فهرست مطالب پگاه جمشیدی
-
هسته نظریه خودگفتمانی توسط هوبرت هرمنس و کمپن شکل گرفته است. از نظر هرمنس خودگفتمانی به عنوان یک مفهوم و توانایی روان شناختی-فرهنگی در جریان گفتگو تاثیر به سزایی دارد. ما جایگاه این جریان را درباره ساحت تجربه دینی بررسی کرده ایم. این جریان، عالم درون فرد را در میان تجارب دینی ادیان متفاوت، مانند جامعه ای از موقعیت های نسبتا مستقل، همچون یک منظره خیالی، اما بر اساس عالم خارج در نظر می گیرد و از جایگاهی فراتر و مشرف بر موقعیت های تصور شده به آن ها توجه می کند. با وجود شرایط تاثیرگذار بر گفتگوی ادیان، وجود یک پذیرش بی قیدوشرط در رویکرد کثرت گرایی، زودباوری و مسئله تحمیل در ارتباط با یک تجربه فرض شده دینی، خودگفتمانی در عین در برداشتن و تمرکز بر تجربه من و دیگران، می تواند پذیرش راحت تر و قانع کننده تری از آنچه که تجربه کرده ام و آنچه که می توانست تجربه شود داشته باشد. همچنین با توجه به شرایط غیرمستقیم تاثیرگذار بر چگونگی وقوع تجربه دینی، آن می تواند موقعیت های دینی دقیق، جزئی و واقع بینانه تری را تصور و آن ها را از منظر همه جانبه تر تحلیل کند. در اولین جایگاه، می تواند با تجربه مبهم و پیچیده منتسب به حقیقت دین در فرد، مواجهه واقع بینانه تری داشته باشد. دوم، ارتباط دادن هویت های دینی در موقعیت های متفاوت درون یک فرد است. سوم، تاثیر آن بر شکوفایی ظرفیت معنوی فرد است. خودگفتمانی اولویت های درون یک فرد و دلیل این اولویت یافتن ها، پیش فرض ها و اعتقادات اثبات شده ما را مورد توجه قرار می دهد و با توجه به تاثیرپذیری ما از پیوند های عاطفی و اجتماعی، قضاوت واقع بینانه تری انتظار دارد.
کلید واژگان: تجربه دینی, خودگفتمانی, خود اجتماعی, من و دیگری}Hubert Hermans and Kempen formed the core of the Dialogical Self theory. According to Hermans, the Dialogical Self as a psychological-cultural concept and ability significantly impacts the course of conversation. We intend to examine the place of this flow in religious experience. This flow considers the world within the individual among the experiences of different religions as a community of relatively independent situations as an imaginary landscape based on the outside world. The Dialogical Self theory pays attention to imagined situations from a position beyond and overlooking them. despite the existence of the conditions affecting the dialogue of religions, the existence of an unconditional acceptance in the approach of pluralism, Credibility, and the issue of imposition in connection with a supposed religious experience, the Dialogical Self-theory, while taking into account and focusing on my experience and that of others, it can have a more comfortable and convincing acceptance of what I have experienced and what could be experienced. Also, considering the indirect conditions affecting religious experience, it can imagine more detailed, complex, and realistic religious situations and analyze them from a more comprehensive perspective. This theory, first place, can have a more realistic confrontation with the ambiguous and complicated experience attributed to the truth of religion in the individual. Second, we can relate religious identities to different situations within a person. The third case is its effect on the flourishing of a person's spiritual capacity.
Keywords: Religious Experience, Social Self, I, The Other, The Dialogical Self-Theory} -
نشریه پژوهش های فلسفی، پیاپی 43 (Summer 2023)، صص 400 -417
فرض کنید دین متعالی به عنوان حقیقتی شامل کل زندگی هر انسانی تقریر شود، در این صورت شایسته است که ما فراتر از یک الهیات تطبیقی وابسته به گفتگو، جهت اعتبار بخشی به وجود خود به موضوع کلی گفتگو بین ادیان یا شکل دقیق تر آن یعنی گفتگوی عمیق بین ادیان، از طریق تفکر انتقادی، هوش عاطفی، همکاری متقابل و توجه به پیش فرض های ناخودآگاه تمرکز داشته باشیم. ما بر این اساس بایستی تلاش کنیم با توجه به شرایط و پیچیدگی های متفاوت دینی، نقش انسان در عمل گفتگو و همچنین زیست دینی دینداران گفتگوی بین ادیان را برقرار سازیم. از شرایط مشخص شده گفتگو در بین ادیان می توان به یک تعهد خطاپذیر به سنت دینی خود، شنیدن فروتنانه و همدلانه صدای دیگری، در جستجوی چرایی، از کجایی و به کجا رفتن، گشودگی نسبت به دیگری و برقراری یک ارتباط متقابل اشاره کرد.گفتگوی بین ادیان در عین مواجهه با گستردگی ابعاد دین و تفاوت انسان ها، همچنین با گستردگی ساختار یک انسان رو به رو می باشد. گفتگوی سر ها، دست ها، قلب ها و در نهایت گفتگوی زندگی انسان های مقدس نمونه ای از این گستردگی می باشد. با وجود تمامی این شرایط، همچنان با توجه به مواردی همچون انسان گفتگو کننده ناکام مانده یا شکوفا نشده و ناگفته های نگفته نشده در جریان گفتگو، قدرت سکوت در گفتگو، حدود و مرز های مشخص یک دین یا ادیان متفاوت نسبت با هم و توصیف و تفسیر های گوناگون از ادیان به نظر می رسد گفتگوی بین ادیان می تواند تحت تاثیر عوامل ارادی و غیرارادی بسیاری قرار گیرد، پس با این وجود بهتر است که ما به عقب تر بازگردیم و به جای عبارت مشخص گفتگوی بین ادیان به الگوی گفتگوی انسان ها درباره ادیان خوش آمد بگوییم.
کلید واژگان: گفتگوی بین ادیان, تنوع دینی, عمق بخشی و یادگیری, گفتگوی انسان ها درباره ادیان}Suppose the supreme religion as a reality includes the whole life of every human being. In this case, it is appropriate that we go beyond a comparative theology depending on dialogue to give credibility to our existence while hoping to address the general issue of interfaith dialogue and its more precise form, i.e., deep interfaith dialogue that involves critical thinking, Emotional Intelligence, reciprocal cooperation, and unconscious presuppositions is of attention. We try to build an interfaith dialogue based on different religious conditions and complexities, the actual role of human beings in dialogue, and the bio-religion of religious people. Among the specified conditions of interfaith dialogue, we can mention an unfailing commitment to one's religious tradition, listening humbly and empathetically to the other, seeking why, from where, and where to go, being open, and establishing a mutual relationship. Interfaith dialogue, while facing the vastness of the issue of religion and different people, also faces the vastness of the structure of human beings. The dialogue of heads, hands, hearts, and finally, the dialogue of the lives of holy people are examples of this expansion. Despite all these conditions, it seems that the human being conversationalist has failed or not flourished, the act of dialogue, the remaining unsaid, the power of silence in a dialogue, the specific boundaries of religion or different religions concerning each other, and various descriptions and interpretations of religions can be influenced by many voluntary and involuntary factors. So, we should go back, and instead of the specific and powerful phrase of inter-religious dialogue, use the more comprehensive phrase of human being dialogue about religions.
Keywords: Interfaith Dialogue, Religious Diversity, Deepening, Learning, Human Beings dialogue about religions} -
پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت)، سال بیست و یکم شماره 1 (پیاپی 41، بهار و تابستان 1402)، صص 235 -254
در برابر نقدهای واردشده بر نظریه کثرات گرایی دینی جان هیک در زمینه چرایی و چگونگی حقانیت و نجات ادیان و همچنین استخراج مبانی و الگوی نظریه دینی وی، سعی فلاسفه و الهی دانان بر این بود که در عین احترام به اصل گشودگی نظریه دینی هیک، به اصلاح و تکمیل نظریه وی در باب مسیله واقع نمایی تمام تجربیات دینی بپردازند. در این میان کیث وارد، در عین طبیعی و مفید دانستن مسیله تنوع ادیان و قدردانی از جان هیک، بر مرز بین درست یا قابل قبول بودن و کفایت یا گشودگی بعد اعتقادی دین نسبت به آینده و همچنین درک متقابل تکاملی ما از آن تاکید می ورزد. او تلاش دارد پشتوانه رویکرد جدیدی در باب کثرت گرایی دینی به نام کثرت گرایی نرم باشد. او با نقد لوازم رویکرد حداکثری، به ویژه مبنای معرفتی و نتایج ناپذیرفتنی آن، بر موارد مهمی چون اهمیت بعد اعتقادی دین، اجتناب از خودبسندگی دینی، و توجه به تحول جهان بینی های برخاسته از اعتقادات دینی در طول تاریخ تاکید دارد. در این تحقیق، علاوه بر تبیین مولفه های کثرت گرایی کیث وارد، نتایج و لوازم منطقی کثرت گرایی نرم و گشوده او نیز استخراج شده است: گشودگی در لزوم کفایت باورهای دینی خود، احترام ادیان به یکدیگر و اهمیت عمق بخشی به معنویت خود، وجود امکان تفاهم در اختلاف اغراق آمیز ادیان، تعهدی خطاپذیر از تجربه واقعیت دینی خود و احترام به وجود ادیان متنوع، و بازنگری دقیق در دسته بندی ادیان.
کلید واژگان: کثرت گرایی دینی, رویکرد گشوده و نرم, بعد اعتقادی, حقیقت الوهی, کیث وارد}Keith Ward tries to choose a new approach to religious pluralism called "soft and open religious pluralism." Considering the question "What are Keith Ward's elements of religious pluralism?" this paper attempts to explain how he overcame John Hick's religious pluralism and introduced his soft and open religious pluralism, as well as its logical requirements. By criticizing John Hick's extreme approach to religious pluralism, particularly its epistemic basis and unacceptable results, Ward emphasizes the possibility of divine manifestation in all religious traditions, the importance of the doctrinal dimension of religion, the avoidance of adequacy of religion, and the development of religious worldviews. He believes it is unacceptable to believe that all religions have one internal core that can be understood only by a limited number of people. According to his viewpoint, the experience of divine reality cannot be wholly explainable and comprehensible. Also, making a difference between internal and external forms of religion may lead to an exclusivist approach. Some of the more important consequences of Keith Ward's tendency to open religious pluralism are: openness to other religions, not adopting an exclusivist viewpoint, respecting religious struggles and striving to excel in one's own spirituality, fostering mutual understanding among religions, and recognizing that our understanding and commitment to our religion is insufficient.
Keywords: Religious Pluralism, Open, Soft Approach, Doctrinal Dimension, Divine Reality, Keith Ward} -
در این پژوهش رفتار باریکه استوکس بازگشتی از آینه مزدوج فازی ناشی از پراکندگی القایی بریلوین (SBS-PCM) در استون خالص، به طور تجربی بررسی شده است. میزان تغییرات انرژی بازتابی از آینه مزدوج فاز و پهنای زمانی تپ استوکس در اثر ایجاد تغییرات در شار انرژی ورودی به سلول و تغییر طول برهم کنش برای ساختار تک سلولی، مورد مطالعه قرار گرفت. بدین جهت با تغییر طول سلول و تغییر ساختار هندسی آینه مزدوج فاز جهت رسیدن به بهینه چیدمان اپتیکی برای بیشینه بازدهی و کمینه پهنای زمانی پرداخته شده است. تغییرات انرژی و پهنای زمانی بازتابی از آینه مزدوج فاز برای حالت های درنظر گرفته شده با یک دیگر مقایسه شد. نتایج نشان می دهد با تغییر در هندسه برهم کنش انرژی بازتابی از آینه مزدوج فاز قابل بهینه سازی است. با افزایش شدت باریکه ورودی در انرژی ثابت، و تغییر در طول اندرکنش، می توان به کمینه پهنای تپ بازتابی برحسب انرژی ورودی دست یافت.کلید واژگان: پراکندگی القایی بریلوئن, نیروی باریکه استوکس, آینه مزدوج فاز}This paper investigated the temporal behavior of the backward Stokes pulse from a stimulated Brillouin scattering phase conjugate mirror (SBS_PCM) in a pure acetone medium. Changes in the reflected energy of the phase-conjugate mirror and the temporal width of the Stokes pulse due to changes in the input energy flux to the cell and changes in the interaction length were studied for the single-cell structure. For this purpose, to achieve the optimal optical arrangement for maximum efficiency and minimum pulse width in full width half maximum, the cell length and the geometric structure of the phase conjugate mirror have been changed. Variations of the energy and the reflected Stokes pulse width of the phase conjugate mirror were compared for the considered cases. The results show that the reflected energy of the phase conjugate mirror can be optimized by changing the interaction geometry. By increasing the intensity of the input beam at constant energy and changing the interaction length, the minimum reflected pulse width was achieved in terms of input energy.Keywords: Stimulated brillouin scattering, Stokes pulse, Phase-conjugate mirror}
-
نشریه الهیات، پیاپی 5 (پاییز و زمستان 1400)، صص 99 -120
من در این مقاله جایگزینی برای رویکرد کثرت گرایی که در بحث های دوره معاصر در فلسفه دین و الهیات نادیده گرفته شده است را شناسایی و بسط میدهم. بر اساس این دیدگاه، برخ ی و نه همه ادیان بزرگ جهان، » به یک اندازه درست هستند «، یعنی آنها در جستجو حقیقت و فراهم کردن راه رستگاری، به یک اندازه موف هستند. این گزینه جایگزین با مشکل رویکرد کثرت گرایی ، یعن ی مسیله پوچی مواجه نیست. بنابراین، حداقل برای بسیاری از مسلمانان، بلکه احتمالا برای بس یاری از مس یحیان و یهودیان نیزمنطق یتر است که به جای پذیرش رویکرد کثرت گرایی، از آن گزینه جایگزین استقبال کنند . اینکه آیا این گزینه جایگزین باید بر رویکرد انحصارگرایی و شمول گرایی نیز ترجی داده شود، موضوعی است که من در این مقاله به آن نمیپردازم.
-
نشریه الهیات، پیاپی 4 (بهار و تابستان 1400)، صص 107 -139در نظر علمای دینی که وجود تنوع دینی را اصلی مهم در بین ادیان به شمار می آورند، افراد با ایمان بهتر است دیدگاه انحصارگرایی را کنار بگذارند و جایگزین آن دیدگاهی شمول گرایانه یا کثرت گرایانه را برگزینند. من در عین موافق بودن با حامیان موضع غیر انحصارگرایی، معتقدم نباید عقاید یک انحصارگرا را به آسانی رد کرد، ما برای داشتن یک زندگی که در کمال صلح و آرامش باشد علی رغم باورها و عقاید متفاوتی که وجود دارد، باید بتوانیم روش های خاص خودمان را هم بیابیم. هدف من در این مقاله این است که اصول موجود در درون خود انحصارگرایی را در جهت مدارا و گفتگوی بین دینی برای مقابله با خشونت های دینی مورد بازنگری و بررسی قرار دهم تا رهبران دینی مکتب انحصارگرایی را نسبت به اتخاذ دیدگاهی مسالمت آمیز، بدون خواست وجود تغییری در دیگری دینی ترغیب کنم. آنچه من باید به آن بپردازم این است که ابتدا، بین اشکال مختلف انحصارگرایی تمایز قایل شوم و ثانیا درباره مفاهیم برخی از این اشکال در راستای گفتگوی بین دینی و همزیستی مسالمت آمیز که این روزها به شدت به آن نیاز داریم، بحثی داشته باشم.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.