موسی جاودانی
-
زمینه مطالعه
اشکال دارویی جدید ترکیب های طبیعی همچون کورکومین می تواند مداخله ای کارآمد برای ساماندهی پریتونیت و چسبندگی شکمی باشد.
هدفاین پژوهش به بررسی اثر نانوذره های سلنیوم آهسته رهش بارگذاری شده با کورکومین بر برخی شاخص های زیستی آماس در پریتونیت تجربی می پردازد.
روش کارپس از ساخت نانوذره های سلنیوم و نانوذره های سلنیوم بارگذاری شده با کورکومین (فرمولاسیون آهسته رهش)، پریتونیت تجربی با جراحی در 80 موش صحرایی نر بالغ ایجاد شد. گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند، درحالی که گروه های دیگر 25/0 میلی گرم بر کیلوگرم نانوذره های سلنیوم، 50 میلی گرم بر کیلوگرم کورکومین و 0/25 + 50 میلی گرم بر کیلوگرم نانوذره های سلنیوم آهسته رهش با کورکومین به صورت تک دز درون صفاقی دریافت کردند. سنجش مالون دی آلدهید (MDA)، نیتریک اکسید (NO)، اینترلوکین 6(IL-6) و TNF-α خون در روزهای 3، 7 و 14 و همچنین ارزیابی چسبندگی داخل شکمی انجام شد.
نتایجدر روز سوم، سطح اکسید نیتریک در همه گروه های درمانی به طور معنی داری کاهش یافت (0/05>P)، درحالی که کمترین میزان آن در گروه نانوذره های سلنیوم در روز 14 دیده شد. در گروه های نانوذره های سلنیوم و آهسته رهش میزان مالون دی آلدهید نسبت به گروه کنترل در روزهای 3، 7 و 14 به طور معنی داری کمتر بود (0/05>P). سطحTNF-α در گروه های نانوذره های سلنیوم و آهسته رهش در روز سوم به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (0/05>P)، درحالی که گروه نانوذره های سلنیوم کمترین سطح را در روز 14 داشت. میزانIL-6 به طور معنی داری در روزهای 3 و 7 در گروه های آهسته رهش و کورکومین نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری نشان داد (0/05>P).
نتیجه گیری نهایی:
نانوذره های سلنیوم آهسته رهش بارگیری شده با کورکومین دارای اثر پاد آماسی چشمگیری هستند و با کاهش مالون دی آلدهید، نیتریک اکسید، اینترلوکین 6 و TNF-α، سبب کاهش پریتونیت و چسبندگی درون شکمی می شوند.
کلید واژگان: چسبندگی, اینترلوکین 6, مالون دی آلدهید, نیتریک اکسید, TNF-ΑBackgroundNew pharmaceutical forms of natural compounds such as curcumin can be an effective intervention to control peritonitis and abdominal adhesion.
ObjectivesThis study investigates the effects of slow-release curcumin-loaded selenium nanoparticles (Cur@S.N) on some inflammatory biomarkers in experimental peritonitis.
MethodsAfter synthesizing selenium nanoparticles (S.N) and (Cur@S.N), experimental peritonitis was surgically induced in 80 adult male rats. The control group received no treatment, whereas the other groups received single intraperitoneal doses of 0.25 mg/kg S.N, 50 mg/kg curcumin, and 0.25+50 mg/kg (Cur@S.N). Blood malondialdehyde (MDA), nitric oxide (NO), interleukin 6 (IL-6), and tumor necrosis factor-alpha (TNFα) were measured on days 3, 7 and 14, and also intra-abdominal adhesion assessment was done.
ResultsOn day 3, NO levels in all treatment groups significantly decreased (P>0.05), while the lowest level was seen on day 14 in the S.N group (P˂0.05). MDA was significantly lower in the S.N and Cur@S.N groups than in the control on days 3, 7 and 14 (P˂0.05). TNF-α levels in S.N and Cur@S.N groups were significantly lower than in the control group on day 3 (P≤0.05). Meanwhile, the S.N group had the lowest level on day 14. IL-6 significantly decreased on days 3 and 7 in the Cur@S.N and curcumin groups compared to the control group (P˂0.05).
ConclusionCur@S.N group possesses significant anti-inflammatory efficacy by reducing MDA, NO, IL-6 and TNF-α, decreasing peritonitis and intra-abdominal adhesion.
Keywords: Adhesion, Interleukin 6 (IL-6), Malondialdehyde (MDA), NO, Tumor Necrosis Factor-Alpha (TNF-Α) -
سوختگی، واکنش های پیچیده ی التهابی و ساخت رادیکال های آزاد را تحریک میکند. گیاه آرتمیزیا آنووا (Artemisia annua) با دارا بودن ویژگی های آنتی آماسی، آنتی اکسیدانی و آنتی میکروبی پتانسیل بالایی در بهبود فرآیند ترمیم زخم دارد. در این پژوهش اثر پماد نانوذره مس پوشش داده شده با عصاره آرتمیزیا آنووا بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در سوختگی درجه دو در موش سوری مورد پژوهش قرار می گیرد. پس از سنتز سبز نانوذره های مس و ایجاد سوختگی درجه 2، 100 سر موش سوری نر در 5 گروه، کنترل بدون درمان، گروه پماد اوسرین، گروه پماد% 2/0 نانوذره های مس، گروه پماد% 2/0 نانوذره های مس ساخت شده با عصاره آرتمیزیا آنووا و گروه پماد% 5 عصاره آرتمیزیا آنووا مورد استفاده قرار گرفت. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و میزان لیپید پراکسیداسیون در هموژنات بافتی در روزهای 14،7،3، و 21 اندازه گیری شد. پماد نانوذره مس پوشش داده شده فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز را در روز 7 به شکل معنی داری نسبت به گروه کنترل افزایش داد (p˂0.05). همچنین در روزهای 7 ،14 و 21 کاهش معنی داری در اندازه مالون دی آلدیید نسبت به گروه کنترل دیده شد (p˂0.05). عصاره گیاه دارویی آرتمیزیا آنووا برای ساخت و پوشش دهی نانوذره های مس سودمند است. در کنار ویژگی های سودمند عصاره گیاهی، نانوذره های مس، سبب اثر هم افزایی در نیرومند سازی توان آنتی اکسیدانی و کاهش پراکسیداسیون لیپیدی در بافت زخم و بهبود فرآیند ترمیم زخم های سوختگی درجه دو در موش سوری می شود.
کلید واژگان: سوختگی درجه دو, گیاه آرتمیزیا آنووا, آنتی اکسیدان, نانوذره های مسBurns trigger intricate inflammatory processes and the generation of free radicals. The anti-inflammatory, antioxidant, and antibacterial characteristics of the Artemisia annua plant have a significant potential for enhancing the healing process for wounds. This study examines the impact of an Artemisia annua extract-coated copper nanoparticle ointment on the antioxidant enzyme activity in second-degree burns in mice. After the green synthesis of coated copper nanoparticles, 100 male mice were divided into five groups: control without treatment, eucerin ointment group, 0.2% copper nanoparticle ointment, 0.2% copper nanoparticles coated with Artemisia annua extract ointment, and 5% Artemisia annua extract ointment. The activity of antioxidant enzymes and the level of lipid peroxidation in tissue homogenates were measured on days 14, 7, 3, and 21. SOD, CAT, and GPX activities were all significantly higher on day 7 in the coated copper nanoparticle ointment group compared to the control group (P˂0.05). The level of MDA was also significantly lower in the control group on days 7, 14, and 21 (P 0.05). The extract of the medicinal plant Artemisia annua is useful for making and coating copper nanoparticles. In addition to the advantages of plant extract, copper nanoparticles have a synergistic impact that speeds up the healing of second-degree burn wounds in mice by lowering lipid peroxidation in wound tissue and boosting antioxidant activity.
Keywords: Second-degree burn, Artemisia annua, antioxidant, Copper Nanoparticles -
نقش کلیدی التهاب و سلول های ایمنی در آسیب دیدگی نخاع و رخداد اختلال ریوی متعاقب آن، یک مقاله مروری رواییزمینه و هدف
عوارض ریوی ازجمله نارسایی و عفونت تنفسی در بیماران مبتلا به آسیب تروماتیک نخاعی کاملا رایج هستند. توسعه آسیب ثانویه در ناحیه ضایعه ایجادشده که پس از آسیب تروماتیک نخاعی بروز می کند از یک پاسخ التهابی سیستمیک ناشی می شود. در حقیقت، پاسخ التهابی سیستمیک متعاقب آسیب تروماتیک نخاعی ممکن است نقشی کلیدی در توسعه و گسترش آسیب ثانویه به طناب نخاعی ایفا کند.
روش بررسیدر نگارش این مقاله مروری از مقالات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتیScience Direct, Scopus, Pubmed, Springer Science و Google scholar استفاده و مقالات منتشر شده بدون مدنظر قرار دادن محدودیت زمانی جست وجو شدند. مقاله با استفاده از کلمات کلیدی آسیب تروماتیک نخاعی (SCI)، پاسخ های التهابی سیستمیک، نوتروفیل ، آسیب ریوی نگارش شده است.
یافته هاآسیب تروماتیک نخاعی سبب بروز پاسخ های التهابی سیستمیک می شود که به وسیله افزایش واسطه های پیش برنده التهابی و سلول های ایمنی در گردش خون مشخص شده و سرانجام باعث نفوذ سلول های التهابی به اندام های ثانویه و تداوم بقای میکرومحیط های التهابی می شود که در بروز اختلال عملکرد چندین اندام، مشارکت می کنند.
نتیجه گیریآسیب تروماتیک نخاعی، نقص ایمنی را از طریق ایجاد اختلال در عملکرد اندام ها ایمنی اعمال می کند. ریه ها، بافت هدف اصلی التهاب حاد القاء شده به وسیله آسیب تروماتیک نخاعی هستند. پاسخ های التهابی سیستمیک متعاقب آسیب تروماتیک نخاعی باید به عنوان اهداف اصلی در توسعه رویکردهای نوین درمانی برای درمان آسیب تروماتیک نخاعی مدنظر قرار گیرند.
کلید واژگان: آسیب تروماتیک نخاعی (SCI), پاسخ های التهابی سیستمیک, نوتروفیل, آسیب ریوی -
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال سی و یکم شماره 1 (پیاپی 197، فروردین 1402)، صص 6258 -6277مقدمه
اندومتریت نوعی بیماری سیستم تولید مثلی جنس ماده است که با التهاب در غدد اندومتریوم و بافت استرومایی آن مشخص می شود و معمولا در اثر آلودگی رحم با عوامل عفونی به وقوع می پیوندد. مدل های حیوانی اندومتریت بالینی برای جلوگیری از بروز و درمان اندومتریت بسیار بااهمیت هستند. روش سایتولوژی واژن به عنوان استاندارد طلایی برای تعیین مرحله سیکل استروس در موش های صحرایی ماده در نظر گرفته می شود. هدف از مطالعه حاضر، القای اندومتریت در مدل موش صحرایی و تعیین مراحل سیکل استروس این حیوان با استفاده از روش سایتولوژی واژینال به منظور القای موفقیت آمیز این عارضه در این مدل حیوانی بود.
نتیجه گیری:
التهاب سبب تغییر در تولید سایتوکین های اندومتر می شود که احتمالا با ایجاد اختلال در عملکرد بافت اندومتر، باعث اختلالاتی در قاعدگی و کاهش پذیرش رویانی اندومتر شود. افزایش بیان ژن های سایتوکین های خاص همانند IL-6، IL-8 و TNF-α می توانند در تشخیص شدت و درجه اندومتریت استفاده شوند. عفونت های رحمی تحت عنوان پیامدی از آسیب های وارده به مکانیسم های دفاعی بافت رحمی شناخته می شوند که به وسیله تغییرات فیزیولوژیک ایجاد شده در دوره پس از زایش به وقوع می پیوندند. گونه های اکسیژن فعال در دوره پس از زایمان بیش از حد تولید می شوند. عدم تعادل بین تولید گونه های اکسیژن فعال و پاک سازی آن منجر به ایجاد شرایط استرس اکسیداتیو می شود. از طرفی ارتباط معناداری بین بیماری های التهابی همانند اندومتریت و استرس اکسیداتیو وجود دارد. از طرفی با تعیین دقیق سیکل استروس موش صحرایی با استفاده از روش سایتولوژی واژن، به خوبی می توان اندومتریت را در این گونه القا نمود.
کلید واژگان: القای اندومتریت, مدل موش صحرایی, التهاب, سایتولوژی واژن, سیکل استروسJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:31 Issue: 1, 2023, PP 6258 -6277IntroductionEndometritis is a female reproductive disease characterized by the inflammation of the endometrial glandular and stromal tissues. It is usually occurred due to uterine contamination with infectious causes. Animal models of clinical endometritis are very important to prevent the incidence and treatment of endometritis. Vaginal cytology method is considered as a golden standard for determining the estrous cycle stage in female rats. The aim of this study was to induce endometritis in a rat model and determine the stages of the estrous cycle of this animal using vaginal cytology method in order to successfully induce this condition in this animal model.
ConclusionInflammation changes the production of endometrial cytokines, which may result in menstrual disorders and decreased endometrial reception by impaired endometrial tissue dysfunction. Increased expression of specific cytokines genes such as IL-6, IL-8 and TNF-α can be used to detect the severity and degree of endometritis. Uterine infections are known as a result of damage to the defense mechanisms of the uterine tissue, which are caused by physiological changes in the postpartum period. Another change that occurs in the postpartum period is the increase in the production of reactive oxygen species. The imbalance between the production of reactive oxygen species and its clearance leads to the creation of oxidative stress conditions. On the other hand, there is a significant relationship between inflammatory diseases such as endometritis and oxidative stress. On other hand, by accurately determining the estrous cycle of rats by using vaginal cytology, endometritis can be well induced in this species.
Keywords: Induction endometritis, Rat model, Inflammation, Vaginal cytology, Estrous cycle -
سندرم تخمدان پلی کسیتیک یک از رایج ترین اختلالات اندوکرینی مرتبط با زنان است که از جمله نشانه های بالینی آن می توان به اختلالات قاعدگی، آمنوره ثانویه، اختلالات هورمونی، پر مویی، جوش صورت، چاقی و ناباروری اشاره کرد. از طرفی اسکروتوم حاد نوعی اورژانس اورولوژیک به شمار می رود که علایم آن شامل درد ناگهانی کیسه بیضه، قرمزی و تورم آن است. در این آسیب، طناب بیضوی حول محور خود پیچ می خورد و خون رسانی بیضوی را مختل می کند. از نقطه نظر این که بسیاری از مشخصات اندوکرینی و متابولیکی مدل موش صحرایی سندرم تخمدان پلی کیستیک شبیه این سندرم در زنان هستند و هم چنین اغلب این مشخصات در مدل پیچ خوردگی بیضوی در موش صحرایی نیز مشابه پیچ خوردگی بیضوی در مردان است، بنابراین از مدل موش صحرایی به صورت گسترده برای القاء این موارد استفاده می شود. یکی از ویژگی های مهم سندرم تخمدان پلی کسیتیک، شرایط التهابی مزمن خفیف است که به عنوان فاکتور مشارکت کننده در پاتوژنز این سندرم به شمار می رود. القای سندرم تخمدان پلی کیستیک با استفاده آندروژن پیش از تولد در مقایسه با القای این سندرم پس از تولد در موش صحرایی، بسیار مناسب تر است. میزان بیش از حد گونه های اکسیژن فعال که در حین آسیب ایسکمیک خون رسانی مجدد در محیط آزاد می شوند سبب ایجاد استرس اکسیداتیو در پارانشیم بیضه، آسیب به محتوای ژنوم سلولی و القای آپوپتوز به وسیله فعال شدن آبشارهای کاسپاز می شود که همه این تغییرات مستقیما به افزایش آپوپتوز در بافت بیضه وابسته است.
کلید واژگان: سندرم تخمدان پلی کسیتیک, التهاب, استرس اکسیداتیو, مدل حیوانی, پیچ خوردگی بیضویBackground and ObjectivesPolycystic ovary syndrome (PCOS) is one of the most common endocrine disorders in women, whose clinical symptoms include menstrual disorders, secondary amenorrhea, and hormonal disorders in blood serum, hirsutism, acne, obesity, and infertility. On the other hand, acute scrotum is a urological emergency, the symptoms of which include sudden pain in the scrotum and its redness and swelling. In this uropathology, the spermatic cord twists around its axis and disturbs the testicular perfusion. From the point of view that many of the endocrine and metabolic characteristics of the rat model of PCOS are similar to this syndrome in women, and also most of these characteristics in the model of ellipsoid torsion in rats are similar to ellipsoid torsion in men, Rat model is extensively used for induction. One of the important features of PCOS is a mild chronic inflammatory condition, which is considered as a contributing factor in the pathogenesis of this syndrome. Inducing PCOS using androgens before birth is much more appropriate than postnatal induction of this syndrome in rats. The excessive amount of reactive oxygen species that are released in the environment during ischemic and reperfusion injury causes oxidative stress in the testicular parenchyma, damage to the cellular genome content, and induction of apoptosis through the activation of caspase cascades. All of these changes directly increase necrosis in testicular tissue.
Keywords: Polycystic ovary syndrome (PCOS), Inflammation, Oxidative stress, Animal model, Testicular torsion -
گیاه زنجبیل (Zingiber officinale) یکی از پرکاربردترین گیاهانی است که از دیرباز در بسیاری از مناطق جهان و تحت سیستم های درمانی باستانی مختلف مورد استفاده بوده است. ریشه ی این گیاه به ویژه خواص ضدالتهابی قابل توجهی داشته است. به همین سبب در این مطالعه از پودر ریشه ی گیاه زنجبیل برای سنجش اثرات ضدالتهابی آن پس از انجام جراحی عقیم سازی به روش برداشت کامل اسکروتوم استفاده شده است. بدین منظور، 10 قلاده سگ نر نابالغ به صورت اتفاقی در دو گروه درمان و کنترل قرار داده شدند. به هر کدام از حیوانات دو ساعت پیش از انجام جراحی مقدار 250 میلی گرم پودر زنجبیل خورانده شد و این تجویز تا 10 روز پس از جراحی ادامه داشت و جهت ارزیابی برخی از فاکتورهای التهابی، خون گیری در زمان های مختلف انجام شد. نتایج حاکی از آن بود که مصرف زنجبیل اثر قابل توجهی در مهار فعالیت برخی فاکتورهای خونی و هورمونی، از جمله نوتروفیل، کورتیزول، اوره و کلسترول و برخی آنزیم های کبدی همچون آلکالابن فسفاتاز و لاکتات دهیدروژناز داشته است. هرچند میزان گلوکز و آلبومین تغیررات قابل توجهی نداشتند اما سطوح سرمی کورتیزول در گروه درمان در ساعات 3 و 24 کاهش پیدا کرده بود. به علاوه کاهش معناداری در میزان نوتروفیل در گروه درمان در ساعت 3 و روز 3 قابل مشاهده بود. از میان دیگر فاکتورها تغییرات سطوح سرمی اوره، آلکالاین فسفاتاز و لاکتات دهیدروژناز قابل توجه بود. به نظر می رسد تجویز خوراکی زنجبیل پس از انجام جراحی عقیم سازی در سگ های نر می تواند وضعیت هماتوبیوشیمیایی و التهابی را کنترل کند.
کلید واژگان: زنجبیل, عقیم سازی, التهاب, سگZingeber Officinale is among the most known and used plants in herbal medicine around the world. The root of this plant is specifically of anti-inflammatory properties. That is why we used powdered ginger rhizome to evaluate its anti-inflammatory effects in puppies undergoing scrotal ablation. So, 10 healthy male dogs aged 2-3 months were assigned into 2 groups (control and treatment) randomly. Each dog was prescribed 250 mg of ginger rhizome powder orally just 2 hours before the surgery. This prescription was continued for 10 further days. Blood samples were collected in 5 times routinely. Further biochemical and hormonal analyses were done and results confirmed a significant decrease in the hormonal and biochemical factors, such as neutrophils, cortisol, urea, cholesterol and some hepatic enzymes such as LDH and ALP. Although serumic levels of glucose and albumin did not show a significant change, cortisol levels dropped significantly in 3rd and 24th hour. Also, there was a significant decrease in neutrophil levels in treatment group in 3rd hour and 3rd day. Among other factors, serumic levels of urea, ALP and LDH had shown to have significantly changed. Finally, oral administration of ginger rhizome powder following scrotal ablation in male dogs seems to control inflammatory and hematobiochemical conditions.
Keywords: inflammation, ginger, castration, Dog -
گیاه زنجبیل (Zingiber officinale) یکی از پرکاربردترین گیاهانی است که از دیرباز در بسیاری از مناطق جهان و تحت سیستمهای درمانی باستانی مختلف مورد استفاده بوده است. ریشهی این گیاه به ویژه خواص ضدالتهابی قابل توجهی داشته است. به همین سبب در این مطالعه از پودر ریشهی گیاه زنجبیل برای سنجش اثرات ضدالتهابی آن پس از انجام جراحی عقیمسازی به روش برداشت کامل اسکروتوم استفاده شده است. بدین منظور، 10 قلاده سگ نر نابالغ به صورت اتفاقی در دو گروه درمان و کنترل قرار داده شدند. به هر کدام از حیوانات دو ساعت پیش از انجام جراحی مقدار 250 میلیگرم پودر زنجبیل خورانده شد و این تجویز تا 10 روز پس از جراحی ادامه داشت و جهت ارزیابی برخی از فاکتورهای التهابی، خونگیری در زمانهای مختلف انجام شد. نتایج حاکی از آن بود که مصرف زنجبیل اثر قابل توجهی در مهار فعالیت برخی فاکتورهای خونی و هورمونی، از جمله نوتروفیل، کورتیزول، اوره و کلسترول و برخی آنزیمهای کبدی همچون آلکالابن فسفاتاز و لاکتات دهیدروژناز داشته است. هرچند میزان گلوکز و آلبومین تغیررات قابل توجهی نداشتند اما سطوح سرمی کورتیزول در گروه درمان در ساعات 3 و 24 کاهش پیدا کرده بود. به علاوه کاهش معناداری در میزان نوتروفیل در گروه درمان در ساعت 3 و روز 3 قابل مشاهده بود. از میان دیگر فاکتورها تغییرات سطوح سرمی اوره، آلکالاین فسفاتاز و لاکتات دهیدروژناز قابل توجه بود. به نظر میرسد تجویز خوراکی زنجبیل پس از انجام جراحی عقیمسازی در سگهای نر میتواند وضعیت هماتوبیوشیمیایی و التهابی را کنترل کند.
کلید واژگان: زنجبیل, عقیم سازی, التهاب, سگThe aim of this study was to investigate the effects of intraperitoneal administration of ozone on experimental wound healing in an animal model of rabbits. In this study, 40 Newzealandian rabbits, were selected for surgery. Full-thickness wound by 10 mm biopsy punch was create on the right side of thoracic vertebra. The rabbits randomly were divided into two equal groups of control and ozone. In the ozone group, up to three days after surgery, one dose of ozone was administered daily and after the third day, one day in between until the fourteenth day, ozone was administered by intraperitoneal injection. In the control group, normal saline solution was administered by intraperitoneal injection on the mentioned days, same as the ozone group. The macroscopic surface area of the wounds on days 2, 5, 9 and 14 were evaluated. From each group, 5 wounds on the mentioned days were examined histopathologically. Macroscopic results showed differences between the two groups. In the Ozone group, the area of wound was significantly (P<0.05) lower than the control group. Level of inflammation was significantly lower in the ozone group. On day 14, the control group had a significantly higher vascularization rate than the ozone group. It was concluded that systemic ozone therapy increases the quality of wound healing process.
Keywords: Skin, Wound Healing, Ozone, Rabbit, Intraperitoneal Injection -
شکستگی استخوان یکی ازموارد شایع درحیوانات وحتی انسان می باشد. روش های گوناگونی برای درمان و ترمیم شکستگی ها بکار گرفته شده است. شیوع شکستگی و وقت گیر و زمانبر بودن روش هایی که امروزه استفاده می شود، ما را بر آن داشت که در پی یافتن روشی نوین برای درمان هر چه سریعتر حیوانات برآییم. بدین منظور تعداد 18 سر خرگوش نر نیوزیلندی با وزن 2-5/1 کیلوگرم انتخاب و به مدت شش هفته نگهداری شدند. بعد از بیهوشی در شرایط استریل با برش پوست و کنار زدن عضلات استخوان رادیوس در معرض دید قرار گرفت و قسمتی از استخوان برداشت شد و سپس پوست با نخ موکریل 0-3 بخیه شد. پس از دریافت آنتی بیوتیک، خرگوش ها به 3 گروه شش تایی که شامل تجربی و شاهد بود تقسیم و طی سی روز گروه های تجربی میزان 200 و 400 میلی گرم/کیلوگرم عصاره دانه ی چیا را دریافت کردند و در طی هفته های 2، 4 و 6 مورد بررسی هیستوپاتولوژی قرار گرفتند. نتایج این مطالعه بیانگر آن بود که دوز 400 میلی گرم/کیلوگرم در مقایسه با سایر گروه ها از هفته ی چهارم اثرات ترمیمی بهتری را دارا می باشد و میزان تراکم استخوان بیشتر مشهود بود. طبق نتایج بدست آمده از این تحقیق می توان گفت احتمالا دانه چیا می تواند جایگزینی برای مکمل هایی دارویی شیمیایی به منظور ترمیم نقایص استخوانی باشد.کلید واژگان: استخوان رادیوس, دانه چیا, هیستوپاتولوژی, ترمیم استخوانBone fracture is one of the most common cases in animals and even in humans. Various methods have been used to treat and repair fractures. The prevalence of fractures and the time-consuming methods used today have led us to come up with a new way to treat animals faster. For this purpose, 5 New Zealand male rabbits weighing 0.5-1.5 kg were selected and kept for six weeks. After anesthesia under sterile conditions, the skin was exposed to the radius bones and excised part of the bone. After receiving antibiotics, the rabbits were divided into 5 groups, each containing treatment and control, and received 30 mg / kg and 1 mg / kg of chia seed extract for thirty days and they were examined histopathologically during week 1 and 2, and 3. The pathology of this study showed that the dosage of 1mg / kg had better healing effects compared with the other groups from the fourth week and bone mineral density was more evident. According to the results of this study, chia seeds can be a substitute for chemical pharmaceutical supplementation to repair bone defects.Keywords: Radius bone, Chia seeds, Histopathology, Bone fusion
-
مقدمه
اندومتریوز از عمده ترین عوامل ایجاد دردهای لگنی و کم باروری است که به وسیله بافت های شبه اندومتریال خارج از رحم مشخص می شود و به شکل اولیه در محوطه پریتونیوم لگنی، تخمدان ها، دیواره بین راست روده و واژن و در موارد نادری در دیافراگم، جنب و پری کاردیوم ایجاد می شود. از جمله عوامل خطر ابتلا به اندومتریوز، انسداد در جریان خونریزی قاعدگی، افزایش مدت زمان استروژن های درون زاد، چرخه های قاعدگی کوتاه و زایمان در سنین پایین هستند. از طرفی، استیوپروز نوعی بیماری متابولیکی استخوانی است که به وسیله کاهش مواد معدنی استخوان و تخریب ساختار میکرواستخوانی مشخص می شود که خطر شکستگی استخوان را افزایش می دهد. حدود 200 میلیون نفر در گستره جهانی مبتلا به استیوپروز هستند که 34% از آن ها را زنان بالای 50 سال تشکیل می دهند. اولین و رایج ترین مدل برای القای این بیماری، مدل اواریکتومی در موش صحرایی است که به نوعی مدلی از ارتباط بین استیوپروز و یایسگی را به ارمغان می آورد.
نتیجه گیری:
مدل های حیوانی اندومتریوز به پیشرفت ابزارهای تشخیصی جدید غیر تهاجمی و بهبود روش های درمانی در درمان اندومتریوز در زنان بسیار کمک کننده هستند. اگرچه هیچ از مدل های حیوانی کاملا ایده آل و عالی نیست اما وجود شباهت های فراوانی در پاسخ سیستم اسکلتی انسان و موش صحرایی به کاهش میزان استروژن و ترکیبات درمانی سبب شده تا مدل اواریکتومی موش صحرایی، مدلی مناسب برای تحقیقات استیوپروز قلمداد شود. پاسخ استخوان های موش صحرایی به اواریکتومی به نوع استخوان (استخوان ترابکولار در برابر استخوان کورتیکال)، ناحیه استخوان (استخوان ران، ناحیه فوقانی استخوان درشت نی و مهره های کمری) و مدت زمان سپری شده بعد از اواریکتومی (مدت زمان لازم برای کاهش میزان استروژن) بستگی دارد.
کلید واژگان: اندومتریوز, اواریکتومی, استئوپروز, مدل موش صحراییJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:30 Issue: 5, 2022, PP 4793 -4812IntroductionEndometriosis is one of the main causes of pelvic pain and subfertility, which is characterized by endometrial-like tissues outside the uterus and primarily is created in the pelvic peritoneum, ovaries, walls between the rectum and vagina and in rare cases in the diaphragm, pleura and pericardium. Some risk factors for endometriosis are obstruction in menstrual hemorrhage, an increase in the duration of endogenous estrogen, short menstrual cycles and childbirth at an early age. On the other hand, osteoporosis is a metabolic disease that is determined by bone mineral density and the destruction of the bone microstructure that increases the risk of bone fracture. About 200 million people worldwide are suffering from osteoporosis, that 34% of them are women over 50 years old. The first and most commonly used model for the induction of this disease is the ovariectomy model in rats, which gives a model of the relationship between osteoporosis and menopause.
ConclusionEndometriosis animal models are highly contributing to the development of new non-invasive diagnostic tools and improve therapeutic methods for treatment of endometriosis in women. Although no animal models are absolutely ideal and excellent, but the presence of many similarities in the response of the human skeletal system and rats to reduce estrogen levels and therapeutic compounds caused by the ovariectomy model of the rat, a suitable model for osteoporosis research. The response of rat bones to ovariectomy depends on the type of bone (trabecular against cortical), bone sites (femur, proximal Tibia, and lumbar vertebrae) and it depends on the time elapsed after ovariectomy (the time required to reduce the amount of estrogen levels).
Keywords: Endometriosis, Ovariectomy, Osteoporosis, Rat model -
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و نهم شماره 1 (پیاپی 173، فروردین 1400)، صص 3355 -3374مقدمه
آسیب طناب نخاعی (SCI) سبب بروز جراحات ویرانگری در مبتلایان می شود. مکانیسم های اصلی پاتوژنز آسیب ثانویه شامل انحطاط عصبی، گلیوز و التهاب هستند. آسیب نخاعی وارده، اختلال یا نارسایی در چندین اندام را به علت نقش حیاتی نخاع در تنظیم عملکردهای بدن، القاء می کند. استیوپروز تحت عنوان پیامدی از آسیب نخاعی شناخته می شود که در اکثریت قریب به اتفاق هر بیمار مبتلا به آسیب نخاعی رخ می دهد.
در نگارش این مقاله مروری از مقالات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتیScience Direct, Scopus, Pubmed Springer Science و Google scholar استفاده شدند. مجموعه مقالات بررسی شده شامل 120 مقاله بود که تحقیقات کیفی و کمی مربوط به 57 سال (از سال 1962 تا سال 2019) را به زبان انگلیسی دربرداشت. این مقاله مروری بر پایه 120 مقاله مذکور و با استفاده از کلمات کلیدی آسیب نخاعی، استیوپروز، التهاب، استیوبلاست و استیوکلاست نگارش شده است.نتیجه گیری:
اگرچه عدم وزن گیری اندام های حرکتی عاملی مهم در پاتوژنز استیوپروز به دنبال آسیب نخاعی است، اما التهاب، ضایعه عصبی و تغییرات هورمونی نیز در این فرآیند مشارکت می کنند. تغییرات هورمونی با واسطه آسیب نخاعی ممکن است با چند مکانیسم در بروز استیوپروز پس از آسیب نخاعی شرکت کنند. این مکانیسم ها عبارت ند از: افزایش دفع کلیوی و کاهش جذب روده ای کلسیم و بالتبع بالانس منفی یون کلسیم؛ کمبود ویتامین D؛ تضعیف عملکرد غدد جنسی و مهار فعالیت استیوآنابولیک (استخوان سازی) استروییدهای جنسی؛ افزایش لپتین خون؛ سرکوب هیپوفیزی هورمون پاراتورمون و هم چنین کاهش مقادیر استخوان متعاقب آسیب نخاعی ممکن است (حداقل بخشی از آن) مستقیما به وسیله مقاومت به انسولین و فاکتور رشد شبه انسولین ایجاد شود.
کلید واژگان: آسیب نخاعی, استئوپروز, التهاب, استئوبلاست, استئوکلاستJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:29 Issue: 1, 2021, PP 3355 -3374IntroductionSpinal cord injury (SCI) causes devastating injuries in patients. The main mechanisms of the pathogenesis of secondary injury include nerve degeneration, gliosis, and inflammation. Spinal cord injury induces a disorder or failure in several organs due to the vital role of the spinal cord in regulating bodily functions. Osteoporosis is a consequence of spinal cord injury that occurs in the vast majority of patients with spinal cord injury.
Articles on the related topic were searched in the following databases: Science Direct, Scopus, Springer Science, PubMed and Google scholar to have been used in writing from this review article. A total of 120 related research papers, including quantitatve and qualitative researches in English, from the last 57 years papers (1962- 2019) were included in this study. The review article is written according to 120 articles and the keywords “Spinal cord injury, Osteoporosis, Inflammation, Osteoblast and Osteoclast”.ConclusionAlthough weight loss is an important factor in the development of osteoporosis following SCI, inflammation, nerve damage, and hormonal changes also contribute to this process. Hormonal changes mediated by SCI may contribute to postoperative osteoporosis with several mechanisms. These mechanisms included: increased renal excretion and decreased intestinal absorption of calcium, consequently, a negative balance of calcium ions; Vitamin D deficiency; impair the function of the gonads and inhibits the osteoanabolic (ossification) activity of sex steroids; elevated blood leptin; Pituitary suppression of parathyroid hormone, and bone loss following SCI may (at least in part) be caused directly by insulin resistance and insulin-like growth factor.
Keywords: Spinal cord injury, Osteoporosis, Inflammation, Osteoblast, Osteoclast -
مقدمه:
آسیب نخاعی، به واسطه فعال شدن پاسخ های ایمنی ذاتی سبب التهاب می شود. فرایند آسیب های نخاعی ثانویه شامل آپوپتوز الیگودندروسیت ها، تخریب غلاف میلین، انحطاط آکسونی و مرگ سلول های عصبی است. میکرومحیط التهابی ایجاد شده ناشی از آسیب های نخاعی، ترمیم و بهبود عصبی را متاثر می کند. در آسیب نخاعی فعال شدن ماکروفاژها، تجمع و التهاب پایا روی می دهد. ماکروفاژها، سلول های هتروژنی با عملکردهای متغیر و گسترده هستند که برخی از فنوتیپ های آن نقشی مهم در کاهش بهبود پس از رخداد آسیب عصبی دارند. بعد از رخداد آسیب عصبی، میکروگلیاهای مقیم و محیطی مشتق شده از سلول های ایمنی در فرایندهای التهابی و فرا تنظیمی سایتوکاین های التهابی مشارکت می کنند. از دیگر بحث های مهم می توان به نقش مونوسیت ها، به عنوان منبع ماکروفاژها، در فرایند آسیب نخاعی اشاره کرد. درک نقش و عملکرد این سلول ها راهبردهای درمانی نوین را می تواند رهنمود باشد.
نتیجه گیرینفوذ سریع لوکوسیت ها در نخاع آسیب دیده در بیماریزایی آسیب نخاعی ثانویه دخیل هستند. راهبردهای درمانی در مهار نفوذ لوکوسیت ها به محل آسیب دیده، بهبود آسیب های عصبی و ماده سفید نخاع پس از آسیب نخاعی را افزایش می دهد. اولین سلول هایی که به نخاع حمله می کنند، مونوسیت ها و نوتروفیل ها هستند. مونوسیت ها منشا سایتوکاین ها، کموکاین های التهابی و استرس اکسیداتیو هستند که در طول 24 ساعت اولیه پس از آسیب نخاعی به محل آسیب دیده نفوذ کرده و در طی 4 تا 7 روز پس از آسیب به حداکثر مقدار خودشان می رسند. این مقاله به مرور نقش های متفاوت ماکروفاژها و مونوسیت ها و اثرات بالقوه آن ها در اتخاذ رویکردهای درمانی جدید در بیماران مبتلا به آسیب نخاعی می پردازد.
کلید واژگان: آسیب های طناب نخاعی, ماکروفاژها, مونوسیت هاIntroductionSpinal cord injury (SCI) causes inflammation by activating innate immune responses. The process of secondary spinal cord injury involves oligodendrocyte apoptosis, myelin sheath degradation, axonal degeneration, and nerve cell death. The inflammatory microenvironment created by SCI affects nerve repair and recovery. In SCI, macrophage activation, accumulation, and persistent inflammation occur. Macrophages are heterogeneous cells with variable and extensive functions that some of their phenotypes play an important role in decreasing post-nerve injury recovery. After neurodegeneration, resident and peripheral immune cell-derived microglia participate in the inflammatory process and upregulate inflammatory cytokines. Other important issues include the role of monocytes as a source of macrophages in the process of spinal cord injury. Understanding the aspect and function of these cells can be helpful to design novel therapeutic strategies.
ConclusionRapid infiltration of leukocytes into the injured spinal cord is involved in the pathogenesis of secondary spinal cord injury. Therapeutic approaches to inhibit leukocyte infiltration into the injured site enhance the recovery of nerve and white matter injuries after SCI. The first cells to invade the spinal cord are monocytes and neutrophils. Monocytes are the source of cytokines, inflammatory chemokines, and oxidative stress that infiltrate the injured site within the first 24 hours after SCI and reach their peak within 4 to 7 days after injury. This article reviews the different roles of macrophages and monocytes and their potential impacts in adopting novel therapeutic approaches in patients with SCI.
Keywords: Spinal Cord Injuries, Macrophages, Monocytes -
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و هشتم شماره 5 (پیاپی 165، امرداد 1399)، صص 2614 -2634مقدمه
جراحات متنوعی سبب ایجاد یک پاسخ التهابی در بدن میزبان می شوند. از جمله این جراحات می توان به استرس جراحی اشاره کرد. جراحی، استرسی را بر بدن اعمال می کند سندرم التهابی سیستمیک انعکاسی از درجه استرس جراحی است و به عنوان یک سیستم ارزیابی کننده شدت استرس پس از جراحی را نشان می دهد. کمپلکس منظمی از مولکول های پلی پپتیدی التهابی در بروز این پاسخ التهابی مشارکت می کنند که به عنوان سایتوکین شناخته می شوند. عدم کنترل موضعی در آزاد شدن این سایتوکین ها، سبب بروز التهاب سیستمیک می شود و به طور بالقوه عوارض ویرانگری را پی دارد.در نگارش این مقاله مروری از مقالات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتیScience Direct, Scopus, Pubmed Springer Science و Google scholar استفاده شدند. مجموعه مقالات بررسی شده شامل 92 مقاله بود که تحقیقات کیفی و کمی مربوط به 40 سال (از سال 1979 تا سال 2019) را به زبان انگلیسی دربرداشت. این مقاله مروری بر پایه 92 مقاله مذکور و با استفاده از کلمات کلیدی استرس جراحی، سندرم پاسخ التهابی سیستمیک، سایتوکین های پیش برنده التهابی، سایتوکین های ضد التهابی نگارش شده است.مطالعات انجام گرفته روی انسان و مدل های حیوانی، پیشنهاد می کنند که هر دو نوع سایتوکین های پیش برنده التهابی و ضد التهابی متعاقب تحریکات اولیه متنوع شامل آزاد شدن اندوتوکسین، فعال شدن سیستم کمپلمان، آسیب ایسکمی- پرفیوژن و طرق دیگر آزاد می شوند.
نتیجه گیریسایتوکین های پیش برنده التهابی و ضد التهابی، حاصل برهم کنش پیچیده غیر قابل پیش بینی آثار سیستم ایمنی بر بدن و حتی اثرات چندگانه در اندام های بدن است. راهبردهای نوین درمانی جاذب سایتوکین ها، راهکاری قوی در تقویت و بهبود خروجی مناسب، متعاقب سندرم پاسخ التهابی سیستمیک هستند.
کلید واژگان: استرس جراحی, سندرم پاسخ التهابی سیستمیک, سایتوکین های پیش برنده التهابی, سایتوکین های ضد التهابیJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:28 Issue: 5, 2020, PP 2614 -2634IntroductionVarious lesions trigger an inflammatory response in the host body. These injuries include surgical stress Surgery exerts stress on the body. Systemic inflammatory syndrome is a reflection of the degree of surgical stress and as a system of assessing the severity of postoperative stress. Regular complexes of inflammatory polypeptide molecules contribute to the development of this inflammatory response known as cytokines. Lack of local control over the release of these cytokines can cause systemic inflammation, and potentially devastating complications.
In writing this review articles, articles indexed in the following databases were used: Science Direct, Scopus, Springer Science, PubMed and Google Scholar Ninety two related research papers, including quantitative and qualitative researches in English, related to the last 40 years (1979- 2019) were included in this study. The current review article has been written based on 92 articles and the keywords of “Surgical Stress, Systemic Inflammatory Response Syndrome, Pro-Inflammatory Cytokines, and Anti-Inflammatory Cytokines”.Studies in humans and animal models suggest that both types of pro-inflammatory and anti-inflammatory cytokines following diverse primary stimuli, including endotoxin release, complement system activation, ischemia-perfusion injury, and other ways.ConclusionInflammatory and anti-inflammatory cytokines are the result of a complex unpredictable interaction of immune system effects on the body and even multiple effects on body organs. New therapeutic strategies for the absorption of cytokines are a powerful way to enhance and improve proper output, following systemic inflammatory response syndrome.
Keywords: Surgical Stress, Systemic Inflammatory Response Syndrome, Pro-Inflammatory Cytokines, Anti-Inflammatory Cytokines -
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سی و سوم شماره 2 (پیاپی 127، تابستان 1399)، صص 2 -12
درد در مراقبت های بحرانی یا در مواقع پیش از جراحی، در بسیاری از موارد مولفه ای از سیمای بالینی بیمار است- که غالبا خاستگاه التهابی دارد- زیرا تمام واسطه های شیمیایی از تحریک التهابی یا از حساسیت گیرنده های درد آزاد می شوند. درد همچنین می تواند منشا مکانیکی نیز داشته باشد (به طور مثال هنگامی که درد مرتبط با اتساع اندام های توخالی، فشردگی، پارگی یا تخریب بافتی همراه است). درد در این گونه موارد و بلافاصله پس از جراحی شدید به نظر می رسد و با شروع التهاب شدیدتر می شود. در نهایت درد می تواند از طریق انتقال مستقیم در نورون های نخاعی انتقال دهنده درد از ساقه مغز نشات گیرد. مدیریت ضعیف در باب کنترل درد سبب منبعی از عوارض گردیده که یک پیش آگهی بی ثبات و غیر قابل اتکا را باعث می شود. بی دردی چندگانه بر پایه یک مفهوم کلی در بی هوشی عمومی و درمان سرطان نیز مورد استفاده قرار می گیرد. این مولفه ساده است: هنگامی که بر یک فرآیند پیچیده و چند عاملی غلبه شد، نسبت مزایا به خطرات با به کار گیری ترکیبی از رویکردهای متفاوت، بهتر است. تاثیرات سودمند موارد مذکور، افزاینده بوده و هریک از آن ها برای کاهش محدوده اثرات نامطلوب وابسته، مورد استفاده قرار می گیرند. در یک مدت زمان طولانی ، داروهای ضد التهاب غیر استروییدی و داروهای ضد درد مخدر به تنهایی مورد استفاده قرار گرفته و استفاده از یک یا چند نوع از آن ها، وابسته به شدت درد ایجاد شده است. ترکیبی از چندین مولکول در تمام موارد مورد استفاده قرار می گیرد و بسته به نوع درد تغییر می کند
کلید واژگان: مدیریت درد, هایپرآلجزیا, داروهای ضد درد مخدر, داروهای ضد التهاب غیراستروئیدیIn critical care, and/or in the perioperative setting, pain is often a major component of the clinical picture. It is often of inflammatory origin, because all the chemical mediators of inflammation stimulate or sensitize the nociceptors. It can also be of mechanical origin, for example when it is associated with dilatation of a hollow organ or with compression, laceration or destruction of tissue. In such cases, intensive pain appears soon after the injury and is amplified later when inflammation sets in. Finally, pain can arise from the brain stem, through direct excitation of the pain-transmitting spinal neurons. When pain is poorly managed it is a source of complications that make the prognosis more uncertain. Multimodal analgesia is based on a concept that is also used in general anesthesia and in cancer therapy. The principle is simple: when tackling a complex and multifactorial process, the benefit/risk ratio is improved by using a combination of different approaches. Their beneficial effects are additive, and each one is used more sparingly to limit their individual adverse effects. For a long time, non-steroidal anti-inflammatory drugs and opioids were used alone singly, and it was proposed to use one or other type depending on the intensity of the pain. The problem is no longer put in these terms. A combination of several molecules is used in all cases and the analgesic protocol changes depending on the type of pain.
Keywords: pain management, Hyperalgesia, opioids, non-steroidal anti-inflammatory drugs -
آآسیب های وسیع استخوانی ناشی از تصادف، تومور، استیومیلیت، شل شدن ادوات تثبیتی، یا استیوتومی های اصلاحی نیازمند مداخلات جراحی میباشند، زیرا ترمیم خود به خودی فقط در آسیب های کوچک و محدود انجام می گیرد. پیوند استخوان خودی هنوز به عنوان یک استاندارد طلایی در پیوند به شمار می آید. امروزه استفاده از تکنیک هایی مثل پیوند خودی(آلوگرافت) ،غیرخودی(زنوگرافت) و جایگزین های مواد معدنی استخوانی بسیار رایج شده است. از بین هزاران عامل رشد می توان به عوامل رشد مشتق از پلاکت، عامل رشد عروقی و عامل رشد و تمایز دهنده اشاره کرد که بعد از ترشح باعث رشد و تکثیر سلولهای پیش سازو هم چنین فیبروبلاستهای موضع می شود. اگر در موضعی به دلیل کاهش جریان خون تعداد این سلولها کم باشد می توان با تزریق پلاکت و یا محتوای آنها روند ترمیم را افزایش داد. این پژوهش بر روی 4گروه خرگوش انجام شد. گروه شاهد که دچار نقیصه ی استخوانی بود هیچ ماده ای پیوند زده نشد (5 خرگوش) ودر گروه اتولوگ (5 خرگوش) که در محل نقیصه از استخوان خودی استفاده شد. در گروه زنولوگ (5 خرگوش) که در آن از PRP گاوی و در گروه آلوژنیک (5 خرگوش) که PRP خرگوش در آن استفاده شد. تزریق به این 4 گروه در روزهای 3،5 و7 صورت گرفت و ارزیابی رادیوگرافی هر دو هفته تا 8 هفته و هیستوپاتولوژی در هفته هشتم صورت گرفت. طی مشاهدات و ارزیابی که در این پژوهش صورت گرفت. نشان داد که استفاده ازPRP در نقیصه استخوانی خرگوش کارآمد بوده و این مسئله با استفاده از PRP گاوی (زنولوگ) بیشتر نمایانگر بوده است.
کلید واژگان: PRP خرگوش, خرگوش, ترمیم استخوان, PRP گاوBone injuries caused by accidents, tumors, osteomyelitis, loosening devices, fixed or corrective osteotomy surgical interventions are needed to surgical interventions because spontaneous recovery occurs only in small and limited damage. Autografting technique is still as a golden standard technique but there are some limitations like harvested area complications. There are many osteoinduction agents such as platelet-derived growth factor, vascular growth factors and growth factor that cause cell differentiation, proliferation of cells and fibroblasts deposition. This study was conducted on 4 groups (20 Rabbits, each group=5) of rabbits. The control group the defected area was left empty and in autograft group autologous bone was implanted in the defected area. In xenogenic PRP group, bovine PRP 1 ml was injected in the defected area. Finally, in allogenic PRP group, rabbit PRP 1 ml was injected in the defected area. X-rays were taken on 14th, 28th, 42nd and 56th postoperative days. After 8 weeks Post-Operation bone samples were taken from healed area for for histopathological evaluation. Results showed that the use of PRP has been efficient in rabbit bone defect healing and the use of bovine PRP is more representative.
Keywords: Rabbit PRP, bovine PRP, bone healing, rabbit model -
چکیدهتوصیف بیمار: یک قلاده سگ نر بالغ نژاد اسکای تریر با تاریخچه آسیب به آرنج اندام حرکتی قدامی به بخش جراحی و تصویربرداری درمانگاه دانشکده ی دامپزشکی دانشگاه شهرکرد ارجاع داده شد. علایم بالینی بیمار شامل لنگش شدید اندام حرکتی درگیر، تورم و درد حین ملامسه و ایجاد صدای ترق ترق در ناحیه آرنج بود. یافته های بالینی: در ارزیابی رادیولوژی ناحیه درگیر شکستگی کندیل استخوان بازو و جابه جایی در مفصل آرنج مشخص شد.روش درمان و نتایج حاصله: درمان نهایی مداخله جراحی، جهت تثبیت داخلی قطعات شکستگی با استفاده از روش تثبیت با استفاده از پیچ در عرض کندیل استخوان بازو و سپس از استفاده از پیچ و پلاک، انتخاب شد.کاربرد بالینی: شکستگی های کندیل استخوان بازو در سگ از موارد شایع شکستگی است؛ زیرا وجود منفذ فوق قرقره ای در استخوان بازو، سگ را مستعد چنین شکستگی هایی می کند. این نوع شکستگی را می توان به شکستگی های بین کندیلی، کندیل جانبی و کندیل میانی تقسیم بندی کرد. شکستگی های کندیل استخوان بازو ممکن در هر نژادی از سگ دیده شود که غالبا نژاد اسپانیل به علت مستعد بوده به جوش خوردن ناقص کندیل استخوان بازو بیشتر تحت تاثیر این شکستگی قرار می گیرد. این شکستگی ها بیشتر به دنبال ترومای شدید از جمله تصادف با وسایل نقلیه موتوری ایجاد می شوند. سگ هایی که به تازگی مبتلا به شکستگی کندیل استخوان بازو شده اند، علایمی همچون عدم وزن گذاری بر اندام حرکتی قدامی درگیر و لنگش را نشان می دهند. نقطه قابل اتکا در تشخیص این گونه شکستگی ها، مطالعات رادیوگرافی است. جهت تثبیت قطعه شکسته شده می توان از تکنیک ثبیت با پیچ در عرض کندیل استخوان بازو به همراه سیم کریشنر استفاده کرد. در شکستگی های بین کندیلی نیز می توان از روش تثبیت دوطرفه با استفاده از 2 پلاک اقدام به ثبیت قطعات شکسته شده نمود.
کلید واژگان: شکستگی, کندیل استخوان بازو, تثبیت شکستگی, جراحی, آرترودزAbstractCase Description- An adult male dog (skye terrier breed)affiliated with the trauma history in thoracic limb elbow was referred to the Department of Veterinary Surgery and Radiology of Shahrekord University. Clinical sings included severe lameness of the involved limb, swelling and pain in the palpation and the creation of a crack in the elbow area. Clinical Findings- In the evaluation of the region's Radiology section, the fracture of the humeral condyle and displacement of the elbow joints was determined.Treatment and Outcome- The final treatment for surgical intervention was chosen to establish the internal fixation of fracture parts by using the transcondylar lag screw method and then using the screw and plates.Clinical Relevance- The humeral condylar fractures in the dog is the common fracture cases because the existence supracondylar foramen in the humerus bone, renders the dog prone to such fractures. Humeral condylar fractures can be divided into lateral condylar, medial condylar and intercondylar fractures. Humeral condylar fractures may be seen in any breed of dog although spaniels are commonly affected due to their predisposition to incomplete ossification of the humeral condyle (IOHC). Dogs with a recent humeral condylar fracture present with non-weightbearing thoracic limb lameness. The diagnosis is readily made from orthogonal radiographs. To fixation the fracture parts, using the transcondylar lag screw method whit a Kirschner wire (K-wire). In the intercondylar fractures, using two plates (using a bilateral approach) is attempted to fix the fractured parts.
Keywords: Fracture, Humeral condyle, fracture fixation, surgery, arthrodesis -
از بی هوشی جهت نیل به اهدافی همچون کاهش یا تسکین درد، شلی عضلانی، تسهیل معاینه بالینی، فرآیندهای تشخیصی و درمانی استفاده می شود. همانند دیگر نشخوار کنندگان در شتر نیز اغلب مداخلات جراحی با آرام بخشی و بی حسی موضعی انجام می گیرد. استفاده از تکنیک های مختلف بی هوشی در شتر نیز همانند دیگر حیوانات به کار گرفته می شود. رایج ترین داروهای مورد استفاده در پیش بی هوشی و آرام بخشی شتر شامل زایلازین، رومیفیدین، دتومیدین، مدتومیدین، ترومادول و بوترفانول بوده و از رایج ترین داروهای و ترکیبات دارویی مورد استفاده در القا و نگهداری بی هوشی شتر می توان به پروپوفل، کتامین، زایلازین- کتامین، کتامین- رومیفیدین- دیازپام، مدتومیدین- کتامین، پروپوفل- زایلازین، پروپوفل- زایلازین- دیازپام، ترامادول- زایلازین، دتومیدین- کتامین، مدتومیدین- کتامین- بوترفانول و میدازولام- پروپوفل اشاره کرد. برای برگشت اثرات داروهای آرام بخش و ضد درد، از داروهای اتیپامزول و نالترکسان استفاده می شود. این مقاله تمامی داده های مربوط به داروها و پروتکل های بی هوشی مورد استفاده در پیش بی هوشی، آرام بخشی، القا و نگهداری بی هوشی در شرایط بی هوشی صحرایی در شتر که در مجلات معتبر سراسر جهان از سال های 2008 تا 2015 منتشر شده اند، دوز موثر داروها و ترکیبات دارویی مورد استفاده در بی هوشی شتر و اثرات جانبی آن ها مورد بحث قرار می دهد.
کلید واژگان: شتر, بی هوشی صحرایی, آرام بخشی, پیش بی هوشی, القا و نگهداری بی هوشیAnesthetics are used for a variety of reasons, such as to minimize or eliminate pain, relax muscles and even to facilitate clinical examination and diagnostic procedures. like other ruminants in camels, most of the surgical interventions are performed with local anesthesia and sedative. Different anesthetic regimens in practice for other animals also hold true in the camel..the most common drugs used for premedication/ sedation in camels were xylazine, romifidine, detomidine, medetomidine, tramadol and butorphanol. For induction and maintenance of anaesthesia, the following drugs were used most commonly: propofol, ketamine, xylazine- ketamine, ketamine-romifidine-diazepam, medetomidine-ketamine, propofol-xylazine, propofol-xylazine-diazepam, tramadol-xylazine, medetomidine-ketamine, medetomidine-ketamine-butorphanol and midazolam-propofol. The drugs used to reverse the effects of analgesia were atipamezole and natrelexone. The objectives of this article were to review all scientific data regarding anaesthetic drugs and anaesthetic protocols used for pre-medication, sedation, induction and maintenance of anaesthesia in camels (Camelus dromedarius) in the field was published 2008-2015.The effective doses and reported side effects were discussed.
Keywords: camel, field anaesthesia, sedation, premedication, induction, maintenance of anasthesia -
عقاب طلایی جزو پرندگان شکاری بزرگ ساکن مناطق کوهستانی و مرتفع ایران به شمار می آید. علل مختلفی با منشا انسانی یا طبیعی باعث بروز مشکلات مختلف برای این گونه گردیده است. در این گزارش تک کیس، یک بهله عقاب طلایی از سازمان محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری به کلینیک دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد ارجاع گردید. علایم بالینی شامل بی حالی، عدم توانایی پرواز، زخم های سطحی و عمقی و نیز لنگش شدید در پای راست مشاهده گردید. تصویر رادیوگرفی شکستگی در استخوان های رادیوس و اولنا در بال و تیبیوتارسوس در پا را نشان داد. در این جراحی از متد جراحی پین گذاری برای بال و روش پلیت گذاری استخوانی با سیم های سرکلاژ استفاده گردید. بعد از دوازده هفته مراقبت و انجام فعالیت های بازتوانی پرنده در محیط زندگی خود آزاد گردید. ارزیابی محیط زیستی حاکی از بهبود کامل و توانایی پرواز و شکار این عقاب در زیستگاه خود بود.کلید واژگان: عقاب طلایی, پلیت گذاری, سیم کلاژ, جراحی, استخوانGolden eagle is one of the great raptor birds, living in mountainous and high regions of Iran. Various causes with origin of human or natural results various problems for this species. In this single-case report, a golden eagle from Chaharmahal-va- Bakhtiari province environmental organization was referred to veterinary clinic of Shahrekord University. Clinical symptoms included: Lethargy, inability to fly, surface and deep wounds, and severe lameness in the right leg. Radiographic image revealed fracture in the bones of radius and ulna on the wings and tibiotaresus in the leg. In this operation, the method of pinning surgery was used for wings and the method of bone plating with Cerculage wire was used for leg reconstruction. After twelve weeks of care and rehabilitation activities, the bird was released in its own environment. The environmental assessment showed complete improvement and the ability to fly and hunt by this eagle in its habitat.Keywords: Golden Eagle, Plating, Cerculage Wire, surgery, Bone
-
زمینه و هدفکتامین یک ماده بی هوش کننده انفکاکی بوده که به دلیل مزیت های خود یعنی خواص بی هوشی با کمترین تاثیر روی دستگاه تنفسی و قلبی-عروقی به فراوانی در پزشکی و دامپزشکی مورد استفاده قرار می گیرد. اما در سال های اخیر به جهت سوء استفاده از آن، به عنوان یک داروی مشکل ساز مطرح شده و استفاده آن در بسیاری از نقاط جهان افزایش یافته است و طبق گزارش جهانی دفتر مواد مخدر و جرم سازمان ملل، استفاده از این دارو در سراسر شرق آسیا، استرالیا، شمال امریکا و اروپا رو به گسترش است و در بخش هایی از جنوب شرق آسیا استفاده از کتامین به دلیل عدم وجود محدودیت های بین المللی در مواد مخدر و در دسترس بودن آن، به طرز چشم گیری افزایش یافته است. تحقیقات اخیر نشان داده سوء استفاده از کتامین و مصرف طولانی مدت آن باعث بروز تغییر در حالات رفتاری شده، همچنین باعث عوارض فیزیکی متعددی مانند آسیب در دستگاه ادراری، بافت عصبی و نارسایی های کبدی در بین مصرف کنندگان می گردد.مواد و روش هااین مطالعه مروری با استفاده از کلمات کلیدی کتامین، بی هوشی و سوء استفاده نگارش شده است. مقالات مربوط به سال های 1978 تا 2016 انتخاب شدند.نتایجدر این پژوهش ابتدا داروی کتامین معرفی و سپس موارد استفاده و سوء استفاده، آسیب های ناشی از مصرف خودسرانه و قوانین مربوط به تجویز آن در برخی کشورها بحث و در نهایت روش های شناسایی و اندازه گیری آن بیان شده است.کلید واژگان: کتامین, بی هوشی, سوء استفادهBackgroundKetamine is a dissociative anesthetic that because of its minimal effects on respiratory and cardiovascular systems, frequently used in both human and veterinary medicine. But in recent years, it was recognized as a problematic drug of abuse and became increasing popular in many parts of the world. According to the United Nations Office on Drugs and Crime report, use of ketamine in East Asia, Australia, North America and Europe was increasing, also in parts of South East Asia because of less International Drug Control and availability of ketamine use of its dramatically increased. Recent studies showed that abuse and long-term use of ketamine cause changes in mood, and physical condition such as damage in the urinary tract, nervous tissue and liver failure among consumers.Materials and MethodsThe review article is written by the keywords “ketamine, anesthesia, abuse”. articles that published in 1978- 2016 were selected.ResultsIn this study, ketamine introduced initially; then use, abuse, damage caused by arbitrary use and legality of ketamine in some countries discussed and finally methods for the determination of ketamine were mentioned.Keywords: ketamine, anesthesia, abuse
-
یک راس نریان نژاد کرد 6 ساله به سبب درگیری به دلیل جراحت وسیع پوست و بافت های زیرین در ناحیه پشتی و کف دستی ناحیه قلم هر دو اندام حرکتی قدامی، به درمانگاه دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد ارجاع داده شد. بر اساس اخذ تاریخچه، حرکت زود هنگام نریان، بلافاصله پس از نعل شدن، بر روی آسفالت موجب تورم شدید ناحیه قلم گردیده و سیر خام کوبیده شده برای مدت 3 روز در ناحیه جهت درمان سنتی کاهش تورم انجام گردیده بود. معاینه بالینی و ارزیابی رادیوگرافی دال بر نکروز وسیع پوست، بافت های زیرین ناحیه، ایجاد بافت گرانوله حجیم و نیز درگیری استخوان متاکارپ بود. در ارزیابی آزمایشگاهی تابلوی خونی، لوکوسیتوز شدید همراه با انحراف به چپ ملایم، توکسیک نوتروفیل و افزایش فیبرینوژن مشاهده گردید که علامت وجود التهاب شدید بود. مدیریت زخم در جهت ترمیم ثانویه به فرم دبریمان وسیع بافت گرانوله و نکروزه انجام پذیرفت و در نهایت پانسمان جراحات همراه با تجویز موضعی سولفادیازین نقره، تجویز عمومی ضد التهاب غیر استروییدی و استراحت مطلق بیمار صورت گرفت. علی رغم فواید بی شمار سیر به عنوان گیاهی دارویی، به ندرت عارضه سوختگی پوست به دنبال کاربرد موضعی سیر خام در انسان گزارش شده است و گزارش حاضر اولین مورد سوختگی پوست پس از به کارگیری سنتی سیر بر روی پوست اسب است.
کلید واژگان: اسب, سیر خام, کاربرد موضعی, جراحت پوستA Kurdish 6 year-stallion referred to the Veterinary Clinic of ShahreKord University with complaint of enormous skin and subcutaneous tissue injuries and ulcer in dorsal and palmar side of both metacarpal regions. Based on the patient's history, walking of the stallion on the tarmac path immediately after shoeing caused severe swelling of metacarpal region and traditional remedy were performed by dressing crashed fresh garlic on the affected area for 3 days. Clinical examination and radiographic evaluation showed vast skin and subcutaneous wound and injury, tissue necrosis, massive granulation tissue formation and metacarpal bone involvement. In laboratory investigation of hemogram, severe leukocytosis along with mild left shift, toxic neutrophil and fibrinogen increase were observed. Wound management consisting of second intension of wound healing like as debridement of granulated and necrotic tissue and lastly, dressing the ulcers with local silver sulfadiazine, NSAID prescription and stall resting were ordered. Spite of many advantageous of fresh garlic as an herbal treatment, there were rarely documents of skin burn due to local application of raw garlic in human and the present study would be counted as the first report in horse after traditional remedy.
Keywords: horse, Raw garlic, Local application, Skin injury -
The purpose of this study was to find out the histological and radiographic assessment of healing of ulna fracture stabilized with feather shaft and compare with intramedullary pin. A total of 70 pigeons (Columba livia) randomly divided into two equal groups. After aseptically preparation of surgical site (left wing) and induction of anesthesia, a 3 cm longitudinal incision was made on the skin, the ulna bone was exposed gently and a segmental bone of 3 mm in length was removed in the middle of the ulnar diaphysis. The fracture in group I was repaired with an autoclaved feather shaft as an auto-graft and in group II stainless steel intramedullary pin used to treat fracture. Healing was evaluated with radiographs at 0, 2, 4, 6, 8, 10 and 12 weeks after surgery and for histological study at least 4 birds from each group were sacrificed at weeks 2, 3, 5, 7, 9 and 12 and bone sample transferred to a Histology Laboratory at Shahrekord University. Radiographic findings showed favorable bone healing progress in both groups. Results of histological evaluation revealed that at time 3 and 5 weeks, difference between two groups not significant, but in week 9 the feather group had better results than the pin group. Also comparison within groups demonstrated favorable bone healing in both groups. According to the results of the present study, feather shaft can be used as available and lightweight intramedullary fixator for avian fracture treatment.Keywords: Fracture healing, Ulna, Feather, Pin, Pigeon
-
پیش زمینهجراحیهای بازسازی غضروف مفصلی بهعلت عدم ترمیم خود بهخودی این بافت از اهمیت ویژهای برخوردار است. از این رو هدف اصلی این طرح استفاده از پیوند استخوانی_غضروفی زنوژنیک (گوساله جنینی) در ترمیم نقیصه غضروف مفصلی روی مدل حیوانی خرگوش می باشد.مواد و روش هااین مطالعه پژوهشی در بهار 97 در دانشگاه شهرکرد بر روی 10 قطعه خرگوش نر نیوزلندی یک ساله (دو گروه 5تایی) صورت گرفت. پس از مشاهده غضروف مفصلی زانو به روش جراحی و ایجاد نقیصه در ناحیه غیر وزنگیر با دریل، در گروه پیوندی، قطعه استخوانی_غضروفی گوساله جنینی در نقیصه قرار داده شد و در گروه شاهد، نقیصه بدون دستکاری رها شد. کپسول مفصلی و پوست در هر دو گروه بخیه گردید. در روزهای 14، 28 و 42 به صورت تصادفی یک خرگوش از هر گروه تحت عکس برداری رادیولوژی قرار گرفتند تا از نظر بروز واکنش های آرتریت بررسی شوند. در روز 60 به منظور نمونه برداری هیستوپاتولوژی خرگوشها آسان کشی شدند.یافته هادر ارزیابیهای بالینی هیچگونه التهاب و لنگشی مشاهده نشد که با بررسیهای رادیوگرافی عدم بروز آرتریت تایید گردید. در ارزیابی هیستوپاتولوژی، نقیصه گروه پیوندی بدون پس زدن پیوند، بهصورت بافت فیبروزی غالب (2 از 5)، بافت غضروفی غالب (2 از 5) و بافت کامل غضروف (1 از 5) پر شده بود. در گروه شاهد، نقیصه بدون هر گونه بافت ترمیمی و مملو از گلبول قرمز مشاهده گردید.نتیجه گیریاین مطالعه نشان می دهد، بافت استخوانی_غضروفی جنینی زنوژنیک به عنوان یک بافت کارامد در ترمیم نقیصه غضروف مفصلی نقش دارد.کلید واژگان: غضروف مفصلی, زنوگرافت, بیومتریالBackgroundThe destruction of articular cartilage is the major cause of articular problems. The articular cartilage has little repair postertial due to lack of perichondrium and direct blood circulation. It is, therefore important to consider this phenomena in surgical treatments. One of the articular cartilage reconstructive surgeries is using Osteo-Chondral graft. The main purpose of this research was to investigate the use of Xenogenic (calf foetal) Osteo-Chondral graft in repairing articular cartilage defect on Rabbit’s model.MethodsOsteo-Chondral pieces were prepared under aseptic condition from the joints by skin punch device and kept at a temperature of 70ºc below zero. Ten male New Zealand rabbits of one year old were randomly divided into two groups of five, as control and transplantation groups calf's fetal. The skin and joint capsule were opened by surgery and articular cartilage was exposed. After defect creation by drill, in the transplanted group an Osteo-Chondral piece was inserted in the defected area; however, in the control group the defect was created but left empty. Joint capsule and skin were sutured in both groups. During 60 days of study, radiographs were taken from rabbits of each group randomly to evaluation of osteoarthritis signs on days 14, 28 and 42. Finally all rabbits were euthanized for histopathological sampling and evaluated on day 60.ResultsThe result of the clinical evaluations did not show any sing of inflammation nor limping. In radiological evaluation there was no evidence of arthritis complications but showed defect filling signs in experimental group. In the histopathologic evaluations, the defect of transplanted group was filled with fibro-cartilage tissues and without any signs of graft rejection. In two samples of five specimens of transplanted group Fibrous tissue was the dominant tissue and in other two as the dominant tissue. Only in one sample of this group the integrity of the cartilage tissue was completely formed. But in the control group, the lesions were observed without any restorative tissue and only filled by red blood cells.ConclusionThe study suggests that Xenogenic Foetal Osteo-Chondral tissue is an effective tissue for repairing articular cartilage defects.Keywords: Articular cartilage, Xenograft, Biomaterial
-
زمینه و هدفامروزه استفاده تفریحی از ماده مخدر کتامین رو به افزایش است، لذا این مطالعه به منظور تعیین اثر تجویز طولانی مدت کتامین بر روی برخی از پارامترهای خونی، بیوشیمیایی و تغییرات بافتی در موش صحرایی نر انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر نژاد Sprague-Dawleyبه صورت تصادفی به دو گروه کنترل (20=n) و آزمایش (20=n) تقسیم شدند. به موش های گروه کنترل (شاهد) ، محلول سالین و هم چنین به گروه آزمایش، داروی کتامین روزانه با دوز 15 میلی گرم/کیلوگرم و به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در روزهای صفر، 20، 40 و 60 از هر گروه 5 سر موش بیهوش و پس از خون گیری تشریح شدند. برخی پارامترهای بیوشیمیایی سرم اندازه گیری شد و بافت کلیه و کبد مورد ارزیابی میکروسکوپی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی Tukey و آزمون نان پارامتریک Kruskal-Wallis استفاده شد.یافته هانتایج نشان دهنده افزایش تعداد گلبول های سفید، افزایش سطوح سرمی آنزیم های کبدی، افزایش غلظت اوره، کراتینین، گلوکز و کورتیزول و هم چنین کاهش غلظت پروتئین تام و گلبولین در گروه کتامین نسبت به گروه کنترل بود. در بررسی بافت کبد، دژنراسیون واکوئلی، اتساع و پرخونی سینوزوئیدها، تراوش سلول های تک هسته ای در اطراف ناحیه پورتال و نکروز پارانشیم مشاهده شد. در کلیه، دژنراسیون سلول اپی تلیال توبول ها، نکروز سلول اپی تلیال توبولی، آتروفی توبول ها و گلومرول ها و نفوذ سلول های التهابی مشاهده شد.نتیجه گیرینتایج نشان داد که کتامین می تواند باعث ایجاد ضایعات در کبد و کلیه شود. هر چند برای پی بردن به مکانیسم عمل کتامین در مصرف طولانی مدت، مطالعات جامع تری نیاز است.کلید واژگان: کتامین, تغییرات هماتولوژی, تغییرات بیوشیمیایی, هیستوپاتولوژی, موش صحراییBackground and ObjectivesNowadays, the use of ketamine has spread as a recreational drug. Therefore, this study was performed to evaluate the effects of long-term administration of ketamine on some hematological and biochemical parameters and tissue changes in rats.
Material andMethodsin this experimental study, forty male Sprague-Dawley rats were randomly allocated into two control (sham) (n=20) and experimental (n=20) groups. The animals in the sham group received saline solution and the experimental group received ketamine (15 mg/kg) as intraperitoneal injection. At the days of 0, 20, 40, and 60 post injection, five rats from each group were euthanized and anatomized. Some biochemical parameters of the serum were measured and the livers and kidneys tissues underwent microscopic examination. The ANOVA,Tukey post hoc test, and non-parametric Kruskal-Wallis test were used for data analysis.ResultsThe results indicated that ketamine caused an increase in the number of White Blood Cells and liver enzymes levels, the creatinine, urea, cortisol, and glucose concentrations and a decrease in the total protein and globulin in serum of ketamine group as compared to the control group. In examining the liver, vacuolar degeneration, congestion and dilation of sinusoids, infiltration of mononuclear cells around the portal area, and parenchymal necrosis were observed, and tubular epithelial cell degeneration and necrosis, tubular and glomerular atrophy, and infiltration of mononuclear cells were observed in the kidney.ConclusionThe results indicated that ketamine causes kidney and liver tissues damages in rats. However more comprehensive studies are needed to determine the mechanism of ketamine’s action in long-term useKeywords: Ketamine, Hematological changes, biochemical changes, Histopathology, Rat -
هر گونه مداخله جراحی منجر به بروز پاسخ استرسی در بیمار می شود. ارزیابی استرس و درد با بهره گیری از برخی پارامترهای فیزیولوژیک میسر می شود. شمارش گلبول های سفید خون نیز به عنوان پارامتری هماتولوژیک در ارزیابی استرس معرفی شده است. تعیین نسبت گلبول های سفید به یکدیگر در جمعیت حدود یک صد گلبول سفید با استفاده از میکروسکوپ نوری را پروفایل لکوسیتی یا شمارش گلبول های سفید معرفی کرده اند. عنوان شده که سن می تواند بر پاسخ ایمنی اثر داشته باشد. مطالعه حاضر تاثیر تجویز داخل وریدی ترکیب کتامین- دیازپام را بر پروفایل لکوسیتی در دو گروه سنی جوان و مسن سگ ها بررسی کرده است. تعداد 5 قلاده سگ جوان (بین 4-6 ماه) و تعداد 5 قلاده سگ مسن با دامنه سنی 9-7 سال، مورد استفاده قرار گرفت. یک ساعت بعد از حضور در بخش جراحی نمونه خون اولیه، برای تهیه پروفایل لکوسیتی پایه، اخذ شد و به دنبال تجویز کتامین (mg/kg 10) - دیازپام (mg/kg 5 /0) و پس از ایجاد بی هوشی/بی دردی جراحی (عدم واکنش حیوان به تحریک دردناک) نمونه دوم خون برای ارزیابی پاسخ لکوسیتی تهیه شد. سرانجام در زمان انتهای بازگشت کامل حیوانات از بی هوشی نمونه سوم خون نیز تهیه گردید. نتایج نشان داد که پاسخ لکوسیتی می تواند متاثر از داروهای تجویزی باشد. تجویز ترکیب کتامین-دیازپام باعث افزایش لنفوسیت ها شد، اما تغییرات لکوسیتی در زمان های مشابه در دو گروه سنی پیر و جوان تفاوت معنی داری نشان نداد.کلید واژگان: سگ, دیازپام, پاسخ لکوسیتی, کتامین, افزایش سنSurgical interventions lead to stress response in patient. Stress and pain evaluation is considered using some physiologic parameters such as white blood count. The relative proportions of each white blood cell type, usually obtained by light microscope examination of 100 leukocytes in a stained blood smear, are the components of the leukocyte profile (LP). Aging is known to affect immune response. The present study evaluated effects of intravenous administration of ketamine (10 mg/kg)-diazepam (0.5 mg/kg) combination on leukocyte profile in five young dogs (4-6 months) and 5 old dogs (7-9 years). Three blood samples have been taken in all animals: before drug administration as basic LP, at surgical anesthetic/analgesic period and at complete recovery due to anesthetic combination injection. Results showed ketamine-diazepam affected leukocyte's response. It caused increase of lymphocytes but, leukocyte changes in young and old group showed no significant differences.Keywords: Dog, leukocyte response, ketamine, diazepam, aging
-
دانش مدیریت و کنترل درد در پرندگان، علمی نوپاست و انجام مطالعات در این زمینه بسیار ضروری به نظر می رسد. از طرفی انتخاب نوع داروی ضد درد و دوزهای مناسب آن برای گونه های مختلف پرنده ، بسیار متفاوت است. با توجه به مصرف بالای داروهای مخدر، به عنوان ضد دردهای قوی و از طرف دیگر فقدان اطلاعات کافی در مورد اثرات آن ها در پرندگان، در این مطالعه اثرات هماتولوژی و بیوشیمیایی تزریق عضلانی سه داروی مخدر ترامادول، متادون و پتیدین در کبوتر مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه بر روی تعداد 64 قطعه کبوتر بالغ از هر دو جنس و در 4 گروه مساوی انجام شد. در گروه اول ترامادول (mg/kg 4)، در گروه دوم متادون ( mg/kg5)، در گروه سوم پتدین (mg/kg 20) و در گروه چهارم (گروه شاهد) سرم فیزیولوژی استریل به صورت عضلانی تزریق گردید. قبل از تزریق و متعاقب آن در زمان های 30، 60 و180 دقیقه پس از تزریق، در هر گروه، از 4 قطعه کبوتر خونگیری شد و هماتوکریت، تعداد تام گلبول های قرمز و سفید، مقدارهموگلوبین، پروتئین تام، آلبومین، گلوبولین، نسبت آلبومین به گلوبولین، نسبت هتروفیل به لنفوسیت (H/L) ، میزان قند خون، کورتیزول و آنزیم آسپارتات آمینو ترانسفراز اندازه گیری شده آنالیز آماری شد. در نهایت با توجه به بررسی یافته های آزمایشگاهی، به نظر می رسد به دلیل کاهش شاخص های استرسی کورتیزول، گلبول های سفید و نسبت H/L در کبوتر اثرات ضد دردی و آرام بخشی داروی متادون نسبت به دو داروی دیگر بهتر بوده و می توان متادون را به عنوان ضد دردی مناسب و موثر در کبوتر و شاید در سایر پرندگان پیشنهاد کرد.کلید واژگان: ترامادول, ارزیابی هماتوبیوشیمیایی, پتیدین, متادون, کبوترThe knowledge of avian pain management is found as a new and restricted subject. Therefore, more studies are needed to be performed in this field. In addition to variation of analgesics, selection of appropriate doses of analgesics for different species of birds is an important challenge. According to the limited information about applications and effects of opioids in birds that have different hematologic profiles compared to mammals, and also because of enormous usage of these potent analgesics, this study was performed to evaluate and compare the hematological and biochemical effects of three common opioids tramadol, methadone and pethidine in pigeons. Sixty four adult pigeons of both sexes were randomly divided into 4 equal drug groups. Tramadol (4 mg/kg), methadone (5 mg/kg) and pethidine (20 mg/kg) were injected intramuscularly in groups 1, 2 and 3. Physiologic saline (0.5 ml) was intramuscularly injected to the pigeons in group 4 as the control group. Before drug administration and time of 30, 60 and 180 minutes after injection, blood samples have been taken from 4 pigeons in each group for measurement of some hematological parameters (RBC, WBC, PCV, HGB and H/L index) and serum biochemical values (TP, Alb, Glob, Glu, AST and Cortisol). Statistically evaluation of data showed suppression in stress indices as cotisole,leukocytes and H/L index which indicates profound sedative and analgesic effects of methadone compared to other opioids.Keywords: Methadone, Hematobiochemical evaluation, Pethidine, Tramadol, Pigeon
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.