دو گروه درمقایسه با گروه گواه دارای تفاوت معناداری داشتند (0٫001>p).

    نتیجه‌گیری

     باتوجه به نتایج پژوهش نتیجه گرفته می‌شود که هم شناخت‌درمانی مبتنی‌بر محاکمه و هم طرح‌واره‌درمانی بر تعدیل طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه اثربخشی دارند.

    کلید واژگان: شناخت درمانی مبتنی بر محاکمه, طرح واره درمانی, طرح واره های ناسازگار اولیه
    Mehdi Faragi, Davood Taghvaei *, MohammadMehdi Jahangiri
    Background & Objectives

     

    Sometimes, improper satisfaction of childhood needs leads to the formation of early maladaptive schemas in them, resulting in the development of psychological problems. Given the adverse effects of early maladaptive schemas in various aspects of personal, social, occupational, and educational life, identifying the psychological interventions affecting these schemas while modifying them can help reduce the negative consequences. One of the most common therapies used in early maladaptive schemas is schematic therapy. Another intervention that can effectively modify early maladaptive schemas is interventions based on cognitive therapies. One type of intervention based on a cognitive approach that is less discussed in Iran is trial–based cognitive therapy. Therefore, by reviewing different research backgrounds and since schema therapy is a common intervention in this field, this study aimed to introduce a trial–based cognitive approach and compare its effectiveness with schema therapy on modulating early maladaptive schemas.

    Methods

    This was a quasi–experimental study with pretest–posttest and a control group design. The statistical population included all individuals referring to the Psychiatric Center of Qom City, Iran, in 2019 to investigate and address their psychological problems. Of them, 30 qualified volunteers entered the study and were randomly assigned to the study groups (schema therapy, cognitive therapy, & control groups; n=10/group). The inclusion criteria of this research had the desire to participate in the research, being a resident of Qom, not having specific physical illness problems, and having literacy to write and complete the research questionnaire. The exclusion criteria were reluctance to participate in further research, relocation from Qom during the research, absence from the interventional sessions, and illiteracy. The instrument used in this study in the pretest and posttest stages was the Yang Early maladaptive Schema Questionnaire–Short Form (Young & Brown, 1998). Young schema therapy protocol was performed in eight 45–minute sessions, and trial–based cognitive therapy protocol was performed in 8 sixty–minute sessions in the experimental groups; however, no intervention was provided to the control group. To analyze the obtained data, descriptive statistics (mean, standard deviation) and inferential statistics, including univariate analysis of covariance and Bonferroni post hoc test, were used at a significant level of 0.05 in SPSS.

    Results

    The collected results suggested that trial–based cognitive therapy and schema therapy significantly modulated early maladaptive schemas of the studied individuals (p<0.001). The effect of these interventions on the modulation of early maladaptive schemas was measured as 29.6%. There was no significant difference between the effectiveness of trial–based cognitive therapy and schema therapy in modulating the initial maladaptive schema (p=0.670). However, these two groups were significantly different from the control group (p<0.001).

    Conclusion

    According to the results of this study, trial–based cognitive therapy and schema therapy are equally effective in modulating early maladaptive schemas.

    Keywords: Trial–Based cognitive therapy, Schema therapy, Early maladaptive schemas
  • مهدی فرجی *، تیمور جباری

    مدل گزارشگری حساب های متقل وجوه حاکمیتی (دولتی) همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. هیات استانداردهای حسابداری دولتی (GSAB) به‎طور فعال درگیر فرآیند ایجاد بهبودهایی در مدل گزارشگری مالی جدید به منظور ارایه اطلاعات مفید برای استفاده کنندگان گزارش‎های مالی نهادهای دولتی است. GASB سه رویکرد و روش شناخت برای جایگزینی مدل گزارشگری منابع مالی جاری حساب مستقل وجوه حاکمیتی پیشنهاد داده است. این سه رویکرد و روش براساس بعد زمانی متفاوت هستند. مدل میان مدت بسیار شبیه به مدل جاری گزارشگری با یک دوره گزارشگری خاص برای 60 الی 90 روز است. مدل کوتاه مدت، گزارشگری مبادلات مالی را به چرخه یک سال عملیاتی دولت گسترش می‎دهد. نهایتا مدل بلندمدت هر دو تعهدات و بدهی های جاری و غیرجاری و دارایی های جاری و غیرجاری حساب مستقل وجوه حاکمیتی را گزارش می‎دهد. در این مقاله که برگرفته از پژوهش مارشال و همکاران است، سوالات مختلفی در خصوص بهبود مدل گزارشگری حساب های مستقل وجوه حاکمیتی ارایه می-شود و نهایتا توصیه هایی نیز ارایه می گردد.

    کلید واژگان: مدل جدید گزارشگری ‎مالی, حساب‎های مستقل وجوه حاکمیتی, رویکردهای شناخت و اندازه گیری, صورت جامع فعالیت دولت
    Mehdi Faraji*, Teymor Jabbari

    The reporting model for governmental funds has always been of particular importance. The Governmental Accounting Standards Board (GASB) has been actively engaged in the process of making improvements to the financial reporting model to provide more useful information to the users of the financial reports of governmental entities. The GASB proposed three recognition approaches to replace the current financial resources reporting model for governmental funds. The three approaches vary along a time dimension. The ‘‘near-term’’ model is the most similar to the current model with a specified reporting period of 60–90 days. A ‘‘short-term’’ model extends the transaction reporting to be the government’s one-year operating cycle. Finally, a ‘‘long-term’’ model would report both current and noncurrent assets and liabilities for governmental funds. This article, based on research by Marshall et al., raises questions about improving the reporting model for governmental funds, and finally provides recommendations.

    Keywords: New model of financial reporting, Governmental funds, Recognition & measurement approaches, CAFR
  • دکتر محمد بختیاری، دکتر مهدی فرجی

    در جنگ جهانی اول و دوم، نیروهای بیگانه به اعلام بی طرفی ایران توجه نکردند و کشور را به اشغال خود درآوردند. در این میان، واکنش علما و روحانیون، به عنوان رهبران مذهبی جامعه، بسیار مهم و تاثیرگذار بود. آنها در جنگ جهانی اول، با اعلام جهاد، نیروهای زیادی را برای مقابله با اشغالگران فراخواندند و حتی خودشان نیز در برخی نبردها شرکت کردند. اما در جنگ جهانی دوم، در قبال اشغال کشور واکنشی نشان ندادند. پژوهش حاضر در صدد است دلایل واکنش متفاوت علما و روحانیون را به اشغال ایران در جنگ جهانی اول و دوم مورد بررسی قرار دهد. برای بررسی این موضوع از روش تطبیقی استفاده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی همچون تضعیف موقعیت علما در اثر سیاست های ضد دینی رضاشاه، اعلام ترک مقاومت از سوی حکومت مرکزی در جنگ جهانی دوم، بی نتیجه بودن هر نوع مقاومتی در برابر قدرت های اشغالگر با توجه به تجربه جنگ جهانی اول، پایین بودن میزان خسارات در جنگ جهانی دوم و تلاش علما برای احیای موقعیت اسلام و روحانیت بعد از استعفای رضاشاه، در واکنش متفاوت علما نقش موثری داشته است.

    کلید واژگان: ایران, علما و روحانیون, جنگ جهانی, اشغال کشور, متفقین, رضاشاه
    Dr. Muhammad Bakhtiari, Dr. Mahdi Faraji

    In the first and second World Wars, foreign forces ignored the fact that Iran proclaimed being impartial, and occupied it. Meanwhile, the reaction of the religious scholars and clerics as the religious leaders of the society was much important and influential. In the World War I, they proclaimed Jihad and inducted many forces for confronting the occupying troops. They even took part in those struggles personally. In the World War II, however, they did show no reaction towards occupation of the country. The present study seeks to investigate the reasons for different reactions of the religious scholars and clerics towards the occupation of the country in the first and second World Wars. To do so, we have used a comparative method of study. The findings of the study show that factors such as weakening of the scholars’ position through Reza Shah’s anti-religious policies, proclamation of giving up resistance by the central government in the Second World War, fruitlessness of any resistance against occupying powers considering what was experienced in the First World War, low level of damages in the Second World War, and the scholars’ attempt for reviving the status of Islam and clerics after Reza Shah’s resigning were all effective in different reaction by the religious scholars.

    Keywords: Iran, religious scholars, clerics, World War, occupation of the country, allied forces, Reza Shah
  • محمد امین رشیدی، شهرام وثوقی، عبدالحسین پورنجف، مهدی فرجی، مسعود پورنجف، مهرداد کاظمی، مقداد کاظمی*
    زمینه و هدف

    استرس یکی از مولفه های مهم و تاثیرگذار در ایجاد اختلال در سلامت افراد است، به طوریکه باعث می شود شخص نتواند وظایف و تعهدات فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را به طور مطلوب انجام دهد. سلامت عمومی به معنای رفاه و آسایش کامل جسمی، روانی و اجتماعی (نه فقط نداشتن بیماری و معلولیت) است. یکی از مقیاس های اصلی اثر بخشی در سازمان ها، سلامت کارکنان است. امروزه کارکنان دانشگاه در اثر مواجهه با استرس های محیط کاری، سلامتی آن ها در معرض آسیب و صدمه قرار گرفته است. این مطالعه با هدف تعیین تعیین رابطه بین سلامت عمومی با عوامل استرس زای شغلی و فاکتورهای تاثیرگذار بر آن در میان کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ایلام انجام گرفت. 

    روش بررسی

    این مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی و از نوع همبستگی، بر روی 153 نفر از کارمندان و اعضای هییت علمی شاغل در دو بخش ستاد و پردیس دانشگاه علوم پزشکی ایلام انجام گرفت. تعداد نمونه های مورد مطالعه با استفاده از فرمول آماری کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده (SRS) انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (GHQ-28)، پرسشنامه استرس شغلی فیلیپ ال رایس و پرسشنامه مشخصات دموگرافیک بود. پرسشنامه ی GHQ از 28 سوال و 4 خرده مقیاس هفت سوالی، شامل علایم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی حاد تشکیل شده است؛ همچنین پرسشنامه استرس شغلی فیلیپ ال رایس شامل 57 سوال و سه خرده مقیاس روابط بین فردی (26 سوال)، شرایط فیزیکی محیط کار (22 سوال) و علایق شغلی (9 سوال) است. در نهایت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 و آزمون های آماری تی تست، کای دو، آنالیز واریانس، همبستگی پیرسون و رگرسیون صورت گرفت.  

    یافته ها

    میانگین نمره کلی استرس شغلی و سلامت عمومی در جامعه مورد مطالعه به ترتیب 29/31 ± 25/152 و 81/14 ± 09/25 به دست آمد؛ همچنین 3/50 % از افراد مورد مطالعه از لحاظ سلامت عمومی در حیطه اختلال هیچ یا کمترین حد و 6/68 % افراد شرکت کننده در مطالعه در سطح متوسطی از استرس شغلی قرار داشتند. آزمو ن های همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان دادند که بین استرس شغلی و سلامت عمومی همبستگی معنی داری وجود داشته و استرس شغلی قادر به پیش بینی تغییرات سلامت عمومی است (05/0>p). آزمون تی تست بین میانگین نمره مولفه های علایم جسمانی، روابط بین فردی و استرس شغلی با وضعیت تاهل تفاوت معنی داری نشان داد (05/0p<)؛ همچنین براساس نتایج این آزمون، بین خرده مقیاس علایم جسمانی با متغیر جنسیت تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0p<). آزمون آنالیز واریانس، بین خرده مقیاس روابط بین فردی با گروه های سنی تفاوت معنی داری نشان داد (05/0>p). آزمون کای دو، بین تمامی ابعاد و خرده مقیاس های استرس شغلی و سلامت عمومی با سطح تحصیلات و نوع استخدامی، هیچ گونه ارتباط معنی دار نشان نداد (05/0p>).

    نتیجه گیری

    متغیرهای وضعیت تاهل و سن افراد به عنوان مهم ترین عوامل تاثیر گذار بر روی استرس شغلی و سلامت عمومی معرفی شدند و همچنین ابعاد روابط بین فردی و علایم جسمانی به عنوان مهم ترین خرده مقیاس در میان خرده مقیاس های استرس شغلی و سلامت عمومی مشخص شدند. به منظور بهبود وضعیت سلامت عمومی و کاهش میزان استرس شغلی، انجام اقداماتی از قبیل ایجاد برنامه جامع مدیریت استرس توصیه می گردد.کلید واژه ها: استرس، شغل، سلامت عمومی، پرسشنامه گلدبرگ.

    کلید واژگان: وازه های کلیدی:استرس, شغل, سلامت عمومی, پرسشنامه گلدبرگ
    Mohammadamin Rashidi, Shahram Vosoughi, Abdolhossein Poornajaf, Mehdi Faraji, Masoud Poornajaf, Mehrdad Kazemi, Kazemi Kazemi*
    Background and aims

    One of the major problems facing human societies in recent decades is the stress phenomenon, especially in the workplace. Job stress is the harmful responses that result from a mismatch between onechr('39')s abilities and knowledge with job pressures and demands. Stress is one of the most important and effective factors in disturbing peoplechr('39')s health, that makes a person unable to perform his or her individual, family and social duties and commitments optimally. Public health means complete physical, mental and social welfare (Not just lack of illness and disability). One of the most common disorders in general and occupational groups is mental disorders. The most important signs and symptoms of mental health include self-reliance, independence, the ability to cope with others, the ability to accept responsibility and the duty, to express love and affection, the ability to endure failure, and so on. Manpower is one of the most important resources and the most significant asset of any organization; also, staffs health is one of the key Scales of effectiveness of any organization. Today, university staff are exposed to workplace stress, their health has been harmed. In addition, it is essential for lecturers and staff to be healthy individuals to ensure that those who educate and deliver the community have adequate health and expertise. The aim of this study was to determine the relationship between public health and occupational stressors and its influencing factors among staffs of Ilam University of Medical Sciences.

    Methods

    This descriptive-analytic and correlation type study was conducted on 153 staffs (employees and faculty members) of Ilam University of Medical Sciences. The samples were selected using Cochran statistical formula and simple random sampling. Data collection tools were Goldberg and Hiller General Health Questionnaire, Philippe L. Rice Job Stress Questionnaire and Demographic Questionnaire. The GHQ questionnaire was designed by Goldberg and Hiller and localized by Taghavi in ​​Iran. The questionnaire consisted of 28 questions and 4 subscales of seven questions, including somatic symptoms, anxiety and insomnia, social dysfunction and severe depression, in which general health and its dimensions are divided into four domains: none or least, mild disorder, moderate disorder and severe disorder. In this study, 4-point Likert scale, from 0 to 3, was used to score GHQ-28 questionnaires; also, cut-off point 6 was used for each subscale and cut-off point 22 for overall score. The Philip L. Rice Job Stress Questionnaire is one of the validated job stress questionnaires approved by the American Institute of Mental Health (NIMH). This questionnaire was designed by Philip L. Rice and localized by Hatami in Iran. The Philip L. Rice Job Stress Questionnaire contains 57 questions and three subscales of interpersonal relationships (26 questions), workplace physical conditions (22 questions) and job interests (9 questions) that job stress and each of its subscales are divided into three levels of low, moderate and severe stress. Occupational Stress Questionnaire scores were scored on a 5-point Likert scale from one (never) to five (always). In the present study, in interpreting occupational stress (total), a score less than 120.96 indicates low stress, a score between 120.96 - 183.54 moderate stress and a score above 183.54 indicates severe stress. Finally, the data were analyzed using SPSS software version 22 and t-test, chi-square, ANOVA, Pearson correlation and regression tests.

    Results

    The total mean score of general health and occupational stress in the study population was 25.09 (14.81) and 25.152 (31.29), respectively. Also, 50.3% of the studied subjects had no or least impairment in scope of general health and 68.6% of the study participants had moderate level of job stress. In the survey of general health dimensions, the highest score belonged to social dysfunction with mean score of 7.49 (3.58) and also mean score of all three subscales of occupational stress was in average level, although, the highest score among the subscales belonged to the subscale of interpersonal relationships. Pearson correlation test showed a significant and direct correlation between job stress and general health (p<0.05). Also, the highest and lowest correlation coefficients were observed between severe depression with interpersonal relationships (r = 0.462) and severe depression with job interests (r = 0.250), respectively. The results of linear regression test showed that job stress was able to predict 22% of changes in somatic symptoms, 21.4% of changes in anxiety and insomnia, 19.1% of changes in social dysfunction, 18% of changes in severe depression and 27.5% of public health changes. According to the results of stepwise linear regression test, job interests subscale was not able to predict changes in general health and its dimensions (p> 0.05). Also, subscales of interpersonal relationships and physical conditions of workplace with 22.3% and 5.5% respectively are able to predict changes in public health. According to the results of this test, only the interpersonal relationship subscale predicted 20.9% of the changes in the severe depression subscale. T-test showed a significant difference between the mean score of the components of somatic symptoms, interpersonal relationships and job stress with marital status (p <0.05), so that the mean score of all three components was higher in single than married individuals. Also, according to the results of this test, there was a significant difference between the somatic symptoms subscales and the gender variables in the study population (p <0.05). The mean score of this subscale was higher in females than males. Chi-square test showed no significant relationship between all dimensions and subscales of job stress and general health with educational level and type of employment (p> 0.05). According to the results of analysis of variance (ANOVA), there was a significant difference between subscales of interpersonal relationships and age groups (p <0.05). This difference was found between the age groups under 30 years with 30-40 years and under 30 years with 40-50 years, so that the mean score of this component in persons with age group under 30 years was higher than the other two groups. Also, according to the results of this test, no statistically significant differences were found between mean scores of all dimensions and subscales of occupational stress and general health with work experience (p> 0.05).

    Conclusion

    The staff of Ilam University of Medical Sciences were in the range of unhealthy (mild disorder) and moderate level of general health and job stress, respectively. Marital status and age were identified as the most important factors affecting job stress and general health, and interpersonal relationships and somatic symptoms were determined as the most important subscales among job stress and general health subscales. To improve general health and reduce job stress, such as developing a comprehensive stress management program, avoiding the use of high-stress and with little experience people in high-stress and high-risk jobs, prioritized to married people and men when to operate in sensitive and stressful jobs, providing consulting services to staffs within the organization, as well as regular and periodic physical and psychological staff monitoring are recommended.

    Keywords: Stress, Job, General Health, Goldberg Questionnaire
  • کیومرث بیگلر، مهدی فرجی*

    امروزه افزایش فشار و تمایل زیادی در دولتها برای گسترش دامنه مسئولیت های آنها از حسابداری به سوی پاسخگویی به چشم میخورد. تاثیر گزارشگری به موقع در ارتقای قابلیت پاسخگویی و افزایش اعتماد مردم به دولت با اهمیت است. لذا در این مقاله به بررسی تاثیر گزارشگری به موقع در ارتقای قابلیت پاسخگویی و افزایش اعتماد در بخش عمومی پرداخته شده است. گزارشگری مالی به موقع میتواند برای شهروندان، پرداخت کنندگان مالیات و دیگر اعضای جامعه مفید باشد. دولتها با تهیه گزارش های مالی به موقع، این امکان را فراهم می آورند تا شهروندان علاقمند، مالیات دهندگان و دیگر اعضای جامعه به اطلاعات مفیدی برای تصمیم گیری در مورد خرید مسکن، آموزش، رای دادن همه در پرسی در آنان که خدماتی و می دریافت مالیات پرداخت ازایکنند یابند دست دیدگاه همواره اما . سیاست گذاران دولتی اینگونه نیست؛ برخی از دولتها اطلاعات مالی را به موقع منتشر نمیکنند و مانع از تصمیم گیری آگاهانه افراد جامعه میشوند و اگر تاخیر بیموردی در گزارشگری مالی وجود داشته باشد، ممکن است اطلاعات، مربوط بودن خود را از دست بدهد. استفاده کنندگان اطلاعات مالی این دولتها، ناگزیر از اطلاعات قدیمی و حدس و گمان در تصمیم گیری استفاده میکنند. دولت های مورد اشاره باعث کاهش اعتماد عمومی و اعتبار خود میشوند؛ گزارشگری به موقع در بخش عمومی تا اندازه زیادی به سیاستگذاری تدوین کنندگان استانداردها و سیاستمداران دولتی بستگی دارد و عاملی برای افزایش پاسخگویی دولتها و اعتماد عمومی نسبت به آنها ست. از اینرو منافع گزارشگری مالی به موقع برای پرداختکنندگان مالیات و شهروندانی که که در آن جوامع زندگی و کار میکنند، از این منظر انکار ناپذیر است که آنان میتوانند تصمیمات آگاهانه بگیرند. آنان علاقه دارند مقام های دولتی پاسخگو باشند و اطلاعاتی که دریافت میکنند به موقع و برای تصمیم گیری، مربوط باشد.

    کلید واژگان: گزارشگری مالی به موقع, قابلیت پاسخگویی, اعتماد عمومی, پاسخگویی عمومی
  • بهزاد قاسمی*، مهدی فرجی

    نهادهای انقلابی و کمیته ‏ها از اولین و مهم‏ترین اقدامات در تاریخ انقلاب اسلامی ایران بود که در راستای تامین امنیت و نظم امور جامعه انقلابی شکل گرفتند. نهادها و کمیته‏های انقلاب به صورت مردمی از دل نهضت اسلامی - انقلابی شکل گرفته و سازمان یافت. مردم به صورت خودجوش در مساجد و محله‏ های مختلف شهری و روستایی کمیته را با محور قرار دادن، روحانیون یا افراد مورد اعتماد محلی شکل دادند. هدف اصلی کمیته در آخرین روزهای دودمان پهلوی ایجاد امنیت و استقرار نظم از یک سو و مبارزه با رژیم پهلوی و ضد انقلاب از سوی دیگر بود. سوال اساسی مقاله این است که مهم‏ترین اقدامات امنیتی - انتظامی در زمان رخداد انقلاب چه بود و نظم و امنیت جامعه انقلابی با چه مکانیسم‏ هایی تامین می‏شد؟ به نظر می‏رسد کمیته و نهادهای جدید برآمده از انقلاب نقش سامان‏دهی امور و کاردکرد انتظامی و امنیتی داشتند. در آن دوره تاریخی به دلیل فقدان آمادگی لازم نهادهای انتظامی، ازهم گسیختگی شهربانی و ژاندارمری و عدم اعتماد مردم؛ نظم و امنیت به خوبی برقرار نمی‏شد. در نتیجه نیاز به نهادها و کمیته برای استقرار نظم و امنیت ضرورت داشت. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، از نوع کیفی و مبتنی بر منابع تاریخی این موضوع را بررسی کرده است. یافته‏ های تحقیق بیانگر آن است که نظم و امنیت در جامعه پیش و پسا انقلابی تا تاسیس نهاد انتظامی رسمی، مردمی بود.

    کلید واژگان: نظم و امنیت, نهادهای انقلابی, کمیته, انقلاب اسلامی
    Behzad Ghasemi *, Mahdi Faraji

    Revolutionary institutions and committees were among the first and foremost measures in the history of the Islamic Revolution of Iran to establish the security and tolerance of the revolutionary society. The institutions and committees of the revolution were massively formed and organized by the movement. People spontaneously organized committees with clerics or trustees locally in mosques and various urban and rural neighborhoods. The main aim of the committee in the last days of the collapse of the Pahlavi dynasty was to secure and restore order and to fight the Pahlavi regime and the counter-revolution on the other. The basic question of the paper is what were the most important security-law-enforcement measures of the revolutionaries in the last days of the Pahlavi regime and what were the mechanisms and order of the revolutionary society? It seems that the establishment of revolutionary institutions and the Revolutionary Committee was one of the most important security-law-enforcement measures. The collapse of the Pahlavi dynasty was not due to the lack of readiness and disruption of policing and gendarmerie, and institutions and committees were needed. However, the subject of this article is of research importance. This article is a qualitative and historical study based on the sources and documents of contemporary history. The findings of the study

    Keywords: Order, Security, Revolutionary Institutions, Committee, Islamic Revolution
  • مهدی فرجی، امیرحسین همتی *، کامران قدوسی

    یکی از مولفه های مطرح در روایت شناسی، تحلیل ساختار و طرح رمان است؛ در این پژوهش، طرح رمان تنگسیر براساس نظریات تودروف و گریماس تحلیل شده است. رمان تنگسیر براساس زمان خطی داستانی گسترش می یابد و حوادث یکی پس از دیگری برای شخصیت زایر محمد به صورت زنجیر وار به وجود می آیند. آغاز داستان وضعیت متعادل برقرار است؛ چون زایر محمد مردی زحمتکش است که در بندر دکان جو فروشی دارد، سپس با بروز حادثه ای، این وضعیت دچار روند تغییر می شود؛ کریم حاج حمزه و دارودسته اش سرمایه و دارایی وی را به امانت می گیرند و خرج می کنند و وضعیت نا متعادل بر رمان حاکم می شود. بعد از ذکر حادثه ها، روایت به وضعیت متعادل سامان یافته ای می رسد و پایان می یابد؛ او بعد از کشتن کریم و هم پیمانانش از بوشهر فرار می کند. براساس الگوی گریماس، شناسنده: زایرمحمد، موضوع شناسایی: گرفتن حق خود از دیگران، گیرنده: زایرمحمد و فرستنده: احساس درونی وی، یاریگر: شهرو، آساتور، احساس وی و...؛ مخالف: کریم حاج حمزه، شیخ ابوتراب، محمد گنده رجب و آقا علی کچل هستند. روش پژوهش حاضر از حیث گردآوری داده ها، توصیفی اسنادی و با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. پس از تحلیل عنصر طرح روایی در رمان تنگسیر می توان گفت ساختار طرح این رمان با نظریه تودروف و گریماس منطبق است.

    کلید واژگان: صادق چوبک, رمان تنگسیر, طرح روایی, تودروف, گریماس
    Mahdi Faraji, Amir Hossein Hemmat *, Kamran Ghodousi

    One of the frequently-discussed issues in narratology is the analysis of the structure and the plot of the novel which embarks on deconstructing the old texts. Anchored in the ideas of Tudorv and Grimas, this research endeavors to analyze the narratological structure of Tengsir penned by Sadegh Choubak. Tangsir develops linearly on the temporal storyline; therefore, the events occur consecutively in a chain-like fashion for Zayer Mohammad. At the starting point, the situation is depicted to look normal in that Zayer Mohammad is a hardworking man working at Dehkan Harbour. Then, the situation changes with an incident. Karim Hajj Hmzayi borrowed all Zayer Mohammad's properties and refused to return them, pervading a sense of imbalanced situation throughout the novel. All the incidents being unfolded, the narrative ends with a balanced state in the novel. Zayer Mohammad kills Karim and his accomplices and then escapes to Bushehr. According to the pattern of Grimes, Zayer Mohammad is an identifier and the subject of identification involves taking his right from others. In the same vein, Zayer Mohammad is also the receiver and his internal emotion plays the role of a sender. The helpers are portrayed to be Shahro and Asator as well as his feelings. The opposition is comprised of Karim Hajji Hmaze, Sheikh Abu Torab, Mohammad Gonde-Rajab and Aqa Al-Kachal. Regarding data collections, the present study is a descriptive-documentary one conducted using content analysis. Analyzing the elements of narrative design in Tangsir, it can be said that the structure of the novel is in line with the theory of Todorov and Grimas.

    Introduction 

    Tangsir develops based on a linear storytime (chained). The events of Zayer Mohammed's personality arise one after another in that, initially, the situation appears to be normal. Subsequently, this equilibrium changes and the imbalanced situation dominates the atmosphere of the novel. Being the events unfolded, the novel's storyline turns to a well-balanced situation, and the fate of the character gets disclosed. Chubak introduces Zayer Mohammed's character to the reader in a mixed manner (direct and indirect descriptions by actions and behavior). This study attempts to analyze the narrative design of Tengsir novel based on structuralist theories such as T. Todorov and A. Grimas.

    Discussion and analysis

    Based on what Tudorff theorizes, the narrative scheme of Tengsir consists of a series of sequences. The storyline in this novel is that the events are consecutively chained to Zayer Mohammed in such a way that the situation is initially depicted as balanced (introduction) within which there are a variety of events. In the aftermath, the construed balanced situation is disturbed by an event (episode 1), and an imbalanced situation dominates the narrative context; Karim Hajzamzah and his allies borrow and invest all his wealth and assets. At this point, to accomplish his goals, Zayer Mohammad lives various hazardous experiences, including the killing of Karim Haj Hamzah and his allies, as well as coming to grapple with government officials. This creates an upward spiral of events. Describing these incidents comprises the middle of the narrative. Thereafter, with the final incident (chapter 2), the narrative text (story) comes to an end. The story of the novel returns to a well-balanced state of affairs; ending with killing Karim and his allies, Zayer Mohammad escapes from Bushehr with his family. In what follows, we shall examine the narrative elements in Tangsir based on the theory of Grimes. Identifiers (active, hero): Zayer Muhammad; value-bearing object (the subject of identification): Taking his (own right) property back from Karim and his allies; agent: Zayer Muhammad and the patient: His inner sense; Assistant: Shahro, Asator, His Feelings, the People and ... ; the Anti-agent: Karim Haj Hamzah, Sheikhabotrab, Mohammad Gonderajab and Aqa Ali Kachal and government officials (vice). In the novel, according to the schema mentioned, there are six narrative elements.

    Conclusion

    The narrative process in this novel is shaped in a way that the events are chained one after another for Zayer Mohammad (the main character), in such a way that at first the situation is represented to be balanced (introduction) and this situation involves a variety of events. In this situation, while the agentivity is introduced, a value-bearing object (target) is also identified for the identifier. Furthermore, the character is described in this part of the narrative. Zayer Mohammed (recipient and recogniser) is construed as a hardworking man who sells oat and is regarded as a value-bearing object (money and preservation of honor). In the aftermath, (chapter 1), this balance becomes chaotic an event and an imbalanced situation dominates the narrative environment. Karim and all his allies borrow and spend all Zayer's properties. At this stage, the activist welcomes various dangers such as killing Karim Hajzamzah and his allies, struggling with government officials to achieve his goals (value-bearing object). This leads to the formation of action and reaction on the part of the patient and anti-agent causing an upward trend in the story-line. Mentioning these events as such constitutes the middle of the narrative and includes the actions and reactions of Zayer Mohammad's personality. At this stage, the identifier is examined and assisted by the assisting forces to overcome the anti-agent forces. At this point, with the final incident happened (chapter 2), the narrative (story) gets to the final phase. Being supported by Shahro, Asator and the people (the supporting forces), he succeeds in regaining his right (his money; identification) from Karim and his allies by shooting them. The novel's story-line returns to a well-balanced state of affairs and the character finds his fate. After the events narrated, the narrative anchors in a calm shore; he escapes from Bushehr with his family after killing Karim and his allies. In the end, the general (destiny) status is determined in the event of victory or defeat, and the story obtains a new stable state that is the product of the patient and past events interplay. Finally, we can draw the following diagram for the structural analysis of the narrative plot of Tengsir: Initial balance (introducing the agent and Value-bearing object) + disturbance of the equilibrium (episode 1) - introduction the imbalanced status (examining the patient and his battle with anti-agent and the use of supporting forces) + latest confront of the agent and anti-agent (…..2) - Middle; re-occurrence of the balanced status (the final phase the materialization of the patient's destiny) that a new stable state comes to the surface.

    Keywords: Sadegh Chubak, Tangsir novel, narrative design, Todorov, Grimes
  • مهدی فرجی*
    حکومت قاجاریه پس از مواجهه با تهدیدات نظامی و اقتصادی تمدن جدید، در چند مقطع با محوریت اقتباس علوم و فنون جدید، برای اصلاح و نوسازی بخش هایی از نهادها و تاسیسات دولتی  اقدام کرد. افزون براین، با آشنایی ایرانیان با تحولات و اندیشه های جدید، در این دوره شاهد شکل گیری اندیشه های انتقادی و گفتمان های ترقی در جامعه هستیم. روزنامه حبل المتین کلکته یکی از مهم ترین مطبوعات دهه های پایانی دوره قاجاریه است که در گفتمان ترقی خواهانه خود، بر اقتباس علوم جدید بسیار تاکید دارد. تحقیق حاضر در تلاش است تا به انتقاد از رویکرد و راهکار این روزنامه در قبال ترقی و علوم جدید بپردازد و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که براساس پارادایم نظریه انتقادی، تبیین حبل المتین از نسبت ترقی با علوم جدید و نیز راهکار ترقی این نشریه مبنی بر اقتباس علوم جدید، با چه نواقص و مشکلاتی مواجه است؟ یافته های تحقیق بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از رهیافت نظریه انتقادی، نشان می دهد که نشریه مذکور، درکی از کلیت تمدن جدید و چگونگی تکوین آن براساس نسبت دیالکتیک تحولات و فرآیندهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نداشت و با رویکردی اثبات گرایانه، ترقی اروپا و همه جوامع را با به کارگیری علوم جدید تبیین کرده و اقتباس این علوم را بدون توجه به ضرورت تحول و همراهی ساختارهای ایران و شکل گیری فرآیندهای لازم، به عنوان راهکار ترقی ترویج کرده است.
    کلید واژگان: ترقی, علوم جدید, علوم قدیم, نظریه انتقادی, حبل المتین کلکته
    Mehdi Faraji *
    Due to the military and economic threats of modern civilization, the Qajar rulers were forced, at some stages, to adapt new sciences and techniques to modify and refurbish parts of their state administration. In addition, due to the acquaintance of Iranians with new changes and modern thoughts of this period, critical thoughts and progressive discourses were formed in society. Printed in Kolkata during the ending decades of Qajar era, Habl al-Matin was one of the most important newspapers which used to emphasize the adaptation of modern sciences in its progressive discourse. Based on a descriptive-analytical method and through a paradigm of critical theory, it has been tried, in present study, to criticize the approach of this newspaper to progress and modern sciences to find answers to these fundamental questions of what were the shortcomings and problems of Habl al-Matin to explore the relation between progress and modern sciences and what was its "of-modern-sciences- derived" solution to get development? Findings show that Habl al-Matin did not have a comprehensive understanding of new civilization and the ways it developed on the basis of dialectical relation of political, economic, social and cultural changes and processes, and it tried, through a positivist approach, to explain the advancement of Europe and all other societies using modern sciences, and it propagated the adoption of these sciences as a strategy for the Iran's progress, regardless of the necessity of making changes and creating capacity for bringing the country's different structures together and forming appropriate processes.
    Keywords: progress, Modern Science, Ancient Science, Critical Theory, Habl al-Matin, Kolkata
  • مجید ضرغام حاجبی، ابوالفضل نجاریان نوش آبادی *، مهدی فرجی
    زمینه و هدف
    در مبتلایان به سندرم روده تحریک پذیر (Irritable Bowel Syndrome-IBS)، مطالعه عوامل روانشناختی ضروری است. هدف این پژوهش مطالعه ویژگی های روانشناختی عاطفه منفی ، بازداری اجتماعی و آستانه تحمل ابهام در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران IBS است.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 62 بیمار مبتلا به IBS که به درمانگاه گوارش بیمارستان شهید بهشتی قم مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی در بیماران IBS، مقیاس تیپ شخصیتی D (که دو خرده مقیاس عاطفه منفی و بازداری اجتماعی را می سنجد)، و مقیاس تحمل ابهام لین استفاده شد. داده های پژوهش با روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های بدست آمده نشان می دهد که میانگین داده های کیفیت زندگی و تحمل ابهام آزمودنی ها در سطح پایینی قرار دارد، و میانگین عاطفه منفی و بازداری اجتماعی گویای بالا بودن نمرات آزمودنی ها در این متغیرها است. همچنین بین کیفیت زندگی با تحمل ابهام و عاطفه منفی و بازداری اجتماعی همبستگی معنادار وجود دارد (P < 0/05). عاطفه منفی (β = 0/35، p = 0/00)، بازداری اجتماعی (β = 0/28، p = 0/01) و تحمل ابهام (β = -0/28، p = 0/01) از عوامل پیش بینی کننده کیفیت زندگی مبتلایان به IBS است.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد ویژگی های روانشناختی عاطفه منفی، بازداری اجتماعی و آستانه تحمل ابهام، پیش بینی کننده کیفیت زندگی بیماران IBS است. بنابراین اتخاذ اقداماتی در جهت مداخلات مناسب و ارجاع به روانشناس در جهت تغییر مثبت متغیر های روانشناختی مذکور برای بهبود کیفیت زندگی بیماران IBS توصیه می گردد.
    کلید واژگان: سندرم روده تحریک پذیر, عاطفه منفی, بازداری اجتماعی, تحمل ابهام, کیفیت زندگی
    Majid Zargham Hajebi, Abolfazl Najarian Nosh-Abadi *, Mahdi Faraji
    Background
    The aim of this study was to evaluate the psychological characteristics of negative affect, social inhibition, and ambiguity tolerance in prediction of quality of life in patients suffering from irritable bowel syndrome (IBS).
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, 62 patients suffering from IBS who were referred to the Digestion Clinic of Shadid Beheshti Hospital in Qom city were selected with available sampling method. For data gathering, quality of life questionnaire in irritable bowel syndrome (IBS QOL), D personality type scale (DS-14), and ambiguity tolerance questionnaire were used Lin. Research data were analyzed using Pearson correlation and regression tests.
    Results
    This study showed that psychological characteristics of negative affect, social inhibition and ambiguity tolerance are factors prediction of quality of life in IBS suffering.
    Conclusion
    For the recovery of the quality of life in patients suffering from IBS, appropriate interventions, training, counseling, and referral to psychologist to make positive changes in the mentioned psychological factors are recommended.
    Keywords: Irritable Bowel Syndrome, Negative Affect, Social Inhibition, Ambiguity Tolerance, Quality of Life
  • طراحی یک تقویت کننده امپدانس انتقالیCMOS با بهره متغیر برای بخش تقویت کننده گیرنده های مخابرات نوری
    مهدی فرجی*، ابراهیم برزآبادی، حسین پورقاسم

    در این مقاله طراحی و شبیه سازی یک تقویت کننده امپدانس انتقالی با استفاده از تکنولوژی CMOS 0.18µm به منظور استفاده در بخش تقویت کننده گیرنده های مخابرات نوری ارایه شده است. ایده ارایه شده در این مقاله بر مبنای استفاده از یک ساختار فیدبک دار موازی- موازی با طبقه بهره کسکود می باشد. این ساختار بصورت شبه تفاضلی بوده و جهت افزایش محدوده مجاز توان ورودی و جلوگیری از اشباع تقویت کننده، مدار   با یک بهره متغیر طراحی شده است.  نتایج شبیه سازی  بهره ماکزیمم  dB 64 ، پهنای باند  GHz8/1 ، مصرف توان mw 20 و شدت طیفی جریان نویز ارجاع شده به ورودی   PA /9 ، را نشان می دهد. همچنین با استفاده از  کنترل بهره متغیر، بهره امپدانس انتقالی تقویت کننده می تواند تا dBΩ 46 کاهش یابد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که طرح پیشنهادی برای یک سیستم مخابرات نوری  Gb/s 5/2 بسیار مناسب می باشد.

    کلید واژگان: بهره متغیر, تقویت کننده امپدانس انتقالی, گیرنده نوری, مدارات مجتمع آنالوگ CMOS
    Design of a variable gain CMOS transmission impedance amplifier for optical receiver amplifier
    Mehdi Faraji *, Ebrahim Borzabadi, Hossein Pourghasem

    In this paper, the design and simulation of a transmission impedance amplifier using 0.18 µ CMOS technology for use in the amplifier section of optical telecommunication receivers are presented. The idea presented in this paper is based on the use of a parallel-parallel feedback structure with a cascade interest rate. This structure is quasi-differential and is designed to increase the allowable range of input power and prevent amplifier saturation, a circuit with a variable gain. The simulation results show a maximum gain of 64 dB, a bandwidth of 1.8 GHz, power consumption of 20mw, and a spectral intensity of the noise current referred to as the PA / 9 input. Also, by using variable gain control, the gain of the amplifier transmission impedance can be reduced to 46 dBΩ. The results indicate that the proposed design is very suitable for a 2.5 Gb / s optical telecommunication system.

    Keywords: Variable gain, transmission impedance amplifier, optical receiver, CMOS analog integrated circuits
  • بهزاد قاسمی*، مهدی فرجی
    حسن‏ البناء موسس، پایه‏گذار و رهبر جمعیت اخوان‏المسلمین در جهان اسلام به مرکزیت مصر بود. راشد الغنوشی بنیادگذار جنبش اسلامی تونس و ملهم از اندیشه البناء و منشعب از اخوان المسلمین است. اندیشه «بنا» و «غنوشی»، انعکاس وسیعی در گستره جغرافیایی جهان اسلام و اندیشه معاصر مسلمین داشته است؛ از این منظر، اندیشه این دو متفکر مسلمان در خور توجه و تحقیق است. در نوشتار پیش رو، اندیشه سیاسی دو متفکر مزبور، با نگاه جدیدی مورد بررسی واقع شده است. اهمیت مطالعه آراء و نظرات البناء و الغنوشی در شرایط بحرانی جهان اسلام، نوع مواجهه با چالش‏ها و پاسخ به آنهاست. بر این اساس، هدف و مسئله اساسی مقاله حاضر، بررسی سیر تطور تاریخی اصلاح و نوسازی دولت مبتنی بر اندیشه البناء و الغنوشی است. سوال اساسی مقاله این است که مبانی و اصول اندیشه سیاسی این دو تئوری‏پرداز مسلمان چیست؟ و رویکرد اصلاحی و نظام سازی/ دولت در منظومه فکری این دو چگونه قابل ارزیابی است؟ نگارندگان بر این باورند که؛ حسن البناء و راشد الغنوشی در کشور خود در صدد اصلاح وضعیت و احیاء حکومت بر اساس اسلام بوده‏اند. موفقیت نسبی جریان اسلام گرا در آن برهه مرهون اندیشه‏ورزی و آراء سیاسی این دو متفکر در مسائل سیاسی و دولت‏سازی بوده است. این نوشتار با استفاده از روش توصیفی - تبیینی به دنبال واکاوی و تبیین مواضع فکری این دو اندیشمند سیاسی، در عرصه اصلاح و نوسازی دولت است.
    کلید واژگان: البناء, الغنوشی, اسلام و سیاست, مصر, تونس, اصلاح و دولت, نوسازی
    Behzad Ghasemi *, Mahdi Faraji
    Hassan al-Banna was the founder, leader and leader of the Muslim Brotherhood in the Muslim world in the center of Egypt. Rashid al-Ghannouchi is the founder of the Islamic Movement of Tunisia, and is inspired by the idea of the Al-Bin and the Brotherhood. The idea of "Bana" and "Ghannouchi" has had a profound reflection on the geographical range of the Muslim world and contemporary Muslim thought; From this perspective, the thought of these two Muslim thinkers is worthy of attention and research. In the following paper, the political thought of these two thinkers has been examined with a new look. The importance of studying the views and opinions of Al-Baha and Al-Ghannouchi in the critical situations of the Islamic world is the kind of confrontation with the challenges and their response. Accordingly, the main objective and the main issue of the present article is to examine the historical evolution of the reform and modernization of the state based on the thinking of Al-Banna and Al-Ghannouchi. The basic question of the article is that what are the fundamentals and principles of political thought of these two Muslim theologians? And how can the reformal approach and systemization / state be considered in the intellectual system of these two? The authors believe that Hassan al-Banna and Rashid al-Ghannouchi, in their country, sought to reform the state and revive the government on the basis of Islam. The relative success of the Islamist movement at that time was due to the thought and political views of these two thinkers on political issues and state-building. This paper uses the descriptive-explanatory method to explore and explain the positions of these two political thinkers in the field of reforming and modernizing the state.
    Keywords: al-bna'a, al-Ghannouchi, Islam, politics, Egypt, Tunisia, reform, government, modernization
  • قباد منصور بخت، مهدی فرجی *
    آشنایی ایرانیان با نظام های سیاسی و اروپایی در قرن سیزده ه.. ق/ نوزده م و مشاهده جایگاه قانون در آن ها، سرآغاز تلاش های گسترده ایرانیان تبدیل حکومت استبدادی به حکومت قانون مدار بود. پس از یک قرن، این تلاش ها در نهضت مشروطیت به ثمر رسید؛ اما نبود مفهوم روشن از مشروطیت و ارکان و لوازم آن، خود سبب ظهور مسئله جدیدی شد. تلاش های زبانی و قلمی گسترده ای برای حل مسئله آغاز شد؛ ازجمله روزنامه حبل المتین کلکته نیز وارد این عرصه شد. یافته های این تحقیق براساس روش تحلیل گفتار نشان می دهد که این روزنامه به دلیل دسترسی مستقیم به منابع انگلیسی مربوط به مشروطیت و نیز اقدامات حاکمان انگلیسی هند در ایجاد نهادهای سیاسی جدید، به نسبت دیگر نویسندگان آن زمان، درک روشن تر و کامل تری از مفهوم و الزامات مشروطیت و جایگاه آن در میان نظام های سیاسی عرفی موجود در جهان را به ایرانیان عرضه کرد.
    کلید واژگان: مفهوم مشروطیت, ارکان مشروطیت, حبل المتین, سیاست عرفی, مشروطه مشروعه, کونستیتوسیون
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر مهدی فرجی پاک
    دکتر مهدی فرجی پاک
    (1396) کارشناسی ارشد مشاوره و راهنمایی، دانشگاه شهید چمران اهواز
  • مهدی فرجی
    مهدی فرجی
    استادیار گروه تاریخ، دانشگاه تبریز، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال