دکتر وحید خاشعی
-
تاثیر رهبری دوسوتوان بر نوآوری سازمانی باتاکید بر نقش میانجی گری جستجوگری دانش و تعدیل گری انعطاف پذیری راهبردی در صنعت بانکداری ایرانهدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر رهبری دوسوتوان بر نوآوری سازمانی در صنعت بانکداری ایران است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی است و رویکرد کمی دارد و ازنظر ماهیت روش و گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش صنعت بانکداری ایران و نمونه آن 28 بانک دولتی، خصوصی و قرض الحسنه شهر تهران است. یافته های این پژوهش نشان می دهد رهبری دوسوتوان بر جستجوگری دانش و نوآوری سازمانی، تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین جستجوگری دانش بر نوآوری سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد و این متغیر به عنوان میانجی گر رابطه رهبری دوسوتوان و نوآوری سازمانی نقش ایفا می کند، اما انعطاف پذیری راهبردی نقش تعدیل گر در رابطه جستجوگری دانش با نوآوری سازمانی ندارد. درنهایت به مدیران این صنعت پیشنهاد شد تا با توسعه آگاهی و قابلیت های خود، توانایی اعمال توامان رفتارهای باز و بسته رهبری را برای بهبود نوآوری سازمانی توسعه دهند، پایگاه های دانش درون و برون سازمانی را گسترش داده و قابلیت جذب دانش را در سازمان توسعه دهند، نسبت به توسعه مراکز نوآوری اهتمام ورزند، نحوه مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها و ایده پردازی درجهت بهبود نوآوری سازمان را تسهیل کرده و فرهنگ نوآورانه را بر سازمان خود حاکم سازند.کلید واژگان: رهبری دوسوتوان, نوآوری سازمانی, جستجوگری دانش, انعطاف پذیری راهبردی, صنعت بانکداری ایرانThe effect of ambidextrous leadership on organizational innovation with the mediating role of knowledge search and moderating role of strategic flexibility in Iran's banking industryThe purpose of this research is to investigate the effect of ambidextrous leadership on organizational innovation in the banking industry of Iran. This research is applied and quantitative in terms of its purpose, and in terms of the nature of the method and data collection, it is descriptive-survey. The statistical population of this research is Iran's banking industry and its sample is 28 public, private and Qarz-ul-Hasneh banks in Tehran. The findings of this research show that ambidextrous leadership has a positive and significant effect on knowledge seeking and organizational innovation. Also, knowledge seeking has a positive and significant effect on organizational innovation, and this variable plays a mediating role in the relationship between ambidextrous leadership and organizational innovation. However, strategic flexibility does not have a moderating role in the relationship between knowledge seeking and organizational innovation. Finally, it was suggested to the managers of this industry to develop their awareness and capabilities, to develop the ability to apply both open and closed leadership behaviors to improve organizational innovation, to expand internal and external knowledge bases, and to develop the ability to absorb knowledge in the organization, pay attention to the development of innovation centers, facilitate the participation of employees in decision-making and idea generation in order to improve the innovation of the organization, and establish an innovative culture in their organization.Keywords: Ambidextrous Leadership, Organizational Innovation, Knowledge Search, Strategic Flexibility, Iran's Banking Industry
-
پژوهشنامه بیمه، سال سیزدهم شماره 4 (پاییز 1402)، صص 313 -326پیشینه و اهداف
کنترل استراتژیک که هدف آن انطباق استراتژی سازمان با تغییرات و تلاطمات محیطی است (با توجه به اینکه محیط سازمان در صنایع مختلف متفاوت است)، می تواند در هر صنعتی الگوی خاص خود را داشته باشد. در سال های اخیر که به دلایل داخلی و بین المللی، تلاطمات محیطی برای صنایع ایران افزایش یافته، موضوع کنترل استراتژیک نیز اهمیت ویژه ای پیدا کرده و بر این اساس، هدف این پژوهش آن است که با در نظر گرفتن مدل های مختلف کنترل استراتژیک و شاخص های متنوعی که می تواند داشته باشد، به طور خاص برای صنعت بیمه ایران مدلی را برای کنترل استراتژیک ارائه کند.
روش شناسی:
پژوهش حاضر به لحاظ هدف، بنیادی- کاربردی و با جهت گیری اکتشافی، از نوع مطالعات ترکیبی (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی از استراتژی پژوهش داده بنیاد و در بخش کمی از روش تحلیل سلسله مراتبی که از جمله روش های تصمیم گیری چندمعیاره است، استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق آن دسته از مدیران ارشد شرکت های بیمه ایرانی هستند که در فرایند تدوین، اجرا و کنترل برنامه های استراتژیک شرکت های بیمه نقش یا تجربیاتی دارند. روش نمونه گیری نظری و به شیوه گلوله برفی بوده است.
یافته هابراساس داده های به دست آمده از مصاحبه ها، مقوله ها در دو دسته کلی کنترل اجرای استراتژی و کنترل محتوای استراتژی قرار گرفتند. در بخش کنترل محتوا سه مقوله با عناوین کنترل عوامل حیاتی موفقیت، کنترل مفروضات اساسی و کنترل مبتنی بر سناریو کدگذاری شدند و در بخش کنترل اجرا دو مقوله با عناوین کنترل بعد از عمل و کنترل عملیاتی کدگذاری شدند. در این پنج بخش نیز، در مجموع 15 نوع کنترل باید صورت گیرند که این ها در بخش کمی پژوهش ارزیابی شدند. در بخش کمی، کنترل رقابت، کنترل مفروضات اساسی بازار و کنترل مفروضات محیط کلان بیشترین امتیازات را به خود اختصاص دادند.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های تحقیق، دسته بندی انواع کنترل های استراتژیک و امتیازدهی به آنها، به معنای برتری برخی روش های کنترلی بر دیگر روش ها نیست و براساس نوع رویکرد استراتژیک در هر شرکتی ممکن است هریک از کنترل ها به شکل های مختلف و با درجات اهمیت متفاوتی استفاده شوند. همچنین به دلیل اینکه امروزه ابزارهای پیشرفته فناوری اطلاعات در دسترس اند و صنعت بیمه هم داده های فراوانی در اختیار دارد، پیشنهاد می شود که شرکت های بیمه از این ابزارها در فرایند کنترل استراتژیک خود بیشتر استفاده کنند. با توجه به اهمیت یافتن روش های آینده پژوهی از جمله سناریوپردازی در کسب وکارها، پیشنهاد می شود که صنعت بیمه به آموزش این روش ها به مدیران و متخصصانش اقدام کند تا با به کارگیری آنها غافلگیری ها کاهش یابند و آماده مواجهه با شرایط مختلف باشند. در نهایت در ارزیابی کمی پژوهش، کنترل فرایندهای داخلی و منابع انسانی حائز کمترین امتیاز شدند که با توجه به اهمیتشان، لازم است برای تقویتشان کنترل بیشتری روی آنها صورت گیرد.
کلید واژگان: استراتژی, بیمه, کنترل, کنترل استراتژیکBACKGROUND AND OBJECTIVESStrategic control, aimed at aligning an organization's strategy with environmental changes and disruptions, can have its own specific pattern in any industry, considering that the organizational environment varies across different industries. In recent years, due to internal and international reasons, environmental disruptions for industries in Iran have increased. Therefore, the topic of strategic control has gained special importance. Accordingly, the objective of this study is to propose a model for strategic control, particularly for the insurance industry in Iran, considering various models of strategic control and the diverse indicators it may have.
METHODSThis research is fundamental-applied in terms of purpose, exploratory-directed, and a combinatory (qualitative and quantitative) study. The qualitative section of the research is based on a data-oriented research strategy, and the quantitative section employs the Analytic Hierarchy Process (AHP), which is among the multi-criteria decision-making methods. The statistical population of this study consists of senior managers of Iranian insurance companies who have a role or experience in the process of formulating, implementing, and controlling the strategic plans of insurance companies. The sampling method was a theoretical and snowball sampling.
FINDINGSBased on the data obtained from the interviews, the concepts were categorized into two main groups: strategy execution control and strategy content control. In the content control section, three concepts were identified as controlling vital success factors, controlling fundamental assumptions, and scenario-based control. In the execution control section, two concepts were identified as post-action control and operational control. In total, 15 types of control need to be implemented across these five sections, which were evaluated quantitatively in this research. In the quantitative section, competitive control, controlling fundamental market assumptions, and controlling fundamental assumptions of the macro environment received the highest scores.
CONCLUSIONRegarding the findings of the research, categorizing the types of strategic controls and scoring them does not mean that some control methods are superior to other methods, and based on the type of strategic approach in any company, each of the controls may be used in different ways and have varying degrees of importance. Also, because of the availability of advanced information technology tools and the insurance industry enjoying plenty of data, it is suggested that insurance companies use these tools more frequently in their strategic control process. Considering the importance of futurology methods including scenario planning in businesses, it is suggested that the insurance industry teach them to its managers and specialists so that by using them, unpredicted incidents will be reduced, and they will be fully ready to face different situations. Finally, in the quantitative evaluation of the research, the control of internal processes and human resources received the lowest points, despite their importance, it is necessary to control them more strongly to strengthen them.
Keywords: Control, Insurance, Strategic Control, Strategy -
پژوهش حاضر به دنبال آینده نگاری صنعت ویدئو به درخواست است. این آینده آنچه را که به طور منطقی در دنیای ویدئو اتفاق می افتد، نشان می دهد و به بازیگران صنعت نشان می دهد که چگونه خود را برای مقابله با بسیاری از تغییرات و عدم اطمینان های موجود در این راه انطباق دهند. از سوی دیگر، به مدیران این صنعت و سیاست گذاران برای خلق آینده مطلوب کمک خواهد کرد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل ساختاری تاثیر متقابل نگاشته شده است. بر این اساس، سوال اصلی پژوهش، شناسایی مهم ترین عوامل و متغیرهای موثر بر صنعت ویدئو به درخواست است. به لحاظ اکتشافی بودن تحقیق، فرضیه ای قابل طرح نبوده و پاسخ سوالات، منوط به آرای نخبگان و فرایند تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش 17 نفر از افراد حاضر یا کارشناس در اکوسیستم ویدئو به درخواست مشارکت داشتند. بر اساس این پژوهش رشد کسب درآمده از داده ها، افزایش رقابت در تولید محتوا، افزایش هزینه تولید محتوا و رشد قدرت سرگرمی، عنوان مهم ترین روندهای حاکم بر صنعت ویدئو به درخواست شناسایی شد.کلید واژگان: آینده, آینده پژوهی, ویدئو به درخواستThis research seeks to predict the future of the video-on-demand industry. This future shows what is logically happening in the world of video and shows industry players how to adapt to deal with the many changes and uncertainties along the way. On the other hand, it will help the managers of this industry and policy makers to create a favorable future. This research has been written using the method of structural analysis of mutual influence. Therefore, the main research question is to identify the most important factors and variables affecting the video-on-demand industry. In terms of the exploratory nature of the research, no hypothesis can be proposed and the answers to the questions depend on the opinions of the elites and the analytical process. In this research, 17 people present or experts in the video ecosystem participated upon request. Based on this research, the growth of data acquisition, increase in competition in content production, increase in the cost of content production and growth in the power of entertainment were identified as the most important trends governing the video-on-demand industry.Keywords: Future, Futures Studies, Video On Demand
-
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کیفی رویکردها و نظریه های زیربنایی قابلیت پویای بازاریابی و ارائه یک گونه شناسی جامع از آن ها می باشد. از این رو با بررسی مقالات پایگاه های اطلاعاتی خارجی شامل اسکوپوس، وب.آو.ساینس و گوگل اسکالر و همچنین پایگاه های اطلاعاتی داخلی کشور با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر روش نمونه گیری نظری در نهایت 61 مقاله در بازه زمانی سال های 2000 الی 2023 انتخاب و بررسی شدند. یافته های پژوهش حاضر ضمن شناسایی انواع رویکردهای نظری و تئوری های زیربنایی مرتبط با آن ها، هشت رویکرد شناسایی شده را در سه دسته کلی به ترتیب زیر طبقه بندی کرده است: دسته اول (رویکردهای اولیه) شامل رویکردهای مبتنی بر منابع و مبتنی بر دانش، دسته دوم (رویکردهای میانه) شامل رویکردهای بنیان های خرد، چندسطحی (سلسله مراتبی) و فرایندی؛ و دسته سوم (رویکردهای نوین) شامل رویکردهای سیستمی، پیکره بندی و معماری قابلیت ها. نتایج همچنین نشان داد که با استفاده از رویکردهای یکپارچه تر مانند رویکرد سیستمی، سلسله مراتبی و معماری قابلیت ها توسط محققان آتی، می توان با بررسی چگونگی تعامل و درهم تنیدگی انواع قابلیت های سطوح مختلف، به چارچوب ها و مدل های کاربردی تر و قابل اجراتری در حوزه قابلیت پویای بازاریابی دست پیدا کرد. از سوی دیگر نتایج همچنین نشان با توجه به ضرورت خودکفایی در تولید کالاهای داخلی و اهمیت صادرات محصولات غیرنفتی در کشور، رویکرد قابلیت پویای بازاریابی این امکان را برای مدیران شرکت ها فراهم می سازد تا با جذب دانش مرتبط با بازار، کشف نیازهای آشکار و پنهان مشتریان و رصد دقیق فرصت های محیطی به ارائه محصولات و خدمات جدید مطابق با نیازها و خواسته های مشتریان بپردازند.
کلید واژگان: قابلیت پویا, قابلیت پویای بازاریابی, تئوری سیستم ها, معماری قابلیت ها, گونه شناسی رویکردهاThe purpose of this research is to qualitative content analysis of the underlying approaches and theories of dynamic marketing capabilities and provide a comprehensive typology of them. Therefore, by reviewing the articles from foreign databases, including Scopus, Web of Science, and Google Scholar, as well as domestic databases of the country, using the qualitative content analysis and based on the theoretical sampling method, finally, 61 articles were selected and reviewed in the period from 2000 to 2023. The findings of the present research, while identifying various theoretical approaches and underlying theories related to them, have classified eight identified approaches into three general categories in the following order: the first category (primary approaches), including resource-based and knowledge-based approaches; the second category (intermediate approaches), including micro-foundations, multi-level (hierarchical), and process approaches; and the third category (new approaches), including system approaches, configuration, and capability architecture. The results also showed that by using more integrated approaches such as the systemic approach, hierarchical approach, and capability architecture by future researchers, it is possible to develop more executable frameworks and models in the field of marketing dynamic capabilities by examining the interaction and interweaving of various capabilities at different levels. The results also show that considering the necessity of self-sufficiency in the production of domestic goods and the importance of exporting non-oil products in the country, the approach of dynamic marketing capability provides the possibility for company managers to discover the obvious and hidden needs of customers by absorbing knowledge related to the market and accurate monitoring of environmental opportunities to offer new products and services according to the needs and demands of customers.
Keywords: Dynamic Capability, Marketing Dynamic Capability, Systems Theory, Capability Architecture, Typology -
پژوهشنامه بازرگانی، پیاپی 111 (تابستان 1403)، صص 137 -170
قابلیت های پویا به ظرفیت یک سازمان برای ایجاد، گسترش یا تغییر هدفمند پایگاه منابع خود اشاره دارد. در همه کشورهای جهان، صنعت نفت و گاز هر کشور، نقش مهمی در اقتصاد و رشد آن دارد و در عصری قرار داریم که تغییرات سریع جهانی و نوآوری های فناورانه رخ می دهد و شرکت های نفت و گاز از این تغییرات بی تاثیر نیستند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی قابلیت های پویا در شرکت های دانش بنیان صنعت نفت و گاز می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کیفی و بنیادی با روش نظام مند و تحلیل مضمون است. در روش نظام مند، برای شناسایی و استخراج مقالات، جست وجوی نظام مند فقط به دو پایگاه داده ای داخلی شامل؛ پایگاه علوم اطلاعاتی جهاد دانشگاهی و خارجی شامل؛ اسکپوس (الزویر) و موسسه ی علوم اطلاعات شبکه علمی (تامسون روترز) محدود بوده است. برای سنجش روایی پژوهش از چک لیست استاندارد CASP استفاده گردید و در راستای سنجش پایایی پژوهش نیز از شاخص کاپای کوهن در نرم افزار SPSS استفاده شد که مورد تایید قرار گرفت. با بررسی مقالات موجود، مولفه های قابلیت های شرکت های دانش بنیان در سه چهار بعد؛ قابلیت اکتشافی، رهبری، تحول دیجیتال و سرمایه اجتماعی خارجی شناسایی شدند. در بخش تحلیل مضمون؛ جامعه آماری پژوهش را پانزده نفر از مدیران عامل و کارشناسان شرکت های دانش بنیان فعال صنعت نفت و گاز که به روش قضاوتی انتخاب شدند، تشکیل می دهد. بعد از انتخاب مشارکت کنندگان از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته به سوالات پژوهش پاسخ داده شد. پس از بررسی و تحلیل مصاحبه های به دست آمده، 348 کد توصیفی به دست آمده که از این تعداد 44 مضمون اولیه، 14 مضمون سازمان دهنده و چهار مضمون فراگیر به دست آمد. با بررسی و تحلیل مضمون؛ ابعاد انسانی قابلیت پویا، پایداری راهبردی کسب و کار، قابلیت نوآوری و مدیریت دانش مضامین سازمان دهنده قابلیت های پویا را شکل می دهد. در نهایت، با تلفیق یافته های بخش مرور نظام مند و تحلیل مضمون، قابلیت های شناسایی شده در سه بعد اصلی؛ احساس، ربایش و بازآیی جا گرفتند. قابلیت های شناسایی شده می تواند مبنایی برای برنامه ریزی موثر شرکت های صنعت نفت و گاز و ایجاد مزیت رقابتی پایدار گردد.
کلید واژگان: قابلیت های پویا, شرکت های دانش بنیان, صنعت نفت و گاز, تحلیل مضمون, مرور نظام مندDynamic capabilities refer to an organization’s capacity to purposefully create, expand, or change its resource base. In all the countries of the world, the oil and gas industry of each country plays an important role in its economy and growth, and we are in an era where rapid global changes and technological innovations occur, and oil and gas companies are not affected by these changes. They are not an effect. The purpose of this research is to identify dynamic capabilities in knowledge-based companies in the oil and gas industry. This research is qualitative and fundamental with a systematic method and thematic analysis. In the systematic method, to identify and extract the articles, the systematic search only includes two internal databases; Academic and foreign jihad information science database including; Scapos (Elsevier) and Institute of Information Sciences Scientific Network (Thomson Reuters) has been limited. To measure the validity of the research, the CASP standard checklist was used, and in order to measure the reliability of the research, the Cohen’s kappa index was used in the SPSS software, which was confirmed. By examining the available articles, the components of the capabilities of knowledge-based companies in three or four dimensions; Discovery ability, leadership, digital transformation, external social capital were identified. In the theme analysis section; The statistical population of the research consists of fifteen CEOs of knowledge-based companies active in the oil and gas industry, who were selected by a judgmental method. After selecting the participants, the research questions were answered through semi-structured interviews. After reviewing and analyzing the obtained interviews, 348 descriptive codes were obtained, of which 44 primary themes, 14 organizing themes and 4 comprehensive themes were obtained. By examining and analyzing the theme; Human dimensions of dynamic capability, business strategic stability, innovation capability and knowledge management form the organizing themes of dynamic capabilities. Finally, by combining the findings of the systematic review and thematic analysis, the capabilities identified in the three main dimensions; Feeling, abduction and return took place. The identified capabilities can become a basis for effective planning of oil and gas industry companies and create a sustainable competitive advantage.
Keywords: Dynamic Capabilities, Knowledge, Based Companies, Oil, Gas Industry, Thematic Analysis, Systematic Review -
امروزه دیجیتالی شدن برای تمامی نهادها و بازارهای پولی و مالی یک الزام محسوب می شود و صنعت بانکداری نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ اما مهاجرت به سمت بانکداری دیجیتال برای بانک ها کار آسانی نیست و انقلاب دیجیتال به یک چالش اساسی برای این صنعت تبدیل شده است. بانک ها برای پایدار نگه داشتن کسب وکار خود نیازمند راه اندازی پلتفرم های دیجیتال و ایجاد اکوسیستم های قوی در اطراف آن ها دارند که توانایی تکامل و سازگاری با چالش های ناشی از فضای آشفته و نامطمئنی که سازمان ها در آن فعالیت می کنند و افزایش ناکارآمدی های داخلی را داشته باشند. لذا پژوهش حاضر باهدف مدل سازی مکانیزم های مولد تکامل اکوسیستم بانکداری دیجیتال ایران انجام شده است. برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته با بهره گیری از نظرات خبرگان حوزه بانکداری دیجیتال استفاده شده است. تجزیه وتحلیل متن مصاحبه های انجام شده منتج به شناسایی 674 مضمون، 181 کد، 59 زیرمقوله و 20 مقوله گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد عواملی بیرونی (شامل: حملات سایبری، موانع سیاسی و حاکمیتی، پیشرفت روزافزون فناوری ارتباطات و اطلاعات، تغییرات در محیط رقابتی و تضاد رابطه سرمایه گذاری در حوزه مالی و بانکی) و عوامل درونی (شامل: نداشتن زیرساخت امنیتی قوی در شبکه و ضعف در امنیت، ضعف در سرمایه انسانی دیجیتال، تغییر نیاز ها و خواسته های بازیگران، ضعف در مدل کسب وکار سنتی، عدم وجود چشم انداز مدیریتی به رشد بانکداری دیجیتال و الزامات نظارتی و قانونی) محرک هم-تکاملی عناصر اکوسیستم پلتفرم بانکداری دیجیتال است که با فعال شدن مکانیزم های مولد تقویت کننده و تحول آفرین رخ می دهد. پیامدهای تکامل اکوسیستم بانکداری دیجیتال را می توان در سه سطح کاربران، مالک و اجتماع طبقه بندی نمود.
کلید واژگان: اکوسیستم بانکداری دیجیتال, هم-تکاملی, مکانیزم های مولد تقویت کننده, مکانیزم های مولد تحول آفرینToday, digitization is considered as a requirement for all financial and monetary institutions and markets, and the banking industry is no exception. However, moving to digital banking is not an easy task for banks, and the digital revolution has become a major challenge for this industry. In order to keep their business stable, banks need to launch digital platforms and create robust ecosystems around them that have the ability to evolve and adapt to the challenges caused by the chaotic and unpredictable environment in which organizations operate and the increase in internal inefficiencies. Therefore, this research was conducted with the purpose of modeling the generative mechanisms of the evolution of Iran's digital banking ecosystem. For this purpose, the qualitative content analysis method has been used. A semi-structured interview has been used to collect information using the opinions of experts in the field of digital banking. The analysis of the conducted interviews led to the identification of 674 themes, 181 codes, 59 subcategories, and 20 categories. The results of the research show that there are external factors, including cyber-attacks, political and governance obstacles, the increasing progress of communication and information technology, changes in the competitive environment, and conflicting investment relationships in the financial and banking fields, and internal factors, including the absence of strong security infrastructure in the network and weak security, weakness in digital human capital, changing needs and demands of actors, weakness in the traditional business model, and the lack of a management perspective regarding the growth of digital banking and regulatory and legal requirements, are the stimuli for the co-evolution of the elements of the digital banking ecosystem, which occurs with the activation of reinforcing and transformative generative mechanisms. The consequences of the evolution of the digital banking ecosystem can be classified into three levels: users, owner, and society.
Keywords: Digital Banking Ecosystem, Co-Evolution, Reinforcing Generative Mechanisms, Transformative Generative Mechanisms -
کنترل راهبردی کسب وکارها در شرایط کنونی که با تحولات سریع و عمیقی مواجه هستند، از جمله مهمترین دغدغه های مدیران به شمار میرود. هدف این پژوهش ارائه مدلی جامع برای کنترل راهبردی کسب وکارهای صنعت سیم و کابل کشور است. صنعت سیم و کابل، صنعتی با گستره کاربرد فراوان، تقاضای بالا و بازار رو به رشد است که افزایش تمایل به برقی سازی و دیجیتالی شدن، زمینه رشد بیشتر آن را در سال های آینده فراهم خواهد آورد. به منظور ارائه مدل ، پژوهش به روش آمیخته در دو مرحله انجام گرفت؛ بخش کیفی، با اجرای تحلیل مضمون روی 8 مصاحبه نیمه ساختاریافته و 6 مصاحبه ویدئویی/ متنی موجود در صفحات وب که با خبرگان صنعت سیم و کابل انجام شده بود، و سپس دسته بندی آنها بر اساس مناظر روش BSC در نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) به پایان رسید و در بخش کمی، جهت آزمون مدل از رویکرد ساختاری تفسیری (ISM) بهره گیری شد و در نهایت تحلیل MICMAC برای بررسی روابط میان مضامین مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان داد صنعت سیم و کابل پانزده مفهوم کنترلی دارد که در سطوح مختلف به شرحی که در مدل نهایی آمده است طبقه بندی میشوند؛ در طبقه اول مفاهیم کنترل تعاملی، کنترل کارکنان، کنترل مسائل راهبردی و ارزیابی عملکرد، جای گرفته است، در طبقه دوم، مفاهیم کنترل زنجیره ارزش، کنترل کیفی و کنترل جذب مشتریان، در طبقه سوم، کنترل فرایندهای پژوهش و نوآوری، کنترل روابط سیاسی و کنترل مفروضات فروش، در طبقه چهارم، مفاهیم کنترل رضایت مشتریان و کنترل توسعه بازار و نهایتا در طبقه پنجم مفاهیم کنترل حسابداری، کنترل قابلیت های سازمان و کنترل سناریوهای سودآوری قرار گرفته اند.کلید واژگان: کنترل راهبردی, تحلیل مضمون, کارت امتیازی متوازن, مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM), مکس کیودی ای (MAXQDA)Strategic control of businesses when they’re facing rapid and profound changes, is one of the most important concerns of managers. The purpose of this paper is to provide a comprehensive model for the strategic control of wire & cable businesses in Iran. The wire & cable industry have a wide range of applications, high demand, and a growing market, and also the increasing desire for electrification and digitalization will provide a basis for its further growth in the coming years. In order to present the mentioned model, the research was conducted in two stages using a mixed method. In qualitative phase, by performing a thematic analysis on 8 semi-structured interviews and 6 video/text web interviews that were conducted with wire &cable industry experts, then classifying them based on 4 perspectives of BSC method in MAXQDA software. In the quantitative phase, the ISM approach was used to test the model, and finally MICMAC analysis was used to examine the relationships between themes. Findings showed that the wire & cable industry has fifteen control concepts that are classified at different levels as described in the final model; In the first phase, the concepts of interactive control, employee control, strategic issues control and performance evaluation are placed, in the second phase, the concepts of value chain control, quality control and customer attraction control, in the third phase, R&D&I processes control, political relationships control and sales assumptions control, in the fourth phase, the concepts of customer satisfaction control and market development control, and finally, in the fifth phase, the concepts of accounting control, organization capabilities control and profitability scenarios control are placed.Keywords: strategic control, theme analysis, Balanced Score Card (BSC), Interpretive Structural Modeling (ISM), MAXQDA
-
به کارگیری ابزارهای عصبی شناختی در مدیریت و سازمان به نتایج فوق العاده ای منجر شده است. توسعه منابع انسانی یکی از اهداف متعالی در تحقق اهداف سازمانی است. هدف پژوهش کنونی ارائه الگوی آموزش و توسعه عصبی شناختی منابع انسانی است. با استفاده از روش نظریه داده بنیاد چندگانه مرور نظام مند پیشینه پژوهش به صورت فراترکیب و مصاحبه با 21 خبره به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انجام شد. رهیافت های عصبی شناختی در توسعه منابع انسانی مشتمل بر 73 مفهوم و 18 مقوله در 6 دسته بندی ارائه شد.
در این پژوهش علل و پیشران های به کارگیری عصبی شناختی در توسعه منابع انسانی به صورت خرد و کلان بررسی شد، مقوله محوری با مدیریت استعداد عصبی شناختی و توسعه فردی، مفهوم سازی شد و عوامل مداخله گر به صورت چالش های اخلاقی، انسانی، ابزاری، محیطی و سازمانی شناسایی شدند. مطابق با نظر خبرگان راهبردهایی در سه سطح فردی، سازمانی و ملی تنظیم شد و پیش بینی شد که الگوی آموزش و توسعه عصبی شناختی منابع انسانی به پیامدهایی در نظریه پردازی، خودآگاهی عصبی شناختی و توسعه عصبی شناختی سازمانی بیانجامد. درنهایت و با در نظر گرفتن تحولات سریع فناوری های سازمانی، روندهای آتی در سه دسته همگرایی فناوری ها، مطالعات بین رشته ای و تغییر پارادایم دسته بندی شدند. خبرگان تاکید کردند که استفاده تدریجی از ابزارهای عصبی شناختی توسط کارشناسان و مشاوران توسعه منابع انسانی، تخصیص بودجه در سطح سازمانی و ملی برای انجام و حمایت از تحقیقات بین رشته ای و ایجاد آگاهی و دانش برای انجام تحقیقات به صورت حرفه ای و تکرار آن قبل از تعمیم از مهم ترین اقدامات در برنامه های آموزش و توسعه عصبی شناختی منابع انسانی است.کلید واژگان: توسعه منابع انسانی, توسعه عصبی شناختی منابع انسانی, علوم عصبی شناختی, عصب شناسی سازمانی, نظریه داده بنیاد چندگانهJournal of Strategic Management Studies of National Defense Studies, Volume:7 Issue: 28, 2024, PP 391 -421The purpose of the current research is to provide a model for Neurocognitive training and development of human resources. Using the multi-grounded theory (MGT) method, a systematic review of the background of the research was carried out in a meta-composite way and interviews with 21 experts were conducted using purposeful and snowball sampling methods and having specific criteria. A Neurocognitive approaches in human resource development, including 73 concepts and 18 subcategories in 6 main-categories, was presented. In this research, the causes and drivers of neurocognitive use in human resource development were examined in micro and macro. The central category was conceptualized as neurocognitive talent management and individual development, and the intervening factors were identified as ethical, human, instrumental, environmental and organizational challenges. According to the opinion of the experts, strategies were set at three individual, organizational and national levels, and it was predicted that the model of training and development of neuroscience of human resources would lead to consequences in theorizing, neurological self-awareness and organizational Neurocognitive development. Finally, taking into account the rapid evolution of organizational technologies, future trends were categorized into three categories: convergence of technologies, interdisciplinary studies, and paradigm shift. The experts emphasized that the gradual use of neurocognitive tools by human resource development experts and consultants, the allocation of funds at the organizational and national level to conduct and support interdisciplinary research, and to create awareness and knowledge to conduct research professionally and repeat it before generalizing are the most important duties in HR Neurocognitive L&D programs
-
مدل کسب وکار پلتفرمی در سال های اخیر یکی از مدل های کسب وکار پرطرف دار بین کسب وکارها بوده است. با توجه به این موضوع از سویی و عدم توفیق برخی پلتفرم های راه اندازی شده در صنایع مختلف از سوی دیگر، این مطالعه میدانی با هدف تعمیق دانش در این حوزه در سطح کشور و جهت شناخت شایستگی های کلیدی برای موفقیت پلتفرم ها در ورود به بازارهای پلتفرمی در ایران انجام شد. در این پژوهش با بررسی دو نمونه موفق در حوزه حمل ونقل برخط در ایران، شایستگی های موثر پلتفرم ها بر موفقیت ورود به بازارهای پلتفرمی شناسایی و اولویت بندی شدند. ابتدا با استراتژی مطالعه چند موردی و با استفاده از نمونه گیری نظری، نسبت به گردآوری داده ها از دو مورد تپسی و اسنپ اقدام شد که در طی آن مجموعا 17 مصاحبه انجام شد و از 7 گزارش آرشیوی استفاده شد و سپس از تحلیل مضمون برای داده ها استفاده شد. برای پایایی از روش بازآزمون استفاده شد که در سطحی مناسب قرار داشت. در نتیجه، 8 مقوله شایستگی های موثر پلتفرم ها بر موفقیت ورود به بازارهای پلتفرمی شناسایی شدند. در مرحله دوم با بهره گیری از روش بهترین - بدترین خطی و با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، 12 پاسخ گردآوری شد و به اولویت بندی این شایستگی ها ختم شدند. برای بحث روایی محتوایی، هر دو پرسش نامه طراحی شده به سه نفر از خبرگان ارایه شدند و نظرات آنها اعمال شدند. براساس نتایج، شایستگی نیروی انسانی مهم ترین شایستگی و کاربرپسندی کم اهمیت ترین شایستگی اولویت بندی شدند.
کلید واژگان: شایستگی های پلتفرم, بازارهای چندسویه, مطالعه چندموردی, روش تصمیم گیری چندمعیاره بهترین-بدترین خطیIntroductionPlatform business models have recently become popular, and the success of different platforms in the world and in Iran has increased this popularity even more. Platforms have disrupted businesses globally. Online technologies empower start-ups, which will grow in size, business volume, and stock value within a few years and strike down large companies. A platform business model is a disruptive force and is capable of sweeping aside traditional businesses which are using a legacy pipeline business model. The study of platform business models became a topic of even greater interest due to the context of the COVID-19 pandemic. This global health crisis forced companies to accelerate the digital transformation process and people to live exclusively in the digital world. The platform business model is also becoming a key point of interest to many publications that presents successful platform strategies from the business reality.These issues alongside some platforms' failure in different industries show the need for field research in our country to deepen the knowledge about this concept. One of the obvious necessities of active businesses in Iran is to understand key competencies to succeed in the country's local market because of fundamental differences of Iranian platform markets from those in other countries and the developing of these competencies in their businesses. So, this research aims at two successful transactional digital platforms in Iran which were active in the online transportation market. Also, key competencies are identified and prioritized in order for a successful entry into multisided platform markets.
MethodologyThe methodology adopted in this research work is exploratory, and a multiple case study is done as the main approach. This has also been done by a great number of authors studying the business platforms because it makes possible for the researchersto investigate the data both within each particular situation and across situations.This research has been done in two stages. In the first stage, using the multiple case study strategy and through semi-structured interviews with executive and operational managers as well as related archival reports selected through theoretical sampling, two case studies (Tapsi and Snapp) are conducted with 17 interviews and 7 archival reports. Also, theme analysis serves to analyze the data. The interview questionnaire was presented to three experts, and their advice was applied for reliability. Retests and intra-subject methods showed the acceptable reliability of the questionnaire.In the second stage, we used the linear BWM multi-criteria decision-making method to prioritize the key competencies and gathered the data from 12 experts through a questionnaire. The experts were chosen by the snowball sampling method.
Results and discussionIn the first stage of the research through theme analysis, eight themes were identified as key competencies for a successful entry to multi-sided platform markets. These themes include accurate pricing, human resources competencies, investors' competency in protecting the platform against regulatory ambiguities, technical support and technical issue-resolving speed, availability, proficiency in swift expansion, right timing, and user-friendliness.In the second stage, using linear BWM, these themes were prioritized and, as a result, we identified human resources as the most important competency and user-friendliness as the least important one.
ConclusionWith a thorough review of the result, it can be found out that, except human resources and technical support competencies that have a higher priority and user-friendliness which has a low priority, the other competencies have almost the same priority. The low priority of user-friendliness may be because of the two main functions of platforms that overshadow it, namely operation and technology; user-friendliness has a lower weight because users are mostly attracted to platforms that have higher technology and suit their needs better. The operational efficiency of the platform in reaching higher standards of service provided by suppliers for buyers and the availability of a richer pool of customers for suppliers have more crucial role in choosing the platform by users.As this research shows, in order to have a successful entry into platform markets, businesses should consider forming competent teams, offering acceptable technical support, expanding swiftly, increasing the speed of availability to their services along with accurate pricing with a user-friendly application, and entering at the right time.According to the results of this study, we suggest further studies being conducted on every competency identified to gain a better understanding of them. It is also suggested to study failing platforms like Carpino to test the reliability and importance of the competencies identified in this research.
Keywords: Platform Competencies, Multi-Sided Markets, Multiple Case Study, Linear BWM -
در این پژوهش درصدد هستیم تا مفهوم قابلیت پویای بازاریابی را از جنبه دیدگاه های نظری، سطح شکل گیری قابلیت ها و زنجیره شکل گیری قابلیت ها موردبررسی قرار دهیم. دستیابی به این هدف از یک سو موجب اتصال بیشتر ادبیات قابلیت های پویا و انواع قابلیت های بازاریابی می گردد؛ و از سوی دیگر ضمن معرفی برخی رویکردهای جدید و ارائه یک چارچوب نظری از جایگاه سلسله مراتبی انواع قابلیت های بازاریابی به محققان در زمینه شکل گیری قابلیت پویای بازاریابی کمک می نماییم. پژوهش حاضر بر اساس روش تحقیق کیفی می باشد. با جستجوی مقالات در پایگاه های اسکوپوس، وب.آو.ساینس و گوگل اسکالر در بین سال های 1994 الی 2023 مبتنی بر روش فراترکیب و استفاده از نمونه گیری نظری درنهایت 51 مقاله مرتبط با این مفهوم انتخاب و با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. طبق یافته های این پژوهش شکل گیری قابلیت پویای بازاریابی ناشی از تعامل و درهم تنیدگی انواع قابلیت های سطوح مختلف سازمان می باشد. لذا استفاده از رویکردهای یکپارچه تر مانند رویکرد سیستمی، سلسله مراتبی و معماری قابلیت ها و استفاده از استراتژی های مطالعه موردی توسط محققان می تواند ضمن کاهش سطح انتزاع مدل های حوزه قابلیت پویای بازاریابی، چارچوب های کاربردی تر و قابل اجراتری را نیز به ادبیات تحقیق اضافه نماید. از سوی دیگر مدیران شرکت ها نیز می توانند با استقرار سیستم های هوش تجاری، استفاده از تیم های تحقیقات بازار و استفاده از سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری به جذب دانش بازار پرداخته و با تحلیل و کشف انتظارت و نیازهای آشکار و پنهان مشتریان می توانند با ارائه محصولات و خدمات جدید و ارائه ارزش برتر به مشتری به نیازهای بازار پاسخ مناسب تری ارائه نمایند.
کلید واژگان: زنجیره قابلیت ها, سلسله مراتب قابلیت, فرا قابلیت, قابلیت پویای بازاریابیIn this research, we are trying to examine this issue from three aspects of theoretical perspectives, the level of formation of capabilities, as well as the hierarchy of capabilities formation. Achieving this goal, leads to a more integrated connection between the literature of dynamic capabilities and types of marketing capabilities; and while introducing some new approaches and providing a theoretical framework of the hierarchical position of various marketing capabilities, we help researchers the field of marketing dynamic capability formation. The current research is based on qualitative research method. By searching for articles in Scopus, Web-of-Science and Google-Scholar databases between 1994 and 2023, based on meta-synthesis method and using theoretical sampling, finally 51 articles were selected and analyzed using thematic analysis method. According to the findings of research, the formation of marketing dynamic capability is caused by interaction and entanglement of various capabilities of different levels of the organization. Therefore, the use of more integrated approaches such-as the system-approach, hierarchy and capabilities-architecture and use of case-study strategies by future researchers can add more executable frameworks to research literature while reducing the level of abstraction of marketing dynamic capabilities models. company managers can absorb knowledge market by establishing business intelligence systems, using market research teams, and using customer relationship management systems and by analyzing and discovering the expectations and obvious and hidden needs of the customers, they can provide a more appropriate response to the market needs by offering new products and services and providing superior value to the customer.
Keywords: Chain Of Capabilities, Hierarchy Of Capabilities, Marketing Dynamic Capabilities, Meta-Capabilities -
رشد تمایل مصرف کنندگان به استفاده از خدمات ویدیوبه درخواست در کشور قابل ملاحظه است. کشور ما درحال توسعه سریع زیرساخت ها ارتباطی است و این، یک اصل مهم در رشد اقبال عمومی به ویدیوبه درخواست خواهد بود. تولیدکنندگان محتوای تصویری خود را در برابر یک بازار جدید می بینند و نهادهای تقنینی در پی تنظیم گری هستند. دانستن آینده پیش روی صنعت ویدیوبه درخواست می تواند در سیاستگذاری های خرد و کلان فرهنگی موثر باشد. اولین گام در ترسیم آینده، شناسایی روندهای موجود است. در این پژوهش اکتشافی، برای شناسایی روندهای موجود از روش دلفی استفاده شده است. اعضای مشارکت کننده در پنل دلفی نیز از بین سه گروه سیاستگذاران دولتی، مدیران ویدیوبه درخواست و کارشناسان این حوزه انتخاب شده اند. پس از یک دور مصاحبه عمیق و دو دور دلفی، خبرگان شرکت کننده درباره تاثیر «خیلی زیاد» یا «زیاد» هفده روند در چهار پیشران حقوقی سیاسی، فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و فناوری اجماع نظر پیدا کردند. با استفاده از روندهای شناسایی شده می توان با در نظر گرفتن میزان اولویت و اثرگذاری، آینده ویدیوبه درخواست ها را ترسیم کرد. این امر به برنامه ریزان، سیاستگذاران و تصمیم سازان موثر در صنعت ویدیوبه درخواست کمک خواهد کرد. از سوی دیگر، پژوهش صورت گرفته می تواند به فعالان اکوسیستم ویدیوبه درخواست، در خصوص چگونگی نگاه سایر فعالان، به این حوزه شناخت نسبی ارایه دهد.
کلید واژگان: روند, ویدئوبه درخواست, پیشران, آینده, خدمات ویدئویی برترIncreasing consumers› desire to use video-on-demand (VOD) services in the country is significant. The communication infrastructure in Iran is developing which is important to increase public interest in video on demand. Producers find their video content in a new market, and regulators try to regulate. Being aware of the future of the video-on-demand industry can be effective in micro and macro cultural policies. The first step in drawing the future is to identify current trends. In this exploratory research, the Delphi method was used to identify the current trends. The participants in the Delphi panel were selected from three groups of government policymakers, video-on-demand managers and experts in this field. After one in-depth interview and two analyses with Delphi software, the participating experts reached consensus about the “high” or “very high” impact of seventeen trends in four legal-political, cultural-social, economic and technological drivers. By using the identified trends, the future of video-on-demand can be drawn considering the level of priority and effectiveness. This will help the planners, policy makers and decision makers effective in the video industry. On the other hand, the conducted research can provide video-on-demand ecosystem activists with a relative understanding of how other activists look at this field.
Keywords: Trend, Video on Demand, drivers, Future, Premium Video Services -
هدف از این پژوهش شناسایی و توسعه مدلی برای استراتژی های مسئولانه شرکت ها با روش فراترکیب است. پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای، از نظر ماهیت داده ها کیفی و از منظر گردآوری داده ها اسنادی- فراترکیب است. بدین منظور پس از طی گام های این روش و تجزیه و تحلیل مقالات در نهایت 68 مقاله مورد بررسی قرار گرفته و 594 کد اولیه استخراج شده است. سپس با بررسی پیشینه ها و مدل های مقالات تایید شده طراحی مدل مفهومی جدید به دست آمد. در مرحله تجزیه وتحلیل یافته ها از فنون تحلیل مضمون بهره گرفته شد. درنهایت پس از تحلیل تمامی مقاله ها، تعداد 10 مفهوم و 29 کد ثانویه استخراج گردید. این مفاهیم عبارت اند از پیشایند های سطح کلان، پیشایند های سطح سازمان، جهت گیری مسئولانه استراتژیک، حاکمیت شرکتی مسئولانه یکپارچه، استراتژی های تنظیم گر، استراتژی های فراگیر (به عنوان مفاهیم محتوایی و زمینه ای استراتژی)؛ پیشران های پیاده سازی، مولفه های نهادینه سازی (به عنوان مفاهیم فرآیندی) و در نهایت پیامد های داخلی و خارجی. در مدل شناسایی شده استراتژی های مسئولانه وجود یک سیستم حاکمیت شرکتی مسئولانه نقش محوری در انتخاب های استراتژیک شرکت ها و متوازن سازی جهت گیری های مسئولانه دارد که در نهایت می توان از طریق پیاده سازی درست و بهینه این استراتژی ها به ارزش هم افزایی دست یافت.کلید واژگان: استراتژی مسئولانه, حاکمیت شرکتی یکپارچه, مسئولیت اجتماعی شرکت, فراترکیبThe main purpose of this research is to identify and develop a model for responsible strategies of companies with the meta-synthesis method. The present study is developmental in terms of purpose, qualitative in terms of data nature, and terms of data collection is a documentary meta-synthesis. For this purpose, after going through the steps of this method and analyzing the articles, 68 articles were examined and 594 primary codes were extracted. Thematic analysis techniques were used in the analysis phase of the findings. Finally, after analyzing all the articles, 10 concepts, and 29 secondary codes were extracted. These concepts include macro-level antecedents, organization-level antecedents, responsible strategic orientation, integrated responsible corporate governance, regulatory strategies, comprehensive strategies(as content and contextual concepts of strategy); implementation drivers, institutionalization components (as process concepts), and finally internal and external consequences. In the identified model of responsible strategies, the existence of a responsible corporate governance system plays a central role in the strategic choices of companies and the balancing of responsible orientations, which can ultimately achieve synergy value through the correct and optimal implementation of these strategies.Keywords: Responsible Strategy, Integrated Corporate Governance, Corporate Social Responsibility, Meta Synthesis
-
هدف از پژوهش حاضر ارایه الگویی راهبردی برای بازاریابی مبتنی بر ارزش های پیشنهادی در برنامه های کاربردی مذهبی تلفن همراه است. روش تحقیق داده بنیاد، داده ها با مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته جمع آوری و جامعه هدف از بین بنیان گذاران و فعالان اجرایی برنامه های کاربردی مذهبی تلفن همراه و پژوهشگران بازاریابی در حوزه ی بازاریابی کسب و کارهای مذهبی، می باشد. روش نمونه گیری گلوله برفی است که پس از 15 مصاحبه اشباع نظری حاصل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتایج نشان داد مقوله محوری ارزش های پیشنهادی (اقتصادی، اجتماعی، کاربردی، مذهبی، اطلاعاتی، شناختی، احساسی، ارتباطی) تحت تاثیر عوامل علی (عوامل نگرشی در مخاطبان مذهبی، عوامل رقابتی در بازار برنامه های کاربردی مذهبی، عوامل رفتاری در استفاده کنندگان از برنامه های کاربردی مذهبی و عوامل فنی برنامه های کاربردی مذهبی) است. همچنین الگوی بازاریابی توسط راهبردهای (بازاریابی محتوایی (ایده، خلق و توزیع محتوای مذهبی)، طراحی و تولید برنامه های کاربردی مذهبی، قیمت گذاری و درامدی برنامه های کاربردی مذهبی، فروش سازمانی در برنامه کاربردی مذهبی و راهبردهای ارتباطی با کاربران برنامه های کاربردی مذهبی، بهینه سازی عملکرد در فضای دیجیتال، تحقیقات بازار و شناسایی رفتار مصرف کنندگان مذهبی)، عوامل زمینه ای (عوامل مرتبط با محصول، عوامل مرتبط با رفتار کاربران، عوامل مرتبط با نهادها، عوامل مرتبط با بازار و عوامل سازمانی)، عوامل مداخله گر (عوامل قانونی و ممیزی، فنی، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی)، و پیامدها در چهار سطح پیامدهای (فردی، سازمانی، ملی و فراملی) تحقق می یابد.کلید واژگان: بازاریابی, مذهب, ارزش های پیشنهادی, برنامه های کاربردی تلفن همراه مذهبی
-
مقدمه
امروزه با وجود محیط متلاطم و پیچیده کسب وکارها، توسعه تفکر استراتژیک به یکی از عوامل مهم کسب مزیت رقابتی پایدار در سازمان ها تبدیل شده است؛ به طوری که به کارگیری آن توسط مدیران منجر به افزایش عملکرد سازمانی و بهبود شرایط رقابتی آن ها می شود. پژوهش حاضر درصدد شناسایی عوامل موثر بر توسعه تفکر استراتژیک در صنعت پسته ایران و ارایه مدل ساختاری-تفسیری این عوامل است.
روشاین پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات کیفی-کمی است. در بخش کیفی، ابتدا با مطالعه ادبیات تحقیق و سپس مصاحبه با 18 تن از خبرگان صنعت، عوامل موثر بر توسعه تفکر استراتژیک در صنعت پسته ایران استخراج گردید و به تایید خبرگان رسید. در بخش کمی پرسشنامه ای بین خبرگان توزیع گردید و پس از تکمیل و انجام مراحل روش ISM مدل ساختاری-تفسیری عوامل استخراج گردید.
نتایجبر اساس یافته های این پژوهش، این عوامل در 61 کد باز، 11 مولفه و 3 مقوله اصلی شامل بعد توسعه فردی مدیران، بعد تحولات ساختاری و حکمرانی و بعد تحولات محیطی دسته بندی و ارایه شدند و بر اساس نتایج ISM در سه سطح طبقه بندی شده اند.
بحث و نتیجه گیرینتایج نشان می دهد بعد توسعه فردی مدیران در بالاترین سطح و دارای تاثیرپذیری بالا و بیشترین وابستگی، بعد تحولات ساختاری و حکمرانی در سطح میانی و بعد تحولات محیطی در پایین ترین سطح و دارای تاثیرگذاری بالا و کم ترین وابستگی است که باید در اولویت مدیران قرار گیرد.
کلید واژگان: تفکر استراتژیک, صنعت پسته ایران, مدل ساختاری-تفسیری, تحلیل MICMACToday, despite the turbulent and complex environment of businesses, the development of strategic thinking has become one of the important factors of obtaining a sustainable competitive advantage in organizations, so its application by managers leads to improvement of their competitive conditions. This research aims to identify the factors influencing the development of strategic thinking in Iran's pistachio industry and provide a structural-interpretive model (ISM) of these factors. In the qualitative part, first by studying the research literature and then interviewing 18 industry experts, the factors affecting the development of strategic thinking in Iran's pistachio industry were extracted and approved by the experts. In the quantitative part, a questionnaire was distributed among the experts and after completing the steps of the ISM method, the structural-interpretive model of the factors was extracted. Based on the findings of this research, these factors were categorized and presented in 61 open codes, 11 components and 3 main categories, and based on the results of ISM, they were classified in three levels. The results show that the dimension of personal development of managers is at the highest level, the dimension of structural changes and governance is at the middle level, and the dimension of environmental changes is at the lowest level, which should be prioritized by managers.
Keywords: Strategic thinking, Iran's pistachio industry, structural-interpretive model, MICMAC analysis -
ازآنجاکه در عصر حاضر ماهیت و نگاه به فعالیت کسب وکارها دچار تحولاتی شده و انتظارات از کسب وکارها در زمینه حل مسایل اجتماعی بیش ازپیش بالا رفته است، بنابراین بررسی انواع رویکردها به این راهبرد ها و شناسایی پیامدهای حاصل از آن، می تواند به نحوه انتخاب راهبردی شرکت ها با در نظر گرفتن مسایل اجتماعی کمک کند. با مرور پیشینه تحقیق مشخص می شود که مفاهیم این حوزه دچار تغییر و تحولات بسیاری شده است و دیدگاه های جدیدتر بر شیوه گفتمان شرکت ها با جامعه تاکید بیشتری دارند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر ارایه یک چارچوب از دیدگاه یکپارچه و فراگیر از راهبرد های اجتماع محوری است که می تواند پیامدهای گسترده تری برای جامعه داشته باشد. بدین منظور برای درک عمیق از پدیده، رویکرد تفسیرگرایی اتخاذ و از روش فراترکیب، برای تجمیع و بسط نظریه های پیشین استفاده شد. از کل مجموعه مقالات بررسی شده 66 مقاله واجد شرایط از تمام تحقیقات کیفی و کمی مربوط به 15 سال اخیر به زبان انگلیسی و فارسی را در برگرفته است. پس از مطالعه و ارزیابی محتوای مقالات و استخراج کدها و مفاهیم مرتبط، محتوای راهبرد های اجتماع محور مورد شناسایی قرار گرفت. طبق ادبیات دو جهت گیری مسیولانه شرکت ها در قبال جامعه یعنی جهت گیری تنظیم و جهت گیری تغییر، محتوای راهبرد های اجتماع محور را شکل می دهند، که با عنوان راهبرد های اجتماع محور تنظیم گرا و راهبرد های اجتماع محور فراگیر نام گذاری شدند. در پایان پس از جمع بندی چارچوب مفهومی از دسته بندی شناسایی شده حاصل از این راهبرد ها و محتوای و پیامدهای آن ارایه داده شد.
کلید واژگان: مسئولیت اجتماعی شرکت, نوآوری اجتماعی, خلق ارزش مشترک, روش فراترکیب, توسعه فراگیرAim and IntroductionIn the present era, the nature and view of business activity has changed and expectations from businesses in solving social problems have increased more and more, so examining the various approaches to these strategies and identifying the consequences can help how companies choose strategically in relation to Social Issues. A review of the literature reveals that the concepts in this field have undergone many changes and newer perspectives more emphasis on the way companies communicate with society. Therefore, the aim of this study is to provide a framework from an integrated and comprehensive perspective of social-based strategies that can have wider implications for society. The contribution of this study in theoretical value-added is that by examining the content of the formation of strategies that are conceptualized in this study social-based strategies, we reach a more comprehensive and systematic perspective that includes all the conditions and tools for achieving such strategies with specific consequences. Be. Thus, the problem of the present study, the reflection on the field of study and the development of existing reserves in this field, is based on a systematic research to clarify the way for researchers in the field of strategic management and economic actors.
MethodologySandelowski and Barroso (2006) models have been used to solve the problem and answer the researcher's questions and among the existing models for implementing the meta-synthesis method. For this purpose, for a deep understanding of the phenomenon, the interpretive approach was adopted and the meta-synthesis method was used to consolidate and expand the previous theories. Out of the total collection of reviewed articles, 66 qualified articles from all qualitative and quantitative researches related to the last 15 years have been included in English and Persian.
FindingAfter studying and evaluating the content of articles and extracting related codes and concepts, the content of social-based strategies was identified. According to the literature, two responsible orientations of companies towards society, namely regulatory orientation and change orientation, form the content of social-based strategies, which were named as regulatory social-based strategies and inclusive social-based strategies. In fact, social-based regulatory strategies are among the strategies that have been previously discussed in the literature as social responsibility strategies related to the business core of and with the aim of gaining a competitive advantage. But inclusive social-based strategies include practices that are likely to go beyond the business core and lead to broader consequences such as inclusive development and community resilience. Findings also show that the content of these two types of strategies in several components including responsible orientation ;perspectives, values and mission; level of analysis; dominant institutional logic; motivation and expected effects and emphasis on value; relationship with corporate governance; perspective or approach Dominance; strategic focus; broad-scale consequences; ultimate goal and orientation to society are different.
Discussion and ConclusionThis study tried to help organizations by identifying social-based practices that have a strategic aspect to create purposeful programs and processes to improve the overall well-being of society and ultimately create synergistic value for the organization. Understanding the mechanisms that explain why and how companies are moving toward social-based strategies is also one of the most challenging topics in management studies. Our findings may serve as a springboard for further research to encourage firms to identify components and effective measures to formulate such strategies. It can also act as a practical tool for managing social-based strategies both at the company level and at the extra-organizational level. Finally, the aim of this study was to track the content components of corporate social-based strategies based on a review of the existing literature. To pursue this goal, it is clear from the literature review that there is no comprehensive approach to the content of social-based strategy with the aim and concern of solving social problems and finally broader consequences such as inclusive development and resilience of society and describe its distinction with social-based strategies such as They have a competitive advantage and a win-win relationship with society.
Keywords: Advertising strategy, Reconstruction, Mental image, Tourism, Theory of Planned Behavior -
هدف
هدف این مقاله آن است که وضعیت استراتژی های مسیولانه شرکت ها را در صنعت غذایی ایران بررسی کند.
روشبا توجه به اینکه مسیله اصلی این پژوهش چندبعدی است و موضوع مطالعه، ماهیتی پویا دارد، رویکرد کلی آن بر مبنای جریان پارادایم کیفی قرار می گیرد. در این پژوهش با استفاده از روش مطالعه موردی چندگانه اکتشافی در سه شرکت نستله، بل و هلدینگ سینا، وضعیت عناصری همچون درگیری ذی نفعان، سطح یکپارچگی نظام حاکمیت شرکتی با اقدام های مسیولیت اجتماعی و میزان گزارشگری اجتماعی تحلیل شده است و با الهام از مدل مراحل توسعه مسیولیت اجتماعی مولتنی، وضعیت سه شرکت یادشده بررسی و به صورت تطبیقی مقایسه شده است.
یافته هابر اساس نتایج، در دو شرکت بین المللی نستله و بل، میزان درگیری ذی نفعان در سطح بالایی است و وضعیت یکپارچگی حاکمیت شرکتی با اقدام های مسیولانه در این دو شرکت، به صورت یکپارچه و درونی سازی شده است و هر دو شرکت در مرحله چیرگی مدل مولتنی قرار دارند که اقدام های مسیولانه در آن، به فرهنگ غالب استراتژی تبدیل شده است؛ اما در هلدینگ سینا، وضعیت درگیری ذی نفعان محدودتر است و مدل یکپارچگی حاکمیت شرکتی با اقدام های مسیولیت اجتماعی، به صورت مشروعیت ابزاری است و در مرحله سیستماتیک قرار دارد.
نتیجه گیریمی توان گفت که وضعیت مشابه هلدینگ سینا برای اغلب شرکت های ایرانی، بنا به دلایل و مشکلات مختلف زمینه ای، همچون زمینه های ساختاری، فرهنگی و انگیزشی و... مصداق دارد و در این موقعیت، نیاز جوامع آن است که شرکت ها برای بقای خود و جامعه ای که در آن فعالیت می کنند، سطح خود را به سطح چیرگی مسیولیت اجتماعی ارتقا دهند.
کلید واژگان: استراتژی مسئولانه, حاکمیت شرکتی, خلق ارزش مشترک, مسئولیت اجتماعی, مطالعه موردی چندگانهA growing number of businesses develop their corporate social responsibility in response to various social, environmental, and economic pressures. Responsible practice is problematic since businesses usually employ many disparate responsible plans and initiatives instead of a comprehensive corporate social responsibility (CSR) strategy. It is thus crucial that companies carefully integrate CSR into their corporate strategies. This article intended to examine the integration of CSR strategies in three food companies in Iran, namely Nestle, Bell, and Sina Food Holding.
Methodology:
The research used a qualitative methodology to address the multidimensional and dynamic nature of the topic. An exploratory multiple case study was used to analyze Nestle, Bel, and Sina Holdings in terms of stakeholder engagement, the level of integration of corporate governance with social responsibility measures, and the level of social reporting. To compare and identify the level of integration of CSR strategies in the three companies, the study employed Molteni’s proposed model for the development of CSR in the corporate strategy, which consists of five stages: informal and defensive CSR, charitable CSR, systemic CSR, innovative CSR, and dominant CSR.
Findings:
The results showed that multinational companies such as Nestle and Bell possess a high level of stakeholder engagement as well as an integrated and internalized level of integration of corporate governance with responsible measures, so such companies are at the dominant stage of Molteni’s model, with responsible measures becoming a dominant culture of corporate strategy. However, the level of stakeholder engagement was more limited in the case of Sina Food Holding, where the integration of corporate governance with social responsibility measures could be modeled as the instrumental legitimacy. Therefore, Sina Food Holding was found to be at the systemic stage of Molteni’s model. In fact, despite Sina Holding’s philosophy of elimination of deprivation in the field of management and governance, there is no alignment between its strategies and its social initiatives, as well as between the internal integration of the governance system with the company's social responsibility measures. Especially at the level of subsidiaries, the discussion of corporate social responsibility is limited to charities and the concepts of classical social responsibility.
Conclusion:
Many companies are considering responsible strategies as a substantial component of their overall business strategy, along with the traditional functions such as marketing, branding, research and development, innovation, and operations. Many Iranian companies experience a situation similar to that of Sina Food Holding owing to various reasons and challenges, be they structural, cultural, motivational, etc. In this situation, if companies seek their own survival and that of the society, they must raise their status to the dominant stage of social responsibility. Compared to Sina Food Holding, the international context of Nestlé and Bell and their social awareness are among the important elements observed in developing responsible and social goals.
Keywords: Responsible strategy, Corporate governance, Shared value creation, Social Responsibility, Multi-case study -
در دو دهه ی اخیر، بازارهای پلتفرم پایه دیجیتال چشم انداز تجارت الکترونیک را در سطح جهان تغییر داده اند و در ایران نیز سرمایه گذاری سرمایه گذاران خطرپذیر بین المللی و داخلی منجر به شکل گیری این بازارهای نوظهور شده است. هدف تحقیق حاضر پاسخ به نیاز پلتفرم های جدیدی است که هنوز وارد بازار نشده اند، تا با ارایه ی مدلی بومی از انتخاب ها و عوامل استراتژیک برگرفته از مطالعات میدانی در سطح کشور برای برخورد با چالش ها و تعمیق دانش در این حوزه برای آنها راهگشا باشد. در تحقیق حاضر با بررسی دو نمونه ی موفق که یک مورد (اسنپ) آن با سرمایه گذاری خارجی و مورد دیگر (تپسی) با سرمایه گذاری داخلی شکل گرفته است و یک پلتفرم شکست خورده (کارپینو) که با سرمایه گذاری داخلی شکل گرفته است، در حوزه ی تاکسیرانی آنلاین، ابتدا با استراتژی مطالعه چندموردی و ابزارهای مصاحبه با مدیران ارشد و میانی و جمع آوری گزارشات آرشیوی مرتبط، داده ها گردآوری شدند و با تحلیل مضمون، تحلیل شدند. سپس با گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه از میان خبرگان فعال در این حوزه و سپس با بهره گیری از روش مدل سازی ساختاری تفسیری، مدلی از روابط علی و معلولی بین این عوامل استراتژیک ارایه شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که 8 مقوله به عنوان انتخاب های استراتژیک در ورود به بازارهای پلتفرمی مطرح هستند که شامل استراتژی های توسعه ی پلتفرم جدید، زمانبندی ورود، ترتیب ورود، نرم افزار، کسب وکار، حل مسیله مرغ و تخم مرغ ، جذب سرمایه گذار و قیمت گذاری است.
کلید واژگان: انتخاب های استراتژیک, مدل کسب وکار پلتفرمی, بازارهای چندسویه پلتفرم پایه, مطالعه چندموردی, مدل سازی ساختاری تفسیریIn the last two decades, digital platform markets have changed the global e-commerce landscape, and in Iran, the investment of international and domestic venture capitalists has led to the formation of these emerging markets. The purpose of this study is to respond to the need of new platforms that have not yet entered the market, to provide a local model of choices and strategic factors derived from field studies at the national level to address the challenges of this entry and deepening their knowledge in this area to be helpful for them. In the present study, by examining two successful cases, one of which (SNAPP) was established with foreign investment and the other (Tapsi) with domestic investment, and a failed platform (Carpino) with domestic investment, in online taxi platform market, in two stages, first with a multiple-case study strategy and through the tools of interviewing senior and middle managers and collecting related archival reports, data was collected and then with The use of contextual analysis was analyzed. In the second stage, by collecting data through a questionnaire from experts active in this field and then using the method of interpretive structural modeling, a model of causal relationships between these strategic factors was presented. The results show that 8 themes are considered as strategic choices in entering the platform markets, which include new platform development strategy, entry timing strategy, entry order strategy, software strategy, business strategy, chicken and egg dilemma strategy, funding strategy and pricing strategy.
Keywords: Strategic Choices, Platform Business Models, Multisided Platform Markets, Multiple Case Study, Interpretive Structural Modeling -
امروزه تعاملات مهم انسانی به واسطه فناوری اطلاعات صورت می گیرد و این امر یک بازسازی در مفهوم رهبری را می طلبد. هدف این پژوهش، ارایه الگوی رهبری مجازی است. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از لحاظ گردآوری داده، توصیفی است.جهت انجام این پژوهش از روش نظریه داده بنیاد چندگانه به صورت ترکیبی از روش نظریه داده بنیاد و فراترکیب استفاده شده است.در ابتدا با استفاده از روش فراترکیب 32 پژوهش انتخاب و کدهای مربوطه شناسایی شد در ادامه با استفاده از مصاحبه با 15 نفر از خبرگان دانشگاهی که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و تحلیل داده ها در قالب نظریه داده بنیاد، مفاهیم و مقوله های نهایی استخراج گردید. بر این اساس هوش احساسی، هوش فرهنگی، یادگیری مستمر، تاب آوری، کاریزمای الکترونیک، همدلی دیجیتال و اصالت به عنوان صفات شخصی؛ سازگاری، گشودگی در برابر تجربه، ریسک پذیری، اجتماعی الکترونیک و انتقادپذیری به عنوان صفات شخصیتی؛ مهارت نوشتن دیجیتال، سواد دیجیتال، مخاطب شناسی، اقناع و ترغیب، برندسازی شخصی و شبکه سازی اجتماعی به عنوان مهارت های ارتباطی؛ و اعتمادسازی الکترونیک، مدیریت تغییر الکترونیک، نفوذ و تاثیرگذاری از راه دور، مهارت شناختی و توانمندسازی و مهارت بین فردی به عنوان مهارت های رفتاری شناسایی شدند. یافته های این پژوهش می تواند به رهبری افراد در فضای مجازی کمک نماید.کلید واژگان: ارتباطات مجازی, رهبری مجازی, صفات رهبر مجازی, مهارتهای رهبر مجازیIn today’s society, important human interactions takes place through information technology, and this requires a reconstruction of leadership concept. The purpose of this study is to provide a model for virtual leadership. This study is fundamental in terms of purpose and descriptive in terms of data collection. In order to conduct this research, the multi-grounded theory method has been used, which is a combination of grounded theory and meta-synthesis. Based on set criteria, 32 researches were selected and the relevant codes were identified. In addition, 15 academic scholars in the field of leadership and communication were interviewed. These scholars were selected by theoretical sampling method and data analyzed in the form of grounded theory. As a result, the following concepts and categories were extracted: emotional intelligence, cultural intelligence, continuous learning, resilience, electronic charisma, empathy and originality (personal traits); Adaptability, openness to experience, risk-taking, social and criticism (personality traits); Digital writing skills, digital literacy, audience recognition, persuasion, personal branding and social networking (communication skills); and Electronic trust building, change management, remote penetration, cognitive ,empowerment and interpersonal skills were identified as behavioral skills. The findings of this study can help guide people in cyberspace who interact with their followers through electronic media.IntroductionThe new virtual environment and communications due to technologies bring new meaning to leadership. Revising some aspects of leadership in a virtual environment is necessary. In this context, virtual leadership is a new kind where leaders mediate human interaction through information and communication technology (Freeman,2017:1-2). Similar to leadership in face-to-face contexts, virtual leadership can be transmitted via traits, behaviors, cognitions, and affect. Each of these mechanisms provides unique ways for leadership influence to be transmitted and received by others and offers implications for virtual leadership theory. Keep in mind that virtual leadership is part of the broader domain of science and practice of leadership, which must be examined coherently (Torre & sarti,2020:5).It should be noted that research on virtual leadership is at an early stage. Regarding Reichers and Scheider’s three-stage concept development model, which includes introduction/elaboration, evaluation/augmentation, and consolidation/accommodation, the study of virtual leadership is at the introduction/elaboration stage. In addition, the concept of virtual leadership often examines the dominant concepts in leadership by focusing on the existing theories of leadership. Although leadership goals have not changed, virtual leaders pursue the achievement of goals through people and in a virtual environment, which in turn has changed the traditional leader-follower relationship. Considering the above explanations and existing research gaps, we intend to investigate the characteristics and skills of virtual leaders.Materials and MethodsAlmost half of the research conducted in this field is based on the content analysis of articles, and the existing literature in the field of virtual leadership that specifically introduces virtual leadership through empirical studies is relatively rare. In this article, by using the method of multi-grounded theory and using the opinions of experts, the characteristics and skills of virtual leadership have been investigated. For this purpose, articles, books, reliable foreign and domestic websites were reviewed. Finally, 175 researches and texts related to the topic were identified. In the second step, documents were qualitatively reviewed. After considering the filters, 32 studies were finally selected to enter the meta synthesis stage. The retrieved articles were evaluated in terms of content quality. The third step in meta synthesis is the analysis and integration of qualitative findings. In this step, the extracted codes have been converted into concepts, and concepts into categories. The basis of the classification of these codes is built on the similarity of different codes with each other. In the next step, extracted concepts and categories are included in the interview. At this stage, in order to collect data, interviews were conducted with academic experts and researchers in the field of leadership and communication, especially in the virtual field, who were selected by theoretical sampling method. After completing the first interview, the analysis process began and finally the virtual leadership pattern was designed.Discussion and ResultsA detailed review of the selected studies led to the extraction of 47 codes and the review of the interviewees' opinions led to the identification of 67 codes. After combining the codes obtained from the meta synthesis stage and the grounded theory, different categories were linked to each other and to the central variable. Finally, based on the analysis, 4 main categories, 24 concepts and 73 signs were obtained. The following concepts and categories were extracted in theresultEmotional intelligence, cultural intelligence, continuous learning, resilience, electronic charisma, digital empathy and originality as categories related to personal traits; Adaptability, openness to experience, risk-taking, social and criticism as categories related to personality traits; Digital writing skills, digital literacy, audience recognition, persuasion, personal branding and social networking as categories related to communication skills; and Electronic trust building, electronic change management, remote penetration, cognitive,empowerment and interpersonal skills were identified as categories related to behavioral skills ConclusionsThe pervasive features of information and communication technology have penetrated more strongly in the relationship between leaders and followers in the recent decades.one of the questions raised is that when relationships are formed based on network interactions, how does leadership change? In this regard, leaders, researchers and management theorists have concentrated on the “How” and the “What” but have neglected the “Who”. On the other hand, the studies have focused on some general competencies of virtual leaders and so far a comprehensive classification of the traits and skills required for virtual leadership has not been provided. The main goal of this research is to identify the characteristics and skills of virtual leadership, and for this purpose, Multi-Grounded Theory have been used. The focus of this theory is related to its various sources of knowledge and information. This type of information is both for the creation of the theory and a guarantee for its validity.The research results show that although there is still a belief in the importance of traditional leadership qualities, there is a recognition that amplification of various elements is needed as technology is integrated into the context.Keywords: virtual communication, virtual leadership, virtual leader traits, virtual leader skills
-
هدف
هدف این پژوهش تدوین الگوی تاب آوری کسب وکارهای کوچک و متوسط در مواجهه با رویداد قوی سیاه با تاکید بر محورهای درونی سازمان است.
روشاین پژوهش با روش کیفی و در طی چند مرحله انجام شد. داده های پژوهش در بخش تحلیل مضمون از راه مصاحبه با 26 مشاور دارای مجوز مراکز مشاوره، اطلاع رسانی و خدمات کارآفرینی در سراسر کشور گردآوری شد. برای ارزیابی کفایت تحلیل مضمون و دستیابی به اجماع کلی، از روش دلفی فازی استفاده شد. خروجی این مرحله 11 مقوله اصلی و 25 مقوله فرعی در دو محور بود. جهت ساختاربندی الگوی پژوهش و سطح بندی متغیرها از تکنیک مدل سازی ساختاری -تفسیری استفاده شد.
یافته ها:
مقوله های طرحواره مدیر، شایستگی رفتاری و تخصصی وی در محور مدیریت ارشد و محور قابلیت های سازمانی شامل جهت گیری راهبردی، اصلاح ساختار و تعالی فرایندها، ترویج فرهنگ مثبت، نظام مالی دقیق، نظام مندی منابع انسانی شایسته، جهت گیری بازار متناسب با شرایط، آمادگی زیرساخت های فیزیکی و اطلاعاتی و به کارگیری فناوری اطلاعات هستند. الگوی به دست آمده با ایجاد ظرفیت ها و بسترهای درونی سازمان در شرایط نامطمین از راه واکنش سریع و اقدام های نوآورانه شرایط ادامه تاب آوری کسب وکارهای کوچک و متوسط را فراهم می کند.
کلید واژگان: تاب آوری کسب وکارهای کوچک و متوسط, رویداد قوی سیاه, محورهای درونی سازمان, قابلیت های سازمانیPurposeThe purpose of this study is to develop A Model for the Resilience of SME's in black swan conditions with emphasis on the internal axes of the organization.
Design/methodology/approach:
Research data in the content analysis section was collected through interviews with 26 licensed consultants from consulting, information and entrepreneurship services centers. Fuzzy Delphi technique was used to assess the adequacy of content analysis, in-depth understanding of expert opinions and reaching a general consensus. The output of this stage was 11 main categories and 25 sub-categories in two axes. The output of this stage was 11 main categories and 25 sub-categories in two axes. Structural-interpretive modeling technique was used to structure the research model, interpret the conceptual relationships and level the variables.
FindingsCategories of managerial schema, behavioral and professional competence in the field of senior management, as independent variables of Mic Mac in the third and fourth levels of the diagram and the axis of organizational capabilities including strategic orientation, reforming the structure and excellence of processes, promoting positive culture, financial system Accurate, well-organized human resources, appropriate market orientation, readiness of physical and information infrastructure and the use of information technology in the first and second levels of the diagram were placed in the group of dependent and linked variables.
-
زمینه و هدف
در این پژوهش با توجه به مطالعات و روندهای جدید در حوزه تعالی و با تاکید بر پایداری به عنوان رکن موردنیاز سازمان ها به منظور بقا، به طراحی الگوی تعالی پایدار در شرکت مخابرات ایران پرداخته شده است.
روش شناسی:
پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، توسعه ای و ازنظر روش توصیفی و پیمایشی می باشد. با استفاده از رویکرد فرا ترکیب مطالعات پیشین و نظر خبرگان، ابعاد و مولفه های موثر در تعالی پایدار سازمان ها شناسایی گردید. در بخش کمی، جامعه تحقیق شامل مدیران حوزه ستادی شرکت مخابرات ایران می باشد. نمونه گیری از جامعه به روش قضاوتی و بر اساس خبرگی و دانش و تجربه افراد انجام و با بهره گیری از نظرات ایشان، به ارایه یک الگوی منسجم برای تعالی پایدار شرکت مخابرات ایران اقدام گردید. به منظور تایید مدل از تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار Smart Pls استفاده گردید.
یافته هادرنهایت مدل مورد تایید متخصصان متشکل از 3 بعد اصلی پایداری شامل ابعاد تجاری و سازمانی، فعالیت های انسانی و همچنین فعالیت های زیست محیطی به همراه 11 مولفه و 35 زیر مولفه، طراحی و تایید گردید.
نتیجه گیرینتایج نشان می دهد که برخی از مولفه های شناسایی شده، از جمله مدیریت سرمایه انسانی سازمان، مدیریت فناوری و هوشمند سازی و همچنین مدیریت مصرف نقش به سزایی در تحقق ابعاد اصلی تعالی پایدار ایفا می نمایند؛ بنابراین لازم است مدیران شرکت توجه و تمرکز بیشتری در پیاده سازی موفقیت آمیز این عوامل داشته باشند.
کلید واژگان: تعالی سازمانی, تعالی پایدارسازمانی, شرکت مخابرات ایرانBackground and AimIn this research, according to studies and new trends in the field of excellence and emphasizing sustainability as a necessary pillar of organizations to survive, the design of a sustainable excellence model in Iran Telecommunication Company has been discussed.
MethodologyThe current research is applied and developmental in terms of purpose and descriptive and survey methods. Using the meta-combination approach of previous studies and experts' opinions, the practical dimensions and components of the sustainable excellence of organizations were identified. In the quantitative part, the research community includes managers of Iran Telecommunication Company headquarters. Sampling from the community was done in a judgmental way and based on the expertise, knowledge and experience of the people, and by using their opinions, a coherent model for the sustainable excellence of the Iranian Telecommunications Company was presented. To verify the model, confirmatory factor analysis and Smart Pls software were used.
FindingsFinally, the model approved by experts consisting of 3 main dimensions of sustainability, including commercial and organizational sizes, human activities, and environmental activities, along with 11 components and 35 sub-components, was designed and approved.
ConclusionThe results show that some of the identified components, including human capital management of the organization, technology management and intelligentization, as well as consumption management, play a significant role in realizing the main dimensions of sustainable excellence; Therefore, company managers must pay more attention and focus on the successful implementation of these factors.
Keywords: Organizational excellence, Sustainable Organizational Excellence, Iran Telecommunication Company -
یکی از این اصول باز بودن در سازمان ها، حوزه استراتژیک از طریق شفافیت و مشارکت در فرآیندهای استراتژی است که استراتژی باز نامیده می شود. هدف این پژوهش، گونه شناسی و تحلیل محتوای نظریه های زمینه ساز استراتژی باز است که براساس تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از روش قیاسی انجام شده است. با بررسی در پایگاه اسکوپوس و بهره گیری از روش نمونه گیری گلوله برفی و نظری، در نهایت 26 مقاله در بازه زمانی 1990 تا 2020 با محوریت استراتژی باز انتخاب و به روش کیفی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد به طور کلی نظریه های مختلفی به صورت آشکار و یا ضمنی در حوزه استراتژی باز تاثیرگذار هستند. از تلاقی 8 رویکرد نظری شناسایی شده و 2 بعد زمینه معرفی شده، 16 گونه از نظریه های زمینه ساز استراتژی باز به دست آمد. استراتژی باز با توجه به مبنای نظری خود، می تواند شیوه های استراتژی سازی باز، پدیده ارتباطاتی، فرآیندهای معنابخشی باز، اشکال جدید مشارکت ذی نفعان، انتظارات نهادینه شده، ترتیب جدید جریان اطلاعات و دانش، دسترسی به منابع باز و رقابت تعاملی در قالب ذی نفعان داخلی و یا ذی نفعان خارجی معرفی شود. در این میان رویکردهای شیوه عمل، رویکردهای مرتبط با ذی نفعان، رویکردهای نهادی و رویکردهای مبتنی بر دانش / اطلاعات رویکردهای مهم تر و قابل توجه تری هستند. باید اشاره کرد که ماهیت پویا و تاثیرگذار استراتژی باز و راه های مختلف نگاه به این حوزه، نشان می دهد محققین باید تلاش بیشتری برای درک بهتر این پدیده جدید هیجان انگیز داشته باشند.کلید واژگان: نظریه, استراتژی, استراتژی باز, گونه شناسی
-
صنعت مشاوره مدیریت یکی از بزرگ ترین و بالغ ترین بازارها در خدمات حرفه ای است. م سیله این تحقیق، چیستی عوامل موفقیت مشاوران راهبردی مدیریت و پیامدهای آن و کارکرد شایستگی مدیران با عوامل مذکور است. لذا هدف این پژوهش، بررسی وضعیت شایستگی های مشاوران راهبردی مدیریت است. روش تحقیق، کیفی و مطابق با نظریه داده بنیاد ظاهرشونده گلیزر است. خبرگان این پژوهش را 21 نفر از متخصصان حوزه مشاوران راهبردی تشکیل می دهند که از طریق نمونه گیری هدف مند و نظری انتخاب شده اند. از مصاحبه های نیمه ساختاریافته به منظور گردآوری داده ها و از نرم افزار مکس کیودا نسخه 10 و کدگذاری سه گانه برای تجزیه تحلیل یافته ها استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که مشاوران راهبردی مدیریت باید از مجموعه ای از شایستگی های عمومی و اختصاصی برخوردار باشند. شایستگی های عمومی در سه گروه شایستگی های منشی، مدیریتی و مشاوره ای تقسیم بندی می شوند و شایستگی های اختصاصی هم مجموعه ای از شایستگی های مرتبط با مدیریت راهبردی و مشاوره مدیریت هستند. درمجموع 25 شایستگی کلیدی شناسایی و براساس تعداد تکرار مقوله ها و فراوانی آن ها، اولویت ها مشخص شد. این شایستگی ها نهایتا در قالب الگویحلقه شایستگی های مشاوران راهبردی مدیریت نمایش داده شدند که می تواند مبنای مناسبی برای طراحی نظام های شایستگی حرفه ای مشاوران مدیریت باشد.کلید واژگان: مشاوره مدیریت, مشاور راهبرد, مدل شایستگی, مدیریت راهبردی, حلقه شایستگی های مشاور راهبردیIntroductionThe management consulting industry, with a total global value of approximately $ 285 billion, is one of the largest and most flourishing markets in the professional services industry. An analysis of the last five decades indicates that the development of the management consulting industry has been closely related to the developments in the global economy during the past years. Management consulting as one of the sub-branches of knowledge-based business services has had a higher growth than the other sub-branches in this field.So far, just a few studies have been conducted on the success factors of strategic management consultants and their consequences. The issue of management competency has widely been considered by researchers, but the competency of management consultants have been less addressed. The purpose of this study is to investigate the competencies of strategic management consultants.MethodologyThe research method is qualitative and in accordance with the emerging Glaser’s grounded theory. The experts in this research consisted of 21 professionals in the field of management consulting, especially strategy consultants, who were selected through purposeful sampling, and semi-structured interviews were used for data collection. The MAXQDA software version 10 and the triple coding approach were used for data analysis.Results and DiscussionAs many as 992 codes were found in the first stage (open coding). After the elimination of the repeated or poor codes, 525 pure codes were left. The results indicated that strategic management consultants should have a set of general and specific competencies. General competencies are divided into three groups including individual and characteristic competencies, managerial competencies, and consulting competencies. Specific competencies are a set of competencies related to strategic management and management consulting. A total of 25 key competencies were identified, and their relative importance was analyzed based on the number of repetitions of the categories and their frequency. These competencies were eventually demonstrated in a model called the Strategy Consultant Competency Circle, which can serve as a good basis to assess strategy consultants and assist clients in selecting the best consultants.Among five major competency categories, strategic management competencies are the most frequent. This category includes competencies as the deep knowledge of strategic management, strategic thinking, change of management skills and environmental mastery, which means being aware of the best practices of the industry, knowing about competitive environment and consumer behavior, and so on.Specific consulting management competencies are in the second rank according to frequency. This category includes competencies such as leading the leaders, project management, problem solving, flexibility and organizational coexistence (i.e, to be approved as a member of the organizational family). Of course, theses competencies are common among all the management consultants in any field such as strategy, HR, marketing, and so on.The third category includes characteristic competencies such as being achievement-oriented (i.e. management consultant should be a model of success), learning appetite, self-control, being loved, self-confidence, intelligence and personal maturity.The fourth category includes general management competencies such as basic management skills, ability to integrate, general information, knowledge of management and organization, and at last economic intuition.Finally, there is the category of general consulting competencies. They are vital not only for management consultants but also for consultants in other fields such as psychology, legal, and so on. This category includes effective communication, verbal skills, professional ethics and mindfulness. So, we have 25 competencies in five categories.ConclusionThe proposed circle model has several various remarkable benefits. First, it helps to understand the basis and origin of competencies. Second, it shows, to some extent, the ability to compare the competencies of strategy consultants with other groups of individuals with whom they have some commonalities, such as strategic managers, management consultants in other areas, consultants and managers. Third, this model provides a good blueprint to determine the competencies of groups related to strategy consulting. For instance, in the case of a human resources consultant and based on this model, four parts of the circle can be used exactly (although the objective examples of some of these competencies may be different). It is also enough to remove the strategic management competencies and identify and replace specific human resource management competencies.The present study clearly shows that the effectiveness of strategy consulting depends on the acquisition of a wide variety of competencies. It is now possible to better understand why a high percentage of strategy consulting projects fail. Acquiring the 25 competencies proposed for strategy consultants requires the implementation of various training and development programs, the gap of which is currently well felt in our country. Therefore, the major suggestion of this research is to launch professional training courses for strategy consultants to provide the human capital needed in this field.Keywords: Management consulting, Strategy consultant, Competency model, Strategic management, Grounded theory, Strategy consultant competency circle
-
هدف
تحلیل گفتمانهای پیرامون جانشین پروری در یک دستگاه دولتی.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد:
تحقیق حاضر به لحاظ رویکرد، کیفی؛ روش نمونه گیری، هدفمند و روش جمع آوری داده ها عمدتا مصاحبه نیمه ساختاریافته با 13 نفر از مدیران دستگاه مورد مطالعه بوده است. تحلیل داده ها، به روش تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره گیری از الگوی فرکلاف طی سه مرحله توصیف، تفسیر و تبیین انجام یافته است.
یافته های پژوهش:
مهم ترین یافته های بخش توصیف، استخراج 416 کد مثبت و 222 کد منفی بوده که پس از طبقهبندی 68 واژه کانونی مثبت و 53 واژه کانونی منفی تعریف شد. در مرحله تفسیر، معلوم گردید نوع نگرش نسبت به انتصابات و مشاغل کلیدی سرمنشا جانشین پروری یا جانشین هراسی است که مشتمل بر دو گفتمان عمده رویکرد استراتژیک و رویکرد سیاسی نسبت به انتصابات و مشاغل کلیدی بوده است. در مرحله تبیین، مشخص شد در سطحی بالاتر، مسایل مربوط به نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی و اداری بر عدم تحقق جانشین پروری سایه افکنده و در وضعیت کنونی (عدم تحقق جانشین پروری) سلطه نظام سیاسی بر سایر نظامهای اجتماعی و فرایندهای وابسته به آن (نگرش سیاسی) عاملی است که بیش از همه می تواند موضوع انتصابات و جانشین پروری را در سازمان مورد مطالعه و بهطور کلی در دستگاههای دولتی و حاکمیتی دستخوش تحولات خود نماید.
محدودیتها و پیامدها:
تفاوت دانش زمینه ای افراد در تحلیل گفتمان و تاثیر آن بر پایایی نتایج.
پیامدهای عملی:
نتایج تحقیق حاضر به آسیبشناسی جانشینپروری در سازمان مورد مطالعه و سازمانهای دولتی مشابه کمک مینماید.
ابتکار یا ارزش مقاله:
آسیب شناسی و تحلیل گفتمان انتقادی مسایل پیرامون موضوع جانشین پروری.
کلید واژگان: جانشین پروری, تحلیل گفتمان انتقادی, الگوی فرکلافPurposeTo analyze the discourses about the succession planning in a governmental organization.
Design/ Methodology/ Approach:
The present study has been qualitative in terms of approach; The sampling method was purposeful and the data collection method was mainly a semi-structured interview with 13 managers of the studied organization. Data analysis has been done by critical discourse analysis method using the Fairclough's Model in three stages of description, interpretation and explanation.
Research FindingsThe most important findings of the description section were the extraction of (416) positive codes and (222) negative codes, which were defined after classifying (68) positive focal words and (53) negative focal words. In the interpretation phase, it was found that the type of attitude towards appointments and key jobs is the source of succession planning or succession phobia, which includes two main discourses of strategic and political approach to appointments and key jobs. In the explanation stage, it was found that at a higher level, issues related to the political, economic, cultural, legal and administrative system overshadowed the lack of succession and in the current situation (non-succession), the dominance of the political system over other social systems and related processes (political attitude) is the factor that can most of all change the subject of appointments and succession planning in the studied organization and governmental organizations.
Limitations & Consequences:
Difference in background knowledge of individuals in discourse analysis and its effect on the reliability of results.
Practical implications:
The results of the present study, help to identify obstacles of succession planning in studied organization and similar government organizations.
Innovation or Value of the Study:
Using the method of critical discourse analysis to identify issues related to the subject of succession planning.
Keywords: succession planning, critical discourse analysis, Fairclough's Model -
نشریه اقتصاد مالی، پیاپی 59 (تابستان 1401)، صص 127 -153
عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس تحت تاثیر عوامل متعدد داخلی و خارجی قرار دارند. مدیران این شرکتها علاوه بر بهرهمندی از عوامل داخلی میبایستی بتوانند عوامل محیطی خود را به گونه ای هدایت کنند تا بتوانند اهداف هدفگذاری شده را محقق سازند. از این رو تحقیق حاضر به ارزیابی اثر نوسانات ارزی (به عنوان یک عامل محیطی) بر عملکرد شرکتها و سنجش وقفه های زمانی آن میپردازد. این تحقیق از نوع تحقیقات شبه تجربی می باشد و از لحاظ طبقه بندی تحقیق بر مبنای هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. برای ارزیابی اثرگذاری نوسانات نرخ ارز بر عملکرد شرکتها از مدل ناهمسانی واریانس شرطی خودرگرسیونی (GARCH) و همچنین جهت سنجش وقفه های اثرگذاری نرخ ارز بر عملکرد شرکتها از الگوی خودرگرسیونی با وقفه توزیعی (ARDL) استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که نوسانات نرخ ارز بر عملکرد شرکتها تاثیر معنادار دارد که البته این اثر در صنایع مختلف به لحاظ شدت ونوع رابطه متفاوت است و این اثرات با وقفه های زمانی متفاوت در صنایع مختلف بروز میکند.
کلید واژگان: نوسانات ارزی - ارزش افزوده اقتصادی, وقفه های زمانیThe performance of listed firms is affected by a variety of internal and external factors. In addition to exploiting the internal factors, the managers of these firms must be able to navigate the external environment in such a way as to achieve their intended goals. The present research investigates the impact of currency fluctuations as an environmental factor on the performance of the firms listed on the Tehran Stock Exchange (TSE). This quasi-experimental research uses the generalized autoregressive conditional heteroskedasticity (GARCH) model to evaluate the impact of currency fluctuations on firm performance and the autoregressive distributed lag (ARDL) model to measure the effect of lags on this relationship. The results show that currency fluctuations significantly affect the performance of TSE-listed firms, but the strength and type of these effects vary across industries. Also, these effects occur with different time lags in various industries.
Keywords: Currency fluctuations - economic added value - time intervals -
هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت و جایگاه صنعت بانکرینگ (سوخت رسانی دریایی) ایران در منطقه خلیج فارس و دریای عمان است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی (کیفی-کمی) با رویکرد اکتشافی محسوب می شود. جامعه آماری آن شامل دو بخش می باشد، یک قسمت جامعه آماری بخش کیفی شامل خبرگان صنعت بانکرینگ و دیگری که مربوط به بخش کمی مطالعه است شامل مدیران و کارکنان شرکت های فعال در صنعت بانکرینگ ایران است. خبرگان به روش نمونه گیری گلوله برفی و مدیران و کارشناسان شرکت های فعال در صنعت بانکرینگ نیز به روش نمونه گیری سرشماری کامل انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که روایی صوری آن از دید خبرگان و روایی سازه آن به کمک روش های آماری به تایید رسید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد. داده ها با بهره مندی از نرم افزارهای spss و lisrel تجزیه و تحلیل شدند (دوره زمانی گردآوری داده ها و اطلاعات تحقیق سال 1398). در نهایت یافته های پژوهش روش تکنیک دلفی نشان داد شش متغیر زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری بندر، تامین و عرضه پایدار سوخت، بهای ارایه خدمات با قیمت رقابتی، تامین و عرضه سایر خدمات جانبی، قوانین و مقررات و مزیت های جغرافیایی بندر، در توسعه صنعت بانکرینگ تاثیر دارند. همچنین نتایج نشان داد صنعت بانکرینگ ایران با توجه به شاخص های شناسایی شده در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
کلید واژگان: بانکرینگ, صنعت بانکرینگ ایران, منطقه خلیج فارس, دریای عمانThe purpose of this research is to study and survey of the Iranian Bunkering industry in the Persian Gulf and Oman Sea. This research is applied in terms of purpose and methodologically qualitative-quantitative with an exploratory approach. Its statistical population consists of two parts: one part of the qualitative statistical population consists of experts in the Bunkering industry and the quantitative part includes managers and staff of companies active in the Iranian Bunkering industry. Experts were selected through the snowball sampling method and the managers and experts of companies involved in the Bunkering industry were selected by the complete census sampling method. Data gathering tool is a questionnaire whose formal validity was confirmed by experts and its construct validity by the statistical methods. The reliability of the questionnaire was assessed through Cronbach's alpha. Data were analyzed using software SPSS and Lisrel (The period of data collection and research information is 1398). Finally, the findings of the Delphi technique showed that the six variables of port software and hardware infrastructures, sustainable fuel supply, cost of providing services with competitive price, supply of other ancillary services, port rules and regulations and geographical advantages have an impact on the development of the bunkering industry. The results also showed that Iran's Bunkering industry is not in a desirable position due to the identified indices.
Keywords: Bunkering, Iranian Bunkering Industry, Persian Gulf, Oman Sea
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.