میرابراهیم صدیق
-
مقاله حاضر به بررسی شخصیت شناسی اردوغان و سیاست های ترکیه در قبال سوریه می پردازد. به دلیل ماهیت ادراکی روانشناختی خاص رجب طیب اردوغان، کیش شخصیت و تمایل اردوغان به ارتقاء جایگاه ترکیه به عنوان نماد سیاست گذاری های اسلامی عمل گرایانه و رقابت با رقبا، سوریه را به عنوان محلی مناسب برای عملیاتی نمودن استراتژی امنیتی منطقه خود برگزیده است، این مسئله طی بحران اخیر در روابط ترکیه و سوریه و مواجهه نظامی مستقیم میان نیروهای نظامی دو کشور مبین اهمیت جایگاه سوریه در استراتژی سیاسی و امنیتی منطقه ای ترکیه است. سوالی که در این مقاله مطرح می گردد این است که علل گرایش دولت اردوغان به حضور در سوریه چه بوده است؟ پاسخ موقت به پرسش حاضر عبارت است از حضور امنیتی ترکیه در سوریه نشات گرفته از سیاست های نئوعثمانی گرایی حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان به عنوان کارگزار اساسی ساختار سیاسی تصمیم گیری راهبردی و امنیتی صورت گرفته است.
کلید واژگان: شخصیت شناسی, اردوغان, ترکیه, سوریه, سیاست خارجی.This article examines Erdogan;s personality and Turkey;s policies towards Syria. Due to special perceptual-psychological nature, Erdoğan;s cult of personality and desire to promote Turkey ;s position as a symbol of pragmatic Islamic policies and competition with rivals, he has chosen Syria as a suitable place to implement his regional security strategy. During the recent crisis in Turkish-Syrian relations and the direct military confrontation between the military forces of the two countries, this issue shows the importance of Syria ;s position in Turkey;s regional political and security strategy. The question raised in this article is, what were the reasons for Erdogan;s government;s tendency to be present in Syria? The temporary answer to the current question is that Turkey ;s security presence in Syria originates from the neo-Ottoman policies of the Justice and Development Party and Erdogan himself as the basic agent of the political structure of strategic and security decisions.
Keywords: Personality, Erdogan, Turkey, Syria.Foreign Policy -
جنبش های اسلامی جنبش های مردمی و سازمان یافته ای هستند که هدف و راهبرد آن ها اجرای دستورات جامعه با دستورات شرع در همه ابعاد سیاسی، فکری، اجتماعی و اقتصادی است. استعمار غرب، انحطاط فکری و استبداد عامل شکل گیری این جنبش هاست. جنبش اخوان المسلمین قدرتمندترین جنبش در بین جنبش های اسلامی است که همزمان با پیروزی انقلاب به قدرت رسید. همچنین از نظر ارتباط جنبش اخوان المسلمین با ایران، عربستان سعودی و ترکیه، بررسی این جنبش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تحلیل انجام شده در این پژوهش، حاصل ساخت اطلاعات توصیفی به دست آمده از مطالعات قبلی است، به طوری که با تحلیل استراتژی جنبش های اسلامی به ویژه اخوان المسلمین، می توان روابط سیاسی ایران را با ترکیه و عربستان سعودی به درستی برقرار کرد. با بررسی تاثیر استراتژی اخوان بر روابط ایران و ترکیه و عربستان، متوجه می شویم که ترکیه طرفدار اسلام میانه رو و همسو با ایران است و عربستان سعودی مروج اسلام افراطی یا وهابیت است و در تضاد با ایران و ترکیه است.
کلید واژگان: راهبرد جنبش های اسلامی, انقلاب اسلامی ایران, سازه انگاری, عربستان, ترکیهIslamic movements are popular and organized movements whose goal and strategy is to implement the orders of the society with the orders of Sharia in all political, intellectual, social and economic dimensions. Western colonialism, intellectual degeneration and tyranny are the causes of these movements. The Muslim Brotherhood movement is the most powerful movement among the Islamic movements that came to power at the same time as the victory of the revolution. Also, in terms of the connection of the Muslim Brotherhood movement with Iran, Saudi Arabia and Turkey, the investigation of this movement is of particular importance. The analysis carried out in this research is the result of the construction of descriptive information obtained from previous studies, so that by analyzing the strategy of Islamic movements, especially the Muslim Brotherhood, it is possible to correctly establish Iran's political relations with Turkey and Saudi Arabia. By examining the influence of the Brotherhood's strategy on the relations between Iran, Turkey and Saudi Arabia, we find that Turkey supports moderate Islam and aligns with Iran, and Saudi Arabia promotes extreme Islam or Wahhabism and is in conflict with Iran and Turkey
Keywords: Strategy Of Islamic Movements, Islamic Revolution Of Iran, Constructivism, Saudi Arabia, Turkey -
مقاله حاضر از نوع مقایسه ای به بررسی نظریه و تجربه سیاست شهری و دیپلماسی شهری در مدرنیزاسیون در دو دوره مختلف پهلوی دوم و جمهوری اسلامی می پردازد. یکی از اهداف سیاست خارجی هر کشور نیز، به طور عام، توسعه قلمرو نفوذ یا حوزه نفوذ است. منظور از حوزه نفوذ نیز شکل گیری فضاهایی برای حضور مرئی و نامرئی یک کشور است تا بتواند ارزش های مورد توجه خود را ترویج نماید. این مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و تلاش دارد به شیوه اسنادی و در چارچوب بحث دیپلماسی شهری، سیاست های دولت ها را در دوره پهلوی دوم و جمهوری اسلامی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. بر این اساس پرسش اصلی عبارت است از: تجربه سیاست شهری و دیپلماسی شهری در دوران پهلوی دوم و جمهوری اسلامی چه تاثیری بر مدرنیزاسیون در دو دوره داشته است؟فرضیه موقت نیز عبارت است از: با وجود دولت استبدادی شبه مدرن، خرده گفتمان های دولت خودکامه، دولت اقتدارگرای بوروکراتیک و دولت اقتدارگری رانتیر در دوران پهلوی دوم و با وجود مردم سالاری دینی و دولت رانتیر جمهوری اسلامی هر دو دوره سیاست شهری و دیپلماسی شهری با موفقیت ها و ضعف هایی همراه بوده و به روند مدرنیزاسیون در ایران کمک شده است.
کلید واژگان: سیاست خارجی, دیپلماسی شهری, مدرنیزاسیون, پهلوی دوم, جمهوری اسلامیThe present article compares the theory and experience of urban politics and diplomacy in modernization in two different periods of Pahlavi II and Islamic Republic. One of the goals of the foreign policy of any country, in general, is the development of the sphere of influence. The sphere of influence also means the formation of spaces for presenceThe meaning of sphere of influence is the formation of spaces for the visible and invisible presence of a country so that it can promote the values it cares about. This article is of a descriptive and analytical type and tries to examine and analyze the policies of the governments in the second Pahlavi period and the Islamic Republic in a documentary way and in the context of the discussion of urban diplomacy.
-
نشریه مطالعات قدرت نرم، پیاپی 35 (زمستان 1402)، صص 123 -148این تحقیق به تحلیل نقش سه قدرت نرم در حال ظهور چین، هند و روسیه در امنیت خاورمیانه می پردازد. در واقع، چین یک قدرت جهانی در حال رشد رویزیونیست و دومین اقتصاد بزرگ پس از ایالات متحده است. به همین ترتیب، روسیه نقش جهانی خود را به عنوان یک قدرت بزرگ از دهه 2000 احیا کرده است. همچنین، هند به طور گسترده به عنوان یک "قدرت در حال رشد" در نظر گرفته می شود. اکنون پیش بینی می گردد که هند در مسیر تبدیل شدن به سومین اقتصاد بزرگ جهان تا سال 2030 باشد.در واقع، از زمانی که اوباما در سال 2012 استراتژی محوری آسیا را صادر کرد،خاورمیانه نگران تعهدات ایالات متحده در قبال امنیت خلیج فارس بود.آنها قدرت های در حال ظهور، به ویژه چین و هند را جایگزینی برای نقش امنیتی ایالات متحده می دانند. این تحقیق همچنین برخورد استراتژی های قدرت های در حال رشد را بررسی می کند. توضیح می دهد که چگونه تغییر استراتژی قدرت های در حال رشد به سمت منطقه برای ملاحظات انرژی یا ژئوپلیتیک بر نقش امنیتی بالقوه آنها در خاورمیانه تاثیر گذاشته است. این تحقیق به بررسی منافع اصلی قدرت های نرم در حال ظهور در خاورمیانه می پردازد: روابط انرژی، تجارت و سرمایه گذاری نیز هست. بحث اصلی این تحقیق این است که قدرت های در حال ظهور استراتژی منسجمی برای امنیت منطقه ایجاد نمی کنند، بلکه سیاست ها یا رویکردهای کوتاه مدتی دارند، نه استراتژی های مشخص. بحث دوم این است که قدرت های در حال ظهور تمایلی به تامین کننده امنیت در منطقه خاورمیانه ندارند.کلید واژگان: امنیت, خاورمیانه, استراتژی های امنیتی, قدرت های نرم در حال ظهورSoft Power, Volume:13 Issue: 35, 2024, PP 123 -148AbstractThis research analyzes the role of the three emerging soft powers China, India and Russia in the security of the Middle East. Indeed, China is a rising revisionist world power and the second largest economy after the United States. Likewise, Russia has revived its global role as a major power since the 2000s. Also, India is widely regarded as a "rising power". India is now projected to become the third largest economy in the world by 2030. In fact, since Obama issued the Asia-Pivot Strategy in 2012, the Middle East has been concerned about the US commitment to the security of the Persian Gulf. They see emerging powers, especially China and India, as substitutes for the US security role. . 1This research also examines the clash of strategies of emerging powers. It explains how the strategy shift of rising powers towards the region for energy or geopolitical considerations has affected their potential security role in the Middle East. This research examines the main interests of emerging soft powers in the Middle East: energy, trade and investment relations.The main argument of this research is that the emerging powers do not develop a coherent strategy for the security of the region, but have short-term policies or approaches, not concrete strategies. The second argument is that emerging powers do not want to provide security in the Middle East region.KKeywords: Security, Middle East, Security Strategies, Emerging Soft Powers
-
افغانستان به عنوان کشوری باویژگی های سیاسی و اجتماعی منحصربفرد شناخته می شود. جامعه این کشور با توجه به تعصبیت قومی و دینی همواره دچار بحران های اجتماعی بوده است. طالبان با داعیه قدرت طلبی توانست در دو مرحله قدرت را در دست بگیرد، یکی در دوره 5 ساله زمامداری ملا عمر و دوره کنونی مولوی هبت اله آخوندزاده. با وجود ویژگی های مشترک این دو دوره، تفاوت هایی نیز قابل مشاهده است. پژوهش حاضر از بعد حوزه جغرافیایی محدود به کشور افغانستان و از بعد زمانی بر سه دهه اخیر و بر شخصیت های ملا محمد عمر و مولوی هبت اله آخوندزاده متمرکز می باشد. روش تحقیق از نوع تبیینی علی- تحلیلی و مقایسه ای با رویکرد سیاسی و تاریخی و بر اساس تحلیل گفتمان است. همچنین روش گردآوری اطلاعات و داده ها نیز در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای از طریق مطالعه کتب، مقالات، مجلات و اینترنت صورت می گیرد. بر این اساس ما در این پژوهش به دنبال بررسی اندیشه و عمل سیاسی رهبران طالبان با تاکید بر مقایسه اندیشه ملا محمد عمر و مولوی هبت اله آخوندزاده بر اساس تحلیل گفتمان بوده و به این پرسش پاسخ دهیم که: اندیشه و عمل سیاسی ملا محمد عمر و مولوی هبت اله آخوندزاده به عنوان مهم ترین رهبران طالبان چگونه بوده است؟ نتایج گویای این است که بر این اساس گفتمان سیاسی هبت اله آخوندزاده با تاکید بر برخی از آموزه ها و گفتمان سیاسی دوره ملاعمر شاهد تغییر جهت گفتمان هبت اله آخوندزاده به سمت عصر جدید از جمله مشروعیت بخشی به حکومت و میانه روی و همکاری با دیگر کشورها هستیمکلید واژگان: طالبان, ملا عمر, آخوندزاده, سلفیت, ایرانAfghanistan is as a country with different ethnic groups and unique political and social characteristics. The society of this country has always suffered from social crises due to ethnic and religious prejudice. The Taliban was able to seize power in two phases, one during the 5-year term of Mullah Omar's leadership and the current term of Maulvi Hebatullah Akhundzadeh. Despite the common characteristics of these two periods, differences can also be seen. The current research is limited to Afghanistan from the geographical point of view, and from the time point of view, it is focused on the last three decades and on the personalities of Mullah Mohammad Omar and Maulvi Hebat Elah Akhundzadeh. The research method is causal-analytical and comparative with a political and historical approach and based on discourse analysis. Also, the method of gathering information and data in this research is done using the library method through books, articles, magazines and the internet. Based on this, in this research, we seek to investigate the political thought and practice of the Taliban leaders, emphasizing the comparison of the thought of Mullah Muhammad Omar and Maulvi Hebat-Allah Akhundzadeh based on discourse analysis, and answer this question: the political thought and practice of Mullah Muhammad Omar. And how was Maulvi Hebatullah Akhundzadeh as the most important leader of the Taliban? The results show that, based on this, the political discourse of Hebataleh Akhundzadeh, emphasizing some of the teachings and political discourse of Mullah Omar's period,Keywords: Taliban, Mullah Omar, Akhundzadeh, Salafism.Iran
-
نظریه پردازان مطالعات سیاسی و روابط بین الملل معتقدند کشورهای نزدیک به هم، غالبا مناطق ارتباط سیاسی متداخلی داشته و در نتیجه سیاست خارجی آن ها نیز به شدت از همسایگانشان تاثیر می پذیرد. چین ارتباط و عادی سازی روابط بین کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس و رژیم صهیونستی را تناقض در حوزه سیاست خارجی و منافع بین المللی خود تلقی می نماید. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تاثیر پذیری طرح صلح ابراهیم بر ارتباط منافع بین المللی چین بر منطقه ی خلیج فارس و غرب اسیا به عنوان استراتژیک ترین منطقه در جهان اسلام تدوین و ترسیم شده است. سوال این است که ، عادی سازی روابط امارات و اسرائیل چه تاثیری بر منافع بین المللی چین در خلیج فارس داشته است؟ بنظر می رسد که عادی سازی روابط امارات و اسرائیل به دلیل نزدیکی این رژیم به ایالات متحده، منافع چین را در خلیج فارس با چالش های اساسی مواجه نماید. یافته های پژوهش نشان می دهند که ، برای پیاده سازی الگوی امنیت مشارکتی در خلیج فارس راهکارهای مقدماتی میتوانند شامل موارد زیر باشند: گفتگوهای ادواری منظم امنیتی در سطوح عالی و متوسط، اعتمادسازی از طریق توافقاتی در زمینه اطلاع دادن رزمایش نظامی، مبادله ناظران، تبادل اطلاعات و در نهایت رسیدن به توافقاتی در زمینه جلوگیری از بروز حوادث در دریا و در طول مرزهای مشترک، ناوبری در راه های آبی و هوایی، تامین امنیت کشتیرانی در دهانه تنگه هرمز و همکاری فعالانه در حفظ محیط زیست منطقه .
کلید واژگان: عادی سازی روابط, توافقنامه صلح ابراهیم, منافع ملی و بین المللی, دیپلماسی اشکار و پنهان, کشورهای حوزه خلیج فارسThe theorists of political studies and international relations believe that countries that are close to each other often have areas of overlapping political relations, and as a result, their foreign policy is strongly influenced by their neighbors. China considers the connection and normalization of relations between the Arab countries of the Persian Gulf and the Zionist regime as a contradiction in its foreign policy and international interests. The current research is of applied type and descriptive-analytical method, with the aim of influencing the peace plan of Ibrahim on the relationship of China's international interests on the Persian Gulf region and West Asia as the most strategic region in the Islamic world. The question is, what effect has the normalization of relations between the UAE and Israel had on China's international interests in the Persian Gulf? It seems that the normalization of relations between the UAE and Israel due to the closeness of this regime to the United States will face major challenges to China's interests in the Persian Gulf. The findings of the research show that, for the implementation of the cooperative security model in the Persian Gulf, preliminary solutions can include the following: regular periodic security talks at high and medium levels, building trust through agreements in the field of notifying military exercises, exchange of observers, exchange information and finally reaching agreements in the field of preventing accidents at sea and along the common borders, navigation in waterways and air, ensuring the security of shipping in the mouth of the Strait of Hormuz and active cooperation in preserving the environment of the region.
Keywords: Normalization Of Relations, Ibrahim Agreement, National, International Interests, Explicit, Covert Diplomacy, Persian Gulf Countries -
هدف پژوهش حاضر بررسی امنیت منطقهای جمهوری اسلامی ایران در پرتو تغییر در کنش کارگزاران نظام سیاسی عربستان است. مقاله با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی به این نتایج دست یافته است که در فاصله سالهای 2010م. تا 2018م. تغییراتی در عمل کارگزاران مقامات سعودی ایجاد شد که این تغییرات پیش از هر چیز متوجه مهار جمهوری اسلامی و جلوگیری از نقش برتر و تعیین کننده جمهوری اسلامی در منطقه پرآشوب غرب آسیا بوده است. رقابتهای راهبردی ایران و عربستان، منطقه غرب آسیا را به بحرانی ترین مناطق جغرافیایی در آینده رقابتهای منطقه ای و رقابتهای ژیوپلیتیک تبدیل خواهد کرد که آثار آن پیش از هر چیز متوجه بحران امنیت در حوزه های ملی و منطقهای است. تا هنگامی که این رقابتها ادامه داشته باشد، عرصه های امنیت ملی نیز با بیشترین مخاطره های امنیتی همراه خواهد بود. نقطه عطف این سیاست با توجه به نظریه جنگ و صلح میلر، تغییر در ادراک تصمیم سازان است. اگر ادراک تصمیم سازان، ناظر به محیط عملیاتی تغییر کند، ممکن است از الگوی هژمونیک به الگوی مشارکت گذار کرده و فضای امنیتی غرب آسیا را به فضای هم گرایانه و مشارکتی تبدیل شود.
کلید واژگان: عربستان سعودی, جمهوری اسلامی ایران, امنیت منطقهای, سیاست خارجی, روابط بین الملل, منطقه غرب آسیاPolitical Science, Volume:26 Issue: 2, 2023, PP 103 -128The objective of this research is to examine the regional security of the Islamic Republic of Iran, focusing on the changing actions of Saudi Arabian political officials. Using the descriptive-analytical method, the study concludes that between 2010 and 2018, Saudi officials implemented policy changes primarily aimed at containing the Islamic Republic of Iran. These measures sought to prevent Iran from assuming a dominant and decisive role in the turbulent West Asian region. The strategic competition between Iran and Saudi Arabia has the potential to transform the West Asian region into the epicenter of intense regional and geopolitical rivalries, thereby posing security challenges at both national and regional levels. As long as this competition persists, national security remains at risk. Given Miller's theory of war and peace, the turning point in this policy lies in the perceptions of decision-makers. If decision-makers alter their perception of the operational environment, it is possible for them to transition from a hegemonic model to a collaborative model, fostering a convergent and cooperative atmosphere in West Asia.
Keywords: Saudi Arabia, Islamic Republic of Iran, regional security, foreign policy, International Relations, West Asian region -
نشریه مطالعات قدرت نرم، پیاپی 33 (تابستان 1402)، صص 101 -126مفهوم قدرت نرم در پایان جنگ سرد برای بررسی نفوذ بین المللی از طریق ابزارهای غیر اجباری توسعه یافت. در سال های اخیر، زمینه تحقیقاتی رو به رشدی بر روی این مفهوم برای بررسی نقش دین و فرهنگ در سیاست خارجی کشورهای خاورمیانه انجام شده است. پژوهش موجود تمایل دارد قدرت نرم را از منظر ایران و چین که چنین نفوذی را طرح می کنند. از آنجایی که ایران و چین به عنوان دو کشور مهم و دو بازیگر اثرگذار در سطوح منطقه ای و بین المللی از سابقه ای قابل تامل و چشمگیر طی چند دهه گذشته در گسترش مناسبات دوجانبه برخوردارند. در بررسی وضعیت موجود می توان روابط دو کشور را در حوزه های سیاسی اقتصادی نظامی و استراتژیک در سطح مطلوب ارزیابی کرد. کشورهایی که دارای پتانسیل های اقتصادی کمک به این روند برای چین هستند، در اولویت توجه سیاستمداران این کشور قرار دارند . در این راستا، جمهوری اسلامی ایران، به عنوان کشوری که دارای ذخایر غنی نفت و گاز است می تواند برآورد کننده نیازهای چین باشد. از. دیگر سو، در حوزه نظام بین الملل، هر دو کشور جمهوری اسلامی ایران و چین ، نظم موردنظر ایالات متحده را نپذیرفته و تلاش دارند تا این نظم را تغییر دهند. در این چارچوب، این دو کشور می توانند مکمل یکدیگر محسوب شده و حوزه های همکاری خود را گسترش دهند.کلید واژگان: قرارداد 25 ساله, امنیت, سیاست, جاده ابریشم, قدرت نرمSoft Power, Volume:13 Issue: 33, 2023, PP 101 -126The concept of soft power was developed at the end of the Cold War to examine international influence through non-coercive means. In recent years, a growing field of research has been conducted on this concept to investigate the role of religion and culture in the foreign policy of Middle Eastern countries. Existing research tends to focus on soft power from the perspective of Iran and China, which project such an influence. Since Iran and China, as two important countries and two influential players at the regional and international levels, have a significant history in the development of bilateral relations over the past few decades. In examining the current situation, the relations between the two countries can be evaluated at a favorable level in the political, economic, military and strategic fields. The countries that have the economic potential to help this process for China are in the priority of attention of the politicians of this country. In this regard, the Islamic Republic of Iran, as a country with rich oil and gas reserves, can be an estimate of China's needs. From. On the other hand, in the field of the international system, both the countries of the Islamic Republic of Iran and China have not accepted the order desired by the United States and are trying to change this order. In this framework, these two countries can complement each other and expand their areas of cooperation.Keywords: 25-year contract, Security, Politics, Silk Road, Soft power
-
شکاف طبقاتی همواره منشا بسیاری از نابسامانی های اجتماعی بوده است.گسترش فاصله طبقاتی از یک سو به افزایش فقر در جامعه منجر می شود. شکاف طبقاتی یکی ازعمده ترین معضلات پیش روی هرجامعه ای بوده به طوری که دولت ها با اجرای برنامه های اقتصادی موجب عمیق تر شدن و یا کمتر شدن آن در کشور شده اند که در سال های اخیر فاصله طبقاتی در جامعه ایران افزایش یافته است. شکاف طبقاتی که گسترش فقر و نابرابری را در پی دارد باعث ایجاد نارضایتی بین اقشار ضعیف جامعه می شود و می تواند به کاهش حمایت مردم از حکومت منجر شود. هدف این پژوهش بررسی شکاف طبقاتی در جامعه ایران بعد از انقلاب اسلامی است. سوال اصلی پژوهش به این صورت مطرح می شود. از مهم ترین دلایل شکاف طبقاتی در جامعه ایران بعد از انقلاب اسلامی می توان به چه مواردی اشاره کرد؟ فرضیه پژوهش این است که اجرای سیاست ها وجهت گیری دولت های بعدازانقلاب اسلامی به ویژه پس ازجنگ تحمیلی واجرای برنامه های توسعه پنج ساله ورویکرد متفاوت هر دولت به عدالت اجتماعی روند تشدید شکاف طبقاتی بانوساناتی شروع شد و ادامه یافت.روش تحقیق در این مقاله کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی است.کلید واژگان: مقایسه, عملکرد دولت ها, انقلاب اسلامی, شکاف طبقاتیThe class gap has always been the source of many social disorders. The widening of the class gap leads to an increase in poverty in the society. The class gap is one of the most important problems facing any society, so that governments have deepened or reduced it in the country by implementing economic programs, which has increased the class gap in Iranian society in recent years. The class gap that leads to the spread of poverty and inequality causes dissatisfaction among the weak sections of society and can lead to a decrease in people's support for the government. The purpose of this research is to investigate the class divide in Iranian society after the Islamic Revolution. The main research question is posed in this way. What are the most important reasons for the class divide in Iranian society after the Islamic Revolution? The hypothesis of the research is that the implementation of the policies and orientation of the governments after the Islamic revolution, especially after the imposed war and the implementation of the five-year development plans and the different approach of each government to social justice, the process of intensifying the class gap began and continued. The research method in this article is qualitative with a descriptive-analytical approach.Keywords: Comparison, Government Performance, Islamic Revolution, Class Gap
-
زمینه و هدف
امروزه حقوق شهروندی به عنوان یکی از مولفه های اساسی نظامهای سیاسی مختلف و از نیازهای امروز هر جامعه ای مورد توجه قرار گرفته است. در این میان پیشگیری یکی از سیاست ها و اقدامات اساسی در حوزه کنترل اجتماعی است و دولتها در سیاست گذاری های خود همواره اقدامات پیشگیرانه را مد نظر قرار می دهند. بر این مبناء در این پژوهش به دنبال بررسی این امر هستیم که سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال پیشگیری از نقض حقوق شهروندی شامل چه مواردی بوده؟ و این سیاست ها چه جایگاهی در برنامه پنج ساله ششم توسعه دارد؟
روشپژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی – تحلیلی است..
یافته ها و نتایجسیاست های ایران پیرامون اقدامات پیشگیرانه در قبال نقض حق شهروندی در قانون اساسی، منشور حق شهروندی و برنامه پنج ساله ششم توسعه قابل مشاهده است. ایجاد نهادی چون قوه قضاییه، لزوم تدوین قوانین پیشگیرانه عادی و ایجاد ممنوعیت هایی به منظور حفظ حقوق شهروندی از جمله دستاوردهای قانون اساسی در ایجاد مکانیزم پیشگیرانه از نقض حقوق شهروندی می باشد. در خصوص ضمانت اجرای منشور حق شهروندی و ساز و پیشگیری از نقض آن ساز و کار خاصی در متن منشور دیده نمی شود و تنها در چند مورد بصورت داوطلبانه دولت خود را مکلف به اجرای آن نموده است. پیرامون سیاست های ایران در پیشگیری از نقض حق شهروندی در قانون برنامه پنج ساله توسعه می توان چهار زمینه اصلی را بیان نمود. این زمینه ها شامل الف: مقررات زدایی در برنامه ششم توسعه، ب: مکانیزم نظارتی پیرامون حق به آب، ج: حق بر محیط زیست و توسعه پایدار و د: حق بر سلامت و ارتقاء کیفیت زندگی می باشد.
کلید واژگان: سیاست ایران, برنامه پنج ساله توسعه, حق شهروندی, پیشگیری از جرم, منشور حق شهروندی -
نوسازی و توسعه سیاسی ناظر بر اهدافی است که تحقق آن می تواند به کاهش شکاف میان نهادهای سیاسی با سایر نهادها در اقتصاد و جامعه منجر شود و از این طریق راه ترقی، پیشرفت و رفاه همگانی هموار خواهد شد.توسعه سیاسی بر کارآمدی نظام سیاسی دلالت دارد. نظام سیاسی که ظرفیت و توانایی حل وفصل اختلافات و تضادهای فردی و اجتماعی، پذیرش مشارکت های سیاسی شهروندان، آزادی و تغییرات بنیادین در یک جامعه را داشته، به توسعه سیاسی رسیده است. از طرفی می توان توسعه سیاسی را با رشد و شکوفایی دموکراسی مترادف دانست. هدف تحقیق بررسی تاثیر نهادهای سیاسی-مدنی بر توسعه سیاسی کشور، یعنی بررسی نسبت میان نهادهای سیاسی - مدنی و توسعه سیاسی با توجه به نظرات کارشناسان و متخصصانی هست که در راستای این تحقیق مورد پرسش قرارگرفته اند. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها اسنادی و پیمایشی از طریق پرسش نامه نخبگی است. جامعه آماری این پژوهش صاحب نظران و اهل فن شامل کارمندان عالی رتبه، اساتید دانشگاه، دبیران و اعضای حزب های سیاسی و سمن ها هستند. سوال اصلی این پژوهش آن است که نهادهای سیاسی - مدنی چه نقشی در توسعه سیاسی کشور دارند؟ این فرضیه مطرح است که برای دستیابی به توسعه سیاسی باید نهادهای سیاسی - مدنی به وجود بیایند یا تقویت شوند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ازنظر متخصصان و کارشناسان رشد و گسترش رسانه های عمومی و شبکه وسیع ارتباطات و تکثر و رقابت احزاب و نهادهای سیاسی مدنی بر توسعه سیاسی کشور بیشتر از سایر عوامل تاثیر دارند.
کلید واژگان: توسعه سیاسی, احزاب سیاسی, تکثر سیاسی, رقابت و منازعهPolitical modernization and development are aimed at achieving goals that can reduce the gap between political institutions and other institutions in the economy and society, and thus pave the way for progress, development and public welfare.The issue of political development is one of the topics that has deeply attracted the attention of many researchers in recent decades and has been at the center of intellectual interests of social and political science thinkers. This issue is especially important for the intellectual elites of developing countries, because in such countries, the process of development and underdevelopment is the main challenge of society. It also had political, economic, and social dimensions and was referred to as "progress," but theories of development were largely proposed after World War II.Political development is a phenomenon that can not be denied its impact on the socio-political life of the world today, especially in developing societies. Various factors play a role in the process of political development, among which political institutions play an important role. Political development requires the existence of institutions that contribute to political developmentPolitical development implies the efficiency of the political system. The political system, which has the capacity and ability to resolve individual and social differences and contradictions, accept the political participation of citizens, freedom and fundamental change in a society, has reached political development. On the other hand, political development can be considered synonymous with the growth and flourishing of democracy. What is considered in this article is the function of political-civil institutions and its role in the political development of the country. It means examining the relationship between political-civic institutions and political development according to the opinions of experts and specialists who have been questioned in line with this research. Studies of experts and scholars include high-ranking employees, university professors, teachers and members of political parties and organizations. The main question of this research is what role do political-civil institutions play in the political development of the country? It is hypothesized that in order to achieve political development, political-civic institutions should be established or strengthened. The purpose of this article is to investigate the impact of political-civic institutions on the political development of the country. And the expansion of public media and a wide network of communications and the multiplicity and competition of political political parties and institutions have a greater impact on the political development of the country than other factors.Political modernization and development are aimed at achieving goals that can reduce the gap between political institutions and other institutions in the economy and society, and thus pave the way for progress, development and public welfare.The issue of political development is one of the topics that has deeply attracted the attention of many researchers in recent decades and has been at the center of intellectual interests of social and political science thinkers. This issue is especially important for the intellectual elites of developing countries, because in such countries, the process of development and underdevelopment is the main challenge of society. It also had political, economic, and social dimensions and was referred to as "progress," but theories of development were largely proposed after World War II.Political development is a phenomenon that can not be denied its impact on the socio-political life of the world today, especially in developing societies. Various factors play a role in the process of political development, among which political institutions play an important role. Political development requires the existence of institutions that contribute to political development. These institutions, known as civil-political institutions, include political parties, associations, and non-governmental organizations, political participation, and the press.Political development implies the efficiency of the political system. The political system, which has the capacity and ability to resolve individual and social differences and contradictions, accept the political participation of citizens, freedom and fundamental change in a society, has reached political development. On the other hand, political development can be considered synonymous with the growth and flourishing of democracy. What is considered in this article is the function of political-civil institutions and its role in the political development of the country. It means examining the relationship between political-civic institutions and political development according to the opinions of experts and specialists who have been questioned in line with this research. Studies of experts and scholars include high-ranking employees, university professors, teachers and members of political parties and organizations. The main question of this research is what role do political-civil institutions play in the political development of the country? It is hypothesized that in order to achieve political development, political-civic institutions should be established or strengthened. The purpose of this article is to investigate the impact of political-civic institutions on the political development of the country. And the expansion of public media and a wide network of communications and the multiplicity and competition of political political parties and institutions have a greater impact on the political development of the country than other factors.Political modernization and development are aimed at achieving goals that can reduce the gap between political institutions and other institutions in the economy and society, and thus pave the way for progress, development and public welfare.The issue of political development is one of the topics that has deeply attracted the attention of many researchers in recent decades and has been at the center of intellectual interests of social and political science thinkers. This issue is especially important for the intellectual elites of developing countries, because in such countries, the process of development and underdevelopment is the main challenge of society. It also had political, economic, and social dimensions and was referred to as "progress," but theories of development were largely proposed after World War II.s.
Keywords: Political Development, parties, Political pluralism, Competition .Conflict -
راهبرد ژئواستراتژیک لی کوان یو در توسعه پایدار
این مقاله ابتدا با رویکرد نظری خود، در زمینه نقش و اهمیت جایگاه راهبرد لی کوان یو در کمک به توسعه می پردازد؛ سپس شرایط و بسترهای اجتماعی و اقتصادی در روند شکل گیری دولت توسعه گرا را نشان می دهد. معمار بزرگ اصلاحات اقتصادی سنگاپور "لی کوان یو" لقب گرفته زمانی که وی در سال 1959 زمام حکومت را در دست گرفت. درآمد سرانه سنگاپور معادل 400 دلار بود، ولی هنگام کناره گیری از قدرت در سال 1990 این رقم به 12000 دلار رسانیده بود. این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی درصدد است به تبیین چرایی و چگونگی راهبرد ژیواستراتژیک لی کوان یو در توسعه پایدار بپردازد. بر اساس یافته های این پژوهش مهم ترین نتایج راهبرد لی کوان یو-انسجام ملی، تثبیت اقتدار حکومت برای ایجاد قوانین و روش های کمک به دستیابی به تحول، غلبه برفساد، تحول در آموزش وپرورش امکانات کسب وکار، جذب سرمایه گذاری خارجی، نهضت اقتصادی، ایجاد یک جامعه برخوردار از عدالت اجتماعی، نهضت صنعتی، قدرت رسانه ها، انتشار گسترده محصولات، است
کلید واژگان: سنگاپور, استراتژی, پویایی اقتصاد. دولت توسعه گرا, قدرتLee Kuan Yew Geostrategic Strategy in Sustainable Development -
در این مقاله نقش و تاثیرگذاری نهادهای مدنی شهری در توسعه سیاسی ایران مورد بررسی قرار میگیرد. بر این اساس پرسش اصلی عبارت است از: وظایف، اختیارات و عملکرد نهادهای مدنی شهری چه تاثیری بر توسعه سیاسی ایران دارند؟ پاسخ موقت به پرسش حاضر عبارت است از: نهادهای مدنی شهری با عمل به وظایف و اختیارات تعبیه شده در قوانین و بالا بردن سطح مشارکت مدنی در حکومتداری موجب توسعه سیاسی ایران خواهند شد. گستره وسیعی از وظایف بر عهده شورای شهرهای کشورهای توسعه یافته قرار دارد. مواردی که در بسیاری از کشورها زیر نظر یک وزارت خانه مستقل قرار دارد در کشورهای توسعه یافته بر عهده شورای شهرهای این کشور است. این نظام عدم تمرکز بسیاری از امور را مستقیم واگذار به خرد جمعی شهروندان کرده است به همین علت عملکرد شورای شهرها در ارتباط مستقیم با میل و خواست شهروندان کشورهای توسعه یافته است و عملکرد بهتری را میتوان از آن به نسبت شورای شهرهایی که در یک سیستم متمرکز (مثل ایران) وجود دارند، مشاهده نمود.
کلید واژگان: توسعه, توسعه سیاسی, جامعه مدنی, نهادهای مدنی شهری, ایرانThis article examines the role and influence of urban civic institutions in Iran's political development. Accordingly, the main question is: What effect do the duties, powers and performance of urban civic institutions have on Iran's political development? The temporary answer to the present question is: Urban civic institutions will lead to Iran's political development by exercising the duties and powers enshrined in the law and raising the level of civil participation in governance. The city council of developed countries has a wide range of responsibilities. In many countries, the affairs of an independent ministry are the responsibility of the city council in developed countries. This system of decentralization has left many matters directly to the collective wisdom of the citizens. Therefore, the performance of the city council is directly related to the wishes of the citizens of developed countries, and it can perform better than the city councils in a There is a centralized system (like Iran), observed.
Keywords: Development, Political Development, Civil Society, Urban Civil Institutions, Iran -
سیاست خارجی ایران در محور تحت نفوذ بعد از بحران در دو کشور عراق و سوریه، بیشتر دارای ماهیتی تدافعی- امنیتی و عمل گرایانه بوده است. اما واکنش های به وجود امده در دو کشور فوق ذکر از طرف دیگر قدرتهای ذی نفوذ این سیاست را به چالش طلبیده است.لذا اتخاذ استراتژی طرح شده برای حل این تناقض ،مسیله طرح شده در این پژوهش می باشد(مسیله). نگارنده برای اثبات فرضیه ی خود از روش کیفی- تفسیری با رویکرد توصیفی - تحلیلی بهره جسته است (روش). بنظر می رسد ایران برای پیشگیری از تغییرات ناخواسته در سیستم موازنه منطقه ای که ممکن است جایگاه فعلی ایران را به مخاطره اندازد و با تاکید بر حفظ منافع ملی، سعی نموده بسیار فعال تر از گذشته در منطقه ی بحران حاضر شده و با بهره گیری از سیاست خارجی تدافعی - امنیتی و در عین حال فعال ، تلاش نموده تا جایگاه منطقه ای خود را حفظ و تثبیت و در مقاطعی تقویت نماید (فرضیه) . رویکرد سیاست خارجی ایران نسبت به هر دو بحران فوق ذکر با تاکید بر بیداری اسلامی در این دو کشور ، کاملاواقع بینانه، عمل گرایانه ، امنیتی و مبتنی بر منافع ملی بوده است (یافته ها) .
کلید واژگان: جهان اسلام, محور تحت نفوذ, رئالیسم تدافعی, منافع ملی, سیاست خارجی ایرانIran's foreign policy on the axis of influence after the crisis in Iraq and Syria has been more defensive-security and pragmatic in nature. However, the reactions in the two countries mentioned above have been challenged by the influential powers on the other hand. Therefore, adopting a strategy designed to resolve this contradiction is the issue raised in this study (issue). The author has used a qualitative-interpretive method with a descriptive-analytical approach to prove his hypothesis (method). It seems that Iran has tried to be much more active in the crisis zone than before in order to prevent unwanted changes in the regional balance system, which may jeopardize Iran's current position, and by emphasizing the protection of national interests. Defensive-security and at the same time active foreign policy has tried to maintain and stabilize its regional position and strengthen it at times (hypothesis). Iran's foreign policy approach to both crises, emphasizing the Islamic awakening in these two countries, is completely realistic, pragmatic, security and based on national interests, in order to prevent the penetration of the crises of these two countries to Iran and To maintain and expand its national-political interests in the crisis zone (findings).
Keywords: the Islamic world, the axis under influence, Defensive realism, National Interests, Iran', s foreign policy -
چنانچه آسیب ها و معضلات سیاسی، اداری، اجتماعی، اقتصادی و... هر کشوری به حد غیر قابل حل و فشار آور بر مردم برسد، دو حالت پیش می آید: اول، بستر را برای ورود یک تهدید فراهم می نماید، دوم، خود به تهدید امنیتی تبدیل خواهد شد. عواملی نظیر عدم تناسب فرصت های شغلی، بحران های اقتصادی، خطر امحاء فرصت های موجود در نظام جامع اداری، عدم تناسب بین هزینه ها و درآمد، جامعه را در تشویش و دغدغه های مداوم قرار داده است. از سوی دیگر، نظم گریزی، عدم جامعه پذیری، ترجیح منافع فردی و گروهی بر منافع ملی در بین نخبگان سیاسی موجب تنش و بیثباتی سیاسی جامعه می شود که در صورت بی توجهی به حل و فصل آن با ساز و کارهای قانونی، امنیت اداری و ملی در معرض خطر قرار خواهد گرفت. ساختار نظام اداری هر کشوری، سیستم تنظیم کننده کلیه فعالیت ها برای نیل به هدف هایی است که از پیش تعیین شده است. امروزه به لحاظ شرایط داخلی و موقعیت بین المللی ایران، ضرورت تحول در نظام اداری کشور بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. با توجه به اینکه نظام اداری به ساختار و بنیان اجتماعی و اهداف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی کشور وابسته است و نمی توان به صورت انتزاعی به آن پرداخت. بنابراین با توجه به تاثیر مولفه های پیش گفته، به خصوص نظام سیاسی و توسعه نهادهای سیاسی بر اصلاح نظام اداری، مقالهء حاضر به بررسی تاثیر توسعه نهادهای سیاسی- مدنی بر کارآمدی نظام جامعه اداری پرداخته شده است.
کلید واژگان: توسعه سیاسی, نظام اداری, نهادهای سیاسی مدنیIn the field of internal issues and issues of any country, if the damage and problems of political, administrative, social, economic, etc. reaches a certain amount and quality, either provides a platform for the entry of a threat or the security threat itself in various fields will be converted. Factors such as disproportionate job opportunities, economic crises and the risk of eliminating opportunities in the comprehensive administrative system, disproportion between costs and incomes, have left individuals and families with constant worries and concerns. On the other hand, disorder, lack of socialization and preference of individual and group interests over national interests among political elites, causes political tension and instability in society, which if not resolved by legal mechanisms, administrative and national security Will be at risk. The structure of the administrative system of any country is the system that regulates all activities to achieve predetermined goals. Today, in terms of Iran's domestic situation and international situation, the need for change in the country's administrative system is felt more than ever. Given that the administrative system depends on the structure and social foundation and cultural, political, social and economic goals of the country and cannot be addressed in the abstract, so considering the impact of the components, especially the political system and the development of political institutions on reform Administrative system, the present article seeks to design and explain it as a formative research using the Delphi method and the SWOT technique.In the field of internal issues and issues of any country, if the damage and problems of political, administrative, social, economic, etc. reaches a certain amount and quality, either provides a platform for the entry of a threat or the security threat itself in various fields will be converted. Factors such as disproportionate job opportunities, economic crises and the risk of eliminating opportunities in the comprehensive administrative system, disproportion between costs and incomes, have left individuals and families with constant worries and concerns. On the other hand, disorder, lack of socialization and preference of individual and group interests over national interests among political elites, causes political tension and instability in society, which if not resolved by legal mechanisms, administrative and national security Will be at risk. The structure of the administrative system of any country is the system that regulates all activities to achieve predetermined goals. Today, in terms of Iran's domestic situation and international situation, the need for change in the country's administrative system is felt more than ever. Given that the administrative system depends on the structure and social foundation and cultural, political, social and economic goals of the country and cannot be addressed in the abstract, so considering the impact of the components, especially the political system and the development of political institutions on reform Administrative system, the present article seeks to design and explain it as a formative research using the Delphi methodIn the field of internal issues and issues of any country, if the damage and problems of political, administrative, social, economic, etc. reaches a certain amount and quality, either provides a platform for the entry of a threat or the security threat itself in various fields will be converted. Factors such as disproportionate job opportunities, economic crises and the risk of eliminating opportunities in the comprehensive administrative system, disproportion between costs and incomes, have left individuals and families with constant worries and concerns. On the other hand, disorder, lack of socialization and preference of individual and group interests over national interests among political elites, causes political tension and instability in society, which if not resolved by legal mechanisms, administrative and national security Will be at risk. The structure of the administrative system of any country is the system that regulates all activities to achieve predetermined goals. Today, in terms of Iran's domestic situation and international situation, the need for change in the country's administrative system is felt more than ever. Given that the administrative system depends on the structure and social foundation and cultural, political, social and economic goals of the country and cannot be addressed in the abstract, so considering the impact of the components, especially the political system and the development of political institutions on reform Administrative system, the present article seeks to design and explain it as a formative research using the Delphi method and the SWOT technique.In the field of internal issues and issues of any country, if the damage and problems of political, administrative, social, economic, etc. reaches a certain amount and quality, either provides a platform for the entry of a threat or the security threat itself in various fields will be converted. Factors such as disproportionate job opportunities, economic crises and the risk of eliminating opportunities in the comprehensive administrative system, disproportion between costs and incomes, have left individuals and families with constant worries and concerns. On the other hand, disorder, lack of socialization and preference of individual and group interests over national interests among political elites, causes political tension and instability in society, which if not resolved by legal mechanisms, administrative and national security Will be at risk. The structure of the administrative system of any country is the system that regulates all activities to achieve predetermined goals. Today, in terms of Iran's domestic situation and international situation, the need for change in the country's administrative system is felt more than ever. Given that the administrative system depends on the structure and social foundation and cultural, political, social and economic goals of the country and cannot be addressed in the abstract, so considering the impact of the components, especially the political system and the development of political institutions on reform Administrative system, the present article seeks to design and explain it as a formative research using the Delphi method .
Keywords: Civic Political, Institutions, Political Development, Administrative System, Delphi method -
مجله علوم سیاسی، پیاپی 57 (زمستان 1400)، صص 128 -150
هدف اصلی مقاله حاضرتبیین عملکرد دوره سازندگی ومقایسه آن باعملکرد دوره عدالت محوروتاثیرآنها بر فاصله طبقاتی می باشد. عد ازشکل گیری انقلاب اسلامی دولت های متفاوت سکان اجرایی کشور را به دست گرفتند وتاکنون برنامه های کلان ومتغیری به کارگرفته شده که تاثیرآن شکاف طبقات درجامعه درنوسان بوده است.اقتصاددانان جمعیت هرجامعه رابه لحاظ درآمدومصرف به ده رتبه تقسیم بندی می کنند وهریک ازاین رتبه ها رادهک می نامند،دهک اول کمترین درآمد ومصرف را دارند ودرنقطه مقابل دهک دهم بیشترین درآمد ومصرف سالانه رادارند.میزان درآمد بین هردهک رافاصله طبقاتی می گویند.فاصله طبقاتی یکی ازمعضل های اصلی جامعه است که می تواندکشور را با بحران مواجه سازد.دراین راستا این سوال مطرح است که عملکرد اجرایی دولت هاشمی ودولت احمدی نژاد چه تاثیری برفاصله طبقاتی داشته است.درپاسخ این فرضیه مطرح می شود که دردولت سازندگی وعدالت محوربا رویکردهای متفاوت واعمال تفکرات شخصی وجناحی درمسیر توسعه وبرنامه های توسعه ای به عدالت اجتماعی ورفع محرومیت به صورت متفاوت نگریسته شده است که بهبود این روند را با معضلاتی مواجه ساخته است.
کلید واژگان: عملکرداقتصادی, مقایسه, دولت سازندگی, دولت عدالت محور, فاصله طبقاتیThe main purpose of this article is to explain the performance of the construction period and compare it with the performance of the axis justice period and their effect on the class gap. Since the formation of the Islamic Revolution, different governments have taken over the executive helm of the country, and now large and varied programs have been implemented, the effect of which has been the division of classes in the society. they have the highest annual income and consumption at the point opposite to the 10th decile. The amount of income between each decile is called the class gap. The class gap is one of the main problems of the society that can cause the country to face crisis. In response to this hypothesis, it is proposed that in the construction and justice-oriented government, with different approaches and the application of personal and partisan thinking in the path of development and development programs, social justice and the elimination of deprivation have been looked at differently, which has made the improvement of this process face problems.
Keywords: Keywords, economic performance, comparison constructive government, justice-oriented government, class distance -
فصلنامه آفاق امنیت، پیاپی 52 (پاییز 1400)، صص 131 -156
غرب آسیا ازجمله مناطقی است که کشورهای آن نسبت به سایر مناطق جهان، روند دولت ملت سازی موفقی را طی نکرده اند. از مهم ترین دلایل این مساله، می توان به ساختگی بودن اکثر کشورهای غرب آسیا و سربرآوردن آن ها از قراردادهای بعد از جنگ جهانی اول و به تبع آن، عدم انطباق دولت با ملت اشاره کرد؛ بنابراین هم نقشه جغرافیایی و وضعیت مرزها و هم حکومت این کشورها، توسط قدرت های خارجی شکل گرفت. عراق نیز به همین دلایل همواره با عدم تجانس قومی مذهبی، سلطه همراه با سرکوب گروه اقلیت بر سایر گروه ها و درنتیجه با تنش و بی ثباتی مواجه بوده است. این مساله را با این سوال می توان بررسی کرد که دولت ملت سازی در عراق بعد از سقوط صدام با چه چالش ها و آسیب هایی مواجه بوده است؟ فرضیه این است که چالش های داخلی و خارجی مختلفی؛ مانند وجود شکاف های قومی، مذهبی و نژادی، عدم شکل گیری و تثبیت هویت ملی و مداخلات خارجی، باعث عدم دست یابی به دولت ملت سازی موفق در عراق شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب شناسانه روند دولت ملت سازی در عراق بعد از سال 2003 به منظور ارایه راه کاری در این زمینه است. مقاله حاضر از نوع توصیفی تبیینی است و اطلاعات و داده ها با روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته ها نشان می دهد که بعد از سقوط صدام، اشباع سرزمینی، همبستگی و یکپارچگی ملی و ثبات سیاسی در عراق تامین نشده است.
کلید واژگان: غرب آسیا, دولت ملت سازی, شکافهای قومی و مذهبی, اشباع سرزمینی, عراقThe Middle East is one of the regions whose countries have not undergone a successful nation-state-building process compared to other parts of the world. One of the most important reasons for this is the fabrication of most Middle Eastern countries and their withdrawal from post-World War I treaties and the consequent non-compliance of the government with the nation. . Thus, both the geographical map and the state of the borders, as well as the government of these countries, were formed by foreign powers. For these reasons, Iraq has always faced ethnic and religious heterogeneity, domination with the suppression of minority groups over other groups, and as a result, tension and instability. Even after the fall of Saddam Hussein and the beginning of the democratization process, the country has faced fundamental challenges to state-nation building. This question can be examined by asking what challenges and harms the nation-building in Iraq has faced since the fall of Saddam. The hypothesis is that various internal and external challenges, such as ethnic, religious, and racial divisions, lack of national identity formation, and foreign intervention, have prevented successful nation-state building in Iraq.
Keywords: West of Asia, Nation-State, Ethnic, religious divisions, Territorial saturation, Iraq -
جمهوری اسلامی ایران، برخاسته از متن مردم و مبتنی بر گفتمان دینی و الهی، تا کنون توانسته است با ایجاد و تقویت نهادها و ساختارهای متناسب با نظام سیاسی خویش الگویی منحصربه فرد به منظور اداره امور مردم در ابعاد مختلف ارایه کند. بر این اساس توجه به آرمان ها در قالب ساختارها و نهادها و رویکردها نقشی بی بدیل در استحکام ساخت درونی نظام دارد. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و پیمایشی، شوراها به مثابه یک نهاد برآمده از رای مردم و الگوی پارلمان محلی به عنوان متغیر مستقل و «استحکام ساخت درونی» به عنوان متغیر وابسته تعریف و ضمن شناسایی ابعاد و پیشینه شوراها جایگاه شورا در اندیشه اسلامی تبیین شده است. بر اساس نتایج حاصله می توان گفت شوراها از طریق چهار بعد مهم و تاثیرگذار یعنی مشارکت، توزیع، نفوذ، هویت در قدرت و استحکام ساخت درونی با ایفای نقش بی بدیل در چهار محور تحکیم و تقویت انسجام ساخت درونی از طریق هویت بخشی به نقش افراد، تقویت نفوذ نظام اسلامی در سطوح مختلف مردم و جامعه، تحقق مشارکت حداکثری و نقش مردم در حاکمیت، و توزیع عادلانه منابع بر اساس داشته و خواسته های بومی و ملی تاثیرگذارند و شوراها از میان این محورها بر تحقق مشارکت حداکثری و نقش مردم در حاکمیت نسبت به سایر محورها اثرگذاری بیشتری داشته اند.
کلید واژگان: استحکام ساخت درونی نظام, جمهوری اسلامی ایران, شوراها, مشارکتUp until now, Islamic Republic of Iran – rising from among people and adopting a religious and divine discourse – has provided a unique model of the administration of people’s affairs in various dimensions through the creation and enhancement of institutions and structures appropriate to its political system. Accordingly, the consideration of ideals in the form of structures, institutions, and approaches is an issue that has a unique role in strengthening the internal structure of this political system. In this article, using the descriptive-analytical method and collecting data through document analysis, library research, and survey methods, city council – as an institution rising from the public vote and a phenomenon similar to local parliament – are defined as the dependent variable. Moreover, in line with the identification of the dimensions and history of these councils, the position of council in Islamic thought is discussed. According to the obtained results, it can be maintained that councils’ importance has four important and effective aspects, namely participation in, distribution of, penetration in, and formation of the identity of power and internal structure strength. To this end, they play roles in four directions, namely strengthening the internal structure cohesion through providing identity to individuals’ roles, enhancing the influence of the Islamic political system in various layers of people and society, fulfilling the maximum participation of people and the role of people in governance, and the just distribution of resources based on reality and the local and national desires. It was found that councils have had greater effectiveness in the fulfillment of maximum participation and involvement of people in governance compared to other directions.
Keywords: Islamic Republic of Iran, the strength of the internal structure of the government, Councils, participation -
پس از حوادث یازده سپتامبر تاکنون ناتو یکی از مهمترین بازیگران مداخله گر در منطقه بوده و نقش تعیین کننده ای در ساختار امنیتی آن داشته است.ایجاد فضای جدید ژیوپلیتیک و گسترش حریم امنیتی برای کشورهای عضو پیمان ناتو در منطقه خاورمیانه، به منزله تنگ کردن عرصه نفوذ، واپاش(کنترل) راهبردی و تهدید عمق راهبردی و منافع و امنیت ملی ج.ا.ایران تلقی میگردد. لذا، توسعه قلمرو ناتو در خاورمیانه از طریق پذیرش اعضای جدید در چارچوب اهداف امنیتی ایالات متحده و نظم امنیتی دلخواه در منطقه خاورمیانه می باشد. که این وضعیت می تواند سناریوهای مختلفی را در حوزه امنیتی جغرافیای پیرامون ایران رقم بزند که قدر مسلم آن خطر و تهدید بودن حضور ناتو برای جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. سوال این است که استراتژی نظامی ناتو در خاورمیانه چه تاثیری بر امنیت جمهوری اسلامی ایران دارد؟ بنظر میرسد، حضور ناتو در کشورهای خاورمیانه برای پر کردن خلاء قدرت در منطقه میباشد و حضور طولانی مدت ناتو در اطراف مرزهای ج.ا.ایران باعث کاهش امنیت ملی ج.ا.ایران در خاورمیانه میشود. پژوهش فوق از نوع تحلیلی- بنیادی ، با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با روش کیفی - تفسیری صورت پذیرفته است . روش گرداوری داده های پژوهش نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است . هدف از این پژوهش بررسی تاثیر حضور ناتو بر رویکرد امنیتی جمهوری اسلامی بعد از یازدهم سپتامبر 2001 تا کنون میباشد.
کلید واژگان: امنیت ملی, سپر دفاع موشکی, خاورمیانه, 11 سپتامبر, ناتوSince elleven septamber, NATO has been one of the most important intervening actors in the region and has played a decisive role in its security structure. Therefore, the expansion of NATO territory in the Middle East is through the admission of new members within the framework of US security goals and the desired security order in the Middle East. This situation can create different scenarios in the security field of the geography around Iran, which will certainly be a threat and threat to the presence of NATO for the Islamic Republic of Iran. The question is, what effect does NATO's military strategy in the Middle East have on the security of the Islamic Republic of Iran? It seems that NATO's presence in the Middle East is to fill the power vacuum in the region, and NATO's long-term presence around the borders of the Islamic Republic of Iran reduces the national security of the Islamic Republic of Iran in the Middle East. The above research is of analytical-fundamental type, with a descriptive-analytical approach and a qualitative-interpretive method. The method of collecting research data has also been done through library studies. The purpose of this study is to investigate the impact of NATO presence on the security approach of the Islamic Republic after elleven septamber.
Keywords: The Middle - East, national security, 11 September, NATO, Missile defense-shield -
زمینه و هدف
امروزه بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با فرایندی اقتصادی به نام فساد در ابعاد مختلف دست به گریبانند. تجربه های به دست آمده از کشورهای مختلف دنیا نشان می دهد که فساد امری پیچیده، پنهان و متنوع است و از این رو پیشگیری از آن نیز باید مستمر، طولانی، منسجم و با برنامه ریزی دقیق و همه جانبه همراه باشد. بر همین اساس این پژوهش با هدف نقش توسعه سیاسی و و آزادی های اقتصادی در پیشگیری از فساد مالی انجام شده است.
روشروش این پژوهش کمی از نوع پیمایشی است. نمونه آماری پژوهش فعالان اقتصادی شهر تهران هستند که به کمک فرمول کوکران به تعداد 384 نفر برآورد شده و اطلاعات آماری پژوهش به وسیله پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. شاخص های آزادی های اقتصادی، حقوق سیاسی، آزادی رسانه، آزادی های مدنی و میزان دموکراسی و میزان پشگیری از فساد مالی به کمک نرم افزار (Amos Graphics) در مدل با روایی بالایی به اثبات رسیده است.
یافته هایافته های این پژوهش نشان داده که متغیرهای آزادی های اقتصادی، حقوق سیاسی، آزادی رسانه، آزادی های مدنی و میزان دموکراسی بر میزان پشگیری از فساد مالی اثر مستقیم و معناداری دارند.
نتیجه گیریبر اساس یافته های تجربی و ادبیات نظری موجود، مفهوم فساد با مفهوم دموکراسی در ارتباط است و حاکمیت قانون و نهادها و حقوق مدنی به کاهش فساد و پیشگیری از آن در سیستم سیاسی و اداری یک جامعه منجر می شوند.
کلید واژگان: آزادی های اقتصادی, حقوق سیاسی, آزادی رسانه, آزادی های مدنی, پیشگیری از فساد مالیBackground and AimToday, many developed and developing countries are struggling with an economic process called corruption in various dimensions. Experiences from different countries of the world show that corruption is a complex, hidden and diverse matter, and therefore its prevention must be continuous, long-term, coherent and with careful and comprehensive planning. Accordingly, this study was conducted with the aim of the role of political development and economic freedoms in preventing corruption.
MethodThe method of this research is a bit of a survey type. The statistical sample of the research is economic activists in Tehran, which is estimated to be 384 people using the Cochran's formula and the statistical information of the research has been collected by a researcher-made questionnaire. The indicators of economic freedoms, political rights, freedom of the media, civil liberties and the degree of democracy and the extent of prevention of corruption have been proven with the help of software (Amos Graphics) in a model with high validity.
FindingsThe findings of this study show that the variables of economic freedoms, political rights, media freedom, civil liberties and the degree of democracy have a direct and significant effect on the prevention of corruption.
ConclusionBased on the existing empirical findings and theoretical literature, the concept of corruption is related to the concept of democracy and the rule of law and institutions and civil law lead to the reduction of corruption and its prevention in the political and administrative system of a society.
Keywords: Economic freedom, political rights, freedom of the media, civil liberties, prevention of corruption -
در مقاله حاضر به مطالعه و تحلیل نقش زندان های کرج در تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این کلانشهر بین سال های 1385 تا 1398 پرداخته خواهد شد. بر این اساس پرسش اصلی تحقیق حاضر عبارت است از: زندانهای کرج چه نقش و تاثیری در تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این کلانشهر بین سال های 1385 تا 1398 داشته است؟ پاسخ موقت به پرسش اصلی این است که: زندانهای کرج موجب کند شدن روند توسعه سیاسی، بروز چالش های اجتماعی از جمله افزایش جرم و جنایت و سکونتگاه های غیررسمی و چالش-های فرهنگی ضدارزشی بین سال های 1385 تا 1398 در کلانشهر کرج شده است.استان البرز از استان های مهم و پرجمعیت کشور محسوب می شود. اختلاف قابل توجه در بین مناطق مختلف استان البرز، به لحاظ توسعه یافتگی وجود دارد. مهم ترین قدم در برنامه ریزی توسعه تعیین اهداف توسعه و کاهش عدم تعادل ها است. برای شناسایی نابرابری های ناحیه ای و فراهم کردن بستر توسعه ای منطقه ای نیاز به بررسی وضع موجود و شاخص های توسعه در بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شهر کرج است. تحقیق حاضر از منظر هدف، یک تحقیق کاربردی است که از طریق پیمایشی و توصیفی تحلیلی به موضوع پرداخته است.
کلید واژگان: زندان های کرج, توسعه سیاسی, چالش های اجتماعی - فرهنگی, جرم جنایتThis article studies and analyzes the role of Karaj prisons in political, social and cultural changes of this metropolis between 2006 and 2019. accordingly, the main question of the present research is: What is the role of Karaj metropolis prisons on the political, social and cultural changes of this metropolis between the years from 2006 to 2019?The temporary response to the main question is: Karaj city has slowed the political development process, also caused social challenges such as increasing crime and informal settlements and cultural challenges between 2006 and 2019 in Karaj metropolis.Alborz province is one of the most important and populated regions of the country. There are significant development differences between different regions of Alborz province. The most important development planning steps are setting development goals and reducing imbalance. To identify regional disparities and provide regional development indicators, we need to review the current situation and indicators of development in different economic, social and cultural sectors in Karaj. The present study, is an applied research which is conducted through survey and descriptive – analytical from the perspective of purpose.
Keywords: Karaj prisons, Political Development, social - cultural challenges, crime -
زمینه و هدف
جرم و پیشگیری از آن در هر منطقه ای یک ضرورت مهم برای برنامه ریزان، جرم شناسان و سیاست گذاران است . مقاله حاضر با هدف بررسی نقش و تاثیر زندان های کرج بر سکونتگاه های غیررسمی این کلانشهر با رویکرد پیشگیری از جرم (بین سال های 1385 تا 1398) انجام یافته است. بر همین اساس پیشگیری از جرم در مناطق حاشیه ای به دلیل پتانسیل ویژه این مناطق برای اعمال مجرمانه و وجود خانواده های پرجمعیت در این مناطق بسیار حیاتی و مهم است؛ چرا که انجام عمل مجرمانه در این مناطق جنبه آموزشی به افراد خانوار را دارد و از لحاظ وجود مکانیزم های کنترل کننده و بازدارنده این مناطق ضعیف هستند. بنابراین ضرورت پیشگیری از جرایم در این مناطق بسیار مهم است.
روشروش انجام این بررسی ترکیبی از روش کمی و کیفی به صورت همزمان در سکونتگاه های غیررسمی بین سال های 1385 تا 1398 است . از منظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است.
یافته ها:
یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که شکل گیری سکونتگاه های نامناسب و غیررسمی در پیرامون زندان ها و افزایش جرم بی ارتباط با سایت زندان های کرج نبوده است. با گسترش کالبدی و جمعیتی شهرها، ندامتگاه هایی که در خارج از فضای شهرها بودند به مرور به بخشی از فضای داخلی شهرها وارد شده اند. .
نتیجه گیری:
نتایج نشان میدهد که با هجوم گسترده مهاجرین به شهرها و دگرگونی های ناشی از آن میزان ارتکاب جرم و جنایت نیز به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است و به طور کلی وجود زندان های شهر کرج بر تعداد سکونتگاه های غیررسمی و حاشیه نشین این کلانشهر افزوده اند.
کلید واژگان: زندان های کرج, سکونتگاه های غیررسمی, توانمندسازی, حاشیه نشینی, جرم خیزیBackground and AimCrime and its prevention in any region is an important necessity for planners, criminologists and policy makers. The aim of this article is to investigate the role and impact of Karaj prisoners on informal settlements in this metropolis with a crime prevention approach (between 2006 and 2019). Accordingly, crime prevention in marginalized areas is crucial due to the special potential of these areas for criminal acts and the existence of populous families in these areas; Because committing criminal acts in these areas has an educational aspect to family members and they are weak in terms of the existence of control and deterrent mechanisms in these areas. Therefore, the need to prevent crime in these areas is very important.
MethodThe method of this study is a combination of quantitative and qualitative methods simultaneously in informal settlements between 2006 and 2019. From the perspective of the purpose is the type of applied research.
FindingsThe findings of the study show that the formation of inappropriate and informal settlements around the prisons and the increase in crime have not been unrelated to the site of Karaj prisons. With the physical and demographic expansion of cities, penitentiaries that were outside the city space have gradually entered part of the city interior space. .
ConclusionThe results show that with the widespread influx of immigrants into cities and the resulting changes, the rate of crime has increased significantly.
Keywords: Karaj Prisons, informal settlements, Empowerment, Marginalization, Crime -
در چند دهه ی اخیر ایران وعربستان بعنوان دوقدرت منطقه ای دچار تعارضات ایدیولوژیکی- ژیوپلتیکی (در حوزه مشترک تحت نفوذ) باهم بوده اند. (مسیله) به نظرمی رسد با توجه به تحولات شکل گرفته و همچنین موقعیت و منافع استراتژیکی-راهبردی این دو قدرت هر کدام با اتخاذ سیاست های مورد نظر در پی حذف رقیب و نایل شدن به هدف مورد نظر (هژمون منطقه) می باشند. (فرضیه) درپژوهش حاضر از روش کیفی- تفسیری با رویکرد توصیفی تحلیلی استفاده شده است. (روش) جمهوری اسلامی در پی حفظ آرمان های انقلاب اسلامی و افزایش قدرت خود در تمامی ابعاد و گسترش حوزه ی نفوذ ایدیولوژیک خود (محور مقاومت - شرق و تشیع گرایی) و گسترش قدرت نرم خود با بالا بردن افزایش ضریب تاثیر گذاری خود در برهم زدن معادلات منطقه است. اما عربستان بعنوان رقیب در پی حفظ بقاء سیاسی قدرت سنی - وهابیت و (محور غربی - عربی) و همچنین گسترش آموزه های وهابیت و افزایش قدرت نسبی خود در مقابله با حوزه نفوذ ایران است. لذا واکاوی معادلات منطقه ی تحت نفوذ و اینده ی ان، با استفاده ازرویکردهای دوگانه ای که دو قدرت منطقه ای (ایران، عربستان) اتخاذ نموده اند، را شکل می دهند .(یافته ها)
کلید واژگان: تروریسم تکفیری, محور مقاومت, ایران, عربستان, سیاست گذاری خارجیIn recent decades, Iran and Saudi Arabia, as two regional powers, have been plagued by ideological-geopolitical conflicts (in the common sphere of influence). (Introduction) It seems that according to the developments and also the position and strategic-strategic interests of these two powers, each of them seeks to eliminate the rival and achieve the desired goal (regional hegemony) by adopting the desired policies.(Hypothesis) In the present study, a qualitative-interpretive method with a descriptive-analytical approach has been used.(Method) The Islamic Republic seeks to maintain the ideals of the Islamic Revolution and increase its power in all dimensions and expand its ideological sphere of influence, as well as maintain survival (axis of resistance - East and Shiism) and expand its soft power by increasing its influence in Disrupt the equations of the region. But Saudi Arabia, as the opposite, seeks to maintain the political survival of Sunni-Wahhabi and (Western-Arab) power, as well as to expand Wahhabi teachings and increase its relative power in the face of Iranian influence. Therefore, the analysis of the equations of the region under its influence and its future, using the dual approaches adopted by the two regional powers (Iran, Saudi Arabia).(Results)
Keywords: Takfiri Terrorism, the Axis of Resistance, the common sphere of influence, Potential power, Foreign Policy -
فصلنامه آفاق امنیت، پیاپی 50 (بهار 1400)، صص 175 -201
دولت ملت سازی، روندی است که در آن یک کشور تلاش می کند ازطریق انباشت قدرت و توسعه ظرفیت نهادی، خودمختاری، حاکمیت و استقلال خود را کسب و حفظ کند. چنین هدفی با دستیابی به اشباع سرزمینی، همبستگی ملی و ثبات سیاسی میسر می شود. این روند به دلایلی در اکثر کشورهای غرب آسیا به صورت موفقیت آمیزی طی نشده و دولت و ملت بر هم منطبق نیستند. از مهم ترین این دلایل می توان به ساختگی بودن این کشورها و سربرآوردن آنها از قراردادهای بعد از جنگ جهانی اول اشاره کرد که این امر مشکلات و چالش های زیادی برای این کشورها به وجود آورده است. دراین راستا این سوال مطرح می شود که روند دولت ملت سازی در کشورهای غرب آسیا با چه چالش هایی روبه رو بوده است؟ فرضیه این است که چالش های داخلی و خارجی مختلفی مانند وجود شکاف های قومی، مذهبی و نژادی، عدم شکل گیری و تثبیت هویت ملی، عدم استقرار ساختارهای دموکراتیک و نیز عدم حل اختلافات سرزمینی با کشورهای همسایه و مداخله خارجی برای این کشورها به وجود آمده است. همچنین هیچ طرح و مدل فراگیری برای پیشبرد فرایند دولت ملت سازی و برون رفت از مشکلات و بحران های این منطقه وجود ندارد. در این مقاله سعی شده است یک طرح تحلیلی کلی جهت تبیین فرایند و چالش های پیش روی روند دولت ملت سازی در این منطقه ارایه شود. در این مسیر مقاله حاضر از نوع توصیفی تبیینی بوده که به صورت اسنادی و با روش کتابخانه ای اطلاعات و داده ها جمع آوری شده است.
کلید واژگان: غرب آسیا, دولت ملت سازی, ثبات سیاسی, دموکراسی توافقیNation-state establishment is a process wherein a country makes an attempt to gain and maintain its autonomy, sovereignty, and independence through the development of its power and institutional capacity. Such a goal can be achieved by gaining territorial saturation, national solidarity and political stability. This process has not reached a successful condition in most West Asian countries, and the governments and for some reasons, the nations do not match properly. An essential reason for these cases relates to the improper creation of these countries and their emergence from Post-World War I treaties, resulting in so many problems and challenges for these countries. The question arising here relates to the problems and challenges that nation-state building process has caused in West Asian countries. The hypothesis of this research involves the fact that various internal and external challenges such as ethnic, religious and racial variations, lack of a stable structure and solidarity of national identity, lack of democratic structures and having no resolution for territorial disputes with neighboring countries, and foreign intervention in the affaires of these countries have caused these problems. Moreover, no inclusive plan and model has been presented to accomplish the process of state-nation building and solving the problems and crises in the region. This research is aimed at providing a general analytical model for explaining the process and the challenges facing the nation-state building process in the region. This is a descriptive-explanatory research whose data are collected by reviewing the documents through library technique.
Keywords: West of Asia, nation-state establishment, political stability, consensus democracy -
فصلنامه مجلس و راهبرد، پیاپی 105 (بهار 1400)، صص 211 -244در مقاله حاضر درصددیم تا نقش صادرات گاز در گسترش مناسبات ایران و کشورهای همسایه و شکل گیری همگرایی منطقه ای براساس نظریه های کارکردگرایی، نیوکارکردگرایی و وابستگی متقابل را بررسی کنیم.با توجه به اینکه ایران با پانزده کشور به طور مستقیم مرز زمینی و آبی دارد و به آب های آزاد نیز دسترسی دارد؛ مزیت استفاده از هر دو روش صادرات گاز یعنی خط لوله یا ال .ان .جی را داراست. بر این اساس پرسش اصلی مقاله حاضر این است که آیا صادرات گاز (ایران) به عنوان یک کالای ویژه امکان ایجاد همگرایی و وابستگی متقابل ایران با سایر کشورها را داشته است؟پاسخ موقت نگارندگان به پرسش حاضر این است که در شرایط فعلی؛ صادرات گاز ایران باعث توسعه همکاری های اقتصادی ایران و کشورهای مشارکت کننده شده که با مشارکت کامل کشورها می تواند زمینه ساز همگرایی شود و در وضعیت کنونی بیشتر وابستگی متقابل انجام شده است.نتایج این تحقیق که بر اساس روش شناسی توصیفی تحلیلی که از نظر زمانی یک تحقیق مقطعی و از نظر نوع ارتباط بین داده ها یک تحقیق همبستگی است؛ نشان می دهد توسعه تولید و صادرات گاز ایران می تواند رفاه بین جوامع منطقه را به دنبال داشته باشد، بر سایر حوزه ها تاثیرگذار باشد و روابط مستحکم و رو به گسترشی را به ارمغان آورد.کلید واژگان: ایران, صادرات گاز, همگرایی, کارکردگرایی, وابستگی متقابل, آسیای جنوب غربیMajlis and Rahbord, Volume:28 Issue: 105, 2021, PP 211 -244In this paper, the role of gas exports in the development of relations between Iran and neighboring countries and the formation of regional integration according to the theories of functionalism, neo-functionalism and interdependence, are examined.Given that Iran has direct land and sea borders with 15 countries and also has access to high seas; it has the advantage of being able to employ both gas exportation methods, i.e. pipeline or LNG. Accordingly, the main question this article aims to answer is, whether the export of gas as a special commodity by Iran has made it possible for Iran to integrate and have some form of interdependence with other countries.This study presents a temporary answer to the present question, which in the current situation is, Iran's gas exports have led to the development of economic cooperation between Iran and the participating countries, and more interdependence has come about. In addition, if the countries excursive full participation, a route can be paved for integration.The results of this research were obtained using the descriptive-analytical method, employing a cross-sectional study in terms of time and a correlational research in terms of the type of relationship between the data. The research shows that the development of Iran's gas production and its export can lead to prosperity among the communities of the region, affect other areas and bring about strong and expanding relations. Reciprocal economic interdependence between Iran and other countries can also reduce foreign damage such as sanctions, and can reduce the mutual risk and impact of international economic shocks.Keywords: Iran, gas exports, Integration, Functionalism, interdependence, Southwest Asia
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.