به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

‪ali azizi‬‏

  • زهرا کریمی، علی عزیزی، علی رضا نوروزی شرف*

    مفراح گیاهی چند ساله از تیره نعناعیان است. مطالعه حاضر با هدف اثر کاربرد توام اسید هیومیک و پرتوتابی UV-B بر رشد و برخی پاسخ های فیتوشیمیایی گیاه مفراح مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل (دو فاکتوره) در قالب طرح کاملا" تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول، اسید هیومیک در چهار سطح (صفر، 2، 4 و 8 گرم در لیتر) و فاکتور دوم، پرتو UV-B در سه سطح (صفر، 1 و 3 ساعت پرتودهی در روز) بود. بر اساس نتایج حاصل، بر خلاف تیمار پرتوتابی UV-B، اثر کاربرد اسید هیومیک باعث افزایش معنی دار ارتفاع ساقه نسبت به تیمار شاهد شد. همچنین یشترین میزان فنل و فلاونوئید کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی و کمترین میزان تانن کل همگی در تیمار 3 ساعت پرتوتابی UV-B، در روز بدون کاربرد اسید هیومیک به دست آمد. بیشترین میزان تانن کل و کمترین ظرفیت آنتی اکسیدانی نیز در تیمار 8 گرم در لیتر اسید هیومیک، مشاهده شد. نتایج آنالیز HPLC عصاره برگ نشان داد که بیشترین میزان اسید رزمارینیک و اسید سالویانولیک در تیمار 3 ساعت پرتوتابی UV-B در روز تولید شد. در میان اسیدهای فنولیک مورد مطالعه، بیشترین میزان اسید کلروژنیک در تیمار 3 ساعت پرتوتابی UV-B به همراه 8 گرم در لیتر اسید هیومیک به دست آمد. بیشترین میزان اسید کافئیک نیز با تیمار 1 ساعت پرتوتابی به همراه 4 گرم در لیتر اسید هیومیک مشاهده شد. بطورکلی، به کارگیری توام (برهمکنش) اسید هیومیک و UV-B روی صفات فنل کل، فلاونوئید کل، اسید کافئیک و اسید کلروژنیک بسیار معنی دار بود. کاربرد اسید هیومیک در گیاه مفراح در میزان تانن کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و اسید رزمارینیک (اثر ساده) در سطح 1 درصد معنی دار شد و باعث افزایش تانن، کاهش فعالیت پاداکسایشی و کاهش مقدار اسید رزمارینیک در برگ مفراح شد. اسید هیومیک باعث کاهش مقادیر ظرفیت آنتی اکسیدانی و اسید رزمارینیک می شود و تنها صفتی که اثر افزایشی بر روی آن داشت میزان تانن کل بود. نتایج این پژوهش می تواند برای کشت این گیاه تحت شرایط گلخانه ای مزرعه ای، مد نظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: اسید رزمارینیک, ترکیبات فنلی, تنش نوری, ظرفیت آنتی اکسیدانی, عوامل کاهنده تنش
    Zahra Karimi, Ali Azizi, Alireza Noroozisharaf *

    Nepeta crispa is a perennial plant in the mint family. The present study aimed to study the effect of the combined application of humic acid and UV-B radiation on the growth and some phytochemical responses of this plant. The experiment was conducted as a factorial (two-factor) in a completely randomized design with three replications. The first factor was humic acid at 4 levels (0, 2, 4 and 8 g .L-1) and the second factor, UV-B radiation at 3 levels (0, 1 and 3 hours of irradiation per day). Based on the results, in contrast to the UV-B irradiation treatment, the effect of humic acid application significantly increased stem height compared to the control treatment. Also, the highest amount of total phenol, flavonoids, and antioxidant capacity and the lowest amount of total tannin were all obtained in 3 hours of UV-B irradiation treatment without the application of humic acid. The highest amount of total tannin and the lowest antioxidant capacity were observed in the treatment of 8 g .L-1 humic acid. The results of HPLC analysis of leaf extract showed that the highest amount of rosmarinic acid and salvanoic acid was produced in 3 hours of UV-B irradiation treatment per day. Among the studied phenolic acids, the highest amount of chlorogenic acid was obtained in the treatment of 3 hours of UV-B radiation + 8 g .L-1 of humic acid. The highest amount of caffeic acid was observed in 1 hour of radiation treatment + 4 g .L-1 of humic acid. In all, the combined use (interaction) of humic acid and UV-B were significant for total phenol, total flavonoid, caffeic acid and chlorogenic acid. The use of humic acid (simple effect) in this plant had a significant effect on the total tannin, antioxidant capacity and rosmarinic acid at a level of 1% and increased tannin while decreasing antioxidant activity and rosmarinic acid in Nepeta crispa leaves. Humic acid also reduced the levels of antioxidant capacity and rosmarinic acid, and the only trait that had an increasing effect on it was the amount of total tannin. The results of this study can be considered for the cultivation of this plant under greenhouse-field conditions.

    Keywords: Antioxidant Capacity, Optical Stress, Phenolic Compounds, Rosemaryic Acid, Stress Reducing Agents
  • علی عزیزی*

    جهان اسلام در دو قرن اخیر و به ویژه پس از ارتباط با دنیای غرب با چالش هایی روبرو شد  که هنوز نتوانسته است از آن رهایی یابد. اگر چه از همان زمان تلاش هایی از جانب مصلحان دینی در کشورهای پیش رو اسلامی صورت پذیرفت تا بلکه ریشه ی این مشکلات و عقب ماندگی را دریابند. در این بین یکی از موضوعات مورد اتفاق در بین متفکران اسلامی، و مصلحان سیاسی و اجتماعی، نوع دینداری و جایگاه دین در دنیای کنونی بوده است و سعی کرده اند تا موضعی مناسب برای دین به عنوان یکی از مظاهر سنت، ارائه دهند. در این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی تلاش شده است، با گریز به تاریخ تصوف اسلامی و به ویژه تصوف خراسانی، وجوهی از آن ارائه شود که ممکن است برای رفع مشکلات کنونی دنیای اسلام راه گشا باشد. نتیجه ی این پژوهش موید آن است که چالش اصلی دین در دنیای کنونی نه خود دین و آموزه های آن بلکه نوع دینداری باشندگان این جغرافیا می باشد. از این رو تلاش شده است با معرفی برخی وجوه عرفان و تصوف خراسانی چون؛ زیست هنری دینداران، تسامح و رواداری، پیوند دو بعد معرفتی و اجتماعی عارفان  بزرگ، مردم داری و تاکید بر نوع دوستی، گامی در جهت برون رفت از مسائل جاری دنیای اسلام برداشته شود.

    کلید واژگان: تصوف خراسانی, دنیای اسلام, دین, دوستی, عشق, تسامح و تساهل
    Ali Azizi*

    In the last two centuries, especially after the connection with the Western world, the Islamic world faced challenges that it has not yet been able to overcome. Although, since then, efforts have been made by religious reformers in Islamic countries to find the root of these problems and backwardness. In the meantime, one of the common topics among Islamic thinkers and political and social reformers has been the type of religiosity and the place of religion in the current world, and they have tried to present a suitable position for religion as one of the manifestations of tradition. In this research, with analytical and descriptive methods, an attempt has been made to present aspects of Islamic Sufism, especially Khorasani Sufism that may be helpful in solving the current problems of the Islamic world. The result of this research confirms that the main challenge of religion in today's world is not the religion itself and its teachings, but the type of religiosity of the inhabitants of this geography. Therefore, it has been tried by introducing some aspects of Khorasani mysticism and Sufism such as; The artistic life of religious people, tolerance and peaceful patience, the connection between the two scientific and social dimensions of great mystics' lives, coping with people and emphasis on altruism,. These might be applied as an important step for overcoming the current problems of the Islamic world.

    Keywords: Khorasani Sufism, Islamic World, Religion, Friendship, Love, Tolerance
  • رضوانه طاووسی، محمد سیاری*، علی عزیزی

    در این پژوهش، اثر تنش خشکی در مراحل مختلف بر خصوصیات رشدی و فیتوشیمیایی گیاه سرخارگل مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان در مرحله 10 برگی، قبل از گلدهی و گلدهی تحت تنش خشکی قرار گرفتند. آبیاری شامل سه سطح بدون تنش (شاهد)، تنش ملایم و تنش شدید (به ترتیب آبیاری در 80، 60 و 40 درصد ظرفیت زراعی) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر برهمکنش سطوح آبیاری و مراحل رشد برای ویژگی های سطح برگ، طول ساقه، قطر گل، وزن خشک گل، کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید و فنل و فلاونوئید کل گل و ریشه معنی دار بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش معنی دار ویژگی های رشدی، کلروفیل a، کاروتنوئید و افزایش محتوای کلروفیلb گیاه سرخارگل در مراحل مختلف رشد گردید. غلظت فنل کل و فلاونوئید کل در کاپیتول، تحت تنش شدید خشکی به ترتیب به میزان 37.58 و 25.67 درصد افزایش پیدا کرد. همچنین ظرفیت آنتی اکسیدانی گل تحت تنش شدید خشکی افزایش پیدا کرد ولی تنش خشکی تاثیری بر میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی ریشه نداشت. افزون بر این بیش از 70 درصد اجزاء اسانس در زمان اعمال تنش ملایم در مراحل 10 برگی و قبل از گلدهی و تنش شدید در هر سه مرحله رشد را چهار ترکیب جرماکرن دی، ان-ددکان، ان-تری دکان و ان-ان دکان تشکیل دادند. در مقایسه با شرایط تنش ملایم، بیش تر ترکیبات اسانس سرخارگل با اعمال تنش شدید در مراحل رشدی 10 برگی و قبل از گلدهی کاهش یافت اما در مرحله گلدهی افزایش پیدا کردند. تنش خشکی شدید باعث کاهش ترکیب جرماکرن دی در مراحل 10 برگی و گلدهی (به ترتیب به میزان 41.6 و 41.3 درصد) و افزایش آن در مرحله قبل از گلدهی (77.2 درصد) گردید.

    کلید واژگان: جرماکرن دی, رنگیزه های فتوسنتزی, محتوای اسانس, محتوی فنل کل
    Rezvanea Tavosi, Mohammad Sayyari *, Ali Azizi
    Introduction

    E. purpurea is a plant that blooms in North America during the summer. It is essential for the pharmaceutical industry because it boosts the immune system and can be used for various external and internal ailments. Abiotic stresses like drought are significant problems for plant productivity. Many studies have been done on how these stresses affect agricultural plants because they cause economic losses. Drought affects plant growth and development by reducing crop growth rate, biomass accumulation, cell division and expansion, leaf size, stem elongation, root proliferation, and stomata oscillations. Although the effect of drought stress on various characteristics of coneflower has been studied in many research, few researchers have investigated the changes in the essential oil content of this important medicinal plant under drought stress. Due to a water shortage in Iran and the growing use of herbal medicines, studying how drought stress affects the composition of coneflower essential oil is crucial.

    Materials and methods

    This research was carried out in 2021 in the greenhouse of the Department of Horticultural Sciences, Faculty of Agriculture, Bu-Ali Sina University, Hamedan, Iran. The study was done as a factorial based on a completely random design with two factors of drought stress (80, 60, and 40% FC) and growth stage (10 leaves, pre-flowering, and flowering stage) in three replications. Took coneflower seeds were planted in cultivation trays. After 60 days, the seeds germinated, and the seedlings were prepared and transferred to pots. The weight method was used to determine soil moisture content. The pots were weighed daily and watered to maintain the intended level of irrigation. After the drought stress period ended, the plants with their roots were transferred to the lab, and some growth, biochemical, and phytochemical characteristics were measured.

    Results and discussion

    The results of the analysis of variance showed that the interaction effect of irrigation levels and phenological stages was significant for the characteristics of leaf area, stem length, flower diameter, flower dry weight, chlorophyll a, chlorophyll b, carotenoid and total phenol and flavonoid of the flower and root. The results showed that drought stress caused a significant decrease in the growth characteristics, chlorophyll a, carotenoid, and increased chlorophyll b content of coneflower in different stages of growth. The concentration of coneflower's total phenol and flavonoid under severe drought stress increased by 37.58 and 25.67, respectively. Also, the antioxidant capacity of the coneflower flower increased under severe drought stress, but drought stress did not affect the antioxidant capacity of the roots. In addition, the results showed that more than 70% of the essential oil components at the time of applying the control in the 10-leaf and pre-flowering stage, and severe stress in all three stages of growth consisted of four compounds: Germacrene D, n-Dodecane, n-Tridecane, and n-Undecane. Compared to the control, most of the essential compounds of coneflower under severe drought stress decreased in the 10-leaf growth stages and pre-flowering but increased in the flowering stage. Severe drought stress caused a decrease in Germacrene D in the 10-leaf and flowering stages (41.6 and 41.3%, respectively) and increased it in the pre-flowering stage (77.2%). During drought conditions, plants reduce the number and area of their leaves as an adaptation strategy and first defense mechanism. Plants exposed to environmental stress can increase their stress tolerance by producing more phenol, flavonoid, and antioxidants. These non-enzymatic antioxidants help reduce the adverse effects of stress on plants. Based on the findings of various research, it can be said that Germacrene D, Spathulenol, β-Caryophyllene, and α-Humulene are the main components of the essential oil of coneflower. In agreement with our results, the research findings showed that severe drought stress (40% FC) caused a significant decrease in the phytochemical compounds of coneflower. Secondary metabolites are influenced not only by genetics but also by changing environmental patterns.

    Conclusion

    With increasing drought stress levels, growth characteristics, chlorophyll a, carotenoid, and root total phenolic content of coneflower decreased significantly. Also, drought stress increased stem diameter, chlorophyll b, total phenol content, total flavonoid, and antioxidant capacity of flowers. Under severe drought stress, four compounds of Germacern D, N-dodecane, N-tridecane, and N-one-decane, which are the dominant components of the root essential oil of this plant in the present study, decreased in the 10-leaf and flowering stages but increased in the pre-flowering stage. In general, it can be concluded from the current research results that applying drought stress can help improve coneflower root essential oil composition.

    Keywords: Essential Oil Content, Germacrene D, Photosynthetic Pigments, Total Phenolic Contents
  • سامیه قائلونی، علی عزیزی**، محمد سیاری، گودرز احمدوند
    سلمکی (Atriplex patula) گیاهی از خانواده اسفناجیان (Chenopodiaceae) است که دارای کاربردهای دارویی، تغذیه ای، علوفه ای و بیابان زدایی است. به منظور تعیین نوع خواب بذر و ویژگی های جوانه زنی و روش شکست خواب و تعیین دماهای کاردینال جوانه زنی در این گونه، دو آزمایش به صورت جداگانه انجام گرفت. در آزمایش اول، فاکتور اول، چهار سطح نیترات پتاسیم و سه سطح سرمادهی مرطوب به عنوان فاکتور دوم مورد ارزیابی قرار گرفت. سرعت و درصد جوانه زنی بذور محاسبه گردید. آزمایش دوم در قالب طرح کاملا تصادفی به منظور تعیین دماهای کاردینال جوانه زنی بذور در 9 سطح دمایی (صفر، 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و40 درجه سانتی گراد) انجام گرفت و با تعیین سرعت جوانه زنی و برازش مناسب ترین مدل رگرسیونی بین درجه حرارت و سرعت جوانه زنی انجام شد. در هر دو آزمایش، هر تیمار دارای 4 تکرار 25 بذری بود و درصد و سرعت جوانه زنی محاسبه شد. نتایج نشان داد، نیترات پتاسیم با غلظت 250 میلی گرم در لیتر به همراه سرمادهی مرطوب در دمای 3 درجه سانتی گراد به مدت یک هفته بیش ترین تاثیر مثبت را در شکست خواب بذر و درصد و سرعت جوانه زنی داشت و سرعت و درصد جوانه زنی را به ترتیب به 16/8 و 90 درصد رساند. در آزمایش دوم، دماهای کاردینال جوانه زنی شامل دمای حداقل، مطلوب و حداکثر به ترتیب معادل 86/1، 51/22 و 89/38 درجه سانتی گراد به دست آمد و مدل رگرسیونی از نوع دندانه ای بیش ترین برازش را نشان داد. بنابراین یافته ها، خواب بذر در گیاه سلمکی، از نوع فیزیولوژیکی غیرعمیق تعیین شد.
    کلید واژگان: اسفناج وحشی, رکود بذر, خواب فیزیولوژیکی, سرعت جوانه زنی
    Sameyea Ghaeloni, Ali Azizi *, Mohammad Sayyari, Godarz Ahmadvand
    AbstractAtriplex patula is a wild plant from the Chenopodiaceae family that has medicinal, nutritional, fodder and dedesertification applications. In order to determine the type of seed dormancy and characteristics of germination and the method of breaking dormancy and determining the cardinal temperatures of germination in this species, two experiments were conducted separately. In the first experiment, the first factor, potassium nitrate was evaluated at 4 levels and cold stratification as the second factor at 3 levels. The percentage and rate of seed germination were calculated. The second experiment was conducted to determine the germination cardinal temperatures, by 9 temperature levels (0, 5, 10, 15, 20, 25, 30, 35 and 40℃) and by determining the germination rate and fitting the most suitable regression model between temperature and germination rate. In both experiments, each treatment had 4 replications of 25 seeds and the percentage and germination rate were calculated. The results showed that potassium nitrate with a concentration of 250 mg/liter along with cold stratification at 3°C for one week had the most positive effect on the breaking of seed dormancy and the germination percentage and germination rate. the rate and percentage of germination reached 8.16 and 90%, respectively. In the second experiment, the cardinal germination temperatures, including the minimum, optimum and maximum temperatures, were obtained as 1.86°C, 22.5°C and 38.89°C, respectively, and the toothed regression model showed the best fit. According to these findings, seed dormancy in Atriplex patula was determined to be of non-deep physiological type.IntroductionWild grassland plants are among the sources that have been considered for new food sources with the rapid increase of the world population and can be used as agricultural plants in the future. Atriplex patula is a herb of the Chenopodiaceae family, which has been reported for its medicinal, nutritional, fodder and dedesertification uses. Atriplex species are halophytes that are distributed in a variety of saline habitats, including the margins of wetlands, coastal areas, hills, and deserts (Bueno et al., 2017). These plants are suitable for dry and semi-arid degraded pastures in terms of compatibility with the environment, being evergreen and growing in poor and salty lands. Domestication of wild plants has obstacles, one of which is the existence of seed dormancy and, as a result, the problem of germination, so in order to improve seed germination, it is necessary to apply treatments to remove the obstacles to germination. According to the type and depth of seed dormancy, various treatments have been proposed to break dormancy and stimulate plant seed germination, which also depends on the genotype of the plant species. In order to determine the type of dormancy and characteristics of germination and a method for breaking dormancy and determining germination cardinal temperatures in this species, two experiments were conducted separately.Materials and MethodsThe first experiment was conducted as a factorial in a completely randomized design with two factors. The first factor was potassium nitrate at 4 levels (0, 250, 500 and 750 mg.L-1) and the second factor was cold stratification at 3 levels (without cold stratification and cold stratification at +3℃ and +6℃). The number of treatments was 12 and 25 seeds were used in 4 repetitions. The rate and percentage of seed germination were calculated. In order to determine the germination cardinal temperatures, an experiment was conducted in a completely random design by 9 temperature levels (0, 5, 10, 15, 20, 25, 30, 35 and 40℃). Each treatment had 4 replications of 25 seeds. this experiment was done by determining the germination rate and fitting the most suitable regression model between temperature and germination rate.Results and DisscussionThe results of variance analysis of the effect of treatments used to break seed dormancy in this research, showed that the germination percentage of Atriplex patula seeds and their germination rate were significantly affected by the application of potassium nitrate, and cold stratification, and the interaction of these two treatments with a probability level of 99% (P<0.01). Based on the results, potassium nitrate (250 mg.L-1) along with cold stratification at 3°C for one week had the most positive effect on seed dormancy breaking and increasing the germination percentage and rate. The rate and percentage germination reached 8.16 and 90% respectively by this treatment. The lowest germination percentage was related to the control treatment (0 mg.L-1 potassium nitrate × without cold stratification), and the highest germination percentage was 90.00%, related to the interaction of two factors of potassium nitrate 250 mg.liter-1 × cold stratification at 3℃. Cold stratification treatment had a greater effect on seed dormancybreaking than potassium nitrate treatment. The lack of cold stratification, in different concentrations of potassium nitrate, decreased the germination percentage of seeds, although the treatment of seeds with different concentrations of potassium nitrate had a significant difference with the control treatment, but without the wet cooling treatment, the germination percentage decreased. In the second experiment, the germination cardinal temperature, including the minimum, optimal, and maximum temperatures, were obtained as 1.86, 22.51, and 38.89℃, respectively, and the best model was chosen to be the cardinal temperatures of the tooth-like model. The lowest germination rate (0.4) was observed at 5°C. With the increase in temperature from 5°C to above, the germination rate increased and at 25°C, the highest germination rate was achieved. From the temperature of 25°C and above, the germination rate decreased with a significant difference. Different temperatures with their effect on germination may be useful for evaluating the characteristics of germination and establishment potential of plant species. The issue that should be noted is that the germination rate is more important than the germination percentage in the discussion of plant establishment, because the faster the germination, the more likely the roots will come out of the soil and absorb soil moisture and result better establishment of the seedling (Hashemi et al., 2017).ConclusionAccording to the results of the present research, it was found that seed dormancy in Atriplex patula is of non-deep physiological type. Cold stratification at 3°C is more effective than potassium nitrate in breaking seed dormancy of this plant.
    Keywords: Wild Spinach, Seed Dormancy, Physiological Dormancy, Germination Rate
  • Fakhrossadat Bahreini, Ali Azizi *, Hamidreza Roohafza
    Background

     Career stress is one of the most important and challenging risk factors among employees because of its vast effect on mental and physical health. This research was conducted with the aim to compare the effectiveness of mindfulness-based stress reduction (MBSR) and bioenergy economy-based health improvement (BEHI) program on occupational stress and psychosomatic symptoms of distressed employees.

    Methods

     This quasi-experimental study was conducted using a pretest-posttest design. The targeted population of the study comprised all employees of the customer service management department of Telecommunications Company in Isfahan, Iran, in the year 2018. Purposeful sampling was employed, and 60 candidates exhibiting distress symptoms were randomly assigned to 3 groups (MBSR, BEHI, and control groups), each consisting of 20 individuals. Data collection was performed using the Kessler Psychological Distress Scale (K6; Kessler et al., 2003), Stressful Life Event (SLE) Questionnaire (Roohafza et al., 2011), Occupational Stress Questionnaire (Cousins et al., 2004), and Screening for Somatoform Symptoms-7 (SOMS-7) questionnaire (Ebrahimi et al., 2018). The experimental groups participated in the MBSR (Kabat-Zinn, 1990) and BEHI (Goli, 2022) program training sessions. The control group received no intervention. The data were assessed in SPSS software.

    Results

     Both the BEHI program and MBSR therapy significantly decreased the occupational stress (F = 2.78) and psychosomatic symptoms (F = 3.63) of distressed employees (P < 0.05). However, there was no significant difference between the mean scores of the experimental groups in the posttest (P > 0.05).

    Conclusion

     Both programs could reduce the employees' distress on worksites and could be beneficial for healers to mitigate the psychosomatic manifestations of occupational stressors.
     

    Keywords: Occupational Stress, Psychological Distress, Mindfulness, Psychosomatic Medicine, Bioenergy Economy
  • علی عزیزی*
    مهاجرت یکی از سه مولفه اصلی شکل دهنده رشد و پویایی جمعیت در هر کشوری است. مهاجرت جمعیت انسانی مناطق مبدا و مقصد مهاجرت را دچار تغییرات فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی می کند. ردپای اکولوژیک یکی از ابزارهایی است که تلاش دارد فشار انسان بر محیط زیست را به صورت کمی نشان دهد. در این رابطه یکی از مسائل مهمی که در تحلیل های مربوط به مهاجرت از نظر دور مانده است، وضعیت الگوی فضایی مهاجرت و الگوی فضایی ردپای اکولوژیک در کشور است؛ ازاین رو در تحقیق حاضر از روش اسنادی مبتنی بر تحلیل ثانویه داده ها برای تحلیل وضعیت این دو در رابطه با هم استفاده شده است. برای این منظور، داده های ثانویه مهاجرت های بین استانی مربوط به بازه 1390 تا 1395 و نیز داده های ثانویه ردپای اکولوژیک استان های کشور برای سال 1395 مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نمودار کوادرانت وضعیت دو متغیر نسبت به هم بررسی، نقشه سازی و تحلیل شد. برآیند کلی تحقیق حاضر در رابطه با وضعیت فضایی الگوی ردپای اکولوژیک و مهاجرپذیری، مهاجرفرستی و موازنه مهاجرتی استان ها نشان داد، عمده استان های مهاجرپذیر از ردپای اکولوژیک بالاتری نسبت به میانگین کشوری برخوردار هستند. درمقابل عمده استان های مهاجرفرست دارای ردپای اکولوژیک کمتری نسبت به میانگین کشوری هستند. درخصوص موازنه مهاجرتی نیز، عمده استان های دارای موازنه مثبت مهاجرتی ردپای اکولوژیک بالاتری دارند. درکل می توان گفت که جریان مثبت مهاجرت به سمت استان های با ردپای اکولوژیک بالاتر از میانگین کشوری است.
    کلید واژگان: مهاجرت, ردپای اکولوژیک, نمودار کوادرانت, ایران
    Ali Azizi *
    Migration is one of the three main components that shape the growth and dynamics of the population in any country. Human population migration causes cultural, social and environmental changes in the origin and destination of migration. Ecological Footprint is one of the tools that tries to quantify human pressure on the environment. One of the important issues that have been neglected in migration analyzing is the state of the spatial pattern of migration and the spatial pattern of the ecological footprint in Iran. Therefore, in this research, secondary data was used to analyze the situation of these two variables in relation to each other. In this regard, the data of inter-provincial migrations of 2011 to 2016 period and the ecological footprint of the provinces for the year 2016 were prepared. By using the Geographic Information System and the quadrant chart, the situation of two variables was analyzed. The general result of the research in relation to the spatial situation of the pattern of ecological footprint and in- migrants, out- migrants and the net migration of the provinces showed that most of the destination provinces have a higher ecological footprint than the national average. In contrast, most of the origin provinces have a low ecological footprint than the national average. Regarding the net migration, most of the provinces with a positive net migration have high ecological footprint. In general, it can be said that the positive flow of migration goes to provinces that have a higher ecological footprint than the national average.
    Keywords: migration, ecological footprint, Quadrant Chart, Iran
  • علی عزیزی*
    وجود تفاوت های متعدد فرهنگی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی منجر به مصرف متفاوت منابع و در نتیجه فشار متفاوت بر محیط زیست می شود. ردپای اکولوژیک یکی از ابزارهایی است که تلاش دارد تا فشار انسان بر محیط زیست را کمی سازی نماید. مهاجرت از جمله پویایی های جمعیتی است که می تواند بر روند و الگوی فضایی ردپای اکولوژیک موثر باشد. شناسایی و تحلیل جریان و الگوهای فضایی ردپای اکولوژیک مهاجرت می تواند به شناسایی پویایی ردپای اکولوژیک کشور ناشی از مهاجرت های داخلی کمک نماید. بدین سان پژوهش حاضر با توجه به نقش مهم مهاجرت بین استانی در پویایی جمعیت کشور به دنبال تحلیل این مهم و تاثیر آن بر جریان و الگوی فضایی کلی ردپای اکولوژیک کشور می باشد. بدین منظور از داده های ثانویه در خصوص بررسی این مهم استفاده شده و جریان های مهاجرتی شامل مبدا اول، مقصد اول و نیز الگو و جریان فضایی ردپای اکولوژیک مهاجرین در سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد. نتایج به دست آمده نشان داد که الگوی فضایی مشخصی در خصوص مبدا اول، مقصد اول و روند افزایشی ردپای اکولوژیک مهاجرت در کشور وجود دارد. الگویی که قطبیت و نقش دو استان صنعتی و توسعه یافته کشور یعنی استان های تهران و اصفهان را به خوبی نشان می دهد. این دو استان دو مرکز ثقلی هستند که علاوه بر داشتن ردپای اکولوژیک بالاتر نسبت به میانگین کشوری، جاذب مهاجرین استان های دیگر نیز هستند.
    کلید واژگان: مهاجرت, ردپای اکولوژیک, سیستم اطلاعات جغرافیایی, الگو فضایی, ایران
    Ali Azizi *
    The presence of numerous cultural, geographical, economic and social differences leads to different consumption of resources and as a result different pressure on the environment. Ecological Footprint (EF) is one of the tools that tries to quantify human pressure on the environment. One of the main demographic components that can affect the trend and spatial pattern of the ecological footprint is migration. Identifying and analyzing the flow and spatial patterns of the ecological footprint of migration can help to identify the dynamics of the country's ecological footprint caused by migrations. Considering the important role of inter-provincial migration in the country's population dynamics, this study aims to analyze this importance and its effect on the overall flow and spatial pattern of the Iran's ecological footprint. To this end, secondary data was used to investigate the spatial flows and pattern of migration including first origin, first destination, as well as the spatial flows and pattern of the ecological footprint of migrants in the geographic information system. The obtained results showed that there was a specific spatial pattern regarding the first origin, the first destination and the spatial pattern of the ecological footprint of migration in the country. A spatial pattern that shows the polarity and role of the two industrial and developed provinces of the country (Tehran and Isfahan). In addition to having a high ecological footprint compared to the national average, the two provinces also attract migrants from other provinces.
    Keywords: Migration, Ecological Footprint, Geographic Information System, spatial pattern, Iran
  • علی عزیزی، محمد صادقی *، حمیدرضا علی کرمی

    مفهوم اماره قضایی به معنی ابزار ارائه دلائل خاص هر دعوا، نه تنها مفهومی فراتر از تدوین و اسلوب قانونی خاص هر کشور است بلکه واقعیت بیرونی است که هر نظام حقوقی برای حفظ جامعیت و اطمینان از اجرای عدالت به آن بپردازد و به طبع تفاوت سنن حقوقی در کثیری از آداب حقوقی، پرداخت نظام های حقوقی مختلف به یک مسئله شاهد تفاوت های عمده ای است. در این مقاله به بررسی رویکرد نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا به این مفهوم پرداخته شده است. ابتدا به کلیاتی در باب مطالعات تطبیقی بین دو نظام و سپس رویه قضایی موجود در این باره در هر دو نظام تقنینی بیان شده و آن دسته از مفاهیم بنیادین حقوقی که دارای تاثیرات متقابل با مفهوم اماره قضایی هستند تعیین نموده و به بررسی آنان در ریشه های هر یک از نظام های حقوقی با رویکردی به وقایع و تفکرات بنیادین حول این مفاهیم مرتبط پرداخته شده است تا در نهایت به این پرسش که آیا بر خلاف تفاوت عمده رویکرد حقوقی به امارات قضایی میتوان شاهد رشته هایی از شباهت در مفاهیم مجاور بنیادی تر بود؟ پاسخ داده شده است.

    کلید واژگان: اماره ی قضایی, اختیار قاضی, ادله ی اثبات دعوا, نظام حقوقی ایالت متحده آمریکا, حقوق عرفی
    Ali Azizi, Mohammad Sadeghi *, Hamidreza Alikarami

    The concept of judicial presumption, meaning the tool for presenting specific evidence in each case, is not only beyond the drafting and specific legal framework of each country but also an external reality that each legal system must address to ensure comprehensiveness and the assurance of justice. Naturally, the differences in legal traditions across various legal customs mean that different legal systems approach a single issue with significant differences. In this paper, we have examined the approach of the legal systems of the Islamic Republic of Iran and the United States of America to this concept. First, we discussed the generalities of comparative studies, of which this study is a derivative. Then, we presented the existing judicial practices regarding this issue in both legislative systems. We identified those fundamental legal concepts that have reciprocal effects with the concept of judicial presumption and examined them in the roots of each legal system with an approach to fundamental events and thoughts related to these concepts. Finally, we addressed the question of whether, despite the major differences in the legal approach to judicial presumptions, there can be seen strands of similarity in more fundamental adjacent concepts.

    Keywords: Judicial Presumption, Judge's Discretion, Evidence, U.S. Legal System, Common Law
  • علی اکبر سلیمانی، عبدالرحمن میرزاخانی، علی عزیزی، محمد همتی*

     سرقت از جمله جرایمی است که تاثیر زیادی بر امنیت و احساس امنیت در جامعه دارد که پیشگیری و کاهش آن همواره یکی از دغدغه های سازمان های پلیس بوده است. ازاین رو مطالبه گری و مسئول سازی در فرآیند پیشگیری از جرم از اهمیت زیادی برخوردار است. این تحقیق با هدف بررسی سازوکارهای مسئول سازی سازمان های غیردولتی در پیشگیری از سرقت (مورد مطالعه استان چهارمحال و بختیاری) انجام شده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی، بر اساس ماهیت و طرح تحقیق به شیوه کیفی است. ابزار مورد استفاده در پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته خواهد بود. از جامعه آماری در دو گروه کیفی به تعداد 14 نفر متخصص در حوزه عملکرد کلانتری و کمی تعداد 175 نفر و با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت و برای تجزیه و تحلیل داده ‎ها از آمار توصیفی و پیمایشی استفاده گردید. یافته ها در بخش کیفی نشان داد که سازوکارهای مسئول سازی در چهار دسته سازوکارهای فرهنگی، سازوکارهای اجتماعی، سازوکارهای اقتصادی و سازوکارهای امنیتی و پیشگیرانه شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که تقویت این ساز و کارها می تواند در پیشگیری از سرقت موثر واقع شود.

    کلید واژگان: مسئول سازی, سازمان های غیردولتی, پیشگیری, سرقت
    AliAkbar Soleimani, Abdolrahman Mirzakhani, Ali Azizi, Mohammad Hemmati *

     Theft is one of the crimes that has a great impact on the security and sense of securityin the society, the prevention and reduction of which has always been one of theconcerns of the police organizations. Therefore, demanding and making responsible isvery important in the process of crime prevention. This research was conducted with theaim of investigating the mechanisms of making non-governmental organizationsresponsible for preventing theft (the case of study of Chaharmahal and Bakhtiariprovince). The current research is based on the purpose of the applied type, based onthe nature and design of the research in a qualitative way. The tool used in the researchwill be a semi-structured interview. The statistical population was divided into twoqualitative groups: 14 experts in the field of police station performance and 175quantitative groups using Cochran's formula. Data analysis was done using SPSSsoftware and descriptive and survey statistics were used for data analysis. The findingsin the qualitative section showed that accountability mechanisms were identified in fourcategories: cultural mechanisms, social mechanisms, economic mechanisms, andsecurity and preventive mechanisms. The research results showed that strengtheningthese mechanisms can be effective in preventing theft.

    Keywords: Accountability, non-governmental organizations, prevention, Theft
  • علی مرتضایی*، علی عزیزی، غلامحسین بیابانی

    زیرساخت حمل ونقل شهری به خصوص سامانه متروی کلان شهر تهران که روزانه برای جابه جایی میلیون ها نفر مورد استفاده قرار می گیرد، به عنوان یکی از حیاتی ترین زیرساخت های کشور شناخته می شود. هرگونه اخلال در فعالیت شبکه مترو می تواند به تاثیرات گسترده ای در سایر زیرساخت های مرتبط، از جمله شبکه حمل ونقل عمومی و سیستم توزیع برق داشته و همچنین به نارضایتی های اجتماعی منجر شود. در این راستا، در پژوهش حاضر دارایی های حیاتی (از جمله انسانی، فیزیکی و سایبری) ایستگاه های خط یک متروی کلان شهر تهران تحت ارزیابی ریسک به روش رمکپ پلاس قرار گرفته است. بازه گسترده ای از تهدیدات انسان ساخت و مخاطرات طبیعی و همچنین پیامدهای آنها به صورت کمی در ایستگاه های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفته است. با محاسبه مقادیر کمی آسیب پذیری و احتمال وقوع رویدادها، عدد ریسک به صورت کمی محاسبه شد. نتایج نشان دادند که خطرپذیرترین دارایی ها در میان سرمایه های فیزیکی و سایبری، سیستم سیگنالینگ، واگن های قطار، اتاق کنترل، پله های برقی، سامانه پست فشار قوی اختصاصی از شبکه توزیع برق و همچنین سیستم هدایت آب ایستگاه ها بودند. برای سرمایه های انسانی نیز مسافرین و کارکنان در بخش های سکو، ورودی های ایستگاه و سالن فروش بلیط مشمول خطرپذیرترین دارایی ها می شوند. همچنین مهم ترین تهدیدات و مخاطراتی که در صدر جدول پرتکرارترین و مخاطره آمیزترین ها بودند به ترتیب شامل تروریست ها (اعم از انتحاری و بمب گذاری گروهی)، وسایل نقلیه بمب گذاری شده در محیط ورودی ایستگاه ها، خرابکاری های فیزیکی و سایبری، آلودگی ها و دزدی سایبری برای بخش تهدیدات تروریستی و سیل و زلزله برای بخش مخاطرات طبیعی می شوند.

    کلید واژگان: ارزیابی ریسک, ایستگاه های مترو کلان شهر تهران, تهدیدات, مخاطرات, رمکپ پلاس
    Ali Mortezaei*, Ali Azizi, Gholamhossein Biabani

    The urban transportation infrastructure, especially the metropolitan subway system in Tehran, which is used daily by millions of people for commuting, is recognized as one of the most vital infrastructures of the country. Any disruption in the operation of the metro network can have widespread effects on other related infrastructures, including public transportation networks and the power distribution system, as well as lead to social discontent. In this regard, in the present research, the critical assets (including human, physical, and cyber assets) of Line 1 metro stations in the Tehran metropolitan area have been assessed for risk using the RAMCAP Plus method. A wide range of human-made threats and natural hazards, as well as their quantitative consequences, have been evaluated at these stations. By calculating the quantitative values of vulnerability and the probability of events occurring, the risk value has been quantitatively determined. The results indicate that among physical and cyber assets, the signaling system, train carriages, control room, escalators, the dedicated high-voltage power distribution network, and the water guidance system at the stations are the most vulnerable assets. For human assets, passengers and staff in platform areas, station entrances, and ticket halls are the most at risk. Furthermore, the most significant threats and hazards that ranked highest in terms of frequency and risk are, in order, terrorists (both suicide and group bombings), explosive devices in the station entrances, physical and cyber sabotage, pollution, and cyber theft for the terrorist threats' category, and floods and earthquakes for the natural hazards' category.

    Keywords: Risk Assessment, Metro Stations of Tehran Metropolis, Threats, Hazards, RAMCAP Plus
  • علی عزیزی*
    زمینه و هدف

    فراجا به عنوان یکی از مراجع نظم و امنیت، برای بازدارندگی در برابر تهدیدهای امنیتی و چالش های اجتماعی، علاوه بر اقتدار سخت که موجب بازدارندگی تهاجمی است، به اقتدار نرم که پیامدهای آن بازدارندگی غیرتهاجمی را رقم می زند، نیازمند است و برای نیل به این هدف، سازوکار و الگوی منسجم و موثری لازم است؛ بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی راهبردی بازدارندگی فراجا در برابر تهدیدهای امنیت داخلی است.

    روش

    پژوهش حاضر از نظر نوع، کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی با رویکرد کمی کیفی است. داده های جمع آوری شده در بخش میدانی پژوهش، با استفاده از روش های تحلیل مسیر با نرم افزار اسمارت پی. ال. اس. و اس. پی. اس. اس. تحلیل شدندو ارتباط ابعاد و مولفه ها سنجش شد. جامعه آماری به صورت کل شمار با تعداد 62 نفر با تکنیک گلوله برفی به اشباع نظری رسید.روایی ابزار پژوهش با ضریب لاوشه ارزیابی شد که میزان096/0 را نشان می دهد و پایایی آن براساس آزمون ضریب آلفای کرونباخ، 824/0 به دست آمد.

    یافته ها

    پس از انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه امنیت، الگوی راهبردی بازدارندگی فراجا در برابر تهدیدهای امنیت داخلی، شامل 2 بعد بازدارندگی تهاجمی و بازدارندگی غیرتهاجمی و تعداد 13 مولفه و 105 شاخص به دست آمد.

    نتایج

    امتیاز مولفه های بازدارندگی تهاجمی در آزمون تحلیل مسیر بر اساس میزان تاثیر بر ابعاد و مفهوم پژوهش بدین ترتیب است: اقتدار بازدارنده (512/0)، پیشگیری (466/0)، آمادگی (252/0)، توانایی دفاعی امنیتی (235/0)، مبادله اطلاعات (188/0)، مدیریت و برنامه ریزی (158/0) و اعتبار بخشیدن به تهدید (122/0). امتیاز مولفه های بازدارندگی غیرتهاجمی در آزمون تحلیل مسیر بر اساس میزان تاثیر آنها بر ابعاد و مفهوم پژوهش بدین ترتیب است: حکمرانی مطلوب (522/0)، دیپلماسی پلیسی (407/0)، قدرت ائتلاف سازی (0.317)، مشارکت اجتماعی (169/0)، اقتدار فرهنگی (125/0) و رفتار حریف (123/0).

    کلید واژگان: امنیت داخلی, تهدید, بازدارندگی تهاجمی, بازدارندگی غیرتهاجمی, الگوی بازدارندگی
    Ali Azizi *
    Background and purpose

    Faraja, as one of the institutions of order and security, needs soft authority, which results in non-aggressive deterrence, in addition to hard authority, which causes aggressive deterrence, to deter against security threats and social challenges, and for To achieve this goal, a coherent and effective mechanism and model is necessary; Based on this, the main goal of this research is to provide a strategic model of Faraja deterrence against internal security threats.

    Method

    The current research is applied in terms of type and descriptive-analytical in terms of method with a quantitative-qualitative approach. The data collected in the field part of the research, using path analysis methods with Smart Pay software. L. S. and S. P. S. S. were analyzed and the relationship between dimensions and components was measured. The statistical population reached theoretical saturation with the total number of 62 people using the snowball technique. The validity of the research tool was evaluated with the Lavache coefficient, which shows a rate of 0.096, and its reliability was obtained as 0.824 based on Cronbach's alpha coefficient test.

    Findings

    After conducting a semi-structured interview with security experts, the strategic model of Faraja's deterrence against internal security threats was obtained, including 2 dimensions of offensive deterrence and non-aggressive deterrence and the number of 13 components and 105 indicators.

    Results

    The score of the components of offensive deterrence in the path analysis test based on the degree of influence on the dimensions and concept of the research is as follows: deterrence authority (0.512), prevention (0.466), readiness (0.252), defense-security ability (0.235), information exchange (0.188), management and planning (0.158) and threat validation (0.122). The score of the components of non-aggressive deterrence in the path analysis test based on their impact on the dimensions and concept of the research is as follows: good governance (0.522), police diplomacy (0.407), coalition building power (0.317), social participation (0.169), cultural authority (0.125) and opponent behavior (0.123).

    Keywords: internal security, Threat, offensive deterrence, non-aggressive deterrence, deterrence model
  • علی عزیزی، حسین اسکندری صدق، علی قاضی*

    زمینه و هدف:

     شهر تهران به واسطه تمرکز بیش از حد جمعیت و قرار گرفتن در منطقه ای پرخطر ازنظر وقوع بلایای طبیعی با چالش های جدی در مدیریت بحران روبه رو است. هدف این پژوهش شناسایی نقاط قوت و ضعف (عواملی داخلی) و فرصت ها و تهدیدها (عوامل خارجی)، وضعیت مدیریت بحران در شهر تهران در مراحل کاهش خطر و آمادگی و ارایه راهبردهای مدیریت هوشمند بحران و اولویت بندی آن هاست.

    روش :

    در این پژوهش از تلفیق روش کمی و کیفی استفاده شده است. روش گردآوری داده، ترکیبی از شیوه اسنادی و کتابخانه ای و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته است که طی آن با 10 کارشناس حوزه های شهر هوشمند، مدیریت بحران و برنامه ریزی شهری مصاحبه شده است. روش تحلیل این پژوهش روش تحلیل راهبردی یا سوات است و برای اولویت بندی راهبردها از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده شده است.

    یافته ها :

    باتوجه به اینکه امتیاز عوامل داخلی برابر با 2/333 و عوامل خارجی عدد 2/351 است. در ماتریس ارزیابی اقدام و موقعیت راهبردی موقعیت راهبردی متناسب برای برخورد با مسیله مدیریت هوشمند بحران در شهر تهران موقعیت تدافعی است. پس از ارزیابی 23 استراژی، باتوجه به امتیازات جذابیت کل در ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی به ترتیب راهبردهای WT3 با امتیاز جذابیت کل 5/593، ST5 با امتیاز 5/127، WO3 با امتیاز 5/125، WT2 با امتیاز 5/055، WO4 با امتیاز 5/009 و SO1 با امتیاز 4/988 دارای اولویت های اصلی هستند.

    نتیجه گیری :

    در نهایت پس از اولویت بندی 23 راهبرد به دست آمده، راهبردهای اولویت دار پژوهش نشان می دهند نیاز است تاسیسات و تجهیزات شهری با مکان یابی نادرست در تلفیق با پهنه های با بیشترین میزان ساخت وساز نامناسب شناسایی شوند؛ باید ساخت وسازها در محدوده های پرخطر به صورت برخط پایش شوند؛ از بانک های اطلاعاتی برخط جهت مکان یابی و اصلاح مکان تاسیسات موجود و آتی استفاده شود؛ باید قوانین محدودکننده در جهت منع ساخت وساز در حریم مسیل های سیل خیز تدوین شوند و بر اجرای آن ها نظارت دقیق صورت گیرد و همچنین باید سامانه هوشمند مدیریت نوسازی بافت فرسوده جهت تجمیع اطلاعات برخط این گونه از بافت ها و ثبت نام ذی نفعان طراحی و اجرا شود.

    کلید واژگان: شهر هوشمند, مدیریت راهبردی, مدیریت بحران, شهر تهران, ماتریس سوات
    Ali Azizi, Hossein Eskandari Sedgh, Ali Ghazi*

    Background and objective:

     The city of Tehran is facing serious challenges in the field of disaster management due to high population densities and being in a natural disaster-prone area. This study aims to identify the strengths and weaknesses (internal factors) and the opportunities and threats (external factors) of crisis management in Tehran at the stages of risk mitigation and preparedness, focusing on prioritizing relevant strategies for smart disaster management.

    Method :

    A mixed-method approach was used in this study. The data were collected using a library method and semi-structured interviews. Ten experts in smart city, disaster management, and urban planning were interviewed. The SWOT (strengths, weaknesses, opportunities, and threats) technique was used for the analysis, while the quantitative strategic planning matrix (QSPM) was employed for strategy prioritization.

    Results:

     The internal factors had a score of 2.333, and external factors had a score of 2.351. Based on the strategic position and action evaluation (SPACE) matrix, the most suitable strategic position to address the challenges of smart disaster management in Tehran was a defensive position. After evaluating 23 strategies according to the total attractiveness scores in the QSPM, the following strategies had the highest priorities: WT3 with a total attractiveness score of 5.593, ST5 with a total score of 5.127, WO3 with a total score of 5.125, WT2 with a total score of 5.055, WO4 with a total score of 5.009, and SO1 with a total score of 4.988.

    Conclusion:

     Based on the prioritized strategies, it is important to identify and monitor facilities and urban equipment with improper placement, particularly in areas with high construction rates, using online tools. Online databases should be used for locating and rectifying the positions of existing and future facilities. It is also essential to establish restrictive laws to prevent construction in flood-prone areas, and their implementation should be monitored. Furthermore, a smart system for managing worn-out urban fabrics should be designed and executed for collecting information on such fabrics online and registering the beneficiaries.

    Keywords: Smart City, Strategic management, Disaster management, Tehran City, SWOT
  • محمد سیاری*، مریم حمیدی، علی عزیزی، گودرز احمدوند
    جهت تعیین برخی مواد موثره گیاه تاج خروس گسترده (Amaranthus blitoides) در مراحل مختلف فنولوژیکی، آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تیمار و 3 تکرار انجام گرفت. سه مرحله رشد گیاه شامل مرحله 8 برگی، مرحله گلدهی و مرحله بذردهی به عنوان سه تیمار آزمایش در نظر گرفته شد. سپس صفات فیتوشیمیایی و محتوی اسیدهای فنولیک کویرستین، روتین، اسیدکلروژنیک و اسید کافییک در این گیاه اندازه گیری شد. بیش ترین محتوای کلروفیل کل (05/2 میلی گرم بر گرم) در مرحله بذردهی و کمترین آن (94/0 میلی گرم در گرم) در مرحله 8 برگی مشاهده شد. بیش ترین محتوای کلروفیل a و b در مرحله بذردهی و کمترین آن در مرحله هشت برگی مشاهده شد. بالاترین مقدار کارتنویید، در مرحله فنولوژیکی بذردهی مشاهده شد. میزان متابولیت های ثانویه این گیاه در مراحل مختلف فنولوژیکی اختلاف معنی داری نشان داد، بیش ترین مقدار فنل کل، فلاونویید کل، تانن کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی در مرحله گلدهی مشاهده شد. آنالیز HPLC عصاره اندام هوایی گیاه نشان داد که این گیاه دارای مقداری کویرستین و روتین می باشد که با افزایش سن گیاه تا مرحله ی گلدهی مقدار روتین و کویرستین افزایش و پس از آن مقدار این دو ترکیب کاهش یافت. همچنین عصاره گیاه دارای دو اسید فنلیک شامل کلروژنیک اسید و کافییک اسید بود که در مرحله ی 8 برگی بالاترین میزان را داشتند و در مراحل بعدی رشد کاهش یافتند. در مجموع بیشترین میزان ترکیبات زیست فعال و اسیدهای فنولیک کویرستین و روتین این گیاه در مرحله گلدهی و بیشترین میزان رنگیزه های گیاهی در مرحله بذردهی مشاهده شد.
    کلید واژگان: تانن کل, ظرفیت آنتی اکسیدانی, فلاونوئید کل, ترکیبات فنلی
    Mohammad Sayyari *, Maryam Hamidi, Ali Azizi, Godarz Ahmadvand
    To determine some bioactive compounds of Amaranthus blitoides in different phenological stages, an experiment was conducted in a randomized complete block design with three treatments and three replications. Three phenological stages, including eight-leaf, flowering and seed production stages, were considered three treatment of experiment, some phytochemical traits and phenolic acids, including quercetin, rutin, chlorogenic acid and caffeic acid, were measured. The highest total chlorophyll content (2.05 mg g-1) was observed at the seed production stage, while the lowest total chlorophyll content (0.94 mg g-1) was observed at the eight-leaf stage. The highest content of chlorophyll a and b was observed in the seed production stage, whereas the lowest amount of chlorophyll a and b was observed in the eight-leaf stage. The highest content of carotenoids was observed at the seed production stage. At different phenological stages, the evaluated traits had significant differences. The highest amount of total phenolic compounds, total flavonoids, total tannins, and antioxidant capacity were observed in the flowering stage. HPLC analysis of extracts showed that quercetin and rutin production increased during growth until the flowering stage and then decreased. Also, the biosynthesis of two phenolic acids, including chlorogenic acid and caffeic acid, was high at the eight-leaf stage and reduced after this phenological stage. In general, the highest amount of bioactive compounds and phenolic acids quercetin and rutin of this plant was observed in the flowering stage and the highest amount of plant pigments was observed in the seed production stage.
    Keywords: Antioxidant activity, Phenolic compounds, Total flavonoids, Total tannins
  • Fahimeh Aghakarim, Hassan Sarikhani *, Ali Azizi
    Increasing day length during the short photoperiod in fall and winter is a beneficial means of increasing biomass production and altering plant morphology and phytochemistry. The objective of this study was to investigate the effects of light quality at the end of the day (EoD) on the growth and phytochemical characteristics of lemon balm. During short-day photoperiods in autumn, lemon balm (Melissa officinalis L.) seedlings were exposed to red, blue, and combined red/blue light using light-emitting diodes for 2 hours at the EoD and then compared with the control. The results showed that exposure to red light significantly increased biomass. Plants grown under blue light yielded the highest percentage of dry matter, and their leaves had the highest content of chlorophyll and flavonoids. In addition, the highest contents of carotenoids were found in the plants irradiated with blue light and later with red+blue light. The highest levels of total phenols, anthocyanins, and antioxidant activity were found in the plants grown under red light. In addition, light quality had a significant effect on essential oil content. The highest essential oil content was obtained in the red and red+blue light treatments. The light quality at the EoD significantly changed the essential oil composition. The blue light significantly increased the citronellal content but decreased the geranial and linalool content. This study provides insight into the effects of EoD light quality on plant growth and metabolite accumulation in lemon balm during a short photoperiod.
    Keywords: light quality, LED, agro-morphological, Essential oil
  • سارا داز*، عطا غفاری گیلانده، علی عزیزی
    در پژوهش حاضر برای بررسی روند تغییرات کاربری فضای سبز شهری گرگان از تصاویر سنجنده های ماهواره لندست 5، 7 و 8 به ترتیب متعلق به سال های 1366، 1380 و 1393 استفاده شده است. پس از پیش پردازش لازم در تصاویر، نقشه های کاربری و پوشش اراضی هر سال با روش طبقه بندی نظارت شده، در سه کلاس اراضی ساخته شده، بایر و فضای سبز تهیه گردید. در ادامه فرآیند طبقه بندی مورد صحت سنجی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین سال های 1366 تا 1380 فضای سبز 55/4 کیلومترمربع کاهش داشته است. همچنین بین سال های 1380 تا 1393 مناطق ساخته شده به میزان 39/15 درصد معادل 48/5 کیلومترمربع افزایش و در مقابل فضای سبز 98/1 کیلومترمربع تغییرات کاهشی داشته است. نتایج حاصل از بررسی روند تغییرات طی 27 سال نشان داد که فضای سبز به میزان قابل توجهی علیرغم گسترش کالبدی شهر کاهش یافته، به طوری که از 40/16 کیلومترمربع در سال 1366 به میزان 87/9 کیلومترمربع در سال 1393 رسیده است. نتایج این تحقیق می تواند گام موثری در راستای مدیریت بهتر فضای سبز شهری گرگان ایفاء نماید.
    کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, فضای سبز, شهر گرگان
    Sara Daz *, Ata Gaffari Ghilandeh, Ali Azizi
    In this research, the images of Landsat satellite 5, 7 and 8 (in the years 1987, 2001 and 2014) are used respectively to examine the process of the changes in urban green space of Gorgan City. After doing the necessary pre-processing operations in the images, the maps of land use/cover for each year were provided in three classes including built-up, barren land and green spaces by using supervised classification method. The accuracy of the classification process was assessed later. The findings showed that the green space has decreased about 4.55 km2 during 1987 - 2001. In addition, built areas has increased during the years of 2001–2014 at the rate of 15.39% equivalent to 5.48 km2, while green space has decreased 1.98 km2. The finding resulted from examining the process of changes during the 27 years reveal that green space has decreased significantly despite the physical expansion of the city, so that it has reduced from 16.40 km2 in 1987 to 9.87 km2 in 2014. The findings of this research can be considered as an effective step towards better management of Gorgan’s urban green space.
    Keywords: Land Use Changes, green space, Gorgan city
  • علی عزیزی*، رسول صادقی

    مهاجرت از عوامل متعددی ناشی می شود که نقش هر یک از این عوامل در نقاط مختلف جهان متفاوت می باشد. یکی از این عوامل خشک سالی است که در مناطق خشک و نیمه خشک می تواند تاثیر بیشتری داشته باشد. در کنار این واقعیت شناسایی نقاط کانونی مهاجرت نیز می تواند بر سیاست های اتخاذی مهاجرت موثر واقع شود. در مقاله پیش رو از شاخص استاندارد بارش برای پایش خشک سالی کشور در سه دهه اخیر (95-1365) استفاده شد. ابتدا، با استفاده از فراوانی رخداد ماه های خشک سال، گستره کشور در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی گردید. سپس وجود خودهمبستگی فضایی در داده ها با استفاده از شاخص جهانی موران مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه تحلیل لکه داغ با استفاده از داده های میزان خالص مهاجرت در کشور صورت گرفته و کانون های مهاجرتی شناسایی شد. یافته ها نشان داد که الگوی مکانی فراوانی رخداد ماه های خشک سال در طی سه دهه اخیر عموما از جنوب و جنوب شرقی کشور به سمت شمال و غرب کشور افزایشی است. همچنین مقادیر شاخص موران برای میزان خالص مهاجرت در دوره های مورد بررسی بین 0.17 تا 0.45 قرار داشت که نشان از خوشه بندی در داده های مهاجرت است. تحلیل لکه داغ نیز نشان داد که کانون های مهاجرتی در کشور در مرکز و غرب کشور قرار دارند. تطبیق کانون های مهاجرتی با الگوی رخداد ماه های خشک سال نشان می دهد که کانون های مهاجرتی اعم از مهاجرفرست و مهاجرپذیر در نقاطی با فراوانی رخداد ماه های خشک متوسط تا زیاد قرار دارند که این امر بر شناسایی رابطه این دو موثر بوده و آن را می تواند پیچیده سازد.

    کلید واژگان: تحلیل لکه داغ, کانون های مهاجرت, مهاجرت, خشک سالی, ایران
    Ali Azizi *, Rasoul Sadeghi

    Migration is affected by several factors, the effect of each factor is different in various parts of the world. One of these factors is drought, which can have a greater impact upon human migration in arid and semi-arid regions. Identifying the migration centers can also affect the adopted migration policies. Standardized Precipitation Index (SPI) was used to monitor the Iran’s drought in the last three decades (1986-2016). First, using the frequency of dry months, the zoning map was obtained from the geographical information system (GIS). Then, the existence of spatial autocorrelation in the data was investigated using Global Moran's I statistics. In the next step, the Hot Spot analysis on the data of the net migration rate was done to identify the migration centers. The findings showed that the spatial pattern of occurrence of dry months during the last three decades increases from the south and southeast of Iran to the north and west. Moreover, the values of Moran's I for the net migration rate in the studied periods were between 0.17 and 0.45, which indicates clustering in the migration data. The hot spot analysis also showed that the centers of migration in the country are located in the center and west of the country. Comparing migration centers with the pattern of dry months of the year shows that migration centers, both in-migration and out-migration, are located in places with moderate to high zones of dry months, which can make complicated in identifying the relationship between drought and migration flows.

    Keywords: Hot Spot Analysis, Migration Centers, Migration, drought, Iran
  • علی عزیزی*، داوود اسپرهم

    عطار بی تردید از استثنایات عرفان ایرانی و اسلامی است. آفرینش آثار ارزشمندی چون منطق الطیر، الهی نامه و مصیبت نامه، خود به تنهایی شاهدی کافی برای بزرگی و عظمت اندیشه و سترگی جایگاه او در عرفان و تصوف است. با این وجود  درخشش عطار در حوزه ی عرفان و تصوف موجب مغفول ماندن بسیاری از ابعاد اندیشگانی او شده است؛ که یکی از آنها تاملات سیاسی و اجتماعی اوست. در این مقاله، با روش تحلیلی-توصیفی برآنیم تا با بررسی و تحلیل نمونه هایی از شعر عطار در ارتباط با مکتب عرفانی که به آن تعلق داشته و در بستر سیاسی اجتماعی قرن ششم به شرح اندیشه های اجتماعی و سیاسی او بپردازیم. بنابراین، ابتدا آثار او را از منظر اجتماعی ارزیابی می کنیم و موضع او در مواجهه با جامعه را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به ظرفیت سنجی سیاسی آثار او در قالب دو بحث بنیان های اندیشه ی سیاسی و گونه شناسی انتقادهای سیاسی او می پردازیم. تردیدی نیست که  به واسطه ی اهمیت نقش و جایگاه تصوف در تمدن ایرانی و اسلامی، پژوهش هایی از این دست، ضمن آنکه می توانند جوانبی از این متون را آشکار کنند که تا پیش از این پشت حجاب زیباشناختی و معرفتی پنهان بودند، به شناخت سیر تحول اندیشه های سیاسی و اجتماعی کمک شایانی می کنند

    کلید واژگان: عطار, تصوف خراسانی, جامعه, سیاست, نقد
    Ali Azizi*, Davood Sparham

    There is no dubt that Attar is an exception in Iranian and Islamic mysticism. Creation of his valuable work “manteqotteir”, “Elahi-nameh” and “Mosibat-nameh” is sufficient evidence for Attar’s greatness of thought as well as his highness of status in mysticism and Su ism. Meanwhile, his brilliance in one field, i. e. mysticism and Sufism, has induced a lack of attention to his thoughts in other areas one of which is his political and social thoughts. This paper aims to explain Attar’s social and political thoughts through analyzing some of his poems. The present study, unlike some researchers who believe that Sufi thinking has led to stagnation of thoughts in   Iran, shows that not only Sufism has not induced degeneration in Iranian society, but also Sufi works, including those of Attar, have been the political language of their era and evoke dynamism, rather than stagnation. In fact, after idealistic thoughts of Early Ages dwindled, political and social criticisms substituted them, and, Sufi works were a great reflection of such critical thoughts in the era, Attar’s works being a great instance of them.

    Keywords: Attar, Khorasan Sufism, society, politics, criticism
  • محمد سیاری*، سامیه قائلونی، علی عزیزی
    در این آزمایش تاثیر مراحل فنولوژیکی گیاه بر برخی ترکیبات زیست فعال و فلاونوییدهای روتین و کویرستین گیاه سلمکی (Atriplex patula L.) مورد بررسی قرار گرفت. سه مرحله فنولوژیکی رویشی (هشت برگی)، گل دهی و بذردهی به عنوان سه تیمار آزمایش لحاظ گردید. در سه مرحله فنولوژیکی برخی از ترکیبات بیوشیمایی و کویرستین و روتین گیاه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد بیش ترین و کمترین (06/2 و 88/0 میلی گرم در گرم وزن تر) میزان کلروفیل کل به ترتیب در مرحله بذر دهی و مرحله رویشی مشاهده شد. بیشترین و کمترین میزان کلروفیل a، کلروفیل b و کاروتنویید به ترتیب در مرحله بذر دهی و مرحله رویشی یافت شد. بیشترین مقدار فنل کل (76/132 میلی گرم اسید گالیک در 100 گرم وزن تر)، تانن کل (057/0 میلی گرم اسید تانیک در 100 گرم وزن تر) و ظرفیت آنتی اکسیدانی (28/50 درصد) در مرحله گل دهی و کم ترین مقدار فنل کل (24/92 میلی گرم اسید گالیک در 100 گرم وزن تر)، تانن کل (041/0 میلی گرم اسید تانیک در 100 گرم وزن تر) و فعالیت آنتی اکسیدانی (95/16 درصد) در مرحله رویشی مشاهده شد. بیش ترین و کمترین میزان فلاونویید کل (05/88 و 89/35 میلی گرم روتین در 100 گرم وزن تازه) به ترتیب در مرحله بذر دهی و رویشی مشاهده شد. بیش ترین و کم ترین مقدار کویرستین به ترتیب در مرحله بذر دهی و رویشی (05/0 و 01/0 میلی گرم در گرم وزن خشک) مشاهده شد. بیشترین و کمترین مقدار روتین (11/2 و 85/1 میلی گرم در گرم وزن خشک) در مرحله بذر دهی و مرحله رویشی یافت گردید. با توجه به میزان بالای برخی از ترکیبات بیوشیمیایی در گیاه سلمکی می توان در آینده از پتاسیل دارویی این گیاه بهره برد.
    کلید واژگان: تانن, روتین, ظرفیت آنتی اکسیدانی, فنل کل, کوئرستین‏
    Mohammad Sayyari *, Sameyea Ghaeloni, Ali Azizi
    This experiment was performed to determine the content of some bioactive compounds and flavonoids of Atriplex patula L. at different phenological stages. Three phonological stages, including vegetative (eight-leaf), flowering and seed production stages, were considered as three treatments of experiment. Some biochemical parameters and also rutin and quercetin were measured at different growth stages. The results showed that the highest (2.06 mg g-1) and lowest (0.88 mg g-1) total chlorophyll content was observed at seed production and vegetative stages, respectively. Also, the highest chlorophyll ‘a’, chlorophyll ‘b’ and carotenoids contents were observed in the seed production and vegetative stages, respectively. The highest amount of total phenols (132.76 mg gallic acid 100g-1 FW), total tannin (0.057 mg tannic acid 100g-1 FW) and antioxidant capacity (50.28%) were found at flowering stage, while the lowest amount of total phenols (92.24 mg gallic acid 100g-1 FW), total tannin (0.041 mg tannic acid 100g-1 FW) and antioxidant capacity (16.95%) were observed at vegetative stage. The highest and lowest (88.05 and 35.95 mg rutin 100g-1 FW) amount of total flavonoid was found at seed production and vegetative stages. The highest and lowest quercetin levels were observed in seed production and vegetative stages (0.05 and 0.01 mg g-1 dry weight), respectively. Also, the highest and lowest (2.11 and 1.85 mg g-1 dry weight) amount of rutin were found in the seed production and vegetative stages. Due to the high amount of some biochemical compounds in Atriplex patula, the medicinal potential of this plant can be used in the future.
    Keywords: antioxidant capacity, quercetin, Rutin, tannin, total phenolics
  • محسن رجبی، محمدرضا عظیمی مقدم*، علی عزیزی، جلال سلطانی
    مقدمه

    فلاونوییدها گروهی از ترکیبات پلی فنولیک اند که در اندام های مختلف گیاهان عالی به طور طبیعی یافت شده اند. بسیاری از فلاونوییدها پایه ساخت داروهای گیاهی هستند و اثرات فارماکولوژیکی موثری دارند. روتین نیز یکی از فلاونوییدهایی است که به عنوان معرف در مطالعات فلاونوییدها کاربرد داشته است و نیز یک آنتی اکسیدان محسوب می شود. این مطالعه به منظور جداسازی و شناسایی مولکولی قارچ های اندوفیت تولیدکننده روتین از گیاه کبر انجام گرفت.

    مواد و روش‏‏ها:

     نمونه برداری از 10 منطقه ایران و از بافت های مختلف (شامل برگ، ساقه، ریشه و میوه) انجام شد. نمونه ها پس از ضدعفونی سطحی روی محیط کشت PDA قرار گرفتند و جدایه های قارچی به دست آمده خالص سازی شدند. شناسایی مولکولی جدایه ها با توالی یابی ناحیه ITS1-5.8S-ITS2 انجام شد. شناسایی مورفولوژیکی قارچ ها نیز با روش تهیه اسلاید میکروسکوپی و کلیدهای شناسایی قارچ ها انجام شد. عصاره متانلی قارچ ها به روش خیساندن، تهیه و وجود روتین با استفاده از تکنیک HPLC بررسی شد.

    نتایج

    در مجموع 24 قارچ شناسایی شدند. تجزیه و تحلیل HPLC نشان داد پیک فلاونوییدهای استاندارد شامل روتین، کویرستین و آپی جنین به ترتیب در 82/3، 60/7 و 40/12 دقیقه ظاهر شد. نتایج نشان دادند تنها دو جدایه قارچی قادر به تولید روتین بودند. مقایسه میانگین تولید روتین تفاوت معنی داری را نشان داد. قارچ Alternaria alternata M28 بیشترین میزان تولید روتین را داشت (94/22 پی پی ام). همچنین نتایج نشان دادند تولید روتین در بافت میسلیوم بیشتر از محیط خارج سلولی است؛ به طوری که در A. alternata M28 و Paecilomyces maximus M7 به ترتیب حدود 5/67 و 56/5 برابر روتین در میسلیوم تولید می شود.

    بحث و نتیجه ‏گیری: 

    روتین قارچی موجود در عصاره های متانولی با HPLC مشخص شد. این نخستین گزارشی است که نشان می دهد قار چ های اندوفیت پتانسیل پذیرفتنی برای تشکیل روتین از گیاه C. spinosa دارند و تحقیقات بیشتر روی این جدایه ها می تواند میزان تولید روتین را در آنها افزایش دهد و احتمالا به تجاری سازی منجر شود.

    کلید واژگان: فلاونوئیدها, HPLC, روتین, کبر
    Mohsen Rajabi, MohammadReza Azimi Moghadam *, Ali Azizi, Jalal Soltani
    Introduction

    Flavonoids are a group of polyphenolic compounds  naturally found in plants. Many flavonoids are the basis of herbal medicines and have effective pharmacological effects. Rutin is one of the flavonoids  used as a reagent in the study of flavonoids and is also considered an antioxidant. This study was conducted to isolate and identify rutin-producing endophytic fungi from C. spinosa.

    Materials and Methods

    Sampling was performed in 10 regions of Iran and was taken from different tissues (including leaves, stems, roots, and fruits). After surface disinfection, explants were placed on a PDA medium and the fungal isolates were purified. Molecular identification of isolates was performed by sequencing ITS1-5.8S-ITS2. Morphological identification of fungi was performed by microscopic slide preparation and fungus identification keys. Methanolic extract of fungi was prepared by the maceration method and the presence of rutin was investigated using the HPLC technique.

    Results

    A total of 24 fungi were identified. HPLC analysis showed that the peak of standard flavonoids including rutin, quercetin, and apigenin appeared at 3.82, 7.60, and 12.40 min, respectively. Results showed that only two isolates were able to produce rutin. A comparison of the mean production of rutin showed a significant difference between the two fungi. Alternaria alternata M28 (22.94 ppm) had the highest amount of rutin production. Results also showed that rutin production in the mycelial tissue was more than in the extracellular medium, so A. alternata M28 and Paecilomyces maximus M7 had rutin content of about 67.5 and 5.56 times, respectively.

    Discussion and Conclusion

    Fungal rutin in methanolic extracts was characterized by HPLC. This is the first report showing that endophytic fungi have a potential for rutin production from C. spinosa and more research on these isolates can increase the amount of rutin production in them and lead to the possible commercialization.

    Keywords: Flavonoids, HPLC, Rutin, Caper
  • بدری ترکی، فروغ فاروقی، علی عزیزی، ایمان تقی زاده فیروزجایی*
    زمینه و اهداف

    یکی از وظایف پرستاران رعایت حقوق بیماران است که حقوق بیماران همان انتظاراتی است که بیمار از مراکز خدمات درمانی دارد. مطالعه حاضر با هدف مرور بر مطالعات قبلی در خصوص میزان آگاهی و رعایت حقوق بیمار از دیدگاه بیماران و پرستاران انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش یک مطالعه مروری است که با معیار ورود شامل ارتباط مقالات با منشور حقوق بیمار، وجود یکی از کلیدواژه ها شامل «حقوق بیمار»، «منشور حقوق بیمار»، «نگرش»، «آگاهی»، «پرستار» و «ایران» در عنوان مقاله و انجام مطالعه اختصاصا بر روی پرستاران و بیماران بستری در بیمارستان ها در بازه زمانی سال های 1377 تا 1397 با جست و جو درپایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی شامل SID، ایرانمدکس، مگیران، ایران داک، پابمد و موتور جستجوگر گوگل اسکالر به دست آمد.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد که رعایت حقوق بیمار توسط پرستاران در سطح مطلوبی قرار نداشت. در برخی از مطالعات نتایج نشان داد که هرچه سابقه کار پرستار و میزان تحصیلات بیمار بالاتر باشد، حقوق بیمار در سطح مطلوب تری رعایت می گردد.

    نتیجه گیری: 

    براساس نتایج به دست آمده، ارایه دهندگان خدمت پزشکی در خصوص رعایت بیشتر حقوق مرتبط با ارایه اطلاعات به بیماران و حق انتخاب و تصمیم گیری ایشان باید آگاه شوند زیرا آگاهی هر چه بیشتر و رعایت بیشتر حقوق بیماران منجر به افزایش کیفیت مراقبت و بهبود روابط بین بیمار و کادر درمان و همچنین کاهش میزان شکایت بیماران می شود.

    کلید واژگان: آگاهی, حقوق بیمار, پرستاران, مرور مقالات, ایران
    Badri Turki, Forough Faroughi, Ali Azizi, Iman Taghizadeh Firozjaie*
    Background and aims

    One of the duties of nurses is to observe the patients’ rights, which are the expectations that patients have from medical services. The aim of this study was to review previous studies about the level of awareness and observation the patient rights from the perspective of patients and nurses.

    Methods

    In a review study the inclusion criteria of the articles were the relationship of the articles with the patient’s bill of rights, using keywords such as “Patient’s rights”, “Patient’s bill/charter of right”, “Attitude”, “Awareness”, “Nurse”, and “Iran” in the title of the article, and conducting a study specifically on nurses and patients hospitalized in the period of 1998 to 2018 in internal and external databases including SID, Iran medex, Magiran, Irandoc, pubmed, and Google scholar search engine.

    Results

    The results showed that the observation of patients’ rights by nurses was not at a desired level. In some studies, better patient's rights were respected in nurses with more work experience or in patients with higher educational level.

    Conclusion

    Based on the results, medical service providers should have excellent level of respect for patients’ rights with providing information to patients and their right to choose and to make decisions, because more awareness and more respect for patients' rights will lead to an increase in the quality of care and an improvement in the relations between the patient and the treatment staff as well as a decrease in the number of  patients' complaints.

    Keywords: Awareness, Patient's Right, Nurses, Review Literature, Iran
  • محدثه جعفری، محمد سیاری*، علی عزیزی

    در مطالعه حاضر اثر روش خشک کردن بر مواد زیست فعال دو گونه مریم گلی Salvia officinalisو Salvia. nemorosa مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل با دو فاکتور در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار انجام گردید. فاکتور اول گونه ی مریم گلی در دو سطح و فاکتور دوم روش خشک کردن در چهار سطح خشک کردن در سایه به مدت 144 ساعت، خشک کردن در زیر نور آفتاب به مدت 78 ساعت و در آون با دمای 40 و 70 درجه سانتی گراد به ترتیب به مدت 37 و 6 ساعت بود. با احتساب دو سطح برای فاکتور اول و چهار سطح برای فاکتور دوم کلا 8 تیمار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین عملکرد عصاره (11%) متعلق به تیمار آون 70 درجه سانتی گراد، در هر دو گونه مریم گلی و با میزان بالاتر گونه S. nemorosa نسبت به گونه دیگر بود. درصد کاهش وزن تحت تاثیر روش های خشک کردن قرار نگرفت ولی نوع گونه بر روی آن اثر گذاشت و گونه S. officinalis بیشترین کاهش وزن را نسبت به گونه دیگر نشان داد. بالاترین میزان فنل کل، فلاونویید کل، تانن کل و خاصیت آنتی اکسیدانی در هر دو گونه در تیمار سایه خشک مشاهده شد وکمترین مقدار این ترکیبات در آون 70 درجه سانتی گراد ثبت شد. بیشترین میزاناسیدهای فنلیک شامل اسید کلروژنیک، اسید کافییک، اسید رزمارینیک و اسید سالویانولیک در هر دو گونه در روش سایه خشک و کمترین مقدار نیز در روش خشک کردن در آون 70 درجه سانتی گراد مشاهده شد. همچنین اسید سالویانولیک و اسید رزمارینیک بیشترین میزان اسیدهای فنولیک در نمونه های خشک شده در سایه بودند. با مقایسه دو گونه اصلاح شده (S. officinalis) و بومی (S. nemorosa) مشخص شد که گونه بومی می تواند دارای ویژگی های برجسته ای برای اهلی سازی، اصلاح و تحقیقات بیشتر باشد.

    کلید واژگان: اسیدهای فنولیک, تانن کل, روش خشک کردن, خواص آنتی اکسیدانی, فلانونوئید کل, مریم گلی
    Mohaddesea Jafari, Mohammad Sayyari*, Ali Azizi

    In the present study, the effect of drying methods on the bioactive compounds of the two salvia spieces,Salviaofficinalis  andsalvia nemorosa,was investigated. The experiment was performed as a factorial experiment with two factors in a randomized complete block design with three replications. The first factor was two species of salvia and the second factor was drying method in 4 levels of shade drying for 144 hours, drying under the sun irradiation for 78 hours and drying in oven at 40 and 70°C for 37 and 6 hours, respectively. With concidering two levels for the first factor and four levels for the second factor, 8 treatments were studied in the experiment. The results showed that the highest extract yield (11%) was obtained from samples which dried in the oven with 70°C and in both species with a higher rate inS.nemorosa. The percentage of weight loss was not affected by drying methods but it affected by species andS.officinalis had the highest weight loss compared to another specie. High value of total phenolic compounds, total flavonoids, total tannin and antioxidant properties of two speiceswere found in samples dried in shade, and the lowest value of these traits were recorded in plants which dried in the oven at 70°C. High contents of phenolic acids including chlorogenic acid, caffeic acid, rosmarinic acid and salvainolic acidwere recorded  in both species which dried at shade condition and the lowest amount were found in samples dried in oven at 70°C. Also, salvainolicacid and rosmarinic acid was recorded at high level of phenolic acids in samples dried at shad condition.By comparing breeded (S. officinalis) and native species (S. nemorosa), it was found that the native species can have outstanding features for domestication, improvement and further research.

    Keywords: Drying methods, Antioxidant properties, Phenolic acids, Salvia, Total flavonoid, Total tannin
  • Mahboubeh Farzanegan, Afsoon Derakshan, Marsa Sadat Hashemi-Jazi *, Simin Hemmati, Ali Azizi
    Background

     Breast cancer is the most prevalent cancer among women, with various complications and morbidities due to treatment modalities. Most patients suffer from psychological problems, including depression, anxiety, poor quality of life, and sleep. Bioenergy Economy (BEE)-based program is an integrative mind-body care model that targets the development of individuals' well-being. This study aimed to evaluate the effect of the BEE program on the four factors of depression, anxiety, quality of life, and sleep quality in patients with breast cancer.

    Methods

     This study was a clinical trial on 20 patients with the stage I-III of breast cancer who were referred to an oncologist in Isfahan, Iran. The candidates were selected by the convenience sampling method and the BEE protocol was done for all of the patients in 8 sessions. Depression, anxiety, quality of life, and sleep quality of the patients were assessed by Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS), 36-Item Short Form Health Survey (SF-36), and Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI) questionnaires, respectively. The trial had no control group. All assessments were done in 3-time courses consisting of before the intervention, immediately after, and one year after the intervention.

    Results

     This study evaluated 20 patients with breast cancer. The mean score of depression and anxiety significantly decreased immediately after the intervention and then significantly increased in a 1-year follow-up (P = 0.003 and P = 0.014, respectively, for depression and P = 0.006 and P = 0.003, respectively, for anxiety). Evaluating the quality of life in different 8 subscales showed significant changes in subscales of physical functioning and social role functioning immediately after the intervention and in the 1-year follow-up in comparison with the pre-test (P = 0.007 and P = 0.005, respectively). The mean score of sleep quality was increased immediately after the intervention and also during the 1-year follow-up.

    Conclusion

     The BEE program can be considered a psycho-oncology intervention in patients with breast cancer, alongside their conventional treatments. The findings suggest that for the sustained mental health of patients with cancer, a continuous BEE practice might be demanded.

  • حبیب الله صادقی، علی عزیزی*، رسول صادقی

    جنسیت به منزله یکی از عوامل مهم حفاظت از محیط ‏زیست به رسمیت شناخته‏ شده است. با وجود این، هنوز ادغام جنسیتی در برنامه‏ ریزی ‏ها و سیاست‏گذاری ‏ها به ‏منزله یک گزینه فرعی و هدردادن بودجه در نظر گرفته می‏شود. تحقیق حاضر، با بهره ‏گیری از داده ‏های مجمع جهانی اقتصاد و دانشگاه ییل و با استفاده از روش‏ خوشه ‏بندی میانگین کا و رگرسیون حداقل مربعات معمولی در چارچوب نظریه متابولیسم جمعیت طی سال‏های 2014 تا 2020، به ارزیابی تاثیر ابعاد چهارگانه شکاف جنسیتی بر عمل کرد ‏محیط زیستی کشورهای منتخب جهان می‏پردازد. نتایج خوشه ‏بندی فضایی نشان داد کشورهای جنوبی و میانی قاره افریقا و جنوب آسیا در خوشه 1 با پایین‏ترین مقادیر فرصت و مشارکت اقتصادی، بهداشت و بقا، دست یابی تحصیلی و توانمندسازی سیاسی قرار دارند. ازاین‏رو، ابتدا باید ابعاد دست یابی تحصیلی و بهداشت و بقا را مدنظر قرار دهند. خوشه 2 با مقادیر متوسط در امریکای جنوبی، آسیای شرقی، خاورمیانه و اروپای شرقی برای رسیدن به عضویت در خوشه 3 و همچنین خود خوشه 3 در کشورهای اروپای غربی، امریکای شمالی و استرالیا برای حفاظت بیشتر از محیط‏زیست باید بر دو بعد فرصت و مشارکت اقتصادی و توانمندسازی سیاسی زنان تاکید کنند. علاوه بر این، نتایج رگرسیون حداقل مربعات معمولی چند متغیره نشان داد که ابعاد شکاف جنسیتی 41درصد از نوسانات عمل کرد محیط‏زیستی کشورهای منتخب را تبیین می‏کند؛ بنابراین، می‏توان گفت که عمل کرد ضعیف محیط زیستی‏ در کشورهای آسیایی، افریقایی و امریکای جنوبی ناشی از شکاف جنسیتی است. علاوه بر این، دو بعد دست یابی تحصیلی و توانمندسازی سیاسی زنان مهم‏ترین مولفه‏ های اثرگذار بر عمل کرد محیط‏زیست اند.

    کلید واژگان: خوشه‏بندی فضایی, رگرسیون حداقل مربعات معمولی, شاخص عمل کرد محیط‏زیست, شکاف جنسیتی, متابولیسم جمعیت
    HabibAllah Sadeghi, Ali Azizi *, Rasoul Sadeghi

    Gender is recognized as an important factor in protecting the environment. Nevertheless, gender mainstreaming is still considered a secondary option and waste of funds. This study evaluates the impact of the gender gap on the environmental performance of selected countries in the world using the World Economic Forum data and the clustering k-mean and ordinary least squares regression methods in the framework of demographic metabolism theory during 2014-2020. The results of spatial clustering showed that countries of South and Central Africa and South Asia are in cluster 1 with the lowest values of economic participation and opportunity, health and survival, educational attainment, and political empowerment. Therefore, they must first consider the dimensions of educational attainment and health and survival. Cluster 2 with moderate values ​​in South America, East Asia, Middle East, and Eastern Europe in order to achieve membership in Cluster 3 as well as Cluster 3 itself in Western Europe, North America, and Australia need to further protect the environment and hence, must emphasize the economic participation-opportunity and political empowerment of women. In addition, the results of multivariate ordinary least squares regression showed that the dimensions of the gender gap explain 41% of the fluctuations in environmental performance. Thus, it can be said that the instability of environmental performance in Asian, African and South American countries is due to the gender gap. In addition, the two dimensions of women's educational attainment and political empowerment are the most important components influencing environmental performance.

    Keywords: Gender Gap, environmental performance, Demographic metabolism, spatial clustering, Ordinary least squares regression
  • منصور مقدم للکلو، علی عزیزی، سالار وطن خواه

    هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل روش های پیشگیری از ورود مشروبات الکلی در حوزه فرماندهی انتظامی استان آذربایجان شرقی میباشد. روش پژوهش کاربردی و از نظر رویکرد، کیفی است. جامعه مورد مطالعه صاحب نظران، مسیولین، مجریان و به طور کلی مطلعین اجرا و سیاستگذاری حوزه قاچاق مشروبات الکلی از فرماندهی انتظامی استان و می باشد. نمونه گیری به صورت نظری انجام می پذیرد، نمونه گیری نظری نوعی نمونه گیری هدفمند است برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAQDA استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که"شیوه های پیشگیری وضعی از قاچاق مشروبات الکلی در حوزه فرماندهی انتظامی استان اذربایجان شرقی به ترتیب شامل" وضعیت فردی، وضعیت خانوادگی، وضعیت محلی، وضعیت ملی، وضعیت بین المللی" می باشد. ، شیوه های پیشگیری اجتماعی از قاچاق مشروبات الکلی در حوزه فرماندهی انتظامی استان اذربایجان شرقی در شش مقوله و به ترتیب (خنثی سازی، حذف عوامل انگیزشی، اقدامات تشویقی، سیاست های اقناعی، جلب مشارکت در پیشگیری و مشاوره و مهات افزایی) به دست آمد. شیوه های پیشگیری انتظامی از قاچاق مشروبات الکلی در حوزه فرماندهی انتظامی استان اذربایجان شرقی در شش مقوله و به ترتیب (اقدامات عملیاتی ، آگاهی بخشی عمومی، برخورد مقتداره، مداخله پیشگیری از تکرار جرم، حذف کنندگی، محدود کنندگی) به دست آمدو . شیوه های پیشگیری قضایی از قاچاق مشروبات الکلی در حوزه فرماندهی انتظامی استان آذربایجان شرقی شامل" رسیدگی و صدور حکم قضایی، هم ارزهای کیفری، اعمال مجازات رسمی ، اعلام مجازات های ترمیمی" به دست آمد.

    کلید واژگان: مشروبات الکلی, پیشگیری وضعی, پیشگیری اجتماعی, پیشگیری انتظامی, پیشگیری قضایی
    Mansour Mogadam, Ali Azizi, hamid Watankhah

    The purpose of this study is to investigate and analyze the methods of preventing the entry of alcohol in the disciplinary command of East Azerbaijan province. The research method is applied and qualitative in terms of approach. The study population is experts, officials, executors and generally knowledgeable about the implementation and policy of alcohol trafficking in the province's disciplinary command. Sampling is done theoretically, theoretical sampling is a kind of purposeful sampling. MAQDA software was used for data analysis. The results of the research show that "methods of preventing the situation of alcohol trafficking in the field of disciplinary command of East Azerbaijan province include" individual status, family status, local status, national status, international status, respectively ", methods of social prevention of trafficking. Alcoholic beverages were obtained in the field of disciplinary command of East Azerbaijan province in six categories and respectively (neutralization, elimination of motivational factors, incentive measures, persuasive policies, involvement in prevention and counseling and increasing resources). Alcohol was obtained in the East Azarbaijan Province Disciplinary Command in six categories, respectively: operational measures, public awareness, authoritarian treatment, recidivism intervention, elimination, and restriction. The disciplinary command of East Azerbaijan province was obtained, including "trial and issuance of judicial sentences, criminal equivalents, application of official punishments, announcement of restorative punishments."

    Keywords: alcohol, situational prevention, social prevention, disciplinary prevention, judicial prevention
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر علی عزیزی
    دکتر علی عزیزی
    دانش آموخته دکتری حقوق کیفری و جرم شناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
  • علی عزیزی
    علی عزیزی
    (1394) دکتری مدیریت راهبردی پدافند غیرعامل، دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی
  • دکتر علی عزیزی
    دکتر علی عزیزی
    دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
  • علی عزیزی گنجگاه
    علی عزیزی گنجگاه
    دانش آموخته ارشد فیزیک هسته ای، گروه فیزیک، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
  • دکتر علی عزیزی مهر
    دکتر علی عزیزی مهر
    (1399) دکتری حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال