به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

کهزاد سرطاوی

  • سیدموسی صادقی*، کورش بهنام ‎فر، ابوالفضل جعفری، کهزاد سرطاوی، ناصر فرار، سیدرضا گلستانه، حسن کازرونی

    کهور آمریکایی  (Prosopis juliflora (Sw.) DC) (سمر) بومی آمریکای‎ جنوبی، مکزیک و منطقه کارائیب است و بیش از 50 سال است که به جنوب ایران وارد و در آنجا کشت شده است. در این پژوهش، محدوده پراکنش دست کاشت یا زادآوری خودروی این گونه در استان بوشهر مشخص شد. برای تعیین پراکنش کهور آمریکایی، بازدیدهای اولیه میدانی انجام و پس از یادداشت برداری های صحرایی و ثبت نقاطUTM ، تصاویر ماهواره ای بررسی شد. روی تصاویرGoogle earth، پلی‎گون های مربوط به مناطق رویش کهور آمریکایی بسته شد، درختانی که احتمالا کهور آمریکایی بودند، مشخص شدند و مختصات UTM آنها برداشت و با کنترل زمینی آن نقاط، مناطق پراکنش کهور آمریکایی در عرصه‎ها، تعیین و نقشه پراکنش آنها تهیه شد. نتایج نشان داد، کهور آمریکایی در این استان‎ به‎صورت جنگل کاری (متراکم) و غیرمتراکم در حاشیه بزرگراه ها و جاده ها، پارک های جنگلی، فضای سبز و به‎صورت پراکنده در مزارع می روید. این نقاط نمونه، جملگی در جنگل کاری ها و گاهی در اراضی کشاورزی، باغ ها، مراتع یا حاشیه بزرگراه ها و جاده ها بود، به‏طوری که در استان بوشهر مساحت جنگل کاری ها با این گونه 8/14444 هکتار برآورد شد. پراکنش خودروی این گونه با تاج‎پوشش بیشتر از 5درصد در شهرستان دیر به مساحت 290 هکتار بود. با توجه به گسترش خودرو و رو به افزایش این گونه در جنوب کشور پیشنهاد می‎شود، جنگل کاری‎ها و پراکنش این گونه در سطح استان به صورت مداوم، مطالعه و بررسی شود. کشت و توسعه این گونه در بخش شرقی استان بوشهر، از رودخانه مند به طرف استان هرمزگان توصیه نمی‏شود.

    کلید واژگان: بوشهر, جنگل کاری, کهور آمریکایی, صحارا- سندی, Prosopis Juliflora
    Seyed Mousa Sadeghi *, Kourosh Behnamfar, Abolfazl Jaafari, Kahzad Sartavi, Naser Farrar, Seyed Reza Golestaneh, Hasan Kazeruni

    American Mesquite (is called Somr in Persian), (Prosopis juliflora (Sw.) DC) is native to South America (Mexico). It has been introduced and planted in south Iran for over 50 years. This project was carried out to determine the distribution of this species in terms of plantation or wild distribution in the Bushehr province. To determine the distribution of American mesquite, initial field visits were conducted, and after taking field notes and recording the UTM points, satellite images were analyzed. Polygons related to the distribution areas of American Mesquite were closed on the Google Earth images. Trees that were probably Somr were selected from the satellite images, and their UTM coordinates were recorded. With the ground control of those points, the distribution areas of Somr in the province were determined. The distribution map of Somr was prepared. The results showed that American mesquite is distributed in dense and non-dense afforestation on the sides of highways, roads, forest parks, and green spaces and scattered in other fields. These sample points were mainly related to afforestation and sometimes to agricultural lands, orchards, pastures, or the side of highways and roads. The area of afforestation with this species was 14444.8 ha. The wild distribution of this species with ≥5% canopy cover was 290 ha in Dayer County. Further Research in terms of forest monitoring on the distribution of this species was recommended. Planting this species east of Bushehr Province from Mond River to the southeast of Bushehr province was not recommended.

    Keywords: Afforestation, Bushehr, Mesquite, Prosopis Juliflora, Saharo-Sindian
  • سید موسی صادقی*، کهزاد سرطاوی، ناصر فرار

    تجدید حیات گیاهان به‎شدت حساس به استرس‎های ناشی از عوامل زنده و غیرزنده در طبیعت است. موفقیت استقرار گیاهان در طبیعت به عوامل مختلفی مانند خشکی، چرای دام، در دسترس بودن منابع آب و خاک و اثر متقابل افراد بر همدیگر به ویژه در سنین نهال بستگی دارد. تعریف گیاه پرستار، اثر گیاه پرستار، رقابت و تسهیل‎گری و نقش تسهیل‎گری در احیای سرزمین به کمک منابع علمی بیان شد. به کمک جنگل گردشی و بررسی منابع علمی، گیاهان پرستار و گیاهان هدف در جنوب ایران شناسایی و نقش هر یک به کمک منابع علمی در دسترس بررسی گردید. برای این منظور از حاشیه خلیج فارس و دریای عمان در مسیرهایی که راه دسترسی داشت، تا ارتفاع 1250 متر از سطح دریا در قطعات نمونه یک هکتاری (100*100 متر) اقدام به بررسی پوشش گیاهی شد. گیاهان زیر تاج سایر درختان یا درختچه‎ ها نمونه برداری و به کمک منابع علمی شناسایی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد، تعداد نه گونه متعلق به هشت جنس و شش خانواده به عنوان گیاه پرستار و هفت گونه متعلق به شش جنس و شش خانواده به عنوان گیاه هدف شناسایی شدند. از گروه گیاهان پرستار جنس Ziziphus Mill. از خانواده Rhamncaceae متنوع‎ترین بود. از گروه گیاهان هدف نیز متنوع‎ترین جنس، Pistacia L. متعلق به خانواده Anacardiaceae بود. تحقیقات تکمیلی برای بیان اثر تسهیل‎ گری گونه‎ های گیاهی پرستار و روش‎ های مناسب استفاده از آنها در احیای اکولوژیکی مناطق خشک جنوب ایران در رابطه با اجرای طرح‎های احیا و توسعه جنگل پیشنهاد شد.

    کلید واژگان: تسهیل‎گری, جنگل, گیاهان ‎هدف, Ziziphus, Pistacia
    Seyed Mosa Sadeghi *, Kohzad Sartavi, Nasser Farrar

    Plant reproduction is highly sensitive to stressors caused by both biotic and abiotic factors in nature. The success of plant establishment in the wild depends on various factors such as drought, grazing, availability of water and soil resources, and the mutual interactions among individuals, especially during the seedling stage. The concept of nurse plants, their effects, competition, facilitation, and the facilitative role in land restoration were explained using scientific sources. Through forest surveys and scientific resources, nurse plants and target plants in southern Iran were identified, and the role of each was examined with available scientific references. For this purpose, along the Persian Gulf and the Sea of Oman, accessible pathways were chosen to investigate vegetation cover up to an altitude of 1250 meters above sea level in sample plots of one hectare (100 * 100 meters). Sampling was conducted beneath the canopy of other trees or shrubs, and the plants were identified using scientific sources. The results of this study revealed that nine species belonging to eight genera and six families were identified as nurse plants, and seven species belonging to six genera and six families were identified as target plants. Among the nurse plant group, the genus Ziziphus Mill. from the family Rhamnaceae was the most diverse. Among the target plant group, the most diverse genus was Pistacia L. belonging to the family Anacardiaceae. Further research is recommended to explore the facilitative effects of nurse plant species and suitable methods for their use in the ecological restoration of dry areas in southern Iran in relation to the implementation of restoration and forest development projects.

    Keywords: Facilitation, Forest, target plants, Pistacia, Ziziphus
  • حسین غلامی، محمدجمال سحرخیز*، محسن شیردل، کهزاد سرطاوی، حمید مزارعی

    اسطوخودوس افراشته (Lavandula stricta)، سنا بومی (Cassia obovata)، زامور (Cocculus pendulus) و بادمجان وحشی (Solanum xanthocarpum) از گونه های قابل رویش در استان بوشهر می باشند و تاکنون گزارشی مبنی بر توصیف ویژگی های اکوفیزیولوژیک، علف کشی و بیوشیمیایی این گونه ها در ایران وجود ندارد. برای این منظور، گیاهان مورد نظر در بهار سال 1398 در استان بوشهر از طبیعت جمع آوری و در شرایط سایه و جریان هوای آزاد به منظور عصاره گیری و اندازه گیری صفات مورد نظر، خشک شدند. در بین گیاهان مورد مطالعه بیشترین و کمترین میزان فنول کل به ترتیب در گیاهان زامور جمع آوری شده در کیلومتر 3 جاده گله دار و گیاه سنا بومی جمع آوری شده در منطقه کاکی مشاهده گردید. گیاهان اسطوخودوس افراشته برداشت شده از منطقه گلوگاه، دارای بالاترین میزان فلاونویید کل بود. کمترین و بیشترین میزان فلاوون و فلاونول مربوط به گیاهان سنا بومی و زامور بود. در این مطالعه، بیشترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی به ترتیب در گیاهان زامور، اسطوخودوس افراشته و بادمجان وحشی گزارش گردید. گیاهان سنا بومی جمع آوری شده از منطقه کاکی دارای کمترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی بود. گیاهان اسطوخودوس افراشته برداشت شده از منطقه گلوگاه، دارای ترکیبات فنولی پی کوماریک اسید و الاژیک اسید می باشد. در بین اسیدهای فنولی مورد ارزیابی، اسیدهای فنولی کاتچین و پی کوماریک اسید در گیاهان زامور جمع آوری شده در کیلومتر 3 جاده گله دار مشاهده شد. گیاه سنا بومی جمع آوری شده از منطقه کاکی و اسطوخودوس افراشته دارای الاژیک اسید در پیکره رویشی بودند. نتایج این بررسی نشان داد اسیدهای فنولی شناسایی شده در بادمجان وحشی جمع آوری شده از بندر سیراف، کافییک اسید، کلروژنیک اسید، پی کوماریک اسید، وانیلین و هسپریدین بود. در بین اسیدهای فنولی شناسایی شده، کلروژنیک اسید ترکیب غالب در بادمجان وحشی بود. نتایج این پژوهش نشان داد بیشترین اثر بازدارندگی روی جوانه زنی بذور پنیرک مربوط به غلظت 1000 میکرولیتر در لیتر عصاره های زامور و بادمجان وحشی بود، به نحوی که به طور کامل جوانه زنی را متوقف کردند. به طور کلی با افزایش غلظت عصاره از صفر تا 1000 میکرولیتر در لیتر، شاخص آللوپاتی در مورد همه گیاهان منفی تر شد. افزون بر این، با به کارگیری عصاره های الکلی گیاهان مورد مطالعه و افزایش غلظت از صفر تا 1000 میکرولیتر در لیتر، میانگین درصد، سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه سلمه تره به طور معنی داری کاهش یافت. کمترین شاخص آللوپاتی در غلظت 1000 میکرولیتر در لیتر عصاره بادمجان وحشی مشاهده شد که بیشترین اثر بازدارندگی (شاخص آللوپاتی 58/0-) را بر رشد و جوانه زنی بذور سلمه تره داشت. با توجه به پتانسیل بالای علف کشی عصاره های زامور و بادمجان وحشی، می توان از آن ها در راستای مدیریت علف های هرز پنیرک و سلمه تره استفاده کرد. همچنین می توان از عصاره گیاه زامور به عنوان یک منبع آنتی اکسیدان طبیعی در صنایع مرتبط استفاده نمود.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, الاژیک اسید, کلروژنیک اسید, فلاونوئید, علف کشی
    H. Gholami, M.J. Saharkhiz *, M. Shirdel, K. Sartavi, H. Mazareie
    Introduction

     Lavandula stricta, Cassia obovata, Cocculus pendulus, and Solanum xanthocarpum are among the species that can be grown in Bushehr province, and so far, there is no report describing the ecophysiological, herbicidal and biochemical characteristics of these species in Iran. In recent decades, many chemical herbicides have been used to control weeds in agricultural ecosystems. Despite the many benefits of these herbicides, their improper use has caused devastating effects on the environment and agricultural production and ultimately has harmed human health. At present, the approach of developed countries is to use non-chemical methods and natural materials (biocides) to control weeds. Bushehr province with an area of about 252,653 Km2 in southern Iran and the Persian Gulf and at an altitude of 0 to195 meters above sea level. The average rainfall in Bushehr province is 250 mm. Bushehr province has a great variety in terms of having medicinal plants that allopathic substances and secondary metabolites of these plants have received less attention. Therefore, the identification of secondary metabolites and plants with allopathic properties is very important for the production of biological herbicides.

    Materials and Methods

     This study was conducted to evaluate the eco-physiological, biochemical and herbicidal characteristics of Lavandula stricta, Cassia obovata, Cocculus pendulus and Solanum xanthocarpum. The plants were collected in April and May 2019. The location was situated in Kangan and Dashti, Bushehr Province, Iran. The ecological characteristics of the four areas such as latitude and longitude (UTM) and altitude were also recorded. Also, in order to determine the physicochemical properties of the soil in the collection areas of the studied plants, samples were taken from 15 different points of plant growth, from a depth of 0-30 cm and their properties were reported. In order to investigate the phytotoxic activity of the studied plants on germination and growth characteristics of Malva sylvestris and Chenopodium album in laboratory conditions, the seeds were first disinfected in 5% sodium hypochlorite for 5 minutes. Then the seeds were washed for 15 minutes and then dried at room temperature. In this study, Solanum xanthocarpum juice and alcoholic extracts of Lavandula stricta, Cassia obovata and Cocculus pendulus were used to investigate the phytotoxic properties and biochemical traits. From the extracts, concentrations of 0 (distilled water), 200, 400, 600, 800 and 1000 µl.L-1 were prepared and added to Petri dishes containing 25 seeds. In order to germinate the seeds, Petri dishes containing the extracts related to the extract were placed in suitable light conditions at a temperature of 25°C. Two weeks after treatment, germination percentage (%), germination rate index (number of day), radicle and plumule length (cm) and allopathic index were measured. Determination of free radical scavenging was performed by using the DPPH test. The samples’ absorptions were read at a wavelength of 517 nm with Epoch Microplate Spectrophotometer, BioTek Instruments, Inc., USA. Measuring the total phenols was performed according to Folin’s reagent method and the use of gallic acid as standard by using a spectrophotometer at the wavelength of 765 nm. Total flavonoid content was measured using a spectrophotometer at a wavelength of 510 nm through a standard curve of quercetin from Sigma-Aldrich. Flavones and flavonols were measured using 2% aluminum chloride and methanol at 425 nm. To isolate and measure the amount of polyphenols, an HPLC Agilent HPLC 1200 series model was used. Data were analyzed by using Duncan’s multiple range test (P< 0.05) by SAS, version 9.4 for Windows.

    Results and Discussion

     Among the studied plants, the highest  and lowest amount of total phenol was found in Cocculus pendulus and Cassia obovata, respectively. The results showed, the highest amount of the total flavonoid in the extract, was achieved in Lavandula stricta plants collected in Kangan. The lowest (0.37 mg QUE. 100 g-1 DW) and highest (2.79 mg QUE. 100 g-1 DW) amount of flavon and flavonol was found in Cassia obovata and Cocculus pendulus, respectively. Also, antioxidant activity (I%) for Cocculus pendulus, Lavandula stricta and Solanum xanthocarpum were 77, 57 and 35%, respectively. Although, the lowest amount of antioxidant activity was found in Cassia obovata plants collected in Dashti. The results showed, the Lavandula stricta plants collected in Kangan had p-coumaric acid (PC) and ellagic acid (EA) by 0.565 and 1.28 mg g-1 DW. Among the phenolic acids evaluated, only catechin (0.262 mg g-1 DW) and p-coumaric acid (0.163 mg g-1 DW) were observed in the Cocculus pendulus plants collected in Kangan. The Cassia obovata plants collected in Dashti, had ellagic acid by 0.915 mg g-1 DW. The results of this study showed that the phenolic compounds identified in Solanum xanthocarpum juice were caffeic acid, chlorogenic acid, pi-coumaric acid, vanillin and hesperidin. Chlorogenic acid was the predominant phenolic compound by 457 mg g-1 DW. Laboratory results showed Cocculus pendulus and Solanum xanthocarpum extracts had the most inhibition effect on the germination and growth of Malva sylvestris at the concentration of 1000 µl L-1.

    Conclusion

     In this study, as the concentration of the extracts increased, the germination percentage, germination rate index (GRI), radicle and plumule lengths of Chenopodium album decreased significantly. Moreover, Solanum xanthocarpum juice showed the highest inhibition effect on Chenopodium album growth and germination at 1000 µl L-1. Due to the high potential allelopathy of the Cocculus pendulus and Solanum xanthocarpum, they can be used for Malva sylvestris and Chenopodium album control. Also, Cocculus pendulus extract can be used as a natural antioxidant source in related industries.

    Keywords: Antioxidants, Chlorogenic acid, Ellagic acid, flavonoids, Herbicidal
  • موسی صادقی*، ناصر فرار، فاطمه کوه پیما، کهزاد سرطاوی

    «زوال جنگل»، عبارت است از کاهش چشمگیر شادابی تعداد زیادی از پایه های درختان جنگلی که در یک رویشگاه با همدیگر رشد می‎کنند (Mueller-Dombois, 1988). زوال جنگل، یک پدیده همه گیر در سطح جهانی است، تا حدود سه دهه پیش، بیماری‎شناسان و آفت‏شناسان از این پدیده به عنوان یک بیماری یاد می کردند، اما هم اکنون، این پدیده به عنوان یک پدیده انسان- منشا شناخته می شود و در سطح جهانی، مورد توجه اکولوژیست‎ها و متخصصان علوم جنگل قرار دارد. با توجه به تحقیقات گسترده در حال اجرا، این پدیده هنوز لاینحل باقی مانده است. زوال جنگل، در نهایت منجر به مرگ کامل درختان و خشکیدگی جنگل خواهد شد. آلودگی هوا، تغییرات اقلیمی (یخ بندان یا خشک سالی خارج از فصل) و سابقه مدیریت جنگل، از علل زوال و خشکیدگی جنگل های اروپاست (Mueller-Dombois, 1988). کلیه نظریه‎ های مطرح شده، بر اثرگذاری مجموعه‎ ای از عوامل زنده و غیرزنده تاکید می کنند، حداقل، پنج نظریه متداول در این رابطه وجود دارند:الف) نظریه تنش های محیطی و ارگانیسم های ثانویه: درختان، تحت تاثیر تنش های محیطی، ضعیف می شوند و مورد حمله ارگانیسم های ثانویه قرار می گیرند،ب) نظریه تغییر اقلیم: مرگ دسته‎ جمعی و یک شکل و همگن بودن صدمه در بین چند گونه، ناشی از تغییر اقلیم است،ج) نظریه اکولوژیکی: گاهی در روند طبیعی توالی و جانشینی مرگ درختان رخ می دهد،د) نظریه آلودگی هوا: افزایش نیتروژن، دی اکسید کربن، باران های اسیدی و گرد و غبار، علاوه بر آثار مستقیم روی شادابی و سلامت گیاهان، می توانند به عنوان عوامل شروع کننده زوال اکوسیستم شناخته شوند،ه) نظریه عوامل مستعد کننده، شروع ‎کننده و مشارکت کننده: در این نظریه، به آثار متقابل عوامل زنده و غیرزنده ایجاد کننده شرایط زوال جنگل ها، پرداخته می شود (Brasier & Scott, 1994).با گزارش زوال جنگل های زاگرس، در سطح کشور ایران، عوامل مختلفی به عنوان دلیل این پدیده ارایه شد. عطارد و همکاران (1394) به نقش تغییرات عوامل اقلیمی مانند کاهش بارش، افزایش دما و افزایش تبخیر و تعرق مرجع بر زوال جنگل زاگرس مرکزی، اشاره کردند.

  • سید موسی صادقی*، کهزاد سرطاوی، حمید مزارعی، عادل جلیلی، زیبا جمزاد، فاطمه غلامیان، هادی درودی

    اکوسیستم ‎های جنگلی و مرتعی ایران تحت تاثیر عوامل تغییر اقلیم و انسانی دچار تغییر یا تخریب هستند. در این میان اکوسیستم های بیابانی و کویری دارای شکنندگی زیادی هستند. اثرات مستقیم تغییر کاربری یا تخریب اکوسیستم بر گیاهان بیشتر از سایر اجزاء می‎باشد. انارشیطان (Tecomella undulata (Sm.) Seem) متعلق به تیره Bignoniaceae است. این درخت در کشور های عمان، افغانستان، پاکستان، هند و ایران در رویشگاه‎های بیابانی و درختچه زارهای خشک می روید. در ایران در روی اراضی آبرفتی و در حاشیه رودخانه‎ های فصلی به صورت تک‎پایه تا توده‎های کوچک در استان‎های بوشهر، فارس، خوزستان، هرمزگان، کرمان و سیستان و بلوچستان به طور طبیعی رویش دارد. انارشیطان در دامنه ارتفاعی 10 متر (استان بوشهر) تا ارتفاع 1594 متر از سطح دریا (اسفندقه جیرفت) در جنوب ایران رویش دارد. در حال حاضر پایه زنده‎ای از این گونه در استان خوزستان وجود ندارد و در 13 رویشگاه در استان بوشهر به طور طبیعی رویش دارد. این گونه تحت تاثیر تهدیدهایی مانند قطع غیرمجاز، چرای شدید دام، خشکیدگی، و تغییر کاربری اراضی است. انارشیطان به ندرت بذر می‎دهد و زادآوری دانه-نهال آن در رویشگاه‎ ها مشاهده نشد و زادآوری ازطریق ریشه‎ جوش خیلی کم بود‎. حفاظت، احیاء و توسعه رویشگاه ‎ها، احداث ژرم‎پلاسم انارشیطان تولید نهال و توسعه آن در پروژه‎ های جنگلکاری و فضای سبزشهری به منظورحفاظت، احیاء و توسعه آن و انجام تحقیقات تکمیلی برای تولید نهال به روش جنسی وغیرجنسی پیشنهاد شد‎.

    کلید واژگان: قطع درختان, حفاظت, رویشگاه, زادآوری, نهال
    Seyed Mousa Sadeghi *, Kohzad Sartavi, Hamid Mazareie, Adel Jalili, Ziba Jamzad, Fatemeh Gholamian, Hadi Darroudi

    Iran's forest and rangeland ecosystems are changing or being disturbed under the influence of climate change and human factors. Meanwhile, desert and arid ecosystems are very fragile. The direct effects of misuse or destruction of the ecosystem are more on plants than on other components. Tecomella undulata (Sm.) Seem belongs to Bignoniaceae. This tree grows naturally in alluvial lands and seasonal riversides as small stands and individual trees in Bushehr, Fars, Khuzestan, Hormozgan, Kerman, Sistan, and Balochistan provinces. It grows in areas with altitudes ranging from 10m (Bushehr province) to 1594 m (Esfandegheh Jiroft) above sea level. Our study showed that there was no living individual in Khuzestan province, and it was distributed in 13 habitats in Bushehr province. Tecomella undulata habitats were affected by extensive grazing, prohibited cutting, death, and land-use change, which are the big threats to this tree. This species produces seeds rarely; therefore, seedling-based regeneration was not observed. Root-shoots-based regeneration was observed in the habitats. Protection, restoration, and development, the establishment of germplasm, seedling production afforestation, and green space development by using T. undulata are recommended. Further research on seedling production by sexual and non-sexual methods is suggested.

    Keywords: cutting, Protection, habitat, regeneration, Seedling
  • فاطمه غلامیان*، کهزاد سرطاوی، جلوه سهرابی پور، رضا ربیعی
    820 کیلومتر از ساحل شمالی خلیج فارس اغلب صخره ای، مرجانی، ماسه ای و رسوبی است که بستری مناسب برای استقرار گروه های متنوعی از گیاهان دریازی، اعم از میکروجلبک، ماکروجلبک و تراکیو فیتا می باشد و هم جوار با 7 شهرستان از 10 شهرستان استان بوشهر است. گیاهان دریازی نه تنها از نظر اقتصادی بعنوان غذا و علوفه بلکه از نظر دارویی، صنعتی و داروسازی نیز حایز اهمیت هستند. نمونه برداری از گیاهان دریازی نوار ساحلی، از مرحله رویشی تا تولیدمثلی، به مدت پنج سال و به صورت فصلی انجام شد. بخشی از هر نمونه جمع آوری شده جلبک و علف دریایی در محلول 4% فرمالدیید-آب دریا در ظروف شیشه ای نگهداری شد و از بخش دیگر آن، نمونه هرباریومی تهیه شد. شناسایی تراکیوفیتا و جلبک ها بر اساس صفات مورفولوژیکی در مرحله رویشی و زایشی و با استفاده از منابع مختلف انجام شد. در این تحقیق، در مجموع 45 تیره گیاه دریازی شناسایی شد. نمونه های شناسایی شده شامل 40 تیره ماکروجلبک با 146 گونه از 71 جنس، 2 تیره میکروجلبک با 4 گونه از 4 جنس و 3 تیره متعلق به گیاهان آوندی (تراکیوفیتا) با 3 جنس و 3 گونه بودند. از بین ماکروجلبک های شناسایی شده، ماکروجلبک های سبز با 34 گونه، دارای کمترین و ماکروجلبک های قرمز با 73 گونه دارای بیشترین غنای گونه ای بودند. حداکثر و حداقل تنوع گونه ای متعلق به تیره های سارگاسه از ماکروجلبک های قرمز با 23 گونه و کلادوفوراسه از ماکروجلبک های سبز با 12 گونه بود. به طورکلی هدف از اجرای این پروژه، مطالعه فلورستیک دریایی و تدوین مرجعی منسجم از گیاهان دریازی مستقر در نواحی جزر و مدی سواحل استان بوشهر بود.
    کلید واژگان: گیاه دریازی, جلبک, علف دریایی, بوشهر, خلیج فارس
    Fatemeh Gholamian *, Kohzad Sartavi, Jelveh Sohrabipour, Reza Rabiei
    820 km north of the Persian Gulf is often rocky, coral and sedimentary, suitable for deploying diverse groups of marine plants, including microalgae, macroalgae and Tracheophyta and is adjacent to 7 out of the total 10 counties in Bushehr province. The Marin plants are economically important not only as feed and fodder, but also are medicinally, industrially and pharmaceutically important. Sampling of coastal marine plants, from the vegetative to reproductive stages, was carried out for five years and seasonally. The collected samples of seagrasses and seaweeds were preserve in a 4% Formalin-seawater solution in glass containers and from the rest of the collected samples was made dry herbarium specimens. Identification of vascular plants, microalgae and macroalgae was done based on morphological (vegetative and reproductive) characters using different sources. In this study, a total of 45 families of marine plants were identified. The identified samples included 40 macroalgae families with 146 species of 71 genus, 2 microalgae families with 4 species of 4 genus and 3 families belonging to vascular plants (tracheophyta) with 3 species and 3 genus. Among the identified macroalgae, green macroalgae with 34 species had the lowest and red macroalgae with 73 species had the highest species richness. Maximum and minimum species diversity belonged to Sargaceae family with 23 species and Cladophoraceae family with 12 species. Overall, the aim of this project was to study marine floristic and coherent reference writing of marine plants grown on the tidal zones of Bushehr province coasts.
    Keywords: marine plant, seaweed, seagrass, Bushehr, Persian Gulf
  • فاطمه غلامیان*، کهزاد سرطاوی، رضا ربیعی

    ماکروجلبک های سبز دریازی از نظر اکولوژیکی، استراتژیکی، صنایع دارویی، غذایی، خوراکی، کود سبز و زیست پالایی بسیار حایز اهمیت هستند. رویشگاه طبیعی اغلب ماکروجلبک های سبز در نوار جزر و مدی سواحل استان بوشهر، صخره ای و مرجانی است و مهم ترین علت آن، نیاز ماکروجلبک ها به تکیه گاهی ثابت برای رشد است به همین سبب، این ماکروجلبک ها قادر به رشد در سواحل شنی نیستند. البته در بخش-هایی از سواحل شنی که به منظور موج شکنی، سنگریزی شده است تعداد اندکی از گونه های ماکروجلبکی سبز به صورت پراکنده روییده است. عدم وجود منبعی مدون از تنوع گونه ای ماکروجلبک های سبز رویش داشته در سواحل جزر و مدی استان بوشهر سبب گردید از سال 1375 به جمع آوری گونه های ماکروجلبکی سبز از 7 شهرستان همجوار سواحل استان اقدام گردد. تنوع گونه ای از 34 گونه شناسایی شده شاخه کلروفیتا در شهرستان های دیلم، گناوه، بوشهر، تنگستان، دیر، کنگان و عسلویه به ترتیب 4، 7، 27، 12، 17، 13 و 15 است. برخی از دلایل غنای گونه ای در شهرستان بوشهر نسبت به دیگر شهرستان ها را می توان به وسعت بیشتر رویشگاه های صخره ای و اسفنجی و وجود بستری ثابت جهت اتصال ریزوییدهای ماکروجلبک های سبز و رشد آنها نسبت داد. همچنین کاهش غنای گونه ای ماکروجلبک های سبز در دو شهرستان دیلم و گناوه را می توان به آلودگی های ناشی از تاسیسات نفتی امام حسن (ع) و دیگر تاسیسات همجوار با استان بوشهر، ورود برخی از فاضلاب-های شهری و صنعتی به سواحل و همچنین شنی بودن اغلب سواحل این دو شهرستان نسبت داد.

    کلید واژگان: جلبک سبز, ماکروجلبک, کلروفیتا, بوشهر
    Fatemeh Gholamian *, Kohzad Sartavi, Reza Rabiei

    Marine green macroalgae are very important ecologically and strategically, especially in pharmaceuticals, food industries, agriculture, and phycoremediation. The natural habitat of green macroalgae in the coastal tide zones of Bushehr province is rocky and coral, and the most important reason is that macroalgae need a stable place to grow. Because of this, the macroalgae are not able to grow on sandy beaches. However, in parts of the sandy beaches pebbled to break waves, a small number of green macroalgae species have grown sparsely. The lack of a written reference on the diversity of species of green macroalgae growing in coastal tide zones of Bushehr province led to the collection of green seaweed species from seven counties adjacent to the coastline since 1996. The species diversity of 34 identified species of Chlorophyta in Deylam, Genaveh, Bushehr, Tangestan, Dayyer, Kangan, and Asaluyeh counties is 4, 7, 27, 12, 17, 13, and 15, respectively. Some of the reasons for species richness in Bushehr counties compared to other counties can be attributed to the greater area of rocky and coral habitats and the existence of a stable bed for its rhizoids attachment and growth of green macroalgae. The reasons for decreased species richness of green macroalgae in Deylam and Genaveh counties can be attributed to pollution from oil facilities of Imam Hassan and other facilities adjacent to Bushehr province, the entry of part of urban and industrial wastewater to the coast, and also sandy coasts.

    Keywords: SEAWEED, Macroalgae, Chlorophyta, bushehr
  • سید موسی صادقی*، ناصر فرار، میترا امام، فاطمه غلامیان، کهزاد سرطاوی، حسن کازرونی

    آکاسیا (Acacia albida Delile) به صورت طبیعی در مناطقی از استان بوشهر به‎ویژه در حاشیه روستای رزم آباد، شهرستان دشتی، استان بوشهر رویش دارد. این گونه درختی مقاوم به گرما، خشکی و دارای قابلیت فراوان اکولوژیکی و اقتصادی است. این جنگل به دلیل نزدیکی به روستا، تحت تهدید عوامل تخریبی می‎باشد. پژوهش پیشرو، به شناخت رویشگاه، عوامل تخریب، تولید بذر به منظور تکثیر آن و ضرورت حفاظت آن پرداخته‏ است. آکاسیا به‎صورت توده‎های متراکم، نیمه متراکم و تنک در منطقه حضور دارد. تجدید حیات آن از طریق غیرجنسی و ریشه جوش بوده و نهال‎های بذری خیلی نادر می باشد. از نظر فنولوژی آکاسیا آلبیدا از اوایل تیرماه تا اواسط مردادماه (تابستان) خزان می‎کند و از اواخر آبان ماه شروع به برگ دهی می‎نماید و از اواخر دی ماه تا اسفندماه، گلدهی مشاهده می‎شود. به دلیل سرمای دیررس اسفند و از بین رفتن گل ها، تولید میوه این گونه در دوره پژوهش، مشاهده نشد. تغییر کاربری رویشگاه آکاسیا به اراضی زراعی و باغی، چرای دام، خشکسالی های متوالی، قطع و ریشه‎کنی درختان، حفر چاه‎های کشاورزی در مجاورت رویشگاه و افت سطح ایستابی آب های زیرزمینی و آفات گیاهی از مهم ترین عوامل تخریب و تهدید رویشگاه می‎باشند. پایین رفتن آب و خارج شدن آب از دسترس درختان و کاهش آب سیلاب های فصلی ورودی رودخانه فصلی سنا از دیگر عوامل مهم و جدی تهدید و تخریب این رویشگاه می‎باشد. ذخیره نزولات آسمانی و بهره گیری از سیلاب رودخانه فصلی سنا توام با حفاظت و غنی سازی توده می‎تواند به پایداری و احیاء این جنگل طبیعی با ارزش کمک نمایند. انجام پژوهش‎های بیشتر در مورد علل عدم حضور این گونه در سایر مناطق ، روند سیر توالی و تواتر توده مورد تحقیق، تهیه بذر، تولید نهال و جنگل کاری این گونه پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: اکولوژی جنگل, بذر, جنگلکاری, گونه های بومی, توالی‏‎جنگل, احیاء, تجدید حیات
    Seid Musa Sadeghi *, Naser Farrar, Mitra Emami, Fatemeh Gholamian, Kahzad Sartavi, Hasan Kazerouni

    Acacia albida Delile naturally grows on the outskirts of Razm Abad village, Dashti city, Bushehr province. This species is a hardy drought-resistant tree with abundant ecological and economic potential. The forest is under threat of degradation because of its close distance to the village. This research has been carried out to identify the habitat, the causes of degradation, the possibility of seed production for future propagation, and the necessity to protect it. The forest of this species can be categorized into three forms including dense, semi-dense, and scattered form. The reproduction of this species through seeds was scarce, but coppice seedlings were found in this area. In terms of phenology, A. albida lost its leaves in July, reproduced leaves in November, and produced flowers in March. Due to the late cold in March, flowers were destroyed and fruits were not formed during this work. Deforestation of Acacia habitat for agricultural and horticultural, livestock grazing, consecutive droughts, cutting down and uprooting trees, digging agricultural wells in the vicinity of the habitat, and herbal pests are essential and serious factors of threat and destruction of this habitat. Lowering the underground water level and water out of the reach of trees and reduction of flood-water in the Sana seasonal river are other important threats of forest degradation. Protecting, forestry, using floodwater of the Sana seasonal river, and continuous monitoring and enriching the forest can help sustain and rehabilitate this valuable natural forest. It is, also, recommended to do more research on the reasons for the lack of this species in other parts of southern Iran. To study the process of forest sequence, seed and seedling production and afforestation is suggested.

    Keywords: Forest ecology, seed, afforestation, forest sequence, native species, rehabilitation, Reproduction
  • نصرالله قاسمی دهکردی، کهزاد سرطاوی، الهام یادگاری *
    سابقه و هدف

    امروزه به رغم فراوانی داروهای شیمیایی، استفاده از گیاهان دارویی در حال افزایش است؛ در حالی که مصرف طولانی و در برخی موارد مصرف مقطعی این داروهای شیمیایی می تواند، عوارض جانبی بر جا گذارد که بعضا از خود بیماری نیز خطرناک تر هستند. شاید به همین دلیل گرایش عمومی به استفاده از داروهای گیاهی و به طور کلی فرآورده های آن ها روبه افزایش است. امروزه طب سنتی و اتنوبوتانی دو مقوله مورد توجه در بسیاری از کشورها می باشند. طب سنتی مربوط به مطالعات و تجربیات گذشته و اتنوبوتانی مربوط به شناخت علوم گیاهی بومی یک منطقه است. در این مطالعات، هدف این است که روش های تهیه ی فرآورده هایی که توسط مردم استفاده می شوند، بهبود پیدا کند؛ لکن لازمه ی این کار آن است که اطلاعاتی در مورد ترکیبات فعال این گیاهان، نقش این ترکیبات درآثار بیولوژیک گیاه و آثار سمی گیاه یا ترکیبات فعال آن موجود باشد.

    مواد و روش ها

    در این تحقیق فلور گیاهی برخی از مناطق شهر جم و ریز طی سال های 90 و 91 جمع آوری و مورد شناسایی سیستماتیک قرار گرفت. همچنین مصارف سنتی و محلی گیاهان جمع آوری شده از طریق مصاحبه ی حضوری با افراد بومی مورد پرسش قرار گرفت.

    یافته ها

    تعداد 74 گونه ی گیاهی جمع آوری شد که متعلق به 33 خانواده می باشند که 48 گونه ی آن دارای مصارف سنتی بود.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج این تحقیق نشان داد که اغلب گیاهان منطقه، دارای اثر دارویی بوده و برای مطالعات آینده ارزشمند می باشند.

    کلید واژگان: جمع آوری, مصارف سنتی, جم و ریز, گیاهان دارویی
    N. Ghasemi Dehkordi, K. Sartavi, E. Yadegari
    Introduction

    Despite plenty of chemical drugs present in the markets, application of medicinal herbs is going to increase. Whiles long or in some cases sectional usage of these chemical drugs may lead to side effects that sometimes they are more dangerous than its disease. This is a good reason to increase the universal attitude application of medicinal herbs and their productions.Today, traditional medicine and ethnobotany are two attractive topics in many countries. Traditional medicine is referred to ancient studies and experiments; and ethnobotany is referred to cognition of native herbal science in a region. The aim of ethnopharmacology is to improve the preparation methods of some products that are used by people; however to achieve this goal, some information about active compounds of these plants, the role of these compounds in development of biological effects, and the toxic effects of the plants should be available.Methods & Materials: In this research, we have collected and identified the plants in some parts of Jam&Riz town. the plants of this region were collected and systematically identified during 2012 and 2013. Furthermore, traditional applications of the collected plants were recorded through interviewing native people of the region.

    Results

    A total of 74 medical plants belonging to 33 families were identified. Zataria multiflora, Rumex vesicarius, Otostegia persica and Astragalus fasciculifolius had the highest cultural importance index.Zataria multiflora, Otostegia persica, Calatropis procera and Ephedra pachyclada had the highest FRC index, respectively. The highest application was for gasterointestinal disease, epiderm disorders, respiratory disorders, infection diseases, mouth and tooth disease, kidney disorders, respectively. Concolusion: The results indicated that most plants of the region were valuable medicinal plants.

    Keywords: Collection, Traditional applications, Jam, Riz, Medicinal plants
  • کیوان زندی *، خانم مریم بهمنیار، کهزاد سرطاوی
    زمینه

    با توجه به افزایش روز به روز سویه های مقاوم به دارو در میان انواع ویروس ها، یافتن ترکیبات ضد ویروس جدید از مواد طبیعی که قطعا اثرات جانبی کمتری نیز دارد از دیرباز مورد توجه محققین بود هاست. در همین راستا در مطالعه حاضر اثر ضد ویروسی جلبک سبز Caulerpa sertularioidesسواحل بوشهر مورد بررسی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    عصاره محلول در آب داغ جلبک Caulerpa sertularioides که با دو روش استفاده از اتوکلاو و فیلترسیون استریل شده بود پس از تعیین (cytotoxic concentration 50) CC50 عصاره مذکور بر روی سلول های Vero از لحاظ اثر ممانعت کنندگی بر تکثیر ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک انسانی (HSV-1) سویه KOS در کشت سلولی Vero مورد آزمایش قرار گرفت.

    یافته ها

    غلظت منع کنندگی IC50) 50؛(Inhibitory concentration 50 عصاره اتوکلاو شده در مرحله قبل و بعد از اتصال ویروس به سلول به ترتیب 81mg/ml و 126mg/ml محاسبه گردید. همچنین IC50 عصاره فیلتر شده جهت دو مرحله قبل و بعد از اتصال ویروس به سلول به ترتیب 73mg/ml و 104mg/ml تعیین شد. غلظت سیتوتوکسیک (CC50)50 محاسبه شده برای دو عصاره اتوکلاو شده و فیلتر شده به ترتیب 3140mg/ml و 3095mg/ml محاسبه شد.

    نتیجه گیری

    عصاره جلبک سبز گونه Caulerpa sertularioides سواحل خلیج فارس اثر ضد ویروسی بسیار خوبی بر ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک انسانی دارد.

    کلید واژگان: Caulerpa sertularioides, ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک, جلبک, عفونت زایی
    Mr Keyvan Zandi Maryam Bahmanyar, Mr Kahzad Sartavi
    Background

    By considering the daily increase in drug resistance of various viruses, novel antiviral compounds extracted from natural resources – due to their fewer side effects, had always been important to researchers. In the present study, we investigated antiviral activity of the hot water extract of a green seaweed, Caulerpa sertularioides, collected from coastal water of Bushehr in the Persian Gulf, against Herpes Simplex Virus Type 1 (HSV-1).

    Methods

    The hot water extract of a green seaweed, Caulerpa sertularioides was sterilized by autoclave and filtration methods. After determining its cytotoxic concentration 50 (CC50) value, the effect of the extract on the inhibition of HSV-1 replication was examined in Vero cell culture.

    Results

    The extract showed antiviral activity against HSV-1 in both attachment and entry of virus to the Vero cells and also on post attachment stages of virus replication. Inhibitory concentration 50 (IC50) values of the autoclaved extract were 81µg/ml and 126 µg/ml for attachment and post attachment stages, respectively. IC50 values of the filtered extract were 73 µg/ml and 104 µg/ml for attachment and post attachment stages, respectively. CC50 values for autoclaved and filtered extracts were 3140 µg/ml and 3095 µg/ml, respectively.

    Conclusion

    The hot water extract of Caulerpa sertularioides of the Persian Gulf had antiviral effect against HSV-1.

    Keywords: Caulerpa sertularioides, Herpes Simplex Virus Type 1, seaweed, infectivity
  • حسین میرزایی ندوشن، آناهیتا شریعت، محمدباقر رضایی، کهزاد سرطاوی
    به منظور انجام مطالعات سیتوژنتیکی در صبر زرد، از چهار رویشگاه موجود در عرصه های جنوبی کشور از جمله مناطقی از استانهای بوشهر و هرمزگان در زمان گلدهی این گیاه نمونه هایی از گل آذین جمعیتهای مورد نظر جمع آوری و در محل تثبیت گردیده و در ستاد موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع مورد مطالعات کروموزومی قرار گرفتند. رفتارهای کروموزومی در میوز جمعیتهای مذکور مورد مطالعه قرار گرفت و مولفه هایی نظیر تعداد و انواع کیاسماهای تشکیل شده شمارش گردیدند. از هر جمعیت صد سلول مناسب مورد شمارش کیاسما و مشاهده سایر پدیده ها و رفتارهای کروموزومی قرار گرفت.
    به رغم اندازه بزرگ کروموزومهای این گونه، در همه جمعیتهای مورد مطالعه بیشترین وقوع کیاسما به حالت یک کیاسما در یک بی والانت تعلق داشت. البته حالت دو کیاسما در هر جفت کروموزوم همولوگ نیز از نظر فراوانی در مرتبه دوم قرار داشت. تعداد 4 کیاسما بین کروموزومهای همولوگ به ندرت مشاهده شد. با این حال جمعیتی از گونه A. litoralis دارای تعداد زیادی جفت همولوگ با 4 کیاسما بود. به طوری که این امر موجب شده است که در مجموع این جمعیت دارای بیشترین تعداد کیاسمای تشکیل شده باشد. از آنجا که تشکیل کیاسما و اصولا اینگونه صفات میوزی دارای منشا ژنتیکی است این امر می تواند حاکی از تفاوتهای ژنومی میان جمعیتهای این گونه در عرصه های جنوبی کشور باشد.
    پدیده های مختلفی در متافاز I و II کلیه جمعیتهای مورد مطالعه مشاهده گردید. پدیده هایی نظیر چسبندگی و نیز حرکت زودرس یک یا چند کروموزوم نیز در مراحل مذکور مشاهده گردید. همچنین در بعضی از جمعیتهای مورد مطالعه یک یا دو کروموزوم سرگردان مشاهده شد. تاخیر در جدا شدن کروموزومها در آنافاز II نیز در کلیه جمعیتهای مورد مطالعه مشاهده گردید. وجود ناهنجاری های مختلف در رفتارهای کروموزومی در مراحل مختلف تقسیم میوز نیز حاکی از حضور روندی فعال در تکامل جمعیتهای مورد مطالعه می باشد.
    کلید واژگان: صبر زرد, Aloe litoralis, Aloe vera, رفتارهای کروموزومی, ستوژنتیک و کروموزوم سرگردان
  • کهزاد سرطاوی، فاطمه غلامیان
    استان بوشهر در جنوب ایران و در حاشیه خلیج فارس و در گستره ارتفاعی از سطح دریا تا 1900 متر قرار گرفته است. این استان به دو بخش جلگهای و کوهستانی تقسیم شده که خاک منطقه جلگهای، شور و شنی رسی و منطقه کوهستانی، شنی، گاهی رسی و آبرفتی است. جهت بررسی پراکنش گیاهان دارویی، استان بوشهر به چهار قسمت تقسیمبندی شده و بعد هر سال یک قسمت به طور کامل مورد بازدید قرار گرفت. طی بررسی مناطق استان و جمعآوری گونه های دارویی در سالهای 74 تا 78 تعداد 70 گونه گیاه دارویی جمعآوری گردید. از این تعداد 32 گونه علفی، 17 گونه بوتهای، 12 گونه درختچهای، 7 گونه درختی و 2 گونه غدهای است. اطلاعات مربوط به فرم رویش، ارتفاع از سطح دریا و محل دقیق جمعآوری و نام محلی و... ثبت گردید. همچنین اطلاعات اقلیمی منطقه برای بدست آوردن روابط اکولوژیکی گیاهان جمعآوری گردید. همراه با جمعآوری نمونه های گیاهان دارویی در استان بوشهر با مراجعه به افراد بومی مجرب و با سابقه در امر گیاهان دارویی، اطلاعاتی در زمینه های فصل برداشت و اندام مورد استفاده، جمعآوری و یادداشت گردید.
    کلید واژگان: استان بوشهر, گیاهان دارویی, پراکنش
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال